توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مطالب خنده دار ، جالب و عجیب
navid_a
۱۳۸۹-۰۳-۰۶, ۰۱:۴۱ قبل از ظهر
اگر هانیه توسلی و حامد کمیلی با هم ازدواج کنن، اگه گفتی بچه شون چی می شه؟ میشه دعای ندبه!
به غضنفر می گن: بابات به رحمت ایزدی پیوست. میگه رحمت ایزدی دیگه کیه؟ می گن نه منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت. میگه دیار باقی دیگه کجاست؟ می گن یعنی دار فانی را وداع گفت. میگه دار فانی دیگه چجور داریه؟ می گن یعنی رخت از این دنیا بر بست. میگه منظورتون رو نمی فهمم. می گن الاغ! بابای خرت مرد میگه: خر من که بابا نداشت!!!!!
sonyericsson
۱۳۸۹-۰۳-۰۶, ۰۹:۳۴ قبل از ظهر
زن قدیمی(سال 1310) زن جدید(1389)<--------->(طنز) صبح ساعت 5
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار میشود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.
صبح ساعت 6
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است
صبح ساعت 7
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.
صبح ساعت 11
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و در با دست در حال بررسی جوش های روی کمرش است
ظهر ساعت 12
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های جدید جهت چیز صحبت میکند
ظهر ساعت 13
قدیم: در حال شستن جوراب و لباسهای آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است.
ظهر ساعت 14
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در حال تماشای FashionTV میباشد.
ظهر ساعت 15
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان میباشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.
عصر ساعت 16
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباسهای خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد میکشد.
عصر ساعت 17
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.
عصر ساعت 18
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را میبرد.
شب ساعت 19
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.
شب ساعت 20
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.
شب ساعت 21
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل میفرمایند.
شب ساعت 22
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.
شب ساعت 23 و 24
قدیم: ....... +18
جدید: در حال مشاهده فارسی 1 هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید..!
navid_a
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۰۳:۵۴ بعد از ظهر
روزیروزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت
زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزهپذیرایی می کرد. بسیار مراقبش بود و تنها بهترین چیزها را به او می داد.
زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار میکرد . پیش دوستهایش اورا برای جلوه گری می برد گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مردی دیگر برود و تنهایش بگذارد
واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست می داشت . او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب مرد بود . مرد در هر مشکلی به او پناه می برد و او نیز به تاجر کمک می کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.
اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود ، اصلا مورد توجه مرد نبود . با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت.
روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت :
" من اکنون 4 زن دارم ، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت ، چه تنها و بیچارهخواهم شد !"
بنابرین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند . اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت :
" من تورا از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می شوی تا تنها نمانم؟"
زن به سرعت گفت :" هرگز" همین یک کلمه و مرد را رها کرد.
ناچاربا قلبی که به شدت شکسته بودنزد زن سوم رفت و گفت :
" من در زندگی ترا بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"
زن گفت :" البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است . تازه من بعد از تو می خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم " قلب مرد یخ کرد.
مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت :
" تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید از همیشه بیشتر ، می توانی در مرگ همراه من باشی؟"
زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ ،...متاسفم!" گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.
در همین حین صدایی او را به خود آورد :
" من با تو می مانم ، هرجا که بروی" تاجر نگاهش کرد ، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوء تغذیه بیمارش کردهباشد .غم سراسر وجودش را تیره و ناخوشکرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقینمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت :" باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه میکردم و مراقبت بودم ..."
در حقیقت همه ما چهار زن داریم !
الف : زن چهارم که بدن ماست . مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی وقت مرگ ، اول از همه او ترا ترک می کندhttp://2.itsatonline.org/images/smilies/new/32.gif.
ب: زن سوم که دارایی های ماست . هرچقدر هم برایت عزیز باشند وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتادhttp://2.itsatonline.org/images/smilies/new/32.gif.
ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند . هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارت کنارت خواهند ماندhttp://2.itsatonline.org/images/smilies/new/32.gif.
د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می کنیم . او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده استhttp://2.itsatonline.org/images/smilies/new/blinksmiley.gifhttp://2.itsatonline.org/images/smilies/new/sadsmiley.gif.
شما كدوم زنو داريد؟؟؟؟؟؟؟
Hessam_Vardak
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۰۳:۵۵ بعد از ظهر
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!1
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید
Hessam_Vardak
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۰۴:۱۶ بعد از ظهر
در روزگار قديم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در يک جاده اصلى قرار داد. سپس در گوشهاى قايم شد تا ببيند چه کسى آن را از جلوى مسير بر میدارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکههاى خود به کنار سنگ رسيدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسيارى از آنها نيز به شاه بد و بيراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هيچيک از آنان کارى به سنگ نداشتند.
سپس يک مرد روستايى با بار سبزيجات به نزديک سنگ رسيد. بارش را زمين گذاشت و شانهاش را زير سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدنها و عرق ريختنهاى زياد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزيجاتش رفت تا آنها را بر دوش بگيرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کيسهاى زير آن سنگ در زمين فرو رفته است. کيسه را باز کرد پر از سکههاى طلا بود و يادداشتى از جانب شاه که اين سکهها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستايى چيزى را میدانست که بسيارى از ما نمیدانيم!
«هر مانعى= فرصتى
Hessam_Vardak
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۰۵:۰۴ بعد از ظهر
مطلب زیر را با توجه به این نکته بخوانید که هر ساله سیل محصولات درجه 3 و کنترل نشده چینی برای سرپوش گذاشتن بر بحران اقتصادی به بازار ایران تزریق می شود و نه تنها تولید کنندگان داخلی را از پای در می آورد که جان و سلامتی ما را به خطر می اندازد و هییچ کس عکس العملی نشان نمی دهد .........هموطن با تحریم کالای چینی از تولیدکننده داخلی حمایت کن . امروز او در آستانه نابودی است فردا نوبت خود ماست !!!!!!!!!!!!
Lotfan be har kesi ke mitunid FW konid va be hame begin.... ta shayad june chand nafaro nejat dadain....
پرونده تصویری
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.1&disp=emb&zw
مأموران گمرک آمریکا و اداره غذا و دارو (FDA) در سپتامبر 2002 بر روی مقادیر زیادی از عسل دست گذاشتند که توسط آنتی بیوتیک قوی آلوده شده بود: کلرامفنیکول. این دارو، تولید گلبول های سفید و قرمز را کاهش می دهد. بدین ترتیب، مصرف آن می تواند منشأ آثار ناخوشایند شدید خونی باشد.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.2&disp=emb&zw
2004. پرونده پودر بچه که توسط آتلیه های کوچک تحت نام Sanlu جعل شده بود و به مرگ حداقل 13 بچه منجر شد. امروزه، این مارک از بازرسی های بهداشتی معاف است به این خاطر که "با اجتناب از آزمایش های پی در پی، باید شرکت هایی که تولیداتی با کیفیت بالا و قابل رقابت در بازارهای جهانی تولید می کنند را کمک کرد". چین امپراطوری بزرگ جعل، به خصوص در زمینه محصولات داروخانه ای (شیر خشک، انواع دهانشویه و ...) به شمار می رود.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.3&disp=emb&zw
2006. اثراتی از رنگریزه های صنعتی سرطان زا، Soudan 1، در ماهی هایی که به خصوص در فست فود "کنتاکی فرد چیکن" (KFC) ردیابی شده است. به رغم ممنوعیت آن، این رنگریزه در فلفل هایی که به اروپا صادر شده اند وجود دارد.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.4&disp=emb&zw
مه 2007: در دهانشویه های Toothpaste New 4U، Terpan و Freshdent که به طور مجانی در هتل ها یا هواپیماها در اختیار عموم قرار گرفته اند و محصول چین هستند، نوعی ماده شیمایی یافت شد که بالقوه کشنده است و در ساخت انواع ضد یخ ها کاربرد دارد. ده ها شخص به خاطر آن در آمریکای لاتین جان باختند. بعد از این پرونده بود که OMS از قوای جهانی درخوست کرد تا نظارت بیشتری بر محصولات ساخت چین انجام دهند.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.5&disp=emb&zw
ژوئیه 2007. زانگ اگزویو، مدیر کل سابق اداره امنیت قضایی چین، به این جرم که داروهایی را روانه بازار کرده بود که مرگ صدها شخص را در پی داشته است، اعدام شد. او در 29 مه توسط دادگاه خلق پکن به خاطر دریافت 6.49 میلیون ین (حدود 850000 دلار) و بی مسؤولیتی محکوم به مرگ شده بود.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.6&disp=emb&zw
اوت 2007. دولت زلاندنو اعلام کرد که با بررسی بر روی لباس های وارداتی، به ویژه لباس های خانگی، که در چین و دیگر کشورها تولید شده است سطح بالایی از مواد شیمیایی را نشان می دهند. ماده شیمیایی نامطلوب، فرمالدیئین، که در این لباس ها وجود دارد، گاه در تولید محصولاتی برای جلوگیری از کپک به کار می رود. این ماده می تواند باعث بروز التهابات پوستی و مشکلات تنفسی گردد.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.7&disp=emb&zw
مه 2007. شرکت Foreign Tires Sales واقع در ایالت نیوجرسی آمریکا، نسبت به هزاران لاستیک خودرو هشدار داد. طرف چینی این شرکت، لاستیک های معیوبی را به آنجا صادر کرده بود. برخی از این لاستیک ها منجر به تصادفات مرگباری شدند.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.8&disp=emb&zw
اوت 2007: نوکیا هشدار داد که 46 میلیون از باتری های تلفن همراه این شرکت که در چین تولید شده اند، می توانند خطر داغ شدن شدید را به دنبال داشته باشد.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.9&disp=emb&zw
سپتامبر 2007. گروه ماتل (Mattel) که عروسک های باربی و اسباب بازی های دیگر را تولید می کند، نسبت به بیش از 20 میلیون اسباب بازی ساخت چین که حاوی رنگ های سربی و اثراتی از نوعی ماده سمی دیگر هشدار داد که می تواند در اثر تماس دست کودکان، منجر به صدماتی به کبد، شش ها و سیستم هورمونی بدن آنها شود.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.10&disp=emb&zw
2007. در پاناما، 83 نفر پس از مصرف شربت ضد سرفه که اتیکت اشتباه خورده بود و به اشتباه با نوعی ماده شیمایی که در ساخت ضد یخ کاربرد دارد ( DEG) مخلوط شده بود، جان خود را از دست دادند. این ماده همچنین در ترکیب دهانشویه هایی که در چین ساخته می شوند وجود دارد.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.11&disp=emb&zw
در ژوئیه 2007، بیش از 4000 سگ و گربه به علت مصرف مواد غذایی آلوده در ایالات متحده تلف شدند.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.12&disp=emb&zw
ژانویه 2008. 13 نفر که در میان آنها دختر بچه 5 ساله ای وجود داشت در ژاپن در بیمارستان بستری شدند. علت این امر، مصرف راویولی (نوعی غذای ایتالیایی) با مارک "gyozas" بود که در چین تولید شده و توسط نوعی حشره کش آلوده شده بود. به گزارش قوای ژاپنی، 07 نفر در سراسر دنیا از مشکلات سلامتی ناشی از مصرف این راویولی ها شکایت داشته اند.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.13&disp=emb&zw
سپتامبر 2008. سازندگان سیگارهای الکترونیکی چین، Ruyan، تبلیغاتی را منتشر کردند که بر روی اینترنت منتشر شد، که بیان می داشت که محصولات آنها توسط OMS تأیید شده است و می تواند علیه استفاده تنباکو مبارزه کند. با این حال این نوع سیگار که سیگار الکترونیکی نام نهاده شد، هیچگاه آزمایش نشد. آنچه باعث تأسف است اینکه، از سیگارهای معمولی سمی تر است.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.14&disp=emb&zw
بستنی ها، شیرخشک ها، ماست ها و ... چندین مارک چینی همچون Yili- یکی از اسپانسرهای بازی های المپیک چین- و Sanlu – که چندین ماه است از نظارت های بهداشتی معاف شده است- محصولات مسمومی را به فروش رسانیدند. این محصولات دست کم به مرگ 4 کودک و بستری شدن بیش از 13000 نفر دیگر به خاطر مشکلات کلیوی منجر شده اند که حال 104 تن از آنها وخیم است. در مجموع 53000 کودک می بایست در این کشور تحت مراقبت پزشکی قرار گیرند.
http://mail.google.com/mail/h/1cpboi4g60utt/?view=att&th=128e4d90c8ecf874&attid=0.1.15&disp=emb&zw
کارخانه شکلات White Rabbit در 26 سپتامبر 2008 تصمیم گرفت تا محصولاتی که مظنون به وجود ملامین در آن است را برگرداند. این شرکت چینی در این هفته تمام محصولاتی که صادر کرده بود را پس گرفت.
منبع: لوموند
navid_a
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۱۱:۱۰ بعد از ظهر
شانزده دلیل برای «میوه فروش» شدن به جای «مهندس نرم افزار» شدن !!!
http://tisfoon.net/images/frj0z1l14i7mq9nu1byb.jpg
1- عدم وجود گارانتی: بعد از فروش نرم افزار باید آن را گارنتی کنی. برخلاف بسیاری از مشاغل که شما بابت گارانتی پول اضافه می گیرد و نزد خود نگه می دارید، در نرم افزار بر عکس عمل می شود و این کارفرمای شماست که از شما تضمین (درصدی از قرارداد، چک تضمین، سفته و یا ضمانت نامه بانکی یا همه مواد) می گیرد. در حالیکه میوه فروشی گارانتی ندارد، *** فروخته شده پس گرفته نمی شود.
2- بازه کوتاه زمان فروش: یک پروژه نرم افزاری ماهها طول می کشد و باعث فرسایش نیروی کار می شود در حالیکه در میوه فروشی، صبح زود بار میوه و سبزی می آوری، حداکثر تا ظهر سبزی ها تمام می شود، میوه ها هم، بسته به محیط شما، در مدت زمان کوتاهی فروش می روند و شما بازهم بار جدیدی می آورید.
3- تغییر نیاز ندارید: رایج است که نیازهای مشتری تازه زمانی آشکار می شود که شما نرم افزار را فروخته اید و مشتری متوقع است که در چارچوب همان قرارداد تغییرات اعمال شود، حتی اگر ماهیت تغییر کند. اما در میوه فروشی، خریدار که از مغازه خارج شد شما دیگر مسؤولیتی ندارید، اگر تصمیمش عوض شد، شما نگران نیستید، یک کالای جدید به وی می فروشید.
۴- عدم محصول ارجاعی: در نرم افزار اگر محصول شما کار نکرد و یا قدیمی شد مشتری یا ارجاع می دهد و یا دیگر سراغش نمی آید، در میوه فروشی شما میوه سالم را به مردم به قیمت گران، میوه نیمه خراب را ارزان تر به مردم کم درآمد تر و احتمالا میوه کاملا خراب را به آبمیوه فروشی ها و نمی دانم لواشک سازی ها می فروشید!
۵-واسطه گری به جای تولید: در میوه فروشی شما محلی برای عرضه کالای دیگران هستید، معمولا افزایش قیمت بین میدان میوه و تره بار با مغازه شما چند برابراست . اما در نرم افزار شما تولید می کنید و دردسر های آن را دارید تازه در انتها و پس از کسر انواع مالیات و بیمه هزینه تولید را در بیاورید خیلی هنر کرده اید!
۶-مدیریت نیروی انسانی، خیر!: شما در شرکت نرم افزاری با نیروی لوس و نازک نارنجی کارشناس سروکار دارید که کافی است یک کم ناراحت شود، هوس کانادا به سرش می زند، اما در میوه فروشی یکی دو کارگر از برادران افغانی می گیرید، مثل ساعت برای شما کار می کنند و غر که نمی زنند هیچ با همه سختی ها هم می سازند.
۷-فصلی بودن کار، تعطیل: در تولید و فروش نرم افزار شما وابسته به زمان هستید، برای مثال دولتی ها معمولا در ماه های خاصی خرید بیشتری می کنند، یا در فروردین و اردیبهشت شما با افت فروش مواجه می شوید، اما در میوه فروشی هر فصلی میوه خودش را دارد و شما آن را می آورید، هر میوه ای هم طرفدار خاص خودش را دارد و شما تقریبا در همه سال فروش خود را یکنواخت خواهید داشت. شب عید ها هم که جای خودش را دارد و شما پوست خلایق را حسابی خواهید کند.
۸- بازار دائمی: نرم افزاریها مانند یک کارگر ساختمانی هستند، باید ساختمانی ساخته شود تا به آنان نیاز باشد، وقتی بودجه IT کشور صفر شود که نمی توان پروژه ای تعریف کرد که نرم افزاری روی آن کار کند، چون هنوز از دیدگاه اغلب تصمیم گیرندگان ما، نرم افزار یک کار تشریفاتی است. اما میوه فروشی نیاز روز مردم است، همه هر روز خرید خودشان را دارد، وضع مردم بد هم بشود باز هم مهمانی می آید که شما وادار شوید حتما میوه خوب بخرید.
۹-درهم است: در نرم افزار شما قاصر هستید از اینکه به یک مشتری بفهمانید نرم افزار با نرم افزار متفاوت است. چون با یک چیز انتزاعی طرف است، بین نرم افزاری حسابداری 5 هزارتومانی با حسابداری 10 میلیون تومانی فرقی قائل نیست. در حالیکه در میوه فروشی ، مشتری تفاوت سیب با سیب را در می یابد و اگر دنبال کیفیت خوب است پولش را هم می پردازد.
۱۰- شما فقط میوه را می فروشید: در نرم افزار وقتی شما نرم افزاری عرضه می کنید، داستان عرضه خدمات پس از فروش شروع می شود، آموزش کاربران بعضا واقعا تعطیل! تبدیل اطلاعات و انتقال آنها از سیستم قدیمی به جدید، عرضه سخت افزار، نگرانی از کارکردن نرم افزار روی هر نوع سخت افزار آشغالی که مشتری به شما می دهد و ... اما در میوه فروشی، شما فقط میوه را می فروشید اینکه هندوانه را چطور می خورند، گیلاس را چطور؟ اینکه آیا مشتری ظرف مناسبی برای نگهداری میوه دارد و یا خیر نیز به شما ربطی ندارد.
۱۱- یک بار برای همیشه، هرگز: نرم افزار را که می فروشید مشتری توقع دارد این نرم افزار مادام العمر باشد برایش ، به سادگی حاضر نیست قرارداد پشتیبانی و ارتقاء نرم افزار ببندد، اما همه می دانیم که یک میوه را برای همه سال نمی توان نگه داشت، خورده می شود بالاخره! باید میوه جدیدی خرید!
۱۲- باگ: خرابی میوه نگرانی ندارد، روشهای نگهداری میوه معلوم است و اگر شما یک کم تجربه پیدا کنید می توانید به سادگی آن را نگهداری کنید، اما در نرم افزار آنقدر مشکلات متعدد و متفاوت پیش می آید که شما گیج می شوید که این خطا از کجاست و راه حلش چطور است؟ مناطق بحرانی ، آنقدر خطایابی را سخت می کنند که شما نیاز به فاز مجزایی برای آن پیدا می کنید و هزینه زیادی برای هر خطا می پردازید، تازه تضمینی وجود ندارد که همه خطا ها را پیدا کرده باشید و روز تحویل به مشتری، جلوی چشم وی، آنقدر سیستم خطا می دهد که شما آب می شوید و زمین می روید.
۱۳-آن که خربزه می خورد پای لرزش می نشیند: شما مسؤول نحوه استفاده مشتری از میوه نیستید، مهم نیست برایتان که در عزا بخورند یا در عروسی، مهم نیست که به طرف نمی سازد یا می سازد. اما در نرم افزار، کافی است از نرم افزار شما سوء استفاده شود، نمی دانم چرا یقه شما را می گیرند که چرا از طریق نرم افزار شما به ما آسیب وارد شد، چرا هک شد، چرا ....؟
1۴-دوره بازپرداخت سریع: در میوه فروشی به محض فروش میوه پولتان را می گیرید، اما در نرم افزار تازه پروژه را که تحویل دادید و صورتجلسه کردید، باید بدوید به دنبال پولتان، آنقدر این پول دادن دیر و تکه تکه می شود که به نوش داروی پس از مرگ سهراب می ماند، به شکلی که بعضی وقت ها بی خیال پولتان می شوید.
1۵- تنوع مشتری: شما در یک شرکت نرم افزاری با طیف خاصی از مشتری سروکار دارید، یا دولتی یا خصوصی یا آموزشی یا ... اما در میوه فروشی شما قیدی برای مشتری ندارید، زن و مرد، کوچک و بزرگ، دارا و ندار، پیر و جوان، شهری و روستایی ،... همه به نوعی مشتری شما هستند، آنهم مشتری دائمی که از همه چیز می گذرد الا از خوردن!
1۶- کپی رایت: در میوه فروشی نمی توانید یک میوه را بخرید و تکثیر کنید، در نرم افزار می توانید، خوب هم می توانید. اگر تولید کننده ناراحت هم شد مهم نیست، چون یا قانون کافی نداریم و یا آنقدر این قضیه پیچیده است که شما بی خیال می شوید.
navid_a
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۱۱:۱۱ بعد از ظهر
سه پند لقمان به پسرش
http://niazeroz.persiangig.com/image/tanz/401.jpg
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام
دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه
جهان است .
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست
navid_a
۱۳۸۹-۰۳-۰۹, ۱۱:۱۲ بعد از ظهر
در زمان جنگهای صلیبی، جنگجویان برای جلوگیری از خیانت همسرانشان از نوعی شرت آهنی (شکل پیوست) استفاده می کردند
و به آن قفل می زدند و کلید آن را به روحانی شهر می دادند
و پس از برگشتن از جنگ، کلید را پس می گرفتند که در این رابطه طنز های مختلفی ساخته شد
http://omid20.in/893/5/sho.jpg
طنز: یکی از جنگجویان صلیبی بعد از قفل کردن شورت همسرش، کلید آن را به روحانی شهر میده.
هنوز ۵۰۰ متر دور نشده بود که روحانی شهر نفس زنان خودشو به جنگجو می رسونه و میگه کلید اشتباهه!
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۰, ۰۸:۵۴ قبل از ظهر
1 - کسانی که به طرف عقربه های ساعت امضاء میكنند انسانهای منطقی هستند.
2 - كسانی كه بر عكس عقربههای ساعت امضاء میكنند دیر منطق را قبول میكنند و بیشتر غیر منطقی هستند.
3 - كسانی كه از خطوط عمودی استفاده میكنند لجاجت و پافشاری در امور دارند.
4 - كسانی كه از خطوط افقی استفاده میكنند انسانهای منظّم هستند.
5 - كسانی كه با فشار امضاء میكنند در كودكی سختی كشیدهاند.
6 - كسانی كه پیچیده امضاء میكنند شكّاك هستند.
7 - كسانی كه در امضای خود اسم و فامیل مینویسند خودشان را در فامیل برتر می دانند.
8 - كسانی كه در امضای خود فامیل مینویسند دارای منزلت هستند.
9 - كسانی كه اسمشان را مینویسند و روی اسمشان خط میزنند شخصیت خود را نشناختهاند.
10 - كسانی كه به حالت دایره و بیضی امضاء میكنند، كسانی هستند كه میخواهند به قله برسند
اما مهم ترین گروه :
11- کسانی که الان دارن روی برگه امضا میکنند خیلی خنگ هستند که یادشون نیست امضا شون چه شکلیه
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۰, ۰۸:۵۹ قبل از ظهر
سرعت اینترنت ایران پایینتر از عراق !
در آخرین آماری که کشورهای دنیا را از نظر سرعت اینترنت خانگی مورد مقایسه قرار داده است کره جنوبی دارای بیشترین سرعت اینترنت است اما ایران در رده 144 دنیا از ونزوئلا، نیجریه، بولیوی، عراق و پاراگوئه عقب تر است.
به گزارش مهر، نتایج آخرین تست سرعتی که به واسطه وب سایت Speedtest.net صورت گرفته است لیستی جدید حاصل از مقایسه و رتبه بندی سرعت اینترنت مصرف کنندگان خانگی اینترنت را در سراسر کره زمین ارائه کرده است.
سایت Netindex که این لیست گرافیکی را منتشر کرده سرعت اینترنت خانگی هر کشور را بر اساس حداکثر عملکرد و سرعت اینترنت خانگی بر واحد مگابیت بر ثانیه طی 30 روز گذشته ارزیابی کرده است. (تحت شرایطی که معدل فاصله میان مصرف کننده و سرور کمتر از 482 کیلومتر باشد.)
بر اساس این لیست کاربران کشور کره جنوبی همچنان خوش اقبال ترین کاربران اینترنت در جهان به شمار می روند و از سرعتی برابر 34.31 مگابیت بر ثانیه استفاده می کنند.
پس از کره جنوبی کشور لتونی با سرعتی برابر 24.46 مگا بیت بر ثانیه، جمهوری مولداوی با 21.76 مگابیت بر ثانیه، ژاپن با 20.38 مگابیت بر ثانیه، سوئد با 20.10 مگابیت بر ثانیه، جزایر آلند با سرعت 19.84 مگابیت بر ثانیه، رومانی با سرعت 18.64 مگابیت بر ثانیه، بلغارستان با سرعت 17.66 مگابیت بر ثانیه، هلند با سرعت 17.15 مگابیت بر ثانیه و لیتوانی با سرعت 16.79 مگابیت بر ثانیه به ترتیب رتبه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.
کشورهای توسعه یافته ای از قبیل سوئیس، آلمان، دانمارک و بلژیک رتبه های 15 تا 18 را اشغال کرده اند و فرانسه، آمریکا و روسیه به ترتیب در رتبه های 20 و 28 و 29 قرار گرفته اند. کانادا و انگلستان نیز در جایگاه 32 و 33 قرار دارند.
با این حال حتی در مجاورت کشورهایی کوچک مانند مالدیو، مالت، قبرس و قطر نیز نمی توان نامی از ایران را در این لیست یافت زیرا از میان 152 کشور بررسی شده ایران پس از کشورهایی مانند ونزوئلا، نیجریه، بولیوی، عراق، پاراگوئه و جزایر ترک و کایکاس با سرعتی برابر 0.61 مگابیت بر ثانیه در رتبه 144 قرار گرفته است.
پس از ایران تا انتهای لیست کشورهای لبنان، هائیتی، السالوادور، افغانستان، مالی، گواتمالا، زیمبابوه و یمن باقی مانده اند نامهایی که با دیدن آنها این سئوال به ذهن می آید: "تا کی باید در انتهای لیستها باقی بمانیم؟"
اسامی 10 کشور اول دنیا از نظر سرعت اینترنت خانگی:
1- کره جنوبی
2- لتونی
3- جمهوری مولداوی
4- ژاپن
5- سوئد
6- جزایر آلند
7- رومانی
8- بلغارستان
9- هلند
10- لیتوانی
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۰, ۰۲:۱۸ بعد از ظهر
سخنانی زیبا از انیشتین
http://redlink1.com/mydocs/images/p00219b.jpg
هر احمقی می تواند چیزها را بزرگتر، پیچیده تر و خشن تر کند؛ برای حرکت در جهت عکس، به کمی نبوغ و مقدار زیادی جرات نیاز است.
دست خود را یک دقیقه روی اجاق داغ بگذارید، به نظرتان یک ساعت خواهد آمد. یک ساعت در کنار دختری زیبا بنشینید، به نظرتان یک دقیقه خواهد آمد؛ این یعنی "نسبیت".
فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد.
عاشق سفر هستم ولی از رسیدن متنفرم.
من هوش ِ خاصی ندارم، فقط شدیدا کنجکاوم.
http://redlink1.com/mydocs/images/1236094216ffpofp31alberteinsteinposters.jpg
سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید.
دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارتها را می بینند و کاری در مورد آن انجام نمی دهند.
یکی از قویترین عللی که منجر به ورود آدمی به عرصهء علم و هنر می شود فرار از زندگی روزمره است.
مثال زدن، فقط یک راه دیگر آموزش دادن نیست؛ تنها راه آن است.
حقیقت آن چیزی است که از آزمون تجربه، سربلند بیرون آید.
زندگی مثل دوچرخه سواری است. برای حفظ تعادل باید حرکت کنید.
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۰, ۰۲:۲۱ بعد از ظهر
طرز تهیه ابگوشت مجردی !!!http://static.cloob.com//public/images/smiles/12.gifhttp://static.cloob.com//public/images/smiles/12.gif
یك قابلمه رو تا نصفه آب كنید وبزارید روی گاز.شعله هم تا ته زیاد كنید تا غذا خوب بپزه
در همین حین چندتا سیب زمینی درسته وپوست نكنده ( پوستش ور میاد )بندازید توی قابلمه
چندتا هم گوجه پرت كنید توی قابلمه
اگر نخود ولوبیا یا هر چیزی شبیه اینا دیدید ( ماش عدس لپه شوردانه سیاه دانه ارزن كنجد و ... ) بریزید
نمك و فلفل هم حسابی قاطیش كنید ( هر چی بیشتر خوشمزه تر )
در قابلمه رو ببندید و برید سگا یا آتاری بازی كنید
نیم ساعت دیگه بیایید و غذا رو از روی گاز بردارید ویك پیاز هم بیاریدومیل كنید وبا خودتون بگید ایول من كه از زنها هم بهتر غذا درست میكنم تازه منتی هم ندارم
سوالات متداول :
پس گوشتش چی ؟ گوشت چیه بابا گوشت مال كبابه
تو نیم ساعت سیب زمینی پخته نمیشه ؟ خوب نشه آخرش كه باید بخوریمش چه پخته چه نپخته
رنگ آبگوشتمون زرده و قرمز نیست چرا ؟ به رنگش چیكار دارید خانمها رب هم میزنند ولی شما آبگوشت طبیعی میخورید
و جواب سایر سوالات : اه چه غرغری كردی بخور دیگه . اگر هم حالشو نداری بده مامان جونت یا بده همسر مهربانت درست كنه ! بچه ننه
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۱, ۰۹:۵۲ قبل از ظهر
بزرگ تاريخي كشورمان در سازمان ملل اقدام نماييم
بنايي با معماري خاصي در «نقش رستم» وجود دارد كه از زمان حمله اعراب به ايران به اشتباه، نام «كعبه زرتشت» را به آن دادند، چون كاربرد واقعي آن را نميدانستند. آن زمان فكر ميكردند كه هر ديني بايد براي خود بُتكده يا عبادتگاهي داشته باشد، براي همين فكر كردند اين بنا هم مركزيت يا كعبه زرتشتيان است.
http://webmail.aol.com/31793-112/aol-6/en-us/mail/get-attachment.aspx?uid=27216780&folder=Inbox&partId=5
در ديوار داخل اين ساختمان لغت «کعبه» حکاکي شده است. در کتابهاي زرتشتي آمده است که حضرت زرتشت «زاراتشترا» در اين محل، نيايش ميکرده است. اعراب، لغت کعبه را از پارسي پهلوي گرفتند. همانطور که در زمان داريوش کبير به كشور «عمان» امروزي «مکه» ميگفتند؛ بنابراين كلمه مكه نيز فارسي است.
در محاسبه روز نوروز در کتب زرتشتي نوشته شده است که زرتشت در اين رصدخانه، محل شروع نوروز را محاسبه کرد. نوروز در روز اول فروردين از محلي شروع ميشود که اولين اشعه آفتاب در آنجا بتابد. بر اساس برآورد گاهنامه زرتشت، هر 700 سال يکبار نوروز از ايران شروع ميشود. آخرينباري که نوروز از ايران شروع شد، 300 سال پيش بود. در سال 1387، نوروز از پاريس و بروکسل و در سال 1388 ار تورنتو و نيويورک شروع شد. سال آينده هم نوروز از محلي بين آلاسکا و هاوايي شروع خواهد شد.
از زمان حمله اعراب به ايران تا به امروز، يعني قرن بيست و يكم ميلادي، كاربرد و تعريف اين بنا كشف نشده بود. خوشبختانه پژوهشگر ايراني «رضا مرادي غياثآبادي» كه تحقيقات فراواني در زمينه ايران باستان داشته است، نتيجه كشف خود را در كتابي به نام «نظام گاهشماري در چارطاقيهاي ايران» توسط انتشارات «نويد شيراز» به چاپ رسانده و راز اين بنا را منتشر كرده است.
http://webmail.aol.com/31793-112/aol-6/en-us/mail/get-attachment.aspx?uid=27216780&folder=Inbox&partId=3
تا امروز حدث ميزدند كاربرد اين بنا، محل نگهداري كتاب اوستا و اسناد حكومتي يا محل گنجينه دربار و يا آتشكده معبد بوده است. اما غياثآبادي با تحقيقات خود ثابت كرد اين بنا با مقايسه با تمامي بناهاي گاهشماري (تقويم) آفتابي در سرتاسر جهان، پيشرفتهترين، دقيقترين، و بهترين بناي گاهشماري آفتابي جهان است. اين در حالي است كه تا قبل از اين بنا هم «چارطاقيها» در نقاط مختلف ايران احداث شده بودند و همين وظيفه را با شيوهاي بسيار ساده اما دقيق و حرفهاي بر عهده داشتند.
تمامي بناهاي گاهشماري آفتابي در جهان فقط ميتوانند روزهاي خاصي از سال (مانند روزهاي سرفصل) را مشخص كنند و حتي با سال خورشيدي هم تنظيم نيستند. اما اين بنا با دقت و علمي كه در ساخت آن اجرا شده، قادر است بسياري از جزئيات روزهاي مختلف سال و ماهها را مشخص كند. زرتشتيان با استفاده از اين بنا ميتوانستند بسياري از مناسبتها و جشنهاي سال را روز به روز دنبال كنند و از زمان دقيق آنها آگاه شوند.
بسياري از بناهاي چارطاقي در سطح كشور (به تصور آتشكده) يا به طور كامل تخريب شده و يا تغيير كاربري داده شده است. ولي خوشبختانه تعدادي هم مانند چارطاقي «نياسر» و چارطاقي «تفرش»، سالم مانده و براي ما و نسلهاي بعدي باقي ماندهاند.
http://webmail.aol.com/31793-112/aol-6/en-us/mail/get-attachment.aspx?uid=27216780&folder=Inbox&partId=4
متأسفانه بناي «كعبه زرتشت» با آن كه تقريباً سالم باقي مانده است به ثبت ميراث جهاني سازمان ملل نرسيده است! حتي سازمان ميراث فرهنگي هم اين بنا را همراه بناهاي عجايب هفتگانه جديد (كه برج ايفل هم يكي از كانديداها بود) پيشنهاد نداد! حتي با كشف راز اين بنا هم هيچگونه انعكاس و جنجالي به پا نشد!
اين بنا، يك گاهشمار تمام سنگي ثابت در جهان است كه بايد سازندگان آن از بسياري از نكات علميِ جغرافيايي، نجومي، سال كبيسه، انحراف كره زمين نسبت به مدار خورشيد، تفاوت قطب مغناطيسي با قطب جغرافيايي، مسير گردش زمين به دور خورشيد و... را در 2500 تا 3000 سال پيش، در دوران حكومت هخامنشيان آگاهي ميبودند. حال آنكه خيلي از آنها را مانند كروي بودن كره زمين و گردش زمين به دور خورشيد را در چهارصد سال اخير در اروپا كشف كردند و به نام خودشان ثبت كردند!
regards
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۱, ۱۲:۰۳ بعد از ظهر
عكسی كه دنیا را تكان داد !!!!(واقعا جالب)
http://nanjoon.persiangig.com/image/2008/19/N_4497.jpg
جنینی كه در این عكس دست جراح را در دست خود گرفته جنینی است كه دچار بیماری مادرزادی اسپاینا بیفیدا ( spina bifida ) (بیرون زدگی نخاع به علت بستهنشدن كانال نخاعی ) بوده است . در صورتی كه حاملگی و رشد جنین به همین شكل ادامه می یافت در ماه های آتی احتمال مرگ و یا فلج جنین بسیار بالا بود و برای اولین بار در تاریخ پزشكی قرار شد این جنین در هفته 21بارداری در داخل رحم مادر توسط جراح تحت عمل قرار گیرد .
نام این كودك ساموئل ( Samuel Armas ) و نام جراح دكتر جوزف برونر ( Dr. Joseph Bruner) است . این عمل در یك مركز پزشكی دانشگاهی ( Nashville’s Vanderbuilt University Medical Center ) انجام شد.
این عكس بارها در اینترنت انتشار یافت بدون آنكه داستان واقعی آن در جایی ذكر گردد و هر چه انتشار یافت بیشتر به افسانه و تخیلات گویندگان آن ارتباط داشت .
بعد از عمل ، این جنین ( ساموئل فعلی ) دست خود را از داخل رحم خارج كرد و انگشت جراح را در دست گرفت و با قدرت فشرد به شكلی كه دكتر برونر در تن خود ارتعاش و مورموری را احساس كرد . در این لحظه عكاس یو.اس.تودی كه برای ثبت تاریخ اولین جراحی داخل رحم در محل حاضر بود تصویری را شكار كرد كه افكار عمومی جهان را تحت تاثیر قرار داد.
عكاس می گوید من در كناری ایستاده بودم و به رحم مادر نگاه می كردم ناگهان لرزش رحم را دیدم و خواستم از آن عكس بگیرم كه ناگهان یك دست از داخل آن خارج شد و دست جراح را فشرد . من عكس خود را گرفته بودم و این داستان آنقدر سریع بود كه پرستار پشت سر من فریاد كشید وآی چه اتفاقی افتاده است .
این عكس به سرعت در فاكس نیوز و سراسر جهان ارتباطات انتشار یافت .
هیچكس ، هرگز نخواهد فهمید كه این یك اتفاق بود و یا یك تشكر واقعی
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۱, ۱۲:۱۷ بعد از ظهر
همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و بهدختر جونت بگی غذاشو بخوره؟روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم.
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود.
ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت.
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود.
گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:
باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید…. آوا مکث کرد.
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم.
ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی.
بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟
نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام.
و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد.
در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن
عصبانی بودم.
وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد.
همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه.
تقاضای او همین بود.
همسرم جیغ زد و گفت: وحشتناکه. یک دختر بچه سرشو تیغ بندازه؟ غیرممکنه. نه در خانواده ما. و مادرم با صدای گوشخراشش گفت، فرهنگ ما با این برنامه های تلویزیونی داره کاملا نابود میشه.
گفتم، آوا، عزیزم، چرا یک چیز دیگه نمی خوای؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین می شیم.
خواهش می کنم، عزیزم، چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی؟
سعی کردم از او خواهش کنم. آوا گفت، بابا، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود؟
آوا اشک می ریخت. و شما بمن قول دادی تا هرچی می خوام بهم بدی. حالا می خوای بزنی زیر قولت؟
حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم. گفتم: مرده و قولش.
مادر و همسرم با هم فریاد زدن که، مگر دیوانه شدی؟
آوا، آرزوی تو برآورده میشه.
آوا با سر تراشیده شده صورتی گرد و چشمهای درشت زیبائی پیدا کرده بود .
صبح روز دوشنبه آوا رو به مدرسه بردم. دیدن دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشائی بود. آوا بسوی من برگشت و برایم دست تکان داد. من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم.
در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت، آوا، صبر کن تا من بیام.
چیزی که باعث حیرت من شد دیدن سر بدون موی آن پسر بود. با خودم فکر کردم، پس موضوع اینه.
خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو معرفی کنه گفت، دختر شما، آوا، واقعا
فوق العاده ست. و در ادامه گفت، پسری که داره با دختر شما میره پسر منه.
اون سرطان خون داره. زن مکث کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه. در تمام ماه گذشته هریش نتونست به مدرسه بیاد. بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست داده.
نمی خواست به مدرسه برگرده. آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه قصدی داشته باشن
مسخره ش کنن .
آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده. اما، حتی فکرشو هم
نمی کردم که اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه .
آقا، شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین.
سر جام خشک شده بودم. و… شروع کردم به گریستن. فرشته کوچولوی من، تو بمن درس دادی که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی؟
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.
samim
۱۳۸۹-۰۳-۱۱, ۰۱:۳۵ بعد از ظهر
ياكوزاها در دام پليس گرفتار شدند
3 عضو باند ياكوزاهاي شهريار كه به بهانه حمل مسافر اموال مردم را سرقت ميكردند، دستگير شدند.
به گزارش جامجم، هفته گذشته ماموران انتظامي شهريار در حال گشتزني در يكي از محلهها، به يك دستگاه خودروي ريو با 3 سرنشين، مشكوك شدند و از سرنشينان آن، درخواست ارائه مدارك هويتي كردند.
وقتي آنها از ارائه مدارك به ماموران خودداري كردند، ماموران با هماهنگي قضايي، آنها را بازداشت و به اداره آگاهي شهريار منتقل كردند.
ماموران در بررسي خودروي ريو، يك سلاح پلاستيكي، بيسيم، اسپري، تعدادي مدارك هويتي، چند كارت اعتباري، يك دستگاه لپتاپ و تعدادي كيف زنانه را كشف كردند.
با انتقال متهمان به اداره پليس، آنها در بازجويي اظهارات متناقضي را بيان كردند؛ اما با بررسي سوابق كيفري متهمان، معلوم شد آنها از اشرار و سارقان حرفهاي يك باند موسوم به «ياكوزا» هستند كه با سپردن وثيقه از زندان مرخصي گرفته و ديگر به زندان بازنگشتهاند.
با مشخص شدن اين موضوع، متهمان سرانجام چند روز قبل به جرم خود اعتراف كردند.
اعتراف سركرده باند
نادر، سركرده گروه در اظهاراتش به پليس گفت: چند بار به اتهام سرقت، اخاذي و زورگيري دستگير و روانه زندان شدهام. چندي قبل پس از فرار از زندان، با همدستان سابقم يك گروه جديد تشكيل داديم و جرايم خود را از سر گرفتيم. متهم ادامه داد: ابتدا براي انجام سرقتها نياز به خودروهاي مدل بالا داشتيم، بنابر اين با ايفاي نقش پليس، خودروهاي مدل بالا را متوقف و آنها را سرقت ميكرديم.
اسفند سال گذشته به محله نياوران رفتيم و در آن حوالي متوجه مردي جوان شديم كه يك دستگاه خودروي ريو را مقابل پاركينگ يك مجتمع متوقف كرد.
سركرده اين باند در ادامه اظهاراتش گفت: با معرفي خود به عنوان ماموران انتظامي به مرد جوان گفتيم كه از شما به خاطر مزاحمت شكايت شده و بايد همراه ما به اداره پليس بياييد.
بيهوشي راننده
مرد جوان وقتي با ما همراه شد به يكباره با پاشيدن اسپري به چهرهاش، او را بيهوش كنار خيابان رها و خودروي او را سرقت كرديم.
متهم افزود: پس از اين سرقت، 2 جوان ديگر را هم به اين ترفند به دام انداخته و خودروهاي آزارا و پرشياي آنها را هم دزديديم. با خودروهاي مسروقه به بهانه جابهجايي مسافر در تهران و شهريار مسافران را با سلاح قلابي تهديد به مرگ كرده و به باغهاي اطراف شهريار انتقال ميداديم. سپس با اسپري آنها را بيهوش و اموالشان را سرقت ميكرديم. علاوه بر اين سرقتها، در شمال تهران نيز كيف زنان را به سرقت ميبرديم.
طاووسي، دادستان عمومي و انقلاب شهريار در رابطه با اين پرونده به خبرنگار ما گفت: با اعتراف 3 متهم پرونده به سرقتهاي مختلف، آنها با قرار قانوني از سوي بازپرس اصغري زاويه، رئيس شعبه هفتم دادسرا روانه زندان شدند و تحقيقات تكميلي در ارتباط با اين پرونده و دستگيري همدستان فراري متهمان ادامه دارد.
samim
۱۳۸۹-۰۳-۱۲, ۰۲:۴۰ بعد از ظهر
این یاکوزا با یاکوزای عضو سایت فرق میکنه .. جهت اطلاع دوستانی که سوال کردند..
ياكوزاها در دام پليس گرفتار شدند
3 عضو باند ياكوزاهاي شهريار كه به بهانه حمل مسافر اموال مردم را سرقت ميكردند، دستگير شدند.
به گزارش جامجم، هفته گذشته ماموران انتظامي شهريار در حال گشتزني در يكي از محلهها، به يك دستگاه خودروي ريو با 3 سرنشين، مشكوك شدند و از سرنشينان آن، درخواست ارائه مدارك هويتي كردند.
وقتي آنها از ارائه مدارك به ماموران خودداري كردند، ماموران با هماهنگي قضايي، آنها را بازداشت و به اداره آگاهي شهريار منتقل كردند.
ماموران در بررسي خودروي ريو، يك سلاح پلاستيكي، بيسيم، اسپري، تعدادي مدارك هويتي، چند كارت اعتباري، يك دستگاه لپتاپ و تعدادي كيف زنانه را كشف كردند.
با انتقال متهمان به اداره پليس، آنها در بازجويي اظهارات متناقضي را بيان كردند؛ اما با بررسي سوابق كيفري متهمان، معلوم شد آنها از اشرار و سارقان حرفهاي يك باند موسوم به «ياكوزا» هستند كه با سپردن وثيقه از زندان مرخصي گرفته و ديگر به زندان بازنگشتهاند.
با مشخص شدن اين موضوع، متهمان سرانجام چند روز قبل به جرم خود اعتراف كردند.
اعتراف سركرده باند
نادر، سركرده گروه در اظهاراتش به پليس گفت: چند بار به اتهام سرقت، اخاذي و زورگيري دستگير و روانه زندان شدهام. چندي قبل پس از فرار از زندان، با همدستان سابقم يك گروه جديد تشكيل داديم و جرايم خود را از سر گرفتيم. متهم ادامه داد: ابتدا براي انجام سرقتها نياز به خودروهاي مدل بالا داشتيم، بنابر اين با ايفاي نقش پليس، خودروهاي مدل بالا را متوقف و آنها را سرقت ميكرديم.
اسفند سال گذشته به محله نياوران رفتيم و در آن حوالي متوجه مردي جوان شديم كه يك دستگاه خودروي ريو را مقابل پاركينگ يك مجتمع متوقف كرد.
سركرده اين باند در ادامه اظهاراتش گفت: با معرفي خود به عنوان ماموران انتظامي به مرد جوان گفتيم كه از شما به خاطر مزاحمت شكايت شده و بايد همراه ما به اداره پليس بياييد.
بيهوشي راننده
مرد جوان وقتي با ما همراه شد به يكباره با پاشيدن اسپري به چهرهاش، او را بيهوش كنار خيابان رها و خودروي او را سرقت كرديم.
متهم افزود: پس از اين سرقت، 2 جوان ديگر را هم به اين ترفند به دام انداخته و خودروهاي آزارا و پرشياي آنها را هم دزديديم. با خودروهاي مسروقه به بهانه جابهجايي مسافر در تهران و شهريار مسافران را با سلاح قلابي تهديد به مرگ كرده و به باغهاي اطراف شهريار انتقال ميداديم. سپس با اسپري آنها را بيهوش و اموالشان را سرقت ميكرديم. علاوه بر اين سرقتها، در شمال تهران نيز كيف زنان را به سرقت ميبرديم.
طاووسي، دادستان عمومي و انقلاب شهريار در رابطه با اين پرونده به خبرنگار ما گفت: با اعتراف 3 متهم پرونده به سرقتهاي مختلف، آنها با قرار قانوني از سوي بازپرس اصغري زاويه، رئيس شعبه هفتم دادسرا روانه زندان شدند و تحقيقات تكميلي در ارتباط با اين پرونده و دستگيري همدستان فراري متهمان ادامه دارد.
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۷, ۰۹:۵۱ قبل از ظهر
شاگرد زیرك و استاد!
http://up.iranblog.com/Files/3ca1ad51b85840a39555.jpg
استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به یك چالش ذهنی کشاند:آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"
استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"
شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"
استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است!"
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"
استاد پاسخ داد: "البته"
شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.
مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"
استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"
شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.
نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش چیزی نبود جز ، آلبرت انیشتن !
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۱۷, ۰۹:۵۳ قبل از ظهر
خراش عشق مادر
http://up.iranblog.com/Files/22b6254b3c4548e196d9.jpg
یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را در آورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت.
مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد.
مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود.
تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر...
آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد.
پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند. پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود.
خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ،سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت ،
این زخمها را دوست دارم ، اینها خراشهای عشق مادرم هستند.
Hessam_Vardak
۱۳۸۹-۰۳-۱۷, ۱۱:۰۱ قبل از ظهر
پیگمه ؛ قبیله خجالتی ها
بخشی از سفرنامه مهیج دو ایرانی
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/2/8/133084_203.jpg عیسی و عبداله امیدوار، دو برادر پژوهشگر پرشور ایرانی در سال ۱۳۳۳ با همتی پولادین عـزم کردند تا جهان را با تمامی پیچیدگیهایش بکاوند. در آن دوران که امکانات سفر قابل مقایسه با جهان امروز نبود آنها سفر خود را به وسیله دو موتورسیکلت از تهران به سوی مشهد و سپس مشرق زمین آغاز کردند.
در این ماجراجویی منـحصر به فرد در تاریخ ایران بـرادران امـیـدوار از صحراهای سـوزان آفـریقا تاجنـگلهای انبوه آمازون ، در سال ۱۳۳۷ به قطب شمال و زندگی با افراد اسکیمو در دشوارترین شرایط جوی، در سال ۱۳۴۵ در سفر پر حـادثه دیگری ، اولین افراد آسیایی بودند که به اتـفاق گروه علمی کشور شـیلی سفر به ششمین قاره سرسخت جهان ، قطب جنوب راتجربه کردند.
آنچه می خوانید بخشی از سفرنامه این دو برادر است:
مردم قبيله پيگمه متعلق به جنگل هستند و جنگل متعلق به آن هاست. پيگمهها كه برده و بندهي ساير قبايل شمرده ميشوند ساير سياه پوستان آفريقا را مزاحمان متجاوز مينامند.
افراد پيگمه كوتاهترين قامتها را دارند و متوسط قد آنان يك صد و بيست هفت سانتي متر ميباشد، اما از عضلات ورزيده و پيچيدهيي برخوردارند. شايد كوتاهي قد آنها بر اثر كمبود نور خورشيد در محيط زيست آنان باشد، در حاليكه ارتفاع متوسط قد بوميان شرق آفريقا، قوم دینكا و ماسايي كه در منطقه باز و آفتابي به سر ميبرند، در حدود دو متر ميباشد.
کلبههاي اختصاصي براي هر خانواده، از شاخ و برگ درختان به ارتفاع تقريبي يك متر و به صورت مدور در كنار يكديگر ديده ميشدند.
در نزديكي كلبهها بارها به زمين گذاشته شد و همگي براي رفع خستگي مدتي روي زمين نشستيم، اما چون از هيچ يك از افراد پيگمه خبري نبود.
پس از مدتي آرام به كنار كلبهها نزديك و به داخل آنها سركشيديم، ابزار شكار، تعدادي وسايل سفالي سياه شده و مقداري هم از گوشت شكار كه مگس و حشرات از آن استفاده ميكردند، ديده ميشد، اما يك نفر انسان هم وجود نداشت.
آيا حادثهيي باعث شده بود كه آنها يك باره محل خود را ترك كرده و گريخته باشند؟... بالاخره يكي از باربرها كه ضمناً آشنايي مختصري به زبان پيگمه داشت، با صداي رسا به دنبال آن ها داخل جنگل شد. پس از گذشت دو ساعت آن باربر به همراه چند نفر از پيگمهها و ساير افراد خانواده به ترتيب از نقاط مختلف جنگل وارد محل زندگي خود شدند. وقتي علت و دليل اين ماجرا از يكي از باربرهاي خود سئوال كرديم، گفت پيگمهها مردم بسيار خجالتييي هستند و خود را از روبرو شدن با مردم ناآشنا پنهان ميكنند.
يكي از ما ـ عبدالله ـ خنده كنان رو به ديگري ـ عيسي ـ گفت: خيلي عجيب است در حالي كه بوميهاي جيوراروي آمازون در جستجوي غريبهها بودند تا كلههايشان را كوچك كنند اين پيگمهها از غريبهها فرار ميكنند. در واقع پيگمهها از حس بويايي فوق العاده قوييي برخوردارند، بنا به گفتهي رئيس قبيله، معلوم شد كه حدود دو ساعت قبل از رسيدن ما به اين محل، آنها با خبر شده و خود را مخفي كرده بودند.
چنان كه گفتيم قد مردم پيگمه بسيار كوتاه است اما مردها داراي عضلاتي پيچيده و قوي هستند، با سرعت عجيبي در پيچ و خمهاي جنگل ميدوند، پاهاي پيگمهها نسبت به بدن شان كوتاه و كلفت است. كلههاي آنان گرد و فاصلهي ميان دو چشم آنان بسيار زياد و بينيهايشان هم خيلي پهن و به اندازهي گشادي دهان شان است.
اما برخلاف ساير سياه پوستان آفريقايي پيگمهها آدمهاي قانع و صبوري هستند. آنها بدون هيچ انتظاري براي هر كس كار ميكنند براي نمونه به مجرد اين كه فهميدند ما بي آزاريم با ما طرح دوستي ريختند حتي يك روز رييس قبيله «ماكومي» با پيوند خون خويش با ما صيغه برادري جاري كرد، او دستهاي خود و دست ما را بريد و خونها را مخلوط كرد و نوشيد اما به ما تكليف نوشيدن نكرد. پيگمهها اصلاً خشمناك نميشوند مگر آنكه به آنها بخندند و مسخرهشان كنند.
آنها با بو كشيدن محل پنهانگاه حيوانات به خصوص فيلها را پيدا ميكردند و براي جمع آوري عسل از كندوهاي زنبورهاي جنگلي خيلي سهل و آسان از درختان سر به فلك كشيده با سرعت و مهارت فوق العادهاي بالا ميرفتند، آنها ميگفتند كه صداي حيوان كوچكي به نام «چامليون» سبب راهنمايي آنان به كندوهاي زنبور عسل در كرانههاي جنگل ميشود. چرا كه گويا اين حيوان عادت دارد به مجرد احساس بوي عسل صداي مخصوصي از گلوي خود بيرون بدهد، آنها براي دست يافتن به كندوهاي زنبوران عسل درختان را از تنه ميسوزانند و پس از آن كه زنبوران پراكنده شدند كندوها را محاصره ميكنند.
پیگمهها در شكار فنون مختلف و جالبي به كار ميبرند و ابزار و وسايل شكار آنها تير و كمان و نيزههاي مختلفي بود كه نوك آنها با نوعي زهرگياهي آغشته و هميشه آمادهي استفاده است .
آنها كه از نزديك شدن به گوريلها وحشت زيادي داشتند براي شكار اين حيوان ابتدا در پشت بوتهها پنهان شده، دو انگشت خود را به وضع مخصوصي در بيني كرده و با باد انداختن در گلو صداي ماده گوريل را تقليد ميكردند، ديري نگذشت كه پاسخ آن صدا شنيده شد و رفته رفته هيكل پشم آلود و عظيم يك گوريل به چشم خورد كه مشغول كندن ميوههاي جنگلي بود و به ناگهان در همان حال مورد اصابت چند تير از نيزههاي پيگمهها قرار گرفت اما چون تيرها به محل موثري اصابت نكرد گوريل كه سخت به خشم آمده بود با حالتي وحشيانه دستهاي اش را به سينه ميكوبيد به سوي يكي از پيگمهها حمله كرد و چند قدمي بيش نمانده بود تا آن پيگمه در چنگالهاي قوي او خرد و خمير شود كه توانست پا به فرار گذارده و از آن جا بگريزد كه بدين ترتيب غائله پايان يافت.
آن روز پيگمهها از شكار ميمون دست برنداشتند و غروب هنگام با دستهاي پر به قبيله باز گشتيم كه زنها با خوشحالي بسياري از ما استقبال كردند و نه تنها ما بلكه تمام مردها را به علامت سپاس در آغوش گرفته و بوسيدند.
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۱۸, ۰۱:۰۵ بعد از ظهر
قضاوت خانمها
يه روز يه آقايي نشسته بود و روزنامه مي خوند كه يهو زنش با ماهي تابه مي كوبه تو سرش.
مرده ميگه: براي چي اين كارو كردي؟
زنش جواب ميده: به خاطر اين زدمت كه تو جيب شلوارت يه كاغذ پيدا كردم كه توش اسم سامانتا نوشته شده بود ...
مرده ميگه: وقتي هفته پيش براي تماشاي مسابقه اسب دواني رفته بودم اسبي كه روش شرط بندي كردم اسمش سامانتا بود.
زنش معذرت خواهي می کنه و میره به کاراي خونه برسه.
.
نتیجه اخلاقی: خانمها همیشه زود قضاوت میکنند
سه روز بعدش مرده داشته تلويزيون تماشا مي كرده كه زنش اين بار با يه قابلمه ي بزرگ دوباره مي كوبه تو سرش!
بيچاره مرده وقتي به خودش مياد مي پرسه: چرا منو زدي؟
زنش جواب ميده: آخه اسبت زنگ زده بود!
. نتیجه اخلاقی 2: متاسفانه خانمها همیشه درست حس میکنند
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۱۸, ۰۱:۰۹ بعد از ظهر
شانزده دليل براي «ميوه فروش» شدن به جاي «مهندس نرم افزار» شدن!
سالها پيش آنقدر از فشارهاي پروژه و دشوار بودن توليد نرم افزار در ايران خسته شده بودم که با يکي از دوستان هم دانشگاهی تصميم گرفتيم یک شغل شرافتمندانه انتخاب کنیم! این بود که مشاغل مختلف را علمی، بررسی کردیم و آخر از همه تصمیم گرفتیم یک میوه فروشی باز کنیم! چرا؟ به هزار و پانزده دلیل! 15 دلیلش را می نویسم، هزارتای بقیه اش را خودتان خواهید دانست:
1- عدم وجود گارانتي: بعد از فروش نرم افزار بايد آن را گارنتي کني. برخلاف بسياري از مشاغل که شما بابت گارانتي پول اضافه مي گيرد و نزد خود نگه مي داريد، در نرم افزار بر عکس عمل مي شود و اين کارفرماي شماست که از شما تضمين (درصدي از قرارداد، چک تضمين، سفته و يا ضمانت نامه بانکي يا همه مواد) مي گيرد. در حاليکه ميوه فروشي گارانتي ندارد، *** فروخته شده پس گرفته نمي شود.
2- بازه کوتاه زمان فروش: يک پروژه نرم افزاري ماهها طول مي کشد و باعث فرسايش نيروي کار مي شود در حاليکه در ميوه فروشي، صبح زود بار ميوه و سبزي مي آوري، حداکثر تا ظهر سبزي ها تمام مي شود، ميوه ها هم، بسته به محيط شما، در مدت زمان کوتاهي فروش مي روند و شما بازهم بار جديدي مي آوريد.
3- تغيير نياز نداريد: رايج است که نيازهاي مشتري تازه زماني آشکار مي شود که شما نرم افزار را فروخته ايد و مشتري متوقع است که در چارچوب همان قرارداد تغييرات اعمال شود، حتي اگر ماهيت تغيير کند. اما در ميوه فروشي، خريدار که از مغازه خارج شد شما ديگر مسؤوليتي نداريد، اگر تصميمش عوض شد، شما نگران نيستيد، يک کالاي جديد به وي مي فروشيد.
۴- عدم محصول ارجاعي: در نرم افزار اگر محصول شما کار نکرد و يا قديمي شد مشتري يا ارجاع مي دهد و يا ديگر سراغش نمي آيد، در ميوه فروشي شما ميوه سالم را به مردم به قيمت گران، ميوه نيمه خراب را ارزان تر به مردم کم درآمد تر و احتمالا ميوه کاملا خراب را به آبميوه فروشي ها و نمي دانم لواشک سازي ها مي فروشيد!
۵-واسطه گري به جاي توليد: در ميوه فروشي شما محلي براي عرضه کالاي ديگران هستيد، معمولا افزايش قيمت بين ميدان ميوه و تره بار با مغازه شما چند برابراست . اما در نرم افزار شما توليد مي کنيد و دردسر هاي آن را داريد تازه در انتها و پس از کسر انواع ماليات و بيمه هزينه توليد را در بياوريد خيلي هنر کرده ايد!
۶-مديريت نيروي انساني، خير!: شما در شرکت نرم افزاري با نيروي لوس و نازک نارنجي کارشناس سروکار داريد که کافي است يک کم ناراحت شود، هوس کانادا به سرش مي زند، اما در ميوه فروشي يکي دو کارگر از برادران افغاني مي گيريد، مثل ساعت براي شما کار مي کنند و غر که نمي زنند هيچ با همه سختي ها هم مي سازند.
۷-فصلي بودن کار، تعطيل: در توليد و فروش نرم افزار شما وابسته به زمان هستيد، براي مثال دولتي ها معمولا در ماه هاي خاصي خريد بيشتري مي کنند، يا در فروردين و ارديبهشت شما با افت فروش مواجه مي شويد، اما در ميوه فروشي هر فصلي ميوه خودش را دارد و شما آن را مي آوريد، هر ميوه اي هم طرفدار خاص خودش را دارد و شما تقريبا در همه سال فروش خود را يکنواخت خواهيد داشت. شب عيد ها هم که جاي خودش را دارد و شما پوست خلايق را حسابي خواهيد کند.
۸- بازار دائمي: نرم افزاريها مانند يک کارگر ساختماني هستند، بايد ساختماني ساخته شود تا به آنان نياز باشد، وقتي بودجه IT کشور صفر شود که نمي توان پروژه اي تعريف کرد که نرم افزاري روي آن کار کند، چون هنوز از ديدگاه اغلب تصميم گيرندگان ما، نرم افزار يک کار تشريفاتي است. اما ميوه فروشي نياز روز مردم است، همه هر روز خريد خودشان را دارد، وضع مردم بد هم بشود باز هم مهماني مي آيد که شما وادار شويد حتما ميوه خوب بخريد.
۹-درهم است: در نرم افزار شما قاصر هستيد از اينکه به يک مشتري بفهمانيد نرم افزار با نرم افزار متفاوت است. چون با يک چيز انتزاعي طرف است، بين نرم افزاري حسابداري 5 هزارتوماني با حسابداري 10 ميليون توماني فرقي قائل نيست. در حاليکه در ميوه فروشي ، مشتري تفاوت سيب با سيب را در مي يابد و اگر دنبال کيفيت خوب است پولش را هم مي پردازد.
۱۰- شما فقط ميوه را مي فروشيد: در نرم افزار وقتي شما نرم افزاري عرضه مي کنيد، داستان عرضه خدمات پس از فروش شروع مي شود، آموزش کاربران بعضا واقعا تعطيل! تبديل اطلاعات و انتقال آنها از سيستم قديمي به جديد، عرضه سخت افزار، نگراني از کارکردن نرم افزار روي هر نوع سخت افزار آشغالي که مشتري به شما مي دهد و ... اما در ميوه فروشي، شما فقط ميوه را مي فروشيد اينکه هندوانه را چطور مي خورند، گيلاس را چطور؟ اينکه آيا مشتري ظرف مناسبي براي نگهداري ميوه دارد و يا خير نيز به شما ربطي ندارد.
۱۱- يک بار براي هميشه، هرگز: نرم افزار را که مي فروشيد مشتري توقع دارد اين نرم افزار مادام العمر باشد برايش ، به سادگي حاضر نيست قرارداد پشتيباني و ارتقاء نرم افزار ببندد، اما همه مي دانيم که يک ميوه را براي همه سال نمي توان نگه داشت، خورده مي شود بالاخره! بايد ميوه جديدي خريد!
۱۲- باگ: خرابي ميوه نگراني ندارد، روشهاي نگهداري ميوه معلوم است و اگر شما يک کم تجربه پيدا کنيد مي توانيد به سادگي آن را نگهداري کنيد، اما در نرم افزار آنقدر مشکلات متعدد و متفاوت پيش مي آيد که شما گيج مي شويد که اين خطا از کجاست و راه حلش چطور است؟ مناطق بحراني ، آنقدر خطايابي را سخت مي کنند که شما نياز به فاز مجزايي براي آن پيدا مي کنيد و هزينه زيادي براي هر خطا مي پردازيد، تازه تضميني وجود ندارد که همه خطا ها را پيدا کرده باشيد و روز تحويل به مشتري، جلوي چشم وي، آنقدر سيستم خطا مي دهد که شما آب مي شويد و زمين مي رويد.
۱۳-آن که خربزه مي خورد پاي لرزش مي نشيند: شما مسؤول نحوه استفاده مشتري از ميوه نيستيد، مهم نيست برايتان که در عزا بخورند يا در عروسي، مهم نيست که به طرف نمي سازد يا مي سازد. اما در نرم افزار، کافي است از نرم افزار شما سوء استفاده شود، نمي دانم چرا يقه شما را مي گيرند که چرا از طريق نرم افزار شما به ما آسيب وارد شد، چرا هک شد، چرا ....؟
1۴-دوره بازپرداخت سريع: در ميوه فروشي به محض فروش ميوه پولتان را مي گيريد، اما در نرم افزار تازه پروژه را که تحويل داديد و صورتجلسه کرديد، بايد بدويد به دنبال پولتان، آنقدر اين پول دادن دير و تکه تکه مي شود که به نوش داروي پس از مرگ سهراب مي ماند، به شکلي که بعضي وقت ها بي خيال پولتان مي شويد.
1۵- تنوع مشتري: شما در يک شرکت نرم افزاري با طيف خاصي از مشتري سروکار داريد، يا دولتي يا خصوصي يا آموزشي يا ... اما در ميوه فروشي شما قيدي براي مشتري نداريد، زن و مرد، کوچک و بزرگ، دارا و ندار، پير و جوان، شهري و روستايي ،... همه به نوعي مشتري شما هستند، آنهم مشتري دائمي که از همه چيز مي گذرد الا از خوردن!
1۶- کپي رايت: در ميوه فروشي نمي توانيد يک ميوه را بخريد و تکثير کنيد، در نرم افزار مي توانيد، خوب هم مي توانيد. اگر توليد کننده ناراحت هم شد مهم نيست، چون يا قانون کافي نداريم و يا آنقدر اين قضيه پيچيده است که شما بي خيال مي شويد.
برای تصمیم گرفتن کافی نیست!؟
نمي دانم چرا با وجود همه اين استدلال هاي منطقي، ميوه فروش نشدم. آرزو مي کنم حداقل يک نفر اين مطلب را بخواند و به راه راست هدايت شود! دست از مهندسي نرم شدن بردارد و به قول بچه ها يک کار «شرافتمندانه» پيدا کند. اميدوارم...
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۲۰, ۰۱:۰۴ قبل از ظهر
میزان قند موجود در خوراکی ها! ...
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/01.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/02.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/03.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/04.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/05.jpg (http://www.2daylink.com/)
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۲۰, ۰۱:۰۵ قبل از ظهر
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/06.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/07.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/08.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/09.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/11.jpg (http://www.2daylink.com/)
(http://www.2daylink.com/)
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۲۰, ۰۱:۰۵ قبل از ظهر
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/12.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/15.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/16.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/17.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/18.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/19.jpg (http://www.2daylink.com/)
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۲۰, ۰۱:۰۶ قبل از ظهر
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/20.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/21.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/24.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/25.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/27.jpg (http://www.2daylink.com/)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/18/32.jpg (http://www.2daylink.com/) __________________
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۲۵, ۰۳:۳۱ بعد از ظهر
پسری با ارادهای آهنین و شگفت انگیز! (+عکس)
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/60592.jpg
دیتون وقتی 11 ماهه بود بر اثر بیماری و عفونتی که بدنش رو تهدید میکرد ...
دیتون "Dayton" پسر یازده سالهای هست که تصاویر زیر گویای وضعیت جسمی او و همینطور روحیه و اراده ای که او را به زندگی امیدوار کرده است.
دیتون وقتی 11 ماهه بود بر اثر بیماری و عفونتی که بدنش رو تهدید میکرد هر دو تا دست و پاهاش رو از دست داد!
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/limbless_warrior_16.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/limbless_warrior_18.jpg
اما حالا که سالها از این اتفاق گذشته و زندگی براش معنای تازهای پیدا کرده، برای او فقدان اندام معنایی نداره و با نیروی اراده ای که داره سعی داره تا اون چیزهایی که دیگران اونو نقص عضو میدونند، جبران کنه.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/limbless_warrior_01.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/limbless_warrior_03.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/limbless_warrior_08.jpg
پدر مادرش می گویند او همیشه بدنبال چیزهای جدیدی هست که بتونه تجربه کنه و از روحیه ای خستگی ناپذیر برخورداره.
او به ورزشهای مختلفی از جمله: کشتی و اسکیت علاقه داره و بیشتر در حد رقابت با افراد عادی مسابقاتی رو انجام داده که توانسته موفقیتهایی هم کسب کنه
محمد حسینی
۱۳۸۹-۰۳-۲۵, ۰۳:۳۷ بعد از ظهر
صیغه در قم: اینجا همه چیز زیر چادر است
http://www.expatmonkey.com/images/iran/images/portraits/iranportraits14.JPG
خودش را سمیه معرفی می كند. چادرگل دار مشكی اش را كیپ گرفته. میگوید یك نگاه حلال
است و بعد برای چند لحظه چادر را كنار می زند.
زنی است با صورتی گرد، بینی كوچك، چشمانی مشكی، چانه ای كه گود افتاده، لب هایی قرمز اما چروك و صورتی پر از چین. میگوید: «۲۷ سال دارد.» اما به نظر میرسد ۳۵ سالی داشته باشد. او یك زن بیوه است كه دوست دارد صیغه شود.
صیغه نوعی ازدواج در اسلام است كه در آن زن و مرد برای مدت و زمانی خاص و با مهریه مشخص كه خود تعیین میكنند به عقد هم در میآیند یا در اصطلاح بر هم محرم میشوند.
سمیه با گرفتن پول به عنوان مهریه صیغه مردان میشود. «۱۰ هزار تومان برای یك روز، ۵۰ هزار تومان برای یك هفته و یك سكه برای یك ماه.»
اینجا قم است و سمیه در زیر یكی از رواقهای حرم حضرت معصومه نشسته است.
چندی پیش مصطفی پورمحمدی وزیركشور ایران در همایش حجاب در قم اعلام كرده بود كه باید صیغه
دركشور با جدیت گسترش یابد. او گفته بود باید فكری به حال شهوت پسران ۱۵ ساله كرد و راه حلش این بود كه روحانیان و مسئولان حوزه، كاری بكنند.
آدرسی كه وزیر كشور برای حل مشكل صیغه می دهد، اشتباه نیست؛ در قم بیشتر افراد، از عكاس های دور حرم گرفته كه عكس شما را با گل دسته می گیرند تا مغازه دار و حتی عابران پیاده همگی برای صیغه یك نظر مشترك دارند: «بروید پیش شیخ ها.»
شیخ ها همان روحانیان و طلبه هایی هستند كه عبا و عمامه می پوشند.
حمید كه در نزدیكی حرم و در قلب شهر مغازه دارد میگوید: «روزی ۲۰، ۳۰ نفری آدرس صیغه میگیرند. از پسرهای جوان ۱۶، ۱۷ ساله گرفته تا مردهای۴۰، ۵۰ ساله.»
او میگوید: «ما هم آدرس شیخ ها را میدهیم. هرچی باشد آن ها در امور شرعی وارد هستند و زنهایی را میشناسند كه دوست دارند صیغه شوند.»
قم به خاطر جای گرفتن حوزه های علمیه و مدرسه های دینی مختلف مثل فیضیه و حضور مراجع تقلید، مهم ترین شهر مذهبی ایران است و بیشترین تعداد روحانیون و طلبه ها در آن زندگی میكنند. با راه رفتن در خیابان های شهر می توان حضور ملموس آن ها را حس كرد.
روحانیانی با آلبوم عكس زنان
محمود یك طلبه جوان است كه ۸ سالی است در حوزه علمیه درس می خواند و درحجره زندگی می كند. او می گوید: «بعضی ازشب ها هست كه بچه ها در مورد صیغه با هم حرف میزنند و شوخی میكنند.»
او میگوید: «طلبه ها شماره تلفن روحانیانی را دارند كه زن های صیغهای را میشناسند و آلبومهایی را دارند كه عكس این زن ها در آنهاست. این روحانیان با گرفتن روزی ۱۰، ۱۵ هزار تومان افراد را صیغه میكنند و صیغه نامه میدهند.»
محمود ادامه میدهد: «تا حالا كسی را صیغه نكرده ام اما دوستی دارم كه سالی دو، سه نفر را صیغه میكند تا هم نیاز ***یش برطرف شود، هم صوابی برده باشد و هم كمك خرجی به یك زن بیپناه كرده باشد.»
البته روحانیان و طلبه هایی هم هستند كه وقتی به آن ها برای صیغه مراجعه میكنید اظهار بی اطلاعی میكنند. بعضی از آن ها هم میگویند: «این ها واقعیت ندارد. اگر دیدید به ما هم آدرس بدهید.»
به جز روحانیان، راه های دیگری هم در قم وجود دارد تا بتوان به زن هاییكه دوست دارند با گرفتن پول زن موقت افراد بشوند رسید.
حرم و اطراف آن یكی از مهمترین مكان ها برای یافتن این زنهاست. البته به قول یكی از نگهبانان حرم باید «این كاره باشی» تا آن ها را در بین زائران تشخیص دهی.
این نگهبان میگوید: «معمولا ساعت های پنج تا هفت بعدازظهر میآیند و زیر رواق ها و گوشه حیاط مینشینند.
شب های پنجشنبه هم تعداد آن ها زیاد میشود.»
در نزدیكی ورودی۲۱ حرم، زنی روی زمین نشسته و مردی دو زانو رو به روی اوست. زن تسبیح میاندازد و با مرد صحبت میكند. مرد از بین دفتر كوچكی كه در دست دارد عكس سه در چهار و رنگی پسری را به او نشان میدهد.
چند لحظه بعد مرد پشت عكس شماره ای مینویسد و آن را هم به زن می دهد و از كنار او بلند میشود. دانه های تسبیح همچنان در دست زن پایین و بالا میشوند.
اكبر مردی كه دركنار زن نشسته بود، میگوید: «به دنبال زنی برای صیغه میگردم. یك سالی است كه زنم را طلاق داده ام. پسر ۱۲ ساله دارم و امكان ازدواج هم ندارم.»
او میگوید: «خانم گفت خودش مریض است و نمی تواند كاری برای من بكند اما زن هایی را میشناسد كه دوست داند صیغه بشوند. عكس و شماره من را گرفت تا به آنها بدهد.»
خانمی كه اكبر با او حرف زد به نظرمیرسد حدود ۵۰ سال داشته باشد. رنگ صورتش زرد است و چشمهایی خمار دارد و بخش از دندان هایش ریخته است.
به جز حرم یكی دیگر از محل های تجمع زنانی كه دوست داند صیغه شوند، قبرستان شیخان است.
قبرستانی كه در بین قمی ها به صیغه مشهور است.
شیخان قبرستانی كوچك شاید به اندازه یك زمین بسكتبال است كه دور تا دور آن عكس شهدا جای گرفته و در وسط آن بسیاری از روحانیان سرشناس دفن شده اند.
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2006/04/190155_orig.jpg
در این قبرستان سه آرامگاه هم وجود دارد كه یكی از آن ها متعلق به میرزاده قمی از روحانیون مشهور است
دور آرامگاه میرزاده قمی جمع میشوند. اگر روزهای وسط هفته یا پنجشنبه ها بروید حضور آن ها را خوب حس میكنید؛ زن های چهل، پنجاه ساله به بالایی كه دوست دارند صیغه بشوند.» این ها را علی میگوید كه عبای قهوه ای و عمامه ای سفید به سردارد.
او میگوید: «این زن ها را بیشتر مردها و روحانیانی كه سن و سالی از آن ها گذشته است و یا همسرانشان به سفر رفته اند صیغه میكنند.»
اما به جز حرم و شیخان برای پیدا كردن زن صیغه ای در قم راه دیگری هم وجود دارد. در شهر موسسه هایی هستند كه میتوانند به شما برای ازدواج موقت و دائم كمك كنند.
موسسه هایی مثل بنیاد ازدواج فاطمه زهرا در چهار راه سجادیه. روی ورودی این موسسه نوشته شده: «بنیاد ازدواج و خدمات فرهنگی فاطمه زهرا. ارائه مشاوره خانواده وازدواج. انجام تحقیقات علمی و تبلیغاتی. همسریابی. ازدواج افراد مجرد. آموزش و كتابخانه . مراجعه برای عموم برادران و خواهران.»
در قم جز این موسسه ها كه میتوانند مراجعان را برای پیدا كردن همسری موقت كمك كنند، موسسه ها و دفترهایی هم هستند كه میتوانند به سوالات شرعی در زمینه های مختلف از جمله صیغه هم پاسخ دهند.
چند تا از این دفترها درحرم حضرت معصومه جای گرفته است؛ از جمله دفتری كه در زیر یكی از رواق ها است و در ورودی آن نوشته شده دفترپاسخ به سوالات شرعی.
روحانی ای كه در یكی از این دفترها نشسته و با تلفن برای مردم استخاره می گیرد، می گوید: «صیغه، جوان ها را از گناه دورمی كند و صواب دارد. جوان ها باید به جای اینكه دوست دختر كه حرام است پیدا كنند صیغه كنند تا به گناه نیفتند. نماز را هیچوقت ترك نكنند و در مجالس مذهبی شركت كنند. با دوستانشان درمورد مسائل ***ی حرف نزنند تا بتوانند نیازهای ***ی خود را كنترل كنند.»
البته این روحانی كه ریش های بلند ولی تنكی دارد یك راهنمایی هم می كند: «بهتر است جوان ها بروند پیش مادرخود گریه كنند تا برای آن ها زن بگیرند، چون به خیلی از زن هایی كه صیغه می شوند نمی شود توجه كرد اینها پیش مردهای مختلفی میخوابند و مریضی دارند. این ها اییدز (ایدز را اییدز تلفظ می كند) دارند.»
البته به جز این دفترها، در شهر قم كتاب های بسیاری هم مثل كتاب «احكام ازدواج موقت و دائم» چاپ شده است كه در آن ها مراجع به سوالات شرعی افراد از جمله سوالاتی در مورد صیغه جواب داده اند. سوالاتی مثل: «آیا ازدواج موقت با دختران اروپایی بدون اجازه پدر آن ها جایز است؟» «آیا فواحش را می توان صیغه كرد؟»
شهری مثل شهرهای دیگر
” قم هم مثل شهرهای دیگر شده، فقط همه چیز زیر چادر است. “
یك بسیجی، از اهالی منطقه صفائیه قم: هیچ آماری از میزان صیغه در شهر قم وجود ندارد اما آمارهایی كه برخی از مركزهای ازدواج از میزان صیغه در قم ارائه میدهند و همچنین شمار مراكزی كه افراد برای ازدواج موقت به آن ها مراجعه میكنند، نشان از گستردگی صیغه در شهر دارد.
مسئول یكی مسافرخانه ها در نزدیكی حرم میگوید: «فقط روزی دو، سه مورد و ماهی چهل، پنجاه مورد به مسافرخانه من مراجعه میكنند و ما هم طبق قانون به آن هایی كه صیغه نامه دارند پذیرش میدهیم.»
او میگوید: «البته برخی از این افراد مشكلاتی را هم درست میكنند. بعضی وقت ها با هم دعوا میكنند و صدای دعوای آن ها بالا میرود و بعضی وقت ها هم سر و صداهای عجیب در میآورند.»
اما در قم بسیاری از افراد از جمله جوان های عادی ترجیح میدهند به جای صیغه، روابط آزاد یا به گفته خود «بازار آزاد» را تجربه كنند.
سیاوش كه موهای خود را مدل «دیوید بكام» زده و لباسی قرمز به تن كرده میگوید: «سه تا دوست دختر دارم كه با یكی از آن ها هم رابطه ***ی دارم. چرا باید بروم یك زن مطلقه یا بیوه را صیغه كنم. مگر می توانم با یك زن ۳۰ ساله پارك یا سینما بروم.»
او می گوید: «قم هم مثل همه جا نقاطی دارد كه خیلی از دخترها و زن هایی كه دوست دارند خود فروشی كنند آن جا جمع می شوند و دیگر نیازی به صیغه نیست.» یكی از مشهورترین این نقاط درقم، زیر پلی درنزدیكی میدان جانبازان در خیابان صفاییه و خیابان ساحلی است.
پسری بسیجی كه اهل همین منطقه است میگوید: «نمی دانم چرا با این زن ها برخوردی نمی شود. قبلا بسیج همه این ها را میگرفت اما چند وقتی است برخوردها كم شده است.»
او می گوید: «قبلا روزی چند نفر از آن ها را میگرفتیم. اینجا شهر مذهبی است و نباید این وضعیت را داشته باشد. باور كنید خیلی از این ها اهل قم نیستند. فقط قم، بازاری برای كار آن ها شده است.»
او میگوید: «قم هم مثل شهرهای دیگر شده، فقط همه چیز زیر چادر است.»
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۳۰, ۱۰:۴۷ بعد از ظهر
http://imgboot.com/images/ArashHektor/letter.jpg
نامه پسر 8 ساله به g.f خودش
iman_GH_585
۱۳۸۹-۰۳-۳۰, ۱۱:۱۰ بعد از ظهر
:تشویق:
Hessam_Vardak
۱۳۸۹-۰۳-۳۱, ۱۲:۲۶ قبل از ظهر
:تشویق:
دوست عزیز، ضمن خوش آمد گویی به شما
لطفاٌ از زدن پستهای بی مورد خودداری کنید.
ممنون از توجهتون.
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۳-۳۱, ۰۵:۰۳ بعد از ظهر
چند صورت میبینید؟؟؟
http://www.jokefarsi.com/tavil/faces.jpg
تعداد صورت ها
٠ - ٥
کودن
٦ - ٧
کم هوش
٨ - ٩
طبیعی
١٠ - ١١
هوشیار
١٢ - ١٣
نابغه
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۰۳, ۱۲:۱۰ قبل از ظهر
مرد ۸۰ ساله ترکیه ای با ۱۴ سانتی متر بینی، صاحب درازترین بینی جهان است! این مرد اهل استان اردو در ترکیه محمت گل نام دارد و همسایگان او را با نام دده پینوکیو خطاب می کنند.دده پینوکیو شکایت خاصی از بینی درازش ندارد و اقوامش هم می گویند به این مرد بینی دراز عادت کرده اند.
http://www.guinness.ir/wp-content/uploads/2010/04/427burun.jpg درازترین بینی جهان
وی که تا کنون در مسابقات درازی بینی شرکت نکرده است گفته است: “افرادی که در این مسابقات برنده شده اندبینی شان بین ۸ تا ۹ سانتی متر طول دارد. اگر من شرکت می کردم قطعا برنده این مسابقات می شدم چرا که تاکنون درازتر از بینی خودم ندیده ام
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۴-۰۳, ۰۱:۰۲ قبل از ظهر
کنون رزم "ویروس" و رستم شنو
.
دگرها شنیدستی این هم شنو
.
که اسفندیارش یکی "دیسک" داد
.
بگفتا به رستم که ای نیکزاد
.
در این "دیسک" باشد یکی فایل ناب
.
که بگرفتم از "سایت" افراسیاب
.
چنین گفت رستم به اسفندیار
.
که من گشنمه نون سنگک بیار
.
جوابش چنین داد خندان طرف
.
که من نون سنگک ندارم به کف
.
برو حال میکن بدین "دیسک" هان!
.
که هم نون و هم آب باشد در آن
.
تهمتن روان شد سوی خانه اش
.
شتابان به دیدار رایانه اش
.
چو آمد به نزد "مینی تاور"ش
.
بزد ضربه بر دکمه "پاور"ش
.
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت
.
مر آن "دیسک" را در "درایو"ش گذاشت
.
نکرد هیچ صبر و نکرد هیچ لفت
.
یکی "لیست" از "روت دیسک"ش گرفت
.
در آن "دیسک" دیدش یکی فایل بود
.
بزد "اینتر" آنجا و اجرا نمود
.
کز آن یک "دمو" شد پس از آن عیان
.
ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان
.
به ناگه چنان سیستمش کرد "هنگ"ه
.
که رستم درآن ماند مبهوت و منگ
.
چو رستم دگرباره "ریست" نمود
.
همی کرد "هنگ" و همان شد که بود
.
تهمتن کلافه شد و داد زد
.
ز بخت بد خویش فریاد زد
.
چو تهمینه فریاد رستم شنود
.
بیامد که لیسانس رایانه بود
.
بدو گفت رستم همی مشکلش
.
وز آن "دیسک" و برنامه خوشگلش
.
چو رستم بدو داد قچی و ریش
.
یکی "دیسک بوتیبل" آورد پیش
.
یکی "تولکیت" اندر آن "دیسک" بود
.
برآورد آنرا و اجرا نمود
.
همی گشت "تولکیت"،"هارد" اندرش
.
چو کودک که گردد پی مادرش
.
به ناگه یکی رمز "ویروس" یافت
.
پی حذف امضای ایشان شتافت
.
چو "ویروس" را نیک بشناختش
.
مر از "بوت سکتور" برانداختش
.
یکی ضربه زد بر سرش "تولکیت"ه
.
که هر "بایت" آن گشت هشتاد "بیت"ه
.
به خاک اندر افکند "ویروس" را
.
تهمتن به رایانه زد بوس را
.
چنین گفت تهمینه با شوهرش
.
که این بار بگذشت از پل خرش
.
دگر باره اما خریت مکن
.
ز رایانه اصلاٌ تو صحبت مکن
.
قسم خورد رستم به پرودگار
.
نگیرد دگر "دیسک" از اسفندیار
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۴-۰۳, ۰۱:۰۴ قبل از ظهر
http://i24.tinypic.com/2a7cvh5.jpg
مصطفی خانی
۱۳۸۹-۰۴-۰۶, ۰۹:۳۲ بعد از ظهر
آهنگ جدید و بسیارزیبای رضا عنایتی ( بازیکن سابق استقلال) به نام عشق من
موزیک : سعید طرزی / تنظیم : مسعود مفیدی/پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید
http://www.footballiran.ir/Images/News/larg_Pic/26-5-1388%5CIMAGE633861949756718750.jpg
DOWNLOAD (http://www.dl-music2music.co.cc/song/4.89/Reza%20Enayati%20-%20Eshghe%20Man/Reza%20Enayati%20-%20Eshghe%20Man.ogg)
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۴-۰۷, ۰۱:۴۹ بعد از ظهر
تــــــــــــــوهم این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم می*خورد که واقعیه :
دوستم تعریف می*کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
این*طوری تعریف می*کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.
وسط جنگل، داره شب میشه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه می*بینم، نه از موتور ماشین سر در می*ارم!
راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.
با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی*صدا بغل دستم وایساد. من هم بی*معطلی پریدم توش.
این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!
خیلی ترسیدم. داشتم به خودم می*اومدم که ماشین یهو همون طور بی*صدا راه افتاد.
هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه!
تمام تنم یخ کرده بود. نمی*تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می*رفت طرف دره.
تو لحظه*های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.
تو لحظه*های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده.
نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می*رفت، یه دست می*اومد و فرمون رو می*پیچوند.
از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون.
این قدر تند می*دویدم که هوا کم آورده بودم.
دویدم به سمت آبادی که نور ازش می*اومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم.
وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو،
یکیشون داد زد: ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم سوار ماشین ما شده بود.
Lifter
۱۳۸۹-۰۴-۰۸, ۰۱:۴۲ قبل از ظهر
واقعا داستان جالبی بود ما تو این دل شب از ترس مردیم
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۱۶, ۰۲:۰۵ بعد از ظهر
"ازدواج مرد چینی با خودش"لیو مرد 39 ساله چینی در اقدامی عجیب با خودش ازدواج کرد. در این مراسم سنتی که در حضور بیش از 100 مهمان برگزار شد لیو با عکسی که از خودش و در لباس زنانه گرفته شده بود ازدواج کرد.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۱۶, ۰۲:۲۳ بعد از ظهر
یک مرد آلمانی با گربه خود ازدواج کرد.
http://www.persianv.com/khabar/14058_710.jpg
به گزارش خبرآنلاین، اووه میتزشرلیش از شدت عشق و تعلق خاطر به این حیوان تصمیم گرفت با او ازدواج کند. او از 10 سال قبل این گربه را در خانه اش که در نزدیکی شهر درسدن آلمان قرار دارد، نگهداری می کند.
این مرد 39 ساله که به عنوان راننده در یکی از شرکت های پستی مشغول به کار است، درباره ازدواجش با گربه 15 ساله خود گفت: این امر به نظر می رسد نوعی دیوانگی است، اما من می خواهم با گربه ام ازدواج کنم.
به گفته مرد آلمانی این حیوان به خاطر ابتلا به بیماری آسم به زودی می میرد.
از آنجایی که اداره ثبت احوال چنین ازدواج هایی را ثبت نمی کند، مرد آلمانی از کریستین ماریا لوری، بازیگر آلمانی خواست در مقابل دریافت 300 یورو وجه نقد نقش عاقد را بازی کند. البته برادر دوقلوی مرد آلمانی نیز در این مراسم نقش شاهد را ایفا کرد. مردآلمانی تا قبل از این ازدواج نکرده بود.
کریستین ماریا لوری درباره این ازدواج منحصر به فرد گفت: در ابتدا فکر می کردم این موضوع مزاح و شوخی است، اما بعداً مشخص شد که این امر آرزویی است که مرد آلمانی می خواهد آن را تحقق ببخشد.
گربه در زمان برگزاری مراسم عقد، چندین بار با صدای بلندی میومیو کرد که این امر از سوی میهمانان نشانه بله گفتن و قبول ازدواج از سوی این حیوان تلقی شد.
samim
۱۳۸۹-۰۴-۱۶, ۰۳:۴۴ بعد از ظهر
یک مرد آلمانی با گربه خود ازدواج کرد.
http://www.persianv.com/khabar/14058_710.jpg
به گزارش خبرآنلاین، اووه میتزشرلیش از شدت عشق و تعلق خاطر به این حیوان تصمیم گرفت با او ازدواج کند. او از 10 سال قبل این گربه را در خانه اش که در نزدیکی شهر درسدن آلمان قرار دارد، نگهداری می کند.
این مرد 39 ساله که به عنوان راننده در یکی از شرکت های پستی مشغول به کار است، درباره ازدواجش با گربه 15 ساله خود گفت: این امر به نظر می رسد نوعی دیوانگی است، اما من می خواهم با گربه ام ازدواج کنم.
به گفته مرد آلمانی این حیوان به خاطر ابتلا به بیماری آسم به زودی می میرد.
از آنجایی که اداره ثبت احوال چنین ازدواج هایی را ثبت نمی کند، مرد آلمانی از کریستین ماریا لوری، بازیگر آلمانی خواست در مقابل دریافت 300 یورو وجه نقد نقش عاقد را بازی کند. البته برادر دوقلوی مرد آلمانی نیز در این مراسم نقش شاهد را ایفا کرد. مردآلمانی تا قبل از این ازدواج نکرده بود.
کریستین ماریا لوری درباره این ازدواج منحصر به فرد گفت: در ابتدا فکر می کردم این موضوع مزاح و شوخی است، اما بعداً مشخص شد که این امر آرزویی است که مرد آلمانی می خواهد آن را تحقق ببخشد.
گربه در زمان برگزاری مراسم عقد، چندین بار با صدای بلندی میومیو کرد که این امر از سوی میهمانان نشانه بله گفتن و قبول ازدواج از سوی این حیوان تلقی شد.
مطالبی که در مورد ازدواج هستند خیلی جالب هستند ..
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۴-۱۶, ۰۴:۳۸ بعد از ظهر
این رو چند روز پیش تو یه وبلاگی دیدم گفتم اینجا بزارمش ... اگه تکراریه شرمنده
40 عمل که دختران از انجام آنها عاجزند
۱- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
۲- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری
۳- ۲۴ ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن
۴- بلند کردن چیزی
۵- پرتاب کردن
۶- پارک کردن
۷- خواندن نقشه
۸- دزدی کردن از بانک
۹- آرام و ساکت جایی نشستن
۱۰- بیلیارد بازی کردن
۱۱- پول شام رو حساب کردن
۱۲- مشاجره کردن بدون داد کشیدن
۱۳- مواخذه شدن بدون اینکه گریه کنن
۱۴- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی
۱۵- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه
۱۶- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن
۱۷- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن
۱۹- تماشای یک فیلم جنگی
۲۰- انتخاب سریع یک فیلم
۲۱- ایستاده جیش کردن
۲۲- ندیدن فیلم هندی
۲۳- غیبت نکردن
۲۴- فحش ناموسی دادن
۲۵- نرقصیدن موقع شنیدن یک آهنگ شاد
۲۶- آرایش نکردن
۲۷- لاک نزدن
۲۸- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن
۲۹- سیگار برگ و یا چپق کشیدن
۳۰- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده
۳۱- گریه کردن بدون آبریزش بینی
۳۲- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون
۳۳- تماشای اخبار و خوندن روزنامه
۳۴- نق نزدن
۳۵- لگد زدن
۳۶- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن
۳۷- اخ تف کردن
۳۹- اولین خواستگار رو قبول نکردن .
۴۰- موارد بالا رو قبول کردن
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۴-۱۶, ۰۵:۴۹ بعد از ظهر
این خارجی مارجیا هم دل خوشی دارنا :لبخند:
زدن به سیم آخر .....
یکی با خودش ازدواج میکنه :پوزخند:
اون یکی با گربه!!!!!
خدایا آخر و عاقبت ماها رو به خیر کن........فردا نریم با سگ و شغال ازدواج کنیم :خنده:
Lifter
۱۳۸۹-۰۴-۱۹, ۰۵:۰۲ بعد از ظهر
ازدواج یعنی چی ادم اگه رفیق داشته باشه دیگه ازدواج نمی کنه البته پسر
R.K
۱۳۸۹-۰۴-۲۰, ۱۲:۲۶ قبل از ظهر
خدا رحم كنه مگه ..... نيست:متفکر:
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۲:۳۵ بعد از ظهر
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ...............
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود
کرده بود و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم
خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد. به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم.
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم و
زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان
لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل
نغمه ای شیرین به ازای هر آه
و اجابتی نزدیک برای هر دعا
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۲:۳۸ بعد از ظهر
متن سنگ قبر پروین اعتصامی
آنکه خاک سیه اش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گرچه تلخی از ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
متن سنگ قبر فروغ فرخزاد
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
واز نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من م
ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه
که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم
متن سنگ قبر کوروش کبیر
ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی
میدانم خواهی آمد
من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر
متن سنگ قبر فریدون مشیری
سفر تن را تا خاک تماشا کردی
سفر جان را از خاک به افلاک ببین
گر مرا می جویی
سبزه ها را دریاب با درختان بنشین
متن سنگ قبر فردین
بر تربت پاکت بنشینم غمناک
کوهی زهنر خفته بینم در خاک
از روح بزرگ هنریت فردین
شاید مددی به ما رسد از افلاک
متن سنگ قبر بابک بیات
سکوت سرشار از ناگفته هاست
متن سنگ قبر خسرو شکیبایی
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق پیدا شدوآتش به همه عالم زد
متن سنگ قبر حافظ
بر سر تربت ما چون گذری همتی خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
متن سنگ قبر شاپور
قلبم پر جمعیت ترین شهر دنیاست......
متن سنگ قبر سهراب سپهری
به سراغ من اگر می آیید
نرم وآهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
متن سنگ قبر منوچهر نوذری
زحق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانی
چه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانی
متن سنگ قبر وینستون چرچیل
من برای ملاقات با خالقم آماده ام
اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست
متن سنگ قبر اسکندر مقدونی
اکنون گور او را بس است
آنکه جهان اورا کافی نبود
متن سنگ قبر نیوتن
ظبیعت وقوانین طبیعت در تاریکی نهان بود
خدا گفت بگذار تا نیوتن بیاید.....
وهمه روشن شد
متن سنگ قبر لودولف کولن(ریاضی دان)
3.14156235358979323 8462633862279088
متن سنگ قبر فرانک سیناترا(بازیگر و خواننده)
بهترین ها هنوز در راهند....
انسانهای بزرگ واقعا" بزرگند
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۲:۳۹ بعد از ظهر
آیا میدانستید که بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است ؟
آیا میدانستید که شیرینی تنها مزه ای است که جنین در رحم مادر هم می فهمد ؟
آیا میدانستید که زنبور عسل ۵ چشم دارد که ۲ تا اصلی در بغل سر و ۳ تا بر روی سر اون قرار داره ؟
آیا میدانستید که بیست درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد ؟
آیا میدانستید که مورچه در مایکروویو زنده میماند ؟
آیا میدانستید که خوردن ۱ سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی میشود ؟
آیا میدانستید که کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟
آیا میدانستید که در هر ثانیه ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه TV برخورد میکند تا تصویر را ایجاد کند ؟
آیا میدانستید که تعداد چینیهای که انگلیسی بلدند، از آمریکاییهای که انگلیسی بلدند، بیشتر است ؟
آیا میدانستید که گرمترین نقطه جهان نقطه ای بنام گندم بریان در کویر لوت ایران با ۷۵ درجه گرما می باشد ؟
آیا میدانستید که استرس تا ۵ برابر سیستم ایمنی بدن را پایین میآورد ؟
آیا میدانستید که حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است ؟
آیا میدانستید که دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد ؟
آیا میدانستید که پروانه ها، چشم های مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به هیجده هزار می رسد ؟
آیا میدانستید که در برج ایفل دو میلیون و نیم پیچ به کار رفته است ؟
آیا میدانستید که طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟
آیا میدانستید که زیباترین مجسمه تاریخ ایران مجسمه برنزی نادر شاه افشار است ؟
آیا میدانستید که حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟
آیا میدانستید که کشور ایران هفدهمین کشور وسیع دنیاست ؟
آیا میدانستید که مرد در قیاس با زن مىتواند حروف ریزترى را بخوانند ولی شنوایى زن بهتر از مرد است ؟
آیا میدانستید که مروارید در سرکه حل می شود ؟
آیا میدانستید که یک پنجم اکسیژنی که مصرف می کنیم توسط مغز مصرف می شود ؟
آیا میدانستید که انسانی با عمر متوسط بیش از ۱۶۳ میلیون لیتر هوا استنشاق می کند ؟
آیا میدانستید که تعداد دهانه های آتشفشان سطح مریخ چهار برابر ماه است ؟
آیا میدانستید که بیش از ۱۵ هزار نوع برنج وجود دارد ؟
آیا میدانستید که پر مصرف ترین دارو در جهان قرص آرام بخش "والیوم" است ؟
آیا میدانستید که سی برابر مردمی که امروزه بر سطح زمین زندگی می کنند، در زیر خاک مدفون شده اند ؟
آیا میدانستید که در یك سانتی متر از پوست شما 12 متر عصب و 4 متر رگ و مویرگ وجود دارد ؟
آیا میدانستید که رشد كودك در بهار بیشتر است ؟
آیا میدانستید که برای اخم کردن باید 43 ماهیچه را به کار گیرید ولی برای لبخند زدن تنها حدود 17 ماهیچه به کار می افتد ؟
آیا میدانستید که هر دو هزار اخم، یک چروک بر روی صورت ایجاد می کند ؟
آیا میدانستید که در هر سال، یک انسان در حدود 6 میلیون و دویست و پنج هزار بار پلک می زند ؟
آیا میدانستید که یک انسان عادی روزانه یک لیتر بزاق دهان ترشح می کند که میزان آن در طول کل عمر او به 10 هزار گالن خواهد رسید ؟
آیا میدانستید که قلب یک انسان معمولی در بازه عمر او در حدود 3 هزار میلیون بار می تپد و 48 میلیون گالن خون را به رگ ها پمپاژ می نماید ؟
آیا میدانستید که اسبها در مقابل گاز اشك آور مصوناند ؟
آیا میدانستید که مساحت دریاچه ارومیه 6 هزار كیلومتر مربع و عمیقترین جای آن 14 متر است ؟
آیا میدانستید که نعناع سكسكه و تنگی نفس را شفا میدهد ؟
آیا میدانستید که در یک بوسه یک دقیقه ای 26 کالری سوخته می شود ؟
آیا میدانستید که افراد باهوش داراى روى و مس بیشترى در موهایشان هستند ؟
آیا میدانستید که جوانترین پدر و مادر جهان یک زوج ۸ و ۹ ساله بودند ؟
آیا میدانستید که نخستین رمانى که توسط ماشین تایپ نوشته شد، تام سایر بود ؟
آیا میدانستید که ایرانی ها روزانه بطور متوسط حتی نصف استکان هم شیر نـمیخورند ؟
آیا میدانستید که بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب میباشد ؟
آیا میدانستید که ایرانیان در آمریکا فرهیخته ترین افراد جامعه آمریکا هستند ؟
آیا میدانستید که مورچه ها هم شمردن بلدند و قدم هایشان را برای مسیر یابی میشمارند ؟
آیا میدانستید که مصرف زغال اخته از تنگی عروق خون جلوگیری میکند ؟
آیا میدانستید که در امریکا پول از کاغذ درست نشده بلکه از کتان ساخته شده است ؟
آیا میدانستید که والت دیسنی از موش می ترسید ؟
آیا میدانستید که عمر سنجاقكها تنها 24 ساعت می باشد ؟
آیا میدانستید که سردترین نقطه بدن کف پا و با دمای 3 درجه سانتیگراد است ؟
آیا میدانستید که جنین انسان میتواند بعد از هفته هفدهم خواب ببیند ؟
آیا میدانستید که قدرت بینایی جغد 82 برابر قدرت بینایی انسان است ؟
آیا میدانستید که اگر انسان 15 درصد آب بدن خود را از دست بدهد ممکن است بمیرد ؟
آیا میدانستید که شانس شبیه بودن دو اثر انگشت، یک به 64 میلیارد است ؟
آیا میدانستید که تنها حیوانی که نمیتواند شنا کند، شتر است ؟
آیا میدانستید که شیشه در ظاهر جامد به نظر میرسد ولی در واقع مایعی است که بسیار کند حرکت میکند ؟
آیا میدانستید که هر عنکبوت تار مخصوص به خود را دارد و تارهای آنها هرگز شبیه به هم نیستند ؟
آیا میدانستید که مار ناشنواست و به وسیله ارتعاشات دریافتی از زمین میتواند محیط اطراف خود را درک کند ؟
آیا میدانستید که نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است ؟
آیا میدانستید که چرا با وجود شور بودن اشک چشم، چشم ما هنگام گریه کردن نمیسوزد ؟
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۲:۴۲ بعد از ظهر
مرسی...واقعا جال بود :گل رز:
خصوصا متنی که برای اسکندر نوشته بودن :لبخند:
masut
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۵:۵۰ بعد از ظهر
یک مغازه شوهر فروشی در نیو یورک باز شده که خانمها میتوانند به آنجا رفته و برای خود شوهری تهیه کنند
در تابلوی راهنمای مقابل درب ورودی از جمله مطالب ذیل نوشته شده
____________ _________ _________ ______
شما در طول عمرتان فقط یکبار میتوانید از این محل دیدن کنید
اینجا شش طبقه است و ارزش محصولات هر طبقه بالایی بیشتر از طبقه پائینی است
شما میتوانید فقط یک محصول از یکی از طبقات انتخاب کنید و یا به طبقه بالایی بروید
شما نمیتوانید به طبقات پایینی برگردید ولی میتوانید از هر طبقه که خواستید از فروشگاه خارج شوید
____________ _________ _________ ______
خانمی را که تازه وارد فرشگاه شده در نظر گرفته و با او همراه میشویم .
او به طبقه اول میرود
که در تابلو ورودی آنجا نوشته:این مردن دارای شغل ثابت هستند.
.مردان بنظرش جالب میایند ولی تصمیم میگیرد
طبقه بالا را هم ببیند
اینجا نوشته این مردان دارای شغل ثابت هستند و بچهها را دوست دارند
با خودش میگه خیلی خوبه ولی من بیشتر میخوام و به
طبقه سوم میره
اینجا نوشته شده این مردان شغل ثابت دارند و بچهها را دوست دارند و بسیار خوش قیافه هستند
نگاهی به مردان میندازه میگه وای خدای من ولی احساس میکنه که باید بره
طبقه چهارم که آنجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند بسیار خوش تیپ و قیافه هستند عاشق بچهها هستند و به کار های خانه علاقمندند خانم اینجا رو هم میبینه و میگه واااای خدای من کمک کن
دیگه نمیتونم خودمو نگهدارم ولی ناخود آگاه میره
طبقه پنجم که اینجا نوشته:
این مردان شغل ثابت دارند عاشق بچهها هستند فوق آلعاده خوش بر و رو هستند شدیدا به کارهای خانه علاقمندند و مردانی رمانتیک میباشند
دیگه آنچنان وسوسه شده که نمیتونه صرف نظر کنه ولی باز ناخود آگاه میره
طبقه ششم که اینجا روی یک تابلوی دیجیتال نوشته
شما بازدید کننده شماره ۳۱۴۵۶۰۱۲از این طبقه هستید اینجا هیچ مردی وجود ندارد این طبقه فقط برای این است که ثابت کنیم که
زنها را بهیچ وجه نمیتوان راضی نمود از بازدیدتان از فروشگاه شوهر سپاسگزاریم:تشویق::تشویق::تشویق::تشویق::خنده::خنده::خنده::خنده::خنده::خنده:
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۴-۲۱, ۰۹:۰۰ بعد از ظهر
دستت درد نکنه ، قشنگ بود ، اما جاش اینجا بود >>> http://forum.bodybuilder.ir/showthread.php?862-مطالب-خنده-دار-،-جالب-و-عجیب
نیازی به ایجاد موضوع جدید نبود
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۴, ۱۲:۵۱ قبل از ظهر
http://www.roozpic.com/wp-content/uploads/2010/04/roozpic.com-angosht-300x256.gif (http://www.roozpic.com/wp-content/uploads/2010/04/roozpic.com-angosht.gif)
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۴, ۱۲:۵۳ قبل از ظهر
تزئین جالب ماشین عروس در تهرانhttp://www.roozpic.com/wp-content/uploads/2010/04/aroos-204x300.jpg (http://www.roozpic.com/wp-content/uploads/2010/04/aroos.jpg)
pouyas
۱۳۸۹-۰۴-۲۴, ۰۹:۳۲ بعد از ظهر
دوستان به + وسط تصویر نگاه کنید (خیره شوید ) و سرتان را عقب جلو ببرید : :شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان:
http://www.irupload.ir/images/rp4ab32vp1swunbjy402.gif
pouyas
۱۳۸۹-۰۴-۲۴, ۰۹:۳۸ بعد از ظهر
حالا به تصویر نگاه کنید ........................
http://www.irupload.ir/images/tu3kkbae20f0u4dlx.gif
توجه این تصویر ثابت است و این نشانه خطای دید انسانهاست . ............. http://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gifhttp://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gifhttp://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gifhttp://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gifhttp://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gifhttp://forum.bodybuilder.images/smilies/19.gif
pouyas
۱۳۸۹-۰۴-۲۴, ۰۹:۵۰ بعد از ظهر
و اما اگه میتونی 1 دقیقه به این عکس خیره شو { تصویری برای کور کردن و اذیت کردن چشمان شما } :شیطان::شیطان::شیطان::شیطان: :شیطان::شیطان: :شیطان:
بچه های سایت یک بار 1 دقیقه نگاه نکنن ها..... چشمتون ضعیف میشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! http://www.irupload.ir/images/scspvlft32mz77khxaio.jpg
<--Writing By Pouyas hacker Oranoos
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۶, ۰۱:۲۸ بعد از ظهر
مردها مثل « مخلوط كن » هستند
در هر خانه يكي از آنها هست ولي نميدانيد به چه درد ميخورد
مردها مثل « آگهي بازرگاني » هستند
حتي يك كلمه از چيزهائي را كه ميگويند نميتوان باور كرد
مردها مثل « كامپيوتر » هستند
كاربري شان سخت است و هرگز حافظه اي قوي ندارند
مردها مثل « سيمان » هستند
وقتي جائي پهنشان ميكني بايد با كلنگ آنها را از جا بكني
مردها مثل « طالع بيني مجلات » هستند
هميشه به شما ميگويند كه چه بكنيد و معمولاً اشتباه مي گويند
مردها مثل « جاي پارك » هستند
خوب هايشان قبلا" اشغال شده و آنهائي كه باقي مانده اند يا كوچك هستند يا جلوي درب منزل مردم
مردها مثل « ذرت بو داده »هستند
بامزه هستند ولي جاي غذا را نمي گيرند
مردها مثل « باران بهاري » هستند
هيچوقت نميدانيد كي مي آيند ، چقدر ادامه دارد و كي قطع ميشود
مردها مثل « پيكان دست دوم » هستند
ارزان هستند و غير قابل اطمينان
مردها مثل « موز » هستند
هرچه پيرتر ميشوند وارفته تر ميشوند
مردها مثل « نوزاد » هستند
در اولين نگاه شيرين و با مزه هستند اما خيلي زود از تميز كردن و مراقبت از آنها خسته مي شويد
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۶, ۰۱:۲۹ بعد از ظهر
زن در ضرب المثل های جهان
انگليسي:
زن شري است مورد نياز.
زن فقط يک چيز را پنهان نگاه ميدارد آنهم چيزي است که نميداند.
هلندي:
وقتي زن خوب در خانه باشد، خوشي از در و ديوار مي ريزد.
استوني:
از خاندان ثروتمند اسب بخر و از خانواده فقير زن بگير.
فرانسوي:
آنچه را زن بخواهد، خدا خواسته است.
انتخاب زن و هندوانه مشکل است.
بدون زن، مرد موجودي خشن و نخراشيده بود.
آلماني:
کاري را که شيطان از عهده بر نيايد زن انجام ميدهد.
وقتي زني ميميرد يک فقته از دنيا کم ميشود.
کسي که زن ثروتمند بگيرد آزادي خود را فروخته است.
آنکه را خدا زن داد، صبر همه داده.
گريه زن، دزدانه خنديدن است.
يوناني:
شرهاي سهگانه عبارتند از: آتش، طوفان، زن.
براي مردم مهم نيست که زن بگيرد يا نگيرد، زيرا در هر دو صورت پشيمان خواهد شد.
گرجيها:
اسلحه زن اشک اوست.
ايتاليايي:
اگر زن گناه کرد، شوهرش معصوم نيست.
زناشويي را ستايش کن اما زن نگير.
زن و گاو را از شهر خودت انتخاب کن.
ARSHAM HEDAYAT
۱۳۸۹-۰۴-۲۷, ۱۲:۵۵ قبل از ظهر
http://www.kimag.es/share/27006729.gif (http://kimag.es/)
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۴-۲۷, ۰۱:۱۹ بعد از ظهر
زناشويي را ستايشکن اما زن نگير.
:خنده:
:خنده:
انتخاب زن و هندوانه مشکل است.
راست میگه خدایی راست میگه .
مردها مثل « موز » هستند
هرچه پيرترميشوند وارفته تر ميشوند
:سوت: اون موقع زنا مثل چین ؟! حتما مثل هلو .
بگذریم فردوسی بهترین حرف رو میزنه ::پوزخند::پوزخند: زن و اژدها هر دو در خاک به / جهان پاک از اين هر دو ناپاک به
ARSHAM HEDAYAT
۱۳۸۹-۰۴-۲۸, ۰۳:۱۴ قبل از ظهر
یه مثال فرانسوی میگه :
بدون زن مرد موجودی خشن و نخراشیده بود و خداوند متعال سمباده ای به نام زن را افرید تا روح و جسم مرد را انقدر بساود تا نرم و لطیف شود البته اگر چیزی بماند
pouyas
۱۳۸۹-۰۴-۲۸, ۱۲:۳۸ بعد از ظهر
شوهرشناسي سنَّتي و مدرن
اگر آقايتان شبها دير به منزل مي آيد، لابد کار دارد که دير مي آيد! اگر شما بيرون کار مي کرديد که ممکن بود اصلاً همان آخر شب هم به منزل نيائيد!!
- اگر آقايتان انتظار دارد وقتي به منزل مي آيد براي او چاي بياوريد، بدون حرف اضافي اين کار را انجام دهيد، وگرنه ممکن است اگر آقايتان اجازه نمي دهد هر کجا که مي خواهيد برويد، خدا را شکر کنيد که اجازه مي دهد نفس بکشيد!!
- اگر آقايتان به شما خرجي نمي دهد، لابد خرجهاي مهمتر از منزل دارد، جيکتان هم در نيايد!!
- اگر آقايتان اجازه نمي دهد سر کار برويد، سپاسگزارش باشيد
- اگر آقايتان اجازه مي دهد که بيرون از منزل هم کار کنيد، از اينکه شما را قابل دانسته تا هم در منزل و هم بيرون از منزل کار کنيد، از او تشکر کنيد!!!
- اگر آقايتان به کوچکترين حقوق زنان بي توجه است، حقتان است اگر تحويلتان هم بگيرد شما به او مي گوئيد زن ذليل!!!
-
-- اگر آقايتان براي شما هديه نمي خرد، رويتان را زياد نکنيد! او خودش براي شما بزرگترين هديه است! و يا لااقل بزرگترين هديه که شما را هميشه تحمل مي کند!!!!
زي زي لوژي (شوهرشناسي مدرن) :
- اگر شوهرتان شبها دير به منزل مي آيد، درب را به رويش باز نکنيد!! مبلغ مهريه را هم به او يادآوري کنيد تا کامروا شويد!!
- آگر شوهرتان از شما انتظار پذيرائي دارد، يک هفته او را ترک کنيد!!! از هفته آينده خودش هر شب برايتان کاپوچينو درست خواهد کرد!!!
- اگر شوهرتان موافق نيست که شماهر جايي مي خواهيد برويد، مگر شما منتظر اجازه او بوديد؟!! خوب برويد!! تازه بعد هم غر بزنيد که از اين زندگي خسته شدين
- اگر شوهرتان به شما پول نمي دهد، شما هم به او روندين!!! دو سه روز کم محلي هم بي اثر نيست!!!
- اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بيرون از منزل نيست، خانه را به گند بکشيد بي حوصلگي به را بيندازيد افسرده باشيد تا شما را به کار بيرون از منزل تشويق کند!!!
- اگر شوهرتان موافق کار کردن شما در بيرون از منزل هست،از زير کار کردن در بريد وانمود کنيد که دوست نداريد نحوه جارو کردن و ظرف شستن و..... را به او آموزش دهيد!! هرجند اقايون همه بلد هستن
- اگر شوهر شما فمينيست نيست،زن ذليل که هست
- اگر شوهرتان به مسائل شما بي اعتناست شما بي اعتنا تر باشي ازصبح تا امدن او با دوستان گپ بزنيد تا چشمتون به او افتاد قيافه بگيزريد که ناراحت هستيد
اگر شوهرتان هوس تجديد فراش کرد، بدانيد که بيچاره حق دارههههههههههههههههه
-
نتيجه گيري اخلاقي:
۱- زنان سنتي هر چه سرشان بيايد حقشان است!! لياقت شوهر مهربان و به قول خودشان زي زي را ندارند!!
۲- زنان مدرن لياقت هيچ چيز را ندارند!! چون از زي زي بودن شوهرانشان سوء استفاده مي کنند!!
۳- هر چه به سر مردا مايد از زي زي بودنشونه با با بسه ديگه
نتيجه گيري غيراخلاقي!! :
تو رو خدا. بازم زن بگيريد تا روخانمها روکم کنيد
۰- شرمنده!! من بي تقصيرم!!!
منبع: رامیز
:شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان::شیطان:
samim
۱۳۸۹-۰۴-۲۹, ۱۰:۵۹ قبل از ظهر
دختر خوشگل و پدر روحانی
وی گمرک بین المللی یک دختر خوشگل که یه موصاف کن برقی نو از یه کشور دیگه خریده بوده از یه پدر روحانی میخواد کمکش کنه که این موصاف کن رو تو گمرگ زیر لباسش بزاره و بیرون ببره تا خانم خوشگله مالیات نده.
پدر روحانی میگه: باشه ولی بشرطه اینکه اگه پرسیدن من دروغ نمیگم.
دختره که چاره نداشته میگه باشه.
دم گمرگ مامور میپرسه: پدر چیزی با خودت داری که اظهار کنی؟
پدر روحانی میگه: از سر تا کمرم چیزی ندارم!
مامور از این جواب عجیب شک میکنه و میپرسه: از کمر تا زمین چطور؟
پدر روحانی میگه: یه وسیله جذاب کوچیک که زنها دوست دارن استفاده کنن ولی باید اقرار کنم که تا حالا بی استفاده مونده.
مامور با خنده میگه: خدا پشت و پناهت پدر. برو…
samim
۱۳۸۹-۰۴-۲۹, ۱۱:۰۱ قبل از ظهر
رتبه اینترنت خانگی ایران از عراق جنگزده هم پایین تر است
سرعت اینترنت خانگی ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان صد و چهل و چهارم شد و کره جنوبی رتبه نخست را به دست آورد.
بر اساس گزارش واحد اطلاعات اقتصادي اكونوميست، ایران در میان 152 کشور جهان پایین تر از کشورهایی مانند ونزوئلا، نيجريه، بوليوي، عراق و پاراگوئه قرار گرفته و پس از ایران كشورهاي لبنان، هائيتي، السالوادور، افغانستان، مالي، گواتمالا، زيمبابوه و يمن باقي مانده اند.
این گزارش سرعت اينترنت خانگي هر كشور را بر اساس حداكثر عملكرد و سرعت با واحد مگابيت بر ثانيه، طي 30 روز گذشته ارزيابي كرده است که در این مقیاس ایران به عدد 0.61 دست یافته است.
كاربران كشور كره جنوبي از بالاترین سرعت اینترنت خانگی برابر با 34.31 مگابيت بهره می برند. پس از كره جنوبي كشورهای لتوني، جمهوري مولداوی، ژاپن، سوئد و جزاير آلند قرار دارند. كشورهاي توسعه يافته اي از قبيل سوئيس، آلمان، دانمارك، بلژيك و سپس فرانسه، آمريكا، روسيه، كانادا و انگلستان نيز در فاصله جایگاه 15 تا 33 قرار دارند.
بر اساس برآورد وبسایت اخبار فناوری اطلاعات ایران "ایتنا" قیمت اینترنت در ایران به طور متوسط 330 برابر کره است که با در نظر داشتن سرعت متفاوت، قیمت اینترنت ایران 16000 برابر سرعت معادل در کره خواهد بود.
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۹, ۱۲:۲۲ بعد از ظهر
قبل از ورود به باشگاه بعد از ورود به باشگاه
اگر اندازه دور بازوي شما ، برابر با اندازه دور ران پاي مورچه است ...
اگر آنقدر لاغر و سبكيد كه بادهاي پاييزي به راحتي ، قادر به معلق كردن شما در هوا مي باشند ...
اگر هركس كه شما را از بغل نگاه مي كند ، با مانيتور LCD اشتباهتان مي گيرد ...
اگر براي پيدا كردن پيراهن سايز زير SMALL كه برايتان گشاد نباشد با مشكل مواجه مي شويد ...
اگر مردم در ايستگاه اتوبوس شما را با ميله تابلوي ايستگاه و در خود اتوبوس با ميله هاي تعبيه شده براي گرفتن دست ، اشتباه مي گيرند ...
اگر به راحتي قادريد كه از لاي ميله هاي حفاظ پنجره خانه تان ، وارد آن شويد ...
اگر براي ثابت ماندن در جاي اوليه و نيفتادن شلوارتان ، هميشه مجبوريد با يك دست آنرا بچسپيد و يا از طناب و كش براي ثابت نگه داشتن آن كمك بگيريد ...
اگر بدن شما متشكل از چهار عدد استخوان و يك روكش پوستي است ...
اگر مي خواهيد ، هركسي كه شما را مي بيند با عدد ۷ اشتباه بگيردتان ...
اگر مي خواهيد ، فاصله بين پوست و استخوان خود را با ماهيچه پوشش دهيد ...
اگر مي خواهيد قطر گردنتان از اندازه سرتان بيشتر باشد ...
اگر مي خواهيد ، وقتي در تابستان ، تي شرت برادر كوچكتان را مي پوشيد و در خيابان قدم مي زنيد ، تمام سرها به سمت شما بچرخند و ملت با حسرت به همديگر بگويند : اووووووووووه ! يَره ! بدنشو نيگا ، كاش بدن منم اينجوري بود !
اگر مي خواهيد كه امسال در مسابقات مردان آهنين ، حَلبين ، آلومينيومين و ... شما با افتخار بر سكوي قهرماني بايستيد و مدال آب طلا ! را بر گردن بياويزيد ...
اگر مي خواهيد ، زمانيكه اتومبيلتان پنچر مي شود ، بجاي استفاده از جك ، با يك دستتان آنرا بلند كنيد و با دست ديگرتان چرخ را تعويض نماييد ...
اگر از پول زور دادن به زورگيرهاي محله به تنگ آمده ايد و مي خواهيد كه خودتان گُنده لات محل شويد ...
اگر مي خواهيد كه بجاي انعام و شيريني بچه ها و پول هاي كلان ديگري كه هرسال موقع اسباب كشي مجبوريد به چندين كارگر بدهيد ، خودتان يكنفري تمام اثاثيه منزل را جا به جا كنيد ...
اگر مي خواهيد كه فرزندانتان شما را به مانند داداش كاييكو ، ملوان زبل ، هركولس ، هالك و ... دوست داشته باشند ...
اگر مي خواهيد ، جاده صاف بدن خود را پر از دست انداز و سرعت گيرهاي ماهيچه اي كنيد ...
و اگر نمي خواهيد كه مردم بيش از اين در كوچه و خيابان شما را با اسامي نامربوطي همچون : سوخول ، ماكاروني نپخته ، لاغر مردني ، خيار ، اسكلت ، مارمولك ، لوله پوليكا ، ليسك ، ميخ ، تار عنكبوت ، سيخ كبريت ، ني قليون ، صدا بزنند ...
لحظه اي درنگ نكنيد و از همين امروز اقدام به ثبت نام خود در باشگاه ما نماييد .
باشگاه بدن نما ، با بهره گيري از اساتيد و مربيان صاحب نام پرورش اندام و قهرمانان مدال آور در سطح مسابقات قويترين مردان محله ، و با دارا بودن انواع دستگاه ها و وسايل مجهز بدنسازي ( بادي بيلدينگ )، پرورش اندام ، پاور ليفتينگ ، باسكول جهت وزن كشي و يك عالمه وسايل ديگر سالم و در حد نو ! عضله و ماهيچه را با بدن شما آشتي خواهد داد .
باشگاه بدن نما ، ارائه دهنده انواع پروتئين ها ، مكمل هاي غذايي ، هورمون ها ، مواد نيروزا و ... در اشكال : پودر ، قرص ، شربت و آمپول ، براي ورزشكاران كم صبري كه مي خواهند يك شبه ره صد ساله را بروند و هرچه زودتر ، به بار نشستن عضلاتشان را ببينند ، با كمترين عوارض جانبي از قبيل : ريزش مو ، جوش صورت ، نازايي و ... با علامت استاندارد سيروس بدن با درپوش اطمينان و برچسب شب رنگيه هالوگرام .
با ۱۰ درصد تخفيف جهت قهرمانان جهان !
با هر عدد ايران چك ۵۰۰۰۰۰ ريالي ، ما يك عدد ماهيچه به بدن شما اهدا خواهيم كرد ( تعيين جاي ماهيچه ، بر عهده مشتري است ) !
هرچقدر كه پول بيشتري بدهيد ، صاحب عضلات و ماهيچه هاي بيشتري خواهيد شد ( بدون هيچگونه محدوديت و سهميه بندي و بدون نياز به كارت ماهيچه ) !
با حضور دائمي آقايان : آرنولد شوارتزنگر ، دوريان يتس ، لاري اسكات ، روني كولمن ، علي تبريزي ، شهريار كمالي ، سامان سرابي و چندي ديگر از قهرمانان پرورش اندام آسيا ، جهان و مستر المپيا در باشگاه بدن نما ( البته فعلا از پوستر اين عزيزان بر روي ديوارهاي باشگاه ، بهره خواهيم برد ) !!!
با مديريت : ابرام سرشانه ، غلام پشت بازو ، سيا كول و كامي كاييكو
در ضمن باشگاه بدن نما ، افتخار دارد كه به اطلاع تمامي بانوان محترم محله برساند كه اين باشگاه در شيفت صبح ، با مديريت و مربي گري سركار خانوم نازي باربي ، آماده ثبت نام از بانوان محترم در رشته هاي مختلف از جمله :
انواع ورزش هاي هوازي ( ايروبيك ) ، استپ ، يوگا ، بدنسازي ، فول كونتاكت ، كيك بوكسينگ ، كيوكوشين كاراته ، كشتي كج ، بوكس ، دفاع شخصي ، مبارزه تن به تن با شوهر ، پرتاب ساتور از آشپزخانه ، جويدن خرخره ، درآوردن چشم ، ضربه فني سرعتي ، كف گرگي عشقولانه ، پول زور گيري از شوهر ، قرار دادن شوهر در مايكروويو ، پرتاپ سماور آب جوش و ...مي باشد !
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۲۹, ۱۲:۵۴ بعد از ظهر
در يك اتفاق بسيار عجيب پير زني چيني با 92 سال سن بچه اي به دنيا آورد. در سال 1948 هنگامي كه اين زن حامله بوده است، بچه اش مي ميرد و پزشكان مي گويند كه بايد جنين را از شكمش خارج كنيم اما چون پول آنرا نداشت، كلا موضوع رو رها مي كند و به مدت حدود 60 سال آنرا با خود حمل مي كند
در اين مدت بچه به سنگي آهكي تبديل شده است. پزشكان بر اين باورند كه به علت بزرگ بودن اندازه بچه امكان جذب آن توسط بدن نبوده است بنابراين پروسه تبديل آن به آهك به منظور جلوگيري از عفونت در داخل بدن ايجاد مي شود. گفته مي شود تنها تا بحال ???مورد از پديده آهكي شدن در دنيا ثبت شده است
kamyabnews.com
http://www.dostanfun.com/cl_upload/2234_675da_dn.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۴-۳۰, ۰۳:۱۶ بعد از ظهر
سه تا آمريكايي و سه تا ايراني براي شركت در يك كنفرانس همسفر شدند.
در ايستگاه قطار سه آمريكايي هركدام يك بليط خريدند اما در كمال تعجب ديدند كه ايرانيها سه نفرشان يك بليط گرفتند!
يكي از امريكايي ها ازشون پرسيد:
چطور هر سه با يك بليط سوارميشويد؟
يكي از ايراني ها گفت صبر كن تا نشونت بدم..
همه سوار قطار شدند آمريكايي ها روي صندلي هاي تعيين شده خود نشستند، اما ايراني ها سه نفري رفتند داخل توالت و در را روي خودشان قفل كردند.
مامور كنترل بليط آمد وبليط هاي همه مسافران را چك كرد و رفت سمت توالت در زد و گفت:
بليط لطفا..
ايراني ها كه داخل بودند از لاي در بليط را به مامور كنترل دادند و مامورهم بعد از كنترل بليط راهش را ادامه داد و رفت ..
اون سه امريكايي صحنه را ديدند و به خود گفتند عجب ابتكار هوشمندانه اي...
بعد از اتمام كنفرانس آمريكاييها در بازگشت تصميم گرفتند از ترفند ايراني ها استفاده كنند و هر سه تاشون رفتند يك بليط گرفتند! اما باز در كمال تعجب ديدند كه ايراني ها اين بار اصلا بليط نگرفتند!
يكي از آمريكايي ها پرسيد اين بار چگونه مي توانيد بدون بليط سفر كنيد؟
ايراني ها گفتند صبر كن تا نشونت بديم.
سه امريكايي و سه ايراني سوار قطارشدن و سه امريكايي رفتند داخل توالت سه ايراني هم رفتند داخل توالت بغليش و قطار حركت كرد.
چند لحظه بعد از شروع حركت قطار يكي از ايراني ها از توالت آمد بيرون رفت در توالت آمريكايي ها را زد و گفت:
بليط لطفا..
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۴-۳۱, ۱۱:۲۷ قبل از ظهر
آدم به شش دلیل شانس آورده! چون حوا نمی تونسته بهش بگه:
1.من ادمت کردم
2.برو از شوهر مردم یاد بگیر
3.دیشب کجا بودی
4.پولاتو دادی مامانت
5.مامانم اینا
6.چرا به اون زنیکه نگاه کردی؟
http://up.iranblog.com/Files/ae1d7223b5b3446cb9f3.gif
آخونده نماز می خونده دختره از جلوش در میشه میگه:
ربنا قشنگنا شلوارشم چه تنگنا.
ترکه گاو داری میزنه مامور بهداشت میاد میگه به گاوات چی میدی ؟ میگه : آت اشغال مامور کلی جریمش میکنه. ساله بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟ میگه : جوجه کباب ,پیتزا . باز یارو جریمش میکنه. سال بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟ میگه : والا هر روز صبح بهشون 1000 تومن میدم هر چی دوست دارن بخرن بخور
محصول جدید رانی ...
شیر با تیکه های ***
یارو میره بدنسازی، مربی بهش میگه وقتی بیایی هفته اول بدنت درد میگیره. ترکه میگه پس من میرم هفته دوم میام...
اصفهانیه موز می خوره معدش تعجب می کنه ... .
به حیف نون مي گن چرا قرصات رو سر وقت نمي خوري ؟
ميگه : مي خوام ميکروبا رو غافل گير کنم.
به حیف نون ميگن يه دختر پاک و معصوم و نجيب سراغ داري؟ ميگه: آره، شبي هفت تومن!
يه مرده با يك پليس زن ازدواج مي كنه ، شب اول 7 بار جريمه ميشه
1.سرعت زياد
2.عدم استفاده از كلاه ايمني
3.تخريب عوارضي
4.عبور از چراغ قرمز
5.ورود به عبور ممنوع
6.نصب وسايل اضافه در زير خودرو !
7.عدم توجه به فرياد هاي پليس !
به غضنفر مي گن به زنبورهايي که از کندو محافظت مي کنن چي مي گن؟ مي گه: خسته نباشيد
به غضنفر ميگن عجب مملکت خر تو خري داريم ميگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازي هيچکي نفهميد!
زن یارو بهش میگه: شوهر همسایه، هر روز صبح که میخواد از خونه بره بیرون زنش رو بوس می کنه، تو چرا این کار رو نمیکنی؟
یارو میگه: آخه من که زن همسایه رو خوب نمیشناسم.!!!
اولین دوره المپیک لرها معروف به لرمپیک (لرهای عزیز ناراحت نشیدا ... )
1. شنا با مانع
2. کشتی با اسب
3. پرش روی نیزه
4. شیرجه روی چمن
5. اسب سواری روی میخ
6. گاوبازی با شتر
7. پرش تو چاه
8. قایق سواری با ابکش
9. پرش توی چاه
10. هاکی روی میخ
پرزیدنت محمود به البرادعی رئیس آژانس انرژی هستهای میگه: تو واقعا دکتری؟!
اونم با افتخار میگه: بله من دکتر هستم.
محمد هم میگه: خوب بدبخت پس چرا تو آژانس کار میکنی؟ بیا مثل من رییس جمهور شو (واسه همینه البرادعی میخواد بشه رییس جمهور مصر )
محصول جدید رانی : شیر با تیکه های ***
آدامسه میگن بزرگترین آرزوت چیه ؟ میگه گیر اصفهانیا نیفتم !
یه آخونده بچش سوهاضمه میگیره میبردش دیکتر میگه چه تجویز می کنید ؟ دکتره میگه خیلی سادست اون عمامه را بردار بزار سرش اونقوت کل مملکت رو می خوره !
ب س ی ج ی ه قله اورست رو فتح میکنه ، بهش میگن انگیزت چی بود ؟ میگه خدا لعنت کنه اون کسی رو که گفت اون بالا ساندیس میدن !
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۱, ۰۴:۰۵ بعد از ظهر
دستور زبان اصفهانی ها:1- مضاف و موصوف هميشه " ي " ميگردد . مثال :
درِ باغ ---> دري باغ
گل قشنگ ---> گلي قشنگ
آدم خوب ---> آدمي خُب
2- " د " ما قبل ساکن تبديل به " ت " ميشود .مثال :
پرايد ---> پرايت
آرد ---> آرت
3- " و " ساکن آخر کلمه به " ب " قلب مي شود .مثال :
گاو ---> گاب
4- اصولآ در هر کجا که کسره قشنگ باشد فتحه بکار مي رود و در هر کجا که فتحه کلمه را زيبا مي کند کسره بکار مي رود .مثال :
مثال براي فتحه :
اَز ---> اِز
قفَس ---> قفِس
اَزَش ---> اِزِش
بِزَن ---> بِزِن
مثال براي کسره
اِمروز ---> اَمروز
حِيفِ ---> حَيفِس
5- صداء " ا " جايگاهي نداشته وبه " او " تبديل مي شود .مثال :
شما ---> شوما
کجا ---> کوجا
خوبه ---> خوبِس
چادر ---> چادور ---> چادِر
6- حرف " و " در قالب حرف ربطي به " آ " تبديل مي شود .مثال :
من و تو و حسن ---> منا تو آ حسن
اصولآ خود " آ " به عنوان يک حرف ربط به کار مي رود .مثال :
من هسَم , آ بابامم هسَن .
در ضمن حرف " آ " به معني " به علاوه ( + ) " هم به کار مي رود .مثال :
3+4+5 ---> 3+4 آ 5
7- حرف " ه " در لهجه اصفهاني به نوعي نابود شده است .مثال :
بچه ها ---> بِچا
گربه ها ---> گُربا
مي جهد ---> مي جِد
" ه " در آخر کلمات فعل به " د " ساکن بدل ميشود .
بِره ---> بِردِ
بشه ---> بِشِد
" ه " به " ي " تبديل ميشود.مثال :
بهتر ---> بيتَرِس
گربه ---> گربيِه
" ه " به " و " بدل مي شود .مثال :
مي آئيم ---> ما وَم مي يَيم
" ه " به " ش " تبديل ميشود .مثال :
بهش مي گم ---> بِشِش مي گم
نکته : به غير از اول شخص مفرد ؛ حروف " خوا " به " خ " تبديل مي شود .مثال :
مي خواي ---> مي خَي
8- در برخي از افعال حرف " ي " به " اوي " تبديل مي شود .مثال :
مي گي ---> مي گوي
9- حرف اول کلمه " ب " يا " ن " باشد و حرف سوم " ي " باشد يک " ي " بعد از " ب " يا " ن " اضافه مي شود .مثال :
بگير ---> بيگير
بشين ---> بيشين
بريز ---> بيريز
ببين ---> بيبين
10- حرف " س " در آخر لغات .مثال :
چه خبر ؟؟ ---> چه خبِرِس ؟
بسه ---> بسِس
11- نکته جالب ديگر در مورد کلمه " پس " است که اغلب " س " آن حذف مي شود .مثال :
کجايين پس ؟ ---> کو جاين پَ ؟
پس تو کجايي ؟ ---> پَ تو کوجاي ؟
" و " ما قبل " ي " به " ف " تبديل مي شود .مثال :
ديوار ---> ديفال
تبصره : در لهجه هاي Super Esf اصولآ " د " به " ز " تبديل مي شود .مثال :
گنبد ---> گنبِز
12- " ي " در آخر کلمات حذف مي شود .مثال :
چيز هاي زيادي هست ---> چيزا زيادي هست
بچه هاي اون محله ---> بِچا اون محله
آدماي اين دوره زمونه ---> آدِما اين دوره زِمونه
13- د+فعل+د .مثال :
دِ بيا دِ
دِ برو دِ
دِ جَل باش دِ
چند اصطلاح اصفهاني
1- آيا عالم به معناي معلوم نيست ---> آيا عالم بياد يعني معلوم نيست بياد
2- " آيدي داره " به معناي معناي جالب ---> آيدي دارده ايشون دارن به ما اينا را مي گن
3- جَخ به معناي " تازه " ---> من جَخ رسيدم (( که در بعضي موارد با هم بکار مي رود ---> من جَخ تازه رسيدم ))
4- کلمه سيزده که سينزَ تلفظ مي شود و نوزده که نونزَ و دوازده که دوازَ خوانده مي شود .
5- فعل زيباي اِسِدم که مي شود گفت کلمه " گرفتم " را داغون کرده و ضرف آن به شرح زير است :
اِسِدم - اِسِدي - اِسِد -اِسِديم - اِسِديد - اِسِدند
6- فعل بِگم از جمله فعلهايي است که کسره حرف اول آن به " و " بدل شده و از استثنائاست .مثال :
بِگو ---> بوگو
بِگم ---> بوگَم
7- " جل باش " به معناي " عجله کن " که (ع) و (ه) اول و آخر کلمه از بين رفته است .
8- در اکثر موارد " ژ " به " ج " تبديل مي شود .
مثال :
ماساژ ---> ماساج
پاساژ ---> پاساج
9- در بعضي مواقع صورت کلي کلمه و حروف دگرگون مي شود .مثال :
جوجه ---> چوري
کلاغ ---> غِلاغ
مغازه ---> دوکون
10- اصطلاح " در ار پيش کن " به جاي " در را ببند "
و در پايان از تمام اصفهاني هاي محترم عذر مي خواهيم
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۰۱, ۰۸:۰۱ بعد از ظهر
متلک بسیجی به یه دختر: چقدر تنت بوی کربلا میده، شهیدتم.
یارو ازدواج ميکنه هرشب تنها ميخوابه
زنش ميگه نميخواي منو بوس کني!؟
ميگه من ازدواج کردم که دست از اين کثافت کاريا بردارم!
به یارو می گن شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟
میگه صددرصد . من خودم دو سال بعد از مرگ پدرم به دنیا اومدم
یارو تو ماشينش آهنگ عربي گذاشته بوده با صداي بلند. بهش گير مي دن مي گه: اي بابا نميشه تو اين ماه محرم يه قرآن شاد گوش بديم
یارو به دوست دخترش میگه شب بیا خونه ما هیشکی خونه نیست. طرف شب میره هر چی زنگ میزنه هیشکی درو باز نمیکنه !
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۱, ۰۹:۱۸ بعد از ظهر
از عشق تا طلاق ( جالبه )
قبل از ازدواج : عزيزم من بي تو ميميرم . تو اين يك ساعتي كه نبودي برام يك سال گذشت
ديگه خواهش مي كنم تركم نكن
دوران نامزدي : اي تو محبوبترين محبوبها ، اي زيبا ترين موهبت الهي ، اي ادامه حيات من ،نمي دانم اگر فردا تو نباشي " آيا من فرداي آن روز را خواهم ديد؟
دوران ازدواج : عزيزم شام داريم ؟ يا بايد برم از همسايه خوبمان رستوران نويد غذا بخرم ! لباسام رو هم كه نشُستي" اشكال نداره اتو شويي هم بايد نون بخوره ديگه
دو سال بعد از ازدواج : خانوم من حوصله مهمونهاي شما رو ندارم يعني از خواهرت با اون شوهر مدعي اش نفرت دارم من ميرم خونه مامانم شب هم نميام
پنج سال بعد از ازدواج : ديگه از دست تو ديوونه شدم اون از دست پختت كه همش شفته پلو ميپزي اين هم وضع خونه زندگيمونه همش پاي تلفن ميشيني با آبجي جونت از مد لباس و كلاسهاي لاغري حرف ميزني ديگه طاقت ندارم
هشت سال بعد از ازدواج : طلاق ........!!!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۱, ۱۰:۰۰ بعد از ظهر
تبت تنها کشوریست که زنان چند شوهر کاملا قانونی دارند (http://ahmadi.parsiblog.com/701947.htm)
تبت تنها کشوری است که در آنجابعضی از زنان چند شوهر قانونی دارند و این کار را به اصطلاح علمیPolyandry می نامند از آنجا که اطمینان داشتیم هیچ چیز در جهان بی دلیل نیست مانند همیشه دست به دامن تحقیق زدیم تا واقعیت اینکار را درک کنیم ، پس از تحقیق طولانی متوجه شدیم تنها دلیل این کار مشکلات اقتصادی است و دو دلیل برایمان آوردند :
http://i35.tinypic.com/3038chg.jpg
دلیل اول : پدری که چهار فرزند دارد ، یکباره یک دختر را به عقد چهار پسرش در می آورد و البته طبق قراردادی که دارند زن مذبور هر شب یا هر هفته را با یکی از برادران بسر می برد ، با این کار اولا پدر اجازه نمی دهد که اساس خانواده اش گسیخته شود بلکه بالعکس وجود زن واحد سبب اتحاد آنان می گردد و همه پروانه سان دور یک چراغ پرواز می کنند ، ثانیا ثروت پدر که از همه مهمتر است پراکنده نمی شود و به هدر نمی رود !
http://i33.tinypic.com/10fdj7p.jpg
زن تبتی یکی از شوهران خود را برای کار در مزرعه ای در روستای Qinghai’s Burong راهی میکند
دلیل دوم : اگر همان پدر در مدت یکسال چهار دختر را برای چهار فرزندش عقد کند و زنان مذبور جداگانه باردار شوند ، در مدت یکسال یک خانواده چهار نفری ، دوازده نفر خواهد شد . اما چون زمین تبت زیاد حاصلخیز نیست و موادغذایی محدود است ، می کوشند که از تولید نسل تا جائیکه مقدور می باشد جلوگیری کنند و با این کار جمعیت تبت را همیشه به همان اندازه ای که هست حفظ کنند . ما پس ازشنیدن این دلایل به مردم تبت لقب مناسبی دادیم ، لقبی که از هر جهت در خورآنهاست(اکونومیست های متفکر) ! و در آخر این سئوال برایمان پیش آمد که این جا چه بلایی به سر فرزندان می آورند و فرزندی که از یک زن واحد بوجود می آید مال کدام برادر است ؟ معلوم شد که اولاد اول به برادر بزرگتر تعلق خواهد داشت و به همین قیاس فرزندان بعدی به برادران کوچکتر خواهد رسید .
بچه ها به ترتیب تعلق به برادربزرگتر پدر و به بقیه عمو میگویند
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۱, ۱۰:۰۴ بعد از ظهر
گلی تقدیم به کاربرای عزیز سایت
_________@@@@@@@@
________@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@______@@@@@___________@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________@@@@@@@@@_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________@@@@@@@@@___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@@________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@
_____________________@
---------------------------------------------------------
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۳, ۰۱:۰۱ بعد از ظهر
دختری که به جای اشک، خون میگرید یك دختر 13 ساله هندی به جای اشك، خون گریه میكند. علاوه بر این، از تمامی منافذ بدنش نیز خون میچكد.
به نقل از خبرگزاری شینهوا، «تونیكل دوی ودی»، دختر نوجوان هندی است كه بدون هیچ خراش یا زخمی روی پوست بدنش، خونریزی دارد.
وی هنگامی كه گریه میكند، به جای اشك، خون از غدد اشكی چشمانش میچكد. علاوه بر این از گردن، بینی و كف پاهایش نیز خون ترشح میشود.
این دختر 13 ساله میگوید: "این موضوع نخستین بار باعث ترس من شد، اما بعد به آن عادت كردم. خون، كثیف است و تمامی لباسهای من همیشه خونآلوده هستند، در مدرسه هیچ كس به من نزدیك نمیشود، تا با هم بازی كنیم. من هیچ وقت نمیتوانم گریه كنم و همیشه جلوی گریه خودم را میگیرم تا خون جاری نشود."
بنا بر گزارش ها، برای اولین بار در ژوئیه سال 2007 میلادی، دهان این دختر خونریزی کرد و از همان زمان این خونریزی ادامه دارد.
ابتدا پزشكان گمان كردند این خونها از یک زخم ناشی میشود، اما چند هفته بعد این خونریزی از منافذ پوست سر وی هم ادامه یافت.
پزشكان انیستیتو تحقیقاتی هند بر این باورند كه این دختر به بیماری كمبود پلاكت خون مبتلاست، یعنی بدنش قادر به تأمین پلاكت به میزان كافی نبوده و به همین دلیل از منافذ بدنش به طور ناخواسته خون خارج میشود.
«تونیكل» 13ساله همراه با سه خواهر و والدینش در روستای عالم باغ در شهر لاك نو در ایالت اوتارپرادش هند زندگی میكند.
منبع : سایت تابناک
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۳, ۰۱:۰۴ بعد از ظهر
مرگ در اثر نوشيدن زياد آب آب اگرچه مایه حیات است اما مصرف زیاد آن می تواند مشكل آفرین باشد. همه ما به این حقیقت معترف هستیم كه آب مایه حیات است، اما بسیاری از افراد نمی دانند كه مقدار زیاد آن مضر است و می تواند كشنده باشد. این مورد برای دیوید راجرز 22ساله اتفاق افتاد. او كه مربی بدن سازی بود، بعد از به پایان رساندن اولین دوی ماراتن خود در لندن، جان سپرد. اما علت مرگ وی چه بود؟ نوشیدن بیش از حد آب.
مرگ این دونده ماراتن بعد از نوشیدن بیش از حد آب، تنها مورد گزارش شده نبود. زنی در كالیفرنیا به نام جنیفر استرانگ نیز بعد از شركت در یك مسابقه رادیویی جان سپرد. در این مسابقه افراد شركت كننده باید مقدار زیادی آب می خوردند، بدون آنكه به دست شویی بروند. او بعد از مسابقه سردرد داشت و پس از مدتی در خانهاش جان سپرد.
در صورت مصرف خیلی زیاد آب، ممکن است بدن دچار "هیپوناترمی" شود. هیپوناترمی نشانگر رقیق شدن مایعات بدن در اثر افزایش آب نسبت به سدیم كل بدن میباشد.علایم ویژه هیپوناتریومی (كمبود سدیم در خون) عبارتاند از: تهوع، سردرد، بی قراری، گیجی، كاهش رفلكسها و در نهایت تشنج و كما.
در صورتی كه هیپوناتریومی بدتر شود، تهوع باعث تحریك ترشح هورمونی می شود كه این هورمون مسئول احتباس یا نگهداری آب در بدن است، در نتیجه آب كمتری دفع می شود و بیمار وارد یك چرخه معیوب می گردد. تمایز علایم هشداردهنده كاری مشكل است.
اگرچه نوشیدن مقدار زیاد آب برای بدن ما خوب نیست، اما نباید از نوشیدن 8 لیوان آب در روز مضایقه كنید. آب جزو لازم و ضروری رژیم غذایی ماست. با كاهش 2 درصد از منابع آب بدن، علایم دهیدراتاسیون (كم آبی) ظاهر می شوند. یك علامت شایع دهیدراتاسیون خفیف، احساس خستگی در طول روز است.
آیا شما زیاد ورزش می كنید؟
آب اساس بزاق و مایعاتی است كه اطراف مفاصل را احاطه كردهاند. همچنین مادهای است كه باعث تنظیم دمای بدن می شود. آب باعث كاهش اشتها شده و در نتیجه به بدن كمك می كند كه از ذخیره چربی خود استفاده كند. دریافت ناكافی آب می تواند باعث آسیب كلیهها شود، زیرا مواد زائدی مثل اوره، اسیداوریك و اسید لاكتیك كه توسط كلیهها دفع می شوند، باید در آب حل شوند.
یبوست یكی از نشانههای كم آبی است، بنابراین هر چه بیشتر آب بنوشید به بهبود این مشكل ناخوشایند كمك خواهید كرد. بسیار مهم است كه در طول ورزش آب كافی به بدنتان برسد، زیرا شما از طریق تعریق آب از دست می دهید.
نوشیدن آب زمانی كه ورزش می كنید، فشار وارد بر سیستم قلبی عروقی را كاهش می دهد و عملكردتان را بهبود می بخشد. هر چه بیشتر فعالیت داشته باشید، به آب بیشتری برای جایگزینی آن مقدار كه از دست دادهاید نیاز دارید.
همچنین حفظ تعادل نمك در بدن بسیار اهمیت دارد، زیرا مقداری نمك از طریق عرق دفع می شود. نوشیدن مایعات ایزوتونیك به این امر كمك می كند. در طول مدت ورزش باید برای نوشیدن مقدار مناسبی مایعات نفسی تازه كنید تا از كم آبی (دهیدراتاسیون) جلوگیری كنید.
samim
۱۳۸۹-۰۵-۰۳, ۰۱:۱۰ بعد از ظهر
[QUOTE=sara65;27855]دستور زبان اصفهانی ها:1- مضاف و موصوف هميشه " ي " ميگردد . مثال :
درِ باغ ---> دري باغ
گل قشنگ ---> گلي قشنگ
آدم خوب ---> آدمي خُب
2- " د " ما قبل ساکن تبديل به " ت " ميشود .مثال :
پرايد ---> پرايت
آرد ---> آرت
3- " و " ساکن آخر کلمه به " ب " قلب مي شود .مثال :
گاو ---> گاب
4- اصولآ در هر کجا که کسره قشنگ باشد فتحه بکار مي رود و در هر کجا که فتحه کلمه را زيبا مي کند کسره بکار مي رود .مثال :
مثال براي فتحه :
اَز ---> اِز
قفَس ---> قفِس
اَزَش ---> اِزِش
بِزَن ---> بِزِن
مثال براي کسره
اِمروز ---> اَمروز
حِيفِ ---> حَيفِس
5- صداء " ا " جايگاهي نداشته وبه " او " تبديل مي شود .مثال :
شما ---> شوما
کجا ---> کوجا
خوبه ---> خوبِس
چادر ---> چادور ---> چادِر
6- حرف " و " در قالب حرف ربطي به " آ " تبديل مي شود .مثال :
من و تو و حسن ---> منا تو آ حسن
اصولآ خود " آ " به عنوان يک حرف ربط به کار مي رود .مثال :
من هسَم , آ بابامم هسَن .
در ضمن حرف " آ " به معني " به علاوه ( + ) " هم به کار مي رود .مثال :
3+4+5 ---> 3+4 آ 5
7- حرف " ه " در لهجه اصفهاني به نوعي نابود شده است .مثال :
بچه ها ---> بِچا
گربه ها ---> گُربا
مي جهد ---> مي جِد
" ه " در آخر کلمات فعل به " د " ساکن بدل ميشود .
بِره ---> بِردِ
بشه ---> بِشِد
" ه " به " ي " تبديل ميشود.مثال :
بهتر ---> بيتَرِس
گربه ---> گربيِه
" ه " به " و " بدل مي شود .مثال :
مي آئيم ---> ما وَم مي يَيم
" ه " به " ش " تبديل ميشود .مثال :
بهش مي گم ---> بِشِش مي گم
نکته : به غير از اول شخص مفرد ؛ حروف " خوا " به " خ " تبديل مي شود .مثال :
مي خواي ---> مي خَي
8- در برخي از افعال حرف " ي " به " اوي " تبديل مي شود .مثال :
مي گي ---> مي گوي
9- حرف اول کلمه " ب " يا " ن " باشد و حرف سوم " ي " باشد يک " ي " بعد از " ب " يا " ن " اضافه مي شود .مثال :
بگير ---> بيگير
بشين ---> بيشين
بريز ---> بيريز
ببين ---> بيبين
10- حرف " س " در آخر لغات .مثال :
چه خبر ؟؟ ---> چه خبِرِس ؟
بسه ---> بسِس
11- نکته جالب ديگر در مورد کلمه " پس " است که اغلب " س " آن حذف مي شود .مثال :
کجايين پس ؟ ---> کو جاين پَ ؟
پس تو کجايي ؟ ---> پَ تو کوجاي ؟
" و " ما قبل " ي " به " ف " تبديل مي شود .مثال :
ديوار ---> ديفال
تبصره : در لهجه هاي Super Esf اصولآ " د " به " ز " تبديل مي شود .مثال :
گنبد ---> گنبِز
12- " ي " در آخر کلمات حذف مي شود .مثال :
چيز هاي زيادي هست ---> چيزا زيادي هست
بچه هاي اون محله ---> بِچا اون محله
آدماي اين دوره زمونه ---> آدِما اين دوره زِمونه
13- د+فعل+د .مثال :
دِ بيا دِ
دِ برو دِ
دِ جَل باش دِ
چند اصطلاح اصفهاني
1- آيا عالم به معناي معلوم نيست ---> آيا عالم بياد يعني معلوم نيست بياد
2- " آيدي داره " به معناي معناي جالب ---> آيدي دارده ايشون دارن به ما اينا را مي گن
3- جَخ به معناي " تازه " ---> من جَخ رسيدم (( که در بعضي موارد با هم بکار مي رود ---> من جَخ تازه رسيدم ))
4- کلمه سيزده که سينزَ تلفظ مي شود و نوزده که نونزَ و دوازده که دوازَ خوانده مي شود .
5- فعل زيباي اِسِدم که مي شود گفت کلمه " گرفتم " را داغون کرده و ضرف آن به شرح زير است :
اِسِدم - اِسِدي - اِسِد -اِسِديم - اِسِديد - اِسِدند
6- فعل بِگم از جمله فعلهايي است که کسره حرف اول آن به " و " بدل شده و از استثنائاست .مثال :
بِگو ---> بوگو
بِگم ---> بوگَم
7- " جل باش " به معناي " عجله کن " که (ع) و (ه) اول و آخر کلمه از بين رفته است .
8- در اکثر موارد " ژ " به " ج " تبديل مي شود .
مثال :
ماساژ ---> ماساج
پاساژ ---> پاساج
9- در بعضي مواقع صورت کلي کلمه و حروف دگرگون مي شود .مثال :
جوجه ---> چوري
کلاغ ---> غِلاغ
مغازه ---> دوکون
10- اصطلاح " در ار پيش کن " به جاي " در را ببند "
و در پايان از تمام اصفهاني هاي محترم عذر مي خواهيم[/QUOTE
مرسی سارا جان
مطلب قشنگی بود ..ولی از اصفهان خاطره خوبی ندارم .. آخرین باری که با یک اصفهانی کار کردم پولمو خورد..
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۳, ۰۱:۱۸ بعد از ظهر
اخی از اصفهانی ها بعیده همشون ادمای خوب و درستی هستن:متفکر:
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۴, ۱۲:۳۸ بعد از ظهر
«عجيب ترين نام هاي ايراني» كوششي است از خلاصه ي تحقيقات مركز آمار ايران در خصوص نام هاي نامتعارف و عجيب و غريب ايرانيان. آنچه كه در اين نوشتار كوتاه بدان پرداخته مي شود، نگاهي مصداقي دارد به تركيب نام هاي مرد/زن و بازتاب هاي جالب آن.
ا- نام هاي در تضاد با ***يت
تجزيه و تحليل ***يتي نام هاي نامتعارف نشان مي دهد كه 70درصد نام هايي كه متناسب با زنان است براي مردان و 30درصد نام هايي كه متعلق به مردان است براي زنان به كار گرفته شده است.
مصاديق نام ها:
مهين رضا، زن، زاهدان
سينا، زن، آمل
پري تك، مرد، ميناب
ولي بانو، مرد، تهران
پريا، مرد، زابل
ياسمين خان، مرد، ميانه
2- نام هاي جغرافيايي
ساختار برخي ديگر از نام هاي نامتعارف نشان مي دهد كه 70درصد از اين نام ها متعلق به مردان بوده و برگرفته از مكان هاي جغرافيايي است.
مصاديق نام ها:
آمريكا، زن، آبادان
اروپا، مرد، همدان
درياقلي، مرد، شهركرد
بغداد، مرد، بندرعباس
بوشهر، مرد، ممسني
اهواز، مرد، اهر
3- نام هاي زماني
در ساختار بسياري از اين نام ها، نشانه هايي از فصل، ماه، هفته، و روز ديده مي شود. در اين نمونه نيز باز هم مردها 82درصد اين فراواني را تشكيل مي دهند.
مصاديق نام ها:
امروز، مرد، ميانه
تيرماه، مرد، سراب
روزعلي، مرد، شهركرد
اذان وقت، مرد، اردبيل
فوري، زن، تهران
شب چراغ، زن، ايذه
4- نام هاي حيواني
ساختار اين نام ها برگرفته يا تلفيقي از نام هاي مركب يا مستقل حيوانات است. اين نام ها 80درصد متعلق به مردان و 20درصد متعلق به زنان است. تجزيه و تحليل اين اسامي نشان مي دهد كه 61درصد اسامي پستانداران، 30درصد پرندگان، 51درصد خزندگان است.
مصاديق نام ها:
پشه، مرد، سركان
تيله گرگ، مرد، ياسوج
سيدگرگ الله، مرد، ممسني
ساس، مرد، شيراز
بزعلي، مرد، درگز
كلاغ، مرد، كهنوج
5- نام هاي نباتي
اين گونه نام ها از پسوند يا پيشوند نباتي گرفته شده است. در اين بين سهم زنان بيشتر از موارد ديگر در حدود 40درصد است. تفكيك اين نام ها براي مشخص شدن ***يت بسيار مشكل است.
مصاديق نام ها:
انگور، مرد، ايرانشهر
ترياك، مرد، رامهرمز
زردآلو، مرد، خرم آباد
فلفل، مرد، ممسني
گيلاس، زن، اردبيل
نخود، زن، ميناب
6- نام هاي وصفي
اين گونه نام ها از صفات مختف گرفته شده است. نسبت اين گونه نام ها در ميان مردان بيشتر از زنان است.
مصاديق نام ها:
روسپي، زن، مرودشت
قيمتي، زن، سنقر
سوخته، مرد، فارسان
فقير، مرد، لنجان
فتنه، زن، سيرجان
قاچاق، مرد، الشتر
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۸, ۱۱:۵۲ بعد از ظهر
ندانستن معنی wcدر آن دورانی که به توالت های عمومی در شرق اطمینان کمتری وجود داشت، خانمی انگلیسی در تدارک سفری به هندوستان بود. مهمانخانه کوچکی را که متعلق به مدیر مدرسه محلی بود در نظر گرفت و اتاقی در آن رزرو کرد. چون نگران بود که آیا در مهمانخانه توالت وجود دارد یا خیر؟ در نامه ای به مدیر مدرسه سؤال کرد که آیا در مهمانخانه مورد نظر WC وجود دارد یا خیر؟
ندانستن معنی wc
مدیر مدرسه تسلط کاملی به زبان انگلیسی نداشت، نزد کشیش محلی رفت و پرسید که WC به چه معنی است؟ کشیش هم تا آن زمان نشنیده بود. دو نفری همت گماشتند تا معانی احتمالی این دو حرف را بیابند و نهایتاً به این نتیجه رسیدند که خانم مزبور طالب Wayside Chapel است. (کلیسایی کوچک در کنار جاده) که بداند آیا کلیسایی کنار جاده، نزدیک مهمانخانه وجود دارد یا خیر؟
آنها ابداً به ذهنشان خطور نکرد که این دو حرف ممکن است به معنی توالت باشد.
مدیر مدرسه در جواب خانم نامهای نوشت. متن نامه به شرح زیر است:
خانم عزیز در کمال مسرت به اطلاع شما می رسانم که در 9 مایلی مهمانخانه یک WC وجود دارد که در میان بیشهای از درختان کاج قرار گرفته و اطراف آن را چشماندازی زیبا فرا گرفته است. این WC گنجایش 229 نفر را دارد و روزهای یکشنبه و پنجشنبه باز است. چون انتظار میرود افراد بسیاری در ماه های تابستان به اینجا بیایند، توصیه میکنم زودتر تشریف بیاورید.
اما، در این WC فضای ایستاده هم زیاد وجود دارد. این وضعیت مطلوبی نیست بخصوص اگر عادت داشته باشید مرتباً به آنجا بروید. شاید برای شما جالب باشد که بدانید دختر من در WC ازدواج کرد و در آنجا بود که با شوهرش ملاقات کرد. واقعه بسیار عالی و جالبی بود. در هر محل نشستن ده نفر نشسته بودند. مشاهده سیمای آنها و شادمانی آشکار آنها بسیار دلپذیر بود. از هر زاویه میتوان عکس گرفت. متأسفانه همسرم بیمار شده و اخیراً نتوانسته است به آنجا برود. تقریباً یک سال از آخرین مرتبهای که رفته میگذرد که البته برای او بسیار دردناک است.
البته مسرور خواهید شد که بدانید بسیاری از مردم ناهارشان را با خودشان میآورند و تمام روز را آنجا میگذرانند که برایشان بسیار دلپذیر است. دیگران ترجیح میدهند قبل از وقت بیایند و تا آخرین لحظه هم بمانند. به آن بانوی محترم توصیه میکنم روزهای پنجشنبه به آنجا بروید زیرا نوازنده اُرگ نیز میآید و همراهی میکند.
جدیدترین چیزی که افزوده شده ناقوسی است که هر وقت کسی وارد میشود زنگ میزند. بازاری هم در آنجا داریم که نشیمن گاه مخملی برای همه فراهم میکند چون بسیاری بر این باورند که مدتهاست چنین چیزی لازم بوده است. چشم به راهم که شما را تا آنجا همراهی کنم و شما را در جایی قرار دهم که همه بتوانند شما را ببینند.
با احترامات فائقه – مدیر مدرسه
خانم مزبور وقتی نامه را خواند غش کرد ... و البته هیچوقت به هندوستان نرفت.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۸, ۱۱:۵۶ بعد از ظهر
درد دل دختری با مادرش
http://deborah.persiangig.com/107/db.hoo.ir_tt84h_2.jpg
دختری با مادرش در رختخواب
درددل می کرد با چشمی پر آب
گفت:مادر حالم اصلا خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم؟
روی دستت باد کردم مادرم!
سن من از بیست وشش افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده
هیچ کس مجنون این لیلا نشد
شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته!
مادرش چون حرف دختش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:
دخترم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه شوهر یکی را تور کن!
گفت دختر مادر محبوب من!
ای رفیق مهربان و خوب من!
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها!
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر
مغز یابو خورده ام یا مغز خر!؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با سعید و یاسر وایضا صفر
با سه تاشان رفته بودم سینما
بگذریم از مابقی ماجرا!
یک سری هم صحبت صادق شدم
و خرم کرد آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج علی اصغر شله
یک زمانی عاشق من شد،بله
بعد جعفر یار من عباس بود
البته وسواسی وحساس بود
بعد ازآن وسواسی پر ادعا
شدش رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم
بعد مانی عاشق هانی شدم
بعدهانی عاشق نادر شدم
بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او
گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو!
گرچه من هم در زمان دختری
روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آن که تو را باشد پدر
دل نمی دادم به هرکس اینقدر
خاک عالم بر سرت ،خیلی بدی
واقعا که پوز مادر را زدی
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۹, ۱۲:۰۲ قبل از ظهر
دخترا چند نوع داداش دارن؟!http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=3894&pop=1&page=0&Itemid=103) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3894&itemid=100)
http://www.irtafrih.com/module_images/news/1270748402.gif
1- داداش اینترنتی تا هر وقت خواستن ازش اکانت مجانی بگیرن! و بدون وجدان درد اد لیستشو نو پر از این داداشیهای رنگ و وارنگ کنن!
2- داداش خر زور تا در موقع لزوم حال بعضیا رو بگیره
3- داداش خوش تیپ و پولدار تا به دوستاش بگه این بی-اف منه
4- داداش خر خون تا در موقع امتحان براش تقلب بنویسه
5- داداش ماشین دار تا اونو اینور و اونور برسونه
6- داداشی که چشم دیدنشو نداره (همون داداش واقعی خودش)
7- اصلا داداش ندارن
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۰۹, ۱۲:۰۴ قبل از ظهر
نصیحت به خانم ها http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=4189&pop=1&page=0&Itemid=103) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=4189&itemid=100) مرد مجرد: مردی که فرصت بدبخت کردن یک زن را از دست داده است
همه مردها مثل هم هستند فقط صورتهایشان فرق می کند
عشق کور است اما ازدواج چشم باز کن است
اگر یک مرد از شما پرسید به چه دسته کتابی علاقه دارید به او بگویید دسته چک
به یاد داشته باشید شوخی با مردها برای او این مفهوم را ندارد که دارید به او جک و لطیفه تعریف می کنید بلکه او فکر میکند شما او را دست می اندازید
اگر مردی به قصد قهر خانه راترک کرد شما هم در را ببندید
بهترین کار برای اینکه مردی را وادار به انجام کاری کنید این است که به او بگویید برای انجام آن کار پیر شده است
به خاطر داشته باشید که شوهر قحط نیست...
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۰, ۱۰:۳۱ بعد از ظهر
دانستنی های جالب
چشمهاي ما از بدو تولد همين اندازه بودهاند، اما رشد دماغ و گوش ما هيچوقت متوقف نميشوند .
هر تکه کاغذ را نميتوان بيش از 9 بار تا کرد .
در هرم خئوپوس در مصر که 2600 سال قبل از مبلاد ساخته شده است، به اندازهاي سنگ به کار رفته که ميتوان با آن ديواري آجري به ارتفاع 50 سانتيمتر دور دنيا ساخت .
اگرتمام رگهاي خوني را در يک خط بگذاريم، تقريبا 97000 کيلومتر ميشود .
وقتي مگس بر روي يک ميله فولادي مينشيند، ميله فولادي به اندازه دو ميليونيم ميليمتر خم ميشود .
آمريکا تا 50 ميليون سال ديگر دو نيم خواهد شد .
عدد 2520 را ميتوان بر اعداد 1 تا 10 تقسيم نمود، بدون آنکه خارج قسمت کسري داشته باشد .
30 برابر مردمي که امروزه بر سطح زمين زندگي ميکنند، در زير خاک مدفون شدهاند .
تنها حيواني که نميتواند شنا کند، شتر است .
شيشه در ظاهر جامد به نظر ميرسد ولي در واقع مايعي است که بسيار کند حرکت ميکند .
در هر ثانيه بيش از 5000 بيليون بيليون الکترون به صفحه تلويزيون برخورد ميکند و تصويري را که شما تماشا ميکنيد، بوجود ميآورد .
شانس شبيه بودن دو اثر انگشت، يک به 64 ميليارد است .
يک ليتر سرکه در زمستان سنگينتر از تابستان است .
قد انسان تا 20، 25 سالگي و گاها 40 سالگي بلند ميشود و از چهل سالگي به بعد، قد انسان هر دو سال حدود 6 ميليمتر کوتاه ميشود .
فقط با از دست دادن يک درصد از آب بدن، احساس تشنگي ميکنيم !
دهان انسان روزانه يک ليتر بزاق توليد ميکند .
چيتا يا يوزپلنگ سريعترين حيوان خشکي است. او در عرض فقط 3 ثانيه 100 کيلومتر در ساعت سرعت ميگيرد. رکوردي که حتي سريعترين خودروهاي فراري هم نتوانستهاند بشکنند .
کرمهاي ابرشيم در 56 روز، 86 هزار برابر خود غذا ميخورند .
تنها قسمت بدن که خون ندارد، قرينه چشم است .
شتر در 3 دقيقه 95 ليتر آب ميخورد
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۰, ۱۱:۲۳ بعد از ظهر
میدونی شلوارکوتاه دختراواسه چیه؟ واسه سر به زیر کردن پسرا !!!!
می دونی چرا البراده ای با اینکه دکتر تو آژانس کار می کنه؟؟
.
.
.
-چون سهمیه بنزین آژانس 450 لیتردرماه است...
شباهت دماسنج با ورقه ی امتحان در چیست ؟
.
.
.
هر دو وقتی به صفر می رسند آدم می لرزد !
میدونین کره ای ها اسم بچشون رو چجوری انتخاب می کنن ؟
از بلندی یه ظرف می ندازن پایین صدای همونو می ذارن اسم بچشون مثل : دنگ دینگ دونگ یا دونگ دینگ دانگ .
چرا بعضی ها با دو دست دست می دهند ؟
.
.
.
چون فرق راست و چپشونو بلد نیستند !
می دونی چرا زن ها کمتر فوتبال بازی می کنند ؟
.
.
.
چون کمتر زنی پیدا میشه که حاضر باشه با10 نفر دیگه یه جور لباس بپوشه !!!
اگه گفتی Love is Your Face یعنی چی ؟
.
.
.
یعنی : جمالتو عشقه !
به زنی که همیشه می دونه شوهرش کجاست چی می گن ؟
.
.
.
بیوه !
می دونی نصف النهار چیه ؟
.
.
.
شامی است که از نهار باقی مانده.
آقاهه می ره خارج، ازش می پرسن اسمت چیه ؟
می گه : sun god between two water gold shit dear wife
اگه گفتین یعنی چی ؟
.
.
شمس اله میاندوآبی زرگنده زنجانی!!!
پنج تا داداش پولاشونو رو هم می ذارن تاکسی می خرند. بعد از چند وقت ورشکست می شن. اگه گفتی چرا ؟
.
.
آخه پنج تایی با هم می رفتن مسافرکشی !
اگه گفتین پس از مرگ مدیرعامل گوگل ( البته بعد از صد و بیست سال! ) به فرزندش چی میرسه ؟
.
.
.
- گوگل ارث !
می دونی معنی : سی ان جی چیه ؟
.
.
.
یعنی : سوخت نداریم جیگر !!!
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۰, ۱۱:۳۹ بعد از ظهر
خیلی قشنگ بود مرسی . مخصوصا این : میدونی شلوارکوتاه دختراواسه چیه؟ واسه سر به زیر کردن پسرا !!!!:سوت:
اینم خیلی باحال بود :
می دونی معنی : سی ان جی چیه ؟
.
.
.
یعنی : سوخت نداریم جیگر !!! :خنده:
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۱, ۰۶:۵۳ بعد از ظهر
زن هم زنای قدیم (http://bazde.blogspot.com/2010/07/blog-post_4703.html)
صبح ساعت ۵
قدیم: به آهستگی از خواب بیدار میشود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها
میرود تا تخم مرغها را جمع کند
جدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.
صبح ساعت ۶
قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را
باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا
از خواب بیدار شود.
جدید: بازهم خوابیده است
صبح ساعت ۷
قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا
دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.
جدید: هنوز کپیده است.
صبح ساعت ۱۱
قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.
جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و در با دست در حال
بررسی جوش های روی کمرش است
ظهر ساعت ۱۲
قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.
جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع پازیشن های
جدید جهت چیز صحبت میکند
ظهر ساعت ۱۳
قدیم: در حال شستن جوراب و لباسهای آقای خانه درون طشت وسط حیاط خلوت میباشد.
جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن است.
ظهر ساعت ۱۴
قدیم: در حال مالیدن پای آقای شوهر که برای خوردن ناهار به خانه آمده است
میباشد. جهت حض جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.
جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون میکرفر بوده و در همان حال در
حال تماشای FashionTV میباشد.
ظهر ساعت ۱۵
قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه
برای گاوشان میباشد.
جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ صدف برای خرید رفته است.
عصر ساعت ۱۶
قدیم: مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در کوچه خونی شده است.
جدید: در حال پرو کردن لباسهای خریداری شده است. در همان حال هم نیم
نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد میکشد.
عصر ساعت ۱۷
قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.
جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود.
عصر ساعت ۱۸
قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.
جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر بیچاره خود را میبرد.
شب ساعت ۱۹
قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر (http://farspics.blogspot.com/) را برای خوردن شام دعوت میکند.
جدید: هنوز در حال خرید است.
شب ساعت ۲۰
قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوضه خانه است.
جدید: کماکان در حال خرید است.
شب ساعت ۲۱
قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.
جدید: در رستوران ، پیتزا میل میفرمایند.
شب ساعت ۲۲
قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن . در حال ریختن گل سرخ
روی متکای آقای خانه است تا خوش بو شود.
جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است.
شب ساعت ۲۳ و ۲۴
قدیم: …
جدید: در حال مشاهده ماهواره هستند ایشون ، لطفاً مزاحم نشوید
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۲, ۰۳:۱۷ بعد از ظهر
چیز
منظور از چیز چی هست ؟! پازیشن چیز ! نمیدونم کسی میدونه ؟
==================
یه sms :
آیا فکر میکنید بی عرضه هستید ؟ آیا فکر می کنید به درد هیچ کاری نمی خورید ؟ آیا فکر میکنید در دنیا کاملا بی ارزش هستید ؟ یا فکر میکنید بسیار بی مصرف هستید ؟
.
.
.
به خدا درست فکر میکنید .
==================
یه جوک بی مزه اما باحال به مناسبت وجود یک ... :
اصفهانيه ميگن: براي چي موقع حرف زدنت اينقدر اس اس مي كني؟ ميگه: اينا همش شايعس! كي گفتس؟ غلط كردس. اينا همش حرف مفتس!
==================
سخنی از بزرگان :
برای اینکه شکست نخورید هرگز تلاش نکنید
خواجه گشادالدین شیرازی .
==================
اینم از یه سایت در اوردم اما اسم سایته یادم نیست :
نظر سنجی بعد از مرگ
با تشکر از اقامت شما در دنیای فانی. مدیریت کاینات به منظور بهبود خدمات دستگاه الهی و ارتقاء کیفیت نعمات شما را دعوت به ارائه نظراتتان از طریق پرسشنامه زیر می کند.
پر کردن فرم ارزیابی زیر حداکثر 4 دقیقه طول می کشد. با پر کردن این فرم شما در قرعه کشی یک دستگاه آیپاد نیز شرکت داده می شوید.
______________________________________
نام (اختیاری)..................
جنیست: انس ⃝ جن ⃝
سن در هنگام مرگ........
محل تولد: سیاره اورانوس ⃝ سیاره زمین ⃝ دیگر.......................
شماره دی ان ای....................
______________________________________
نخستین بار چگونه از وجود ما مطلع شدید؟
پدر و مادر ⃝
دینی دوم دبستان ⃝
برهان علیت ⃝
سایر......
آیا از رفتار مامور ما در هنگام قبض روح رضایت داشتید؟
بلی ⃝ خیر ⃝
نظر شما در مورد موسیقی پخش شده در هنگام جان دادن چه بود؟
دوباره دوباره ⃝
مگر موسیقی پخش می شد؟ ⃝
لطفا سرگرمی دیگری برای اسرافیل پیدا کنید ⃝
آیا آنتن دهی 124000 پیامبری ما دوره زمانی شما را پوشش می داد؟
بلی ⃝ خیر ⃝
ابزارهایی که برای ارتباط مناسب تر می دانید را به ترتیب اولویت شماره بزنید:
کتاب آسمانی ⃝
وحی مستقیم ⃝
تویتر ⃝
آیا از سرویس دهی دفتر مرکزی ما واقع در عربستان و یا شعب آن در مساجد محلی استفاده کرده اید؟
بلی ⃝ خیر ⃝
کدام راه را برای تکلم با خدا بهتر می دانید؟
نماز ⃝
مناجات در غار ⃝
اس ام اس ⃝
کدام یک از شواهد وجود خدا را ترجیح می دهید؟
کتاب به عنوان معجزه ⃝
معجزات سنتی نظیر اژدها کردن چوب و نصف کردن ماه ⃝
به نظر شما حذف کدام یک از موارد آفرینش، می توانست زندگی انسان ها را آسان تر کند؟
شیطان رجیم ⃝
سوسک توالت ⃝
موی زیر بغل ⃝
محمود اح م دی ن ژ ا د ⃝
کدام یک از خدمات بهشت برای تان جذاب تر می نمود؟ (به ترتیب اولیت شماره بزنید)
فنا شدن در لقاء خداوند ⃝
دار و درخت ⃝
دخترکان ترگل ورگل ⃝
لوله کشی شیرکاکائو ⃝
ارزیابی شما از نمازهای یومیه چگونه است؟
از نظر تعداد در روز عالی⃝ معمولی⃝ ضعیف⃝
از نظر طول هر نماز عالی⃝ معمولی⃝ ضعیف⃝
جاگیری آن در طول روز عالی⃝معمولی⃝ ضایع⃝
ارزیابی کلی عالی⃝ معمولی⃝ ضعیف⃝
نظر شما در مورد زبان عربی به عنوان زبان ارتباطی چیست؟
خواهر مادر هم نداره آدم فحش بده دلش خنک بشه ⃝
گپچژپگچچپژژژژژژژژ چه حسی داره هان؟ ⃝
کل سی پلاس پلاس از تلفظ حرف ض آسان تر است ⃝
اینها بی خود می گن. مو خیلی حال کردُم ولک. حتی یعنی! ⃝
کدام روش را برای جذب روزه داران موثرتر می دانید؟
استفاده از تقویم شمسی ⃝
گنجشکی نمودن ده روز آخر ⃝
افزایش سرعت چرخش زمین به دور خود ⃝
اکران آسمانی سریال آقا ماشالله در هنگام افطار ⃝
آزاد کردن استعمال سیگار حداقل به صورت چسدود ⃝
به نظر شما مهترین علت گرایش مردم به شرکت های رقیب نظیر نهاد روحانیت چیست؟
ارایه خدمات بهتر و پاسخگویی سریعتر ⃝
تبلیغات و اطلاعرسانی قویتر ⃝
روشن تر بودن وعده ها و مطالبات شان ⃝
اگر برای پاسخگویی به این سوال لازم است استخاره نمایید، صدسال نمی خواهم جواب بدهید ⃝
به نظر شما کدام یک از تغییرات زیر می توان در جذب مومنین موثرتر باشد؟ (به ترتیب اولیت شماره بزنید)
افزایش پیچیدگی ها در آفرینش اجزای هستی ⃝
نمود روشن تر اعجاز روایی در بطون هفتگانه کتب آسمانی ⃝
آزادسازی مصرف مش روبات الکلی ⃝
در صورت گزینشی بودن سیستم تناسخ، آیا حاضر بودید بار دیگر زندگی انسانی را تجربه کنید؟
بلی ⃝ خیر ⃝
□ اگر تمایل ندارید که از بارگاه الهی ایمیل دریافت کنید اینجا را علامت بزنید.
=================
اعلامیه روز نامه کیهان در مورد پدر پسر شجاع :
از ایشان اطلاعات چندانی در دست نیست، وی کلا آدم مشکوکی است، نامبرده در هیچ کدام از قسمت های کارتون نام حقیقی اش را بیان نکرده و همواره این سئوال مهم وجود دارد که نام ایشان قبل از تولد پسرش چه بوده است؟! در همین رابطه تا به این لحظه شونصد نامه برای ایشان ارسال شده است که متاسفانه ایشان هنوز نام حقیقی شان را بازگو ننموده و افکار عمومی-را متنور نکرده اند
=================
این اخری هم به افتخار خودم که بچه تهورنم و جهت جنگ رسانه ای با ترکها و لرها :
در باغ وحش شهر های مختلف روی تابلو چه چیزی نوشته ؟
در شهر تهرانی ها روی تابلو کنار قفس نوشته :
از غذا دادن به حیوانات خود داری کنید .
در شهر ترک ها رو تابلو نوشتن :
لطفا غذای حیوانات رو نخورید .
در شهر لر ها نوشته :
از خوردن حیوانات جدا خودداری کنید .
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۲, ۱۱:۰۴ بعد از ظهر
شعر خدایا پس چرا من زن ندارم؟
خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمینتن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یکدانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت با من:
مجرد بهر تو مسکن ندارم
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره
آخر زن ندارم!
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوءظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو میدانی دل از آهن ندارم
تجرد ظاهرا عیب بزرگیاست
من عیب دیگری اصلا ندارم!
خودم میدانم این "اصلا" غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم
تو عیبم را بپوش و هدیهای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟
اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۲, ۱۱:۱۸ بعد از ظهر
كدام زن قسمت كدام مرد مي شود؟ (http://www.siterooz.com/jalebha/036941.php)
</B>
آيا كدام زن قسمت كدام مرد و كدام مرد قسمت كدام زن مي شود؟ در اين مورد يك قائده مخصوصي را بخوانندگان محترم كتاب ارائه مي دهيم :
هر مرد و زني كه مي خواهند باهم ازدواج كنند، بهتر است اين قائده مخصوص را در نظر داشته باشند، اسم هر دو را بحساب (ابجد) شماره بندي كنندي و سپس شماره ها را با هم جمع نمايند و بعد پنج پنج آن شماره ها را طرح كنند و بيندازند اگر مابقي يك (1) يا سه (3) يا پنج (5) بماند، بدانيد كه آن ازدواج سر مي گيرد و هر دو تا آخر عمر با هم با خوشي زندگي خواهند كرد، ولي اگر شماره هاي باقي مانده دو (2) و يا چهار (4) باشد، آن ازدواج سر نمي گيرد و اگر هم بگيرد ميمنت و سروري در آن نيست.
(اين حساب ابجد كبير است ):
ا:(1) ب :(2) ج :(3) د:(4) ه:(5) و:(6) ز:(7) ح :(8) ط:(9) ي :(10) ك :(20) ل :(30) م :(40) ن :(50) س :(60) ع :(70) ف :(80) ص :(90) ق :(100) ر:(200) ش :(300) ت :(400) ث :(500) خ :(600) ذ:(700) ض :(800) ظ:(900) غ :(1000).
اين حساب ابجد كبير بود كه برايتان نوشتيم ولي در پايان مي نويسيم هر كاري دست خداست و هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد. و يقينا بدانيد هر كاري براي خدا انجام گيرد ضرر و زياني در آن نمي باشد و ما اين قائده را از كتاب رياض الانس نوشتيم.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۲, ۱۱:۲۶ بعد از ظهر
محبوب ترین نام های دختران و پسران تهرانی (http://www.siterooz.com/jalebha/037044.php)
</B>
امیرحسین و فاطمه محبوب ترین نام های تهرانی ها هستند
نتایج یک بررسی از سوی سازمان ثبت احوال نشان می دهد ذائقه خانواده های پایتخت نشین در نامگذاری فرزندان دختر تغییر چشمگیری داشته است و نامهای ایرانی و غیرعربی توانسته اند رتبه های سوم تا هفتم از 10 نام محبوب سال 87 را به خود اختصاص دهند.
به گزارش تماشاگران نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که در سال گذشته 3 هزار و 220 نوزاد از سوی خانواده هایشان " هستی " نامیده شده اند و این اسم سومین اسم پرطرفدار در میان دختران تهرانی است.
در این باره رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران با اشاره به اینکه نامهای ستایش، ریحانه و مبینا در میان 10 نام محبوب پایتخت نشینان رتبه چهارم تا ششم نامهای پرطرفدار در سال گذشته را به خود اختصاص داده اند به خبرنگار مهر گفت: سارینا، زینب، نازنین زهرا و محدثه نیز رتبه های هفتم تا دهم را در میان نام دختران کسب کرده اند.
با این همه بررسیها نشان می دهد که امیرحسین و فاطمه همچنان محبوبترین نامها در بین مردم تهران طی یک سال گذشته بوده اند. گرچه نامهای ترکیبی و نامهای ایرانی نیز توانسته اند جایگاه غیر منتظره و چشمگیری در میان خانواده های پایتخت نشین پیدا کنند.
در این باره رئیس سازمان ثبت احوال تهران گفت: سال 1387، 4 هزار و 519 نوزاد پسر امیر حسین و 6 هزار و 827 نوزاد دختر فاطمه نامیده شده اند. این در حالی است که نامهای ابوالفضل و فاطمه در سال 1386 رتبه اول را در میان نامها کسب کرده بودند.
افزایش اسمهای ترکیبی در میان پسران
سید احمد قشمی درباره 10 نام برتر در میان اسامی پسران گفت: بعد از امیرحسین، امیرعلی با 4 هزار و 366 مورد و ابوالفضل با 4 هزار و 282 دومین و سومین رتبه را در میان اسامی پسران کسب کرده اند.
رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران با بیان اینکه نام "علی" چهارمین رتبه را در میان اسامی پسران در سال گذشته کسب کرده است ادامه داد: امیرمحمد، مهدی، محمدمهدی، محمدرضا، علیرضا و محمد به ترتیب پنجمین تا دهمین رتبه را در میان اسامی پسران کسب کرده اند. به گفته این مقام مسئول در سازمان ثبت احوال در طول چند سال گذشته اسامی ترکیبی در میان پسران افزایش چشمگیری داشته است که این مورد در دهه قبل بی سابقه بوده است.
رئیس سازمان ثبت احوال استان تهران نام " زهرا " را دومین اسم پرطرفدار در میان نام زنان خواند و افزود: 4 هزار و 512 نوزاد دختر در سال گذشته به این نام مزین شده اند.
براساس اظهارات قشمی10 نام اولی که در سال 87 از سوی خانواده ها برای نوزادان پسر تهرانی انتخاب شده اند به ترتیب فراوانی عبارتند از: امیرحسین، امیرعلی، ابوالفضل، علی، امیرمحمد، مهدی، محمدمهدی، محمدرضا، علیرضا و بالاخره محمد.
همچنین 10 نام اولی که از سوی خانواده ها برای نوزادان دختر تهرانی انتخاب شده اند به ترتیب فراوانی عبارتند از: فاطمه، زهرا، هستی، ستایش، ریحانه، مبینا، سارینا،زینب، نازنین زهرا و بالاخره محدثه
samim
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۱۱:۴۰ قبل از ظهر
دیكشنری فارسی 2010http://static.cloob.com//public/images/smiles/4.gif
آدامس : تنها چیزی كه توی دهان خانم ها بند می شود
آدم خوار: انسان دوست افراطی
آدم مغرور: كسی كه اگر جلاد بخواهد گردنش را بزند بگوید : یه وجب بلند تر بزن احمق
كسی كه دختر همسایه را در تاریكی نبوسد ادب : یعنی كمك به یك خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به كمك احتیاج نداشته باشد
ازدواج : قمار زندگی است و در قمار معمولا برد با كسی است كه بیشتر تقلب كند
الكل : مایه گرانبهایی كه همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
اوراقچی : تنها موجودی كه زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند
ایده آل : شوهری كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی كه در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار كند
بزبیار : فلك زده ای كه زنش زشت و كلفتش بیریخت باشد
بوسه : تصادفی كه فقط یك سیلی به آدم ضرر می زند
بیست سالگی : دورانی كه پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر
چشم : عضویكه چشم چرانها با آن ارتزاق می كنند
خسیس : كسی كه وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود
خوش بین : مردی كه تصور كند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی كند گوشی را خواهد گذاشت
دست : عضوی كه در سینما نزد صاحبش بند نمی شود
دوران تجرد : دورانی كه معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود
رفیق : كسی كه همیشه به شما مقروض است
رقص : بهم چسبیدن با اتیكت دو *** مخالف
زوج ایده آل : شوهر كر و زن لال
سوءظن : سعی در دانستن چیزیكه بعدا" انسان آرزو می كند ای كاش آنرا نمی دانست
سینما : جایی كه پشت سر شما حرف می زنند
عشق : دردسری كه برای فراموش كردن آن باید عشق تازه تری پیدا كرد
سرخ پوست : مرد خوشبختی كه وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیكی نمی شود
سنجاق قفلی : تنها قفلی كه بدون كلید باز می شود
ماچ : بوسه ای كه هنوز رنگ آرتیستی نگرفته
مرد مجرد : كسی كه هنوز عیوبی دارد كه خود نمی داند
معجزه : دختر خانمی كه زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود
موش : خانم هایی كه نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند
هالو : شوهری كه دستكش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد .
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۱۳ بعد از ظهر
روشهاي انتخاب و تهيه ي عطر!(طنز)
راههاي ساده بدون دردسر!
1-دم حرم.چند دقيقه کنار مغازه هاي عطر فروشي بايستي و ببيني مردم سراغ کدوم عطر رو بيشتر ميگيرن.
تو هم همونو بخري.
2-به همه اعلام کني عطر و اودکلن خيلي دوست داري.اونوقت تو مناسبتهاي مختلف صاحب کلي عطر و اودکلن ميشي!(هر چند که بي ترديد بيشتر دوستان ميگردن و ارزون ترين....ولي به هر حال از قديم گفتن مفت باشه کوفت باشه)
3-صداشو در نياري!مثه آب خوردن از عطر و اودکلن ساير اعضاي خانواده استفاده کني.(ترجيحا همزمان با استفاده ي خودشون باشه که بوي راه افتاده ضايعت نکنه)
4-هفته هفته حموم نري تا خودشون با هزار التماس برات عطر بخرن و تازه التماسم بکنن که جون هر کي دوست داري بزن.من بميرم بزن(اين روش تو محيط کار و آموزش بيشتر جواب ميده.چون اگه تو خونه باشي با اردنگي ميندازنت تو حموم)
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۱۴ بعد از ظهر
بيچاره دخترا اگه خوشگل باشن مي گن عجب جيگريه! اگه زشت باشن مي گن کي اينو مي گيره! اگه تپل باشن مي گن چه گوشتيه! اگه لاغر باشن مي گن چه مردنيه! اگه مودبانه حرف بزنن مي گن چه لفظ قلم حرف مي زنه! اگه رک و راست باشن مي گن چه بي حياست! اگه يه خورده فکر کنن مي گن چقدر ناز مي کنه! اگه سري جواب بدن مي گن منتظر بود! اگه تند راه برن مي گن داره مي ره سر قرار! اگه اروم راه برن مي گن اومده بيرون دور بزنه ول بگرده! اگه با تلفن کارتي حرف بزنن مي گن با دوست پسرشه! اگه خواستگارو رد کنه مي گن يکي رو زير سر داره! اگه حرف شوهرو پيش بکشه مي گن سر و گوشش مي جنبه ! اگه به خودش برسه مي گن دلش شوهر مي خواد مي خواد جلب توجه کنه ! اگه............چکار کنه بميره خوبه؟:ناراحت:
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۱۵ بعد از ظهر
20 روش شناسايي ايرانيهاي مقيم خارج
دوستان عزيز خارج از كشور توجه كنند اينها طنز هستند و فقط براي سرگرم شدن شما عزيزان ميباشد
1- شلوار لي با پيرهن و كفش اسپرت ميپوشند
2- موقع حرف زدن S را “اس” تلفظ ميكنند.
3- جمله هاي كوتاه مثل How is going on را با Accent نزديك به انگليسي تلفظ ميكنند اما اگر جمله از 5 كلمه بيشتر شود انگليسي را فارسي صحبت ميكنند.
4- در هر 10 كلمه يكبار از لغت Actually استفاده ميكنند. در 10 كلمه بعدي از To be honest
5- در ايران ماهي يكبار به زور حمام ميرفتن اما در خارج هر روز دوش ميگيرند و اگر كسي بوي بد دهد انتقاد ميكنند.
6- به ظاهر وانمود ميكنند كه مثل خارجي ها Care نميكنن اما زير چشمي فضولي ميكنند.
7- اگر لغت يا اصطلاح جديد انگليسي ياد بگيرند در اولين فرصت ممكن جلوي دوستان ازش استفاده ميكنند.
8- وقتي ايراني جديد مياد با هيجان فرد جديد الورود را به Shopping Centre برده و طوري با هيجان توضيح ميدهند كه انگار 100 سال اينجا بودن و همه اينها را خودشان ايجاد كرده اند.
9- اگر به يك هندي يا پاكستاني توهين شود از او حمايت ميكنند و صحبت از Discrimination و Racism ميكنند اما اگر همين اتفاق براي يك ايراني غريبه بيافتد خارجي ميشوند و Care نميكنند.
10- هميشه در حال Sue كردن هستند.
11- توي ايران اگر خواهرشون دوست پسر داشت تيكه پارش ميكردن اما اينجا روشن فكر هستن و مشكلي با اين موضوع ندارن.
12- موقعي كه ايران ميرن كارت شهروندي يا گواهينامه رانندگي خارجي جلوي ديگران همش از جيبشون مي افته بيرون و ميگن Oh shit و برش ميدارن.
13- همه چيز تو ايران مفته.
14- انجا كه بودن (يعني خارج) فلان چيز بود اما اينجا نيست (ايران)
15- توي Line منظم واي ميسن اگه صف بانك خارجي باشه يا صف هواپيمايي BA, AF, AC اما صف ايران نيازي نيست نوبت را رعايت كنن.
16- تو ايران سوار ماشينت ميشن و كافيه فقط يك ويراژ كوچولو بدي وانمود ميكنن كه از ترس دارن ميميرن.
17- 4 سال همش از ايران خارج شدن اما نميدونن ما تو ايران چجوري زندگي ميكنيم.
18- رفيق Native شون را هفته اي 100 بار ميبرن رستوران ايراني و در مورد تاريخ 10000 ساله ايران توضيح ميدن.
19- اگر خارجيها در مورد برخي از اداب زشت ايرانيها سوال كنن ازشون اولن شهروند ايراني نيستن ثانيا تقصير احمدي نژاده.
20- دائم دنبال گرفتن انواع و اقسام Credit Card ها هستن 20,000 دلار Line of Credit دارن و 10 نوع كارت اعتباري. در حاليكه در مجموع ماهي 500 دلار هم به زور ميتونن خرج كنن.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۱۶ بعد از ظهر
سه كردي داداش!
- اگه کلي واسه همه افه روشنفکري ميذاري بعد ميري تو يه مصاحبه فمينيستي ميگي يعني چي مگه مرد آشپزي ميکنه؟! سه کردي داداش.
- اگه کلي پيش رفيقات چاخان کوهنورديهاي هفتگيت رو کردي و هفته بعد که باهاشون ميري کوه نرسيده به ايستگاه اول بساط صبحونه رو راه ميندازي، سه کردي داداش.
- اگه رفتي تو يه جمع متال باز و مرتب از ارادت هات به جواد يساري فک زدي، سه کردي داداش.
- اگه دفته اول که با نامزدت رفتي سينما وسط فيلم خوابت برد و آخر فيلم بهش گفتي فيلمش خيلي جالب بود، سه کردي داداش.
- اگه تو باد و بوران که پرنده تو خيابون پر نميزنه يه نفر تو رو سوار ماکسيماي بادمجونيش کرد و آخر سر يه ?? توماني گذاشتي روي داشبوردش، سه کردي داداش.
- اگه تو يه مهموني فوق رسمي دستت رو تا آرنج توي سوراخ بيني مبارک ميکني، سه کردي داداش.
- اگه پيش رفيقت کلي از فوايد مثبت اطلاع رساني ماهواره سخنراني کردي و بعد که رفتي خونشون چشم از کانال Stv تركيه بر نداشتي، سه کردي داداش.
- اگه يه ساله داري با طرف چت ميكني و تمون زير و بم زندگيت رو ريختي رو آب و يه روز بعد از كلي طاقچه بالا ميري و مي بيني كه طرف دخترخالته، سه كردي داداش.
- اگه دم از اصلاحات زدي و هي از دوم خردادي ها تعريف كردي و عصر موقع خونه رفتن از كيوست سر كوچه تون روزنامه كيهان مي خري و مي خوني، سه كردي داداش.
- اگه روز معلم خواستي استادت رو خوشحال کني بعد جلوي اون بدبخت که سه نفر کمک ميکنن تا نفسش بالا بياد! بادکنک ترکنوندي، سه کردي داداش.
- اگه جلوي نامزدت از دست پخت مادرت تعريف مي كني و بعد از گردش براي شام مي بريش رستوران، سه كردي داداش.
- اگه دم از فرهنگ استفاده صحيح از اينترنت مي زني و وقتي مسنجرت رو باز مي کني شونصد تا ID اد شده بالا مي ياد، سه کردي داداش.
- اگه رفتي دكتر داروساز شدي و داروخونه باز كردي و براي اينكه مشتريهات زياد بشن پشت شيشه نوشتي نواربهداشتي با نصب موجود است، سه كردي داداش.
انتيجه گيري اخلاقي: اين دفعه رو كه سه كردي دفعه بعد مواظب باش.
نتيجه گيري منصفانه: اگه اين كارها رو يكي انجام بده مي گيم طرف خيلي سه كرده ولي اگه خودمون يه موقع سوتي بديم!!!!!!!!!!!!!!!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۱۸ بعد از ظهر
1. در پشت سر يه دوچرخه سوار در حال رانندگي هستيد ،قصد گردش به راست داريد ، چكار ميكنيد ؟
الف سرمون رو از شيشه مياريم بيرون ميگيم هوووو يره مگه كوري برو اونور ديگه .
ب به موازات دوچرخه سوار حركت ميكنيم و يه هو ميپيچيم جلوش تا حالش گرفته شه.
ج پشت سرش يه بوق خفن ميزنيم تا هُل شه و بخوره زمين و بعد از روش رد ميشيد طوري كه مخش بپاشه بيرون
د با ماشين ميكوبيم بهش تا بيفته زمين و بعد از رو مخش رد ميشيم .
2 . از يه خيابان فرعي ميخواهيد وارد خيابان اصلي شويد. چرا بايد بيش از همه مواظب موتور سيكلت سوارها باشيد ؟
الف چون همينجوري سرشون رو ميندازن پايين ميان تو تقاطع .
ب چون سهميه بنزينشون كمتره و گناه دارن .
ج چون خيلي كوچيك هستند و ما ريز ميبينيمشون .
د ممكنه موتور پليس باشه ، بعد آب بيار و حوض خالي كن.
3 . در كدام محل است كه نبايد پارك كنيد ؟
الف پاركينگ طبقاتي رايگان الماس شهر .
ب پاركينگ عمومي پارك ملت .
ج دم در خونه مادر زن.
د دم در خونه مادر شوهر.
4 . خط ممتد دوگانه به چه معناست؟
الف براي تاكيد اينكه دو خط موازي هيچوقت به هم نميرسن.
ب به معني اينكه بايد اين دو خط رو بگيري همينجوري بري .
ج يعني اينكه دور زدن ممنوع ولي... يه دفعه ميتونيد دور بزنيد كه حال همه گرفته بشه .
د يعني موش تو سوراخ نميرفت وقتي ميرفت جمعه ميرفت.
5 . وقتي چراغ زرد رو ديديد بايد چه كار كنيد؟
الف اگر حتي 1 ثانيه هم مونده تا چراغ قرمز بشه گازشو بگيريد و بريد.
ب اول يواش بريد بعد كه ديديد كسي حواسش نيست بازم گازش رو بگيريد و بريد.
ج يعني چيزي ديگه به اتمام كارت سوختت نمونده..براتون متاسفم
د هيچ خطري شما رو تهديد نميكنه پس با خيال راحت گازتون رو تا ته بگيريد و بريد.
6 . اين تابلو به چه معناست ؟
http://www.pa2gh.net/images/11.jpg
الف يعني جاده خودشو لوس كرده و دو رگه اس.
ب يعني جاده مار دارد.....مار هم موش تو سولاخ نميرفت.
ج يعني همچين ترمز كنيد كه خط لاستيكاتون بيفته
د يعني هر چه قدر عشقته لايي بكش!
7 . اين تابلو به چه معناست ؟
http://www.pa2gh.net/images/4.jpg
الف يعني...اووووه ...بيخيال !
ب يعني....اَ اَ اَ اَ اَ ....ايول بابا !
ج يعني....ها ا ا ا ا .....!
د يعني .....چ......ي ؟! جون من راس ميگي!
8 . اين تابلو به چه معناست ؟
http://www.pa2gh.net/images/5..jpg
الف ابومسلم سرور پرسپوليسه
ب پرسپوليس سرور ابومسلمه
ج فقط تيم ملي
د هيچ كدوم...فقط كريم باقري!
9 . به هنگام تركيدن لاستيك كدام مورد را بايد انجام بديد ؟
الف مثل زنها جيغ ميكشيد و از پنجره ميپريد بيرون....
ب خونسرديتون رو حفظ ميكنيد و بوسيله يه ستون ماشين رو متوقف ميكنيد( يعني خودتونو ميكوبيد به ستون)
ج فرمون رو بچسبيد و ول نكنيد تا ماشين مثل بچه آدم خودش وايسته.
د چشماتون رو ميبنديد و به خدا توكل ميكنيد!
10 . در حال نزديك شدن به خط كشي عابر پياده هستيد . عابرين منتظرند تا عبور كنند.چه موارديرا بايد انجام دهيد ؟
الف بيخيال عابر بابا....عابر كيلو چنده .بزن برو..
ب با همون سرعت يه دفعه از بغلشون رد ميشيد تا بترسند و شما حالشو ببريد.
ج اگه ديديد خيلي پرروين، ميايد پايين و بعد از چند تا ناسزا بارشون كردن ، تا جايي كه ميخورن ميزنينشون.
د از كنارشون با سرعت رد ميشيد و بهشون ميگيد : ..{....}...!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۲۳ بعد از ظهر
تفاوت کتاب درسي دخترانه و پسرانه!!
جغرافي دختران: اگر قادر به تشخيص دست راست و چپ خود باشيم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزير آموزش و پرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش آموزان دختر استقبال مي کند، شاد كنيم...
تا پيش از اين و براساس توطئه اي که دشمنان طراحي کرده بودند، گمان مي شد که دانش ربطي به دختر يا پسر بودن دانش آموزان ندارد. اين در حالي است که وجود تفاوت بسيار زياد ميان دختران و پسران اگر از ديد مردم عادي يا فريب خوردگان پنهان بماند هيچ گاه از ديد وزير آموزش و پرورش پنهان نخواهند ماند. اين هفته حاجي بابايي، وزير آموزش و پرورش از پيگيري طرح جداسازي کتب درسي دختران و پسران توسط اين وزارتخانه خبر داد که بسيار دلگرم کننده بود. ما علاوه بر گرم کردن دل، کمک و پيشنهاد هم در اين زمينه بلديم. در زير چند نمونه از مطالب کتاب هاي جداسازي شده مطابق سياست هاي وزارت آموزش و پرورش براي الگوبرداري آورده شده اند.
رياضي پسران: 2+2 مساوي است با 4. فوق فوقش 5.
رياضي دختران: 2 تا گل داريم 2 تا گل ديگه هم مي ذاريم کنارش که به مامانمون هديه بديم؛ مجموعا ميشه يه دسته گل.
جغرافي پسران: اگر دست راست خود را به طرف شرق و دست چپ خود را به طرف غرب بگيريم، شمال در پيش رو و جنوب در پشت سرمان خواهد بود.
جغرافي دختران: اگر قادر به تشخيص دست راست و چپ خود باشيم، بهتر است به خانه بخت رفته و دل وزير آموزش و پرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانش آموزان دختر استقبال مي کند، شاد كنيم.
ادبيات پسران: درس «حسنک وزير» از تاريخ بيهقي...
ادبيات دختران: درس «مرضيه وزير» از تاريخ ...
انگليسي پسران:
I want to go to the garden with my friends
انگليسي دختران:
I want to go to the kitchen and cook the dinner for my lord husband
تاريخ پسران (پس از حذف پادشاهان و لشکرکشي ها که دولت وعده اش را داده(: يوناني ها به سرکردگي يک يارويي حدود دو هزار سال پيش به ايران حمله کردند و عده اي از مردم را کشتند و يک سلسله اي را منقرض کردند اما پس از اندکي خودشان هم رفتند وردست بابايشان.
تاريخ دختران (پس از اصلاحات مذکور): يوناني ها يک زماني به ايران آمدند و سعي کردند به جاي خورشت پلو بادمجون غذاي پلاخورشتوس يوناني را که اصلا هم خوشمزه نبود، رواج بدهند اما نتوانستند. طرز تهيه خورشت پلوبادمجون به شرح زير است...
فلسفه پسران: سقراط فيلسوفي يوناني بود که پيوسته در طلب حق بود و لقب شهيد راه حقيقت گرفت.
فلسفه دختران: زن سقراط پيوسته در تعقيب شهيد راه حقيقت بود و دمار از روزگار او درآورد.
فيزيک نور پسران: در انعکاس يک تصوير در آينه بين فاصله كانوني آينه(f) و فاصله جسم از آينه(p) و فاصله تصوير از آينه (q) رابطه وجود دارد.
فيزيک نور دختران: در انعکاس تصوير در آينه هميشه بين نجابت، زيبايي و شوهرداري بايد نسبت وجود داشته باشد.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۳۱ بعد از ظهر
چقدر عيالتان را دوست داريد ؟!
1 - شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه هاي مهريه اش !
ب) به اندازه تعداد قطعات جهيزيه اش !
ج) به اندازه تعداد صفر هاي جلوي مبلغ موجودي حساب بانکي اش !
د) به اندازه تمام ستاره هاي آسمان در روز !
2 - چه عاملي سبب شد تا شما به خواستگاري عيالتان برويد ؟!
الف) جووني کردم !
ب) سادگي کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاري ، اون اومد !
3 - اگر خدايي ناکرده عيالتان فوت کند شما چه کار مي کنيد ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال مي شويد !
ب) اول خرما و بعد شاباش مي دهيد !
ج) اول قبرستان و بعد محضر مي رويد !
د) انشاا... بقاي عمر ? تاي ديگر باشه !
4 - ملاک شما در انتخاب عيالتان چه بوده است ؟!
الف) املاک پدرش !
ب) دارايي پدرش !
ج) املاک و دارايي پدرش !
د) همه موارد !
5 - اگر عيالتان از شما بخواهد که براي کادوي تولدش يک گردنبد طلا بخريد چکار مي کنيد ؟!
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور مي شويد !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مريضي مي زنيد !
ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن مي زنيد !
د) آدرس يک بدلي فروشي کار درست را از دوستتان مي گيريد !
6 - محبت آميز ترين جمله ايکه به عيالتان گفته ايد چه بوده است ؟!
الف) عزيزم ، امروز صبحانه چي داريم ؟!
ب) عزيزم ، امروز ناهار چي داريم ؟!
ج) عزيزم ، امشب شام چي داريم ؟!
د) من واقعا ... من واقعا عاشق .... من واقعا عاشق تو .... من واقعا عاشق تو روبچه با پنيرم !
7 - در کارهاي منزل چقدر به عيالتان کمک مي کنيد ؟!
الف) در خوردن غذا با او همکاري مي کنيد !
ب) کانال هاي تلويزيون را شما با کنترل عوض مي کنيد !
ج) موقعي که عيالتان مشغول تميز کردن منزل يا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشويق مي کنيد !
د) گاهي اوقات کارهاي شخصي تان را خودتان انجام مي دهيد !
8- اگر عيالتان با شما قهر کند براي آشتي کردنش چه کار خواهيد کرد ؟!
الف) شما هم با او قهر مي کنيد تا زمانيکه خودش بيايد منت کشي !
ب) از طريق بکارگيري سيستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتي خواهيد داد !
ج) او را تهديد مي کنيد که اگر تا ?? بشماريد و آشتي نکند سريعا اقدام به اختيار نمودن همسر جديد مي نماييد !
د) حاضريد يک چيزي هم بدهيد اگر هميشه قهر باشد !
9 - نظرتان در مورد اين جمله چيست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )
الف) زيبا ترين جمله دنياست !
ب) با معنا ترين جمله دنياست !
ج) خوشحال کننده ترين جمله دنياست !
د) تخيلي ترين جمله عصر کنوني است !
10 - در کل ، از زندگي با عيالتان راضي هستيد ؟!
الف) اگر نباشم چيکار کنم ؟!
ب) چاره اي جز اين ندارم !
ج) يک جوري داريم مي سازيم ديگه !
د) بله که راضي هستم البته تا زمانيکه بتوانم پول مهريه اش را جور کنم !
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۳۳ بعد از ظهر
انواع داماد!!
1- داماد خَچَل : سن بين 15 تا 19 سال ،خام و نپخته ، سرد وگرم نچشيده، جسارت بسيار ، حماقت فراوان ، زود پشيمون ،زود رنج ، قرباني عواطف زودگذر يا مبادلات خانوادگي ، بچه اش از خودش بزرگتر !
2- داماد مَچَل : سن بين 19تا25سال ، ژيگولي ، دانشجو ، سرباز ، رفيق باز، وابسته به پول بابائي ، بيکار ، آينده دار، توي هر دامي که براش پهن کنن تلپي ميفته ، کيس مناسبي براي تور شدن ،کم ظرفيت ، يکي ميزنه يکي ميخوره !
3- . داماد هَچَل : سن بين 25 تا 29سال ، رسيده ، حاضر آماده ، داراي کار و بار، فارغ التحصيل ،با کارت پايان خدمت ، داراي شکستهاي عشقي فراوان، بسيار با تجربه ، دم به هرتله اي نميده ، عصا قورت داده ، کمي کج و معوج، پراز قرشمه ، به کمتر از زتا جونز و جولي رضايت نميده !
4- داماد کَچَل: سن بين 30 تا 37 سال ، گرفتار ، ، درگير، پرکار ،پرخور، همچنان پرشور، نقل ونبات ، گوله نمک ،فوران احساسات ، راضي به رضاي خدا، دنبال زنان بيوه کم سن وسال ، مسئوليت پذير ، درپي رفاه خانواده ، داراي کار وبار و خانه، قسمت هرکي بشه مبارکه !!!:نمیبینم:
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۳۶ بعد از ظهر
اگر گفتيد فرق ما چيه؟!!!!
اگر گفتید فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه؟
در انگلیس شما يك كيف اسکناس مي بريد و با اوون ماشين مي خريد....اما در ايران شما يك ماشين اسكناس مي بريد و با آن يك كيف مي خريد.
اگر گفتيد فرق گردش در تهران و پاريس چيه؟
در پاريس هر وقت خواستيد گردش كنيد از ماشين پياده مي شيد و در تهران هر وقت خواستيد گردش كنيد سوار ماشين مي شيد.
اگر گفتيد فرق يك تخم مرغ در تهران و در مسكو چيه؟
در مسكو اگر تخم مرغ را زير مرغ بگذارند بعد از 21 روز احتمالا يك جوجه از تخم بيرون مي آيد....اما در تهران ممكن است از تخم مرغ هر موجودي بيرون بيايد...مثلا يك شتر.
اگر گفتيد فرق محل كار ايراني ها و امريكايي ها چيه؟
مردم امريكا در خانه استراحت مي كنند...در اداره كار مي كنند و در خيابان تفريح...اما مردم ايران در خانه تفريح مي كنند...در اداره استراحت و در خيابان كار.
اگر گفتيد فرق يك نويسنده ايراني با يك نويسنده آلماني چيه؟
يك نویسنده آلمانی وقتی نوشته هايش چاپ شد معروف مي شود و يك نويسنده ايراني وقتي جلوي چاپ نوشته هايش گرفته شد معروف مي شود...
اگر گفتيد فرق يك تاجر ايراني با يك تاجر عرب چيه؟
تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت مي شه.... اما تاجر ايراني از وقتي شناخته شد ناموفق و بد بخت مي شه.
اگر گفتيد فرق پليس راهنمايي و رانندگي ايران با جاهاي ديگه دنيا چيه؟
در همه جاي دنيا وقتي ترافيك ايجاد بشود سرو كله پليس راهنمايي و رانندگي پيدا مي شود...اما در ايران وقتي سرو كله پليس پيدا مي شود ترافيك ايجاد مي شود.
اگر گفتيد فرق يك آدم موفق در ايران با ساير نقاط جهان چيه؟
در همه جاي دنيا وقتي كسي موفق شود همه به او نزديك مي شوند و با او شريك مي شوند و به او كمك ميكنند ...اما در ايران وقتي كسي موفق شود همه از او فاصله مي گيرند و رابطه شان را با او قطع مي كنند و جلوي كارش را مي گيرند.
اگر گفتيد فرق يك زنداني در ايران با يك زنداني در اروپا و امريكا چيه؟
در اروپا و امريكا وقتي كسي زنداني مي شود اعتبارش را از دست مي دهد...اما در ايران وقتي كسي زنداني مي شود اعتبار به دست مي آورد.
اگر گفتيد فرق سيستم اداري ايران با سيستم اداري كانادا چيه؟
سيستم اداري كانادا چون كار مردم را راه مي اندازد و به آنها كمك مي كند از مردم پول مي گيرد....اما سيستم اداري ايران چون جلوي كار مردم را مي گيرد از آنها پول مي گيرد.
اگر گفتيد تفاوت دشمن در ايران و جاهاي ديگر دنيا چيه؟
در همه جاي دنيا وقتي آدم دشمن داشته باشد جلوي كارش گرفته مي شود....در ايران وقتي آدم ها دشمن داشته باشند تازه انگيزه كار پيدا مي كنند..
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۳۷ بعد از ظهر
اعلامیه ی مردانه
1- درست است كه ما بعضي مواقع به شما فكر نميكنيم، ولي دنيا كه به آخر نميرسه؟ چرا اينو درك نميكنين بابا؟
2- وقـتي جايي داريم ميريم، به پير، به پيغمبر، هرچي ميپوشين قشنگه و بهتون مياد! اينقــدر سئوال نكنيد!
3- چپ ميريم ، راست ميريم، آبغوره ميگيري، به جون خودم وخودت يه كارخونه آبغوره گيري بزن پول توشـه!
4- بابا هرچي ميخواين رو راست بگين! چرا طفـــره ميرين؟ به ما چه كه شوهرخواهرت براي خواهرت گردنبند مرواريد خريده؟ منظورتون چيه؟!
5- حواس ندارم خب! چرا قهر ميكني؟! خب آدميزاد يادش ميره تولدت و سالگرد ازدواجمون كي بوده! دو روز قبلش بهم يادآوري كني ميميري؟
6- بابا ! من نوكرتم! شما فقط هم با «آره» و «نــه» جوابمو بدي كافــيه! دليل و برهان و اين چيزا نميخواد ديگه!
7- وقـتي مشـكلي داري كه ميتونم حلش كنم، بيا نوكرتم هسـتم. ولي اگه فـقط ميخواي درد دل كني و خودتو لوس كني، من نوكرتم! دست از سر ما ور دار! برو به دوســتات تلفن كن!
8- اگه ميگي 17 ماهه كه سردردي داري و نميشـه بهت نزديك شد، پس قضــيه جديه! برو پيش دكـتر خب!
9- بابا! بنزين زدن كه كاري نداره!! جون مادرت خودت بزن!
10- اگه يه چيزي گفـتيم كه ازش دو جور برداشت كرد، به خدا منظـور ما اون برداشـت خوبه بوده! آتيش به پا نكن!
11- حسودي نكن نوكرتم! بهـت هم بر نخوره! خدا چشم داده براي ديدن و لذت بردن از زيبائي ها!
12- آخه من نوكرتم! تمام زندگيمون كه نميتونه مثل اون سه چهار هـفـته اول باشـه! چرا نميفهــمي؟
13- بابا! من كه علم غيب ندارم، از اونچه كه تو كله سركار خانوم هم ميگذره خبر ندارم! از روي چشمات هم نميفـهمم چــته! زبون كه داري ماشــالله! خودت بگو دردت چيه!
14- وقـتي ميپرسم «چه شـده؟» و تو ميگي «هيچي!»، ما كه ميدونيم داري دروغ ميگي و «يه چيزي شـده!» ولي به روي خودمون نمياريم كه درگير عواقب وخيم بعــدي اش نشــيم!
... همين!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۴:۳۸ بعد از ظهر
ضرب المثل طنز!!
1-چاه مکن بهر کسي ، خسته ميشي.
2-ديگ به ديگ چيزي نمي گه.
3-شلوار مرد که دو تا شد ، حال مي کنه.
4-گر صبر کني ، زير پات علف سبز مي شه.
5-صلاح مملکت خويش ، رئيس جمهور داند.
6-جوجه رو هروقت بشمري جيک جيک مي کنه.
7-عيسي به کيش خود ، موسي به بندر عباس.
8-کوه به کوه مي رسه ، ميّت رو زمين نمي مونه.
9-آشپز که دوتا شد هيچ کدوم غذا درست نمي کنن.
10-پاتو از گليمت درازتر نکن ، پات دراز مي شه شلوار به پات کوتاه مي شه
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۶:۴۱ بعد از ظهر
انواع داماد!!
1- داماد خَچَل : سن بين 15 تا 19 سال ،خام و نپخته ، سرد وگرم نچشيده، جسارت بسيار ، حماقت فراوان ، زود پشيمون ،زود رنج ، قرباني عواطف زودگذر يا مبادلات خانوادگي ، بچه اش از خودش بزرگتر !
2- داماد مَچَل : سن بين 19تا25سال ، ژيگولي ، دانشجو ، سرباز ، رفيق باز، وابسته به پول بابائي ، بيکار ، آينده دار، توي هر دامي که براش پهن کنن تلپي ميفته ، کيس مناسبي براي تور شدن ،کم ظرفيت ، يکي ميزنه يکي ميخوره !
3- . داماد هَچَل : سن بين 25 تا 29سال ، رسيده ، حاضر آماده ، داراي کار و بار، فارغ التحصيل ،با کارت پايان خدمت ، داراي شکستهاي عشقي فراوان، بسيار با تجربه ، دم به هرتله اي نميده ، عصا قورت داده ، کمي کج و معوج، پراز قرشمه ، به کمتر از زتا جونز و جولي رضايت نميده !
4- داماد کَچَل: سن بين 30 تا 37 سال ، گرفتار ، ، درگير، پرکار ،پرخور، همچنان پرشور، نقل ونبات ، گوله نمک ،فوران احساسات ، راضي به رضاي خدا، دنبال زنان بيوه کم سن وسال ، مسئوليت پذير ، درپي رفاه خانواده ، داراي کار وبار و خانه، قسمت هرکي بشه مبارکه !!!:نمیبینم:
هچل بودن اینهمه مزایا داشت و ما نمیدونستیم؟؟؟؟؟؟؟
امین مشرقی و یاکوزای خچل و مچل :پوزخند: بیخود دنبال اون بنده خدا نرین که اوشون دنبال یه هچل مناسب هستن
و بنده هم یه هچل به تمام معنا هستم :سوت:
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۴, ۰۷:۰۹ بعد از ظهر
البته من در آستانه مچلی هستم .
ژيگولي ، دانشجو ، سرباز ، رفيق باز، وابسته به پول بابائي ، بيکار ، آينده دار، توي هر دامي که براش پهن کنن تلپي ميفته ، کيس مناسبي براي تور شدن ،کم ظرفيت ، يکي ميزنه يکي ميخوره !
من ژیگول نیستم ... بیکاری هم تو وجود منه ... تا به حال هیچ کس من رو تو دام ننداخته ... فقط میزنم من اهل خوردن نیستم اما این مورد رو نگو که دلم آتیش میگیره : سرباز :ناراحت: من تنها کسی هستم که معاف بودم اما نرفتم معاف بشم !
حالا افشین چیه ؟! چرا جبهه گیری میکنی ؟ اینجا که کسی دنبال ما نیست میخوای علیه ما جنگ روانی راه بندازی ! اون خانومه هم فارسی بلد نیست .
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۵-۱۵, ۰۲:۱۶ بعد از ظهر
حالا افشین چیه ؟! چرا جبهه گیری میکنی ؟ اینجا که کسی دنبال ما نیست میخوای علیه ما جنگ روانی راه بندازی ! اون خانومه هم فارسی بلد نیست .
میبینم که کم کم داری واقعیات رو باور میکنی یاکو :صلح:
اون بنده خدا هم داره فارسی تمرین میکنه....یعنی مجبور شد
خب بالاخره اون طالب طاووس بوده و باید جور هندوستان رو بکشه :سوت:
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۵, ۰۲:۴۸ بعد از ظهر
من آماره خانومه رو دارم ... داره ژاپنی یاد میگیره نه فارسی ! فکر کنم بخواد با یه یاکوزایی چیزی دوست بشه !
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۷, ۱۰:۴۵ قبل از ظهر
دوست خوب مثل س*و*ت*ی*ن میمونه :
1- به قلبت نزدیکه .
2-از افتادنت جلوگیری می کنه .
3-همیشه بالا نگهت میداره .
4- از اونی که هستی بزرگتر نشونت میده .
مصطفی خانی
۱۳۸۹-۰۵-۱۸, ۰۱:۰۹ قبل از ظهر
تفاوت نیمرو درست کردن دخترها با پسر ها
دخترها ...
توی ماهیتابه روغن میریزن
اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میكنن
- تخم مرغها رو میشكنن و همراه نمك توی ماهیتابه میریزن
چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میكنن
پسرها ...
توی كابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
توی كابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میكنن
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
توی ماهیتابه روغن میریزن
توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
یه دونه تخم مرغ پیدا میكنن
چند تا فحش میدن
دنبال كبریت میگردن
با فندك اجاق گاز رو روشن میكنن و بوی سركه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد!
ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
تخم مرغی كه از روی كابینت سر خورده و كف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاك میكنن
چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
میرن سراغ بقالی سر كوچه و 20 تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
تلویزیون رو روشن میكنن و صداش رو بلند میكنن
روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
تخم مرغها رو میشكنن و توی ماهیتابه میریزن
دنبال نمكدون میگردن
نمكدون خالی رو پیدا میكنن و چند تا فحش میدن
دنبال كیسهء نمك میگردن و بلاخره پیداش میكنن
نمكدون رو پر از نمك میكنن
صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
نمكدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
بوی سوختگی رو استشمام میكنن و میدون توی آشپزخونه
چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
سریع برمیگردن توی آشپزخونه
تخم مرغهایی كه با ذرات تفلون كنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
ماهیتابه رو میندازن توی سینك
دنبال ظرفهای مسی میگردن
قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
یاد نمك میفتن و میرن نمكدون رو از كنار تلویزیون برمیدارن
چند ثانیه فوتبال تماشا میكنن
یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
روی باقیماندهء تخم مرغی كه كف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
چند تا فحش میدن و بلند میشن
نمكدون شكسته رو توی سطل میندازن
قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میكنن
چند تا فحش میدن و انگشتهاشون كه سوخته رو زیر آب میگیرن
با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
پارچه رو كه توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میكنن
نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۹, ۱۲:۴۷ بعد از ظهر
» يك مرد انگليسی 30 سال جنين مرده قل دومش را درون شكم خود داشت
http://www.pezeshk.us/ads/adlog.php?bannerid=15&clientid=2&zoneid=1&source=&block=0&capping=0&cb=7785fdf751ae6c7bb3015236b1e4803d
مرد انگليسي ۳۰ سال جنين مرده قل دومش را درون خود حمل ميكرد
«كوين هايت» يك مرد انگليسي است كه به دليل آنكه ۳۰ سال جنين مرده قل دومش را درون شكم خود حمل ميكرد، نظر رسانههاي كشورش را به سوي خود جلب كرد.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/64567657675.jpg (javascript:void(0))
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از آسوشیتدپرس ، دكتر «جو سانتوس» - پزشك معالج اين مرد - در گفتوگو با رسانههاي انگلستان گفت: «كوين» با خونريزي و دل دردهاي شديد به بيمارستان منطقه «آكسفوردشاير» مراجعه كرد و پس از انجام سونوگرافي و آزمايشات مربوط ما در كمال تعجب متوجه شديم كه جنين ناقصي كه قل دوم اين مرد بوده، درون شكم اوست.
اين پزشك افزود: پس از انجام عمل جراحي و خارج كردن جنين، متوجه شديم كه نزديك به ۳۰ سال است كه اين جنين ناقص درون شكم كوين بوده و طي اين مدت او برادر خود را درون شكم خود حمل ميكرده است.
اين در حاليست كه پس از انجام عمل جراحي و خارج كردن جنين از داخل شكم اين مرد، وي جنين را در داخل يك شيشه حاوي الكل نگهداري ميكند و نام او را «كوين كوچك» گذاشته تا هميشه به ياد برادرش باشد.
«كوين هايت» در اين باره گفت: از اينكه پس از ۳۰ سال از اين درد رهايي يافتم، خوشحالم، اما از اين مساله ناراحتم كه ميتوانستم برادري داشته باشم كه در دوران كودكي همبازي و در دوران جواني هم صحبتم باشد.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۱۹, ۱۲:۵۰ بعد از ظهر
» اولين پيوند کامل صورت در جهان در مقابل دوربین رسانه ها قرار گرفت
http://www.pezeshk.us/ads/adlog.php?bannerid=15&clientid=2&zoneid=1&source=&block=0&capping=0&cb=89ce64b5f4ee0cf115b0f0d1c6ee3e3c
اولين پيوند کامل صورت در مقابل دوربین های جهان
دسامبر گذشته در كلينيكي در كليولند امريكا يك داستان تخيلي به واقعيت پيوست و چهره زني تازه در گذشته به زن ديگري پيوند زده شد. تا پيش از برگزاري كنفرانس خبري هيچكس نمي دانست كاني پس از عمل چه شكل و شمايلي پيدا كرده است.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/4375734795433.jpg (javascript:void(0))
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، “كاني كالپ” زن ۴۶ ساله امريكايي كه پنج ماه پيش تحت اولين عمل جراحي پيوند صورت در دنيا قرار گرفته بود، چهارشنبه در برابر رسانه هاي جمعي رونمايي شد.
پنج سال پيش ، شليك مستقيم گلوله به صورت كالپ كه از اهالي ايالت اوهايو است، حفره اي بزرگ در وسط صورت او ايجاد كرده و همين وضع، موجب شده بود او بخاطر اين چهره زشت پس از مرخص شدن از بيمارستان، خود را در خانه محبوس كند.
[/URL]
پزشكان امريكايي پنج ماه قبل اولين جراحي پيوند صورت دنيا را روي كالپ انجام دادند و او عاقبت در برابر دوربين رسانه ها قرار گرفت تا نتيجه تلاش پزشكان بيمارستان دانشگاه كليولند را در معرض قضاوت جهانيان قرار دهد.
(javascript:void(0))
* تصوير سمت چپ ، چهره كاني را قبل از عمل جراحي و عكس سمت راست او را در نشست خبري ديروز در دانشگاه كليولند نشان مي دهد. تصوير بالا هم مربوط به زماني است كه او هنوز دچار صدمه ناشي از شليك گلوله به صورتش نشده بود.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/547946946464.jpg (javascript:void(0))
تا پيش از برگزاري كنفرانس خبري ديروز هيچكس نمي دانست كاني پس از عمل چه شكل و شمايلي پيدا كرده است.
(javascript:void(0))
* عکس بالا چگونکی عمل جدا کردن چهره یک فرد مرده و پیوند آن به کانی را نشان می دهد.
عمل جراحي پيوند صورت كاني ۲۲ ساعت طول كشيد و تيمي ۴۰ نفره از پزشكان ۸۰ درصد چهره او از جمله ماهيچه ها، بخشي از استخوانها و عروق خوني را با صورت فردي ديگر كه بر اثر حادثه جان خود را از دست داده بود، جايگزين كنند.
هزينه اين عمل حدود ۳۰۰ هزار دلار بود كه دانشگاه كليولند آن را پرداخت كرده است.
آنچنانكه كاني مي گويد او در ژانويه سال جاري ميلادي براي اولين بار پس از حدود پنج سال به يمن صورت و فك جديدش موفق به خوردن غذا شد.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/8458643854353.jpg (javascript:void(0))
هفته گذشته اين زن در برابر دوربين هاي تلويزيوني و عكاسان قرار گرفت تا چهره جديدش را به جهانيان نشان دهد. پنج سال پيش بود كه همسر كاني كالپ با اسلحه صورت او را نشانه گرفت و باعث شد اين زن تقريباً تمامي صورتش به جز پيشاني، پلك بالايي، لب پايين و دندان هاي پايينش را از دست بدهد. شدت آسيب ديدگي اين زن به قدري شديد بود كه او قادر به غذا خوردن نبود و به سختي هم نفس مي كشيد. از همه مهم تر ادامه زندگي با آن صورت وحشتناك براي كالپ ۴۶ ساله كه مادر دو فرزند است دشوار شده بود.
كاني مي گويد؛ «روزي مشغول رانندگي بودم كه شنيدم كودكي مي گويد آن هيولا را نگاه كنيد. پس از شنيدن اين حرف از اتومبيل پياده شدم تا عكس گواهي نامه ام را نشان آن بچه بدهم و بگويم از اول صورتم اين شكلي نبوده است.» عمل پيوند صورت كاني كالپ اولين پيوند صورتي است كه در امريكا انجام شده و در نوع خود چهارمين پيوند
[URL="javascript:void(0)"]http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/86438645645.jpg (javascript:void(0))
بود كه با موفقيت در جهان انجام شد. جراحان كلينيك كليولند در اهايوي امريكا با يك تيم ۱۱ نفره در عملي كه ۲۲ ساعت به طول انجاميد ۸۰ درصد صورت يك جسد را به صورت كاني كالپ پيوند زدند. پس از اين عمل دكتر «ماريا سيمونوو» مدير پژوهش جراحي پلاستيك در كلينيك كليولند خبر موفقيت آميز بودن جراحي را به اطلاع همگان رساند و گفت؛ «از اينكه اين خبر را به شما مي دهم، احساس افتخار مي كنم و بسيار هيجان زده ام. كار ما مطابق برنامه خوب پيشرفت داشت و حال بيمار هم خوب است. اين بيمار به دليل از بين رفتن صورتش در وضعيت بسيار بدي قرار داشت. كودكان با ديدن او وحشت مي كردند. براي مواجهه با دنيا به صورت نياز است.» اين زن، يك چشم، بخش زيادي از بيني و فك بالاي خود را از دست داده بود و از همين رو ديگر قادر به تنفس نبود. اما امروز كاني كالپ مي تواند صحبت كند هرچند صدايش هنوز واضح نيست.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/untitled.jpg (javascript:void(0))
او مي تواند لبخند بزند و طعم غذايي را كه مي خورد احساس كند. صورت كاني كالپ زيبا نيست اما براي يك زندگي معمولي كافي است. قسمتي از پوست صورت او افتاده اما پزشكان در نظر دارند با جراحي پلاستيك پوست او را بكشند. اما كاني از صورت جديدش بسيار راضي است و با تمام وجود از كساني كه اين صورت را به او بخشيده اند سپاسگزار است. در كنفرانس خبري كه در كلينيك كليولند ترتيب داده شده بود تا صورت كاني كالپ براي اولين بار به مردم نشان داده شود اين زن ۴۶ ساله گفت؛ «حدس مي زنم همه براي ديدن من به اينجا آمده ايد. اما من فكر مي كنم بهتر است در ابتدا از خانواده زني كه اعضاي صورتش را به من بخشيدند ياد بكنيم.بدون بخشندگي آنها من اكنون صورتي نداشتم.» تا روز سه شنبه هويت كاني كالپ و اينكه چگونه صورتش را از دست داده بود فاش نشده بود. در سال ۲۰۰۴ توماس كالپ به صورت همسرش شليك كرد سپس با اسلحه خودش را هم زخمي كرد. توماس كالپ به خاطر اين كارش به هفت سال زندان محكوم شد و كاني با جراحات شديدش براي زنده ماندن با مرگ دست و پنجه نرم مي كرد. بر اثر اين حادثه كاني كالپ بيني، كام، گونه ها و يك چشمش را از دست داد و صدها ذره از گلوله و استخوان هاي خرد شده در بافت صورت او قرار گرفته بود. كالپ از طريق لوله يي كه در نايش قرار داده بودند نفس مي كشيد. دو ماه پس از اين حادثه دكتر ريسل يوهان جراح پلاستيك در كلينيك كليولند كاني كالپ را معاينه كرد. كالپ در اين باره مي گويد؛ «او به من گفت اطمينان ندارد كه بتواند صورتم را فيكس كند.»پزشكان براي فيكس كردن صورت كاني كالپ ۳۰ عمل جراحي روي او انجام دادند. آنان با برداشتن قسمتي از لب هاي كالپ براي او گونه درست كردند و با برداشتن قسمتي از استخوان هاي پايش براي او فك بالا ساختند. اين در حالي بود كه مقدار وسيعي از پوست ران هايش هم به صورت كاني پيوند زده شد. اما او هنوز نمي توانست غذاهاي جامد بخورد يا به تنهايي تنفس كند. سرانجام در ۱۰ دسامبر تيم جراحي دكتر ماريا سيمونوو در كلينيك كليولند رگ هاي خوني، ماهيچه ها و پوست زني كه به تازگي فوت شده بود به كاني كالپ پيوند زده شد.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/67593453453.jpg (javascript:void(0))
در ماه ژانويه براي اولين بار پس از سال ها توانست پيتزا، مرغ و همبرگر بخورد. دكتر سيه مي يونف مي گويد كاني عاشق اين است كه با قهوه اش بيسكويت بخورد. هيچ گونه اطلاعاتي در مورد خانواده اهدا كننده صورت به كالپ منتشر نشده است اما دكتر سيه مي يونف مي گويد اين خانواده با ديدن عكس قبل و بعد از عمل كاني كالپ به شدت منقلب شده اند. كالپ در ادامه حرف هايش افزود؛ «زماني كه با فردي مواجه مي شويد كه صورتش زشت شده در مورد او زود قضاوت نكنيد چرا كه نمي دانيد چه اتفاقي براي آن فرد افتاده است. من هيولا نيستم. من آدمي هستم كه فردي به ناحق به او شليك كرده است.»كاني كالپ كه اهل پنسيلوانيا است مي خواهد فعاليت هاي اجتماعي اش را از سر گيرد. او يك دختر و يك پسر دارد كه در نزديكي مادرشان زندگي مي كنند. او دو نوه پسر هم دارد. كالپ پنجم فوريه از بيمارستان مرخص شد اما براي پاره يي از مراقبت ها به بيمارستان بازگشت.
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/2009/05/485353453.jpg (javascript:void(0))
* عکس بالا چهره کانی قبل از آنکه گلوله لا صورت او برخورد کند می باشد
او در حال حاضر تنها قرص هاي مربوط به ايمني بدن را مصرف مي كند. هزينه چنين عملي بين ۲۵۰ تا۳۰۰ هزار دلار تخمين زده شده است.ايزابل دينوار اولين زني بود كه صورتش با پيوند عضو ترميم شد. اين نوع جراحي نادر صورت پيش از اين، سه بار در جهان انجام شده بود. در سال ۲۰۰۵ ميلادي صورت زني كه توسط سگ وي به شدت آسيب ديده بود در فرانسه با عمل پيوند ترميم شد. همين جراحي در سال ۲۰۰۶ در چين هم اتفاق افتاد و پزشكان صورت زن ۳۰ساله يي را كه بر اثر حمله خرس آسيب جدي ديده بود، با پيوند اعضاي آسيب ديده ترميم كردند. در سال ۲۰۰۷ و باز هم در فرانسه مرد ۲۹ساله يي كه بر اثر بيماري «نوروفيبروما» چهره اش تغيير شكل يافته بود، با عمل پيوند، صورت جديدي پيدا كرد. اين در حالي است كه پنجشنبه گذشته پزشكان در بيمارستاني در بوستون ظرف كمتر از يك هفته پس از انجام يك عمل پيوند صورت در فرانسه، هفتمين عمل پيوند صورت جهان را انجام دادند و انتظار مي رود عمل هاي بيشتري نيز در اين زمينه انجام شود
eiman
۱۳۸۹-۰۵-۱۹, ۰۸:۳۵ بعد از ظهر
فرضیه پله
پله به تعدادی از به روی هم گذاردن چند شی بصورت صعودی و رو به بالا برای هر چه تسریع در صعود وبا سهولت
تاریخچه پله
از بهم پیوستن تعدادی برده در زمان فراعنه پیدایش ان به حضور انجامید این پله ها بصورت گله ای ودر هم امیخته بودند
فلسفه پله
بعضی ها پله هستند
بعضی ها هم پله نشین
اونهایی که پله هستند دارند با تلاش و زحمت ومشقت فراوان یکی یکی فرصت ها را رو به بالا میسازندتا به ارامش برسند.
واونهایی که پله نشین هستند منتظرند تا پله ای که گروه قبلی ساختند اماده بشه و بعد از اون بالا بروند وحتی بعضی ها هم انصاف ندارند خود شخص را هم پله میکنند.
از ساخته های خودم هست.
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۱۹, ۱۰:۵۶ بعد از ظهر
میگم این بنده خدا بعد عمل هم که قیافش خیلی افتضاحه !
samim
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۰۹:۰۰ قبل از ظهر
برای شروع و به عنوان اولین کار خیلی هم عالیه .. بعدا احتمالا بهتر میشه ..
دياكو
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۰۹:۵۰ قبل از ظهر
دمه اين دكترا گرم.جاي اين جور آدما وسط بهشته
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۱۲:۲۱ بعد از ظهر
خیلی جالبه : لذت های کم هزینه (http://www.engfa.com/main/page/026959.php)
</B>
گه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم...در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...
1-گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5 -گاهی هدیههایی كه گرفتهایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6 - بیشتردعا كنیم.
7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.
8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.
10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
11- زیر دوش آواز بخوانیم.
12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامهریزی كنیم!
16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
17- برای كارهایمان برنامهریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
18- مجموعهای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... برای خودمان جمعآوری كنیم.
19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهیها باشد چه بهتر.
21- گاهی از درخت بالا برویم.
22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
29- وقتی از خواب بیدار میشویم، زنده بودن را حس كنیم.
30- زیر باران راه برویم.
31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.
34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد
gafoor.pib.ir
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۱۲:۵۹ بعد از ظهر
آرزو می کنم (http://beautyworld.blogspot.com/2009/07/blog-post.html)
اول از همه برایت آرزو میکنم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر این گونه نیست، تنهاییت کوتاه باشد،
و پس از تنهاییت، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که این گونه پیش نیاید ...
اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
***
برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار ...
برخی نادوست و برخی دوستدار ...
که دست کم یکی در میانشان بیتردید مورد اعتمادت باشد.
و چون زندگی بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی ...
نه کم و نه زیاد ... درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قراردهند،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد ...
تا که زیاده به خود غره نشوی.
***
و نیز آرزو مندم مفید فایده باشی، نه خیلی غیر ضروری ...
تا در لحظات سخت،
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است،
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرپا نگاه دارد.
همچنین برایت آرزومندم صبور باشی،
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند ...
چون این کار سادهای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند ...
و با کاربرد درست صبوریت برای دیگران نمونه شوی.
***
و امیدوارم اگر جوان هستی،
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی ...
و اگر رسیدهای، به جوان نمایی اصرار نورزی،
و اگر پیری، تسلیم نا امیدی نشوی ...
چرا که هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابد.
***
امیدوارم سگی را نوازش کنی، به پرندهای دانه بدهی و به آواز یک سهره گوش کنی، وقتی که آوای سحرگاهیش را سر میدهد ...
چراکه به این طریق، احساس زیبایی خواهی یافت ...
به رایگان ...
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی ...
هر چند خرد بوده باشد ...
و با روییدنش همراه شوی،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
***
به علاوه امیدوارم پول داشته باشی، زیرا در عمل به آن نیازمندی ...
و سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی:
«این مال من است»،
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است!
***
و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی ...
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی،
که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان،
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید ...
***
اگر همه اینها که گفتم برایت فراهم شد،
دیگر چیزی ندارم برایت آرزو کنم ................
ویکتور هوگو
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۰۱:۰۴ بعد از ظهر
همه چی آرومه!!! (http://live_love.mihanblog.com/post/145)
همه چی آرومه
همه چی تأمینه
این چقدر خوبه که
قیمتا پایینه!
همه چی آرومه
مسولا خوابیدن
شک نداری دیگه
تو به اوضاع من
همه چی آرومه
من چقدر خوشحالم
صد تومن تو جیبم
به خودم می بالم!
تو داری می میری
از چشات معلومه
من فقط بیکارم
همه چی آرومه
بگو این آرامش
تا ابد پابرجاست
بگو از یارانه
این تورم بی جاست
[از وبلاگ آدم اول (http://ambiguity.blogfa.com/post-175.aspx)]
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۰۱:۰۶ بعد از ظهر
5 قانون طلایی مردان (http://live_love.mihanblog.com/post/137)
نوشته شده توسط: ب م (http://live_love.mihanblog.com/post/author/1)
قانون طلایی اول:
باید زنی داشته باشید که در کارهای خانه کمک کند،خوب آشپزی کند، گردگیری کند...
قانون طلایی دوم:
باید زنی داشته باشید که سرگرمتان کند، شما رابخنداند، باعث فراموشی غصه شود...
قانون طلایی سوم:
باید زنی داشته باشید که بتوانید به او اطمینان کنید و مطمئن باشید
هیچوقت به شمادروغ نمیگوید....
قانون طلایی چهارم:
باید زنی داشته باشید که در کنارش به آرامش برسید و از بودن با او لذت ببرید...
قانون طلایی پنجم:
خیلی خیلی مهم است که این چهار زن از وجود یکدیگر بی خبر باشند!!!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۰, ۰۱:۱۰ بعد از ظهر
زن... (http://live_love.mihanblog.com/post/51)
ازهنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت.
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد:چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟
خداوند پاسخ داد:دستور کار او را دیده ای ؟
او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد.
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.
و شش جفت دست داشته باشد.
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد.
گفت:شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟
خداوند پاسخ داد:فقط دست ها نیستند. مادرها باید سه جفت چشم هم داشتهباشند
-این ترتیب، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها.
خداوند سری تکان داد و فرمود:بله.
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید،
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان.
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند،
بتواند بدون کلام به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد.
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید .
خداوند فرمود:نمی شود !!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، یک خانواده را با
یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی .
بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. تصورش را هم نمی توانی بکنی
که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد .
فرشته پرسید:فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد:نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد
.
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد. به شما گفتم که در این یکی
زیادی مواد مصرف کرده اید
خداوند مخالفت کرد:آن که نشتی نیست، اشک است.
فرشته پرسید:اشک دیگر چیست ؟
خداوند گفت:اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی،
تنهایی، سوگ و غرورش.
فرشته متاثر شد.
شما نابغه اید ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها
واقعا" حیرت انگیزند.
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند.
همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند.
وقتی می خواهند جیغ بزنند، با لبخند می زنند.
وقتی می خواهند گریه کنند، آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گریه می کنند.
و وقتی عصبانی اند می خندند.
برای آنچه باور دارند می جنگند.
در مقابل بی عدالتی می ایستند.
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، نه نمی پذیرند.
بدون کفش نو سر می کنند، که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.
برای همراهی یک دوست مضطرب، با او به دکتر می روند.
بدون قید و شرط دوست می دارند.
وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و و قتی
دوستانشان پاداش می گیرند، می خندند.
در مرگ یک دوست، دل شان می شکند.
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین می شوند،
با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی، پابرجا می مانند.
آنها می رانند، می پرند، راه می روند، می دوند که نشانتان بدهند چه قدر
برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند می دانند که بغل کردن و
بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، آنها شادی و امید به ارمغان
می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند
خداوند گفت:این مخلوق عظیم فقط یك عیب دارد
فرشته پرسید:چه عیبی ؟
خداوند گفت:قدر خودش را نمی داند
[از بلاگ علی آشتیانی]
eiman
۱۳۸۹-۰۵-۲۱, ۱۱:۲۴ قبل از ظهر
من منتظر عشق توام و امشب خبری نیست
ان زلف گرانت به کامم شرری نیست
این لطف و صفایت به میلم چه گذاف است
این کوچه و برزن گذر هر بی سر و پا نیست
من مشتعل عشق چو پنهان درونت
فردا چه حاصل ثمرش بوی بهار نیست
این ره که از کوی تو رد شد گذر ماست
با ساز و کرنا ز راهت خبری نیست
ماره به یزدان و دل را به تو دادیم
این شور وصال است که از ان خبری نیست
eiman
۱۳۸۹-۰۵-۲۱, ۱۱:۲۵ قبل از ظهر
داستان مرد تنها (http://www.takkhall.blogfa.com/post-28.aspx)
ناصر خسرو قبادياني بسوي باختر ايران روان بود. شبي در روستاي کوچکي ميهمان شباني شد. نيمههاي شب صداي فرياد و ناله شنيد. برخاست و از خانه بيرون آمد. صداي فرياد و نالههاي دلخراش و سوزناک از بالاي کوه به گوش ميرسيد... مبهوت فريادها و نالهها بود که شبان دست بر شانهاش گذاشت و گفت: اين صداها از آن مرديست که همسر و فرزند خويش را از دست داده، اين مرد پس از چندي جستجو در غاري بر فراز کوه ماندگار شد هر از گاهي شبها نالههايش را ميشنويم. چون در بين ما نيست همين فريادها به ما ميگويد که هنوز زنده است و از اين روي خوشحال ميشويم که نفس ميکشد. ناصر خسرو گفت: ميخواهم به پيش آن مرد روم. مرد گفت: بگذار مشعلي بياورم و او را از شيار کوه بالا برد. ناصر خسرو در آستانه غاري ژرف و در زير نور مهتاب مردي را ديد که بر تخته سنگي نشسته و با دو دست خويش صورتش را پنهان نموده بود. مرد به آن دو گفت از جان من چه ميخواهيد؟ بگذاريد با درد خود بسوزم و بسازم. ناصر خسرو گفت: من عاشقم اين عشق مرا به سفري طول دراز فرا خوانده، اگر عاشقي همراه من شو. چون در سفر گمشده خويش را باز يابي. ديدن آدمهاي جديد و زندگيهاي گوناگون تو را دگرگون خواهد ساخت. در غير اينصورت اين غار و اين کوهستان پيشاپيش قبرستان تو و خاطراتت خواهد بود... چون پگاه خورشيد آسمان را روشن کند براه خواهم افتاد اگر خواستي به خانه شبان بيا تا با هم رويم. چون صبح شد آن مرد همراه ناصرخسرو عازم سفر بود. سالها بعد آن مرد همراه با همسري ديگر و دو کودک به ديار خويش باز گشت در حالي که لبخندي دلنشين بر لب داشت...
نتيجه: سنگيني يادهاي سياه را با تنهايي دو چندان ميکني. به ميان آدميان رو و در شادماني آنها سهيم شو. لبخند آدميان انديشههاي سياه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود.
eiman
۱۳۸۹-۰۵-۲۱, ۱۱:۲۵ قبل از ظهر
میدونی که فاصله بین انگشتات واسه چیه واسه
اینه که امید اونا را واست پر کنه
به ياد داشته باش کوتاهترين راه بين يک مسئله و راه حل اون...
فاصله بين زانو هات تا زمين هست(سجده)...کسي که به خدا توکل کنه..
توان مقابله با هر مشکلي رو ميتونه داشته باشه
هر دوستی یه دنیایی به ما نشون میده
اما تا وقتی که بهمون نرسیده دنیا متولد نخواهد شد ...
و فقط با اولین ملاقات همدیگه دنیا نیز متولد خواهد شد
eiman
۱۳۸۹-۰۵-۲۱, ۱۱:۲۶ قبل از ظهر
پیانوی زندگی (http://www.takkhall.blogfa.com/post-13.aspx)
زندگي مثل پيانو است ،
دكمه هاي سياه براي غم ها و دكمه هاي سفيد براي شادي ها .
اما زماني ميتوان آهنگ زيبايي نواخت كه دكمه هاي سفيد و سياه را با هم فشار دهي ....
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۵, ۱۱:۱۱ بعد از ظهر
وقتی پسرها دور هم خلوت می کنند چی میگن؟؟؟؟
?- بدبخت حسین دلت بسوزه همون دختری که به تو پا نمیداد من رفتم شمارشو گرفتم
?- وای پسر ! این دختره دانشجو که توی کلاس ماست رو دیدین عجب هیكلی داره !
?- من بدجوری عاشقش شدم . اگه این خوشکله با من دوست بشه من همه ی دوست دخترهام رو کنار میگذارم .
?- ...ها ! حوصله مون سر رفت ! دو تا ...شعر بگین تا بخندیم !
?- یک سی دی توپسی گیرم اومده که خیی باحاله . جدیدترین شوی جنی فر لوپر و شکیراست .
?- بچه ها این دختره رو دیدین که مانتو صورتی میپوشه و یه عینک آفتابی هم میزنه . وقتی هم که توی دانشگاه را میره هیچکی رو تحویل نمیگیره . باید حالشو بگیریم ....بهش!
?- ما اینیم دیگه بالاخره شماره رو دادیم به دختره فقط دنبال خونه خالی میگردیم .
?- بچه ها من میخونم شماها دست بزنید ... توی کوچمون دختره قد بلنده ...
?- بر و بچ جاتون خالی امروز رفتیم کافی نت یه رومی رو به گند کشیدیم
10-دیشب جاتون خالی.مامانم اینا نبودن یه غذای توپ!!! درست كردم.
فقط یه كم زیادی رو گاز موند كه اونم مهم نیست.نمیدونید ته دیگ تخم مرغ چه خوشمزه هست!
لوت می کنند چی میگن؟
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۵, ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
بگوئیم ها و نگوئیم ها
نگوییم * نوت بوك * بگوییم : رایانه رو
نگوییم * لینك* بگوییم : چسبانك
نگوییم* مایكروسافت* بگوییم : كوچك نرم یا نرم بچه
نگوییم* اكانت * بگوییم : برات
نگوییم * ماوس پد * بگوییم : خرش گاه
نگوییم * فوتوشاپ* بگوییم : عكاسخانه
نگوییم * اینترنت* بگوییم : جهان شبكه
نگوییم* اینترانت* بگوییم : درون شبكه
نگوییم * اینترنت اكسپلورر* بگوییم : جهانگرد شبكه
نگوییم * وب براوزر * بگوییم : تاریاب
نگوییم * كرسر* بگوییم : ریزینه
نگوییم * بیل گیتس * بگوییم : حساب دروازه
نگوییم *هات میل * بگوییم : داغنامه
نگوییم *وب سایت* بگوییم : رایانه جا یا تارانه
نگوییم * وب *بگوییم : جایانه یا تار
نگوییم * وب مستر * بگوییم : صاحب تار یا تارزن
نگوییم * ایمیل* بگوییم : نامه برقی
نگوییم * ایمیل آدرس *بگوییم : نشان نامه برقی
نگوییم * چت * بگوییم : زرستان
نگوییم * مانیتور* بگوییم : نمایانه
نگوییم * كی بورد* بگوییم : دكمه گاه
نگوییم*اسكنر* بگوییم : عكس برگردان
نگوییم * پرینتر *بگوییم : چاپانه یا چاپگر
نگوییم * ماوس * بگوییم : موش
نگوییم * دیسك *بگوییم : گردالی
نگوییم * سی دی (كامپكت دیسك)*بگوییم : كامل گردانه یا كاف گاف
نگوییم * دیسكت * بگوییم : گردكی
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۵, ۱۱:۲۷ بعد از ظهر
همان طور که نمی دانید گدایان نازنین در نوع خودشان، گونه های متفاوتی دارند که در اینجا نام انواع آنها را عرض می کنیم.
1- گدای خردسال 2- گدای نوجوان 3- گدای جوان 4- گدای سالخورده 5- گدای نر 6- گدای ماده 7- گدای واقعی و بی چیز 8- گدای دروغین و میلیونر 9- گدای سالم و سر حال 10- گدای علیل و از کار افتاده کور و کچل و چلاق و شل 11- گدای تحصیل کرده 12- گدای بی سواد و عامی 13- گدای پر رو و سمج 14- گدای خجالتی 15- گدای قانع 16- گدای پر توقع 17- گدای ایرانی 18- گدای خارجی 19- گدای دو رگه 20- گدای مسافر 21- گدای نسخه به دست 22-گدای از قلم افتاده
بله گداها (ماشاءا… هزار ماشاءا…) از تنوع خوبی برخوردارند! فلذا درود می فرستیم به روان پاک بزرگانی که زحمت کشیده؛ این همه گدا تولید و تکثیر کرده اند و سر بار جامعه نموده اند؛ دستشان درد نکند خیلی از این لطفشان ممنون هستیم !
در اینجا با چند تن از آنها که به حرفه شریف و پر زحمت گدایی اشتغال دارند به گفتمان می نشینیم و علت گدایی کردن آنها و اینکه اساساً چرا شغل گدایی برگزیده اند را از محضر نازنینشان جویا می شویم.
- سلام گدا جان؛ ممکنه بفرمایید چرا گدایی می کنید؟
- بله عرض کنم من برای پسرم زن گرفتم؛ هزینه سنگین ازدواج او منو به گدایی انداخت؛ مضافا که پسرم کار پیدا نکرد؛ حالا باید زندگی خانواده خودم و اونو اداره کنم. خب دیگه…! ابوالفضل یارت؛ بده در راه خدا!
--
- ببخشید جناب گدای بعدی؛ میشه بگید جنابعالی چرا تکدی گری را انتخاب کرده اید؟
- راستش من وضع مالیم خوب بود پسر و دخترم دانشجوی دانشگاه آزاد شدند و در نتیجه من به گدایی افتادم! دست خودم نبود!! به قول شاعر گفتنی: «کار من دست خودم نیست! دیگه آروم نمی گیرم!»
--
- گدای عزیز شما بفرمایید: گدایی چرا؟
- عرض کنم: من زنم از بس با چشم و هم چشمی، هر چه دیگرون خریدند اونم باید می خرید؛ حال و روزم این شد که می بینی. مجبور شدم گدایی پیشه کنم!
--
- شما گدای ارجمند چرا گدایی؟
- عرض کنم: من توی پیاده رو حالم بد شد نشستم کنار دیوار تا نفسی تازه کنم؛ چند دقیقه ای خوابم برد. بیدار که شدم دیدم خدا بده برکت!! مردم کلی پول برام ریخته ومی ریزند؛ فهمیدم چه کاری راحت تر و بهتر از این! استارت زدم و گدایی را از اونجا شروع کردم. واقعا می صرفه از کارم راضیم!
--
- گدا جان چرا گدایی می کنی؟
- من راستش وضع مالیم بد نبود؛ اما از بس چپ و راست برام مهمان می اومد مهمانهای نازنین زحمت کشیدند و آخر منو به گدایی انداختند! دستشون درد نکنه !
--
- خب گدای نمی دونم چندمی؛ ممکنه بفرمایید شما چرا گدایی می کنید؟
- بله؛ راستش من رفتم برای یک نیازمند پول جمع کنم تا بلکه مشکلش حل شود، بعد دیدم گدایی شغل راحت و پر درآمدیه؛ دیگه ادامه اش دادم. حیفم آمد ولش کنم! بسیار خوب! خب موفق باشی !
--
- و شما ای حضرت والا چرا گدایی می کنید؟
- حقیقت اینکه من همسرم عمرش داد به شما ومن بدبخت از هزینه کفن و دفن، مراسم ختم، خرید قبر، سنگ قبر و پذیرایی از مهمان ها ورشکست شدم مجبور شدم گدایی کنم!
--
- ببخشید گدا خانم؛ چرا گدایی را انتخاب کرده اید؟
- چون گدایی اگه ننگ نباشه، گنجه!
--
- گدای چندمی؛ خسته نباشید! بزرگوار … چرا گدایی می کنی؟
- راستش من زن بیمارم یک ماه توی بیمارستان بستری بود، هزینه سنگین دارو، دکتر و بیمارستانش منو به گدایی انداخت.
--
- شما چرا گدایی می کنید؟
- دلم می خواد! خیلی هم خوشم میاد؛ به کسی هم مربوط نیست!
--
- گدا جان چرا گدایی می کنید؟
- برای اینکه یه وقت خدای ناکرده محتاج خلق خدا نشم! عمرا خوش ندارم منت کسی سرم باشه! بدین لطفاً در را ه خدا؛ الهی خیر ببینی! الهی…
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۲۶, ۰۸:۳۷ قبل از ظهر
اون بگوییم ، نگوییمات خیلی قشنگ بود ، حال کردم . من دیگه به جای پرینتر میگم =>> چاپانه :خنده: ، نامه برقی هم خیلی قشنگ بود .
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۶, ۰۳:۱۱ بعد از ظهر
دلیل عجیب و جالب زن برای طلاق از همسرش (http://farspics.blogspot.com/2010/08/blog-post_3080.html)
زن در دادگاه خانواده گفت: شوهرم بسیار پرخور است و به همین علت میخواهم از او جدا شوم.
زنی برای جدایی به دادگاه خانواده شهید محلاتی مراجعه كرد تا بتواند به خواستهاش برسد. این زن 28 ساله در حضور قاضی شعبه 240 این مجتمع مدعی شد كه شوهرش بسیار پرخور است و از این وضع خسته شده است.
وی ادامه داد: ما حدود 3 سال است كه با هم زندگی میكنیم و یك فرزند دو ماهه داریم ولی به دادگاه آمدهام تا از شوهرم جدا شوم.
زن در حضور قاضی دادگاه تصریح كرد: شوهرم آبروی مرا برده است هر جا كه میرویم پرخوری میكند و باعث میشود كه همه آشنایان به من و او بخندند.
وی بیان كرد: در حال حاضر شوهرم 93 كیلو است و چون قدش كوتاه است بیشتر وزنش معلوم است و باعث خجالت من است.
زن اضافه كرد: میخواهم از شوهرم جدا شده و با فرزندم تنها زندگی كنم و دیگر او باعث ننگ من نشود و از من دور شود.
مرد 34 ساله در دادگاه حضور داشت و گفت: من عاشق خوردن هستم و دیگر همه فامیل مرا میشناسند و این بهانه خوبی برای طلاق نیست.
وی ادامه داد: همسرم دنبال بهانه است و پرخوری مرا دستمایهای برای جداییاش كرده است كه این طرز فكرش بسیار مضحك است.
مرد در حضور قاضی این شعبه تصریح كرد: میخواهم همسرم كمكم كند تا وزنم را كاهش دهم و در كنارم بماند تا امیدی برای كاهش وزنم داشته باشد.
زن بار دیگر در حضور قاضی دادگاه خانواده شهید محلاتی گفت: میخواهم از او جدا شده و تنها زندگی كنم و دیگر شوهرم را نبینم.
قاضی رسیدگی به این پرونده، طرفین را به مصالحه دعوت كرد و پرونده را مختومه اعلام كرد.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۶, ۰۳:۱۶ بعد از ظهر
زن و شوهری که در همه چیز شریک هستند
در یک شب سرد زمستانی یک زوج سالمند وارد رستوران بزرگی شدند. آنها در میان زوجهای جوانی که در آنجا حضور داشتند بسیار جلب توجه میکردند.
بسیاری از آنان، زوج سالخورده را تحسین میکردند و به راحتی میشد فکرشان را از نگاهشان خواند:
نگاه کنید، این دو نفر عمری است که در کنار یکدیگر زندگی میکنند و چقدر در کنار هم خوشبختند.
پیرمرد برای سفارش غذا به طرف صندوق رفت. غذا سفارش داد ، پولش را پرداخت و غذا آماده شد. با سینی به طرف میزی که همسرش پشت آن نشسته بود رفت و رو به رویش نشست.
یک ساندویچ همبرگر، یک بشقاب سیب زمینی خلال شده و یک نوشابه در سینی بود.
پیرمرد همبرگر را از لای کاغذ در آورد و آن را با دقت به دو تکه ی مساوی تقسیم کرد.
سپس سیب زمینی ها را به دقت شمرد و تقسیم کرد.
پیرمرد کمینوشابه خورد و همسرش نیز از همان لیوان کمینوشید. همین که پیرمرد به ساندویچ خود گاز میزد مشتریان دیگر با ناراحتی به آنها نگاه میکردند و این بار به این فــکر میکردند که آن زوج پیــر احتمالا آن قدر فقیــر هستند که نمیتوانند دو ساندویچ سفــارش بدهند.
پیرمرد شروع کرد به خوردن سیب زمینیهایش. مرد جوانی از جای خو بر خاست و به طرف میز زوج پیر آمد و به پیر مرد پیشنهاد کرد تا برایشان یک ساندویچ و نوشابه بگیرد. اما پیر مرد قبول نکرد و گفت : همه چیز رو به راه است، ما عادت داریم در همه چیز شریک (http://porbazdeh.blogspot.com/) باشیم.
مردم کم کم متوجه شدند در تمام مدتی که پیرمرد غذایش را میخورد، پیرزن او را نگاه میکند و لب به غذایش نمیزند.
بار دیگر همان جوان به طرف میز رفت و از آنها خواهش کرد که اجازه بدهند یک ساندویچ دیگر برایشان سفارش بدهد و این دفعه پیر زن توضیح داد: ماعادت داریم در همه چیز با هم شریک باشیم.
همین که پیرمرد غذایش را تمام کرد، مرد جوان طاقت نیاورد و باز به طرف میز آن دو آمد و گفت: میتوانم سوالی از شما بپرسم خانم؟
-پیرزن جواب داد: بفرمایید
چرا شما چیزی نمیخورید ؟ شما که گفتید در همه چیز با هم شریک هستید. منتظر چی هستید؟
-پیرزن جواب داد: منتظر دندانهــــــا!!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۶, ۱۰:۳۸ بعد از ظهر
عیب کوچولوی عروس http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=4307&pop=1&page=0&Itemid=103) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=4307&itemid=100)
جواني مي خواست زن بگيرد به پيرزني سفارش کرد تا براي او دختري پيدا کند. پيرزن به جستجو پرداخت، دختري را پيدا کرد و به جوان معرفي کرد وگفت اين دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگي فراهم خواهد کرد.
جوان گفت: شنيده ام قد او کوتاه است.
پيرزن گفت: اتفاقا اين صفت بسيار خوبي است، زيرا لباس هاي خانم ارزان تر تمام مي شود
جوان گفت: شنيده ام زبانش هم لکنت دارد
پيرزن گفت: اين هم ديگر نعمتي است زيرا مي دانيد که عيب بزرگ زن ها پر حرفي است اما اين دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفي نمي کند و سرت را به درد نمي آورد
جوان گفت: خانم همسايه گفته است که چشمش هم معيوب است
پيرزن گفت: درست است ، اين هم يکي از خوشبختي هاست که کسي مزاحم آسايش شما نمي شود و به او طمع نمي برد.
جوان گفت: شنيده ام پايش هم مي لنگد و اين عيب بزرگي است
پيرزن گفت: شما تجربه نداريد، نمي دانيد که اين صفت ، باعث مي شود که خانمتان کمتر از خانه بيرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خيابان گردي ، خرج برايت نمي تراشد
جوان گفت: اين همه به کنار، ولي شنيده ام که عقل درستي هم ندارد
پيرزن گفت: اي واي، شما مرد ها چقدر بهانه گير هستيد، پس يعني مي خواستي عروس به اين نازنيني، اين يک عيب کوچک را هم نداشته باشد.
احمد شاملو
http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu246.jpg
منبع: وبلاگ ایمان (http://imanhabibi2000.blogfa.com/post-166.aspx)
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۲:۵۹ بعد از ظهر
یک خانم زیبا ایده ال خوش اندام برای مجردها
http://www.salijoon.info/mail/881103/07gtxaz4bfvyctz82clt.jpg
فقط 6000 دلار
ساخته شده از سیلیکون در کشور سوئد است.
قد 150 تا 175 سانتیمتر !
بافت پوست 99% شبیه به انسان !
دارای 100 سنسور در اطراف بدنش که 30 سنسور حسی در بخش خصوصی !!! ایشون هر سنسور قابلیت فرم گیری تا 20 موقعیت خاص رو برای ایشون فراهم میکنه
به صدای صاحبش فوق العاده حساس است ! و قابلیت اجرای 16 فرمان رو تا فاصله 2 متری بصورت همزمان داره .
ضمنا قابلیت گذاشتن رمز عبور هم احتمالا برای حفظ عفاف!!!
! در ایشون فراهم شده . یعنی بطور خلاصه فقط واسه صاحبش یک کارایی رو انجام میده در صورتی که روش password بگذارید !
این نوع عروسکها، دارای پوست، چهره و اندام کاملا مشابه بدن طبیعی انسان هستند. در نوع 8000$ دلاری، توسط سنسورهایی دمای پوست بدن عروسک پیوسته در 37 درجه سانتیگراد نگه داشته می شود. علاوه بر آن، موی استفاده شده در آنها بر خلاف نوع دوم، کلاه گیس نیست و از موی طبیعی انسان و صد درصد تمیز استفاده شده است.
تمامی اندامها توسط اتصال دهنده های پلیمری یا در برخی قسمتها فلزی، به یکدیگر متصل شده اند. شما این امکان را دارید که عروسک را در هر پوزیشن یا حالتی که دلخواهتان است قرار دهید. قابلیت شستشو بهمراه فایل صوتی خاصی که مانند یک Tape در آن جاسازی شده از دیگر ویژگیهای این عروسکها می باشد. ضمنا در داخل اندامهای "سینه و ران"، از سیلکون که قابلیت ارتجاعی دارد استفاده شده است. ضد رطوبت و ضربه هستند و برای 3سال از طرف کمپانی ضمانت و گارانتی می شوند.
در آخر، شاید بد نباشد این را هم بدانید که هر سه نوع این عروسکها، محبوبیت و طرفداران زیادی در سراسر دنیا و به ویژه "ژاپن و امریکا" دارند.
خصوصیات اصلی:
مخالفتی با استفاده از هیچکدوم از اعضاش نداره
او می تواند سر خود را در جهت دلخواه شما حرکت دهد.
شما میتوانید به شرح زیر کاملا اختصاصی به میل خود ،یک مدل انتخاب کنید :
اندازه
قد
رنگ پوست
شما بودید کدوم مدل رو انتخاب می کنید ؟
مزایای متعدد ایشون :
برقی نیست
با حرف زدن زیاد حوصله شما رو سر نمیبره
عمرا چاق نمیشه و نیاز به #### درمانی همراه با ایشون ندارید !
عمرا آرایشگاه نمیره !
به موسیقی سنتی و اپرا و سوپ علاقه نداره
مخالفتی با فوتبال دیدن شما نداره !!!
نگرانی بابت دیدن ایشون در چت روم های اینترنتی نخواهید داشت
اگر شما را با زن دیگری ببنه خفتتون نمینه !
تحت هیچ شرایطی تحریم هم نمیشید !!
هیچوقت به خرید نخواهد رفت !
عمرا اگه پیر بشه
هیچوقت مادری نداره که بخواد با شما رفت و آمد کنه !
عمرا دچار سردرد نمیشه
بنازم به این تکنولوژی
نظر شما چیه ؟
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۳:۰۷ بعد از ظهر
6000 دلار ؟! اه حتی این پول رو هم نداریم بریم از اینا بخریم !
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۰۷ بعد از ظهر
20حقیقت خواندنی جهان
1- گذاشتن گوشی هدفون در گوش به مدت یک ساعت باعث می شود باکتری های
گوش شما 700 برابر شود.
2- مردان بهتر از زنان می توانند نوشته های ریز را بخوانند ولی شنوایی خانم ها
بهتر از آقایان است.
3- قلب یک زن تندتر از قلب یک مرد می تپد.
4- اگر تخم مرغ در آبی که محلول شکر در آن وجود دارد قرار بدهیم ، تخم مرغ در
آب شناور می شود.
5- اگر کسی بخواهد یک بار دور ساختمان پنتاگون ( وزارت دفاع آمریکا ) بزند
باید حدود 15 دقیقه زمان بگذارد.
6-خوک ها به دلیل شرایط فیزیکی بدن نمی توانندبه آسمان نگاه کنند.
7- کار گذاشتن تله موش در ایالت کالیفورنیای آمریکا برای داشتن مجوز شکار
ممنوع است.
8- روز 22 ماه می در آمریکا شاهد کمترین میزان تولد در این کشور است.
9- یک عطسه می تواند با سرعتی حدود 1000 مایل در ساعت حرکت کند.
10- پرنس چارلرز و پرنس ویلیام ( جانشینان احتمالی ملکه انگلیس ) برای
رعایت جوانب احتیاط در صورت سقوط هواپیما ، هرگز در یک هواپیما سفر
نمی کنند.
11- چتر نجات قبل از هواپیما اختراع شده است.
12-تعداد فیلم های تولید شده در سینمای هند از فیلم های تولیدی در هالیوود
بیشتر است.
13- مشهورترین و پر تعداد ترین اسم در جهان « محمد» است.
14- اولین تلفن همراه در سال 1924 اختراع شد.
15- « ولوو» مارک معروف کامیون ها و ماشین های سواری به زبان ایتالیایی به
معنی « در حال حرکت هستیم»
16- زبان قوی ترین ماهیچه در بدن انسان است.
17- مطابق قوانین آمریکا در آگهی های تبلیغاتی مشروبات الکلی ، کسی حق
ندارد یک فرد را در حال نوشیدن این مشروبات نشان می دهد.
18- مصریان باستان روی بالش هایی که از سنگ درست شده بود می خوابیدند.
19- تا سال 1960 مردهایی که موی سر بلندی داشتند اجازه ورود به منطقه «
دیزنی لند » ( استودوی والت دیزنی ) در آمریکا را نداشتند.
20- چربی بدن انسان برای ساخت 7 قالب صابون کافی است.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۱۰ بعد از ظهر
30 مطلب جالب ، عجیب و خواندني (http://www.siterooz.com/jalebha/025778.php)
</B>
1) يک سوسک حمام ميتواند 9 روز بدون سر زندگي کند تا اينکه از گرسنگي بميرد.
2) يک کوروکوديل نميتواند زبانش را بيرون در بياورد.
4) حلزون ميتواند 3 سال بخوابد.
5) به طور ميانگين مردم از عنکبوت بيشتر ميترسند تا از مرگ!
6) اگر جمعيت چين به شکل يک صف از مقابل شما راه بروند، اين صف به خاطر سرعت توليد مثل هيچوقت تمام نخواهد شد.
7) خطوط هوايي آمريکا با کم کردن فقط يک زيتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفهجويي کند.
8) ملت آمريکا بطور ميانگين روزانه 73000 متر مربع پيتزا ميخورند.
9) چشمهاي شترمرغ از مغزش بزرگتر است.
10) بچهها بدون کشکک زانو متولد ميشوند. کشککها در سن 2 تا 6 سالگي ظاهر ميشوند.
11) کوبيدن سر به ديوار 150 کالري در ساعت مصرف ميکند.
12) پروانهها با پاهايشان ميچشند.
13) گربهها ميتوانند بيش از يکصد صدا با حنجره خود توليد کنند در حاليکه سگها کمتر از 10 تا!
14) ادرار گربه زير نور سياه ميدرخشد.
15) تعداد چينيهايي که انگليسي بلدند، از تعداد آمريکاييهايي که انگليسي بلدند، بيشتر است!!
16) دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطي که طرفين خون خود را بر گردن بگيرند.
17) فيلها تنها حيواناتي هستند که نميتوانند بپرند.
18) هر بار که يک تمبر را ميليسيد 10/1 کالري انرژي مصرف ميکنيد.
19) فورييه 1865 تنها زماني بود که ماه کامل نشد.
20) کوتاهترين جمله کامل در زبان انگليسي I am است.
21) اگر عروسک باربي را زنده تصور کنيد سايزش 33-23-39 و قدش 2 متر و 15 سانتيمتر خواهد بود با گردني 2 برابر بلندتر از يک انسان نرمال.
22) تمام خرسهاي قطبي، چپ دست هستند.
23) اگر يک ماهي قرمز را در يک اتاق تاريک قرار دهيد، کم کم رنگش سفيد ميشود.
24) اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فرياد بزنيد، انرژي صوتي لازم براي گرم کردن يک فنجان قهوه را توليد کردهايد.
25) در مصر باستان افراد روحاني تمام موهاي بدن خود را ميکندند حتي ابروها و موژهها.
26) کوتاهترين جنگ در تاريخ در سال 1896 بين زانزيبار و انگلستان رخ داد که 38 دقيقه طول کشيد.
27) در 4000 سال گذشته هيچ حيوان جديدي رام نشده است.
28) هيچوقت نميتواني با چشمان باز عطسه کني.
29) تعداد انسانهايي که به وسيله خر کشته ميشوند، از انسانهايي که در سانحه هوايي ميميرند بيشتر است.
30) چشمهاي ما از بدو تولد همين اندازه بودهاند، اما رشد دماغ و گوش ما هيچوقت متوقف نميشوند
http://daneshjo1366.parsiblog.com/
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۴۰ بعد از ظهر
مردي به پرداخت 1200 نان بربري مهريه محكوم شد!
http://funshad.com/Pics/FunShad.Com-20100814-45645a27c4f1adc8a7a835976064a86d.jpg
زني به دادگاه آمد و اعلام كرد، مهريهاش را كه 1200 نان بربري است از شوهرش كه وضعيت مالي مناسبي دارد، ميخواهد.
زني 25 ساله با مراجعه به دادگاه شهيد محلاتي دادخواستي را به قاضي يكي از شعب ارائه كرد.
اين زن در حضور قاضي شعبه 236 اين مجتمع مدعي شد، مهريهاش كه 1200 نان بربري است را از شوهرش ميخواهد.
وي ادامه داد: همان ابتدا شوهرم، مهريهام را قبول كرد ولي حالا از دادن آن امتناع ميكند.
زن در حضور قاضي دادگاه تصريح كرد: ميخواهم شوهرم حداقل از طريق دادگاه مهريهام را بدهد به همين دليل به اينجا آمدهام.
وي اضافه كرد: ما حدود 4 سال است كه با هم زندگي ميكنيم و زندگي بسيار خوبي داريم ولي ندادن مهريه مشكلاتي را براي زندگيمان ايجاد كرده است و حالا من كوتاه نيامده و مهريهام را ميخواهم.
زن در حضور قاضي دادگاه ادامه داد: مهريه من هزينه زيادي ندارد و شوهرم ميتواند آن را بدهد ولي به دليل اينكه آن را خواهان شدم از دادنش امتناع ميكند.
مرد 29 ساله در دادگاه حضور داشت و گفت: من اين مهريه را نميدهم و از همسرم جدا نخواهم شد. او بايد در كنارم بماند؛ همسرم بسيار خودخواه است و هر چيزي كه بخواهد بايد به دست آورد.
زن در مقابل قاضي اين شعبه تصريح كرد: من مهريهام كه 1200 نان بربري است را ميخواهم و كاري به افكار شوهرم ندارم.
قاضي رسيدگي كننده به اين پرونده، مرد را محكوم به پرداخت مهريه زن كرد.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۴۹ بعد از ظهر
استفاده از کلمه فست فود ممنوع شد! کلمات پيشنهادی برای فست فود! (طنز)
http://uploder.takmahfel.com/files/qfbb3hvyh7x7hguh16l8.jpg
خوشحالیم كه لااقل وزارت ارشاد در حوزه خودش اقدام به ممنوع كردن فست فود كرد.از قول مدیركل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد اطلاع پیدا كردیم كه به منظور صیانت از زبان وا دب فارسی و ممنوعیت به كارگیری اسامیو عناوین بیگانه در تابلوها،از امروز توسط واحدهای صنفی و « فست فود » خصوصا اغذیه فروشی ها ممنوع است و با كسانی كه تمكین نكنند، برخورد شدیداللحن به عمل خواهد آمد. چرا كه به عمل كار برآید، به سخنرانی نیست.
واژههای جایگزین: واژگان پیشنهادی برای فست فود به ترتیب اولویت استفاده اعلام میداریم.
1 هست فوت: این هر دو كلمه كاملاً فارسی سره بوده و از نظر وزن و آهنگ نیز با فست فود قرابت بیشتری دارد.هست فوت، یعنی تا فوت كنی، غذا روی میزت هست.سرعت تهیه هست فوت میتواند با تعداد فوت ها درجه بندی شود. یك فوت، دو فوت، سه فوت،......و الی آخر.
2 سریع السیر: چون سرعت تهیه غذاهای فست فودی بیشتر و تندتر از امثال دیزی و كله پاچه و سایر غذاهای سنتی است؛ اطلاق عبارت سریع السیر به این گونه غذایا(!) میتواند رساننده معنا و منظور باشد. وزارت راه، قطارهای شركت رجاء را همین طوری تقسیم بندی كرده است.
3 بخر و بخور: در حوزه البسه، به پاره ای لباسها كه میگویند. عین « بشور وبپوش » اتونمیخواهند،ا صطلاحاً همین عبارت را میتوان در مورد غذاهای فست فودی به كار برد. بسیاری از فست فودیها را همانجا سرپایی میخورند، یك نوشابه گازدار هم روش.
4 راحت الحلقوم: اگرچه این اصطلاح از بیخ عربی است، اما باز بهتر از یك اصطلاح بیگانه است. با فرهنگ و زبان محاورهای ما هم بیگانه نیست. به خیلی چیزها میگوییم راحت الحلقوم. مثل پول بیت المال كه بعضی مفسدان اقتصادی، براحتی هلواز گلو میدهند پایین. بدون آن كه صدای قورت دادنشان را بشنوید.
5 سریعانه: وقتی كه به كامپیوتر،رایانه گفته میشود و به سوبسید یارانه و به ترمینال، پایانه و... همه جا هم بحمدالله این اسامی و عبارات جا افتاده وامروز اگر كسی بگوید كامپیوتر،همه به او میخندند؛ پیشنهاد میشود كه به عوض فست فو د گفته شود ببینیم چی میشود.
6 غذا قورتكی: چون غذاهای فست فودی را سریع قورت میدهند و هم تهیه آن راحت تر و مواد آن آماده تر است و هم هیچ خاصیتی ندارد، جز چاق كردن آدمها؛ فلذا اصطلاح غذاقورتكی نیز پیشنهاد آخر ماست.عین كش لقمه خدابیامرز كه به جای پیتزا توسط فرهنگستان زبان فارسی اختراع شد و چقدر هم رایج شد!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۵۰ بعد از ظهر
مشخصات يه دختر خوب !!!!!!
يه دختر خوب هيچوقت زودتر از اينکه از شير بگيرنش عاشق نميشه يه دختر خوب بيشتر از 3 ساعت توي حموم نميمونه (نکته مهم المپياد )
يه دختر خوب به خاطر بعضي مسائل چترش را باز نمي کنه يه دختر خوب وقتي بلد نيست رانندگي کنه چرا بايد زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه
يه دختر خوب توي روي مامانش وانميسته و به خاطر قراري که داره (و سرکاره) 100000 تا دروغ نميگه
يه دختر خوب از مثلاً 6 ساعت وقت کلاس خودش 5 ساعتش رو نمي پيچونه
يه دختر خوب يواشکي دست تو جيب باباش نميکنه
يه دختر خوب به خاطر اينکه بهش گفتن بي ادب گريه نمي کنه
يه دختر خوب جو نميگيرتش و زود خودشو مثل بنگاهها (http://www.takmahfel.com/)به نمايش نميزاره
يه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمي داره بندازه رو سرش مثل روسري
يه دختر خوب عقده هاش رو با فرار از خونه خالي نمي کنه
يه دختر خوب با همسايشون که خوشگل تره لج نميشه
يه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش که پر از جوش و ککه باباشو اونقدر تو خرج نمي ندازه
يه دختر خوب وقتي بهش نگاه نمي کنن خود نمايي نميکنه (به راههاي مختلف) باز هم نکته تستي
يه دختر خوب باباش هر چي بگه گوش مي کنه نمياد پيش مامانش ننه من غريبم بازي درآره
يه دختر خوب بيشتر از 10 دقيقه توي wc نمي مونه (نکته مهمتر از کنکور)
يه دختر خوب هيچوقت بدون گواهينامه رانندگي نميکنه که بعدش که گرفتنش اشک تمساح بريزه
يه دختر خوب به خاطر منافع خودش حق خواهرش رو ضايع نمي کنه
يه دختر خوب وقتي معني ترانه هاي خارجي رو نميدونه مجبور نيست که واسه کلاس اونا رو گوش بده
يه دختر خوب توي قرار با پسر کلاس زورکي نمي آد و پدر کارمند بيچاره اش رو مديرعامل و رئيس قلمداد نمي کنه
يه دختر خوب ديگه به دختر افغاني ها حسودي نمي کنه
يه دختر خوب وقتي از پسري خوشش اومد و داشت از حسوديش مي ترکيد 10000 تا عيب و ايراد روي پسر نمي زاره
يه دختر خوب شب زود نمي خوابه که صبح زود بيدار بشه که بتونه صافکاري و نقاشي کنه
يه دختر خوب خودش رو زوري توي دل کسي نبايد راه بده
يه دختر خوب براي اينکه مورد توجه قرار بگيره اسمشو عوض نميکنه (صغرا= هاني - کبري= ماني)
يه دختر خوب براي اينکه توي مهموني تحويلش بگيرن قيافه نميگيره و اداي آدم پولدارارو در نمياره
يه دختر خوب پشت سر حتي حيوانات هم غيبت نمي کنه
يه دختر خوب از دماغ فيل نمي افته که نه؟
يه دختر خوب از اجراي هر گونه قرقره بازي( جت اسکي اسکيت و امثال اون ) در مقابل پسرها خودداري مي کنه
يه دختر خوب با 25897 نفر که تيريپ نميريزه
يه دختر خوب اولاً دوچرخه سواري نمي کنه حالا مي خواد بکنه بكنه جنبه هم داشته باشه
يه دختر خوب توي مسافرت به خاطر کسي که روش کليد کرده، باباشو توي منگنه قرار نمي ده که بابا تندتر برو!
يه دختر خوب عکسهاي پسر خوشگلا مانند حميد گودرزي شادمهر عقيلي و … محمدرضا گلزار رو به در و ديوار اتاقش نمي چسبونه (جوابيه)
يه دختر خوب سوار هر ماشيني نميشه پيکان 47 و امثال آن
يه دختر خوب وقتي لباس آنچناني براي خودنمايي ندارد از همسايگانش قرض نمي کنه
يه دختر خوب راه به راه از اون کوفتيا نميماله که فردا هم سرطان بگيره و انتظار ترحم داشته باشه
يه دختر خوب اولاً اصلاً پيدا نميشه خلاصه بگم يه دختر خوب بايد خوب باشه نه اينکه اداي خوبا رو دربياره
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۲۸, ۰۸:۵۱ بعد از ظهر
بخون و بخند سري جديد !
http://uploder.takmahfel.com/files/3ibfpysuy6t8mn93068p.gif (http://www.takmahfel.com/)
يارو شبا يه پارچ آب خالي بالا سرش ميذاشته و مي خوابيده ازش مي پرسن آخه خنگ چرا اينجوري مي كني؟
ميگه : خوب يه موقع نصفه شب از خواب پا پيشم مي بينم تشنم نيست .. اونوقت چيكار كنم؟
دوتا درسخون حوصلهشون سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم فيلم نگاه ميكنيم و اگر سكه روي لبهاش ايستاد ميريم درس ميخونيم!
پليس ماشين مسافر کشي را که با سرعت در خيابان ميراند ، متوقف کرد و گفت : هشت تا مسافر داري و با اين سرعت هم ميراني راننده با عجله گفت : آخه اگه تندتر نرم ، اون سه نفري که توي صندوق عقبند خفه ميشند!
طرف اسم بچه اش رو ميزاره اس ام اس ميگن اين چه اسميه ؟ ميگه چيه از پيام که با کلاس تره!
يارو از برج ميلاد بالا ميرفته
ميگن کجا ميري؟
ميگه : سر برج قراره وام بدن!!!
به يارو مي گن چرا سي ديت اينقدر خش داره مي گه:آخه زير قسمتهاي مهمش خط كشيدم!!
طرف 2000 تومني پيدا مي كنه ميگه ما از اين شانسا نداريم بعد پارش مي كنه!
از يارو مي پرسند: چرا جورابت يه لنگه اش آبيه، يه لنگه اش قرمز؟ ميگه : والله خودمم توش موندم. يه لنگه مثل همينم تو خونه دارم!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۳۸ بعد از ظهر
اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای مختلف چی به سر این سه نفر میاد؟
توی ژاپن: جوان اولی از عشق (http://bia2net.ir/) جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست.
توی اسپانیا: مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو از پای در میاره و با زن محبوبش به آمریکای جنوبی فرار می کنن.
توی انگلستان: دو تا عاشق (http://bia2net.ir/) با کمال خونسردی حل قضیه رو به یه شرط بندی توی مسابقه ی اسب سواری موکول می کنن اسب هر کدوم برنده شد، معشوق مال اون میشه.
توی فرانسه: خیلی کم کار به جاهای باریک می کشه دو تا مرد با همدیگه توافق می کنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه .
توی استرالیا: دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق (http://bia2net.ir/) مشترک سالها مشاجره می کنن این مشاجره اونقدر طول می کشه تا یکی از طرفین پیر بشه و بمیره ، یا از یه مرضی بمیره اونوقت اونکه زنده مونده با خیال راحت به مقصودش می رسه.
توی قفقاز: جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار می کنه دومی هم دختر رو از چنگ اولی می دزده و پا به فرار می ذاره باز اولی همین کار رو می کنه و این ماجرا دائما تکرار میشه.
توی نروژ: معشوقه ی دو مرد برای اینکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعی میندازه پایین و غائله ختم میشه .
توی آفریقا: قضیه خیلی ساده ست و جای اختلاف نیست دو تا مرد ، زنی رو که می خوان عقد می کنن و علاوه بر اون ، بیست تا زن دیگه هم می گیرن.
توی مکزیک: کار به زد و خورد خونینی می کشه و یکی از طرفین کشته میشه ولی بعدش اونکه رقیبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد میشه و دخترک بی شوهر می مونه.
توی آمریکا: حل قضیه بستگی به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج می کنه.
توی ایران: فقط پول موضوع رو حل می کنه پدر و مادر دختر می شینن با همدیگه مشورت می کنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب می کنن. عاشق (http://bia2net.ir/) شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه یا باید خودشو بکشه یا رقیب رو از میدون به در کنه یا افسردگی می گیره.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۴۰ بعد از ظهر
ضریب هوشی (IQ) افراد مشهور چقدر است؟! (http://bia2net.ir/post/529)
در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنم , افرادی که دارای ضریب هوشی بالاتر از ۱۳۰ هستند افرادی تیزهوش و آنهایی که دارای IQ بالا تر از ۱۵۰ هستند را نابغه مینامند.
آلبرت اینشتین IQ=160
آرنولد(بازیگر ترمیناتور)IQ=135
بتهونIQ=165
فرانکلینIQ=160
بیل کلینتون(رئیس جمهور اسبق امریکا)IQ=137
بیل گیتسIQ=160
پاسکالIQ=195
بابی فیشرIQ=187
داروینIQ=165
چارلز دیکنزIQ=180
آیزنهاورIQ=122
هگلIQ=165
گالیلهIQ=185
گری کاسپارفIQ=190
جرج بوش پدرIQ=98
جرج بوش پسرIQ=125
هانس کریستین اندرسونIQ=145
جیمز واتIQ=165
کندیIQ=119
گوتهIQ=210
کپلرIQ=175
لئوناردو داوینچیIQ=220
ناپلئونIQ=145
نیکول کیدمنIQ=132
شکیراIQ=140
شارون استونIQ=154
اسحاق نیوتونIQ=190
ولترIQ=190
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۴۱ بعد از ظهر
تفاوت مردان و زنان (http://bia2net.ir/post/455)
» مردان برای خرید یک کالا به قیمت یک دلار، 2دلار می پردازند و البته به آن کالا نیاز دارند..
اما زنان برای خرید یک کالا به قیمت 2دلار، 1دلار می پردازند و البته به آن کالا نیاز ندارند.
» همه زنان نگران آینده هستند، البته تا زمانی که ازدواج نکرده اند..
اما هیچ مردی نسبت به آینده نگرانی ندارد، مگر زمانی که ازدواج می کند.
» مرد موفق کسی است که مازاد بر آن چه همسرش خرج می کند، درآمد داشته باشد..
اما زن موفق کسی است که بتواند چنین مردی را پیدا کند.
» برای شاد بودن در کنار یک مرد، باید او را عمیقا درک کنی و کمی هم دوستش داشته باشی..
اما برای شاد بودن در کنار یک زن، باید او را عمیقا دوست داشته باشی، اما اصلا در صدد فهم او برنیایی.
» مردان متاهل نسبت به مردان مجرد بیشتر عمر می کنند و البته به همان نسبت هم آرزوی مرگ می کنند.
» وقتی زنی با مردی ازدواج می کند توقع دارد که او تغییر کند، اما تغییر نمی کند..
درحالیكه وقتی مردی با زنی ازدواج می کند توقع دارد که او تغییر نکند، اما تغییر می کند.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۴۷ بعد از ظهر
http://bia2net.persiangig.com/image/jojo/bia2net%2011.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۴۹ بعد از ظهر
۱۲ راه برای افزایش بازدید سایت (http://bia2net.ir/post/271)
همین اول كار بگم كه به هیچ وجه به این متن بصورت جدی نگاه نكنید ! البته من این راه ها را شخصا امتحان نكرده ام ولی این به معنای آن نیست كه عملی نیستند. اینكه تمام مدیران وبسایت ها و وبلاگ نویسان به دنبال جذب بیننده بیشتر برای سایتشان هستند یك حقیقت است و هر كس هم كه می گوید نیست ، باید به او شك كنید! اما برسیم به دستور العمل های كاربردی برای افزایش ترافیك سایتتان !
همین اول كار بگم كه به هیچ وجه به این متن بصورت جدی نگاه نكنید ! البته من این راه ها را شخصا امتحان نكرده ام ولی این به معنای آن نیست كه عملی نیستند. اینكه تمام مدیران وبسایت ها و وبلاگ نویسان به دنبال جذب بیننده بیشتر برای سایتشان هستند یك حقیقت است و هر كس هم كه می گوید نیست ، باید به او شك كنید! اما برسیم به دستور العمل های كاربردی برای افزایش ترافیك سایتتان !
آدرس سایتتان را روی بدنتان بنویسید و با لباس زیر (http://www.bia2net.ir/) در شهر بگردید.
شانس زیادی وجود دارد كه بدین وسیله بتوانید وبلاگتان را با بازدید كننده های تازه و زیادی آشنا كنید.البته باید فكری هم برای مزاحمت های احتمالی پلیس و ستاد مبارزه با بدحجابی كنید.
یك بیسیم پلیس بخرید.
در طول روز به بیسیم پلیس گوش دهید و همین كه از حادثه جدیدی باخبر شدید با سرعت تمام خود را به محل مذكور برسانید.احتمال زیادی وجود دارد كه خبرگزاری ها تصمیم داشته باشند تا از آنجا بصورت مستقیم اقدام به ارسال گزارش كنند.در هنگامی كه خبرنگار در حال پخش زنده گزارش خود است به پشت سر او بروید و با تمام توان اسم وبسایتتان را فریاد بزنید.در چند حادث دیگر هم این كار را انجام دهید ، اینكار شما باعث می شود كه طرفداران بسیار زیادی پیدا كنید! در اینصورت مردم تنها به این دلیل كه شما را ببینند اخبار را تماشا می كنند.
مقداری برچسب بخرید.
برچسب روش ارزانی برای تبلیغات است. مقداری برچسب های كوچك كه اسم وبسایت شما بر روی آن نوشته شده است بخرید و آنها را در هر جایی كه میتوانید بچسبانید ! داخل توالت های عمومی ،روی ماشین مردم و هر جایی كه فكر می كنید مردم به آن نگاه می كنند.
وبسایتتان را صفحه خانگی تمام كامپیوترهایی كه به آنها دسترسی دارید كنید.
به یك كافی نت ، یك كتابخانه ، سایت دانشگاه (http://www.bia2net.ir/) یا حتی خانه دوستان و آشنایان بروید و وبسایتتان را صفحه خانگی تمام كامپیوترهایشان كنید.بیشتر كسانی كه با كامپیوتر كار می كنند نمی دانند چطور آن را به حالت پیشفرض برگردانند.
آدرس سایتتان را در صفحه اول تمام روزنامه ها بنویسید.
صبح اول وقت به یك دكه روزنامه فروشی بروید و با یك ماژیك خوش رنگ آدرس سایتتان را در بزرگترین اندازه ممكن بر روی تمام روزنامه هایش بنویسید بطوریكه كل صفحه را بپوشاند.سپس قبل از اینكه فروشنده شما را بگیرد با سرعت هر چه تمام تر از محل فرار كنید . این كار را برای تمام روزنامه فروشی ها در دو نوبت صبح و عصر انجام دهید.
آدرس سایتتان را بر روی تمام اسكناس هایی كه خرج می كنید بنویسید.
به عنوان یادگاری (http://www.bia2net.ir/) نام و آدرس سایت خودتان را روی هر اسكناسی كه می خواهید به كسی بدهید بنویسید.در اینصورت به پول علاوه بر وظیفه اعتباریش ، یك وظیفه مهم دیگر یعنی ترویج سایتتان محول نموده اید.
تابلوی تبلیغاتی انسانی كرایه كنید.
ین روش بسیار انحصاری و تاثیرگذار است .یك نفر را استخدام كنید كه در یك خیابان شلوغ بایستد . این فرد می تواند پلاكارد كه تبلیغ سایت شما روی آن است را نگه دارد و یا لباسی با نام سایت شما را بپوشد.
سایتتان را در معرض فروش بگذارید.
سایت خودتان را در فروشگاه های اینترنتی با قیمتی كه هوش از سر همه بپراند مثلا 20.000.000 تومان ، در معرض فروش بگذارید و دقت كنید تا همه متوجه آن شوند. به احتمال 99.99% كسی آن را از شما نمی خرد (چون شما اصلا قصد فروش ندارید) اما خوب اگر كسی آنقدر احمق است كه برای سایت شما بیست میلیون تومان پول بدهد ، قبول كنید و یك سایت دیگر را با همین قیمت برای فروش بگذارید !
با پوستر بزرگ تبلیغی از سایتتان به یك رویداد ورزشی بروید.
تصور كنید با یك پوستر بزرگ تبلیغی و با یك رنگ جیغ به مسابقه فوتبال مثل پرسپولیس و استقلال بروید و هر وقت كه دوربین تماشاگران را نشان می دهد نام سایتتان را به دوربین نشان دهید. آن وقت بدون هیچ گونه هزینه ای میلیون ها نفر از وجود سایت شما با خبر می شوند !
از سایت های معروف (http://www.bia2net.ir/) دیگر استفاده كنید
در اینترنت به دنبال ویدیوهای محبوب بگردید ، سپس با یك ابزار ویرایش فایل های ویدیویی در اول فیلم ها بنویسید كه این تصاویر از طریق سایت شما عرضه شده است.سپس آنها را در YouTube آپلود كنید. اگر آن ویدیو ها محبوب باشند به سرعت با تعداد بازدید كنندگان شما افزوده می شود.همچنین می توانید در شبكه های اجتماعی مثل Digg به تعداد زیاد ثبت نام كنید و بعد لینك خودتان را در آنها اضافه كنید و سپس با نام های كاربری خود به آنها رای دهید. استفاده از عنوان های جنجالی را فراموش نكنید. به عنوان روش دیگر می توانید در سایت هایی مثل Cloob عضو شوید و بعد از اینكه 500-600 نفر را به لیست دوستانتان اضافه كردید برای آنها پیام های گروهی حاوی لینك سایت خود را بفرستید.
كامنت فله ای بگذارید
به سرویس های وبلاگی مثل میهن بلاگ یا پرشین بلاگ كه آخرین وبلاگ های بروز شده اشان را در صفحه اول نمایش می دهند بروید و به تك تك آنها رفته و در پست آخرشان نظری مشابه این جملات بگذارید: ” سلام، وبلاگ خوبی دارید.واقعا وبلاگ (http://www.bia2net.ir/) تكی داری! دوست دارم به عنوان یه كارشناس نظرتو در مورد پست آخرم بدونم …” البته مهم نیست كه شما در مورد پرورش زنبور می نویسید و وبلاگ ایشان در مورد كامران و هومن (http://www.bia2net.ir/) است !
همه باید باخبر شوند كه شما سایت دارید : چه بخواهند ، چه نخواهند
ID یاهوی هر كسی كه در اینترنت پیدا می كنید در مسنجرتان اضافه كنید.سپس روزی 300 بار آدرس وبلاگتان را به همشان بفرستید.
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۵۳ بعد از ظهر
پیغام گیر (http://bia2net.ir/post/202)
لطفا پس از شنیدن صدای بوق ..و پیام های زیر ..پیغام بگذارید
پیغام گیر حافظ :
رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!
تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !
پیغام گیر سعدی:
از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم
پیغام گیر فردوسی :
نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب
پیغام گیر خیام:
این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!
پیغام گیر منوچهری :
از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!
پیغام گیر مولانا :
بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم!
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!
پیغام گیر بابا طاهر:
تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت!
وپیغام گیر نیما :
چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش
پیغام گیر شاملو :
بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمی
تا آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویمت
آنگاه که توانستن سرودی است
پیغام گیر سایه :
ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان
پیغام گیر فروغ :
نیستم.. نیستم..
اما می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۶:۵۶ بعد از ظهر
چگونه با کلاس شویم؟
اگر شما ذاتا" انسان با کلاسی (http://www.bia2net.ir/) هستید که هیچ !!! در غیر این صورت باید از هر فرصتی برای نشان دادن این موضوع استفاده کنید . شاید باورتان نشود ولی شما می توانید از جراحت خود نیز برای کلاس گذاشتن استفاده کنید فقط کافیست جواب های زیر را با اندکی قیافه موجه بیان کنید:
اگر شصت پای شما زیر اجاق گاز گیر کرده و شما ان را باند پیچی کرده اید هر گاه علت آن را از شما جویا شدند باید جواب دهید : "موقع تکان دادن پیانوی بابام پام مونده زیرش"
اگر صورت شما بر اثر جوشکاری زیر آفتاب سوخته باید بگویید : "از اسکی آخر هفته نمی توانم بگذرم"
اگر به خاطر تک چرخ زدن با موتور براوو جلوی مدرسه دخترانه (http://www.bia2net.ir/) به زمین خورده اید در جواب باید بگویید : "با موتور هزار داداشم تو جاده چالوس تصادف کردیم"
اگر انگشت دست شما به ماهیتابه پیاز داغ چسبیده علت آن را چنین بیان کنید : "دیشب با قهوه جوش اینجوری شد"
اگر بر اثر ضربه ی چکش ناخن شما شکسته باید بگویید : "به سیم گیتارم گیر گیر کرده"
اگر بر اثر زد و خورد در صف روغن کوپنی زیر چشم شما کبود شده جوابتان این باشد : "چند روز پیش توپ تنیس به صورتم خورد"
اگر صورت شما بر اثر خوردن خرمای خیرات و چای و شیرینی مملو از جوش شده علتش را چنین وانمود کنید: "که خواهرتان از هلند شکلات زیادی اورده است"
اگر مینی بوس شما در جاده خاکی چپ کرد و حسابی مجروح شدید بسیار عصبانی بگویید : "الکی می گویند زانتیا (http://www.bia2net.ir/) ایربگ داره "
اگر کف دست شما به قوری سماور چسبید بگویید:"حواسم نبود میله ی شومینه زیادی داغ شد"
اگر موها و ابروهای شما در چهار شنبه سوری سوخت جواب دهید:"بچه همسایه را از میان شعله های آتش بیرون کشیدم!
ببینم شما اینقدر بیكلاس بودی كه همه اینو خوندی ؟ :خنده:
sara65
۱۳۸۹-۰۵-۳۰, ۰۷:۰۰ بعد از ظهر
دماغ!!!
دماغ!
این عضو حیاتی
اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلیت میجنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده
اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده
یکی میگه درازه
خیلی ولنگ و وازه
یکی میگه ترازه
غصه نخور که نازه
ببین خدا چه کرده
دماغ عمل نکرده
دماغ نگو جواهر
سوژهی شعر شاعر
طویل فیالمظاهر
پدیدهی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده
با اون دماغ همیشه
عکس تو پشت شیشه
تو سینما چی میشه
شکستن کلیشه
کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده
کم باباتو کچل کن
یا خودتو مچل کن
کی بت میگه عمل کن
قصیده رو غزل کن
میشی له و لورده
دماغ عمل نکرده
چهقد دماغ دماغ شد
قافیهمون چلاق شد
هی، یکی- چل کلاغ شد
تصنیف کوچه باغ شد
بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده!
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۲:۴۷ بعد از ظهر
http://forum.iranblog.com/images/icons/icon10.gif چند تا خبر جالب و خنده دار
يک مخترع آلماني تلفن مخصوصي اختراع کرده است که توي تابوت مردگان نصب مي شود تا بستگان آنها بتوانند بدون آنکه از خانه خارج بشوند و زحمت رفتن به گورستان را بر خودشان هموار کنند، هر قدر دل شان مي خواهد با مردگان خود شان درد دل کنند! اين تلفن بزودي وارد بازار خواهد شد!
در ژاپن ماموران پليس، جواني را که باعث يک تصادف رانندگي شده بود دستگير کردند، اما وقتي که فهميدند اين جوان بايد چند دقيقه ديگر در يک امتحان سر نوشت ساز شرکت کند، او را با اسکورت و آژير به محل امتحان بردند تا آقا از امتحان عقب نماند!
در چين، يک بنگاه معاملات ملکي، به فروش ملک و املاک در کره ماه دست زده است!
اين شرکت چيني مي گويد: هيچ قانوني وجود ندارد که فروش املاک در ماه را قدغن کرده باشد!
ظاهرا هيچ قانوني هم وجود ندارد که از آقايان بپرسد شما مالکيت کره ماه را از کجا به دست آورده ايد ؟!
در لس آنجلس، يک راننده تاکسي، قطعه الماسي توي تاکسي اش پيدا کرد که ارزش آن 350 هزار دلار بود. اين آقاي راننده تاکسي، اين الماس گرانقيمت را به اداره پليس برد و به آنها گفت: مال حرام از گلوي من پايين نمي رود!
اين آقاي راننده، از مهاجران افغان بود که در لس آنجلس تاکسي مي راند!
در يکي از جمهوري هاي پيشين يوگسلاوي -کرواشا- يک تابلوي نقاشي بسيار نفيس، به آقاي رييس جمهور اين کشورهديه داده شد. چند لحظه بعد معلوم شد که آقاي هديه دهنده، اين تابلوي نقاشي را از يکي از نمايشگاههاي هنري آن کشور دزديده است!
در اسراييل، يک آقاي ثروتمندي، پس از يک بگو مگوي حسابي با عيال مربوطه بر سر اينکه او آدم بسيار خسيسي هست و جان به عزراييل هم نمي دهد، گاو صندوق خانه اش را باز کرد و مبلغ 680 هزار دلار پولي را که در گاو صندوق داشت در جلوي چشمان از حدقه در آمده همسرش آتش زد وخاکستر کرد!
در ژاپن، يک خانم ژاپني، که با يک آقاي زن دار سر و سري بهم زده بود، مبلغ 136هزار دلار به يک آدمکش حرفه اي داد تا با شليک گلوله اي، شر همسر حامله معشوقش را از سرش کم کند. چون اين آقاي آدمکش به وعده اش وفا نکرد، خانم ژاپني به اداره پليس رفت و از آقاي آدمکش بخاطر نکشتن آن خانم حامله شکايت کرد!
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۲:۵۳ بعد از ظهر
پیرزن 69ساله، پیرترین DJ جهان ! (http://flower-bax.mihanblog.com/post/45)
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-11/Ruth-Flowers-Mammy-Rock2.jpg
او که هم اکنون لقب «مادر راک» را دارا میباشد کارهای جالبی انجام میدهد. او لباسهای ورزشی و اسپرت به تن میکند و همواره خود را همراه مد روز پیش میبرد...
روت فلاورز پیرزنی است که دست به کاری زده است که کمتر کسی آن را انجام میدهد. این زن 69ساله به عنوان پیرترین دیجی جهان شناخته میشود.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-11/Ruth-Flowers-Mammy-Rock.jpg
روت ملیتی انگلیسی دارد اما هم اکنون در کلوبهای فرانسه توانسته طرفداران زیاد بدست آورد.
ماجرای دی.جی شدن این خانم به جشن تولد نوهاش مربوط میشود. 4سال پیش یعنی زمانی که او 65سال داشت به جشن تولد نوهاش در یک کلوب شبانه در لندن برگزار شد رفت و در آنجا به موسیقی علاقمند شد. او با نوهاش صحبت کرد و گفت که میخواهد به یک دی.جی تبدیل شود.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-11/zzz54zzbird_fishing_02.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-11/Ruth-Flowers-Mammy-Rock4.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۲:۵۶ بعد از ظهر
مردی که یکسال زندگی کرد بدون خرج کردن پول (http://flower-bax.mihanblog.com/post/16)
http://www.my-world.ir/images/uploads/Image/88/9/pool.jpg
یک مرد انگلیسی توانست یک سال کامل بدون آن که هیچ پولی برای زندگی اش خرج کند، زندگی کند...
بقیه در ادامه مطلب
مارک بویل (30 ساله) دوازده ماه اخیر را در خانه ای سیار (کاروان) نزدیک شهر باث در جنوب غرب انگلیس زندگی کرد.
او سبزیجاتی را که خودش میکاشت میخورد و لباسهایی را میپوشید که از داخل سطلهای زباله پیدا میکرد.
بویل که در رشته اقتصاد تحصیل کرده است گفت:از این که توانسته است در دوازده ماه گذشته بدون خرج کردن حتی یک پنی زندگی کند احساس خوشبختی میکند.
بویل که خودش را "فریکونومیست" مینامد اعلام کرد قصد دارد تا مدتی نامعلوم بدون خرج کردن پول زندگی کند.
وی درباره شیوه زندگی خود در این مدت گفت:رفت و آمدهایش فقط با دوچرخه بوده و تماسهای تلفنی اش در پاسخ دادن به تماسها از طرف مقابل، محدود میشده است.
او دندانهایش را با استخوانهای ریز تمیز میکرده و برای گرم کردن آب جهت حمام کردن از انرژی خورشید استفاده میکرده است.
بویل گفت:این دوره برای من با چالش همراه بود ولی در عوض از زیر فشارهای ناشی از حسابهای بانکی و قبوض و ساعتهای طولانی کار در امان بودم.
بویل در اوایل سال 2008 نیز تلاش کرد از انگلیس تا هند را بدون خرج کردن هیچ پولی سفر کند ولی فقط توانست خود را تا شهر کاله فرانسه برساند و به علت مشکلات مختلف مجبور به بازگشت به انگلیس شد.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۰۲:۴۵ بعد از ظهر
دو سوال اخلاقی، اول خوب فکر کنید بعد نظر دهید (http://www.healthypersia.com/post-344.aspx)
http://drlilp.parsaspace.com/Healthypersia/pix/pic4folder/questionmark.gifسوال اول:
- اگر زنی را بشناسید که حامله شده است ودر حال حاضر هشت تا بچه داردکه سه تا از اونها کر هستند و دو تا کور هستند و یکی عقب مانده ذهنی و خودش هم به بیماری سیفیلیس دچاره،بهش میگین که بچه اش رو بیاندازد؟
قبل از جواب سوال بعدی را هم بخوانید
سوال دوم:
- وقتشه که رییس جمهور کشورتون رو انتخاب کنین این اطلاعات در مورد سه کاندید در دست است:
1- کاندید اول: هم عقیده با سیاست مداران فاسد،در مشورت با ستاره شناسان، دو تا معشوقه داره و کلاه سر همسرش میذاره مرتب سیگار میکشه و روزی هشت الی ده مارتینی میخوره.
2- کاندید دوم: دو بار تا حالا ار پارلمان اخراج شده، تا ظهر میخوابه، در دوران کالج به مورفین معتاد بود و یک چهارم لیتر ویسکی هر شب میخوره.
3- کاندید سوم: سر باز کهنه کار جنگ، گیاه خوار، سیگار نمیکشه، بعضی وقتها یک یا دو ابجو میخوره و سر همسرش کلاه نمیذاره.
خوب، اول تصمیم بگیرید وبعد جوابها را در ادامه چک کنید !!
کاندید اول اسمش هست: فرانکلین دلانو روزولت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%86_%D8%AF%D9%84%D8%A7%D9%86%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%88%D9%84%D8%AA)(زاده ۱۸۸۲ - درگذشته ۱۹۴۵) سی و دومین رئیسجمهور آمریکا بود. در سال ۱۹۴۴ برای چهارمین بار رئیس جمهور آمریکا شد. علت آن درگیر بودن آمریکا در جنگ جهانی دوم بود که به وی این فرصت را داد که ۴ بار به ریاست جمهوری انتخاب شود امری که در تاریخ آمریکا یک استثناست.
کاندید دوم اسمش هست: سر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86_%DA%86%D8%B1%DA%86%DB%8C%D9%84) (به انگلیسی: Sir Winston Leonard Spencer-Churchill) (تولد: ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ - درگذشت: ۲۴ ژانویه ۱۹۶۵) سیاستمدار و نویسندهٔ بریتانیایی است که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ یعنی در طول جنگ جهانی دوم و بار دیگر بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست وزیر بریتانیا بود. او افسر ارتش بریتانیا نیز بود. چرچیل جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ را به خاطر نوشتههایش بدست آورد.
کاندید سوم اسمش هست: آدولف هیتلر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%81_%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%84%D8%B1) (زاده ۲۰ آوریل، ۱۸۸۹ – درگذشته ۳۰ آوریل، ۱۹۴۵) رهبر حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان در سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ و به مدت ۱۲ سال صدراعظم و پیشوای آلمان در بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ (دوران حکومت حزب نازی) در آلمان بود.
و در اخر اینکه اگر به سوال اول در مورد انداختن و سقط بچه جواب بله دادید باید بگوییم که شما همین الان "لودویگ وان بتهوون (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%88%D8%AF%D9%88%DB%8C%DA%AF_%D9%88%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%AA%D9%87%D9%88%D9%88%D9%86)" را کشتید! او (متولّد ۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ – درگذشتهٔ ۲۶ مارس ۱۸۲۷) یکی از موسیقیدانان برجستهٔ آلمانی بود که بیشتر زندگی خود را در وین سپری کرد. وی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای موسیقی در دوران کلاسیک و آغاز دورهٔ رمانتیک بود. بتهوون، بهعنوان بزرگترین موسیقیدان تاریخ، همیشه مورد ستایش قرار گرفته و آوازهٔ او موسیقیدانان، آهنگسازان، و شنوندگانش را در تمام دوران تحت تأثیر عمیق قرار دادهاست. در میان آثار شناختهشدهٔ وی میتوان از سمفونی نهم، سمفونی پنجم، سمفونی سوم، سونات پیانو پاتتیک، سونات مهتاب، و هامرکلاویِر، اپرای فیدِلیو و میسا سولِمنیس نام برد.
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۰۷:۰۱ بعد از ظهر
1
- کاندید اول: هم عقیده با سیاست مداران فاسد،در مشورت با ستاره شناسان، دو تا معشوقه داره و کلاه سر همسرش میذاره مرتب سیگار میکشه و روزی هشت الی ده مارتینی میخوره.
2- کاندید دوم: دو بار تا حالا ار پارلمان اخراج شده، تا ظهر میخوابه، در دوران کالج به مورفین معتاد بود و یک چهارم لیتر ویسکی هر شب میخوره.
3- کاندید سوم: سر باز کهنه کار جنگ، گیاه خوار، سیگار نمیکشه، بعضی وقتها یک یا دو ابجو میخوره و سر همسرش کلاه نمیذاره.
تو بین اون سه تا آدولف هیتلر از همه کمتر تو کارش موفق بود ، ! سیاست مدار اول دنیا رو تصرف کرد و سیاستمدار دوم کشورش رو از نابودی حتمی نجات داد ! خیلی با حال بود دمت گرم .
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۰:۵۵ بعد از ظهر
واقعا تقصیر کیست که دختران ازدواج نمیکنند......
http://www.asandownload.com/download/caricature/azad/yangom01.jpg
تقصیر ساعت کاری ام است که صبح خروس خوان می روم و صلاة ظهر می آیم و شانس دیده شدن را از دست می دهم!
تقصیر خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
تقصیر بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بیاید!
تقصیر مامان است… مگر نمی گویند مادر را ببین دختر را بگیر؟!
تقصیر پسر عموست که نفهمید عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان ها بسته اند!
تقصیر استادمان است که جلوی همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد دیگر کسی جرات نکند از من خواستگاری کند!
تقصیر مادر شوهر عمه است، می دانم که بختم را او بسته!
تقصیر پسر همسایه دست راستی است که به خودش اجازه داد از من خواستگاری کند!
تقصیر پسر همسایه دست چپی است که به خودش اجازه نداد از من خواستگاری کند!
تقصیر تلویزیون است که توی همه سریال هایش همه جوان ها ازدواج می کنند و اصلا به مشکلات ما جوان های ازدواج نکرده نمی پردازد!
تقصیر مطبوعات است که توی مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق می گیرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبین می کنند!
تقصیر دولت است که فکری برای حل بحران ازدواج جوان ها نمی کند!
تقصیر مجلس است که به جای سربازی اجباری، پسرها را مجبور به ازدواج اجباری نمی کند!
تقصیر رییس جمهور است که نمی آید مرا بگیرد برای پسرش!!؟!
تقصیر عراق است که کلی از پسرهای آماده ازدواج ما را به کشتن داد!
تقصیر هلند است که هم*** بازی را رواج داد تا مردها دیگر نیازی به زن گرفتن نداشته باشند!
تقصیر انگلیس است، این که اصلا گفتن ندارد. همه می دانند که همیشه و همه جا کار، کار انگلیس است!
تقصیر سازمان ملل است که روی سردرش نوشته شده "بنی آدم اعضای یکدیگرند" اما مشخص نکرده که مثلا من جیگر کی هستم؟!
تقصیر کره زمین است که جوری نچرخید که من و نیمه گمشده ام به هم برسیم!
تقصیر قمر است که روز به دنیا آمدن من در عقرب بوده!!!
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۰۰ بعد از ظهر
مردان متفکر http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=4248&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=4248&itemid=100) تا حالا آقايي رو ديدين در حال فکر کردن باشه ؟ من که هر وقت ديدم اين قدر خنديديم که انگار خنده دار ترين جک دنيا را برام گفتن.
بعضي از آقايون وقتي مي خوان فکر کنن دستشون رو ميگيرن به دو طرف صورتشون وهي دستاشون رو بالا پايين ميکنن مثل اين که دارن صورتشونو ميشورن طوريکه وقتي فکرشون تموم ميشه صورتشون پوست انداخته وبايد ۱۰۰۰۰ تا پماد خرجش کنن.
فوايد فکري در آقايان: *
به پوست اندازي ونظافتشان کمک ميکند. در روحيه و اخلاقشان بسيار موثر است باعث ساکت شدن انها ميشود براي اصلاح صورتشان مفيد است.
نتيجه گيري اخلاقي:* هر وقت احساس کرديد مردي احتياج به نظافت عمومي دارد به او سوژه اي براي فکر کردن بدهيد.
استدلال ثابت شده اين قضيه:*
آقايان زياد فکر ميکنن اما هيچ وقت نتيجه نمي گيرند از فکرشان . اقايان حرف زياد ميزنند ولي اهل عمل نيستند هيچ کدامشان.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۰۳ بعد از ظهر
زن از دیدگاه مردان شرکت توانیر
زن عقدی: روشنایی خانه
زن صیغه ای : لامپ کم مصرف
زن چاق: لامپ حبابی
زن لاغر: لامپ مهتابی
زن مطلقه : سوخته
زن خوشگل : نور افکن
زن زشت : چراغ خواب
زن دوم : چراغ اضطراری
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۰۶ بعد از ظهر
نشانه زناشویی http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=4153&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=4153&itemid=100) زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند وآنها را خواستند!
پرسیدند شما چه نسبتی با هم دارید؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم.
ماموران مدرک خواستند، زن و مرد گفتند نداریم!
ماموران گفتند چگونه باور کنیم که شما زن و شوهرید ؟!
زن و مرد گفتند برای ثابت کردن این امر نشانه های فراوانی داریم ... !
اول اینکه آن افرادی که شما می گویید دست در دست هم می روند،
ما دستهایمان از هم جداست!
دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت کردن به هم نگاه می کنند،
ما رویمان به طرف دیگریست!
سوم آنکه آنها هنگام صحبت کردن و راه رفتن، با هم با احساس حرف می زنند،
ما احساسی به هم نداریم!
چهارم آنکه آنها با هم بگو بخند می کنند،
می بینید که، ما غمگینیم!
پنجم، آنها چسبیده به هم راه می روند،
اما یکی از ما جلوتر از دیگری می رود!
ششم آنکه آنها هنگام با هم بودن کیکی، بستنی ای، چیزی می خورند،
ما هیچ نمی خوریم!
هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترین لباسهایشان را می پوشند،
ما لباسهای کهنه تنمان است.. !
هشتم، ...
ماموران گفتند: خیلی خوب، بروید، بروید،.. فقط بروید ... !!!
http://www.persianv.com/khabar/dava.jpg
منبع: نی نی سایت (http://ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=42913)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۱۱ بعد از ظهر
پیش بشوی سلامتی http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=3493&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3493&itemid=100) میگن هر روز باید:
یک سیب خورد چون آهن داره،
یک موز خورد چون پتاسیم داره،
پرتقال هم خورد چون ویتامین C داره،
و یک فنجان هم چای سبز بدون شکر نوشید برای پیش گیری از دیابت.
هر روز باید دو لیتر آب خورد ( بله و بعدش هم دبليوسي ..... ، یعنی دو برابره زمانی كه برای نوشیدن آب صرف کردیم!)
باید هر روز ماست خورد برای اینکه ارگانیزممون نیاز به ۱۱۴- ن L CASSEI كه هیچکس نمیدونه چه جانوریه ولی به نظر میرسه كه اگر یک میلیون و نیم (؟) از این آنزیمها به بدنمون نرسه شروع به فرسوده شدن میکنیم.
روزی باید یه آسپیرین خورد برای جلوگیری از سکته و .....
هر روز باید کلی سبزیجات و غلات فیبر دار بخوریم تا شاید موفق بشیم یک نخود مدفوع بکنیم؛
هر روز باید ۴ تا ۶ وعده غذای سبک بخوریم، و بدون اینکه یادمون بره هر لقمه رو صددفه خوب بجویم.
و....
اگر حساب کتاب کنیم می بینیم بابت غذا خوردن باید ۵ ساعت وقت صرف کنیم و بعد از هر غذا باید دندون هامون رو مسواک بزنیم، بعد از ماست و فیبر خوردن هم باید مسواک کنیم، بعد از سیب هم مسواک کنیم بعد از موز هم باز مسواک کنیم ..... همینطور مسواک کنیم تا موقعی كه فقط سه تا دندون تو دهنمون باقی بمونه ... در ضمن فراموش هم نشه كه باید بین داندانها رو نخ هم بیندازیم، لثه هامون رو هم ماساژ بدیم، آب نمک ومحلول شست شوی دندان هم قرقره کنیم ....
هر روز باید ۸ ساعت بخوابیم و ۸ ساعت هم کار کنیم، به اضافه زمان لازم برای غذا خوردن كه جمعش میشه:
۲۱=۵+۸+۸ ساعت
برامون ۳ ساعت باقی میمونه، تازه اگر گیره ترافیک نیفتیم.
بنا بر آمار ما روزی ۳ ساعت تلویزیون نگاه میکنیم.
قاعدتا ممکن نیست چون باید هر روز حد اقل نیم ساعت هم پیاده روی کنیم (مواظب باشید بعد از ۱۵ دقیقه دور بزنید و برگردید و اگر نه نیم ساعت میشه یک ساعت).
باید به روابط با دوستانمون هم خیلی توجه نشون بدیم چون دوستان مثل گلها و گیاهان هستن و هر روز به رسیدگی و آبیاری احتیاج دارن! حتی موقعی هم كه به سفر میریم، فکر میکنم!
در ضمن باید روزانه یکی دو تا روزنامه، چند تا مقاله بخونیم و اخبار رو هم نگاه کنیم تا همچنان در جریان وقایع باشیم و نقد و انتقاد یادمون نره!
وای راستی باید روابط زناشویی مون هم هر روز انجام بدیم و برای اینکه این روابط تکراری نشن: باید نوآوری کنیم و ازخودمون خلاقیت نشون بدیم و مدام متوجه دلبری هم باشیم!
یک ساعتی رو هم باید برای نظافت و تي کشیدن، اطو کردن، ظرف و رخت شستن......
واویلا اگر بچه و بیرون بردن سگ هم جزو برنامه باشه ..... !!!!
خلاصه اگه دوباره یه جمع سرانگشتی بزنیم میرسیم به ۲۹ ساعت در روز ...
http://images.craveonline.com/article_imgs/Image/ice_cream_woman.jpg
پس چاره یی نیست و تنها راهی كه به عقل میرسه اینکه چند تا کار رو هم زمان با هم انجام بدیم مثلا:
موقع دوش گرفتن از آب سرد استفاده کنیم و دهان مون رو باز نگه داریم تا اینطوری ۲ لیتر آب روزانه رو خورده باشیم.
و بعد از اینکه از زیر دوش در اومدیم ، مسواک به دهان روابط زناشوئی رو انجام دادیم،
بعد همسرمون به اخبار تلویزیون نگاه میکنه و ما همزمان داریم جارو می کنیم و به چیز هایی كه همسرمون در حال دیدن روی صفحه است و داره برای ما تعریف میکنه هم گوش میدیم.
یک دستمون بیکار و خالی مونده ؟
خوب پس می تونیم به یکی از دوستان و یا پدر و مادرمون تلفن بکنیم، آسپیرین و بقيه چيزها رو هم پشت سرش بخوریم (چون بعد از تلفن به پدر مادرمون به آسپیرین و ... واقعا احتیاج داریم!)
ماست و سیب رو میتونیم بدیم همسرمون بخوره و خودمون مشغول خوردن موز بشیم! و فردا برعکسش کنیم.
۲دقیقه آزاد برامون میمونه ، این **** رو برای دوستامون میفرستیم (چون آنها مثل گل میمونن و باید بهشون همواره رسید).
فعلا میرم تا بعد، چون بین ماست، سیب و بقيه تنقلات اولین لیتر آب و سومین وعده غذای فیبر دار روزانه، دیگه حسابی گیج شدم و نمیدونم کجای کار هستم.... باید هرچه زودتر خودم رو به توالت برسونم ... حتما از این فرصت استفاده میکنم تا دندون ها رو هم مسواک کنم!
منبع: جامعه مجازي ايران بيست (http://www.iran20.com/102031/blog/53324/)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۱۴ بعد از ظهر
تست مرد شناسی http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=3427&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3427&itemid=100) تست مرد شناسی! خانمها لطفا
1- هدف خداوند از آفرینش مردها چی بود؟
1. هدف خاصی نبود
2. گل اضافی بود
3. نسخه آزمایشی بود
4. اصلا کار خدا نبود
2 - چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟
1. از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند
2. مگه ما روی زمین مرد هم داریم
3. وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد
4. حالا چه عجله ایه؟
3 - اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟
1. چیز خاصی نمی آفرید
2. پیراشکی
3. خروس دریایی
4.فضای خالی
4. اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟
1. مگه قراره اتفاقی بیافته
2. خار شتر کویر لوت که آفت نداره
3. اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد
4. یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر
5 - چه وقت مردها عاشق می شوند؟
1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند!
2. هر وقت مامانشون بگه
3. چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند
4. یک روز از همین روزا !
6 - مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟
1. در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند
2. جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه. (قانون 4 نیوتن)
3. بستگی تام و تمام به میزان تست استرون دارد.
4. رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.
7 - مردها در مقوله ایجاد یک رابطه عشقی جدید در حکم چه چیزی هستند؟
1. فنر با ثابت بالا
2. پارچه استرژ
3. یک نوع ماده الاستیک با ساختار ناشناخته
4. کش تیرو کمان
8 - مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟
1. هر شب
2. هر وقت که خدا بخواد
3. هر وقت تست استرون بگه
4. سیکل تایم خاصی ندارند
9 - مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟
1. اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!
2. تمام تلاششون رو می کنن که بتونن يه کاری بکنن!
3. به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!
4. می رن کلاس آمادگی جسمانی!!
10 - وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟
1. چیزی نمی گن چون وقت عمله
2. وقت نمی کنن چیزی بگن
3. اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه
4. در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن
11 - مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟
1. با دست
2. با تور
3. با چنگول
4. با زبون
12 - معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟
1. هر که پیش آمد خوش آمد
2. به روش جستوجوی ترتیبی در لیست سیاه
3. ده بیست سی چهل
4. به قول مادر بزرگ پسر بچه نفهم دختر مثل پارچه می مونه هر روز يه مدل بهترش میاد وایمیستن بهترش بیاد
http://iranjoke.ir/images/05/youngcouple3.jpg
این مطلب فقط برای خنده بود امیدوارم اقایون محترم ناراحت نشن
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
کارت دعوت به عروسی یک طناز! http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=3270&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3270&itemid=100)
آخر این هفته جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود درآن صفا جاری کنید
ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است
لطفا از آوردن اطفال، خودداری کنید!
بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ
معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید
تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه
با غذا و میوه آن جشن افطاری کنید
http://www.persianv.com/khabar/d2-3.jpg
البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها!
پیش فامیل مقابل آبروداری کنید!
میوه، شیرینی، شب پاتختی ام هم لازم است
پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید!
گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید!
موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید!
هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر
هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید!
در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب
کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید!
گرم باید کرد مجلس را، ازاین رو گاه گاه
چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید
ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید!
لامبادا و تانگو و بابا کرم یا هرچه هست
از هنرهاتان تماما پرده برداری کنید!
البته هرچیز دارد مرزی و اندازه ای
پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید!
حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری
با شاباش و دست و سوت ازاو طرفداری کنید!
کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟
با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید!
در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور
بی ادا و منت و هرگونه اطواری کنید!
شاعر : ارمغان فشمی
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۲۰ بعد از ظهر
مانتویی می خواهم از *** نخی! http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=3133&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3133&itemid=100)
دخترک :
مانتویی می خواهم از *** نخی
رنگ آن هم صورتی یا که یخی .... !
فروشنده :
داشتیم رنگ یخی را لیک حال
صورتی مانده است خوش ترکیب و وال !
دخترک :
کوته و چسبان و فیت و حالدار !
پشت آن هم آنچنان (!) و بالدار !
مانتویی با نیم متر قد و قوار
فاقد هر گونه چفت و بی نوار !
هم بپوشد کودک شش ساله را
هم به کار آید عمو و خاله را !
فروشنده :
آنچنان(!) و با دوام و مد نشان
خارجی و با قوام(!) و کد نشان !
تنگ تنگ باری سراسر ریسه ای
ما مهیا کرده ایم هر کیسه ای !
آنچه می خواهی فراهم کرده ایم
زخم را نا دیده مرهم کرده ایم !
خوش بپوشید و سلامت خواهرم
خویش ننمایی ملامت خواهرم !
ما هدف تنها رضایت داشتیم
مشتری را مضطرب ! نگذاشتیم !
زندگی این است دنیا ساختن
آخرت را با ریالی باختن .........
http://iranjoke.ir/images/04/4v2rmr.jpg.png
شاعر: خانم نادیا
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۲۱ بعد از ظهر
فواید سیگار کشیدن !!! http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=2979&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=2979&itemid=100) همش تو اخبار و تلویزیون و مجلات و... می گن سیگار کشیدن ضرر داره و از این حرفا!
ولی هیچ کدومشون نیمه پر لیوان را نمی بینند، همش از یک زاویه به قضیه نگاه می کنند،غافل از اینکه سیگار دارای فوایدی هم هست!
http://www.3noqte.com/main/images/stories/shabanpoor/smok.jpg
١ . سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدید کسب کنید.
۲ . وقتی سیگار بکشین یه سرفه هایی میکنین. به خدا همچین سر جیگرتون حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن، یعنی ششتون حال میاد.
۳ . اونایی که سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن که روابط عاطفی عمیقی با چای و نسکافه پیدا کردن.
۴ . اگه سیگاری بشین برای مواقع بیکاری، بیعاری، بیخوابی، بیداری، بیزاری، بیذاتی، بیماری، سیرابی، لیوانی، خیشاحی (منظور همون خوشحالیه)، نیراحی (ناراحتی) و سایر مواقع بهترین امکان رو در اختیار دارین .
۵ . اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین و میتونین دوستان جدید زیادی پیدا کنین:
وقتی شما جزء خریداران سیگار باشین دوستانی رو پیدا میکنین که از بس دوستتون دارن شما رو به شکل شیرینی میبینن.
وقتی شما جزء مصرف کنندگان سیگار باشین دوستان مهربونتون شما رو به شکل مگس میبینن. در نوع ب دوستی از طرف شما بسیار عمیقتر خواهد بود .
۶. اگه سیگاری بشین توی محیط های سربسته و عمومی از دست سیگاری ها حرص نمیخورین و این خودش باعث میشه آرامش اعصاب داشته باشین.
۷ . وقتی سیگاری بشین ، میتونین توی مسابقه جهانی ترک سیگار شرکت کنین و کلی پول به جیب بزنین .
۸ . اگه سیگاری بشین، وقتی با اقوام و دوستان به پیک نیک میرین موقع روشن کردن آتیش میتونین روش روشن کردن کبریت در میان باد و بوران رو به اونا نشون بدین و خودتون رو به عنوان یک قهرمان ملی معرفی کنید.
۹ . اگه سیگاری بشین با سوپری سر کوچتون بیشتر رفیق میشین طوری که اگه یه روز نرین سراغش دلش براتون تنگ میشه.
۱۰ . اگه مخفیانه سیگار بکشین میتونید با کوچه پس کوچه های اطراف خونه ، پشت بام، زیر زمین و دیگر جاهایی که تا حالا زیاد بهشون توجه نکردین بیشتر آشنا بشین.
۱۱ . وقتی مخفیانه سیگار میکشین با ادوکلن، عطر و دئودورانت های ارزون قیمت و همچنین انواع آدامسهای P.K ، خروس نشان، relax و غیره آشناتر میشین و به آدمی خوشبو با دندونای سفید مبدل بشین.
۱۲ . هرچه بیشتر سیگار بکشین راحت تر میتونین از شر پولهایی که توی جیبتون سنگینی میکنه راحت بشین.
۱۳ . اگه سیگاری بشین توی شهرای بزرگ که هوای آلوده دارن راحت تر میتونین زندگی کنین!
منبع: وبلاگ پسری همراه خاطراتش (http://misternavid.persianblog.ir/post/142/)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۲۳ بعد از ظهر
چرا مردها اینطورین؟ http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=2965&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=2965&itemid=100) 1- چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند.
2- چرا مردها همیشه خوشحالند؟
چون آدم های بي خيال فقط می خندند
3- چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟
زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند
4- اگر یک مرد و یک زن با هم از یک ساختمان 10 طبقه به پایین بیفتند کدامیک زودتر به زمین میرسد؟
خانم، چرا که آقا راه را گم می کند
5- شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟
شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد
6- ورزش کنار دریای آقایون چیست؟
هر موقع خانمی را در بیکینی می بینند شکم هایشان را تو می دهند
7- به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟
با استعداد
8- فرق بین نرخ اوراق بهادار با مردها در چیست؟
نرخ اوراق بهادار رشد می کند
9- خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟
من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم
10- 2 دلیلی که مردها به مسائل کاری خود فکر نمی کنند؟
1- فکري ندارند 2- کاری ندارند
11- در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟
توریست
12- اگر آقایون هم باردار می شدند آنوقت چه می شد؟
خدمات پزشکی در مغازه های خواروبار فروشی هم ارائه می شد
13- آیا شنیده اید که مردی مدال طلای المپیک را از آن خود ساخت؟
او بعدا آنرا برنز رنگ کرد
14- یک وضعيت غير قابل كنترل چیست؟
144 مرد در یک اتاق
15- برای درست کردن پاپ كُرن به چند مرد نیاز است؟
3 تا، یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه میدارد و دو نفر دیگر گاز را تکان میدهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد
16- آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟
''کثیف'' و '' کثیف اما قابل پوشیدن''
17- کاری که فقط از مردها بر می آید چیست؟
تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 ميليون توماني بخرد و یک سیستم صوتی 4 ميليون توماني بر روی آن نصب کند
18- زمان با ارزش مردها در کنار همسرانشان چگونه می گذرد؟
ملافه را روی سرشان می کشند و می گویند ''تو خیلی نازی عزیزم''
19- یک خانم 35 ساله به بچه دار شدن فکر می کند، یک مرد 35 ساله به چیزی فکر می کند؟
به قرار گذاشتن با بچه ها
20- شما به مردی که همه چیز دارد چه میدهید؟
زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند
21- چرا عنکبوت های سیاه پس از جفت گیری، جفت خود را می کشند؟
به این خاطر که می خواهند قبل از شروع خرخر جلوی آنرا بگیرند
22- چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟
زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند
23- آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟
پاسخ این سوال به دلایل فرهنگی سانسور شد
24- رفتن به بار مجردها چه فرقی با رفتن به سیرک دارد؟
در سیرک كسي صحبت نمی کند
25- چرا مردها به دنبال خانمهایی هستند که هیچ گاه قصد ازدواج با آنها را ندارند؟
به همان دلیلی که آدمها ماشینی را دنبال می کنند که هیچ گاه نمی توانند در آن رانندگی کنند
26- شما با مرد مجردی که تصور می کند بهترین هدیه خدا نصیب او شده چه می کنید؟
او را مبادله می کنیم
27- چرا آقایون مجرد جذب خانم های با هوش می شوند؟
دو چیز مخالف نسبت به هم کشش دارند
28- شباهت آقایون با ماشین چمن زنی در چیست؟
هر دو خیلی سخت به کار می افتند، در هنگام کار سر و صداي زياد ايجاد می کنند و حتی نیمی از وقت را هم نمی توانند به درستی کار کنند
29- نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟
چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند
30- نظر شما راجع به مردها چیست؟
پاسخ به عهده خواننده ها
منبع: آی طنز (http://www.itanz.net/humor/2009/07/post_42.php)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۲, ۱۱:۲۷ بعد از ظهر
مزایای بدحجابی و مانکن خیابانی بودن http://iranjoke.ir/images/M_images/printButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=view&id=1934&pop=1&page=0&Itemid=81) http://iranjoke.ir/images/M_images/emailButton.png (http://iranjoke.ir/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=1934&itemid=100) ۱- تغییر کاربری دستمال سفره و دم کنی به روسری و صرفه جویی در پول و پارچه
۲- بچه مطرح شدن خروس و دارکوب به علت مد شدن مدل موی خروسی و بالا رفتن قیمت خروس در حد گاو
۳- بالا رفتن بی سابقه فروش گن های لاغری سونا بلت در حد کمپانی مایکروسافت
به علت پوشیدن مانتوهای بدن نما و خوش هیکل بودن ۹۰٪ دخترای ایرانی (روم به دیوار مورچه خاک به گور)
۴- تولید نیروی برق و الکتریسیته و از راه اشعه تولید شده زلف دختران ایرانی در حد نیروگاه بوشهر
۵- قوی شدن چشم مردان ایرانی در حد تلسکوپ و گسترش زبان فارسی خصوصا این ضرب المثل «یه نگاه که حلاله»
۶- کاهش نرخ بیکاری افراد شاغل در شغل های شریف خفاش شب..عنکبوت. .اتو زنی..تاکسی مرسی..مدیریت خانه عفاف....
۷- ایجاد بازار کار برای دختران ایرانی به عنوان حوری در بهشت و دوبی
۸- پیداش شدن خیلی میلیون جنیفر لوپز که استعداد انها سالها زیر مانتوی گشاد هدر میرفت
۹- افزایش فروش انواع گریس و متعلقات به علت نیاز دختران برای پوشیدن و درآوردن مانتوهای چسبان
۱۰- پیدا شدن دو نقطه برجستگی جدید اضافه بر برجستگیهای قبلی دختران ایرانی نظیر دانشگاه و آشپزی
۱۱- تکامل چشم مردان ایرانی و قابلیت چرخش در ۳۶۰ درجه برای دید زدن حداکثر
http://iranjoke.ir/images/stories/news/naja1.jpg
منبع: و.بلاگ موش موشی (http://moshmoshi.multiply.com/journal/item/36/36)
بريد
۱۳۸۹-۰۶-۰۳, ۰۴:۰۰ بعد از ظهر
خيلي خفن بود-مرسي
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۴, ۱۲:۱۱ بعد از ظهر
بدترین جای هر چیز خوب کجاست ؟! (http://oneweb.blogsky.com/1389/05/06/post-29/)
انتخاب جایی که مسواکتان را قرار میدهید، جایی که تلویزیون تماشا میکنید و مکانی که مواد غذایی را نگهداری میکنید و خیلی انتخابهای دیگر میتواند تاثیر زیادی بر سلامت شما داشته باشد. اگر باور ندارید ۱۴ (http://oneweb.blogsky.com/) نکته زیر را بخوانید تا ببینید بدترین جاهای خانه و هواپیما و کلاسهای بدنسازی و… کجاست.
۱. بدترین جا برای نگهداری مسواک
بدترین محل برای قرار دادن مسواک سینک دستشویی است. البته خود سینک مشکلی ندارد و همه مشکل به نزدیکی آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و میکروبشناسان دانشگاه آریزونا، به طور متوسط در یک کاسه توالت حدود ۳ (http://oneweb.blogsky.com/) میلیون میکروب وجود دارد. این میکروبها میتوانند تا ۲ متر جابهجا شوند و روی زمین، دیوارها و روی مسواک قرار بگیرند. بهتر است مسواک را بیرون توالت در کابینت دارو یا یکی از کابینتهای آشپزخانه نگهداری کنید.
۲. بدترین جا برای گذاشتن کفش و دمپایی
بدترین محل برای گذاشتن کفش و دمپایی کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشی که با آن بیرون خانه راه رفتهاید، مهمترین راه انتقال میکروبها، مواد آلرژن و آلایندهها به داخل خانه است. بهتر است کفشها را در قفسه یا کمد کوچکی در نزدیکترین نقطه به در ورودی آپارتمان قرار دهید و با این کار از ورود آلودگی به خانه پیشگیری کنید.
۳. بدترین جا برای خوابیدن
بدترین محل برای خوابیدن زیر پتو است. موقع خواب به طور کامل زیر پتو نروید و پتو را روی سرتان نکشید. گرم شدن زیاد موجب میشود نتوانید خواب راحتی داشته باشید. هلن برگز، متخصص چرخه بیولوژیک از دانشگاه راش شیکاگو در این باره میگوید: “هنگام خواب به طور طبیعی دمای بدن کاهش پیدا میکند و این موضوع موجب میشود افراد خواب راحتی داشته باشند. در واقع بدن برای داشتن خواب راحت دما را از طریق دستها و پاها از دست میدهد”. توصیه میشود هنگام خواب ابتدا برای اتساع رگها جوراب بپوشید بعد جوراب را درآورید و اجازه دهید پاهایتان از پتو بیرون باشد.
۴. بدترین جا برای نگهداری باقیمانده غذا
بدترین محل برای گذاشتن باقیمانده غذا یخچال است. قرار دادن یک ظرف بزرگ غذای داغ به طور مستقیم در یخچال روش مناسبی برای سرد کردن غذا و پیشگیری از مسمومیت غذایی نیست. دکتر پیتر سیندر، محقق و استاد مدیریت و تکنولوژی در این باره میگوید: “در این صورت ممکن است برای کاهش دمای قسمت میانی غذا زمان زیادی لازم باشد و این محل به مکان مناسبی برای رشد و تکثیر باکتریها تبدیل شود”. شما میتوانید غذا را تا یک ساعت پس از پخت برای خنک شدن بیرون نگهدارید و سپس در یخچال قرار دهید یا غذا را در ظروف کوچکتر بریزید و در یخچال قرار دهید. در این صورت غذا زودتر سرد میشود.
۵. بدترین جا برای نصب برگهیادآوری
بدترین محل برای چسباندن برگه یادآوری کارها، در یخچال است. چون شما وقتی میخواهید چیزی از یخچال بردارید سراغ آن میروید و ممکن است اصلا به برگهای که روی یخچال نصب کرده اید توجه نکنید. به عقیده روانشناسان، دیدن کمک کننده است اما به شرطی که به آن توجه شود. در یک بررسی مشخص شد نصب تابلویی که افراد را تشویق میکند به جای استفاده از آسانسور، از پله استفاده کنند، موجب میشود افراد تا ۲۰۰ (http://oneweb.blogsky.com/) درصد بیشتر از پله استفاده کنند. بهتر است برگه یادآوری کارها را در محلی که به آن توجه میکنید مثلا کنار تلویزیون قرار دهید. نکته دیگر آنکه ذهن خیلی سریع به این محل عادت میکند و توصیه میشود هر چند وقت یک بار محل برگههای یادآوری را تغییر دهید.
۶. بدترین جای نشستن در هواپیما
بدترین جای نشستن در هواپیما انتهای سالن است. اگر در پروازهای هوایی حالتان بد میشود، انتهای سالن ننشینید. انتهای هواپیما از قسمت جلویی بلندتر است و هر چه از مرکز دورتر شوید حرکات بالا و پایین شدن را بیشتر احساس خواهید کرد. بهترین محل برای نشستن در هواپیما نزدیکترین محل به بالهاست.
۷. بدترین جا برای گذاشتن کیف دستی
بدترین محل برای گذاشتن کیف دستی میز آشپزخانه است. کیف دستی شما وسیله حملونقل میکروبهاست. محققان در بررسیهای خود در هر سانتیمتر مربع از سطح کیف دستی و کیسههای خرید ۶۵ هزار باکتری مشاهده کردهاند. شاید باور نکنید اما یک سوم کیف دستیها و کیسههای خرید حاوی باکتریهای مدفوعی بودهاند. خانمها کیفشان را همه جا همراه خودشان میبرند. با قرار دادن کیف روی میز رستوران، کف اتوبوس و ایستگاه مترو آلودگیها روی آن قرار میگیرند. بهتر است کیفتان را در کشو یا روی صندلی و خلاصه هرجایی به جز جایی که غذا تهیه یا خورده میشود قرار دهید.
۸. بدترین جای کلاس بدنسازی
بدترین محل برای ایستادن در کلاسهای بدنسازی و ورزش، ردیف جلو و روبهروی آینه است. شاید به دلیل اینکه خودتان را در آینه ببینید، جایتان را تغییر دهید اما نتایج یک بررسی که در سال ۲۰۰۳ (http://oneweb.blogsky.com/1389/05/06/post-29/) انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرینات ورزشی نبینید، بهتر است. در این تحقیق بررسی ۵۸ (http://oneweb.blogsky.com/) زن که شدت و نوع ورزش یکسانی داشتند، نشان داد آنهایی که هنگام انجام تمرینهای ورزشی خودشان را در آینه میدیدند در مقایسه با افرادی که در اتاقی بدون آینه ورزش میکردند احساس بدتری نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جایی از کلاس که روبهروی آینه نباشد و در ضمن بتوانید تمرینات را به خوبی ببینید و تمرکز داشته باشید انتخاب کنید.
۹. بدترین جای چراغ مطالعه
برخی افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه کنند و کتاب داستان بخوانند. بدترین محل تابیدن نور مطالعه شبانه بالای سر است. نتایج مطالعات نشان داده است نور مستقیم در بالای سر موجب تاخیر در ترشح ملاتونین و اخلال در خواب شبانه میشود. بهتر است یک نور موضعی ملایم را روی کتاب بتابانید. در این صورت شما میتوانید کتاب بخوانید در حالیکه اتاق تاریک است و بدنتان میتواند برای خواب آماده شود.
۱۰. بدترین جا برای گذاشتن داروها
بدترین محل برای نگهداری داروها قفسه دارو در حمام است. دمای یک حمام حاوی بخار به راحتی به ۳۷ درجه سانتیگراد میرسد که از دمای پیشنهادی برای نگهداری بیشتر داروها بالاتر است. بهترین محل برای نگهداری داورها جایی سرد و خشک مانند یخچال است.
۱۱. بدترین جا برای گذاشتن میوهها تا قبل از شستن آنها
بدترین جا برای گذاشتن میوهها قبل از شستن سینک آشپزخانه است. به گفته دکتر کلی رینولد استاد میکروبشناسی دانشگاه آریزونا سینک آشپزخانه بیشترین میزان میکروب را دارد و میزان آلودگی آن حتی از توالت بیشتر است. توصیه میشود میوهها را در سبدی بگذارید و بدون اینکه با سینک تماس داشته باشند آنها را بشویید. اگر میوههایی مانند توت فرنگی و شاتوت که بدون پوست کندن خورده میشوند، هنگام شستن در سینک افتاد آن را دور بیندازید و از خوردناش صرفنظر کنید.
۱۲. بدترین جا برای استفاده از هدفون
بدترین محلها برای استفاده از هدفون هواپیما، قطار یا ایستگاه مترو است. هرچند شاید در ظاهر گوش دادن به موسیقی دلخواه از شنیدن سر و صدای موجود در این محلها بهتر باشد اما بررسیها نشان داده است استفاده از هدفون در محیطهای پر سر و صدا احتمال بلندتر کردن صدا را بیشتر میکند. محققان دانشگاه هاروارد دریافتهاند افراد در محیطهای آرام صدا را در سطح ایمنتری تنظیم میکنند، اما وقتی صدای زمینهای مانند سر وصدای سالن هواپیما به محیط اضافه میشود تا ۸۰ درصد و تا ۸۹ دسی بل صدا را بالا میبرند. این میزان بلندی صدا در طولانی مدت میتواند در افراد آسیب شنوایی ایجاد کند. بهتر است در محلهای پر سر و صدا از هدفون استفاده نکنید، هرچند در بررسی محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها ۲۰ درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صدای محیط استفاده از هدفون را کنار گذاشتند.
۱۳. بدترین جا برای نگهداری از قهوه
بدترین محل برای نگهداری دانه یا پودر قهوه یخچال یا فریزر است. جان مک گرگور، متخصص صنایع غذایی و استاد دانشگاه کلمسون در این باره میگوید: “هر بار که آن را از یخچال یا فریزر بیرون میآورید دمای آن تغییر میکند و این موضوع روی طعم قهوه تاثیر میگذارد. درست مثل اینکه یک فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانید”. دانهها یا پودر قهوه را در قوطیهای شیشهای نیمه شفاف دردار ریخته و در کابینت آشپزخانه نگهداری کنید.
۱۴. بدترین جا برای تماشای تلویزیون
بدترین محل تماشای تلویزیون جایی است که غذا میخورید. بررسیها نشان داده است تماشای تلویزیون هنگام غذا خوردن موجب میشود نتوانید به مقدار غذایی که میخورید توجه کنید. نتایج مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ روی گروهی داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشای تلویزیون تندتر غذا میخورند. همچنین هنگام تماشای برنامههای تفریحی مصرف ماکارونی و پنیر تا ۷۱ درصد بیشتر میشود. توصیه میشود تلویزیون را در نزدیکی میز غذا خوری قرار ندهید و هنگام غذا خوردن تلویزیون را خاموش کنید. بهترین محل تماشای تلویزیون جایی دور از آشپزخانه است که حتی اگر هوس خوردن چیزی به سرتان زد مجبور شوید چند قدمی تا آشپزخانه راه بروید.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۶, ۱۱:۰۵ بعد از ظهر
تا حالا به این چیز ها فکر کردی؟
فکر نکردی...؟!
۱- یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت که ۳ نفر بیشتر نیستن ۵ خط موبایل دارن!
۲ – واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه میز بغل دستی تو نشسته !
۳ – رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه!
۴ – ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک چیزایی رو که خریدی ببرن داخل !
۵ – هر آگهی تلویزیونی، یه آدرس اینترنتی هم داره و این www برای خودش داستانی درست کرده!
۶ – وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی ، استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری…، بدون توجه به اینکه حد اقل 3۰ سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی !!!
۸ – صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیل و آمار بازدید روز قبل وبلاگته !
۹ – الان در حالیکه این مطلب رو میخونی، سرت رو تکون میدی و لبخند (http://sms-2009.mihanblog.com/) میزنی !
۱۰ – اینقدر سرگرم خوندن این مطلب بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره ۷ نداره !
۱۱ – الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره ۷ رو داشته یا نه !
۱۲ – من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالا حتماً شماره ۷ رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی !!
۱۳ – دوباره برمیگردی بالا ولی شماره ۷ رو پیدا نمیکنی…، خوب من شوخی کردم ولی نشون میده که تو به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی.
۱۴ – مطمئنم اگر این متن (http://www.jok20.blogsky.com/) رو ادامه بدم میخواین یه بلایی سرم بیاری
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۶, ۱۱:۱۰ بعد از ظهر
دانستنیها:
آیا می دانستید که زنبور از بوی عرق بدش می آید و به کسی که بدنش بو بدهد یا عطر زده باشد حمله می کند؟
.
.
آیا می دانستید که نعناع سکسکه و تنگی نفس را شفا می دهد؟
.
.
زمین با سرعتی معادل صدوهشتاد هزار کیلو در ساعت دور خورشید می چرخد.
.
.
آیا می دانستید که خوردن یک سیب اول صبح ، بیشتر از قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی می شود؟
.
.
آیا می دانستید که موریانه ها قادرند تا 2 روز زیر آب زنده بمانند.
.
.
ایا می دانستید که برای جلوگیری از جوانه زدن سیب زمینی باید درون سبد آن یک عدد سیب قرار دهید؟
.
.
از شگفتی های ریاضی (http://sms-2009.mihanblog.com/): وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب کنید ، جواب 12345678987654321 خواهد شد.
.
.
مارها ناشنوا هستند و احساس آنها از محیط اطرافشان براساس ارتعاشاتی است که از زمین دریافت میکنند.
.
.
فنلاند بهترین آب نوشیدنی و هندوستان بدترین آب نوشیدنی را دارد.
.
.
آیا می دانستیدکه نوزاد بیش از 300 استخوان دارد که با رشد بعضی از آنها به یکدیگر جوش می خورند؟
.
.
آیا می دانستید که لایه بیرونی پوست انسان هر 2 هفته یکبار با سلول های جدید (http://jok20.blogsky.com/)تعویض میشود؟
آیا می دانید که انرژی الکتریسیته حاصل از 750 بار شانه کردن مو معادل روشن کردن یک لامپ 60 وات به مدت سه ساعت است
.
.
.
آیا میدانید که تاکنون تعداد سه میلیارد و سیصدهزار میلیون کوکاکولا به فروش رفته است ، که برابر با نصف جمعت جهان است.
.
.
.
آیا میدانید که گوریل را برای این گوریل نامیده اند که علاقه زیادی به خوابیدن روی ریل قطار دارد.
.
.
.
آیا میدانید که گوشت کروکودیل آفریقایی 128 بار خوشمزه تر از پوست موز است
.
.
.
ایا میدانید که اولین مردمی که نفس کشیدن را یاد گرفتند ، بومیان بودند.
.
.
.
آیا میدانید که گلابی در حقیقت یک نوع مارمولک وحشی است که از میوه ای به همین نام تغذیه میکند.
.
.
.
آیا میدانید که بهترین وسیله برای تمیز کردن بینی ، انگشت است و تمام مردم دنیا از قدیم از همین ابزار استفاده می کردند.
.
.
.
ایا میدانید که در برج میلاد 33 متر طناب به کار رفته است.
.
.
.
آیا میدانید چرا در دیزی بازه یا آن که چرا دم مار درازه؟
قدمت سیلک کاشان در ایران به 10 هزار سال پیش بازمی گردد.
والت دیسنی از موش می ترسید.
در سال 1996 ، 315 مورد اشتباه در دیکشنری معروف وبستر وجود داشت.
آیا می دانید شکلات بر عصب و قلب سگ تاثیر بدی دارد ، با کمی شکلات می تواین یک سگ را کشت.
آیا میدانید که یک قطره الکل ، عقرب را دیوانه می کند و سبب می شود خودش را نیش بزند و بکشد.
آیا میدانید کتاب رکوردهای گینس ، رکورددار دزیده شدن از کتابخانه های عمومی است.
آیا میدانید که مایع موجود در نارگیل نارس را می توان به جای پلاسمای خون استفاده کرد.
آیا میدانید درخت بلوط تا قبل از پنجاه سالگی میوه نمی دهد.
آیا می دانید بنای برج دوقولوی تجارت جهانی نیویورک به دست 2 ایرانی بنا شد.
روزانه فیل بالغ ، 220 کیلوگرم غذا و 200 لیتر اب مصرف می کند.
******************************
زرافه تار صوتی ندارد و لال است و نمی تواند هیچ صدایی را از خود درآورد.
******************************
تخم مرغ را می توان فیریز کرد ، فقط کافی است آن را شکست و در ظرفی ریخت و فیریز کرد. جالب این جاست که تا یک سال خراب نمی شود. و کیفیت خود را حفظ می کند.
******************************
سس مایونز به دلیل ترکیب خاصی که دارد در کنفرانس های علمی (http://jok20.blogsky.com/) به عنوان سم کبد معرفی می شود.
******************************
نان های بدون سبوس از مهم ترین ریز مغذی های که گروه ویتامین های ( ب ) هستند ، محرومند ؛ نان باگت بدترین نان هاست.
******************************
دلفین ها ( مانند گرگها ) هنگام خواب یک چشمشان را باز نگه می دارند.
******************************
علت شناور شدن یخ روی آب این است که مولکول آب در حالت یخ زده جای بیشتری می گیرد ؛ بدین علت ، آب یخ زده سبک تر از اب جاری است.
******************************
دارکوب ها قادرند بیست بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند.
******************************
سوسک ها سریع ترین جانوران 6 پا هستند ، با سرعت یک متر در ثانیه
******************************
مادر و همسر گراهم بل ، مخترع تلفن ، هر دو ناشنوا هستند.
******************************
کانادا ، یک واژه ی هندی به معنای روستای بزرگ است.
آیا می دانید باهوش ترین زن دنیا 5 فوق لیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال کار می گردد.
----------------------------------
آیا می دانید که اگر 3 قاره آسیا و آمریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است.
----------------------------------
آیا می دانید که حدود 250 محقق ایرانی در ناسا وجود دارد.
----------------------------------
آیا می دانید که رئیس مرکز رایانه ناسا یک ایرانی است.
----------------------------------
آیا می دانید که شیرینی تنها مزه ای است که جنین در رحم مادر هم می فهمد؟
----------------------------------
آیا می دانید که زنبور عسل 5 چشم دارد که دو تا اصلی در بغل سر و 3 تا بر روی سر او قرار دارد؟
----------------------------------
آیا می دانید که چین بیشتر از هر کشوری همسایه دارد ، چین با 13 کشور هم مرز است؟
----------------------------------
آیا می دانید مادر و همسر گراهم بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند؟
----------------------------------
آیا می دانید تنها غدایی که فاسد نمی شود ، عسل است.
----------------------------------
آیا می دانید پروانه ها با پاهایشان می چشند.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۰۶, ۱۱:۲۴ بعد از ظهر
معانی گلها (http://www.takfal.com/love/flower.php)
گل رز:http://www.takfal.com/love/images/flower.gif
* رز سرخ: عشق بي ريا-زيبايي-شجاعت-احترام-تبريك- "دوستت دارم"
* رز سفيد: پاكي-معصوميت-راز-سكوت-فروتني-احترام- "عشق من به تو عميق و خالصانه است"
* رز صورتي: قدرداني- "متشكرم" وقار-ستايش-همدلي-لطافت-شادكامي- "باورم كن" - "تو خيلي دوست داشتني هستي"
* رز زرد: شادماني-رفاقت-شوق-حسادت-آغاز دوباره- "فراموشم نكن" - "معذرت ميخواهم"
* رز بنفش: عشق در نگاه اول.
* رز نارنجي: اشتياق-شيفتگي-آرزو.
* غنچه رز: نماد پاكي و زيبايي-جواني-عشق نوپا.
* يك شاخه گل رز: سادگي-سپاسگزاري-عشق تازه.
* يك شاخه گل رز سرخ: "دوستت دارم".
* رزسفيد عروس: عشق مبارك و فرخنده.
* رز قرمز سير: سوگواري.
* رز سياه: مرگ.
* تركيبي از رز سفيد و سرخ: اتحاد-سازش
* رز كاملا شكفته: "من متعهد به تو هستم"-"هنوز دوستت داردم"
* دسته گل رز: قدرداني.
* دسته گل رز كوچك: "من به ياد تو هستم"
- داوودي: حقيقت - "تو دوست فوق العاده اي هستي"
- نيلوفر آبي: حقيقت.
- نرگس: غرور - خود بيني.
- بنفشه: انديشه هاي ناگفته- سفر- "سفر بخير" -پاكدامني-فروتني.
- سوسن سفيد: دوشيزگي - پاكي.
- اقاقيا: عشق پاك - عشق پنهاني.
- بگونيا: هشدار.
- كاكتوس: پايداري - استقامت.
- كامليا صورتي: "در آرزوي تو هستم"
- كامليا قرمز: "عشق تو همچون آتشي در قلب من است"
- كامليا سفيد: "تو در خور پرستشي"
- ميخك: شيفتگي - عشق زن - ستايش - "بله"
- قاصدك: وفاداري - خوشبختي - صداقت - پيام آور عشق.
- فراموشم نكن: خاطرات گذشته - عشق ناب.
- پيچك: عشق - صداقت - وفاداري.
- نسترن: آرزو - همدلي - "دوستم داشته باش".
- لادن: پيروزي - غلبه - فتح.
- لاله: عاشق تمام عيار - "باورم كن"
- اركيد: عشق - زيبايي.
- نرگس زرد: احترام - جوانمردي - " تا زماني كه تو در كنار من هستي خورشيد بر من خواهد تابيد"
- اطلسي: شرم - ازدواج فرخنده.
- گل پامچال: "بدون تو قادر به زندگي كردن نميباشم"
- ياسمن: شادي - شيريني - دلپذيري - وقار.
- رزماري: يادآوري - خاطرات - يادگاري.
- آلاله: پروت - زرق و برق.
- آفتاب گردان: ستايش - غرور - پرستش.
- مريم: لذت.
- گلايل: ستايش - صداقت - "به من فرصت بده"
- زنبق: اندوه - تاسف.
- آنتوريوم: عاشق.
- مرغ بهشتي: شكوه - عظمت.
navid_a
۱۳۸۹-۰۶-۰۹, ۱۲:۲۴ قبل از ظهر
یک زن انگلیسی فقط سه ساعت بعد از آنکه متوجه شد باردار است، فرزند خود را به دنیا آورد.
بلیندا ویت 21 ساله در طول 9 ماه گذشته چندین بار به بیمارستان مراجعه کرده بود و پزشکان به او اعلام کرده بودند او مبتلا به نوع بسیار شدیدی از سندروم تندمزاجی شکمی است.اما در حقیقت او در طول این مدت باردار بوده است.
خانم وایت در این باره گفت: شما همیشه این داستانهای عجیب را در مجلات و روزنامهها میخوانید، اما فکر میکنید این رویدادها ممکن است چندان واقعیت نداشته باشند .اما من هیچ گاه باور نمیکردم چیزی شبیه به این رویدادها برای خود من اتفاق بیفتد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/article-1268163560811-08A4156A000005DC-504920_636x494.jpg
او گفت: من در طول چند ماه گذشته احساس بیماری میکردم و وضعیت عمومی سلامتم چندان رضایت بخش نبود. من همیشه فکر میکردم چیزی در درون بدن من حرکت میکند و این احساس با گذشت ماهها بیشتر میشد.اما من هیچ گاه تصور نمیکردم که باردار باشم و این موضوع نیز هیچ گاه به ذهن پزشکان خطور نکرد.
خانم وایت تا کنون چند بار به بیمارستان مراجعه کرده بود، اما پزشکان به او گفتند او احتمالا از سندروم تندمزاجی شکمی رنج میبرد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/baby_1592917c.jpg
در روز کریسمس او دچار تورم در ناحیه دست و پا شد و بعد از مراجعه به بیمارستان، پزشکان به او گفتند شاید او مبتلا به آلرژی یا نقرس شده باشد.
در روز ششم فوریه و یک روز قبل از تولد فرزندش خانم وایت به دلیل احساس درد در سراسر بدنش به بیمارستان مراجعه کرد.
بالاخره پزشکان در ساعت 10 شب متوجه شدند این زن باردار است و چند ساعت بعد فرزند این زن به دنیا آمد.
خانم وایت در این باره گفت: من واقعا شوکه شده بودم و نمیتوانستم آنچه را که برای من اتفاق میافتاد باور کنم. هیچ کس این واقعه را باور نمیکند و آن را غیر ممکن میداند.
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۰۹, ۰۸:۴۴ قبل از ظهر
اما تو ايران بعد نامزدي دختره تا حالش بهم ميخوره پچ پچ ها شروع ميشه و نميذارن ديگه كار كنه....چون احتمال ميدن 90 % بارداره :نمیبینم::جشن:
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۰۹, ۰۶:۵۲ بعد از ظهر
آمارهاى زير وضعيت کره زمين را نشان میدهند. آمارهايى که حتماً براى شما هم جالب هستند: (http://www.takkhall.blogfa.com/post-34.aspx)
جمعيت
57 ٪ آسيايي
21 ٪ اروپايى
14 ٪ آمريکايى (شمالى و جنوبي)
8 ٪ آفريقايى
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/1.gif (http://www.salijoon.ws/)
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/2.gif (http://www.salijoon.ws/)
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/4.gifhttp://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/3.gif (http://www.salijoon.ws/)
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/5.gif (http://www.salijoon.ws/)
***يت
52 ٪ زن
48 ٪ مرد
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image012.gif (http://www.salijoon.ws/)
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image013.gif (http://www.salijoon.ws/)
مردمشناسى
٧٠ ٪ رنگين پوست
٣٠ ٪ قفقازى ريخت
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image014.gif (http://www.salijoon.ws/)
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image015.gif (http://www.salijoon.ws/)
در آمد
6٪ مردم صاحب 59 ٪ از تمام ثروت جهان هستند و همگى آنها نيز آمريکايى هستند.
شرايط زندگى
80 ٪ در شرايط بدى زندگى میکنند
تحصيلات
70 ٪ بیسواد و کمسواد (تحصيل نکرده) [/URL]
1 ٪ (تنها ١ ٪) با تحصيلات دانشگاهى (http://www.salijoon.ws/)
تغذيه
http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image020.gif (http://www.salijoon.ws/)
٥٠ ٪ دچار سوء تغذيه
زاد و ولد
١ ٪ در حال مرگ
٢ ٪ در حال متولد شدن
کامپيوتر
١ ٪ داراى کامپيوتر
وقتى از اين منظر به دنيا نگاه کنيد در میيابيد که ما واقعاً به همبستگى، درک متقابل، شکيبائى و آموزش، نياز جدّى داريم.
همچنين بد نيست به نکتههاى زير هم توجه کنيد:
اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستيد، قدر سلامتى خود را بدانيد زيرا يک ميليون نفر تا يک هفته ديگر زنده نخواهند بود.
اگر تاکنون از آسيبهاى جنگ، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image024.gif (http://www.salijoon.ws/)
تنهايى در سلول زندان، عذاب شکنجه، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image025.gif (http://www.salijoon.ws/)
يا گرسنگى در امان بودهايد،
وضعيت شما از وضعيت ٥٠٠ ميليون نفر در دنيا بهتر است.
اگر میتوانيد بدون ترس از زندانى شدن يا مرگ، وارد محل عبادات خود مانند مسجد يا کليسا شويد، وضع شما از ٣ ميليون نفر در دنيا بهتر است.
اگر در يخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد، (http://www.salijoon.ws/)
اگر کفش و لباس داريد، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image028.gif (http://www.salijoon.ws/)
اگر تختخواب و سرپناهى داريد، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image029.gif (http://www.salijoon.ws/)
در اين صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستيد. http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image030.gif (http://www.salijoon.ws/)
اگر در بانکى حساب داريد، و اگر در جيبتان پول داريد، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image031.gif (http://www.salijoon.ws/)
شما به ٨٪ مردم دنيا که چنين شرايطى دارند تعلّق داريد http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image032.gif (http://www.salijoon.ws/)
اگر شما اين نوشته را میخوانيد، از سه خوشبختى بهرهمند هستيد:
1- شما به ٢٠٠ ميليون نفرى که قادر به خواندن نيستند تعلّق نداريد. http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image034.gif (http://www.salijoon.ws/)
2- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنيا هستيد که کامپيوتر دارند.
حال كه اينها را مي دانيد:
طورى کار کنيد که انگار نيازى به پول نداريد، [URL="http://www.salijoon.ws/"] http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image036.gif (http://www.salijoon.ws/)
طورى عشق بورزيد که انگار هرگز آرزده خاطر نشدهايد، http://www.salijoon.ws/mail/890512/zamin/image037.gif (http://www.salijoon.ws/)
طورى برقصيد که انگار هيچکس شما را نمیبيند،
طورى آواز بخوانيد که انگار هيچکس صداى شما را نمیشنود،
و بالاخره طورى زندگى کنيد که انگار زمين، بهشت است
navid_a
۱۳۸۹-۰۶-۱۰, ۱۱:۱۲ بعد از ظهر
مکالمهء یک سوسک غمگین با خدا
گفت : کسي دوستم ندارد . مي داني که چه قدر سخت است ، اين که کسي دوستت نداشته باشد ؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي . حتي تو هم بدون دوست داشتن …
خدا هيچ نگفت .
گفت : به پاهايم نگاه کن ! ببين چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار مي دهم . دنيا را کثيف مي کنم . آدم هايت از من مي ترسند . مرا مي کشند . براي اين که زشتم . زشتي جرم من است .
خدا هيچ نگفت .
گفت : اين دنيا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نيست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
خدا گفت : دوست داشتن يک گل ، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چنداني نيست . اما دوست داشتن يک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاري دشوار است .
دوست داشتن ، کاري ست آموختني و همه کس ، رنج آموختن را نمي برد .
ببخش ، کسي را که تو را دوست ندارد ، زيرا که هنوز مومن نيست ، زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته ، او ابتداي راه است .
مومن دوست مي دارد . همه را دوست مي دارد . زيرا همه از من است و من زيبايم ، چشم هاي مومن جز زيبا نمي بيند . زشتي در چشم هاست . در اين دايره ، هر چه که هست ، نيکوست .
آن که بين آفريده هاي من خط کشيد شيطان بود . شيطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزديک تر بيا و غمگين نباش .
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و ديگر هيچ گاه نينديشيد که نازيباست .
بال هايت را کجا گذاشتي
گفت : کسي دوستم ندارد . مي داني که چه قدر سخت است ، اين که کسي دوستت نداشته باشد ؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي . حتي تو هم بدون دوست داشتن …
خدا هيچ نگفت .
گفت : به پاهايم نگاه کن ! ببين چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار مي دهم . دنيا را کثيف مي کنم . آدم هايت از من مي ترسند . مرا مي کشند . براي اين که زشتم . زشتي جرم من است .
خدا هيچ نگفت .
گفت : اين دنيا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نيست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
خدا گفت : دوست داشتن يک گل ، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چنداني نيست . اما دوست داشتن يک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاري دشوار است .
دوست داشتن ، کاري ست آموختني و همه کس ، رنج آموختن را نمي برد .
ببخش ، کسي را که تو را دوست ندارد ، زيرا که هنوز مومن نيست ، زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته ، او ابتداي راه است .
مومن دوست مي دارد . همه را دوست مي دارد . زيرا همه از من است و من زيبايم ، چشم هاي مومن جز زيبا نمي بيند . زشتي در چشم هاست . در اين دايره ، هر چه که هست ، نيکوست .
آن که بين آفريده هاي من خط کشيد شيطان بود . شيطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزديک تر بيا و غمگين نباش .
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و ديگر هيچ گاه نينديشيد که نازيباست .
بال هايت را کجا گذاشتي
گفت : کسي دوستم ندارد . مي داني که چه قدر سخت است ، اين که کسي دوستت نداشته باشد ؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي . حتي تو هم بدون دوست داشتن …
خدا هيچ نگفت .
گفت : به پاهايم نگاه کن ! ببين چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار مي دهم . دنيا را کثيف مي کنم . آدم هايت از من مي ترسند . مرا مي کشند . براي اين که زشتم . زشتي جرم من است .
خدا هيچ نگفت .
گفت : اين دنيا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نيست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
خدا گفت : دوست داشتن يک گل ، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چنداني نيست . اما دوست داشتن يک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاري دشوار است .
دوست داشتن ، کاري ست آموختني و همه کس ، رنج آموختن را نمي برد .
ببخش ، کسي را که تو را دوست ندارد ، زيرا که هنوز مومن نيست ، زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته ، او ابتداي راه است .
مومن دوست مي دارد . همه را دوست مي دارد . زيرا همه از من است و من زيبايم ، چشم هاي مومن جز زيبا نمي بيند . زشتي در چشم هاست . در اين دايره ، هر چه که هست ، نيکوست .
آن که بين آفريده هاي من خط کشيد شيطان بود . شيطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزديک تر بيا و غمگين نباش .
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و ديگر هيچ گاه نينديشيد که نازيباست .
بال هايت را کجا گذاشتي
گفت : کسي دوستم ندارد . مي داني که چه قدر سخت است ، اين که کسي دوستت نداشته باشد ؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي . حتي تو هم بدون دوست داشتن …
خدا هيچ نگفت .
گفت : به پاهايم نگاه کن ! ببين چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار مي دهم . دنيا را کثيف مي کنم . آدم هايت از من مي ترسند . مرا مي کشند . براي اين که زشتم . زشتي جرم من است .
خدا هيچ نگفت .
گفت : اين دنيا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نيست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
خدا گفت : دوست داشتن يک گل ، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چنداني نيست . اما دوست داشتن يک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاري دشوار است .
دوست داشتن ، کاري ست آموختني و همه کس ، رنج آموختن را نمي برد .
ببخش ، کسي را که تو را دوست ندارد ، زيرا که هنوز مومن نيست ، زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته ، او ابتداي راه است .
مومن دوست مي دارد . همه را دوست مي دارد . زيرا همه از من است و من زيبايم ، چشم هاي مومن جز زيبا نمي بيند . زشتي در چشم هاست . در اين دايره ، هر چه که هست ، نيکوست .
آن که بين آفريده هاي من خط کشيد شيطان بود . شيطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزديک تر بيا و غمگين نباش .
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و ديگر هيچ گاه نينديشيد که نازيباست .
بال هايت را کجا گذاشتي
گفت : کسي دوستم ندارد . مي داني که چه قدر سخت است ، اين که کسي دوستت نداشته باشد ؟ تو براي دوست داشتن بود که جهان را ساختي . حتي تو هم بدون دوست داشتن …
خدا هيچ نگفت .
گفت : به پاهايم نگاه کن ! ببين چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار مي دهم . دنيا را کثيف مي کنم . آدم هايت از من مي ترسند . مرا مي کشند . براي اين که زشتم . زشتي جرم من است .
خدا هيچ نگفت .
گفت : اين دنيا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نيست .
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
خدا گفت : دوست داشتن يک گل ، دوست داشتن يک پروانه يا قاصدک کار چنداني نيست . اما دوست داشتن يک سوسک ، دوست داشتن " تو " کاري دشوار است .
دوست داشتن ، کاري ست آموختني و همه کس ، رنج آموختن را نمي برد .
ببخش ، کسي را که تو را دوست ندارد ، زيرا که هنوز مومن نيست ، زيرا که هنوز دوست داشتن را نياموخته ، او ابتداي راه است .
مومن دوست مي دارد . همه را دوست مي دارد . زيرا همه از من است و من زيبايم ، چشم هاي مومن جز زيبا نمي بيند . زشتي در چشم هاست . در اين دايره ، هر چه که هست ، نيکوست .
آن که بين آفريده هاي من خط کشيد شيطان بود . شيطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزديک تر بيا و غمگين نباش .
قشنگ کوچک نزد خدا رفت و ديگر هيچ گاه نينديشيد که نازيباست .
بال هايت را کجا گذاشتي
خدا قوت به این سوسک. عجب کار درست بوده 4 5 بار باخدا یه موضوع رو مطرح میکنه خدا هم همش یه جواب بهش میده:پوزخند:
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۴, ۱۰:۲۴ بعد از ظهر
کشف بزرگ ....چرا دماغ بزرگ ؟؟؟؟؟:D (http://www.for-u-to-enjoy.blogfa.com/post-25.aspx)
تا حالا فكر كرديد كه چرا اكثر ايرانيا دماغشون بزرگهhttp://qsmile.com/qsimages/164.gifhttp://qsmile.com/qsimages/162.gif؟؟؟؟
خوب از اونجايي كه من خيلي بيكارم به اين مسئله تفكراتي بسياري داشتم
و بالاخره كشفش كردمhttp://blogfa.com/images/smileys/03.gif
همين چند روز پيش نظريمو اثبات كردم
تو تاكسي نشسته بودم و پشت يه چراغ قرمز طولاني گير كرده بودم
هيچ چارهايم نداشتم جز اين كه به اطرافم نيگا كنم
تو ماشين بغل دستي.. يه آقاي شيك و مجلسي تا جايي كه جا داشت دستش تو دماغش بودhttp://blogfa.com/images/smileys/23.gif
و اصلنم توجهي به اطرافش نداشت.. انگار نه انگارhttp://qsmile.com/qsimages/78.gif
اه اه اه چندشم شدhttp://blogfa.com/images/smileys/23.gif
رومو كردم اونور.. اي بابااااhttp://qsmile.com/qsimages/77.gif
تو ماشين سمت چپي.. دو تا بچهاي كه عقب نشسته بودن.. هر دوشون مشغول بودن....http://blogfa.com/images/smileys/05.gif
اي خداااا يعني تا اين حدhttp://qsmile.com/qsimages/163.gif
و آخرسر چشم به راننده تاكسي افتاد كه درگيري زيادي با دماغش داشتhttp://blogfa.com/images/smileys/05.gif( من به جاش خجالت کشیدم http://blogfa.com/images/smileys/10.gif)
منم خيلي شيك و مجلسي فقط احساس شكوفههاي بهاري بهم دست داده بود
حالا ميفهميد كه چرا ما ايرانيا دماغاي بزرگي داريمhttp://blogfa.com/images/smileys/30.gif
باور نميكنيد.. فقط كافيه يه ذره به اطرافتون دقت كنيدhttp://blogfa.com/images/smileys/05.gif
تازه من اينم شنيدم كه تو خيلي از كشوراي دنيا دست بردن بچه به صورتش يه گناهه و اينو به بچههاشون ياد ميدن
ولي از اونجايي كه ما اصلا به اين قضيه اعتقاد نداريم به هيچ زبون زندهاي هم نميتونيم تو مخ بچههامون كنيم
دقت كرديد كه چقد بچهها دوست دارن دست تو دماغشون كننhttp://blogfa.com/images/smileys/08.gif
تا اونجايي كه حتي حاضر نيستن اين لذتو تو بزرگي از دست بدنhttp://blogfa.com/images/smileys/03.gif
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۴, ۱۰:۳۳ بعد از ظهر
چگونه ترشیده نشویم http://qsmile.com/qsimages/188.gif
1_يقه اولين خواستگار رو بچسبيد كه شايد تنها شتر بخت شما باشه.
2_ناز و لفت و ليس رو بذاريد كنار.
3_در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان كه ميگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم كه از آفتاب و از سايه مي رنجم
4_ سن ازدواج رو بيارين پايين، همون 17 يا 18 خوبه. بالاتر كه برين همچين بگي نگي از دهن ميافتين.
5_تموم دوست پسراتونو تهديد به ازدواج كنيد، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بكشيد.
6_ دعاي باز شدن بخت رو دور گردنتون آويزون كنيد، يه وقت كتابشو دور گردنتون آويزون نكنيد كه گردن لطيفتون كج ميشه
7_ پسرهاي فاميل بهترين و در دسترسترين طعمهها هستند، رو هوا بقاپيدشون.
8_ رو شكل و شمايل ظاهري پسرها زياد حساسيت به خرج نديد، پسرهاي خوشگل، هستن دچار مشكل...!!نیما خانم خوشگله گی سویکیشون...لول
9_توي اجتماع بر بخوريد، با مردم قاطي شيد، با ننه صغرا و بيبي عذرا نشست و برخاست كنيد، همينا هستن كه شادوماد ميسازن واستون.
10_ يه كم به خودتون برسيد، منظورم آرايش و برداشتن زير ابرو و ريمل و پودر و سايه و كرم شب و روز و ماسك خيار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نيست. حداقل قيافه يه آدم رو داشته باشيد.
11_در پوشش دقت كنيد، لباس چسب و كوتاه فقط آدماي بوالهوس رو دورتون جمع مي كنه، يه پوشش سنگين و اندكي رنگين با حفظ معيارهاي دوماد پسند بهترينه.
12_مهمون كه مياد قايم نشيد، چاي ببريد، پذيرايي كنيد، خلاصه يه چشمه بياين كه بعله ما هم هستيم.
13_ سعي كنين از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره كه مامانه بتونه جلوي در و همسايه قر و قميش بياد كه دخترم قربونش برم اينجوريه و اونجوريه...
14_تا مامانه و باباهه ميگن دخترمون ديگه وقته عروسيشه مثل لبوي نپخته سرخ نشين و در بريد، در حركات و سكناتتون اين نظر رو تاييد كنيد و دنبالشو بگيريد.
15_ بلاخره اگه خداي نكرده ميخواين جزو اون يك ميليون و هفت صد هزار دختر بي شوهر نباشيد (تازه اگه همه پسراي اين مملكت دوماد شن، كه نمي شن) هر چي داريد، رو كنيد، منظورم اعضا و جوارحتون نيست منظورم كمالات و هنر مندياتتونه.
16_ و اينو بگم كه از هيچ دوره زندگيتون به اندازه وقتي كه با نامزد محبوبتون زير سايه درخت توي يه پارك خلوت داريد معاشقه مي كنيد لذت نخواهيد برد، حالا به بعدنش كار
ندارم)منضورم رو تخت خواب نيستا)
17_اگه كسيرو دوسش دارين برين خواستگاريش (نكته:اين كار ريسكش خيلي بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده 1سال فاميلاتون رديفه)
18_حداقل يه 206 داشته باشين كه طرف به خاطر ماشين هم كه شده بياد 2تا بشين بده 9 ماه 3 تا بشين
19_اون يارو كه با اسب سفيد ميادوبي خيال شين
20_...و آخرين توصيه اينكه عوض اينكه توي جريانات عشقي خيابوني و زودگذر غرق بشيد و مثل كبك سرتونو زير برف كنيد يه خورده به فكر زندگي آيندهتون بشيد و اينقدر از اين دست به اون دست نريد چون كثيف ميشيد، مي پكيد
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۴, ۱۰:۳۵ بعد از ظهر
توصیه های کاربردی،مخصوصه پسر هایی که زن گیرشون نمییاد:
نکته :این مورد را همه پسر ها بخونند چون شاملِ همه میشه.
1.اولین دختری که به تورتون خورد ازش شماره بگیرند (ولی چون در این کار استعداد ندارید بهتره دور اینکار را خط ِ قرمز بکشید)
2.اگه خواستید دختری را زیره نظر بگیرید (که بیخود کردی) باید زیر چشمی طوری که متوجه شما نشه زیره نظرش بگیری...
نکته:چون در این کار هم مثل مورد ِ (1) ..... ندارید ، بهتره عینک بزنید.
3.اگه دختری را دیدید که تنها نشسته سَرِ صحبت را باهاش باز کنید
و به مورد ِ (1) مراجعه کنید .
نکته: قبلش دورو بر تان را یه نگاهی بندازید چون ممکنه یه دفعه ای یه دست از عقب اون گردن ِ نسبتاَ نحیفتان را بچلاند.
4.به هر دختری که رسیدید سلام کنید و خود را بچه مثبت نشون بدید
ولی مواظب بعضی لنگه کفش ها باشید.
5.اگه خواستگاری هر دختری رفتید و جواب رَد شنیدید نااُمید نشوید خواستگاری یکی دیگه بروید گرچه بازم جوابِ رَد می شنوید.( پسر بايد پورو باشه)
6.اگه یه دختری را خیلی دوست دارید ولی به شما محل نمی ده، با یه دختره دیگه بیرون برید طوری که اون شما را ببینه .
نکته:که در این صورت نه تنها به شما دیگه محل نمی ده ،تا کفش هم نثارتان می کنه.
7.تا می توانید سن ازدواج را ببرید بالا چون دخترها،دختر ِنارنج و ترنج اند که ازآفتاب و سایه می رنجند.
اگرچه ریسکش خیلی بالا است, ممکن دیگه کسی بهتون دختر نده،
چون ترشی هم تاریخ اِنقضا داره,تا یه حدی می توان تحملش کرد.
نکته:در صورت موفّق نشدن در این مورد یه ظرف حتماً آماده کنید.
حتماً میپرسی برای چی؟ خوب دیگه، برای ترشی.(ادم كه انقد خرفت نميشه)
8.اینقدر سرِ کوچه و خیابون ها کیشیک نکشید,که شاید شتر بخت رد بشه و شما بهش التماس کنید که شاید در خونه شما هم بخوابه .
نکته:ممکنه شتر بخت را با شتر ؟ اشتباه بگیرید واونم بخوابه و دیگه بلند نشه.که در این صورت(فاتحه مع صلوات)...
9.اگه دانشجو(یا سرباز) هستید,از خوردن غذاهای اونجا جداً خود داری کنید چون همون یه ذرّه همت را هم اَزِتون میگیره.به جاش موز معجون بخوريد
اين مورد مخصوص امير حجواني
10.اگه قیافه نداری،اشکال نداره عوضش ماشین داری ...
چی؟!!ماشین نداری... اشکال نداره عوضش خونه داری...
بازم چی؟!! خونه هم نداری...خوب مشکلی نیست چون کار ِ،را که داری بعداً هم؛میشه خونه و ماشین خرید.
وای نگو که کار هم نداری!!! ترشی هم که اُفتادی، پس بهتره بری یه جایی خودت را گمو گور کُنی.
11.یه توصیه : اگه قیافه نداری؛ نری... ابروهات را برداری،صورتت را تیغ بزنی، یکمی از لوازم آرایشی مامان جونت کش بری، همین جوری خوبی (فقط یکمی سرو وَعظت را درست کن).
12.اگه از دوست دختر و هم دانشجویی به جایی نرسیدی چاره ای نداری جزء این که، بری سراغ همون دخترها فامیل...
13.اگه از قبل سابقه ات خراب نباشد کارت زیاد هم مشکل نیست، ولی... شما که تو 7 آسمون یه ستاره هم ندارید کارتون خیلی مشکله اما من کُمکتان میکنم :
تنها لطفی که میتونم بکنم اینه که هُلتون بدم، که در این صورت هم ممکنه از چاه در بیاند و بی یُفتید تو درّه (خوب عوضش از دست یکی از سیریش ها راحت می شیم).
14.اگه از هیچ کدوم از این ها به نتیجه نرسیدی حتماً مشکل از خودت است بهتره بری پیشه یه روانپزشک اگه اون گفت مشکلی نداری!!! آخه... پس بد شانس هستی، برو خودت را دخیل کن به یکی از این امازاده ها شاید حاجت بگیری(دیگه باقیش با خداست و ما هم دیگه دخالت نمی کنیم).
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۴, ۱۰:۵۶ بعد از ظهر
به اصرار دختران ... اينم مشخصات يه پسر خوب
يک پسر خوب امضاء گواهي نامه اش خشک نشده به رانندگي خانمها گير نميدهد
يک پسر خوب تنها جوکهايي را بيان ميکند که مورد تائيد وزارت 1) ارشاد اسلامي2) وزارت بهداشت3) وزارت مبارزه با تبعيضات استاني و غيره باشد
يه پسر خوب کمتر با اين جمله مواجه ميشود"مشتري گرامي دسترسي شما به اين سايت مقدور نمي باشد
يه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نميره
يه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نميکنه بزنه تو اتاقش
يه پسر خوب پشت چراغ قرمز با ديدن يه خانم رديف چشماش مثه چراغهاي فولکس نميزنه بيرون
يه پسر خوب روزي چند بار به سازندگان ياهو مسنجر لعنت ميفرسته
يه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3 متريِ هيچ خانمي نميشينه
يه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشينش بوي ادکلن زنونه نميده
يه پسر خوب هيچ وقت پاي تلفن از اين کلمات استفاده نميکنه:"ساعت چند" "کي مياي" "کجا" "دير نکني ي
يه پسر خوب وقتي مياد خونه قرمزي رژ در هيچ نقطه از صورتش مشاهده نميشه
يک پسر خوب زماني که کسي ميخواهد از عرض خيابان عبور کند تعداد دنده را از 1 به 4 ارتقاء نداده و قصد جان عابر را نميکند
يک پسر خوب زماني که يک دختر خانم راننده ميبيند ذوق زده نشده و در صدد عقده اي بازي بر نمي آيد
يک پسر خوب که ژيان سوار ميشود روي بنز همسايه با سوئيچ ماشين نقاشي نميکشد
يک پسر خوب زماني که تصادف ميکند همانند قبائل زامبي وحشي بازي در نمي آورد
يک پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمايندگي از راهداري و شهرداري خيابانهاي شهر را متر نميکند
يک پسر خوب به محض ديدن يک دختر خانم متين با شلوار برمودا و مانتو تنگ کوتاه و شال باز دهانش به سان آبشار و چشمانش همانند چشمان وزغ نميشود
يک پسر خوب دکمه هاي پيراهنش را از يک متر زير ناف تا زير چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلي محکم ميکند
يک پسر خوب به محض ديدن دختر همسايه رنگش لبوي شده و چشمش را به آسفالت ميدزود
يک پسر خوب روزي 10بارهوس بردن نذري به دم در خانه همسايه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نميکند
يک پسر خوب بيشتر از 5 دقيقه در دستشوئي نميماند - نکته کنکوري
يک پسر خوب 5ساعت در حمام آهنگ جواد يساري نخوانده وبراي همسايگان آلودگي صوتي ايجاد نميکند
يک پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوي و برزن عرعر عشق نکرده و آبروي خانوادگي خود را نميبرد
يک پسر خوب با دوستاني که مشکوک به چت و لا ابالي گري هستند معاشرت نميکند
يک پسر خوب به جاي اينکه پول خود را در باشگاه بيليارد و گيم نت و غيره دور بريزد بهتر است حساب آتيه جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگي خود باشد
يک پسر خوب همواره به اسم خود افتخار ميکند و به هر کس که ميرسد نميگويد که بجاي اصغر به او رامتين و آرش و ... بگويند
يک پسر خوب در اثر ديدن افراد غرب زده جو گير نشده و لحاف کرسيه قرمز خال خال يشمي را به پيراهن تبديل نکرده و سر زانو خود را جر نميدهد
يک پسر خوب سر سفره دست به چيزي نمي زند تا همه سيرو پر از سر سفره بلند شوند و بعد شروع به غذا خوردن مي نمايد
يک پسر خوب تقاضاي وسايل نا مربوطي از قبيل موبايل را از خانواده ندارد
يک پسر خوب در صورتي که با نامزد خود بيرون رفت و کسي به خانم متلک گفت فورا با پليس 110 تماس حاصل مي کند
يک پسر خوب براي احياي حقوق خود از از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکيک مانند خر و الاغ به کار نميبرد
يک پسر خوب از معاشرت با دوستان بسيار خودماني که عادت به بيان شوخي هاي نا مربوط از قبيل حراج لفظي عمه و همچين خواهر مادر هستند امتناع ميکند
يک پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالي به 12 ماه دهانش بوي تلفن نميدهد
يک پسر خوب هر صدايي از قبيل قار و قور شکم اهل خانه را با صداي تلفن اشتباه نگرفته و1 متر به بالا نميپرد
يک پسر خوب براي بيرون رفتن از خانه 1 ساعت جلوي آئينه نايستاده و بزک نميکند
يک پسر خوب در جشنهاي فاميلي جو گير نشده و نميرقصد تا ابروي کل خاندان رابر باد دهد
يک پسر خوب در مهماني هاي خانوادگي نوشدني هاي غير مجاز از قبيل ماءالشعير را تنها با رضايت نامه رسمي و کتبي پدر محترم استعمال ميکند
يک پسر خوب هر زمان که عشقش کشيد با زير شلواري کردي چين پيليسه دار و يا شرت مامان دوز و رکابي همانند قورباغه به وسط کوچه نميپرد
يک پسر خوب تنها براي رضاي خدا و کاهش بار سنگين ترافيک و حمل و نقل درون شهري و برون شهري هر کجا که دختر خانم يا خانمي را در رده سني 15 تا 25 سال ديد سوار کرده و به مقصد مي رساند
يک پسر خوب تا به حال مشاهده نشده
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۴, ۱۰:۵۷ بعد از ظهر
مشخصات يه دختر خوب ... اگه ديديد به منم خبر بديد
یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمیشه یه دختر خوب بیشتر از 3 ساعت توی حموم نمیمونه
یه دختر خوب به خاطر بعضی مسائل چترش را باز نمی کنه
یه دختر خوب وقتی بلد نیست رانندگی کنه چرا باید زور بزنه و با گل پسرا کل کل کنه
یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) 100000 تا دروغ نمیگه
یه دختر خوب از مثلاً 6 ساعت وقت کلاس خودش 5 ساعتش رو نمی پیچونه
یه دختر خوب یواشکی دست تو جیب باباش نمیکنه
یه دختر خوب تو سينما دست تو شلوار دوست پسرش نميكنه
یه دختر خوب به خاطر اینکه بهش گفتن بی ادب گریه نمی کنه
یه دختر خوب جو نمیگیرتش و زود خودشو مثل بنگاهها به نمایش نمیزاره
یه دختر خوب دستمال دماغ باباشو برنمی داره بندازه رو سرش مثل روسری
یه دختر خوب عقده هاش رو با فرار از خونه خالی نمی کنه
یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمیشه
یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش که پر از جوش و ککه باباشو اونقدر تو خرج نمی ندازه
یه دختر خوب وقتی بهش نگاه نمی کنن خود نمایی نمیکنه (به راههای مختلف) باز هم نکته تستی
یه دختر خوب باباش هر چی بگه گوش می کنه نمیاد پیش مامانش ننه من غریبم بازی درآره
یه دختر خوب بیشتر از 10 دقیقه توی دستشويي نمی مونه - نکته مهمتر از کنکور
یه دختر خوب هیچوقت بدون گواهینامه رانندگی نمیکنه که بعدش که گرفتنش اشک تمساح بریزه
یه دختر خوب به خاطر منافع خودش حق خواهرش رو ضایع نمی کنه
یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده
یه دختر خوب توی قرار با پسر کلاس زورکی نمی آد و پدر کارمند بیچاره اش رو مدیرعامل و رئیس قلمداد نمی کنه
یه دختر خوب دیگه به دختر افغانی ها حسودی نمی کنه
یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید 10000 تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره
یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه
یه دختر خوب خودش رو زوری توی دل کسی نباید راه بده
یه دختر خوب برای اینکه مورد توجه قرار بگیره اسمشو عوض نمیکنه - صغرا= هانی - کبری= مانی
یه دختر خوب برای اینکه توی مهمونی تحویلش بگیرن قیافه نمیگیره و ادای آدم پولدارارو در نمیاره
یه دختر خوب پشت سر حتی حیوانات هم غیبت نمی کنه
یه دختر خوب از دماغ فیل نمی افته که نه؟
یه دختر خوب از اجرای هر گونه قرقره بازي( جت اسکی اسکیت و امثال اون ) در مقابل پسرها خودداری می کنه
یه دختر خوب با 25897 نفر که تیریپ نمیریزه
یه دختر خوب اولاً دوچرخه سواری نمی کنه حالا می خواد بکنه بكنه جنبه هم داشته باشه
یه دختر خوب توی مسافرت به خاطر کسی که روش کلید کرده، باباشو توی منگنه قرار نمی ده که بابا تندتر برو
یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی شادمهر عقیلی و … محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی چسبونه
یه دختر خوب سوار هر ماشینی نمیشه پیکان 47 و امثال آن
یه دختر خوب وقتی لباس آنچنانی برای خودنمایی ندارد از دوستاش قرض نمی کنه
یه دختر خوب راه به راه از اون کوفتیا نمیماله که فردا هم سرطان بگیره و انتظار ترحم داشته باشه
یه دختر خوب اولاً اصلاً پیدا نمیشه خلاصه بگم یه دختر خوب باید خوب باشه نه اینکه ادای خوبا رو دربیاره
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۶, ۰۲:۲۴ بعد از ظهر
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان پزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ تر است.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد... شما میخواهید تختان کنار پنجره باشه؟!؟
نتیجه گیری :
1. راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست.
2. در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری هدفمان یادمان نرود . در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی.
3. همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه نیست
مصطفی خانی
۱۳۸۹-۰۶-۱۶, ۰۲:۵۶ بعد از ظهر
بسیار جالب و خواندنی بود دسته شما درد نکنه از شما خیلی ممنونم .....
بهتر نبود د تایپیک مطالب خواندنی مطرح میشد ؟
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۱۷, ۱۲:۳۵ بعد از ظهر
بسیار جالب و خواندنی بود دسته شما درد نکنه از شما خیلی ممنونم .....
بهتر نبود د تایپیک مطالب خواندنی مطرح میشد ؟
با تشكر از شما
انجام شد
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۷, ۰۴:۲۷ بعد از ظهر
ازدواج اجباری دختر 9 ساله با سگ! (http://www.niksalehi.com/public/archives/093764.php)
</B>
بزرگان قبيله نيز طي گفتوگوي خود با رسانههاي دولتي هندوستان گفتند كه اين ازدواج هيچ تاثيري بر زندگي اين دختر نميگذارد و او را از شر ازدواج دوباره در سن جواني راحت ميكند.
رسانههاي دولتي هندوستان اعلام كردند كه يك دختر هندي اهل يكي از قبايل اين كشور مجبور شد تا با يك سگ ازدواج كند.
به گزارش ايسنا، به نقل از شبكه خبري فرانسه، «كارناموني هاندسا»، دختر 9 ساله اهل قبيله «سانتال» در يكي از روستاهاي دورافتاده در 60 كيلومتري «كلكته» است كه پدر و مادر وي به همراه بزرگان قبيله، او را مجبور كردند با يك سگ ازدواج كند.
اين در حاليست كه بزرگان قبيله «سانتال» اين اقدام را دور كردن «روح شيطان» و «افسونهاي پليد» از اين قبيله دانسته و اعلام كردند اين نوع ازدواج باعث باطل شدن سحر و جادو ميشود.
بزرگان قبيله نيز طي گفتوگوي خود با رسانههاي دولتي هندوستان گفتند كه اين ازدواج هيچ تاثيري بر زندگي اين دختر نميگذارد و او را از شر ازدواج دوباره در سن جواني راحت ميكند.
ازدواج ميان اين دختر و سگ مذكور كه «باچان» نام دارد، با حضور 100 مهمان و بزرگان قبيله صورت گرفت. بر اساس گزارشات موجود، قبيله «سانتال» از بزرگترين قبايل هند است.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۷, ۰۴:۲۹ بعد از ظهر
عجیب ترین رسم های ازدواج در دنیا (http://www.niksalehi.com/public/archives/084390.php)
</B>
مردم سراسر دنیا در ازدواجهای خود آداب و رسوم بیشماری را رعایت میكنند كه ریشه در نسلها دارند. اغلب، این رسم و رسوم دارای معانی باارزش و جالبی هستند اما برخی از آنها كاملا بیمعنی بوده و جایی در فرهنگ امروز انسانها ندارند. در اینجا سعی داریم برخی از این آداب و رسوم عجیب را كه گاه باعث شگفتی دیگران میشود معرفی كنیم.
سیاه كردن عروس در اسكاتلند
در اسكاتلند یكی از رسمهای قبل از مراسم اصلی ازدواج آن است كه باید عروس را سیاه كرد. طبق این رسم؛ اطرافیان باید عروس را غافلگیر كرده و بدون اینكه خبر داشته باشد، روی سرش مواد كثیفكنندهای همچون آب كثیف، تخممرغ، سسهای مختلف، پر و موادی از این قبیل بریزند. سپس عروس آینده كه كاملا كثیف شده، توسط همان اطرافیان دور شهر چرخانده میشود و حتی او را به چند قهوهخانه و رستوران شلوغ هم میبرند كه همه او را ببینند.
سكههای كفش عروس در سوئد
یك رسم كهن در سوئد این است كه عروس سكههایی را در كفش خود حمل میكند. یك سكه نقره از طرف پدر عروس در كفش چپ او قرار میگیرد و یك سكه طلا از طرف مادرش در كفش راست عروس گذاشته میشود و او باید در تمام مدت مراسم این سكهها را در جای خود نگه دارد. این كار نشانه احترام همیشگی عروس به پدر و مادرش و حمایت پدر و مادر از اوست.
ظروف شكسته، ربودن عروس و اره كردن درخت در آلمان
یكی از جالبترین رسمهای قدیمی آلمان این است كه فامیل عروس و داماد قبل از مراسم، تعداد زیادی ظرف و ظروف را میشكنند و بعد عروس و داماد را مجبور میكنند تا آنها را جمع كنند. طبق سنن آلمانی وقتی عروس و داماد با كمك یكدیگر این ظرفهای شكسته را كه با تلاش بسیار اطرافیان پخش شده جمع میكنند، در حقیقت خود را آماده میسازند كه در كنار یكدیگر به جنگ مشكلات زندگی بروند و این كار برای عروس و داماد خوشیمن است.
در بسیاری از دهكدههای آلمانی دوستان عروس یا داماد، عروس را میدزدند و در جایی پنهان میكنند. سپس داماد باید عروس خود را پیدا كند. البته این جستجو همیشه از یك قهوهخانه شروع میشود و داماد، حاضرین در قهوهخانه را دعوت میكند تا پس از نوشیدن یك نوشیدنی به خرج او، در پیدا كردن عروس، وی را یاری دهند.اره كردن كنده درخت هم یكی دیگر از رسوم آلمانی است كه به نظر میرسد به منظور ارزیابی مهارتهای جسمانی عروس و داماد طراحی شده است. پس از انجام مراسم عقد، عروس و داماد باید یك كنده بزرگ را دونفری اره كنند و البته باید این كار را تنها با دست راستشان انجام دهند. اگر آنها این كار را به خوبی و با همكاری یكدیگر انجام دهند، معلوم میشود كه زندگی زناشویی خوبی خواهند داشت ولی اگر نتوانند از پس آن برآیند، حتما كارشان به مشكل برخورد خواهد كرد.
پرش عروس و داماد در بین سیاهپوستان
عروس و دامادهای سیاهپوست آمریكایی رسم جالبی برای خود دارند. منشا این رسم مشخص نیست ولی معنای جالبی دارد. پرش عروس و داماد پس از عقد انجام میگیرد و در آن عروس و داماد باید با یك پرش، زندگی تازه را آغاز كنند. این پرش بدان معناست كه آنها تمام مشكلات و نگرانیهای زندگی مجردی را رها میكنند و با یك جهش بلند پا به زندگی زناشویی و ماجراهای تازه آن میگذارند. این پرش باید جلوی چشم خانوادههای عروس و داماد انجام گیرد.
منبع: وبلاگ بیا اینجا
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۲:۵۷ بعد از ظهر
زنی که در عرض یک سال و نیم تبدیل به مانکن شد (http://khafan.ir/blog/1949)
اسوتلانا نام یک زن روسی با اراده ای است که توانست در عرض یک و نیم سال ۷۰ کیلوگرم از وزن خود کاهش دهد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-01.jpg
در ادامه میتوانید عکس های او را در این یک و نیم سال مشاهده کنید و پی به اراده او ببرید…
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-02.jpg
(unsaved:///www.khafan.ir/jok)http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-08.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-09.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-03.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-04.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/tmp-slimming-down-2-06.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۳:۲۰ بعد از ظهر
جذابیت انسانی (http://majida62.persianblog.ir/post/993/)
دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت . او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :
‘میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ ‘
یک دفعه کلاس از خنده ترکید …
بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :
اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی .
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد . مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود .
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم .
پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت :
‘برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! ‘
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند .
روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟
همسرم جواب داد :
من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم .
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید
نوشته شده توسط مجید اشتری
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۳:۲۱ بعد از ظهر
لنگه کفش (http://majida62.persianblog.ir/post/989/)
پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت
به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاد
مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف می خوردند
ولی پیرمرد بی درنگ ...
لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت
همه تعجب کردند
پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف می شود ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد، چه قدر خوشحال خواهد شد
*****************************************************************
می خوام یه امار بدم خانوم ها برن توکف
اگر گفتید متوسط میزانی که یک خانم در طول عمرش روژلب میخوره چقدره؟؟؟ دو کیلوگرم
یک زن در کل زندگی اش دو کیلو روژلب میخوره و این روژلب حاوی 300 گرم سرب میباشد
که 68 درصد میزان سرطان را در خانمها افزایش میدهد.
عمق فاجعه اينجاست كه :
مردها هم در طول عمرشون همين حدود رژ لب كوفت مي كنن
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۳:۳۳ بعد از ظهر
اتل متل توتوله این پسره سوسوله
موهاش همیشه سیخه نگاش همیشه میخه
چت میکنه همیشه بی مخ زدن؟نمیشه
پول از خودش نداره باباش رو قال میذاره
دی اند جیشو میپوشه میشینه بعد یه گوشه
زنگ میزنه به دافش میبنده هی به نافش
که من دوست میدارم تاج سرم میذارم
صورت رو کردی میک آپ بیا بریم کافی شاپ
تو کافی شاپ،می خنده همش خالی میبنده
بهم میگن خدایی! چقدر بابا بلائی!
همه رو من حریفم میذارم توی کیفم
هزارتا داف فدامن منتظر یه نامن
ولی تویی نگارم برات برنامه دارم
اگه مشکل نداری میام به خواستگاری!
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۱۳ بعد از ظهر
عطر لاغري در راه است
بعد از اين همه محصولات لاغري مختلف؛ از كمربندهاي لاغري گرفته تا گن و قرصهاي لاغري تلاش دانشمندان براي دستيابي به محصولات لاغري باز هم به ثمر رسيد و اين روزها به بازار آمدن عطرهاي لاغري سرو صداي زيادي به پا كرده است. فكرش را بكنيد، شما اين بار كه به فروشگاه لوازم آرايشي و بهداشتي ميرويد، ميتوانيد از فروشنده عطرهاي ضدچاقي را بخواهيد. تعجب نكنيد. اين محصول جديد قرار است با كنترل اشتهاي شما جلوي پرخوري و ناخنك زدن تان را به انواع خوراكيهاي دوستداشتني بگيرد.
دانشمندان ميگويند عطرها و بوهاي ضدگرسنگي كه در انسان احساس سيري كامل به وجود ميآورند، ميتوانند براي مقابله با اپيدمي جهاني چاقي موثر باشند. تحقيقات نشان ميدهد که همه افراد با بوها و رايحههايي كه اشتها را برميانگيزند و همچنين با بوهايي كه معده را تحريك ميكنند، آشنا هستند. اما به نظر ميرسد مولكولهايي كه بوي يك غذا را تشكيل ميدهند در عين حال ميتوانند مناطقي از مغز را تحريك كنند كه احساس سيري را مورد هدف قرار ميدهند.
ريان رويج شاپ، پژوهشگر فناوري تغذيه در هلند كه سرپرستي اين تحقيق را عهدهدار بوده است در اينباره ميگويد: «در بوها و چاشنيها، بافتهاي خاصي وجود دارد كه در بروز احساس سيري در انسانها موثر هستند.»
اين يافتهها به محققان كمك ميكند كه نسل جديدي از غذاها را توليد كنند كه با آزاد كردن بوهايي به افراد كمك كنند احساس سيري کنند و درنتيجه با اين شيوه بتوانند با پرخوري و چاقي مقابله کنند. بد نيست بدانيد كه بخشي از مغز كه شما به وسيله آن احساس سيري و گرسنگي ميكنيد در هيپوتالاموس مغز قرار دارد و اين عطرها نيز بايد روي همين بخش مغز موثر باشند.
هيپوتالاموس در تنظيم احساسات گرسنگي و سيري نقش مهمي دارد. در واقع تمام کمبود گلوکز و ساير مواد لازم براي بدن از طرف کبد شناسايي شده و به اين ساختار مغزي گزارش ميشود. در هيپوتالاموس دو ناحيه خاص که بر غذاي مصرفي تاثير ميگذارد، وجود دارد. اولين ناحيه هيپوتالاموس جانبي است که فرمان خوردن را صادر ميکند، ناحيه دوم هيپوتالاموس قدامي مياني است که جلوي خوردن را ميگيرد. در واقع ناحيه اول مرکز تغذيه و ناحيه دوم مرکز سيري است.
آزمايشهاي متعدد روي حيوانات نيز نقش اين دو ناحيه را ثابت کردهاند. براي مثال وقتي ناحيه اول منهدم شود، ديگر هيپوتالاموس نميتواند رفتار غذا خوردن را تحريک و راه اندازي کند و به اين ترتيب حيوان از خوردن خوداري ميکند، به گونهاي که اگر به او به طور مصنوعي غذا داده نشود، خواهد مرد.
از طرف ديگر اگر ناحيه دوم تخريب شود، هيپوتالاموس قادر به بازداشتن شما از غذا خوردن نخواهد شد و اين باعث تغذيه بيش از حد در حيوان و چاقي مفرط خواهد شد.
دو ناحيه موجود در هيپوتالاموس به عنوان مراکز «تنظيم کوتاه مدت غذا» معروف هستند و در کنار آن «دستگاه دراز مدت» نيز وجود دارد که تنظيم دقيقتري را بر عهده دارد و وظيفه ثابت نگاه داشتن وزن جاندار را در دراز مدت برعهده دارد.
بدون شك در انسان نميتوان اين نواحي را از بين برد ولي ميتوان با روشهايي مانند بوييدن اين عطرها اين مناطق ويژه را تحريك كرد و به اشتباه انداخت. البته كنترل دقيق اين مكانيسمها بسيار مهم است و دستكاري بيش از حد ميتواند سلامت شما را به خطر بيندازد.
حقيقت اين است كه بوي غذا عامل مهمي در تحريك ما به غذا خوردن است. در بسياري از مواقع بدون اينکه بدن نياز واقعي به غذا داشته باشد، ما غذا ميخوريم و اين امري اجتنابناپذير است که با مشاهده انواع بستههاي رنگارنگ خوراکيها و بوي خوب غذا مقاومت کنيم.
هرچه قدر ما غذا بخوريم، مغز شروع به توليد دوپامين (هورمون رضايت بخش بعد از خوردن غذا) ميکند و بدن به مرور زمان بيشتر پايبند اين غريزه ميشود. با گذر زمان تنها مشاهده و بوي غذا سبب تحريک اشتها ميشود و مغز را آماده توليد دوپامين ميکند. بهتر است که غذاهاي کمتر پردازش شده که حاوي چربي، شکر و نمک کمتر است، مصرف کنيد و از قرار گرفتن در شرايط تحريکزا اجتناب کنيد.
منبع: Sciencedily
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۱۵ بعد از ظهر
http://up.iranblog.com/7/1264142515.jpg
تصوير ايزابل كارو ، پيش از ابتلا به بيماري
http://up.iranblog.com/7/1264127259.jpg
ايزابل كارو ، از بي اشتهايي عصبي رنج مي برد
هفته نامه سينه – تله : اندام تکیده ایزابل کارو، در پوستر تبلیغاتی الیویرو توسکانی، عکاس ایتالیایی، دنیا را تکان داد. ایزابل کارو، کمدین ۲۵ ساله فرانسوی، ۱۰سال است که به بیماری بیاشتهایی عصبي یا آنورکسیا دچار است. وي در حال حاضر با ۳۲ کیلوگرم وزن از ضعف و لاغري مفرط رنج ميبرد.
پزشكي . نت : آنچه مي خوانيد مصاحبه مانكن مشهور فرانسوي ايزابل كارو است. مصاحبه اي كه به گفته خودش فريادي است براي مبارزه با آنچه گردانندگان صنعت مد بر سر مانكنها ميآورند. رسيدن به سايز 34 يكي از نكات برجسته يك مانكن در عرصه اين رقابت است. دستورالعملي كه خوردن و نوشيدن را تبديل به كابوسي براي يك مانكن مي كند. اين فشار رواني منجر به بروز بيماري بي اشتهايي عصبي در بسياري از مانكن ها مي شود و تا كنون چند تن از آنان را به كام مرگ فرستاده است.
سينه – تله : به چه دلیل اندامتان را در این پوستر تبلیغاتی به نمایش گذاشتید؟
اندامی را که از آن متنفرم، به نمایش گذاشتم تا دختران جوان در سر تا سر دنیا و دستاندرکاران مد متوجه بشوند که دیکتاتوری لاغری، تا چه اندازه وحشتناک است. لاغری بیش از حد باعث مرگ میشود و لاغری یعنی همه چیز به غیر از زیبایی. من میخواستم رنج خودم را فریاد بکشم.
سينه – تله : چطور با الیویرو توسکانی آشنا شدید؟
شنیده بودم که اولیویرو توسکانی برای کمپین ضد لاغریاش، به دنبال دختر جوانی میگردد که واقعاً به بیماری انورکسیا مبتلا باشد. چون خودم هم از ۱۰ سال پیش دچار این بیماری بودم، بلافاصله درگیر این کمپین شدم. اولیویرو توسکانی را چند ساعت قبل از عکاسی ملاقات کردم.
سينه – تله : این کمپین را چطور دیدید؟
هدف این کمین نشان دادن واقعیتهای دنیای مد بود. سایز من درست مطابق با مانکنهایی است که طراحان لباس به آن «سایز صفر» میگویند؛ یعنی کمتر از سایز ۳۴ زنانه.
بعضی از مانکنها برای نجات خانوادههایشان از فقر به چنین شرایطی ادامه میدهند. سال گذشته در برزیل دو مانکن جان خود را از دست دادند. طراحان لباس، بیمسئولیت هستند و از دختران جوانی که حاضرند برای وارد شدن به دنیای مد دست به هر کاری بزنند، سوءاستفاده میکنند.
سينه – تله : نظر شما درباره مد «پرو انا» یا طرفدار انورکسیا چیست؟
این موضوع شرمآور است. سوءاستفاده از دختران جوان و وادار کردن آنها به غذا نخوردن و تبدیل کردن آنها به یک شبح، جنایت است. انورکسیا یک بیماری واقعی است؛ نه روشی برای زندگی.
سينه – تله : آیا تصویر شما میتواند باعث پیشگیری از گسترش این بیماری بشود؟
مسلماً. اگر من در زمانی که در اوج این بیماری بودم، یعنی در سن بین ۱۳ تا ۱۵ سالگی چنین تصویری را میدیدم، حتما به خودم میگفتم: «من نمیخواهم شبیه این دختر جوان باشم که بدنش مثل زنان پیر، تکیده است» امیدوارم که این پوستر تبلیغاتی بتواند جان دخترهای جوان، حتی یک نفرشان را نجات بدهد.
سينه – تله : آیا میدانید که نصب پوستر تبلیغاتی شما در فرانسه ممنوع شده است؟
خیر، نمیدانستم اما واقعا از این مسأله متأسفم. ما در فرانسه چشمان خود را به روی واقعیت بستهایم. به عنوان مثال، دنیای مد، پشت پرده زندگی واقعی مانکنهای معروف را نشان نمیدهد.ما در پشت صحنه مد، با آرایش صورت و آرایش مو و لباسها، جنازهها را پنهان کردهایم.
سينه – تله : آیا با مرگ هم دست و پنجه نرم کردهاید؟
بارها. چندین بار به اغما رفتهام. یک روز مطمئن شده بودم که مردهام. خودم را در ورای زندگی دیدم. همان روز تصمیم گرفتم که به دنیای زندگان برگردم.
سينه – تله : آیا همچنان به این بیماری مبتلا هستید؟
تلاش میکنم خودم را نجات بدهم اما با روش خودم؛ در غیر این صورت شکست میخورم. من خیلی کم غذا میخورم اما هر بار بیشتر از قبل. این مبارزهای است که هر روز باید به آن ادامه داد. من میخواهم در این مبارزه پیروز شوم، چون زندگی کردن را انتخاب کردهام.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۱۶ بعد از ظهر
یک مرد انگلیسی در لندن وزنش را 292 کیلو کاهش داد!!
یک مرد انگلیسی در لندن وزنش را 292 کیلو کاهش داد!!
این مرد 41 ساله قبلاً به خاطر خوردن فستفودها به مقدار زیاد، 381 کیلو وزن داشت. او به خاطر چاقی زیاد همیشه در تختخوابش بوده و نمیتوانست حرکت کند. اما هماکنون که وزنش را 292 کیلو کاهش داده، به ورزش کوهنوردی میپردازد.
http://www.freeupload.com.au//uploads/1/2010_1_2_14_52_17.jpg (http://www.freeupload.com.au//)
رودههای این مرد تحت عمل جراحی قرارگرفته و پوستهای زائد از بدنش برداشته شد. او هم اکنون 89 کیلو وزن دارد و برای انجام دادن ورزش قایقرانی در سال جدید برنامهریزی میکند.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۲۳ بعد از ظهر
دختر مانکن 188سانتی متری با دور کمری عجیب!!
این چند روزه اخبار بسیار زیادی درمورد یک مدل امریکایی در سراسر وب منتشر شد، دختری که با دور کمرش توجه همگان را به خود جلب نمود.
در یک برنامه تلویزیونی که مدتهاست در امریکا برای معرفی مانکن و مدلهای مختلف برگزار میشود، در آخرین دوره آن، دختری حضور داشت که موجب تعجب افراد بسیاری شد!
http://pichak.net.img4u.net/images/ububga813xesn5orqxz.jpg
آن استانس، به عنوان یک مانکن فعالیت میکند. او دارای قدی به بلندی 188سانتیمتر میباشد. در آخرین مرحله این برنامه او به عنوان یک شرکت کننده حضور داشت و زمانیکه داوران دور کمر او را اندازه گرفتند، شوکه شدند!
دور کمر این دختر به گونهای بود که میشد با قرار دادن دو دست برروی کمر او، انگشتان هر دست به یکدیگر تماس پیدا کنند! بهتر است به تصاویر نگاه کنید و چهره شگفت زده داوران مسابقه را ببینید!
http://pichak.net.img4u.net/images/625am5erqv0lgc6chc.jpg
http://pichak.net.img4u.net/images/6qf22rto83lt4vlkh4qy.jpg
http://pichak.net.img4u.net/images/nq1zxoa9i4ashzmav0x.jpg
http://www.seemorgh.com (http://www.seemorgh.com/)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۲۴ بعد از ظهر
http://www.banoo.net/images/icons/heart.gif تلفنی مخصوص بوسیدن از راه دور
با ساخت تلفنی جدید به نام KissPhone به زودی قادر خواهید بود از فواصل دور برای معشوق خود بوسه بفرستید! این تلفن موبایل پر زرق و برق که توسط Georges Koussouros ابداع شده است دارای قسمتی است که مشابه لب انسان ساخته شده است و امکان بوسیدن را بدون محدودیت مکانی میسر می کند.
در این تکنولوژی فشار, سرعت, دما و نیروی مکش لب و دهان شما اندازه گیری شده و این مشخصات به دستگاه KissPhone معشوق شما ارسال میشود تا این بوسه توسط دستگاه او شبیه سازی شود. این سیستم جدید برای افرادی که از پارتنر خود دور هستند و در اشتیاق بوسیدن او میسوزند فناوری جالبی به نظر میرسد. ولی بهتر است هنگام شماره گیری مواظب باشید با شماره اشتباهی تماس نگیرید!
http://avnoos.com/images/stories/tak-pic/tuzb5a6siqy9rjng9ty.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۲۷ بعد از ظهر
دختر 25 کیلویی که برای زنده ماندن باید هر پانزده دقیقه غذا بخورد
لیزی ولاسكوئز دختری است كه وزن كمی را داشته و میزان چربی بدنش تقریبا صفر است؛ اما به هیچ وجه دختر كم اشتهایی نیست.
این دختر 21 ساله از آستین تگزاس، باید هر 15 دقیقه غذا بخورد تا زنده بماند.
خانم ولاسكوئز از سندرم نادری رنج میبرد كه به رغم اینكه روزی 60 وعده كوچك غذایی میخورد، باز هم به وزنش اضافه نمیشود و به همان اندازه باقی میماند.
این دانشجوی رشته ارتباطات به رغم اینكه روزانه 5 تا 8 هزار كالری غذا مصرف میكند، اما هیچگاه وزنش بیشتر از 25 كیلوگرم نشده است.
ولاسكوئز كه 155 سانتی متر قد دارد میگوید: من مرتب خود را وزن میكنم و حتی نیم كیلو اضافه وزن من را بینهایت هیجان زده میكند. مجبور هستم برای حفظ انرژی خود هر 15 تا 20 دقیقه یك بار غذا بخورم.
وی گفت: چیپس، شیرینی، شكلات، تكههای كوچك پیتزا، مرغ، كیك، بستنی، پاستا و میوه وعدههای غذایی من در طول روز را تشكیل میدهند و زمانی كه مردم گمان میكنند بیاشتها هستم، خیلی عصبانی میشوم.
وی كه چهار هفته زودتر از زمان مقرر متولد شده بود، وزن بسیار كمی داشت.
ریتا مادر 45 ساله خانم ولاسكوئز كه در كلیسا كار میكند، میگوید: پزشكان به ما گفتند كه خودشان نیز نمیدانند او چگونه زنده مانده است.
در ابتدا گمان میشد وی مبتلا به سندرم «دی بارسی» است، اما وقتی بعدها مشخص شد هیچ مشكلی در یادگیری ندارد، این فرضیه نیز رد شد.
وضعیت خاص خانم ولاسكوئز باعث جلب توجه پزشكان بسیاری در سراسر دنیا شده و وی هماكنون موضوع یك پروژه تحقیقاتی توسط پروفسور «آبهیمانیو گارگ» از دانشكده پزشكی دالاس است.
پروفسور گارگ و تیم او معتقدند كه بیماری وی سندرم پروگروید نئوناتال (NPS) است كه باعث تسریع كهولت و از دست دادن چربی صورت و اندام میشود.
وی گفت: من چند نفری را میشناسم كه با مشكلاتی مانند لیزی روبهرو هستند، اما مسأله او كاملا متفاوت است. ما نمیتوانیم پیشبینی كنیم كه وی در آینده چه وضعیتی خواهد داشت؛ چرا كه جامعه پزشكی هیچ تجربه و سابقهای در این زمینه ندارد.
خانم ولاسكوئز در حال نوشتن كتابی در مورد زندگی خود است كه احتمالا در سپتامبر آینده منتشر خواهد شد.
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_01.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_04.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_06.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_08.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_10.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_11.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_12.jpg
http://www.salijoon.ws/mail/890412/15/lizzie_velasquez_14.jpg
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/75547666878989.jpg
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/56765475756.jpg
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/876765475464.jpg
http://www.pezeshk.us/cms/wp-content/uploads/54645654.jpg
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۲۹ بعد از ظهر
دختر ۱۶ ساله ای که نوزاد باقی مانده است
در دنیای پیچیده پزشکی، همواره اتفاقات نادر و عجیبی رخ میدهد که توجه افراد را به خود جلب کرده و باعث شگفتی میشود.
http://tisfon.net/images/lutxw5kz1vqxrdqsl71.jpg
یکی از این وقایع عجیب مربوط به دختر نوجوانی است که به طور عادی رشد نمیکند و اعضا و بافت های مختلف بدن وی متناسب با سن و سالش نیستند. بروک گرینبرگ دختر ۱۶ ساله ای است که از لحاظ جسمیو روانی رشد طبیعی نداشته و مانند یک کودک است. وی ۳۰ اینچ قد و ۱۶ پوند وزن دارد. علیرغم وجود موارد متعدد از کودکانی که رشد عادی ندارند ، پزشکان بسیاری علاقه مند به بررسی وضعیت بروک هستند چراکه از نظر آنها، این مورد، نمونه ای متفاوت و منحصر به فرد در نوع خود است.
http://tisfon.net/images/sw3kkj4irp555v55ua3l.jpg
جان هاپکینز، پزشک معالج بروک اظهار میکند با اینکه تجربیات بسیار و موارد مشابه دیگری را در این راستا داشته، اما تا کنون به موردی مانند این دختر برخورد نکرده است. شاید تعجب کنید اگر بدانید که دندانهای بروک مانند دندانهای یک خردسال بوده و استخوانهایش به اندازه کودکی ۱۰ ساله رشد داشته اند. دکتر ریچارد واکر از اساتید دانشکده پزشکی فلوریدای جنوبی، اعلام کرده که بدن این نوجوان به عنوان یک واحد هماهنگ عمل نمیکند ؛ در واقع اجزای بدن او به صورت قطعات مجزا و بدون هیچ گونه هماهنگی فعالیت میکنند. وی همچنین افزود که تغییرات مغزی بروک بسیار ناچیز و محدود است. جالب اینجاست که تا کنون هیچ نوع سندروم شناخته شده ژنتیکی یا کروموزومی غیرعادی در بدن این دختر مشاهده نشده که توسط آن بتوان این مشکل را تشخیص داد.
بروک گرینبرگ سه خواهر ۲۲، ۱۹ و ۱۳ ساله دارد که همگی آنها سالمند و زندگی طبیعی را میگذرانند
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۳۱ بعد از ظهر
مراسم انتخاب جذابترین زن متاهل جهان! (+عکس)
ویکتوریا رادوچینکایا توانست مقام اول زیباترین زن متاهل جهان را کــسب نماید.
http://up.iranblog.ir/7/1273528038.jpg
در این مسابقات که پانزدهمین دوره آن میباشد78 زن متاهل بین گروه سنی 19 تا 41 سال شرکت کرده بودند که این زن روسی 31ساله توانست به عنوان زیباترین زن انتخاب شود
http://up.iranblog.ir/7/1273591164.jpg
http://up.iranblog.ir/7/1273615632.jpg
در سال گذشته ناتالیا اشمارنکوو مقام اول را کــسب کرده بود. ناتالیا هم به ویتنام آمد تا تاج 150هزار دلاری را تحویل ویکتوریا بدهد. این مسابقات از سال 1985 همه ساله به جز چند سال برگزار شده است
تهیه و ترجمه:گروه سرگرمی سیمرغ
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۳۲ بعد از ظهر
زبان دراز ترین دخترای دنیا
http://pccu.ir/images/ojj7qxhl2oe0alr2xdnc.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/6kp83e54ldfpaygs1kq.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/0hngcm7jun4ch5hltw.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/hfyovh9ut0qjod0uodm.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/1i9o3yngyonmi7lhx8e.jpg (http://pccu.ir/) http://pccu.ir/images/esrjzm9zpdyunv1yf2rh.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/8zc74zido7ii8c57nv1w.jpg (http://pccu.ir/)
http://pccu.ir/images/22j9v7t1mzrdn5nm9gg.jpg (http://pccu.ir/)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۰۴:۳۳ بعد از ظهر
بشقابی که جلوی تند غذاخوردن شما را میگیرد
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/54529.jpg
اگر تند تند غذا بخورید، در بازه زمانی کوتاهی از حجم غذای موجود در بشقاب کاسته شده، با ...
یک طراح خوش ذوق سوئدی بشقابی الکترونیکی به نام Mandometer طراحی کرده است که ادعا می کند می تواند در کاهش وزن مفید باشد.
در قسمت زیرین بشقاب ترازویی قرار گرفته که در مرحله اول وزن غذا را اندازه گیری می کند. ترازو مجهز به یک مانیتور است که می تواند سرعت شما را در خوردن غذا با مقیاسی که قبلا برایش تعریف شده مقایسه کند و نمایش دهد.
اگر تند تند غذا بخورید، در بازه زمانی کوتاهی از حجم غذای موجود در بشقاب کاسته شده، با پیغامی صوتی به شما اخطار می دهد که آرام تر غذا بخورید. این بشقاب قادر است سرعت غذا خوردن شما را با رسم نموداری گرافیکی بر روی نمایشگر خود نشان دهد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-9/boshqab.jpg
این طراح سوئدی معتقد است که بشقاب جدید می تواند به کسانی که با مشکل چاقی مواجه هستند کمک کند. یک بررسی آماری نشان داده که کاهش سرعت غذا خوردن می تواند منجر به کم شدن وزن بشود.
این بشقاب فعلا به صورت یک طرح ارائه شده و هنوز خبری از ساخت آن در حجم انبوه نیست. اما برای لاغر شدن به این روش لازم نیست که حتما این بشقاب را داشته باشید. کافی است سرعت غذا خوردن تان را کمتر کنید و با حوصله غذا بخورید.
حالا دیگر بشقاب ها هم نمیگذارند یک لقمه غذا از گلویمان پایین برود.
منبع: khabaronline.ir
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۱۰:۰۵ بعد از ظهر
يک حرکت زيبا
چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم.».....استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند....آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: « كدام لاستيك پنچر شده بود؟»....!!!
*********************************************************************
مهریه دو دختر علیرضا افتخاری
http://www.mobin-group.com/image/reg/images/5947img.jpg
تعيين مهريه هاي سنگين و نجومي چنان مرسوم شده است که مانند ديگر رسومِ دست و پا گير، سدي بزرگ بر سر راه ازدواج جوانان شده است. آيا ارزش هاي وجودي خودمان را با معيار سکه ها مي سنجيم و در اين بين چه بلاها که بر سر جوانان شيدا و عاشق پيش نمي آيد. جواناني که فقط به فکر رسيدن به معشوقند و ديگر هيچ. و تازه پس از ازواج مي فهمند که چه بلايي بر سرشان آمده است.
حال اگر جواني نخواهد به زندگي زناشوييش ادامه دهد ايا مهريه هاي سنگين و اين سکه ها مانع از فروپاشي زندگيش خواهد شد؟ بي شک خير، که اگر مي شد آمار طلاق به اين حد بالا نمي رفت.
جالب است بدانيم که آقاي عليرضا افتخاري، خواننده خوش صداي کشورمان، مهريه دختر بزرگش را حفظ 450 غزل از حافظ شيرازي و مهريه دختر کوچکش را حفظ 16 جزء از قران کريم قرار داده است که تا کنون داماد بزرگش 350 غزل حفظ کرده و داماد کوچکش 8 جزء از قرآن کريم را حفظ کرده است.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۱۰:۲۰ بعد از ظهر
به سلامتی عزیزم (http://www.sargarme2008.blogfa.com/post-330.aspx)
به سلامتی درخت!
نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش.
ღღ♥ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی دیوار!
نه به خاطرِ بلندیش، واسه اینکه هیچوقت پشتِ آدم روخالی نمیکنه.
ღღ♥ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی دریا!
نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یکرنگیش.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی سایه!
که هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/) به سلامتی پرچم ایران!
که سهرنگه، تخممرغ! که دورنگه، رفیق! که یهرنگه.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمیدونن، دوسمون دارن و نمیدونیم.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی نهنگ!
که گندهلات دریاست.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی زنجیر!
نه به خاطر اینکه درازه، به خاطر اینکه به هم پیوستس.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی خیار! نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی شلغم!
نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی کرم خاکی!
نه به خاطر کرمبودنش،به خاطر خاکیبودنش
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی پل عابر پیاده!
که هم مردا از روش رد میشن هم نامردا !
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی برف!
که هم روش سفیده هم توش.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی رودخونه!
که اونجا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی گاو!
که نمیگه من، میگه ما.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی دریا!
که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو میگیره دورش.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی بیل!
که هرچه قدر بره تو خاک، بازم برّاقتر میشه.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی دریا!
که قربونیاشو پس میآره.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که یه تنه یه اتوبان رو حریفه.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمیده.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه)
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی سرنوشت!
که نمیشه اونو از "سر" نوشت.
ღ♥ღ (http://iranmobile2007.persianblog.ir/)
به سلامتی سیم خاردار!
که پشت و رو نداره.
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
به سلامتی عقرب!
که به خواری تن نمیده.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه)
اولین بار که این موضوع رو شنیدم با خودم عهد کردم حتما این کار رو بکنم
تو پادگان یه روز با هزار بدبختی یه عقرب بدردبخور گرفتم و طبق رسوم پیشینیان دورش حلقه آتیش درست کردم :جشن:
باورتون نمیشه وقتی دید در محاصره آتیشه 3 تا نیش سریع به خودش زد!!!!!!!
همونجوری فقط نشسته بودم نگاش میکردم و مسخ شده بودم
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۱۹, ۱۱:۵۰ بعد از ظهر
اولین بار که این موضوع رو شنیدم با خودم عهد کردم حتما این کار رو بکنم
تو پادگان یه روز با هزار بدبختی یه عقرب بدردبخور گرفتم و طبق رسوم پیشینیان دورش حلقه آتیش درست کردم :جشن:
باورتون نمیشه وقتی دید در محاصره آتیشه 3 تا نیش سریع به خودش زد!!!!!!!
همونجوری فقط نشسته بودم نگاش میکردم و مسخ شده بودم
حالا بازم بگین مردادی ها با احساس هستن:ناراحت:
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۲:۰۰ قبل از ظهر
پس اگه بدونی با عنکبوتهای تو پادگان چیکار میکردم چی میگی؟؟؟ :نمیبینم::نمیبینم:
لابد میگی مردادی ها جلاد زاده هستن!!!! :سوت:
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۲:۰۷ قبل از ظهر
پس اگه بدونی با عنکبوتهای تو پادگان چیکار میکردم چی میگی؟؟؟ :نمیبینم::نمیبینم:
لابد میگی مردادی ها جلاد زاده هستن!!!! :سوت:
حتما" تعریف کنید تا ذات مردادی ها واسه همه مشخص بشه:پوزخند:
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۰۸:۳۷ بعد از ظهر
گزارش ایسنا ، یك دختر جوان 18 ساله با اعلام این كه پدرش به مدت شش سال از خواهر بزرگترش سوءاستفاده میكرده، از او شكایت كرد.
این در حالیست كه وی در دادگاه یادآور شد كه پدرش با تجاوز به خواهر بزرگترش كه هماكنون 19 سال دارد، از او صاحب چهار فرزند شده، اما سه نوزاد آنها در همان اوایل تولد به علت بیدقتی و بیتوجهی به سلامتشان مرده و تنها یك كودك كه هماكنون سه ساله است، زنده مانده است.
در گزارشات پلیس منطقه «هریسون ویل» در «میسوری» آمریكا آمده است كه در خانه قبلی كه این خانواده در آن زندگی میكردند، ماموران تجسس موفق شدند جسد دو كودك را كه فاسد شده بودند، درون محفظه كولر بیابند و جسد یك كودك دیگر را در چالهای درون باغچه یكی دیگر از خانههایی كه این خانواده در آن سكونت داشتند، یافتند.
همچنین براساس اعلام نظر كارشناسان پزشكی قانونی، دختر نگونبخت بیش از 130 بار طی شش سال مورد تجاوز از سوی پدرش قرار گرفته است، اما به دلیل آنكه هر دو خواهر از سوی پدرشان تهدید به مرگ شده بودند، نمیتـوانستند این موضوع را با مقامات پلیس در میان بگذارند.
ماموران پلیس ایالتی این مرد را كه 47 سال سن دارد، به اتهام تجاوز به دخترش، ایجاد رعب و وحشت برای فرزندانش، قتل عمد به دلیل رسیدگی نكردن به اوضاع كه فرزندانی كه از دختر بزرگترش داشته و مخفی كردن اجساد، دستگیر و با قرار وثیقه 500 هزار دلاری روانه زندان كردند.
همچنین مادر خانواده نیز به دلیل همكاری با شوهرش و توجه نكردن به اوضاع دخترانش مقصر شناخته شد، اما به دلیل نبود مدارك لازم تنها با قرار وثیقه آزاد شد. این زن متهم است كه به تجاوز شوهرش به دختر بزرگش دامن میزده است.
قضات دادگاه عالی «میسوری» تصمیم دارند رای نهایی این پرونده را در پنجم ماه مارس سال جاری میلادی صادر كنند.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۰۸:۴۰ بعد از ظهر
http://www.blogfa.com/layouts/sormeh/puce_menu.gifتوالت همراه در ايران اختراع شد !!! |
توالت همراه علاوه بر امکانات زيادی که جهت آرامش و بهداشت بيشتر شما فراهم آورده، دارای مزايای زير نيز می باشد:
مزايای توالت همراه
1- دارای مخزن ادرار با گنجايش 650 سی سی برای دو تا سه بار ادار کردن
2- دارای طراحی منحصر به فرد که در صورت واژگون شدن مخزن، ادرار از آن خارج نمی شود
3- دارای درپوش باز به هنگام استفاده برای محکم کردن قيف داخلی مخزن ادرار
4- دارای درپوش بسته برای نگهداری ادرار در مدت طولانی (برای مثال حمل ادرار به آزمايشگاه و يا نگهداری ادرار در صندوق عقب اتومبيل)
5- قابليت استفاده در حالت های ايستاده، نشسته
6- قابليت نصب در صندوق عقب و يا داخل اتومبيل توسط قلابهای نگهدارنده
7- ساخته شده از بهترين مواد اوليه با قابليت شستشو و استفاده مجدد
http://vahidatashin.persiangig.com/image/ir1/Hamrah_01.jpg
navid_a
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۰۹:۱۱ بعد از ظهر
http://www.blogfa.com/layouts/sormeh/puce_menu.gifتوالت همراه در ايران اختراع شد !!! |
توالت همراه علاوه بر امکانات زيادی که جهت آرامش و بهداشت بيشتر شما فراهم آورده، دارای مزايای زير نيز می باشد:
مزايای توالت همراه
1- دارای مخزن ادرار با گنجايش 650 سی سی برای دو تا سه بار ادار کردن
2- دارای طراحی منحصر به فرد که در صورت واژگون شدن مخزن، ادرار از آن خارج نمی شود
3- دارای درپوش باز به هنگام استفاده برای محکم کردن قيف داخلی مخزن ادرار
4- دارای درپوش بسته برای نگهداری ادرار در مدت طولانی (برای مثال حمل ادرار به آزمايشگاه و يا نگهداری ادرار در صندوق عقب اتومبيل)
5- قابليت استفاده در حالت های ايستاده، نشسته
6- قابليت نصب در صندوق عقب و يا داخل اتومبيل توسط قلابهای نگهدارنده
7- ساخته شده از بهترين مواد اوليه با قابليت شستشو و استفاده مجدد
http://vahidatashin.persiangig.com/image/ir1/Hamrah_01.jpg
این آبپاشش منو کشته...
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۰۹:۱۲ بعد از ظهر
اطلاعات جالب از 10 مكان فوق محرمانه جهان! (http://dokhtareironi1.blogfa.com/post-68.aspx)
در جهان اماكن زیادی وجود دارند كه به دلایل امنیتی، علمی، جاسوسی و غیره ورود به آنها برای عموم كاملا ممنوع بوده و شاید برخی از این اماكن تنها اجازه بازدید بخش كوچكی كه بی اهمیت تلقی می شود را به عموم بدهند تا از این طریق كنجكاوی افراد را ارضا كنند. این گزارش نگاهی كوتاه دارد به ده مكان فوق محرمانه جهان.
1-منظره مجتمع وزارت دفاع آمریكا واقع در آرلینگتون در ایالت ویرجینیا كه به شكل هندسی 5 ضلعی ساخته شده و به همین دلیل به آن پنتاگون میگویند. این مجتمع از لحاظ امنیتی و حفاظتی تحت مراقبت بسیار شدید قرار داشته و انواع و اقسام تجهیزات حفاظتی در آن نصب شدهاند. تنها بخش كوچكی از قسمت اداری آن به روی افراد عادی باز است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64532_260.jpg
2-منظره هوایی دولت شهر واتیكان كه در قسمت بالای عكس تصویر كتابخانه مشهور واتیكان مشخص است. كتابخانه واتیكان یكی از محرمانهترین اماكن جهان به شمار رفته و ورود به آن برای عموم ممنوع است. تنها افراد نادری قادر هستند به داخل این كتابخانه كه برای كتابها و دستنوشتههایش در كلیه ادوار و نیز نوشتههای ممنوعه شهرت دارد، وارد شوند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64533_315.jpg
3-منظره هوایی كمپ آموزشی FBI یا دفتر تحقیقات فدرال كه به آكادمی FBI مشهور است. در این كمپ ماموران جدید این سازمان آموزش دیده و محل آن در شهر كوچك كوانتیكو در ایالت ویرجینیا واقع است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64534_158.jpg
4-منظره هوایی نیروگاه هستهای فلامانویل در غرب شهر شربورگ فرانسه و در حاشیه دریای مانش. تنها تعداد بسیار اندكی از افراد میتوانند از رازهای این نیروگاه اتمی كه به عنوان منطقه ممنوعه دائمی ثبت شده و بنابراین پرواز برفراز آن نیز ممنوع است، آگاه شوند. این تصویر توسط یك ماهواره گرفته شده است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64535_598.jpg
5-این دشت عجیب مملو از آنتن و گیرندههای بشقابی یكی از مرموزترین اماكن جهان محسوب میشود. در سایت منویت هیل در بریتانیا ایستگاه شبكه شنود جهانی اشلون واقع شده است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64536_268.jpg
6-تصویر ساختمان «واكسهال كراوس» محل سرویسهای مخفی ملكه در حاشیه رودخانه تایمز در شهر لندن كه شبیه یك قلعه معاصر است. در این ساختمان سرویسهای جاسوسی انگلستان از جمله MI5 كه مسئول امنیت داخلی است و MI6 كه مسئول جاسوسی خارجی و مبارزه ضد تروریستی است، واقع شده است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64537_609.jpg
7-منظره هوایی ZONE 51 (ناحیه 51) این منطقه نویسندگان داستانهای علمی تخیلی را به رویا فرو میبرد. ZONE 51 یك پایگاه نیروی هوایی آمریكا واقع در صحرای نوادا است كه براساس شایعات محل آزمایشات بر روی موجودات فرازمینی است. در پایین عكس تاسیسات نظامی و در قسمت سفید منطقه ممنوعه آن قرار دارد. ZONE 51 از سال 1954 به روی همه اشخاص ممنوع بوده و پلیس داخلی آن افراد كنجكاو را تا فاصله 40 كیلومتری پیرامون آن بازداشت می كنند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64538_581.jpg
8-منظره هوایی مقر اینترپل، پلیس بینالملل در شهر لیون فرانسه كه ورود به آن برای عموم ممنوع است. تنها اعضای اینترپل و یا سران كشورها قادر هستند وارد این مكان شوند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64539_413.jpg
9-تصویر هوایی پایگاه یونگبیون در كره شمالی كه توسط ماهوارهها گرفته شده است. كره شمالی نخستین آزمایش هستهای خود را در روز 9 اكتبر 2006 در این پایگاه انجام داد. علاوه بر تاسیسات هستهای یك كارخانه شیمیایی آزمایشگاهها منطقه غنیسازی سوخت هستهای و یك راكتور 5 مگابایتی اتمی نیز در یونگبیون مستقر هستند.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64540_284.jpg
10-كمپ دیوید در میان یك منطقه مرتفع جنگلی كوهستانی در كوه كاتوكتین قرار دارد. این یك پایگاه نظامی آمریكایی است كه در ایالت مریلند واقع شده و بسیار تحت مراقبت قرار دارد. كمپ دیوید از سال 1942 محل گذراندن تعطیلات خصوصی رؤسای جمهور آمریكا است.
http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/5/16/64541_266.jpg
منبع: jamejamonline.ir
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۰۹:۲۰ بعد از ظهر
بهشت و جهنم... (http://afkareakram.blogfa.com/post-42.aspx)
یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟" خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد! افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند. مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!" آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت! افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!" خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!" وقتی که عیسی مسیح مصلوب شد، داشت به شما فکر می کرد!و به یاد داشته باشید، من همیشه حاضرم تا قاشق غذای خود را با شما تقسیم کنم.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۱۱ بعد از ظهر
دختر 20ساله عربستانی در چمدان دوست پسرش پنهان شد تا فرار کند!! http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/55193.jpg
این حادثه این دختر و پسری وهابی که به یکدیگر علاقه داشتند تلاش کردند از خانواده خود فرار کنند اما هنگامی که دختر جوان 20 ساله ...
جامعه وهابی عربستان سعودی بر خلاف ادعا و ظاهر اسلامی که دارد، اما از درون جامعهای فاسد و خلافکار است. بررسیهای انجام شده توسط کارشناسان نشان میدهد بسیاری از جوانان سعودی که تلاش میکنند خود را افرادی مؤمن و پایبند به دین نشان بدهند، به مواد مختلفی همچون مشروبات الکلی، مواد مخدر، قرصهای اِکس و غیره اعتیاد دارند.
اما این تنها خلاف جوانان وهابی سعودی نیست بلکه ارتباط مخفیانه و روابط نامشروع و پنهانی دختر و پسران سعودی به ظاهر متدین، از دیگر نقاط منفی و مفاسد جامعه عربستان سعودی به شمار میرود.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/img2-14-2010-2292148SKOQM4NV.jpg
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-10/img2-14-2010-229512DGPIK0XLL.jpg
یکی از جدیدترین رسواییهای اخلاقی رخ داده در جامعه عربستان، توسط یک دختر و پسر جوان وهابی رقم خورد. در این حادثه این دختر و پسری وهابی که به یکدیگر علاقه داشتند تلاش کردند از خانواده خود فرار کنند اما هنگامی که دختر جوان 20 ساله در چمدان دوست پسر خود مخفی شده بود، در نقطه مرزی بحرین و عربستان توسط نیروهای امنیت مرز شناسایی شده و هر دوی آنها بازداشت شدند.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۱۵ بعد از ظهر
پدر و مادری که دخترشان را بیش از یکسال در کمد حبس کرده بودند!! http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/55133.jpg
دختر نوجوان در این باره گفت: با نوری که از زیر درب، داخل کمد را روشن میکرده، تکایف مدرسهاش را انجام ...
پلیس ایالت تکزاس آمریکا زوجی که دخترشان را مجبور کرده بودند بیش از یک سال داخل کمد زندگی کند، بازداشت کرد.
این زوج به دختر 12 ساله خود اجازه استفاده از دستشویی را نمیدادند و او مجبور میشد در یک سطل قضای حاجت کند و آن را صبحها تمیز کند.
این زن و شوهر اجازه میدادند که دخترشان به مدرسه برود، اما او پس از بازگشت به خانه، در داخل کمد زندانی میشده است.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-9/2010_2_6_9_49_9.jpg
دختر نوجوان در این باره گفت: با نوری که از زیر درب، داخل کمد را روشن میکرده، تکایف مدرسهاش را انجام میداده است.
این مسئله زمانی که برادر این دختر مسئولان مدرسه خود را در جریان قرار داد، فاش شد و دختر نوجوان به یک مرکز تخصصی منتقل شد.
این زوج در بازجوییها گفتند: دخترشان را به این دلیل در کمد زندانی میکردند تا نگذارند او از یخچال مواد غذایی بردارد. این دختر 3 برادر 11، 15 و 17 ساله دارد که با او در همان خانه زندگی میکردند. آنها از فاش کردن این موضوع هراس داشتند، چون میترسیدند که تنبیه شوند.
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
زنی که شما را شگفت زده میکند، زنی که با معجزه باردار میشود!! http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/50194.jpg
پس از 8 ماه من باردار شدم! خبری که باعث تعجب همه دوستان و پزشکان شد. آنها تمام تلاش خود را کردند حتی به من گفتند که درصورت ادامه این وضع من خواهم مرد...
زن 35 سالهای است که دارای 2 فرزند بوده و درحال حاضر منتظر تولد سومین فرزندش میباشد اما نکته ای وجود دارد: او از نظر جسمانی دچار مشکل میباشد و عنوان کوتاهترین و کوچکترین مادر جهان را به خود اختصاص داده است.
او با قدی 73 سانتیمتری از بیماری Osteogenesis Imperfecta شکنندگی استخوانها و همچنین از توسعه نیافتگی ریههایش رنج میبرد اما هیچ کدام از این مشکلات باعث نشد که او از تصمیمش برای مادر شدن کوتاه بیاید.
استیسی و همسرش در کنتاکی امریکا زندگی میکنند. او درمورد آشناییشان میگوید که هر دو در سال 2000 سوپر مارکت کار میکردند و بایکدیگر آشنا شدند و در سال 2004 ازدواج کردند.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-7/zzzzznffcvcz.jpg
استیسی میگوید: پزشکان به ما گفتند که امکان بچه دار شدن برای من وجود ندارد، چرا که امکان داشت رشد بچه در بدن من صدمه شدیدی به اعضا بدنم وارد کند. پس از این صحبتها من بسیار ناراحت شدم اما امیدم را از دست ندادم.
پس از 8 ماه من باردار شدم! خبری که باعث تعجب همه دوستان و پزشکان شد. آنها تمام تلاش خود را کردند حتی به من گفتند که درصورت ادامه این وضع من خواهم مرد اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و تلاشهای آنها نتیجه نداد.
پس از 28 هفته پزشکان با عمل سزارین اول فرزند این زن را در سال 2006 به دنیا آوردند. تولد این دختر شادی بسیاری را برای این خانواده همراه داشت اما آنها متوجه شدند که دخترشان وضعیت استیسی را به ارث میبرد و به رشد طبیعی دست پیدا نخواهد کرد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-7/zzzzzzzzzzzzzxzx.jpg
درمورد بارداری دومش میگوید: وضعیت بسیار بدی بود، پزشکان به هیچ وجه اجازه نمی دادند که من فرزندم را به دنیا بیاورم اما بازهم من ایمان داشتم که میتوانم. به آنها گفتم که خدا این معجزه را برای من انجام داده است و من آن را ادامه خواهم داد.
فرزند دوم او در هفته 34 به دنیا امد، دختری که در هنگام زایمان، نیمی از بدن مادر خود را اشغال کرده بود. اینبار شانس به آنها رو کرده بود چرا که فرزند دوم آنها کاملا سالم و مانند یک کودک طبیعی میباشد.
هم اینک او منتظر تولد سومین فرزند و اولین پسر خود میباشد. باید منتظر ماند و دید که آیا این پسر هم مانند مادر خود میباشد یا زندگی طبیعی مثل پدرش خواهد داشت؟
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۲۱ بعد از ظهر
سرانجام ضرر تلفن همراه ثابت شد! از تلفنهای همراه كمتر استفاده كنيد!؟http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/50035.jpg
مدتهای طولانـــی اســـت كــه بــحث بـــر ســـر بی خطـــر یا خطرناك بودن تلفن های همراه برای مغز یا دیگر اعضای بدن مطرح است ولی به تازگی سازمان ...
محققان میگویند، تا حد امكان افراد در تماسهای تلفنی خود از تلفنهای ثابت به جای تلفنهای همراه استفاده كنند.
مدتهای طولانـــی اســـت كــه بــحث بـــر ســـر بی خطـــر یا خطرناك بودن تلفن های همراه برای مغز یا دیگر اعضای بدن مطرح است ولی به تازگی سازمان جهانی بهداشت بعد از یك مطالعه گسترده كه 30 میلیون دلار هزینه برای این سازمان دربرداشت، اعلام كرد كه تلفن های همراهی كه امروزه بیشتر شهروندان دنیا از آن بهره میگیرند «ریز موج« و یا «مایكروویو« هایی را ایجاد میكنند كه برای بدن مضر است.
همچنین موارد ثبت شده ای وجود دارد كه نشان میدهد، افرادی كه بیش از 10 سال و به مدت طولانی از تلفن همراه استفاده كردند به سرطان مغز (تومور) مبتلا شده اند. البته شمار افرادی كه به دلیل استفاده از تلفن همراه مبتلا به سرطان میشوند در مقابل میلیون ها نفری كه از تلفن همراه استفاده می كنند قابل چشم پوشی است و این گزارش نیز به این معنی نیست كه باید تلفن های همراه را كنار گذاشت بلكه به این معنی می باشد كه در استفاده از تلفن های همراه، برخی موارد هشداری را باید جدی گرفت.محققان میگویند: امواجی كه تلفن های بی سیم و همراه ایجاد می كنند به>DNA< بدن آسیب میزند
********************************************************************
دخترك انگليسی مادربزرگش را در eBay به مزايده گذاشت!!
گفته میشود چند نفری هم برای خرید، اعلام آمادگی كرده بودند. جالبتر آنكه مادربزرگ هم...
یك دختر 10 ساله انگلیسی مادربزرگش را برای تفریح در پایگاه اینترنتی تجاری eBay به مزایده گذاشت.
او در آگهی فروش، مادربزرگ 61 سالهاش را «عصبی» اما «دوستداشتنی» توصیف كرده بود.
اما این آگهی زیاد دوام نیاورد، چون وب سایت eBay آن را از روی شبكه حذف كرد.
گفته میشود چند نفری هم برای خرید، اعلام آمادگی كرده بودند. جالبتر آنكه مادربزرگ هم از اینكه به مزایده گذاشته شده بوده، اطلاع داشته است.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۲۳ بعد از ظهر
اتفاقی بسیار نادر و عجیب!! http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/17904.jpg
نیکُلاس هُلدرمن، ۲۰ ماهه هنگامی که داشت با دو برادر بزرگتر خودش بازی میکرد بر روی دسته کلید ماشین والدین خودش سقوط کرد و یکی از کلیدها پلک این کودک آمریکایی رو پاره کرد و به اعماق مغزش نفوذ کرد...
نیکُلاس هُلدرمن ِ ، ۲۰ ماهه هنگامی که داشت با دو برادر بزرگتر خودش بازی میکرد بر روی دسته کلید ماشین والدین خودش سقوط کرد و یکی از کلیدها پلک این کودک آمریکایی رو پاره کرد و به اعماق مغزش نفوذ کرد؛ همانطور که میتوانید در تصویر اسکن مغز کودک ببینید.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/article.jpg
پدر و مادر نیکلاس از روی فریادهای او متوجه موضوع شدند و سریعآ با اورژانس تماس گرفتند، کریس پدر نیکلاس میگه: “نیکلاس افتاد و ما صدای گریه اون رو شنیدیم ، این با همیشه فرق داشت ”.
ایساک برادر نیکلاس میگه: “من وقتی نگاهش کردم میتونم قسم بخورم که کلید تو چشماش بود”.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/article-0-0.jpg
مادر نیکلاس وقتی دید که کلید در سر نیکلاس فرو رفته سریعآ با ۹۱۱ تماس گرفت.
کریس کافمن یکی از آتش نشانهای که بعد از تماس مادر نیکلاس در صحنه حاضر شد میگه : " صحنه وحشتناکی بود، چیزی که دیگه نمیخوام مثل اونو ببینم".
نیکلاس بعد از اینکه با هلکوپتر به مرکز درمانی منتقل شد ۶ روز در بیمارستان بستری بود.
پزشکان در ابتدا معتقد بودن که چشم راست او باید از بین رفته باشد، پزشکان طی یک عمل جراحی دسته کلید را از مغز نیکلاس بیرون آورند به نحوی که به مغز او هیچ گونه آسیبی وارد نشد.
اما تنها ۱۵ دقیقه بعد پزشکان دریافتند که چشم او نیز هیچ صدمهای ندیده و او اکنون توانایی عالی دیدن دارد.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/article-0.jpg
کریس پدر نیکلاس میگه: " ۱۵ دقیقه بعد از اینکه پزشکان گفتند هیچ مشکلی نیست ما مطمئن شدیم این معجزهای از طرف خداست ".
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۲۵ بعد از ظهر
بعد از 60 سال نامزدی، سرانجام ازدواج!!http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/17876.jpg
یك زوج انگلیسی تصمیم گرفتند به نامزدی طولانی مدت خود كه 60 سال به درازا انجامید، خاتمه داده و سرانجام ازدواج كنند. پنی كاپر 90 ساله و...
یك زوج انگلیسی تصمیم گرفتند به نامزدی طولانی مدت خود كه 60 سال به درازا انجامید، خاتمه داده و سرانجام ازدواج كنند.
پنی كاپر 90 ساله و جان داكینر 89 ساله كه سنشان جمعا 179 سال میشود، از كهنسالترین نامزدهای جهان محسوب میشوند كه پس از گذشت شش دهه نامزدی با یكدیگر ازدواج كردند.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
شارژ mp3 player با استفاده از پیاز!! http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/17764.jpg
میزان انرژی مصرفی آی پاد یکی از نگرانیهای اوون ۲۱ ساله در شهر پورتموث انگلستان است. اوون لوییز به همین منظور او دو سوراخ در یک پیاز ایجاد کرده است. پیاز را داخل یک نوشیدنی انرژی زا غوطه ور ساخته و آن را به وسیله...
میزان انرژی مصرفی آی پاد یکی از نگرانیهای اوون ۲۱ ساله در شهر پورتموث انگلستان است. اوون لوییز به همین منظور او دو سوراخ در یک پیاز ایجاد کرده است. پیاز را داخل یک نوشیدنی انرژی زا غوطه ور ساخته و آن را به وسیله کابل USB به آی پاد خود متصل کرده است. با این کار او برای یک ساعت آی پاد خود را شارژ می کند.
اوون که عاشق موسیقی است در مورد این کاری که انجام داده است میگوید:
وقتی داشتم از طریق لپ تاپ خود تلویزیون تماشا میکردم و آی پاد من هم در حال پخش موزیک بود، به این نکته فکر کردم که چه مقدار انرژی برای این کار لازم است؟ یکی از دوستانم تجربهای را به من نشان داد که من به آن خندیدم ولی وقتی فکر کردم دیدم عجیب ترین چیزی است که من تا به حال دیدهام و از آن به بعد هر روز این کار را انجام میدهم.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/Onionipod_450x350.jpg
فیل استابلز فیزیکدان کالج سنت وینسنت در همپشایر در این مورد گفت:
تقریبا تمام سبزیجات این قابلیت را دارند. زیرا همه آنها یونهایی دارند که نوشیدنیهای انرژی زا واکنش نشان میدهند و میتوانند انرژی لازم برای شارژ یک آی پاد را فراهم کنند. تنها مشکل موجود بوی بد آن است. به علاوه اینکه نمیتوان تعیین کرد آی پاد شارژ شده چقدر کار خواهد کرد.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۳۵ بعد از ظهر
چندش آور ترین غذاهای جهان http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/17745.jpg
... این هم یك غذای فیلیپینی كه شامل تخم اردك آب پز شده میباشد البته تخم اردك را زمانی آب پزمیكنند كه تا از تخم بیرون آمدن جوجه اردك چند روزی بیشتر باقی نمانده است یعنی جنین اردك زنده زنده داخل تخم آب پز...
6 غذا كه چندش آورترین غداهای جهان شناخته شدهاند:
Escamoles
یك غذای مكزیك كه از تخمهای مورچههای بزرگ مكزیك تهیه میشود.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/101747_319.jpg
Casu Marzu
این غذا متعلق به كشور ایتالیا است. پنیر را عمدا در حالتی نگه میدارند تا مگس پنیر رویش پدید بیاید و لارو تولید كند یعنی درواقع تا نهایت تجزیه و فساد پنیر پیش میرود. این حشرهها میتوانند تا شش اینچ در هوا بپرند. وقتی پنیر به این حالت از فساد و تجزیه رسید مصرف میكنند.
http://www.seemorgh.com/images/iContent/101749_864.jpg
Lutefisk
یك نوع غذای نروژی كه گوشت ماهی را برای روزها در آب قلیایی میگذارند.
Baby Mice Wine
شراب بچه موش كه در چین مصرف میشود.
Pacha
انگار نمیدونستند اسم این عكس كله هست و فقط پاچه شو نوشتند. به هر حال نوشته بود پاچه از كشور عراق!!
http://www.seemorgh.com/images/iContent/101746_145.jpg
Balut
این هم یك غذای فیلیپینی كه شامل تخم اردك آب پز شده میباشد البته تخم اردك را زمانی آب پزمیكنند كه تا از تخم بیرون آمدن جوجه اردك چند روزی بیشتر باقی نمانده است یعنی جنین اردك زنده زنده داخل تخم آب پز!!
http://www.seemorgh.com/images/iContent/101748_184.jpg
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۲۰, ۱۱:۵۱ بعد از ظهر
خدارو شکر شام رو خوردیم :چشمک:
سارا خانم دل و رودم داره پیچ میخوره :نمیبینم:
خصوصا وقتی تخم اردکه رو دیدم
حساب کن سفیدشو بخوای صبح بخوری ......اونم 7 تا :نمیبینم:
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۱۹ قبل از ظهر
سارا سر صبحی با اون غذاهای چندش آورت حسابی بهم انرژی دادی !!! مخصوصا تخم اردک !!!
مرده شورشون رو ببرن با این غذاهاشاون !!!
کله پاچه تو اینا غذای سلطنتیه !!!
Senior Manager
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۳۱ قبل از ظهر
بدبختي قيافه كله هم يجوري بود :نمیبینم:
شبيه فرماندهان عراقيه كه تو فيلماي جنگي نشون ميده :خنده:
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۵۶ قبل از ظهر
فكر ميكني كدومشوني؟ (http://www.galaxy58.blogfa.com/post-2.aspx)
انسانها
دکتر علی شریعتی انسانها را به چهار دسته تقسیم کرده است:
١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
٢ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند.
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است.
٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.
آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
۴ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.
شگفتانگیزترین آدمها.
در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوهاند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم، باز میشناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۵۹ قبل از ظهر
داستان چهار شمع (http://www.emeraldvalley.blogfa.com/post-14.aspx)
چهار شمع به آرامی می سوختند.
محیط اطراف آنقدر آرام بود که صدای آنها شنیده می شد.
شمع اول گفت:
من "صلح" نام دارم.
بنابراین هیچ کس نمی تواند مرا روشن نگه دارد،
پس بزودی خاموش خواهم شد.
شعله آن به سرعت کم و سپس خاموش شد.
دومی گفت:
من "ایمان" نام دارم!
احساس می کنم که کسی دیگر وجود مرا ضروری نمی داند و لزومی ندارد که بیش از این شعله ور بمانم.
وقتی سخنش به پایان رسید
نسیم ملایمی وزید و آن را خاموش کرد.
نوبت به شمع سوم رسید.
او با ناراحتی گفت:
نام من "عشق" است.
من دیگر قدرت روشن ماندن را ندارم.
مردم مرا کنار گذاشته اند و اهمیت مرا درک نمی کنند.
حتی عشق ورزیدن به نزدیکانشان را هم فراموش کرده اند.
طولی نکشید که او هم خاموش شد.
ناگهان پسرکی وارد اتاق شد
و دید که از چهار شمع، سه شمع خاموش شده است.
پسرک گفت:
چرا شماها روشن نیستید؟
شماها قرار بود تا وقتی که تمام شوید روشن بمانید!
سپس شروع به گریه کرد.
در این هنگام شمع چهارم گفت:
نگران نباش تا زمانی که من روشنم،
میتوانی آن سه شمع دیگر را که خاموش شده اند،
روشن کنی.
من "امید" نام دارم.
پسرک با خوشحالی آن را برداشت و سه شمع دیگر را روشن کرد.
(امید شعله ای است که نباید در زندگی ما خاموش شود.
زیرا با امید، عشق، صلح و ایمان را باز هم خواهیم داشت.)
منبع:emeraldvalley.blogfa.com
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۳۷ بعد از ظهر
یک عکس خانوادگی، یک دزد بدشانس (http://www.tareen.blogsky.com/1389/06/06/post-1191/)
http://persian-star.org/1389/6/06/didaniha/06.jpg (http://www.persian-star.org/)
این یکی از عکس هایی است که می توان گفت در بهترین زمان ممکن گرفته شده. این خانواده تصمیم گرفتند عکس یادگاری دست جمعی بگیرند. برای همین آقای "میر" دوربین را روی سه پایه قرار داد و تنظیم آن را روی عکس برداری خودکار ۱۰ ثانیه ای گذاشت. بعد از گرفتن عکس آنها متوجه شدند که کیف آنها و فرزندانشان شامل کیف های پول، کارت اعتباری به همراه آی پد و وسایل جانبی دوربین به سرقت رفته است.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۳۸ بعد از ظهر
همیشه آنچه را که ما می بینیم واقعا همان هایی نیستند که وجود دارد (http://www.tareen.blogsky.com/1389/06/06/post-1189/)
اگر شما از جایی که در مقابل کامپیوتر نشسته اید به این تصاویر نگاه کنید، سمت راست تصویر خانم "آرام" و سمت چپ تصویر آقای "خشمگین" را مشاهده می کنید.
http://persian-star.org/1389/6/06/didaniha/03.jpg (http://www.persian-star.org/)
از روی صندلیتان بلند شوید و هشت قدم به عقب بروید. حال دوباره به تصاویر نگاه کنید. جای آنها عوض خواهد شد!!!
این تصاویر جالب توسط فیلیپ ج. شینز و آد اولیوا از دانشگاه “گلاسگو” ایجاد شده است. آنها نشان می دهند که همیشه آنچه را که ما می بینیم واقعا همان هایی نیستند که وجود دارند. جدای اینکه تصاویر نمایانگر این واقعیت است شیوه ای که این تصاویر جذاب را ایجاد کرده اند نیز بسیار جای تامل دارد.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۴۱ بعد از ظهر
1. تعداد اعدامیان در چین سه برابر آمار تمامی کشورهای جهان است.
2. تعداد مسیحیان چین از ایتالیا بیشتر است و همین نشانه ای است تا چین، بزرگ ترین مرکز مسیحیت در جهان بشود.
3. در زمانی که چین خود را برای المپیک 2008 پکن آماده می کرد، بیشتر از 4000 کودک به "بازی های المپیک"نام گذاری شدند!
4. سالانه 45 بیلیون چوب غذاخوری در چین استفاده و دور ریخته می شود.
5. 200 میلیون نفر از مردم چین با درآمد روزانه کمتر از یک دلار زندگی می کنند.
6. بیشتر از 700 میلیون چینی، آب آلوده می نوشند.
7. بستنی و پاستا احتمالا در چین پدید آمده است.
8. بیشتر از 50 درصد کالاهای کپی در اتحادیه ی اروپا، از چین می آیند.
9. چین تا به حال هنوز از طاعون مربوط به قرون وسطای اروپا رهایی نیافته است.
10. تا سال 2025 چین، ده شهر در حد و اندازه های شهر نیویورک خواهد ساخت.
منبع: پارسینه
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
گرانترین خوردنیهای جهان
گران ترین غذاهای دنیا !
1. زعفران یکی از گران ترین اقلام غذایی جهان است. برای تهیه نیم کیلو زعفران باید از 50 تا 70 هزار گل زعفران استفاده کرد، یعنی حدوداً یک زمین فوتبال گل! قیمت خرده فروشی زعفران در جهان بسته به نوع از 1100 تا 11000 دلار به ازاء هر کیلوگرم متغیر است. زعفران در ایران هم قیمت بالایی دارد. قیمت هر کیلو زعفران از دو میلیون تومان تجاوز می کند.
http://up.vatandownload.com/images/fj6yr4wrfjlias21rhu.jpg (http://up.vatandownload.com/images/fj6yr4wrfjlias21rhu.jpg)
2. گران ترین خاویار جهان نوع سیاه نیست، بلکه خاویار "الماس ایرانی" است! خاویار بلوگا از ماهی های صد ساله گرفته می شود و ترکیبات و ماهیت آن عملاً 120 میلیون سال است که تغییری نداشته است. برای خرید این خاویار اشرافی باید 5000 دلار یا بیشتر برای هر کیلو پرداخت کنید.
http://up.vatandownload.com/images/nl0yx4rpx25eq5sa9fc.jpg (http://up.vatandownload.com/images/nl0yx4rpx25eq5sa9fc.jpg)
3. گران ترین قارچ دنیا "ترافل سفید" است. این قارچ که در اصل متعلق به مناطق شمالی ایتالیاست به 12 سانتی متر قطر و نیم کیلو وزن می رسد. قیمت ترافل سفید به 4500 دلار به ازاء هر کیلوگرم می رسد.
http://up.vatandownload.com/images/71lg5zqlorma743kix45.jpg (http://up.vatandownload.com/images/71lg5zqlorma743kix45.jpg)
4. گران ترین سیب زمینی جهان "لا بانت" فرانسوی است. هر سال فقط 100 تن از این سیب زمینی در یکی از جزایر فرانسه برداشت می شود. برای کشت این سیب زمینی فقط از کودی مخصوص که از خزه دریایی تهیه شده استفاده می شود. قیمت هر کیلوگرم این سیب زمینی به 1000 دلار می رسد.
http://up.vatandownload.com/images/knmmnnz29l5fx7tql87c.jpg (http://up.vatandownload.com/images/knmmnnz29l5fx7tql87c.jpg)
5. گران ترین گوشت جهان از گاوهای نژاد واگیو گرفته می شود. برای تغذیه این گاوهای ژاپنی از بهترین علف ها استفاده می شود. یک تکه فیله دویست گرمی بیش از 100 دلار قیمت دارد.
http://up.vatandownload.com/images/crgputcc0avbysneiu1i.jpg (http://up.vatandownload.com/images/crgputcc0avbysneiu1i.jpg)
6. گران ترین ساندویچ جهان در کلوب اسن یا اسن پرمیوم کلوب سرو می شود. این ساندویچ سه طبقه از بهترین گوشت مرغ، ژامبون، تخم بلدرچین و ترافل سفید تهیه می شود. قیمت هر عدد این ساندویچ 200 دلار است.
http://up.vatandownload.com/images/xsau7pa0sg3il4ayc7i7.jpg (http://up.vatandownload.com/images/xsau7pa0sg3il4ayc7i7.jpg)
7. گران ترین پیتزای جهان در ایتالیا به قیمت 8300 یورو فروخته می شود. در آن از خاویار و لابستر استفاده شده و قطر پیتزا 20 سانتی متر است.
http://up.vatandownload.com/images/r3hh6wlx2zsvvcmuluaf.jpg (http://up.vatandownload.com/images/r3hh6wlx2zsvvcmuluaf.jpg)
8. گران ترین املت جهان در رستوران لو پارکر مریدین شهر نیویورک سرو می شود. این املت 1000 دلاری از 10 اونس خاویار سورگا، یک لابستر کامل و شش تخم مرغ تشکیل شده است.
http://up.vatandownload.com/images/22o82c847ri6c5lsonzh.jpg (http://up.vatandownload.com/images/22o82c847ri6c5lsonzh.jpg)
9. گران ترین دسر جهان که در رستوران سرندیپیتی 3 مانهتن سرو می شود 1000 دلار قیمت دارد. پنج اسکوب بستنی وانیلی، وانیل ماداگاسکار، آمدی پروسلینا (یکی از گران ترین شکلات های جهان) و طلا، بله طلای خوراکی در آن وجود دارد.
http://up.vatandownload.com/images/etok7lxv8giefoh3cv0e.jpg (http://up.vatandownload.com/images/etok7lxv8giefoh3cv0e.jpg)
10. گران ترین و خوشمزه ترین شکلات جهان شوکوپولیه نام دارد. 2600 دلار باید برای هر نیم کیلوی آن پرداخت کنید.
http://up.vatandownload.com/images/cy1nsrw5cfknamv2s9.jpg (http://up.vatandownload.com/images/cy1nsrw5cfknamv2s9.jpg)
11. بهترین و گران ترین قهوه جهان کوپی لواک نام دارد. این قهوه در جزیره سوماترا (اندونزی) تهیه می شود و نرخ تولید سالیانه آن تنها 500 دانه قهوه است. قیمت هر نیم کیلوی آن از 300 دلار تجاوز می کند.
http://up.vatandownload.com/images/2p23jrvkt1a8erx084c.jpg (http://up.vatandownload.com/images/2p23jrvkt1a8erx084c.jpg)
12. گران ترین چای حال حاضر دنیا یک نوع چای بسیار نادر چینی به نام تیگوانین است که هر کیلوگرم آن 3000 دلار به فروش می رسد (یعنی حدود 15 دلار برای هر فنجان).
http://up.vatandownload.com/images/1ij869bo4c7hatkmr2x0.jpg (http://up.vatandownload.com/images/1ij869bo4c7hatkmr2x0.jpg)
13. گران ترین چای کیسه ای جهان توسط شرکت پی جی تهیه می شود. این شرکت برای بزرگداشت 75 امین سال تاسیس خود یک کیسه چای را با 280 الماس تزیین کرد. در نتیجه قیمت یک فنجان این چای از 7500 پوند انگلیس فراتر می رود.
>http://up.vatandownload.com/images/p91ae54sqezzkda6icw.jpg (http://up.vatandownload.com/images/p91ae54sqezzkda6icw.jpg)
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
10نفر از عجیب ترین آدم های دنیا
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_1.aspx
1- یک تایوانی 64 ساله که بیش از سی سال است که نخوابیده است،این مرد بعد از یک تب در سال 1973 دیگر نتوانسته بخوابد. ظاهرا این بیخوابی طولانی تاثیری هم بر سلامتی اش نداشته است.او در یک مزرعه زندگی می کند و از خوک و مرغ نگهداری می کند و این کار تمام وقت او را می گیرد.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_2.aspx
2-یک مرد هندی که برادر دوقلو اش را حامله بود. یکی از عجیب ترین موارد پزشکی که یک از دو جنین در داخل رحم دیگری مدفون شده است.او همیشه فکر می کرد که توموری در داخل شکم خود دارد تا اینکه این تومور زیادی بزرگ شد و پزشک ها پس از عمل اعضای انسان را از داخل شکم او بیرون آوردند.نکته جالب این است که وقتی یک دوقلو در بدن دیگری اسیر می شود می تواند به زندگی خود مثل یک انگل ادامه دهد تا زمانی که شروع به صدمه زدن به میزبان خود می کند.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_3.aspx
3-یک سرباز ژاپنی که حتی پس از پایان جنگ جهانی دوم از ترس آمریکایی ها ۲۸ سال در خفا زندگی می کرد.او از سال 1944 تا 1972 در یک غار جنگلی زیر زمینی با دو نفر از ساکنان آنجا زندگی می کرد ، حتی پس از آنکه اعلامیه های پایان جنگ را دیده بود.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_4.aspx
4-مهران کریمی ناصری (یک پناه جوی ایرانی) که از سال ۱۹۸۸ در فردوگاه دو گل پاریس زندگی میکند و از آن بیرون نیامده است.او بعد از اینکه در کشور خود به زندان افتاد به کشورهای مختلفی تقاضای پناهندگی داد که ناموفق بود. ظاهرا فیلم ترمینال که در سال ۲۰۰۴ ساخته شده بود و تام هنکس در آن بازی می کرد با الهام از مهران کریمی ناصری بوده است.با وسیله ها و کیف ها او همیشه شبیه یک مسافر است و کسی به او توجه نمی کند.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_5.aspx
5-یک سیاستمدار ژاپنی که فکر میکند خدا و مسیح است و تصمیم دارد دنیا را با رسیدن به مدارج سیاسی تغییر دهد. او قایل به یکی بودن دین و سیاست است و میخواهد قوانین سازمان ملل را تغییر بدهد و … او در انتخابات زیادی شرکت کرده ولی موفق نشده است.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_6.aspx
6-بیهاری هندی که یک کشاورز است در سال ۱۹۷۶ تا 1994 رسما مرده اعلام شده بود و او ۱۸ سال با دولت و بوروکراسی هند جنگید تا ثابت کند که زنده است. ظاهرا عمویش با رشوه او را رسما و دولتی کشتانده بوده است تا زمینش را تصاحب کند.او زمانی متوجه شد که می خواست از بانک وام بگیرد. بعدا معلوم شد که حداقل صد نفر دیگر هم سرنوشت او را دارند
.این انجمن الان 20،000 عضو دارد که تا سال 2004 آنها موفق شدند که 4 نفر از اعضا را زنده اعلام کنند.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_7.aspx
7-دیوید ایکه که یک بازیکن حرفه ای سابق فوتبال بریتانیایی است، معتقد است جهان را کسانی اداره میکنند که از نسل خزندگانند. به نظر او این افراد تمایلات کودک آزاری و شیطانگرایانه دارند. او الیزابت دوم و جرج بوش را از نسل خزندگان قدیم میداند و در کتابهایش (۱۵ کتاب) سعی میکند این افراد را معرفی و جهان را از دست آنها نجات دهد.او پس از یک سخنرانی 5 ساعته برای دانش آموزان مورد تشویق دانشگاه تورنتو در سال 1999 قرار گرفت.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_8.aspx
8-الن بادن آمریکایی که از سال ۱۹۹۰ خود را به به پاپی انتخاب کرده است. او و طرفدارنش انتخابات واتیکان را به رسمیت نمی شناسند. الن را ۶ نفر از جمله والدینش با پاپی برگزیدند. او همچنان به کارش ادامه میدهد.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_9.aspx
9-ناکاماتسو مخترع ژاپنی که بیش از ۳۰۰۰ اختراع داشته (از جمله فلاپی دیسک) و رکورد جهانی را برای تعداد اختراعاتش دارد. او در ۳۴ سال گذشته از تمام غذاهایی که خورده عکس گرفته و آن را تجزیه تحلیل کرده. هدفش این است که ۱۴۰ سال زندگی کند.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/880826/4457/4457_10.aspx
10-میشل لوتیتوی فرانسوی همه چیز می خورد از تلویزیون گرفته تا دوچرخه از آهن گرفته تا شیشه و پلاستیک و … البته اگر آن شی کمی برزگ باشد خوردنش نیز طول می کشد. مثلا دو سال طول کشید از1978 تا 1980 که او توانست یک هواپیما را بخورد. ظاهرا او یک معده و روده ای با دو برابر ضخامت قابل انتظار دارد و اسید گوارشی او دارای قدرت غیر معمولی است که به او امکان خوردن فلزات را می دهد
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۱:۳۶ بعد از ظهر
شباهت های عجیب تهرانی ها و آمریکایی ها
1- عمر کشور امریکا 300 سال است ، تهران هم تقریبا همین جور
2- امریکایی ها دنیا را دو تکه می دانند ، امریکا + باقی دنیا ، تهرانی ها هم ایران را دو تکه می دانند ، تهران و باقی ایران
3- امریکا و مردمش کاملا با چیزی که در تلویزیون می بینید تفاوت دارند ، تهرانی ها هم همین جور
4- امریکایی ها حاضرند بمیرند ولی موجودی حساب (های) بانکی شان لو نرود ، تهرانی ها هم همین جور
5- امریکایی ها در حقیقت همه از بیرون امریکا آمده اند ولی با این وجود خودشان را از مردم بیرون امریکا بهتر و بالاتر می دانند ، تهرانی ها هم همین جور
6- هم امریکایی ها و هم تهرانی ها هر جا که پول باشد آنجا هستند …
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۱, ۱۱:۳۸ بعد از ظهر
دختر 105ساله آمریکایی که هرگز ازدواج نکرده است!
کلارا مدمور، ۱۰۵ ساله، ساکن آمریکا، دختری که تا به حال هرگز ازدواج نکرده است. او علت این موضوع را مشغله بیش از حد خود در زندگی عنوان کرده است.
http://www.takbarg.ir/il.php?file=midimages/890507/30953/30953_1.jpg
او غرق شدن کشتی تایتانیک و جنگ جهانی اول را به خوبی به خاطر دارد.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۳, ۰۸:۲۴ بعد از ظهر
ايرانسل ماهانه 65ميليارد تومان درآمد دارد http://www.iran-new.com/templates/ja_sabina/images/printButton.png (javascript:void window.open('http://www.iran-new.com/index2.php?option=com_content&task=view&id=3857&Itemid=143&pop=1&page=0', 'win2', 'status=no,toolbar=no,scrollbars=yes,titlebar=no,menubar=no,resizable=yes,width=640,height=480,directories=no,location=no');)http://www.iran-new.com/templates/ja_sabina/images/emailButton.png (javascript:void window.open('http://www.iran-new.com/index2.php?option=com_content&task=emailform&id=3857', 'win2', 'status=no,toolbar=no,scrollbars=yes,titlebar=no,menubar=no,resizable=yes,width=400,height=250,directories=no,location=no');) پیگیری های وزیر جدید ارتباطات به سازمان تنظیم مقررات وارتباطات رادیویی کشور موجب شد تا سرانجام رگولاتوری شمار مشترکان اپراتور ایرانی خارجی MTN -ایرانسل را حدود 13 میلیون مشترک اعلام کرد.
http://itanalyze.com/archives/analysis/iran-cell-mtn.jpg
این درحالیست که اپراتور ایرانی خارجی MTN ایرانسل تاکنون با خرید چهار پیش شماره موبایل حدود 40 میلیون شماره اشغال کرده و تحت هیچ شرایط حاضر به افشای تعداد مشترکان خود نیست.
محمود خسروی رییس سازمان تنظیم مقررات با بیان اینکه میزان درآمد اپراتور دوم به ازای هرمشترک حدود 5 هزار تومان است، اظهار داشت: آرپوی هر مشترک اپراتور ایرانی خارجی ایرانسل- ام تی ان درحدود چهار تا پنج هزار تومان است.
وی گفت: در آرپوی مشترکان دائمی و اعتباری این اپراتور فرقی وجود ندارد و این مبلغ متعلق به هردو نوع مشترک این اپراتور است.
معاون وزیر ارتباطات در گفت وگو با موبنا افزود: براساس اعلام مرکز HLR ، درحال حاضراپراتور دوم دارای 13 میلیون مشترک است.
گفته می شود اپراتور دوم تلفن همراه تاکنون 40 میلیون شماره را اشغال کرده و چندی است که علاوه بر پیش شماره های 0935، 0936 و 0937 سیمکارت های این اپراتور با کد 0938 نیز در بازار عرضه می شود که هر یک از این کدها به تنهایی شامل 10 میلیون شماره هستند و برای اپراتوری که بخواهد براساس بیزینس پلن خود 16میلیون سیمکارت واگذار کند توجیه اقتصادی وجود ندارد که هزینه های خرید 40 میلیون شماره را بپردازد.
آمارهای غیر رسمی حاکی از آن است که اپراتور ام تی ان – ایرانسل تاکنون حدود 20 میلیون سیمکارت به بازار عرضه کرده است که نزدیک به نیمی از این سیمکارت ها فعال نیستند
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۴, ۰۷:۰۵ بعد از ظهر
عکس: دختری که پشت یک نظامی آمریکایی پنهان است تا اینکه شما...؟! (http://forum.bodybuilder.ir/post-67.aspx)
اگر متوجه شدید كه چه چیزی در این تصویر باعث شگفتی شما خواهد شد. به نظر شما این نظامی آمریكایی چه چیزی برای تعجب دارد؟
http://www.seemorgh.com/images/iContent/1388-3/dffre.jpg
هنوز متوجه نشدید؟
خب میدونید راز این تصویر كجاست؟
برای فهمیدن راز این تصویر باید تصویر رو سلكت ( select all) بكنید؛ یعنی نشانهگر موس خود را ابتدای متن این مطلب قرار داده و كلیك چپ را بگیرید و به پایین بكشید تا تصویر هم انتخاب شود آنوقت است كه متوجه تصویر دوم و مخفی میشوید.
* البته این كار فقط در مرورگر IE جواب میدهد و با firefox كار نمیكند.
منبع:وبلاگ دختر ایرونی
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۴, ۰۸:۳۲ بعد از ظهر
دریاچه ای مملو از زباله در سیچوان چین
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/6/21/148979_850.jpg
ازخانه این مرد پاکستانی در روستایی در ایالت پنجاب تنها همین در باقی مانده است
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/6/21/148984_266.jpg
آب گرفتگی در ایستگاه ترن جاکارتا در اندونزی
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/6/21/148985_983.jpg
Yakuza6236
۱۳۸۹-۰۶-۲۵, ۰۱:۲۸ بعد از ظهر
امریکایی ها در حقیقت همه از بیرون امریکا آمده اند ولی با این وجود خودشان را از مردم بیرون امریکا بهتر و بالاتر می دانند ، تهرانی ها هم همین جور
+ هر دو بومی های اونجا رو آدم به حساب نمی آرن .
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۵, ۰۳:۰۳ بعد از ظهر
انواع فحش در شغل های مختلف!!http://www.1.rapdan2.com/modules/Forums/templates/subSilver/images/lang_english/icon_quote.gif (http://www.1.rapdan2.com/ftopic-quote-128013.html) یك وكیل مجلس این طور فحش میدهد:
احمق بیقانون، كودن، بی اعتبارنامه، تو از مصونیت اخلاقی خود سوء استفاده كردهای. بدتركیب، قیافه
كبود. دیگر اعتماد من از تو سلب شد. دیگر دوستی من و تو وخیم گردید. مردهشور آن صدای زنگوله مانندت
را ببرد. یك جلسه دیگر اگر جلوی چشمم بیایی استیضاحت میكنم!
خانم یك افسر این طور فحاشی میكند:
زنیكه بیانضباط. ای توپ، ای مسلسل، شمشیر توی فرق سرت بخورد، یابوی بی ركاب. آجر نظامی
توی سرت بخورد. الهی توی صف مردهها بری!
یك كارمند اداره میگوید:
خفه شو، پرونده ناقص، دون اشل، الهی اسمت جزو مراسلات فوت شدگان به آن دنیا ارسال شود، الهی
در قبرستان برای همیشه بایگانی شوی، لامذهب، بی دین، مدیركل! الهی زیر فشار مقررات قانون ریغت
دربیاد. الهی از این دنیا اخراج بشی!
یك درشكهچی:
تف برویت، كپی اوغلی. حیوون علیشاه، مگر اینجا طویله است؟ لامروت مثل خیابان سنگفرش میماند!
والله میزنمت، آهای، بپا، خبردار ننه، آبجی، خواهر، آقا میگیرم سوتت میكنم كه دو كورس اونطرفتر
بیایی پایین، احمق، زردنبو، رنگش مثل پهن میماند!
یك خیاط:
ای بی قواره، بد برش، بی آستر. وقیح پرروئه. به خدا چاك دهنت را میدوزم. گوشهایت را قیچی
میكنم .
مردهشور صورت آبلهای سوزن سوزنیت را ببره، در عالم رفاقت صد دفعه ترا پرو كردم اما باز هم ناصاف از
آب درآمدی. خوبه، بسه دیگه، جلوی حرفهایت را درز بگیر... باشه، باشه این بود اجرت. بیست سانتیمتر
دوستی من كه حالا با دو ذرع و سه چارك قد، قلب مرا بشكافی؟!
یك حاحی بازاری محتكر:
دِهه... چك بیمحل را تماشا كن. سفته سوخت شده را ببین. دلال مظلمه را بپا! مردیكه، پنجاه و سه
پارچه آبادی كه دارم توی سرت بخوره، الهی زیر ماشین بیوك بری، خیر ندیده بیاعتبار. به خدا یك انبار
خری! هیچ هم از خریتت كمتر نمیشه. تف تما مستاجرینم به ریش پدرت، درد و بلای سرقفلیهام
بخوره توی كاسه سرت. محتكر حماقت و لجاجت! برو حجرهات را تخته كن عمو
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۵, ۰۳:۱۲ بعد از ظهر
▼ ثبت نام دختر خانمها براي ازدواج(طنز) (javascript:DPC('http://mindo.pib.ir/109706/+%D8%AB%D8%A8%D8%AA+%D9%86%D8%A7%D9%85+%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1+%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%D9%87%D8%A7+%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A+%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC%28%D8%B7%D9%86%D8%B2%29++.html','self'))
از آنجا كه امر ازدواج يكي از مهمترين اصول اجتماعي ، همچنين تشكيل خانواده يكي از مهمترين وبنيادين ترين ساختارهاي اجتماعي ميباشد و همانطور كه ميدانيد حضور يك پسر مجرد ( عذب؟ يا عزب ؟) در ميان جمعي براي آن جمع موجبات معصيت را فراهم ميدارد ، لذا اينجانب از همين تريبون رسمي اعلام ميكنم كه :
*.*.*من اصلا قصد ازدواج ندارم*.*.*
منتها ديگه خيلي اصرار ميكنيد .... چي بگم ؟ رشد قارچي آمار طلاق و رشد منفي ازدواج در جامعه ما ، همچنين عدم تناسب تعداد دختران نسبت به پسران ( يعني به ازاي هر پسر پنج دختر ) بنده از جان گذشتگي ميكنم ، تن به ازدواج ميدهم !
در همين راستا ، از تمامي علاقه مندان به وصلت و واجدين شرايط دعوت به عمل مي آيد مشخصات خود را تا پايان وقت اداري امروز ارسال نمايند تا ?? سال ديگه كه من پول دار شدم عقد بگيريم.
مهم: محدوديت سني: فقط 19 تا 22 سال( براي حفظ جمع محوري عزيزاني كه سنشون بالاتر هستش ميتونن به عنوان خواهر در معيت و پا در ركاب ما باشن:فرنگيا ميگن فميل فرند)
حداقل مشخصات
الف) مشخصات ظاهري
- قد 165-170
- وزن 50-60 بيشتر نباشه هاااا
- اندام برزيلي
- چهره متناسب و دوست داشتني
- تيپ تينيجر( آقا خودمم نميدونم چي ميشه ... فك كنم ميشه نازك و خردسال حالا مد شده مام از همونا ميخوايم )
- لباس مارك پوش حتما
- تمايل به عطر هاي زنانه ( خوشم نمياد مردونه بزنه )
- حتما دامن پوش باشه اونم بلند ( آخه شلوار برا مرده ، دامن برا زن .... خوشت مياد مردا رژ لب بزنن ؟)
- رنگ پوست يا برنزه يا سفيد، وسط نداره بگي من سبزه ام ! نه التماس نكن! سبزه هم با برنزه
فرق داره منو اينجا سياه نكن .... از پشت كوه اومده باشيم از پشت سلسله جبال آلپ اومديم ... من از تو بهتر مارك لوازم آريشو بلدم ... برو خودتو سياه كن
- رنگ چشم ترجيحا رنگين ( آبي باشه بهتره ... شنيدين ميگن ... ميگن اسمش ثرياست .. چشاش همرنگ درياست )
- ابدا ، تاكيد ميكنم ابدا عينكي نباشه ! ( آقا لنزم همون عينكه ديگه منتها- اين روشه- اون توشه- )
- دماغ عملي نباشه از 35 به اون ور يه مقاله خوندم افت ميكنه ، گوشتي ميشه !
- مادرش نبايد چاق باشه ( اين خيلي مربوط ميشه چون اين دسته گل به همسايه نكشيده كه ... علم جنتيك ثابت كرده به مادرش ميكشه ... پس اگه مادرش پا به سن گذاشته چاق شده ، يعني اينم پا به سن بگذاره چاق ميشه ... منم يه مردم پس فردا اين چاق ميشه من منحرف ميشم !- :-(
جامعه ما هم كه پر شده از گرگ هاي انسان نما ... شوهر داري به خدا سخته )
- استخون درشت حتما ( پس فردا پسرمونم ميكشه به اين ديگه )
- مو حتما بلند ، اكيدا عرض ميكنم بلند ( زن بايد موش بلند باشه ، يعني چي جديدا مد شده .... مردا زن شدن موهاشونو ميندازن گل شونشون عقب پيش پيشي ميبندن ، زنا كوتاه ميكنن آدم ميترسه خونه راهشون بده ... فكر ميكني سرباز فراري )
- رقص عالي ( جينگيل جوات نباشه ، شب به شب قراره با ما برقصه ... منم خوش رقصم رقصم افول ميكنه )
- حتمن رنگ روشن بپوشه - صبح تا شب عزادار نباشه همش سياه ....
- ابروهاش پر باشه كه بعد از يه مدت بتونه اينو مدلشو عوض كن حوصلمون سر نره
- رويش موهاش كم باشه ( من پول ندارم هر روز بدم آرايشگاه )
- صداش نرم باشه ، چيطوري بگم ... ناز داشته باشه ... خشانت نداشته باشه ... بابا آدم ميخواد تلفني حرف بزنه سكته نكنه ! زبانم بلد نبود حتما لحجه؟ لهجه؟ اش رو داشته باشه
- پيشونيش بلند باشه پاهاش ( انگشتاي پاش ) قشنگ باشه كه پس فردا تابستون صندل پوشيد آدم ياد پاهاي اون يارو تو چي بود اسمش ؟ ( اين تو ارباب حلقه ها بود ... اسمش يادم رفته ) نيافته
ب) مشخصات مالي
- تك دختر باشه ( حالا داشتم خواهر داشته باشه برادر نداشته باشه پس فردا ميراث خور بشه)
- ترجيحا پدرش بالا 65 باشه - يا سيگاري باشه يا سابقه سكته قلبي مغزي يا هم سرطان داشته باشه
- حتما متكمن باشه باباش
- باباش يا ماكسيما داشته باشه يا پرادو يا رونيز سوناتا هم بود ايب نداره ... ديگه هيچي هيچي يه زانتيايي مزدايي چيزي داشته باشه پس فردا ماشين عروس آبرو ريزي نشه
- موبايل 0912 ( خوب آنتن بده) گوشي حتما نوكيا
- خودش حتما شاغل باشه ( بابا اين حرفاي سنتي رو كنار بزاريد ... تو هزاره سوم زن و مرد بايد دوشادوش هم كار كنن)
- مهريه يك سكه بهار آزادي به نيت خودش
- جهيزيه درست حسابي بياره شامل :
- مبل نشيمن
- مبل پذيرايي
- مبل نهار خوري
- مبل آشپزخونه ( ***ش جوهر باشه - نره از مفت آباد دو تا تير تخته بياره بزاره وسط - ديپورت ميكنم با خودش همشو خونه باباش من شوخي ندارم ها )
- سرويس آشپزخونه اش قابله و .... همه تيفال
- سرويس چاقو و قاشق چنگال زورينگر
- يخچال حتمن سايد باي سايد ازينا كه يخ تيلينگ تيلينك تف ميكنن بيرون رنگشم استيل باشه سفيد خز شد رف پي كارش
- سورخكن
- تستر
- ساندويچ ميكر
- و وسائل برقي آشپزخونه هم يا مولينكس يا سامسونگ يا دوو ... ( برنداري چرخ گوشت و آبميوه گيري پارس خزر بياري )
- همينطور جارو برقي و ...
- لوازم صوتي و تصويري كامل
- سينما خانوادگي با اين تلوزيوناي فلت سامسونگ يا سوني كه مثل هيچكدام ديگر نيست
- لباسشويي كنوود
- اجاق گاز اگرم خارجي نمياره يا پاديسان يا سينجر ( اطلاعات تكميلي بعدا به اطلاع ميرسونيم )
- عروسي هم نيميگيريم ، من به خاطر عشق ميگم ! الان ديگه اين تشريفات و تجملات كه مايه بقاي زندگي نيست .... ميريم يه سفر با هم مشهد بر ميگرديم ميريم سر خونه زندگيمون مثل دوتا گنجيشك عاشق كيش و دوبي و تركيه و آنتاليا ... اينا آخه خوب نيست مشهد تبركه ، نيت مقدسه [-o<
من به خاطر اين ميگم
ج):مشخصات تحصيلي
- حتما يا كنكوري باشه يا دانشجو
- دانشجوهاي محترم دانشگاه آزاد در صورتي كه تعهد كتبي ازخانوادشون داشته باشن كه شهريه دنشگاهشون تا قرون آخر پاي اوناس ميتونن ثبت نام كنن
- دانشجوهاي عزيز دانشگاه سراسري هم بايد تعهد داشته باشن كه مخارج جانبي پرداخت ميشه ( آقا زن ميگيرم صلواتي بورس تحصيلي نميديم كه )
- ترجيحا دانشجوي كامپيوتر يا رشته هاي مشابه فني كه پولساز باشه ... ميخوام چيكار بره دامپروري(دامپيوتر) بخونه از پس فردا بياد ور دلم بشينه !
چهار نفر به قيد قرعه به عنوان همسر ثابت و ديگر شركت كنندگان فله اي صيغه
* پيش از آنكه فوحش و دري وري بفرستيد شما را به خويشتن داري دعوت ميكنم و به عرض ميرسونم ( همينه كه هست فعلا كه قحطي پسره - مملكت قحط الرجال شده تو نميري - شما از ظرفيت هاي ما پسرا استفاده نكنيد ما هم فرار مغز ها ميشيم ميزاريم ميريم از خارج متاهل ميشيم)
زود باش ثبت نام كن تا مهلت تموم نشده.
sara65
۱۳۸۹-۰۶-۲۵, ۱۱:۰۰ بعد از ظهر
شیر دادن روشی جدید برای محرم شدن زنان و مردان در محل کار!!!!
دکتر عزت عطیه ، رئیس بخش حدیث الازهر ، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آنها باز نمی شود ، کار می کنند ،بخواهند بین آنها محرمیت ایجاد شود ، زن می تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آنها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق ، شرعی می شود . http://www.asriran.com/content/img/news/46427_674.gif
براساس این فتوای عجیب ، در صورتی که این عمل انجام شود ، زن می تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است ، بنمایاند .
وی البته این را هم گفته است که چنین محرمیتی باید به صورت رسمی و کتبی ثبت شود.
بر اساس این فتوا ، کسانی که با این روش محرم می شوند ، می توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی ، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت .
در واکنش به این فتوا ، اعضای فراکسیون اخوان المسلمین در پارلمان مصر ، با اعلام نگرانی خود از طرح این موضوع ، خواستار اصلاح فتوا از سوی الازهر شدند .
تعدادی از این نمایندگان فتوای الازهر را باعث رواج فساد در جامعه خواندند و اعلام داشتند که چنین فتوایی مخالف اجماع علمای اسلام است و باید پس گرفته شود .
eiman
۱۳۸۹-۰۶-۲۶, ۰۱:۲۱ بعد از ظهر
10 غذایی چربی سوز
آیا برای وزن کم کردن تلاش می کنید؟ غذاهای چربی سوز به رژیم غذایی خود اضافه کنید شاید این کار را کمی برای شما آسان تر کند.
گریپ فروت
یکی از غذا هایی که کمک به سوزاندن چربی های شما می کند گرپفروت است. گرپفروت نه تنها یکی از منابع غنی ویتامین C است بلکه به جبران 15 گرم از پکتین می کند. پکتین یکی از موادی است که به پایین آوردن سطح کلسترول شما کمک می کند. گرپفروت 74 کالری دارد و خالی از نمک و چربی است.
فلفل های تند چیلی
فلفل های چیلی تند می تواند به چاشنی ها در زندگی شما اضافه شود. فلفل های پر از ویتامین A و C اند. فلفل ها همچنین دارای بسته های فیبر، کلسیم و فسفر هستند. علاوه بر این فلفل های چیی حاوی ذراتی هستند که برای سوخت و ساز بدن بسیار مناسب است.
کلم بروکلی
معمولا مردم یا بروکلی را دوست دارند ی از آن متنفر اند. اگر شما از آن دسته ای هستید که بروکلی را دوست دارید، شما از یک غذایی لذت می برید که دارای کالری پایین است و دارای ویتامین C فیبر و کلسیم است.
آرد جو
آرد جو یک گزینه ی مناسب برای صبحانه است. آرد جو یکی از حلال های کلسترول در گردش خون است. اگر چه باید مراقب بود اگر شما آرد جو را با شکر و کره مخلوط کنید، وزن شما را افزایش می دهد و بهجای ایجاد مزایا برای شما ضرر خواهد داشت.
بوقلمون
این درست نیست که فقط در روز شکرگذاری باید از بوقلمون لذت برد. بوقلمون هم چربی های شما را کاهش می دهد و هم باعث کاهش کالری می شود. فقط هنگام خرید آن چند چیز را در نظر داشته باشید. اول: اگر شما قصد خرید بوقلمون زمینی را دارید تا جایی که امکان دارد از انواع لاغر آن خریداری کنید. اگر شما مرتبا بوقلمون می خورید هرگز پوست آن را نخورید چون محتوی مقدار زیادی چربی است. و نهایتا در کل هر پرنده ای را که می خرید آن را با قرار دادن در سس آن را نرم کنید.
ماهی قزل آلا
ماهی قزل آلا نه تنها حاوی مقدار زیادی پروتئین است، بلکه مقدار زیادی امگا 3 دارد که این ماده برای بدن بسیار مهم است.
لبنیات
قرار دادن محصولات لبنی یک در لیست رژیم غذایی گزینه ی مناسبی نیست، اگر چه لبنیات حاوی کلسیم بسیار غنی است و همچنین باعث شکستن چربی ها در بدن می شود. اما ممکن است سطح چربی های بدن را پایین نیاورد.
حبوبات
حبوبات بهترین منبع پروتئین در سبزیجات هستند. در حقیقت حبوبات بهترین نوع پروتئین را که در انواع غذا پیدا می شوند را دارا می باشد.
سبزی ها
کاهو یکی از بهترین انواع سبزی ها است که معمولا در سالاد استفاده می شود. کاهو به طور طبیعی حاوی مقادیر زیادی ویتامین A و K، پتاسیم، آهن و کلسیم است و نسبت آن در کاهو بیشتر از دیگر سبزی ها است.
گوجه فرنگی
گوجه فرنگی های خام را به سالاد خود اضافه کنید. گوجه فرنگی حاوی ویتامین A، B6، C و K است، کالری پایین دارد و ارزش غذایی زیادی دارد.
*f*
۱۳۸۹-۰۷-۱۱, ۰۹:۴۵ بعد از ظهر
شيوههاي نوين در شغل شريف گدايي
جام جم آنلاين: اگر گذرتان به ميدان انقلاب بيفتد، با اندكي دقت، صدها مدل گدا را در طرحها و رنگهاي مختلف خواهيد ديد. هرچند در ايران عزيز ما جمعآوري متكديان نه تنها به شهرداري مرتبط نيست، بلكه به بهزيستي، كميته امداد، وزارت بهداشت و نيروي انتظامي هم ربطي ندارد، به ما هم ربطي ندارد، به شما هم ربطي ندارد، اما ريشه اين تكديگري كجاست و دليل رشد روزافزون آن چيست و... اين يكي واقعا به هيچكس ربطي ندارد! اگرچه بعضيها تنها مشكل حل نشده جهان امروز را مجهول ماندن ريشه تكديگري ميدانند! و معتقدند كه يكي از مهمترين دلايل تكديگري تعبير اشتباه ما از چگونگي كمك به ديگران است.
تصور ما اين است كه كمك كردن به متكديان عين ثواب است، اما به جان خودم اشتباه ميكنيم، بيشتر اوقات دادن پول به متكديان زحمتكش از گناه هم گناهتر است.
گدايان بيزبان
اين نوع گدايان در گوشهاي آرام و بيصدا در انتظار لطف و كرم مردم خير و نوعدوست لحظات را سپري ميكنند.
ميدان انقلاب ساعت.... ساعت كه مهم نيست، مهم هوا بود كه خيلي پاك و داغ و زيبا بود! آنقدر داغ كه بر خلاف هميشه هيچ مايع رنگي و لزجي روي زمين ديده نميشد و همه جا خشك خشك بود. در ضلع جنوبي ميدان آقايي به ديوار لم داده و در خنكاي ديوار دستش را به نيت دريافت كمك به سمت مردم دراز كرده بود و نااميدانه ميگفت: «نميتونم حرف بزنم» ايستادم و تعجبناك(!) به اين بنده خدا كه مدام همان جمله را تكرار ميكرد نگاه كردم، آرام آرام نزديكتر رفتم و گفتم: «ببخشيد شما داريد حرف ميزنيد، پس چرا مدام تكرار ميكنيد كه نميتونيد حرف بزنيد»، جواب نداد، دوباره پرسيدم، بيفايده بود و فقط ميگفت: «نميتونم حرف بزنم» از گردن كج و لحن اداي كلمات توسط او دلم گرفت، با خودم گفتم بنده خدا زبانش بند آمده، اگر شوكي به او وارد كنم شايد گير زبان او هم باز شود، از ته دل راضي به اين كار نبودم، اما شيطان گولم زد و تصميم گرفتيم (من و شيطان ملعون) كاري بكنيم شايد اين گداي بينوا شفا پيدا كند. نزديك شدم و گفتم: «ميدانم دروغ ميگويي، اما بابت هر كلمهاي كه بگويي هزار تومان ميدهم» اما فايدهاي نداشت و باز هم ميگفت: «نميتونم حرف بزنم»، گفتم: «... حرف بزن» گفت: «نميتونم حرف بزنم» سرم را نزديكتر بردم و به آرامي گفتم: «... حرف بزن»، زير لب گفت: «خودتي» بعد با صداي بلند گفت: «نميتونم حرف بزنم» گفتم: «ديدي يك كلمه اضافهتر گفتي اما اگر باز هم حرف نزني ...» اين بار زير لب گفت: «غلط كردي» و با صداي بلند گفت: «نميتونم حرف بزنم»، از كار و كاسبي افتاده بود، اما زير بار حرف زدن نميرفت. با وسوسه شيطان آنقدر او را انگولك كردم كه در نهايت پا شد، يقه من را گرفت و گفت: «نميتونم حرف بزنم، اما مرتيكه.....».
گير زبانش باز شد، خدا را شكر شفا پيدا كرد!
گدايان شيكپوش
قيمت كت و شلوار و پيراهن و كفش او شايد از حقوق يكماه من هم بيشتر بود. معمولا چنين آدمهاي باكلاسي سراغ من نميآيند، به همين دليل تا گفت: «سلام» كلي تحويلش گرفتم، اما وقتي گفت: «شما جاي پسر من هستيد، اگر ممكن است 10 هزار تومان به بنده بدهيد، به شهرستان كه رسيدم پول را به حساب شما واريز خواهم كرد» دست و پايم شل شد، البته آنقدر متين و موقر و محترم به نظر ميآمد كه اگر از شما هم درخواست پول ميكرد قطعا دست رد به سينه او نميزديد. به جان خودم فقط نگاه كردن به سبيلهاي از بناگوش دررفته و موهاي دم اسبي شده و آن جلال و جبروت بيشتر از 10 هزارتومان ميارزيد، خلاصه شماره حساب و 10 هزار تومان پول بيزبان را گرفت و رفت.
تا مدتي بعد، از طرف همكاراني كه شاهد اين حركت دراماتيك و ابلهانه بودند مورد شماتت قرار ميگرفتم، اما آنچنان محو تيپ و سيبيل و جاه و جلال آن آقا شده بودم كه تا 2 ماه بعد از آن هم قاطعانه ميگفتم پول را ميفرستد، اما بعد از چند ماه كه دوباره همان آقا را در حوالي پل ميرداماد ديدم، خيالم از بابت پس دادن پول راحت شد. معلوم بود بنده خدا كارش در تهران گير است و هنوز به شهرستان برنگشته است.
گدايان محافظدار
از دستهاي پسرك پيدا بود كه حداقل چند ماهي است رنگ آب را به خود نديدهاند، چند دقيقهاي بود كه شديدا از سر وكول ما آويزان بود و براي نجات خودمان از پنجههاي پرتوان او به آرامي هلش داديم و به محض اينكه از پاهاي من جدا شد، بسرعت از دسترس او خارج شديم، اما چند قدمي بيشتر نرفته بوديم كه احساس كرديم ابري سياه جلوي خورشيد را گرفت، سرم را كه بلند كردم، جل الخالق برادر بزرگتر مثل كوه جلوي من ايستاده بود و با محبت بسيار لپهاي من را ميكشيد و ميگفت: «چرا بچه مردم را ميزني» گفتم: «با من هستيد» گفت: «پس چي كه با توام، ميخواي همچين بزنم تو سرت صداي.... بدي» مگه چه كار كردهام؟ با دست به پسركي كه آنطرفتر ايستاده بود، اشاره كرد و گفت: «چرا اين بچه را زدي؟» گفتم: «همين گداهه» گفت: «گدا خودتي و....» گفتم: «با شما نسبتي دارند؟» گفت: «نه، فقط به خاطر ثوابش صبحها ميآوريمشان و شبها جمعشان ميكنيم ميبريم، اينها (با دست به ده، دوازده بچهاي كه الان همگي جمع شده بودند اشاره كرد) امانتند نبايد خون از دماغ يكي از آنها بيايد. در ضمن شما كه دستتان به دهنتان ميرسد بايد به اين بچههاي معصوم كمك كنيد» البته شما هم اگر آن هيكل نتراشيده را ميديديد قطعا تحت تاثير منطق نهفته در كلام او مجاب به كمك كردن ميشديد.
گدايان خزنده
اين متكديان مدام به شما يادآوري ميكنند كه چقدر خوب است شما پا داريد و راه ميرويد.
هر شب در مسير برگشت به منزل پيرزن رنجوري را ميديدم كه براي گرفتن مبلغي ناچيز از خودروهاي گذري بسختي در لابلاي آنها خود را روي زمين ميكشيد، ديدن اين پيرزن تنها با آن وضعيت خيلي دردآور و متاثركننده بود، هميشه نگران بودم كه بر اثر بيتوجهي رانندهها اتفاق بدي براي او بيفتد، تا آن شب كه صدايي بلند آمدن مامورها را خبر داد و پس از آن متكديان عزيز از 4 طرف خيابان شروع به دويدن كردند، بيچاره پيرزن بهتزده به اطراف نگاه ميكرد، خواستم پياده شوم و او را داخل خودرو بياورم تا مامورها بروند، در همين فكر بودم كه باز هم يكي نزديك شدن مامورها را با صدايي بلند يادآوري كرد. نزديك بود به خاطر مظلوميت پيرزن بينوا گريه كنم كه يكباره معجزهاي رخ داد. پيرزن بلند شد عمود در راستاي افق ايستاد و شروع كرد به دويدن.
گدايان وارداتي
از چهره و نوع اداي كلمات توسط او براحتي ميشد فهميد كه ايراني نيست، به سمت من كه آمد دستپاچه شدم و با خودم گفتم كاش يك مقدار انگليسي بلد بودم تا آبروريزي نشود. نزديكتر كه شد گفت: «من مسلمان، تو مسلمان، من غريب، تو در وطن، پول بده برادر» جانم! «پول بده غذا خريد» با خودم گفتم، اين هم از فلان كشور فهميده كه هيچ جاي دنيا مثل ايران به اين راحتي به همديگر پول نميدهند تا غذا خريد! گفتم: «ببخشيد، كيف پول همراهم نيست» گفت: «ايراني باشرف، ايراني باغيرت» گفتم: «عرض كردم پول ندارم» ول كن نبود، باز هم گفت: «تو مرد بزرگي هست، تو درد مرا فهميد» خلاصه آنقدر گفت و گفت كه به ناچار 200 تومان دادم و راهي شدم. چند قدمي كه آمدم ديدم اي دل غافل كيفم نيست، سريع برگشتم، اما اثري از گداي وارداتي و اهل و عيالش نبود. دست از پا درازتر به محل كارم برگشتم و مدام زير لب ميگفتم: «تو غريب، من در وطن، تو سر من گذاشت كلاه، دمت گرم!»
گدايان مسافر
همراه داشتن يك ساك كوچك و كثيف يكي از شاخصههاي اين نوع گدايان توريست است. مهمترين وجه مشترك همه آنها اين است كه براي برگشت به منزل يا شهرشان پول به اندازه كافي ندارند و به هيچ عنوان بليت اتوبوس چه بين شهري و چه داخل شهري را نميپذيرند، اگر براي تهيه بليت هم پافشاري كنيد يا از گرفتن پول منصرف ميشوند يا عاجزانه خواهند گفت در جزاير قناري سكونت دارند. به خاطر داشته باشيد اگر با يكي از اين گدايان مسافر برخورد كرديد، دادن يا ندادن پول به آنها تفاوتي ندارد، آنها از تهران برو نيستند.
گدايان گرسنه
از رستوران كه خارج شديم پسركي تپل مثل گربه زل زده بود به چشمهاي ما و وقتي مطمئن شد نگاه معصومانهاش در دل ما اثر كرده، جلو آمد و گفت: «عمو گشنمه، پونصد تومن بده غذا بخرم» گفتم عموجان اينجا با پونصد تومان كه غذا نميدهند، گفت: «ميرم تو ميخرم» دلم به حالش سوخت گفتم با من بيا برايت پيتزا بخرم، اما باز هم اصرار داشت كه 500 تومان را بگيرد و خودش خريد كند، فكر كردم خجالت ميكشد. دستش را گرفتم و به سمت رستوران رفتيم كه يكدفعه شروع كرد به گريه كردن و با صداي بلند گفت: «پيتزا نميخوام، 500 تومانم را بده». دردسرتان ندهم در چشم بر هم زدني 10، 12 نفر دور ما جمع شدند، تا به خودم آمدم پيرمرد محترمي با عصاي خود آنچنان محكم به كمرم كوبيد كه در آن شب مهتابي چند بار رعد و برق را در آسمان ديدم، به سمت پيرمرد برگشتم و گفتم: «پدرجان چرا ميزنيد؟» گفت: «خجالت نميكشي، پولش را بده». اگرچه بعدا فهميديم كه اين كار هر شب آنهاست، ولي ضربه عصاي آن پيرمرد به من آموخت كه اگر روزي روزگاري كودكي به چشمان من زل زد و گفت: «عمو گشنمه» فقط بگويم، خدا صبرت دهد.
گدايان نويسنده
اين نوع متكديان فرهيخته تمام مشكلات و گرفتاريهاي خود را روي يك برگه كاغذ يا مقوا مينويسند و ميزان و نوع كمك را به كرم شما واگذار ميكنند، ضمنا براي شناسايي نشدن، چهره خود را با دستمالي كاملا بهداشتي ميپوشانند. نكته مشترك اين متكديان نويسنده اين است كه شما هرچقدر پول بدهيد مشكل آنها حل نميشود و خوشذوقترين آنها نهايتا متن نوشته جلوي خود را عوض ميكنند و به زندگي سراسر انتظار خود رنگ و بويي تازه ميدهند.
گدايان نسخهدار
اين دسته از گدايان اطراف بيمارستانها ، درمانگاهها و مطب پزشكان فعاليت دارند و معمولا دفترچه بيمه يا برگهاي كه پزشك محترم نام چند دارو را روي آن نوشته به همراه دارند. در هر صورت شما نميتوانيد دستخط پزشك را بخوانيد تا به صحت يا سقم آن پي ببريد (يادش به خير معلم كلاس دوم ابتدايي ما به بچههاي كه دستخط بدي داشتند ميگفت تو حتما دكتر ميشوي) و شما به خاطر ثوابش بلادرنگ كمك ميكنيد. بيماري لاعلاج وجه مشترك همه متكديان نسخهدار است.
گدايان خانوادگي
محل استقرار سر چهارراهها، خيابانها و كوچههاي فرعي، زمان حضور ساعتهاي ابتداي شب، مواد لازم يك فروند زن (باردار يا مشابه باردار) يك بچه خسته با سر و صورت كثيف و در صورت امكان يك نوزاد نيمه بيهوش (اگر تمام بيهوش هم بود اشكال ندارد) در بغل پدر بينوا! مصدوم آماده است! شما جلوي هر كسي را بگيريد حداقل هزار تومان كاسبيد.
پرند
۱۳۸۹-۰۷-۱۱, ۰۹:۵۱ بعد از ظهر
ما دو تا گداي سريالي داريم يكي آقا و روزهاي زوج ديگري خانوم و هر روز..
خانومه بزور فطريه ميخواست!!
faezeh
۱۳۸۹-۰۷-۱۲, ۰۲:۰۰ بعد از ظهر
عاقبت درس نخواندن!
ما یك رفیقی داشتیم كه از نظر باحال بودن دو سه برابر ما بود (دیگر حسابش را بكنید كه او كی بود)
این بنده خدا به خاطر مشكلات زیادی كه داشت نتوانست درس بخواند و در دبیرستان درس را طلاق داد و رفت سراغ زندگیش.
زده بود توی كار بنائی و عملگی ساختمان (از همین كارگرهائی كه كنار خیابان می ایستند تا كسی برای بنائی بیاید دنبالشان)
از اینجای داستان به بعد را خود این بنده خدا تعریف می كند:
یه روز صبح زود زدم بیرون خیلی سرحال و شاد. با خودم گفتم امروز چهل، پنجاه هزار تومن كار میكنم. حالا ببین! اگه كار نكردم! نشونت میدم! (اینگفتگو ها را دقیقا با خودش بود!!) خلاصه كنار خیابون مثل همیشه منتظر بودیم تا یه ماشین نگه داره و مثل مور و ملخ بریزیم سرش كه ما رو انتخاب كنه. یه دفعه دیدیم یه خانم سانتال مانتال با یه پرشیای نقره ای نگه داشت
اولش همه فكر كردیم میخواد آدرس بپرسه واسه همینم كسی به طرف ماشینش حمله نكرد. ولی یهو دیدم از ماشین پیاده شد و یه نگاه عاقل اندر سفیهی به كارگرها انداخت و با هزار ناز و ادا به من اشاره كرد گفت شما! بیاید لطفا! من داشتم از فرط استرس شلوار خودم را مورد عنایت قرار می دادم.
رسیدم نزدیكش كه بهم گفت: میخواستم یه كار كوچیكی برام انجام بدید. من كه حسابی جا خورده بود گفتم خواهش می كنم در خدمتم.
سوار شدیم رفتیم به سمت خونه ش. تو راه هی با خودم می گفتم با قیافه ای كه این خانم داره هیچی بهم نده حداقل شصت، هفتاد تومن رو بهم میده! آخ جون عجب نونی امروز گیرم اومد. دیدی گفتم امروز كارم می گیره؟ حالت جا اومد داداش؟! (مكالمت درونی ایشان است اینها!)
وقتی رسیدیم خونه بهم گفت آقا یه چند لحظه منتظر بمونید لطفا.
بعد با صدای بلند بچه هاشو صدا كرد: رامتین! پسرم! عسل! دختر عزیزم!
بیاید بچه ها كارتون دارم!
پیش خودم می گفتم با بچه هاش چی كار دار دیگه؟ البته از حق نگذریم بچه هاش هم مودب بودن هم هلو!!
بچه هاش كه اومدن با دست به من اشاره كرد و به بچه هاش گفت: بچه های گلم این آقا رو می بینید؟ ببینید چه وضعی داره! دوست دارید مثل این آقا باشید؟ شما هم اگر درس نخونید اینطوری می شیدا! فهمیدید؟! آفرین بچه های گلم حالا برید سر درستون!
بچه هاش هم یه نگاه عاقل اندر احمقی! به من انداختن و گفتن چشم مامی جون! و بعد رفتند.
بعد زنه بهم گفت آقا خیلی ممنون لطف كردید! چقدر بدم خدمتتون؟
منم كه حسابی كف و خون قاطی كرده بودم گفتم:
- همین؟
گفت:
- بله
گفتم:
- میخواید یه عكس از خودم بهتون بدم اگر شبا خوابشون نبرد بهشون نشون بدید تا بترسن و بخوابن؟
گفت:
- نه ممنونم نیازی نیست! فقط شما معمولا همون اطراف هستید دیگه؟!!
گفتم:
- خانم شما آخر دیگه آخرشی ها!
گفت: خواهش می كنم لطف دارید آقا!! اگر ممكنه بگید چقدر تقدیمتون كنم؟
منم كه انگار با پتك زده باشن تو سرم گیج گیج شده بودم و گفتم: شما كه با ما همه كار كردید خب یه قیمت هم رومون بذارید و همون رو بدید دیگه! زنه هم پنج هزار تومن داد و گفت نیاز نیست بقیه ش رو بدی بذار تو جیبت لازمت میشه!
نتیجه گیری اخلاقی: اگه درس نخونید مثل رفیق ما میشیدا:پوزخند:
منبع : اینترنت :پوزخند:
پرند
۱۳۸۹-۰۷-۱۲, ۰۴:۴۷ بعد از ظهر
اين روزها همه توي خونواده هاشون يكي دو تا كارگرو عمله دارن...بعضي ها بلقوه(وقتي درس نمي خونن) و بعضي ها بلفعل(وقتي پارتي ندارن)!!
eiman
۱۳۸۹-۰۷-۱۶, ۰۲:۳۵ بعد از ظهر
ادای احترام به هواپیمای حامل 100 نیروی بازنشسته ارتش آمریکا در دوران جنگ دوم جهانی به وسیله دو دستگاه خودروی آتش نشانی فرودگاهی در ویسکانسین آمریکا
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/14/151904_925.jpg
eiman
۱۳۸۹-۰۷-۱۶, ۰۲:۳۹ بعد از ظهر
جشنواره سال 2010 ریش و سبیل اروپا در روستای لئوگانگ اتریش در دامنه کوههای آلپ
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/13/151782_616.jpg
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/13/151783_650.jpg
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/13/151784_599.jpg
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/13/151785_332.jpg
http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/13/151786_822.jpg
faezeh
۱۳۸۹-۰۷-۱۷, ۰۲:۵۶ قبل از ظهر
خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شون...
1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود وبه دماغ دختر مورد نظر اهانت می کنند.
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند((که از علائم جنون است))
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند((که الهی دستشون بشکنه))
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می ایدو...
اخه می دونید چیه؟ اگر این کارها را نکنند تابلو می شوند:پوزخند:
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۷-۱۷, ۰۱:۵۹ بعد از ظهر
نبرد رستم و جومونگ
http://img.4jok.com/images/6d34q0kucmmq9g94z0av.jpg (http://img.4jok.com/images/6d34q0kucmmq9g94z0av.jpg)
کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو
به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم
رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:
منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت
جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:
تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال ۳ رو دیدی؟ کور که نیستی
در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:
چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین
بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:
جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!
و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:
و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!
و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۷-۲۴, ۰۲:۳۲ بعد از ظهر
پدیده نادر در پزشکی
چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت.
این مسئله باعث شگفتی پزشکان آن بخش شده بود به طوری که بعضی آن را با مسائل ماورای طبیعی و بعضی دیگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد دیگر در ارتباط می دانستن
کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد.
http://www.sgrh.com/dept/criticare/images/icu1.jpg
به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی برای بررسی موضوع تشکیل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این شد که در اولین یکشنبه ماه، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شوند.
در محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده و ...
دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که « پوکی جانسون» نظافتچی پاره وقت روزهای یکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حیات ( Life support system) را از پریز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقی خود را به پریز زد و مشغول کار شد !!!
Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۰۷-۲۴, ۰۲:۳۵ بعد از ظهر
روزی روزگاری
روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و
همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه
همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟
خلاصه
غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
+
+
+
+
+
http://salijoon.ws/mail/890719/image002.jpg (http://www.salijoon.ws/)
+
+
+
+
!!!!!!!شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم
این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده
+
+
+
حال ترجمه از زبان همسرش
خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان...
sara65
۱۳۸۹-۰۷-۲۵, ۰۲:۴۰ بعد از ظهر
http://forum.gigadl.net/images/icons/icon10.gif زنان در 31 سالگی در اوج زیبایی هستند !
http://laughingsquid.com/wp-content/uploads/brides.jpg
پژوهش تازه ای نشان می دهد زنان در اواخر دهه بیست سالگی و اوایل دهه سی سالگی، جذاب تر و زیباتر از هر دوران دیگری در زندگی خود - حتی دوران تین ایجری - هستند، یعنی به طور میانگین، ۳۱ سالگی، زیباترین سن هر خانمی است.
***
ما جامعه دختران ترشیده، ضمن اعتراض به بی سلیقگی مردان ایرانی و عدم استفاده بهینه آنها از این امتیاز ویژه، خواهان بهبود هرچه سریعتر شرایط ازدواجمان می باشیم. اصولا چرا ذائقه مردان ما باید آن قدر از ذائقه جهانی عقب تر باشد که زنان را در سنینی که در اوج زیبایی خود به سر می برند، با واژه وقیح ترشیده، تحقیر کنند و شانس ازدواج با آنان را از دست بدهند؟!
***
زین پس به جای واژه مهجور "ترشیده"، از واژگانی همچون"در اوج زیبایی"،"ملکه زیبایی"،"زیباترین" و... استفاده کنیم.
***
- ببخشید خانم شما چند سالتان است؟
- والا من سنی که ندارم... تازه دارم وارد زیباترین دوران عمرم می شوم!
***
جدیدترین بهانه پسرانه:
- مادرم می گوید عروسم باید خیلی خوشگل باشد. حالا بگذار سی و یک ساله بشوی ببینیم چه می شود!
***
دریک دعوای زن و شوهری:
زن - خاک بر سر من که سی و یک سالگی ام را به پای تو ریختم!
***
متلک روز: تو سی و یک ساله بشی چی می شی؟!
***
شعر مرتبط:
خوردنی همچون پنیر کاله ام!
می شود هر مرد خوبی، واله ام
بهتر و خوشگلتر از من کیست، ها؟!
تو نمی بینی سی و یک ساله ام؟!
من از بی شوهری بسیار ذله ام!
اگرچه خوشگلم، اِلّ ام و بلّ ام!
کنم اثبات این را ای خلایق!
بیایید این سند، این هم سجلم!
از توهمات یک دختر سی و پنج ساله:
بهتر از من چه کسی؟ خوشگل تر از من چه کسی؟!
***
یک دختر ترشیده: دختری هستم در اوج زیبایی. خاک بر سر همه مردانی که قدر مرا ندانستند
m1982
۱۳۸۹-۰۷-۲۶, ۰۹:۴۶ قبل از ظهر
به گزارش ایسنا،بقایای اسكلت یك انسان نخستین معلول در غاری در اسپانیا كشف شدند.
روز گذشته باستانشناسان اسپانیایی در جریان كاوشهای خود در غاری در شمال این كشور موفق به كشف بقایای اسكلت یك مرد معلول شدند.
http://www.eshetab.com/pics/articlepic1286964172.jpg
به گزارش خبرگزاری فرانسه، این مرد معلول كه احتمالا یك شكارچی بوده، در حدود نیم میلیون سال قبل در شمال كشور اسپانیا فعلی میزیسته است.
محققان همچنین دریافتهاند كه وی دارای قوز بوده و برای راه رفتن به یك تكه چوب بلند احتیاج داشته و در حدود 45 ساله نیز سن داشته است.
در ژوئن 2009 نیز باستانشناسان در جریان كاوشهای خود در محوطهای تاریخی در شرق اسپانیا به شواهدی دست یافتند كه نشان میدهند، ساكنان قارهی اروپا حدود 800 هزار سال پیش، آدمخوار بودهاند. محوطهی تاریخی محل كشف این آثار، مجموعهی غارهای تاریخی آتاپویركا است كه از محوطههای تاریخی مشهور قارهی اروپا بهشمار میرود و در فهرست میراث جهانی یونسكو به ثبت رسیده است.
شواهد تاریخی كشفشده نشان میدهند كه خوردن انسانها، به ویژه زنان و كودكان برای ساكنان نخستین قارهی اروپا، برخلاف یافتههای پیشین، نوعی عمل مذهبی بهشمار نمیرفته، بلكه یك امر عادی و متداول بوده است.
البته در مجموعهی غارهای آتاپویركا علاوه بر بقایای اسكلت انسانهای خوردهشده، اسكلتهایی از حیوانات مختلف از جمله اسب، آهو و گونهای از كرگدن نیز كشف شدهاند.
غارهای تاریخی آتاپویركا در اواخر قرن 19 میلادی در زمان ساخت یك تونل قطار كشف شدند و نخستین كاوش در آنها، در سال 1992 میلادی انجام شد.
طبق یافتههای دیرینشناسان، انسانهایی كه اسكلتهای آنها در غارهای آتاپویركا كشف شدهاند، به احتمال زیاد نخستین ساكنان قارهی اروپا هستند و حدود 800 هزار سال پیش، از قارهی آفریقا به اسپانیا، ایتالیا و فرانسه مهاجرت كردهاند.
دیرینشناسان همچنین كشف استخوانهای حیوانات را در غارهای آتاپویركا نشانگر این امر میدانند كه ساكنان این غارها بهدلیل كمبود غذا به انسانخواری رو نیاورده بودند، بلكه بهدلیل علاقهی زیادی كه به گوشت انسان، بویژه كودكان و زنان داشتند، آدمخواری میكردند
m1982
۱۳۸۹-۰۷-۲۶, ۰۹:۴۷ قبل از ظهر
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/75131.jpg
بدن ما با تبدیل کردن انواع غذاها به گلوکز (قند ساده)، انرژی موردنیاز روزانهاش را کسب میکند ولی چرا خسته می شویم ...
به همین خاطر، بعد از مدتی گرسنگی یا تشنگی شدید، خسته و بیرمق میشویم و حس میکنیم که قند خونمان افتاده! بدن ما از طریق جذب انواع مواد مغذی (چربیها، پروتئینها و کربوهیدراتها یا قندها)، سوخت موردنیازش را تامین میکند و اگر ما درست غذا بخوریم و بدانیم که داریم چه میخوریم، میتوانیم این سوخت را به تدریج وارد بدن کنیم تا سطح قندخونمان ظرف مدت کوتاهی بعد از غذا خوردن، دوباره پایین نیاید و مجبور نشویم غذای دیگری بخوریم و دچار اضافه وزن شویم.
شما با چند راهکار ساده اما کارآمد آشنا خواهید شد که با رعایت آنها میتوانید سوخت کمتری را وارد بدنتان کنید و در عوض، انرژی بیشتری داشته باشید.
1 تعادل را در دریافت انرژی رعایت کنید
اصلا لازم نیست برای افزایش انرژی یا جلوگیری از اضافهشدن وزنتان یک برنامهغذایی سخت و عجیب و غریب را ترتیب دهید. فقط کافی است همان مواد غذایی مفیدی را که تا حالا میخوردید، در زمانی مناسب و به اندازه مصرف کنید.
اگر قرار است امروز در خانه بمانید و کار زیادی هم ندارید و در نتیجه بدنتان به انرژی بالایی نیاز ندارد، حجم ناهارتان را کم کنید و به جای شیر و بیسکوییت در میانوعده، یکی، دو وعده میوه یا یک لیوان دوغ کمنمک بخورید! بدن شما ماشین نیست که برنامهای از پیشنوشته شده، به او بدهید. شما میتوانید با توجه به نیاز و فعالیت روزانهتان، حجم وعدههای غذاییتان را کم یا زیاد کنید.
2 هیچ وعدهای را حذف نکنید
خیلیها، بهخصوص آنهایی که قصد لاغر شدن دارند، به راحتی مصرف صبحانه، ناهار یا حتی میانوعدههایشان را حذف میکنند و نمیدانند که این کار نه تنها آنها را لاغر نمیکند بلکه باعث افزایش وزنشان هم میشود!
وقتی شما یک وعدهغذایی یا میانوعده را حذف میکنید، میل و اشتهایتان به غذاهای چرب و شیرین در وعده بعدی بیشتر میشود و بدون هیچ کنترلی در وعدههای بعدی غذا میخورید. به همین دلیل، متخصصان تغذیه توصیه میکنند روزی 5 وعده غذا (اصلی و میانوعده) بخورید؛ حتی اگر یکی، دو تا از این وعدهها سالاد بدون سس یا انواع میوه یا یك لیوان شیر كمچرب باشد.
3 کالری دریافتیتان را بین وعدهها تقسیم کنید
کالری موردنیاز بدن با توجه به سن، *** و فعالیت روزانه بدن تعیین میشود که این کالری باید به تدریج و به صورت متناسب از صبح تا شب وارد بدن شود. اگر فرض کنیم که نیاز روزانه بدن ما 1400 كیلوکالری در روز است، بهتر است در هر یک از وعدههای صبحانه، ناهار و شام، 400 كیلوکالری (روی هم 1200 كیلوکالری) و در میانوعدهها هر کدام 100 كیلوکالری (روی هم 200 كیلوکالری) دریافت کنیم.
4 اگر اضافه وزن دارید، توقعتان را پایین بیاورید
بیشتر افرادی که اضافه وزن دارند و تصمیم میگیرند لاغر شوند، دوست دارند یکشبه ره صد ساله را بپیمایند و به همین خاطر حجم زیادی از کالری دریافتی روزانهشان را پایین میآورند.
کم کردن ناگهانی انرژی دریافتی روزانه باعث خستگی، بیحوصلگی و عصبیشدن افراد میشود. به همین خاطر، اغلب متخصصان رژیمدرمانی توصیه میکنند که بیشتر از یک درصد از وزنتان را در هفته کم نکنید تا انرژیتان تحلیل نرود و برنامه رژیمتان را نیمهکاره رها نکنید. همیشه یادتان باشد که باید به اندازه نیاز بدنتان انرژی دریافت کنید تا سالم بمانید.
5 آب پرتقال بنوشید
نوشیدن مقادیر مناسبی از آب مرکبات، به خصوص آب پرتقال، باعث دریافت میزان قابلقبولی از ویتامین C میشود. از آنجا که یکی از وظایف ارزشمند ویتامین C در بدن، سوزاندن چربیها و تبدیل آنها به انرژی است، شما میتوانید با نوشیدن یک لیوان آب پرتقال به عنوان میانوعده، هم انرژی لازم را از میانوعدهتان کسب کنید و هم جلوی تجمع چربیها را بگیرید. فقط حواستان باشد که به این آبمیوه طبیعی، شکر و نمک اضافه نکنید.
توتفرنگی، کیوی و طالبی هم از دیگر منابع خوب ویتامین C هستند که میتوانید آنها را جایگزین آبپرتقال کنید.
6 اگر ضعف دارید آزمایش بدهید
خیلیها، به خصوص بعضی خانمها، پس از کمی کار کردن خسته میشوند و به اصطلاح خودشان، دست و پایشان دیگر جان ندارد!
آنها برای به دست آوردن دوباره انرژیشان به مصرف خوراکیهای مختلف و شیرین روی میآورند و با این کارشان نه تنها انرژی از دست رفته خود را جبران نمیکنند؛
بلکه روزبهروز هم چاقتر میشوند. کسانی که مدام خستهاند و ضعف دارند، باید یک آزمایش خون بدهند و اگر دیدند ضعفشان به خاطر کمخونی است، به جای پرخوری، یک رژیم متناسب با وضعیتشان بگیرند و مصرف آهن را در رژیم روزانهشان بیشتر کنند؛ مثلا به جای غذاهای خیلی شیرین، گوشت قرمز، اسفناج یا عدس بخورند.
7 صبحانه مفصل بخورید
انرژی بدن شما بعد از 7 تا 8 ساعت خواب، حسابی پایین میآید و تنها چاره جبران این کاهش انرژی هم خوردن یک صبحانه، آن هم از نوع مفصلش است.
شما میتوانید با خوردن یک صبحانه درست و حسابی مثل تخممرغ آبپز با نان سبوسدار یا نان سبوسدار با عسل و کنجد و چیزهایی شبیه اینها، انرژیتان را تا پیش از وعده ناهار تامین کنید و با خوردن یک میانوعده سبک مثل یک لیوان شیر کمچرب، میل و ولع خود را برای صرف ناهار بیشازاندازه، کنترل کنید.
تازه، خوردن صبحانه کامل به شما اجازه نمیدهد که وسوسه خوردن انواع هلههولههای پرکالری در میانهروز به سراغتان بیاید و به این طریق دیگر دچار اضافه وزن هم نمیشوید.
8 در انتخاب میانوعدههایتان دقت کنید
همانطور که تا اینجا متوجه شدید، مصرف میانوعده برای کنترل اشتها و جلوگیری از پرخوری در وعدههای اصلی غذا بسیار اهمیت دارد اما مهمتر از آن، انتخاب یک خوراکی مناسب و انرژیزاست که بتواند برای بدنمان مفید باشد.
ما به هیچوجه مصرف خوراکیهایی مثل لبنیات پرچرب، چیپس، پفک و سایر تنقلات چرب و شور و پرکالری را برای میانوعدهها توصیه نمیکنیم و در عوض به شما پیشنهاد میکنیم که سیب آغشته به کره بادامزمینی، شیر یا دوغ کمچرب، سالاد میوه، سالاد هویج، کلم و گوجهفرنگی یا انواع مغزهای خام را در میانوعدههایتان امتحان کنید. اینطوری، میتوانید انرژی موردنیاز روزانهتان را از یک راه درست به دست آورید و نگران اضافه وزن هم نباشید.
9 اگر بعدازظهرها ورزش میکنید، عصرانهتان را مفصلتر بخورید
خیلیها عادت دارند که بعدازظهرها برای پیادهروی یا دویدن به پارک بروند یا پس از ساعت کاریشان در یک باشگاه ورزشی ثبتنام میکنند که کمی در روز تحرک داشته باشند.
بنابراین، امکان گرسنگی این افراد در اواخر روز و میلشان به شام بسیار بیشتر از سایرین است. پس ما به همه آنهایی که اهل ورزش بعدازظهر هستند، پیشنهاد میکنیم که یک عصرانه مفصل بخورند تا هم انرژی بعدازظهر تا شبشان را به دست آورند و هم اینکه شام را سبکتر میل کنند و راحتتر بخوابند. این عصرانه مفصل میتواند انواع نانهای سبوسدار همراه یک پیاله ماست کمچرب اما چكیده یا یک عدد سیبزمینی پخته شده با کمی کره بادامزمینی و نان باشد.
m1982
۱۳۸۹-۰۷-۲۶, ۰۹:۵۸ قبل از ظهر
هزینه عشق واقعی ! ...
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد.
مادر که در حال آشپزی بود ، دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود :
صورتحساب !!!
کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان
مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان
نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان
بیرون بردن زباله 1000 تومان
جمع بدهی شما به من :12.000 تومان !
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد، چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ
بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ
بابت غذا ، نظافت تو ، اسباب بازی هایت هیچ
و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که : هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است
وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد.
گفت: مامان ... دوستت دارم
آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلاً بطور کامل پرداخت شده !!!
نتیجه گیری اخلاقی :
قابل توجه اونهائی که فکر میکنند مرور زمان آنها را بزرگ کرده و حالا که هیکل درشت کردند خدا را هم بنده نیستند.
بعضی وقتها نیازه به این موارد فکر کنیم ...
کسانی که از خانواده دور هستند شاید بهتر درک کنند.
نتیجه گیری منطقی:
جایی که احساسات پا میذاره منطق کور میشه!!!
مادر متوجه نشد که پسرش داره سرش کلاه میذاره : جمع بدهی میشه 11.000 تومان نه 12.000 تومان !!!
m1982
۱۳۸۹-۰۷-۲۶, ۱۰:۰۴ قبل از ظهر
http://salijoon.ws/mail/890725/yademan-bashad.jpg (http://www.salijoon.ws/)
یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که (http://salijoon.ws/) تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر (http://www.salijoon.ws/)نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .
یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم .
یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !
یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های (http://salijoon.ws/) عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم .
یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود، به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست .
یادمان باشد که : پیش ترها چیز هایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند .
یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است ، فردا نخواهد بود .
یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم .
یادمان باشد که : من « از این به بعد » هستم ، نه « تا به حال » .
یادمان باشد که : هرگر به تمامی نا امید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی .
یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد .
یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد .
یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود .
یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک .
یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند .
یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: «حمل باری که خودم هستم» تا آخر راه .
یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است ، انبار مهمات .
یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است ، گاهی بر می گردد ، گاهی نه .
یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است .
یادمان باشد که :همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است .
یادمان باشد که : امید ، خوشبختانه از دست دادنی نیست .
یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم ، نه همراه .
یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
یادمان باشد که . . . یادمان باشد . . .