PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیا تو بگو الان چه حسی داری.........



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 [7] 8 9

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۲, ۱۱:۳۷ بعد از ظهر
راستی فردا جائی میرین؟
ما میریم باغ عمه جان مان... یه 70 نفری میشیم... هر سال همین کارو میکنیم... کلی هم حال میده...
اما منم مث پرند امسال خیلی دل و دماغ رفتن ندارم... اما باید برم... چاره ای نیست... :سوت:



نميخوام يعني نميتونم بنويسم انشاي يه ديوونه از نظرتون خوندن نداره
انشای دیوونه ها که خوندنی تره... :صلح: البته بلانسبت شما، لیلی خانومی... :گل رز:
بابا انقد غمگین نباش دیگه... تک تک مون دلمون میخواد شادی روزافزون ترو ببینیم... :قلب:


متاسفانه مصدومیتم جدی هست و چند هفته ای نمیتونم به تمریناتم ادامه بدم خدا کنه با چند هفته حل بشه دارم دیونه میشم یک هفته دست به وزنه نزدم حالا میفهم بچه هایی که مصدوم میشن چه حالی دارند.
آقا ایمان بالاخره هر ورزشکاری باید تو این چاله ها هم بیفته دیگه...
ایشالا که هر چه زودتر خوب شی... :گل رز:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۱۲, ۱۱:۵۴ بعد از ظهر
ما هم یه ایل آدم جمع میشیم میریم بندرگاه
بندرگاه یه جای با صفاست کنار ساحل ماسه ای بوشهر .
هوا هم فردا آفتابیه با کله میریم تو آب :پوزخند:
از الان تو خونه ما کلی آدم جمع شدن دارن غذا حاضر میکنن ...
==========================
ایمان جان ایشا... زودتر خوب شی
من که ایقدر باشگاه نرفتم که دیگه حس و حالشم ندارم .
این بدن ما بس که تو سالم بودنش بهش حال دادیم الان داره بهمون حال میده زیاد خالی نکرده .
فقط این شکم وامونده یکم نا فرم شده ...

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۲:۰۳ قبل از ظهر
حجت جون فردا برامون عکس بگیر ببینیم

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۲:۰۶ قبل از ظهر
حجت جون فردا برامون عکس بگیر ببینیم
باشه محمد جان
اصلا یه تاپیک 13 به در بزنید هر کی هر جا رفت عکس بندازه بزاره
جالب میشه .

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۰۱:۲۴ قبل از ظهر
ما هم فردا به يه پارك بزرگ در خارج از شهر ميرويم از اونجايي كه قراره صبح بسيار زود ساعت 8 بريم همه الان رفتن خوابيدن!!
منم هميشه اين ساعت بخش سوم خوابمو ديده بودم!!
قاطيم،نميخوام...

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۰۷:۰۲ بعد از ظهر
سلام من تازه برگشتم خیلی خستم دیروزم که پا کار کردم کل عضلات پام گرفته درد میکنه.به من تقریبا خوش گذشت،
شما چطور؟!:پوزخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۰۷:۵۴ بعد از ظهر
سیزده همگی در
:گل رز:
دشمناتون در به در
:گل رز:
رفیقاتون گل به سر
:گل رز:
خوشیهاتون صد برابر

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۰۸:۴۸ بعد از ظهر
به من تقریبا خوش گذشت،شما چطور؟!:پوزخند:
به ما که واقعا خوش گذشت... :لبخند:
امیدوارم به همه خوش گذشته باشه... :قلب:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۰:۲۵ بعد از ظهر
من که چند سالی هست 13 بدر اصلا بیرون نمیرم.چیه بابا تو این شلوغی.ولی کلا یه رکورد دیگه هم زدم از شنبه هفته پیش تا حالا پامو از خونه بیرون نذاشتم.میترسم فردا که میرم بیرون آفتاب بخوره بهم آتیش بگیرم:خنده:فقط چند روز اول که شهر خلوت بود با بچه ها میرفتیم خط میزدیم:کف کرده::پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۰:۴۲ بعد از ظهر
ایول حمید
ما هم الان سه ساله سیزده بیرون نمیریم . اصلا حس نمیده . چیه هرجا میری مثل مور و ملخ ادم ریخته بیرون .
این بوشهر کنار دریا خوشه فقط که بری تو اب و این چیزا که اینم کامل پر میشه که جای سوزن انداختن هم نیس .
.....................
خوشحالم سیزده ای به همه خوش گذشته .
به ما هم خوش گذشت . تو خونه کلی بازی کردیم .

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۱:۴۳ بعد از ظهر
جای خوشحالی به همه خوش گذشته:جشن::جشن::جشن:

.ولی کلا یه رکورد دیگه هم زدم از شنبه هفته پیش تا حالا پامو از خونه بیرون نذاشتم.میترسم فردا که میرم بیرون آفتاب بخوره بهم آتیش بگیرم
باز رکورد من خیلی بیشتره . پارسال از 28 اسفند تا 14 فروردین از خونه نرفتم بیرون اونقدر به بدنم آسیب رسید:گریه::گریه::گریه: که الان بدون دلیل هم که شده روزی نیم ساعت از خونه میرم بیرون:پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۲:۲۴ قبل از ظهر
جای خوشحالی به همه خوش گذشته:جشن::جشن::جشن:

باز رکورد من خیلی بیشتره . پارسال از 28 اسفند تا 14 فروردین از خونه نرفتم بیرون اونقدر به بدنم آسیب رسید:گریه::گریه::گریه: که الان بدون دلیل هم که شده روزی نیم ساعت از خونه میرم بیرون:پوزخند:
اگه سال دیگه هم همچنان بی کار بودم صد در صد رکوردتو میزنم:خنده:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۲:۴۸ قبل از ظهر
اگه سال دیگه هم همچنان بی کار بودم صد در صد رکوردتو میزنم:خنده:

من می میرم از این رکوردا بزنم :نمیبینم:

اگه شده برم سوپری باید برم بیرون خونه .:سوت:
.
.
.

از فردا شروع یه زندگی سخته .
درس . دانشگاه . اداره . بانک . خونه . خواب . ظرف شستن نوبتی :نمیبینم:
.
.
البته یه خوبی هم داره .
دوستامو دوباره میبینم و شهر رو میتونم ببینم .

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۰۹:۲۸ قبل از ظهر
سلام چه ها اميدوارم تا الان بهتون خوش گذشته باشه تعطيلات هم كه تموم شد دوباره كار

الان من دلم مي خواد يه تخت خواب بود تو اداره من مي خوابيدم آخه ساعت 4 صبح رسيدم تهران 1 ساعت خوابيدم اومدم سر كار .

هفته اول كه اهواز بوديم كولر روشن بود هفته دوم رفتيم اردبيل تو اردبيل بخاري روشن بود

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۱:۱۰ قبل از ظهر
ستـــــــــــــــــــــــــــــی جون


صورتی و مدیر شدنت مبارک

امیدوارم خوشحال باشی و تو کارت موفق .

:قلب:

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۱:۲۱ قبل از ظهر
ستاره جان
مبارك باشه هواي ما رو داشته باش

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۰۱:۰۲ بعد از ظهر
من هم تبریک می گم
http://dl9.glitter-graphics.net/pub/972/972559cscdell87l.gif
به امید روزی که همه صورتی شیمhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gifhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gifhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gif:پوزخند::پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۰۹:۰۸ بعد از ظهر
سلام چه ها اميدوارم تا الان بهتون خوش گذشته باشه تعطيلات هم كه تموم شد دوباره كار

الان من دلم مي خواد يه تخت خواب بود تو اداره من مي خوابيدم آخه ساعت 4 صبح رسيدم تهران 1 ساعت خوابيدم اومدم سر كار .
هفته اول كه اهواز بوديم كولر روشن بود هفته دوم رفتيم اردبيل تو اردبيل بخاري روشن بود

http://sl.glitter-graphics.net/pub/882/882690mdvw7glh3y.gif آقا مرتضی خوووووب خوش گذروندین ها... خوش به حالتون... همیهش به سفر... :گل رز:

از فردا شروع یه زندگی سخته .
درس . دانشگاه . اداره . بانک . خونه . خواب . ظرف شستن نوبتی
.
.
البته یه خوبی هم داره .
دوستامو دوباره میبینم و شهر رو میتونم ببینم .
http://sl.glitter-graphics.net/pub/882/882690mdvw7glh3y.gif عاطی جون زندگی هم همین دغدغه هاست دیگه... مخصوصا ظرف شستنش! :پوزخند:



ستـــــــــــــــــــــــــــــی جون


صورتی و مدیر شدنت مبارک


امیدوارم خوشحال باشی و تو کارت موفق .


:قلب:

http://sl.glitter-graphics.net/pub/882/882690mdvw7glh3y.gif مرسی عزیر دلم... عاطی جون تو صندلی داغ خوندم دوس داشتی مدیر انجمن عمومی بشی... :چشمک: نکنه، یوقتی نصفه شبی، بیای منو خفه کنی؟:سوت:




ستاره جان
مبارك باشه هواي ما رو داشته باش


http://sl.glitter-graphics.net/pub/882/882690mdvw7glh3y.gif به روی چشــــــــــــــــــــــــم... :چشمک:


من هم تبریک می گم

به امید روزی که همه صورتی شیمhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gifhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gifhttp://www.pic4ever.com/images/worship.gif:پوزخند:
http://sl.glitter-graphics.net/pub/882/882690mdvw7glh3y.gif از شما هم ممنونم... گل هاتون هم خیلی زیبا بودن :گل رز:
.
.
.
.

http://sl.glitter-graphics.net/pub/199/199525hoz6kz8jxy.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/199/199525hoz6kz8jxy.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/199/199525hoz6kz8jxy.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/199/199525hoz6kz8jxy.gif

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۱۲:۳۰ قبل از ظهر
ستاره خانم تبریکات ما رو هم پذیرا باشید
ایشا... تو زندگی هم همینطور پیشرفت کنید

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۰۸:۲۷ بعد از ظهر
قبل از عید میخواستم 4 5 روز غذا درست و حسابی نخوردم و گاهی هم گرسنگی کشیدم همون روزا عرقم زیاد کردم ووقتی رفتم خونه روز اول که رفتم باشگاه دیدم :نمیبینم:این منم؟؟؟خیلی کم حجم شده بودم خصوصا سینه و بازوو.بعد یه هفته که کار کردم یه کم برگشتم دور بازو گرفتم شده بود 33.3 1.7 کم شده بود.
حال گیری بدی بود حالا تازه دارم بر میگردم به حالت عادی.یه کم خوشحالم.

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۰۸:۴۶ بعد از ظهر
علی پرنده کجایی پسر؟؟
عیب نداره...برمیگرده سر جاش...غمت نباشه :صلح:
************************************
حجت کجایی که امشب موقع اسکوات همش به یاد تو بودم
اما از عاقبت تو ترسیدم و انقدر سفت و سخت رفتم پائین که
خدارو شکر سالم از زیر اسکوات در رفتم :لبخند:

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۰۹:۰۱ بعد از ظهر
به مناسبت صورتي شدن ستاره جونم يه خاطره يادم اومد كه اگه اخراجم نمي كنين تعريف مي كنم...
مــــــي فهمن!!!!
يادمه ستاره گير داده بود هي مي گفت صورتي صورتي كه محمد رضا ناراحت شد و گفت بعضي از كار برا به مديرا توهين مي كنن!!
من اون موقع دوزاريم نيوفتاد و فكر مي كردم منظور ستاره از صورتي،همون صورتي معروف كارتوني بوده!! نگو كه نـــــا ندومبه!!:پوزخند:
ستاره جون مباركه

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۰۹:۱۹ بعد از ظهر
به مناسبت صورتي شدن ستاره جونم يه خاطره يادم اومد كه اگه اخراجم نمي كنين تعريف مي كنم...
مــــــي فهمن!!!!
يادمه ستاره گير داده بود هي مي گفت صورتي صورتي كه محمد رضا ناراحت شد و گفت بعضي از كار برا به مديرا توهين مي كنن!!
من اون موقع دوزاريم نيوفتاد و فكر مي كردم منظور ستاره از صورتي،همون صورتي معروف كارتوني بوده!! نگو كه نـــــا ندومبه!!:پوزخند:
ستاره جون مباركه
پرند جونم همه یادشونه... این اتفاق هنوز خاطره نشده!! چه دلیلی برای یادآوری بود؟! :متفکر:
.
جهت اطلاع همه دوستان هم عرض کنم که اون بحث هم سوءتفاهمی بین من و محمدرضا بود که خصوصی حلش کردیم :صلح:
.
.
.
.
.
http://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gifبابت تبریکت هم ممنونم عزیزم... http://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gifhttp://sl.glitter-graphics.net/pub/575/575280tvjrzkx7ho.gif

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۱:۱۹ قبل از ظهر
حجت کجایی که امشب موقع اسکوات همش به یاد تو بودم
اما از عاقبت تو ترسیدم و انقدر سفت و سخت رفتم پائین که
خدارو شکر سالم از زیر اسکوات در رفتم :لبخند:
ایشا... که همیشه سالم از زیر وزنه بیرون بیای
با خودم قرار گذاشته بودم بعد تعطیلات شروع کنم ولی انگیزه نیست .
کلا حس باشگاه رفتنم پریده ...

eiman
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۹:۵۲ قبل از ظهر
خیلی بهم ریخته هستم هنوز بهبود پیدا نکردم نمیدونم این چه بلایی بود سرم اومد تقریبا 12 روزه تمرین نداشتم دارم کلافه میشم اصلا حوصله کسی رو ندارم تو ماشین نمیتونم بشینم بخاطر کمرم با دوچرخه اینطرف و اونطرف میرم البته اگر دوچرخه نبود که دیگه افسردگی میگرفتم بچه ها برام دعا کنید این اسیب دیدگی رفع بشه

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۱۲:۵۱ بعد از ظهر
عجب هوایی شده ها ابریه اما یه بارون تپل نماید دل آدم شاد بشه :ناراحت:

ایشالا که آقای ایمان خان زودتر خوب بشی بری سر تمرین داداش:گل رز:

duke
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۲:۵۴ بعد از ظهر
حس خوبيه - احساسي كه به تو دارم يه حس فوقوالادس و اينا

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۵:۵۰ بعد از ظهر
خیلی بهم ریخته هستم هنوز بهبود پیدا نکردم نمیدونم این چه بلایی بود سرم اومد تقریبا 12 روزه تمرین نداشتم دارم کلافه میشم اصلا حوصله کسی رو ندارم تو ماشین نمیتونم بشینم بخاطر کمرم با دوچرخه اینطرف و اونطرف میرم البته اگر دوچرخه نبود که دیگه افسردگی میگرفتم بچه ها برام دعا کنید این اسیب دیدگی رفع بشه

ایمان جان این حادثه ها و آسیب دیدگی ها برای همه هست
همچنین شما حجت جان
بهتره که از این زمان بهترین بهره رو برای فکر کردن به نقاط قوت و ضعفتون بکنید
چیزی که همیشه ازش غافل هستیم
چیزی که زمانی که سالم تمرین میکنیم نمیتونیم بهش فکر کنیم
ایمان جان از سایت دور نشو....من خودم با همین سایت ودیدن این عزیزان انگیزه دوباره گرفتم

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۷:۳۱ بعد از ظهر
علی پرنده کجایی پسر؟؟
عیب نداره...برمیگرده سر جاش...غمت نباشه :صلح:
************************************

کوچیک شما آقا افشین گل.این چند وقت نت زیاد نمیودم.آخه وزنمم برگشته 60.کشتم خودمو 2 کیلو زیاد کرده بودم.همش پرید:پوزخند:ایشالا.امروز یه بازوی خیلی ردیف زدم خیلی حس داد.جای همه خالیییییی
ایشالا ایمان و حجت عزیزم هم زودتر برن سر خونه زندگیشون (باشگاه)

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۱۸, ۰۱:۴۸ قبل از ظهر
خستم !!
بچه محل ها ول کن ماجرا نبودن باز منو بردن فوتسال دوباره زحمت 1ماهم اب شد:منتظر::ناراحت:
دوباره میسازمت بدن:پوزخند:

mhdi akbri
۱۳۹۰-۰۱-۱۸, ۰۱:۵۵ قبل از ظهر
خیلی خوشحال هستم
بعد از دو سال دوباره میخوام برم باشگاه
دلم برای بچه های باشگاه تنگ شده
نمیدونم هستن یانه..............

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۱۸, ۱۱:۱۴ بعد از ظهر
حس خوبیه
امروز چند تا خبر خوب یهویی بهمون رسید شادمون کرد . گوش شیطون کر کارت پایان خدمته داره جور میشه . البته هنوز 100% نشده .
===================
عاطفه هم سلام همه رو رسوند گفت سیستمم باهام لج افتاده ولی درستش میکنم میام میترکونم :صلح:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۱۸, ۱۱:۲۴ بعد از ظهر
خیلی خوشحال هستم
بعد از دو سال دوباره میخوام برم باشگاه
دلم برای بچه های باشگاه تنگ شده
نمیدونم هستن یانه..............

خوشحالم که میری تمرین
امیدوارم بچه های قدیمی ( دوستات ) باشن
چون تمرین اینطوری خیلی لذت داره و روحیه 100 برابر میشه
****************************************


ShaHiN.mY.LoVE

حس خوبیه
امروز چند تا خبر خوب یهویی بهمون رسید شادمون کرد . گوش شیطون کر کارت پایان خدمته داره جور میشه . البته هنوز 100% نشده .
===================
عاطفه هم سلام همه رو رسوند گفت سیستمم باهام لج افتاده ولی درستش میکنم میام میترکونم :صلح:

به به به
پس یه شیرینی افتادیم :منتظر::صلح:

به عاطی خانوم هم بگو مگه تروریستی که میخوای بیای سایت رو بترکونی؟؟:سوت:
ممد رضا به دژبانا بگو دم در بگردنش به خودش چیز میز نبسته باشه :پوزخند:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۱۲:۰۲ قبل از ظهر
خودم خوب میگردم داداش حواسم هست.
بچه ها اماده باشن:پوزخند:حمید کجا رفتی پس:پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۰۲:۴۴ بعد از ظهر
خودم خوب میگردم داداش حواسم هست.
بچه ها اماده باشن:پوزخند:حمید کجا رفتی پس:پوزخند:
مگه قرار بوده جایی برم؟:پوزخند:

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۰۵:۰۴ بعد از ظهر
ستاره خانوم دمت گرم با این امضاتتتتتتتتتت.
من خدا را دارم
کوله بارم بر دوش
سفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
سازکم با من گفت:
هر کجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل
من خدا را دارم




کلی حس خوب بهم داد

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۰۵:۱۹ بعد از ظهر
مگه قرار بوده جایی برم؟:پوزخند:
اخه به چش نمیخوری این روزا ،گفتم شاید مرخصی رفتی:پوزخند:هر کسی اومد خوب بگردش:خنده:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۰۸:۴۲ بعد از ظهر
اخه به چش نمیخوری این روزا ،گفتم شاید مرخصی رفتی:پوزخند:هر کسی اومد خوب بگردش:خنده:
نه بابا دل و دماغ ندارم.کیو بگردم چیو بگردم؟:خنده:انگار واقعا نبودم یکم گیج میزنم:پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۰۹:۴۲ بعد از ظهر
به دستور حجت اومدم بترکونم .

وقتی اومدم کسی نبود منو بگرده . :خنده: ای کیف داد . بدویی اومدم تو . حمید دیر فهمید هم هر چی دوید به من نرسید . :سوت:
.
.
.

نبودم تالار خلوته بوده که . چرا ؟
.
.
.
حجت خبرای خوبو بگو . قرار شد شریک خوشی های همم باشیما . :قلب:
سربازیت راه افتاد . شیرینی و بستنی دندونام و لواشکا و ... :صلح: امارت رفته بالا باید برام ردیف کنی بیام ببرم . :قلب:
.
.
.
بچه ها هم یه امار کلی از خودتون و احوالتون بدید ؟

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۰:۵۲ بعد از ظهر
ای بابا یکی هم سربازی منو راه بندازه:پوزخند:آخرش مجبورم کچل کنم برم سربازی شما هم آش پشت پام رو بخورید:گریه:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۰:۵۵ بعد از ظهر
من که خیلی خسته ام... برم بخوابم...
(عاطفه خانوم امر فرمودن از احوالات بگیم دیگه. :پوزخند:)

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۱۴ بعد از ظهر
ای بابا یکی هم سربازی منو راه بندازه:پوزخند:آخرش مجبورم کچل کنم برم سربازی شما هم آش پشت پام رو بخورید:گریه:
من سر همین قضیه پکیدن عضله رفتم دنبالش دکتر نظام وظیفه گفت به درد خدمت کردن نمیخوری . حالا نمیدونم تو کمیسیونه چیه . خودش که میگفت حله .
راه خوبیه ها . اسکوات رو بالای 200 بزار یکم درد داره ولی بعدش راحت میشی از خدمت :پوزخند:
=======================
عاطفه خانم شما جون بخوا ، مادیات دنیا چه ارزشی داره :سوت:
حالا کجا ها رو ترکوندی ؟

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
من سر همین قضیه پکیدن عضله رفتم دنبالش دکتر نظام وظیفه گفت به درد خدمت کردن نمیخوری . حالا نمیدونم تو کمیسیونه چیه . خودش که میگفت حله .
راه خوبیه ها . اسکوات رو بالای 200 بزار یکم درد داره ولی بعدش راحت میشی از خدمت :پوزخند:
=======================
عاطفه خانم شما جون بخوا ، مادیات دنیا چه ارزشی داره :سوت:
حالا کجا ها رو ترکوندی ؟
برید اسکات 300 بزنید ،داداشتون خود به خود معاف میشه،دلتون بسوزه:پوزخند:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۲۷ بعد از ظهر
برید اسکات 300 بزنید ،داداشتون خود به خود معاف میشه،دلتون بسوزه:پوزخند:
از چه بند و تبصره ای استفاده کردی ؟
نکنه کارت سبز و نمیدونم از این بسیجی بازیا در آوردی ؟ :پوزخند:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۳۳ بعد از ظهر
از چه بند و تبصره ای استفاده کردی ؟
نکنه کارت سبز و نمیدونم از این بسیجی بازیا در آوردی ؟ :پوزخند:
نه حاجی،داداشت اهل این بازیا نیس،من 4 سال پیش رفتم ثبت کنم مدارکو دادم هنوز طرف منتظره برم تکمیل ثبت نام:پوزخند:هنوز فردا نشده!!!نتونستم خودموراضی کنم:سوت:
تک فرزندم پدر هم 59 میشه تا چند ماه دیگه:صلح:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
خجالت بکشید بابا :سوت:
پاشید برید سر خدمتتون.....تا خدمت نری مرد نمیشی :خنده:
دنبال کلاه گذاشتن سر دولت خدمتگذار نباشید :بیفایده:

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۱:۵۳ بعد از ظهر
امروز روز خوبی نبود رفتم باشگاه سینه زدم انگار نه انگار که کشتیم خودمونو.انقد عصابم بهم ریخت که ÷شت بازو نزده تمرینو ول کردم اومدم خوابگاه.این وسط سینه ما نمیاد.بد فرم تر میشه که بهتر نشه.چون شونه هام جلو هست کلا نمیتونم پارالل رو هم خوب بزنم باید پامو بذارم رو یه چیزی بکشه عقب تازه خیلی میرم پایین یکم سینم شکافته میشه یه ذره بهش سینم فشار میاد ولی وزنه کمی روشه فایده نداره

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۱۵ قبل از ظهر
خجالت بکشید بابا :سوت:
پاشید برید سر خدمتتون.....تا خدمت نری مرد نمیشی :خنده:
دنبال کلاه گذاشتن سر دولت خدمتگذار نباشید :بیفایده:
مرد کیلویی چنده؟:خنده:شانس هم که نداریم میافتیم عجبشیر:نمیبینم:
معاف که نشدم حداقل برم زن بگیرم که تو شهر خودم خدمت کنم:خنده:
خدایی اون دخترهایی که دنبال حقوق مساوی زن و مرد هستنو جای امثال من بفرستید سربازی من هم با کمال میل میشینم تو خونه سبزی پاک میکنم:پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۱۷ قبل از ظهر
من سر همین قضیه پکیدن عضله رفتم دنبالش دکتر نظام وظیفه گفت به درد خدمت کردن نمیخوری . حالا نمیدونم تو کمیسیونه چیه . خودش که میگفت حله .
راه خوبیه ها . اسکوات رو بالای 200 بزار یکم درد داره ولی بعدش راحت میشی از خدمت :پوزخند:

تضمین میکنی مصدوم بشم؟نکنه یه وقت مصدوم نشم به جاش هیکلم بیاد رو فرم اونوقت ببرنم خط مقدم؟:پوزخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۲۱ قبل از ظهر
بنده خدا از 08 خاش چیزی نشنیدی پس :نمیبینم:
عجبشیر مال اون قدیما بود بابا
الان شده هتل....جای بیست و ردیفیه عجبشیر :چشمک:
برو من دارمت :پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۲۳ قبل از ظهر
بنده خدا از 08 خاش چیزی نشنیدی پس :نمیبینم:
عجبشیر مال اون قدیما بود بابا
الان شده هتل....جای بیست و ردیفیه عجبشیر :چشمک:
برو من دارمت :پوزخند:
همین مونده با طناب پوسیده تو برم سربازی:خنده:هنوز خاطرات سربازی که تعریف کردی یادمه:پوزخند:اونجا بگم رفیق افشینم در جا سه ماه دیگه اضافه خدمت میخورم:خنده:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۲۴ قبل از ظهر
خدایا یعنی میشه ببینیم عکس کچلی این حمید رو؟خدایا نا امیدم نکن:پوزخند:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۲۵ قبل از ظهر
تضمین میکنی مصدوم بشم؟نکنه یه وقت مصدوم نشم به جاش هیکلم بیاد رو فرم اونوقت ببرنم خط مقدم؟:پوزخند:
تضمینش با من :پوزخند: بالای 200 بزار کامل بشین ، یه لحظه حس معافیت میاد سراغت
فقط زود خودتو جمع و جور کن که فقط از خدمت معاف شی :پوزخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۳۲ قبل از ظهر
تضمینش با من :پوزخند: بالای 200 بزار کامل بشین ، یه لحظه حس معافیت میاد سراغت
فقط زود خودتو جمع و جور کن که فقط از خدمت معاف شی :پوزخند:

بالاتر نمیخواد...خود 200 مجاب به نشستنت میکنه :خنده:
فقط به یار کمکیت بگو اگه میخواد اونم معاف بشه بیاد دقیق پشت سرت....چون بعدش اونم کامل معاف میشه :پوزخند:
حجت گیر دادی به این اسکوات ها....بابا من موقع اسکوات همش یاد تو میفتم
پسفردا بخوایم پا بزنیم فکر و خیال معافیه این حمید هم میاد روش :ناراحت:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۳۸ قبل از ظهر
پسفردا بخوایم پا بزنیم فکر و خیال معافیه این حمید هم میاد روش :ناراحت:
:خنده::خنده::خنده:وای مردم از خنده.فکر کن فردا افشین 200 کیلو اسکات گذاشته بعد همینطور زیرش نشسته.ملت میان میگن خدا بد نده چی شده؟میگه ای بابا یه جوونی هست میخواد نره سربازی:خنده::خنده:
راستی محمد رضا تو بیا جای من برو سربازی من قول میدم کچل کنم خوبه؟:پوزخند:
آخه حجت این چی تخم لقی بود انداختی به جون ما؟:پوزخند:از فردا تو اینترنت سی دی معافیت با اسکات هم در میاد:خنده:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۴۲ قبل از ظهر
دادااش حالا صبر کن برا خورم قطعی بشه برا توام یه فکری میکنیم:پوزخند:،اصلا خودم میام رات میندازم!:خنده:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۴۵ قبل از ظهر
دادااش حالا صبر کن برا خورم قطعی بشه برا توام یه فکری میکنیم:پوزخند:،اصلا خودم میام رات میندازم!:خنده:
من نوکرتم پشیمون شدم نمیخواد منو راه بندازی خطریه:خنده: خودم مثل بچه ادم میرم خدمت

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۵۸ قبل از ظهر
بذار یکم حال و هوای خدمتو برات شبیه سازی کنم :چشمک::پوزخند:

پسر....خاموشی رو بزنم جیکت در نمیاد
به خدا قسم اگه کسی نفس بکشه همه رو میزیم بیرون سینه خیز دور گردان میچرخونم
( یکی این وسط می....زه) :پوزخند:
از همون نفر اول با پس گردنی همه رو میکنن تو حیاط
بشین....برپا
بشین....برپا
نیم ساعت بعد
اونی که از خودش صدا دراورد بیاد بیرون وگرنه تا صبح بشین پاشو میری
خلاصه همه میگن غلط کردیم :پوزخند:
این سکانس تا ساعت 2 شب چند بار تکرار میشه
بعد میرین میخوابین...اما زرتی برا نماز صبح برپا میزنن دوباره!!!
.
.
.
حالا هم برید بگیرید بخوابید میخوام تو سایت خاموشی بزنما :پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۵۵ قبل از ظهر
من نمیدونم این سربازی یعنی اینقد بده که همتون بدش میگید ؟

اخه نرید سربازی میخواید چیکار کنید ؟ :سوت:

من نمیگم سربازی مردتون میکنه ها ولی مثل درس خوندنه . واله سربازی که فقط ماله بچه فقیرا و بدبختا که نیست .

خاطرس همش . :قلب:

فک کنید دوسال شما تو تالار نباشید ؟؟ چی میشه ؟ :ناراحت: یا :لبخند: ؟

در کل سربازی خوبه ولی خدائی منم با دوسال بودنش مخالفم . من میگم حداکثر یک سال با ارفاقات حداقل 3 ماه لازمه .
نظرتون ؟

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۵۶ بعد از ظهر
حرف از سربازی شد جمله زیر رو تو گوگل بزنید و ویدئویی که نشون می ده رو ببینید. سربازی هم سربازی خارجیها یارو با اهنگ مایکل جکسون می رقصه فرماند هاشون هم دارن فیلم می گیرن(هر کاری کردم نتونستم لینکش رو بذارم:خجالت: اینتر نتم فعلا قاطیه):
Soldier Dancing to Micheal Jackson Song [They don't care about us
با شرایط توی این فیلم می شه گفت اصلا سربازی بد نیست (نظرم در مورد صحبت atefe)

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۱:۱۵ بعد از ظهر
من نمیدونم این سربازی یعنی اینقد بده که همتون بدش میگید ؟

اخه نرید سربازی میخواید چیکار کنید ؟ :سوت:

من نمیگم سربازی مردتون میکنه ها ولی مثل درس خوندنه . واله سربازی که فقط ماله بچه فقیرا و بدبختا که نیست .

خاطرس همش . :قلب:

فک کنید دوسال شما تو تالار نباشید ؟؟ چی میشه ؟ :ناراحت: یا :لبخند: ؟

در کل سربازی خوبه ولی خدائی منم با دوسال بودنش مخالفم . من میگم حداکثر یک سال با ارفاقات حداقل 3 ماه لازمه .
نظرتون ؟
نفست از جای گرم بلند میشه ها...

kingofblack2010
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۱:۲۶ بعد از ظهر
اتفاقا سربازی هیچ ربطی به مرد شدن و اینا نداره.من الان خودم سربازم 10 ماه خدمتم فقط دوماه اموزشیش خوبه همین.تو همون دو ماه می شه گفت ادم اگه بره مرد می شه چون واقعا بعضی مواقع اشکش درمیاد.بهترین خاطرات سربازی هم همین دو ماه هست بقیش واقعا الافیه و عمر و وقت ادم تلف می شه خیلی زجر اوره.نرید که جایی خبری نیست:نمیبینم:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۱:۵۴ بعد از ظهر
من سر همین قضیه پکیدن عضله رفتم دنبالش دکتر نظام وظیفه گفت به درد خدمت کردن نمیخوری . حالا نمیدونم تو کمیسیونه چیه . خودش که میگفت حله .

حجت من یه بار رفتم کمیسیون رد شدم!:پوزخند:پدر سوخته ها 4 تا دکتر دورو ورم نشستن 1 ساعت سوال پرسیدن ازم و مدارکه پزشکی بابام رو نگاه کردن (جونم در اومده بود تا اون مدارکو ردیف کنم) اخرشم گفتن هیچ مشکلی نداره بابات ،ماده بهت نمیخوره البته 3 تاشون راضی بودنا ولی یکیش که خانم بود موافق نبود اذیت میکرد،رد شدیم اومدیم بیرون با دل شکسته :گریه:
ولی یه اشنائی ردیف کن خیلی کاراتو جلو میندازه.

kingofblack2010
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۲:۱۰ بعد از ظهر
لازم به ذکره که الان به شدت به سرباز نیاز دارن تو خیلی از پادگان ها سرباز کم دارن یه مدت بود راه به راه معافی می دادن الان نیرو کم دارن واسه همین به شدت بد معافیت میدن.من خودم هم واسه پدرم که عمل قلب کرده بود رفتم کمسیون هم چندتا پرونده بیماری الکی واسه خودم جور کردم نامردا قبول نکردن در صورتی که اگه چندسال پیش بود راحت معاف میشدم.

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۴:۰۰ بعد از ظهر
اصلا به من چه .
نرید سربازی . اینقد بمونید تو خونه تا .. :سوت: ما باش که دلمون برا کیا میسوزه .
.
.
.
دیشبی رفته بودم عابر بانک . بعد پشت سر من یه زن و مردی ایستاده بودن فک کنم از اون عاشق جدیدا بودنا . میخواستن پول بگیرن (فک کنم خرید برای خوردنی ، رستورانی چیزی بود) این دوتا هی تعارف هم میکردن زن میگفت عزیزم بیا با عابر من پول بگیریم . مرده میگفت نه خودم با عابر خوردم میگیرم ((:قلب::قلب:)) تو چرا اینجوری میکنی . حالا من چون چند تا کار داشتم تعارف اینا هم طول کشید تو دلم مرده بودم خنده . همچی باحال حرف میزدن .

حالا اگه من بودم میگفتم عابرتو بده میخوام برم پول بگیرم . :قلب: عمرا به رو خودمم میوردم که عابر باهامه . :سوت:

چه مرد خوبی داشت زنه :ناراحت:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۵:۲۶ بعد از ظهر
به به چه سربازی بازاری شده... خوش به حال خانوماااااااااااااااااا که دنگ و فنگ معافی ندارن :صلح:
.
.
.
من تازه از آمل برگشتم... رفته بودم دنبال ادامه کارای فارغ التحصیلیم... پدر آدمو درمیارن! اه.............................:خشم:
دلم می خواد همشونو خفه کنم!
کار که انجام نمیدن، همشون هم میگن شیرینی شیرینی!!
فقط برا مسئول آزمایشگاهمون (:گل رز:) که واقعا همیشه با جون و دلش کار میکرد، یه بسته کاکائو بردم...

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۵:۳۹ بعد از ظهر
ما شیرینی میخوایییییییمم :پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۵:۴۲ بعد از ظهر
ما شیرینی میخوایییییییمم :پوزخند:
یه شیرینی ارزش خفه شدن نداره.بیا بریم خودم برات تی تاپ و آبمیوه میگیرم:پوزخند:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۵:۴۶ بعد از ظهر
یه شیرینی ارزش خفه شدن نداره.بیا بریم خودم برات تی تاپ و آبمیوه میگیرم:پوزخند:
حمید جان داداش میترسم تو خرج بیوفتی دادا

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۵:۴۷ بعد از ظهر
ما شیرینی میخوایییییییمم :پوزخند:
هنوز که مدرکمو نگرفتم... همچنان ادامه داره! :سوت:


یه شیرینی ارزش خفه شدن نداره.بیا بریم خودم برات تی تاپ و آبمیوه میگیرم:پوزخند:
دمت گرم حمیدآقا... هر کی شیرینی می خواد، حمید آقا هست...
مراجعه کنید به ایشون :پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۶:۰۵ بعد از ظهر
یه شیرینی ارزش خفه شدن نداره.بیا بریم خودم برات تی تاپ و آبمیوه میگیرم:پوزخند:

میگم حیفی تو حمید تو این تالار این خرجا میکنی . :تشویق:
.
.
.
ستی جون مبارک باشه . خیالت دیگه راحت . خوش بحالت . ایشااله دفعه بعد شیرینی یه چیز دیگه رو ازت طلب کنیم :صلح:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۶:۰۸ بعد از ظهر
ستی جون مبارک باشه . خیالت دیگه راحت . خوش بحالت . ایشااله دفعه بعد شیرینی یه چیز دیگه رو ازت طلب کنیم :صلح:

مرسی عزیزم. مبارکیش که مال الان نیست... تابستون تموم شد! هنوز دارم میرم دنبال مدرکش!! :پوزخند:
اره دفعه بعد شیرینی ارشد :چشمک:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۷:۴۹ بعد از ظهر
مرسی عزیزم. مبارکیش که مال الان نیست... تابستون تموم شد! هنوز دارم میرم دنبال مدرکش!! :پوزخند:
اره دفعه بعد شیرینی ارشد :چشمک:
نه قبل ارشد ایشااله یه شیرینی دیگه بخوریم . :بامزه:
بگیر دیگه :نمیبینم:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۹:۲۶ بعد از ظهر
نه قبل ارشد ایشااله یه شیرینی دیگه بخوریم . :بامزه:
بگیر دیگه :نمیبینم:
همون اول خودم گرفتم! :چشمک:
منتها زدم کوچه علی چپ! :پوزخند: :صلح:
.
.
.
اما یه فکرایی دارم... راستی شیرینی این یکی رو بموقعش خودم بهت میدم! نمی خواد از حمید بگیری! :پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۹:۵۷ بعد از ظهر
میگم حیفی تو حمید تو این تالار این خرجا میکنی . :تشویق: حالا اینقدر بگید تا آدم جو گیر بشه.سگ تو ضرر یه رانی هم میدم خوبه:پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۰:۱۴ بعد از ظهر
حالا اینقدر بگید تا آدم جو گیر بشه.سگ تو ضرر یه رانی هم میدم خوبه:پوزخند:

من رانی آناناس می خوام! :صلح:
بچه ها کی مدرک گرفته؟ کی ازدواج کرده؟ کی دانشگاه قبول شده؟ یا هر چی که احتیاج به شیرینی داره!!!
بیاد اعلام کنه! نترسه..........................
حمید شیرینی شو میده! :سوت:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۰:۵۰ بعد از ظهر
من رانی آناناس می خوام! :صلح:
بچه ها کی مدرک گرفته؟ کی ازدواج کرده؟ کی دانشگاه قبول شده؟ یا هر چی که احتیاج به شیرینی داره!!!
بیاد اعلام کنه! نترسه..........................
حمید شیرینی شو میده! :سوت:
مگه من گفتم برای هر نفر یدونه میگیرم که زود میگی آناناس؟:خنده:از این لیوان کوچیکهای یه بار مصرف میبریم برای هر سه نفر یدونه میگیرم بریزید تو لیوان بزنید به بدن تا یه آبی زیرپوستتون بره:خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۰:۵۸ بعد از ظهر
مگه من گفتم برای هر نفر یدونه میگیرم که زود میگی آناناس؟:خنده:از این لیوان کوچیکهای یه بار مصرف میبریم برای هر سه نفر یدونه میگیرم بریزید تو لیوان بزنید به بدن تا یه آبی زیرپوستتون بره:خنده:
همینم از طرف شما غنیمته!! :سوت:
آقا قبووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووله...
بچه ها کی بیان؟؟

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۰۰ بعد از ظهر
حالا اینقدر بگید تا آدم جو گیر بشه.سگ تو ضرر یه رانی هم میدم خوبه:پوزخند:
:متفکر:
مشکوکه قضیه ؟

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۰۱ بعد از ظهر
خب اونایی که آناناس دوسدارن برن توی گروه ستاره :بامزه:...2 نفر برن گروهشون تکمیل میشه
حمید جان برای گروه ما هم گلابی بده!! 2 تا از بچه ها تو گروه من هستن...بده دیگه...بده ببرم بچه ها منتظرن :سوت:

این خط بالا هم نمونه بارزی از تقسیم خوراکی در خدمت هستش که به هر 4 نفر یه خربزه توی تابستون میدن و باید تقسیم کنن
نفر اولی میگیره، میره اون پشت مشتا یواشکی میخوره :خنده:
الان هم گروهی های من ایمان و آرش بندگان هستن :سوت:
بمن گفتن بیام بگیرم

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۰۷ بعد از ظهر
چه زرنگ :سوت:

من چون گروه ندارم خودم تنهایی میخوام . برای من تنهایی بده .
گروهم اگه بخوای منم و لیلی و فائزه .(ستی تو هم یه گروه خوب جمع کنا:پوزخند:)

اقا افشین هم فک کتم سربازی کامل رفته . همه چیز قشنگ میربطه سربازی .
یادش بخیر . دوره ما سربازی نون میدادن خمیرای دورشم میخوردیم . :ناراحت:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۱۳ بعد از ظهر
نه دیگه...تنهایی که نمیشه :بیفایده:
فائزه؟؟
رو هوا رانی رو ازت میقاپه!! :خنده:
دوره حمید اینا هم نون میدن....خیالت راحت
اگه ارتش باشه بهش میگن خباز خونه!!!

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
کو ؟ فائزه نیستشا ؟:صلح: ها اگه باشه که کارم تمومه امارش دارما . :نمیبینم:

حمیدم که زهرش ترکید و از تالار در رفت .
خوشم میاد سرعت خروجشم خوبه ها :پوزخند::سوت:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۱۹ بعد از ظهر
افشین نمیشه یه روز تن ما رو نلرزونی با این سربازی؟:خنده:
بعد هم خیلی زرنگی؟جناب بندگان که خارجه ایمان هم خجالت میکشه بگه سهم منو بده:خنده:
حتما من هم با حجت و محمد رضا؟خودمو هم میخورن:خنده:
راستی برای آقا محسن هایپ میخرم:پوزخند:


کو ؟ فائزه نیستشا ؟:صلح: ها اگه باشه که کارم تمومه امارش دارما . :نمیبینم:

حمیدم که زهرش ترکید و از تالار در رفت .
خوشم میاد سرعت خروجشم خوبه ها :پوزخند::سوت:
نه بابا از حموم اومده بودم رفتم اون زلفامو خشک کنم:پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۲۱ بعد از ظهر
راستی برای آقا محسن هایپ میخرم:پوزخند:

پس من با آقا محسن میرم تو یه گروه! :صلح:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
نه بابا از حموم اومده بودم رفتم اون زلفامو خشک کنم:پوزخند:
شونه بدم خدمتتون ؟ :خجالت:

راستی عافیت باشه . :پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۲۹ بعد از ظهر
پس من با آقا محسن میرم تو یه گروه! :صلح:
واقعا چی فکر کردی پیش خودت؟فکر کردی الکی میخوام هایپ بدم:پوزخند:بابا نقشه پشتش خوابیده شما برو تو همون گروه اناناس:خنده:

شونه بدم خدمتتون ؟ :خجالت:

راستی عافیت باشه . :پوزخند:
این شونه که گفتی یاد بابام افتادم.یه شونه برام خریده میگه حمید بیا این شونه ژاپنیه:خنده::خنده::خنده:میگم مگه رفتی تلوزیون خریدی که میگی ژاپنیه:خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۳۳ بعد از ظهر
حمید آقای گل، دفعه بعدم یه عکس راحت تو ""مسابقه تشخیص عکس" میذارم، زود بیا حدس بزن، جایزه شم شونه میذاریم... :صلح:
البته جایزه دفعه بعد رو عاطفه متقبل میشه! :چشمک:


واقعا چی فکر کردی پیش خودت؟فکر کردی الکی میخوام هایپ بدم:پوزخند:بابا نقشه پشتش خوابیده شما برو تو همون گروه اناناس:خنده:
تو ملت رو مهمون کن!
به گروه بندیه ما چیکار داری؟؟
من خودم با آقا محسن ردیف میکنم :صلح:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
البته جایزه دفعه بعد رو عاطفه متقبل میشه! :چشمک:

ستی شوخی کردی می نه ؟ :قلب:
.
.
.
الان قضیه شونه رو نگرفتم من ؟ یعنی چی ؟ بابات میگه زاپنیه تو میگی از تلویزیون گرفتی ؟

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
حمید آقای گل، دفعه بعدم یه عکس راحت تو ""مسابقه تشخیص عکس" میذارم، زود بیا حدس بزن، جایزه شم شونه میذاریم... :صلح:
البته جایزه دفعه بعد رو عاطفه متقبل میشه! :چشمک:
چه آدم خسیسی.من این همه رانی میدم اصلا صدام در میاد؟حالا برای یه شونه باید کلی سوال جواب کنیم:پوزخند:
من برم 90 ببینم هر چی خواستید بگید نصف شب که خوابید میام جواب میدم:پوزخند:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۳۷ بعد از ظهر
الان قضیه شونه رو نگرفتم من ؟ یعنی چی ؟ بابات میگه زاپنیه تو میگی از تلویزیون گرفتی ؟
همین دیگه دختری این چیزها رو نمیگیری
ندیدی ملت میرن یه ***ی مثلا تی وی بخرن فروشنده قسم و آیه که چینی نیست و ژاپنی اصله و از این حرفها؟حالا این بابای ما هم رفته یه شونه خریده میگه ژاپنی اصله.آخه 4 تا دندونه دیگه ژاپن و چین و ایران نداره دیگه:پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۴۳ بعد از ظهر
همین دیگه دختری این چیزها رو نمیگیری
ندیدی ملت میرن یه ***ی مثلا تی وی بخرن فروشنده قسم و آیه که چینی نیست و ژاپنی اصله و از این حرفها؟حالا این بابای ما هم رفته یه شونه خریده میگه ژاپنی اصله.آخه 4 تا دندونه دیگه ژاپن و چین و ایران نداره دیگه:پوزخند:

حالا من نگرفتم چیکار به بقیه دخترا داری خب .
فک کردم اشتباه تایپی داشتی میخواستم غیر مستقیم بگم :ناراحت: اخرش که نمیشه دلت برا این شیرازیا رحم بیاد .:بیفایده:
همون بهتر که بری سربازی . :سوت:وای حمید و مو نداشتن . :نمیبینم:چه شود . :صلح:
من دیگه با چه دلی برم شونه فروشی . :ناراحت:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۰۱:۱۹ قبل از ظهر
نه دیگه به قولی بزرگی اونی که چک اولو تو دعوا بزنه برده:خنده:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۱۰:۲۷ قبل از ظهر
نه دیگه به قولی بزرگی اونی که چک اولو تو دعوا بزنه برده:خنده:

:متفکر:
خب بعدش ؟

eiman
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۰۷:۵۵ بعد از ظهر
نه دیگه به قولی بزرگی اونی که چک اولو تو دعوا بزنه برده:خنده:
اتفاقا برعکسه اونی که چک اوله بزنه باخته باور نداری امتحان کن
--------------------------------------------------------------------------------------------------
امروز پس از گذراندن سه هفته اسیب دیدگی دوباره با توکل به خدا به تمرینات برگشتم خدا رو شاکرم که اسیب دیدگیم زیاد جدی نبود.

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۰۸:۰۲ بعد از ظهر
اول كه اومده بودم،ميخواستم بگم امروز همش گشنم بود اما الان كه همه احساساتتون رو خوندم يه حس ديگم گرفته:پوزخند:
خاك تو سر حست پرند كه داره ميريزه:گریه:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۰۸:۳۴ بعد از ظهر
اول كه اومده بودم،ميخواستم بگم امروز همش گشنم بود اما الان كه همه احساساتتون رو خوندم يه حس ديگم گرفته:پوزخند:
خاك تو سر حست پرند كه داره ميريزه:گریه:

ای گفتی پرند
من بد تو بودم که
داشتم می مردم از گرسنگی
همش از این کلاس بدو برو اون کلاس بودم
دیگه صدای معدم در اومده بود :پوزخند:
.
.
چیکار حس بیچارت داری خب . ولش کن بیچاره .
.
.
چه تالار سوت و کوره .
چرا ؟

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۰۸:۳۷ بعد از ظهر
يكي از بچه ها گفته دخترا نميرن سربازي و اين دردسرارو ندارن، چرا ميگن تساوي؟
خدمتتون عرض كنم هر وقت آقايون حداقل يه شيكم زاييدن، اونوقت علت درخواست خانوم ها رو هم ميدركن،البته دلايل ديگه اي هم هست!!
هرچند كه من با نصف بودن اين ديه‌هه اساسي حال ميكنم...
اگه آقا بميره يكي ميگيريم،اگه خانوم بميره نصفي ميگيرن!!:پوزخند:
.
.
اي بابا عاطي جون بازم كه تو نگرفتي،نميشد كه ولش ميكردم كه...:خنده:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۱۰:۴۱ بعد از ظهر
يكي از بچه ها گفته دخترا نميرن سربازي و اين دردسرارو ندارن، چرا ميگن تساوي؟
خدمتتون عرض كنم هر وقت آقايون حداقل يه شيكم زاييدن، اونوقت علت درخواست خانوم ها رو هم ميدركن،البته دلايل ديگه اي هم هست!!
هرچند كه من با نصف بودن اين ديه‌هه اساسي حال ميكنم...
اگه آقا بميره يكي ميگيريم،اگه خانوم بميره نصفي ميگيرن!!:پوزخند:
.
.
اي بابا عاطي جون بازم كه تو نگرفتي،نميشد كه ولش ميكردم كه...:خنده:
همون بچه گفت بهتون بگم کدوم دختر رو دیدی که دلش نخواد مادر بشه؟پس برای چیزی که دوست دارید بی زحمت سر مردها منت نذارید:چشمک:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۹:۱۲ قبل از ظهر
همون بچه گفت بهتون بگم کدوم دختر رو دیدی که دلش نخواد مادر بشه؟پس برای چیزی که دوست دارید بی زحمت سر مردها منت نذارید:چشمک:
اصلا حرف جالب و منطقی نبود حمید جان .

کدوم پسری دوست نداره مرد بشه و مثل یه مرد باهاش برخورد بشه . (نمیگم سربازی تنها راهه ولی یکی از راهاست)
جز این راهی برای مادر شدن هست ؟

ببخشید ولی گاهی ذات قضیه با احساسات قضیه خیلی فرق داره .

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۰:۵۹ قبل از ظهر
اصلا حرف جالب و منطقی نبود حمید جان .

کدوم پسری دوست نداره مرد بشه و مثل یه مرد باهاش برخورد بشه . (نمیگم سربازی تنها راهه ولی یکی از راهاست)
جز این راهی برای مادر شدن هست ؟

ببخشید ولی گاهی ذات قضیه با احساسات قضیه خیلی فرق داره .
شما یه چیزی رو دوست داری و یک راه هم بیشتر نداره پس میشه همونی که گفتم.ولی این قضیه مرد شدن چرت محضه.من یکی اصلا دلم نمیخواد با این تعریف مرد بشم.مثلا برم سربازی که بعدش بشم مرد خانواده و بتونم نون زن و بچه بدم؟میخوام که نشم

samim
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۱:۰۵ قبل از ظهر
آخ کاشکی میشد بتونم ازدواج کنم .. مردم از تنهایی، این زیدی بازی ها خوبه ولی به دل نمیشینه ! کسی میدونه چرا ؟

ولی دوستم میگه الان خوبه حالشو ببر .. بعدن ازدواج کنی .. تشکیل خانواده بدی ، دلت برای این روزها بد تنگ میشه !
من که قبول ندارم ! یا ازدواج یا مرگ همین !

سربازی هم رفتم ولی کاش نرفته بودم !

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۱:۰۷ قبل از ظهر
ای بابا
این مرد شدن رو خودم انداختم تو دهن شماها...اونم چون قدیمیا میگفتن و صرفا برای خنده بود :لبخند:
ولی بازم میگم شرایط توی خدمت آمادت میکنه با روزای سخت زندگی راحت تر برخورد کنی و قبلا تجربشو داشته باشی

samim
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۲:۰۴ بعد از ظهر
اگه خدمت خدمت بود بله ..ولی نه الان!
بچه ها میگن ، الان شده الافی ، اونم نه یه روز دو روز بلکه 2 سال آزگار ..

رفیقم بنده خدا پاستوریزه بود رفت خدمت .. حالا بیا ببین چی شده !! به به ! سیگار میکشه ! سیگاری میکشه .. کارای بد مثل رفیق بازی و خانوم بازی هم به خلافش اضافه شده .. اگه بخوام بشمورم .. 100 جور خلاف از خدمت یاد گرفته اومده..


حالا شما باشی داداشتو میفرستی بره خدمت .. کل زندگیش به فاک میره.

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۲:۱۴ بعد از ظهر
نشد این .
من ادمی نیستم که خیلی خوب بلد باشم حرف بزنم و بخوام از این حقوق حمایت کنم .

ولی میدونم هر کی مشکلات خودشو داره .
نه برای مردا اسونه و نه برای زنا .

قبول دارم سربازی سخته ولی اگه نری میگی دوسالم بزار بره انگار تو سربازیم ولی وقتی میری سربازی بیشتر از دو سال قدر اون دوسال رو میدونی .
باور کن .
به وضوح این حرفا رو هم شنیدم و هم دیدم .

زن بودنم خیلی سخته . باور کنید .

ولی همه چیز برای هممون خوبه .

حمید بی خیال سربازی . بهش زیاد فکر کنی بدتر میشه ها .

یکم بجای گله بشین دعا کن .
.
.
.
حجت کجایی که جواب آف ما رو نمیدی ؟ :ناراحت:
بیا تا بگم کی رو دیدم . :پوزخند::سوت: عمرا حدس بزنی .

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۱۲:۵۶ بعد از ظهر
هر کسی رو که تا حا لا رفته سربازی دیدم معتاد بشه-سیگاری بشه -افسرده بشه - قرصی بشه- خلافکار بشه و هزار جور دیگه بشه ولی هیچ کدوم مرد نشدن:متفکر::متفکر::متفکر::گریه: .کلا سربازی از بیخ و بن مشکل داره :بیفایده:و کاملا با حمید خان موافقم نه شیر شتر نه دیدار عرب مردی مال خودشون:035: فقط 2 سال الافیه

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۲:۳۵ بعد از ظهر
حمید جان میخوای از سربازی در بری؟ :چشمک:
این راه امتحان شده ست! هر کی خواست بره حالشو ببره! :پوزخند:
.
.
درس خون باشی راحت راحته! :چشمک: شما دیپلمه رو که گرفتی، یا لیسانس... یه نامه میفرستی یه دانشگاه خارج از ایران. هر چه درپیت تر باشه، راحت تر پذیرش میگیری...:چشمک: بعد وزارت علوم بهت اجازه نامه خروج از کشور میده برای مدت تعیین شده ای که دانشگاهت میگه! البته باید یه ودیعه اینجا بذاری که می تونه چک یا سفته یا سند ملک باشه. دقیق نمیدونم چقده. اما نهایتا حدود 20 میلیونه! (که وقتی درست تموم شد و برگشتی بهت برمیگردونن) بعد راحت از ایران خارج میشی. بعد باید عرضه تو نشون بدی! می تونی اقامت اون کشور رو بگیری. بعدشم دیگه چون شهروند ایران محسوب نمیشی، اینا به گرفتن همون پوله قانع میشن!! به همین راحتی... بعدشم خیلی راحت میتونی تو ایران رفت و آمد هم بکنی...
.
.
حالا میتونی کمی تلاش و کوشش کنی و شروع کنی کمی درس بخونی!! که از شما بعیده!! :پوزخند:برو همون اسکوات 200 رو امتحان کن! :سوت:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۲:۴۲ بعد از ظهر
حمید جان میخوای از سربازی در بری؟ :چشمک:
این راه امتحان شده ست! هر کی خواست بره حالشو ببره! :پوزخند:
.
.
درس خون باشی راحت راحته! :چشمک: شما دیپلمه رو که گرفتی، یا لیسانس... یه نامه میفرستی یه دانشگاه خارج از ایران. هر چه درپیت تر باشه، راحت تر پذیرش میگیری...:چشمک: بعد وزارت علوم بهت اجازه نامه خروج از کشور میده برای مدت تعیین شده ای که دانشگاهت میگه! البته باید یه ودیعه اینجا بذاری که می تونه چک یا سفته یا سند ملک باشه. دقیق نمیدونم چقده. اما نهایتا حدود 20 میلیونه! (که وقتی درست تموم شد و برگشتی بهت برمیگردونن) بعد راحت از ایران خارج میشی. بعد باید عرضه تو نشون بدی! می تونی اقامت اون کشور رو بگیری. بعدشم دیگه چون شهروند ایران محسوب نمیشی، اینا به گرفتن همون پوله قانع میشن!! به همین راحتی... بعدشم خیلی راحت میتونی تو ایران رفت و آمد هم بکنی...
.
.
حالا میتونی کمی تلاش و کوشش کنی و شروع کنی کمی درس بخونی!! که از شما بعیده!! :پوزخند:برو همون اسکوات 200 رو امتحان کن! :سوت:
من خر دو سال پشت سر هم دانشگاه قبول شدم رشته بازرگانی که مورد علاقه ام هم بود ولی نرفتم:گریه:الان هم این راه حلها دیگه بدرد من نمیخوره چون غیبت خوردم حتی تو خود ایران هم نمیتونم برم دانشگاه چه برسه خارج.یعنی حتی اگه سربازی هم برم نمیتونم مثل بقیه وسطش کنکور بدم و برم دانشگاه.کلا یا باید بمیرم یا برم سربازی یا همون برم اسکات بزنم:پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۲:۵۱ بعد از ظهر
من خر دو سال پشت سر هم دانشگاه قبول شدم رشته بازرگانی که مورد علاقه ام هم بود ولی نرفتم:گریه:
قبول شدی، نرفتی؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به درس علاقه نداشتی؟
والا اکثر دخترا و پسرا برای سرگرمی میرن دانشگاه!
تو برای سرگرمی هم نرفتی؟؟؟ عجبا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی با حالی!
.
من انقد دلم میخواد برم ارشد :گریه:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۳:۰۱ بعد از ظهر
قبول شدی، نرفتی؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به درس علاقه نداشتی؟
والا اکثر دخترا و پسرا برای سرگرمی میرن دانشگاه!
تو برای سرگرمی هم نرفتی؟؟؟ عجبا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی با حالی!
.
من انقد دلم میخواد برم ارشد :گریه:
راستش تو اون مقطع مشکل مالی داشتیم شدید من هم گفتم بیخیال.البته از درس خوشم نمیاد ولی بچه زرنگ بودم کلاس کنکور و این چیزهام نمیرفتم.کلا بدون خوندن یه کلمه درس رفتم سر جلسه همین:پوزخند:

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۵:۲۹ بعد از ظهر
من خر دو سال پشت سر هم دانشگاه قبول شدم رشته بازرگانی که مورد علاقه ام هم بود ولی نرفتم:گریه:الان هم این راه حلها دیگه بدرد من نمیخوره چون غیبت خوردم حتی تو خود ایران هم نمیتونم برم دانشگاه چه برسه خارج.یعنی حتی اگه سربازی هم برم نمیتونم مثل بقیه وسطش کنکور بدم و برم دانشگاه.کلا یا باید بمیرم یا برم سربازی یا همون برم اسکات بزنم:پوزخند:
وضیت خیلی مشابهی داریم ما :پوزخند: ولی می تونی واسه دانشگاه شرکت کنی بدون اینکه بری خدمت فقط یک نامه ای رو باید از نظام وظیفه بگیری . پسر دایی ام هم همینجوری بود :پوزخند:الان بدون مشکل می ره دانشگاه .جزئیاتش رو می پرسم می ذارم همینجا هر کی تونست بپیچونه بعد از قبولی هم تنها یک راه هست که ستاره خانم گفتن فقط خرجش زیاده:سوت: .

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۷:۲۲ بعد از ظهر
وضیت خیلی مشابهی داریم ما :پوزخند: ولی می تونی واسه دانشگاه شرکت کنی بدون اینکه بری خدمت فقط یک نامه ای رو باید از نظام وظیفه بگیری . پسر دایی ام هم همینجوری بود :پوزخند:الان بدون مشکل می ره دانشگاه .جزئیاتش رو می پرسم می ذارم همینجا هر کی تونست بپیچونه بعد از قبولی هم تنها یک راه هست که ستاره خانم گفتن فقط خرجش زیاده:سوت: .
واقعا میشه؟پسر دایی شما هم غیبت داشت؟اگه بپرسی ببینی چی کار کرده ممنون میشم
حداقل با مدرک بریم سربازی تا کمتر دهنم سرویس بشه:پوزخند:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۰۵ بعد از ظهر
اگه غیبتت زیاد باشه نظام وظیفه چیزی بهت نمیده ، ولی حین خدمت میتونی کنکور امتحان بدی اونوقت بهت نامه میده .
در هر صورت تو پاته خدمت . برو دنبال یه معافی بابا . یه پسر عمه داشتم کل دندوناشو کشید نرفت خدمت :پوزخند: الان دندون مصنوعی گذاشته صفا میکنه
جدیدا قطره میریزن تو چشاشون نمره چشم میره طرفای 10 ، 12 بدون کمیسیون معافی
کف پاهاتو یه نگاه بنداز شاید صاف باشه :سوت:
یه رژیم سخت بگیر نسبت قد به وزنت 10 به 1 بشه مثلا 170 به 17 کیلو :پوزخند:
من هر کارو پیشنهادی که از دستم بر میومد برات انجام دادم :پوزخند:

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۲۴ بعد از ظهر
اگه غیبتت زیاد باشه نظام وظیفه چیزی بهت نمیده ، ولی حین خدمت میتونی کنکور امتحان بدی اونوقت بهت نامه میده .
در هر صورت تو پاته خدمت . برو دنبال یه معافی بابا . یه پسر عمه داشتم کل دندوناشو کشید نرفت خدمت :پوزخند: الان دندون مصنوعی گذاشته صفا میکنه
جدیدا قطره میریزن تو چشاشون نمره چشم میره طرفای 10 ، 12 بدون کمیسیون معافی
کف پاهاتو یه نگاه بنداز شاید صاف باشه :سوت:
یه رژیم سخت بگیر نسبت قد به وزنت 10 به 1 بشه مثلا 170 به 17 کیلو :پوزخند:
من هر کارو پیشنهادی که از دستم بر میومد برات انجام دادم :پوزخند:
غیبت پسر داییم تموم شده بوددیگه راه نداشت با این حال بهش نامه دادن غیبت اون یک سال بیشتر از من .
راه حل های شمام خوبه من پیشنهاد می کنم یک تاپیک جدید باز کنیم و راهکار های فرار از سربازی رو نقد و بررسی کنیم سرباز فراری های سایت هم بیان نظر بدن :خنده::خنده::خنده::پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۴۹ بعد از ظهر
کمک رسانی به اعضای فراری سایت!! :پوزخند: پیگرد قانونی داره بابا!! از فردا ف-ی-ل-ت-ر میشیم! :سوت:
در گوشی: هر کسی راه خوب بلده بذاره جلوی پای این بیچاره ها! :چشمک: ما که عقلمون به این یه راه حل رسید که عنوان کردیم. :لبخند:
.
.
.
بابام خیلی بدش میاد، خانواده پسر میان برا خواستگاری، اما پسر رو نمیارن!! به قول خودشون میان اگه ما شرایط رو پسندیدم، آقا داماد رو رونمایی میکنن! :پوزخند:
امروز بابام کم مونده بود بلند شه اینا رو از خونه بندازه بیرون!! :خنده:
نظر خودمم همین بود که هیچ خواستگاری بدون پسر نباید بیاد خونمون!! مگه ما بوقیم؟!؟!؟ :متفکر: خوشم اومد امروز بابام ازم طرفداری کرد!! :صلح:
پسرا جالب شدن بخدا!! چند ماه پیش یکی اومده بود خواستگاری، بعد ما جواب رد دادیم. مامانه پسره بعدش میگفت اگه میدونستیم جوابتون "نه" هست، پسرمونو با خودمون نمی آوردیم!! پسرمون غرور داره! :متفکر: (البته هنوز دارن پافشاری میکنن! یهو دیدین ستاره خر شد :پوزخند:)
.
.
.
الان یکی میاد میگه دخترای این سایت............. :سوت::خنده::خنده::خنده:
.
.
.
تا نگفتن، وضعیت آب و هوایی رو هم بیان کنیم! :پوزخند: هوا اینجا خوبه... بدک نیست :چشمک:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۹:۳۱ بعد از ظهر
الان چه وقته ازدواجه؟:پوزخند:بذار تکلیف ما روشن بشه این همه پسر فراری داریم حالا بیایم بزنیم و برقصیم؟:خنده:


اگه غیبتت زیاد باشه نظام وظیفه چیزی بهت نمیده ، ولی حین خدمت میتونی کنکور امتحان بدی اونوقت بهت نامه میده .
در هر صورت تو پاته خدمت . برو دنبال یه معافی بابا . یه پسر عمه داشتم کل دندوناشو کشید نرفت خدمت :پوزخند: الان دندون مصنوعی گذاشته صفا میکنه
جدیدا قطره میریزن تو چشاشون نمره چشم میره طرفای 10 ، 12 بدون کمیسیون معافی
کف پاهاتو یه نگاه بنداز شاید صاف باشه :سوت:
یه رژیم سخت بگیر نسبت قد به وزنت 10 به 1 بشه مثلا 170 به 17 کیلو :پوزخند:
من هر کارو پیشنهادی که از دستم بر میومد برات انجام دادم :پوزخند:
اگه غیبت داشته باشی نمیتونی در حین خدمت کنکور بدی اینو فکر کنم تو سایت نظام وظیفه هم نوشته
ولی راه آخریت خیلی خوبه.تصمیم گرفتم بشم 18 کیلو:خنده::خنده::خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۹:۵۰ بعد از ظهر
الان چه وقته ازدواجه؟:پوزخند:بذار تکلیف ما روشن بشه این همه پسر فراری داریم حالا بیایم بزنیم و برقصیم؟:خنده:
کی؟ کجا؟ چه خبره؟ مگه شمام دعوتی؟ ما که دعوت نیستیم!! :پوزخند:
.
.
حمید اقا اصلا یکاری کن! انقد نرو سربازی... آخر به دلیل کهولت سن معاف میشی! :خنده:
.
.
ایکاش منم پسر بودم، مجبور بودم برم سربازی! :صلح:
الان میگن دختره خل شده!! :پوزخند:
.
.
میدونین چرا اینو میگم؟
من خیلی دوس دارم برا ارشدم (و ادامه ش) از ایران برم! حتی یه دانشگاه درپیت خارج از ایران (!!) بهتر از اینجاست! برگردی، نگاه نمیکنن کدوم دانشگاه بودی! رو هوا میبرنت!! :صلح: چرا؟ چون دانشگاه خارجه بودی دیگه!! :پوزخند:
خلاصه... میگفتم...
اما خانواده راضی نمیشن من برم. یه دختر تنها ینگه ی دنیا........... البته بیراه نمیگن! ولی خب من به فکر پیشرفتم!!
اما اگه پسر بودم، میتونستم با همین قضیه سربازی و فرار و این حرفا راضی شون کنم! :صلح:
ایکاش من پسر بودم و مجبور بودم برم سربازی! :پوزخند::چشمک:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۹:۵۴ بعد از ظهر
کی؟ کجا؟ چه خبره؟ مگه شمام دعوتی؟ ما که دعوت نیستیم!! :پوزخند:
.
.
حمید اقا اصلا یکاری کن! انقد نرو سربازی... آخر به دلیل کهولت سن معاف میشی! :خنده:
آخه اون موقع با شکم چروک و طبقه طبقه که نمیتونم برم لب ساحل:پوزخند:
در ضمن خودت نمیخوای بیای خوب نیا ولی ما از شام عروسی نمیگذریم:خنده:

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۱:۵۷ قبل از ظهر
نگاه نمیکنن کدوم دانشگاه بودی! رو هوا میبرنت!! :صلح: چرا؟ چون دانشگاه خارجه بودی دیگه!! :پوزخند:
خلاصه... میگفتم...
اما خانواده راضی نمیشن من برم. یه دختر تنها ینگه ی دنیا........... البته بیراه نمیگن! ولی خب من به فکر پیشرفتم!!
B]
چی خست این پیشرفت.
رو هوا کجا میبرن؟؟؟؟؟؟؟با هما نریا.بی ستاره میشیم خدا نکرده.
ستاره یه سوال مدت ها تو ذهنمه.خدایی چقد گشتی یه آواتار پیدا کردی مثل خودت باشه؟؟؟




اگه غیبت داشته باشی نمیتونی در حین خدمت کنکور بدی اینو فکر کنم تو سایت نظام وظیفه هم نوشته
ولی راه آخریت خیلی خوبه.تصمیم گرفتم بشم 18 کیلو:خنده::خنده::خنده:


حمید خدا بگم چیکارت کنه مردم از خنده:خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۱۰:۵۰ قبل از ظهر
چی خست این پیشرفت.
رو هوا کجا میبرن؟؟؟؟؟؟؟با هما نریا.بی ستاره میشیم خدا نکرده.
من تا اسمم تو اون لیست 10 نفره(برترین ارسال کننده ها) نره ، ول کن این سایت نیستم که! :پوزخند: (البته نفر اول اون لیست باید بشم:صلح:) هر جا هم بریم، در خدمت سایت و دوستان هستیم علی اقا :سوت:


ستاره یه سوال مدت ها تو ذهنمه.خدایی چقد گشتی یه آواتار پیدا کردی مثل خودت باشه؟؟؟

آخــــــــــــــــی خب زودتر میپرسیدی!! حیف اون ذهن نیست که سوالا رو توش نگه میداری؟ :پوزخند:
والا من نگشتم یه اواتار مث خودمم پیدا کنم!! هرچند روز هم اواتارمو عوض میکنم :چشمک:
حالا از چه لحاظ حس کردی مثل منه؟؟ :متفکر:

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۱:۰۵ بعد از ظهر
همون بچه گفت بهتون بگم کدوم دختر رو دیدی که دلش نخواد مادر بشه؟پس برای چیزی که دوست دارید بی زحمت سر مردها منت نذارید:چشمک:
كي زائيدن رو دوست داره؟ توفيق اجباريه،كدوم مرديه كه نخواد زنش بزاد كه احساس مرد بودن بكنه؟ هر كاري كه به زنا تحميل شده از روي هوششونه كه بهش علاقه مند شدن،پس شما هم به اجبارياتون علاقه مند شو گلم كه شبا خوابشو نبيني!!

*f*
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۲:۰۱ بعد از ظهر
كي زائيدن رو دوست داره؟ توفيق اجباريه،كدوم مرديه كه نخواد زنش بزاد كه احساس مرد بودن بكنه؟ هر كاري كه به زنا تحميل شده از روي هوششونه كه بهش علاقه مند شدن،پس شما هم به اجبارياتون علاقه مند شو گلم كه شبا خوابشو نبيني!!

در حال حاضر دوره زمونه برعكس شده تمايل مردا واسه بارداری بيشتر شده تا زنا !

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۲:۰۳ بعد از ظهر
در حال حاضر دوره زمونه برعكس شده تمايل مردا واسه بارداری بيشتر شده تا زنا !
يه اس ام اسي به دستم رسيده كه گفتنش خالي از لطف نيست...
به سلامتي بچه هاي قديم كه با زغال پشت لبشونو سياه ميكردن كه شبيه باباشون بشن نه اينايي كه زير ابروشونو بر ميدارن كه شبيه ماميشون بشن!!
البته خداييش ابروهاي بعضيا موچين واجبه:پوزخند:

عضله ذوزنقه ايم بدجوري اسپاسم شده بازم قوزبند بستم...
نميدونم طاقت من كم شده يا دردام خيلي پررو شدن!

*f*
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۲:۳۰ بعد از ظهر
تنها ابروهاشون نيس آخه صداشونم شده عين دخملا ! فقط مونده يه عملم كنن بشن دختر .. يه بار يه مزاحمي رو فحش دادم همچين غري آورد والا گفتم چيزي از دختر كم نداره گفت اوااااااااااا بی ادب :خنده: خيلی بی ادبی

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۲:۴۰ بعد از ظهر
كي زائيدن رو دوست داره؟ توفيق اجباريه،كدوم مرديه كه نخواد زنش بزاد كه احساس مرد بودن بكنه؟ هر كاري كه به زنا تحميل شده از روي هوششونه كه بهش علاقه مند شدن،پس شما هم به اجبارياتون علاقه مند شو گلم كه شبا خوابشو نبيني!!
شما که راست میگی

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۲:۵۸ بعد از ظهر
تذکر: قرار شد زن و مرد نداشته باشیما!! (تبعیض ج-نسیتی)
.
.
.
جمعه ها چرا یجوریه؟؟ :متفکر: سرکار بری، نری، بیرون بری، نری... یه حس بدی میاد سراغ ادم همش... ادم دپرسه انگار

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۳:۰۵ بعد از ظهر
تذکر: قرار شد زن و مرد نداشته باشیما!! (تبعیض ج-نسیتی)
چشم آدم در میاد تا اینو بخونه:پوزخند:

اما داره یواش یواش...
ولی چون داری یواش یواش دیگه عصبی میشی ما هم فعلا فرار کنیم تا ترکشت بهمون نخوره:پوزخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۳:۰۷ بعد از ظهر
آخرین ویرایش 3tare; امروز در ۰۳:۰۰ بعد از ظهر. دلیل: نمیخواستم تذکر بدم! اما داره یواش یواش...

ابتدا تذکر و در صورت لزوم میتونید اخطار هم بدین

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۳:۱۲ بعد از ظهر
نمیخواستم تذکر بدم! اما داره یواش یواش... (لبخند)



ولی چون داری یواش یواش دیگه عصبی میشی ما هم فعلا فرار کنیم تا ترکشت بهمون نخوره:پوزخند:
دقت کنید لطفا :صلح:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۶:۰۷ بعد از ظهر
چه بچه ها دارن خشن مشن میشین ؟
.
.
از این قضیه سربازی و بارداری و ابرو برداری و ... بیاید بیرون .
هیچی مطلق مربوط به زن یا مرد نیست .
ما خیلی چیزا رو این جور نوشتیم .
.
.
حستون رو بگید تا ببینیم رفقامون بی ما چه میکنن .
.
.
الان نیمه دوم بازی شاهین شروع شده . خدا کنه ببریم چون خیلی به این برد نیاز داریم .
.
.
امروز بعد از سال ها یکی این خواهرمینا ما رو ناهار دعوت کرد و مثل مهمون رفتیم نشستیم و پا شدیم و برگشتیم . :خنده: اس بس هر روز ناهار میان خونه ما . جبران خسارت کردم:سوت:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۶:۲۶ بعد از ظهر
امروز بعد از سال ها یکی این خواهرمینا ما رو ناهار دعوت کرد و مثل مهمون رفتیم نشستیم و پا شدیم و برگشتیم . :خنده: اس بس هر روز ناهار میان خونه ما . جبران خسارت کردم:سوت:

عاطی خانوم تو که نمیتونی زیاد بخوری و ضرر بزنی! :صلح:
مثلا دیشب با یکی ازرفقا که اتفاقا بدنساز قدیمی هم بود رفتیم حاجی خوری
خیلی آروم و با آرامش ابتدا میوه و شیرینی رو خوردیم
غذا رو هم پدرشو دراوردیم :خنده:...من از بس طغیانگرانه غذا رو خوردم که خجالت کشیدم... زرتی تموم شد:نمیبینم:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۷:۱۴ بعد از ظهر
حالا از کجا میدونی من نمی تونم زیاد بخورم و ضرر بزنم . :صلح:
چپل خورم کنیم خودش خوبه :سوت:
.
.
.
امشب میخوام براتون بترکونم .


شــــــــــــاهین بـــــوشــــهر


2 بر 0 مقابل فولاد تو خود بوشهر زد ترکوند و برد .
.
.
.
به افتخارش به طور مجازی شام مهمون من :قلب:
.
.
بوا بوا . صدای موتوریا هم داره میاد . :جشن:
.
.
حس من : عالی:تشویق:

*f*
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۷:۵۳ بعد از ظهر
5:30 قرار گذاشتم بعد يه عمر با زن داداشم برم خريد :نمیبینم:
5:45 فرت آماده شدم كه بريم همونجوري فاتحمم خوندم صدبارم دعا كردم با اون زبون عجق وجق ضايع بازي در نياره
6 توي فروشگاه تا چشمش به ميگوها افتاد عينهو همين نديد بديدا نزديكه 10 تا بسته برداشت (تو دلم گفتم حماليشم با خودمه ديگه )
6:10 ميگوهاي لعنتيش دستمم سوراخ كردن و خوني مالي شديم تو دلم گفتم تازه اولشه :منتظر:
6:15 نزديك بود فروشگارو خالی كنه ديگه..... از پشت سرش يواش گفتم ديوونه كه برگشت شانس آوردم نفهميد :نمیبینم:
6:20 خب بالاخره با يكم خوبي خوشي تموم شد واسه خودم كه نشد چيزي بخرم
6:25 همينم كم داشتيم يه بچه گدا پيداش شد از اون گيراش بود ول نميكرد يكم ديگه تو بغلمونم ميومد ميگفت مامانم منو ول كرده رفته چند روز چيزي نخوردم با لحجه قشنگش (آره ارواح عمش ) صد تومني دادم گفتم برو ديگه :پوزخند: اي بابا همون صدي رو هم بزور از تو كيفم كشيدم بيرون
6:30 خواستيم بريم تو ماشين داداشم كه ديدم بهه اونم از دسته اين گداهاي عزيز در رفته :سوت: زنگ زدم گفتم تا يكي ديگه پيدا نشده زود بيا
8:30 اعصاب معصاب تعطيل ميخوام آدم بكشم :بیفایده:

mMm.siStem
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۸:۲۱ بعد از ظهر
پارک
عشقولانه
فنچ
هنوزم ناراحت از باخت تحقیرآمیز اینترمیلان
شماره ای که برای دفعه اول گرفته نشد
شماره ای که برای بار دوم گرفته شد
حالا جلوی pc و دیدن فیلم Spartacus
یاعلی.

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۹:۱۰ بعد از ظهر
شما که راست میگی
من درست ميگم...
همون دكمه تشكرو زدي كافي بود عزيزم:گل رز:
اتفاقاً بحث خوبي بود،ميذاشتين ادامه بديم...
يادمه يكي از دوستان ميگفت: حكايت اينكه بعضي از آقايون واسه خانوم ها ايراد ميتراشن اينه كه مثلاً طرف توي فلان شهر يا روستا بدون امكانات زندگي ميكنه و بعد هي به يكي كه توي تهران زندگي ميكنه بگه اي بابا تهرون شلوغه و كثيفه و اِله و بِله،بعدش تنها آرزوش اينه كه بره تهران و تا موقعيتي پيش بياد واسه هر كاري ميره به شهر!! خلاصه اينكه معمولاً برو بچز تهران و باقي شهراي بزرگ،زماني كه اين حرفا رو ميشنون چيزي نمي گن(دفاع نمي كنن) چون اظهرومن الشمسه...
حالا حكايت بد بودن و خنگ بودن و بقيه ايراداتي كه ميگيرن اينه كه اگه ميتونستن ... دم ناصرالدين شاه گرمه!!
:خنده:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۹:۲۸ بعد از ظهر
من درست ميگم...
همون دكمه تشكرو زدي كافي بود عزيزم:گل رز:
اتفاقاً بحث خوبي بود،ميذاشتين ادامه بديم...
يادمه يكي از دوستان ميگفت: حكايت اينكه بعضي از آقايون واسه خانوم ها ايراد ميتراشن اينه كه مثلاً طرف توي فلان شهر يا روستا بدون امكانات زندگي ميكنه و بعد هي به يكي كه توي تهران زندگي ميكنه بگه اي بابا تهرون شلوغه و كثيفه و اِله و بِله،بعدش تنها آرزوش اينه كه بره تهران و تا موقعيتي پيش بياد واسه هر كاري ميره به شهر!! خلاصه اينكه معمولاً برو بچز تهران و باقي شهراي بزرگ،زماني كه اين حرفا رو ميشنون چيزي نمي گن(دفاع نمي كنن) چون اظهرومن الشمسه...
حالا حكايت بد بودن و خنگ بودن و بقيه ايراداتي كه ميگيرن اينه كه اگه ميتونستن ... دم ناصرالدين شاه گرمه!!
:خنده:
تشکر نشانه شخصیت شماست:چشمک:
در کل هر کاری کنیم در آخر شما باید بچه بزائید بنده هم باید کچل کنم برم سربازی.پس بهتره بحث نکنیم(اگه خواستی تو پیام خصوصی بگو)

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۹:۲۹ بعد از ظهر
پرند بس کن دیگه
میگی: کاش میذاشتین ادامه بدیم..بعد غیر مستقیم ادامش میدی
یبار دیگه این بحث از طرف شما شروع شد قطعش کردم باز این زخم سر باز کرده
بحث از طرف هر کاربری...هر کاربری، ادامه پیدا کنه و یا حتی بهش اشاره هم بشه اخراجش میکنم

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۶, ۰۹:۴۸ بعد از ظهر
بچه ها بازی پیروزی دیدید ؟

اخر خنده بودا .
.
.
.
وای امشبی فیلم ستایش رو باید می دیدیدا . این دختره منو کشت خنده .
.
.
اینجا هوا گرمه همش باید کولر بزنی . :صلح:
.
.
همه چی ارومه :قلب:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۰۸:۵۵ بعد از ظهر
بعد از مدتها این تایم تمرین کردم خیلی چسبید چنان ساعد کار کردم که هنوز قفله :پوزخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۰۹:۴۰ بعد از ظهر
من از دیشب ساعت 3 تا الان همش دارم میرم و میام و بیدارم....
خدا هیچ کافری رو آواره و اسیر این بیمارستان ها نکنه!!
پدرم مریضه.....افتاده خونه
شمارو به همون دینی که میپرستین
اگه من برای شما اینجا کاری کردم و یا حرفی زدم که کمکتون کرده
شما هم یه دعا برای پدرم بکنید که خوب بشه
من طاقت گریه پدرم رو ندارم...از درد همش ناله و گریه میکنه
یه پیر مرد 72 ساله مگه چقدر طاقت داره در مقابل درد
پدر منو دعا کنید
من هر کس برام کاری انجام میده میگم خدا پدر مادرتو بیامرزه
یه لطفی در حق من بکنید....برای پدرم دعا کنید
براتون جبران میکنم

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۰۹:۵۶ بعد از ظهر
اقا افشین انشالا پدرتون بزودی سلامتیشون رو بدست بیارن، هر کاری از دست بچه ها بر بیاد کوتاهی نمیکنیم.
همه برای بهبود یافتن ایشون دعا میکنیم:عبادت:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۰:۰۴ بعد از ظهر
اقا افشین اول همه خدا رو شکر میکنم که پدرتون پسری مثل شما داره که این موقع ها کنارشید . چه نعمتی از این بهتر و بزرگتر .

بعدش شما تاج سرید . شما لب تر کنید . ایشااله حتما زودی خوب میشه و چراغتون روشن . ما هم حتما دعا میکنیم .
.
.
.
چقد بده اشک اونی رو ببینی که علاوه خیس کردن چشمای تو . قلبت رو هزار تیکه میکنه و گاهی نفست رو تا ته میگیره . یادم نمیره اون روزا رو .
.
.
.

پدرم راه تمام زندگیست ، پدرم دلخوشی همیشگیست
.
.
.
همه چیز به خیر و خوبی میگذره :خوش شانس:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۰:۴۲ بعد از ظهر
افشین جان امیدوارم پدرتون هر چی زودتر سلامتی کاملشون رو بدست بیارن

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
افشین جان انشالاه پدرتون هر چه زودتر خوب می شن ما با جون ودل واست دعا می کنیم و هر کاری از دستمون بر بیاد دریغ نمی کنیم.

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۰:۵۵ بعد از ظهر
از صمیم قلب آرزو میکنم پدرتون سلامتیش رو بدست بیاره افشین جان
ایشا.. که همه چی ختم به خیر میشه :عبادت:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۱۲:۱۸ قبل از ظهر
امیدواریم پدرتون زودتر بهبود پیدا کنن...
.
.
.
.
.
چه خوب یادم هست عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد: وسیع باش و سر به زیر؛ و تنها و سخت. «سهراب سپهری»
باید با خودم تکرار کنم........................

ali_p
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۲:۰۲ قبل از ظهر
چیزی ندارم که فدایت کنم جز دست هایی رو به آسمان
افشین جان ایشالا پدرت خیلی زود بهتر شه.وسش دعا میکنم

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۱۱:۵۱ قبل از ظهر
افشين جان خدا رو قسمش ميدم به اين روز عزيز كه به روايتي وفات حضرت فاطمه زهرا ست به حق اين بانوي دو عالم ان شاالله پدرت همين امروز سلامتي شو بدست بياره

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۱۲:۰۴ بعد از ظهر
از 2:30 تا 5:30 باید برم کلاس اعصاب ندارم آخه این چه وضعیه برای ما درست کردند:منتظر:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۱۲:۳۸ بعد از ظهر
پست های قبلی رو ندیدم آقای کسایی خیلی سخته واقعا پدر منم یه بار اینجور مریض شد علاوه بر اینکه خودش درد و زجر میکشید شادی و نشاط از خونه دور شده بود :ناراحت: الهی که هرچه زودتر شفا پیدا کنه و خوب بشه

*f*
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۱:۲۹ بعد از ظهر
خدا همه مريضارو شفا بده فردا دارم ميرم تهران مامان منم مريضه احتمالا يه مدت نتونم بيام بازم اه چقدر بده پاي آدم به بيمارستان باز شه

samim
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۱:۳۹ بعد از ظهر
خدا شفا بده انشاالله

کلا از بیمارستان متنفرم !

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۵:۵۲ بعد از ظهر
تازه از سرکار برگشتم، اما دلم می خواد برم بیرون قدم بزنم...
قدم بزنم و فکر کنم........
وقتایی که فکرم خیلی مشغوله، این کارو میکنم... شاید تاثیری هم روم نداشته باشه، اما دوس دارم این کارو...

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۸:۵۸ بعد از ظهر
جاتون خالی رفتم قدم زدم، کلی حال داد...
اما گم شدم!! :نمیبینم: :خنده بلند:
سرمو انداختم پایین و هرجا پام رفت، رفتم...
اولش حس کردم دارم یجاهایی میرم که نمیشناسم... میخواستم برگردم، اما گفتم بیخیال! باالاخره از یه جایی سردرمیارم دیگه! :پوزخند:
انقد کوچه پس کوچه رفتم که وقتی به خودم اومدم دیدم واقعا نمیدونم کجام!! :پوزخند:
هوا هم نزدیک تاریک شدن بود... یکم اینور و اونورو نگاه کردم، یهو ترس برم داشت... اهنگو قطع کردم گذاشتم تو کیفم. خدایی ترسیده بودما!!
هر چی از این کوچه میرفتم تو اون کوچه، بدتر کوچه ها بیشتر میشد انگار! :گریه:
خلاصه انقد با ترس و لرز راهمو ادامه دادم تا رسیدم به یه خیابون!
ضد حال خوردما... :پوزخند:
اولین بار بود گم میشدم!! :خنده:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۹:۲۰ بعد از ظهر
ایول ستی جون

به نظر منم باید خوش باشه

اونم اگه طرفای غروب باشه کلی حال میده . کارت درسته دختر .
.
.
.
من الان تازه از دندون پزشکی میام . اون یکی دندونمم کشیدم .
دیگه واقعا شدم پیر زن :گریه:
حالا فردا امتحان زبان فنی هم دارم . خدا به دادم برسه .
.
.
.
امروز استادمون یه سوتی داد من یکی که دیگه اب شدم . بقیه رو خودتون حساب کنید .
.
اینم از روز و حس من .

هالالویا
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۰۹:۴۲ بعد از ظهر
بچه ها کسی تجربه گرفتگی عضلات پا رو داره؟؟چی کار کرده>؟؟من الان سه روزه عضلات پام قسمت کشاله رونم گرفته هم قرص متاکاربامول هم امپولشو استفاده کردم ولی بعد از اینکه اثر دارو از بین میره دوباره میگیره گرفتگی به حدیه که بعضی اوقات اشکمو در میاره حتی نمیتونم شلوار پام کنم.:گریه: کمپرس اب گرم و یخم گذاشتم ولی درست نشد که بشه حالا به نظرتون چی کار کنم

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۱۰:۱۶ بعد از ظهر
بچه ها کسی تجربه گرفتگی عضلات پا رو داره؟؟چی کار کرده>؟؟من الان سه روزه عضلات پام قسمت کشاله رونم گرفته هم قرص متاکاربامول هم امپولشو استفاده کردم ولی بعد از اینکه اثر دارو از بین میره دوباره میگیره گرفتگی به حدیه که بعضی اوقات اشکمو در میاره حتی نمیتونم شلوار پام کنم.:گریه: کمپرس اب گرم و یخم گذاشتم ولی درست نشد که بشه حالا به نظرتون چی کار کنم
والا گرفتگی که تجربه اش رو دارم ولی اینی که شما میگی دیگه فکر کنم کشیدگی عضله باشه که حتما باید مدت زیادی استراحت کنی.دکتر رفتی؟اگه نرفتی برو

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۱۱:۱۶ بعد از ظهر
این گرفتگی که میگین بر اثر تمرین سنگین بوده؟یا اینکه تازه شروع به تمرین کردین؟اگه تازه شروع کردین بعد نهایتا 4 روز خوب میشه فقط حرکات کششی پا یادتون نره خیلی کمک میکنه

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۱۱:۴۵ بعد از ظهر
الان یه حسی بهم میگه قراره از یه نفر(شایدم چند نفر) فحش میل کنم.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۱۱:۵۵ بعد از ظهر
الان یه حسی بهم میگه قراره از یه نفر(شایدم چند نفر) فحش میل کنم.
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :متفکر:
خب نوش جونت دیگه! چی بگیم؟؟ :پوزخند:

khabos
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۱۲:۱۲ قبل از ظهر
والا نمیتونم توضیح بدم که چه حالی دارم.....فقط میتونم بگم (( واگم )) با احسان افدرین خوردیم و پا زدیم الان نمیدونم چه مرگیمه....

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۱۰:۰۷ قبل از ظهر
احساس کلافه بودن میکنم اونم بدجور آخه اینم شد احساس :بیفایده:

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۲:۰۴ بعد از ظهر
الان دو روزه كه باشگاه نرفتم اونم بخاطر سرما خوردگي تازه ما مي خواستيم مثلا از اين هفته بريم دوره عقب افتاد من مثل تو كلافم

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۲:۱۹ بعد از ظهر
دیشب اهنگای شاهین نجفی تو باشگاه چنان رو من تاثیر گذاشت که قید تنها هدف زندگیم که همش باعث ناراحتیم میشد رو زدم.اما حالا یه هدف دیگه دارم و الان احساس آزادی میکنم:جشن::صلح::عبادت::راک:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۷:۰۲ بعد از ظهر
امروز یه افتاقی افتاد که هر چی فکر میکنم خودم خنده ام میگیره:خنده:
حدود یک هفته ای هست دارم یه سریال مافیایی به اسم سوپرانو نگاه میکنم خلاصه حسابی رفتم تو جوش:پوزخند:دیشب هم قبل خواب داشتم یه قسمتش رو میدیدم که پلیس میخواست حرفهاشون رو شنود کنه.خلاصه ساعت 6 اینا بود خوابیدم دورو بر ساعت 8 تو اوج خواب بودم دیدم موبایلم داره زنگ میزنه.اصلا نمیدونم چرا همچین کاری کردم ولی همینطوری گیج از تخت بلند شدم رفتم تو سالن گوشی رو دادم مامانم میگم از طرف مافیا هست یه جوری دست به سرشون کن:خنده::خنده::خنده:وای قیافه مامانم جالب بود همیطنوری هاج و واج مونده بود که این بچه چی داره میگه:خنده:

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۷:۵۵ بعد از ظهر
امروز یه افتاقی افتاد که هر چی فکر میکنم خودم خنده ام میگیره:خنده:
حدود یک هفته ای هست دارم یه سریال مافیایی به اسم سوپرانو نگاه میکنم خلاصه حسابی رفتم تو جوش:پوزخند:دیشب هم قبل خواب داشتم یه قسمتش رو میدیدم که پلیس میخواست حرفهاشون رو شنود کنه.خلاصه ساعت 6 اینا بود خوابیدم دورو بر ساعت 8 تو اوج خواب بودم دیدم موبایلم داره زنگ میزنه.اصلا نمیدونم چرا همچین کاری کردم ولی همینطوری گیج از تخت بلند شدم رفتم تو سالن گوشی رو دادم مامانم میگم از طرف مافیا هست یه جوری دست به سرشون کن:خنده::خنده::خنده:وای قیافه مامانم جالب بود همیطنوری هاج و واج مونده بود که این بچه چی داره میگه:خنده:

بیچاره مامانت . :خنده:
من همیشه گفتم فیلم میخرید نگاه کنید ببینید نوشته چه گروه سنی مجاز به نگاه کردنه . :سوت:

فوتبال ببین ، خیلی هم خوشه ، تازه هیجان هم داره . :صلح:
.
.
.
حالا این فیلمه رو برا یکی ، دو روز قرض نمیدی ؟ :نمیبینم:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۸:۱۸ بعد از ظهر
بیچاره مامانت . :خنده:
من همیشه گفتم فیلم میخرید نگاه کنید ببینید نوشته چه گروه سنی مجاز به نگاه کردنه . :سوت:

فوتبال ببین ، خیلی هم خوشه ، تازه هیجان هم داره . :صلح:
.
.
.
حالا این فیلمه رو برا یکی ، دو روز قرض نمیدی ؟ :نمیبینم:
یه نگاه به آواتار من بنداز بعد باز هم اگه روت شد پیشنهاد فوتبال بده:پوزخند:
اون فیلمه رو هم بهت نمیدم چون من که فکر 5 سال ازت بزرگترم اینطوری شدم تو که دیگه خیلی جو گیر میشی یکدفعه میزنه باند مافیا راه میندازی:خنده:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۸:۳۹ بعد از ظهر
دنبال چند تا قاتل می گردم واسه باندم. کسی طالب بود پیام خوصوصی نده:پوزخند:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۹:۱۳ بعد از ظهر
دقت کردید اوائل خواب رفتن جملاتی که بیرون میشنوید رو خوابتون تاثیر میزاره .
مثلا من عصری داشتم بازی استقلال رو میدیدم اواخر نیمه اولش داشت خوابم میبرد همون موقع خیابانی هم داشته حرف میزده ، خواب دیدم خیابانی اومده چربی سوز بخره :خنده:
مردم خواب حوری و فرشته میبینین شانس ما ...
باز خوب شد علیفر گزارش نمیکرد :بامزه:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۹:۱۸ بعد از ظهر
منم یه شب خواب دیدم سوار لامبورگینی تو خیابون میرفتم که زدم به بابام و بابام داد زد منم از خواب پریدمو دیدم ساعت 12 ظهره و بابام در حال بازی بوده که تصادف کرده و دادوبی داد:بامزه:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۱۰:۱۱ بعد از ظهر
دقت کردید اوائل خواب رفتن جملاتی که بیرون میشنوید رو خوابتون تاثیر میزاره .
مثلا من عصری داشتم بازی استقلال رو میدیدم اواخر نیمه اولش داشت خوابم میبرد همون موقع خیابانی هم داشته حرف میزده ، خواب دیدم خیابانی اومده چربی سوز بخره :خنده:
مردم خواب حوری و فرشته میبینین شانس ما ...
باز خوب شد علیفر گزارش نمیکرد :بامزه:
خیابانی که همینطوری هم چربی سوز لازمه:خنده:
فقط بالاغیرتا دولاپهنا بهش بنداز با این گزارش کردنش:خنده:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۹:۰۰ قبل از ظهر
خدایا این خیابانی رو از ما نگیر یه جاهایی که نباید جو میده در حد لالیگا :خنده:

احساس خوبی که ندارم با این تمرین کردن و کار کردنم

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۲:۱۲ بعد از ظهر
یه نگاه به آواتار من بنداز بعد باز هم اگه روت شد پیشنهاد فوتبال بده:پوزخند:
اون فیلمه رو هم بهت نمیدم چون من که فکر 5 سال ازت بزرگترم اینطوری شدم تو که دیگه خیلی جو گیر میشی یکدفعه میزنه باند مافیا راه میندازی:خنده:
عجبا
نمیشه تو این تالار با کسی در مورد فوتبال حرف زدا . همشون دعوا دارن :سوت: بابا دیدم اواتارت اینه بهت پیشنهاد فوتبال دادم وگرنه من به هرکسی این پیشنهادا نمیدم که .
اصلا نکته سنج نیستی . :سوت:

بزرگتری مگه به سنه ؟ :سوت::نمیبینم:
حالا از کجا معلوم ما ... :چشمک:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۲:۴۹ بعد از ظهر
عجبا
نمیشه تو این تالار با کسی در مورد فوتبال حرف زدا . همشون دعوا دارن :سوت: بابا دیدم اواتارت اینه بهت پیشنهاد فوتبال دادم وگرنه من به هرکسی این پیشنهادا نمیدم که .
اصلا نکته سنج نیستی . :سوت:

بزرگتری مگه به سنه ؟ :سوت::نمیبینم:
حالا از کجا معلوم ما ... :چشمک:
این حرف مثل این میمونه که بری دکتر بعد خودت نسخه تجویز کنی:پوزخند:(چه مثالی زدم:خنده:)آخه من یدونه فوتبال از زیر گروه لیگ دسته 4 انگلیس هم از دستم در نمیره بعد اومدی میگی فوتبال ببین؟!!!:پوزخند:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۱:۰۴ بعد از ظهر
بیخیال

حستون رو بگید.آخه امشب قسمت دوم سریال جذاب و دیدنیه ال کلاسیکو با بازی سوپر استار کوچولو لیونل مسیی قراره پخش بشه .البته من طرفدار هیچ کدوم نیستم.حسم هم اینه که بازیه جذابی میشه :پوزخند:

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۱:۳۳ بعد از ظهر
دوباره شد چهارشنبه تا شنبه نمي تونم به سايت سر بزنم
دلم واسه سايت و بچه هاي سايت تنگ مي شه .

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۲:۰۷ بعد از ظهر
خودم جاتو پر می کنمو سر فوتبال با هر کی بهم گفت که اهل فوتبالی یا نه بحث میکنم.پس تا شنبه راحت باش و اوضاع رو به من بسپار .ما چاکریم:بامزه::چشمک:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۴:۰۸ بعد از ظهر
بیخیال

حستون رو بگید.آخه امشب قسمت دوم سریال جذاب و دیدنیه ال کلاسیکو با بازی سوپر استار کوچولو لیونل مسیی قراره پخش بشه .البته من طرفدار هیچ کدوم نیستم.حسم هم اینه که بازیه جذابی میشه :پوزخند:
من نمیدونم واقعا کاربرهای ایرانی مفهوم این شکلکها رو نمیدونن چیه؟این :خنده: یا این:پوزخند:؟
این بیخیالی که گفتی برای چی بود؟همین یه کلمه خیلی ساده این حس رو میده که دو نفر دارن دعوا میکنن شما هم ریش سفیدی اومدی بکنی.بابا به خدا این شکلکها یعنی شوخی.وقتی کسی این:پوزخند: رو میذاره یعنی دارم شوخی میکنم.دیگه ربات که نیستیم هر کی یه کلمه حس بگه و بره انگار که برنامه نویسی شده.خوب دو کلمه شوخی و کل کل میکنیم وقتی هم این شکلک رو میذاریم:خنده: یا این:پوزخند: یعنی اینکه حرفم جنبه شوخی داره(برای بار هزارم)

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۴:۴۱ بعد از ظهر
غلط کردم

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۵:۳۱ بعد از ظهر
غلط کردم
نه آقا من کوچیکتم هستم.فقط میخواستم بگم یکم بیشتر دقت کنیم تا الکی الکی مشکلی پیش نیاد

dashul_khan
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۵:۳۲ بعد از ظهر
دردی خفیف همراه با احساس گرما و هی نبض!
این است احساس من در یک هفته...

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۷:۲۴ بعد از ظهر
امروز تمرین زیر بغل و جلو بازو زدم خیلی حال داد بهم

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۸:۲۶ بعد از ظهر
پشت بازوم بی حال و یه نموره سر شده

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۸:۴۸ بعد از ظهر
امروز باشگاه نرفتم عصاب مصاب ندارم.بازم خوش به حال شما که رفتین و بازوهاتون رو به چالش کشوندین

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۹:۳۵ بعد از ظهر
عضو نیمه فعال http://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gif شدنمو به همه تبریک میگم:028:البته با این همه چرت و پرت که تحویل دوستان میدم باید الان مدیر کل سایت می شدم(البته با اجازه:011:)

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۲۱ بعد از ظهر
عضو نیمه فعال http://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gif شدنمو به همه تبریک میگم:028:البته با این همه چرت و پرت که تحویل دوستان میدم باید الان مدیر کل سایت می شدم(البته با اجازه:011:)

من که اساسی بهت تبریک میگم

به امید سبز قرمز شدنت :سوت::خنده::جشن:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۳۵ بعد از ظهر
عضو نیمه فعال http://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gifhttp://forum.bodybuilder.ir/images/ranks/star01.gif شدنمو به همه تبریک میگم:028:البته با این همه چرت و پرت که تحویل دوستان میدم باید الان مدیر کل سایت می شدم(البته با اجازه:011:)
مبارک باشه :گل رز:
اما ما اینجا رنگی ها رو تبریک میگیم :پوزخند::سوت:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۴۰ بعد از ظهر
یعنی هنوز منو رنگ نکردین؟:011:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۴۲ بعد از ظهر
حالمون با فوتبالای امروز گرفته شد . امیدوارم نیم ساعت دیگه با دیدن ال کلاسیکو و تحقیر کردن رئال حس خوب دوباره برگرده . :صلح:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۴۴ بعد از ظهر
حالمون با فوتبالای امروز گرفته شد . امیدوارم نیم ساعت دیگه با دیدن ال کلاسیکو و تحقیر کردن رئال حس خوب دوباره برگرده . :صلح:
بزن زنگو:صلح:
اگه بارسا برد قول میدم یه روزی,یه جایی بهتون شیرینی بدم:خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۴۸ بعد از ظهر
یعنی هنوز منو رنگ نکردین؟:011:
بزودی رنگت میکنیم... :پوزخند: تلاشتو بیشتر کن. :صلح: یکمی هم تو بخش ورزشی سایت فعال باش :چشمک:

حالمون با فوتبالای امروز گرفته شد . امیدوارم نیم ساعت دیگه با دیدن ال کلاسیکو و تحقیر کردن رئال حس خوب دوباره برگرده . :صلح:
:عبادت: :عبادت::عبادت:

بزن زنگو:صلح:
اگه بارسا برد قول میدم یه روزی,یه جایی بهتون شیرینی بدم:خنده:
شما که فقط وعده بده :خنده:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۴۸ بعد از ظهر
بزن زنگو:صلح:
اگه بارسا برد قول میدم یه روزی,یه جایی بهتون شیرینی بدم:خنده:


به منم میدین؟:024:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
شما که فقط وعده بده :خنده:
من؟حمید دست و دلباز که معروفه:خنده:

به منم میدین؟:024:
به شرطی که زیاد نخوری خرج بره بالا:خنده:
من برم بازی رو ببینم اگه بردیم میام اگه نه تا یک هفته پیدام نمیشه:پوزخند:

shahi
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۱:۵۵ بعد از ظهر
هی خدا.....امروز رفتم خودم وزن کردم .....این وزن بالا برو نیست....کلا فکر کنم دیگه استاپ خورم . دوره بازوم هم دیگه فکر نکنم 40 بشه .این بدن قدیما حرفه من و گوش می کرد ا:گریه::گریه:اما الان هر چی بهش می گم بروی خودش نمیاره:گریه::گریه:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۱:۵۰ قبل از ظهر
باختیم:گریه::گریه::گریه:
شیرینی که هیچ اگه دم دستم پیداتون بشه با چوب میزنمتون:پوزخند:(شوخی بودا فحش ندید)
ولی هنوز دو بازی دیگه میزنیم له و لوردشون میکنیم

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۷:۰۳ قبل از ظهر
پیش از آنکه برنده باشیم باید بازنده باشیم.....:گل رز::گل رز::گل رز::گل رز::گل رز:


یه حس کمیاب از باخت بارسا

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۰:۳۳ قبل از ظهر
باختیم:گریه::گریه::گریه:
شیرینی که هیچ اگه دم دستم پیداتون بشه با چوب میزنمتون:پوزخند:(شوخی بودا فحش ندید)
ولی هنوز دو بازی دیگه میزنیم له و لوردشون میکنیم

منم اعصابم بهم ریخت .
تو تالار شاهین گفته بودم بازی به وقت اضافه میکشه ولی فکرشو نمیکردم این بشه نتیجه . :ناراحت:
.
.
نکته باخت : خدا خوش میفهمید حمید شیرینی بده نیس . :متفکر:
.
.
.
بعضی ها که قرار بود یه هفته پیداشون نشه ولی هنو بازی تموم نشده چپیدن تو تالار خو . :سوت::نمیبینم:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۱:۱۹ قبل از ظهر
با اونکه خودم طرفدار بارسلونا هستم اگه بازم بارسا میبرد خیلی بی مزه میشد قشنگی فوتبال به همین برد و باخت هستش چه وضعشه آخه به هر تیمی میخوره 3 تا 4تا 5 تا میزنه :پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۱:۳۱ قبل از ظهر
با اونکه خودم طرفدار بارسلونا هستم اگه بازم بارسا میبرد خیلی بی مزه میشد قشنگی فوتبال به همین برد و باخت هستش چه وضعشه آخه به هر تیمی میخوره 3 تا 4تا 5 تا میزنه :پوزخند:

اره . شدید بات موافقم .

خدایی بارسا زیادی داشت میبرد دیگه :صلح:

دیگه داشت بی مزه میشد :سوت:
شاید بازی بعدی هم نهادیم مساوی بشه . تا قدر بردامون رو بدونیم . :سوت:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۱:۳۴ قبل از ظهر
نه دیگه اینسری بازی هیجانی میشه چون یه تیم راه پیروزی رو کقابل بارسا فهمیده میاد برای تکرار برد بارسا هم برای انتقام و حفظ اعتبارش برای بردن وارد زمین میشه و بازی میکنه اینسری باید بارسا بزنه

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۲:۵۹ بعد از ظهر
منم اعصابم بهم ریخت .
تو تالار شاهین گفته بودم بازی به وقت اضافه میکشه ولی فکرشو نمیکردم این بشه نتیجه . :ناراحت:
.
.
نکته باخت : خدا خوش میفهمید حمید شیرینی بده نیس . :متفکر:
.
.
.
بعضی ها که قرار بود یه هفته پیداشون نشه ولی هنو بازی تموم نشده چپیدن تو تالار خو . :سوت::نمیبینم:
یعنی دلتون میاد یک هفته منو نبینید؟:پوزخند:
ولی من خودم پیش بینی کرده بومدم میبازیم.هنوز sms های موبایلم و پست هام تو تاپیک بارسلونا(تو یه سایت دیگه)هست و این نشان از درک بسیار بالای من داره:پوزخند:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۱:۲۳ بعد از ظهر
یعنی دلتون میاد یک هفته منو نبینید؟:پوزخند:
ولی من خودم پیش بینی کرده بومدم میبازیم.هنوز sms های موبایلم و پست هام تو تاپیک بارسلونا(تو یه سایت دیگه)هست و این نشان از درک بسیار بالای من داره:پوزخند:

واقعا من که دلم تنگ میشه :گریه: حمید نکه بری ها . :ناراحت::قلب:

حالا لینک ها رو بده تا بچه ها باور کنن . من که باور دارم . :سوت: بخاطر بچه ها میگم . :صلح:
.
.
.
نمیدونم چرا دلم گرفت یهو .
الان کمی عصبانی شدم .

ادما خیلی بدن . :ناراحت: دیگه دوسشون ندارم .

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۱:۴۳ بعد از ظهر
من که میدونم فکر کردی من میرم دلت گرفت:پوزخند:چه خودمو تحویل میگیرم:خنده:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۲:۱۰ بعد از ظهر
من که میدونم فکر کردی من میرم دلت گرفت:پوزخند:چه خودمو تحویل میگیرم:خنده:

من که میدونم تنها امید زندگیت همین حرفاس . :قلب:
دیگه بچه که دل شکستن نداره . :سوت:
خدائی بیا حستو بگو ... رو پای خودت میچرخه . 491 پست داری همش همین جا فقط پست نهادی . خودمونیما :پوزخند: البته چند تام رو صندلی داغ که اونم مجبور بودی . :نمیبینم:

در کل فقط خودت :صلح:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۳:۳۹ بعد از ظهر
چی کار کنم آدم با احساسی هستم:پوزخند:
اصلا راستشو بخوای میخوام بشه 500 پست تا نارجی بشم:خنده:
برای اینکه حسم گفته باشم:خوابم میاد ولی باید پاشم برم باشگاه.خدایا شب جمعه ای برسون دو تا........:پوزخند:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۵:۵۴ بعد از ظهر
عجب بارونی میاد،از باشگاه تا خونه بیام کاملا خیس شدم ولی حال داد .:چشمک:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۶:۰۳ بعد از ظهر
اصلا راستشو بخوای میخوام بشه 500 پست تا نارجی بشم:خنده:

حمید جان بیشتر تلاش کن نارنجی هم میشی... :سوت:
500 بشه بنفش میشی! :پوزخند:
ایشالا 1000 که شد نارنجی میشی! :سوت:


عجب بارونی میاد،از باشگاه تا خونه بیام کاملا خیس شدم ولی حال داد .:چشمک:
خووووووووووووووووووووووووووووووش به حالت...

چرا اینجا بارون نمیاد؟؟ :ناراحت::بیفایده::ناراحت:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۸:۱۳ بعد از ظهر
از صبح هوا ابری دریغ از یه قطره بارون ولی الان یه نمه بارون اومد بوی نم خاک و بارون بهار :قلب:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۸:۳۸ بعد از ظهر
خیلی بوی خوبیه واقعا به آدم صفا میده.البته مثل بوی برفی که رو خاکای اینجا میشینه نیستا:لبخند:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۹:۰۳ بعد از ظهر
رئال مادريد جام كوپادل‌ري را از دست داد

http://media.farsnews.com/Media/9002/Images/jpg/A0104/A1049854.jpg
به نقل از سايت اخبار فوتبال جهان، شب گذشته پس از آنکه تيم‌هاي رئال‌مادريد و بارسلونا در ورزشگاه مستايا به مصاف هم رفتند و کهکشاني‌ها با گل دقيقه 103 کريستيانو رونالدو يک بر صفر به برتري رسيدند، جام قهرماني را به نشانه کسب افتخار در دست گرفتند. ولي پس از ترک ورزشگاه و استفاده از اتوبوس خويش، آن را نابود کردند.

سفيد‌پوشان مادريدي 18 سال تمام در حسرت لمس چنين جامي بودند، ولي در هنگام ورود به مادريد، وقتي سرخيو راموس جام‌د‌ردست نسبت به تشويق هاي هواداران ابراز احساسات مي‌کرد، ناگهان جام از دستان وي افتاد که همين امر باعث عبور اتوبوس تيم از روي آن شد.
بروز اين اتفاق سبب شد عکاسان خبرگزاري‌ها و نشريات اقدام به شکار اين صحنه کنند. در گزارش‌هاي که انتشار يافت به اين نکته اشاره شد که رئالي‌ها قدر جامي که به زحمت کسب کردند، ندانستند.

:خنده:قابل توجه طرفداران بارسلونا رئالی های بی عرضه یه جام رو نتونستند نگه دارند
اینم یه احساس بود دیگه :پوزخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۹:۳۱ بعد از ظهر
چرا اینجا بارون نمیاد؟؟ :ناراحت::بیفایده::ناراحت:

چه بارووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونی میاد
خدا دل مارو نشکوند :صلح:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۰۹:۵۹ بعد از ظهر
چه بارووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونی میاد
خدا دل مارو نشکوند :صلح:

اخه مگه میشه خدا دل کسی رو که بیش از 4000 بار ازش تشکر شده رو بشکونه؟
دیدی خدا چقدر خوبه؟:dft003:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۰:۲۴ بعد از ظهر
عجب بارونی میاد،از باشگاه تا خونه بیام کاملا خیس شدم ولی حال داد .:چشمک:
نامردیه :گریه:

اینجا هوا خیلی گرمه . تازه ما شبا از دم شدن هوا کولر میزنیم .

ولی چقد کیف میده . کولر میزنیم و در اتاق که چفت بشه اتاق یخ میزنه میشه مثل سیبری :جشن:

ولی ... خوش بحالتون . اینجا که ...:ناراحت:

بازم خدا رو شکر :قلب:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۱:۲۱ بعد از ظهر
چی کار کنم آدم با احساسی هستم:پوزخند:
اصلا راستشو بخوای میخوام بشه 500 پست تا نارجی بشم:خنده:
برای اینکه حسم گفته باشم:خوابم میاد ولی باید پاشم برم باشگاه.خدایا شب جمعه ای برسون دو تا........:پوزخند:

خوشم میاد تشخصی رنگا هم نمیدی:سوت: . که با چند تا پست به چه رنگی میرسی :نمیبینم:

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۲:۴۰ قبل از ظهر
خوشم میاد تشخصی رنگا هم نمیدی:سوت: . که با چند تا پست به چه رنگی میرسی :نمیبینم:
زرشک.این همه احساسات به خرج دادیم تازه نارنجی هم نمیشم؟:پوزخند:
پس دیگه احساس محساس رو میذاریم دم کوزه آبشو میخوریم:پوزخند:

Mohammad.Reza
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۲:۵۸ قبل از ظهر
حمید پست رو سپردم به تو حاجی ،من دارم میرم لالا:صلح:حواست باشه

hamidbarca
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۳:۳۹ قبل از ظهر
حمید پست رو سپردم به تو حاجی ،من دارم میرم لالا:صلح:حواست باشه
داداش برو تخت بخواب که همه جا امن و امانه.............................(بچه ها از اون پشت بیاید داخل کسی نیست:پوزخند:)

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۹:۰۴ قبل از ظهر
حس بدی ندارم کمی تغییرات دادم :سوت:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۹:۱۴ قبل از ظهر
همون مصیه خودمونی؟اگه خودشی من حس دارم:لبخند:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۹:۳۸ قبل از ظهر
:سوت: شما؟ :سوت: به جا نمیارم :پوزخند:

faezeh
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۵:۵۷ بعد از ظهر
خیلی خسته ام :بیفایده:چند وقت بود چیزی ننوشته بودم دلم تنگیده بود :قلب:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۶:۲۶ بعد از ظهر
خیلی خسته ام :بیفایده:چند وقت بود چیزی ننوشته بودم دلم تنگیده بود :قلب:

واقعنا ؟

خیلی کم حرف شدی . مشکووووووووووووووووووووووووووووووووکیا ؟ :متفکر:

لو بده کجا بودی ؟ با کیا بودی ؟ چرا نبودی ؟ :سوت:

faezeh
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۶:۳۳ بعد از ظهر
افسردگی حاد گرفتم از بس درس خوندم واسه اینه کم حرف شدم :پوزخند:
من؟!! من مشکوکم؟!! کییه؟ کییییییییییییییهههههههه؟!!!:سوت:

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۷:۰۹ بعد از ظهر
افسردگی حاد گرفتم از بس درس خوندم واسه اینه کم حرف شدم :پوزخند:
من؟!! من مشکوکم؟!! کییه؟ کییییییییییییییهههههههه؟!!!:سوت:

الان ضایس که افسردگی داری :بامزه:
اگه هم یه نمه افسردگی داری فقط مال دوری از منه . که همه زندگیتم /. :نمیبینم::قلب:
.
.
همی خودت مشکوکی ؟ اونم شدید .
چی کیه ؟ :منتظر: :سوت:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۷:۵۶ بعد از ظهر
ای روزگار. چرا ما بوشهریا (به خصوص پسرا)نمی تونیم جمعه ی خوبی داشته باشیم.سوار موتور میشیم میان دنبالمون - سوار ماشین میشیم بازم میان دنبالمون - میریم یه کنج کنار دریا میشینیم بازم میان دنبالمون.اصلا دوباره سیب بچین حوا!!!! من خسته ام !!! بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند !!!:006::041:

faezeh
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۸:۰۷ بعد از ظهر
الان ضایس که افسردگی داری :بامزه:
اگه هم یه نمه افسردگی داری فقط مال دوری از منه . که همه زندگیتم /. :نمیبینم::قلب:
.
.
همی خودت مشکوکی ؟ اونم شدید .
چی کیه ؟ :منتظر: :سوت:

عاطی جون گیر دادیا!! :پوزخند: اصلا به من میاد مشکوک باشم ؟!! من این همه صاف و ساده و اینا آخه مشکوکم کجا بود عزیزم ؟:بامزه: :هه:
بذار درسا تموم شد خودم هر روز میام برات پست میزنم :صلح:
بالاخره یکی منو درکید :سوت:

ali_p
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۸:۱۷ بعد از ظهر
فقط یه کنکوری کنکوری که خودش تلاش کرده باشه شما رو درک میکنه.عاطفه و فائزه خر خون:پوزخند:.من و خرخونی؟؟؟؟؟؟خوب چشماتون باز نمیشه دختر مردم رتبش خوب شه؟آفرین بر همتت فائزه خانوم خسته نباش زود تموم میشه نتیجه این همه زحمتتو میبینی!!!!!!!برات آرزوی موفقیت میکنم.الان چند ماه هست غذا نخوردم شما کنکور بدی یه شیرینی بخوریم

faezeh
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۸:۳۳ بعد از ظهر
مخلص آقای مهندس :پوزخند: ممنون!
شما دعا کن ماهم از دانشگاهای شما قبول شیم !!! شیرینی هم میدم :صلح:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۰:۳۸ بعد از ظهر
اقای کسایی بعد از غیبت یک هفته ای، بهتون خوش آمد میگم. :گل رز: حال پدرتون چطوره؟ :لبخند:

alikaj
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۰:۴۶ بعد از ظهر
سلام.الان اينقدر احساس قدرت ميكنم كه ميخوام بزنم ديوار رو بتركونم.هر چند وقت يه بار اينطوري ميشم.اما به محض اين كه ياد حقايق تلخ زندگي و درس خوندن ميوفتم باز برميگردم به هموون حالت قبل و درد ناك.
من هميشه با اين جمله روزاي سخت زندگيم رو سر كردم:
اندكي ضبر صحر نزديك است

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۰:۵۲ بعد از ظهر
سلام.الان اينقدر احساس قدرت ميكنم كه ميخوام بزنم ديوار رو بتركونم.هر چند وقت يه بار اينطوري ميشم.اما به محض اين كه ياد حقايق تلخ زندگي و درس خوندن ميوفتم باز برميگردم به هموون حالت قبل و درد ناك.
من هميشه با اين جمله روزاي سخت زندگيم رو سر كردم:
اندكي ضبر صحر نزديك است
درس خوندن انقد وحشتناکه؟؟؟ :متفکر::متفکر:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۱:۱۳ بعد از ظهر
اقای کسایی بعد از غیبت یک هفته ای، بهتون خوش آمد میگم. :گل رز: حال پدرتون چطوره؟ :لبخند:

هم از شما و هم از تمامی دوستانی که به هر نحوی جویای احوال بودن بینهایت سپاسگذارم
خدارو شکر پدرم حالش رو به بهبودی هستش
یک دنیا ممنون از تمامی دوستانی که شب و روز از طریق تلفن و یا ایمیل و ...دلداری میدادن
و یه تشکر ویژه هم از دکتر بندگان بخاطر راهنمائیهای علمیشون
از این لحظه ببعد در خدمت شما سروران و بزرگواران هستم

scott
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
به سلامتیه برگشتن افشین آقا و بهبودی حال پدرشون گفتم چند تا از بچه بیان یکم شادی کنن :پوزخند::پوزخند:
http://s4.rimg.info/29858303ba0c8e5db7fa6363ecba7f78.gif http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/dqdance.gif http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/dqdance.gif http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/cowgirldance_left.gif
http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/cowgirldance_right.gif
http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/cowgirldance_left.gif http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/dance.gif
http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/hotstuff.gif
افشین آقا خیلی دلمون واستون تنگ شده بود
http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/missyou.gif http://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/missyou.gif http://www.pic4ever.com/images/129fs3647527.gif http://www.pic4ever.com/images/129fs3647527.gifhttp://www.msnhiddenemoticons.com/Library/extra_large/bubblegum/large/cool.gif

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۱۱:۴۸ بعد از ظهر
شرمنده میکنی مرتضی جان....منم دلم برات تنگ شده بود :گل رز:
ایشالا همیشه شادی و سلامتی باشه برای همه

amir26
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۹:۰۷ قبل از ظهر
افشین جان کلی خوشحال شدم خبر بهبودی پدر شنیدم.انشاالله همیشه صحیح و سلامت سایه اش بالای سرتون باشه.

amir26
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۹:۰۹ قبل از ظهر
سلام.الان اينقدر احساس قدرت ميكنم كه ميخوام بزنم ديوار رو بتركونم.هر چند وقت يه بار اينطوري ميشم.اما به محض اين كه ياد حقايق تلخ زندگي و درس خوندن ميوفتم باز برميگردم به هموون حالت قبل و درد ناك.
من هميشه با اين جمله روزاي سخت زندگيم رو سر كردم:
اندكي ضبر صحر نزديك است

یعنی خدائیش اصلا معلوم نیست چقدر از درس خوندن بدت میاد :پوزخند:

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۹:۴۱ قبل از ظهر
افشين جان خوشحال شدم از اينكه پدرت حال خوب شده شكر خدا كه دعاي بچه هاي سايت برآورده شد

shahi
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۰:۰۱ قبل از ظهر
اقای کسایی خیلی خوشحالم از اینکه می بینم حال پدرتون بهتر شده خداروشکر......
__________________________________________________________________________



این روزها اصلا اعصاب ندارم نمیدونم چرا.بی حوصله عجول نمی دونم کجا هستم و می خوام چیکار کنم .
امتحان هم دارم یه صفحه هم جزوه ندارم.
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا:گریه::گل رز:

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۲:۵۷ بعد از ظهر
دروود بر همگی آقای کسایی خوشحالیم از بهبودی پدرتون انشالا که پرانرژی تر از قبل اومده باشی

گشنمه خفن هیچ چیزی مثل یه ناهار توپ نمیچسبه :کف کرده:

alikaj
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۷:۰۱ بعد از ظهر
خوب از درس خواندن و ياد گيري بدم نمياد از سيستم اموزشي بدم مياد.اخه چه سيستميه كه يه دانش اموز رشته تجربي بايد ادبيات و زبان فارسي و عربي بخونه؟!! اصلا به اطلاعات و علايق اهميت نميدن فقط به نمره اهميت ميدن و از درس خواندن براي نمره بدم مياد همين

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۹:۵۴ بعد از ظهر
خوب از درس خواندن و ياد گيري بدم نمياد از سيستم اموزشي بدم مياد.اخه چه سيستميه كه يه دانش اموز رشته تجربي بايد ادبيات و زبان فارسي و عربي بخونه؟!! اصلا به اطلاعات و علايق اهميت نميدن فقط به نمره اهميت ميدن و از درس خواندن براي نمره بدم مياد همين
منم همیشه از این بایت شاکی بودم و هستم.
اما سیستم اموزشی اینه که هر چی مقطع میره بالاتر، دروس تخصصی تر میشن

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۰:۱۹ بعد از ظهر
منم خدا رو هزار بار شکر میکنم بابت حضور گرم و با انرژی اقا افشین .
.
.
.
چه همه تو فاز درسن .
.
.
دلم برای خواهر زادم شده اندازه :ناراحت: نمی دونم چرا پیداشون نیس . الان یک ماه میشه ندیدمش :ناراحت: .
.
.
.
امشبی مثل اینا که حالشو خوب نی انگا ی چی خوردنا . داشتیم موج مکزیکی میرفتیم تو خونه:خنده: . وای اینقد خندیدم که دل درد شدید گرفتم . :خنده:

اگه بابام می دید ... :نمیبینم:
جاتون خالی :صلح:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۰:۲۴ بعد از ظهر
مرسی عاطی خانوم، لطف دارین
البته یه معذرت خواهی به شما بدهکارم برای جواب ندادن به پی ام های شما در یاهو!

امشب یکی ازین بچه های پاور کار زیر وزنه 270 کیلوئی اسکوات موند و با میله اومد روی خرک اسکوات!! :نمیبینم:
اگه پایه خرک نبود گردنش..... :ناراحت:
میله هالتر خم شد و پسره هم زرد شده بود طفلکی!!
شما به چشم خوردن و چشم زدن اعتقاد دارین دوستان؟؟

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۰:۳۲ بعد از ظهر
مرسی عاطی خانوم، لطف دارین
البته یه معذرت خواهی به شما بدهکارم برای جواب ندادن به پی ام های شما در یاهو!

شما به چشم خوردن و چشم زدن اعتقاد دارین دوستان؟؟

خواهش میکنم . اشکال نداره . حتما اون موقع دلیلی داشتید که نتونستید جواب بدید .

من بگم ؟
من اعتقاد دارم .
واقعا بعضی ها ادم رو چشم میزنن . به وضوح توی زندگی خودم و خونوادم دیدم .

یکی هست تو فامیل ما همین طوری . ازش خوشم نمیاد . خدا نکنه نظرت بندازه . :نمیبینم:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۰:۳۷ بعد از ظهر
امشب یکی ازین بچه های پاور کار زیر وزنه 270 کیلوئی اسکوات موند و با میله اومد روی خرک اسکوات!! :نمیبینم:
اگه پایه خرک نبود گردنش..... :ناراحت:
میله هالتر خم شد و پسره هم زرد شده بود طفلکی!!
شما به چشم خوردن و چشم زدن اعتقاد دارین دوستان؟؟
شدیدا!!
چون خودم از این بابت ضربه خوردم گاهی...
خداروشکر چیزی نشده. خدا رحم کرده بهش پس...
یاد صحنه ی فیلم "مقصد نهایی" افتادم. فکر کنم تو قسمت اولش بود.
یارو داشت وزنه میزد یهو شمیره بالا سرش... :نمیبینم:

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۱:۴۵ بعد از ظهر
حس خستگی زیاد
فضا مناسب جهت خواب خرسی ، کولر روشن ، لحاف آمده ، آدم خسته هم حاضر
جاتون خالی :بامزه: لالا لا لایی...

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۱:۵۲ بعد از ظهر
یه چیز میگم نگید این دختره چرا اینقدر فضوله . :خجالت:

امین مشرقی ذهنمو مشغول کرده .
چرا نمیاد ؟ چرا اسمش تو امضای افشینه ؟
.
.
اگه سوال بدی پرسیدم بی خیال شید . فقط بد و بیراه نثار ما نکنید .
.
.
روز خوبی بود . همین . :لبخند:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۱۱:۵۸ بعد از ظهر
یه چیز میگم نگید این دختره چرا اینقدر فضوله . :خجالت:

امین مشرقی ذهنمو مشغول کرده .
چرا نمیاد ؟ چرا اسمش تو امضای افشینه ؟
.
.
اگه سوال بدی پرسیدم بی خیال شید . فقط بد و بیراه نثار ما نکنید .
.
.
روز خوبی بود . همین . :لبخند:

نه سوال بدی نپرسیدی عاطی جون :لبخند:
امین مشرقی از ایران رفته و اقامت سوئد رو گرفته و تا اونجا جا بیفته و به کاراش سروسامون بده یه مدت وقت میگیره. همین :لبخند:
برای تولدش هم قرار بود بیاد سایت و از اون به بعد فعالیتش رو شروع کنه...
اما باز مشکلاتش باعث شد نتونه بیاد
اما ایشالا که زودتر کاراش ردیف بشه و برگرده به سایت که ما شدیدا منتظر حضورشیم :لبخند:

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۰۴, ۰۶:۰۴ بعد از ظهر
عاطی خانوم اسمشو نوشتم تو امضام که همیشه جلوی چشم باشه و فراموش نشه :لبخند:
تنها کاری بود که از دستم بر میومد

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۴, ۱۱:۳۳ بعد از ظهر
اعصاب مصاب واسه ادم نمیذارن که...... :بیفایده:
بالاخره بعد از دو ماه، بخت این دکمه ی خراب لپتاپ ما هم باز شد :سکوت عمیق:
یارو گفته فردا بیارش برات درست کنم :جشن:
دکمه ی "ت" و "الف" خراب شده!! این حروف هم ماشالا تو همه کلمه ها هست :خشم: