PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مطالب خنده دار ، جالب و عجیب



صفحه ها : 1 2 3 4 [5]

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۰۱, ۰۲:۱۰ بعد از ظهر
مکالمات تلفنی واقعی ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره











مطالبی که می خونید مکالمات تلفنی واقعی ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره مایکروسافت در انگلستان است

1
مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟
مشتری : یک کامپیوتر سفید...

2
مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟
مشتری : آره، ولی اون واقعاً گیر کرده
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم...
مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه .. ببخشید ...

3
مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟

4
مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم.
مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و ...
مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!

5
مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه...

6
مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم...
مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
مشتری : نه.

7
مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟
مشتری : یه خرس Teddy که دوست پسرم از سوپرمارکت برام خریده.

8
مرکز : و الآن F8 رو بزنین.
مشتری : کار نمی کنه.
مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟
مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته...

9
مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه.
مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟
مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.
مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.
مشتری : باشه.
مرکز : کیبورد با شما اومد؟
مشتری : بله
مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟
مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه ... اون یکی کار می کنه!

10
مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست.
مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟

11
یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه...
مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟
مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.
مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟
مشتری : پنج تا ستاره.

12
مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
مشتری : Netscape
مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.
مشتری : اوه، ببخشید... Internet Explorer

13
مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!

14
مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟
مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم. میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟
مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟
مشتری : من داشتم توی Word کار می کردم و دکمه Help رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل. میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟

15
مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم.
مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟
مشتری : خوب، من حرف a رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۰۲, ۰۶:۴۷ بعد از ظهر
آزمون زن زلیلی !

1. با خانومت داری از یه مغازه لباس فروشی دیدن می کنی و ایشون از یه لباس 250.000 تومنی خوشش میاد:

الف- زود با هم میرین تو مغازه و تمام حقوق یه ماهتو دو دستی تقدیم صاحب مغازه می کنی و تا آخر اون ماه غذاهای طبیعی از قبیل باد و نور و هوا و ... می خورین!
ب- تا خانوم میاد اون لباسو نشونت بده خودتو به کوچه علی چپ میزنی انگار نه انگار که با تو بوده ! یه جوری مثل برق و باد از اونجا دورش میکنی و تا اون لباس از مد نیفتاده به اون منطقه بر نمیگردی!


2. با خانومت داری میری رستوران، موقعی که به رستوران می رسید:

الف- جلو جلو و دو دستی درو براش باز میکنی که احتمالاً اونایی که از اونجا رد میشن فکر میکنن جنابعالی پادو تشریف دارید!
ب- بهش دستور میدی هر چه زودتر درو باز کنه!


3. خونتون مهمون دارید:

الف- زود پا میشی و واسه خنده مهمونا هم که شده مثل دست و پا چلفتی ها واسشون چایی میریزی و میاری.
ب- با قیافه کاملاً جدی و مردانه (جنم دار) اشاره میکنی به خانومت تا هر چه زودتر واسه شما و مهمونا چایی بیاره.


4. یه روز تعطیل باحال:

الف- با همسرت میری بیرون و اون روز مثل علاف ها تو خیابون ول میگردید و شب گرسنه و تشنه میاین خونه و یه چیز حاضری میخورین تا صبح کله سحر برید سر کار!
ب- بدون توجه به همسرت شب قبل از روز تعطیل با دوستات قرار میزاری تا فردا برید گردش و کلی حال کنید و بعد از ظهرشم برید استخر و اگه زنت هم زیاد حرف زد فوری می فرستیش خونه مامانش اینا!


5. خانومت رفته عروسی و تو با دوستات تو خونت جمع شدید که یه دفعه خانومت مثل جن بسم الله ظاهر میشه:

الف- یهویی خودتو گم میکنی و به دوستات میگی اصلا ًنخندن و زود میری پیش خانومت و التماس میکنی آبروتو جلو دوستات نبره!
ب- اصلاً انگار نه انگار خانومت اومده. با دوستاتون میگید و میخندید و خانومت حتی جرأت نمیکنه بیاد سلام کنه!


6. داری تو تراس سیگار میکشی که یهو خانومت سر میرسه:

الف- خودتو گم میکنی و نمیدونی چیکار کنی. شایدم سیگارو قورت بدی! اونوقت باید پول 100 باکس سیگار رو بدی واسه دوا درمون!
ب- برمیگردی و با قیافه حق به جانب به خانومت دستور میدی یه لیوان چایی واست بیاره (یه چایی دپش بعد از سیگار خیلی حال میده!)


7. امروز قراره مادر زنت با شصتاد تا از فامیلاش مثل قوم تاتار حمله کنن خونتون واسه ناهار:

الف- اون روزو مرخصی میگیری و همش تو خونه میمونی و به همسرت کمک میکنی تا مادر زن و قومش بیان واسه قتل و غارت و چپاول...
ب- ساعت 2 اون روز که خانومت زنگ زد : کجا موندی؟ بهش میگی امروز سرت شلوغه و رییس گفته باید امشب تا ساعت 11 اضافه کار بمونی وگرنه اخراجی!!!


8. تو شرکت نشستی و داری با منشی خوشگلت گل میگی و گل میشنوی که یهو خانومت بدون در زدن وارد اتاقت میشه:

الف- جلو منشیه به تته پته میفتی و رنگت مثل چغندر سرخ میشه
ب- خانومتو از اتاق میفرستی بیرون و بهش گوشزد میکنی وقتی میخواد بیاد تو باید در بزنه (اصل اول تمدن!)


9. ساعت 2.30 نصفه شب صدای بچه 4 ماهتون از خواب بیدارت میکنه و پی میبری که آقا پسر گلت دسته گل به آب داده:

الف- زود پا میشی و در یک حرکت برق آسا بچه رو عوض میکنی طوری که خانم محترمت اصلاً نفهمه و خواب شیرینش قطع نشه و تا صبح بوی خوب آقا پسر تو مشامت بمونه!
ب- هماهنگ با بچه شروع میکنی به داد زدن و این کارو اینقدر ادامه میدی تا بالاخره خانومت بیدار بشه و همه کارا رو انجام بده، چون هر چی باشه اون مادره و مهارتش تو بچه داری خیلی بیشتره! ---------------------------------------------
توضیحات برای اینکه بسنجی چیکاره ای:

برای هر پاسخ الف 0 امتیاز و برای هر پاسخ درست (ب) 2 امتیاز در نظر بگیر.

اگه امتیازت 15 به بالا بود:
آقا تبریک میگم! شما یه مرد نمونه هستی. در عین حال انسانی فهیم، منطقی، تابع نظم، با کمالات، شریف و خانواده دوست هستی! همسرت بهت افتخار میکنه!
ایول بابا تو دیگه کی هستی! تو تمام مراحل زندگیت موفق هستی!

اگه امتیازت بین 15-5 بود:
شما مردی هستی که یه کم به همسرت رو میدی. در عین حال مرد چندان موفقی نیستی و تزلزل شخصیت داری! دلیلش هم گوش کردن به حرف همسرته! باید به خودت بیای و شکوه و اقتدار یه مردو به خاطر بیاری!

اگه امتیازت کمتر از 5 بود:
خاک بر سرت! آخه به تو هم میگن مرد؟! آبروی هر چی مرده بردی... مرده! جسد، خجالت نمیکشی نشستی اینجا واسه من تست هم میدی؟! هیچ فکر کردی که زن ذلیلی چیه و مرد سالاری کدومه؟!

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۱۰:۱۷ قبل از ظهر
طراحي لباس كاترين آشتون در روزنامه هاي ايران
یقه باز لباس خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دیدار روز جمعه خود با سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان در استانبول برخی از مطبوعات ایرانی را بر آن داشت بر اساس سلیقه خود، طراحی های متفاوت و البته شبیه به همی را برای لباس خانم اشتون داشته باشند.

این دیدار در حاشیه مذاکرات نمایندگان ایران و گروه 1+5 انجام شده بود.



عکس اصلی

http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163429_219.jpg (http://salijoon.info/)







یقه لباس خانم آشتون در طراحی های مختلف


http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163517_462.jpg (http://salijoon.info/)



http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163424_728.jpg (http://salijoon.info/)


http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163425_939.jpg (http://salijoon.info/)


http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163426_389.jpg (http://salijoon.info/)


http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163427_473.jpg (http://salijoon.info/)

http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163459_713.gif (http://salijoon.info/)







عکس اصلی در برخی مطبوعات


http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163431_333.jpg (http://salijoon.info/)

http://salijoon.ws/mail/891103/lebas/163432_912.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۱۰:۳۳ قبل از ظهر
تصاویر شگفت‌انگیز ناسا از سطح مریخ


در نگاه اول نمی‌توان حدس زد که برخی از این تصاویر چه هستند، بخشی از زمین؟ یک موجود زنده تازه کشف‌شده دیگر؟ قسمتی از دنیای ناشناخته زیر آب؟
تصاویری که در این ایمیل می‌بینید،‌ در واقع تصاویر منتخب وایرد (http://www.wired.com/wiredscience/2010/01/gallery-mars/all/1) از بین 13 هزار تصویری است که تاکنون از سطح سیاره مریخ گرفته شده است. دوربین تصویربرداری با وضوح بالای تجربه علمی یا به اختصار، های‌رایز که روی مدارگرد اکتشافی مریخ ناسا نصب شده، در حال حاضر قوی‌ترین دوربینی است که ناسا بر روی فضاپیماهای خود نصب کرده است. تصاویری که این دوربین گرفته واقعا شگفت‌انگیز و زیبا هستند. در این تصاویر به خوبی می‌توانید ببینید که برخی از قسمت‌های مریخ چه قدر به زمین شبیه هستند در حالی که برخی قسمت‌های دیگر واقعا غیرعادی و متعلق به دنیایی بیگانه‌اند.
اگر این تصاویر به نظر شما هم زیبا و جذاب می‌رسند یا می‌خواهید تصاویر بیشتر و دقیق‌تری از مریخ ببینید،‌ تصاویری که تا به حال حتی گرفته نشده‌اند، ناسا این امکان را فراهم کرده است! بله،‌ شما می‌توانید به این آدرس (http://www.uahirise.org/hiwish/) رفته و قسمت‌هایی از مریخ را که دوست دارید دوربین های‌رایز روی آن‌ها تمرکز کرده و عکس‌های بیشتری بگیرد؛ انتخاب کنبد.

برخی از قسمت‌های مریخ به زمین شبیه است،‌ اما بسیاری از قسمت‌های آن پر از پدیده‌های غیرزمینی و بیگانه است. در این ایمیل،‌ زیباترین و جذاب‌ترین تصاویری که از سطح مریخ گرفته شده را ببینید.

http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/11.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر، شن‌های روان مریخ را روی دهانه‌ای که بر اثر برخورد یک سیارک ایجاد شده است، نشان می‌دهد. مریخ پر از این گونه دهانه‌های ناشی از برخورد است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/12.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر در سال 2007/ 1386 توسط دوربین‌ های‌رایز مدارگرد اکتشافی مریخ ناسا گرفته شده و رسوب‌های لایه‌ای را در یکی از فلات‌های منطقه‌ای از مریخ به نام والس مارینریز نشان می‌دهد. دانشمندان فکر می‌کنند که در این لایه‌ها باید سیلیس شیری و سولفات آهن وجود داشته باشد که توسط آب‌های اسیدی شکل گرفته‌‌اند.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/13.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر کلاهک یخ دی‌اکسید کربن را در قطب جنوب مریخ نشان می‌دهد. الگویی که می‌بیند بر اثر تبخیر دی‌اکسید کربن به وجود آمده است. دانشمندان بر این باورند که با ذوب شدن کلاهک یخی از پایین به بالا، دی‌اکسید کربن مستقیما به گاز تبدیل می‌شود و با باز کردن راهی برای خروج، این شبکه‌های عنکبوتی را به وجود می‌آورد. رنگ تیره غباری است که با گاز بیرون می‌آید.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/14.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر ترکیبی از موج و تپه را در دهانه پروکتور نشان می‌دهد. شیارهای روشن وکوچک، ‌موج‌هایی هستند که از ماسه بسیار ریز تشکیل شده‌اند. اشکال بزرگ وتیره، تپه‌های شکل‌گرفته از غبار حاصل از سنگ‌های آتشفشانی تیره‌رنگ هستند. این تصویر را دوربین های‌رایز در سال 2009/ 1388 از روی مدارگرد اکتشافی مریخ ناسا گرفته است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/15.jpg (http://salijoon.info/)
تصویری که با این زاویه از دهانه ویکتوریا گرفته شده است، به خوبی لایه‌های موجود در دیواره‌های این دهانه را نشان می‌دهد. الگوی کف دهانه را هم تپه‌های ماسه‌ای به وجود آورده‌اند. رد اپورچیونیتی ناسا را می‌توانید در سمت چپ دهانه ببینید. این تصویر هم در سال 2009/ 1388 توسط های‌رایز گرفته شده است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/16.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر با رنگ‌های غیرواقعی، درست مانند تصاویر بیابان‌های جنوب غربی آمریکای شمالی روی زمین است. کانال‌هایی که از روی یک صخره در نزدیکی دهانه آتشفشانی به پایین می‌روند،‌ درست به الگوی رودهایی که روی زمین خاک را می‌شویند و جلو می‌روند شبیه هستند.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/17.jpg (http://salijoon.info/)
دانشمندان در این منطقه شواهدی از وجود سولفات‌های آهن‌دار پیدا کرده‌ا‌ند. همچنین در لبه‌های این منطقه آثاری از مواد تشکیل‌دهنده رس یافته‌اند. بخش‌هایی از سطح این منطقه با تل‌های شنی روان پوشانده شده است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/18.jpg (http://salijoon.info/)
در این تصویر می‌توانید دره‌ای به طول 600 مایل (معادل بیش از 960 کیلومتر) را ببینید که کاسما نامیده شده و بخشی از والس مارینریز،‌ بزرگ‌ترین سیستم دره‌ای شناخته‌شده در کل منظومه شمسی است. قسمت‌های تیره تصویر،‌ صخره‌ای ساخته شده از جریان گدازه و قسمت‌های روشن آن، شیارهای غول‌پیکر را نشان می‌دهد.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/19.jpg (http://salijoon.info/)
این تپه‌ها که با شکل‌های عجیب و غریب کنار هم شکل گرفته‌اند هم در مریخ و هم روی زمین رایج هستند. آن‌ها اغلب در جایی شکل می‌گیرند که باد همیشه در یک جهت بوزد. در منطقه‌ای که در این تصویر می‌بینید،‌ باد از سمت راست و بالا به سمت چپ و پایین تصویر می‌وزد. ماسه خیلی نرم و گرد بالا رفته و در سوی دیگر ناگهان به پایین ریخته است


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/21.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر هم کف دهانه آنتونیادی را نشان می‌دهد. مناطق تیره و انشعاب‌مانند، می‌توانند بقایای کانال‌های حاصل از آب چشمه‌ها باشند که کم‌کم با مواد سخت پر شده‌اند. طی میلیون‌ها و شاید میلیاردها سال،‌ باد مواد اطراف کانال‌ها را برده و کانال‌های پر از مواد سخت که مقاوم‌تر بوده‌اند، بر جای مانده‌اند.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/22.jpg (http://salijoon.info/)
روی تپه‌های کف این دهانه آتشفشانی را لایه‌ای از برفک دی‌اکسید کربن پوشانده شده است. در بهار که این یخ‌ها آب می‌شود، مستقیما به گاز تبدیل می‌شود. رگه‌های تیره احتمالا محل خروج گاز را نشان می‌دهد. این تصویر در اول ژانویه 2010/ 11 دی‌ماه 1388 توسط دوربین های‌رایز گرفته شده است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/23.jpg (http://salijoon.info/)
این تصویر هم کف هلاز بسین،‌ دهانه‌ای 1400 مایلی (معادل بیش از 250،2 کیلومتر) ناشی از برخورد با نشان می‌دهد. همان‌طور که در تصویر می‌بینید، درست مثل این است که ماده‌ای چسبناک روی سطح آن جریان داشته است. این تصویر اواخر سال 2009 میلادی/ 1388 گرفته شده است.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/24.jpg (http://salijoon.info/)
انگار در دل تپه‌های مریخی درخت روییده است. اما این درخت‌ها در واقع خطای بصری هستند. آن‌ها در حقیقت رگه‌های تاریکی از رسوب روی تپه‌ها هستند. این رگه‌های تاریک هم در محل آزاد شدن گاز ناشی از تصعید یخ دی‌اکسید کربن موجود در لایه‌های زیرین هستند. مثل نمونه‌های قبلی، گاز همراه خودش غبار را به سطح می‌آورد که روی سطح می‌نشیند.


http://salijoon.ws/mail/891103/merikh/25.jpg (http://salijoon.info/)
این الگوی راه‌راه را تپه‌های خطی موجود روی کف دهانه‌ای به نام نوآچیز ترا به وجود آورده است. قسمت‌های تیره خود تپه‌ها هستند و قسمت‌های روشن،‌ خطوط شکل‌گرفته از تخته‌سنگ‌های پهن بین دو تپه را نشان می‌دهد.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۱۰:۴۲ قبل از ظهر
10 اشتباه ساده اما بزرگ در هنگام ارسال ایمیل
نامه الکترونیکی و یا ایمیل ، تفاوت در معنا نیستند که تفاوت در صدای کلمه ای هستند که بسیاری به آن وابسته شده اند و یا کارهای مهم روز خود را توسط آن انجام می دهند و یا با استفاده از آن سرگرمی ای فراهم کرده و مطالب مورد علاقه خود را دریافت و ارسال می کنند.

در سال های اخیر به علت سرعت و راحتی ارسال این گونه نامه ها که با امکانات بیشتر نیز برای کاربران فراهم شده است، حجم تبادلات نامه و اطلاعات در این سطح به میزان بسیار بالایی افزایش یافته است.

آنچه که مطرح است با افزایش استفاده از یک روش ،میزان اشتباهاتی که ممکن است در آن زمینه رخ دهد نیز افزایش می یابد. جالب تر این که بر طبق آمار و مشاهدات ، انواع این اشتباهات بسیار ساده بوده اند و سطح رخداد آنان می تواند بر بسیاری از مسائل از جمله کار ، شرایط پیشرفت در شغل و غیره تاثیر بگذارد.

آشنایی با تعدادی از آنان ، با همه ی سادگی آن ها باعث خواهد شد تا نسبت به جلوگیری و هوشیاری برای عدم انجام این اشتباهات اقدام کنیم:

http://salijoon.ws/mail/891103/18.jpg (http://salijoon.info/)

1. ارسال قبل از موعد
همیشه بعد از آن که کل محتوای ایمیلتان آماده و تکمیل شد، در بخش دریافت کننده آدرس ایمیل را وارد کنید. این موضوع باعث دقت بیشتر شما در ارسال خواهد شد ، و از احتمال رسیدن نامه به اشخاصی که مد نظر نبوده اند کم خواهد کرد. هم چنین نامه ی شما نا کامل و نصفه نیمه برای کسی ارسال نخواهد شد و از وقوع حوادثی از این قبیل که موجب خجالت شما می شود جلوگیری خواهد کرد.

2. فراموش کردن انجام پیوست مطلب به نامه تان
اگر می بایست به نامه ی شما مطلبی پیوست شود ، پیش از آن که متن اصلی ایمیل خود را بنویسید، آن مطلب را پیوست (Attach) کنید. از آنجایی که اصل مطلب نامه بیش از بخش پیوست آن در نظر نویسنده است موجب خواهد شد که فرد با هوشیاری بیشتری عمل کند و قبل از زدن دکمه ارسال نسبت به تکمیل نامه ای که پیش از آن پیوستش را انجام داده اقدام کند.

3. انتظار جواب در لحظه و برخورد با آن همانند صفحات مکالمه مستقیم و یا چت
وقتی مطلبی را ارسال می کنید سریعا سی ثانیه بعد با فرد دریافت کننده تماس نگیرید که جواب مطلب چه شده است و یا بپرسید که آیا دریافت کرده اند یا خیر. در صورتی که مطلب فرستاده نشده باشد ،خود ایمیل پیام هشدار در عدم تحویل مطلب را به شما خواهد داد. بنابراین به دید یک نامه ای که باید مراحل کار آن انجام شود نگاه کرده و انتظار جواب بدان را منطقی دنبال کنید.

4. ارسال مجدد مطالب بی فایده
به طور مثال ایمیل شما در صورتی که کاربرد تجاری و کاری برای شما دارد معنایی نخواهد داشت که شما میل هایی چه از بابت جوک و شوخی و چه در باب مسائل اخلاقی را دریافت و یا ارسال کنید. مسلما در زمان کار فرصت خواندن آن ها را نخواهید داشت و وجود چنین ایمیل هایی نیز در صورت وقوع اشتباه در ارسال آنان موجب خجالت و شرمندگی شما خواهد شد.

5. پاسخ به ایمیل بدون مرور و خواندن مطلب
بعضی اوقات هست که تنها ایمیل هایی را پاسخ می دهیم که تنها به چشم ما فرستنده آنان آشنا هستند. اگر از ایمیل خود در زمینه کارتان استفاده می کنید سعی کنید تمام ایمیل های جدید خود را چک کنید و برای بالا رفتن روابط کاری خود آن را لازم بدانید. همه مطالب جدید میلتان را مرور کنید و سعی کنید به آن هایی که لازم است حتما پاسخ دهید.

6. حذف کردن دریافت کنندگان ایمیل پس از جواب به همه آنان
این که پاسخ کسی را داده باشید دلیل نخواهد بود که بلافاصله آن را پاک کنید. این افراد و آدرس مورد نظرشان احتمال دارد در آینده به کار شما آید. البته این هم دلیل نخواهد بود شما هر فردی را در لیست خود نگه دارید. اما نسبت به ثبت افراد لازم در کسب وکار و حتی در روابط عادی خود حساس باشید.

7. هر مطلبی را سریعا پاسخگو باشید
این نکته باز هم بیشتر برای کسانی که کسب وکارشان به ایمیل وابسته است صدق می کند. جواب هر ایمیلی در صورتی که در زمان خود و به سرعت داده نشود مطمئنا جوابی بی اعتبار خواهد بود. در نظر داشته باشید در این سرعت پاسخگویی دقت در درستی نوشتار و صحت مطالب را فراموش نکنید.

8. فراموش کردن یک سری اصول نامه نگاری
بیشتر افر اد در نوشتن ایمیل عجله به خرج می دهند و سعی می کنند از کلمات اختصار در آن استفاده کنند. با سلام نامه را شروع کرده و با تشکر به پایان می برند در حالی که ممکن است در این میان نام شخص را از یاد برده اند . سعی کنید آداب نامه نگاری را در ایمیل فدای اختصار در آن نکنید.

9. ارسال نامه زمانی که عصبانی هستید
مسلما نوشتن هر نامه ای در شرایط روحی نامناسب نتیجه مطلوبی ندارد از این کار خودداری کنید.

10. استفاده و یا اشتباه املایی در عنوان نامه
معمولا زمانی که به نامه ای پاسخ می دهید ، سیستم به صورت اتوماتیک " در جواب عنوان قبلی" را برای شما در نظر می گیرد. درصورتی که عنوان مطلب شما تغییر کرده است به آن توجه کنید و سعی کنید در نوشتن آن دقت کنید.

و بسیاری موارد دیگر. در مجموع می بایست خاطر نشان کرد که سرعت در ارسال نامه های این چنینی نباید باعث شود که دقت و توجه به درستی آنان تحت شعاع واقع شود.

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۰۶:۳۷ بعد از ظهر
تماشای «مختارنامه» حرام اعلام شد! (http://www.snator.ir/post/2133)


علیرغم ارادت علمای اهل سنت به اهل بیت(ع)، تعدادی ازمولوی‌های برخی فرقه های اهل تسنن با ادعای اینکه محتوای فیلم‌نامه سریالمختارنامه علیه مذهب تسنن است، تماشای این سریال را برای پیروان خود حراماعلام کردند.

به گزارش مشرق، به دنبال پخش سریال مختارنامه ازشبکه اول سیما، تعدادی از مولوی‌های تندرو برخی فرقه های اهل سنت در کشوربا ادعای اینکه محتوای فیلم‌نامه این مجموعه تلویزیونی علیه مذهب تسنناست، ضمن ابراز نارضایتی از پخش آن، تماشای این سریال را برای پیروان خودحرام دانسته و از آنان خواسته‌اند از تماشای این سریال خودداری کنند.

این در حالی است که بزرگان و علمای اهل سنت بارها ارادت خود را به ائمه اطهار(ع) اظهار داشته و اثبات کرده اند.

قبلانیز برخی مولوی‌ها و مفتی های متعصب از تهیه و پخش سریال‌های تاریخی ازقبیل امام علی(ع) و یوسف پیامبر(ع) اظهار نارضایتی و موضع گیری کرده و پخشچنین آثاری را موجب اختلاف میان پیروان اهل سنت و شیعه در کشور عنوانکرده‌اند.

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۰۶:۴۰ بعد از ظهر
فردوسی پور متهم به توهین به نظام و دولت و مجلس شد (http://www.snator.ir/post/2134)

عقب افتادگی اجتماعی وسیاسی و ورزشی یعنی این!
فردوسی پور متهم به توهین به نظام و دولت و مجلس شد


http://p30forlife.persiangig.com/image/Adel-Ferdosipor-1.jpg


دربرنامه 90 چند هفته گذشته، عادل فردوسی پور انتقال قریب الوقوع تیم لیگ برترین فت تهران به اراک را، که به دلایلی کاملاً غیر فوتبالی و سیاسی مطرح است،به نقد کشید. در قسمتی از این برنامه درگیری لفظی بین فردوسی پور بانماینده مجلس که خود را حامی دولت و رهبر نشان میداد و فردوسی پور را به توهین به نمایندگان مجلس متهم کرد، به وجود آمد


نماینده مجلس: شما به مجلس و دولت که مورد تایید رهبری هستن توهین کردید و شما به علی اقتدا نکردی. /عادل: دین و اعتقادات هرکسی به خودش مربوطه و ما به موضوع ورزشی نگاه میکنیم./نماینده مجلس: تیم رو ندادیم به اراک! تیم رودادیم به استان امام که توی قلب مردمه./عادل: به موضوع ورزشی نگاه کنیم...این بخشی از دیالوگهای عادل و نماینده مجلس بود

*f*
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۰۷:۵۳ بعد از ظهر
دختر 23ساله با چشمان جادویی و فوق العاده اش!!



در این مطلب با دختری آشنا می شوید که توانایی عجیب چشمانش، باعث حیرت پزشکان شده است. ناتاشا دختری اهل کشور روسیه است که 23سال سن دارد.
چشمان ناتاشا مانند اشعه ایکس عمل میکند در واقع او می‌تواند بدن افراد را تماشا کند!!


http://www.seemorgh.com/images/iContent/1389-13/000ha007.jpg

مادر ناتاشا می‌گوید دخترش زمانی که 6ماهه بود می توانست صحبت کند! و در سه سالگی الفبا را یاد گرفته بود.
مادرش ادامه می دهد زمانی که ناتاشا 10ساله شد، یک روز به او می‌گوید که در شکم مادرش چیزی شبیه شلنگ و دو لوبیای بزرگ میبیند! درحقیقت ناتاشا می توانست روده و کلیه های مادرش را ببیند!



http://www.seemorgh.com/images/iContent/1389-13/ima4ad8ddges.jpg



seemorgh.com

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۰۳, ۰۹:۰۸ بعد از ظهر
یارو زبونش می گرفته، می ره داروخونه می گه: آقا دیب داری؟
کارمند داروخونه می گه: دیب دیگه چیه؟
یارو جواب می ده: دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره.
کارمنده می گه: والا ما تا حالا دیب نشنیدیم. چی هست این دیب؟
یارو می گه: بابا دیب، دیب!

طرف می‌بینه نمی فهمه، می ره به رئیس داروخونه می گه.
اون میآد ‌می پرسه: چی می‌خوای عزیزم؟
یارو می گه: دیب!
رئیس می پرسه: دیب دیگه چیه؟
یارو می گه: بابا دیب دیگه. این ورش دیب داره، اون ‌ورش دیب داره.
رئیس داروخونه می گه: تو مطمئنی که اسمش دیبه؟
یارو می گه: آره بابا. خودم دائم مصرف دارم. شما نمی‌دونید دیب چیه؟
رئیس هم هر کاری می‌کنه، نمی تونه سر در بیاره و کلافه می شه...

یکی از کارمندای داروخونه میآد جلو و می گه: یکی از بچه‌های داروخونه مثل همین آقا زبونش می‌گیره. فکر کنم بفهمه این چی می‌خواد. اما الان شیفتش نیست.
رئیس داروخونه که خیلی مشتاق شده بود بفهمه دیب چیه، گفت: اشکال نداره. یکی بره دنبالش، سریع برش داره بیارتش.
می‌رن اون کارمنده رو میارن. وقتی می رسه، از یارو می‌پرسه: چی می خوای؟

یارو می گه: دیب!
کارمنده می گه: دیب؟
یارو: آره.
کارمنه می گه: که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره؟
یارو: آره.
کارمند: داریم! چطور نفهمیدن تو چی می خوای؟!
همه خیلی خوشحال شدن که بالاخره فهمیدن یارو چی می خواد. کارمنده سریع می ره توی انبار و دیب رو میذاره توی یه كيسه نايلون مشکی و میاره می ده به یارو و اونم می ره پی کارش.
همه جمع می شن دور اون کارمند و با کنجکاوی می‌پرسن: چی می‌خواست این؟
کارمنده می گه: دیب!
می‌پرسن: دیب؟ دیب دیگه چیه؟
می گه: بابا همون که این ورش دیب داره، اون ورش دیب داره!
رئیس شاکی می شه و می گه: اینجوری فایده نداره. برو یه دونه دیب ور دار بیار ببینیم دیب چیه؟
کارمنده می گه: تموم شد. آخرین دیب رو دادم به این بابا رفت!!!


دلم خنك شد، آخر نفهمیدید دیب چیه؟ :پوزخند: :پوزخند:

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۶, ۰۷:۴۹ قبل از ظهر
تمام شماره اس ام اس های مهم


گرفتن خلافي ماشين :30005151 ( عدد عمودي كنار كارت رو بفرستيد)


گزارش اطلاع دادن تخلف تاكسي : 30004246( شماره پلاك ماشين متخلف رو بفرستيد)
رهگيري نامه پستي : 2000441 (ابتدا حرف Rرا بنويسيد و بعد شماره روي رسيد پستي رو )
مشكلات شهري (شهرداري) : 3000137
اعلام نتيجه كنكور شب قبل از قرارگرفتن در سايت سنجش : 2000000 (شماره داوطلبي رو بفرستيد)
با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصيلان دانشگاه : 10001336
ديكشنري : 1000384 يا 1000370 (لغت مورد نظر رو بفرستيد) اول بايد در سايت عضو بشيد www.sms2him.com (http://www.sms2him.com/) بعدش لغت مورد نظر رو بنويسيد
لغت نامه آريان پور : 2000444 Word-to-translate
ايجاد پست در پرشين بلاگ : 300072
گرفتن قبض موبايل : 30009 ( با فرمت زير بنويسيد : تاريخ شروع ؛ تاريخ انتها مثلا 860123 ؛ 860101 يعني از اول سال 86 تا 23 فرودين ماه)
خدمات بانك ملت : 200033
خدمات بانك اقتصاد نوين : 200050
خدمات بانك سپه:200020 – 200021-200022
خدمات بانك كشاورزي : 2000911- 200093
خدمات بانك سامان : 20000
خدمات بانك صادرات :200060
خدمات بانك تجارت : 200070
(توجه داشته باشيد براي استفاده از خدمات بانك ها اول بايد در شعب درخواست رو پر كنيد)
اطلاعات پرواز : 2000444 : ( با اين فرمت : پرواز Filight-code)
نرخ ارزهاي رايج : 2000444 با اين فرمت : Currency-name
اطلاعات هوا : 1000305 ( پيش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستيد)
ساعت كشورها : 1000392 (نام كشور رو بفرستيد)
مكان هاي ديدني هر شهر : 1000394
مسافت بين شهر ها : 1000396
آخرين بازي هاي كامپيوتري : 1000400
جديدترين نرم افزار ها : 1000401
اطلاع از اينكه دامين مورد نظر رجستر شده يا خير : 1000355
بورس – نرخ سهام يك شركت : 2000444 ---بنويسيد : Bourse sompany -id
بورس – بيشترين افزايش قيمت : 2000444 ---بنويسيد : Bourse high
بورس- كمترين افزايش قيمت : 2000444 ( بنويسيد : Bourse low)
اوقات شرعي : 2000916

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۶, ۰۷:۵۶ قبل از ظهر
چه قصاب خانه ای است این دنیای بشریت


http://up.warningtm.info/images/271_ahmad_shamlou.jpg


در زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است،

زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است،

زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است،

زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است،

زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،

زمان کره‌اش می‌کشتند که خراب‌کار است ،

امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است و فردا وارونه بر خرش می‌نشانند

و شمع‌ آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است.

اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :

تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،

حالا تو اسرائیل می‌کشند که طرف‌دار فلسطینی‌ها است،

عرب‌ها می‌کشند که جاسوس صهیونیست‌ها است

صهیونیست‌ها می‌کشند که فاشیست است،

فاشیست‌ها می‌کشند که کمونیست است‌،

کمونیست‌ها می‌کشند که آنارشیست است،

روس ها می‌کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند،

چینی‌ها می‌کشند که حرام‌زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند،

و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند...

و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت." -



احمد شاملو

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۶, ۱۲:۴۳ بعد از ظهر
اعتـیـاد بـه میل ***ی

اعتـیـاد بـه میل ***ی به عدم توانایی در كنترل و یا به تعویق انداختن تمایلات و فــعالیتهای ***ی اطلاق می گـردد. هنگامی که اعتقادات دینی و مذهبی در یک فرد کم است یا اصلا وجود ندارد و در خانواده وی مشکلات فراوان تربیتی و اجتماعی وجود دارد فرد خود را به دست شیطان سپرده و دچار بی بند و باری شده برای رهایی از فشارهای روحی و عصبی دست به اعمال بسیار خطرناکی میزند که اعتیاد به *** یکی از آنها است.

http://salijoon.info/mail/891106/v98wlf4zdl2s4yo5v3tp.jpg (http://salijoon.info/)

*** و اندیشدن به آن افكار معتاد را تحت سیـطره خـود قرار میدهـد و نـیـاز بـه انـگیـخـتـگـی جنـسی جـای نـــیاز بـه صمیمت را میــگیرد. استرس یـك عامل برانگیزنده و تشدید كننده این اختلال است. در واقــع فـــرد مـــعتاد از طریق *** آلام عاطفی و عـقـده هـای روانــی خود را تسكین می دهد.

باید توجه داشت كه نباید اعتیاد بــه ســكـس را بـــا شــهــوت ***ی قوی اشتباه گرفت. فرد معـتاد به سـكس ممكن است دارای شـهـوت جـنـسـی اندكی باشد و این اعتیاد در هر دو *** زن و مـــرد مشاهده می گردد.

در واقع با ارضـاء جــنسی به فرد احساس سرخوشی در پی آزادسـازی آدرنـالـیـن و آنـدومـرفیـنـها دست داده و وی را موقتا تسكین میدهد. اما فرد معتاد از رابـطـه جـنـســی خود لذت چندانی نمی برد زیـرا پــس از آن دچــار احساس گناه و شرمساری میگردد. این معضل در جوامع غربی و جوامعی که ارزشهای دینی نادیده گرفته میشود بیشتر است.



علایم اعتیاد به مسایل ***ی:

1- دارا بودن شریك ***ی متعدد بدون تعهد.

2- رابطه ***ی بطور همزمان با چندین نفر و یا تعویض مرتب شریك ***ی.

3- خود ارضایی وسواسی و مفرط.

4- آزار ***ی و تجاوز ***ی دیگران.

5- روسپیگری و یا استفاده از آن.

6- اقدام به برقراری روابط ***ی مخاطره آمیز.

7- استفاده مداوم از تصاویر، مجلات و فیلمهای س ك سی.

8- بی اعتـنـایی و یـا قـربـانـی كـردن فـعــــالیتهای مهم اجتماعی، خانوادگی، شغلی و تفریحی بخاطر فعالیتهای ***ی.

9- تلاش بی وقفه و بی ثمر در محدود كردن افكار محرك ***ی.

10- كاهش معنویت و نقض مداوم سیستم ارزشی فرد.

11- شهوت ***ی مفرط و بیش از اندازه به مسایل ***ی اندیشدن.

12- ارضاء ***ی از طریق مشاهده دیگران، عریان گرایی و ارتـكاب بـه كــــودك آزاری و تجاوز ***ی.

13- تداوم به اعتیاد بدون توجه به عواقب منفی همچون مشكلات مالی، بــخطر افتادن سلامتی و از هم گسستگی روابط فرد.



مراحل اعتیاد به میل ***ی:

1- اشتغال فكری مداوم: تـفـكـرات، تـجـسـمات و خـیـالبــــافی های پیوسته در مورد موقعیتها، منظره ها و فعالیتهای ***ی.

2- ارجحیت بخشیدن: یك فعالیت و یا موقعیت ***ی مرجح مـعـمـولا الـگـو و بـصورت رفتار كلیشه ای در می آید.

3-وسواس: اقدام به فعالیت جنـسی مـرجـح بـدون تـــوجه به عواقب منفی و تمایل به متوقف ساختن آن.

4- احساس ندامت: احساس گناه و شرم بر سر نـاتـوانـی در كنـترل رفتار خود.



درمان اعتیاد ***ی:

1- آموزش نحوه ارضاء تمایلات ***ی بطور سالم و طبیعـی (ازدواج در افراد مجرد).

2- مشاوره فردی.

3- بازسازی روابط از هم گسسته فرد.

4- آمــوزش تكنیكهای غلبه بر استرس.

5- افزایش اعتقادات دینی و مذهبی.

اما گام نخست درمان پذیرش فرد به اعتیاد و تمایل فرد به ترك آن میباشد.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۰۸, ۰۸:۳۸ بعد از ظهر
تاسف






زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت. شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرد....

در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید:چی‌ شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟!

شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت:هیچی‌ فقط اون۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته...؟!

زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت : آره یادمه...

شوهرش ادامه داد : یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!

زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می نشست گفت : آره یادمه، انگار دیروز بود!

مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت: یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری ؟!

زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و...!

مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می شدم

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۹, ۰۹:۳۲ قبل از ظهر
امروز ظهر شیطان را دیدم!



نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

شیطان گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۰۹, ۰۱:۵۶ بعد از ظهر
۱۴ واقعیت شگفت‌انگیز درباره بدن انسان که نمیدانستیم!!
http://salijoon.ws/mail/891109/212.jpg (http://salijoon.info/)


1- سلول مغز یک انسان می‌تواند ۵ برابر اطلاعاتی که ویکی‌پدیا دارد را در خود نگهداری کند.

2- بدن‌تان به اندازه‌ای گرما در عرض ۳۰ دقیقه تولید می‌کند که با آن می‌شود نیم گالون آب را جوشاند.

3- مغز به همان میزان از انرژی که یک چراغ برق ۱۰ وات استفاده می‌کند، بهره می‌جوید.

4- بیشتر نوزادان با چشمانی آبی به دنیا می‌آیند.

5- تکانه‌های عصبی با سرعت ۲۷۴ کیلومتر بر ساعت به مغز وارد و از آن خارج می‌شوند.

6- عطسه‌ها با سرعت ۱۶۱ کیلومتر بر ساعت حرکت می‌کنند.

7- اسید معده به اندازه کافی قوی است تا یک تیغ ریش‌تراشی را حل کند.

8- روده باریک بزرگترین عضو درونی بدن است.

9- راست دست‌ها ۹ سال بیشتر از چپ دست‌ها عمر می‌کنند.

10- ناخن انگشت میانی سریع‌تر از ناخن باقی انگشت‌ها رشد می‌کند.

11- نوزادان با ۳۰۰ استخوان متولد می‌شوند. بزرگسالان ۲۰۶ استخوان دارند.

12- شما برای برداشتن یک قدم از ۲۰۰ ماهیچه یاری می‌جویید.

13- پاها می‌توانند در حدود نیم لیتر در طول روز عرق تولید ‌کنند.
14- پوست‌تان هر ۲۷ روز پوست‌اندازی می‌کند.

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۰۹, ۰۵:۴۱ بعد از ظهر
برترین کشفیات باستانی‌شناسی در سال 2010
رتبه 1: راز کتیبه بحرالمیت
رمزگشایی فنجانی مرموز که در تونل‌های اورشلیم (بیت‌المقدس) از زیر خاک بیرون آمده، ممکن است به حل یکی از بزرگ‌ترین معماهای کتاب مقدس کمک کند. چه کسی طومارهای بحرالمیت را نوشته است؟
سرنخ‌های جدیدی که در جولای / تیر گذشته به دست آمد، این طور نشان می‌دهد که این طومارها که شامل برخی از قدیمی‌ترین متون شناخته‌شده انجیل است، گنجینه‌های متنی چند گروه بوده‌اند که در طی دوران جنگ مخفی شده‌اند. آن‌ها حتی ممکن است گنجینه بزرگ معبد اورشلیم باشند که طبق افسانه‌ها، «صندوق عهد» که یادگار موسی (ع) است، در آن‌جا نگهداری می‌شود.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/10.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 2: کشف احتمالی کشتی نوح پیامبر (ع)
در ماه آوریل / فروردین، گروهی از مسیحیان پروتستان ادعا کرده‌اند که کشتی نوح پیامبر (ع) را زیر برف و بقایای آتشفشانی کوه‌های آرارات ترکیه کشف کردند (http://khabaronline.ir/news-58058.aspx).

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/9.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 3: تصاویری که دنیای گم‌شده آمازون را آشکار ساخت
در ماه ژانویه / دی گذشته، کشف مناطقی به شکل دایره، مربع و دیگر شکل‌های جغرافیایی که روزی درون جنگل‌های آمازون مخفی بود، دانشمندان را متقاعد کرد که روزگاری جامعه‌ای باستانی در این جنگل‌ها زندگی می‌کرد. با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای که از سال 1999 / 1378 به بعد از این جنگل‌ها تهیه شده بود؛ دانشمندان 200 منطقه جغرافیایی را که در آن‌ها عملیات خاکریزی و خاک‌برداری انجام شده بود، کشف کردند. این مناطق در فاصله‌ای نزدیک به 250 کیلومتر از یکدیگر قرار گرفته بودند. محققان معتقدند بیش از 10 برابر ساختارهایی که تاکنون کشف شده و هدف ساخت آن‌ها نیز مشخص نیست، در عمق جنگل‌های آمازون پنهان شده و هنوز شناسایی نشده‌اند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/8.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 4: لیزر شهر مایا را نمایان کرد
باستان‌شناسان با استفاده از هواپیماهای مجهز به نقشه‌برداری لیزری در عمق جنگل‌های بارانی نفوذ کرده و تصاویری جدیدی از شهر باستانی مایا تهیه کردند. در آوریل 2009 / اردیبهشت 1388، هواپیماهای مجهز به لیدار (راداری که با لیزر کار می‌کند) روی شهر مایا به پرواز درآمدند. با استفاده از پرتوهای لیزری دانشمندان توانستند نقشه‌ای سه بعدی از این شهر را که در غرب بلیز واقع شده، تهیه کنند و به این ترتیب متوجه شوندد مایا بسیار بزرگ‌تر از آن چیزی است که قبلا تصور می‌شد. این تحقیقات ساختمان‌ها، جاده‌ها و دیگر خصوصیات پنهان این شهر را ظرف مدت 4 روز آشکار ساخت. دانشمندان یافته‌های خود را در ماه می / اردیبهشت امسال و در طی سمپوزسیوم بین‌المللی باستانشناسی در تامپا ارائه دادند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/7.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 5: کشف معبد پر رمز و راز در پرو
باستان‌شناسان در ژانویه / دی گذشته از کشف معبدی پیچیده به قدمت هزار سال در شمال‌شرقی پرو خبر دادند. در این تصویر دیجیتالی، قبری را همراه با قربانیانی می‌بینید که به خدایان تقدیم شده‌اند. این مجموعه پیچیده نزدیک شهر چیکلایو که بین سال‌های 2006 تا 2009 از زیر خاک بیرون کشیده شد، واقعیت‌های بیشتری را در مورد افسانه Naylamp فاش می‌کند. Naylamp خدای تمدن Lambayeque است که قبل از اینکاها در قرن هشتم و بعد از فروپاشی تمدن Moche بنیان نهاده شد.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/6.jpg (http://salijoon.info/)


رتبه 6: نتایج دی.‌ان‌.ای توت‌آنخ‌آمون
توت‌آنخ‌آمون، مشهورترین فرعون مصر باستان، امروز پسر طلایی دوران مصر باستان نامیده می‌شود. البته او در دوران سلطنتش، وضعیت جسمی مساعدی نداشت که بتوان لقب یک پادشاه را بر او نهاد. در ماه فوریه / بهمن 1388، آزمایش‌های دی‌ان‌ای نشان داد پادشاه توت یکی از فراعنه ضعیف و رنجور بود و از مالاریا و ناهنجاری‌های استخوانی رنج می‌برد. به احتمال زیاد سلامت او قربانی رسم ازدواج خانوادگی شده که در آن زمان معمول بوده است.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/5.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 7: نابودی آثار باستانی برجسته جهان
نقاشی‌های دیواری آسیب دیده در کلیسای سنت‌گریگوری باز هم داستان بی‌توجهی به آثار باستانی را در شهر قرون وستایی آنی در کشور ترکیه یادآوری می‌کند. این کلیسا در منطقه‌ای نظامی در نزدیکی مرز فعلی ترکیه و ارمنستان واقع شده است. در گزارش اکتبر / مهر صندوق میراث جهانی اعلام شد که این شهر یکی از 12 منطقه فرهنگی است که در مرز نابودی و فروپاشی به سر می‌برند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/4.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 8: تایتانیک رو به نابودی است
در تصویری که در تاریخ 1 سپتامبر مصادف با بیست‌وپنجمین سالگرد کشف مجدد کشتی تایتانیک منتشر شدریال دانشمندان متوجه شدند زنگ‌آهن‌های قندیلی سراسر این کشتی را که در عمق 3800 متری اقیانوس آرام گرفته، پوشانده است. این بدان معنی است که تایتانیک به آرامی در حال از بین رفتن است و به همین دلیل، دانشمندان سعی می‌کنند با تصویربرداری صوتی، ردیاب‌های صوتی و ویدیوهای سه‌بعدی حداقل به صورت مجازی تایتانیک را در شکل فعلی خود حفظ کنند. البته با کمک این فناوری‌ها دانشمندان تلاش می‌کنند عمر باقی‌مانده این کشتی را نیز تخمین بزنند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/3.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 9: آلونک ملقب به کپسول زمان
یک قرن بعد از آن‌که کاپیتان روبرت فالکون اسکات به قاره قطب جنوب گام گذاشت، کارشناسان به سختی تلاش می‌کنند تا کلبه چوبی این کاوشگر بریتانیایی را حفظ کنند (این تصویر در آگوست 2006 / مرداد 1385 در راس‌آیلند قطب جنوب گرفته شد). البته سه کلبه دیگر هم در این منطقه وجود دارند که تا ابد در زیر برف مدفون خواهند ماند.
نزدیک به یک قرن پیش، 33 مرد که قصد عزیمت به قطب جنوب را داشتند در این کلبه که 15 متر طول و 7.6 متر عرض داشت پناه گرفته بودند. این افراد در حقیقت اسکات و گروهش بودند که قبل از سفر بد یمن خود به قطب جنوب در سال 1912 این کلبه را برای اسکان موقت خود انتخاب کردند. اسکات و چهار نفر دیگر از اعضای گروهش بعد آن‌که در اکتشاف قطب جنوب از روئال آمادسن نروژی شکست خوردند، جان خود را از دست دادند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/2.jpg (http://salijoon.info/)
رتبه 10: کشف تونل مخفی فرعون
زاهی حواس، باستان‌شناس ارشد مصری روی پله‌های سنگی به قدمت 3300 سال ایستاده است. اینجا تونل پر رمز و رازی است که از قبر فرعون ستی شروع می‌شود و به هیچ جای خاصی هم متصل نمی‌شود. بعد از 3 سال حفاری و خارج کردن آثار باستانی از طریق سیستم ریلی، گروه کاوش به دیوار رسیدند! احتمالا کارگرانی که این تونل شیب‌دار را در دره پادشاهان می‌ساختند، پس از از 174 متر پیشروی در دل سنگ ناگهان دست از کار کشیدند.

http://salijoon.ws/mail/891015/kashf/1.jpg (http://salijoon.info/)
نشریه نشنال‌جئوگرافی با انتخاب 10 کشف برتر باستان‌شناسی سال 2010 و رتبه‌بندی آن‌ها، رمزگشایی از طومار بحرالمیت را که به‌نظر می‌رسد قدیمی‌ترین نسخه انجیل است، برترین کشف سال اعلام کرد.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۰۹, ۱۰:۰۸ بعد از ظهر
لذت زندگی


ادیسون در سنین پیری پس از كشف لامپ،
یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد...
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.

در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید
و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...

پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید كه پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت:
پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!!
حیرت آور است!!!

من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟!!!!!!
چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!

پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید. مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند. در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد...!
در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكر می كنیم! الآن موقع این كار نیست! به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۰, ۱۲:۲۸ بعد از ظهر
آیا نابودی جهان در 2012 به‌دست خود انسان‌ها اتفاق می‌افتد؟

کمتر از دو سال به موعد پیشگویی باستانی مایاها باقی مانده و تب رویدادهای دسامبر 2012 / آذر 1391 روز‌به‌روز داغ‌تر می‌شود. اما عواملی که قرار است دنیا را به پایان برساند تا چه‌اندازه محتملند؟

در مورد نظریه‌های پایان دنیا و فرا رسیدن رستاخیر در سال 2012 حقایق و فرضیاتی وجود دارد. در این نوشته که ترجمه مقاله ای در سایت تلگراف (http://www.telegraph.co.uk/science/6132571/2012-Will-it-be-the-end-of-the-world-as-we-know-it.html) است، سعی می‌کنیم بعضی از آن‌ها را توضیح دهیم.



حمله موجودات بیگانه
http://salijoon.info/mail/891110/2012/alien.jpg (http://salijoon.info/)

از زمانی که هربرت جرج ولز کتاب جنگ دنیاها را در سال 1898 / 1277 منتشر کرد، حمله موجودات فضایی سوژه بسیاری از آثار تخیلی در سراسر جهان شد. ترس از چنین حملاتی از جاهایی مانند مریخ یا توسط موجوداتی خارج از کهکشان ما و حتی از ابعاد دیگر هر از چندگاهی مانند جزر و مد دنیای ناامید کره زمین را درمی‌نوردد.
محققان متوجه شدند ترس از حمله موجودات فرازمینی در حال افزایش است. بسیاری معتقدند حادثه روزول در سال 1947 در اثر برخورد یک بشقاب پرنده با زمین رخ داده است. علاوه بر آن تصاویر و ویدیوهای معتبری که تاکنون از اشیای پرنده موجود در آسمان تهیه شده نیز رو به افزایش است و می‌‌تواند به گونه‌ای تاییدکننده این واقعیت باشد که احتمال حمله از جانب موجودات فضایی رو به افزایش است.
شواهد: انتشار تصاویر، ویدیوها و اسناد رسمی که ادعا می‌کند کشورهایی در جهان در طول 50 سال گذشته فعالیت اشیای پرنده ناشناس را مشاهده کرده‌اند، داستان‌هایی که افراد گروگان گرفته شده و برخی دیگر مطرح کرده‌اند.
احتمال: 1 درصد


برخورد سیاره ناشناخته نیبیرو به زمین
http://salijoon.info/mail/891110/2012/nibiru_1474510a.jpg (http://salijoon.info/)

در هزاران سایت و بلاگ اینترنتی ادعا شده که در سال‌های اولیه قرن 21 ، سیاره‌ای کشف نشده با زمین برخورد کرده یا از فاصله بسیار نزدیک آن عبور می‌کند و این اتفاق یا منجر به نابودی تمامی تمدن‌های روی زمین می‌شود یا دگرگونی‌های بسیار بزرگی در سراسر این سیاره به وجود می‌آورد.
نام نیبیرو در اواخر دهه 1960 / 1340 توسط زکریا سیچین در کتابش مطرح شد. به اعتقاد سیچین، نیبیرو سیاره‌ای در منظومه شمسی ماست که در مداری نامنظم می‌چرخد و هر 3700 سال به محدوده داخلی وارد می‌شود. اما سیچین هیچ‌گاه نگفت که این سیاره زمین را تهدید خواهد کرد. برخی دیگر هم معتقدند نیبیرو خواهر کوتوله قهوه‌ای رنگ خورشید ماست و برای اولین بار در انتهای سال جاری دیده خواهد شد.
شواهد: شواهد بسیار کمی در این مورد موجود است. در این بین برخی به کشف سال 2005 / 1384 ناسا استناد می‌کنند که دهمین سیاره در حاشیه خارجی منظومه شمسی را به ما معرفی کرد. بسیاری معتقدند این سیاره در سال 2012 از فاصله نزدیک به زمین عبور خواهد کرد، اما حقیقت این است که حرکت این سیاره به احتمال زیاد به سمت داخل منظومه شمسی نخواهد بود.
احتمال: 2 درصد



فاجعه خورشیدی
http://salijoon.info/mail/891110/2012/solarflare_1474511a.jpg (http://salijoon.info/)

این هم یکی از نظریه‌های فرا رسیدن آخرالزمان مطابق با تقویم مایا است که البته شاید بر اساس شواهد علمی درست هم باشد. در این نظریه در دسامبر 2012 / آذر 1391 فوران‌های عظیم و گازهای دفع شده از خورشید، زمین را احاطه کرده و بشریت و تمام اکوسیستم‌ها را نابود خواهند کرد. البته هیچ شواهدی وجود ندارد که بتوان با کمک آن‌ها رویدادهای مشابه با این را در گذشته اثبات کرد.
شواهد: ممکن است ارتباطاتی بین چرخه‌های 11 ساله خورشیدی و چرخه‌های زمانی دیده شده در تقویم مایا وجود داشته باشد، اگرچه این شواهد بسیار ضعیف هستند. اما به هر حال فوران‌های خورشیدی می‌توانند مشکلاتی مانند آسیب‌دیدگی ماهواره‌ها یا آسیب رسیدن به فضانوردان و حتی قطع برق در سطح گسترده را باعث شوند. اما قطعا این فوران‌ها آن‌قدر قدرتمند نخواهند بود که بتوانند زمین را در سال 2012 نابود کنند.
به اعتقاد دانشمندان در آینده بسیار دور و زمانی که سوخت خورشید به پایان می‌رسد، این ستاره به یک غول سرخ تبدیل شده و زمین را در برخواهد گرفت، اما این اتفاق نه در سال 2012 بلکه حداقل تا 5 میلیارد سال دیگر رخ نخواهد داد. سال گذشته آپولینایو شیلی پیسکتان از ریش‌سفیدان مایایی این ادعا را رد کرد و گفت: «جهان در سال 2012 به پایان نخواهد رسید. من سال گذشته از انگلستان بازگشتم و شنیدن مداوم این حرف‌ها و سوالات در مورد آخرالزمان مرا دیوانه کرد». ناسا هم اعلام کرده که جهان در 21 دسامبر 2012 به پایان نخواهد رسید.
احتمال: 3 درصد



تغییر قطب‌های مغناطیسی زمین
http://salijoon.info/mail/891110/2012/magneticpole_1474513a.jpg (http://salijoon.info/)
تعداد زیادی از معتقدان به آخرالزمان باور دارند که در آینده، قطب‌های مغناطیسی زمین معکوس شده و به این ترتیب جهت چرخش زمین برعکس می‌شود که این موضوع می‌تواند باعث بروز وقایع فاجعه‌باری شود. در این بین آن‌ها به شواهدی در مورد تغییر قطب‌های زمین در گذشته اشاره کرده و ادعا می‌کنند می‌توان این ادعا را با مطالعه لکه‌های خورشیدی و نظریه میدان مغناطیسی اثبات کرد. بسیاری معتقدند مایاها و مصریان باستان شواهدی در مورد تغییر قطب‌های زمین در آینده پیدا کرده‌اند و امروزه اسرار مربوط به آن یافته‌ها توسط دولت‌های جهان مخفی نگه داشته می‌شود.
شواهد: مطالعات انجام شده توسط دانشمندان دانشگاه پرینستون و پاول ساباتی در تولوس فرانسه نشان می‌دهد که زمین در 800 میلیون سال پیش تعادل خود را بازیابی کرده است. آن‌ها مواد معدنی مغناطیسی را در سنگ‌های رسوبی نروژ مطالعه کرده و متوجه شدند قطب شمال در طول 20 میلیون سال گذشته نزدیک به 50 درجه جابجا شده که تقریبا معادل یک‌چهارم فاصله بین دو قطب زمین است. دانشمندان دیگر هم متوجه شدند جابجایی‌های فصلی در مناطق هر دو قطب می‌تواند در موقعیت آن‌ها تاثیرگذار باشد. اما چیزی که دانشمندان و معتقدان به آخرالزمان در 2012 در آن توافق ندارند، زمان وقوع این تغییرات است. در حالی که بسیاری از این افراد معتقدند این جابجایی قطب می‌تواند در دوره زمانی بسیار کوتاهی رخ دهد، دانشمندان معتقدند این اتفاق حداقل به یک میلیون سال زمان نیاز دارد.
احتمال: 10 درصد



ابرآتشفشان‌ها
http://salijoon.info/mail/891110/2012/11-1-26-10120supervolcano_1.jpg (http://salijoon.info/)

یک ابرآتشفشان می‌تواند از فوران هر آتشفشان دیگری در تاریخ مدرن بزرگ‌تر باشد. محققان معتقدند این واقعه زمانی اتقاق می‌افتد که مواد مذاب به پوسته زمین برسند اما نتوانند از آن عبور کنند. در ابتدا بخش زیادی از زمین در اثر فشار فوق‌العاده‌ای که بر اثر این رویداد به وجود می‌آید، نابود می‌شود و پس از آن، مواد آتشفشانی در مقیاسی عظیم به آسمان فوران خواهند کرد و میلیون‌ها تن مواد مذاب و گازهای سمی در جو زمین منتشر می‌شود. این رویداد می‌تواند جهان را در یک زمستان اتمی یا عصر یخبندان فرو ببرد که در بدترین وضعیت می‌تواند به پایان حیات در بخشی از زمین یا تمام آن منجر شود.
شواهد: اکثر نگرانی‌ها از وقع ابرآتشفشان‌ها به پارک یلواستون در آمریکا محدود می‌شود. تصاویر ماهواره‌ای در طول چند سال گذشته نشان از تغییراتی در حرکت سنگ‌های گداخته در فاصله 16 کیلومتری زیر زمین دارد. وین تاچر از تحقیقات زمین شناسی آمریکا اخیرا در نشریه نیچر نوشت:«ما می‌دانیم که ابرآتشفشان یلو استون تا چه میزان ناآرام است. هیچ کس نمی‌داند که آیا این آتشفشان فوران خواهد کرد و در صورت وقوع این اتفاق زمان دقیقش کی خواهد بود».
احتمال: 10 درصد



جنگ جهانی سوم
http://salijoon.info/mail/891110/2012/wwiii_1474517a.jpg (http://salijoon.info/)

تقریبا درست در زمانی که جنگ جهانی دوم در سال 1945 / 1324 به پایان رسید، نگرانی‌ها در مورد شروع جنگی دیگر آغاز شد. زمانی که روسیه اولین بمب اتمی خود را دو سال بعد آزمایش کرد، رقابت سلاح‌های اتمی بین شرق و غرب آغاز شد. اختراع تسلیحات هیدروژنی باعث شتاب گرفتن این رقابت‌ها شد که در بحران تسلیحاتی کوبا در سال 1962 / 1341 به اوج خود رسید. ساخت این سلاح‌ها در بین دهه‌های 1970 / 1350 و 1980 / 1360 ادامه پیدا کرد، اما گفتگوهای خصوصی بین کرملین و کاخ سفید و دیگر کشورها، تهدید یک جنگ اتمی تصادفی را کاهش داد. این تهدیدها در نهایت در دهه 1990 / 1370 و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کم‌ترین حد خود رسید. اما برخی نگران جنگ بین دو کشور کره شمالی و کره جنوبی هستند.
شواهد: امروزه ترس‌ها از یک مرکز تبادلات اتمی همراه با افزایش قدرت چین و پاسخ آمریکا و هم‌چنین احتمال جنگ بین هند و پاکستان و کره شمالی و جنوبی می‌تواند باعث بروز درگیری‌هایی در سطح جهان شود.
احتمال: 15 درصد



ترورهای گسترده

http://salijoon.info/mail/891110/2012/terrorism.jpg (http://salijoon.info/)

از واقعه 11 سپتامبر 2001 که به کشته شدن 3هزار نفر در نیویورک انجامید، ترس از القاعده و دیگر شبکه‌های تروریستی افزایش یافته است. بسیاری معتقدند این گروه‌ها به دنبال تسلیحاتی برای نابودی و تخریب گسترده در شهرهای بزرگ غربی هستند و حتی ممکن است دست به حمله شیمیایی یا بیولوژیکی بزنند.
اظهارات دولت‌ها در مورد چنین خطراتی فقط به میزان کمی توانسته است ناامیدی را در کشورهای آمریکا و انگلستان کاهش دهد. گفته می‌شود دیک‌ چنی معاون رییس‌جمهور سابق ایالات متحده بارها از یک حمله اتمی به این کشور اظهار نگرانی کرده است.
در بسیاری از نظریات، خصوصا آن‌هایی که معتقدند حملات 11 سپتامبر در اصل توسط عناصر داخلی در دولت آمریکا طراحی و پیاده‌سازی شده، این اعتقاد وجود دارد که یک حمله گمراه کننده اتمی دیگر نیز اتفاق خواهد افتاد تا توجهات را از بحران‌های غرب منحرف کرده و زمینه را برای ایجاد دولتی یکه تاز در جهان فراهم کند.
شواهد: اسامه بن لادن چند سال پیش ادعا کرد سازمان‌هایش به تاسیسات و تجهیزات اتمی دسترسی دارند، اگرچه این ادعاها فقط برای ترساندن مردم بود؛ اما در این بین نگرانی‌هایی در مورد تسلیحات اتمی متعلق به اتحادیه جماهیر شوروی وجود دارد که به خوبی نیز محافظت نمی‌شوند. به هر حال هیچ شواهدی که نشان دهد القاعده یا هر کس دیگری به سلاح‌های اتمی دسترسی دارند به دست نیامده است. البته در این بین نگرانی‌های زیادی در مورد عدم ثبات رژیم پاکستان وجود دارد که کشوری مجهز به تسلیحات اتمی است. شاید القاعده بتواند از این موقعیت استفاده کرده و به سلاح‌های اتمی دست بیابد.
احتمال: 20 درصد



نظریه Peak oil
http://salijoon.info/mail/891110/2012/peakoil_1474524a.jpg (http://salijoon.info/)

کاهش ارزش سهام‌های جهانی نفت واقعا نشان دهنده فروپاشی اقتصادی جهان است حتی با وجودی که میزان طلای سیاه جهان نسبت به گذشته افزایش داشته است. اما بر طبق نظریه پیک اویل (peak oil) که در مورد منابع، تقاضا و قیاس منطقی آنهاست، در مقطعی زمانی تقاضای مصرف نفت بیش‌تر از ظرفیت منابع نفتی خواهد شد. اما این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟ عده‌ای معتقدند از چندی قبل این اتفاق آغاز شده و عده‌ای دیگر نیز فاصله بین زمان حال تا سال 2020 را برای وقوع آن محتمل می‌شمارند.
در این بین برخی از سایت‌های آخرالزمان این نظریه را مرتبط با رویداد مههم تقویم مایا در سال 2012 می‌دانند. افزایش تقاضا نسبت به منابع موجود نفت می‌تواند عواقب بسیار بدی در جهان داشته باشد؛ چرا که اقتصاد اکثر کشورهای دنیا به این ماده وابسته است. کشاورزی نیز به طور کامل به کودهای شیمیایی بستگی دارد و صنعت پلاستیک نیز یکی از وابستگان اصلی به نفت است. به این ترتیب می‌توان منتظر فروپاشی نظم اجتماعی جهان در آینده نزدیک باشیم.
شواهد: مطمئنا زمان فرا رسیدن نظریه Peak oil نزدیک است، اما دو سوال مهم در این بین باقی می‌ماند: این اتفاق چه وقت رخ خواهد داد و در آن زمان چه جایگزین‌هایی برای نفت وجود خواهد داشت؟
کینگ هابرت با استفاده از نظریه Peak oil نظریه دیگری را در سال 1956 / 1335 مطرح کرد که بر اساس آن توانست به درستی زمان اوج تولید نفت آمریکا را در بین سال‌های 1956 تا 1970 پیش‌بینی کند. هم‌چنین این نظریه توانست کاهش منابع و مناطق نفتی را نیز به درستی پیش‌بینی کند.
هرچند برخی افراد خوش‌بین‌تر معتقدند این اتفاق تا قبل از سال 2020 رخ نخواهد داد، اما برخی دیگر معتقدند کارخانه‌های نفتی در مورد منابع موجود در زیر زمین اغراق کرده‌اند و Oil peak چندی پیش رخ داده یا زمان رسیدن به آن نزدیک است. کاهش سرمایه‌گذاری در میدان‌های جدید نفتی در حین بحران جهانی نیز نشان می‌دهد ما به طور کامل به منابع محدود خود وابسته هستیم.
احتمال: 40 درصد



نابودی کلونی زنبورها
http://salijoon.info/mail/891110/2012/bees_1474537a.jpg (http://salijoon.info/)
نزدیک به یک سوم کندوهای تجاری زنبور عسل در کشور آمریکا بر اثر سندروم نابودی کلونی زنبورهای عسل (CCD) در زمستان سال 2008 / 1386 از بین رفتند. در این سندروم تمام زنبورهای کارگر یک کلونی به طور ناگهانی می‌میرند و به این ترتیب ملکه تنها در کندوی عسل رها می‌شود. این سندروم تاکنون در اروپا و در کشورهای فرانسه، بلژیک، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا دیده شده است.
دانشمندان معتقدند عواملی مانند انگل واروآ مایت، برخی حشره‌کش‌ها، ویروس فلج حاد اسرائیلی، تغییرات آب‌وهوایی و امواج تلفن‌های همراه می‌تواند در این بین موثر باشند، اگرچه که هنوز هیچ کدام به عنوان مقصر اصلی اثبات نشده‌اند.
هنوز هیچ درمانی برای این بیماری یافت نشده و در عین حال موارد جدیدی نیز در کشورهای دیگر جهان گزارش شده است. همه این‌ها نشان می‌دهد این سندروم در حال تبدیل شدن به یک بیماری فراگیر جهانی است و می‌تواند باعث نابودی زنبورها در آینده شود.
شواهد: به غیر از نابودی زنبورها، برخی محصولات کلیدی برای بشر مانند پنبه، لوبیای سویا و چند نوع دانه شامل گردوی برزیلی و بادام، انگورها، سیب‌ها و گل‌های آفتاب گردان که منبع بخش عظیمی از روغن‌های گیاهی است نابود خواهند شد. تقریبا یک سوم غذای جهان وابسته به فعالیت زنبورهای عسل است. اگر این حشره منقرض شود، قحطی، خشونت و شورش جهان را در بر خواهد گرفت.
احتمال: 70 درصد



فروپاشی زیست‌محیطی
http://salijoon.info/mail/891110/2012/environmentalcolla_1474544a.jpg (http://salijoon.info/)

تاثیر مخرب انسان روی محیط زیست قابل انکار نیست و تغییرات آب‌وهوایی از مهم‌ترین عوارض حیات بشر روی کره زمین به شمار می‌آید. اما در این بین برخی معتقدند گرم شدن زمین یک دسیسه روشنفکرانه است و در اصل، زمین در طول یک دهه گذشته سردتر شده است.
فروپاشی زیست محیطی در اثر عواملی مانند گرم شدن کره زمین، سمی و آلوده شده دریاها و نابودی برخی از گونه‌های بسیار مهم مانند زنبورهای عسل اتفاق می افتد و می‌تواند تاثیر بسیار زیادی روی تمدن بشری داشته باشد و حتی قسمت‌هایی از جهان را غیر قابل سکونت کند.
البته دنیا در تلاش است که با این عوامل مبارزه کند و نتایج اجلاس کپنهاگ در دانمارک و کانکون در مکزیک، بشر را به کاهش میزان تولید گازهای گل‌خانه‌ای امیدوار کرده است.
شواهد: عده‌ای از دانشمندان بالا رفتن دمای کره زمین را حداقل برای یک قرن باور ندارند. البته این برخلاف گزارش هیئت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) در مورد افزایش دمای کره زمین و هم‌چنین بسیاری از مجادلاتی علمی است که به تغییرات آب و هوایی باور دارند.
البته تعدادی از ای‌میل‌هایی که در این بین به بیرون درز کرد، این شک را به وجود آورد که دانشمندان دانشگاه ایست آنجلیا اطلاعات آب و هوایی را تغییر داده‌اند و از آن زمان بحث‌ها در مورد تغییرات آب و هوایی بالا گرفته است. اما پروفسور جان بدینگتون مشاور ارشد دولتی در این بین پافشاری می‌کند که تردیدها در مورد تغییرات آب و هوایی نباید بهانه‌ای برای کم‌کاری‌ها در این زمینه باشد. دانشمندان ناسا گزارش داده‌اند که دهه گذشته گرم‌ترین دهه کره زمین بوده و اثبات می‌کند که دمای کره زمین در حال افزایش است. موسسه تحقیقات فضایی گدارد ناسا نیز اعلام کرده که دمای زمین از سال 1880 تاکنون نزدیک به 0.8 درجه افزایش یافته است.
احتمال: 70 درصد

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۰, ۱۲:۵۱ بعد از ظهر
گزارشی از تاكسي‌هاي آينده

امروزه حمل و نقل به يكي از دغدغه‌هاي اصلي همه شهرها و كشورهاي جهان تبديل شده است. به شايد همين دليل است كه طراحان خوش ذوق دست به طراحي و ساخت خودروهايي زده‌اند كه مي‌توان آنها را بخشي از آينده سيستم حمل‌ونقل دنيا توصيف كرد.

همزمان با افزايش جمعيت و پر تردد شدن خيابان‌ها در جوامع امروزي نياز به حمل و نقل عمومي سريع، ايمن و مطمئن بيش از گذشته احساس مي‌شود.

در اين شرايط همواره بهتر است كه به جاي استفاده از خودرو شخصي و رانندگي در ترافيك سنگين يك تاكسي بگيريد.

در همين حال شركت‌هاي بزرگ خودروسازي و حمل و نقل جهان به دنبال عملي كردن ايده حمل و نقل عمومي سريع و مطمئن با تاكسي‌هاي نسل آينده هستند. تاكسي‌هايي كه منابع سوخت آن‌ها پاك است و هيچ آلايندگي توليد نمي‌كنند.

علاوه بر شركت‌هاي بزرگ خودروسازي جهان شركت‌هاي كوچك و حتي بعضا طراحان خوش ذوق به صورت انفرادي دست به طراحي و ساخت تاكسي‌هايي زده‌اند كه ويژگي‌هاي منحصر به فردي دارند.

در زير نام 10 تاكسي مفهومي با آلايندگي صفر كه ممكن است در آينده نزديك شاهد تردد آنها در خيابان‌هايمان باشيم، آمده است:


1- MX-LIBRIS

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82301_510.jpg (http://salijoon.info/)


اين تاكسي مفهومي منحصر به فرد قرار است مردم شهرهاي آمريكاي لاتين را جابه‌جا كند. اين خودرو توسط آلبرتو ويارئال طراحي شده است.

روي سقف اين خودرو پنل‌هاي خورشيدي تعبيه شده كه انرژي موردنياز براي باتري‌هاي آن را تامين مي‌كند.

اين خودرو كه داراي يك پلت‌فرم سلول سوختي است، در واقع هيچ‌گونه آلايندگي توليد نمي‌كند.

همچنين سقف اين خودرو به گونه‌اي طراحي شده كه در هنگام بارش باران، آب باران را جمع‌آوري مي‌كند تا در سيستم خنك‌كننده خودرو از آن استفاده كند.



2- اكو تاكسي
http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82295_350.jpg (http://salijoon.info/)

اكوتاكسي توسط استوديوي اسلاوا ساكيان طراحي شده و قرار است نوع تمام برقي آن در كاهش قابل ملاحظه آلايندگي هوا نقش زيادي داشته داشته و زندگي در شهرها را خوشايند كند.

از اكوتاكسي همچنين مي‌توان به عنوان يك شاتل اتوبوس و يا ون مدرسه هم استفاده كرد.



3- يوني تاكسي

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82303_488.jpg (http://salijoon.info/)

يوني كب خودرويي مفهومي و تمام برقي است كه از انرژي پنل‌هاي خورشيدي تعبيه شده در سقف آن استفاده مي‌كند.

همچنين اين خودرو داراي سيستم افزايش دهنده ظرفيت توزيع انرژي، سلول‌هاي سوختي هيدروژني و سرعت‌دهنده شارژ پلاگ‌اين است.

اين خودرو قابليت حمل شش سرنشين را دارد. همچنين اين خودرو براي استفاده معلولان هم مناسب است.



4- ريكچا

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82296_358.jpg (http://salijoon.info/)


خودرو طراحي شده توسط ايگور ويشنوسكي براي حمل و نقل راحت مسافران بدو توليد هيچ‌گونه آلاينده‌اي طراحي شده است.

معمولا ريكشاهاي آسيايي از انسان براي حمل و نقل مسافران استفاده مي‌كنند، اما تاكسي ريكچا داراي يك جفت موتور الكتريكي است كه نيروهاي موردنياز براي حركت چرخ‌هاي خودرو را تامين مي‌كنند.

مكان نشستن مسافران نيز به گونه‌اي طراحي شده تا مسافران حداكثر آسايش را داشته باشند.



5- تاكسي خورشيدي

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82299_719.jpg (http://salijoon.info/)

اين تاكسي توسط شركت سولار لب طراحي شده و 80 درصد انرژي موردنياز خود را از برق تامين مي‌كند.

سازندگان اين خودرو مدعي شده‌اند كه اين تاكسي ميزان آلاينده دي اكسيد كربن را به ميزان دو تن به ازاي هر تاكسي در لندن كاهش مي‌دهد.



6- VETP اوربانو

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82300_950.jpg (http://salijoon.info/)


اين تاكسي توسط رابر ديجيورج طراحي شده و وسيله‌اي ايده‌آل براي حمل و نقل مسافران محسوب مي‌شود.

اين خودرو براي حمل و نقل در مسيرهاي كوتاه و مناطق آلوده بسيار مناسب است. حداكثر سرعت اين تاكسي به 80 كيلومتر بر ساعت مي‌رسد.

اين خودرو همچنين قادر است با يكبار شارژ باتري‌هايش مسافتي معادل 150 كيلومتر را بپيمايد. باتري‌هاي خودرو در عرض شش ساعت به طور كامل شارژ مي‌شوند.



7- تاكسي‌هاي مشكي سلول سوختي لندن

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82298_746.jpg (http://salijoon.info/)

تاكسي‌هاي مشكي سلول سوختي لندن قرار است تا سال 2012 روانه خيابان‌هاي پايتخت بريتانيا شوند.

اين خودرو داراي سيستم سلول سوختي هيدروژني بوده و سرعت اين خودرو به 80 مايل بر ساعت مي‌رسد.

اين خودرو همچنين قادر است در عرض تنها پنج دقيقه از ذخيره هيدروژني تازه سوختگيري كند.



8- روباتيك تاكسي
http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82297_938.jpg (http://salijoon.info/)

روباتيك تاكسي توسط كوبيك پتر طراحي شده و براي حمل ونقل در ابرشهرها مناسب است. اين خودرو قابليت حمل دو سرنشين به اضافه چمدان‌هاي آن‌ها را دارد. اين تاكسي از دو بخش اصلي تشكيل شده است. كابين و بخش زيرين تاكسي.

اين خودرو داراي دو موتور الكتريكي است كه انرژي مورد نياز براي حركت چرخ‌هاي آن را تامين مي كند. اين خودرو همچنين داراي سيستمي است كه مي‌تواند نزديكترين تاكسي به خود را رديابي كند.

همچنين راننده تاكسي مي‌تواند مسير موردنظر خود را به حافظه تاكسي بدهد تا مسير به درستي طي شود.



9- فولكس‌واگن تاكسي

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82304_377.jpg (http://salijoon.info/)


فولكس واگن تاكسي در نمايشگاه تجاري هانوفر به عنوان يك خودرو مفهومي براي شهر ميلان رونمايي شد.

اين تاكسي كه از نظر سايز شبيه ون است از باتري‌هاي ليتوم يوني براي تامين انرژي مورد نيازش استفاده مي‌كند.

اين خودرو داراي يك در عقب خود است تا مسافران هنگام ورود و خروج به خودرو آسايش بيشتري داشته باشند.



10- ATNMBL

http://salijoon.info/mail/891110/taxi/82302_837.jpg (http://salijoon.info/)

اين تاكسي توسط طراحاني در شركت مايك و مايكي طراحي شده تا مسافران آينده را كه به آسايش و راحتي نياز دارند، جابه‌جا كند.

پنل‌هاي خورشيدي در سقف اين خودرو نصب‌ شده‌اند تا انرژي موردنياز براي حركت اين خودرو را تامين كنند. اين خودرو داراي دو موتور الكتريكي نيز است.

ويژگي اصلي اين خودرو طراحي داخلي آن است، به گونه‌اي كه مسافران هنگام نشستن آسايش كامل خواهند داشت و خسته نمي‌شوند.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۱, ۰۱:۰۶ بعد از ظهر
سرنوشت 11 کارمند نخست مایکروسافت
هر کدام از این ۱۱ نفر كه پولدارترين فرد جهان (بيل گيتس) بين آنهاست، چه مسیری را طی کردند و هم اکنون چه می کنند؟
http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_heres-one-more-look-at-the-gang-from-1978-.jpg (http://salijoon.info/)

این تصویر یکی از نمادهای مهم شرکت مایکروسافت و البته یکی از نمادهای بزرگ دنیای تجارت محسوب میشود. ۳۳ سال پیش و در سال ۱۹۷۸ این ۱۱ نفر نخستین کارمندان شرکت مایکروسافت بودند و بنیان یکی از بزرگترین شرکت های جهان را گذاشت اند.
چه کسی آن زمان فکر می کرد بیل گیتس این عکس با آن ظاهر جوان تبدیل به ثروتمند ترین فرد جهان می شود؟ ‏

داستان خود این عکس هم جالب است. تیم اولیه مایکروسافت علاقه ای به گرفتن عکس دسته جمعی نداشت اما وقتی باب گرینبرگ در یک مسابقه رادیویی برنده شد و جایزه آن یک عکس پرتره مجانی بود! آنها تصمیم گرفتند با هم بروند و این عکس دسته جمعی را بگیرند. ‏

اما هر کدام از این ۱۱ نفر چه مسیری را طی کردند و هم اکنون چه می کنند؟




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_bill-gates-is-now-giving-away-the-billions-he-made-from-microsoft.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ بیل گیتس: ‏ فکر می کنم داستان این فرد را تقریبا همه می دانند. او مایکروسافت را تبدیل به باارزش ترین شرکت فناوری جهان کرد و تبدیل به ثروتمند ترین فرد جهان شد. ثروت فعلی اش ۵۴ میلیارد دلار است و حالا چند سالی است که مایکروسافت را ترک کرده. او در حال حاضر میلیون ها دلار از پولش را صرف کارهای خیریه و تحقیقات پزشکی می کند. ‏





http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_andrea-lewis-became-a-fiction-writer-and-freelance-journalist.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ اندره لویس: ‏ او نویسنده اسناد فنی مایکروسافت بود. خانم لویس در سال ۱۹۸۳ مایکروسافت را ترک کرد و به دنبال نوشتن رمان های تخیلی و روزنامه نگاری رفت. البته همکاری اش با مایکروسافت سبب شده بود که ثروت اش در سال ۲۰۰۴ حدود ۲ میلیون دلار باشد. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_maria-wood-sued-microsoft-just-2-years-later.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ ماریا وود: ‏ او کتابدار مایکروسافت بود و با یکی دیگر از کارمندان مایکروسافت در همین عکس ازدواج کرد. اما او تنها دو سال بعد مایکروسافت را ترک کرد و همزمان از این شرکت به خاطر تبعیض ***یتی شکایت کرد. البته مایکروسافت شکایت را حل و فصل کرد و ماجرا بدون سر و صدا تمام شد. بعد از آن به نظر میرسد داستان فوق العاده ای نداشته است. او فرزندانش را بزرگ کرد و در امور خیریه کارهای داوطلبانه انجام می دهد. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_paul-allen-has-spent-his-billions-on-sports-teams-startups-and-much-more.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ پل آلن: ‏ این فرد بعد از بیل گیتس مشهور ترین فرد گروه محسوب میشود و در حال حاضر نفر ۳۷ در لیست ثروتمندترین افراد روی زمین است. او میلیاردها دلار از پولش را صرف تیم های ورزشی کرده و روی استارت آپ های مختلفی سرمایه گذاری می کند. در زندگی شخصی اش هم کم نگذاشته است. برای مثال یکی از بزرگترین کشتی های تفریحی جهان متعلق به آقای آلن است. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_bob-orear-went-onto-be-a-cattle-rancher.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ باب اوریر: ‏ او یکی از مسن ترین کارمندان مایکرسافت محسوب میشد. هنگام قدم گذاشتن انسان روی ماه او در ناسا و بخش کنترل ماموریت پرواز فضایی کار می کرد. در مایکروسافت او مدیر محاسباتی محسوب می شد. باب اوریر کسی بود که سیستم عامل DOS را برای کامپیوترهای IBM اماده کرد. در سال ۱۹۸۳ مایکروسافت را ترک کرد و به خانه اش در تگزاس رفت و به کار گله داری پرداخت! ثروت او از مایکروسافت حدود ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشود و هم اکنون مدیر چند تجارت محلی دیگر در تگزاس است. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_bob-greenberg-left-microsoft-then-worked-on-the-cabbage-patch-kids.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ باب گرین برگ: ‏ او کسی است که برنده جایزه رادیویی شد و تیم مایکروسافت آن عکس را گرفت. بعد از اینکه به مایکروسافت در توسعه نسخه جدید BASIC کمک کرد آنجا را در سال ۱۹۸۱ ترک کرد تا به شرکت خانوادگی شان کمک کند. خانواده گرینبرگ در کار تولید عروسک برای کودکان بودند. محصولات آنها شهرت زیادی پیدا کرد و به نظر می رسد اقای گرینبرگ و خانواده اش در کار خودشان به موفقیت های بزرگی رسیدند. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_marc-mcdonald-left-microsoft-because-it-was-getting-big-but-ended-up-back-at-the-company-anyway.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ مارک مک دونالد: ‏ او اولین حقوق بگیر مایکروسافتی محسوب می شود. وقتی در سال ۱۹۸۴ مایکروسافت را ترک کرد معتقد بود این شرکت بیش از حد بزرگ شده و به همین خاطر دیگر علاقه ای به کار کردن در آنجا نداشت. بعد از ترک مایکروسافت او به یکی از شرکت های پل آلن رفت و چند وقت بعد به یک شرکت طراحی در سیاتل رفت. جالب است بدانید که مایکروسافت این شرکت طراحی را در سال ۲۰۰۰ خرید و بنابراین مارک مک دونالد دوباره کارمند مایکروسافت شد. او گفته است که ثروت اش کمتر از ۱ میلیون دلار است. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_gordon-letwin-stayed-with-microsoft-longer-than-anyone-other-than-bill-gates.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ گوردون لتوین: ‏ او یک برنامه نویس بود و تا سال ۱۹۹۳ در مایکروسافت کار کرد. سپس آنجا را ترک کرد تا هوایی تازه کند‪.‬ او یک مرزعه در آریزونا دارد و برای حفظ محیط زیست به بعضی مراکز کمک مالی می کند. ثروت تقریبی اش ۲۰ میلیون دلار است. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_steve-wood-went-on-to-found-wireless-services-corp.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ استیو وود: ‏ او همسر ماریا وود است که با عصبانیت مایکروسافت را ترک کرد. او هم مایکروسافت را سال ۱۹۸۰ ترک کرد اما با پل آلن در چند شرکت به همکاری ادامه داد. او یک شرکت برای خدمات ارتباطات بی سیم تاسیس کرد که در سال ۱۹۹۶ به عنوان SinglePiont شناخته شد. او هم اکنون رییس هیات مدیره این شرکت است و ثروت اش حدود ۱۵ میلیون دلار است. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_bob-wallace-was-a-fan-of-psychedelic-drugs-and-founded-a-software-company-after-microsoft.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ باب والاس: ‏ بعد از ترک مایکروسافت یک شرکت نرم افزاری به نام QuickSoft تاسیس کرد. اما در کنارش او عاشق تحقیق روی داروهای روانگردان بود. اقای والاس در سال ۲۰۰۲ به علت ابتلا به ذات الریه درگذشت. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_jim-lane-went-on-to-do-his-own-software-company.jpg (http://salijoon.info/)
‏‏ جیم لین: ‏ او یکی از مدیران پروژه در مایکروسافت بود که سال ۱۹۸۵ آنجا را ترک کرد. گفته می شود که هنگام ترک آنجا گفت مایکروسافت شور و اشتیاق را در من از بین برد. بنابراین رفت تا شرکت خودش را تاسیس کند. او در همکاری های مایکروسافت با اینتل نقش مهمی را بازی کرد. ‏




http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_heres-one-more-look-at-the-gang-from-1978-.jpg (http://salijoon.info/)


http://salijoon.info/mail/891111/mmm/340x_-and-heres-a-photo-of-them-from-2008-that-microsoft-put-together-when-bill-gates-was-leaving-the-company.jpg (http://salijoon.info/)


حالا تصویر همان گروه را در سال ۲۰۰۸ می بینید.
هنگامی که بیل گیتس مایکروسافت را ترک می کرد آنها دور هم جمع شدند تا دوباره این تصویر را بازسازی کنند تا تمام خاطرات مایکروسافت طی ۳۰ سال گذشته را دوباره زنده کنند. ‏

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۲, ۰۹:۱۰ قبل از ظهر
جنینی در شکم پسری 22 ساله
در پدیده ای استثنایی و در میان تعجب کادر پزشکی بیمارستان شهید باهنر کرمان یک جنین که در بدن یک پسر 22 ساله کرمانی رشد کرده بود از شکم این بیمار خارج شد.

در این پدیده عجیب و استثنایی عصر یکشنبه در میان تعجب کادر پزشکی بیمارستان شهید باهنر کرمان یک جنین پس از 22 سال از شکم برادرش خارج شد.
این توده که از بدن بیمار خارج شده و هم اکنون در بیمارستان شهید باهنر نگهداری می شود دارای جمجمه، ستون فقرات، مو، دندان، ناخن و پوست و بسیار شبیه یک نوزاد است.
هم اکنون حال پسر 22 ساله خوب گزارش و در بیمارستان بستری شده است.
این پسر 22 ساله که در یک تولد دو قلویی به دنیا آمده است این تصور را در گروهی از پزشکان ایجاد کرده که این فرد در زمان جنینی یک جنین دیگر را در بدن خود جای داده و پس از تولد به مرور جنین دوم در بدن دیگری رشد کرده و درنهایت به این شکل در آمده است.
این درحالی است که این بیمار صبح یکشنبه با علام حالت تهوع، استفراغ به بیمارستان مراجعه کرده است و درنهایت به دلیل شدت شکم درد بستری شده و پس از آزمایشهای پزشکی مورد عمل جراحی قرار گرفت.
یکی از اعضای کادر پزشکی این بیمار در جمع خبرنگاران درخصوص توجیه پزشکی این پدیده نادر گفت: بلافاصله بیمار که دچار درد شدید از ناحیه شکم بود مورد عمل جراحی قرار گرفت و توده ای از شکم این بیمار خارج شد.
حسن هوشیار در این خصوص اظهارداشت: خانواده این پسر می گویند از سن شش ماهگی وجود یک تومور در بدن این فرد تشخیص داده شد اما چون مشکل خاصی ایجاد نکرده بود پیگیری نشد اما از سه سال پیش رشد این توده بیشتر شد و درنهایت موجب شد این جوان دچار دردهای طولانی شود.
وی افزود: در نهایت پس از دو ساعت عمل جراحی و استفاده از کادر جراحی مجرب این توده از شکم این جوان خارج شد.
یک پزشک کرمانی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: هر چند که احتمال وجود یک جنین در بدن جنین دیگر و رشد تدریجی آن وجود دارد اما امکان علمی تر این است که این توده در واقع یک تراتما متشکل از لایه های مختلف جنینی باشد که در بدن این فرد رشد کرده باشد.
عبدالرضا محمودی افزود: جنین از سه لایه تشکیل می شود اما این توده به احتمال زیاد متشکل از لایه "اکسترودرم" است که موجب رشد پوست، دندان، ناخن است اما این توده ها می تواند شامل "مزودرم" عضو و استخوان نیز باشد و در مواردی شامل لایه "اندرودرم" شامل روده و بافتهای لوزالمعده ای نیز هست.
وی گفت: این توده در سنین 20 تا 40 سال مشاهده می شود و یک تراتما بالغ می تواند شامل سه لایه باشد. این توده می تواند در سینه و شکم رشد کند و تنها راه درمان جراحی است.

مشاهده عکس ها برای افراد زیر ۱۸ سال مناسب نمیباشد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/1551968.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/4106739.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/8354548.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/9451821.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/9757262.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/191057.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615445_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615443_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615440_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615441_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615438_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615437_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615444_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615435_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615436_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615434_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615433_orig.jpg
http://salijoon.info/mail/891112/kerman/615432_orig.jpg

(http://salijoon.info/)

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۲, ۱۱:۲۲ قبل از ظهر
جنینی در شکم پسری 22 ساله



مشاهده عکس ها برای افراد زیر ۱۸ سال مناسب نمیباشد.

(http://salijoon.info/)
والا برا منم مناسب نبود... :گریه: خیلی وحشتناک و چندش آور بود... :نمیبینم:

.
.
.


***** ازدواج *****

هر مردي بايد يكروزي ازدواج كنه،چون شادي تنها چيز زندگي نيست
=====
براي مجردها بايد ماليات سنگيني مقرر شود، چون اين انصاف نيست كه بعضيها شادتر از بقيه زندگي كنند
=====
براي پول ازدواج نكنيد ، ميتونيد اونرو با بهره كمتري قرض بگيريد
=====
من از تروريستها وحشتي ندارم ، من دوساله ازدواج كردم
=====
مردها فرصت بهتري در زندگي نسبت به زنان دارند، يكي بخاطر اينكه ديرتر ازدواج ميكنند و دوم اينكه زودتر ميميرند
=====
وقتي كه يك زوج تازه مزدوج لبخند ميزنند،همه ميدونند چرا
ولي وقتي يك زوج ده سال پس از ازدواج لبخند ميزنند همه حيرانند چرا ؟
=====
عشق آدم را كور ميكند ولي ازدواج چشمان انسان را باز ميكند
=====
وقتي مردي درب خودرو را براي همسرش باز ميكند ،
شما ميتوانيد مطمئن باشيد كه يا ماشين جديد است يا همسرش
=====
من همسرم را خودم همه جا ميبرم ، ولي اون هميشه راه برگشتن به خانه را پيدا ميكند
=====
من از همسرم پرسيدم كه براي سالگرد ازدواجمان به كجا برويم؟ او گفت: به جائي كه تا حالا نرفتم.من گفتم: نظرت راجع به آشپزخانه چطوره؟!!!!!
=====
من هميشه دستان همسرم را در دستم ميگيرم، چون اگه رهاش كنم اون ميره خريد
=====
همسرم براي دوساعت در يك سالن آرايش و زيبائي بود
البته فقط براي ارزيابي و قيمت گرفتن
=====
همسرم دنبال ماشين زباله دويد و فرياد زد "آيا براي انداختن زباله ديركردم ؟ " من هم دنبالش به سمت خيابان دويدم و فرياد زدم " نه ، بپر توش! "
=====
مردي دسته گلي روي قبر مادر عزيز مرحومش گذاشت و داشت به سمت ماشينش برميگشت كه توجهش به مردي جلب شد كه بالاي سر قبري زانو زده بود.بنظر ميرسيد مرد با سوز و گداز فراواني جمله اي را تكرار ميكرد،"چرا بايد از دست ميرفتي؟" ، " چرا بايد از دست ميرفتي؟"
مرد اولي به سمتش رفت وگفت: اميدوارم مزاحم سوگواريتان نشده باشم اما در اين حد اظهار عجز و ناراحتي را تا بحال نديده ام ، براي چه كسي اينطورعميق ابراز ناراحتي ميكنيد؟ فرزند؟والدين؟
مرد سوگوار چند لحظه اي طول كشيد تا خودش را جمع و جور كند سپس پاسخ داد:"شوهر اول همسرم ! "
=====
يك زوج بر سر يك چاه آرزو رفتند، مرد خم شد ، آرزوئي كرد و يك سكه به داخل چاه انداخت.زن هم تصميم گرفت آرزوئي كند ولي زيادي خم شد و ناگهان به داخل چا ه پرت شد
مرد چند لحظه اي بهت زده شد بعد لبخندي زد و گفت: " اين واقعا" درست كار ميكنه !!!!"

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۲, ۰۱:۳۶ بعد از ظهر
سرگذشت جوانان در دهه های 60، 70، 80

پسر دهه 60 :دارم میرم جبهه
پسر دهه 70 :دارم میرم دختر بازی
پسر دهه 80 :دارم میرم بیمارستان سم زدایی http://www.footiran.com/images/smilies/thumbsup.gif



دختر دهه 60 : مرد باید با اخلاق باشه
دختر دهه 70 :مرد باید تحصیلکرده باشه
دختر دهه 80 :مرد باید پولدار باشهhttp://www.footiran.com/images/smilies/129fs370785.gif


پسر دهه 60 :شریعتی می خواند
پسر دهه 70 :شاملو می خواند
پسر دهه 80 :هری پاتر می خواند http://www.footiran.com/images/smilies/47b20s0.gif


دختر دهه 60 :دختر بدون بکارت باید بره بمیره
دختر دهه 70:اشتباه بزرگی کردم خاک تو سرم
دختر دهه 80 : دختر باکره یعنی امل و بی فرهنگ. باید بره بمیره http://www.footiran.com/images/smilies/wha5D.gif



پسر دهه 60 :مرگ بر اثر جنگ با عراق
پسر دهه 70 :مرگ بر اثر تصادف با موتور و ماشین
پسر دهه 80 :مرگ بر اثر اور دز و سنکوپ بر اثر استعمال هرویین و ایدز و سوانح رانندگی http://www.footiran.com/images/smilies/flat.gif



دختر دهه 60:امامزاده معصوم ودیگر امامزاده ها را شفیع می کرد دعا و نذر
می کرد وبالاخره حاجت دل خود را می گرفت
دختر دهه 70 :پیش رمال و دعا نویس می رفت و حاجت خود را طلب می کرد.
دختر دهه 80 :در شرکت های خصوصی به هر نحو که شده رفع حاجت می کندhttp://www.footiran.com/images/smilies/smiley%20(142).gif



پسر دهه 60 :پیکان 54 و مسافر کشی
پسر دهه 70 :پراید و دختر بازی
پسر دهه 80 :پژو و تصادف منجر به فوتhttp://www.footiran.com/images/smilies/hippie7.gif


دختر دهه 60 :طلاق بعد از 10 سال آنهم یک در 1000
دختر دهه 70 :طلاق بعد از 5 سال آنهم یک در 100
دختر دهه 80 :طلاق بعد از 6 ماه الی یک سال آنهم یک در5 http://www.footiran.com/images/smilies/wubpink.gif


پسر دهه 60:خدایا جنگو تموم کن
پسر دهه 70 :خدایا یه خونه خالی برسون
پسر دهه 80 :خدایا برسون یه دومثقال شیره و یه دو سورت شیشه http://www.footiran.com/images/smilies/3895.gif
جوان دهه 60 :خدایا آبروی مرا حفظ کن
جوان دهه 70 :خدایا پول منو زیاد کن
جوان دهه 80 :کارت سوخت داری داداش http://www.footiran.com/images/smilies/cry34.gif

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۲, ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
راهروی بیمارستان – روز – داخلی
مردی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل".
چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. مرد نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند...
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا همسرتون رو نجات بدیم. اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون برای همیشه فلج شده. ما ناچار شدیم هر دو پا رو قطع کنیم، چشم چپ رو هم تخلیه کردیم... باید تا آخر عمر ازش پرستاری کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی، روی تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زیرش رو تمیز کنی و باهاش صحبت کنی... اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسیب دیده...
با شنیدن صحبت های دکتر به تدریج بدن مرد شل می شود، به دیوار تکیه می دهد. سرش گیج می رود و چشمانش سیاهی می رود.
با دیدن این عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد و می گوید:
هه هه! شوخی کردم... زنت همون اولش مُرد.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۴, ۰۹:۵۷ قبل از ظهر
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا این که فکری به سرش زد... به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدره؟ کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم مرد با خوشحالی آن را گرفت و از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی دهم!

yousef0441
۱۳۸۹-۱۱-۱۵, ۰۳:۵۵ بعد از ظهر
مناجات نامه کامپیوتری

ای خدا Hard دلم Format مکن
Field من را خالی از برکت مکن
Option غم را خدایا On مکن
File اشکم را خدایا Run مکن
Delete کن شاخه های غصه را
سردی و افسردگی را ، هر سه را
Jumper شادی بیا تا Set کنیم
سیستم اندوه را Reset کنیم
نام تو Password درهای بهشت
آدرس Email سایت سرنوشت
تا نیفتد Bug در اندیشه مان
تا که ویروسی نگردد ریشه مان
ای خدا از بهر ما ایمن فرست
بهر دل های پرآتش Fan فرست
ای خدا حرف دلم با کی زنم
Help می خواهم که F1 می زنم
:گل رز:

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۵, ۱۰:۴۷ بعد از ظهر
موضوع انشاء:سال گذشته را چگونه گذرانديد؟

قلم بر قلب سفيد كاغذ مي گذارم و فشار مي دهم تا انشاءام آغاز شود. سال گذشته سال بسيار پربركتي بود. سال گذشته پسرخاله ام زير چرخ تريلي رفت و له گشت و ما در مجلس ترحيمش خيلي ميوه و خرما و حلوا خورديم و خيلي خوش گذشت.http://www.pic4ever.com/images/loveshower.gif
ما خيلي خاك بازي كرديم. من هر چي گشتم پسرخاله ام را پيدا نكردم. در آن روز پدرم مرا با بيل زد, بدون دليل! من در پارسال خيلي درس خواندم ولي قبول نشدم http://www.pic4ever.com/images/reading.gif و مرا از مدرسه به بيرون پرت كردند. پدرم مرا به مكانيكي فرستاد تا كار كنم و اوستا هر روز مرا با چرخ مي زد يا با ماشين مشتري ها از رويم رد مي شد.
من در خيلي از كارهاي خانه به مادرم كمك مي كنم.http://www.pic4ever.com/images/4u2ap3b.gifمادرم مرا خيلي دوست مي داشت و مرا خيلي ماچ مي كرد ولي پدرم خيلي حسود است و من را لاي در آشپزخانه مي گذاشت.http://www.pic4ever.com/images/sm194.gif
درسال گذشته ما به مسافرت رفتيم و با قطار رفتيم. من در كوپه بسيار پدرم را اذيت كردم و او براي تنبيه مرا روي تخت خواباند و تخت را محكم بست و من تا صبح همان گونه خوابيدم!
پدرم درسال گذشته خيلي سيگار مي كشيدhttp://www.pic4ever.com/images/acigar.gif مادرم خيلي ناراحت است و هي به من ناسزا مي گويد,http://www.pic4ever.com/images/swear1.gifولي من نمي دانم چرا وقتي مادرم به من فحش مي دهد پدرم عصباني مي شود!
در سال گذشته ما به عيد ديدني رفتيم و من حدودا خيلي عيد جمع كرده ام, ولي پدرم همه ي آنها را از من گرفت و آنتن ماهواره خريد كه بدآموزي دارد و من نگاه نمي كنم.
پدرم در سال گذشته ر‍‍ژيم گرفته است و هر شب با دوست هايش آب و ماست و خيار مي خورند و مي خندند.http://www.pic4ever.com/images/2.gifhttp://www.pic4ever.com/images/oregonian_winesmiley.gif
... من خيلي سال گذشته را دوست دارم و اين بود انشاي من.http://www.pic4ever.com/images/greenstars.gif

yousef0441
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۱۲:۲۸ بعد از ظهر
متن جالب یک کارت عروسی

آخر این هفته، جشن ازدواج ما به پاست
با حضور گرم خود، در آن صفا جاری کنید

ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است
لطفاً از آوردن اطفال، خودداری کنید

بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ
معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه
با غذا و میوه ی آن جشن، افطاری کنید

البته خیلی نباید هول و پرخور بود ها
پیش فامیل مقابل آبروداری کنید

میوه، شیرینی، شب پاتختی مان هم لازم است
پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید

گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی
دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید

موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان
پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید

هرچه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر
هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید

در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب
کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید

گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه
چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید

ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک
دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید

لامبادا، تانگو و بابا کرم یا هرچه هست
از هنرهاتان تماماً پرده برداری کنید

البته هر چیز دارد مرزی و اندازه ای
پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید

حرکت موزون اگر درکرد از خود، دیگری
با شاباش و دست و سوت از او طرفداری کنید

کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟
با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید

در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور
بی ادا و منت و هر گونه اطواری کنید:کف کرده:

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۱۲:۳۰ بعد از ظهر
نخستین خودروهای جهان


125 سال پیش کارل بنز با ثبت اختراع شماره 37435 در اداره ثبت اختراعات رایش، اولین خودرو را به جهان معرفی کرد. از سال 1886 تاکنون بیش از 80 هزار اختراع در زمینه خودرو فقط به نام مرسدس بنز ثبت شده است.
http://salijoon.info/mail/891116/khodro/1.jpg (http://salijoon.info/)


ثبت اختراع خودرو توسط کارل بنز





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/2.jpg (http://salijoon.info/)


اولین خودروها با موتور 4 زمانه





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/3.jpg (http://salijoon.info/)


حجم اولین موتورها تنها 954 سانتیمترمکعب و نیروی حاصل از آنها 0.55 کیلووات بود.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/4.jpg (http://salijoon.info/)


دور موتور 400 دور بر دقیقه بوده و حداکثر سرعت این خودروها 16 کیلومتر بوده است.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/5.jpg (http://salijoon.info/)


مردی که در سمت چپ میبینید، کارل بنز مخترع خودرو است.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/6.jpg (http://salijoon.info/)


این اتومبیل ها 2 سال بعد و با اندکی تغییرات ساخته شده اند.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/7.jpg (http://salijoon.info/)


این خودروها اولین بار سال 1888 تولید و وارد خیابان ها شده اند.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/8.jpg (http://salijoon.info/)


یک نمونه از اولین خودروهای ساخته شده که در نمایشگاه خودرو فرانکفورت به نمایش درآمده است.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/9.jpg (http://salijoon.info/)


کارگاه بنز در سال 1896





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/11.jpg (http://salijoon.info/)


درخواست ثبت اختراع خودرو توسط دایملر ثبت اختراع خودروهای ساخت دایملر، تنها چهار ماه پس از ثبت اختراع بنز





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/12.jpg (http://salijoon.info/)


یکی از اولین طراحی های دایملراین خودرو در سال 1885 به نمایش گذاشته شده است.





http://salijoon.info/mail/891116/khodro/13.jpg (http://salijoon.info/)


اولین خودروهای ساخت دایملراین خودرو در سال 1886 برای اولین بار به نمایش گذاشته شد.
125 سال پیش کارل بنز، اختراع شماره 37435 را در اداره ثبت اختراعات رایش در برلین، به ثبت رساند و صنعت خودرو متولد شد. طی این 125 سال تنها دایملر و بنز بیش از 80 هزار اختراع را در زمینه خودرو به ثبت رسانده اند.

نیروی مورد نیاز برای حرکت اولین اتومبیل های جهان توسط یک موتور چهارزمانه تک سیلندر و افقى تأمین می شد. حجم اولین موتورها تنها 954 سانتیمترمکعب بوده و نیروی حاصل از آنها 0.55 کیلووات برآورد می شود. دور موتور 400 دوربردقیقه و حداکثر سرعت حاصل از آن 16 کیلومتر بوده است.سال 1926 بنز و دایملر که یکی دیگر از اولین خودروسازان جهان است، با مشارکت یکدیگر شرکت دایملر-بنز را بنیان گذاری کردند که محصولات آن را به نام مرسدس بنز می شناسیم. دایملر 12 سال پیش کرایسلر را خریداری کرد اما ضعف عملکرد کرایسلر باعث شد حدود 3 سال پیش این ارتباط قطع شود.
در حال حاضر دایملر آ.گ که نتیجه همکاری اولین خودروسازان جهان است، هنوز هم سازنده گروهی از بهترین و امن ترین خودروهای جهان به شمار می رود. از حدود 25 سال پیش تاکنون خانه کارل بنز در لیدنبورگ توسط این شرکت به نمایشگاهی برای ارائه تاریخچه صنعت خودرو تبدیل شده است.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۱۲:۴۶ بعد از ظهر
10 تولد جالب وعجیب در دنیا
روز تولد هر انسانی از روزها ی مهم زندگی او به حساب می آید. و هر تولد می تواند گفتنی های بسیاری برای اطرافیان یک انسان داشته باشد. اگر این اتفاق به نحو شگفت آور هم رخ دهد گفتنی های آن روز بیشتر خواهد کرد.

1. زنی که سه فرزند خود را در روزهای 10/10 2010 و 9/9/2009 و 8/8/2008 به دنیا آورده است!
خانواده میشیگان تولد فرزندان خود را که به ترتیب دختر بزرگشان در تاریخ 10.10.10 و سپس پسرشان را در تاریخ 09.09.09 برگزار می کنند اما در عین ناباوری دختر و فرزند سوم آنان در تاریخ 08.08.08 به دنیا می آید. اتفاقی که در هر 50 میلیون نفر برای یک نفر ممکن است اتفاق بیافتد.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/a97323_g204_1-follow-dates.jpg (http://salijoon.info/)


2. نوزادی که در ساعت 11:01 در تاریخ 01/11/2011 به دنیا آمده است!
خانمی در مینستوتای آمریکا فرزندش را دقیقا در ساعت 11 و یک دقیقه روز سه شنبه در تاریخ 1/11/2011 به دنیا می آورد. تصاویر ضبط شده از لحظه تولد این نوزاد نیز این امر را تایید می کند که وی دقیقا در ساعت مورد اشاره به دنیا آمده است.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a.jpg (http://salijoon.info/)


3. دو خواهر دو قلویی که در یک روز و در یک بیمارستان صاحب فرزند شده اند.
این دو خواهر دو قلو که با یکدیگر بسیار صمیمی بودند بهترین لحظه زندگی خود را با هم سهیم شدند. فاصله تولد فرزندان این دو خواهر دوقلو تنها 14 دقیقه بوده است.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00twin.jpg (http://salijoon.info/)


4. پنج عضو یک خانواده صاحب یک تاریخ تولد هستند.
در یک اتفاق عجیب و از روی شانس و یا یک برنامه تصادفی پنج نفر از اعضای یک خانواده در یک تاریخ به دنیا آمده اند. کوچکترین عضو این خانواده که هم اکنون میلا نام دارد در تاریخ 29 مارچ همچون سایر اعضای خانواده اش به دنیا آمده است.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a1.jpg (http://salijoon.info/)


5. زنی که خود برای به دنیا آوردن فرزندش به تنهایی اقدام به سزارین کرد
خانم اینس رامیز تنها زنی است که شخصا اقدام به سزارین کرده و این کار را با موفقیت به پایان برده است. او که به علت فقر و دوری مسافت از اولین درمانگاه آن هم در گذر از راه های سخت العبور ، مجبور به این کار شده بود در زیر تنها نور مهتاب شب و در شبی سخت این اتفاق را به صبح می رساند، و زمانی که کمک به وی می رسد او هوشیار در کنار نوزاد به دنیا آمده اش دراز کشیده بود.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00b.jpg (http://salijoon.info/)


6. زنی که سه ساعت پس از تشخیص باردار بودن وی، فرزندش را به دنیا آورد
در تمام طول بارداری بلیندا ویت با مراجعه به بیمارستان محلی از ناراحتی و حال خود شکایت داشت، اما پزشکان بیماری او را یک ورم مزمن تشخیص داده بودند. تا شب به دنیا آمدن دختر کوچک سالم آن ها می رسد. در آن زمان هم پزشک تشخیص بارداری سه ماه را می دهد. در حالی که سه ساعت پس از این تشخیص نوزاد سالم دختر به دنیا می آید. البته این امر برای بلیندا بسیار غیر منتظره و شوک آور بود.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00b2.jpg (http://salijoon.info/)


7. دو قلو هایی که تنها به فاصله یک دقیقه از هم به دنیا آمده اند اما در سالی متفاوت
یک زوج جوان آمریکایی در آخرین دقایق تحویل سال 2010 میلادی صاحب فرزند پسر خود شدند. در حالی که در آغاز سال 2011 پسر دوم این زوج به دنیا آمد. ساعت 11:59 شب آخر سال مدیسون کارین به دنیا آمد و در ساعت 12 همان شب یعنی در ورود به سال 2011 آیدن اورت به دنبال برادرش پا به این دنیا گذاشت.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a2.jpg (http://salijoon.info/)


8. مادری که اول صاحب یک فرزند ،سپس دوقلو و پس از آن سه قلو می شود
جالب تر از آنچه که به دنیا آوردن این فرزندان داشته است ، رعایت توالی این حادثه نیز هست.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a3.jpg (http://salijoon.info/)


9. زوجی که دوبار صاحب فرزندان دوقلو آن هم دوقلو های سیاه و سفید پوست شدند
فرزندان این زوج انگلیسی یک بار با وجود تفاوت در رنگ پوست و چشمانشان تعجب و شگفتی بسیاری را بر انگیخته بودند. اما به دنیا آمدن مجدد فرزندان دوقلوی آنان برای بار دوم تنها نکته متعجب کننده برای آنان نبود، که تکرار تفاوت نوزدان دوقلو به همان شکل در رنگ پوست و رنگ چشمان بیش از گذشته آنان را شگفت زده کرد.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a4.jpg (http://salijoon.info/)


10. مادری که فرزندی تقریبا در اندازه خود به دنیا آورد
استیسی هرالد که خود از بیماری کوتولگی رنج می برد ، فرزندی سالم به دنیا آورد که چندان اندازه قدش با مادرش تفاوت نمی کند.

http://salijoon.info/mail/891116/tavalod/00a5.jpg (http://salijoon.info/)

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۰۶:۲۴ بعد از ظهر
پیغام گیر تلفن پدربزرگ و مادر بزرگ ها:
ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفا" بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید:
اگر شما یکی از بچه های ما هستید؛ شماره 1 را فشار دهید.
اگر می خواهید بچه تان را نگه داریم؛ شماره 2 را فشار دهید.
اگر می خواهید ماشین را قرض بگیرید؛ شماره 3 را فشار دهید.
اگر می خواهید لباسهایتان را تعمیر کنیم؛ شماره 4 را فشار دهید.
اگر می خواهید بچه تان امشب پیش ما بخوابد؛ شماره 5 را فشار دهید.
اگر می خواهید بچه تان را از مدرسه برداریم ؛ شماره 6 را فشار دهید.
اگر می خواهید برای مهمانان آخر هفته تان غذا درست کنیم ؛ شماره 7 را فشار دهید.
اگر می خواهید امشب برای شام بیایید؛ شماره 8 را فشار دهید.
اگر پول می خواهید؛ شماره 9 را فشار دهید.
اما اگر می خواهید ما را برای شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببرید، بگویید، ما داریم گوش می کنیم !!!!

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۰۶:۳۲ بعد از ظهر
سفر به ایتالیا
روزی روزگاری یک زن قصد میکنه یک سفر دو هفته ای به ایتالیا داشته باشه... شوهرش اون رو به فرودگاه می رسونه و واسش آرزوی می کنه که سفر خوبی داشته باشه... زن جواب میده ممنون عزیزم ، حالا سوغاتی چی دوست داری واست بیارم؟
مرد می خنده و میگه : "یه دختر ایتالیایی"
زن هیچی نمیگه و سوار هواپیما میشه و میره ... دو هفته بعد وقتی که زن از مسافرت برمی گرده ، مرد توی فرودگاه میره استقبالش و بهش میگه : خب عزیزم مسافرت خوش گذشت؟
زن : ممنون ، عالی بود!
مرد می پرسه : خب سوغاتی من چی شد؟
زن : کدوم سوغاتی؟
مرد : همونی که ازت خواسته بودم... دختر ایتالیایی!!
زن جواب میده: آهان! اون رو میگی؟ راستش من هر کاری که از دستم بر می آمد انجام دادم! حالا باید 9 ماه صبر کنم تا ببینم پسر میشه یا دختر؟

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۰۶:۳۵ بعد از ظهر
ضرب المثل های ژاپنی

غمگین بودم که چرا کفش ندارم
مردی را دیدم که پا نداشت

غم آدمو متفکر می کنه
تفکر آدمو عاقل می کنه
عقل زندگی رو شیرین می کنه

بینش بدون عمل رویای محال است
عمل بدون بینش کابوس است

مرد عاقل یکی می شنودو ده تا می فهمد

احمق تا نمیرد شفا نمی یابد

میخی که بیرون بزند، چکش می خورد

غورباغه ی ته چاه چیزی از دریا نمی داند

حتا میمون ها هم از درخت می افتند

آب ریخته به سینی برنمی گردد
مشابه فارسی: آب رفته به جوی باز نمی گردد

کسی که دو خرگوش را دنبال می کند،یکی راهم نمی گیرد
مشابه فارسی:بایک دست نمی توان دو هندوانه برداشت

پایداری، قدرت است
معنای مشابه در فارسی: مرد آن است که در کشاکش دهر، سنگ زیرین آسیاب باشد

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۶, ۰۸:۱۶ بعد از ظهر
ملکه‌ای که می‌خواست نسل مردان را از روی زمین بردارد




امپراتریس لو، سفاک ترین، پر قدرت ترین، بی رحم‌ترین و بزرگترین ملکه‌ تاریخ در نیمه دوم قرن ششم بعد از میلاد در چین تولد یافت.

پدرش یکی از افسران ارشد دربار چین بود.
او در کودکی بسیار زیبا بود و هنگامیکه به سن ۱۴ سالگی رسید، زیبایی اش به حدی رسید که دیگر نمی‌توانست آزادانه به میان مردم رفت و آمد کند و بخاطر همین بیشتر وقتها در خانه می‌ماند.
روزی به همراه پدرش در یک جشن درباری شرکت کرد و امپراتور چین همینکه چشمش به او افتاد، از پدر لو خواست تا او را به کاخ آورد.

پدر لو دستور امپراتور را اجرا کرد و از فردا لو جزو زنان امپراتور در آمد. اختلاف سنی بین لو و امپراتور باعث شد تا لوی زیبا و جوان به یک افسر جوان و زیبا دل ببندد ولی این افسر به او خیانت کرد و همین امر باعث شد که لو بیمار شود.

همینکه لو از بستر بیماری برخاست، قسم خورد که نسل مردان را از روی زمین بردارد و به دنبال این تصمیم افراد خانواده‌ امپراتوری تانگ یکی پس از دیگری به طرز مرموزی کشته شدند و سرانجام در ۲۵ سالگی قدرت را در دست گرفت و ده هزار نفر از ایل و تبار تانگ را در سرتاسر خاک چین به هلاکت رسانید و خود سر سلسله ی خاندان سلطنتی لو شد.

او دستور داد تا شکنجه خانه‌های مخصوصی بسازند که در آنها پر زجرترین شنکنجه‌های تاریخ را در مورد مردم بی‌گناه به اجرا می‌گذاردند.

لو تا ۸۰ سالگی از اقدام به هر جنایت و عمل خطایی، اجتناب نکرد و در این زمان بود که از اعمال خود پشیمان شد و تمام زندانیان را آزاد کرد و از بینوایان دستگیری کرد و پس از دو سال یعنی در سن ۸۲ سالگی در حالیکه تنها آرزویش این بود که مردم از گناهانش بگذرند، درگذشت.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۷, ۰۱:۱۸ بعد از ظهر
مراسم پیرشالیار (آئینی به قدمت تاریخ)


آئین باستانی پیرشالیار همچون سالهای گذشته با اجرای مراسم مذهبی مخصوص از جمله سماع، نذر غذا، دعا و نیایش و .. در روستای اورامان تخت کردستان برگزار شد.آئین باستانی پیرشالیار هر ساله و در اواسط بهمن در روستای اورامان تخت برگزار می شود و برگزاری این مراسم سابقه ای به قدمت تاریخ دارد


آئین باستانی پیرشالیار هر ساله در فصل زمستان برگزار می شود که این مراسم نماد عینی از مشارکت های فعال مردم در مناسبت های مختلف اجتماعی و فرهنگی و سابقه ای به قدمت تاریخ دارد و هر سال بر شکوه برگزاری آن نیز افزوده می شود.این مراسم که هر سال در آخرین چهارشنبه و پنج شنبه منتهی به نیمه بهمن ماه برگزار می شود آئینی است که بعضی از مورخان تاریخ برگزاری آن را به یک هزار سال گذشته می دانند و عده ای دیگر نیز معتقدند که قدمت این مراسم بیش از اینهاست.پس از پشت سرگذاشتن کوه های سربه فلک کشیده و عبور از جاده های پر پیج و خم و گذر در مسیر رودخانه سیروان که با آرامش خاصی همراه است و در دل کوه های سربه فلک کشیده رشته کوه های زاگرس، به یکی از روستاهای استان کردستان قدم می نهی که معماری آن زبانزد خاص و عام است و به دلیل ویژگی های فراوانی این روستا به عنوان یکی از قطبهای گردشگری در سطح کشور نیز به ثبت رسیده است.روستای که معماری ویژه و خاص آن در کنار طبیعتی بکر و زیبا که به نوعی با آدم سخن می گوید هم اکنون به عنوان یکی از مناطق گردشگری کشور مطرح و حتی در بعضی از روزها علاوه بر گردشگران داخلی افرادی را نیز از دیگر کشورهای خارجی به دامان خود می پذیرد



http://salijoon.info/mail/891117/kord/2.jpg









روستایی که بام خانه جلوی حیاطی است برای خانه دیگر و این داستان همچنان تا پشت روستا ادامه می یابد و نوع معماری به کار رفته در آن نیز چشم هر بیننده ای را به سوی خود جلب می کند به نحوی که معماری سنتی این روستا مبتنی بر سنگ بوده و در ساخت خانه های مسکونی از ملات به هیچ وجه استفاده نشده است.روستای اورامان تخت در دهستانی به همین نام و در مسیر رودخانه سیروان یکی از برزگترین رودخانه های کشور قرار دارد که برگزاری آئین های مختلف در کنار معماری خاص و ویژه که با استفاده از صنایع بومی و محلی ساخته می شود باعث شده که اورامان به شهره ای جهانی و بین المللی دست یابد.یکی از حدسیات رایج درباره نام اورامان اینست که واژه « اورامان» یا « هورامان» از دو بخش "هورا" به معنی اهورا و "مان" به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده‌است




http://salijoon.info/mail/891117/kord/8.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/10.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/12.jpg


http://salijoon.info/mail/891117/kord/13.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/15.jpg


بنابراین اورامان به معنی " سرزمین اهورایی" و جایگاه اهورامزدا است هور در اوستا به معنی خورشید نیز آمده و "هورامان" جایگاه خورشید نیز معنی می‌دهد.از سوی دیگر فرهنگ و تمدن این کهن دیار به عنوان بخشی از تمدن بزرگ ایران باستان با زیرساخت هایی محکم و استوار از موسیقی و عرفان گرفته تا ادبیات نوشته و نانوشته اش و آداب و رسوم مبتنی بر خرد جمعی و نبوغی سازگار با طبیت اهورایی اش شایسته است و باعث شده که هر ساله گردشگرانی از سایر نقاط کشور و در مواردی از بعضی از کشورهای دنیا راهی این منطقه شوند.مردم روستای اورامان به زبان اورامی سخن می گویند و مردان اورامانی چوخه، پانتول، ملکی شال، دستار، فرنجی و کله بال و زنان آن جانی، کلنجه، شال، کلاه و کلله می‌پوشند که علاوه بر وجود رنگ های متنوع انواع این لباس‌ها با زیور آلات مختلف تزئین خواهند شد.پیش از ورود پارچه و کفشهای خارجی و سایر منسوجات داخلی به استان کردستان، بیشتر پارچه‌ها و پای افزار مورد نیاز ردمد روستای اورامان توسط بافندگان و دوزندگان محلی بافته و ساخته می‌شده که هنوز هم تعداد محدود از این نوع البسه وجود دارد


http://salijoon.info/mail/891117/kord/16.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/17.jpg




http://salijoon.info/mail/891117/kord/20.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/21.jpg




http://salijoon.info/mail/891117/kord/23.jpg




مراسم جشن عروسی پیر شالیار یکی از جشنهای رایج است که هر ساله 45 روز بعد از شروع فصل زمستان به مدت دو هفته برگزار می‌شد، این مراسم سالگرد ازدواج پیری افسانه ‌ای به نام شالیار است که ریشه در اسطوره‌ها و اعتقادات و آیین‌های قدیم مردم این سرزمین دارد. این مراسم شامگاه سه شنبه با تقسیم گردوهای باغ پیر شالیار بین اهالی روستا آغاز می‌شود و به ترتیب با مراسم "کلاو روچنه"، قربانی کردن گاو و گوسفند و بز، پخت غذاهای مخصوص، دف‌نوازی و رقص عرفانی، سماع، پخش نذورات بین اهالی، نماز و ذکر و دعا، همچنین برپایی مراسم شب‌نشینی و دست به دست گرداندن کفش چرمی پیر شالیار و تبرک آن و پخت نان مخصوصی به نام "کلیره مژگه" ( که از خمیر آرد، گردو خرد شده و پیاز درست می شود ) در طول سه روز متوالی ادامه پیدا می‌کند.اما امروزه چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه منتهی به 15 بهمن ماه را در نظر می‌گیرند و چهارشنبه قبل از آن را روز آغاز مراسم اعلام می‌کنند. انتخاب روز و اعلام شروع جشن بر عهده متولی پیر شالیار است که این کار را با تقسیم گردوهای درخت‌های وقفی پیر شالیار بین خانواده‌های روستای اورامان و روستاهای اطراف انجام می‌دهند





http://salijoon.info/mail/891117/kord/25.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/26.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/27.jpg





کودکان وظیفه تقسیم این گردوه در بین اهالی روستا را بر عهده دارند به نحوی که کودکان روستای اورامان صبح چهارشنبه و قبل از طلوع آفتاب به گروه های سه یا چهار نفری تقسیم شده و با حضور در درب منازل افراد و با درب زدن و گفتن کلمه "کلاوروچنه" حضور خود در محل را اعلام می کنند و سپس صاحب خانه نیز در قبال برداشت چند عدد گروه از کیسه کودکان به آنها تنقلات و خوردنی هدیه می دهد.هر ساله تعداد زیادی گوسفند که نذورات مردم برای پیر شالیار است در روز چهارشنبه و حدود ساعات 9 صبح قربانی می‌شوند که این دام‌ها توسط اهالی و یا افرادی از روستاهای دیگر در اواخر فصل پاییز برای متولی فرستاده می‌شود و او در فصل زمستان از آن دام‌ها نگهداری کرده در روز جشن همه آنها را قربانی می‌کنند. تعداد گوسفندان قربانی شده گاه به 70 تا 80 راس نیز می‌رسد و بعد از این کار گوشتهای قربانی شده را بین اهالی تقسیم کرده و با مقداری از آن نوعی آش به نام "ولوشین" تهیه می‌کنند و روز چهارشنبه و بعد ساعت 16 و اقامت نماز عصر در مسجد،آن آش نیز بین اهالی روستا و مهمانهای که از سایر نقاط راهی اورامان شده اند، تقسیم می‌شود. مراسم جشن در عصر پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار می‌شود این مراسم توام با برپایی رقص و سماع عرفانی به شکل دسته‌جمعی و نواختن دف است و در آن عده ای به عنوان متولی کار هدایت سماع کنندگان را بر عهده می گیرند




http://salijoon.info/mail/891117/kord/31.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/32.jpg


کارگزاران این مناسک مذهبی را افرادی از طوایف مختلف روستای اورامان تخت و روستاهای اطراف تشکیل می‌دهند و در میان این طوایف بر اساس یک قرارداد نامکتوب و شفاف اجتماعی نوعی تقسیم کار بر اساس طایفه‌ای وجود دارد که هر کس در آن سه روز و در طول ایام برگزاری مراسم پیرشالیار کار خود را انجام می دهد.رقص و سماع عرفانی دراویش که در بیشتر روزهای این جشن همراه با نواختن دف برپا می‌شود، نوعی رفتار جمعی است که آنان را به احساس مشترک می‌رساند. آش تهیه شده از مواد مشارکتی و گوشت‌های قربانی (که به آن "ولوشین" می گویند ) به عنوان خوراکی سمبولیک و نمادین غذایی است که در روز مراسم همه اهالی روستا با دارا بودن نقشی‌ها و پایگاه‌های اجتماعی مختلف از آن می‌خورند و به نوعی خوردن این غذا در روزهای جشن را متبرک می دانند.حضور دسته‌جمعی افراد شرکت کننده در مراسم، دعا و ذکر همگانی در محوطه مزار، خوردن نان "کولیره مژگه" و ماست به صورت دسته‌جمعی و تثبیت باورهای ذهنی خود بوسیله بستن پارچه‌ای بر در و دیوار و درخت مزار آخرین مرحله از این حرکت جمعی است.مراسم پیرشالیار تا روز جمعه و قبل از برگزاری نماز جمعه ادامه پیدا می کند و مردم صبح روز جمعه با حضور دسته جمعی در محل زیارتگاه پیرشالیار حاضر شده و بعد از راز و نیاز دسته جمعی راهی مسجد می شوند تا نماز جمعه را اقامه کنند.باور ذهنی زنان روستا نیز نسبت به پیرشالیار در رفتار جمعی و نقش مسلط آنان در پخت نان محلی متجلی می‌شود و مشارکت آنها همراه با دعاها، اعتقاد قبلی به پیرشالیار، جدیت در انجام کار و صحبت کردن با یکدیگر فضایی صمیمی در هنگام پخت نان و انجام کارهای این مراسم ایجاد می‌کند.مراسم عروسی پیرشالیار امسال نیز همچون سالهای گذشته و با حضور بیش از 15 هزار نفر از مردم استان و خیل عظیم گردشگران داخلی و خارجی در روستای اورامان تخت برگزار شد و به رغم بارش برف و باران باز هم مردم در این شرایط سخت خود را به اورامان رسانه و در جشن پیرشالیار شرکت کردند


http://salijoon.info/mail/891117/kord/33.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/34.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/35.jpg



http://salijoon.info/mail/891117/kord/36.jpg

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۷, ۰۱:۲۱ بعد از ظهر
پولدارترین مردان جهان سال 2011




مجله فوربس امسال نیز بر اساس روال گذشته خود در اولین ماه سال 2011 اسامی پولدارترین مردان جهان را اعلام کرد. نام آشنای بیل گیتس همچنان در میان پولدارترین های جهان به چشم می خورد.
با اسامی ده پولدار اول جهان در سال میلادی جدید آشنا می شویم.

1. کارلوس اسلیم هلئو
کارلوس اسلیم هلئو صاحب سهام مخابرات مکزیک ، پولدارترین فرد این کشور محسوب می شود. تنها در طول یکسال ارزش سهام وی به میزان 35 درصد در معتبرترین بازارهای بورس دنیا افزایش یافته است. در حال حاضر سهام وی ارزشی معادل 23 میلیارد دلار را دارا می باشد. ارزش کل دارایی های وی تقریبا 53.5 میلیارد دلار تخمین زده شد است. این بدان معنا می باشد که 18.5 میلیارد دلار در عرض یکسال به سرمایه های وی افزوده شده است.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00focarlos-slim-helu--.jpg (http://salijoon.info/)


2. بیل گیتس
بیل گیتس با ثروتی معادل 53 میلیارد دلار در جایگاه دوم واقع شده است. این مقام با لحاظ افزایش 50 درصدی ارزش سهام شرکت مایکروسافت به دست آمده است. او برای چهاردهم یا پانزدهمین بار است که در میان پولدارترین مردان جهان قرار می گیرد.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00fobill-gates.jpg (http://salijoon.info/)


3. وارن بافت
آقای بافت بعد از جهش ده میلیارد دلاری سهام شرکت خود یعنی "برکشایر هاتاوی" ثروتی معادل 47 میلیارد دلار را دارا می باشد. برکشایر هاتاوی شرکت مادر بیمه گذار است که چندین زیر مجموعه را اداره می کند.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00fowarren-buffett.jpg (http://salijoon.info/)


4. موکش آمبنی
آقای موکش آمبنی ،رئیس گروه صنعتی ریلاینس است که یکی از شرکت های آسیب پذیر در هند محسوب می شود. آقای آمبنی این شرکت را از پدر خود که بنیان گذار آن محسوب می شود، به ارث برده است.ثروت وی هم اکنون 29 میلیارد دلار برآورد شده است.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00fomukesh-ambani.jpg (http://salijoon.info/)


5. لاکشمی میتال
آقای میتال بزرگترین کارخانه تولید استیل را در جهان راه اندازی کرده است. کل ارزش سرمایه او معادل 28.7 میلیارد دلار برآورد شده است.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00folakshmi-mittal.jpg (http://salijoon.info/)


6. لورنس الیسون
او هم اکنون ششمین مرد پولدار جهان محسوب می شود. آقای الیسون که خود بنیان گذار "اوراکل" است، در یک سال شاهد افزایش 70 درصدی ارزش سهام خود بوده است. ارزش کل دارایی وی 28 میلیارد دلار تخمین زده شده است.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00folawrence_ellison.jpg (http://salijoon.info/)


7. برنالت آرنولت
برنالت آرنولت صاحب شرکت مد لباس در فرانسه است. او به نحو قابل توجهی اقتصاد شانگ های را متحول ساخته است. ثروت وی 27.5 میلیارد دلار ارزش مالی دارد.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00fobernard-arnault.jpg (http://salijoon.info/)


8. ایکه باتیستا
پولدارترین مرد کشور برزیل، ثروت خود را از 19.5 میلیارد به 27 میلیارد دلار در یکسال افزایش داده است. بالواقع انگیزه وی آن است که پولدارترین مرد جهان شود. ثروت وی از اکتشافات میدان های گاز و نفت به دست می آید.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00foeike-batista.jpg (http://salijoon.info/)


9. آمانکیو اورتگا
آقای اورتگا دارنده 4500 فروشگاه در 73 کشور است. ثروت 25 میلیاردی وی از جایی غیر از شرکت مد لباس اسپنیش موگولا نیست.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00foamancio-ortega.jpg (http://salijoon.info/)


10. کارل آلبرچت
کارل آلبرچت با 90 سال سن اهل کشور آلمان است که دارنده سوپر مارکت های زنجیره ارزان قیمت در این کشور می باشد. او این فروشگاه ها را درست بعد از جنگ جهانی دوم راه اندازی کرده است. در حال حاضر ثروت وی 23 میلیارد دلار برآورد شده است.

http://salijoon.info/mail/891117/poldar/00fokarl-albrechtrich.jpg (http://salijoon.info/)

Mohammad.Reza
۱۳۸۹-۱۱-۱۷, ۱۱:۲۲ بعد از ظهر
عجیب ترین حقه های که آدم میتونه به بدنش بزنه!؟


خارش گلو
وقتی کودک بودید، قلقلک دادن زیر بغل شما یک سرگرمی جالب بود. حالا در بزرگسالان هم می توان از این ترفند برای رهایی از مشکل خارش گلو استفاده کرد. وقتی که سلول های عصبی گوش تحریک بشوند، باعث اسپاسم عضلات گلو و گردن شده و در نتیجه شما را از شر خارش گلو راحت می کنند. پس قلقلک دادن گوش، باعث رفع خارش گلو می گردد!

صداهای فراصوت بالاتر از حد آستانه شنوایی را تجربه کنید
اگر در محلی شلوغ و پر سر و صدا هستید، بطرف راست خم شوید و سعی کنید با گوش راست بشنوید! گوش راست برای شنیدن حرفهای تند و سریع مناسب تر است. گوش چپ برای تمیز و تشخیص دادن تن های موسیقی، قوی تر است.

بر درد آمپول غلبه کنید
به راحتی با سرفه کردن در حین تزریقات، می توانید درد آمپول را کاهش دهید. سرفه کردن در اصل یک ترفندی است که باعث افزایش سریع و موقتی فشار در قفسه سینه شده و مسیرهای عصبی درد را مسدود می کند.

از شر جرم های بینی راحت شوید
فین کردن شدید را فراموش کنید. در اینجا یک ترفند بسیار سریع و آسان برای راحت شدن از جرم ها وجود دارد: بطور متناوب با زبان خود به سقف دهانتان ضربه بزنید، سپس با یک انگشت خود وسط دو ابرو را فشار دهید. این کار باعث می شود که تیغه بینی، عقب و جلو رفته و پس از ۲۰ ثانیه، جرم های متراکم شده و آماده تخلیه می شوند!

از شر رفلاکس مری راحت شوید
کسانی که دچار رفلاکس مری هستند، اگر به پهلوی چپ بخوابند، کمتر به این مشکل دچار می شوند! مری و معده تحت یک زاویه ای بهم وصل هستند، وقتی به پهلوی راست بخوابید، سطح معده بالاتر از مری قرار می گیرد، در نتیجه غذا و اسید به مری بر می گردد.

درد دندان، آخ نگو
با یک تکه یخ، قسمت v شکل بین انگشتان اشاره و شست را بمالید، بسادگی درد دندان را کاهش می دهید.

نوک انگشت تان را سوزانده اید؟
اگر در اثر تماس ناگهانی با اجاق گاز یا قابلمه داغ نوک انگشت تان را سوزانده اید، به سرعت قسمت آسیب دیده را تمیز کنید و با یک تکه یخ ماساژ بدهید. اگر یخ نبود، از آب سرد نیز می توانید استفاده کنید.

سرتان گیج می رود و به دوران افتاده است
کافی است فقط یک دست تان را روی یک نقطه ثابت قرار دهید، بسرعت دوران سرتان خوب می شود. قسمتی از گوش که مسئول فقط تعادل است در داخل یک مایع شناور می باشد، هر گاه این مایع جابه جا بشود، تعادل شما بهم می خورد، بکمک یک مرجع ثابت بیرونی، مغز سریع تعادل خود را به دست می آورد.

درد پهلو
گاهی به هنگام دویدن، پهلوی آدم درد می گیرد. این بخاطر آن است که بازدم شما با وقتی که پای راست شما به زمین می خورد، همزمان است. در نتیجه به دیافراگم شما فشار وارد می شود، برای رهایی از این درد کافی است، بازدم خود را با وقتی که پای چپ شما به زمین می خورد، همزمان کنید.

جلوی خونریزی را با یک انگشت بگیرید
گرفتن بینی و به عقب برگرداندن سر، راه متداول جلوگیری از خونریزی بینی است، اما شما اگر مقداری پنبه را درست زیر گردی لب بالایی، روی لثه بگذارید و با یک انگشت آن را فشار دهید، خونریزی قطع می شود.

از تپش قلب در هنگام عصبانیت جلوگیری کنید
به انگشت شست خود، فوت کنید! عصب واگ که ضربان قلب را کنترل می کند، بکمک نفس کشیدن، آرام می گیرد.

مغز خود را گرم نگه دارید
بسیار چیز های کم اهمیتی هستند که مغز را سرد و فلج می سازند. در این حالت، زبان خود را به سقف دهانتان فشار دهید، بطوریکه بیشترین مقدار از سقف را بپوشاند، در این صورت سر درد بر طرف می شود! این سردرد می تواند ناشی از یک بستنی یخی باشد.

از نزدیک بینی پیشگیری کنید
نزدیک بینی به ندرت ریشه ژنتیکی دارد، بلکه بیشتر از خیره شدن چشم به یک نقطه در فاصله کم ناشی می شود. بنابراین بهتر است که هر از چندی، چشم های خود را ببندید، به بدنتان کش و قوسی بدهید، و نفس عمیقی بکشید و پس از چند ثانیه به آرامی نفس تان را رها کنید، این کار باعث استراحت عضلات غیر ارادی هم می شوند. در نتیجه چشم ها هم استراحت می کنند.

خواب رفتگی
اگر دست شما موقع رانندگی یا نشستن، در اثر یک وضعیت نادرست بخواب رفته باشد، به آرامی حرکت دادن سر به چپ و راست، در کمتر از یک دقیقه می تواند این مشکل را حل کند و از شر گزگز و سوزنی شدن دست راحت شوید.

زیر آب نفس بکشید
وقتی در زیر آب هستید، این نبود اکسیژن نیست که شما را بی چاره می کند، بلکه دی اکسید کربن است که باعث اسیدی شدن خون و استیصال می گردد. بنابراین کافی است ابتدا، قبل از شنا چند نفس کوتاه و سریع بکشید تا میزان اسیدی بودن خون پایین بیاید. با این ترفند مغز شما می پندارد که اکسیژن بیشتری در اختیار دارد! به این ترتیب ده ثانیه زمان می خرید.

خوب حفظ کنید
همیشه سعی کنید کار های خود را قبل از خواب، پیش خود مرور کنید و یا درباره مسئله ای که مورد نظر شما است، قبل از خواب فکر کنید، در این صورت وقتی بیدار می شوید، حافظه شما بهتر و سریعتر به شما کمک خواهد کرد. هر چیزی را که شما درست قبل از خواب مطالعه کنید، بهتر در حافظه شما ثبت و ضبط می شود.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۸, ۱۲:۲۲ بعد از ظهر
نقل‌قول‌هایی در رابطه با "تجربه"


- تجربه مثل سنگ آسیاب می‌ماند و خوش‌شانس خواهیم بود اگر روشنمان کند نه آسیاب. – جاش بایلینگ


- تجربه با صنعت به‌دست می‌آید و با گذر سریع زمان کامل می‌شود. – ویلیام شکسپیر


- تجربه مثل مدرسه‌ای است که بچه تنبل هیچ از آن یاد نمی‌گیرد. درست است که می‌توان توصیه کرد اما عمل افراد در دست ما نیست. – بنجامین فرانکلین


- درس گرفتن از محیط بهتر است از آموزش و تحصیل. – ویلیام ووردزوورس


- خیلی خوب است که با درس گرفتن از بدشانسی‌های دیگران، یاد بگیریم که از چه چیزهایی دوری کنیم. – پابلیوس سیروس


- تجربه دیگران به علم ما می‌افزاید اما نه به خرد ما. آن را باید گران‌تر بخریم. – هوسی بالو


- به همه افکار خردمندانه تابحال هزاران بار فکر شده است، اما برای اینکه آنها واقعاً از آنِ خودمان کنیم، باید دوباره صادقانه به آنها فکر کنیم تاجاییکه در تجربه شخصیمان ریشه بگیرند. – جانان وولفگانگ فن گوته


- کسی آب را خوب می‌شناسد که درآن شنا کرده باشد. – ضرب‌المثل دانمارکی


- اگر می‌خواهید راه پیش‌رویتان را بشناسید، از کسی بپرسید که از آن رد شده باشد. – ضرب‌المثل چینی


- گذر سال‌ها چیزهایی به ما می‌آموزد که روزها از آن بی‌اطلاعند. – رالف والدو امرسون

- آنهایی که آخر می‌آیند، با یک مزیت وارد می‌شوند. باثروت گذشتگان زاده می‌شوند. ابزار قضاوت برای آنها آماده است و زیربنای علم در دستانشان قرار داده شده است. از این گذشته، اگر چیزی توسط گذشتگان امتحان شده، باید آن را از دست می‌داده، چراکه زمان حال درواقع قدیمی‌ترین است و بیشترین تجربه از آن خواسته می‌شود. – کولیر


- تجربه طاقی است که باید روی آن خانه بسازید. – هنری بروک آدامز


- تجربه جواهر است، و باید اینطور باشد، چراکه برای به‌دست آوردن آن بهای شگرفی باید پرداخت. – ویلیام شکسپیر


- تجربه نوری است که راه رفتن را برایتان امن‌تر می‌کند و مرد عجولی نیست که انتظار دارد از همان راهی که در گذشته برایش موفقیت آورده، در آینده به موفقیت برسد. – وندل فیلیپس


- آن یادگیری که با مشاهده و تجربه خود به دست آید، فراتر از چیزی است که با آموزش کسب شود چراکه دانش مسافر فرای دانش کسی است که داستان سفر او را می‌خواند. – توماس آ کمپیس


- یک لحظه بینش گاهی ارزشمندتر از تجربه یک زندگی است. – اولیور وندل هولمز


- تجربه چیزی نیست که برای انسان اتفاق بیفتد: آن چیزی است که مرد در جواب آنچه برایش اتفاق می‌افتد انجام می‌دهد. – آلدوس هاکسلی


- تجربه مادر همه دانش‌هاست. – میگوئل دو سروانتس


- تجربه فرزند تفکر است و تفکر فرزند عمل. نمی‌توان از درون کتاب انسان‌ را شناخت. – بنجامین دیسرائلی


- تجربه به خطا نمی‌رود؛ این قضاوت شماست که با انتظار آنچه در توانش نیست مرتکب اشتباه می‌شود. – لئوناردو داوینچی

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۱۲:۵۵ بعد از ظهر
دلیل دروغ یک مرد !!!


هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره!
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی:

هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۱۲:۵۹ بعد از ظهر
شاگرد زیرک و استاد !!!

استاد دانشگاه با این سوال شاگردانش را به یك چالش ذهنی کشاند: آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

شاگردی با قاطعیت پاسخ داد:"بله او خلق کرد"

استاد پرسید: "آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟"

شاگرد پاسخ داد: "بله, آقا"

استاد گفت: "اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست, خدا نیز شیطان است!"

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: "استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟"

استاد پاسخ داد: "البته"

شاگرد ایستاد و پرسید: "استاد, سرما وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟ "

شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند.

مرد جوان گفت: "در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (460- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد." شاگرد ادامه داد: "استاد تاریکی وجود دارد؟"

استاد پاسخ داد: "البته که وجود دارد"

شاگرد گفت: "دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد."

در آخر مرد جوان از استاد پرسید: "آقا، شیطان وجود دارد؟"

زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: "البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست."

و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.

نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش چیزی نبود جز ، آلبرت انیشتن !

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۰۱:۰۰ بعد از ظهر
دنیای مجازی !!!

روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم. مدت ها بود می خواستم برای سیاحت از مکان های دیدنی به سفر بروم. در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.

فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ ... نه

نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:

عمو... میشه کمی پول به من بدی؟

نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست.

فقط اون قدری که بتونم نون بخرم.

باشه برات می خرم.

صندوق پست الکترونیکی من پُر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیام های زیبا و هم چنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.

عمو می شه بگی کره و پنیر هم بیارن؟

آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.

باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خُب؟

غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم است، بیرونش کند. وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.

بذار بمونه. برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید.

آن وقت پسرک روبروی من نشست.

عمو چی کار می کنی؟

ایمیل هام رو می خونم.

ایمیل چیه؟

پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن.

متوجه شدم که چیزی نفهمیده. برای این که دوباره سوالی نپرسد گفتم:

اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده.

عمو تو اینترنت داری؟

بله در دنیای امروز خیلی ضروریه.

اینترنت چیه عمو؟

اینترنت جاییه که با کامپیوترمی شه خیلی چیزها رو دید و شنید. اخبار، موسیقی، ملاقات با مردم، خواندن و نوشتن، رویاها، کار و یادگیری. همه این ها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی.

مجازی یعنی چی عمو؟

تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را با آسایش بخورم.

دنیای مجازی جاییه که در اون نمی شه چیزی رو لمس کرد. ولی هر چی که دوست داریم اون جا هست. رویاهامون رو اون جا ساختیم و شکل دنیا رو اون طوری که دوست داریم عوض کردیم.

چه عالی. دوستش دارم.

کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟

آره عمو. من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم.

مگه تو کامپیوتر داری؟

نه ولی دنیای منم مثل اونه مجازی.

مادرم تمام روز از خونه بیرونه. دیر برمی گرده و اغلب اون و نمی بینیم.

وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه، با هم آب رو به جای سوپ می خوریم. خواهر بزرگ ترم هر روز میره بیرون. میگن تن فروشی می کنه اما من نمی فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره.

پدرم سال هاست که زندانه و من همیشه پیش خودم همه خانواده رو توی خونه دور هم تصور می کنم. یه عالمه غذا، یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا یه روز دکتر بزرگی بشم.

مگه مجازی همین نیست عمو؟

قبل از آن که اشک هایم روی صفحه کلید بچکد، نوت بوکم را بستم.

صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید، تمام کند. پول غذا را پرداختم. من آن روز یکی از زیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را همراه با این جمله پاداش گرفتم:

ممنونم عمو، تو معلم خوبی هستی.

آن جا، در آن لحظه، من بزرگ ترین آزمون بی خردی مجازی را گذراندم. ما هر روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره شدن وقایع بی رحم زندگی توسط حقیقت ها، عاجزیم

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۰۱:۰۸ بعد از ظهر
یک داستان کوتاه جالب : قهوه ی شور


http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQfZEs2xIpILrVtZAZbqGeI9XwMWodwQg3bRO-eAqDCdg68Rrk84g

اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا طبیعی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد.
آخر مهمانی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد، “خواهش می کنم اجازه بده برم خونه…”
یکدفعه پسر پیش خدمت رو صدا کرد، “میشه لطفا یک کم نمک برام بیاری؟ می خوام بریزم تو قهوه ام.” همه بهش خیره شدند، خیلی عجیبه! چهره اش قرمز شد اما اون نمک رو ریخت توی قهوه اش و اونو سرکشید. دختر با کنجکاوی پرسید، “چرا این کار رو می کنی؟” پسر پاسخ داد، “وقتی پسر بچه کوچیکی بودم، نزدیک دریا زندگی می کردم، بازی تو دریا رو دوست داشتم، می تونستم مزه دریا رو بچشم مثل مزه قهوه نمکی. حالا هر وقت قهوه نمکی می خورم به یاد بچگی ام می افتم، زادگاهم، برای شهرمون خیلی دلم تنگ شده، برا والدینم که هنوز اونجا زندگی می کنند.” همینطور صحبت می کرد، اشک از گونه هاش سرازیر شد. دختر شدیدا تحت تاثیر قرار گرفت. یک احساس واقعی از ته قلبش. مردی که می تونه دلتنگیش رو به زبون بیاره، اون باید مردی باشه که عاشق خونوادشه، هم و غمش خونوادشه و نسبت به خونوادش مسئولیت پذیره… بعد دختر شروع به صحبت کرد، در مورد زادگاه دورش، بچگیش و خونوادش.
مکالمه خوبی بود، شروع خوبی هم بود. اونها ادامه دادند به قرار گذاشتن. دختر متوجه شد در واقع اون مردیه که تمام انتظاراتش رو برآورده می کنه: خوش قلبه، خونگرمه و دقیق. اون اینقدر خوبه که مدام دلش براش تنگ میشه! ممنون از قهوه نمکی! بعد قصه مثل تمام داستانهای عشقی زیبا شد، پرنسس با پرنس ازدواج کرد و با هم در کمال خوشبختی زندگی می کردند….هر وقت می خواست قهوه براش درست کنه یک مقدار نمک هم داخلش می ریخت، چون می دونست که با اینکار حال می کنه.
بعد از چهل سال، مرد در گذشت، یک نامه برای زن گذاشت، ” عزیزترینم، لطفا منو ببخش، بزرگترین دروغ زندگی ام رو ببخش. این تنها دروغی بود که به تو گفتم— قهوه نمکی. یادت میاد اولین قرارمون رو؟ من اون موقع خیلی استرس داشتم، در واقع یک کم شکر می خواستم، اما هول کردم و گفتم نمک. برام سخت بود حرفم رو عوض کنم بنابراین ادامه دادم. هرگز فکر نمی کردم این شروع ارتباطمون باشه! خیلی وقت ها تلاش کردم تا حقیقت رو بهت بگم، اما ترسیدم، چون بهت قول داده بودم که به هیچ وجه بهت دروغ نگم… حال من دارم می میرم و دیگه نمی ترسم که واقعیت رو بهت بگم، من قهوه نمکی رو دوست ندارم، چون خیلی بدمزه است… اما من در تمام زندگیم قهوه نمکی خوردم! چون تو رو شناختم، هرگز برای چیزی تاسف نمی خورم چون این کار رو برای تو کردم. تو رو داشتن بزرگترین خوشبختی زندگی منه. اگر یک بار دیگر بتونم زندگی کنم هنوز می خوام با تو آشنا بشم و تو رو برای کل زندگی ام داشته باشم حتی اگه مجبور باشم دوباره قهوه نمکی بخورم.
اشک هاش کل نامه رو خیس کرد. یه روز، یه نفر ازش پرسید، ” مزه قهوه نمکی چیست؟ اون جواب داد “شیرینه”

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۰۲:۳۹ بعد از ظهر
آشنایی با برخی از مهارت‌های همسرداری

همسرداری مهارتی است که زن و شوهر با شناخت توانمندی‌ها ، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر ، بتوانند به نیازهای جسمی ، عاطفی ، روانی و ***ی طرف مقابل پاسخ دهند، بطوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.
تفاوت‌های روان‌شناختی زنان و مردان در زندگی مشترک
میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوست داشته شدن» رابطه مستقیمی دارد، در حالی که مردان ، زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند درخواست‌های همسران خود را برآورده کنند.
زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره آن صحبت کنند، (حتی اگر وقت زیادی صرف نمایند)، در حالی که مردان این عمل زنان را پرحرفی تلقی می‌کنند.
زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدر دوستشان دارند، اما مردان فکر می‌کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را دوست دارم، نیازی به گفتن نیست.»
وقتی مردان از زنان خود حمایت می‌کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر می‌سازند، و به زندگی امیدوارتر و علاقه‌مندتر می‌کنند.
زنان فرمان بردن را دوست دارند، ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد، در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فدارکاری خواهند بود.

هنگامی که مردان دیر می‌کنند، زنان با سؤال‌های چرا دیر کردی؟ ، کجا بودی؟ و ... در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز می‌کنند. اما شوهران فکر می‌کنند که همسرانشان می‌خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افرادی بی‌مسئولیت و غیرمطمئن جلوه دهند.
وقتی شوهران فکر می‌کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و توانمندی می‌نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان عزیز هستند.
مردان پس از گوش کردن به صحبت‌های همسر خود بلافاصله می‌خواهند مشکل را حل کنند، بنابراین به راهنمایی آنان می‌پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می‌خواستند احساساتشان را بیان کنند.
زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته‌هایشان محک می‌زنند. مردان یا باید سعی کنند خواسته‌های منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را با دلایل صحیح متقاعد سازند.

کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر

به خانواده همسرمان نیز به اندازه خانواده خود احترام بگذاریم.با خانواده همسر خود همانگونه رفتار کنیم که با خانواده خود رفتار می‌نماییم.
به هیچ‌یک از خانواده‌ها اجازه دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که خانواده‌ها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجربه‌های آنان استفاده کنیم و تصمیم نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.


در صورت بروز اختلاف ، از در میان گذاشتن موضوع یا نزدیکترین خویشاوندان نیز پرهیز کنیم، زیرا اینکار موجب گسترش دامنه اختلاف می‌شود.در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتگوها شرکت دهیم.
در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را می‌شناسند و بهتر می‌توانند چاره جویی نمایند.


از چشم هم چشمی و حسادت بپرهیزیم.به آداب و رسوم خانواده همسرمان احترام بگذاریم، چنانچه برخی از آنها را صحیح نمی‌دانیم، هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.
لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده خود بروند (اینکار موجب ارضای محبت مادر و فرزندی می‌شود). این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی بر گردن ما دارند، بنابراین در صورت ضرورت ، هر یک از همسران باید بخوبی از خانواده خود حمایت کنند.

آشنایی با برخی از مهارت‌های همسرداری

شاد باشیم: شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
صبور باشیم: اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی‌دانیم، بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
منطقی رفتار کنیم: مسائل را منطقی و درست بررسی کنیم و بجای منافع شخصی ، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی‌طرفانه قضاوت کنیم.
کم توقع باشیم: از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ بدهد.
مثبت نگر باشیم: با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه‌های خوب زندگی را فراموش نکنیم. خوش بین باشیم: داشتن نگاه خوش‌بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می‌شود.

یکدل باشیم: درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می‌شود و یکدلی بوجود می‌آورد.
شنونده خوبی باشیم: هنگامی که همسرمان با ما صحبت می‌کند، حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف‌های او توجه داریم.

مشوق همسر خود باشیم: برای رفتارها و صحبت‌های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت‌های موفق گذشته او را تشویق کنیم تا آینده بهتری داشته باشد.

به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم: آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می‌برد ما هستیم.
خوش قول باشیم: برای حرف‌ها و قول‌های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسؤول بدانیم، خوش قولی نشانه احترام به خود و همسر است.
به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم: و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم: سعی کنیم با همسر خود درباره مسایل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می‌باشد.
با یکدیگر مهربان باشیم: همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، خوبی‌هایش را بازگو کنیم، برایش خوبی خواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را بکار ببریم با مهربانی می‌توانیم مالک قلب‌های یکدیگر باشیم و رابطه گرم و صمیمی برقرار کنیم.
محبت‌پذیر و قهر گریز باشیم: منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکار است. تلاش کنیم که آیینه زندگیمان شفاف و بدون غبار کدورت باشد.
راستگو باشیم: صداقت و راستی از بهترین سرمایه‌های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه‌های زندگی را سست می‌کند.
محیط خانواده را با صفا کنیم: فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم: ارزش‌ها از ارکان و ستون‌های اصلی خانواده محسوب می‌شوند و مقید بودن به ارزش‌ها موجب دوام و استحکام خانواده می‌شود و اصالت آن را حفظ می‌کند.
به نیازهای همسر توجه کنیم: رفتار دلنشین و توام با متانت موجب می‌شود، خواسته‌های خود را به راحتی بیان کند.
بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم: در سایه سلامت جسمی و روانی می‌توانیم به هدف‌های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
با یکدیگر مشورت کنیم: هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه‌تر می‌شود.
قدر شناس باشیم: از همسرمان به خاطرانجام وظایف ، مسؤولیت‌ها و همکاری‌هایش قدردانی کنیم. برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه‌های خاصی نیازمند نیستیم!
برنامه‌ریزی کنیم: در حقیقت برنامه‌ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می‌بخشد.
الگوی خوبی باشیم: طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
خود را به جای همسرمان بگذاریم:دنیا را از دریچه نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم «اگر من جای او بودم چه می‌کردم ؟»
میانه رو متعادل باشیم: حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند «خیر الامور اوسطها». پس اگر در تمام امور زندگی ( خوردن ، خوابیدن ، مسافرت و حتی محبت کردن و ...) اعتدال را رعایت کنیم، کمتر دچار مشکل می‌شویم.
با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم: یک جمله شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم: عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی ، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می‌شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می‌کند.
همسر خود را راضی کنیم: باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچوقت ما را ترک نمی‌کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی‌گذارد.
برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم: باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
فرمان ندهیم: نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم. متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است، نه محل یکه تازی و خشونت.
تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم: افکار مزاحم مانند خوره ، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پا گیر ، انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم: زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می‌شود.
روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم: هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد، آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم. مقابله به مثل نکنیم: از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل ، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۱۹, ۰۸:۵۵ بعد از ظهر
داستان "قهوه شور" فوق العاده بود... خودم حس میکنم گاهی باید این چیزا رو بخونم تا عشق برام یادآوری بشه... مرسی از داستان زیباتون... :گل رز:
.
.
.
امضای خنده دار مشتری بانک مانع وام گرفتنش شد

درخواست وام یک مرد روسی از بانکی درشهر مسکو به خاطر استفاده از شکلک خندان بجای امضای شخصی در فرم درخواست رد شد.

ولادیمیرکرلوف 34 ساله اظهار داشت :این امضا در گذرنامه و کارت شناسایی ام پذیرفته شده اما نمیدانم چرا بانک آن را نمی پذیرد.





http://banki.ir/images/stories/vam.jpg

گرچه نام این بانک به دلایلی افشا نشده اما اولگ پاولوویچ سخنگوی این بانک اظهار داشت :شکلک خندان بیشتر یک نقاشی است تا یک امضای رسمی شخصی و نمی تواند مورد پذیرش ما باشد.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۰, ۰۲:۱۶ بعد از ظهر
خیال‌انگیزترین شهرهای دنیا

برخی از شهرهای دنیا، با مناظر بی‌نظیر خود،‌ تجربیات خیال‌انگیزی را برای مسافرین و بازدیدکنندگان خود به همراه می‌آورند. همین رمانتیک بودن،‌ سالانه هزاران،‌ بلکه میلیون‌ها نفر را به این شهرها می‌کشاند.
افراد برای انتخاب مقصد سفر،‌ می‌توانند معیارهای گوناگونی داشته باشند. برای عده‌ای،‌ رمانتیک بودن یکی از ویژگی‌های مهم مقصد سفراست. نشنال‌جئوگرافی (http://travel.nationalgeographic.com/travel/countries/your-romantic-destinations-photos/#/big-sur-sunset-keyhole-travel-romantic_31864_600x450.jpg) این‌بار از بین شهرهای دنیا،‌ تعدادی را به عنوان رمانتیک‌ترین شهرها معرفی کرده واز هر شهر نمادی را برگزیده که منتخب آنها را در گزارش تصویری خبرآنلاین می‌بینید.
بیگ‌سور، کالیفرنیا
ساحل زیبا،‌ نمای رویایی و ‌ البته جمعیت کم و خلوتی،‌ به این سواحل، فضایی خیال‌انگیز و دلچسب می‌دهد و باعث می‌شود مسافران از قدم زدن لذت ببرند.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/1.jpg (http://salijoon.info/)

بانکوک،‌ تایلند
این معبد بودایی وات‌آرون است که در ساحل رود چائوفرایا سر به آسمان بانکوک کشیده است. ساخت این معبد که سال‌ها است توریست‌ها را به این محل می‌کشاند، به سال 1809 میلادی برمی‌گردد.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/2.jpg (http://salijoon.info/)

دره ناپا، کالیفرنیا
اگر دنبال دلیلی برای سفر به این دره می‌گردید،‌ می‌توانید از 4 میلیون نفری که هر سال از آن دیدن می‌کنند بپرسید!

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/3.jpg (http://salijoon.info/)

تاج‌محل،‌ هند
شاه‌جهان این آرامگاه مرمرین را به عنوان یادبودی برای همسرش در قرن 17 ساخت. گفته می‌شود که شاه‌جهان همسرش را بسیار دوست می‌داشته است. امروزه لحظات آرام این آرامگاه در کنار زیبایی، تاج‌محل را به جاذبه‌ای توریستی برای مردم جهان بدل ساخته است.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/4.jpg (http://salijoon.info/)

زنزیبار، تانزانیا
سپیده‌دم کم‌کم به ساحل آرام و بی‌سروصدای زنزیبار وارد می‌شود. شن‌های سفید ساحل و مرجان‌های حاشیه‌ای، دوست‌داران طلوع را وسوسه می‌کنند که از خیر راه‌های قدیمی بگرند و قدم بر ساحل بگذارند.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/5.jpg (http://salijoon.info/)

پاریس، فرانسه
بله، این همان نماد فلزی معروف پاریس است، منتها از زاویه‌ای ناآشنا. وقتی پای جذابیت برای توریست‌ها به میان می‌آید و قرار باشد شهرهای رمانتیک انتخاب شوند،‌ پاریس حتما باید در لیست باشد!

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/6.jpg (http://salijoon.info/)

سالاردو ییونی، بولیوی
این بزرگ‌ترین صحرای نمکی دنیا است. یکی از مسطح‌ترین اماکن روی زمین که سطح آن بر اثر بارش باران حسابی صیقل خورده و درست مانند یک آینه شده است. واقعا مکان بی‌نظیری است.

http://www.salijoon.info/mail/891120/shahr/7.jpg (http://salijoon.info/)

پراگ،‌ جمهوری چک
پل چارلز در شهر پراگ روی رودخانه ولتاوا (که به زبان چک به معنای مشورت است) قرار گرفته و نماد این شهر به حساب می‌آید. مه غلیظی که مانند یک پرده مخملین پل و صف مجسمه‌هایش را در بر می‌گیرد،‌ از آن مکانی رویایی می‌سازد.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/8.jpg (http://salijoon.info/)

آلپ فرانسه
این کوه‌ها مقصد معروفی در بین علاقمندان به اسکی و کوهنوردی هستند. البته آلپ فرانسه برای کسانی که آن‌قدرها هم به دنبال ماجراجویی نیستند،‌ جذابیت‌های فراوانی دارد: دهکده‌هایی که مثل دهکده‌های قصه‌های پریان هستند،‌ تفرجگاه‌های خیلی لوکس و شیک و البته مناظر فوق‌العاده زیبا.

http://salijoon.info/mail/891120/shahr/9.jpg (http://salijoon.info/)

ونیز،‌ ایتالیا
ونیز شهری منحصر به فرد درایتالیا است که گفته می‌شود از قرن 14،‌ برای توریست‌ها جذاب بوده و مردم برای دیدار از این شهر،‌ به ونیز سفر می‌کرده‌اند. گردشگری در شهر با قایق از تجربیاتی است که مردم را به این شهر می‌کشاند.

http://www.salijoon.info/mail/891120/shahr/11.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۰, ۰۲:۱۹ بعد از ظهر
پرفروش‌ترین خوردوی دونفره اسپرت تاریخ جهان

مزدا امروز با تایید سازمان ثبت رکوردهای جهانی گینس، پس از تولید نهصد هزارمین دستگاه از مدل MX-5 (میاتا)، رکورد پرفروش‌ترین ماشین اسپرت دونفره جهان را یک بار دیگر تغییر داد.

به گزارش کاریکس، این ماشین که از سال ۱۹۸۹ تاکنون به فروش می‌رسد، برای نخستین بار در ماه می سال ۲۰۰۰ با فروش ۵۳۱۸۹۰ دستگاه، رکورد MG B (تولید از ۱۹۶۲ تا ۱۹۸۰) را شکست و این عنوان را از آن خود کرد.

ایده تولید این ماشین در آمریکا مطرح شد. در حالی که تولید اسپرت‌های روباز ارزان‌قیمت به دلیل سخت تر شدن قوانین ایمنی در ساخت ماشین، به شدت کاهش یافته بود، باب هال، که آن زمان برای مجله موتور ترند کار می‌کرد درباره نبود ماشینی در این کلاس در بازار با مدیران مزدا صحبت کرد و ایده ساخت این ماشین را به آنها پیشنهاد کرد.

خود او در سال ۱۹۸۱، وقتی به سمت مدیر برنامه‌ریزی محصولات مزدا در آمریکا منصوب شد، با همکاری تیم طراحی تازه‌ این شرکت در جنوب کالیفرنیا این ایده را عملی کرد.

در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، اسپرت‌های دونفره از محبوب‌ترین ماشین‌های جهان بود. آلفارومئو اسپایدر، MG B، آستین هیلی اسپرایت، تریومف اسپیت فایر و لوتوس الن از جمله نام‌های پرفروش آن سال‌ها بود. اما با آغاز دهه هشتاد از بین این ماشین‌ها تنها آلفارومئو باقی مانده بود.



http://salijoon.info/mail/891120/mazda/165483_578.jpg (http://www.asriran.com/)

ایده MX-5 از دونفره‌های انگلیسی و مخصوصاً لوتوس الن الهام گرفته شد. طراحی و ساخت این ماشین که از اواسط دهه هشتاد آغاز شده بود بالاخره در سال ۱۹۸۹ به نتیجه رسید و اولین نسل این ماشین در این سال به بازار عرضه شد.

نسل دوم MX-5 در سال ۱۹۹۸ به بازار عرضه شد. طراحی ظاهر ماشین تقریباً دست نخورده ماند و ماشین تنها کمی به نسل سوم مزدا RX7 شبیهjv شد. مهمترین تغییر چهره، چراغ‌های جلوی ماشین بود که از حالت مخفی به چراغ‌های معمولی بدل شد.



http://salijoon.info/mail/891120/mazda/165484_838.jpg (http://salijoon.info/)

مزدا در سال ۲۰۰۵، نسل سوم MX-5 را به بازار عرضه کرد. بعد از فروش هفتصد و هشتصد هزار دستگاه از این ماشین، گینس دوبار رکورد پرفروش‌ترین ماشین دونفره اسپرت را به نام همین ماشین به روز کرد.

اکنون بیست سال و ده ماه بعد از آغاز تولید MX-5 می‌گذرد و این ماشین هنوز پرطرفدار است. MX-5 که اکنون مهمترین برند مزدا است با فاصله‌ای زیاد عنوان پرفروش‌ترین اسپرت دونفره جهان را از آن خود کرده و به نظر نمی‌رسد به این سادگی این عنوان را از دست بدهد.

بعد از MX-5، در مقام دوم پورشه ۹۱۱ قرار دارد که از سال ۱۹۶۳ تا کنون بیش از هفتصد هزار دستگاه از آن فروخته شده است.

سی‌تا کانای، یکی از مدیران ارشد مزدا در مراسم تولید نهصدهزارمین MX-5 گفت که مزدا به طور جدی تولید و عرضه مدل هایی تازه‌ای از MX-5 را ادامه خواهد داد و قصد دارد تا همزمان با جشن صدسالگی تاسیس مزدا (ده سال دیگر)، رکورد فروش این ماشین را به یک میلیون دستگاه برساند.

مزدا در سال ۲۰۰۹ ، با معرفی کانسپت مزدا MX-5 سوپرلایت در نمایشگاه خودروی فرانکفورت، بیستمین سال تولیداین مدل را جشن گرفت.



http://salijoon.info/mail/891120/mazda/165485_962.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۰, ۰۲:۲۰ بعد از ظهر
لبخند را فراموش نکنید! اعمال ما، همیشه رساتر از کلماتند. مثلاً تبسم شما به طرف مقابلتان می‌گوید: ”من دوستت دارم، تو مرا خوشحال می‌کنی، از ملاقاتت خوشحالم“. تبسم خرجی ندارد، ولی چیزهای بسیاری می‌آفریند. لبخند بدون این‌که دهنده‌اش را فقیر کند، گیرنده را ثروتمند می‌کند.


http://salijoon.info/mail/891120/Ukkked-1.jpg (http://salijoon.info/)

تبسم، یک لحظه بیشتر پایدار نیست، ولی گاهی خاطره‌اش تا ابد باقی می‌ماند. هیچ‌کس آن‌قدر غنی نیست که نیازی به تبسم نداشته باشد و هیچ‌کس آن‌قدر فقیر نیست که از عهده بخشش یک تبسم برنیاید. لبخند، خستگی را برطرف و افراد مأیوس را امیدوار می‌کند. لبخند، اشعه آفتاب است برای افسردگان و بهترین پادزهر طبیعی است برای غم و ناراحتی. با همه اینها، تبسم را نه می‌توان خرید و نه می‌توان گدائی کرد و نه می‌توان دزدید، زیرا تبسم یک کالای زمینی نیست، مگر زمانی‌که عطا شود. پس لبخند را فراموش نکنید. لبخند بی‌هزینه شما، گرانبهاترین هدیه است.
در تمام دنیا انسان‌ها وقتی خوشحالند، لبخند می‌زنند بر طبق تحقیقات انسان‌شناسان، لبخند یکی از احساسات جهانی و شاخص احساسات انسانی است. توانائی لبخند زدن یکی از تفاوت‌های اصلی فیزیولوژیک بین انسان و حیوان است. توانائی لبخند زدن از کارکردهای سطوح عالی مغز است که فقط در نوع انسان و حیوان است. توانائی لبخند زدن از کارکردهای سطوح عالی مغز است که فقط در نوع انسان مشاهده شده است. در حالی‌که انقباض عضلات صورت برای نشان دادن خشم و تنفر در اغلب پستانداران عالی وجود دارد.
دکتر ”پل اکمن“ محقق ارتباطات غیرکلامی می‌گوید: ”لبخند یکی از ساده‌ترین و در عین حال یکی از گیج‌کننده‌ترین حالات انسان است.“ برای یک لبخند، تنها یک ماهیچه صورت مورد نیاز است، در حالی‌که برای نشان دادن اندوه و یا تنفر، دست کم باید دو ماهیچه صورت‌تان را به‌کار بگیرید، یعنی برای لبخند زدن به انرژی به مراتب کمتری نیاز دارید. پس کسانی‌که پیوسته اخم به چهره دارند، انرژی فراوانی را مصرف می‌کنند تا خصوصیتی را در چهره خود پدید آورند.
تحقیقات علمی جدید همگی مؤید آن ضرب‌المثل قدیمی‌اند که می‌گوید: ”خنده بر هر درد بی‌درمان دواست.“ بر طبق تحقیقات پزشکان انگلیسی در اگوست ۱۹۵۸ خندیدن بر تمام اندام‌های بدن تأثیر می‌گذارد، به‌عنوان مسکن طبیعی عمل می‌کند، فشار روانی را کاهش می‌دهد، کالری‌ها را به سرعت می‌سوزاند و سوءهاضمه را بهبود می‌بخشد. در حال حاضر نیز دانشمندان معتقدند که می‌توانیم با خنده چاقی را از بین ببریم، زیرا خنده به سرعت سوخت و ساز را افزایش می‌دهد. جریان خون و فرآیندهای هاضمه با خندیدن سرعت می‌یابند و کل سیستم بدن از حالت رکود و کسالت خارج می‌شود: دکتر ”جون گومز“ روان‌پزشک می‌گوید: ”خنده در نهایت بهترین شیوه کنار آمدن با هیجانات عصبی و موقعیت‌های پراسترس است. خنده، استرس را همچون یخی در برابر آتش ذوب می‌کند. لبخند و خنده، رشد سرطان را متوقف می‌کند. همچنین کسانی‌که بیشتر می‌خندند، کمتر در معرض ابتلا به سرطان قرار دارند. و کسانی‌که در زندگی، خود را از شادی دور نگه می‌دارند، به مراتب بیشتر از مردم شاد به سرطان دچار می‌شوند.
گاهی پیش می‌آید که تمایلی به لبخند زدن نداریم و حالمان چندان خوش نیست؛ در چنین صورتی می‌توانیم نکات زیر را به‌کار ببندیم و همه باید به مؤثر بودن آنها امیدوار باشیم تا هیچ‌گاه چهره‌مان از لبخندی زیبا خالی نباشد. این سخن مارک تواین را فراموش نکنید ”که هیچ چیز غم‌انگیزتر از دیدن چهره‌های جوان ولی عبوس نیست.“
به‌خود بقبولانید که لبخند بزنید و یا پیش خود آوازی را زمزمه کنید. طوری رفتار کنید که گوئی شاد و خوشحالید. این امر موجب می‌شود که شادی، شما را فراموش نکند. اغلب ما درست به همان اندازه احساس شادی می‌کنیم که تصمیم گرفته‌ایم شاد باشیم. همیشه قدردان باشید و به نعماتی که دارید بیندیشید. همیشه احساس قدرشناسی با طبیعی‌ترین لبخند دنیا همراه می‌شود. همه جا پیام‌آور دوستی، شادی و نشاط باشید تا هم از شما استقبال کنند و اگر تاکنون چنین می‌پنداشتیم که ابتدا باید شاد باشیم و سپس لبخند بزنیم، طبق تئوری جدید می‌توانیم ابتدا لبخند بزنیم و سپس شاد شویم.

http://salijoon.info/mail/891120/23.jpg (http://salijoon.info/)
● عباراتی در ستایش لبخند
لبخند زدن تو به روی برادرانت، برای تو صدقه است. حضرت محمد (ص)
مشکلاتت را در چمدان قدیمی بگذار و ببند و لبخند بزن، لبخند بزن. ضرب‌المثل ایتالیائی
بی‌مصرف‌ترین روزها روزی است که در آن نخندیده باشیم. چارلز فیلد
آموختن خندیدن نتیجه داشتن زندگی خوب است و فراگرفتن خندیدن شروع یک زندگی خوب. شادهلم استتر
نشاط درونی مدت زندگی خود را می‌توانیم با تعداد تبسم‌هائی که بر لب‌هایمان می‌نشیند اندازه بگیریم. شادهلم استتر
آن‌جا که لبخندی نیست لبخند بزنید، لبخند یافت خواهد شد. بودا
گذار جهان هر چه باشد، تو همیشه لبخند بزن تا جهانت خندان نماید. کنفوسیوس



فواید لبخند زدن
http://salijoon.info/mail/891120/31.jpg (http://salijoon.info/)
۱. لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
۲. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
۳. لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
۴. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
۵. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
۶. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
۷. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
۸. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
۹. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
۱۰. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که “زندگی خوب پیش می رود”. پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

http://salijoon.info/mail/891120/24.jpg (http://salijoon.info/)
پس….همیشه لبخند بزنید!

.
.
.
..
...
....
.....
http://salijoon.info/mail/891120/0.jpg (http://salijoon.info/)
http://salijoon.info/mail/891120/27.jpg (http://salijoon.info/)
http://salijoon.info/mail/891120/21.jpg (http://salijoon.info/)

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۲۰, ۰۹:۰۶ بعد از ظهر
این کارها را انجام دهید تا... (؟؟ :پوزخند:)

. قبل از ورود مهمونها یک دور همه قاشقها رو دهنی کنید.

. قبل از ورود به دستشویی عمومی به بقیه تعارف کنید.

. تو آلبوم کنار عکس بچتون چندتا از پوشکهای نازنینشون رو هم بچسبونید.

. سر میز غذا مدام جوکهای کثیف دبلیوسی ای تعریف کنید.

. سر میز با آفتابه برای مهموناتون آب پرتقال سرو کنید.

. توی راسته ی خیابون روی شیشه ماشینهایی که پارک کردند تف کنید.

. از زیر شلواری پدربزرگتون به عنوان هدیه ولنتاین استفاده کنید.

. برای بستن در سامسونتی که توش هندونه گذاشتید تلاش کنید.

. از مامورین زن طرح ارتقای امنیت اجتماعی شماره بگیرید

. با کراوات ابریشمی شوهرتون در دبه ی ترشی رو پلمب کنید.

. صندل پاشنه ۵ سانتی رو با جوراب مچی بپوشید.

. به برادر یا خواهرتون(هر کدوم که بیشتر فاز میده )زنگ بزنید و با صدای بریده بریده و نگران بگید بابا .. بابا…بابا … آب داد درسشو یادته ؟

. برای معافیت از سربازی همه دندوتاون رو بکشید.

. کرم ضد آفتاب رو به کف پاتون بمالید.

. با سنگ پا صورتتون رو تمیز کنید.

. صفحه ازدواج و طلاق شناسنامه تون رو با خودکار آبی پیشاپیش پر کنید.

. با موبایل دوستتون به خونه شون زنگ بزنید و بگید از بخش حوادث بیمارستان مزاحم میشید و این موبایل توی جیب جانباخته بوده.

. از انتظامات پارک بپرسید این همه میگفتن تو پارکها کلی مواد فروش داره پس کوشن ؟

. به جای قناری مرغ و خروس تو قفس بذارید و از سقف اتاق آویزون کنید.

. هر جا زنبورگاوی دیدید با دست بگیرید و اینقدر فشارش بدبد تا شیرش دوشیده بشه.

. در یک شب شعر شرکت کنید و شعر تبلیغ مای بیبی رو با احساس بخونید.

. مسئولیت یک عملیات تروریستی رو به عهده بگیرید.

. وسط ظهر در ماه رمضان برید جلوی دادگستری یه سفره مفصل پهن کنید و شروع کنید به خوردن.

. برای اینکه بدونید لذت تولد دوباره چقدره معتاد بشید و بعد از چند ماه ترک کنید.

. به نوزاد دوماهه تون کباب بره بدید تا یه کم جون بگیره .

. روز تولد همسرتون گلاب رو داخل شیشه عطر بریزید و به عنوان یک عطر فرانسوی گرانقیمت به او هدیه بدید.

. خلعت آخرت رو بعد از خرید پرو کنید.

. سر کلاس توی یقه ی همکلاسیتون کرم خاکی خیس بندازید.

. به منظور صرفه جویی پوشکهای بچه تون رو بعد از تعویض بذارید تو آفتاب خشک بشه و بعد به عنوان دستمال سفره استفاده کنید.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۲۱, ۰۶:۳۵ بعد از ظهر
از دفترچه خاطرات یک عروس

دوشنبه
الان رسیدیم خونه بعد از مسافرت ماه عسل و تو خونه جدید مستقرشدیم.
خیلی سرگرم کننده هست اینکه واسه ریچارد آشپزی می‌کنم. امروز می‌خوام یه جور کیک درست کنم که تو دستوراتش ذکر کرده 12 تا تخم مرغ رو جدا جدا بزنین ولی من کاسه به اندازه‌ی کافی نداشتم واسه‌ی همین مجبور شدم 12 تا کاسه قرض بگیرم تا بتونم تخم مرغ‌ها رو توش بزنم.




سه‌شنبه

ما تصمیم گرفتیم واسه‌ی شام سالاد میوه بخوریم. در روش تهیه‌ی اون نوشته بود «بدون پوشش سرو شود» (dressing= لباس ، سس‌زدن) خب من هم این دستور رو انجام دادم ولی ریچارد یکی از دوستاشو واسه شام آورده بود خونه مون. نمی‌دونم چرا هر دو تاشون وقتی که داشتم واسه‌شون سالاد رو سرو می‌کردم اون جور عجیب و شگفت‌زده به من نگاه می‌کردن.



چهارشنبه

من امروز تصمیم گرفتم برنج درست کنم و یه دستور غذایی هم پیدا کردم واسه‌ی این کار که می‌گفت قبل از دم کردن برنج کاملا شست‌وشو کنین.
پس من آب‌گرم‌کن رو راه انداختم و یه حموم حسابی کردم قبل از این که برنج رو دم کنم. ولی من آخرش نفهمیدم این کار چه تاثیری تو دم کردن بهتر برنج داشت.



پنج‌شنبه

باز هم امروز ریچارد ازم خواست که واسه‌ش سالاد درست کنم. خب من هم یه دستور جدید رو امتحان کردم .
تو دستورش گفته بود مواد لازم رو آماده کنین و بعد اونو روی یه ردیف کاهو پخش کنین و بذارین یه ساعت بمونه قبل از این که اونو بخورین. خب منم کلی گشتم تا یه باغچه پیداکردم و سالادمو روی یه ردیف از کاهوهایی که اون جا بود پخش و پرا کردم و فقط مجبور شدم یه ساعت بالای سرش بایستم که یه دفعه یه سگی نیاد اونو بخوره. ریچارد اومد اون جا و ازم پرسید من واقعا حالم خوبه؟

نمی‌دونم چرا ؟ عجیبه! حتما خیلی تو کارش استرس داشته. باید سعی کنم یه مقداری دلداریش بدم.



جمعه

امروز یه دستور غذایی راحت پیدا کردم. نوشته بود همه‌ی مواد لازم رو تو یه کاسه بریز و بزن به چاک (beat it = در غذا : مخلوط کردن ، در زبان عامیانه : بزن به چاک) خب منم ریختم تو کاسه و رفتم خونه‌ی مامانم. ولی فکر کنم دستوره اشتباه بود چون وقتی برگشتم خونه مواد لازم همون جوری که ریخته بودمشون تو کاسه مونده بودند.



شنبه

ریچارد امروز رفت مغازه و یه مرغ خرید و از من خواست که واسه‌ی مراسم روز یک‌شنبه اونو آماده کنم ولی من مطمئن نبودم که چه جوری آخه می‌شه یه مرغ رو واسه یک‌شنبه لباس تنش کرد و آماده اش کرد.

قبلا به این نکته تو مزرعه‌مون توجهی نکرده بودم ولی بالاخره یه لباس قدیمی عروسک پیدا کردم و با کفش‌های خوشگلش ... وای من فکر می‌کنم مرغه خیلی خوشگل شده بود.

وقتی ریچارد مرغه رو دید اول شروع کرد تا شماره‌ی 10 به شمردن ولی بازم خیلی پریشون بود.

حتما به خاطر شغلشه یا شایدم انتظار داشته مرغه واسه‌ش برقصه.

وقتی ازش پرسیدم عزیزم آیا اتفاقی افتاده ؟شروع کرد به گریه و زاری و هی داد می‌زد آخه چرا من ؟ چرا من؟

هووووم ... حتما به خاطر استرس کارشه ... مطمئنم ...

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۲۱, ۰۶:۴۰ بعد از ظهر
بیچاره ریچارد و بیچاره ترازریچارده مردهای ایرانی:گریه:

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۲۱, ۱۰:۱۲ بعد از ظهر
برای خوشحال کردن یک زن...


یک مرد باید تمام این موارد باشد :

1. یک دوست

2. یک همدم

3. یک عاشق

4. یک برادر

5. یک پدر

6. یک استاد

7. یک سرآشپز

8. یک الکتریسین

9. یک نجار

10. یک لوله کش

11. یک مکانیک

12. یک متخصص چیدمان داخلی منزل

13. یک متخصص مد

14. یک متخصص علوم ***ی

15. یک متخصص بیماری های زنان

16. یک روانشناس

17. یک دافع آفات

18. یک روانپزشک

19. یک شفا دهنده

20. یک شنونده خوب

21.. یک سازمان دهنده

22. یک پدر خوب

23. خیلی تمیز

24. دلسوز

25. ورزشکار

26. گرم

27. مواظب

28. شجاع

29. باهوش

30. بانمک

31. خلاق

32. مهربان

33. قوی

34. فهمیده

35. بردبار

36. محتاط

37. بلند همت

38. با استعداد

39. پر جرأت

40. مصمم

41. صادق

42. قابل اعتماد

43. پر حرارت

بدون فراموش کردن :

44. تعریف کردن مرتب از او

45. عشق ورزیدن به خرید

46. درستکار بودن

47. بسیار پولدار بودن

48. تنش ایجاد نکردن برای او

49. نگاه نکردن به بقیه دختران

و در همان حال، شما باید :

50. توجه زیادی به او بکنید، و انتظار کمتری برای خود داشته باشید

51. زمان زیادی به او بدهید، مخصوصاً زمان برای خودش

52. اجازه رفتن به مکانهای زیادی را به او بدهید، هیچگاه نگران نباشید او کجا می رود.

بسیار مهم است :

53. هیچگاه فراموش نکنید :

* سالروز تولد
* سالروز ازدواج
* قرارهایی که او می گذارد

.

.

.




چگونه یک مرد را خوشحال کنیم :

.

.

.
.

.

1. تنهاش بذارید!!!!

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۲۳, ۰۹:۴۷ قبل از ظهر
قوانینی که نیوتن از قلم انداخت:

قانون صف:

اگر شما از يک صف به صف ديگري رفتيد، سرعت صف قبلي بيشتر از صف فعلي خواهد شد.


قانون تلفن:

اگر شما شماره‌اي را اشتباه گرفتيد، آن شماره هيچگاه اشغال نخواهد بود.


قانون تعمير:

بعد از اين که دست‌تان حسابي گريسي شد، بيني شما شروع به خارش خواهد کرد.


قانون کارگاه:

اگر چيزي از دست‌تان افتاد، قطعاً به پرت‌ترين گوشه ممکن خواهد خزيد.


قانون معذوريت:

اگر بهانه‌تان پيش رئيس براي دير آمدن پنچر شدن ماشين‌تان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشين‌تان، ديرتان خواهد شد.


قانون حمام:

وقتي که خوب زير دوش خيس خورديد تلفن شما زنگ خواهد زد.


قانون روبرو شدن:

احتمال روبرو شدن با يک آشنا وقتي که با کسي هستيد که مايل نيستيد با او ديده شويد افزايش مي‌يابد.


قانون نتيجه:

وقتي مي‌خواهيد به کسي ثابت کنيد که يک ماشين کار نمي‌کند، کار خواهد کرد.


قانون بيومکانيک:

نسبت خارش هر نقطه از بدن با ميزان دسترسي آن نقطه نسبت عکس دارد.


قانون تئاتر:

کساني که صندلي آنها از راه‌روها دورتر است ديرتر مي‌آيند.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۴, ۱۰:۱۳ قبل از ظهر
گزارش تصویری از کوچکترین خودروهای جهان خودروهای بزرگ و جادار معمولا برای خانواده ها ارجحیت بیشتری دارند اما وقتی پای ترافیک، محیط زیست و هزینه های کمتر برای نگهداری خودرو در میان است ماجرا فرق می کند. کوچک ترین خودروهای جهان مطمئنا از مزیت های فراوانی برای عبور و مرور در شهرهای بزرگ دنیا برخوردارند.

1 .فورد کا
فورد کا در سال1996 میلادی معرفی شد و با اتومبیل معروف فولکس واگن بیتل (قورباغه) مقایسه شد. فورد کا در انگلیس بسیار محبوبیت یافت اما این اتومبیل در آمریکا عرضه نشد.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb1.jpg (http://salijoon.info/)




2.بولور بلو کار
این اتومبیل ساخت فرانسه یکی از بهترین نمونه های اتومبیل کوچک هیبریدی است. این خودروی کوچک زیبا میتواند خود را به سرعت 128 کیلومتر بر ساعت برساند و در هر بار شارژ میتواند 249 کیلومتر مسافت طی کند. برای شارژ کامل این خودرو، باید آن را به مدت 6 ساعت در حالت شارژ قرار داد. اما باید گفت که این خودرو فقط در فرانسه موجود است.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb2.jpg (http://salijoon.info/)



3. تینک سیتی
کمپانی نروژی تینک (think) تصمیم گرفته بود تا این اتومبیل را در سال 2009 پس از چند سال تولید در اروپا در آمریکا هم رونمایی کند، اما بحران اقتصادی باعث شد که پس از تولید چند دستگاه از این اتومبیل ، تولیدش متوقف شود.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb3.jpg (http://salijoon.info/)



4. دایهاتسو کوپن
کوپن در سال 2001 در ژاپن رونمایی شد. جالب اینجاست که این دونفره زیبا ، در عین کوچکی بسیار راحت است. این اتومبیل فقط در ژاپن و بعضی از کشور های اروپایی موجود بود.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb4.jpg (http://salijoon.info/)



5. اسمارت فورتو
فورتو اول به عنوان کوپه شهری اسمارت شناخته شده بود. این کوپه کوچک در سال 1998 رونمایی شد و استقبال نسبتا خوبی را به دنبال داشت. اما در سال 2008، کمپانی مرسدس بنز نسل جدید کاملا برقی این اتومبیل را معرفی کرد که به اسم فورتو ed شناخته شد. هدایت این اتومبیل دوستدار محیط زیست بسیار راحت و در همه جای دنیا قابل خرید بود.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb5.jpg (http://salijoon.info/)



6. کندی کوکو
کندی کوکو در اوکلاهما با قیمتی بسیار ارزان موجود است. ساکنان این ایالت می توانند این اتومبیل را با پرداخت مبلغ 900 دلار خریداری کنند. این کوپه را باید هر روز در حالت شارژ قرار داد. این خودرو شارژی در سال 2009 در آمریکا معرفی شد.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb6.jpg (http://salijoon.info/)



7. روا جی ویز
این اتومبیل ساخت شرکت روا است شرکتی که با اندیشه ساخت اتومبیل های ارزان قیمت بنیان گذاری شده است. مدیران این کمپانی در بنگلور هند ساکنند. این اتومبیل کوچک فقط در انگلیس موجود است.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb7.jpg (http://salijoon.info/)



8. تانگو
در هر محور این اتومبیل یک موتور الکتریکی وجود دارد که همین باعث شده تا پس از گذشت چهار ثانیه از روشن کردنش سرعتش به 96 کیلومتر بر ساعت برسد. قیمت این اتومبیل 121 هزاز دلار براورد شده است و اشخاص مشهوری مانند جرج کلونی و سرجی برین عاشق این اتومبیل برقی شده اند.


http://salijoon.info/mail/891124/kh/bbbbb8.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۴, ۱۰:۴۴ قبل از ظهر
فقر

ميخواهم بگويم ......
فقر همه جا سر ميكشد .......
فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست ......
فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......
فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ......
فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......
فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....
فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود .....
فقر ، همه جا سر ميكشد ........
فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست ..
فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۵, ۰۱:۴۸ بعد از ظهر
حقایقی زیبا و آموزنده در مورد زندگی


At least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند.

At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که می‌خواهد دقیقاً مثل تو باشد

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don’t like you
یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود
حتی کسانی که ممکن است تو را نشناسند

Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به تو فکر می‌کند

You are special and unique, in your own way
تو در نوع خود استثنایی و بی‌نظیر هستی

Someone that you don’t know even exists, loves you
یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی‌اطلاع هستی

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام می‌دهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود

When you think the world has turned it’s back on you, take a look
you most likely turned your back on the world
وقتی خیال می‌کنی که دنیا به تو پشت کرده، کمی فکر کن،
شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده‌ای

Always tell someone how you feel about them
you will feel much better when they know
همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن،
وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه می‌شوند احساس بهتری خواهی داشت

If you have great friends, take the time to let them know that they are great
وقتی دوستان فوق‌العاده‌ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق‌العاده هستند

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۲۵, ۰۶:۴۰ بعد از ظهر
آیا میدانیدهای ایرانی !!!! ...



- آیا می‌دانید اولین فردی كه در اروپا اقامت گرفت یك زن ایرانی بود و بعد مسأله اقامت خارجی‌ها مطرح شد.

- آیا می‌دانید با هوش‌ترین زن دنیا 5 فوق‌لیسانس دارد و ضریب هوشی او 200 است و دنبال كار است.

- آیا می‌دانید ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر جامعه هستند حتی ثروتمندتر از ملكه الیزابت.

- آیا می‌دانید كورش كبیر بر جهان حكومت می‌كرد و به نوعی قدرت جهان در دست ایران بود.

- آیا می‌دانید اگر 3 قاره آسیا و امریكا و آفریقا را به هم وصل كنیم ایران در مركز جهان است.

- آیا می‌دانید فرشته‌ها با سرعت نور حركت می‌كنند و زمان برآن‌ها كند می‌شود

- آیا می‌دانید ایرانیان در آمریكا فرهیخته‌ترین افراد جامعه امریكا هستند.

- آیا می‌دانید سال 2001 در فرانسه سال ایران نام داشت.

- آیا می‌دانید حدود 250 ایرانی در ناسا محقق داریم.

- آیا می‌دانید رئیس كامپیوتر ناسا یك ایرانی است.

3tare
۱۳۸۹-۱۱-۲۵, ۰۹:۵۸ بعد از ظهر
چقدر عیالتان را دوست دارید؟


1 - شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد ؟!

الف) به اندازه تعداد سکه هاي مهريه اش !

ب) به اندازه تعداد قطعات جهيزيه اش !

ج) به اندازه تعداد صفر هاي جلوي مبلغ موجودي حساب بانکي اش !

د) به اندازه تمام ستاره هاي آسمان در روز !



2 - چه عاملي سبب شد تا شما به خواستگاري عيالتان برويد ؟!

الف) جووني کردم !

ب) سادگي کردم !

ج) گول خوردم !

د) من که نرفتم خواستگاري ، اون اومد !



3 - اگر خدايي ناکرده عيالتان فوت کند شما چه کار مي کنيد ؟!

الف) اول ناراحت و بعد خوشحال مي شويد !

ب) اول خرما و بعد شاباش مي دهيد !

ج) اول قبرستان و بعد محضر مي رويد !

د) انشاا... بقاي عمر ? تاي ديگر باشه !



4 - ملاک شما در انتخاب عيالتان چه بوده است ؟!

الف) املاک پدرش !

ب) دارايي پدرش !

ج) املاک و دارايي پدرش !

د) همه موارد !



5 - اگر عيالتان از شما بخواهد که براي کادوي تولدش يک گردنبد طلا بخريد چکار مي کنيد ؟!

الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور مي شويد !

ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مريضي مي زنيد !

ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن مي زنيد !

د) آدرس يک بدلي فروشي کار درست را از دوستتان مي گيريد !



6 - محبت آميز ترين جمله ايکه به عيالتان گفته ايد چه بوده است ؟!

الف) عزيزم ، امروز صبحانه چي داريم ؟!

ب) عزيزم ، امروز ناهار چي داريم ؟!

ج) عزيزم ، امشب شام چي داريم ؟!

د) من واقعا ... من واقعا عاشق .... من واقعا عاشق تو .... من واقعا عاشق تو روبچه با پنيرم !



7 - در کارهاي منزل چقدر به عيالتان کمک مي کنيد ؟!

الف) در خوردن غذا با او همکاري مي کنيد !

ب) کانال هاي تلويزيون را شما با کنترل عوض مي کنيد !

ج) موقعي که عيالتان مشغول تميز کردن منزل يا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشويق مي کنيد !

د) گاهي اوقات کارهاي شخصي تان را خودتان انجام مي دهيد !



8- اگر عيالتان با شما قهر کند براي آشتي کردنش چه کار خواهيد کرد ؟!

الف) شما هم با او قهر مي کنيد تا زمانيکه خودش بيايد منت کشي !

ب) از طريق بکارگيري سيستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتي خواهيد داد !

ج) او را تهديد مي کنيد که اگر تا ?? بشماريد و آشتي نکند سريعا اقدام به اختيار نمودن همسر جديد مي نماييد !

د) حاضريد يک چيزي هم بدهيد اگر هميشه قهر باشد !



9 - نظرتان در مورد اين جمله چيست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )

الف) زيبا ترين جمله دنياست !

ب) با معنا ترين جمله دنياست !

ج) خوشحال کننده ترين جمله دنياست !

د) تخيلي ترين جمله عصر کنوني است !



10 - در کل ، از زندگي با عيالتان راضي هستيد ؟!

الف) اگر نباشم چيکار کنم ؟!

ب) چاره اي جز اين ندارم !

ج) يک جوري داريم مي سازيم ديگه !

د) بله که راضي هستم البته تا زمانيکه بتوانم پول مهريه اش را جور کنم !



توجه کنید که همه پاسخها صحیح است و نتیجه گیری از این تستها هم به عهده عیالتان می باشد

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۶, ۱۰:۱۲ قبل از ظهر
http://salijoon.ws/mail/891126/badan/0.jpg (http://salijoon.ws/)
شما چقدر در مورد بدن خود می دانید ؟ در این ایمیل با 16 واقعیت غیرمعمول در مورد بدنتان روبرو خواهید شد . مواردی که به نظرم کمتر به آنها اشاره شده است .

۱٫اثر زبان

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/1.jpg (http://salijoon.ws/)


اثر خطوط و اشکال روی زبان درست همانند اثر انگشت عمل میکند . یعنی هر انسانی خطوطی کاملا منحصر به فرد روی زبانش دارد . از این رو اثر زبان میتواند به عنوان یکی از فاکتورهای تشخیص هویت مورد استفاده قرار بگیرد.

۲٫پوست انداختن

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/2.jpg (http://salijoon.ws/)

انسان نیز مانند دیگر پستانداران در هر هر لحظه در حال پوست انداختن است . طبق تحقیقات انسان در هر ساعت ۶۰۰ هزار ذره از پوست خود را در فضا پراکنده میکند . این مقدار برابر هفتصد گرم پوست در هر سال می باشد . به صورت میانگین انسان در سن هفتاد سالگی تقریبا به میزان پنجاه کیلوگرم پوست اندازی کرده است .

۳٫تعداد استخوان ها

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/3.jpg (http://salijoon.ws/)

جالب است بدانید که کودک انسان تعداد بیشتری استخوان نسبت به یک فرد بزرگسال دارد .ما زندگی مان را با ۳۵۰ استخوان شروع میکنیم ،اما در طول دوره رشد تا سن بلوغ به علت پیوستن استخوان ها به یکدیگر این مقدار به ۲۰۶ عدد استخوان کاهش پیدا میکند .

۴٫تغییرات معده

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/4.jpg (http://salijoon.ws/)

هر سه یا چهار روز یکبار تغییراتی در معده شما بوجود می آید. اسیدهای قوی که معده برای هضم غذا به کار میگیرد ، باعث تاثیراتی روی خود آن نیز می شود . البته معده مکانیزمی برای جلوگیری از هضم کامل خود دارد (http://health.howstuffworks.com/human-body/systems/digestive/question464.htm).

۵٫حافظه بویایی

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/5.jpg (http://salijoon.ws/)

حس بویایی ما به قدرت حس بویایی سگ سانان نمی باشد اما با این حال میتوانیم ۵۰ هزار رایحه مختلف را به خاطر بسپاریم.

۶٫طول روده باریک

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/6.jpg (http://salijoon.ws/)

طول روده های باریک تقریبا ۴ برابر بلندتر از قد متوسط انسان است . اگر روده های باریک به شکل کنونی خود نبودند ، طول آن ها به ۵ تا ۷ متر می رسید .

۷٫باکتری ها

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/7.jpg (http://salijoon.ws/)

در هر اینچ مربع از پوست بدن انسان نزدیک به ۳۲ میلیون باکتری زندگی میکنند . خوش بختانه اکثریت این باکتری ها بی ضرر می باشند.

۸٫بوی پا

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/8.jpg (http://salijoon.ws/)

منشا بوی پا ، مثل بوی زیربغل غدد عرقی می باشند . در یک جفت پا ۵۰۰ هزار غده تولید غرق در حال فعالیت می باشند که میتوانند روزانه نیم لیتر عرق تولید کنند.

۹٫سرعت عطسه

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/9.jpg (http://salijoon.ws/)

هوایی که موقع عطسه کردن از دهان خارج میشود بالغ بر ۱۶۰ کیلومتر در ساعت سرعت دارد.عطسه کردن فشار بسیار زیادی به بدن تحمیل میکند. محال است که بتوانید چشمان خود را هنگام عطسه باز نگه دارید.

۱۰٫مسیر خون

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/10.jpg (http://salijoon.ws/)

خون مسیر زیادی را در هر لحظه در بدنتان طی میکند . تقریبا نزدیک به ۱۰۰ هزار کیلومتر مسیر خونی در بدن وجود دارد . قلب این عضو حیاتی و پرکار بدن روزانه دو هزار گالن خون (برابر با ۷۵۰۰ لیتر) را در این مسیرها پمپاژ میکند.

۱۱٫مقدار بزاق

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/11.jpg (http://salijoon.ws/)

شما مایل به شنا در آب بزاق دهانتان نیستید ،اما جالب است بدانید که هر شخص به طور میانگین در طول زندگی اش نزدیک به ۲۴ هزار لیتر بزاق تولید میکند . این مقدار برای پرکردن دو استخر شنا کافیست.

۱۲٫صدای خر و پف

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/12.jpg (http://salijoon.ws/)


بعد از سن ۶۰ سالگی ، شصت درصد مردان و چهل درصد از خانوم ها شروع به خر و پف خواهند کرد.صدای خر و پف میتواند تا حد کرکردن پیش برود. عموما ً صدای خر و پف ۶۰ دسیبل می باشد که یعنی به بلندی صدای صحبت کردن معمولی اما این صدا میتواند تا ۸۰ دسیبل نیز پیش برود. ۸۰ دسیبل یعنی صدای یک دریل بادی که در حال نفوذ به بتن است . صدای بالای ۸۵ دسیبل برای گوش انسان بسیار مضر میباشد و ممکن است باعث کری شود.

۱۳٫رنگ و تراکم مو

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/13.jpg (http://salijoon.ws/)

هیچ میدانستید تراکم موی سر را از روی رنگ آن میشود تخمین زد؟ به طور میانگین هر انسان ۱۰۰ هزار پیاز مو روی سرش دارد . هرکدام از این پیازهای مو در طول زندگی انسان قادر به تولید ۲۰ تار مو میباشند. افرادی که موهای بلوند دارند از بیشترین میزان پیاز مو در مقایسه با دیگر رنگ ها سود میبرند، در نتیجه ایشان موهای پرپشت تری خواهند داشت. تعداد میانگین پیاز مو برای موهای بلوند ۱۴۶ هزار ، برای موهای مشکی ۱۱۰ هزار ، برای موهای قهوه ای ۱۰۰ هزار و در آخرین رده برای موهای قرمز ۸۶ هزار عدد میباشد .

۱۴٫رشد ناخن ها

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/14.jpg (http://salijoon.ws/)

اگر ناخن های دست تان نسبت به ناخن پای شما خیلی زودتر رشد میکند این کاملا طبیعی است . ناخن هایی که بیشتر در معرض استفاده قرار میگیرند زودتر رشد میکنند. ناخن انگشت های بلندتر و دستی که با آن مینویسید بیشترین رشد را دارند. به طور میانگین ناخن ها در هر ماه به اندازه یک دهم اینچ رشد میکنند.

۱۵٫وزن سر

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/15.jpg (http://salijoon.ws/)

جای تعجب ندارد که سر نوزادان کمی برای بدن آنها سنگینی میکند.سر هنگام تولد یک چهارم طول بدن را تشکیل میدهد . زمان بزرگسالی این طول به یک هشتم از درازای کلی بدن تقلیل می یابد.

۱۶٫نیاز به خواب

http://salijoon.ws/mail/891126/badan/16.jpg (http://salijoon.ws/)

شاید بعضی اوقات بگویید که دارم از شدت خواب میمیرم ، اما به معنای کلمه منطوری نداشته اید . شما بدون خوردن غذا تا هفته ها زنده میمانید ، اما بعد از ۱۱ روز نخوابیدن ، برای همیشه به خواب خواهید رفت.

eiman
۱۳۸۹-۱۱-۲۶, ۰۷:۱۴ بعد از ظهر
تاریخچه تقلب !!!! ...




تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار به مکتب رفت.
از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود.
لیک حسن چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد ...
البته این تقلب با روش‌های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند‌های کنونی) صورت گرفت.
بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه‌ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود. زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب‌های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در مخ زنی، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می‌شود نام برد.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می‌رسانیم:
روش های نوشتاری:
1 نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...
2نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...
3نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...
4 نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ‌های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه‌ی آئورت و ...

روش های با کلاسی:
1استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
2 استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس

روش های جوادی:
1خر نمودن یک فقره بچه خرخون
2خم کردن سر به روی ورقه‌ی طرف به صورت تابلو.
۳روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شويد

توجه:
اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۲۷, ۱۱:۵۱ قبل از ظهر
پرهزینه‌ترین پروژه‌های جهان

بشر در واقعیت بخشیدن به افکار خود و ایجاد آنچه که موجب شگفتی می شود هیچگاه کوتاهی نکرده است. این مسئله در طول زمان صورت های مختلفی داشته، در دوره ای از تاریخ ساخت فانوس اسکندریه و برج پیزا میل شگفتی آفرینی انسان را ارضا کرده و در عصر حاضر نیز ساخت تونل کانال مانش و ناوهای هواپیمابر غول پیکر بوده که انسان را راضی نگاه داشته است.


هر چند پروژه‌های جدید به مانند نیایشگاه آرتمیس و تندیس زئوس دارای روحی لطیف در طراحی و ساخت نیستند اما در نوع خود عجائب فلزی دوره حاضر به شمار می روند که با صرف هزینه های سرسام آور ساخته شده اند.


پل مروارید (The Pearl Bridge)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20055_250.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 5 میلیارد دلار
این پل در واقع طولانی ترین پل معلق جهان است که 1991 متر طول دارد. پل مروارید در ژاپن قرار دارد و ساخت آن در سال 1998 به پایان رسید. این پل طولانی و حیرت آور با قرار گرفتن در آبراه آکاشی، توانسته است شهر کوبه در جزیره هانشو را به شهر ایوایا در جزیره آواجی متصل کند.



شتاب دهنده هادرون (The Large Hadron Collider)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20064_404.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 6 میلیارد دلار
هادرون بزرگترین شتاب دهنده ذرات انرژی در جهان است. هادرون در تونلی زیرزمینی به طول 27 کیلومتر و عرض 175 متر در شهر ژنو در نزدیکی مرز فرانسه – سوییس قرار دارد.



پل سانی جیم (The James "Sunny Jim” Rolph Bridge)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20056_477.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 6.3 میلیارد دلار

این پروژه در واقع مجموعه ای از پل ها در منطقه خلیج سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا است. این پل ها با ایجاد یک مسیر مستقیم بین سانفرانسیسکو و اواکلند قادر هستند روزانه بیش از 270 هزار خودرو را عبور دهند.



رآکتور گداخت هسته ای ایتر (International Thermonuclear Experimental Reactor (ITER)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20057_550.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 6.5 میلیارد دلار

این راکتور یک پروژه تحقیقاتی/مهندسی است که می تواند به انتقال فیزیک پلاسما برای نسل ترکیبی برق در آینده (نیروگاه های همجوشی) کمک کند.به عبارت دیگر ایتر بزرگترین طرح یک راکتور همجوشی هسته‌ای است که تا کنون طراحی شده است. طرح ایتر در ابتدا طی سال 1985 میان شوروی سابق و آمریکا مطرح گردید. در سالهای بعد، کشورهای دیگری نیز به این پروژه وارد شدند و امروز چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، روسیه ، آمریکا و اتحادیه اروپا در این پروژه فعالیت دارند.



سیستم خط لوله ترانس-آلاسکا (Trans-Alaska Pipeline System)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20058_649.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 8 میلیارد دلار
پروژه خط لوله ترانس آلاسکا شامل 11 ایستگاه گازی، صدها مایل خطوط لوله فرعی و پایانه دریایی والدز است. این خط لوله که در مجموع طول آن نزدیک به 1288 کیلومتر است به منظور انتقال نفت از خلیج پرودو به والدز در آلاسکا طراحی و ساخته شده است. این خط لوله در مالکیت شرکت خدمات خط لوله آلاسکا قرار دارد.




ناو هواپیمابر جرالد فورد (PCU Gerald R. Ford)


http://salijoon.us/mail/891127/hh/20059_630.jpg


هزینه ساخت: 8.1 میلیارد دلار
ناو هواپیمابر جرالد فورد پیشرفته ترین نوع ناو نیروی دریایی آمریکا در کلاس خود محسوب می گردد. این ناو در 16 ژانویه 2007 به نام سی و هشتمین رییس جمهور ایالات متحده نامگذاری شد. این ناو جایگزین ناو یو اس اس اینترپرایز می شود که بیش از 50 سال است در خدمت نیروی دریایی ارتش آمریکاست.



تونل کانال مانش (Le tunnel sous la Manche)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20060_594.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 8.31 میلیارد دلار
تونل کانال مانش که بیش از 50 کیلومتر طول دارد،در زیر دریا ساخته شده و بندر ادوکاله فرانسه را به شهرک فلکستون انگلستان متصل می‌کند. این تونل مسیر مناسبی برای حرکت قطارهای سریع السیر یوروستار است. سازه این تونل به اندازه ای جالب است که سازمان «جامعه آمریکایی مهندسان غیرنظامی» در سال 1996 آن را یکی از عجایب هفتگانه جهان مدرن نامید.



گودال بزرگ بوستون (The Big Dig Boston)


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20061_819.jpg (http://salijoon.info/)

هزینه ساخت: 14.6 میلیارد دلار
گودال بزرگ بوستون در واقع یک مسیر جاده ای بسیار عظیم است که تونل اصلی بزرگراه آن با طولی بیش از 5.6 کیلومتر از قلب شهر بوستون می گذرد. این پروژه به منظور برقراری ارتباط بین شهر بوستون و دو خط راه آهن اصلی در اطراف این شهر طراحی شده بود.



سد سه تنگراه (Three Gorges Dam)



http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20062_105.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 26 میلیارد دلار
سد سه تنگراه در واقع سدی است که بر روی رودخانه یانگ تسه در شهر ساندوپینگ بسته شده و در استان هوبی چین واقع است. نیروگاه برقابی ساخته ‌شده در این سد، بزرگ‌ترین نیروگاه جهان در نوع خود است. بدنه آن در سال 2006 تکمیل شد و دارای 2 ژنراتور اصلی اصلی است که ظرفیت تولید برق هر کدام از آنها بیش از 700 مگاوات است. علاوه بر آن شش ژنراتور دیگر آن در زمین قرار دارد که ظرفیت تولید برق این سد را در مجموع به بیش 22 هزار و پانصد مگاوات می رساند.



مرکز فضایی آی اس اس (International Space station )


http://salijoon.ws/mail/891127/hh/20063_709.jpg (http://salijoon.info/)


هزینه ساخت: 157 میلیارد دلار
مرکز فضایی بین المللی در واقع پرهزینه ترین و گرانترین ساخته دست بشر است که هزینه ساخت آن مقداری کمتر از دو برابر مجموع تمامی پرهزینه ترین پروژه های قبلی است. این سفینه یک مرکز تحقیقات علمی کیهان شناسی است که در مدار پایینی زمین قرار گرفته است. آغاز اجرای ساخت این پروژه بسیار عظیم در سال 1998 بود و انتظار می رود که در سال 2011 روند اولیه ساخت آن تکمیل گردد اما عملیاتهای مختلف ساخت و ساز آن حداقل تا پایان سال 2015 ادامه دارد. این ابرسفینه نیز همانند ماه با چشم غیر مسلح از روی زمین دیده می شود و بزرگترین جرم فضایی ساخته بشر در تمام تاریخ است. این یک آزمایشگاه بزرگ در رشته های زیست شناسی، فیزیک، ستاره شناسی، کیهان شناسی و ... می باشد.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۳۰, ۱۱:۴۳ قبل از ظهر
آیا مردان هم یائسه می شوند؟


آندروپوز یا یائسگی در مردان یک فرآیند طبی سالمندی و یک موقعیت فیزیکی شبیه یائسگی در زنان است که در سن 45 سالگی به بعد بروز می ‌کند.
در این فرآیند سطح هورمون تستسترون که یکی از اصلی ‌ترین هورمون ‌های مردانه (آندروژن ‌ها) است به طور پیوسته کاهش می ‌یابد و مرد علایمی‌ نظیر گرگرفتگی، افسردگی و تغییرات خلق و خوی را تجربه می‌ کند.
علاوه بر فرآیند طبیعی سالخوردگی و افزایش سن عواملی نظیر برخی از بیماری‌ های قلبی، استفاده طولانی مدت از برخی داروها، افسردگی، چاقی که بر تولید هورمون تستسترون تاثیر دارند می ‌توانند آغاز کننده زودرس آندروپوز باشند.
در تاریخ پزشکی همواره سخنانی در مورد یائسگی مردان میانسال یافت می ‌شود و اولین بار لفظ آندروپوز توسط اچ هالفورد(1813) و سپس توسط ای وارنر(1930) مطرح گشت و بیان شد تعدادی از مردان یک دروه یائسگی شبیه به آن چه در زنان است با یک شدت کمتر ولی با تداوم بیشتر را تجربه می ‌کنند.
در این زمینه تئوری هایی نظیر تئوری بیولوژیکی و تئوری روانی - اجتماعی مطرح گشت که به ترتیب بیان می ‌دارند که تغییرات فیزیکی در مقدار هورمون‌ های مترشحه بدن نقش دارند و سیستم روانی - اجتماعی و فشارهای روانی ایجاد کننده آندروپوز هستند.
عللی نظیر از دست دادن اشتیاق به کار مانند اخراج از کار، تغییرات ناگهانی در همسر، از دست دادن فرصت‌ های مناسب در زندگی و ناتوانی جسمی‌ اثبات کننده این تئوری‌ هستند.

http://salijoon.us/mail/891129/00114061.jpg

تفاوت های یائسگی در مردان و زنان:
* یائسگی در زنان به دلیل کاهش تولید هورمون استروژن است در حالی که در مردان به دلیل کاهش تولید هورمون تستسترون است.
* بر خلاف خانم‌ ها، مردان علایم مشخص نظیر کاهش یا قطع قاعدگی ندارند که ورود آن ها را به این مرحله نشان دهد.
* زنان در این دوره باروری خود را به طور کامل از دست می ‌دهند در حالی که مردان هرگز باروری خود را به طور کامل در طی آندروپوز از دست نمی ‌دهند.
* تولید هورمون کم می ‌شود ولی هرگز قطع نمی ‌گردد؛ گر چه ممکن است از میزان موفقیت باروری کاسته شود ولی با تولید اسپرم هم چنان به فرد اجازه داده می‌ شود فرزندان سالمی‌ را حتی در دهه 80 زندگی داشته ‌باشند.



علائم آندروپوز
با افزایش سن و کاهش تدریجی هورمون تستسترون یک سری از تغییرات جسمی‌ و روانی تحت عنوان سندرم پادام (PADAM Partial Androgen Deficit disorder in Ageing Men ) در بدن روی می ‌دهد.
اصلی‌ ترین علامت آندروپوز خستگی و بی حوصلگی است. افسردگی، خشم، افزایش تحریک ‌پذیری و کاهش فعالیت ***ی از بارزترین علایم آن است.
به طوری که 80 درصد مردان، مشکل کاهش تمایلات ***ی دارند. از دیگر علایم می ‌توان به تغییر در اندام ‌ها و کاهش توده ماهیچه‌ ای بدن، گرگرفتگی، کاهش لذت از زندگی، کاهش حافظه و سطح کارآیی، تکرار ادرار به خصوص در شب، یبوست، کاهش قد، ریزش مو و وجود دردهای استخوانی اشاره کرد.


نقش تستسترون در بدن:
همان طور که بیان شد علت اصلی بروز آندروپوز کاهش سطح تستسترون در بدن است.

تستسترون در بدن عهده دار دو نقش اساسی است:
1- مسئول توانایی عملکرد ***ی مردان نظیر تولید و آزادسازی اسپرم، داشتن رفتار ***ی نرمال و شروع فعالیت ***ی.
2- ویژگی‌ های ***ی ثانویه مانند توده ماهیچه ‌ای بدن، موهای بدن، بم شدن صدا و حالت بدن.
بر همین اساس می ‌توان گفت که کیفیت ژنتیکی اسپرم با افزایش سن کاهش می ‌یابد و حتی در درمان‌ های تلقیح داخل رحمی ‌مورد استفاده در نازایی، میزان زمان لازم برای دستیابی به یک حاملگی با افزایش سن به طور قابل ‌ملاحظه ای کاهش می ‌یابد.
لازم به ذکر است تستسترون در بدن به دو حالت آزاد و متصل به گلوبولین یافت می ‌شود.


رابطه بین هورمون استروژن و آندروپوز:
هورمون استروژن نوعی هورمون ***ی زنانه است که در دوران یائسگی زنان کاهش می یابد. تولید استروژن به مقدار کم در ساختار هورمونی بدن مردان، طبیعی است؛ چنان که زنان نیز تولید کمی‌ از تستسترون در بدن خود دارند.
بدن مردان می ‌تواند بخشی معینی از هورمون تستسترون را به استروژن تبدیل کند و در این میان از آنزیم آروماتاز کمک می ‌گیرد.
استروژن برای مغز مردان بسیار سودمند است و هر چه قدر مرد پیرتر می ‌شود تولید این آنزیم بالاتر می ‌رود ولی اگر سطح هورمون استروژن غیر قابل کنترل شود با اثرات مردانه هورمون تستسترون رقابت می ‌کند.
گفتنی است استروژن به شدت اثر تستسترون را کاهش می ‌دهد و این عامل باعث افزایش خطر حمله قلبی و افزایش رشد سلول های پروستات می ‌شود.
چاقی و آندروپوز، یائسگی در مردان


چاقی و آندروپوز:
در بسیاری از موارد، چاقی به خصوص در قسمت‌ های شکمی‌ به عدم تعادل هورمون‌ های مردانه نسبت داده شده است. سلول ‌های چربی حاوی تعداد زیادی آنزیم آروماتاز و استروژن هستند که در چربی تولید و ذخیره شده‌ اند؛ سلول ‌های چربی آنزیم آروماتاز را سنتنر کرده که سبب تغییر هورمون‌ های مردانه به استروژن می ‌شود. بنابراین افزایش چربی سبب می ‌گردد سطح هورمون استروژن افزایش ‌یابد.


تهدیدات زندگی مشترک در دوران آندروپوز:
* انجام کارهای خطرناک و مبالغه‌ آمیز توسط مرد تا بتواند مردانگی ‌اش را به خودش ثابت کند.
* مرد ممکن است افسرده، دچار شک و تردید و دلسردی و ناامیدی در زندگی گردد.
* ممکن است به طور موقت به دلیل شرایط مهم انگاشته شود و این حالت می ‌تواند فرد را به سمت خیانت در زندگی سوق دهد.
* طلاق


درمان آندروپوز:
آندروپوز همانند یائسگی زنان دارای درمان است اما متفاوت.

این درمان‌ ها عبارت هستند از:
درمان جایگزینی با هورمون تستسترون(TRT)، استفاده از تولیدات گیاهی، رژیم غذایی مناسب، حمایت‌ های روحی از سوی خانواده و داشتن خواب کافی و فعالیت‌ های ورزشی منظم.
درمان جایگزینی با هورمون تستسترون(Testosterone Replacement Therapy):
TRT از ابتدایی ‌ترین درمان ها در آندروپوز است و هدف آن برگرداندن سطح تستسترون به مقدار طبیعی است.
این درمان تاثیر بالایی داشته و از علایم آندروپوز به شدت می ‌کاهد. TRT به اشکال تزریقی، خوراکی و انواع ژل کاربرد دارد و در کل می ‌توان گفت علاوه بر داشتن اثر محافظتی بر روی بیماری‌ های قلبی، دیابت و کند ذهنی می ‌تواند میل ***ی را افزایش داده، قوای بدنی را بهبود بخشیده و قدرت ماهیچه‌ ای را افزایش دهد.


تولیدات گیاهی:
طبق تحقیقات انجام شده تولیدات گیاهی سطح تستسترون آزاد خون را افزایش داده و باعث ثبات آن می ‌شوند؛ در نتیجه از علایم آندروپوز می‌ کاهند.
همچنین این موارد به بدن کمک می ‌کنند خود تولید طبیعی داشته باشد بدون این که احتیاجی به جایگزینی با منبع خارجی داشته ‌باشد.
عصاره گزنه و آلوی آفریقایی دو گیاه مورد استفاده هستند. عصاره گیاه دارای منحصر به فرد ترین کارآیی است و در مورادی دیده شده است بهتر از سایر درمان ها جواب می ‌دهد.


رژیم غذایی مناسب:
با توجه به برخی از علایم آندروپوز موارد زیر توصیه می‌ شود:
در درمان گرگرفتگی بایستی از چای، قهوه، غذاهای پُرادویه و بسیار شیرین پرهیز نمود و از مایعات فراوان استفاده کرد.
در نوسانات خلقی به دلیل اختلال در سروتونین استفاده از حبوبات و غلات توصیه می ‌شود همچنین در مورد پوکی استخوان مصرف شیر، سویا، ماست کم چربی، ماهی آزاد، سبزیجات سبز رنگ و انجیر و در مورد بیماری ‌های قلبی مصرف غذاهای حاوی روغن امگا3 مانند روغن ماهی آزاد بسیار سودمند است.


نقش همسر در دوران آندروپوز:
برقراری یک ارتباط صمیمانه با همسر در این موقعیت یکی از اساسی ‌ترین مسائل است و مهم است که خانواده این ارتباط را حفظ کند.

راهکارهای زیر برای دستیابی به این ارتباط صمیمانه توصیه می‌ گردد:
1- سعی در فهمیدن احساسات و اهداف همسر
2- گوش ‌دادن به حرف‌ های همسر، گفتن حرف‌ های دلنشین و تحسین برانگیز و ایجاد دلگرمی
3- انجام مشورت در امور زندگی برای این که به همسر خود نشان دهد که تغییرات امروز در ازای کسب تجربه است.
4- عدم تقاضای چیزی که مرد را تحت فشار قرار دهد. (حذف هر عامل آزاردهنده)
5- کمک برای پذیرفتن این مطلب که برخی از اهداف دست نیافتنی‌ هستند.
6- برنامه ‌ریزی برای دوران بازنشستگی
7- انجام تفریحات سالم و مهیج
8- گذراندن اوقات بی کاری با دوستان و حتی پیدا کردن دوستان جدید
9- انجام مشاوره و معاینات جسمی

در نهایت این که آندروپوز فصلی طبیعی از زندگی یک مرد است. یک مساله درونی است که مرد باید آن را به عنوان یک واقعیت دوران میانسالی بپذیرد و بداند می‌ تواند به طور کامل نقش پدر و همسر را در طی یا بعد از دوران آندروپوز ایفا کند.


روی دیگر ماجرا
محققان بر اساس یک بازبینی جدید خاطرنشان کردند که موضوع یائسگی در مردان یک افسانه است.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، ‌پژوهشگران هشدار دادند: در حال حاضر هیچ مدرک علمی قطعی وجود ندارد که تایید کند این سندرم در مردان هم بروز می ‌کند. این در حالی است که محققان حدود یک دهه است که تصور می ‌کنند احتمال یائسگی در مردان نیز وجود دارد.
برخی معتقدند که این سندرم در مردان با افت سطح هورمون مردانه تستوسترون ارتباط دارد که به طور طبیعی با بالا رفتن سن رخ می‌ دهد. علائم این افت هورمونی نیز شامل کاهش توان ***ی، افسردگی و کاهش قدرت بدنی است. اما در واقع این افت هورمون در مردان خیلی به کندی صورت می ‌گیرد و بسیاری از مردان که ادعا می ‌کنند به این علائم مبتلا هستند در واقع سطح هورمونی طبیعی دارند.
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که کاهش میزان تستوسترون می‌ تواند هیچ علائمی نداشته باشد.
روزنامه تلگراف در این باره نوشت: محققان هشدار می ‌دهند که استفاده از تستوسترون مصنوعی برای مقابله با این علائم هنوز سوال برانگیز و مشکوک است. بنابراین هورمون درمانی در مردان مُسن بدون علائم یا بدون کاهش قابل ملاحظه هورمون تستوسترون به هیچ وجه توصیه نمی ‌شود.

m1982
۱۳۸۹-۱۱-۳۰, ۰۱:۰۲ بعد از ظهر
راهنمایی هایی برای پرسش های پیش از ازدواج



بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟
دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.
پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.

http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/93038.jpg


محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.


معایب خانواده‌ها؛ محور دوم
هریك از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید كه آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترك با همسر آینده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنین صادقانه بگوید كه افكار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید كه آیا می‌تواند با چنین روحیاتی كنار بیاید یا نه؟


زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم
هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.


تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم
هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری *** باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.


تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم
هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.


دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم
همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهای گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشته‌ی یکدیگر بیش از این جست‌وجو نکنید.


خرج کردن؛ محور هفتم
از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟


پیشرفت مالی؛ محور هشتم
آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟


اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم
به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟
امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟


صمیمیت و احترام؛ محور دهم
دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۰۱, ۱۲:۱۸ قبل از ظهر
دست نوشته های مهاتما گاندی

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم.

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم.

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم.

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

و تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام.

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است.

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم.

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست.

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم.

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند.

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند.

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم.

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت.

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى.

من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى

همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت

اما همگى جایزالخطا

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى و یادت باشد که این ها رموز بهتر زیستن هستند.

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۱, ۰۹:۰۸ قبل از ظهر
ليستي از كارهايي كه هر روز مي توانيد آنها را به کار بگیرید:

[/URL]
سلامتی:
1- آب فراوان بنوشید.
2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..
3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.
4- بااین 3 تا E زندگی کنید:
[URL="https://salijoon.ws/"]Energy (https://salijoon.info/)(انرژی)
Enthusiasm (http://www.365rooz.info/) (شورواشتیاق)
Empathy (http://www.365rooz.info/) (دلسوزی و همدلی)

5- از ورزش کمک بگیرید.
6- بیشتر به یاد خدا باشید .
7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.
8- روزانه 20 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.
9- 7 ساعت بخوابید.
10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

شخصیت:
11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.
12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
14- خیلی خود را جدی نگیرید.
15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.
16- وقتی بیدار هستید بیشتر اهداف خود را مجسم کنید.
17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.
19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...
21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.
23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.

جامعه:
25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود،
مخصوصا پدر و مادر زنگ یا سری بزنید.
26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.
27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.
28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.
29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.
30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.
31- زمان بیماری، شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.

زندگی:
32- کارهای مثبت انجام دهید.
33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
34- محبت درمان‌گر هر چیزی است.
35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.
36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، تمیزترین لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.
37- مطمئن باشید که بهترین هم می‌آید.
38- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از خدایتان شاكر باشيد.
39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.

آخرین اما نه کم‌اهمیت‌ترین:
40- لطفا این موارد را به هر کسی که دوست دارید و برایتان اهمیت دارد بفرستید.



کمک کنید تا پیامهای مثبت همیشه در جهان جاری باشد و بازتاب آن را در زندگیتان ببینید

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۱, ۱۱:۲۶ قبل از ظهر
24 نکته استثنایی درباره اعتقادات غلط ایرانی ها در رانندگی!!
1- نگه داشتن پدال ترمز در هنگام عبور از دست اندازها:این کار فشار زیادی را به سیستم فنربندی،اکسل و سیستم ترمز اتومبیل وارد میکند و نحوه صحیح رد شدن از دست انداز به این صورت است که باید طوری برنامه ریزی کنیم که تا قبل از رسیدن به دست انداز سرعت را کم کرده باشیم و در هنگام عبور از دست انداز ترمز به هیچ عنوان درگیر نباشد



2-بالا کشیدن ترمز دستی بدون نگه داشتن کلید آن: چندی پیش در انگلیس دیدم که دوستم زمانی که میخواهد ترمز دستی را بالا بکشد دکمه آن را فشار میدهد و سپس آن را بالا میکشد از او پرسیدم دلیل این کارت چیه؟ گفتش اولین باری که برای امتحان رانندگی رفته بودم سر همین کشیدن ترمز دستی منو رد کردن و برای همه خنده دار بود که میگفتم تو ایران همه اینطوری ترمز دستی رو میکشن و بعدا متوجه شدم که انگلیسی ها به این دکمه کلاچ ترمز دستی میگویند و تا زمانی که کلاچ ترمز دستی را نگرفتی نباید آن را بالا بکشی بعدا خودم هم از تعدادی از دوستانم که مکانیک را به صورت علمی میدانند گفتند که کشیدن ترمز دستی بدون نگه داشتن کلید آن باعث خرابی چرخ دنده های آن و وارد آمدن فشار بیش از حد به سیم ترمز دستی میشود(خدا رو شکر خودم این عادت رو ترک کردم و ترمز دستی رو درست بالا میکشم)


3-عدم تعویض به موقع روغن گیربکس : در همین تیونینگ تاک به کرات دیده شده که افرادی خودروشان 150 هزار کیلومتر یا بیشتر کار کرده و وقتی هم ازشان میپرسی واسکازین را تا به حال تعویض کردی میگویند مگر واسکازین هم نیاز به تعویض دارد؟ در جواب باید گفت بله واسکازین نیز مانند روغن های دیگر نیاز به تعویض دارد که تعویض به موقع آن باعث روان کارکردن گیربکس،سلامت گیربکس و...میشود کیلومتر تعویض آن بستگی به نوع روغن و گیربکس اتومبیل و شرایط کارکرد آن دارد


4-تعویض یکبار در میان ***** روغن:گاها دیده شده که افراد ***** روغن را یک بار در میان تعویض میکنند و اکثرا همین افراد از ***** های با کیفیت پایین استفاده میکنند.ابن کار باعث میشود ***** عمل تصویه را نتواند به صورت کامل انجام دهد و منجر به آسیب های جدی به موتور اتومبیل میشود که بعدا متوجه میشویم اگر هربار ***** را عوض میکردیم و ***** مناسب جایگزین می‌کردیم چقدر از هزینه تعمیر موتور و صرف وقت جلوگیری میشد


5-درجا گرم کردن ماشین به مدت طولانی:این کار نه تنها مفید نیست بلکه ضرر زیادی هم به موتور وارد می‌آورددرجا کارکردن بیش از حد باعث گرم شدن بیش از حد منبع اگزوز میشود و این گرما به موتور منتقل میشد که به نوبه خود برای موتور ضرر دارد. در زمستان بهتر است نهایتا یک دقیقه ماشین درجا کارکند سپس چند کیلومتر اولیه تا گرم شدن ماشین در حد مطلوب را با سرعت پایین طی کرد.


6-پایین آوردن شیشه به جای استفاده کردن از کولر دراتوبان:چندی پیش یک آزمایش در مجله auto crose انگلستان انجام شد و نشاد داد اگر یک اتومبیل در اتوبان کولرش روی درجه یک فن روشن باشد مصرف سوختش از خودرویی که شیشه راننده آن 40 درصد باز است کمتر است.


7-خلاص نکردن دنده پشت چراغ قرمز و ترافیک:این کار باعث وارد آمدن فشار مضاعف روی دوشاخه کلاچ و گیربکس و.. میشود.


8-گرفتن ترمز و کلاچ به صورت همزمان برای نگه داشتن خودرو: این کار خود باعث این میشود که متراژ ترمز افزایش پیدا کند زیرا زمانی که کلاچ درگیر است از نیروی ترمزی موتور نیز استفاده میشود و زمانی که کلاچ و ترمز باهم فشار داده میشود خود باعث دیرتر ایستادن خودرو میشود بهترین کار این است که ترمز را فشار داده وقبل از اینکه خودرو به لرزش بی افتد کلاچ را بگیریم.


9-با سرعت پایین در لاین سرعت حرکت کردن و بالعکس:بسیار دیده شده که رانندگانی با سرعت های بسیار پایین در لاین سرعت حرکت میکندد و در عوض رانندگانی با سرعت های زیاد در لاین های کناری حرکت میکنند که هر دو باعث ایجاد خطرات جبرا ن نا پذیری میشوند.


10-ریختن آب لوله کشی داخل رادیاتور: این کار باعث به وجود آمدن رسوبات فراوان در رادیاتور و واتر پمپ و موتور میشود و بسیار دیده شده که حتی باعث سوختن واشر سر سیلندر هم شده. بهترین کار این است که آب را جوشانده و بگزاریم تا سرد شود و دوباره آن را بجوشانیم هرچه دفعات سرد شدن وجوشاندن بیشتر شود آب سالم تر میشود فقط دقت کنید که بعد از سرد شدن رسوبات در ته ظرف است پس از ریخت ته آب به داخل رادیاتور خود داری کنید البته مایع های آماده هم در بازار هست که خوب روش اول قابل اطمینان تر است.


11- ریختن آب لوله کشی داخل منبع شیشه شور:این کار باعث به وجود آمدن رسوبات فراوان در منبع ، شلنگ ها، نازل و پمپ آب آن میشود برای تامین این آب هم می‌توان از روش بالا استفاده کرد البته مایع های آماده هم در بازار هست .


12-سنگین کردن بیش از حد خودرو:پر کردن صندوق عقب با وسایلی که به آن احتیاجی نیست باعث بالا رفتن مصرف سوخت میشود حدالامکان باید خودرو خود را سبک کنیم .


13-نصب باربند در مواقعی که به آن نیاز نداریم: باربند را فقط باید زمانی ببندیم که به آن احتیاج داریم زیرا وجود باربند باعث بالا رفت مصرف سوخت حداقل به میزان 10 درصد میشود
14-نشاندن کودک روی پای سرنشین جلوی خودروی ایربگ دار: این کار بارها دیده شده که بسیار هم خطرناک هست و در یک تصادف کوچک اگر ایربگ باز شود حتما کودک خفه خواهد شد بهتر است همیشه کودک روی صندلی مخصوص در ردیف عقب بشیند


15-استفاده از بنزین معمولی در خودروهای دارای مبدل کاتالیستی:بنزین های معمولی موجود در کشور با اینکه روی پمپ ها نوشته بدون سرب اما باز هم مقدار زیادی سرب دارد که سرب موجود در آن قاتل مبدل کاتالیستی است و با توجه به اینکه بنزین سوپر کیفیت بهتری نسبت به بنزین معمولی دارد بهتر است از بنزین سوپر استفاده شود.


16-دقت نکردن به سطح کیفی روغن موتور و تطبیق آن با سطح کیفی روغن توصیه شده توسط کارخانه: مثلا چند وقت پیش دیدم که فردی در موتور پراید داشت روغن توتال 5000 میریخت و پس از اینکه به او توضیح دادم که سطح کیفی توتال 5000 sj است و روغن موتور سازگار با پراید sf یا sg است در انتخاب روغن خود تجدید نظر کرد.


17-استفاده از نور بالا در مه: در شرایط مه آلود استفاده از نور بالا دید را کمتر میکند در این شرایط نور خودرو باید روی نور پایین باشد و اگر خودرو مه شکن دارد باید آن را روشن کرد


18-خاموش نکردن خودرو پس از طی مسافت طولانی : این کار برای ماشین های گازوییلی است نه بنزینی بیشتر دیده شده رانندگان صبر میکندد تا فن خودرو خاموش شود سپس موتور را خاموش میکنند این کار ضرر جدی به موتور وارد میکند کارکردن بیش از حد باعث گرم شدن بیش از حد منبع اگزوز میشود و این گرما به موتور منتقل میشد که به نوبه خود برای موتور ضرر دارد.اگر خودرو بیش از اندازه گرم باشد زمانی که اتومبیل را خاموش کنیم سیستم فن اتوماتیک روشن میماند و نیازی به روشن گذاشتن ماشین نیست


19-تکیه پا به کلاچ:بسیار دیده شده رانندگانی که وقتی حتی با دنده پنج در اتوبان حرکت می کنند پای خود را روی کلاچ تکیه میدهند و کلاچ کورس کامل خلاصی را طی میکند و این کار باعث فشار آمدن به گیربکس میشود.


20-جلو آوردن بیش از حد صندلی:خیلی از افراد(البته بیشتر خانم ها) فکر میکنند هرچه صندلی جلو تر باشد تسلط راننده بیشتر میشود و به اصطلاح دست فرمون خوب میشود.خیر اینطور نیست صندلی باید طوری باشد که راننده کاملا راحت باشد


21-گاز دادن قبل از خاموش کردن خودرو:این کار قبلا در خودرو های کاربراتوری برای بهتر روشن شدن خودرو انجام میشد .ولی در خودرو های انژکتوری این کار مضر است زیرا زمانی که شما گاز میدهید وسپس سویچ را میبندید مقداری بنزین نسوخته باقی میماند که خود باعث خرابی سوزن انژکتور و بد کار کردن خودرو در هنگام استارت زدن میشود.


22-گاز دادن قبل از روشن کردن خودروی انژکتوری:این کار قبلا در خودرو های کاربراتوری برای بهتر روشن شدن خودرو انجام میشد .ولی در خودرو های انژکتوری این کار بی فایده است.


23-پارک کردن خودرو خلاف جهت خیابان:زمانی که شما خودرویتان را مثلا در سمت راست خیابان به صورت عکس پارک کنید اگر خدایی نکرده خودرویی با خودروی شما برخورد کند شما مقصر حادثه شناخته میشوید.

24-خاموش شدن خودرو به دلیل نداشتن سوخت:این کار در بعضی اوقات باعث سوختن پمپ بنزین میشود و اصولا نباید گذاشت چراغ بنزین روشن شود زیرا رسوبات و ناخالصی های ته باک وارد مسیر سوخت میشود و باعث اختلال در کار پمپ بنزین؛***** بنزین و نهایتا انژکتور میشود

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۰۱, ۰۷:۵۹ بعد از ظهر
مراقب حاضر جوابی بچه ها باشید!!!


يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد
ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد
از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟
مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوي، يکى از موهايم سفيد مى‌شود
دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده




عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم داشت همه بچه‌ها را تشويق مي‌کرد که دور هم جمع شوند
معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شديد به اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد : اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله
يکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده





بچه‌ها درناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود که روى آن نوشته بود: فقط يکى برداريد. خدا ناظر شماست
در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچه‌ها رويش نوشت: هر چند تا مى‌خواهيد برداريد! خدا مواظب سيب‌هاست

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۳, ۰۷:۳۹ قبل از ظهر
عجیب ترین بازارهای سنتی جهان
بازار واژه‌ای فارسی است که ریشه آن در زبان پهلوی بهاچار است به معنای مکان قیمت‌ها.بازار تنها محل مبادله کالا و محصولات نیست. بلکه مکانی برای معرفی آداب,فرهنگ ,سنت ها و روش های زندگی مردم نواحی مختلف جهان است.
بازارهای سنتی همواره بعنوان قسمتی از نمود فرهنگی هر قوم و ملتی مطرح بوده و هستند، بطوریکه به سادگی با مشاهده آنها می توان از گذشته های دور آنها اطلاعات مفیدی بدست آورد. در اینجا به معرفی چند نمونه از آنها میپردازیم.


بازار شناور تایلند
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/tay.jpg (http://salijoon.info/)
تایلند که به نام ونیز شرق شناخته میشود. این کشور به خاطر داشتن کانالها و راههای آبی متعدد به این نام شهرت یافته است.

بنابر این وجود بازارهای شناور در آن دور از ذهن به نظر نمی رسد.تایلند بازارهای شناوری دارد که بازار دمنوین سادواک Damnoen Saduak از معروف ترین آنها است. بازار دمنوین سادواک در ۱۰۹ کیلومتری جنوب بانکوک قرار دارد.
از آنجا که خاک اطراف کانال ها برای کشاورزی بسیار مناسب است کشاورزان در اطراف آنها به کار و فعالیت مشغول اند و مهمترین محصولی هم که در این بازارها به فروش می رسد محصولات کشاورزی است.




بازار سنتی تبریز بزرگترین بازار سنتی مسقف جهان
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/tay1.jpg (http://salijoon.info/)


بازار سنتی تبریز یکی از نمونه‌های منحصر به فرد از لحاظ معماری بوده و بزرگترین بازار مسقف جهان است. بازار تبریز خاطرات ناگفته فراوانی در دل خود دارد و کوچه‌پس کوچه‌های پیچ در پیچ آن، آشنای هر کودک و پیر تبریزی است.

مجموعه بازارتبریز که قدمت آن به قرن چهارم هجری- قمری می‌رسد، به‌عنوان یکی‌از زیباترین و بزرگترین بازارهای به هم پیوسته ، گواهی زنده بر اصالت تجارت و معماری در مشرق زمین است.

سبک معماری،آرایش مغازه‌ها،تیمچه‌ها، کاروانسراها،دالان‌ها،راسته‌ها، انواع مشاغل و وجود تعدادی مدرسه و مسجد که پیشینه تاریخی دارند ، بازار تبریز را نمونه عالی یک محیط تجاری و معماری اسلامی و شرقی کرده است.

جایگاه و اهمیت تبریز در تجارت و کسب و کار، ایجاب می‌کرد بازاری بزرگ و مراکزی برای مبادله، فروش و انبار کالاهای شرقی و غربی به وجود آید که این امر در طول تاریخ تحقق پیدا کرد.

در طول تاریخ، بازار تبریز همواره مورد توجه جهانگردان ایرانی، عرب و اروپایی بوده و افرادی همچون مقدسی ، یاقوت حموی، زکریا محمود قزوینی و ابن بطوطه، حمدالله مستوفی، اولیا چلبی، مارکوپولو، اودریک، کلاویخو، جان کارت رانت، کنتارینی، تاورنیه، شاردن، پیر ژوبر، فردریک ریچاردز و دورتی اسمیت درباره آن مطالب ارزنده‌ای بیان کرده‌اند.


بازار پاکستان
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazp.jpg (http://salijoon.info/)
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazp1.jpg (http://salijoon.info/)


بازار در بسیاری از شهرهای خاورمیانه و نیز در پاکستان به مرکز تجاری اصلی شهر اطلاق می‌شود که از آن برای خرید و فروش و نیز برای مبادله کالا استفاده می‌شود. بازارهای پاکستان به شکل کاملا سنتی اداره می شود و از لحاظ شکل ظاهری به بازارهای ایران بسیار شبیه است. کالا ها به شکل عمده در کنار هم چیده شده و اکثر محصولات داخلی پاکستان به صورت باز و کیلویی به فروش می رسد.


بازار های سنتی هند
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/hends.jpg (http://salijoon.info/)
یک بازار سنتی در شهر احمد آباد هند

هند مسیر طولانی را در جهت توسعه و پیشرفت پیموده و الگوی توسعه ای هند به عنوان یکی از الگوهای جالب توسعه جهان همواره مورد توجه بود و دانشمندان علم اقتصاد آن را مورد بررسی قرار داده اند. اما در کنار بازارهای پیشرفته مدرن امروزی هنوز هم بازارهای سنتی در کشور هفتاد و دو ملت وجود دارد. بازارهایی که بوی ادویه تازه و مخصوص هندی از هر سوی به مشام می رسد.


بازار سنتی استامبول
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/esbaz.jpg (http://salijoon.info/)

استانبول بازارها و مراکز خرید بسیاری داشت. معروف ترین این بازارها Grand Bazaar و Spice Bazaar است. با این وجود بازار سنتی استامبول برای بسیاری از ایرانی ها کاملا شناخته شده است و هرساله بسیاری از گردشگران ایرانی که به این شهر سفر می کنند بازدید از این بازار را هم در حتما در لیست کارهایشان قرار می دهند. این بازار مخصوص محصول خاصی نبوده و به اصطلاح از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت می شود. با این وجود باید مراقب باشید که کالای اصل بخرید و مارک های تقلبی نصیبتان نشود.


بازار عربستان
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazarb1.jpg (http://salijoon.info/)

http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazarb.jpg (http://salijoon.info/)


بازار عربستان در شهرهاي مكه و مدينه براي بسياري از ايرانيها، جايي آشنا است. دهها هزار ايراني هر سال به شوق ديدار كعبه رو به سوي جزيره العرب مي نهند و در راه بازگشت از زيارت خانه خدا – چه حج تمتع باشد و چه عمره – به سنت ايرانيان و بنا به سليقه و وسع خويش، سوغاتي مي خرند. سوداگران عرب نيز از اين خصلت ايرانيها بسيار خرسندند و از آن بهره ها مي برند، به گونه اي كه بسياري از آنان در شهرهاي مكه و مدينه نه تنها پول ايراني را مي شناسند و به كار مي گيرند بلكه حتي، زبان فارسي را نيز به خوبي فراگرفته اند. شکل اداره این بازارها کاملا سنتی بوده و اگرچه شکل ظاهری برخی از آنها به تقلید از بازارهای غربی ساخته شده و معماری غربی دارد.


وامایک بازار کاملا متفاوت...
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazm.jpg (http://salijoon.info/)
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazm1.jpg (http://salijoon.info/)
http://salijoon.info/mail/891201/bazar/bazm2.jpg (http://salijoon.info/)

از نظر بين المللي آشپزي تايي مشهور است.تايي ها خوردن را دوست دارند. همانند ساير کشورهاي جنوب شرق آسيا،ايستگاههاي غذا در هر جايي از خيابانها،فروشگاهها و نمايشگاههاي تايلند به چشم میخورد.
اما بازار های خیابانی فروش غذاهای تایی بسیار دیدنی است در این بازار ها همه جور جانوری کباب شده برای خوردن محیاست.
در این بازار ها که قدمت چندین ساله دارند انواع حشرات هم به صورت کباب شده بر روي چرخ دستي هاديده مي شوند که بعضي مردم علاقه ي زيادي به خوردن آنها دارند.مانند:عقرب ،ملخ ،سوسک،مارمولک،هزارپا....

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۴, ۰۱:۴۶ بعد از ظهر
نگاه درست زندگی!


اینگونه نگاه کنيد... .
.
.

مرد را به عقلش نه به ثروتش
.

زن را به وفايش نه به جمالش
.

دوست را به محبتش نه به کلامش
.

عاشق را به صبرش نه به ادعايش
.

مال را به برکتش نه به مقدارش
.

خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
.

اتومبيل را به کاراییش نه به مدلش
.

غذا را به کيفيتش نه به کميتش
.

درس را به استادش نه به سختیش
.

دانشمند را به علمش نه به مدرکش
.

مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش
.

نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش
.

شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش
.

دل را به پاکیش نه به صاحبش
.

جسم را به سلامتش نه به لاغریش
.

سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۴, ۰۱:۵۹ بعد از ظهر
A man was SICK and TIRED of going to work every day while his wife stayed home.




مردی ناخوش و خسته شده بود از اینکه باید هر روز به سر کار برود درحالیکه همسرش در خانه به سر میبرد



And further jealous of her, as she received lot of Women's Day wishes and compliments



و بعلاوه به او حسودیش شد، چرا که همسرش بسیاری تعاریف و آرزو و تبریک در روز زن دریافت کرده بود





دلش خواست که همسرش بفهمد که او چه کارهایی انجام میدهد





:پس آرزو کرد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1328393180.jpg





"Dear Lord: I go to work every day and put in 8 hours while my wife merely stays at home. I want her to know what Igo through. So, please allow her body to switch with mine for a day.Amen!"



خدای عزیزم، من هر روز، روزی 8 ساعت سر کار میروم درحالیکه همسرم فقط در خانه میماند. میخواهم او بداند که من چه سختی را تحمل میکنم. پس تقاضا دارم که اجازه دهی بدن من و او با هم جابجا شود، تنها برای یک روز. آمین



Poof!!!



God, in his infinite wisdom, granted the man's wish.



خداوند با حکمت بیکرانش آرزوی مرد را برآورده کرد



.



.



.



The next morning, sure enough, the man awoke as a woman.



فردا صبح مرد به عنوان یک زن، از خواب بیدار شد



He arose,



از جایش برخاست



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1310630022.jpg





cooked breakfast for his mate, Awakened the kids,


برای همسرش صبحانه حاضر کرد، بچه ها را بیدار کرد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1364591787.jpg





Set out their school clothes, Fed them breakfast,


لباس های مدرسه بچه ها را مرتب کرد، به آنها صبحانه داد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1376591933.jpg





Packed their lunches, Drove them to school, Came home and picked up the dry cleaning,


ناهارشان را بسته بندی کرد، آنها را به مدرسه برد


به خانه برگشت و لباسها را برای بردن به خشکشویی برداشت



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1369466362.jpg





Took it to the cleaners And stopped at the bank to make a deposit,


آنها را به خشکشویی داد و به بانک رفت تا حساب پس انداز باز کند



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1339328506.jpg





Went grocery shopping, Then drove home to put away the groceries,


به خواروبار فروشی رفت


سپسخریدهایش را به خانه برد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1291476930.jpg





Paid the bills and balanced the check book...


قبضها و صورتحسابها را پرداخت کرد و مانده حسابها را در دفتر خرج بررسی کرد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1344445360.jpg





He cleaned the cat's litter box and bathed the dog.


جای خاک گربه را تمیز کرد و سگ را حمام کرد


Then, it was already 1.00pm


ساعت دقیقا 1 شد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1384309287.jpg





And he hurried to make the beds...


و با عجله تختها را مرتب کرد



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1300379088.jpg




...do the laundry...


لباس ها را شست



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1366188499.jpg





vacuum, Dust, And sweep and mop the kitchen floor...


جاروبرقی کشید، گردگیری کرد و کف آشپزخانه را جارو و طی کشید



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1372786112.jpg





...Ran to the school to pick up the kids and got into an argument with them on the way home.


به سرعت رفت به مدرسه تا بچه ها را بردارد و در راه خانه با هم بحث کردند


Set out milk and cookies and...


شیر و کیک برایشان ریخت



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1322983203.jpg





...got the kids organized to do their homework.


و بچه ها را سازماندهی کرد تا تکالیفشان را انجام دهند


Then,



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1345242373.jpg





set up the ironing board and watched TV while he did the ironing.


سپس میز اتو را برداشت و در حین تماشای تلویزیون لباس ها را اتو زد


At 4:30pm


ساعت 4:30 بعدازظهر,



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1326980640.jpg





he began peeling potatoes and washing vegetables for salad...


سیب زمینیها را پوست کند و سبزی ها را برای درست کردن سالاد شست



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1325044501.jpg





...rolled meatballs and snapped fresh beans for supper.


گوشت قل قلی درست کرد و لوبیاهای تازه را برای شام آماده کرد


After supper


بعد از شام



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1324135491.jpg





He cleaned the kitchen, Ran the dishwasher..


آشپزخانه را تمیز کرد و ماشین ظرفشویی را روشن کرد .



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1303949968.jpg





...Folded laundry, Bathed the kids, And put them to bed.


لباسها را تا کرد، بچه ها را حمام کرد و آنها را خواباند


At 9.00pm,


ساعت 9 شب



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1381895558.jpg





He was exhausted and, though his daily chores weren't finished, he went to bed where he was expected to make love,


او بسیار خسته بود و با اینکه هنوز همه کارهای روزانه اش تمام نشده بود به تختخواب رفت تا عشق بازی کند



The next morning,


صبح روز بعد



he awoke and immediately knelt by the bed and said:


:او بیدار شد و سریع کنار تختش زانو زد و گفت



http://salijoon.us/mail/891204/hasood/1336664835.jpg



"Lord, I don't know what I was thinking. I was so wrong to envy my wife's being able to stay home all day. Please, Oh! Oh! Please, let us trade back. Amen!"


خدایا! من نمیدانستم که به چه چیزی داشتم می اندیشیدم. من خیلی اشتباه کردم که به خانه ماندن همسرم حسودی می کردم. خواهش میکنم، آه، آه، لطفا بیا قرارمان را برگردانیم. آمین



The Lord, in his infinite wisdom, replied:



:خداوند با حکمت بیکرانش پاسخ داد



"My son, I feel you have learned your lesson and I will be happy to change things back to the way they were. You'll just have to wait NINE MONTHS, though. You got pregnant last night."



پسرم میدانم که اکنون درس خودرا آموختی و منخوشحال خواهم شد که همه چیز را به روال گذشته اش بازگردانم. اما تو باید 9 ماه صبر کنی چرا که دیشب باردار شدی

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۰۶, ۱۱:۲۶ بعد از ظهر
در این تست هوش باید در 5 ثانیه جواب مورد نظر رو بدید تا میزان آی کیو تون سنجیده شود....

1) برق را چه کسی اختراع کرد:

الف)گراهام بل الکساندر

ب) غضنفر گراهام بل

ج)گرهایی رو که میشه با دست باز کرد چرا با دندون باز کرد

د)نوک زبونتونه ولی نمی تونید بگید...



2) رادیوم را چه کسی کشف کرد؟

الف)مادام کری

ب)مادام مگه کوری؟

ج)مادام العمر

د)الکساندر گراهام بل



3) ادامه ی ضرب المثل زیر چیست؟
موش تو سوراخ نمی رفت.....


الف)به زور کردنش تو

ب)نمی رفت که نمی رفت، به درک که نمی رفت

ج)رفت مرگ موش خورد

د)دم به جاروش بست



4) جواب معمای زیر چیست؟

قطاری به سمت شمال می رفت و باد نمی وزید دود قطار به کدام سمت می رود؟


الف)دودش تو چشم خودش می ره

ب)شما اهل دود و دم نیستید، شرمنده

ج)به سمت شمال

د)هر چی خدا بخواد



5) فیلم اخراجی ها را چه کسی کارگردانی کرد؟

الف) نمکی سر کوچتون

ب)مسعود چقدر با نمکی

ج) مسعود چقدر بی نمکی

د) گزینه ی الف و ج



6) واسکن ایدز چه زمانی اختراع شد؟

الف)سال1997

ب)دیروز

ج)همین امروز

د)واکسن چی؟نشنیدم



7) بازیگر نقش اول فیلم مرد هزار چهره که بود؟

الف)خود بی شعروش بود

ب)مهران ناظمی

ج)آقا به خدا ما نبودیم

د)مدیر مهرانی



8) جمله زیر را به طور صحیح ادامه بدید

دروغ گو......

الف) خودتی

ب) پای دار میره ولی بالای دار نمیره

ج) دشمن....دشمن... نمی دونم دشمن کیه

د)گزینه ی "د" و " الف"
.
.
.
.
.
.
.
نتیجه گیری:



اگر در بیشتر سوال ها گزینه الف و ب را انتخاب کرده اید به درک که انتخاب کرده اید می خواستید انتخاب نکنید به خودتان مربوط است .

اگر در بیشتر سوال ها گزینه ج را انتخاب کرده اید باید بگویم دوست عزیز بهتون تبریک می گم شما نه تنها آی کیو ی بالایی ندارید بلکه اصلا آی کیو ندارید .

اگر در بیشتر سوال ها گزینه د را انتخاب کردید طبق تحقیقات روانشناسی آی کیوی جلبک 1 (یک) است و آی کیو ی شما 0.5 (نیم) دوست عزیز .

ShaHiN.mY.LoVE
۱۳۸۹-۱۲-۰۶, ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
انشایی در مورد ازدواج

نام : جمال
کلاس : سوم آ دبستان ...
موزو انشا : عزدواج!



هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.

تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است!

حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.


در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم

از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است!

اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید.



من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند.

همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود.

دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!



اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید . ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می کند بعد خانومش می رود دادگاه شکایت می کند بعد می آیند دایی مختار را می برند زندان!

البته زندان آدم را مرد می کند. عزدواج هم آدم را مرد می کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

Senior Manager
۱۳۸۹-۱۲-۰۷, ۰۲:۰۳ بعد از ظهر
بودا به دهی سفركرد . زنی كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد. بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد . كدخدای دهكده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت: این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید.

بودا به كدخدا گفت:یكی از دستانت را به من بده، كدخدا تعجب كرد و یكی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت : حالا كف بزن
كدخدا بیشتر تعجب كرد و گفت: هیچ كس نمی‌تواند با یك دست كف بزند

بودا لبخندی زد و پاسخ داد: هیچ زنی نیز نمیتواند به تنهایی هرزه باشد، مگر این كه مردان دهكده نیز هرزه باشند. بنابراین مردان و پول‌هایشان است كه از این زن، زنی هرزه ساخته‌ است!

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۰۸, ۱۱:۵۳ قبل از ظهر
22 عادت اشتباه در دنیای فناوری که برایتان گران تمام می‌شود!

آیا می‌دانید هنگام کار با ابزارهای الکترونیکی خود، ممکن است چه اشتباه‌هایی مرتکب شوید که به ضررتان تمام شود و امنیت‌تان را در دنیای پیچیده فناوری مدرن به خطر بیاندازد؟

کریستوفر نول از نویسندگان وب‌سایت PCWorld (http://www.pcworld.com/businesscenter/article/209283/the_25_worst_hightech_habits_and_how_to_fix_them.html?tk=fv_rel)در مطلب به بدترین عاداتی اشاره کرده که هر یک از کاربران رایانه‌ها ممکن است به علت نا‌آگاهی، عدم توجه یا حتی تنبلی گرفتارش شده باشند و ندانند که این اشتباه‌ها تا چه حد می‌تواند به ضررشان تمام شود.



1. عدم استفاده از سیستم امنیتی نرم‌افزارها
شاید شما فکر کنید نیازی به آنتی‌ویروس (نرم‌افزارهایی که سیستم رایانه را در مقابل ویروس‌ها، بدافزارها و دیگر نرم‌افزارهایی که بدون اطلاع کاربر بر روی سیستم رایانه نصب و راه‌اندازی می‌شوند، محافظت می‌کند) ندارید و فقط به این اکتفا کنید که سایت‌های مورد استفاده‌تان را می‌شناسید و روی لینک‌های ناآشنا کلیک نمی‌کنید و ای‌میل‌های غیرعادی را باز نمی‌کنید. اما بهتر است از هر محافظی- هر چیزی- استفاده کنید تا سیستم‌تان را در مقابل هکرهایی که از وجود شما خوشحالند (!) و درست شما را هدف قرار داده‌اند، حفاظت کنید. برای شروع می‌توانید از نسخه‌های رایگان آنتی‌ویروس‌ها استفاده کنید.
2. تنبلی در تهیه فایل پشتیبان (بک‌آپ)
بعضی‌ها با افتخار اقرار می‌کنند که هیچ اعتقادی به تهیه فایل پشتیبانی ندارند و بدترین موضوع این است که خودشان هم می‌دانند کار بدی است و معمولا اعتراف‌شان را این‌طور آغاز می‌کنند که: «می‌دانم کار بدی می‌کنم اما ...». این دسته افراد بهتر است یادشان باشد که تمام هارددیسک‌های رایانه‌ها بالاخری روزی از کار خواهند افتاد و هارد شما هم استثنا نیست! پس تا دیر نشده دست به کار شوید و برای آشنایی با این کار از خودآموزهایی که در اینترنت پیدا می‌شود، کمک بگیرید.
3. دست‌کم گرفتن بک‌آپ
تصور کنید دزد به خانه‌تان آمده و لپ‌تاپتان را دزدیده، اما شما چندان ناراحت نمی‌شوید؛ چراکه دیشب از تمام فایل‌هایتان بک‌آپ گرفته‌اید.... اما نه! بک‌آپ را روی حافظه جانبی ذخیره کرده بودید که درست کنار لپ‌تاپتان بود و آقای دزد آن را هم برده! پس حالا می‌توانید بنشینید و یک دل سیر گریه کنید؛ هم به حال لپ‌تاپ نازنین‌تان و هم تمام اطلاعاتی که روی بک‌آپ درایوتان ذخیره داشتید. اما اگر بک‌آپ‌تان را در مکان دیگری نگه داشته بودید، قطعا حال و روز بهتری داشتید؛ پس بهتر است چند بک‌آپ از اطلاعات‌تان داشته باشید و در چند مکان متفاوت نگهداری کنید تا در چنین مواقعی خود را سرزنش نکنید.
4. پاسخ دادن به هرزنامه‌ها!
هیچ‌وقت تا به حال از خودتان پرسیده‌اید که چرا حجم هرزنامه‌ها (اسپم‌ها) هر روز بیشتر از روز قبل می‌شود و این کار چه سودی برای فرستنده‌های این هرزنامه‌ها دارد؟ خب پاسخ این سوال کاملا واضح است: تا زمانی که تعداد زیادی از دریافت‌کنندگان هرزنامه‌ها به این نامه‌ها علاقه و توجه نشان می‌دهند، این روند صعودی ادامه خواهد داشت. شما به سادگی می‌توانید با کلیک بر روی لینک «حذف من» (remove me)، پاسخ دندان‌شکنی به این‌گونه ای‌میل‌ها بدهید. البته اگر این هرزنامه‌ها از سوی برندهای معتبر فرستاده شده، ارزش یک‌بار دیده شدن را دارند! این شعار را سرمشق خود قرار دهید: «اگر شما بخشی از راه‌حل نیستید، پس بخشی از مشکل خواهید بود». برای رفع مشکل هرزنامه‌ها هم می‌توانید از سیستم مبارزه با هرزنامه که در ایمیل‌تان تعبیه شده، کمک بگیرید.
5. حرکت با رایانه روشن
اگر در خانه عادت دارید همان‌طور که با رایانه کار می‌کنید، آن را بغل گرفته و از این طرف به آن طرف ببرید، هیچ اشکالی ندارد اما به خاطر خودتان هم که شده، این کار را با رایانه محل کارتان نکنید. هارد درایوهای چرخشی رایانه‌ها، به راحتی آسیب می‌بینند، به خصوص اگر در مکان‌های محدود و کوچک قرار بگیرند که خیلی سریع «داغ می‌کنند». بنابراین بهتر است رایانه محل کار را همان‌طور که روشن است، از این سو به آن سو نبرید و در خودرویتان نگذارید که بد می‌بینید! سعی کنید حتما قبل از جابجا کردنش، آن را خاموش کنید. اصولا ویندوز، تنظیماتی را برای دکمه پاور رایانه‌ها قائل شده که هم‌زمان با بستن لپ‌تاپ، رایانه را به طور خودکار خاموش کند.
6. استفاده از لپ‌تاپ در تخت‌خواب
اگر عاشق این هستید که در تخت‌خواب لم دهید و لپ‌تاپ‌تان را روی تشک بگذارید و روشن کنید، بهتر است به این نکته دقت کنید که بالش و تشک‌های پف‌دار، جلوی خروجی هوای لپ‌تاپ را گرفته و با ممانعت از تهویه هوا، رایانه را داغ می‌کنند. پس بهتر است یک میز یا پایه کوچک زیر لپ‌تاپ‌تان قرار دهید تا بین بالش و خروجی هوای رایانه فاصله ایجاد شود. در ضمن، اگر در حالت نامتعارفی به کار با رایانه و تایپ بپردازید، مسلما از لحاظ فیزیکی آسیب خواهید دید. پس نکات ارگونومیک را هم از یاد نبرید!
7. چاپ همه چیز!
در حال حاضر همه‌نوع ابزاری برای ذخیره دیجیتال اطلاعات وجود دارد، پس چه نیازی به چاپ (پرینت) کردن آن‌هاست؟ حتی فرم‌هایی را که نیاز به امضا دارند، می‌توان با گزینه «امضای دیجیتال» به سرانجام رساند. حتی می‌توان برای انتقال یا آرشیو کردن فایل‌ها نیز، یک نسخه PDF از آن‌ها تهیه کرد.
8. بردن دوربین به ساحل دریا
وجود یک دانه ماسه در شاتر یا مکانیزم زوم دوربین، کافی است تا دوربین‌تان را جزغاله کند! اگر مجبور به عکاسی از ساحل دریا هستید، دوربین را در یک قاب «ضدآب» یا یک کیف پلاستیکی قرار دهید. بهتر از همه این است که یک دوربین ضد آب تهیه کنید.
9. گذاشتن لپ‌تاپ در خودرو
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که لپ‌تاپ را روی صندلی خودرو رها می‌کنید و تنها به قفل کردن درب‌های خودرو اکتفا می‌کنید، خیلی خوش‌شانسید که هنوز لپ‌تاپ‌تان را ندزدیده‌اند! چراکه کافی است شیشه خودرویتان را با ضربه‌ای خرد کنند. البته اگر فکر می‌کنید خیلی زرنگ هستید و لپ‌تاپ‌تان را درست وسط خیابان- جایی که از ماشین پیاده می‌شوید و پارک می‌کنید- داخل صندوق می‌گذارید که جلوی چشم نباشد، باز هم اشتباه بزرگی می‌کنید. یادتان باشد همیشه کسانی هستند که بدون جلب توجه شما، مواظب رفتارتان هستند و منتظر فرصتی برای سرقت اموال با ارزش لحظه‌شماری می‌کنند. در ضمن باز کردن صندوق به مراتب راحت‌تر از شکستن شیشه اتومبیل است! پس حداقل اگر راه دیگری جز قرار دادن لپ‌تاپ در صندوق ندارید، قبل از حرکت و در همان پارکینگ منزل‌تان این کار را انجام دهید و آن را تا حد امکان در گوشه از صندوق مخفی کنید. اما بهترین راه، همراه بردن لپ‌تاپ یا استفاده از قفل سفر است.
10. تمام ای‌میل‌های من!
اگر تا به‌حال هیچ‌کدام از ای‌میل‌های دریافتی‌تان را پاک نکرده‌اید، باید به شما تبریک گفت! با این کار تقریبا هیچ‌وقت نمی‌توانید دنبال پیغام‌های مورد نظرتان بگردید! مگر اینکه آن‌ها را دسته‌بندی کرده و با نام‌گذاری‌های واضح، یک آرشیو درست و حسابی از پیغام‌های الکترونیک‌تان تهیه کرده باشید. البته بهتر است به کلید «حذف» (Delete) هم کمی بیشتر توجه کنید!
11. از کلیدهای میان‌بر غافلید
آیا می‌دانستید که هنوز هم افراد زیادی نمی‌دانند که Ctrl-C همان کپی و Ctrl-V همان جاگذاری یا پیوست (paste) است؟ قاعدتا لازم نیست تمام کاربران رایانه تمام کلیدهای میان‌بر ترکیبی با Alt و Ctrl و Shift را یاد بگیرند، اما هرچه بیشتر با Alt-F4 ها آشنا شوید، زودتر کارتان تمام می‌شود! همین حالا شروع کنید و چند میان‌بر برای خاموش کردن رایانه و ... و همچنین میان‌برهای ویندوز 7 را یاد بگیرید.
12. نصب بیش از حد برنامه‌های ناکارآمد
«چرا ویندوز من این‌قدر کند است؟» اگر کمی دقت کنید، خواهید دید که شما چند برنامه با یک کارآیی نصب کرده‌اید که همین باعث آسیب دیدگی ویندوزتان شده. پس بهتر است تا جایی که می‌توانید، این برنامه‌های غیرضروری را پاک کنید.
13. دور انداختن رسیدها
تجربه ثابت کرده که همیشه وقتی رسید خرید سخت‌افزاری را دور می‌اندازیم، همان سخت‌افزار صدمه دیده و نیاز به تعمیر پیدا می‌کند؛ اما چون به کاغذ خرید و برگه ضمانت دسترسی ندارید، دیگر نمی‌توان از خدمات پس از فروش دستگاه مورد نظر استفاده کرد. پس بهتر است رسیدتان را نگه دارید که بعدا پیشمانی سودی نخواهد داشت.
14. وقتی رایانه‌تان قهوه‌ای می‌شود!
مسلما وقتی مقداری قهوه، چای یا هر مایع دیگری روی لپ‌تاپ‌تان بریزد، طرف کاملا اعصابش به هم می‌ریزد. اما توصیه‌های وجود دارد که می‌تواند در چنین شرایطی کارساز باشد: به محض اینکه مایعی روی رایانه‌تان ریخت، آن را سریع کاملا تمیز کنید. اما در اینترنت به دنبال «توصیه‌هایی برای تعمیر اورژانسی» بگردید تا بتوانید سخت‌افزارهای دستگاه را نجات دهید.
15. ذخیره پوشه‌ها در مکان‌های مختلف
آیا زمانی که قبض برق به دست‌تان می‌رسد، آن را به هر گوشه‌ای که دم دست‌تان باشد، پرت می‌کنید؟ مسلما این‌طور نیست. پس با پوشه‌های اطلاعات‌تان هم بهتر برخورد کنید و درست مثل دسته‌بندی ای‌میل، آن‌ها را دسته‌بندی کنید.
16. بازدید از ویکی‌پدیا
اگر برای کسب اطلاعات مجبور به استناد به سایت‌هایی مانند ویکی‌پدیا هستید که کاربران اینترنت می‌توانند اطلاعاتش را تکمیل کرده یا حتی تخیلات‌شان را به جای اطلاعات در صفحه‌های مورد نظر بنویسند، بهتر است برای دریافتن اصل موضوع، روی پاورقی‌های صفحه‌ها کلیک کنید.
18. ارسال آنلاین عکس‌های خصوصی و عمومی
وقتی قصد دارید عکس‌هایی از فضاهای عمومی یا حتی آلبوم شخصی تان را در سایت‌های اجتماعی بگذارید، بیشتر دقت کنید و به وضعیت تمام افرادی که در اطراف‌تان هستند توجه کنید تا بعدا از اظهار نظرات دیگران پشیمان نشوید! یا حداقل می‌توانید پروفایل‌تان را تصحیح کنید تا همه اعضای این شبکه‌ها به مسائل خصوصی شما دسترسی نداشته باشند.
19. نادیده گرفتن مشخصات
در دنیای فناوری امروز، سه طبقه‌بندی برای هر محصولی وجود دارد: نسخه خام، نسخه‌ای برای کاربر و نسخه‌ای «نهایی» که هر کدام قیمت متفاوتی دارد. مشکل این است که در بسیاری موارد نسخه نهایی هیچ کاربری بیشتری نسبت به نسخه خام ندارد و حتی تجهیزات اضافه‌تری دارد که اصلا به درد کاربر نمی‌خورد؛ اما شما ترجیح می‌دهید نسخه گران‌ترش را بخرید چراکه واقعا به تفاوت‌هایش دقت نمی‌کنید. شاید متوجه شدن این تفاوت‌ها نیاز به ساعت‌ها جستجو و مطالعه اینترنتی داشته باشد؛ اما تمام این تلاش‌ها، ارزشش را دارد.
20. یک رمز برای همه‌چیز
اگر رمز کاربری اینترنت، کارت‌بانک، گوشی موبایل، ایمیل و ... شما همه و همه یک رمز واحد است، شما به شدت در خطرید و هر آن ممکن است اطلاعات آنلاین‌تان سرقت شود. البته نمی‌توان برای هر کدام از این موارد یک رمز خاص داشت اما حداقل می‌توان تعدادی رمز متفاوت داشته باشید و بهترین‌هایشان را برای کاربری‌های مهم‌ترتان بگذارید. نرم‌افزاری با عنوان «مدیریت رمز» (password manager) می‌توان کمک‌کننده باشد.
21. ای‌میل قابل عرضه
ایمیل دم‌دستی‌تان را به خبرنامه‌ها ندهید؛ منظور همان ای‌میلی است که به دوستان‌تان می‌دهید. ایمیل قابل عرضه، ای‌میلی است که هر دو هفته یک‌بار چک می‌شود و دقیقا همین موضوع علت ایجاد جی‌میل بود.
22. قفل نکردن گوشی هوشمند موبایل
متاسفانه معمولا وقتی کسی یک گوشی موبایل پیدا می‌کند، اولین کاری که می‌کند این است که تمام تلفن‌های بین‌المللی‌اش را با آن شماره‌گیری می‌کند و دلی از عزا در می‌آورد. راحت‌ترین کار، تعبیه کردن یک پین‌کد است!

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۰, ۰۸:۰۲ قبل از ظهر
گزارش علمی تصویری از شگفتیهای زیستی


برندگان این دوره از رقابت عکاسی علمی Wellcome از تکنیکهای متنوعی از تصویربرداری های بالینی گرفته تا اسکنهای قدرتمند الکترونی از رشته های عصبی و مغز برای ثبت شگفتیهای علوم طبیعی و پزشکی استفاده کرده اند. رقابت عکاسی Wellcome هر سال در میان دانشمندان و پزشکانی که بهترین تصاویر را طی 18 ماه از فعالیتهای علمی خود به ثبت رسانده اند برگزار می شود و تصاویر برنده در قالب مجموعه Wellcome در لندن به نمایش درخواهند آمد. در ادامه تصاویری از برترین عکسهای علمی که برای شرکت در این رقابت ارائه شده اند را مشاهده می کنید:


http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624374_orig.jpg (http://salijoon.info/)
بال "بید ماه"
در این تصویر فلسهای بال بید ماه، جانداری که بومی جنگلهای بارانی ماداگاسکار هستند دیده می شود. این پروانه به خاطر دم بلندش بسیار مشهور است و از این رو به "بید دنباله دار" نیز شهرت دارد. این جاندار دهان ندارد و تمامی تغذیه خود را در دوران کرم بودنش انجام می دهد و این به آن معنی است که طول عمر این جاندار تنها 10 روز است

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624373_orig.jpg (http://salijoon.info/)
باکتریهای دندانی
توده ای از باکتریها در نور غیرواقعی که از بسته پریدونتال دندانی نمونه برداری شده اند
این بخش فضایی میان دندان و نسج نرمی است که دندان را در بر گرفته و از آن محافظت می کند

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624365_orig.jpg (http://salijoon.info/)
مکنده های پاهای پیشین آبدزدک
این جاندار یکی از قدرتمندترین و بزرگترین سوسکهای آبهای شیرین است که برای اتصال به سطوح مختلف بر روی پاهای پیشینش مکنده های متعددی دارد. دایره خورشید مانندی که در بخش بالای تصویر دیده می شود سطح افقی یکی از این مکنده ها بر روی پای آبدزدک است و رشته های کوچکتر مکنده های ریزتر را نمایان می کنند

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624366_orig.jpg (http://salijoon.info/)
چسب زخم
بخش داخلی چسب زخم پس از اینکه برای ترمیم جراحت بر روی زخم قرار گرفته است
در این تصویر می توان سلولهای سرخ رنگ خون را در میان پروتئین فیبرین، پروتئینی که در ایجاد لخته های خون تاثیرگذار است و رشته های نخ و الیاف مشاهده کرد

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624367_orig.jpg (http://salijoon.info/)
شبکیه چشم ماهی سه روزه
عکس میکروگرافی از شبکیه چشم یک زبرافیش سه روزه که نمایی افقی را از کل چشم زبرافیش آشکار کرده است
این تصویر نشان می دهد عدسی مرکزی توسط سلولهای بنیادین سرخ رنگ و نورونهای بنفش رنگ احاطه شده اند

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624368_orig.jpg (http://salijoon.info/)
زنبور عسل
اسکن الکترونی میکروگرافی از یک زنبور عسل

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624369_orig.jpg (http://salijoon.info/)
مگس دم یاقوتی
میکروگرافی از حشره ای به نام مگس دم یاقوتی
این جاندار به دلیل رنگهای درخشان و متنوعی که سطح بدنش را پوشش داده به راحتی قابل شناسایی است. سر و سینه این حشره به رنگ سبز و آبی متالیک و شکم و دم آن به رنگ قرمز و برنزی رنگ دیده می شود

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624370_orig.jpg (http://salijoon.info/)
بلاستوسیت موشی
شبیه سازی سه بعدی بلاستوسیت موش
این مجموعه سه تا چهار روز پس از باروری در موش به وجود می آید. این مرحله ای است که در آن سلولها تبدیل شدن به سلولهای مختلف را آغاز می کنند. در این تصویر سلولهای سفید سلولهای محافظ و جفت را به وجود آورده و سلولهای سرخ رنگ جنین را ایجاد می کنند

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624371_orig.jpg (http://salijoon.info/)
پشه "کولِکس"
این حشره به صورت خوشه ای بر روی آب تخم گذاری می کند و لاروهای این حشره نیز تا وارد شدن به مرحله شفیره بر روی آب زندگی می کنند. نمونه های نر این حشره از شیره گیاهان و نمونه های ماده از خون تغذیه می کنند

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624372_orig.jpg (http://salijoon.info/)
شبیه سازی عصبی
در این تصویر شبکه عصبی توسط نرم افزاری رایانه ای شبیه سازی شده است
این نرم افزار Trees نام داشته و دانشمندان با استفاده از آن شبکه های عصبی حقیقی موجود در مغز زنده را شبیه سازی می کنند. این رشته های عصبی ابعاد، شکل میزان اتصال اعصاب هرمی را در مقایسه با اعصابی که در غشای مغز وجود دارند به تصویر می کشند


تصاویر رنگین کمان در مغز مگس میوه/ مطالعه نورونها با پروتئینهای فلورسنت محققان به تازگی با استفاده از تکنیک رنگین کمان مغزی توانسته اند اتصالات موجود میان نورونهای مغزی مگس میوه را به اضافه سلولهایی که خاستگاه این نورونها هستند مورد مطالعه قرار دهند.
دانشمندان دانشگاه هاروارد در سال 2007 دریافتند چگونه می توان با استفاده از ترکیب پروتئینهای فلورسنت تصویری کاملا رنگی به وجود آورد و سپس از آن برای نمایش دادن نورونهای موش استفاده کردند تا بتوانند درون مغز جانداران زنده را به این شکل مشاهده کنند.
تکنیک "رنگین کمان مغزی" به دانشمندان کمک کرد تا بتوانند نورونهای به هم متصل را ردیابی کرده و اتصالات میان نورونها را مشاهده کنند؛ پدیده ای که تا پیش از آن تقریبا غیر ممکن بود.
اکنون مطالعه بر روی مغز مگس میوه نتیجه ای مشابه را در بر داشته است با این تفاوت که در این مطالعه از تکنیک رنگین کمان مغزی دوگانه استفاده شده است تا نورونهای مغزی این حشره به صورت کامل و یکپارچه قابل مشاهده شوند. این شیوه نسبت به شیوه دیگری که در آن اتصالات نورونهای مغزی با استفاده از رنگ آمیزی تک نورونها انجام می گیرد بسیار ساده تر و سریعتر است.
در تصاویر متقاطعی که به تازگی با استفاده از این شیوه دوگانه و از مغز مگس میوه منتشر شده است می توان نورونهای متعددی را در کنار یکدیگر مشاهده کرد.

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624849_orig.jpg (http://salijoon.info/)
تصویر بالا با استفاده از تکنیک رنگین کمان مغزی دوگانه به ثبت رسیده است و در آن 6 رنگ متفاوت به کار گرفته شده اند تا با کمک آنها بتوان تعیین کرد کدام نورون از میان کدام سلول برخاسته است. این اطلاعات برای درک اتصالات میان نورونها بسیار کاربردی خواهند بود. رشته های نورونی آبی و قرمز نورونهای مرتبط با حس بویایی هستند در حالی که خاستگاه آنها از سلولهایی متفاوت است.
در شیوه Flybow که در آن تنها از چهار رنگ در رنگ آمیزی نورونها استفاده می شود، سلولها می توانند در مراحل مختلف تکاملی خود به واسطه حرارت تغییر رنگ داده و محققان را از تغییرات خود آگاه کنند.

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624850_orig.jpg (http://salijoon.info/)
نورونهای بویایی در مغز مگس میوه
دانشمندان برای دستکاری ژنهای مگس میوه شیوه های متعددی را به کار می گیرند و این به آن معنی است که می توانند بر روی رنگها کنترل بیشتری داشته باشند و تنها نورونها و یا زیرمجموعه های نورونها را رنگ آمیزی کنند. در تصویری که در ادامه مشاهده می کنید می توان مجموعه ای از دو هزار نورون را در رنگهای مختلف دید که با رفتارهای تعاملی مگس های میوه در ارتباطند.

http://salijoon.info/mail/891209/zisti/624851_orig.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۰, ۰۸:۵۵ قبل از ظهر
کودکی در حين تماشاي يك سريال ایرانی ...!!



.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

«بابا جون؟»

«جونم بابا جون؟»

«اين خانمه چرا با مانتو خوابيده؟»

«خب... خب... خب حتما اينجوري راحتتره دخترم.»

«يعني با لباس راحتي سختشه؟»

«آره ديگه، بعضيها با لباس راحتي سختشونه!»

«پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتي؟»

«.......هيس بابايي، دارم فيلم ميبينم.»

« باباجون، كم آوردي؟!»

«نه عزيزم، من كم بيارم؟ اصلا هر سوالي داري بپرس تا جواب بدم.»

«خب راستشو بگو چرا اين خانمه با مانتو خوابيده بود.»

«چون خانم خوبيه و حجابشو رعايت ميكنه.»

«آهان، پس يعني مامان من خانم بديه؟»

«نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبيه.»

پس چرا بدون مانتو ميخوابه؟»

«خب مامانت اينجوري راحتتره.»

«اون آقاهه هم چون ميخواسته حجابشو رعايت كنه با كت و شلوار خوابيده بود؟»

«نه عزيزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»

«پس چرا خانمش كه خيلي هم خانم خوبيه بهش كمك نكرد لباسشو در بياره؟!»

«چون ميخواست شوهرش روي پاهاي خودش بايسته.»

«واسه همينه كه شما نميتونيد روي پاهاي خودتون بايستيد؟»

«عزيزم مگه تو فردا مدرسه نداري؟»

«داري ميپيچوني؟»

«نه قربونت برم عزيزم، اما يه بچه خوب كه وسط فيلم اينقدر سوال نميپرسه؛ باشه عسل بابا؟»

«اما من هنوز قانع نشدم.»

«توي اين يك مورد به مامانت رفتي؛ خب بپرس عزيزم.»

«چرا باباها توي تلويزيون هميشه روي مبل ميخوابن؟»

«واسه اينكه تختخوابشون كوچيكه، دو نفري جا نميشن.»

«خب چرا يه تخت بزرگتر نميخرن؟»

«لابد پول ندارن ديگه.»

«پس چرا اينا دوتا ماشين دارن، ما ماشين نداريم؟»

«چون ماشين باعث آلودگي هوا ميشه، ما نخريديم عزيزم.»

«آهان،
يعني آدما نميتونن همزمان دوتا كار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه كه حجابشون رو رعايت ميكنن، باعث آلودگي هوا ميشن، شما و مامان
كه باعث آلودگي هوا نميشين حجابتون رو رعايت نميكنين؛ درست گفتم بابايي؟»

«آره دخترم، اصلا همين چيزيه كه تو ميگي، حالا ميشه من فيلم ببينم؟»

«باشه،
ببين بابايي اما تحت تاثير اين فيلمها قرار نگيري بري ماشين بخريها، به
جاش برو به مامان ياد بده حجابشو موقع خواب رعايت كنه كه تو اينقدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خج------------------- نكشي!»

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۱, ۱۱:۰۲ قبل از ظهر
چگونه تا آخر عمر کمر درد نگیریم!

فقط با رعایت چند مسئله ارگونومی ساده، در محل کار، خانه و در زندگی روزمره، می‏توان از بیماریهای جسمی که معمولا در پیری به سراغ آدم‏ها می‏آید، راحت شد. تصور کنید که در هفتاد سالگی‏تان، به اندازه وقتی که 25 ساله هستید، بتوانید تحرک داشته باشید؛ بدون اینکه دردهای رایج دوران پیری به سراغ شما بیاید.


نحوه صحیح بلند کردن اجسام
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain1.jpg (http://salijoon.info/)

نحوه صحیح رانندگی
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain2.jpg (http://salijoon.info/)

نحوه صحیح نشستن
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain3.jpg (http://salijoon.info/)

نحوه صحیح برداشتن کودک از زمین
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain4.jpg (http://salijoon.info/)

نحوه صحیح حمل کردن اشیا
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain5.jpg (http://salijoon.info/)

نحوه صحیح ایستادن برای انجام هر کاری
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain6.jpg (http://salijoon.info/)

یک نرمش کششی بسیار مناسب
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain7.jpg (http://salijoon.info/)

انجام کشش عضلات به صورت خوابیده
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain8.jpg (http://salijoon.info/)

انجام حرکات نرمش برای پا
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain9.jpg (http://salijoon.info/)

نرمشی دیگر برای پا
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain10.jpg (http://salijoon.info/)

نرمشی جهت ستون فقرات
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain11.jpg (http://salijoon.info/)

نرمشی جهت کشش عضلات
http://salijoon.info/mail/891211/kamar/prevent-back-pain12.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۱, ۱۱:۱۳ قبل از ظهر
لحظه های زیبا در زندگی


گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود
که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید
There are moments in life when you miss someone
So much that you just want to pick them from
Your dreams and hug them for real

وقتی در شادی بسته می شود، در دیگری باز می شود
ولی معمولاً آنقدر به در بسته شده خیره می مانیم
که دری که برایمان باز شده را نمی بینیم
When the door of happiness closes, another opens
But often times we look so long at the
Closed door that we don't see the one which has been opened for us

به دنبال ظواهر نرو؛ شاید فریب بخوری
به دنبال ثروت نرو؛ این هم ماندنی نیست
به دنبال کسی باش که به لبانت لبخند بنشاند
چون فقط یک لبخند می تواند
شب سیاه را نورانی کند
کسی را پیدا کن که دلت را بخنداند
Don't go for looks; they can deceive
Don't go for wealth; even that fades away
Go for someone who makes you smile
Because it takes only a smile to
Make a dark day seem bright
Find the one that makes your heart smile

هر چه میخواهی آرزو کن
هر جایی که میخواهی برو
هر آنچه که میخواهی باش
چون فقط یک بار زندگی می کنی
و فقط یک شانس داری
برای انجام آنچه می خواهی
Dream what you want to dream
Go where you want to go
Be what you want to be
Because you have only one life
And one chance to do all the things
You want to do

خوب است که آنقدر شادی داشته باشی که دوست داشتنی باشی
آنقدر ورزش کنی که نیرومند باشی
آنقدر غم داشته باشی که انسان باقی بمانی
و آنقدر امید داشته باشی که شادمان باشی
May you have enough happiness to make you sweet
Enough trials to make you strong
Enough sorrow to keep you human and
Enough hope to make you happy

شاد ترین مردم لزوماً
بهترین چیزها را ندارند
بلکه بهترین استفاده را می کنند
از هر چه سر راهشان قرار می گیرد
The happiest of people don't necessarily
Have the best of everything
They just make the most of
Everything that comes along their way

همیشه بهترین آینده بر پایه گذشته ای فراموش شده بنا می شود
نمیتوانی در زندگی پیشرفت کنی
مگر غمها و اشتباهات گذشته را رها نکنی
The brightest future will always be based on a forgotten past
You can't go forward in life until
You let go of your past failures and heartaches

وقتی که به دنیا آمدی، تو گریه می کردی
و اطرافیانت لبخند به لب داشتند
آنگونه باش که در پایان زندگی
تو تنها کسی باشی که لبخند بر لب داری
و اطرافیانت گریه می کنند
When you were born, you were crying
And everyone around you was smiling
Live your life so at the end
Youre the one who is smiling and everyone
Around you is crying

لطفاً این مطلب را به کسانی بگویید
که برایت ارزشی دارند (همان طور که من این کار را کردم)
به کسانی که به طرق مختلف در زندگیت تأثیر داشته اند
به کسانی که وقتی نیاز داشتی لبخند به لبانت نشاندند
به آنهایی که وقتی واقعاً ناامید بودی
دریچه های نور را نشانت دادند
به کسانی که به دوستی با آنها ارج می گذاری
و به آنهایی که در زندگیت بسیار پرمعنا هستند
Please send this message to those people
(Who mean something to you (I JUST DID
To those who have touched your life in one way or another
To those who make you smile when you really need it
To those who make you see the
Brighter side of things when you are really down
To those whose friendship you appreciate
To those who are so meaningful in your life

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۴, ۰۸:۳۴ قبل از ظهر
ابزار های جاسوسی قدیمی سیا برای نمایش عمومی







http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167403_302.jpg

اگر فیلم‌های جیمز باند را دیده‌اید و آن‌ها را تخیلی می‌دانید، شاید بعد از خواندن این مطلب نظرتان کاملاً عوض شود. سازمان CIA برخی از ابزارهای جاسوسی قدیمی که در ۵ دهه گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفتند را در معرض دید عموم قرار داده است. آنها هم اکنون قدیمی و از رده خارج محسوب می شوند اما نشان میدهد فناوری ها مخفی طی دوران گذشته تا چه حد جلوتر از زمان خودش بوده است. تعدادی از آن‌ها را در این مطلب معرفی می کنیم. پس ادامه مطلب را از دست ندهید.

در تصویر فوق یک نقشه کاملاً معمولی را مشاهده می‌کنید، اما اگر کمی باطن بین تر باشید، این نقشه را متفاوت می یابید. چرا که از الیاف مخصوص و یک جوهر ضد آب ساخته شده است و به هیچ عنوان با رطوبت آسیب نمی بیند.

گجت های سه بعدی تازه در حال فراگیر شدن هستند اما در جنگ جهانی دوم از این ابزار برای دیدن تصاویر گرفته شده در میدان جنگ به صورت سه بعدی استفاده می شد.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167404_654.jpg


این شبه سیب زمینی و آن همکار بسیار زشتش (که به خیلی چیز ها می ماند)، مشترکا به عنوان یک دستگاه فرستنده رادیویی و یک آنتن کوچک عمل می کنند و حرکت هر جانداری و غیر جانداری را تا فاصله حدودا 300 متری زیر نظر گرفته و مخابره می کنند.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167405_385.jpg


در طول جنگ جهانی دوم، از ابزار هایی مانند این، برای خارج کردن نامه ها از درون پاکت، بدون آن که صدمه ای به پاکت شان وارد شود، استفاده می کردند. بعد از این که ابزار، وارد پاکت نامه می شد؛ کاغذ را به دور خودش می پیچید و آن را خارج کردن می کرد. نکته جالب این که بر روی کاغذ هم، هیچ گونه اثر پارگی یا صدمه به جای نمی ماند.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167406_214.jpg


از این دریل دستی بسیار ظریف در سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ برای سوراخ کردن دیوارها استفاده می شده است پس با این دریل می توانستند جا را برای قرار دادن دستگاه های شنود و خیلی استفاده های دیگر، باز کنند.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167407_914.jpg


در سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۸۹ برای ارتباط بین افراد سازمان و مخابره تصاویر و صداها از این دستگاه چهار اینچی استفاده می‌شد و یک محدوده ۵۰ کیلومتری را با ۱۵۰ دستگاه نصب شده بر روی ساختمان‌های مختلف پوشش می‌داده است.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167408_415.jpg


این ابزار قرقره مانند، اولین تجربه موفق دولت آمریکا برای انجام عملیات شناسایی و عکس برداری ماهواره ای را رقم زد و در دهه 1960، در مقیاس گسترده استفاده یافت.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167409_366.jpg


این پر استفاده ترین دوربین جاسوسی جهان است که در کف دست جا می گیرد و در گرفتن عکس های با کیفیت بالا توان مند بوده است. حتی در بین دوربین های دیجیتال فعلی هم جزء کوچک ترین هاست!


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167410_609.jpg


در طول تاریخ از کبوتر ها استفاده های ابزاری متعددی شده است. سازمان CIA هم با نصب این دوربین بسیار سبک؛ بر روی این پرندگان، از محل های مورد نظرش عکس برداری هوایی می کرده است.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167411_294.jpg


این هم یک دوربین فیلم‌برداری ۳۵ میلیمتری که درون یک جعبه توتون پیپ جای می گیرد.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167412_177.jpg


این‌ها، باطری های لیتیومی هستند، که مورد استفاده آن‌ها دقیقاً مشخص نیست و به گفته CIA تحقیقات انجام شده در این مورد، در سال ۱۹۷۰ با یک انجمن پزشکی به اشتراک گذاشته شده است. اما دقت کنید که در سال ۱۹۷۰ باطری لیتیومی وجود داشته است.


http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/12/7/167413_798.jpg

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۴, ۱۰:۳۳ قبل از ظهر
‎20‎ روش عالی برای غلبه بر تنبلی و انجام بیشترین کار در کمترین زمان‎
در این کتاب مهمترین و سخت ترین کار در زندگی به قورباغه ای تشبیه شده که شما مجبورید در هر حال آن ‏را بخورید. همان کاری که اگر همین الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد برای انجام آن تنبلی ‏خواهید کرد‎.‎
به قول قدیمی ها اگر قرار است 2 قورباغه را بخورید اول آنکه زشت تر است را بخورید. یعنی اول کار سخت تر را ‏انجام دهید‎.‎ در اینجا مراحل خوردن این قورباغه زشت! را برای شما به صورت بسیار خلاصه می آوریم‎:‎

1- ‎سفره را بچینید

هدف را مشخص کنید. برای این کار می توانید افکار خود را روی کاغذ بیاورید و برای انجام آنها زمان تعیین ‏کنید و از مهمترین کار شروع کنید‎.‎

2- ‎برای هر روز از قبل برنامه ریزی کنید‎

بدین ترتیب نا خود آگاه ذهن شما تمام مدت روی این لیست کار می کند حتی زمانی که در خواب هستید‎.‎

3- ‎قانون 20/80 را در همه امور به کار بگیرید‏‎

همیشه 20 در صد از کارهای ما بسیار مهم هستند و 80 در صد کم اهمیت‏‎.‎
افراد موفق کسانی هستند که ابتدا این 20 درصد را که ظاهرا سخت تر هست را انجام می دهند. یعنی خود را ‏مجبور می کنند قورباغه را هر چه که هست قورت دهند‎.

4- ‎پیامد کارها را در نظر داشته باشید

دید بلند مدت نسبت به کارهای خود داشته باشید. تفکر دراز مدت تصمیم گیری های کوتاه مدت را بهبود می ‏بخشد. فکر مدامبه نتیجه کارها یکی از بهترین راههایی هست که به وسیله آن می توانید اولویت های حقیقی ‏خود را در زندگی تعیین کنید‎.

5- ‎روشABC… ‎ را مدام به کار بگیرید‎

کارهای خود را اولویت بندی کنید‎

6- ‎روی اهداف اصلی تمرکز کنید

در این راه با دیگران مشورت کنید

7- ‎به قانون تشخیص ضرورت عمل کنید

هرگز برای انجام تمام کارهای ضروری وقت کافی وجود ندارد. پس قورباغه هایی را بخورید که مهمترین نقش ‏را در پیشبرد اهداف شما دارند‎.

8- ‎پیش از شروع مقدمات کار را کاملا فراهم کنید

وسایل اضافی را از اطرافتان جمع کنید فقط آنچه نیازدارید دم دستتان بگذارید. تمیز و مرتب بودن احساس ‏مثبت بودن و خلاقیت و اعتماد به نفس را به شما می دهد‎.

9- ‎همیشه یک شاگرد باقی بمانید

یادگیری مدام شرط لازم موفقییت در هر زمینه ای است. همیشه در حال آموختن باشید‎. استعدادهای منحصربه فرد خود را تقویت کنید.
مدام این سوال را از خود بپرسید: در چه کاری واقعا ازدیگران بهتر هستم؟ از چه کارهایی بیشتر لذت می ‏برم؟ تا کنون مهمتریت عامل موفقیت من چه بوده؟ سپس در زمینه های فوق فعالیت بیشتری انجام دهید‎.

10- ‎محدودیت های اصلی خود را مشخص کنید

موانع پیشرفت تان را مشخص کنید. روزتان را با هدف از میان برداشتن این عامل شروع کنید‎.

11- ‎هر بار یک قدم جلو بروید

یک متر یک متر سخت هست اما یک سانت یک سانت مثل آب خوردن هست. قدم به قدم پیش روید‎.

12- ‎خودتان را تحت فشار بگذارید

نیاز نداشته باشید تا کسی به کارهایتان نظارت داشته باشد. نزد خود اعتبار و احترام داشته باشید‎.
باید خودتان قورباغه هایتان راانتخاب کنید و بخورید‎.

13- ‎قدرت های فردی خود را به حداکثر برسانید

مشخص کنید در چه ساعاتی از شبانه روز کارایی بیشتری دارید. مهمترین و دشوارترین کارهایتان را در همین ‏ساعات انجام دهید‎.


14- ‎خودتان را به فعالیت ترغیب کنید

مرتب به خودتان بگویید: من خودم را دوست دارم. در پاسخ به احوال پرسی دیگران ‏بگویید: عالی هستم. خوشبین باشید‎.

15- ‎روش تنبلی سازنده را تمرین کنید

گاهی لازم است خودتان را از شر قورباغه های کوچکتر خلاص کنید تا بتوانید روی خوردن قورباغه های زشت ‏تمرکز کنید. کارهای کوچک و کم اهمیت را کنار بگذارید. انجام ندهید‎!‎

16- ‎اول سخت ترین کار را انجام دهید

به این ترتیب روزی خواهید داشت با کارایی و اعتماد به نفس بالا

17- ‎کار را به قسمتهای کوچک تقسیم کنید‎

قورباغه را تکه تکه کنید و بعد بخورید. (روش بریدن کالباس‎)

18- ‎وقت بیشتری ایجاد کنید

زمانهای ثابت و مشخصی را برای انجام بعضی کارها اختصاص دهید. هر دقیقه را به حساب بیاورید‎.

19- ‎سرعت انجام کار را افزایش دهید

منتظر زمان مناسب تر نمانید. این جمله را دایم پیش خود تکرار کنید: همین الان کار را انجام بده‎.‎

20- ‎هر بار یک کار مهم انجام دهید

کار را متوقف نکنید. برگشت مجدد سر همان کار زمان شما را هدر می دهد. خودتان را موظف کنید تا بی وقفه روی ‏یک کار مهم فعالیت کنید

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۵, ۰۱:۵۴ بعد از ظهر
10 نکته برای تو


1- به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد...



(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)2 - هوس بازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند...

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
3- وقتی در زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشود جای آن دیوار می گذاشتند...

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)4- آنچه که هستی، هدیه خداوند است و آنچه که خواهی شد، هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش. ..

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)5- شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد...

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
6- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید...

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)7- وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد به یاد بیاور که دریای آرام، ناخدای قهرمان نمی سازد. ..

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)8- هر اندیشه ی شایسته ای، به چهره انسان زیبائی می بخشد...


(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)9- قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است. ..

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)
10- نگو: شب شده است. .. : بگو صبح در راه است

(http://groups.yahoo.com/group/soha-group/join)

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۱۵, ۰۸:۴۸ بعد از ظهر
ترفند جالب عابربانک

اگر سارقان شما را وادار کردند که از کارت عابر بانکتان پول بگیرند شما رمز کارتتان را به صورت معکوس (یعنی از آخر به اول) وارد کنید مثلا اگر کلمه عبور شما 1254 میباشد شما عدد 4521 را وارد کنید. با این کار عابر بانک به شما پول میدهد ولی در عین حال دستگاه به صورت خودکار پلیس را در جریان سرقت قرار میدهد. این قابلیتی است که تمام دستگاههای خودپرداز دارند ولی اکثر مردم از آن بی خبرند.

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۶, ۱۲:۰۳ بعد از ظهر
در 68 ثانیه به آرزوی خود برسید

بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایسترهیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب می کند.
اگر این 18 ثانیه بتواند تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند.
اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سوال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد.
68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد!؟
خب آیا شما هم همین طور فکر می کنید؟
بسیار عالی است! امتحان کنید.
خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود.
ایده‌ای جدید بلافاصله از اعماق افکارتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آْید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و ...
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم.
ما صبح از خواب بر می خیزیم بدون این که فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سر کار رفتن.
بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم اسب سرکش ذهن را به این سو و آن سو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن.
آرزو
هر ساعت 60 دقیقه است و شبانه روز شامل هزار و چهارصد و چهل دقیقه است اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!!
به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند 68 ثانیه آرام بگیرد به چه دردی می خورد؟!
فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد.
پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد.
فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است، کارآیی ندارد و فلج می شود.
باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم.
68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم.
68 ثانیه بعد به این که واقعا در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم.
68 ثانیه بعد به خوشبختی های خودمان بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چقدر آرام می شویم وقتی روی مسائل زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.
کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم.
اما به یک شرط و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم.
68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم.
آن وقت می بینی که می توانی ...

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۶, ۱۲:۰۵ بعد از ظهر
13 اشتباه بزرگ در زندگی
1-خوشبختی به قیمت بدبختی دیگران
2-نگرانی از مسائلی که خارج از کنترل شماست
3-عدم حذف غیرممکن در زندگی
4-ترس از ریسک کردن برای پیروزی
5-محدود دیدن
6-اهداف شما قربانی افکار دیگران
7 -فکر کردن به محدودیتها قبل از اقدام به عمل
8-باز کردن ذهن به روی هر نوع فکر
9-باور به شانس بد
10-ندیدن عواقب و پیامدها
11-در اندیشه گذشته
12-سطحی نگری
13-عبرت نگرفتن از شکست

پرند
۱۳۸۹-۱۲-۱۶, ۰۲:۳۲ بعد از ظهر
شماره اس ام اس هاي مهم
گرفتن خلافي ماشين :30005151 ) عدد عمودي كنار كارت رو بفرستيد(
گزارش اطلاع دادن تخلف تاكسي : 30004246( شماره پلاك ماشين متخلف رو بفرستيد)
رهگيري نامه پستي: 2000441(ابتدا حرف Rرا بنويسيد و بعد شماره روي رسيد پستي رو )
مشكلات شهري (شهرداري) : 3000137
اعلام نتيجه كنكور شب قبل از قرارگرفتن در سايت سنجش : 2000000 (شماره داوطلبي رو بفرستيد)
با خبر شدن از اخبار انجمن فارغ التحصيلان دانشگاه : 10001336
ديكشنري : 1000384 يا 1000370 (لغت مورد نظر رو بفرستيد) اول بايد در سايت عضو بشيدwww.sms2him.com (http://www.sms2him.com/) بعدش لغت مورد نظر رو بنويسيد
لغت نامه آريان پور : 2000444 Word-to-translate
ايجاد پست در پرشين بلاگ : 300072
گرفتن قبض موبايل : 30009 ( با فرمت زير بنويسيد : تاريخ شروع ؛ تاريخ انتها مثلا 860123 ؛ 860101 يعني از اول سال 86 تا 23 فرودين ماه)
خدمات بانك ملت : 200033
خدمات بانك اقتصاد نوين : 200050
خدمات بانك سپه:200020 – 200021-200022
خدمات بانك كشاورزي : 2000911- 200093
خدمات بانك سامان : 20000
خدمات بانك صادرات :200060
خدمات بانك تجارت : 200070
(توجه داشته باشيد براي استفاده از خدمات بانك ها اول بايد در شعب درخواست رو پر كنيد)

اطلاعات پرواز : 2000444 : ( با اين فرمت : پرواز Filight-code)
نرخ ارزهاي رايج : 2000444 با اين فرمت : Currency-name
اطلاعات هوا : 1000305 ( پيش شماره شهر مورد نظر بدون صفر رو بفرستيد)
ساعت كشورها : 1000392 (نام كشور رو بفرستيد)
مكان هاي ديدني هر شهر : 1000394
مسافت بين شهر ها : 1000396
آخرين بازي هاي كامپيوتري : 1000400
جديدترين نرم افزار ها : 1000401
اطلاع از اينكه دامين مورد نظر رجستر شده يا خير : 1000355
بورس – نرخ سهام يك شركت : 2000444 ---بنويسيد : Bourse sompany -id
بورس – بيشترين افزايش قيمت : 2000444 ---بنويسيد : Bourse high
بورس- كمترين افزايش قيمت : 2000444 ( بنويسيد : Bourse low)
اوقات شرعي : 2000916

پرند
۱۳۸۹-۱۲-۱۶, ۰۲:۳۶ بعد از ظهر
Weird but true!!!!!!
حقایق حیرت آور
(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


History Mystery (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

تاریخ مرموز (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=2&fid=Inbox&inline=1 (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

Have a history teacher explain this ----- if they can. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

از یک استاد تاریخ بخواهید این حقایق را شرح دهد....اگر بتواند


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=3&fid=Inbox&inline=1http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=4&fid=Inbox&inline=1


Abraham Lincoln was elected to Congress in 1846.
John F. Kennedy was elected to Congress in 1946. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

آبراهام لینکلن در سال 1846 به سنا را یافت (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

جان. اف. کندی در سال1946 به سنا راه یافت

Abraham Lincoln was elected President in 1860.
John F. Kennedy was elected President in 1960. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

آبراهام لینکن در سال 1860 به ریاست جمهوری انتخاب شد (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

جان. اف. کندی در سال 1960 به ریاست جمهوری انتخاب شد

Both were particularly concerned with civil rights.
Both wives lost their children while living in the White House. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

هر دو توجه خاص به حقوق بشر داشتند. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

همسر هر دو در زمان زندگی در کاخ سفید فرزندشان را ازدست دادند

Both Presidents were shot on a Friday.
Both Presidents were shot in the head (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

هر دو رئیس جمهور در روز جمعه ترور شدند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

تیر به سر هر دو رئیس جمهور اصابت کرد

Now it gets really weird.
حالا واقعاً حیرت آور می شود
Lincoln 's secretary was named Kennedy.
Kennedy's Secretary was named Lincoln . (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

اسم منشی لینکلن کندی بود (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

اسم منشی کندی لینکلن بود

Both were assassinated by Southerners.
Both were succeeded by Southerners named Johnson.
هر دو توسط جنوبی ها ترور شدند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

جانشین هر دو یک جنوبی به نام جانسون بودند
Andrew Johnson, who succeeded Lincoln, was born in 1808.
Lyndon Johnson, who succeeded Kennedy, was born in 1908. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

اندرو جانسون که جانشین لینکلن شد در سال 1808 به دنیا آمده بود (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

لیندن جانسون که جانشین کندی شد در سال 1908 به دنیا آمده بود


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=5&fid=Inbox&inline=1http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=6&fid=Inbox&inline=1 (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)



John Wilkes Booth, who assassinated Lincoln, was born in 1839. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

جان ویلکس بوتس که لینکلن را ترور کرد متولد 1839 بود (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)



Lee Harvey Oswald, who assassinated Kennedy, was born in (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

1939. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

لی هاروی اسوالد که کندی را ترور کرد متولد 1938 بود (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)




http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=7&fid=Inbox&inline=1


Both assassins were known by their three names.
Both names are composed of fifteen letters. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

هر دو تروریست دارای نام سه کلمه ای بودند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

نام هر دو از 15 کلمه تشکیل شده بود

Now hang on to your seat.
حالا محکم روی صندلی بنشینید
Lincoln was shot at the theater named 'Ford'.
Kennedy was shot in a car called (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

' Lincoln ' made by 'Ford'.
لینکلن در تآتری به نام فورد ترور شد (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

کندی در اتومبیلی به نام لینکلن ساخت کارخانه فورد ترورشد (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


Lincoln was shot in a theater and his assassin ran and hid in a warehouse. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

لینکلن در تآتر ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد
Kennedy was shot from a warehouse and his assassin ran and hid in a theater. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

کندی از داخل یک انبار ترور شد و قاتل فرار کرد و در یک انبار مخفی شد

Booth and Oswald were assassinated before their trials. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

هر دو تروریست قبل از محاکمه ترور شدند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)




WHO FIGURED THIS OUT? (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

چه کسی می توانست اینها را تصور کند
INCREDIBLE (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

باور نکردنی ست (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


1) Fold a NEW $20 bill in half... (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

1- یک اسکناس 20 دلاری را از وسط تا کنید


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=8&fid=Inbox&inline=1

2) Fold again, taking care to fold it exactly as below (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

2- دوباره دقیقاً مطابق شکل زیر تا کنید

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=9&fid=Inbox&inline=1http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=10&fid=Inbox&inline=1

3) Fold the other end, exactly as before (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

انتهای دیگر را نیز دقیقاً مثل قبل تا کنید

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=11&fid=Inbox&inline=1

4) Now, simply turn it over... (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

4- حالا اسکناس را برگردانید


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=12&fid=Inbox&inline=1

What a coincidence! A simple geometric fold creates a catastrophic premonition printed on all $20 bills!!! (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

عجب تصادفی! یک تا کردن هندسی فجایع بزرگی را (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

روی اسکناس بیست دلاری ثبت کرده است
COINCIDENCE? (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

تصادفی است؟

YOU DECIDE (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

خودتان تصمیم بگیرید

As if that wasn't enough...
Here is what you've seen... (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

ظاهراً هنوز کافی نیست... (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

حالا دقت کنید چی می بینید

Firstly The Pentagon on fire... (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

اولاً پنتاگون در حال آتش سوزی

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=13&fid=Inbox&inline=1

Then The Twin Towers. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

بعد برجهای دوقلو

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=14&fid=Inbox&inline=1
.And now .. look at this! (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

و حالا... به این نگاه کنید

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f176528%5fAA%2fvXkIAADDxTXHiigr0bilogfY&pid=15&fid=Inbox&inline=1

TRIPLE COINCIDENCE ON A SIMPL E $20 BILL (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

سه اتفاق روی یک بیست دلاری عادی
Disaster (Pentagon) (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

فاجعه پنتاگون
Disaster ( Twin Towers ) (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

فاجعه برجهای دوقلو
Disaster (Osama)??? (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

فاجعه اوسامه؟؟؟

It gets even better 9 + 11 = $20! (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

جالب تر از هم اینکه 11+ 9 = 20

Creepy huh? Send this to as many people as you can, cause: (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

مو بر اندام آدم راست می شود. این مطلب را برای هر تعداد از دوستان خود بنویسید

Hey, this is one history lesson most people probably will not mind reading! (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

هی، این یک درس تاریخی است که اکثر مردم احتمالاً (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

زحمت خواندن آن را به خود نمی دهند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

مترجم: کامران دبیری (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۷, ۱۰:۱۷ قبل از ظهر
انواع ازدواج های پیشنهادی برای آقایان

راستش ما دیدیم مجلس خیلی وقت است دارد با دو واژه «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید من به فکر حمایت از خانواده هستم. کسی هم نمی گوید این چه جور حمایتی است که فقط دو جور ازدواج خشک و خالی را در برمی گیرد، تازه همان دو تا را هم مدت هاست زورش نمی رسد تصویب کند

انواع ازدواج های پیشنهادی: http://www.footiran.com/images/smilies/177.gif


* ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است. http://blogfa.com/images/smileys/13.gif

* ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد.http://blogfa.com/images/smileys/35.gif

* ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند.http://blogfa.com/images/smileys/32.gif

* ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد.http://blogfa.com/images/smileys/38.gif

* ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید.http://blogfa.com/images/smileys/39.gif

* ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد.http://blogfa.com/images/smileys/19.gif

* ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست.http://blogfa.com/images/smileys/38.gif

* ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد.http://blogfa.com/images/smileys/14.gif

* ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد.http://blogfa.com/images/smileys/25.gif

* ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد. http://blogfa.com/images/smileys/20.gif

* ازدواج مکرر: مرد آن قدر زن بگیرد تا جانش از فلان جایش در برودhttp://blogfa.com/images/smileys/32.gif

Senior Manager
۱۳۸۹-۱۲-۱۷, ۰۶:۱۳ بعد از ظهر
تصویب شد با اکثریت آراء
.
.
.
:شصتمثبت: ازدواج مشبک :شصتمثبت:

*************************************************************
لبخند


(http://www.persian-star.org/)




بسیاری از مردم كتاب "شاهزاده كوچولو " اثر "اگزوپری" (آنتوان دو سنت‌اگزوپری) را می شناسند. اما شاید همه ندانند كه او خلبان جنگی بود و با نازیها جنگید و كشته شد. قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیكتاتوری فرانكو می جنگید. او تجربه های حیرت آور خود را در مجموعه ای به نام لبخند گردآوری كرده است. در یكی از خاطراتش می نویسد كه او را اسیر كردند و به زندان انداختند او كه از روی رفتارهای خشونت آمیز نگهبانان حدس زده بود كه روز بعد اعدامش خواهند كرد مینویسد :"مطمئن بودم كه مرا اعدام خواهند كرد به همین دلیل بشدت نگران بودم. جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا كنم كه از زیر دست آنها كه حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد یكی پیدا كردم و با دست های لرزان آن را به لبهایم گذاشتم ولی كبریت نداشتم. از میان نرده ها به زندانبانم نگاه كردم. او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یك مجسمه آنجا ایستاده بود. فریاد زدم "هی رفیق كبریت داری؟" به من نگاه كرد شانه هایش را بالا انداخت و به طرفم آمد. نزدیك تر كه آمد و كبریتش را روشن كرد بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد. لبخند زدم و نمی دانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر این كه خیلی به او نزدیك بودم و نمی توانستم لبخند نزنم. در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر كرد. میدانستم كه او به هیچ وجه چنین چیزی را نمیخواهد ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت و به او رسید و روی لبهای او هم لبخند شكفت. سیگارم را روشن كرد ولی نرفت و همانجا ایستاد و مستقیم در چشمهایم نگاه كرد و لبخند زد من حالا با علم به اینكه او نه یك نگهبان زندان كه یك انسان است به او لبخند زدم. نگاه او حال و هوای دیگری پیدا كرده بود ...
پرسید: "بچه داری؟" با دستهای لرزان كیف پولم را بیرون آوردم و عكس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم و گفتم :" اره ایناهاش" او هم عكس بچه هایش را به من نشان داد و درباره نقشه ها و آرزوهایی كه برای آنها داشت برایم صحبت كرد. اشك به چشمهایم هجوم آورد. گفتم كه می ترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم. دیگر نبینم كه بچه هایم چطور بزرگ می شوند. چشم های او هم پر از اشك شدند. ناگهان بی آنكه كه حرفی بزند قفل در سلول مرا باز كرد و مرا بیرون برد. بعد هم مرا بیرون زندان و جاده پشتی آن كه به شهر منتهی می شد هدایت كرد! نزدیك شهر كه رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنكه كلمه ای حرف بزند!


یك لبخند زندگی مرا نجات داد!



بله لبخند بدون برنامه ریزی؛ بدون حسابگری؛ لبخندی طبیعی زیباترین پل ارتباطی آدم هاست.
ما لایه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم. لایه مدارج علمی و مدارك دانشگاهی، لایه موقعیت شغلی و این كه دوست داریم ما را آنگونه ببینند كه نیستیم.
زیر همه این لایه ها من حقیقی و ارزشمند نهفته است. من ترسی ندارم از این كه آن را روح بنامم من ایمان دارم كه روح های انسان ها است كه با یكدیگر ارتباط برقرار می كنند و این روح ها با یكدیگر هیچ خصومتی ندارد. متاسفانه روح ما در زیر لایه هایی ساخته و پرداخته خود ما كه در ساخته شدنشان دقت هولناكی هم به خرج می دهیم ما از یكدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند و سبب تنهایی و انزوایی ما می شوند.
داستان اگزوپری داستان لحظه جادویی پیوند دو روح است که آدمی به هنگام عاشق شدن و نگاه كردن به یك نوزاد این پیوند روحانی را احساس می كند. وقتی كودكی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟ چون انسان را پیش روی خود می بینیم كه هیچ یك از لایه هایی را كه نام بردیم روی من طبیعی خود نكشیده است و با همه وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند و آن روح كودكانه درون ماست كه در واقع به لبخند او پاسخ می دهد.




بقول ویکتورهوگو که می گوید:
لبخند کوتاهترین فاصله بین دو نفر است و نزدیک ترین راه برای تسخیر دلها


انسان تنها آفریده ای است که میتواند بخندد
پس لبخند بزن دوست من

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۸, ۰۸:۰۹ قبل از ظهر
لاك پشتي كه قرباني انسانها شد

اين لاك پشت بيچاره در زمان كودكي وارد يك حلقه ي پلاستيكي شناور در اقيانوس شده و ديگر نتوانسته از آن خارج بشود.

در نتيجه به اين شكل رشد كرده و ديگر توانايي مخفي شدن داخل لاك را از دست داده و نه مي تواند شكار كند و نه دفاع.
اين يك نمونه از قرباني هاي بي زبان زباله هاي زيست محيطي است كه توسط ما انسان ها توليد مي شود.

http://salijoon.info/mail/891217/aks/02.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۱۸, ۱۰:۴۸ قبل از ظهر
تاثير ساعات مختلف خواب شب در سلامتي
داشتن عادات غذایی صحیح و توجه به زمان خوابیدن و استراحت برای حفظ سلامت بدن مهم است تا بتواند مواد مغذی را جذب و مواد زائد را دفع کند.
برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:

ساعت 9 تا 11 شب:
زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان ها انجام می شود.
در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.

ساعت 11 تا 1 شب:
عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.

ساعت 1 تا 3 نیمه شب:
عملیات سم زدایی در کیسه صفرا ، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می شود.

ساعت 3 تا 5 صبح:
عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می کنند.

ساعت 5 تا 7 صبح:
این عملیات در روده بزرگ صورت می گیرد، لذا می توانید آن را دفع کنید.

ساعت 7 تا 9 صبح:
جذب مواد مغذی صورت می گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند.

کسانی که می خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند.
دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می شود مواد سمی از بدن دفع نشوند.
از نصفه های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون سازی را انجام می دهد.
در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی داند چه باید انجام دهد.
پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید .

Senior Manager
۱۳۸۹-۱۲-۲۱, ۰۵:۲۸ بعد از ظهر
آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ...
در ایران و در زمان ماقبل هجوم اعراب به ایران سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یکروز اضافه کنند (که البته اضافه هم می کردند) هر 120 سال یک ماه را جشن می گرفتند و کل ایران این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یکبار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند به همین دلیل دیدن این جشن را به عنوان بزرگترین آرزو برای یکدیگر خواستار بودند و هر کسی برای طرف مقابل آرزو می کرد تا آنقدر زنده باشی که این جشن باشکوه را ببینی و این به صورت یک تعارف و سنتی بی نهایت زیبا درآمد. که وقتی به هم می رسیدند بگویند 120 سال زنده باشی

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۲۲, ۱۰:۰۲ قبل از ظهر
شادترین مردم دنیا

احساس شادی نمیکنید ؟ فکر میکنید تفریحاتتون کمه ؟ تصور میکنید زندگی چیز زیادی برای عرضه نداره؟ ناراحت نباشید، تنها مشکل شما اینه که در کشور درستی نیستید...








این جمله ، از یک نویسنده ایرانی نیست. متعلق به Marina Kamenev اهل انگلیس ، خبرنگار بیزنس ویک هست داستان از یک نظر خواهی BBC شروع شد. در این نظر خواهی ، آمار نشون داد که ۸۱٪ از مردم انگلیس ، به جای افزایش ثروت از دولت توقع دارند که زندگی شادتری براشون فراهم کنه.







سئوال اینجا بود که چطور. به عنوان اولین قدم ، دانشگاه لیسستر ، پروژه ای با هدف رتبه بندی


کشورها از نظر شادی مردمشون تعریف کرد. نتایج این رتبه بندی و دلایل شادی ملتها خیلی

خیلی جالب بود به خصوص ایران!!!
نتایج رو ببینین:

رتبه ۱
دانمارک
جمعیت ۵/۵ میلیون
شانس زندگی : ۸/۷۷ سال
درآمد سرانه : ۳۴،۶۰۰ دلار
سیستم اقتصادی : سوسیالیستی
ویژگی ها :
- بهترین سرویس های دولتی خدمات اجتماعی
- بیمه همگانی با پوشش کامل
- مدارس و دانشگاههای رایگان با کیفیت بسیار بالا
- هویت اجتماعی کاملا مشخص برای جوانان
- طبیعت بکر و معماری شهری زیبا
- آلودگی محیط زیست ناچیز

رتبه۲
سوئیس
جمعیت ۵/۷ میلیون
شانس زندگی : ۵/۸۰ سال
درآمد سرانه : ۳۲،۳۰۰ دلار
سیستم اقتصادی : آزاد
ویژگی ها :
- موقعیت سوق الجیشی کاملا امن
- میزان جرم و جنایت ناچیز
- امکانات شهر نشینی با کیفیت بسیار بالا
- امکان ورزشهای نزدیک به طبیعت مانند کوهنوردی ، اسکی و سوارکاری برای همه
- طبیعت بکر و معماری شهری زیبا
- ثبات سیاسی
- سیستم بهداشتی رایگان با سرانه ۳۵۰۰ برای هر نفر

رتبه ۳
اتریش
جمعیت ۲/۸ میلیون
شانس زندگی : ۷۹ سال
درآمد سرانه : ۳۲،۷۰۰ دلار
سیستم اقتصادی : سوسیالیستی
ویژگی ها :
- خدمات بهداشتی رایگان برای همه با پوشش کامل
- فعالیتهای فرهنگی همگانی و در دسترس
- خلق و خوی آرام مردم و شهرهای ساکت و تمیز
- سیستم حمل و نقل سریع شهری
- مدارس و دانشگاههای مدرن و مجهز و رایگان
- قوانین حفظ محیط زیست محکم

رتبه ۴
ایسلند
جمعیت ۳۰۰،۰۰۰ نفر
شانس زندگی : ۸۰ سال
درآمد سرانه : ۳۵،۷۰۰ دلار
سیستم اقتصادی : سوسیالیستی
ویژگی ها :
- سیستم خدمات خیریه دولتی
- خدمات دولتی رایگان با تنوع زیاد از بهداشت ، آموزش ، آموزش عالی تا گردش دسته جمعی
- سوبسید (یارانه) مسکن برای همه
- عدم وجود خط فقر در جامعه
- باسوادی همگانی
- عدم وجود بیکاری در جامعه

رتبه ۵
باهاما
جمعیت ۳۱۰،۰۰۰ نفر
شانس زندگی : ۶/۶۵ سال
درآمد سرانه : ۲۰،۲۰۰ دلار
سیستم اقتصادی : آزاد
ویژگی ها :
- کیفیت غذای بالا و ارزانی ارزاق
- آب و هوای بسیار معتدل
- طبیعت بکر
- جمعیت زیر خط فقر : ۱۰٪
- فرهنگ کاری راحت و بی تنش
- تلفیق فرهنگی مناسب (افریقایی - اروپایی)
- خانواده های محکم و آمار طلاق بسیار پایین (علیرغم آزادی طلاق برای زوجین)
- کلیسای مردمی و متساهل

رتبه ۶: فنلاند

رتبه ۷ :سوئد

رتبه ۸:بوتان (با درآمد سرانه ۱۴۰۰ دلار!!!)

رتبه ۹
شادترین ملت مسلمان برونئی
جمعیت ۳۸۰،۰۰۰ نفر
شانس زندگی : ۷۵ سال
درآمد سرانه : ۲۳،۶۰۰ دلار
سیستم اقتصادی :دولتی
ویژگی ها :
- درآمد نفتی بالا
- ثبات سیاسی (دودمان سلطنتی ۶۰۰ ساله )
- نرخ جرم و جنایت بسیار پایین
- خدمات بهداشتی رایگان همگانی با کیفیت بالا
- عدم وجود خط فقر در جامعه (حقوق دولتی برای همه)
- سیستم آموزشی رایگان ، حتی آموزش عالی
- یارانه غذا و مسکن برای همه

رتبه ۱۰
کانادا

...و اما ایران

.
.
.
.
.
.
.

ایران
گفتنی است که در این امار گیری معتبر که از ۲۲۰ کشور جهان گرفته شده است
ایران رتبه۲۰۲ را به خود اختصاص داده است که در بین کشورهای اسیایی بعد از عراق وافغانستان غمگین ترین مردمان در قاره کهن به حساب می ایند. عواملی که در این امارگیری ایران را جزو ۲۰ کشور اخر جدول قرار داده است دلایلی چون : تورم و گرانی کالا ، نارضایتی مردم از وضع معیشتی ، نبود امنیت روانی و اجتماعی ، رکود اقتصادی ، نبود امنیت اقتصادی برای سرمایه گزاری ، نرخ جرم و جنایت بالا ، نظام اداری نا منسجم و ...

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۲۵, ۱۰:۲۴ قبل از ظهر
مانند مداد باشیم




پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :

- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :

- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .






- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .


صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .


صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .


صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.


صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .


صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .

Senior Manager
۱۳۸۹-۱۲-۲۶, ۰۲:۰۳ بعد از ظهر
بی ارزشترین واحدهای پول جهان

لطفا بدور از هرگونه نتیجه گیری سیاسی مطالب زیر را دنبال کنید

به گزارش ورد آی تی به نقل از نیویورک تایمز , فهرست کم ارزشترین واحد‌های پولی جهان به شرح زیر است :


زیمبابوه (بزرگترین اسکناس برابر با ۱۰ میلیون دلار زیمبابوه)
هر ده میلیون دلار زیمبابوه برابر با حدود ۴ دلار آمریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/01zimb.jpg
در سال ۲۰۰۸ تورم در کشور زیمبابوه به رقم نجومی ۱۰۰,۰۰۰ درصد رسید. چنین تورم حیرت انگیزی دولت این کشور را مجبور به معرفی جدید اسکناس ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ دلاری کرد.
به گزارش ورد آی تی یک بسته کاغذ توالت در زیمبابوه هزینه ای در حدود صد و پنجاه هزار دلار زیمبابوه ای دارد. که حدود ۶۹ سنت آمریکایی است!
با این تفاسیر اسکناس های ۵۰۰ دلاری این کشور از یک برگ کاغذ توالت هم بی ارزش تر است!
تورم فوق العاده، مانند سم مهلکی به بدنه این کشور فقیر پیچیده است. شما برای خرید یک کیلو گوجه فرنگی باید ده میلیون دلار همراه خود داشته باشید
جالبتر آن است که بدانید این کشور طی یک سال اخیر ۱۲ صفر از واحد پولی خود حذف کرده است

ویتنام (بزرگترین اسکناس برابر با ۵۰۰ هزار دونگ ویتنام)
هر پانصد هزار دونگ ویتنام برابر با حدود ۳۱٫۳۷ دلار امریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/02vietnam1.jpg
با شروع دهه۱۹۸۰ و تحریم های ایالات متحده و کاهش شدید صادرات ویتنام و انباشته شدن کالاهای صادراتی در داخل کشور،
ویتنام برای مقابله با تورم فزاینده دست به چاپ اسکناس و تزریق پول به بازار داخلی شد که البته این اقدام نتیجه ای جز بی اعتباری شدید پولی در این کشور نداشت
و میتوان گفت از سال ۱۹۸۰ هیچ تورم جدیدی این کشور را فرا نگرفته ولی باز هم رده دوم به این کشور می رسد.

اندونزی (بزرگترین اسکناس برابر با ۱۰۰ هزار روپیه اندونزی)
هر صد هزار روپیه اندونزی برابر با حدود ۱۱٫۰۵ دلار امریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/03indo.jpg
بحران اقتصادی آسیای شرقی در سال ۱۹۹۷ باعث سقوط ۸۰ درصدی روپیه اندونزی و رشد تورم در این کشور شد.
همچنین انقلاب گل سرخ و برچیده شدن دولت در چند سال اخیر در سقوط ارزش واحد پولی این کشور بی تاثیر نبود
که در حال حاضر این کشور همچنان رده سوم را در اختیار دارد

ایران (بزرگترین اسکناس برابر با ۱۰۰ هزار ریال ایران)
هر یکصد هزار ریال ایران برابر با حدود ۱۰ دلار امریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/o4.jpg
نرخ تورم ایران در بعد از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ به رقمی در حدود ۱۵% رسید.
با شروع جنگ با عراق و اجبار دولت به تزریق اسکناس برای تامین مخارج بالای جنگ
روند افزایش تورم خصوصا در سالهای اولیه ی پس از جنگ به شدت افزایش داشت و تا رقمی حدود ۵۰ درصد هم رسید.
از دیگر عوامل سقوط ارزش ریال، تحریم های سیاسی اقتصادی موجود جهانی برای این کشور است.
ایران متاسفانه اسیر تورم و وضعیت نابسامان اقتصادی است که بطور فزاینده ای گریبانگیر مردم این کشور است
تا جایی که در حال حاضر پیشنهاد حذف چند صفر از واحد پولی و اجرای طرح حذف یارانه ها از سوی دولت در جریان است

سائوتومه (بزرگترین اسکناس برابر با ۵۰ هزار دوبرا سائوتومه)
هر پنجاه هزار دوبرا سائوتومه برابر با حدود ۳٫۴۷ دلار امریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/05tome.jpg
کشوری واقع در افریقا و خلیج گینه است. این کشور از دو جزیره به نام سائوتوم و پرنسیپه تشکیل شده است.
دلیل بی ارزشی پول در این کشور ناپایدار بودن حکومت و از طرفی بی ثباتی در قیمت تنها محصول صادراتی این کشور یعنی کاکائو میباشد.
اقتصاد این کشور آفریقایی که به کاکائو وابسته است، پس از تعویض ارز از دلار به یورو چنان عقب ماند که اینک رده پنجم را به خود اختصاص داده است

گینه (بزرگترین اسکناس برابر با ۱۰ هزار فرانک گینه)
هر ده هزار فرانک گینه برابر با حدود ۲٫۳۳ دلار امریکا

http://worldit.ir/wp-content/uploads/2011/03/06guinea.jpg
گینه از غنی ترین معادن آلومینیم، آهن، طلا، الماس و اورانیوم برخوردار است ولی به دلیل فساد شدید در نظام اقتصادی و بانکی این کشور؛
روز به روز از ارزش فرانک این کشور کاسته میشود. به طوریکه اکثر معاملات در این کشور با واحد پول کشورهای همسایه مانند سنگال استفاده میشود.
این کشور پس از جنگ های داخلی و بحران سیاسی به این وضع نابسامان اقتصادی دچار شده است

atefe
۱۳۸۹-۱۲-۲۶, ۰۶:۳۳ بعد از ظهر
واقعا حرف راستی زدید .
حالا اینا یه ور .
اومدن صدی و دویسی و پنصدی رو سکه هم کردن . خدا به دادمون برسه .

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۲۶, ۱۱:۰۷ بعد از ظهر
توصیه های یک پلیس




خواندن این مطلب وقتی از شما نمیگیرد، اما میتواند زندگی شما و یا کسی که دوستش دارید را نجات دهد


1: قویترین قسمت بدن شما آرنجتان میباشد. در صورتیکه به اندازه کافی به شخصی نزدیک هستید که بتوانید از آرنجتان استفاده نمایید، این کار را انجام دهید

2: در صورتیکه دزدی از شما کیف پولتان را خواست،آن را به او تحویل ندهید. کیف را به سمتی دور از خود پرتاب کنید.
ممکن است این شانس وجود داشته باشد که دزد به کیف شما بیش از خود شما علاقه نشان دهد و به سمت کیف برود در این لحظه شما مانند دیوانگان در جهتی دیگر بدوید

3: در صورتیکه شما را داخل صندوق ماشین انداخته اند چراغ های عقب را در آورید و دستتان را از سوراخ بیرون برده، دیوانه وار آن را تکان دهید راننده شما را نمیبیند، اما سایرین میبینند . این کار جان افرادی را نجات داده است


4: خانم ها معمولا عادت دارند که هنگامیکه پس ار خرید یا کار وارد اتومبیل خود می شوند در آن بنشینند و کارهای دیگر انجام دهند ممکن است کسی شما را زیر نظر داشته باشد و در یک فرصت مناسب از در سمت پیاده رو وارد اتومبیل شده اسلحه ای را بر سر شما بگذارد و به شما گوید که به کجا بروید به محض اینکه وارد خودرو شدید، درها را قفل کرده و محل را ترک کنید اگر هنگامیکه سوار خودرو شدید، شخص دیگری نیز در اتومبیل بود و اسلحه ای را به سمت شما نشانه رفت متوقف نشوید تکرار میکنم اتومبیل خود را متوقف نکنید به جای ترمز کردن ، پای خود را بر روی گاز فشار دهید و با سرعت به چیزی بکوبانید که ماشین خرد شود کیسه هوا جان شما را نجات خواهد داد و اگر شخص دیگری در صندلی عقب نشسته باشد به محض متلاشی شدن ماشین به بدترین نحو خسارت میبیند .فرار کنید ، بهتر از این است که جسد شما در جایی پیدا شود

5- چند نکته هنگام سوار شدن به ماشین در یک پارکینگ مسقف یا سرپوشیده - حواس خود را جمع کنید اطراف خود ، درون ماشین و صندلی عقب را نگاه کنید زمین سمت پیاده رو را نگاه کنید - اگر ماشین شما در کنار یک ون بزرگ پارک است از در سمت پیاده رو سوار اتومبیل شوید بیشتر قاتل های زنجیره ای قربانیان خودرا در حالیکه میخواهند سوار ماشین شوند به داخل ون میکشند - به ماشینی که در سمت خیابان و یا پیاده رو، نزدیک ماشین شما پارک است نگاه کنید. اگر مردی تنها در صندلی ای که نزدیک ماشین شما است، نشسته است، به عقب برگردید و با یک نگهبان یا پلیس به ماشین خود نزدیک شده و سوار
شوید

6-همیشه از آسانسوربه جای پله استفاده نمایید . راه پله ها مکان هایی ترسناک برای تنها بودن هستند و بخصوص در شب مکان های خوبی برای جنایت می باشند :ناخن::ناخن:

7-در صورتیکه شخصی اسلحه دارد و شما تحت کنترل او نیستید همیشه بدوید شخص مهاجم تنها به شما شلیک میکند در حالیکه شما یک هدف متحرک هستید احتمال اینکه تیر به شما بخورد 4 به 100 است و همچنین بیشتر اوقات مکانی که مورد اصابت قرار میگیرد یکی از ارگان های حیاتی شما نیست بدوید. ترجیحا به صورت زیک زاگ

8-خانم ها معمولا تلاش می کنند که دلسوز و شفیق باشند ادامه ندهید! دیگر بس است!! این رفتار ممکن است به شما صدمه زده و یا حتی به کشته شدنتان منجر شود. تد باندی که یک قاتل بود و قتل های زننجیره ای انجام میداد مردی خوش تیب و با سواد بود که از حس شفقت زنان سوء استفاده میکرد او با عصایی در دست لنگان لنگان راه میرفت و برای سوار شدن به اتومبیل خود درخواست کمک میکرد.


9-نکته امنیتی دیگر:
شخصی به من گفت که دوستش صدای گریه یک بچه را شب هنگام در راهرو شنیده است. و بدلیل اینکه دیر وقت بوده به پلیس زنگ زده است او فکر میکرد که این عجیب است. پلیس به او گفت: هرکاری که میکنی، در را باز نکن. زن گفت که این مانند صدای یک بچه است که انگاراز پنجره به بیرون خزیده و ممکن است وارد خیابان شود. او نگران بچه است. پلیس گفت، یکی از واحدهای اعزامی ما در راه است. هر کاری که میکنی، در را باز نکن! پلیس به او گفت که آنها فکر میکنند که یک قاتل قتل های زنجیره ای صدای یک بچه را ضبط کرده است و با استفاده از آن زنان را با فکر اینکه کسی یک بچه آنجا گذارده است، به بیرون از خانه میکشاند. او گفت که آنها هنوز این موضوع را تایید نکرده اند. اما تعداد زیادی خانم تماس گرفته اند که میگویند هنگامیکه شب هنگام در خانه تنها بوده اند، صدای گریه یک بچه را از بیرون در میشنوند :ناخن::ناخن:

10 – اگر صدا چکه آب از شیرهای یرون خانه در نیمه شب شنیدید از خانه برای رد یابی مشکل خارج نشوید. بعضی از دزدان شیر آب شما را شل میکنند تا شما برای پیدا کردن محل صدای چکه از خانه خرج شوید در صورتیکه صدای آب شنیدید ، از همسایه های خود کمک گیرید. :ناخن::ناخن:
.
.
.
.
.
ستاره: وای خدای من چه وحشتناک... البته بعضیا که خیلی خبره هستن (حالا قاتل یا دزد) چه فکرایی به ذهن شون میرسه ها... حتی بدتر از اینا....
:ناخن::ناخن::ناخن::ناخن::ناخن::ناخن::ناخن:

3tare
۱۳۸۹-۱۲-۲۸, ۰۴:۰۷ قبل از ظهر
پیغام گیر تلفن


با وجود داشتن ادبیات غنی فارسی چرا پیغام گیر تلفن ما باید جملاتی انگلیسی و یا کلماتی کلیشه ای را تحویل تلفن زننده بدهد. .

یکی از دوست خود که شاعری طنزپرداز است درخواست کرده بود برایش یک دوبیتی بسازد تا روی دستگاه پیغام گیر ضبط کند، ایشان هم این شعر را ساختند:



شرمنده از آنم که نباشم به سرایم / تا با تو سلامی و علیکی بنمایم

گر لطف کنی نمره و پیغام گذاری / پاسخ دهم ای دوست به محضی که بیایم



اما کار به همینجا خاتمه پیدا نمی کند. درخواست دوست، راهنمای ذهن شاعر میشود که سری بزند به خانه شعرای پیشین و بیاندیشد که اگر حافظ و خیام و فردوسی و دیگران در عصر "انسرینگ ماشین" زندگی میکردند، چه کلامی روی دستگاه تلفن خود می گذاشتند.




در منزل حافظ

رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور / تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور

بشنوی پاسخ زحافظ گر که بگذاری پیام / آن زمان کو بازگردد خانه خود غم مخور

در منزل سعدی
از آواز دل انگیز تو مستم / نباشم خانه و شرمنده هستم

به پیغام تو خواهم گفت پاسخ / فلک گر فرصتی دادی به دستم


در منزل خیام

این چرخ فلک عمر مرا داد به باد / ممنون توام که کرده ای از من یاد

رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش / آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد


در منزل فردوسی

نمی باشم امروز اندر سرای / که رسم ادب را بیارم بجای

به پیغامت ای دوست گویم جواب / چو فردا برآید بلند آفتاب



در منزل مولانا

بهر سماع از خانه ام رفتم برون رقصان شوم / شوری برانگیزم به پا خندان شوم شادان شوم

می گو به من پیغام خود هم نمره و هم نام خود / فردا تو را پاسخ دهم جان تو را قربان شوم



در منزل منوچهری دامغانی

از شرم به رنگ باده باشد رویم / در خانه نباشم که سلامی گویم

بگذاری اگر پیام پاسخ دهمت / زان پیش که همچو برف گردد مویم



در منزل باباطاهر عریان

تیلیفون کِرده ای جانم فدایت / الهی مو به قربونِ صدایت

چو از صحرا بیایم نازنینم / فرستم پاسخی از دل برایت

m1982
۱۳۸۹-۱۲-۲۸, ۰۸:۰۴ قبل از ظهر
فواید مسافرت در سلامتی


1- كاهش استرس و اضطراب
سفر به شما این امکان را می دهد که کمی فشارهای روحی و جسمی را از خود دور کنید. حتی اگر سفر کاری باشد و شما مجبور باشید ساعت های متمادی در کنفرانس هایی شرکت کنید، در عوض با کشور یا شهر جدیدی آشنا خواهید شد. ممکن است مسافرت اضطراب و استرس هم داشته باشد، به خصوص اگر سفر شما همراه با گردش و بازدید از جاهای دیدنی باشد یا نیاز به آشنایی با زبان های مختلف داشته باشید یا مقصدتان شهری شلوغ باشد. اما استرس سفر یک استرس مثبت است و مثل اضطراب شما از کار زیاد یا زندگی روزمره نیست. كاهش فشار و استرس روحی همیشه به سلامتی شما کمک خواهد کرد.


2 - تنوع در زندگی
مسافرت از هر نوعی که باشد باعث می شود برای مدتی از زندگی عادی خود دور شوید و همین مسئله به تنهایی انرژی زیادی به شما می دهد. اینکه بخواهید برنامه روزانه خود را کمی تغییر دهید، می تواند به عنوان نوعی درمان محسوب شود و این کار از کسل و خسته شدن فکر و جسم جلوگیری می کند. بزرگی می گفت: "هر تغییر و تنوعی به اندازه استراحت خوب است".


3 - استفاده از هوای آزاد
سفر باعث می شود كه از چهاردیواری منزل یا محل كار دور شوید و بیشتر ازهوای تازه و سالم لذت ببرید. اگر برای گردش به کوهستان یا برای استراحت به کنار دریا بروید، نسبت به روزهای عادی عمیق تر نفس بكشید تا اکسیژن بیشتری وارد بدنتان شود. همچنین می توانید از آفتاب گرفتن هم استفاده ی زیادی ببرید، اما احتیاط های لازم برای جلوگیری از آفتاب سوختگی را فراموش نکنید.


4- تغییر در رفتار
برنامه ریزی هم قسمتی از تفریحات تان است. زمانی که سفری در پیش دارید، حتی یکنواختی و کار سخت باعث می شود که بهتر با مشکلات کاری کنار بیایید. سفر کردن دید و احساس تازه ای نسبت به فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف به شما می دهد و کمک می کند که از زندگی بیشتر لذت ببرید. سفر حتی باعث می شود دید تازه ای نسبت به شهر خودتان هم پیدا کنید.


5- آشنایی با افراد و فرهنگ های مختلف
سفر کمک می کند تا افراد مختلفی را ملاقات کنید. اجتماعی بودن و معاشرت کردن نوعی درمان به حساب می آید و باعث می شود با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف آشنا شوید.


6- خاطرات سفر
اگر تواناییش را دارید که به هر کجا دوست دارید سفر کنید، این کار را انجام دهید چون ممکن است بعدها پشیمان شوید. پس اگر همیشه آرزو داشته اید به استرالیا سفر کنید، الان وقتش است. همچنین بد نیست در طول سفر حتما خاطرات خود را بنویسید و عکس های یادگاری بگیرید تا بعدها بتوانید از آن خاطرات به خوبی یاد کنید.


7- ارتباط بهتر با همسر
سفر به شما این امکان را می دهد که بدون فکر کردن به وظایف و مسئولیت های خانه، زمان بیشتری را با همسرتان بگذرانید و کمی به گذشته برگردید. مطمئناً گذراندن اوقاتی خوش کنار همسرتان در سفر، خیلی بهتر از دعوا کردن است. دور شدن از محیط خانه و کار، باعث تجدید قوا و آرامش می شود و برای سلامتی روحی خانواده نیز مفید است.


8 - مطالعه در سفر
سفر کردن یکی از فعالیت هایی است که نباید نادیده گرفته شود. اگر زیاد به مسافرت می روید، سعی کنید بیشتر روی فواید آن مطالعه کنید چون اینگونه از سفرتان بیشتر لذت خواهید برد. از فرصت هایی که برای مسافرت برایتان پیش می آید نهایت استفاده را ببرید و از تأثیری که بر جسم و روحتان دارد استقبال کنید.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۰۱, ۱۲:۲۸ قبل از ظهر
دیشب تو را ز مستی تشبیه به ماه کردم
خاک تو سرم تو زشتی من اشتباه کردم
*
**
***
از دست زمانه تیر باید بخوری
دائم غم ناگزیر باید بخوری
صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست
بچه! تو هنوز شیر باید بخوری
*
**
***
گفتی توو دلم اول و آخر خودتی
از هر چی كه دارم نازنین تر خودتی
خندیدم و زیر لب مكرر گفتم
شاهزاده قصه های من خر خودتی
*
**
***
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
دفعه آخرت باشد این دور و برها می پری

*

**
***


نگاهم با نگاهت کرد بر خورد
نمی دانم چرا حالم بهم خورد

*

**
***


وقتی كه لبت برابرم واقع شد


یك لحظه دلم به بوسه ای قانع شد


قانون اساسی دلم گفت ببوس


شورای نگهبان لبم مانع شد



*

**
***


گفتم ای یار!
گفت زهر مار
گفتم از عشق تو بیمارم
گفت به من چه مگه من پرستارم



*

**
***


لیوان ز لبت بوسه گرفت من ز لیوان
دیدی ز لبت بوسه گرفتم به چه عنوان

*

**
***

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۰۸, ۰۱:۱۸ قبل از ظهر
سربازي كه پس از جنگ ,ويتنام ميخواست به خانه برگردد ؛ در تماس تلفني خود از سانفرانسيسكو به والدينش گفت:
« پدر و مادر عزيزم ؛ جنگ تمام شده و من ميخواهم به خانه باز گردم؛ولي خواهشي از شما دارم.دوستي دارم كه مايلم او را به خانه بياورم»
والدين او در پاسخ گفتند:ما با كمال ميل مشتاقيم كه اورا ملاقات كنيم.
پسر ادامه داد: «ولي لازم است موضوعي را در مورد او بدانيد. او در جنگ به شدت آسيب ديده و در اثر برخورد با مين يك دست و يك پاي خود را از دست داده است و جايي براي رفتن ندارد. بنابر اين ميخواهم اجازه دهيد كه او با ما زندگي كند.»
والدين گفتند: پسر عزيزم شنيدن اين موضوع براي ما بسيار تاسف بار است ؛ شايد بتوانيم به او كمك كنيم كه جايي براي زندگي پيدا كند.
پسر گفت:« نه ؛ من ميخواهم او با ما زندگي كند.»
والدين گفتند: تو متوجه نيستي. فردي با اين شرايط موجب دردسر ما خواهدشد.ما فقط مسئول زندگي خودمان هستيم و نميتوانيم اجازه دهيم مشكل فردديگري زندگي ما را دچار اختلال كند. بهتر است به خانه باز گردي و او رافراموش كني.دوستت راهي براي ادامه زندگي خواهد يافت.

در اين هنگام پسر با ناراحتي تلفن را قطع كرد و والدين او ديگر چيزي نشنيدند.چند روز بعد پليس سانفرانسيسكو به خانواده پسر اطلاع داد كه فرزندشان در سانحه سقوط از يك ساختمان بلند جان باخته است که مشكوك به خودكشي مي باشد.پدر و مادر سراسيمه به سمت سانفرانسيسكو مراجعه كردند وبراي شناسايي جسد به پزشكي قانوني رفتند.آنها فرزند را شناختند و به موضوعي پي بردند كه تصورش را هم نميكردند.

فرزند آنها فقط يك دست و يك پا داشت

duke
۱۳۹۰-۰۱-۰۸, ۰۵:۰۳ بعد از ظهر
یه پسره روستایی عاشق یکی از دخترایروستاشون
می شه اما چون دین محکمی نداشته و نماز نمی خونده
دختره رو بهش نمی دادن، میره پیش عارف روستاشون
و موضوع رو میگه اون عارف هم میگه :
باشه تو فردا بروفلان جا شروع کن به نماز خوندن
منم با پدردختره میام اونجاهر موقع صدات زدم جواب
میدی بعدش ازت می پرسیم چی کار می کردی؟
بگو دارم نماز میخوندم.

روزبعد وقتی عارف با بابای دختره میره اونجا هر چی
پسره رو صدا میزنه پسره جواب نمیده، از آخر میره
جای پسره می گه: ما رو مسخره کردی خوبه خودم یادت
دادم حالا جوابنمیدی.

پسره میگه: برو پی کارت من تازه عشق واقعیرو پیدا کردم.

Ahoora
۱۳۹۰-۰۱-۰۹, ۰۴:۵۵ بعد از ظهر
هیچکس منکر شباهت های فوتبال و سینما نیست.حتی خیلی از همان آدم هایی که پز روشنفکری می گیرند و می خواهند شباهت های فوتبال را با سینما نادیده بگیرند.خیال می کنند سینما تافته جدا بافته ای است و فوتبال یک ورزش عامیانه است.اما شرایط اجتماعی ثابت کرده که رابطه های این دو رشته در این سال های اخیر حرف دیگری را به این دسته از آدم ها نشان داده است.کنار همه این داستان ها،اهالی سینما و فوتبال رابطه های بسیار خوبی با هم دارند که البته سینمایی ها بیشتر اهل فوتبال هستند تا فوتبالی ها اهل سینما.خب،نمی شود منکر این شد که فوتبال یک هیجان عجیب و غریبی دارد که همه آدم ها را درگیر می کند.اهالی سینما هم از این قائده مستثنا نیستند.

یک چرخش دم دستی توی همین مجله ها و روزنامه های مختلف ثابت می کند که سینما و فوتبال رابطه صمیمانه ای دارند.کنار همه این ماجرا ساختن فیلم های مختلفی که موضوع و قصه آن درباره فوتبال است زیاد بوده.حضور فوتبالی ها در سنیما هم همینطور.اگر قرار باشد مثال بزنیم کلی مصداق دارد.همین اواخر بود که سریال تلویزیونی "در مسیر زاینده رود" از تلویزیون پخش شد که اصلا همه قصه اش درباره فوتبالیستی بود که درگیر یک سری اتفاق می شود و توی همین سریال "آرش برهانی" و "کریم باقری" هم بازی کردند.یا همین چند وقت پیش بود که "مجید توکلی" فیلم مستندی درباره زندگی علی پروین ساخت و کلی سرو صدا به پاکرد.اتفاقا توی همین فیلم مستند خیلی از چهره های معروف سینما درباره علاقه شان به پروین و فوتبال حرف زدند.مثل "عزت الله انتظامی"،"کامبیز دیرباز"،"رویا تیموریان"،"مسعود رایگان"،"نیما شاهرخ شاهی"،"رامین راستاد" وخیلی های دیگر...اما کنار همه این داستان ها برای خیلی ها مهم است که بدانند چهره های معروف سینما طرفدار کدام یک از تیم های پایتخت هستند.سینمایی ها هم مثل مردم فوتبالی،با استقلالی هستند یا پرسپولیسی...اما اینکه کدام یک آبی هستند و کدام قرمز،چیز دیگری است.توی این گزارش تا آنحایی که می شد ته قضیه را درآوردیم که کدام چهره سینمایی طرفدار قرمز و کدام طرفدار آبی هستند.

بهرام رادان:به شدت فوتبالی است.فرصت گیر بیاورد با رفقایش فوتبال بازی می کند و یک استقلالی دو آتیشه است.هر جایی که صحبت از فوتبال و استقلال و پرسپولیس باشد سینه چاک از استقلال طرفداری می کند.اما استادیوم نمی رود.به خاطر اتفاق های حاشیه ای که امکان دارد در ورزشگاه برایش بیاافتد.

محمدرضا گلزار:خیلی فوتبالی نیست و بیشتر علاقه اش به سمت والیبال است.ولی پرسپولی است.اگر در جمعی باشد و کل کل راه بیا افتد طوری از پرسپولیس طرفداری می کند که انگار هر روز استادیوم است.اما او هم مشکل بهرام رادان را دارد و استادیوم نمی رود.
پرستو صالحی:از آن دختر هایی است که همه جوره فوتبال را دنبال می کند.چه خارجی چه داخلی.اما اگر درباره فوتبال داخلی از او نظر بخواهی متوجه می شوید که دارید با یک طرفدار سینه چاک استقلال حرف می زنید.هیچ ابایی هم ندارد که عنوان کند عاشق فوتبال است و استقلالی است.خوراکش کل کل کردن با پرسپولیسی ها است.
پژمان بازغی:فکر می کنم این یکی را همه بدانید.اگر یک استادیوم بروی حرفه ای باشید حتمن پژمان بازغی را در استادیوم دیده اید.ولی در بازی های پرسپولیس.چون حسابی پرسپولیسی است و با کسی هم شوخی ندارد.با خیلی از بچه های فوتبالی رفیق است.مخصوصا حسین هدایتی!
کامبیز دیرباز:اگر خیال می کنید پژمان بازغی تنهایی بازی های پرسپولیس را به استادیوم می رود سخت اشتباه می کنید.کامبیز دیرباز بدتر از پژمان پرسپولیسی است.طوری که قبل از بازی های دربی همیشه با sms هاش با رفقای استقلالی اش کل کل راه می اندازد.البته معروف است که بعد از شکست های پرسپولیس مقابل استقلال تلفن رفقای استقلالی اش را جواب نمی دهد!
سام درخشانی:سام هم یکی از دوستان نزدیک کامبیز دیربار و پژمان بازغی است اما تنها فرقی که با این دو دارد این است که استقلالی است.فقط بازی های دربی را همراه رفقایش می رود.
مسعود کیمیایی:خیلی سخت می شود فهمید که کیمیایی،که یکی از بزرگترین کارگردان های سینمای ایران است طرفدار کدام تیم است.اما آنهایی که به کیمیایی نزدیک هستند می گویند او یک پرسپولیسی قدیی است.حتی در فیلم مستند سلطان که درباره علی پروین ساخته شده کلی درباره پروین حرف می زدند و از منش او تعریف می کند.
سعید راد:خیلی ها دیگر می دانند که سعید راد پرسپولیسی است.هم مصاحبه هایی که در نشریات کرده و هم حضورش در استادیوم در بازی های دربی.البته او عاشق پرسپولیسی است که علی پروین روی نیمکت اش نشسته باشد.
محمدرضا شریفی نیا:این یکی هم از آن دسته بازیگرانی است که کمتر می شد فهمید طرفدار کدام تیمی است.اما این اواخر ماجرا لو رفت.او که اتفاقا تهیه کننده فیلم مستند سلطان هم هست توی جلسه ای که به خاطر این فیلم برگزار شده بود عنوان کرده بود که او یک استقلالی است ولی به خاطر اسطوره ای به اسم علی پروین تهیه کنندگی فیلم سطان را به عهده گرفته است.
مهراوه شریفی نیا:دختر بزرگ محمدرضا شریفی نیا هم از آن فوتبالی ها است.همین سال گذشته که مسابقه های فوتبال جام جهانی توی سینما ها پخش می شد،طرفدار دو آتیشه اسپانیا بود و بازی های اسپانیا را در سینما تماشا می کرد.اما توی فوتبال داخلی یک پرسپولیسی است و همیشه اهل کل کل...
امیر جعفری:این یکی اگر بین دو سه تا پرسپولیسی بیاافتد ، طوری از استقلال دفاع می کند که انگار مربی این تیم است.استقلالی بودن امیر جعفری کاملا رو است.همه جا اگر بحثی پیش بیاید درباره فوتبال و قرمز و آبی با صدای بلند استقلالی بودنش را فریاد می زند.
حسین سلیمانی:اگر فیلم مهر مادری را دیده باشید حسین سلیمانی را هم می شناسید.او همان نوجوان شیطانی است که کلی در فیلم شر به پا می کرد.حسین سلیمانی هم یک پرسپولیسی دو آتیشه است.او حتی با خدا بیامرز رسول ملاقلی پور یکی از کارگردان های مطرح سینما،سر بازی دربی قول و قرار می گذارند و سرآخر کارگردان استقلالی یک دست کت و شلوار به حسین بدهکار می شود.پس ببینید تا چه حد او پرسپولیسی است.
امیر آقایی:او هم جزو استقلالی های دو آتیشه است.اهل کل کل کری خواندن برای همکارانش که یکی اش همین حسین سلیمانی است.گفته می شود تا سر حد دعوا با پرسپولیسی ها کل کل می کند و قبل از دربی فقط کری می خواند.
لاله اسکندری:از آن دسته از خانم های استقلالی است.به قول خودش که در مصاحبه ای گفته:شدیدا استقلالی هستم.او حتی در روز بازی تاریخی ایران و بحرین از تماشاگران ویژه بازی در استادیوم هم بود.
یوسف تیموری:می گویند یکی از بازی های مهم دربی او سر فیلمبرداری بود و قول داد که اگر استقلال برنده بازی باشد شیرینی با نسکافه بدهد.استقلال هم بازی را برد و یوسف تیموری همه گروه را به نسکافه و شیرینی دعوت کرد.او هم از آن استقلالی ها است...


منبع سایت گل

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۱۱, ۰۱:۰۹ بعد از ظهر
فقط خانمهای ایرانی هستند که دچار عارضه پوستی هستند و رنگ پوست صورت با گردنشون 6 درجه فرق میکنه
فقط در ایرانه که داشتن زن با 7،8 تا دوست دختر امری اجتناب ناپذیره
فقط در عروسی ایرانیه که تعداد بچه ها از تمام میهمان ها و خدمه بیشتره
فقط یک مرد ایرانیه ...که مامانش رو بیشتر از زنش دوست داره
فقط در رستوران ایرانیه که تو بجای معاشرت با کسایی که باهاشون اومدی، بر و بر میز روبروت رو نگاه میکنی
فقط یک خانم ایرانیه که توی سوپر مارکت، سلمونی، مهمونی، صف مرغ و تخم مرغ، کفش پاشنه 25 سانتی میپوشه
فقط در ایرانه که توی مهمونی، آدمها بجای معاشرت کردن و شاد بودن فقط به دنبال ایراد گرفتن و سوژه کردن هستند
فقط در ایرانه که تا یه مهمون خارجی میاد سریع دور و برش جمع می شن و می پرسن اجاره خونه اون ور آب چقدره؟
فقط یک پدر بیچاره ایرانیه که مجبوره خرج بچه هاشو تا زنده است بده بعد هم بگن بیچاره سنی نداشت سکته کرد
فقط در ایرانه که ابروی دختراش 6 خط بالاتره
فقط در ایران بعد از طلاق، زنه فاسد بوده و مرده دیوانه
فقط یه دختر ایرانی این استعداد رو داره که توی گرمای تابستون چکمه بپوشه و توی سرمای زمستون صندل
فقط یک ایرانیه که توی رستوران بعد از خوردن غذاش درخواست ظرف یکبار مصرف میده تا 2 لقمه باقیمونده غذاشو ببره خونه چون فکر میکنه پول داده
فقط یک ایرانیه که تو رستوران سالاد را شخم میزنه و قبل از اینکه غذا رو براش بیارن سیر میشه
فقط یک پدر و مادر ایرانی هستند که چه بچشون 4 سال داشته باشه چه 40 بازم این اجازه را دارن که حتی به آب خوردن بچشون نظارت کامل داشته باشن
فقط ایرانی ها هستند که معتقدن که هنر، فقط و فقط نزد خودشونه
فقط ایرانی ها هستند که در فرودگاه ها یه 40/50 کیلو اضافه بار دارن
فقط یک خانم ایرانی میتونه که در یک استخر هتل 5 ستاره با گن و لباس زیر بیاد تو آب چون فکر میکنه هر گردی گردوست
فقط ایرانیها هستند که باز هم در رستوران همون هتل دوربین بدست از غذا و همه توریستهای دیگه در حال خوردن غذا بدون اجازه فیلم میگیره تا به همه بگه من کجا بودم
فقط در اداره های دولتی ایرانه که هیچ وقت حق با مشتری نیست و هر یک از کارکنان خود مدیر کل آن اداره هستند و در ضمن به نشانه خاکی بودن کفشهاشونو زیر میز پارک میکنند و با دمپایی در اداره ميچرخه

فقط در اداره های دولتی ایرانه که امکان داره پرونده های شما گم بشه
فقط در ایرانه که پسر به پسر تیکه میندازه تا پیش دوست دخترش کلاس بزاره
فقط یک ایرانی هست که پیش از یاد گرفتن کامپیوتر، می تونه ***** رو دور بزنه
فقط هم يك ايرانيه كه ميتونه به يك ايراني ديگه گير بده

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۱, ۰۱:۴۴ بعد از ظهر
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد: سارا ...

دخترک خودش را جمع و جور کرد، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد، تو چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:
چند بار بگویم مشقهایت را تمیز بنویس و دفترت را سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت را میاری مدرسه.
می خواهم در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!
دخترک چانه ی لرزانش را جمع کرد...
بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت:

خانم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دهن...
آنوقت می شه مامانم را بستری کنیم که دیگر از گلویش خون نیاد...
آنوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه...
آنوقت... آنوقت قول داده اگر پولی ماند برای من هم یک دفتر بخرد
که من دفترهای داداشم را پاک نکنم و توش بنویسم...
آنوقت قول می دهم مشقهامو ...

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت بنشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۱, ۰۹:۲۳ بعد از ظهر
دختر می خواهید یا پسر؟؟!!


پسر :پسرها معمولا خیلی باهوش به دنیا نمی آیند ، تا سه سالگی اتاق پذیرایی را با دستشویی اشتباه می گیرند ، البته در شش سالگی موفق به رفع این عیب شده و کارشان را در اتاق خواب انجام می دهند ، در هفت سالگی به مدرسه می روند و آنجا هم تنها چند فحش و بد و بیراه یاد میگیرند ، سیزده سال نشده ژیلت بابا را کش می روند و روی صورتشان میکشند ، در پانزده سالگی عاشق می شوند و به بروس لی و جت لی عشق می ورزند ، در هجده سالگی باید بیست میلیون برایشان هزینه کرد تا آنها با سرافرازی در رشته ی آبیاری گیاهان دریایی در دانشگاه آزاد واحد کویر لوت مرکزی قبول شوند ، در این مرحله آنها با پشتکار ستودنی و هزینه ی 33 میلیون تومان دیگر موفق می شوند بعد از نه سال با مدرک معادل کاردانی فارغ التحصیل شوند ، در این مدت او شش بار عاشق شده و شما باید سیزده بار برای خواستگاری به اقصی نقاط کشور سفر کنید و...... می بینید که اصلا پسر دار شدن به صرفه نیست !!!!

دختر :آنها از همان ماه های اول زندگیتان را از شما میگیرند ، مدام ناز و عشوه و کرشمه می کنند ، در دو سالگی عاشق عروسک می شوند ، در هفت سالگی عاشق معلمشان می شوند ، هر روز به دلایل نامعلومی لوازم آرایشی همسرتان گم شده و به صورت کاملا اتفاقی در کیف دخترتان پیدا می شود در هفده سالگی موفق می شوند کلاس های شنا ، موسیقی ( حتما گیتار ) ، گلدوزی ، منجوق دوزی، کیک پزی ، ایروبیک ، یوگا و.... را نیمه کاره رها کنند و شما 42 میلیون شهریه بیخودی می پردازید . دندتان نرم!! دختر می خواستید ؟ اما لبخند بزنید چون حالا دیگر نقاشی تان خیلی خوب شده و لوازم آرایشی همسرتان هم گم نمی شود ، در نوزده سالگی احساس می کنند کسی آنها را درک نمی کند ، در بیست و سه سالگی تنها می خواهند با مردی که ستاره ی سینما ، پولدار ، خوشتیپ و با کلاس باشد ازدواج کنند ، در 29 سالگی پولدار و خوشتیپ باشد کافیست ، در سی و سه سالگی پولدار باشد کافیست ، در 40 سالگی با معرفت باشد کافیست و .... شما از دست او ، تا این سن ، سه بار خودتان را آتش زده اید و از دیگران خواسته اید که با کلنگ خاموشتان کنند !
حالا دختر می خواهید یا پسر؟؟؟!!!

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۱-۱۱, ۱۱:۵۹ بعد از ظهر
حتما بخونید خیلی جالبه

بخش پونتیاک شرکت خودروسازی جنرال موتورز شکایتی را از یک مشتری با این مضمون دریافت کرد: “”این دومین باری است که برایتان می نویسم و برای این که بار قبل پاسخی نداده اید، گلایه ای ندارم ؛ چراکه موضوع از نظر من نیز احمقانه است! به هر حال ، موضوع این است که طبق یک رسم قدیمی ، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر بستنی بخورد. سالهاست که ما پس از شام رای گیری می کنیم و براساس اکثریت آراء نوع بستنی ، انتخاب و خریداری می شود. این را هم باید بگویم که من بتازگی یک خودروی شورولت پونتیاک جدید خریده ام و با خرید این خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه برای تهیه بستنی دچار مشکل شده است. لطفا دقت بفرمایید! هر دفعه که برای خرید بستنی وانیلی به مغازه می روم و به خودرو بازمی گردم ، ماشین روشن نمی شود؛ اما هر بستنی دیگری که بخرم چنین مشکلی نخواهم داشت. خواهش می کنم درک کنید که این مساله برای من بسیار جدی و دردسرآفرین است و من هرگز قصد شوخی با شما را ندارم. می خواهم بپرسم چطور می شود پونتیاک من وقتی بستنی وانیلی می خرم روشن نمی شود؛ اما با هر بستنی دیگری راحت استارت می خورد؟”"
مدیر شرکت به نامه دریافتی از این مشتری عجیب ، با شک و تردید برخورد کرد؛ اما از روی وظیفه و تعهد، یک مهندس را مامور بررسی مساله کرد. مهندس خبره شرکت، شب هنگام پس از شام با مشتری قرار گذاشت. آن دو به اتفاق به بستنی فروشی رفتند. آن شب نوبت بستنی وانیلی بود. پس از خرید بستنی، همان طور که در نامه شرح داده شد، ماشین روشن نشد! مهندس جوان و جویای راه حل، ۳ شب پیاپی دیگر نیز با صاحب خودرو وعده کرد. یک شب نوبت بستنی شکلاتی بود، ماشین روشن شد. شب بعد بستنی توت فرنگی و خودرو براحتی استارت خورد. شب سوم دوباره نوبت بستنی وانیلی شد و باز ماشین روشن نشد!
نماینده شرکت به جای این که به فکر یافتن دلیل حساسیت داشتن خودرو به بستنی وانیلی باشد، تلاش کرد با موضوع منطقی و متفکرانه برخورد کند. او مشاهداتی را از لحظه ترک منزل مشتری تا خریدن بستنی و بازگشت به ماشین و استارت زدن برای انواع بستنی ثبت کرد. این مشاهده و ثبت اتفاق ها و مدت زمان آنها، نکته جالبی را به او نشان داد: بستنی وانیلی پرطرفدار و پرفروش است و نزدیک در مغازه در قفسه ها چیده می شود؛ اما دیگر بستنی ها داخل مغازه و دورتر از در قرار می گیرند. پس مدت زمان خروج از خودرو تا خرید بستنی و برگشتن و استارت زدن برای بستنی وانیلی کمتر از دیگر بستنی هاست. این مدت زمان مهندس را به تحلیل علمی موضوع راهنمایی کرد و او دریافت پدیده ای به نام قفل بخار (Vapor Lock) باعث بروز این مشکل می شود.
خودرو پس از خاموش شدن، به دلیل تراکم بخار در موتور و پیستون ها دیگر روشن نمیشد.
داستان بالا به نظر من ارزشش به کارشناس دقیقش نیست، بلکه اهمیتش، احترام به حقوق مصرف کننده است. اگر من در ایران این مشکل را داشتم حتی شاید مطرحش هم نمی کردم چون فکر می کردم همه مسخره می کنند

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۲:۳۹ قبل از ظهر
درختان اسم خود را از كجا گرفته اند ؟

اسامی بسیاری از درختان، گیاهان و علف ها ریشه و تاریخچه جالبی دارند. اسامی بقیه هم از زبان های مختلف دنیا گرفته شده اند. حالا به سراغ گیاهان و درختان و علف هائی می رویم كه اسامی جالب تری دارند. مثلاً درخت كاج (pine) اسم خود را از یك كلمه لاتین (pinus) گرفته است كه معنی نوك تیز را می دهد. درخت اسپروس (صنوبر) در حقیت باید «پروسیا» نامیده شود، چون یكی از گیاهان بومی سرزمین پروس بود، كه این اسم تدریجاً به اسپروس تبدیل شده است.
گل ماگنولیا به خاطر « پیرماگنول» فرانسوی كه یكی از دانشمندان گیاه شناس فرانسه بود، نامگذاری شده است. درخت « سایپرس» یا سرو برای اولین بار از جزیره سایپرس ( قبرس) در مدیترانه آورده شده است.
«ویلو» یا درخت بید كه از یك كلمه قدیمی انگلوساكسون (Wileg) آمده است.



http://www.akairan.com/images/tree.jpg

در ماداگاسكار، یك نوع درخت است كه به نام «تراولر» معروفست. یعنی درخت مسافر! چون این درخت دارای برگ های پهن بادبزنی شكل است كه آب باران را در خود نگاه می دارد و هر وقت كه مسافری از زیر این درخت عبور می كند می تواند با آبی كه توی برگ های درخت جمع شده است رفع عطش كند!
در میان درختانی كه اسامی جالبی دارند، یك درخت هم هست به نام «درخت باربِر» ( كه به فارسی معنی سلمانی می دهد) و در مشرق می روید. اهالی بومی برگ های این درخت را به صورتشان می مالند تا ریششان بلند نشود.
گیاه «مینت» یا نعناع، اسم خود را از كلمه (Menthe) گرفته است.
این كلمه نام زنی در افسانه های قدیمی بوده است كه در اثر سحر و جادوی رقیب خود «پراسپرینا» به صورت گیاهی در آمده است. گیاه «تیم» یا آویشن اسم خود را از كلمه لاتین Thymus گرفته است، كه معنی قربانی می دهد. رومی ها این گیاه را در محراب اماكن مقدسشان می سوزانده اند. «دنولیون» نام خود را از زبان فرانسه گرفته كه در اصل دان دولیون یعنی دندان شیر بوده است چون برگهای این گیاه بی شباهت به دندان شیر نیست.
«آوروت» گیاهی است معروف كه به وسیله سرخ پوستان شمال آمریكا به كار رفته به این معنی كه عصاره آن را به زخم های ناشی از اصابت «تیر» می مالیده اند.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۳, ۱۱:۱۵ بعد از ظهر
پادشاه ایرانی که زنانش ر می سوزانید!
شاه عباس دوم به دلیل سرپیچی همسران از خوردن باده، دستور می داد آنها را بسوزانند.
شاه عباس دوم روزی درحرمخانه بادۀ زیادی خورده و به سه نفر از بانوان دستور داد که آنها هم بنوشند. آنها پوزش خواستند و گفتند که به زودی به حج خواهند رفت.
شاه سه بار دیگر پافشاری کرد و به آنها گفت که باده بنوشند: بانوان به همین سخن پوزش خواستند. شاه بی درنگ فرمان داد هر سه را بستند و آتش بسیاری افروخته آنها را در آتش سوختند.
شاه عباس دوم بار دیگری درپی زیاده روی در نوشیدن باده، به یکی از بانوان حرم گفت که او هم باده بنوشد و آن بانو از نوشیدن باده خودداری کرد. شاه خشمگین برخاست و به بزرگ خواجه سرایان گفت که او را نیز مانند آن سه بانوی دیگر درآتش انداخته بسوزانند.
آغاباشی می خواست فرمان شاه را به انجام رساند اما دربرابر گریه و زاری و درخواست های آن بانو، دلش به رحم آمد و پیش خود گفت که شاه این بانو را دوست دارد فردا که به هوش بیاید او را خواهد بخشید.
ازاین روی، آن بانو را نکشت. بامداد که شاه از خواب برخاست از آغاباشی پرسید که فرمان را انجام دادی؟ پاسخ شنید که فرمان شاهانه را به تعویق انداختم تا شاید پادشاه اندیشۀ خودرا دگرگون سازد.
شاه بی درنگ فرمان داد آغاباشی را در آتش انداخته سوزانیدند و آن بانو را بخشید.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۱:۳۰ قبل از ظهر
10 توصيه برای حافظه های بد
تقویت حافظه 2 قاعده اصلی دارد؛ گوناگونی و کنجکاوی. وقتی انجام دادن بعضی از کارها برای شما عادی می‌شود، یعنی آنقدر آنها را انجام می‌دهید که آنها جزو طبیعت شما می‌شوند، باید آنها را عوض کنید.
باتری حافظه‌ات را پُر کن
به عنوان نمونه، اگر آنقدر جدول حل کرده‌اید که حتی توی خواب هم می‌توانید این کار را انجام دهید، موقع آن است که خود را به چالشی جدید بکشانید تا بتوانید توانایی مغزتان را به بهترین نحو پرورش دهید. کنجکاوی در محیط اطراف و جهان اطرافتان، اینکه آنچه در اطرافتان می‌گذرد، چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه شما می‌توانید آن را بفهمید باعث می‌شود مغزتان با سرعت بالاتر و موثرتری فعالیت کند. به کار بستن مواردی که در این مطلب آمده است، به شما کمک می‌کند به خواسته‌ای که درباره پرورش هوش و حافظه‌تان دارید، برسید.

1 بازی کنید
برنامه‌های پرورش ذهن و بازی‌ها راه‌های خارق‌العاده‌ای هستند برای اینکه مغزتان را به چالش بکشید. سودوکو، جدول و بازی‌های الکتریکی. همه آنها می‌توانند سرعت فعالیت مغز و حافظه‌تان را افزایش دهند. این بازی‌ها بر منطق دایره لغات و ریاضی و... تکیه دارند. آنها جنبه تفریحی هم دارند و شما می‌توانید روزانه اندکی از وقت خود را صرف آنها کنید و از آنها سود ببرید. البته روزانه فقط 15 دقیقه از وقتتان را به بازی اختصاص دهید نه بیشتر.

2 مدیتیشن یادتان نرود
مدیتیشن روزانه احتمالا بهترین کاری است که شما می‌توانید برای سلامت جسم و مغز و روانتان انجام دهید. مدیتیشن نه تنها باعث آرامش شما می‌شود بلکه باعث پرورش مغز هم خواهد شد. شما با به وجود آوردن حالت متفاوت روانی، مغزتان را به صورتی جدید و جذاب به کار می‌گیرید و این باعث بالا بردن فعالیت مغزی‌تان می‌شود.

3 مغزتان را تغذیه کنید
مغزتان به چربی‌های مفید و سالم احتیاج دارد پس روی روغن ماهی سالمون، آجیل‌‌ها مانند گردو، روغن تخم کتان و روغن زیتون تمرکز و چربی‌های اشباع شده را از رژیم غذایی‌تان حذف کنید.

4 داستان‌های خوبتان را بازگو کنید
خاطره‌ها و اتفاق‌هایی که برایتان افتاده‌اند را تفسیر کرده و آنها را بازگو کنید و لحظه‌هایتان را با دیگران سهیم شوید. تمرین کنید که داستان‌های جدید و قدیمی‌تان را به طوری دلچسب، تاثیرگذار و مفرح تعریف کنید.

5 تلویزیون‌ را خاموش کنید
افراد بالغ روزانه بیش از 4 ساعت را به تماشای تلویزیون اختصاص می‌دهند. تلویزیون می‌تواند جانشین روابط شود و روی سبک زندگی تاثیر بگذارد. تلویزیون را خاموش کنید و وقتتان را صرف تمرین‌های ورزشی برای بدن و مغزتان کنید و به ابعاد دیگر زندگی‌تان بپردازید.

6 مغز سالم در بدن سالم است
تمرین‌های ورزشی، تمرین‌های فوق‌العاده‌ای برای مغز نیز هستند. وقتی بدنتان را حرکت می‌دهید مغزتان باید یاد بگیرد که چگونه ماهیچه‌ها را هماهنگ کند، فاصله‌ها را تخمین بزند و تعادل را برقرار کند. تمرین‌های متفاوت و گوناگون انجام دهید تا مغزتان را به چالش بکشید.

7 چیزهای متفاوت بخوانید
کتاب‌ها، قابل حمل و پر از شخصیت‌های جالب و اطلاعات و واقعیت‌های جذاب و نامتناهی هستند. در زمینه‌های متفاوت و گسترده مطالعه کنید.
اگر عادت دارید کتاب‌های تاریخی بخوانید، سعی کنید رمان‌های معاصر، کتاب‌های نویسنده‌های خارجی و کلاسیک را بخوانید. با این کار مغزتان را به کار می‌گیرید تا تصورات جدید و متفاوتی داشته باشد. همچنین با آشنایی با فرهنگ‌ها و مردمان جدید می‌توانید داستان‌های جالبی برای تعریف کردن داشته باشید.

8 مهارت جدیدی یاد بگیرید
یادگیری مهارت‌های جدید باعث می‌شود ناحیه‌های مختلفی از مغزتان به کار بیفتد. حافظه‌تان به کار می‌افتد شما حرکت‌های جدید یاد می‌گیرید و می‌توانید بین چیزهای مختلف رابطه برقرار کنید.
خواندن آثار ادبی، درست کردن غذا و ساختن هواپیما با خلال دندان همه این کارها مغز شما را به چالش می‌کشد و چیزی جدید برای فکر کردن به شما می‌دهد.

9 تغییرات به وجود آورید
همه ما برنامه‌های روتین و کارهای روزمره‌مان را دوست داریم. ما عادات‌ و دل‌مشغولی‌هایی داریم که می‌توانیم ساعت‌ها آنها را انجام دهیم ولی هرچه که انجام آن برای ما عادت شده است کمتر مغزمان را به فعالیت وامی‌دارد. برای اینکه واقعا مغزتان را جوان و پویا نگه دارید، آن را به چالش بکشید.
راهی را که هر روز به سوپرمارکت می‌روید عوض کنید. برای باز کردن در اتاقتان از دست دیگرتان استفاده کنید. دسرتان را قبل از غذا بخورید. همه اینها مغزتان را مجبور می‌کند تا بیدار شود و توجهی دوباره به مسایل داشته باشد.

10 مغزتان را پرورش دهید
برنامه‌ها و کتاب‌ها و وب‌سایت‌ها و در کل تحقیقات زیادی برای پرورش مغز وجود دارند که همه آنها بر 3 پایه اصلی: به یادآوری، تجسم کردن و تحلیل کردن بنا شده‌اند. هر روز مغزتان را روی این 3 اصل به کار گیرید تا در هر زمینه‌ای و هرچه بیشتر آماده شود.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۱۴, ۱۰:۲۴ بعد از ظهر
رمانتیک ترین جای زمین
این جزیره در مختصات ۴۳٫۹۷۸ درجه شمالی و ۱۵٫۲۵ درجه شرقی واقع شده و قطر آن ۵۰۰ متر و طول ساحل آن ۱٫۵۵ کیلومتر است
جزیره گالشنژاک که در کانال پشمن (در نزدیکی شهر تورانژ کرواسی) واقع شده، یکی از معدود عوارض طبیعی زمین به شکل قلب است. این جزیره امروزه به جزیره عشق یا جزیره عشاق معروف شده است.
به گزارش نیوساینتیست، این جزیره در مختصات ۴۳٫۹۷۸ درجه شمالی و ۱۵٫۲۵ درجه شرقی واقع شده و قطر آن ۵۰۰ متر و طول ساحل آن ۱٫۵۵ کیلومتر است و بلندترین بخش آن ۳۶ متر از سطح آب ارتفاع دارد.

http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/11/26/84348_599.jpg
.
شکل خاص جزیره عشاق را نخستین بار دریانورد مورد علاقه ناپلئون به نام شارل فرانسیس بوتمپ-بوپره در قرن نوزدهم به روی نقشه آورد، اما پس از آن‌که تصاویر بهتری از آن در فوریه ۲۰۰۹ / بهمن ۱۳۸۷ به وسیله گوگل‌مپ تهیه شد، به شهرت جهانی رسید.
این تصویر را ابزار پیشرفته رادیومتری نور مریی و فروسرخ مستقر بر ماهواره پیشرفته رصد خشکی، ALOS متعلق به آژانس فضایی اروپا تهیه کرده است.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۱۰:۵۳ قبل از ظهر
مردان و زنان شگفت انگیز


نابینایی که می‌بیند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/1.jpg (http://salijoon.info/)
بن آندر وود، پسری است که در سه سالگی بینایی خود را بر اثر ابتلا به سرطان از دست داد، اما از همان کودکی یاد گرفت که چگونه بدون داشتن چشم هم می‌توان دید.

این پسر که اهل کالیفرنیاست، توانست با همسالان خود به مدرسه برود، بسکتبال بازی کرده و دوچرخه‌سواری کند. او توانست با تقویت حواس دیگر خود، از آنها برای دیدن اطرافش استفاده کند، مانند کاری که خفاش‌ها و دلفین‌ها برای دیدن انجام می‌دهند و در پزشکی اکو‌لوکیشن نامیده می‌شود. او با این کار، حتی پزشکان را هم متعجب کرد. او حتی قادر است تفاوت یک اتومبیل پارک شده با یک کامیون را بفهمد. بن یکی از برندگان برنامه بریتیش گات تلنت در سری اول است.





نوازندگی با بینی
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/2.jpg (http://salijoon.info/)
کلار هاوز، زنی است که با توانایی منحصر به فرد خود توانست داوران بریتیش گات تلنت که برنامه‌ای درباره شگفت‌انگیز‌هاست را حیرت‌زده کرده و برنده سری پنجم این برنامه باشد.

او قادر است با بینی خود فلوت بنوازد، اما نه یکی، بلکه دو تا با هم و همزمان. او فلوت‌ها را در سوراخ بینی خود گذاشته و با دمیدن در آنها به زیبایی یک موسیقیدان آن را می‌نوازد. او حتی در زمان اجرای نمایش، از دهان خود برای نفس گرفتن نیز استفاده نمی‌کند و با بینی خود، هم نفس کشیده و هم فلوت می‌نوازد. نواختن هر دو فلوت آن قدر با هم هماهنگ است که گویا دو نفر همزمان و از روی یک نت آهنگ می‌نوازند.





نوازندگی با پا
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/3.jpg (http://salijoon.info/)
لیو وی پسری 23 ساله و اهل پکن، با توانایی خاص خود در نواختن پیانو، آن هم با استفاده از پاهایش توانسته است شهرتی جهانی به دست آورد.

لیو در یک سانحه تصادف دو دست خود را از دست داد و از آن به بعد بود که تصمیم گرفت با استفاده از پاهای خود، کارهایش را انجام داده و به دیگران تکیه نکند. لیو تا به حال در بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی شرکت کرده و از برندگان سری برنامه‌های بریتیش گات تلنت - مسابقه کشف استعداد - سال 2010 است. او از کودکی، پیانو می‌نواخت و به همین خاطر با اصول آن آشنا بود و تنها با چند ساعت تمرین در روز، هم اکنون در ردیف ماهرترین پیانیست‌های دنیا قرار گرفته است.





گوش‌های پرتوان
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/4.jpg (http://salijoon.info/)
نیک هل، یکی دیگر از برندگان بریتیش گات تلنت در سال 2009 است.

گوش‌های نیک از قدرت عجیبی برخوردار است طوری که می‌توانند یک سطل حاوی وسایل سنگین را که به آنها آویزان شده، تاب بدهد. نکته جالب اینجاست که او، سطل را با زنجیر از لاله گوش‌هایش آویزان می‌کند و خود این زنجیر هم بسیار سنگین است، ولی تا به حال هیچ آسیبی به گوش‌هایش وارد نشده است. او در یکی دیگر از نمایش‌هایش مته‌ای را از بینی خود عبور داده و حتی از دو سوراخ بینی‌اش یک چوب‌لباسی را آویزان کرد، اما این دو نمایش به اندازه تاب دادن سطل، مورد توجه داوران قرار نگرفت.





سریعترین دونده بدون پای جهان
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/5.jpg (http://salijoon.info/)
اسکار پیستوریوس، دونده‌ای اهل جنوب آفریقاست که بدون داشتن پا و با دو پای مصنوعی، هر 100 متر را در 21 ثانیه طی می‌کند و نامش به عنوان سریع‌ترین دونده بدون پا در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده است.

او توانست در مسابقات پارا المپیک آتن، مدال طلای دو 200 متر و مدال برنز دو 100 متر را کسب کند. پاهای اسکار از بدو تولد از ساق به پایین دارای استخوان‌های کوچک و نازک بود که راه رفتن را برای او غیرممکن کرده بود و به همین خاطر والدینش ترجیح دادند تا پاهای او را قطع کرده و برای او دو پای مصنوعی بسازند. اسکار برای دویدن از دو پای مصنوعی از *** فیبر کربن استفاده می‌کند.





مردی که بدن خود را از راکت تنیس رد می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/6.jpg (http://salijoon.info/)
کاپیتان فردو، لقبی است که به مرد انعطاف‌پذیر 32 ساله اهل لندن داده شده است.

فردو قادر است به راحتی تمام بدن خود را از داخل یک راکت تنیس رد کند. او ابتدا یک دست خود را از داخل راکت عبور می‌دهد و سپس سرش، شانه‌ها و دست دیگر، از آن به بعد دیگر کار ساده به نظر می‌رسد و او راکت را از پاهایش در می‌آورد. بعد از اینکه کاپیتان فردو در برنامه تلویزیونی بریتیش گات تلنت شرکت کرد و در فهرست برگزیدگان قرار گرفت، نام و توانایی او جهانی شد و از آنجا بود که بیشتر سیرک‌های محبوب از او تقاضای همکاری کردند. او از کودکی آکروبات آموخته و با تمرین توانسته بود بدن خود را انعطاف‌پذیر بکند.





بلعیدن و پس دادن ماهی زنده
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/7.jpg (http://salijoon.info/)
استیو استار قادر است چیزهایی مانند سکه، لامپ، توپ بیلیارد و حتی ماهی گلی را بلعیده و پس از چند دقیقه، بدون اینکه به اجسام یا خودش آسیبی وارد شده باشد، آنها را از دهانش خارج کند.

استیو حتی ماهی را دوباره زنده تحویل می‌دهد و حتی خودش هم نمی‌داند چطور می‌تواند این کار را انجام دهد. این توانایی عجیب و غریب استیو، باعث شد تا در سال 1990 برنده سری برنامه‌های تلویزیونی بریتیش گات تلنت باشد. استیو در آوریل 2010 نیز در این برنامه شرکت کرد و با خوردن چندین سکه و انگشتر برلیان داور برنامه و پس دادن آنها پس از چند دقیقه، باعث حیرت تماشاچیان شد و این بار نیز تا مرحله نهایی پیش رفت.





مردی که در قالب یخی می خوابد
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/8.jpg (http://salijoon.info/)
ویم هوف 48 ساله اهل هلند قادر به ماندن و حتی شنا کردن در میان یخ‌هایی است که می‌توانند یک انسان عادی را در عرض چند دقیقه منجمد کنند و همین امر، باعث شده تا به او لقب مرد یخی داده شود.

ویم مدت 20 سال است که هر بار با نشان دادن توانایی‌های مختلف خود در تحمل سرما، همه را شگفت زده کرده و تا به حال بارها رکوردهای مختلفی که شامل رکورد گینس نیز می‌شود، از خود بجا گذاشته است. ویم در آخرین رکورد خود، 45 دقیقه در ظرفی یخی با دمای 20 درجه زیر صفر ماند. او همچنین در فنلاند با شکستن یخ رودخانه، داخل آب رفته و 60 متر را شنا کرد.





مرد مغناطیسی
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/9.jpg (http://salijoon.info/)
لئو تو لین اهل مالزی به خاطر داشتن توانایی در جذب اجسام فلزی، مرد مغناطیسی لقب گرفته است.

او قادر است اجسام فلزی از دو کیلوگرم تا حداکثر 36 کیلوگرم را با بدن خود جذب کند. توانایی او به قدری عجیب است که تا به حال دانشمندان و پزشکان بسیاری از دانشگاه‌های مالزی را حیرت‌زده کرده و درباره او به تحقیق پرداخته‌اند. نکته جالب اینجاست که دو پسر و دو نوه‌اش نیز از این توانایی برخوردارند. نیروی مغناطیس در بدن لئو آن قدر زیاد است که می‌تواند با استفاده از یک جسم فلزی چسبیده به بدنش، وزنی معادل سه آجر را روی آن نگه دارد.





35 سال بی‌خوابی
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/10.jpg (http://salijoon.info/)
تای نگوک، پیرمرد 67 ساله ویتنامی است که به خاطر داشتن بیماری اینزامنیا – بی‌خوابی – 35 سال است که نخوابیده است.

او به خاطر یک تب شدید در سال 1937 به این بیماری دچار شد، اما در سلامت او تا به حال کوچک‌ترین اختلالی وارد نشده است. با اینکه بی‌خوابی او یک بیماری به حساب می‌آید، اما باعث شده تا نام او به عنوان یکی از انسان‌های عجیب و با توانایی خارق‌العاده در کتاب رکوردهای گینس ثبت شود. تای با اینکه در روز به خاطر کار بسیار در مزرعه و پیاده روی‌های طولانی خسته می‌شود، اما باز هم خوابش نمی‌برد. از نظر او انسان، بدون خواب، مانند زمین بدون آب است.





مردی که با دندان قطار جابجا می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/11.jpg (http://salijoon.info/)
راتها کریشنان اهل هندوستان با داشتن قوی‌ترین دندان‌های دنیا توانسته است نام خود را در کتاب رکوردهای لیمکا به ثبت برساند.

او در آخرین رکوردزنی خود توانست تنها با دندان‌هایش و بدون کمک دست و پاهایش یک قطار هفت کابینه با وزن 300 تن را حدود سه متر بکشد. او در سال 2009 در برنامه بریتیش گات تلنت نیز شرکت کرد و توانست در فهرست برگزیدگان مرحله نهایی قرار گیرد اما موفق نشد برنده این برنامه باشد.





مردی که سوزن را در گوشت و پوست خود فرو می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/12.jpg (http://salijoon.info/)
تیم کریدلند قادر است بدون اینکه احساس درد داشته باشد، تعداد زیادی سوزن را در گوشت و پوست خود فرو کند و همین امر، باعث شده تا به او لقب پادشاه شکنجه داده شود.

همچنین نام دیگر تیم، جاسوزنی است. او از سال 1994 این کار را در سیرک بین‌المللی جیم رز آغاز کرد و کارش آن‌قدر جالب و منحصر به فرد بود که به سرعت شهرتی جهانی به دست آورد. تیم حتی قادر است تعداد زیادی سوزن خورده و تمام آنها را دوباره از دهان خود خارج کند. او قادر است روی سوزن‌ها راه برود، بخوابد و آنها را از بدن خود عبور دهد. نام تیم نیز در فهرست عجیب‌ترین‌های کتاب گینس قرار گرفته است.





مرد هندی هواپیما را با گوشهایش جابجا کرد
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/13.jpg (http://salijoon.info/)
این مرد هندی قادر است با گوشهایش هواپیمای غول پیکری را جابجا کند.

مانجیت سینگ 57 ساله اهل هندوستان که تا به حال بیش از 30 رکورد در کتاب رکوردهای گینس و لیمکا ثبت کرده، دارای گوش‌ها و موهای پر قدرتی است که می‌تواند به وسیله آنها، اتومبیل، اتوبوس و حتی هواپیما را بکشد. او می‌تواند وزنه‌ای بیش از 85 کیلوگرم را با گوش‌هایش بلند کند. مانجیت در یکی از رکوردهایش، هواپیمایی با هشت تن وزن را به طول سه متر به وسیله گوش‌های خود کشید. گوش‌های مانجیت انعطاف‌پذیری خاصی دارند و می‌تواند آنها را به راحتی با گیره‌ای محکم به طناب ببندد. او به خاطر داشتن چنین قدرتی، مرد آهنین لقب گرفته است.





نوشتن با اشک چشم
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/15.jpg (http://salijoon.info/)
رو آنتینگ چینی که هم اکنون 56 سال سن دارد، می‌تواند با آبی که از چشمانش بیرون می‌پاشد، روی یک کاغذ متنی بنویسد یا یک طرح ساده را نقاشی کند.

او در ابتدا آب را از بینی خود بالا کشیده و آن را با فشار فراوان، مانند اسپری از چشمان خود بیرون می‌پاشد. رو وقتی نه ساله بود، برای شنا به رودخانه رفت که ناگهان دچار گرفتگی پا شده و در آب فرو رفت و آب زیادی خورد. او پس از نجات یافتن، متوجه شد که آب از چشم او خارج می‌شود و از آنجا بود که به توانایی خود پی برد. اما رو تا 20 سالگی این توانایی را از همه پنهان می‌کرد. او می‌تواند آب را به فاصله سه متر بیرون بپاشد.





مردی که با گوش‌هایش بادکنک باد می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/16.jpg (http://salijoon.info/)
وی مینگ تنگ، مرد چینی 55 ساله دارای گوش‌هایی است که توانایی دمیدن دارند. در حدود 30 سال پیش مینگ تنگ متوجه شد که ازگوش‌هایش هم می‌تواند هوا را خارج کند؛ یعنی در واقع عمل بازدم را انجام دهد.

از آن به بعد بود که با انجام حرکات عجیب و غریب با گوش‌هایش همه را متعجب کرده و نام خود را در گینس ثبت کرد. مینگ تنگ در فستیوال بهاری چین توانست 20 شمع را با گوش‌هایش خاموش کند. همچنین او قادر است با نگه داشتن بینی و بیرون دادن هوا از گوش خود، حتی یک بادکنک را باد کند.





پلک‌هایی که با آن اتومبیل حرکت می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/17.jpg (http://salijoon.info/)
سونگ تائو اهل چین دارای پلک‌هایی بسیار قوی است که می‌توانند یک اتومبیل را به حرکت در آورند.

او توانسته است با این نیروی منحصر به فرد، نام خود را در کتاب رکوردهای گینس نیز ثبت کند. او طناب‌هایی را به اتومبیل متصل کرده و قلاب‌های آن را به پلک‌های پایینش وصل می‌کند و اتومبیل را به جلو می‌کشد. سونگ در یکی از رکوردهایش توانست یک اتومبیل را به اندازه دو متر جابه‌جا کند و در یکی دیگر از رکوردهایش، دو سطل پر از آب که هر کدام سه لیتر وزن داشت را با پلک‌هایش بلند کرد. با وجود فشار بیش از حدی که به چشم‌ها و پلک‌های سونگ وارد می‌شود اما تا به حال هیچ مشکلی برای او به وجود نیامده است.





مردی که با حس ششم اجسام را جابجا می کند
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/18.jpg (http://salijoon.info/)
میروسلاو ماگولا اهل مونیخ آلمان، توانایی عجیبی در جذب و حرکت دادن اجسام دارد و این کار را تنها با تمرکز کردن روی آنها انجام می‌دهد.

جالب اینجاست که برخی افراد با داشتن نیروی مغناطیس در بدن‌شان فقط می‌توانند اجسام فلزی را جذب کنند اما میروسلاو هر شیئی را می‌تواند با بدن خود جذب کند. میروسلاو از کودکی متوجه شد که می‌تواند با تمرکز کردن بر یک شیء آن را حرکت دهد و این کار آن‌قدر برایش جالب بود که تصمیم گرفت توانایی خود را افزایش دهد. او پس از مدتی متوجه شد که می‌تواند اجسام را از زمین بلند کرده یا به بدن خود بچسباند. او با شرکت در چند سری از برنامه‌های بیرتیش گات تلنت و انجام کارهای عجیب داوران و تماشاگران را حیرت‌زده کرده و برنده سال 2004 این برنامه شد.





مردی که روی سرش ماشین نگه می دارد
http://salijoon.info/mail/900115/shegeft/19.jpg (http://salijoon.info/)
جان ایوانس تا به حال 33 رکورد در کتاب رکوردهای گینس ثبت کرده و دو بار در برنامه بریتیش گات تلنت تا مرحله نهایی پیش رفته است.

جان می‌تواند سنگین‌ترین اجسام را بدون وارد ‌شدن صدمه به گردن و کمرش روی سر خود به حالت تعادل نگه دارد. در رکوردهای او، نگه داشتن یک اتومبیل مینی کوپر، 98 پاکت شیر، 230 ظرف پر از آب و بشکه‌ای پر از هیزم‌های آتش زده را می‌توان مشاهده کرد که تمام این موارد صدها کیلوگرم وزن داشتند. قدرت سر و گردن جان آن قدر زیاد است که می‌تواند بدون کوچک‌ترین حرکتی، اجسام را ثابت نگه داشته و حتی با آنها راه برود.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۵, ۱۰:۵۸ قبل از ظهر
7 راه ساده برای ارتقاء کیفیت زندگی

همه آدم‌ ها برای شاد و سالم بودن به خودشان بدهکار هستند. ما مسئول احساسمان هستیم و خوشبختی یکی از آن چیزهای ناپایداری است که ممکن است روزی چند بار تجربه کنیم یا اصلاً تجربه اش نکنیم. خیلی چیزها دوروبر ما وجود دارد که می‌تواند خوشبختی را از ما بگیرد اما اگر این چیزها به درستی کنترل شوند، می‌توانند عصبانیت، خستگی‌ها و ناراحتی‌های ما را به آرامش و توازن تبدیل کند.
"ثروت و مقام نیست که به شما خوشبختی می‌دهد، بلکه آرامش و اشتغال است که اینکار را می‌کند." –توماس جفرسون
این روزها خبرهای بد زیادی مخصوصاً از رسانه‌ ها می‌شنوید که می‌تواند موجب اضطراب و نگرانیتان شود. چالش وضع اقتصادی کنونی واقعی است اما هرچقدر هم که نگران شوید مشکلی را حل نمی‌کند. بالا بردن کیفیت زندگی هیچ ارتباطی به مسائل مادی ندارد، این ذات درونی شماست که افکار، گرایشات، نظرات و اعمال شما را هدایت می‌کند. راه ‌های زیادی برای بالا بردن کیفیت زندگی وجود دارد اما اینجا به 7 مورد آن اشاره می‌کنیم.

1. یاد بگیرید که چطور فراموش کنید. خیلی وقت‌ها از چیزهایی در زندگی ناراحت می‌شویم که یا خیلی جزئی هستند و یا خارج از حیطه کنترل ما قرار دارند و هرچقدر هم که نگران آن باشیم دردی را دوا نمی‌کند. چند بار شده که مدت زیادی را از چیزی ناراحت باشید و بعد بفهمید که آخر سر بدون اینکه کاری از دست شما برآمده باشد، مشکل خودش حل شده است.

2. مولفه ‌های خوشبختی را بشناسید. شده تابحال که بدون هیچ دلیل اعصابتان خرد باشد و با غرغرهایتان اعصاب بقیه را هم خرد کنید و یک وقت دیگر بدون هیچ دلیل احساس کنید که دوست دارید همه را بغل کنید و ببوسید؟ اولین مورد واکنش شما به استرس و دومی واکنشتان به موقعیت‌های خوب و مطلوب است. وقتی استرس ایجاد می‌شود، روز اول اصلاً متوجه آن نمی‌شوید، بعد یک محرک خیلی کوچک آن را مثل آتشفشانی فعال می‌کند. این حس توازن و آرامش درونی را برهم زده و درنتیجه حس خوشبختی را از ما می‌گیرد. دفعه بعدی که احساس کردید می‌خواهید از کوره دربروید، مکث کنید، چند نفس عمیق بکشید و ببینید که چقدر حالتان بهتر می‌شود.

3. تمرکز حواس را تمرین کنید. به جای اینکه نگران گذشته که هیچ کنترلی روی آن ندارید، و آینده که هنوز وجود ندارد باشید، بهتر است که روی امروزتان تمرکز کنید—اینکه چه هستید و کجا هستید. در خیابان به آدم‌ ها لبخند بزنید و زیبایی اطرافتان را تحسین کنید. این توجه شما را از مشکلی که دارید برداشته و روحیه‌ تان را بهتر می‌کند.

4. یک کار جدید یاد بگیرید. به کارها و سرگرمی‌هایی که همیشه دوست داشتید انجام دهید اما هیچ ‌وقت زمان یا موقعیت انجام آن را پیدا نکردید فکر کنید. فعالیتی را انتخاب کنید که واقعاً به هیجانتان می‌آورد و انگیزه‌ هایتان را بالا می‌برد. پیاده‌ روی‌های طولانی، مدیتیشن و نوشتن افکار و احساساتتان در یک دفتر خاطرات به زندگیتان آرامش می‌دهد. این کارها به شما کمک می‌کند نیمه پُر لیوان را ببینید، به شما انرژی می‌دهد و کمکتان می‌کند کیفیت زندگیتان را بالا ببرید.

5. افراد دور و برتان را بشناسید. دور و برتان را با آدم‌های جالب پر کنید زیرا اطرافیانتان نشان دهنده شخصیت شما هستند. وقتی با کسانیکه همیشه منفی‌باف هستند نشست و برخاست کنید، بدون اینکه بدانید شما هم همانطور می‌شوید. اما وقتی با افرادیکه سعی می‌کنند هر روز دنیا را تغییر دهند و به دیگران کمک کنند ارتباط داشته باشید، خواهید دید که شما هم به تغییر دنیا و کمک به دیگران علاقه‌ مند می‌شوید. کیفیت دوستان و خانواده شما کیفیت زندگی شما را تعیین می‌کند.

6. بخندید، بخندید، باز هم بخندید. خنده بر هر درد بی‌درمان دواست. خنده سطح اندورفین و سایر هورمون‌های تقویت‌کننده شادی را در بدن بالا می‌برد. برنامه‌های مفرح و خنده‌دار زیادی در تلویزیون پخش می‌شود که شما را به خنده می‌ اندازد. آدم‌های شوخ و بذله‌گوی زیادی هم حتماً در اطرافتان می‌شناسید که ارتباط به آنها فرصت خندیدن را در اختیارتان قرار می‌دهد.

7. در هر زمان فقط روی یک چیز تمرکز کنید. انجام چند کار در یک زمان سطح هورمون‌های استرس‌زا در بدن را بالا می‌برد. دلیل آن این است که با انجام همزمان چند کار خودتان را تحت فشار قرار می‌دهید که همه آن فعالیت‌ها را به خوبی و درستی انجام دهید اما نتیجه کار این خواهد بود که کارها بیشتر از حد معمول طول می‌کشند و با استاندارد بالایی هم انجام نمی‌شوند. با تمرکز روی بیشتر یک کار در یک زمان، نمی‌توانید ارتباط خوبی با همه آن کارها برقرار کرده و تمرکز حواستان را هم از دست می‌دهید.

پرند
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۱۱:۵۱ قبل از ظهر
ميخواستم اين مطلب رو توي جوكستان بذارم ولي نميشه چون جاش اينجاست ولي مربوط به جوكستانه!




در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ،



شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.



کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...



با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.






رخشان بنی اعتماد







یه روز یه ترکه ... ...





http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.2&fid=Inbox&inline=

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان ،خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم...
..یه روز یه رشتیه..

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.3&fid=Inbox&inline=1

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد...
..یه روز یه لره..
http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.4&fid=Inbox&inline=1

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.
..یه روز یه قزوینه

بوده به نام علامه دهخدا و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد،از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد...

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.5&fid=Inbox&inline=1

يه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و...


http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.6&fid=Inbox&inline=1
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم.

این از فرهنگ ایرونی به دوره. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.

پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه

http://us.mg1.mail.yahoo.com/ya/download?mid=1%5f180336%5fALbuXkIAAX7DTY5J4Qi%2b73Pakv0&pid=1.2.7&fid=Inbox&inline=1

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۱:۰۱ بعد از ظهر
تصور کنید اگر انسان دم داشت چه تغییراتی در زندگی اش ایجاد می شد…
http://salijoon.info/mail/900116/c6nxcqlo.jpg (http://salijoon.info/)

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۱:۰۳ بعد از ظهر
آیا میدانید ?

آیا میدانید هر فرد بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب می‌‌گذراند
تبصره : جهت اطلاع مردم ایران اکثرا ۲و نیم سوم عمرشون در خوابند….
*******************
آیا میدانید خنده موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می شود …
*******************
آیا میدانید سرعت گریز براى زمین ۱۲ کیلومتر در ثانیه و براى خورشید ۶۱۸ کیلومتر بر ثانیه است
تبصره : خدایی اینا رو باچه وسیله ای اندازه گرفتن ؟ من میگم ۶۱۹ میشه ….کی میتونه حرفی بزنه!!!!
*******************
آیا میدانید جرم هریک از سیاهچاله ها بین ۱ میلیون تا ۱ بیلیون جرم خورشیدی است…
تبصره : کدوم ترازو اینو وزن کرده خدایی !
*******************
آیا میدانید بعد از مهبانگ دمای جهان در حدود ۳۰۰میلیارد درجه کلوین رو به نزول گذاشت …
تبصره :این دما رو کی اندازه گرفته ؟؟؟؟ اگه انسان بوده *** بدنش از چی بوده ؟؟؟؟اخه انسان در دمای بالای ۱۰۰ درجه و منفی ۱۰۰ درجه سلب حیات میشه !!!
*******************
آیا میدانید کودکانی که بیشتر از گیاهان و سبزیجات و مواد خام غذایی می خورند از دیگران با هوش ترند …
*******************
آیا میدانید کلمه عشق از گیاهی به نام عشقه گرفته شده که دور جفت خود می پیچد و بالا می رود ..
تبصره : به احتمال زیاد در نهایت با پیچیدنش به دور عشق و جفتش ازش سلب حیات میکنه …. جوانان عزیز اینو باور نکنین ….عشق همان حس بین لیلی و مجنونی هست که کلهم افسانه ای بیش نیست…
*******************
آیا میدانید مغز خیلی بیش از آنچه که به نظر می‌رسد توانایی دارد
تبصره : زحمت کشیدید از بیان این مورد
*******************
آیا میدانید کهکشان راه شیری ، کهکشانی مارپیچی است که شامل حدود ۵۰۰ میلیارد ستاره است
تبصره : چرا ۶۰۰ میلیون نه …. اصلا بگید کی شمرده اینو ؟ هاهاه؟؟
*******************
آیا میدانید حالات صورت انسان در شرایط احساسی مختلف، موروثی است
تبصره : شما یه چیزی بگو که موروثی نباشه !!
*******************
آیا میدانید پهنه مغز انسان به مانند کامپیوتر دیجیتال از مبنای باینری استفاده میکند
درود بر علم آی تی که پزشکی را نیز به زیر کشیده است ….لبیک یا آی تی
با تشکر از شما، لطفا برای خواندن متن کامل، به ادامه مطلب توجه فرمائید…
*******************
آیا میدانید بدن انسان برای دویدن و تعقیب شکار ساخته شده است …
تبصره : حالا دیگه همین مونده بدویم دنبال گوسفندان و…تو کوه و دشت و بیابون …
*******************
آیا میدانید گردو با چربی های ناسالم می جنگد
تبصره : ( زیتون (http://salijoon.info/) هم همینطوره حتی چربی حیوانی )
*******************
آیا میدانید مصرف بادام انسان را لاغر می کند
*******************
آیا میدانید در کوبا عده زیادی از مردم بیش از ۱۰۰ سال عمر می کنند.
تبصره : بیچاره کسی که مادر شوهرش صد سال عمر کنه …
*******************
آیا میدانید ضریب هوشی مردان از زنان بالاتر است
تبصره : این جمله فقط برای ازدیاداعتماد بنفس آقایونه جدی نگیرید…
*******************
آیا میدانید مورچه ها متخصصان برجسته علم ژنتیک هستند
تبصره : مورچه ها دو میلیون سال متمدن تر از انسانها هستند …فک کنم دومیلیون سال پیش از وایر لس استفاده می کردن !!!
*******************
آیا میدانید اندازه قلب هر کس به اندازه مشت اوست
*******************
آیا میدانید مغز ما هنگام بیداری از خواب مثل کامپیوتر بوت و برای انجام کارهای سنگین اماده میشود
تبصره : آها من میبینم گاهی دائم هنگ میکنم پس مشکل از نحوه برخاستن از خوابه حتما!
*******************
آیا میدانید جدیدا کشف شده است که داخل مغز ما یک سیستم عامل مافوق تصور وجود دارد
تبصره : بنظرتون اسم سیستم عامل مغز رو چی بذاریم ؟؟؟
*******************
آیا میدانید شما مغزتان را کنترل میکنید یا مغزتان شما را ؟ جواب :هر دو
تبصره : این مورد در پسران ایران زمین موضوع متفاوته و هر دو یعنی مغز و فرد رو تنها یک چیز هدایت میکنه و اونم مادرشونه
*******************
آیا میدانید انسان چگونه راه میرود در حالی که هنگام راه رفتن یا دویدن به ان فکـــــــــر نمی کند؟؟؟؟؟
تبصره : من زیاد فکر کردم الکی نگید !

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۱:۲۵ بعد از ظهر
دانستنی های بسیار مفید




To give a shine to hair


برای درخشندگی مو


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/02.jpg



Add one teaspoon of vinegar to hair, then wash hair


یك قاشق سركه به موهای خود زده، سپس آب بكشید.






To get pure and clean ice


برای به دست آوردن یخ پاك و تمیز


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/03.jpg


Boil water first before freezing
آب را اول بجوشانید.





To make the mirror shine
برای درخشندگی آینه


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/04.jpg


Clean with spirits
آن را با اسپرایت پاك كنید.





To remove chewing gum from clothes
برای پاك كردن آدامس از روی لباس


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/05.jpg


Keep the cloth in the freezer for an hour
لباس را به مدت 1 ساعت در فریزر قرار دهید.





For polished to make white clothes
برای جلا بخشیدن به لباس های سفید


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/06.jpg


Soak white clothes in hot water with a slice of lemon for 10 minutes
لباس را همراه با یك تكه لیمو به مدت 10 دقیقه در آب داغ خیس كنید.





To avoid tears while cutting onions
برای جلوگیری از ریزش اشك هنگام پوست كندن پیاز


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/07.jpg


Chew gum
آدامس بجوید.





To boil potatoes quickly
برای جوشاندن سریع سیب زمینی


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/08.jpg


Skin one potato from one side only before boiling
پیش از جوشاندن سیب زمینی را فقط از یك جهت پوست بگیرید.





To boil eggs quickly
برای جوشاندن سریع تخم مرغ


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/09.jpg


Add salt to the water and boil
به آب آن نمك اضافه كنید.





To check freshness of fish
برای امتحان تازه بودن ماهی


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/10.jpg


Put it in a bowl of cold water. If the fish floats, its fresh
آن را در یك كاسه آب سرد بگذارید. در صورتی كه ماهی شناور شود تازه است.





To check freshness of eggs
برای امتحان تازگی تخم مرغ


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/11.jpg


Put the egg in water. If it becomes horizontal, its fresh. If it becomes slanting, its 3-4 days old. If it becomes vertical, its 10 days old. If it floats, its stale
آن را در آب بگذارید اگر به صورت افقی قرار گرفت تازه است. اگر به صورت كج قرار گرفت 3-4 روزه است. اگر عمودی قرار گرفت 10 روزه است. اگر شناور شد كهنه است.





To remove ink from clothes
برای پاك كردن اثر جوهر از روی لباس


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/12.jpg


Put toothpaste on the ink spots generously and let it dry completely, then wash
خمیر دندان را روی لكه جوهر قرار دهید و بگذارید خشك شود سپس بشویید.





Ants to escape
برای فرار مورچه ها


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/13.jpg


Keep the skin of cucumbers near the place or ant hole
پوست خیار را نزدیك سوراخ مورچه‌ها قرار دهید.





To get rid of mice or rats
برای خلاص شدن از دست موش


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/14.jpg


Sprinkle black pepper in places where you find mice or rats. They will run away
در محلی كه موش را پیدا كرده‌اید فلفل سیاه بپاشید. موشها فرار خواهند كرد.





To get rid of mosquitoes at night
برای خلاص شدن از دست حشرات در هنگام شب


http://salijoon.info/mail/900115/danestani/15.jpg


Keep leaves of mint near your bed or pillows and in around the room
برگهای نعنا را نزدیك تخت و بالش و در اطراف اطاق خود قرار دهید

duke
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۵:۲۲ بعد از ظهر
آیا می دانید؟
حروف انگلیسی A,B,C,D در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 99 دیده نمی شود؟
حرف D برای اولین بار در عدد 100 بکار می رود (Hundred)

حروف A,B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999 دیده نمی شود.
حرف A برای اولین بار در املای عدد 1000 دیده می شود (Thousand)

حروف B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999999999 دیده نمی شود.
حرف B برای اولین بار در املای عدد بیلیون بکار می رود. (billion)

و حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۶, ۰۸:۱۵ بعد از ظهر
(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)دهکده صد نفری


(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


[/URL]


[URL="http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join"] (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)


(http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

اگر بتوانیم جمعیت روی زمین را دقیقاً به اندازه یک دهکده صد نفری کوچک کنیم به طوری که تمامی نسبت های انسانی موجود، تغییر نکند نسبت بین این صد نفر به صورت زیر درخواهد آمد:

57 نفر آسیایی
21 نفر اروپایی
14 نفر آمریکایی(شامل آمریکای شمالی و جنوبی)
8 نفر آفریقایی

52 نفر زن
48 نفر مرد

70 نفر رنگین پوست
30 نفر سفید پوست

70 نفر غیر مسیحی
30 نفر مسیحی

89 نفر با رفتار ***ی سالم
11 نفر با رفتار ***ی منحرف (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
6 نفر صاحب 59 درصد کل ثروت جهان که همه آنها از ایالات متحده آمریکا هستند (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
80 نفر در خانه های زیر استاندارد زندگی می کنند. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
50 نفر از سوء تغذیه رنج می برند. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
یک نفر در حال مرگ و یک نفر در حال تولد است. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
یک نفر(بله تنها یک نفر) دارای تحصیلات دانشگاهی است. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)
یک نفر دارای کامپیوتر است. (http://groups.yahoo.com/group/khalij_fars/join)

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۷, ۱۰:۴۴ قبل از ظهر
http://www.iranvij.ir/upload/images/3l8g65u2zp1iewpc1w3y.jpg

در لغت نامه ی دهخدا زیر عنوان «پانته آ» بر اساس روایت «گزنفون» آمده است که هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش به نام پانته آ که همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود . چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند ، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بازستاند. و حتي هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت و به کورش پیشنهاد کردند که حداقل فقط یک بار زن را ببیند، از ترس اینکه به او دل ببازد، نپذیرفت. پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام «آراسپ» سپرد . اما اراسپ خود عاشق پانته آ گشت و خواست از او کام بگیرد، بناچار پانته آ از کورش کمک خواست..
کوروش آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازای از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت تا او را به سوی ایران فرا بخواند. هنگامی که آبرداتاس به ایران آمد و از موضوع با خبر شد، به پاس جوانمردی کوروش برخود لازم دید که در لشکر او خدمت کند.
می گویند هنگامی که آبراداتاس به سمت میدان جنگ روان بود پانته آ دستان او را گرفت و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود گفت: «سوگند به عشقی که میان من و توست، کوروش به واسطه جوانمردی که حق ما کرد اکنون حق دارد که ما را حق شناس ببیند. زمانی که اسیر او و از آن او شدم او نخواست که مرا برده خود بداند ونیز نخواست که مرا با شرایط شرم آوری آزاد کند بلکه مرا برای تو که ندیده بود حفظ کرد. مثل اینکه من زن برادر او باشم.»
آبراداتاس در جنگ مورد اشاره کشته شد و پانته آ بر سر جنازه ی او رفت و شیون آغاز کرد. کوروش به ندیمان پانته آ سفارش کرد تا مراقب باشند که خود را نکشد، اما پانته آ در یک لحظه از غفلت ندیمان استفاده کرد و با خنجری که به همراه داشت، سینه ی خود را درید و در کنار جسد همسر به خاک افتاد و ندیمه نیز از ترس کورش و غفلتی که کرده بود ، خود را کشت.
هنگامی که خبر به گوش کوروش رسید، بر سر جنازه ها آمد. از این روی اگر در تصویر دقت کنید دو جنازه ی زن می بینید و یک مرد و باقی داستان که در تابلو مشخص است. کاش بجای سریال های سطحی از این داستان های غنی و اصیل ایرانی ساخته میشد تا فرزندان کوروش منش و خوی اصیل ایرانی را بیاموزند.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۷, ۰۱:۳۳ بعد از ظهر
ده نکته یادگرفتنی از ژاپن


۱) آرامش
حتی یک مورد سوگواری شدید یا زدن به سروصورت دیده نشد. میزان تاثر واندوه بطور خود بخود بالا رفته بود.

۲) وقار
صفوف منظم برای آب و غذا. بدون هیچ حرف زننده یا رفتار خشن.


۳) توانمندی
بعنوان نمونه معماری باورنکردنی بطوریکه ساختمانها به طرفین پیچ و تابمیخوردند ولی فرو نمی ریختند.


۴) رحم و شفقت
مردم فقط اقلام مورد نیاز روزانه خود را تهیه کردند و این باعث شد همه بتوانندمقداری آذوقه تهیه کنند.


۵) نظم
غارتگری دیده نشد. زورگویی یا ازدست دیگران ربودن دیده نشد. فقط تفاهم بود.


۶) ایثار
پنجاه نفر از کارگران نیروگاه های اتمی ماندند تا به خنک کردن دستگاهها ادامهدهند.


۷) مهربانی
رستورانها قیمتها را کاهش دادند. یک خودپرداز بدون محافظ دست نخورده ماند.دستگیری فراوان از افراد ناتوان.

۸) آموزش
از بچه تا پیر همه دقیقا میدانستند باید چکار کنند و دقیقا همان کار را کردند.


۹) وسایل ارتباط جمعی
در انتشار اخبار بسیار خوددار بودند. از گزارشات مغرضانه خبری نبود. فقطگزارشات آرامبخش.

۱۰) وجدان
هنگامی که در یک فروشگاه برق رفت، مردم اجناس را برگرداندند سرجایشان و بهآرامی فروشگاه را ترک کردند

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۱۷, ۰۱:۳۷ بعد از ظهر
بررسی عکس ف+ی س ب وک ایرانی ها!
http://salijoon.info/mail/891210/12981.jpg


http://salijoon.info/mail/900117/facebook2.jpg

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۸, ۱۲:۳۸ قبل از ظهر
سلام
هواپیمایی قطر به مناسبت برقرار شدن 100 امین مسیر هوایی اش، یک قرعه کشی برگزار

می کنه که به 100 نفر (با یک نفر همراه) یک بلیط رفت و برگشت رایگان به هریک از نقاطی که این هواپیمایی پرواز داره اهدا می شه
http://www.qatarairways.com/global/en/100.html?referrer=adavoodabadi@yahoo.com

فقط کافیه که به لینک زیر برید و ایمیل و اسمتون رو وارد کنید.
نتیجه از طریق ايمیل بعد از قرعه
کشی خبر داده می شود

scott
۱۳۹۰-۰۱-۱۹, ۱۲:۲۰ قبل از ظهر
آمار جالب از ویکیپدیا در مورد رکوردهای جهانی ایران در جهان (هم مثبت و هم منفی):





بزرگترین صادر کننده پسته، زعفران، آلو، خانواده berries و خاویار.

حداکثر دمای ثبت شده سطح زمین (کویر لوت با 70.7 درجه سلسیوس)،
بیشترین تلفات انسانی در کوران برفی (مرگ 4000 نفر در سال 1972)،
بزرگترین واردکننده گندم،
بیشترین فرار مغزها،
بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و مؤسسات آموزش عالی،
بیشترین تشعشع زمینه ای،
بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ،
دقیق ترین تقویم،
بیشترین مصرف مشتقات تریاک،
بیشترین تعداد تغییر پایتخت،
باقدمت ترین کشور جهان،
میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثراً عراق و افغانستان)،
بزرگترین تولید کننده فیروزه،
بزرگترین منابع معدنی روی در جهان،
بزرگترین تولید کننده و صادرکننده فرشهای دست باف،

و

بیشترین شتاب پیشرفت در علم و تکنولوژی
(%1000 در عرض 9 سال)
این هم لینکش:
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_statistically_superlative_countries
اون وسطا می شه ایران رو پیدا کرد:چشمک:

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۱, ۱۲:۳۲ قبل از ظهر
ناشنيده‌هايي از زبان فارسي قسمت اول (چون طولانیه)
آیا می‌دانستید برخی‌ها واژه‌های زیر را که همگی فرانسوی هستند فارسی می‌دانند؟
آسانسور، آلیاژ، آمپول، املت، ب اس ن، بتون، بلیت، بیسکویت، پاکت، پالتو، پریز، پلاک، پماد، پوتین، پودر، پوره، پونز، پیک نیک، تابلو، تراس، تراخم، نمبر، تیراژ، تور، تیپ، خاویار، دکتر، دلیجان، دوجین، دوش، دبپلم، دیکته، رژ، رژیم، رفوزه، رگل، رله، روبان، زیگزاگ، ژن، ساردین، سالاد، سانسور، سرامیک، سرنگ، سرویس، سری، سزارین، سوس، سلول، سمینار، سودا، سوسیس، سیلو، سن، سنا، سندیکا، سیفون، سیمان، شانس، شوسه، شوفاژ، شیک، شیمی، صابون، فامیل، فر، فلاسک، فلش، فیله، فیبر، فیش، فیلسوف، فیوز، کائوچو، کابل، کادر، کادو، کارت، کارتن، کافه، کامیون، کاموا، کپسول، کت، کتلت، کراوات، کرست، کلاس، کلوب، کلیشه، کمپ، کمپرس، کمپوت، کمد، کمیته، کنتور، کنسرو، کنسول، کنکور، کنگره، کودتا، کوپن، کوپه، کوسن، گاراژ، گارد، گاز، گارسون، گریس، گیشه، گیومه، لاستیک، لامپ، لیسانس، لیست، لیموناد، مات، مارش، ماساژ، ماسک، مبل، مغازه، موکت، مامان، ماتیک، ماشین، مانتو، مایو، مبل، متر، مدال، مرسی، موزائیک، موزه، مین، مینیاتور، نفت، نمره، واریس، وازلین، وافور، واگن، ویترین، ویرگول، هاشور، هال، هالتر، هورا و بسیاری از واژه‌های دیگر.


▪ آیا می‌دانستید که بسیاری از واژه‌های عربی در زبان فارسی در واقع عربی نیستند و اعراب آن‌ها را به معنایی که خود می‌دانند در نمی‌یابند؟ این واژه‌ها را ساختگی (جعلی) می‌نامند و بیشترشان ساختهٔ ترکان عثمانی است. از آن زمره‌اند:
ابتدایی (عرب می‌گوید: بدائی)، انقلاب (عرب می‌گوید: ثوره)، تجاوز (اعتداء)، تولید (انتاج)، تمدن (مدنیه)، جامعه (مجتمع)، جمعیت (سکان)، خجالت (حیا)، دخالت (مداخله)، مثبت (وضعی)، مسری (ساری)، مصرف (استهلاک)، مذاکره (مفاوضه)، ملت (شَعَب)، ملی (قومی)، ملیت (ال***یه) و بسیاری از واژه‌های دیگر.





بسیاری از واژه‌های عربی در زبان فارسی را نیز اعراب در زبان خود به معنی دیگری می‌فهمند، از آن زمره‌اند:
رقیب (عرب می‌فهمد: نگهبان)، شمایل (عرب می‌فهمد: طبع‌ها)، غرور (فریفتن)، لحیم (پرگوشت)، نفر (مردم)، وجه (چهره) و بسیاری از واژه‌های دیگر.




آیا می‌دانستید که ما بسیاری از واژه‌های فارسی‌مان را به عربی و یا به فرنگی واگویی (تلفظ) می‌کنیم؟ این واژه‌های فارسی را یا اعراب از ما گرفته و عربی (معرب) کرده‌اند و دوباره به ما پس داده‌اند و یا از زبان‌های فرنگی، که این واژها را به طریقی از خود ما گرفته‌اند، دوباره به ما داده‌اند و از آن زمره‌اند:




ـ از عربی:
فارسی (که پارسی بوده است)، خندق (که کندک بوده است)، دهقان (دهگان)، سُماق (سماک)، صندل (چندل)، فیل (پیل)، شطرنج (شتررنگ)، غربال (گربال)، یاقوت (یاکند)، طاس (تاس)، طراز (تراز)، نارنجی (نارنگی)، سفید (سپید)، قلعه (کلات)، خنجر (خون گر)، صلیب (چلیپا) و بسیاری از واژه‌های دیگر.


ـ از روسی:
استکان: این واژه در اصل همان «دوستگانی» فارسی است که در فارسی قدیم به معنای جام شراب بزرگ و یا نوشیدن شراب از یک جام به افتخار دوست بوده است که از سدهٔ ١۶ میلادی از راه زبان‌ ترکی وارد زبان روسی شده و به شکل استکان درآمده است و اکنون در واژه‌نامه‌های فارسی آن را وام‌واژه‌ای روسی می‌دانند.
سارافون: این واژه در اصل «سراپا» ی فارسی بوده است که از راه زبان ترکی وارد زبان روسی شده و واگویی آن عوض شده است. اکنون سارافون به نوعی جامهٔ ملی زنانهٔ روسی گفته می‌شود که بلند و بدون آستین است.
پیژامه: همان « پای‌جامه» فارسی است که اکنون در زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و روسی pyjama نوشته شده و به کار می‌رود و آن‌ها مدعی وام دادن آن به ما هستند.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۰۸:۱۷ قبل از ظهر
داستان دزدی ایمان


نقل است که در روزگاری نه چندان دور کاروانی از تجار به همراه مال التجاره فراوان به قصد تجارت راهی دیاری دوردست شد. در میانه راه حرامیان کمین کرده به قصد غارت اموال به کاروان یورش بردند. طولی نکشید که محافظان کاروان از پای درآمده یا تسلیم گشته و دزدان به جمع آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند. حرامیان هر چه بود گرد آوردند از مسکوکات و جواهرات و امتعه و هر چه ارزشمند بود به زور ستاندند. در بین اموال مسروقه یکی ازحرامیان کیسه ای پر از سکه های زر یافت که بسیار مایه تعجب بود چه آنکه در داخل همان کیسه به همراه سکه های زر تکه کاغذی یافت که روی آن آیه ای از قرآن در مضمون دفع بلا نوشته شده بود. حرامی شادی کنان کیسه را به نزد سر دسته دزدان برد و تمسخر کنان اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمود. رئیس دزدان چون واقعه بدید دستور داد صاحب کیسه را احضار کنند.
طولی نکشید که تاجری فلک زده مویه کنان به پای سردسته حرامیان افتاد که آن کیسه از آن من بود و لعن و نفرین بسیار نثار عالم دینی نمود و همی گفت که من گول آن عالم را خوردم و تا آن لحظه معتقد بودم که دعای دفع بلا واقعا کارگر خواهد بود. رئیس حرامیان اندکی به فکر فرو رفت سپس دستور داد کیسه زر را به صاحبش بر گردانند. یکی از حرامیان برآشفت که این چه تدبیری است و مگر ما قطاع الطریق نیستیم و چه رئیس دزدان پاسخ چنین داد: ای ابله، درست است که ما دزد مال مردم هستیم اما هرگز قرار نبود که دزد ایمان مردم باشیم

atefe
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۲:۱۸ بعد از ظهر
هرچند همه کسب ها محترمند حتی واکس زدن در کنار گذر ولی چقدر سخته اولین روز و روزهایی که آدم می خواد عزتش را نادیده بگیره. خدا نگذرد از کسانی که عزت ملتی را فدای دیوانگی های قرون وسطایی بلکه عهد حجری خود می کنند و تازه مدعی اند که برای عزت مردم تلاش می کنند.

http://98.139.212.7/us.f1617.mail.yahoo.com/ya/securedownload?mid=1_203220_ALXSi2IAAFPuTZ%2f0vwKRkiv28Ls&pid=2.2&fid=Inbox&inline=1&cred=lpS1Fu.tCsMIQLdF2hjd5dizwNhyfrz0hBIEMt.4QKg2Qfa8Ecd8IkASkQRhBtwo7bSgvvqnNXLLPYU3I0Ezjm6LfJ37mIcAGmFTuLqVDGsjJiY-&ts=1302511003&partner=ymail&sig=ihHdIG6S659ts92BFuoCdQ--

http://www.up.98ia.com/images/8ehlr9xdro51rx9rm6g.jpg




این مرد رو که دیدم انگار کسی قلبم رو تو دستش گرفت و با تمام قدرت فشار داد. هرکسی اگر این مرد رو می‌دید از دست‌ها و لباس‌های تمیز و لوازم واکس اندک و تازه ا‌ش متوجه می‌شد که این مرد واکسی نیست و شاید روز اولیه که این کار رو داره تجربه می‌کنه.



مردم که رد می‌شدند خیلی آروم می‌گفت «واکسیه».



از اون حرفهایی که آدم وقتی می‌گه نمی‌خواد کسی بشنوه . . .

روزگار غریبی‌ست

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۲, ۱۱:۲۳ بعد از ظهر
پولدار شدن رابطه مستقیم با پدر داره:



یا پدرت پولدار باشه
یا پدر زنت پولدار باشه
یا پدرت دراومده باشه
یا پدر مردم رو درآورده باشی

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۰۹:۵۷ قبل از ظهر
ناشنيده‌هايي از زبان فارسي (قسمت دوم و پایانی)

واژه‌های فراوانی در زبان‌های عربی، ترکی، روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی نیز فارسی است و بسیاری از فارسی زبانان آن را نمی‌دانند. از آن جمله‌اند:


ـ کیوسک که از کوشک فارسی به معنی ساختمان بلند گرفته شده است و در تقریباً همهٔ زبان‌های اروپایی هست.


ـ شغال که در روسی shakal، در فرانسوی chakal، در انگلیسی jackal و در آلمانیSchakal نوشته می‌شود.


ـ کاروان که در روسی karavan، در فرانسوی caravane، در انگلیسی caravan و در آلمانی Karawane نوشته می‌شود.


ـ کاروانسرا که در روسی karvansarai، در فرانسوی caravanserail، در انگلیسی caravanserai و در آلمانیkarawanserei نوشته می‌شود.


ـ پردیس به معنی بهشت که در فرانسوی paradis، در انگلیسی paradise و در آلمانی Paradies نوشته می‌شود.

ـ مشک که در فرانسوی musc، در انگلیسی musk و در آلمانی Moschus نوشته می‌شود.

ـ شربت که در فرانسوی sorbet، در انگلیسی sherbet و در آلمانی Sorbet نوشته می‌شود.

ـ بخشش که در انگلیسی baksheesh و در آلمانی Bakschisch نوشته می‌شود و در این زبان‌ها معنی رشوه هم می‌دهد.

ـ لشکر که در فرانسوی و انگلیسی lascar نوشته می‌شود و در این زبان‌ها به معنی ملوان هندی نیز هست.

ـ خاکی به معنی رنگ خاکی که در زبان‌های انگلیسی و آلمانی khaki نوشته می‌شود.

ـ کیمیا به معنی علم شیمی که در فرانسوی، در انگلیسی و در آلمانی نوشته می‌شود.

ـ ستاره که در فرانسوی astre در انگلیسی star و در آلمانی Stern نوشته می‌شود. Esther نیز که نام زن در این کشورهاست به همان معنی ستاره است.



برخی دیگر از نام‌های زنان در این کشور‌ها نیز فارسی است، مانند:

ـ Roxane که از واژهٔ فارسی رخشان به معنی درخشنده است و در فارسی نیز به همین معنی برای نام زنان روشنک وجود دارد.

ـ Jasmine که از واژهٔ فارسی یاسمن و نام گلی است.

ـ Lila که از واژهٔ فارسی لِیلاک به معنی یاس بنفش رنگ است.

ـ Ava که از واژهٔ فارسی آوا به معنی صدا یا آب است. مانند آوا گاردنر.

ـ واژه‌های فارسی موجود در زبان‌های عربی، ترکی و روسی را به دلیل فراوانی جداگانه خواهیم آورد.



▪ آیا می‌دانستید که این عادت امروز ایرانیان که در جملات نهی‌کنندهٔ خود «ن» نفی را به جای «م» نهی به کار می‌برند از دیدگاه دستور زبان فارسی نادرست است؟

امروز ایرانیان هنگامی که می‌خواهند کسی را از کاری نهی کنند، به جای آن که مثلا بگویند: مکن! یا مگو! (یعنی به جای کاربرد م نهی) به نادرستی می‌گویند: نکن! یا نگو! (یعنی ن نفی را به جای م نهی به کار می‌برند).

در فارسی، درست آن است که برای نهی کردن از چیزی، از م نهی استفاده شود، یعنی مثلاً باید گفت: مترس!، میازار!، مده!، مبادا! (نه نترس!، نیازار!، نده!، نبادا!) و تنها برای نفی کردن (یعنی منفی کردن فعلی) ن نفی به کار رود، مانند: من گفتهٔ او را باور نمی‌کنم، چند روزی است که رامین را ندیده‌ام. او در این باره چیزی نگفت.



▪ آیا می‌دانستید که اصل و نسب برخی از واژه‌ها و عبارات مصطلح در زبان فارسی در واژ‌ه‌ها عبارتی از یک زبان بیگانه قرار دارد و شکل دگرگون شدهٔ آن وارد زبان عامهٔ ما شده است؟ به نمونه‌های زیر توجه کنید:

ـ هشلهف: مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژه‌ها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه می‌تواند نازیبا و نچسب باشد، جملهٔ انگلیسی I shall have (به معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژهٔ مسخره آمیز را برای هر واژهٔ عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار می‌برند.

ـ چُسان فُسان: از واژهٔ روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است.

ـ زِ پرتی: واژهٔ روسی Zeperti به معنی زتدانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاق‌های روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان می‌افتاد دیگران می‌گفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.

ـ شِر و وِر: از واژهٔ فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.

ـ فاستونی: پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته شده است و بوستونی می‌گفته‌اند.

ـ اسکناس: از واژهٔ روسی Assignatsia که خود از واژهٔ فرانسوی Assignat به معنی برگهٔ دارای ضمانت گرفته شده است.

ـ فکسنی: از واژهٔ روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.

ـ لگوری (دگوری هم می‌گویند): یادگار سربازخانه‌های ایران در دوران تصدی سوئدی‌ها است که به زبان آلمانی به فاحشهٔ کم‌بها یا فاحشهٔ نظامی می‌گفتند: Lagerhure.

ـ نخاله: یادگار سربازخانه‌های قزاق‌های روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بی ادب و گستاخ می‌گفتند Nakhal و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کرده‌اند.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۱۲:۱۹ بعد از ظهر
اصل 90/10


اصل 90/10 را کشف کنید
این اصل، زندگی شما را دگرگون خواهد کرد
(یا حداقل، روش شما در عکس‌العمل به مسائل را متحول خواهد کرد)


این اصل چیست؟

10% از زندگی، آن چیزی است که برای ما اتفاق می‌افتد.

و 90% از زندگی را خود شما با واکنش‌هایتان به امور تعیین می‌کنید.

این یعنی چه؟

یعنی
ما واقعا بر 10% از اتفاقاتی که برایمان می‌افتد هیچ کنترلی نداریم.

ما نمی‌توانیم ماشین در حال سقوطی را از سقوط کردن بازداریم.
هواپیما ممکن است دیر برسد و تمام زمان‌بندی‌های ما را به هم بریزد.
یک راننده دیگر ممکن است ما را در ترافیک اسیر کند.

ما بر این 10% هیچ کنترلی نداریم.

اما، 90% دیگر، فرق دارند.
90% بقیه را "شما" تعیین می‌کنید.

چگونه؟
با عکس‌العمل‌هایتان.

چراغ خطر را شما کنترل نمی‌کنید.
اما، شما می‌توانید واکنش خود را به آن کنترل کنید.

اجازه ندهید مردم شما را احمق فرض کنند.
"شما" می‌توانید واکنش‌های خود را کنترل نمایید.

اجازه بدهید مثالی بزنم :

شما با خانواده‌تان در حال صرف صبحانه هستید.
دست دخترتان به فنجان قهوه می‌خورد و فنجان روی لباس کار شما می‌ریزد.

شما روی این اتفاق، هیچ کنترلی ندارید.

بعد چه اتفاقی می‌افتد؟
این، با واکنش شما تعیین می‌شود.

شما فریاد می‌زنید.
دخترتان را به خاطر ریختن قهوه، با خشونت سرزنش می‌کنید.
او شروع به گریه می‌کند.

بعد از سرزنش دختر، رو به همسرتان کرده و
او را به خاطر گذاشتن فنجان نزدیک لبه میز
مواخذه می‌کنید.
و یک درگیری لفظی پیش می‌آید.

با عصبانیت، به طبقه بالا رفته و لباستان را عوض می‌کنید.
به طبقه پایین برگشته، و دخترتان را می‌بینید که در حالیکه گریه می‌کند،
مشغول تمام کردن صبحانه‌اش است تا برای رفتن به مدرسه حاضر شود. او از سرویس مدرسه هم جا می‌ماند.


همسرتان رفته، چون باید زودتر سر کارش می‌رسید.
شما به سوی ماشین می‌دوید تا سریع‌تر دخترتان را به مدرسه برسانید.

چون دیر شده، با سرعت 70 کیلومتر در ساعت، در جایی که حداکثر سرعت مجاز، 50 کیلومتر بر ساعت است می‌رانید

با 15 دقیقه تاخیر و پرداخت 60 دلار جریمه،
به مدرسه می‌رسید.
دختر شما، بدون خداحافظی، پیاده شده و به طرف ساختمان مدرسه می‌رود.

پس از رسیدن به محل کار، و با 20 دقیقه تاخیر،
متوجه می‌شوید که کیفتان را جا گذاشته‌اید.

امروز بسیار بد شروع شد. این‌طور که پیش می‌رود، به نظر می‌رسد بدتر و بدتر شود.
به هرحال منتظر می‌مانید تا به خانه برسید.

و به خانه که می‌رسید، متوجه اشکالی در رابطه همسر و
دخترتان با خود می‌شوید.

چرا؟
به خاطر رفتاری که صبح انجام دادید.

الف) آیا قهوه باعث شد؟
ب) آیا دختر کوچک باعث شد؟
ج) آیا پلیس باعث شد؟
د) آیا "شما" باعث شدید؟

جواب، گزینه " د" است.

شما هیچ کنترلی بر اتفاقی که برای فنجان قهوه افتاد نداشتید.

اما چگونگی واکنش شما در آن 5 ثانیه
باعث پدید آمدن آن روز بد شد.

این چیزی است که آن روز، می‌توانست و می‌باید اتفاق می‌افتاد:

قهوه روی لباس شما می‌ریزد.

دخترتان بغض می‌کند.

شما به ملایمت می‌گویید:

"اشکالی نداره عزیزم، فقط از این به بعد بیشتر دقت کن"

سریع، یک حوله برمی‌دارید و به اتاق بالا می‌روید، لباستان را عوض می‌کنید.
کیفتان را برمی‌دارید، می‌روید طبقه پایین. از پشت پنجره، دخترتان را می‌بینید که سوار سرویس مدرسه‌اش می‌شود.
او برمی‌گردد و برای شما دست تکان می‌دهد.
شما 5 دقیقه زودتر، با سلامی شادمانه به همکاران، از راه می‌رسید.
تفاوت را احساس می‌کنید؟


دو سناریوی متفاوت
هر دو با یک شروع
و هر کدام، با پایانی متفاوت
چرا؟
به خاطر نوع واکنش شما.

شما، واقعا بیش از 10% بر چیزی که
در زندگی‌تان اتفاق افتاد، کنترل نداشتید.

90% بقیه، با واکنش شما مشخص شده است.

در اینجا چند روش برای به کار بستن اصل 90/10 را می‌آوریم:

اگر کسی، علیه شما چیزی گفت،
مانع نشوید.
اجازه بدهید آتش حملاتش خاموش شود.
شما نباید اجازه بدهید که نظرات منفی
روی شما تاثیر بگذارد.

و بهترین عکس‌العمل را انجام دهید تا روزتان خراب نشود.
یک عکس‌العمل اشتباه، ممکن است منجر به از دست دادن یک دوست،
اخراج شدن، یا به شدت عصبی‌شدن شود.


اگر کسی در ترافیک راه شما را ببندد، عکس‌العمل شما چیست؟

آیا تعادلتان را از دست می‌دهید؟
یا به فرمان می‌کوبید؟ (یکی از دوستان خود من، فرمانش به همین خاطر کج شده بود)
آیا ناسزا می‌گویید؟ یا آمپر می‌چسبانید؟
چه کسی نگران است اگر شما 10 ثانیه دیرتر به سر کار برسید؟
چرا اجازه می‌دهید ماشین‌های دیگر باعث شوند رانندگی شما خراب شود؟


اصل 90/10 را به خاطر بیاورید،
و اصلا نگران نباشید.

به شما گفته‌اند که شغلتان را از دست خواهید داد.
چرا آزرده و بی‌خواب شده‌اید؟
این مشکل حل خواهد شد.

این انرژی و وقتی که صرف نگرانی می‌کنید را
صرف یافتن یک کار جدید کنید.

هواپیما تاخیر دارد. و این باعث می‌شود که زمانبندی امروز شما فشرده‌تر شود.

چرا ناراحتی خود را سرِ خدمه پرواز خالی می‌کنید؟
او بر آنچه پیش می‌آید، کنترلی ندارد.

از زمانتان برای مطالعه، یا شناختن بقیه مسافران استفاده کنید. چرا عصبانیت؟
این کار، وضع را خراب‌تر خواهد کرد.


اکنون شما اصل 90/10 را می‌دانید.
آن را به کار بگیرید تا از نتایج آن شگفت‌زده شوید.
امتحان آن ضرری ندارد.

اصل 90/10 فوق‌العاده است.
افراد اندکی این اصل را می‌دانند و آن را به کار می‌گیرند.

نتیجه؟
خودتان آن را به چشم خواهید دید!

میلیون‌ها انسان از مهار نکردن استرس،
بلایا، مسائل و سردرد
رنج می‌برند.

همه ما باید اصل 90/10 را درک کرده،
و آن را به کار ببریم.

آن اصل می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد!

فقط نیروی اراده لازم است تا خود را مجاب کنیم
و تمرین بیشتری داشته باشیم.

به طور قطع، هر کاری که ما انجام می‌دهیم، بخشیدن، صحبت کردن، یا حتی فکر کردن، مانند بومرنگ هستند
چون آنها به سوی ما بازمی‌گردند ...

اگر می‌خواهیم چیزی دریافت کنیم، می‌بایست اول یاد بگیریم که ببخشیم ...
ممکن است با دستان خالی از دنیا برویم،
اما قلب ما از عشق لبریز خواهد بود ...

و کسانی که عاشق زندگی هستند نیز،
این احساس در قلبشان حک شده است.

با بکار گیری این اصل از زندگی لذت ببرید

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۰۸:۲۸ بعد از ظهر
رستوران آلینیا


شماره ۱۷۲۳ خیابان هالستد شمالی در شهر شیکاگو خانه ایست با آجرهای خاکستری تیره،بدون هیچ تابلو و یا نشانی دیگر. خانه ای که برای ورود به آن چیزی حدود ۶ ماه باید در صف انتظار باقی بمانید. اگر سرانجام بخت یار شما باشد و در جیب هایتان یکی دوهزار دلاری پیدا شود، و البته سر وقت به محل رسیده باشید، میتوانید وارد شوید! ابتدا از راهروی تونل مانندی میگذرید و خود را درمقابل درهایی الکترونیکی میابید که گذر از آنها شما را با رستورانی کوچک با دیوارهایی سفید و میزوصندلیهایی تیره مواجه میکند. فضایی بسیار ساده و تمیز.


رستوران آلينيا در شیکاگو. رستورانی که با وجود سن کم (از ۲۰۰۵) برای سالهای متمادی در میان ۲۰ رستوران اول جهان قرار گرفته است، و در سال ۲۰۱۰ به عنوان بهترین رستوران امریکا انتخاب شد (رده بندی مجله رستوران ). در آلينيا شما با تجربه جدیدی از غذا خوردن مواجه خواهید شد! تجربه ای که به نظر بسیاری نگاهی متفاوت به مفهوم لذت بردن از طعم و عطر غذاست، و در نگاه مخالفان مثل یک آزمایش تحقیقاتی!
تنها یک منوی ثابت برای همه مشتریان سرو میشود! و شما حق انتخاب چندانی ندارید! این منو در یک فرآیند ۲۳ مرحله ای و به تدریج اجرا میشود! در هر مرحله مقدار بسیار کمی از غذا (در حد یک لقمه) که به صورت یک اثر هنری تزیین شده است برای شما آورده میشود! پس از اتمام لقمه اول بعدی و بعدی!
در طراحی هر لقمه ترکیب بسیار هنرمندانه ای از طعم و عطر و تصویر در مقابل دید و دهان مشتریان قرار میگیرد.

!البته لازم به ذکراست که محتوای این منو هر دو-سه ماه یک بار به طور کامل عوض میشود و شما در دور بعدی با تجربه جدیدی مواجه خواهید شد
!این نمونه نقشه سفر شماست از ابتدا تا انتهای شام که چیزی حدود ۳-۴ ساعت طول میکشد

ترکیبی چنان هنرمندانه از عطر و طعم که به قول گزارشگر مجله تایم «تا حدود لقمه شانزدهم که کم کم شروع به سیر شدن میکنید، به نظر میرسد که غذا نمیخورید! بلکه به غذاهای مختلف فکر میکنید». این ترکیب عجیب و نوآورانه فقط بوها و طعم های خوراکی ر دربرنمیگیرد! مثلا این لقمه در منوی پاییز رستوران که سینه مرغ کباب شده است که در کنار برگ های بلوط در حال سوختن بر روی میز شما می آید که شما را به حال و هوای پاییز و کباب و آتش و هیزم ببرد


و یا دسر آخر که به عجیب ترین شکل ممکن سرو میشود! سر آشپز و یک همراه سر میز شما می آیند. یک سفره کوچک روی میز پهن میکنند! و این اثر هنری را جهت خوردن تحویل شما میدهند


این نگاه عجیب به مفهوم غذا و این ترکیب نو از حواس مدیون هوشمندی سرآشپز و صاحب رستوران یعنی گرانت آشاتز است! مردی ۳۶ ساله که در دوران ۲۰ ساله حرفه ای خود تقریبن همه جوایز بین المللی آشپزی در جهان را برده است! داستان زندگی آشاتز هم مانند رستورانش عجیب و نامتعارف است! بتهوون را به یاد دارید؟ آهنگ سازی که در اواخر عمر ناشنوا بود؟! در سال ۲۰۰۷ پزشکان برای آشاتز تشخیص کانسر اسکواموس سل زبان درجه ۴ گذاشتند! با متاستاز به غدد لنفاوی گردن! تنها درمان پیشنهادی قطع زبان بود! در غیر این صورت سرطان، به گفته پزشکان، ظرف یک ماه به زندگی او پایان میداد. برای گرانت آشاتز، مردی که از ۱۷ سالگی زندگیش را وقف طعم ها و غذاها کرده بود و در این راه حتی از همسرش هم جدا شده بود این مساله تنها یک راه حل داشت! او با جراحی و قطع زبان مخالفت کرد! یک درمان تحقیقاتی شیمی درمانی و رادیوتراپی در دانشگاه شیکاگو پیدا کرد و به کارش ادامه داد! صبحها به رستورانش میرفت و غذاها را آماده میکرد. ظهر به شیمی درمانی و رادیوتراپی میرفت و عصر در حالیکه در گوشه و کنار در حال عق زدن و بالا آوردن بود به رستوران برمیگشت! درمانهای مهاجم سرطان حس چشایی او را از بین بردند. او کم کم یاد گرفت به عطر و بوی غذاها تکیه کند. البته بعد از ماهها کم کم حس چشایی برگشت! ولی آشاتز به ترکیب جدیدی از طعم و بو دست پیدا کرده بود! ترکیبهایی که تعریف جدیدی از لذت غذا خوردن بود


تجربه شام در آلينيا باید تجربه عجیبی باشد! بسیاری از مشتریان از این همه توضیحات سرآشپزها و ترکیبهای عجیب و غریب معذب میشوند!به طوری که عده ای با وجود آنکه ماهها برای چنین شبی منتظر مانده اند، وسط غذا رستوران را ترک میکنند! در حالیکه عده ای از مشتری ها از این همه تجربه جدید در حواسشان و بار احساسی و خاطراتی که هر بو و مزه زنده میکند وسط غذا به گریه می افتند!

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۳, ۱۰:۵۵ بعد از ظهر
عشق واقعی

شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد.خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین ان مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد .وقتی میخ را بررسی کرد تعجب کرد این میخ چهار سال پیش هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!!!چه اتفاقی افتاده؟
مارمولک ۴ سال در چنین موقعیتی زنده مونده !!!در یک قسمت تاریک بدون حرکت.
چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است.متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.تو این مدت چکار می کرده؟چگونه و چی می خورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر با غذایی در دهانش ظاهر شد .!!!
مرد شدیدا منقلب شد.
چهار سال مراقبت. چه عشقی ! چه شق قشنگی!!!
اگر موجود به این کوچکی بتواند عشق به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حدی میتوانیم عاشق شویم اگر سعی کنیم

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۰۹:۴۳ قبل از ظهر
از سفر اولین فضانورد به فضا 50 سال گذشت

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_01.jpg
یوری گاگارین، کیهان‌نورد روسی و نخستین فضانورد جهان در ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ میلادی برابر با ۲۳ فروردین ۱۳۴۰ خورشیدی (50 سال پیش)، توسط فضاپیمای وُستوک-۱ به مدت ۱۰۸ دقیقه مدار زمین را یک دور بطور کامل پیمود. گاگارین به خاطر سفر فضایی تاریخی خود نشان‌ها و عنوان‌های افتخار بی‌شماری از سراسر جهان دریافت کرد و اکنون روسیه پنجاهمین سالروز پرواز او به فضا را گرامی می دارد.

• تولد و زندگی یوری گاگارین

یوری الکسی‌یویچ گاگارین، در تاریخ ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی (۱۸ اسفند ۱۳۱۲ خورشیدی) در روستای کلوشینو در نزدیکی شهر گژاتسک واقع در استان اسمولنسک در کشور روسیه (اتحاد شوروی) چشم به جهان گشود. پدرش الکسی ایوانویچ گاگارین (۱۹۷۳-۱۹۰۲)، و مادرش آنا تیموفیونا ماتویوا گاگارینا (۱۹۸۴-۱۹۰۳) هردو در یک مزرعه تعاونی به کار اشتغال داشتند و خانواده گاگارین روی یك زمین مشترك، كشاورزی می‌كردند. مادر او کتاب‌خوانی قهار و پدرش درودگری حرفه‌ای بود. این زوج ۴ فرزند داشتند که یوری سومین آنها بود. در خلال جنگ جهانی دوم، خانواده گاگارین نیز مانند بیشتر خانواده‌های روسی درد و رنج بسیاری را تحمل كردند. دو خواهر و برادر بزرگتر وی در سال 1943 به آلمان برده شدند و تنها پس از جنگ دوباره به وطن بازگشتند.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_02.jpg
یوری كه مجبور بود زود به كار مشغول شود، كارگاه آهنگری را برگزید و اندكی بعد او را برای ادامه تحصیل در مدرسه عالی تكنولوژی انتخاب شد. در همان زمان یوری به عضویت كلوپ هوایی درآمد و پرواز با هواپیمای سبك را آموخت. این تفریح جدید كه قسمت اعظم وقت یوری را اشغال كرده بود، دریچه جدیدی در زندگی وی گشود. یوری كه سخت تلاش می‌كرد سرانجام در سال 1955 هر دو رشته را با موفقیت به پایان رساند. علاقه شدید وی به خلبانی باعث شد كه پس از پایان تحصیلات وارد مدرسه آموزش خلبانی ارنبرگ شود. یوری در همانجا با همسر آینده اش والنتینا گوریچوا آشنا شد.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_03.jpg
در سال 1960 جستجوی وسیعی برای یافتن فرد مناسب برای مأموریت فضایی آغاز شد و پس از جستجو و آزمایشات فراوان دو نفر به عنوان آخرین انتخابها باقی ماندند : یوری گاگارین و گرمان تیتوف. به نظر میرسد علت انتخاب گاگارین و برتری او به تیتوف شخصیت ویژه او بود. گاگارین مردی خوش مشرب و متواضع بود. با وجود قد كوتاه 157 سانتیمتریش در میهمانی ها و مراسم رسمی بسیار به چشم می آمد. اما تیتوف برعكس فردی گوشه گیر و ساكت بود.

• اولین پرواز انسان به فضا

سرانجام در ساعت نه و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه 12 آوریل 1961میلادی (۲۳ فروردین ۱۳۴۰ خورشیدی) به وقت مسکو، یوری گاگارین از پایگاه فضایی بایکونور سوار بر موشك فضاپیمای وستوك1 اولین انسانی شد كه مرز فضا را گشود و قدم به دنیایی اسرارآمیز نهاد. یوری گاگارین، سرنشین خوشبخت این فضاپیمای تاریخی اولین بشری بود كه به فضا سفر كرد. مدار گرد حامل اولین و معروفترین فضانورد جهان پس از آنكه ۱۰۸ دقیقه با سرعت ۲۷۴۰۰ کیلومتر در ساعت یكبار زمین را دور زد به سلامت به زمین بازگشت و افتخاری بی‌نظیر را برای خود و كشورش به ارمغان آورد.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_04.jpg
مداری كه یوری گاگارین پیمود، مداری بیضی شكل بود كه حداقل ارتفاع آن 169 كیلومتر و حداكثر ارتفاع آن 315 كیلومتر بود. صفحه این مدار با صفحه استوا زاویه‌ای 65 درجه‌ای می‌ساخت تا فرود وی در خاك شوروی تضمین شود. زمانی كه یوری در مدار زمین بود، امید كمی به بازگشت وی بود و فرض بر این بود كه یوری در هنگام بازگشت به زمین خواهد مرد. یوری گاگارین پس از این سفر تاریخی به چهره سرشناس جهان تبدیل شد و و از اینجا بود که عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز گشت ضمن اینکه اتحاد جماهیر شوروی از این چهره استفاده‌های سیاسی بسیاری كرد.

• مشکل یوری در بازگشت

متخصصان در مرکز کنترل پرواز، بوسیله سه کانال رادیویی و یک کانال تلویزیونی با گاگارین در مدار زمین ارتباط داشتند. نخستین جمله‌هایی که گاگارین به زمین مخابره کرد این بود: "پرواز به خوبی ادامه دارد، دید خوبی دارم، من زمین را می‌بینم، خیلی زیبا است". در حالی که گاگارین در مدار زمین پرواز می‌کرد، درجه نظامی او به افتخار موفقیتش از ستوانی به سرهنگی ارتقا پیدا کرد.

فضاپیمای وستوک-۱ پس از طی بخش بزرگی از مسیر پرواز بر فراز قارهٔ آفریقا رسید و سیستم ناوبری بطور خودکار ترمزهای سوخت مایع را بکار انداختند. قرار بر این بود که حدود ۱۰ تا ۱۲ ثانیه پس از اتمام کار موتور ترمز، بخش سرویس‌دهی فضاپیما از کپسول فضایی گاگارین جدا و مرحله بازگشت به زمین آغاز گردد. اما به علت گیر کردن کابل‌های اتصال دهنده این دو بخش، بخش سرویس‌دهی در حالت نیمه‌متصل به کپسول حامل گاگارین باقی ماند. کپسول گاگارین در این لحظه در حال ورود به جو زمین بود و این مشکل باعث شد که حول محور خود دچار دوران شدید و غیرقابل کنترل شود.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_05.jpg
یوری گاگارین خود در مورد این حادثه می‌گوید: "به محض اینکه کار موتور ترمز پایان یافت، فضاپیما تکان شدیدی خورد و شروع کرد به چرخش با سرعت بالا دور محور خودش، سرعت چرخش حدود ۳۰ درجه در ثانیه بود. همه چیز می‌چرخید. این رویداد بر فراز قاره آفریقا رخ داد، از پنجره یک لحظه قاره آفریقا، یک لحظه افق زمین و لحظه دیگر آسمان را می‌دیدم. اصلا وقت نداشتم خودم را در برابر نور شدید آفتاب محافظت کنم که کور نشوم. پاهایم را به سمت پنجره پایینی بردم که جلوی نور را بگیرد اما پنجره را نبستم چون می‌خواستم موقعیت خودم را بدانم و ببینم اوضاع از چه قرار است."

با ورود به لایه‌های ضخیم‌تر جو زمین، فضاپیما دچار دوران و تکان‌های شدیدتری شد. با این وجود، گاگارین اعتماد به نفس خود را از دست نداد و باور داشت که هنوز فضاپیما شانس فرود عادی را از دست نداده:
"من به کنترل زمین اطلاع دادم که مرحله جداسازی بر اساس برنامه روی نداده. اما هنوز به نظرم موقعیت اضطراری نبود، و من روی صفحه کنترل کُد VN4 را به زمین مخابره کردم (معنی کُد: همه چیز بخوبی پیش می‌رود).

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_06.jpg
این حالت حدود ده دقیقه ادامه داشت تا اینکه کابل‌ها در اثر حرارت شدید ناشی از ورود به جو زمین سوختند و بالاخره کپسول گاکارین در ساعت ۱۰:۳۵ دقیقه آزاد شد. گاگارین اعتقاد داشت که در بدترین لحظات این حادثه، فشاری در حدود ۱۰ جی (G-force) به او وارد می‌شده‌است: "در یک لحظه، برای حدود ۲-۳ ثانیه، داده‌های روی صفحه کنترل محو شدند و جلوی چشمانم تیره شد. خودم را محکم گرفتم و تلاش کردم در برابر فشار مقاومت کنم، تا بالاخره همه چیز تقریبا به حالت عادی برگشت."

• فرود اولین فضانورد به زمین

گاگارین پس از ۱۰۸ دقیقه پرواز و یک دور گردش کامل در مدار زمین، در ۲۶ کیلومتری جنوب غربی شهر انگلس در منطقه ساراتوف فرود آمد. این نقطه از منطقه پیش‌بینی شده برای فرود فاصله زیادی داشت و کسی برای استقبال از او حاضر نبود. آنا آکیموونا تاتارووا، همسر جنگلبان محلی و نوه ۶ ساله‌اش اولین کسانی بودند که گاگارین را پس از فرود دیدند. یوری گاگارین ماجرا را این گونه تعریف می‌کند: "آنها وقتی مرا با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آنها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروند شوروی هستم، همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن می‌گردم که به مسکو زنگ بزنم."

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_07.jpg
گاگارین پس از تماس تلفنی با دفتر نیروی هوایی، پیامی به این مضمون فرستاد: "پیامی برای نیروی هوایی، ماموریت با موفقیت انجام شد، در این موقعیت (...) فرود آمدم، حالم خوب است، ضرب‌دیدگی و شکستگی هم ندارم. گاگارین". در این ماموریت فضایی که نزدیک بود به فاجعه ختم شود مشکلات فنی زیادی بوجود آمد اما برای مقامات شوروی این پرواز 108 دقیقه ای یک کودتای تبلیغاتی بود. مقامات شوروی سابق که دوست داشتند به جهان نشان دهند تحت حاکمیت کمونیست ها حتی پسر یک کارگر نیز می تواند به موفقیت های بزرگ نائل اید و نیز نگران از اینکه امریکا در مسابقه فضایی جلو بیافتد، فورا فضاپیمای حامل گاگارین بیست و هفت ساله را به فضا فرستادند بطوریکه با قرار گرفتن فضاپیمای حامل گاگارین در مدار زمین، شوروی سابق در مسابقه فضایی آن زمان از امریکا پیش افتاد.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_08.jpg
جمعیت زیادی در میدان سرخ شهر مسکو برای استقبال از گاگارین گردآمده بودند. یوری گاگارین پس از بازگشت به زمین، بلافاصله تبدیل به ستاره‌ای جهانی شد. او به کشورهای گوناگون از جمله ایتالیا، چکسلواکی، بریتانیای کبیر، آلمان، مجارستان، فرانسه، بلغارستان، غنا، کوبا، مکزیک، برزیل، نروژ، هند، مصر، لیبریا، کانادا و ژاپن سفر کرد و مورد استقبال رسمی مقامات و هوادارانش قرار گرفت. او در بسیاری از کشورها نشان‌های افتخار دریافت و از پیکره‌هایی که به افتخارش برپا شده بود پرده‌برداری کرد. در بریتانیا میهمان نخستین اتحادیه کارگری جهان بود و در پاریس خیابانی به نام وی نامگذاری شد.
نام شهر گژاتسک، شهر کوچکی که گاگارین بیشتر سال های کودکی خود را در آن گذراند را سال‌ها بعد در ۱۹۶۸، به افتخار گاگارین به "شهر گاگارین" تغییر دادند.

• پس از پرواز تا مرگ گاگارین

در سال ۱۹۶۲، یوری گاگارین به سمت معاونت شورای عالی اتحاد شوروی منصوب شد، اما پس از مدتی به مرکز فضانوردی شوروی در "شهرک ستاره" بازگشت و به مدت ۷ سال در گروهی کار کرد که هدفشان طراحی فضاپیماهایی با قابلیت استفاده مجدد بود. وی پس از مدتی به سمت معاون مدیریت شهرک ستاره انتخاب شد، و همزمان به تمریناتش به عنوان خلبان هواپیمای جنگنده ادامه داد.

http://persian-star.net/1390/1/24/yuri_gagarin/yuri_gagarin_09.jpg
در ۲۷ مارس سال ۱۹۶۸ میلادی (۷ فروردین ۱۳۴۷ هجری خورشیدی)، هواپیمای میگ-۱۵ یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هردو سرنشین آن کشته شدند و یوری گاگارین دیگر فرصت آن را نیافت تا برای بار دوم زمین را از مدار و از فراسوی جو آن تماشا کند.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۴, ۱۱:۰۵ قبل از ظهر
محاسبه سن با شکلات


سن خودتان را به من نگویید؛ چون ممکن است حقیقت را نگویید.

رو راست باشید و به ترتیب جلو برویم، بیشتر از یک دقیقه طول نمی کشد. به ترتیب به پرسش ها پاسخ دهید.
قبل از پاسخ دادن، قول دهید که پرسش ها را از قبل نخوانید.
وقت شما هدر نمی رود (هم فال و هم تماشا) http://www.footiran.com/images/smilies/thumbsup.gif

- قبل از هر چیز ، به خاطر بیاورید که در طول یک هفته چند بار شکلات می خورید (بیش از 1 بار کمتر از 10 بار)
- عدد تعداد شکلات در هفته را ضرب در 2 بکنید.
- جمع آن را به علاوه 5 کنید.
- جمع را ضربدر 50 کنید.
- اگر امسال از تولدتان گذشته جمع را به عدد1760اضافه کنید.
- در غیر این صورت جمع را به 1759 اضافه کنید.
-حالا جمع کل که چهار رقمی است از سال تولد میلادی خودتان کسر کنید.


*
*
*
*
*
*
*
*
*

شما به یک عدد سه رقمی رسیده اید
اولین عدد : تعداد دفعات خوردن شکلات شما در هفته است.
دو شماره بعد سن شماست.

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۱:۱۲ بعد از ظهر
گزارش تصویری/ رونمایی از دستگاه مرده شور مکانیزه مشهد - خبرگزاری مهر: دستگاه مرده شور مکانیزه صبح امروز دوشنبه در بهشت رضا (ع) با حضور خبرنگاران رسانه ها در مشهد رونمایی شد.


http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635925_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635924_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635923_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635921_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635920_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635918_orig.jpg
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/04/635915_orig.jpg

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۱:۱۳ بعد از ظهر
<b>


از مردم دنيا سوالي پرسيده شد و نتيجه آن جالب بود
سؤال از اين قرار بود:
نظر خودتان را راجع به كمبود غذا در ساير كشورها صادقانه بيان كنيد؟
و جالب اینکه كسي جوابي نداد
چون


در آفريقا كسي نمي دانست 'غذا' يعني چه؟


در آسيا كسي نمي دانست 'نظر' يعني چه؟


در اروپاي شرقي كسي نمي دانست 'صادقانه' يعني چه؟


در اروپاي غربي كسي نمي دانست 'كمبود' يعني چه؟


و در آمريكا كسي نمي دانست 'ساير كشورها' يعني چه؟





</b>

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۵:۰۳ بعد از ظهر
خدایا! چرا من؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

«آرتور اشی» قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خون آلوده ای که درجریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد ، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد . او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت که نوشته بود : چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرد ؟ او در جواب گفت : در دنیا ، 50 میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند .فقط 5 میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند. فقط 500هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند. فقط 50 هزار نفر پا به مسابقات می گذارند. فقط 5هزار نفر سرشناس می شوند. فقط 50نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند. فقط چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و فقط دو نفر به فینال ... وآن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم ، هرگز نگفتم خدایا چرا من ؟ و امروز هم که از این بیماری رنج می کشم نیز نمی گویم خدایا چرا من ؟

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۴۲ بعد از ظهر
نتایج جدیدترین رده‌بندی دانشگاههای دنیا
پایگاه اینترنتی QS نتایج رتبه بندی دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مطالعات در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرد که بر اساس آن موسسه MIT به عنوان برترین دانشگاه مهندسی و تکنولوژیکی جهان انتخاب شده است.

به گزارش مهر، پایگاه QS که پیش از این نتایج رتبه بندی های خود را همواره به همراه پایگاه رتبه بندی تایمز منتشر می کرد، امسال به تنهایی رتبه بندی جدیدی را بر اساس موضوع مطالعات و در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرده است.
در این سری از رتبه بندی دانشگاه های مختلف جهان بر اساس موضوعاتی از قبیل علوم رایانه ای و سیستمهای اطلاعاتی، مهندسی عمران و شهر سازی، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، مهندسی مکانیک، هوانوردی و تولید انجام گرفته است.
نتایج این رتبه بندی ها بر اساس سه شاخص شهرت آکادمیک، شهرت کارفرما ( میزان به کارگرفتن و استخدام دانشجویان توسط دانشگاه) و میزان ارجاع به مقالات منتشر شده است. در هر یک از بخشهای رتبه بندی موضوعی، جایگاه دقیق هر یک از دانشگاه ها و مراکز آموزشی که تا رتبه 50 به دقت مشخص است اما دانشگاه هایی که رتبه بالاتر از 50 را به خود اختصاص داده اند بدون در نظر گرفتن جایگاهی خاص در مکانی میان رتبه 51 تا 100، 101 تا 150 و 150 تا 200 قرار گرفته اند.
مهندسی الکترونیک
در رتبه بندی دانشگاه های جهان بر اساس موضوع مهندسی الکترونیک، آمریکا با در اختیار داشتن 12 دانشگاه برتر از میان 20 دانشگاه برتر جهان، بر مراکز آموزشی این رشته تحصیلی و مطالعاتی تسلط یافته است.
10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی الکترونیک

رتبه عنوان کشور امتیاز 1 MIT آمریکا 82.5 2 استنفورد آمریکا 79.6 3 کمبریج بریتانیا 74.3 4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 73.1 5 آکسفورد بریتانیا 73 6 هاروارد آمریکا 72 7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 65.1 8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 63.8 9 امپریال کالج لندن بریتانیا 60.6 10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 55.9 MIT در این رتبه بندی جایگاه اول را به خود اختصاص داده و دانشگاه های استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، هاروارد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کالیفرنیا-لس آنجلس، امپریال کالج لندن، و دانشگاه ملی سنگاپور به ترتیب رتبه های دوم تا دهم را از آن خود کرده اند.

مهندسی عمران و شهر سازی
پایگاه QS اولین باری است که دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مهندسی عمران و شهرسازی رتبه بندی می کند و بر همین اساس 10 دانشگاه برتر جهان نیز به کشورهایی به دور از انتظار اختصاص دارند، با این وجود 4 عنوان به آمریکا و سه عنوان به بریتانیا تعلق دارد.
MIT در مهندسی عمران و شهر سازی باز هم رتبه اول را به دست آورده است و در پی این موسسه، دانشگاه های استنفورد در رتبه دوم، دانشگاه کمبریج در رتبه سوم، کالیفرنیا برکلی در رتبه چهارم، امپریال کالج لندن در رتبه پنجم، دانشگاه آکسفورد در رتبه ششم، دانشگاه ملی سنگاپور در رتبه هفتم، دانشگاه توکیو در رتبه هشتم، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا در رتبه نهم و موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس در رتبه دهم قرار گرفته اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی عمران و شهر سازی

رتبه عنوان کشور امتیاز 1 MIT آمریکا 84.6 2 استنفورد آمریکا 76.6 3 کمبریج بریتانیا 74.1 4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.9 5 امپریال کالج لندن بریتانیا 68.3 6 آکسفورد بریتانیا 62.4 7 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 61.2 8 دانشگاه توکیو ژاپن 59.6 9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 59.1 10 موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس سوئیس 54 این بخش از رتبه بندی جدید QS تنها بخشی است که نام یکی از دانشگاه های ایران، دانشگاه تهران در جایگاهی میان رتبه های 151 تا 200 عنوان شده است.
دانشگاه تهران در پایگاه رتبه بندی دانشگاه های جهان QS، که در 5 موضوع کامپیوتر، مهندسی عمران، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، علم هوانوردی رتبه بندی انجام داده توانست در رشته مهندسی عمران رتبه 151 جهان را کسب کند.
مهندسی مکانیک و هوانوردی
MIT با کسب اولین جایگاه در این بخش از رتبه بندی QS غلبه خود بر دیگر دانشگاه های جهان را از منظر مهندسی و تکنولوژی به اثبات می رساند. بخش مهندسی مکانیک در موسسه MIT یکی از پایه ای ترین بخشهای این موسسه از زمان تاسیس آن در سال 1861 بوده است که به نظر می رسد هر سال به توانایی های خود می افزاید.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی مکانیک و هوانوردی

رتبه عنوان کشور امتیاز 1 MIT آمریکا 83.9 2 کمبریج بریتانیا 80.2 3 هاروارد آمریکا 76.4 4 استنفورد آمریکا 74.9 5 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.5 6 آکسفورد بریتانیا 65.9 7 امپریال کالج لندن بریتانیا 64.2 8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 62.4 9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 60.8 10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 57 دانشگاه کمبریج در این بخش از رتبه بندی جایگاه دوم را به خود اختصاص داده و در پی آن دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، امپریال کالج لندن، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، و دانشگاه ملی سنگاپور رتبه های سوم تا دهم را از آن خود کرده اند.
مهندسی شیمی
در رتبه بندی دانشگاههای جهان بر اساس موضوع مهندسی شیمی که در نوع خود در رتبه بندی های QS اولین به شمار می رود، باز هم جایگاه اول توسط نام موسسه MIT اشغال شده است و در ادامه دانشگاه کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، استنفورد، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، امپریال کالج لندن، دانشگاه ییل و دانشگاه ملی سنگاپور جایگاه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی شیمی

رتبه عنوان کشور امتیاز 1 MIT آمریکا 90.1 2 کمبریج بریتانیا 79.3 3 کالیفرنیا برکلی آمریکا 77.7 4 آکسفورد بریتانیا 74.9 5 استنفورد آمریکا 74 6 کالیفرنیا-لس آنجلس آمریکا 66.1 7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 62.5 8 امپریال کالج لندن بریتانیا 62 9 ییل آمریکا 61.4 10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 58.3 مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی
10 جایگاه برتر این بخش از رتبه بندی جدید با در نظر گرفتن کانادا در سلطه کامل آمریکا قرار دارد و تنها دو دانشگاه از این میان به بریتانیا تعلق دارند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی

رتبه عنوان کشور امتیاز 1 MIT آمریکا 85.6 2 استنفورد آمریکا 83.1 3 کمبریج بریتانیا 75.5 4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 75.4 5 هاروارد آمریکا 71.6 6 آکسفورد بریتانیا 71.3 7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 68 8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 59.3 9 کارنگی ملون آمریکا 56.7 10 دانشگاه تورنتو کانادا 55.5 MIT، استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، هاروارد، آکسفورد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کارنگی ملون و دانشگاه تورنتو به ترتیب 10 داشنگاه برتر جهان در زمینه مهندسی رایانه و اطلاعات انتخاب شده اند.

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۵۱ بعد از ظهر
حاضرجوابي
می گویند: "مریلین مونرو " یک وقتی نامه ای به " البرت اینشتین " نوشت که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند! آقای "اینشتین"در جواب نوشت: ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم. واقعا هم که چه غوغایی می شود! ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!

روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت: آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد: بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!

روزي نويسنده جواني از جرج برنارد شاو پرسيد: «شما براي چي مي نويسيد استاد؟ » برنارد شاو جواب داد: «برای یک لقمه نان»نویسنده جوان برآشفت که: «متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »وبرنارد شاو گفت: «عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »

یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت. یه تاکسی می گیره، وقتی به محل می رسن، به راننده میگه اینجا منتظر باش تا من برگردم. راننده میگه نمیشه، چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم. چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده ۱۰ دلارمیده. راننده میگه: گور بابای چرچیل، هر وقت خواستی برگرد!

نانسى آستور - (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) - روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت انگلستان) رو کرد و گفت: من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش .

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم .

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۵, ۰۸:۵۸ بعد از ظهر
يه روز يه استاد فلسفه مياد سر کلاس و به دانشجوهاش ميگه



امروز ميخوام ازتون امتحان بگيرم ببينم درسهايي رو که تا حالا بهتون دادمو خوب ياد گرفتين يا نه



بعد يه صندلي مياره و ميذاره جلوي کلاس و به دانشجوها ميگه



با توجه به مطالبي که من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت کنيد که اين صندلي وجود نداره؟



دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روي برگه



بعد از چند لحظه يکي از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد



روزي که نمره ها اعلام شده بود، بالاترين نمره رو همون دانشجو گرفته بود !


اون فقط رو برگه اش يه جمله نوشته بود


.


.


.


.


.


.


.


کدوم صندلي ؟

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۰۹:۰۱ قبل از ظهر
یادی از خاطرات دوران دبستان
http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89570_814.jpg

خاطرات كودكي زيباترند
يادگاران كهن مانا ترند
درس‌هاي سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89571_174.jpg

درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مكارو دزد دشت وباغ

روز مهماني كوكب خانم است
سفره پر از بوي نان گندم است

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89572_107.jpg
كاكلي گنجشككي با هوش بود
فيل ناداني برايش موش بود

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89573_825.jpg

با وجود سوز وسرماي شديد
ريز علي پيراهن از تن ميدريد

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89574_932.jpg

تا درون نيمكت جا ميشديم
ما پرازتصميم كبري ميشديم

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89575_938.jpg

پاك كن هايي زپاكي داشتيم
يك تراش سرخ لاكي داشتيم

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89578_227.jpg

كيفمان چفتي به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هايش درد داشت
گرمي دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ كاه بود

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89576_691.jpg
مانده در گوشم صدايي چون تگرگ
خش خش جاروي با پا روي برگ
همكلاسي‌هاي من يادم كنيد
بازهم در كوچه فريادم كنيد

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89577_406.jpg
همكلاسي‌هاي درد و رنج و كار
بچه‌هاي جامه‌هاي وصله‌دار
بچه‌هاي دكه خوراك سرد
كودكان كوچه اما مرد مرد
كاش هرگز زنگ تفريحي نبود
جمع بودن بود و تفريقي نبود
كاش مي‌شد باز كوچك مي‌شديم
لا اقل يك روز كودك مي‌شديم

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89635_347.jpg

ياد آن آموزگار ساده پوش
ياد آن گچ‌ها كه بودش روي دوش
اي معلم ياد و هم نامت بخير
ياد درس آب و بابايت بخير

http://salijoon.info/mail/900125/dabestan/89581_112.jpg
اي دبستاني‌ترين احساس من
بازگرد اين مشق‌ها را خط بزن

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۱:۰۵ قبل از ظهر
ثروتمندتر از بیل گیتس

http://persian-star.net/1390/1/27/bil.jpg

از بیل گیتس پرسیدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟
گفت: بله فقط یک نفر.
پرسیدند: چه كسی؟

بیل گیتس ادامه داد: سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم، روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال خودت؛ بخشیدمش؛ بردار برای خودت.
گفتم: آخه من پول خرد ندارم!
گفت: برای خودت! بخشیدمش!

سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره چشمم به یك مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردار برای خودت.
گفتم: پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه، بهش می‌بخشی؟!
پسره گفت: آره من دلم میخواد ببخشم؛ از سود خودم می‌بخشم.
به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من موند که با خودم فکر کردم خدایا این بر مبنای چه احساسی این را می‌گوید؟!

بعد از 19 سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم. گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخته ...
یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردند اداره؛
از او پرسیدم: منو میشناسی؟
گفت: بله! جنابعالی آقای بیل گیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.
گفتم: سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه می‌فروختی دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی، چرا این کار را کردی؟
گفت: طبیعی است، چون این حس و حال خودم بود.
گفتم: حالا می‌دونی چه کارت دارم؟ می‌خواهم اون محبتی که به من کردی را جبران کنم.
جوان پرسید: چطوری؟
گفتم: هر چیزی که بخواهی بهت می‌دهم.
(خود بیل‌گیتس می‌گوید این جوان وقتی صحبت می‌کرد مرتب می‌خندید)
جوان سیاه پوست گفت: هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم: هرچی که بخواهی!
اون جوان دوباره پرسید: واقعاً هر چی بخوام؟
بیل گیتس گفت: آره هر چی بخواهی بهت میدم، من به 50 کشور آفریقایی وام داده‌ام، به اندازه تمام آن‌ها به تو می‌بخشم.
جوان گفت: آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی!
گفتم: یعنی چی؟ نمی‌توانم یا نمی‌خواهم؟
گفت: می‌خواهی اما نمی‌تونی جبران کنی.
پرسیدم: چرا نمی‌توانم جبران کنم؟
جوان سیاه پوست گفت: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو در اوج داشتنت می‌خواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمی‌کنه. اصلا جبران نمی‌کنه. با این کار نمی‌تونی آروم بشی. تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!
بیل گیتس می‌گوید: همواره احساس می‌کنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان 32 ساله مسلمان سیاه پوست.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۲۷, ۱۱:۱۸ قبل از ظهر
اگر....

اگر دروغ رنگ داشت؛

هر روز شاید،

ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،

و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود.



اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛

عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند.



اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛

محال نبود وصال!

و عاشقان که همیشه خواهانند،

همیشه می توانستند تنها نباشند.



اگر گناه وزن داشت؛

هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد،

خیلی ها از کوله بار سنگین خویش ناله میکردند،

و من شاید؛ کمر شکسته ترین بودم.



اگر غرور نبود؛

چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند،

و ما کلام محبت را در میان نگاه‌های گهگاهمان،

جستجو نمی کردیم.



اگر دیوار نبود، نزدیک تر بودیم؛

با اولین خمیازه به خواب می رفتیم،

و هر عادت مکرر را در میان ۲۴ زندان،

حبس نمی کردیم.



اگر خواب حقیقت داشت؛

همیشه خواب بودیم.

هیچ رنجی، بدون گنج نبود؛

ولی گنج ها شاید،

بدون رنج بودند.



اگر همه ثروت داشتند؛

دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند.

و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛

تا دیگران از سر جوانمردی،

بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند.

اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد،

اگر همه ثروت داشتند.



اگر مرگ نبود؛

همه کافر بودند،

و زندگی، بی ارزشترین کالا بود.

ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.



اگر عشق نبود؛

به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟

کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟

و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟

آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ...

اگر عشق نبود؛



اگر کینه نبود؛

قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند.

اگر خداوند؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد،

من بی گمان،

دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز

هرگز ندیدن مرا.


آنگاه نمیدانم ،

به راستی خداوند، کدامیک را می پذیرفت؟


گزیده ای از سخنان دکتر علی شریعتی

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۱:۱۲ قبل از ظهر
وقتي اتومبيلي با سرعت هشتاد کيلومتر در ساعت به مانعي برخورد مي‌کند: (http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)

در 2 صدم ثانيه: سپر در هم مي‌شکند. اتومبيل فشاري برابر سي برابر وزن خود را تحمل مي‌کند.
در 4 صدم ثانيه: راننده و سرنشينان هر کدام با فشاري درحدود 2 تن به جلو پرتاب مي‌شوند.
در 5 صدم ثانيه: بدن راننده با همان نيروي 2 تني با فرمان اتومبيل برخورد مي‌کند.
در 7 صدم ثانيه: سرنشين جلوئي به داشبورد مي خورد (http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)
در 9 صدم ثانيه: سر سرنشينان به شيشه اتومبيل برخورد مي‌کند
در يک دهم ثانيه: سرنشينان عقب نيز به سرنشينان جلو مي‌پيوندند! (http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)


يادتان باشد که هنوز 90 درصد ثانيه اول باقي مانده.... (http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)


کمربند ايمني را ببنديد چه در جلو نشسته‌ايد و چه در عقب ماشين،
چه در مسافت‌هاي کوتاه درون شهري، و چه در مسافرت‌هاي بلند جاده‌اي. (http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)

(http://groups.yahoo.com/group/baziran/join)

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۰۱:۱۳ قبل از ظهر
با توجه به تغییر قیمت برق در یکی دو ماه گذشته، شاید برا شما هم دانستن اینکه کامپیوترتان در طول روز چند تومان برق مصرف می کند، اهمیت داشته باشد. پس این راهنمای ساده را از دست ندهید.


مرحله اول: در اولین قدم باید میزان برق مصرفی کامپیوترتان را به کیلووات محاسبه کنید. اینکه هارد، سی پی یو، کارت گرافیک یا مانیتورتان چه میزان برق مصرف می کنند. کار چندان سختی نیست. برنامه رایگان Joulemeter (http://research.microsoft.com/en-us/downloads/fe9e10c5-5c5b-450c-a674-daf55565f794/default.aspx) این کار را برای تان راحت کرده. تنها کافی است آن را نصب کنید، تا به سرعت میزان مصرف قطعات مختلف کامپیوتر یا لپ تاپ تان را در اختیارتان بگذارد. البته در صورت عدم استفاده از این برنامه هم، چنین محاسبه ای چندان کار مشکلی نخواهد بود. زیرا امروزه بر روی جعبه و یا پشت هر محصولی میزان مصرف آن به وات (W) درج شده است.


مرحله دوم: حال باید قیمت برق در منطقه تان را بیابید. این قیمت معمولا به صورت مبلغی برای هر واحد مصرف و یا مبلغ به ازای هر کیلووات ساعت کارکرد، اعلام می شود. به گمانم با نگاهی به قبض برق دوره گذشته تان، به راحتی می توانید مبلغ پایه برق در منطقه تان را پیدا کنید.

البته این قیمت های اعلام شده توسط وزارت نیرو (http://www.aftabnews.ir/vdcc4eqsi2bqsm8.ala2.html)هم ممکن است کمک تان کند:
پله اول از ۰ تا ۱۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۲۷۰ریال، پله دوم از ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۳۲۰ریال، پله سوم از ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۷۲۰ریال، پله چهارم از ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۱۳۰۰ریال، پله پنجم از ۴۰۰ تا ۵۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۱۵۰۰ریال، پله ششم از ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلووات ساعت با قیمت ۱۹۰۰ریال و پله هفتم که مازاد بر ۶۰۰ کیلووات ساعت است، با قیمت ۲۱۰۰ریال محاسبه می‌شود.


حال شما میزان مصرف کامپیوتر و قیمت هر واحد برق را دارید. تنها کافی است آنها را تبدیل و در هم ضرب کنید تا مقدار تقریبی خوراک روزانه و ماهانه کامپیوترتان را محاسبه کنید. البته یادتان باشد که هزینه برق مودم، روتر ، هارد اکسترنال و ابزارهای این چنینی را به حساب نیاورده ایم.


محاسبه هزینه تامین برق یک کامپیوتر
بگذارید با یک مثال شیوه محاسبه مصرف برق را روشن تر توضیح بدهیم. فرض کنید که یک مانیتور 50W دارید. این بدین معنی است که مصرف آن ۵۰ وات در ساعت و یا به شکل درست تر ۵۰‪/‬۱۰۰۰ یعنی ۰.۰۵ کیلووات در هر ساعت است. حال اگر قیمت برق را همان حداقل ۲۷۰ریال برای هر کیلووات در نظر بگیریم و این مانیتور ۸ ساعت در روز روشن باشد، تقریبا در هر روز باید ۱۰۸ریال (۸x۲۷۰x۰.۰۵) برای هزینه برق آن کنار بگذاریم، تا آمادگی لازم برای فیش سر ماه را داشته باشیم.

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۸, ۱۱:۱۵ بعد از ظهر
افسانه تعیین مرز ایران توسط ارش کمانگیر

تير ماه وجشن تيرگان
فرهنگ ایرانی پر است از جشنها و آئین هایی که به مناسبتهای گوناگون و در فصلهای مختلف سال برگزار می شده است ، آنچه که در اغلب این جشنها به چشم می خورد نوعی شادی درونی و نشاط گروهی است که با ذات ایرانیان قرین گشته و باعث شده است که حتی آئینهای سوگواری نیز از شور و نشاط خالی نباشند .
یکی از این آئینها که البته امروزه به بوته فراموشی سپرده شده است جشن تیرگان می باشد که ایرانیان باستان آنرا در روز سیزدهم تیر به مناسبت تیر اندازی آرش پهلوان اسطوره ای ایران برگزار میکردند .



http://www.akairan.com/images2/maghalat_1/arash.jpg

ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه راجع به جشن تیرگان چنین میگوید :
هنگامی که افراسیاب پادشاه توران بر لشگر ایرانیان غلبه میکند ، منوچهر ( پادشاه ایران ) به جنگلهای مازندران پناه میبرد ، افراسیاب لشکر منوچهر را محاصره میکند و منوچهر به ناچار پیکی به نزد افراسیاب فرستاده و از او می خواهد که از کشور ایران به اندازه پرتاب یک تیر واگذارد و باقی را بگیرد ، افراسیاب با کمال میل این پیشنهاد را می پذیرد ، منوچهر فکر می کند که چه کسی را برای پرتاب تیر انتخاب کند تا اینکه یکی از فرشتگان خداوند به نام اسفندارمذ پیش منوچهر آمده و آرش را که مردی خدا پرست و دیندار بود و در یکی از غارهای کوه البرز مشغول عبادت بود نامزد اینکار می کند ، چنانکه در اوستا آمده است ، آرش را حاضر میکنند و منوچهر تیر و کمان را به او داده و می گوید تو باید به فرمان خداوند این تیر را پرتاب کنی و کشور ما را از چنگال اهریمن ( لشگر افراسیاب ) رها سازی ، آرش برهنه می شود و به بالای بلند ترین نقطه کوه رویان می رود و خطاب به مردم می گوید : ای مردم بدن من را ببینید که سالم است و در آن هیچ زخم و جراحتی وجود ندارد ، اما بدانید که هنگامی که من این تیر را رها کنم تکه تکه خواهم شد و خود را فدای شما خواهم کرد ، آرش کمان را می گیرد و با تمام نیرو آنرا می کشد بگونه ای که تمام رگهای بدنش بیرون می زنند و پاره پاره می شوند ، او تیر را رها می کند و خداوند به باد فرمان می دهد که تیرش را از کوه رویان بردارد و به شهر فرغانه ( شهری در خاور افغانستان کنونی که فاصله آن تا جای پرتاب تیر هزار فرسنگ بود ) ببرد ، تیر پس از چند روز حرکت در این شهر به درخت گردوئی برخورد می کند و این درخت گردو مرز بین ایران و توران می شود ، افراسیاب ناگزیر لشکر خود را از ایران بیرون می برد و ایرانیان آزاد میشوند .
این قضیه در روز سیزدهم تیر اتفاق افتاده بود و مردم این روز را جشن گرفتند و طی مراسمی آلات طبخ و تنورهای خود را ( که نشانه ای از دوران اسارت بود) شکستند و دیگی بزرگ فراهم کردند و هر کس هر چه که در خانه داشت از سبزی و نخود و حبوبات تا گوشت را در آن ریختند و آشی پختند و آنرا بین همه بخش کردند .
این جشن تا پیش از ظهور اسلام و حتی مدتی پس از آن در کشور ما بر پا می شد و طرفداران زیادی داشت ، اما پس از ظهور اسلام این جشن نیز به همراه دیگر آئین های زرتشتی منسوخ گردید و امروزه تنها در بین اقلیت زرتشتیان کشورمان این آئین برپا می شود .
سرچشمه ها :
1 _ آثار الباقیه ، ابوریحان بیرونی ، به کوشش اکبر دانا سرشت
2 – هنر ایران در دوران پارت و ساسانی ، گیریشمن ، برگردان بهرام فره وشی
3 – تاریخ ماد ، دیاکونوف ، برگردان کریم کشاورز

scott
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۱۲:۲۷ قبل از ظهر
زمانی که شایعه ای را می شنوید و قصد انتقال آن به دیگری را دارید بحث کوتاه فلسفی زیر را در ذهن خود مرور کنید:

در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود.

روزی فیلسوفی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط میدانی درباره ی یکی از شاگردانت چه شنیده ام؟

سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن! پیش از اینکه به من چیزی بگویی از تو می خواهم آزمون کوچکی را که نامش " سه پرسش " است پاسخ دهی.

مرد پرسید: سه پرسش؟

سقراط گفت: بله درست است. پیش از اینکه درباره ی شاگردم با من صحبت کنی، لحظه ای آنچه را که قصد گفتنش را داری آزمایش می کنیم.

نخستین پرسش " حقیقت " است. آیا کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟

مرد پاسخ داد : نه، فقط در موردش شنیده ام.

سقراط گفت: بسیار خوب، پس واقعاً نمیدانی که خبر درست است یا نادرست.

حالا پرسش دوم: پرسش " خوبی و بدی " آیا آنچه را که در مورد شاگردم می خواهی به من بگویی خبر خوبی است؟

مرد پاسخ داد: نه، بر عکس…

سقراط ادامه داد: پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی بگویی؟

مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.

سقراط ادامه داد: و اما پرسش سوم " سودمند بودن " است. آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟

مرد پاسخ داد: نه، واقعا…

سقراط نتیجه گیری کرد: اگر می خواهی به من چیزی را بگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن را به من می گویی؟

3tare
۱۳۹۰-۰۱-۲۹, ۰۱:۲۹ بعد از ظهر
اگر می خواهید برای کسی ایمیل ارسال کنید و به خاطر آنکه گیرنده هرچه سریع تر اون میل را چک کند حتماً در قسمت موضوع 18+ را نوشته تا خارج از نوبت به میلی که فرستاده اید رسیدگی شود.

:سوت::سوت::سوت:

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۳۰, ۰۲:۰۹ بعد از ظهر
راهکارهایی برای دستیابی به جذابیت

زیبایی شما کاملا به حالات فیزیکی و روحی شما بستگی دارد. اما نگذارید این موضوع بر شما غلبه کند. شاید تمایل داشته باشید که هر ماه یکی از این روش ها را بکار گیرید تا در طول سال زیبا به نظر برسید.

1- ورزش کنید :
اگر درباره ارجحیت های زیبایی می اندیشید ، هیچ چیز به اندازه برنامه ورزشی منظم تاثیر مثبت ندارد. اگر شما از شنا، والیبال ، تنیس یا دوچرخه سواری لذت می برید، سعی کنید که آن نظم را در آن ورزش دنبال کنید . حتی 30 دقیقه پیاده روی در روز تاثیر شگرفی در بر دارد.


2- مدلتان را عوض کنید :
با آرایشگرتان مشورت کنید که چه مدل موی دیگری به شما میاد. گاهی اوقات سالها کشیدن خط چشم به یک طریق یا استفاده از عطر یکسان باعث میشود خیلی سخت مدلهای جدید را بپذیرید .


3- کمدتان را مرتب کنید :
در کمدتان را بازکنید و ببینید چه لباس هایی را در 2 سال گذشته نپوشیده اید. آنها را کنار بگذارید و در مورد کشوی میز آرایشتان نیز لوازمی که خیلی وقت است استفاده نمی کنید دور بریزید.


4- سری به دکترتان بزنید:
دست کم سالی یکبار سری به پزشک و دندانپزشک خود بزنید. هیچ وقت نگذارید که بیش از 12 ماه از آخرین ویزیت شما با دندانپزشکتان بگذرد. دندان های سفید یکی از مهم ترین اصول زیبایی شماست.


5- همیشه یک وقت برای موهایتان داشته باشید :
موهای شما یکی از اصلی ترین پایه های زیبایی شماست. در هر قرار آرایشگاه ، قرار بعدی را هماهنگ کنید تا مطمئن شوید که به موهایتان سروقت میرسید.


6- به باشگاه ورزشی بروید:
تناسب اندام شما چقدر برایتان مهم است ؟ مطمئن باشید که همان قدر هم در انرژی جسمی و روحیه شما موثر است.


7- صحیح غذا بخورید :
درباره رژیم غذایی تان تجدید نظر کنید تا میزان انرژی تان را به حداکثر برسانید. اینکار را با حذف غذاهای مشخصی شروع کنید تا زمانی که به یک فرمول غذایی مناسب برسید. مواد غذایی کم چرب و کم شکر مصرف کنید تا به یک تعادل برسید.


8- یک تغییر بزرگ داشته باشید :
این تغییر حتی میتواند شامل بلوند کردن یا فر کردن موهایتان باشد.


9- مهربان باشید :
یک کار خیرخواهانه انجام دهید بی آنکه انتظار تلافی داشته باشید . اینگونه کارها باعث تغییرات مثبت بزرگی در احساس شما میشوند. رفتار مودبانه همیشه منجر به زیبایی درونی و بیرونی میشوند.


10- آب بنوشید:
مقدار زیادی آب بنوشید . نوشیدن مقدار زیاد آب در روز به لاغرهایی که میخواهند چاق شوند و چاق هایی که میخواهند لاغر شوند توصیه میشود. کارهای کوچک دیگری که باعث میشود رفتارتان بهتر شود را امتحان کنید. لبخند بزنید. به حرف دیگران گوش کنید، صاف بنشینید، در طول روز به بدنتان کش و قوس دهید...


11- یک هدف در نظر بگیرید :
هدفی را در نظر بگیرید که با سعی در رسیدن به آن از شر چند کیلو اضافه وزنتان خلاص شوید.


12- خوب بخوابید :
به اندازه کافی بخوابید. موقع شب خواب خوبی داشته باشید تا صورتتان شفاف شود. نور اطاق هنگام خواب باید در کمترین حد ممکن باشد. شب زودهنگام بخوابید و سحر گاه از خواب برخیزید تا انرژی های کیهانی که در جهان در هنگام صبح پخش میشوند به بدنتان برسد. اینکار از لحاظ علمی ثابت شده است.

m1982
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۰۷:۴۹ قبل از ظهر
پیشگوئی" نوسترآداموس"درباره ایران

جهان:جالب‏ترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مى‏کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد.

هنگامى که "پل ترنر"، تهیه کننده معروف استرالیایى در طى برنامه‏اى ماهواره‏اى تحت عنوان: "نوستر آداموس: مردى که فردا را پیش‏بینى مى‏کند", خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامى ایران براى غرب و تمدن غربى مطرح کرد و در طى این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از ۳۹۰ سال پیش از آن تاریخ آگوست ۱۹۸۹م پیشگوئى کرده بود منتسب به ایران کرد؛ هیچ سیاستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا که موقعیت ایران در سال ۱۹۸۹، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود؛ بلکه به واسطه جنگ تحمیلى و عواقب ناشى از آن و تحریمهاى شدید اقتصادى بسیار شکننده و حساس بود.

لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقاً در فیلم به صراحت به آن اشاره مى‏شود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در "New City")همگان شگفت‏زده و نگران شدند؛ به نحوى که رئیس‏جمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکى از "محورهاى شرارت" در جهان معرفى کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیأت حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحّه گذاشت.

در این مقاله سعى نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتى هذیان‏گونه جلوه دهد؛ بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پیشگوئیهاى شگفت‏آور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بایستى در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوى کبیر نمى‏توان حساسیتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربى عمیقاً به ستاره‏شناسى، طالع‏بینى و آینده‏نگرى همراه با ادبیات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظریه‏پرداز معروف هاروارد؛ یعنى ساموئل هانتینگتون نیز تئورى برخورد تمدنها ( (The clash of civilizations را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است.

پیشگویى نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تأثیر شگرفى که بر نگرش و فرهنگ آمریکایى گذاشت مى‏تواند منجر به تحولى اساسى نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ایران شود، همانکه نباید به سادگى از کنار آن گذشت.
"... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایى نیویورک؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City)، نزدیک مى‏شود".

جالب‏ترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مى‏کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق آناتولى، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.

بنابراین، در گام نخست بایستى نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تأثیرگذارى وى بر تمدن غربى را از این طریق دریابیم.

میشل دونوسترادام Michel De Nostradame که بیشتر با نام لاتین خود؛ یعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال ۱۵۰۳ م. در ناحیه "سن رمى" فرانسه متولد شد.

خانواده وى از شجره پزشکى یهودى و ایتالیایى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شکل‏گیرى و تربیت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزه‏هاى اشراقى مکتب کابالیست‏ها را مستقیماً به وى تعلیم داده است. نوسترآداموس در سن ۲۲ سالگى از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه؛ یعنى مون‏پلیه در رشته پزشکى فارغ‏التحصیل شد و براى نجات بیماران از بیمارى مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد. شاوینى، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس مى‏نویسد که وى سه سال تمام بر روى نخستین اشعار وحى‏آمیز خود که از آینده و رویدادهاى آن خبر مى‏آورد کارکرد و در سال ۱۵۵۵م. دفترى را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویى شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد.

سپس در سالهاى بعد مجموعه کاملى از شعرواره‏هاى نوسترآداموس در ۱۰۰۰ قطعه؛ یعنى ۱۰ سانتورى که هر سانتورى مشتمل بر ۱۰۰ قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهى و عبثى که پیرامون شیطان‏پرستى و خداستیزى به وى نسبت داده‏اند، فردى عمیقاً مؤمن و پاى‏بند به مذهب کاتولیک به بود و در نامه‏اى به پسرش صریحاً متذکر مى‏شود که:

"... و از زمانى که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعى و در این نقطه زمین به دنیا بیایى... از آنجایى که برایم ممکن نیست نوشته‏اى را به صورت رسمى و کامل برایت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بى‏عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد".

در واقع او با این عبارات، صریحاً اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزى علم اخترشناسى و طالع‏بینى نموده است و همه اراده‏ها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال مى‏نماید.

بررسى پیشگوئیهاى نوسترآداموس درباره "جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران"

"شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پاى در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد".

"از کشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مى‏شود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت".
"مرد مشرقى از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، براى دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف‏ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد..."

ادبیات رمزآلود، واژه‏اى است که به بهترین نحو مى‏تواند عمق معانى شعرواره‏هاى نوسترآداموس را بیان کند؛ چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ یعنى اریکاچیتهام، گى بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را مى‏توان بدون هیچ شک و تردیدى از میان شعرواره‏هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:

آتش‏سوزى بزرگ لندن در سال ۱۶۶۶م. اعدام چارلز اول، روى کارآمدن حکومت مذهبى کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویى استالین و تروتسکى پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروى، اعدام لویى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازى، به قدرت رسیدن موسولینى در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندى، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامى در ایران، رهبرى امام خمینى(ره) از فرانسه - او دقیقاً عنوان مى‏کند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران مى‏شود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشى که در برجهاى دوقلوى شهر جدید (نیویورک) ایجاد مى‏شود و بسیارى از حوادث تاریخى دیگر از سالهاى ۱۵۵۵ میلادى به بعد که حدوداً ۴۵۰ سال را دربر مى‏گیرد.

"دو محاصره،
در گرمایى سوزان، انجام مى‏گیرد.
آن مرد،
از فشار تشنگى،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
کشته مى‏شود.
دژ نظامى، مملو مى‏شود،
و یک آرمانگراى کهنسال{امام خمینى (ره) }
نشانه‏هاى نیرا (سرزمین ایران) را
به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد[
نشان خواهد داد."
رهبر پاریس،
اسپانیاى بزرگ را اشغال مى‏کند،
کشتیهاى جنگى
در برابر مسلمانان [محمدى‏ها] که از پارتیا [ناحیه‏اى در ایران] و مدیا [ناحیه‏اى در ایران] برخاسته‏اند، مى‏ایستند. آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج مى‏کند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر یونان حکمفرما مى‏شود.

در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره مى‏کند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهاى عربى و مخصوصاً سوریه، عربستان سعودى و لیبى حکومت مقتدرى را تشکیل مى‏دهند و پس از جنگى مذهبى که هسته آن از لبنان شروع مى‏شود و عمدتاً بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمى‏آورند و سپس جنگى جهانى و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.

در هنگامه دمیدن خورشید،
آتش بزرگ، دیده خواهد شد؛
صدا و روشنایى،
در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت.
در میانه کره خاک،
مرگ و آواى مرگ، شنیده خواهد شد؛
مرگ از درون سلاحها،
آتش و خشکسالى
آنان را به انتظار خواهند نشاند.
در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسکون خواهد شد
سرزمین مسکونى،
از سکنه خالى خواهد شد؛
براى به دست آوردن سرزمینها،
جدال و اختلاف شدیدى درمى‏گیرد؛
قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛
که از غرور و سربلندى تهى خواهند بود.
سپس، براى برادران بزرگ،
نفاق و مرگ
پیش خواهد آمد.

و از چنین برمى‏آید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:

شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، دیده خواهد شد. در مرکز رن، جنگ و خشکسالى به بار مى‏آید، کمک خیلى دیر مى‏رسد. پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جاى دیگر مى‏گوید: (مقدونیه) را به محاصره درمى‏آورد.

تو اى فرانسه!
اگر،
از آبهاى لیگوریا گذر کنى؛
خود را،
در میانه دریا و جزایر،
در محاصره خواهى یافت؛
و پیروان محمد،
در برابر تو خواهند ایستاد.
و همچنین
تو، اى دریاى آدریاتیک!
استخوان خران و اسبان را
خواهى جوید.
و باز مى‏گوید:
آن مرد،
با سلاحها و آتش درخشان،
در نزدیکى دریاى سیاه،
از پرشیا براى تسخیر ترابوزان
خواهد آمد.
فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد؛
خورشید،
دریاى آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است؛
روشن خواهد کرد.

و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدریجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مى‏دهد:

"کسوفى در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتى به خود ندیده است..."

که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعى مى‏شود:

فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الإنسان یومئذ أین المفرّ.
هنگامى که بینایى خیره مى‏گردد، و ماه فرو مى‏رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان مى‏گوید: به کجا فرار کنم؟

"مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پیش خواهد تاخت. از سوى اهالى بیزانس به او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمى رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد."

"در حوالى دریاى آدریاتیک بر اثر توفانى عظیم، کشتى غرق مى‏شود و زمین به لرزه درآید و به سوى آسمان پرتاب مى‏شود و دوباره فرو مى‏افتد؛ در مصر جنبش پیروان محمد افزایش مى‏یابد و پیکى به (آن سوى مرزها) فرستاده مى‏شود تا خبر را اعلان کند."

"... شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زیادى خواهد شد، و تاریکى و جهل فقط با درخشش نور از بین مى‏رود و با تغییراتى حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت..."

رهبرى اصلى مشرق زمین با شورشهاى زیادى روبرو خواهد شد، که اکثراً از طرف شمالى‏ها و غربى‏هاى مغلوب شده است، که عده‏اى کشته و برخى مورد آزار قرار گرفته‏اند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددى هستند، زندانى شده‏اند.

م.پ. ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهاى نوسترآداموس نقل مى‏کند که سانتورى هشتم، قطعه ۶ مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است:
"... جنگ و خونریزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است که دریاها به جوش مى‏آید و از دولت‏ها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمى باقى مى‏ماند..."
شاهزاده لیبیایى [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوى از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشى مى‏گیرد..."

در نزدیکى سوربن جهت حمله به مجارستان
قهرمانى از اهالى برودها [سیاه‏پوستان] به آنان هشدار خواهد داد.
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
آنان را به شریعت محمد[(ص)] در خواهد آورد.
همچنین نوسترآداموس در چنین مى‏سراید که:
»امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛
پیروان اسماعیل جایگاه بى‏مانع خواهند یافت.
آدمهاى نادان همچنان خواستار کارمانى [شریعت کهنه] هستند. تمامى حمایت کنندگان [محمد(ص)] سراسر گیتى را خواهند پوشاند."

بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتورى‏ها از جمله سانتورى ۵ نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدار مى‏دهد و به جهانیان اعلام مى‏کند که روزى مسلمانان به رهبرى ایران و تمدن ایرانى بر جهان مسلط خواهند شد که این بى‏شک در پیوند با گسترش و جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران است.

مهمترین پیشگویی های نوستر آداموس :

هنری دوم از فرانسه

قبل از وقوع حادثه هیچکس در دربار فرانسه جرات نداشت سخنی از پیشگوئی نوستر اداموس به میان اورد.او نحوه مردن شاه هنری را پیشگوئی کرده بود:شیر جوان فایق خواهد امد بر شیر پیردر نخستین یورش در صحنه نبرداو چشمهای خصم خود راکه در محفظه ای طلایی قرار داردسوراخ خواهد کرد.با دو زخم و یک زخم و بعد مرگی سخت.۴سال بعد در ۱۵۵۹ این پیشگوئی بوقوع پیوست.هنری که یکی از نشانه های خانوادگیش شیر بود با افسری جوان بنام مونتگمری (فرمانده گارد اسکاتلندیش) دوستی نزدیکی داشت.این افسر روزی بی مقدمه به او حمله کرد و کلاهخود او را با نیزه سوراخ کرد و او از ناحیه سر و گردن به سختی مجروح شد و بعد از ۱۰ روز عذاب درگذشت.پیشگوئیهای شگفت انگیز نوستر اداموس: برای کاترین دومدیسی (همسر هنری) ضربه ای سخت بود اما باعث شد تا او به آداموس ایمان اورد و از مریدان او شود.نوستر نیز به عنوان قدرشناسی تصویر تمام فرمانروایان اینده فرانسه را در قصر او بر روی اینه ای منعکس کرد.شاید اینکار از بازتاب نقاشیهایی که در اتاق مجاور نصب شده بود: بر روی اینه بوجود امد.اما کاترین که خرافاتی بود به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و حمایت از نوستر اداموس را کاملا بر عهده گرفت و نوستر با پشتیبانی ملکه توانست با فراغ خاطر به پیشگوئی اینده بپردازد.نوستر پیشگوئی کرد که ۳ فرزند پسر کاترین قبل از او خواهند مرد.

ناپلئون:

نوستر اداموس ظهور ناپلئون را پیشگوئی کرده و از او به عنوان نخستین ضد مسیح نام می برد (دومین ضد مسیح هیتلر و سومین ضد مسیح هنوز ظهور نکرده است) درباره رسیدن ناپلئون به قدرت و سالهای امپراتوریش می نویسد:امپراتوری نزدیک ایتالیا زاده خواهد شد کهامپراتوری را قدر بسیار خواهد نهاد.ناپلئون هم قدرت سیاسی فرانسه را بالا برد و هم قدرت نظامی ان را.نوستر درباره سرانجام ناپلئون چنین پیشگوئی کرده است:امپراتور بزرگ تبعید خواهد شدبه مکانی کوچکو دوباره سر بر خواهد داشتو در مکانی کوچک سرنوشتشبه اخر خواهد رسید.ناپلئون به جزیره کوچک الب تبعید شد اما بعد از ۱۰۰ روز از انجا گریخت و دوباره قدرتش را احیا کرد و سرانجام در جزیره سنت هلن درگذشت.

لوئی پاستور :

پیشگوئیهای نوستر در مورد وقایع جدید به اندازه وقایع قدیم قابل توجه است.در این مورد هم نام و هم تاریخ ماجرا ذکر شده است:پاستور جوان رب النوعی تکریم: خواهد شدان هنگام که ماه چرخش خود را به پایان رساند.وقتی پاستور در ۱۸۸۹ انستیتو پاستور را تاسیس کرد کشفیات بزرگی در علم پزشکی به ظهور رسید.چرخش ماه به دور زمین هر ۱۹ سال یکبار اتفاق می افتد.یکی از این چرخشها در ۱۸۸۹ کامل شد.

آدولف هیتلر :

نوستر چند پیشگوئی خارق العاده و دقیق درباره رهبر نازیها کرده است.در یکی از آنها خلاصه ای از زندگی او را ارائه می کند و از مرگ نامعلوم او سخن می گوید: در کوهستانهای اتریس نزدیک رایناز پدر و مادری معمولی زاده خواهد شد مردی که مدعی دفاع از لهستان و مجارستان خواهد بودپایان کار او هرگز دانسته نخواهد شد. شعر دیگری از نخستین سالهای جنگ وقتی که ارتش المان در طول جبهه بسوی فرانسه به حرکت درامد حکایت دارد.اگرچه بیشتر کشورهای اروپا بر ضد هیتلر و یا به گفته نوستر: هیستر متحد شده بودند اما او مدتی فاتح بی چون و چرای نبردها بود:جانوری وحشی و پر اشتها از رودها خواهد گذشتو جنگجویان عظیمی بر علیه این جانور هیستر خواهند جنگید.نوستر همچنین از سلاحهایی سخن گفته که صدای انها در اسمانها شنیده خواهد شد و ماشینهای پرنده ای که از انها اتش خارج خواهد شد (به هواپیما و بمبارانها و موشکهای وی-۲ اشاره دارد) نوستر تصویری زنده از خلبانها با ماسک اکسیژن و کلاه و لوله های اتصال ارائه می دهد.او از نیمه انسان نیمه خوکهایی که در صحنه نبرد در اسمانند سخن می گوید.

درباره آینده
نوستر به سومین جنگ جهانی در پایان قرن بیستم اشاره داشت که در نیمکره شمالی و بعد از اتحاد دو ابرقدرت بر علیه شرق بوقوع می پیوندد:وقتی قدرتهای نیمکره شمالیبا هم متحد شونددر شرق ترس و هراسی هولناکبر می خیزدروزی دو رهبر بزرگ با یکدیگردوست خواهند شد و سرزمین جدید به اوج اقتدارخواهد رسیدانگاه مردی خونخوار دوباره ظهور خواهد کرد.مرد خونخوار به عنوان سومین ضد مسیح جهان شناخته شده است و در چین ظهور خواهد کرد.سرزمین جدید در مکاشفات نوستر: همان امریکاست.بنابراین نوستر از جنگ بین امریکا و روسیه بر علیه چین سخن گفته است.حتی تاریخ دقیق این جنگ را نیز مشخص کرده است:از ۱۹۹۹هفت ماه گذشتهاز اسمان پادشاه وحشت فرو خواهد امدقبل و بعد از ان جنگ سلطنت خواهد کرد.نیمکره شمالی اسیب فراوان خواهد دید و قحطی عظیمی که در نتیجه افات بوجود می اید نیمکره شمالی را فرا می گیرد (بیشتر پیشگویان سال ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ را پایان جهان به سبب جنگ جهانی سوم ذکر کرده اند)

scott
۱۳۹۰-۰۱-۳۱, ۱۲:۲۶ بعد از ظهر
این نوسترآداموس نیومده ایران رو ببینه ! اگر بیاد کلا غیب گویی از سرش می پره این همه توهمات نمیگه:خنده:

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۰:۱۹ قبل از ظهر
موتور گازی و بنز
(داستان مهم نیست! بچسب به نکته اخلاقیش)



يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته، يهو ميبينه يك موتور گازي ازش جلو زد! خيلي شاكي ميشه، پا رو ميگذاره رو گاز، با سرعت دويست از بغل موتوره رد ميشه. يك مدت واسه خودش خوش و خرم ميره، يهو ميبينه موتور گازيه غيييييژ ازش جلو زد! ديگه پاك قاط ميزنه، پا رو تا ته ميگذاره رو گاز، با دويست و چهل تا از موتو...ره جلو ميزنه. همينجور داشته با آخرين سرعت ميرفته، يهو ميبينه، موتور گازيه مثل تير از بغلش رد شد!! طرف كم مياره، راهنما ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده بزنه كنار. خلاصه دوتايي واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا تو خدايي! من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازي كل مارو خوابوندي؟! موتوريه با رنگ پريده، نفس زنان ميگه: والله ... داداش.... خدا پدرت رو بيامرزه واستادي... آخه ... كش شلوارم گير كرده به آينه بغلت




نتیجه اخلاقی:
اگر می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ایی دارند ببینید کش شلوارشان به کجای یک مدیر گیر کرده!!!!!

Ahoora
۱۳۹۰-۰۲-۰۱, ۱۲:۱۳ بعد از ظهر
تو سایت پرسپولیس بود خیلی جالب سوتی های جواد خیابانی توی گذارشهایی که کرده


1. اشتباه کنه کارشون تمومه,حالا ببینیم اشتباه میکنه یا نه


2. طرفدارای مکزیک راه زیادی رو از مکزیک تا آفریقا اومدن,البته اگه از مکزیک اومده باشن
3. یک ساعت,60 دقیقه از بازی گذشته

4. رونالدو محبوب نیست - مشهوره - یعنی همه میشناسنش !


5.همه چیز به بازی آخر میچسبه


6.داور در سوت خودش میزنه


7.بذاريد به صراحت بگم كه دو دقيقه وقت به پايان مسابقه باقي مونده !


8.شاید نزدیک ترین کشور به قطب جنوب , آفریقای جنوبی باشه


9.زاکو نی که زا به معنای افریقا و ک و نی به معنایه عدد 10 است


10.تشنش شده داره اب ميخوره . نوش جان


11.باران هم به شدت ميوزه


12.بازي شيلي و اسپانيا بسيار جذاب خواهد شد مخصوصا اينكه بازيكناي هر دو تيم هم زبان و هم*** و (بعد از يه مكث طولاني) و هم زبان هستن


13. وقتی یه بازیکن هوندوراس تنه میزنه , انگار یه درخت تنه میزنه


14. تعویض های دلبوسکه خارج از عرفه .


15.اسپانیا یه گل زده ، داوید ویا هم زده ، خیلی قشنگم زده ، 5 دقیقه پیشم زده


16.نود ثانیه از الان بشمارید تا مسابقه تموم شه


17.با شماره 2013 تماس بگیرید و پیامک بدید


18.دقیقه 15 بازی هستیم .... اگر تبریزی ها این بازی رو واگذار کنند چیزی از ارزش های این تیم کم نمیشه


19.بله ! این گل هم تقدیم به شهدای 8 سال دفاع مقدس


20.بدون شک الان مردم شهر چلسی خیلی خوشحال هستند


21.داور هند پنالتی رو دیده و میگه نه !


22.کاسیاس از توپی که داره بازی میشه انتقاد کرده بود


23.به قول خودمون یه پا دو پا انجام داد توپ رو کشید رو پای ضربه زنندش


24.کاسیاس هرگز به قد و قواره ی آرکوندا نمیرسه


25.سرخیو راموس به ناواس اُه اُه بد زدنش


26.هنوز هم مزه مزه میکنن تا توپو بزنن


27.اسپانیایی ها V وسط رو B میخونن مثل والنسیا که بالنسیا خونده میشه


28.بازیکنای اسپانیا در بازی با سوئیس از توپ هم سریعتر می دویدن


29.تورس می‌فرسته روی دروازه ... کسی نیست که استفاده کنه... جای خود تورس اونجا خالی بود


30.دومنک بازیگر آماتور وحرفه ای تئاتر


31.جالبه بدونيد كه اين دو تيم اولين بازي جام جهاني در اولين جام جهاني رو انجام دادن... البته نه اين دو تيم.بازيكناشون فرق داشتن


32.از نظر ران هم در نظر بگيريم.ران بازيكنان هندوراس خيلي بزرگتره


33.خوب الان دو تيم بايد هر كدوم 5 تا پنالتي بزنن.بايد بگم كه هر تيمي كه پنالتي ها رو ببره يعني اينكه بازي رو برده و هر تيمي هم كه ببازه يعني اينكه بازي رو باخته


34.مسی حرکت میکنه .. مسی ضربه میزنه .. مــــسی.... ولی مسی گل نمیزنه !!!


35.مسی مسی گل میزنه ... توز توز گل میزنه!


36.یه اشتباه .. اشتباه مرگ بار .. بله .. مرگ مکزیک نزدیک میشه در این مسابقه


37.حالا دیگه مکزیک نمیتونه کمر راست کنه


38.حرکت توپ رو ببینید : قشنگ در آغوش دروازبان قرار میگیره


39.یه گل مسی داد به توز .. و حالا توز باید دنبال این باشه که یه گل بده به مسی


40.هلند تنها رقیب جدیش برزیله البته اسلــواکی هم تیم نــــــاجــــدی نیســــت


41.مــارادونـــا فعــلا ســـگرمـه هاش تو همه تا ببینیم در جریان بازی چه خواهند کرد


42.بعد از شوت سرکش Teves , مارادونا مثل یه تماشاگر مثل یه طرفدار مثل یه فوتبالیست خوشحال میشه


43.توپ رو با بادکنک اشتباه گرفته


44.فشار که روی دروازه ی تیم آرژانتین بیاد این تیم وا میده


45.سبک بازی او جون میده برای بازی در تیم آرژانتین


46.یه دریبلی میزنه که تو گل کوچیک هم نمیشه از این دریبل ها زد


47.توپ به وسط زمین میره


48.واقعا عجیبه که در تهران ما الان هوا گرمه،ولی در افریقا الان هوا سرده


49.کریم انصاری فرد هیچ نسبتی با برادران انصاری فر نداره!بخصوص با محمد حسن


50.پنج حلقه المپیک نمادی از رنگ پرچم همه ی کشورهای دنیاست


51.پرتغال 1 بازی 1 امتیاز،ساحل عاج 1 بازی 1 امتیاز،کره شمالی 0 بازی 0 امتیاز،برزیل 0 بازی 0 امتیاز


52.صد هزار نفری که در استادیوم نشسته اند،نشان دهنده ی امنیتی است که در کشور وجود دارد


53.باقری استپ سینه رو اومد ولی نتونست ادامه بده


54.اتسو با کریمی صحبت میکنه،چیکار میخوان بکنن اونجا؟دارن نقشه اش رو میریزن اونجا


55.باز شاهدیم که صندلی های بی گناه ورزشگاه به زمین پرت میشه


56.افرین علیرضا محمد،افرین.واقعا یکبار دیگه با صراحت میگم،افرین علیرضا محمد


57.یک سانتر بی هدف ... و گل


58.از 4 دقیقه وقت تلف شده یک دقیقه تلف شد


59.شما از روی قطر 2 بازیکن میتونید بفهمید کدوم قوی تره


60.سبک بازی پاراگوئه جوریه که دوست داره بازیو به ضربات پنالتی یا نهایتا وقت اضافه بکشونه


61.ساندویچی از بازیکن در اونجا به وجود میاد


62.حالا بعد از این مسابقه کشتی اسپانیا از 4/1 عبور میکنه و وارد نیمه نهایی میشه


63.حالا توپ رو سانتر ميكنه...در واقع پرتاب ميكنه


64.فعلا با مداد اسم هلند رو در فینال بنویسید


65.اوه , عجب برگردونی زد تو صورتش حالا چمن و عرق هر چی بود هم میاد تو صورتش


66.امان از دست این دیرک دروازه یه موقع به نفع تیمه یه موقع به ضرر تیم


67.حالا اين موج ,اسمش موجه مكزيكيه كه تو ورزشگاه الان زده ميشه


68. بزن خلعتبری .. بزن


69. تنها تیم ایرانی که بعد از انقلاب قهرمان جام باشگاه های آسیا شده پاس تهران هست که امیدواریم ذوب آهن دومیش باشه!


70 ایگور کاسترو در عربستان به الهلال گل زده ، چرا نتونه در آزادی به پرسپولیس گل بزنه؟!



71. محمدرضا خلعتبری مهاجمیه که میتونم بگم نه تنها در ایران بلکه در آسیا بی همتاست!


72. فشنگچی با چشم و ابرو نشون میده که میخاد چیکار کنه!


73. نفت آبادان در جنگ نفتی ها یک بر صفر نفت تهران رو شکست داد.



74. واقعا خط دفاع ذوب آهن باصلابت این توپ رو دفع کرد.


75. من دارم میبینم که انگار دارن تماشاگران رو فوج فوج از جایی به روبروی جایگاه میارن!


76. ممنونم از همکارانم که گویش (!) من رو به تصویر کشیدند!



77. علی دایی این دومین بازیه که مقابل ذوب آهن قرار میگیره . البته به عنوان مربی رو عرض میکنم . البته به عنوان مربی پرسپولیس رو عرض میکنم....


78. سپهر حیدری با خود ذوب آهن ، فوتبال در ذوب آهن و کلا هرچه که در اصفهان می گذره آشناست.


79. هجومی ترش کردن، نفوذی ترش کردن و به گل رسیدن


80. « تماشاگران روی سکوها هستند و بازیکنان دو تیم روی زمین بازی می کنند» این جمله را آنقدر سوالی می پرسد که ما شک می کنیم قرار بوده اتفاق دیگری بیفتد؟!


81. حمله سه طرفه راه آهن به سمت دروازه پرسپولیس. یعنی از سه طرف به سمت دروازه نزدیک می شوند

82. پرسپوليس مي‌بره يا فولاد؟ گزينه يك يا دو؟ ديگه واستون راحت‌تره، چون گزينه سومي در كار نيست!


83.مهاجمان پرسپوليس دارند دروازه‌بان فولاد را «داغ» مي‌كنند.


84.اين خارجي‌ها نمي‌توانند به راحتي در هيچ كجاي جهان بازي كنند، به جز ايران!


85.جملاتي را مي‌بينيد كه روي چمن ورزشگاه حك شده است.


86. فرهاد كاظمي كتش را كنده، اما علي دايي هنوز نكنده.
87. فرهاد كاظمي سال‌ها به عنوان مربي در تيم‌هاي مختلف بازي كرد!


88.پيش‌بيني قطعي پيروزي پرسپوليس، هرگز امكانپذير نيست.


89.يه موج كوچولوي مكزيكي اون بالا راه افتاده.


90.به صحنه‌هاي قشنگي از صحنه‌هاي بازي نگاه كنيد تا من به كنار زمين بروم.


91.زارعی حالا یک موقعیت باد آورده را از دست داد. باد آورده که چه عرض کنم موقعیتی که نصیب او شد آب آورده بود!


92.حالا مجتبی زارعی - می زنه یا نمی زنه! حالا می زنه - کجا می زنه؟


93.حالا شاید بارش باران حرارت علی دایی را کم کند


94.زاویه دوربین به گونه ایست که اسکوربورد ورزشگاه هم در گوشه تصویر نمایان است.: «حالا دایی در دایی را می بینیم!»


95.این روزها علی عسکری که البته ما عادت کردیم به او علی عسکر بگوییم و البته از خانواده اش عذرخواهی می کنیم... ( هر چه منتظر ادامه جمله شدیم فایده نداشت!)

96. مقدماتی جام جهانی 2010 ، یک ثانیه پس از سوت آغاز مسابقه: ایران صفر کره جنوبی صفر!

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۰۲, ۰۴:۰۹ بعد از ظهر
يه روز همسرم ازم خواست كه 20دلار بهش بدم
. تا از قصاب گوشت كبابي بخره

بهش گفتم ؛ 20 دلار براي گوشت كبابي ؟

كه البته بردمش به آشپزخونه ؛ جايي
. كه يه آيينه تمام قد داشتيم

. يه اسكناس 20 دلاري از جيبم درآوردم
. جلوي آيينه نگهش داشتم

بهش گفتم ؛ عزيزم ؛ اون
اسكناس 20 دلاري توي آيينه رو ميبيني ؟

اون يكي مال تو ؛
. اين يكي مال من

. و از اونجا اومدم بيرون
. ماجرا تموم شد

روز بعد ؛ خانمها و آقايان ؛
... اومدم خونه

و ديدم از اين ور ميز تا اون ور ميز ؛ ...
... گوشتاي كباب شده گذاشتن

و ازش پرسيدم ؛ گفتم : عزيزم ...
اين همه گوشت از كجا اومده ؟

... اون منو برگردوند پيش اون آيينه تمام قد


... به آيينه اشاره كرد و گفت

. اوني كه توي آيينه است مال توئه عزيزم ...

. اين يكي مال " قصاب " هست ...

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۸:۱۷ قبل از ظهر
دانشمندانی كه جانشان را فدای هدفشان كردند!

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/11.jpg

هر کدام از ابزارها و دستگاه‌هایی که ما اکنون در زندگی عادی خود از آنها استفاده می‌کنیم یا به هر شکل ممکن عواملی که در تکنولوژی های فعلی مطرح هستند ثمره تلاش‌های بی‌وقفه دانشمندان و افراد زیادی بوده‌اند که اگر فداکاری، ریسک‌پذیری، شهامت و ماجراجویی این افراد نبود شاید ما هیچکدام از این فناوری‌ها و ابزارها را در اختیار نداشتیم. گرچه در این راستا نام دانشمندان زیادی جاودانه مانده اما در این ایمیل تنها به معرفی 10 نفر از این شخصیت ها برای شما دوستان عزیز پرشین استار می پردازیم.


الیزابت اسکیم
Elizabeth Ascheim

مخترع اشعه ایکس

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/01.jpg
مدت کوتاهی بعد از مرگ مادر، الیزابت اسکیم با پزشک مادرش (دکتر وولف) ازدواج کرد. از آن زمان، او شیفته اختراع تازه آن هنگام، یعنی اشعه ایکس شد. وی کار قبلی‌اش را که کتابداری بود رها کرد تا در آزمایشات شوهرش شرکت کند. آنها یک ماشین اشعه ایکس خریدند و نخستین آزمایشگاه اشعه ایکس را در سانفرانسیکو احداث کردند. متأسفانه آنها از عوارض اشعه ایکس آگاه نبودند و خودشان را در آزمایشات در معرض اشعه قرار می‌دادند و موضوع آزمایشات می‌شدند. سرانجام الیزابت اسکیم در نتیجه سرطان درگذشت. الیزابت اسکیم اهل ایالت سانفرانسیسکو در امریکا بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

لوییس اسلوتین
Louis Slotin

واکنش بریلیوم اتمی

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/02.jpg
وی در پروژه منهتن که هدفش درست کردن نخستین بمب هسته‌ای بود شرکت داشت. در یکی از آزمایشات او به صورت تصادفی ظرفی محتوی بریلیوم را در درون محفظه دیگری رها کرد که باعث یک واکنش خطرناک شد. بقیه دانشمندانی که در اتاق بودند، هاله آبی یونیزاسیون را مشاهده کردند و موجی از گرما را حس کردند. میزان اشعه‌ای که او دریافت کرد، تقریبا به اندازه اشعه‌ای است که در صورت فاصله ۱۵۰۰ متری از یک اتفجار اتمی، نصیب آدم می‌شود. اسلوتین را بالافاصله به بیمارستان بردند، اما او نه روز بعد درگذشت. لوییس اسلوتین اهل کانادا بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

اتو لیلینتال
Otto Lilienthal

پیشگام در هوانوردی

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/03.jpg
او را پادشاه گلایدر می‌شناختند. لیلینتال، یکی از پیشگامان هوانوردی بود و نخستین انسانی بود که چندین پرواز موفق با گلایدر داشت. عکس‌های او در همه روزنامه‌ها و مجلات چاپ می‌شدند و منجر به این عقیده عمومی می‌شدند که هوانوردی، امری ممکن خواهد شد. اما در جریان پروازی در سال ۱۸۹۶، ستون مهره او بعد از سقوط از ارتفاع ۱۷ متری شکست. آخرین حرف او این بود که فداکاری‌های کوچک باید انجام شوند. اتو لیلینتال اهل آلمان بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

ماری کوری
Marie Curie

کشف رادیوم

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/04.jpg
ماری کوری، نیازی به معرفی ندارد. او با همکاری شوهرش پی یر کوری در سال ۱۸۹۸ رادیوم را که یکی از عناصر رادیواکتیو است کشف کردند و بدنبال این کشف، مشغول خواص این عنصر بودند که در ذرات خرد رادیوم اشعه آلفا، اشعه بتا و اشعه گاما مشاهده شد و بعدها متأسفانه مشخص شد که تماس مداوم با این نوع اشعه ها می‌تواند منتهی به بیماری شود. ماری کوری در سال ۱۹۳۴ در نتیجه ابتلا به لوسمی درگذشت. ماری کوری متولد ورشو در لهستان بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

جان گادفری پاری توماس
John Godfrey Parry Thomas

رکورد سرعت در اتومبیلرانی

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/05.jpg
او یک مهندس و اتومبیلران ولزی بود. آرزوی زندگی او شکستن رکورد سرعت مالکوم کمپل بود. به همین منظور او اتومبیلی به نام "بابز" ساخت. اما در جریان تلاش برای شکست رکورد، یکی از زنجیرهای اتومبیل او پاره شدن و به گردنش برخورد کرد و منجر به مرگ فوری او شد. جان گادفری پاری توماس اهل ایالت ولز در بریتانیا بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

الکساندر بوگدانف
Alexander Bogdanov

تلاش برای جوانی پایدار

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/06.jpg
در تلاش برای جوانی همیشگی، او شروع به آزمایشاتی روی انتقال خون کرد. او تزریق خون را روی خودش امتحان کرد و ادعا کرد که طاس شدنش متوقف شده و دید چشمش بهتر شده است. اما او اصلا خون‌های اهداکننده‌ها را آزمایش نمی‌کرد و در یکی از آزمایشان خون فردی مبتلا به مالاریا و سل را به خودش تزریق کرد و در نتیجه عوارض این تزریق درگذشت! الکساندر بوگدانف متولد روسیه بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

جان فرانسیس دو روزیه
Jean Francois De Rozier

شوق صعود با بالون

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/07.jpg
او معلم فیزیک و شیمی بود. وی یکی از کسانی بود که نخستین پرواز بالون را نظاره کرده بود و همین مطلب شوق پرواز را در او ایجاد کرده بود. او نخستین کسی بود که با بالون به ارتفاع ۹۰۰ متری رسید. او کارش را در این مرحله متوقف نکرد و در تلاش بعدی در نظر داشت از فراز کانال انگلیس یا مانش، از انگلیس به فرانسه برود. متأسفانه بعد از اینکه او ۴۵۰ متر اوج گرفت، بالونش منفجر شد و منجر به مرگ وی گردید. جان فرانسیس دو روزیه فرانسوی بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

کارل اسکیل
Karl Scheele

کشف عناصر شیمیایی

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/08.jpg
او یک داروساز بود و شخصی بود که عناصر شیمیایی زیادی مثل اکسپژن، کلورین، تنگستن، منگنز و مولیبیدن را کشف کرده بود. اما او عادت عجیبی داشت و آن چیزی نبود جز "چشیدن کشفیاتش"! او گرچه در یک نوبت، بعد از چشیدن سیانید هیدروژن، نمرد! اما دفعه بعد، پس از چشیدن جیوه درگذشت! کارل اسکیل سوئدی بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

هنری وینستنلی
Henry Winstanley

سازه های فانوس دریایی

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/09.jpg
او فانوس دریایی معروفی را در ادیستون در بریتانیا احداث کره بود. وی که از استحکام سازه‌اش مطمئن بود، ترجیح داد که در حین یک طوفان در درون آن بماند. ولی متأسفانه فانوس دریایی او در هم شکست و وینستنلی و ۵ نفر دیگر در این میان کشته شدند. هنری وینستنلی انگلیسی بود.


http://persian-star.net/template/line/lin52.png

کارل سوسِک
Karel Soucek

کپسول فرود از آبشار

http://persian-star.net/1390/2/03/hdf/10.jpg
او کپسولی اختراع کرده بود که طبق ادعای او می‌توانست شخصی را به سلامت از آبشار نیاگارا بگذراند! در سال ۱۹۸۵، یک شرکت سرمایه‌گذاری حاضر شد که به او برای آزمایش کپسول ویژه‌اش کمک کند. به همین منظور در یکی از مناطق تگزاس آبشاری ۵۵ متری ساخته شد. کپسول او می‌بایست بعد از فرود درون چاله‌ پایین آبشار مصنوعی می‌افتاد. اما متأسفانه کپسول به لبه این چاله برخورد کرد و بر اثر صدمات وارده، سوسِک در روز بعد درگذشت! کارل سوسِک متولد چک اسلواکی بود.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۳, ۰۸:۲۳ قبل از ظهر
آدمهای بزرگ، آدمهای متوسط، آدمهای کوچک


آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند


آدم های بزرگ درد دیگران را دارند

آدم های متوسط درد خودشان را دارند

آدم های کوچک بی دردند


آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند


آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند


آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند


آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم های کوچک اصلا مسئله ندارند

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۴, ۰۱:۳۹ بعد از ظهر
آخرین مدل حالگیری

دختر جوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد.

پس از دوماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:

« لورای عزیز،
متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به توخیانت کرده ام!!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم.

من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست»

باعشق : روبرت


دخترجوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد، ازهمه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسرعمو، پسردایی... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها راکه کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون:

«روبرت،
مراببخش،

اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم،

لطفاً عکس خودت را از میان عکسهای توی پاکت جداکن وبقیه رابه من برگردان.....»

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۵, ۱۰:۲۱ قبل از ظهر
معناي نام كشورهاي جهان

در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان پرانتز آورده شده است :

http://salijoon.ws/mail/900205/2.jpg
آرژانتين: سرزمين نقره (اسپانيايي)
آفريقاي جنوبي: سرزمين بدون سرما / آفتابي جنوبي (لاتين، يوناني)
آلباني: سرزمين كوه نشينان
آلمان: سرزمين همه مردان يا قوم ژرمن (فرانسوي، ژرمني)
آنگولا: از واژه نگولا كه لقب فرمانروايان محلي بود
اتريش: شاهنشاهي شرق (ژرمني)
اتيوپي: سرزمين چهره سوختگان (يوناني)
ازبكستان: سرزمين خودسالارها (سغدي، تركي، فارسي دري)
اسپانيا: سرزمين خرگوش كوهي (فنيقي)
استراليا: سرزمين جنوبي (لاتين)
استوني: راه شرقي (ژرمني)
اسرائيل: جنگيده با خدا (عبري)
اسكاتلند: سرزمين اسكات ها (لاتين)
افغانستان: سرزمين قوم افغان (فارسي)
اكوادور: خط استوا (اسپانيايي)
الجزاير: جزيره ها (عربي)
السالوادور: رهايي بخش مقدس (اسپانيايي)
امارات متحده عربي: شاهزاده نشين هاي يكپارچه عربي (عربي)
اندونزي: مجمع الجزاير هند (فرانسوي)
انگليس: سرزمين پير استعمار (ژرمني)
اوروگوئه: شرقي
اوكراين: منطقه مرزي (اسلاوي)
ايالات متحده امريكا: از نام آمريگو وسپوچي دريانورد ايتاليايي
ايتاليا: شايد به معني ايزد (يوناني)
ايران: سرزمين آريايي ها٬ برگرفته از واژه «آريا» به معني نجيب و شريف
ايرلند: سرزمين قوم اير (انگليسي)
ايسلند: سرزمين يخ (ايسلندي)
باهاما: درياي كم عمق يا ريشدارها (اسپانيايي)
بحرين: دو دريا (عربي)
برزيل: چوب قرمز
بريتانيا: سرزمين نقاشي شدگان (لاتين)
بلژيك: سرزمين قوم بلژ از اقوام سلتي، واژه بلژ احتمالاً معني كيسه مي داده
بليز: يا از نام دزدي دريايي به نام والاس يا از واژه اي بومي به معناي آب گل آلود
بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشي)
بوتان: تبتي تبار
بوتسوانا: سرزمين قوم تسوانا
بوركينافاسو: سرزمين مردم درستكار
بوليوي: از نام سيمون بوليوار مبارز رهايي بخش آمريكاي لاتين
پاراگوئه: اين سوي رودخانه
پاكستان: سرزمين پاكان (فارسي دري)
پاناما: جاي پر از ماهي (زبان كوئِوا)
پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتي (لاتين)
پورتوريكو: بندر ثروتمند (اسپانيايي)
تاجيكستان: سرزمين تاجيك ها (فارسي دري)
تانزانيا: اين نام از هماميزي تانگانيگا سرزمين درياچه تانگا + زنگبار گرفته شده
تايلند: سرزمين قوم تاي
تركمنستان: سرزمين ترك + ايمان = تركيمان = تركمان = تركمن سرزمين ترك هايي كه مسلمان شده اند (مربوط به سده هاي آغازين اسلام)
تركيه: سرزمين قوي ها (تركي با پسوند عربي)
جامائيكا: سرزمين بهاران
جيبوتي: شايد به پادري بافته از الياف نخل مي گفتند (زبان آفار)
چاد: درياچه (زبان بورنو)
چين: سرزمين مركزي (چيني)
دانمارك: مرز قوم "دان"
دومينيكن: كشور دومينيك مقدس (اسپانيايي)
روسيه: كشور روشن ها، سپيدان
روسيه سفيد / بلاروس: درخشنده روس / سفيد روسي
روماني: سرزمين رومي ها
زلاند نو: زلاند جديد (زلاند نام يكي از استان هاي هلند به معناي درياست)
ژاپن: سرزمين خورشيد تابان (ژاپني)
سريلانكا: جزيره باشكوه (سنسكريت)
جزاير سليمان: از نام حضرت سليمان
سوئد: سرزمين قوم "سوي"
سوئيس: سرزمين مرداب
سودان: سياهان (عربي)
سوريه: سرزمين آشور (سامي)
سيرالئون: كوه شير
شيلي: پايان خشكي/ برف
عراق: شايد از ايراك به معناي ايران كوچك (فارسي)
عربستان سعودي: سرزمين بيابانگردان در تملك خاندان خوشبختواژه عرب به معني گذرنده و بيابانگرد استسعود يعني خوشبخت.
فرانسه: سرزمين قوم فرانك از اقوام سلتي
فلسطين: يكي از اسامي قديم رود اردن
فنلاند: سرزمين قوم "فن"
فيليپين: از نام پادشاهي اسپانيايي به نام فيليپ
قرقيزستان: سرزمين چهل قبيله قرقيزي
قزاقستان: سرزمين كوچگران قزاقي
قطر: شايد به معناي باراني (عربي)
كاستاريكا: ساحل غني (اسپانيايي)
كانادا: دهكده زبان سرخپوستي "ايروكوئي"
كلمبيا: سرزمين كلمب (كريستف كلمب) (اسپانيايي)
كنيا: كوه سپيدي (زبان كيكويو)
كويت: دژ كوچك هندي (عربي)
گرجستان: سرزمين كشاورزان (يوناني)
لبنان: سفيد (عبري)
لهستان: سرزمين قوم "له"
ليبريا: سرزمين آزادي
مجارستان: سرزمين قوم مجار (مجاري)
مراكش: مغرب
مصر: شهر، آبادي
مقدونيه: سرزمين كوه نشين ها، بلندنشين ها (يوناني)
مكزيك: اسپانياي جديد (اسپانيايي)
موريتاني: سرزمين قوم مور (لاتين)
ميكرونزي: مجمع الجزاير كوچك فراسوي
نروژ: راه شمال
نيجر: سياه (لاتين)
نيجريه: سرزمين سياه (لاتين)
نيكاراگوئه: درياي نيكارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانيايي)
واتيكان: گرفته شده از نام تپه اي به نام واتيكان (اتروسكي)
ونزوئلا: ونيز كوچك
ويتنام: اقوام "ويت" جنوبي (ويتنامي)
ويلز: بيگانگان (ژرمني)
هلند: سرزمين چوب آلماني
هند: پر آب (فارسي باستان)
هندوراس: ژرفناها (اسپانيايي)
يمن: خوشبخت
يونان: سرزمين قوم "يون

scott
۱۳۹۰-۰۲-۰۶, ۱۰:۱۸ قبل از ظهر
آیا می دانستید چرا پشت سر مسافر آب بر زمین می ریزند؟
هرمزان در سمت فرمانداري خوزستان انجام وظيفه مي‌كرد. هرمزان كه يكي از فرمانداران جنگ قادسيّه بود. بعد از نبردی در شهر شوشتر و زماني كه هرمزان در نتيجه خيانت يك نفر با وضعی نااميد كننده روبرو شد، نخست در قلعه‌اي پناه گرفت و به ابوموسي اشعري، فرمانده تازيها آگاهي داد كه هر گاه او را امان دهد، خود را تسليم وي خواهد كرد. ابوموسي اشعري نيز موافقت كرد از كشتن او بگذرد و ويرا به مدينه نزد عمربن الخطاب بفرستد تا خليفه درباره او تصميم بگيرد. با اين وجود، ابوموسي اشعري دستور داد، تمام 900 نفر سربازان هرمزان را كه در آن قلعه اسير شده بودند، گردن بزنند. (البلاذري، فتوح البُلدان، به تصحيح دكتر صلاح‌الديّن المُنَجَّذ (قاهره: 1956)، صفحه 468)
پس از اينكه تازيها هرمزان را وارد مدينه كردند، ... لباس رسمي هرمزان را كه ردائي از ديباي زربفت بود كه تازيها تا آن زمان به چشم نديده بودند، به او پوشاندند و تاج جواهرنشان او را كه «آذين» نام داشت بر سرش گذاشتند و ويرا به مسجدي كه عمر در آن خفته بود، بردند تا عمر تكليف هرمزان را تعيين سازد. عمر در گوشه‌اي از مسجد خفته و تازيانه‌اي زير سر خود گذاشته بود. هرمزان، پس از ورود به مسجد، نگاهي به اطراف انداخت و پرسش كرد: «پس اميرالمؤمنين كجاست؟» تازيهاي نگهبان به عمر اشاره‌اي كردند و پاسخ دادند: «مگر نمي‌بيني، آن اميرالمؤمنين است.»
... سپس عمر از خواب برخاست. عمر نخست كمي با هرمزان گفتگو كرد و سپس فرمان داد، او را بكشند.
هرمزان درخواست كرد، پيش از كشته شدن به او كمي آب آشاميدني بدهند. عمر با درخواست هرمزان موافقت كرد و هنگامي كه ظرف آب را به دست هرمزان دادند، او در آشاميدن آب درنگ كرد. عمر سبب اين كار را پرسش نمود. هرمزان پاسخ داد، بيم دارد، در هنگام نوشيدن آب، او را بكشند. عمر قول داد تا آن آب را ننوشد، كشته نخواهد شد. پس از اينكه هرمزان از عمر اين قول را گرفت، آب را بر زمين ريخت. عمر نيز ناچار به قول خود وفا كرد و از كشتن او درگذشت. این باعث بوجود آمدن فلسفه ای شد که با ریختن آب بر زمین، یعنی زندگی دوباره به شخصی داده می شود تا مسافر برود و سالم بمان

scott
۱۳۹۰-۰۲-۰۶, ۱۰:۲۹ قبل از ظهر
تأثير مواد راديواکتيو بر سلامت انسان
زلزله ژاپن پرقدرت‌ترين زلزله دنيا از زمانی که دستگاه‌های لرزه نگاری وجود دارند معرفی شده است.

زلزله حدود ۹ريشتری ژاپن علاوه بر تغييرات روی پوسته زمين، باعث کاهش زمان ۲۴ ساعته شبانه‌روز به ميزان ۱/۸ ميکرو ثانيه در ۲۴ ساعت شده است.

به گزارش خبرنگار سايت پزشکان بدون مرز، جزيره ژاپن حدود ۸ فوت جابه‌جا شده است و همچنين محور زمين نيز بيش از ۱۰ سانتی‌متر جابه‌جا شده است. پس از آنکه زلزله ژاپن به سيستم‌های خنک‌کننده نيروگاه هسته‌ای آسيب زد مقام‌های ژاپنی در تمام واحدهای نيروگاه‌ها حالت فوق‌العاده اعلام کردند. اين زلزله شديدترين زلزله‌ای است که تا‌کنون در ژاپن ثبت شده و گفته می‌شود دولت ژاپن هزاران نيروی نظامی، صدها هواپيما و ده‌ها کشتی را روانه مناطق زلزله زده کرده است.

انفجار يک بمب موجب آزاد شدن مقادير زيادی مواد راديواکتيو می‌شود. اين عناصر در حال تشعشع هميشگی هستند و از خود اشعه گاما، ذره بتا و نوترون‌ها را خارج می‌سازند که قادرند زيان‌های جبران‌ناپذيری را سبب شوند.

در ژاپن کسانی که در فاصله ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ متری مرکز انفجار بمب‌های آمريکايی در خانه‌های چوبی به‌سر می‌بردند و از سوختگی و زخم‌های شديد و مرگ در امان مانده بودند پس از ۲ هفته مبتلا به ريزش موی سر، تب، اسهال، خونريزی زيرجلدی و مخاط، خونريزی لثه‌ها و اعضای درونی و کم شدن تعداد گلبول‌های سفيد خون شده و در ظرف يک هفته جان سپردند.

مواد راديواکتيو به‌طور کلی سمی هستند. اين مواد برای حيات ضرر دارند. يعنی به انحای مختلف در سطح بسيار بسيار بالا ايجاد مسموميت می‌کنند و در نهايت وارد بدن انسان که می‌شوند، حتی اگر شخص مسموم زنده بماند، باعث تغييرات ژنتيک در فرد می‌شوند. يعنی اينکه مولکول‌ها را تحت‌تأثير قرار می‌دهند و باعث جهش يا تغييرات ژنتيک می‌شوند.
مهم‌ترين مسئله‌ای که مواد راديواکتيو ايجاد می‌کنند، تغييرات ژنتيک است. در اطراف رآکتورهای اتمی اگر دقت و احتياط نشود، مثلا می‌بينيم که مارمولک‌هايی با ۳ پا، با ۲ سر يا مارمولک‌های بی‌دست و پا و انواع قورباغه‌هايی که به‌اصطلاح دفورمه شده و تغيير شکل داده‌اند، پيدا می‌شود. اين تغييرات يعنی تغيير در ژنتيک ،ممکن است باعث مسموميت و مرگ فرد، گياه و جانور ‌شود. وقتی که در چرنوبيل، در اتحاد شوروی سابق، در رآکتورهای اتمی اختلال ايجاد شد، ما ديديم که در غرب انگلستان يعنی حدود ۵هزار کيلومتر آن‌طرف‌تر به طرف غرب، دولت انگلستان مجبور شد که گوسفندهای بی‌شماری را کشته و دفن کند، چون علف‌های آن منطقه به مواد راديواکتيو آغشته شده بودند.

مواد راديواکتيو با حيات روی زمين سازگاری ندارد. تشعشع راديو اکتيو روی جنين تأثير می‌گذارد، سلول‌های تناسلی را نابود می‌کند و سبب تغييرات در نسل‌های آينده و تولد نوزادان ناقص الخلقه می‌شود.

به گزارش خبرنگار سايت پزشکان بدون مرز، در سال ۱۹۵۰ از ۲۵۰ کودک ۴تا ۵ ساله و مادران آنها که هنگام بارداری در معرض تشعشع بمب اتمی قرار گرفته بودند آزمايش به‌عمل آمد، ۲۷ کودک دارای نواقص شديد جسمی (نقص قلب، بسته بودن سوراخ مقعد، انواع بيماری‌های ريوی و مری) و ۶ کودک سر بسيار بزرگ داشتند و درک عقلانی آنها کم بود. مادران اين کودکان هنگام انفجار بمب در داخل مدار ۱۲۰۰متری بودند. کودکانی که در معرض تشعشع قرارداشتند در رشد جسمی و عقلی آنها نيز اختلالات به‌وجود آمد و هر قدر سن کودک هنگام انفجار کمتر بود اختلال بيشتر در او ظاهر می‌شد.

اثرات جسمی و ژنتيک پرتو‌های راديواکتيو

اثرات پرتو‌های راديو اکتيو به ۲ قسمت تأثيرات بدنی يا جسمی و تأثيرات ژنتيک تقسيم می‌شود. اثرات اوليه روی سلول‌ها و بافت‌هاست و اثرات بعدی به‌گونه‌های ديگری خواهد بود.

اثرات جسمی اشعه راديو اکتيو

اثرات بدنی باعث صدمه به سلول‌ها و تغيير آنها می‌شود.
پرتو ی راديو اکتيو روی تقسيم سلول نيز تأثير می‌گذارد. تسريع يا کند‌سازی‌ تقسيم سلول بر بافت‌های ابتدايی و جنينی اثر می‌گذارد. صدمه به پوسته سلول، ميتوکندری و هسته سلول باعث عملکرد غيرطبيعی سلول می‌شود که موجب رشد بيش از حد و مرگ سلول می‌شود.

در معرض اشعه‌های شديد راديو اکتيو بودن به‌سرعت، بافت و سلول را تقسيم و تجزيه می‌کند.
برخی از اين تأثير‌ها روی بافت عبارتند از:
- پوست: بيماری‌های پوستی و سرطان پوست.
- ديواره معده و روده: جذب از دستگاه گوارش و ورود به مغز استخوان و در نهايت کم خونی(آنمی)
- رشد جنينی: اثرات پيری زود رس را موجب می‌شود.

آزمايش بمب هيدروژنی در جزاير ژاپن

آزمايش بمب هيدروژنی در جزيره بی‌کی نی در تاريخ اول مارس ۱۹۵۴ و تأثير تشعشع مواد راديو‌اکتيو حاصل از انفجار روی ماهيگيران ژاپنی که در فاصله ۸۰ مايلی آن جزيره مشغول صيد ماهی بودند، بهترين نمونه است.

عوارض تشعشع ممکن است چند ماه تا چندين سال پس از انفجار بمب ظاهر شود. اين عوارض عبارتند از:
کلوئيد (Cheloide)، آب مرواريد (Cataract)، لوسمی (Lusemie)، سرطان، اختلال در رشد جنين، نابودی سلول نسل و... .
که اين عوارض به۳ دوره تقسيم می‌شوند:
دوره اول: از هنگامی که انفجار صورت می‌گيرد تا آخر هفته دوم. در اين دوره نيروهای حاصل از انفجار به اشکال متفاوت در يک زمان روی بدن انسان تأثير می‌گذارند (ضربه، سوختگی، تشعشع) که ۹۰درصد کشته‌ها در اين مرحله صورت می‌گيرد.

دوره دوم: از ابتدای هفته سوم تا آخر هفته هشتم. در اين دوره بيماری تشعشعی با تمام علائم مخصوص خود ظاهر می‌شود و بيماری‌های مرسوم حاصل از تشعشع هسته‌ای از ماه سوم، چهارم و پنجم شروع می‌شود.
تشعشع راديو اکتيو روی جنين تأثير می‌گذارد، سلول‌های تناسلی را نابود می‌کند و سبب تغييرات در نسل‌های آينده و تولد نوزادان ناقص‌الخلقه می‌شود.

علت مرگ تمام کسانی که در روزهای اول پس از انفجار تلف شدند سوختگی و زخم‌های عميق همراه با بيماری تشعشعی بوده است. گلبول‌های سفيد خون آنها کم می‌شود، گلبول‌های قرمز و ترومبويست‌ها يا پلاکت‌های خون نيز روبه نقصان می‌گذارند و به همين علت، انعقاد خون و خونريزی‌های مختلف عارض می‌شود. ريزش موهای تن افراد در دوره دوم صورت می‌گيرد و در بيماران خونريزی معده و روده، خونريزی مغز، ريه و مثانه مشهود بوده است.

نتيجه آزمايش مغز استخوان اين بيماران به‌صورت زير است:
- تقليل فاحش سلول‌های هسته دار گلبول ساز
- از بين رفتن و يا تقليل فاحش اشکال جوان گلبول‌های قرمز خون
- کم شدن سلول‌های مولد پلاکت

scott
۱۳۹۰-۰۲-۰۶, ۰۱:۱۸ بعد از ظهر
چنـــد قــانــــــون کاربــــردی

1- قانون گاو
گاو سرشو می‌اندازه پایین و کار خودشو انجام میده، کاری نداره کسی چی میگه! از شاخش هم استفاده نمی‌کنه، چون بهترین شاخ زن‌ها رفتن توی میدان گاو بازی و نابود شدند.

برای مثال شما قصد داری به عیادت کسی در بیمارستان بری، بهترین راه اینه که راه خودت را بگیری و مستقیم وارد بخش بشی و به کسی هم توجه نکنی، حالا مثلا اگر از نگهبان بپرسی که "الان ساعت ملاقات هست؟" یا این که "می‌تونم برم تو؟" اگر هیچ مشکلی هم وجود نداشته باشه، نگهبانه برای اینکه قدرت خودشو بهت نشون بده جلوت را می‌گیره. این قانون در جاهایی که قوانین مسخره و دست و پا گیر داره هم کاربرد داره، یعنی خیلی موانع قانونی (یا بهتر بگم سنگ اندازی‌ها) در مرحله آغازین کارها بیشتر جلوه می‌کنند، وقتی شما بی‌توجه به همه‌ آنها کارت را آغاز کردی، اکثر آنها خود به خود کنار می‌روند یا افراد مجبور میشن خودشونو با شما وفق بدن. در کل این قانون (قضیه) در جوامعی مثل جامعه ایران که فضولی در کار دیگران امری پسندیده‌ای محسوب می‌شود بسیار کاربرد دارد.

2-قانون سگ
سگی شما رو دنبال کرده و شما فقط یه قرص نان دارید، اگر کل نان را جلوش بندازید، زود می‌خوردش و بعدش به شما حمله می‌کنه، پس بهترین کار اینه که نان را تکه تکه بهش بدین تا زمانی که به جای امنی برسید.

مثلا می‌دانید که طرح یک پروژه یک ماه طول می‌کشه، اما اگر به کارفرما بگویید یک ماه، شاکی میشه و فحش میده، شایدم رفت و کار را داد به یکی دیگه، پس کار را در چند مرحله بهش تحویل می‌دهید. مثلا هفته اول سایت پلان، به همراه پلان اولیه، هفته دوم پلان نهایی و الا آخر! اینطوری طرف شاکی نمیشه که هیچ، کلی هم ذوق می‌کنه که تو جریان پیشرفت کار قرار داشته!


3-قوانین خر


قانون اول:

هرگاه خری در یک کنج مثلث و منبع غذا در کنج دیگری باشد، خر مورد نظر همیشه مسیری را طی میکند که از یک ضلع مثلث می‌گذرد.

نتیجه گیری: در دبیرستان می‌گفتند که این یعنی خر هم می‌فهمه که اون راه نزدیکتره، اما در اصل اینه که همیشه کوتاه‌ترین راه، بهترین راه نیست و فقط خر کوتاه‌ترین راه را انتخاب می کنه!



قانون دوم:

هرگاه خری در فاصله مساوی بین دو منبع غذایی قرار گرفته باشد. آنقدر بین انتخاب نزدیکترین منبع تردید می‌کند و به سمت هیچکدام نمی رود تا از گرسنگی بمیرد!

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها تصمیم گیری بین دو یا چند گزینه در نتیجه عمل تاثیر چندانی نمی‌گذارد، پس تا فرصت نگذشته سریعتر تصمیم‌گیری کنیم.



قانون سوم:

هرگاه در مسیری دو خر از روبرو (شاخ به شاخ) به یکدیگر برسند، و مسیر به قدری تنگ باشد که این دو باید کمی از وسط جاده کنار رفته، به دیگری راه بدهند تا بتوانند رد شوند، هیچکدام از خرها از جای خود تکان نمی‌خورند.

نتیجه گیری: خیلی وقت‌ها برای رسیدن به نتیجه مطلوب بایستی به طرف مقابل امتیاز بدهید، به بازی "بُرد ـ بُرد" بیاندیشیم، سیاستمدار باشیم، دور از جون و بلا نسبت شما، خر نباشیم!

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۷, ۱۰:۳۵ قبل از ظهر
شکار صحنه ای بی‌نظیر از نجات جوجه پرنده توسط والدینش
شاید کمتر کسی شاهد چنین صحنه‌ زیبایی از نزدیک بوده باشد. نجات جان جوجه پرنده توسط پدرو مادرش. صحنه‌ای که توسط یک عکاس خوش شانس شکار شده است. این صحنه‌ واقعی تلاش بی‌دریغ پدرو مادر جوجه پرنده‌ای است که در حین تمرین پرواز تعادل خود را از دست داده و در حال سقوط است.

http://persian-star.net/1390/2/07/10in1/019.jpg
آنها می خواهند با تلاش فراوان، فرزندشان را به آشیانه برگردانند. این عکس به نام "خانواده" نامگذاری شده است. چرا که یک شاهکار عکاسی از تلاش یک خانواده برای نجات فرزندشان است. تصویری گویا و پر معنا در زمینه خانواده. عکاس این تصویر می‌گوید: "من فرد خوش شانسی هستم که در آن لحظه در صحنه حاضر بودم. عکاسی از چنین صحنه‌‌ی زیبا یکی از به یاد ماندنی‌ترین خاطرات زندگی عکاسی ‌من خواهد بود.

این عکس به طور بی‌نظیری ارزش، مقام و فداکاری اعضای یک خانواده را اثبات و ثبت کرده‌ است. چگونه و کدام دانشمند و محقق زیست شناسی می‌توانست به این روشنی ارزش خانوده را در بین سایر موجودات کره زمین ثابت و نشان دهد؟ واقعا که دانستن ارزش واقعی یک خانواده بسیار تحسین برانگیز است.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۷, ۱۰:۳۷ قبل از ظهر
چک 2 هزار تومانی با رعایت نکات امنیتی
شعبه ممتاز شرق تهران بیمه ایران بعد از پیگیری های بیست روزه یک زیان دیده، چک خسارت را در وجه او صادر کرد. به گزارش مشرق، این اتفاق در روز بارها در شعب مختلف بیمه های سراسر کشور رخ می دهد، اما نکته جالب در این چک صادر شده، مبلغ تعجب برانگیز آن است.

شعبه ممتاز شرق تهران واقع در سه راه تهرانپارس، ابتدای جاده آبعلی دراقدامی نادر برای خسارت وارده به یکی از بیمه گزاران، بعد از گذشت 20 روز و در پی دوندگی های مکرر، چکی به مبلغ2000تومان صادر کرد. این چک 2000تومانی در حالی صادر شد که همه پیشگیری های امنیتی برای عدم سواستفاده از آن مثل ثبت ماشینی رعایت شده و مهر "غیر قابل انتقال" بر روی آن زده شده است.

http://persian-star.net/1390/2/07/10in1/018.jpg
گفتنی است محمدباقر باباغلامی پس از گذشت 20 روز از وارد آمدن خسارت به اتومبیلش توانست خسارت خود را به مبلغ2000تومان دریافت کند! این در حالی است که شعب بانکهای معتبر کشور برای وصول چک های فراگیر، بین 500 تا 700 تومان کارمزد دریافت می کنند. دقت بیمه ایران در پرداخت خسارتها با ضریب خطای 1000تومان در حالی است که اخیرا خبرهایی از سواستفاده مالی در این شرکت بزرگ منتشر شده است.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۷, ۱۰:۳۸ قبل از ظهر
اجرای قانون جدید جرایم رانندگی از شنبه
بنا به اظهار سردار اسكندر مومنی در حاشیه "نشست تخصصی قانون جدید رسیدگی به تخلفات رانندگی" با اشاره به اینكه آخرین هماهنگی‌ها برای اجرای قانون اخذ جرایم رانندگی انجام شده، قانون جدید جرایم رانندگی دو بخش دارد، بخشی از قانون نیازمند تدوین آیین‌نامه است و بخشی از آن نیز نیازی به تدوین آیین‌نامه ندارد كه بر این اساس، بخش‌هایی از قانون همچون نمره منفی، افزایش مهلت پرداخت جرایم رانندگی و ... از روز شنبه دهم اردیبهشت ‌ماه سال جاری در سراسر كشور به مرحله اجرا گذاشته می‌شود.

جدول جدید جرایم رانندگی

http://persian-star.net/1390/2/07/10in1/016.jpg
http://persian-star.net/1390/2/07/10in1/017.jpg

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۰۷, ۱۰:۴۸ قبل از ظهر
پسر عنکبوتی 3 ساله شمال ايران آیا در شهر صومعه‌سرا پسر عنکبوتی را دیده‌اید؟ آیا اصلا حرفی در این باره شنیده‌اید؟ آیا اطلاعاتی در این مورد دارید؟

به گزارش سوما نیوز، فرید ملک ‌جهان، کودک خردسالی که هنوز به سن ۳ سالگی نرسیده و خیلی‌ها او را با نام «پسر عنکبوتی» می‌شناسند در روز جمعه ۲۶ فروردین سال ۹۰ در یک اقدام جالب و بی سابقه از یک میله به ارتفاع ۹ متر صعود کرد. جالب توجه است که وی در این صعود از هیچ ابزارکمکی استفاده نکرده است.

فرید برای اولین بار در سن ۱۵ ماهگی با بالا رفتن از یک کرکره ۴ متری به نام پسر عنکبوتی معروف شد. گفتنی است پدر و مادر فرید از اینکه پسرشان با داشتن سن کم و بدون هیچ واهمه‌‌ای قادر به انجام این کار است به او افتخار می‌کنند و ناراحتیشان این است که در وهله اول هیچ باشگاه صخره نوردی شرایط مناسب برای پذیرش فرزندشان را دارا نیست و در وهله دوم به جای اینکه مسئولین ورزش شهرستان به دنبال شکوفا کردن استعداد این خردسال صومعه‌سرایی باشند تا بتواند برای شهر افتخار آفرینی کند، پدر و مادرش به دنبال راه حلی از یک سازمان به سازمان دیگر می‌روند.

لازم به ذکر است والدین پسر عنکبوتی در حال پیگیری راهی هستند که بتوانند این خردسال مستعد را به عنوان کوچکترین صعود کننده در کتاب رکوردهای گینس ثبت کنند.



http://salijoon.info/mail/900207/ankabot/91695_228.jpg


http://salijoon.info/mail/900207/ankabot/91696_166.jpg


http://salijoon.info/mail/900207/ankabot/91697_410.jpg


http://salijoon.info/mail/900207/ankabot/91698_755.jpg


http://salijoon.info/mail/900207/ankabot/91699_932.jpg

scott
۱۳۹۰-۰۲-۰۸, ۱۰:۴۱ قبل از ظهر
به آینده خود و ديگران میل بفرست


توسط این سایت به آینده تون ایمیل بزنین.تاریخی که میخواهین این ایمیل به دستتون برسه رو مشخص کنین و هر چی میخواهین برای آینده تون توش بنویسین و بعد توی تاریخی که بهش گفتین نامه رو دریافت کنین و ببنید گذشته چی میخواستین و چه می کردین و برای آینده چه چیزهایی رو میخواستی
http://www.futureme.org/ (http://www.futureme.org/)

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۰۹, ۰۷:۵۹ بعد از ظهر
اقا مرتضی اینگیلش، فینگیلش مخالفه قوانینه!!
دلم نمیاد پست زیباتو حذف کنم. :لبخند: اما حذف میکنم. تو هم دوس داشتی با معنی بذارش. ممنون

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۰۹, ۰۹:۰۲ بعد از ظهر
http://www.zarbolmasal.com/wp-content/uploads/2011/04/shark1.jpg

ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند. اما آب های اطراف ژاپن سال هاست که ماهی تازه ندارد. بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری، بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند. ماهیگیران هر چه مسافت طولانی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می کشید.
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی ها، دیگر تازه نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهی را دوست نداشتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه کردند. آن ها ماهی ها را می گرفتند آن ها را روی دریا منجمد می کردند.
فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده را دوست نداشتند.
بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق ها کار گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند.
ماهی ها پس از کمی تقلا آرام می شدند و حرکت نمی کردند. آنها خسته و بی رمق ، اما زنده بودند.
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودند.
باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند. پس شرکت های ماهیگیری به گونه ای باید این مسئله را حل می کردند.
آنها چطور می توانستند ماهی تازه بگیرند؟
اگر شما مشاور صنایع ماهیگیری بودید ، چه پیشنهادی می دادید؟
برای نگه داشتن ماهی تازه شرکت های ماهیگیری ژاپن هنوز هم از مخازن نگهداری ماهی در قایق ها استفاده می کنند اما حالا آن ها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن می اندازند.
کوسه چندتایی ماهی می خورد اما بیشتر ماهی ها با وضعیتی بسیار سر زنده به مقصد می رسند. زیرا ماهی ها تلاش کردند….
شما هم می توانید ..
- به جای دوری جستن از مشکلات به میان آن ها شیرجه بزنید .
- از بازی لذت ببرید.
- اگر مشکلات و تلاش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید ، ضعف شما را خسته می کند به جای آن مشکل را تشخیص دهید .
- عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشتری دریافت کنید.
- اگر به اهدافتان دست یافتید ، اهداف بزرگتری را برای خود تعیین کنید .
- زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حل اهداف گروه ، جامعه و حتی نوع بشر اقدام کنید .
- پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ، شما مهارتهایی را دارید که می توانید با آن تغییرات و تفاوتهایی را در دنیا ایجاد کنید .
- در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر می توانید دورتر بروید شنا کنید.

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۰, ۱۲:۰۷ قبل از ظهر
اقا مرتضی اینگیلش، فینگیلش مخالفه قوانینه!!
دلم نمیاد پست زیباتو حذف کنم. :لبخند: اما حذف میکنم. تو هم دوس داشتی با معنی بذارش. ممنون
من عذر خواهی می کنم :خجالت: فکر می کردم فقط فینگلیش مخالف قانونه نه انگلیسی کامل :خجالت: دیگه تکرار نمیشه :نمیبینم:

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۰, ۰۸:۰۳ قبل از ظهر
تفاوت بین آسان و مشکل

خوابیدن در هر شب آسان است ولی مبارزه با آن مشکل است.

نشان دادن یپروزی آسان است ولی قبول کردن شکست مشکل است.

حظ کردن از یک ماه کامل آسان است ولی دیدن طرف دیگر آن مشکل است.

زمین خوردن با یک سنگ آسان است ولی بلند شدن مشکل است.

لذت بردن از زندگی آسان است ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است.

قول دادن بعضی چیز ها به بعضی افراد آسان است ولی وفای به عهد مشکل است.

گفتن اینکه ما عاشقیم آسان است ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است.

انتقاد از دیگران آسان است ولی خودسازی مشکل است.

ایراد گیری از دیگران آسان است عبرت گرفتن از آنها مشکل است.

گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است.

فکر کردن برای پیشرفت آسان است متوقف کردن فکر و رویا و عمل به آن مشکل است.

فکر بد کردن در مورد دیگران آسان است رها ساختن آنها از شک و دودلی مشکل است.

دریافت کردن آسان است اهدا کردن مشکل است.

حفظ دوستی با کلمات آسان است حفظ آن با مفهوم کلمات مشکل است.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۰, ۱۰:۱۱ قبل از ظهر
شخصیت های معروف جهان قبل از معروف شدن چه کاره بوده اند ؟!

http://persian-star.net/1390/2/10/02.gif

نام شخصیت معروف
مقام و شهرت
حرفه و شغل اولیه
آدولف هیتلر
دیکتاتور آلمان
نقاش پوستر
آلبرت انیشتن
فیزیکدان
منشی اداره ثبت
الویس پریسلی
خواننده
راننده کامیون
او هنری
نویسنده
گاوچران
جرالدفورد
رئیس جمهور آمریکا
مانکن لباس مردانه
جوزپه گاریبالدی
انقلابی ایتالیایی
ملوان
جیمی کارتر
رئیس جمهور آمریکا
بادام کار
رونالد ریگان
رئیس جمهور آمریکا
هنرپیشه سینما
شون کانری
هنرپیشه سینما
بنا و راننده کامیون
کلارک گیبل
هنرپیشه سینما
چوب بر
ویلیام فالکنر
نویسنده
نقاش ساختمان
گاندی
رهبر فقید هند
وکیل دادگستری
جرج واشنگتن
اولین رئیس جمهور آمریکا
کشاورز
نادرشاه افشار
موسس سلسله افشاریه
پوستین دوز
یعقوب لیث صفاری
سرسلسله صفاریان
رویگر
امیر اسماعیل سامانی
سرسلسله امرای سامانی
ساربان
آلپتکین
سرسلسله غزنویان
غلام زر خرید
فرخی سیستانی
شاعر مشهور ایران
کارگر کشاورز
پاندیت نهرو
نخست وزیر هند
وکیل دادگستری
موسولینی
دیکتاتور ایتالیا
روزنامه نویس
ساموئل مورس
مخترع آمریکایی
نقاش
جک لندن
نویسنده آمریکایی
کارگر کشتی
آلبر کامو
نویسنده فرانسوی
معلم
ریچارد نیکسون
رئیس جمهور آمریکا
وکیل دادگستری
آبراهام لینکلن
رئیس جمهور آمریکا
هیزم شکن
گی دو موپاسان
نویسنده آلمانی
کارمند دریا داری
چارلز دیکنز
نویسنده انگلیسی
منشی
آناتول فرانس
نویسنده فرانسوی
کتابفروش
مولیر
نویسنده بزرگ فرانسوی
هنرپیشه
هربرت جرج ولز
نویسنده بزرگ انگلیسی
شاگرد بزاز
ارنست همینگوی
نویسنده بزرگ آمریکایی
خبرنگار
ویلیام شکسپیر
نویسنده بزرگ انگلیسی
هنرپیشه سیار
فیدل کاسترو
رئیس جمهور کوبا
دانشجوی حقوق
کاردینال ریشیلو
صدر اعظم معروف فرانسه
کشیش
ناپلئون بناپارت
امپراطور فرانسه
افسر توپخانه
کریم خان زند
موسس سلسله زندیه
تیر انداز سپاه نادر شاه
میرزا تقی خان امیر کبیر
صدر اعظم ناصرالدین شاه
منشی
ژاندارک
شخصیت نیمه مذهبی وقهرمان فرانسوی
چوپان
هانری فورد
کارخانه دار آمریکایی
ساعت ساز
توماس ادیسون
مخترع بزرگ آمریکایی
تلگرافچی
آلفرد نوبل
بنیانگذار جایزه نوبل
کارگر کارخانه
والت دیزنی
مخترع سینمای انیمیشن
راننده آمبولانس
میکلانژ
نقاش مجسمه ساز ایتالیایی
سنگ تراش

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۰, ۰۸:۳۵ بعد از ظهر
"خلقيات ما ايرانيان" به قلم روانشاد محمد علي جمال زاده





مهموني مي ديم اونهايي که دوست داريم و نداريم رو دعوت مي کنيم. يواشکي به لباساي اونهايي که دوست نداريم مي خنديم. بعد که رفتند با دوستهاي خودموني مون مي شينيم به حرفهاشون مي خنديم! توي مهموني واسه همديگه جوک ترکي مي گيم! جوک لري مي گيم! اصفهاني ها رو مسخره مي کنيم. مي گيم کاشوني ها ترسوند! رشتي ها بي غيرتند! کردها خرمتعصب هستند! آباداني ها لاف مي زنند

پايين شهريها رو آدم حساب نمي کنيم!
مرز بين پايين شهر و بالاي شهر رو هم خودمون تعيين مي کنيم! اونها که از قلهک پايينتر رو قبول ندارند شيک ترند! وقتي يکي از فاميلهامون شهرستان زندگي مي کنه و ما يهويي از دهنمون مي پره فوري توضيح مي ديم که طرف بخاطر شغلش که مدير فلان کارخونه است اونجا زندگي مي کنه.

بشقاب و ليوانهاي فرانسوي مي خريم! لوسترهاي ساخت چين مي خريم! شکلات آيدين هديه نمي بريم چون ايرانيه کلاسش پايينه!

موقعي که اتوبوس مياد حمله مي کنيم! اگه اوضاع بحراني بشه با آرنجمون مي زنيم به کناريها راه رو باز مي کنيم! آخه خسته هستيم بايد زودتر بريم خونه! وقتي کسي نباشه هم همين که مي شينيم با ماژيک پشت صندلي ها يادگاري مي نويسيم که دفعه ديگه که سوار شديم به دوستامون هنرمون رو نشون بديم!

شب چهارشنبه سوري ترقه پرت مي کنيم پشت پاي زن همسايه که وقتي پريد بخنديم! وقتي تيم فوتبال مورد علاقه مون توي مسابقه مي بازه شيشه اتوبوس واحد رو مي شکنيم! سيزده بدر گند مي زنيم به طبيعت! يعني هميشه اينکارو مي کنيم نه فقط سيزده بدرها!

فحش خواهر و مادر مي ديم! به همديگه! به دين و مذهب! و عربها و غيره! اما تا يه مشكلي پيش مياد ميگيم يا فلان امام!!

و در لوس آنجلس هم بيشتر سفره حضرت عباس باز ميکنيم تا توي تهران.. ما همه مادرزادي سياستمدار به دنيا اومديم اما استراتژي تک تکمون با همديگه و با تمام دنيا متفاوته براي همين در هيچ موردي باهم توافق نداريم و بازهم به هم فحش مي ديم! سه تا که ميشيم پنج نظر متفاوت داريم و هممون خيال ميکنيم حق داريم. ما به اجدادمون خيلي احترام مي ذاريم! مخصوصاً داريوش و اينها! وقتي سر قبرشون ميريم حتماً يه يادگاري هم با هرچي که دستمون باشه روي در و ديواراش مي کنيم!

ما امام زاده مي سازيم! بعد پول مي ندازيم و از امام زاده مي خوايم که مشکلاتمون رو حل کنه!

ما روز عاشورا تاسوعا نذري مي ديم! اما براي اينکه زعفرون گرونه روي پلو گلرنگ مي ريزيم!

ما احتمالاً غير از رامسر و کلاردشت جاي ديگه اي از ايران رو نديديم اما حتماً دوبي رفتيم و فروشگاه عرض الهدايا رو ديديم!

بي برو برگرد هم يه عکسي توي صحرا روي شنها گرفتيم که به همسايه ها نشون بديم!

ما رانندگيمون حرف نداره! رانندگي بدون فحش و فضيحت برامون معني نداره! چراغ راهنمايي عابرپياده، موتورسوارهاي آدمخور . فقط يک کلمه از هر مورد کافيه !

ماها سينما نمي ريم و عوضش عشق مي کنيم قبل از اينکه فيلم روي پرده سينما بره ما سي ديشو ببريم خونه!

ما - مخصوصاً لوس آنجلسي هامون- وقتي کانال تلويزيوني درست مي کنيم يا هيمنطوري آب دوغ خياري ، ميارنمون توي يه برنامه اي مجري بشيم يا گزارش بديم يا خداي نکرده به عنوان کارشناس حرف بزنيم از هر سه تا کلمه اي که مي گيم چهار تاش انگليسيه اونهم با هزار تا عشوه و ناز و غمزه شتري و صد البته تلفظ صد درصد غلط !

ماها عاشق رقص عربي هستيم! هرچي هم سنمون ميره بالاتر علاقه امون به اين رقص که تا ابد يادش نميگيريم هي بيشتر و بيشتر ميشه و اصرار مي کنيم که بايد توي همه مهموني ها هنرمون رو نشون بديم!البته دوستان خيلي اصرار مي کنند وگرنه ماها همه خجالتي هستيم و رقصمون نمياد.

به آذري ها متلک ميگيم، اونارو مسخره ميکنيم و براشون جوک ميسازيم ولي بهترين دوستامون آذري هستن!

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۰, ۱۱:۳۵ بعد از ظهر
چطور می فهمی که در سال 2011 هستی؟





1. یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت 3 نفر بیشتر نیستن ولی 5 خط موبایل دارن

2. واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه پشت میز بغل دستی تو نشسته



3. رابطت با اقوام و دوستانی که ایمیل ندارن کمتر و کمتر میشه تا به حد صفر برسه



4.ماشینت رو جلوی در خونه پارک میکنی بعدش با موبایلت زنگ میزنی خونه که بیان کمک و چیزایی رو که خریدی ببرن داخل


5. هر آگهی تلویزیونی یه آدرس اینترنتی هم داره



6. وقتی خونه رو بدون موبایلت ترک میکنی،استرس همه وجودت رو میگیره و با سرعت برمیگردی که موبایلت رو برداری. بدون توجه به اینکه 20-30 سال از عمرت رو بدون موبایل گذروندی



8. صبحها قبل از خوردن صبحونه اولین کاری که میکنی سر زدن به اینترنت و چک کردن ایمیله


9. الان در حالیکه این ایمیل رو میخونی،سرت رو تکون میدی و لبخند میزنی



10. اینقدر سرگرم خوندن این ایمیل بودی که حتی متوجه نشدی این لیست شماره 7 نداره



11. الان دوباره برگشتی بالا که چک کنی شماره 7 رو داشته یا نه



12. و من مطمئنم که اگه دوباره برگردی بالاحتماً شماره 7 رو پیداش میکنی،بخاطر اینکه خوب بهش توجه نکردی.



13 .دوباره برمیگردی بالا ولی شماره 7 رو پیدا نمیکنی. خوب! من شوخی کردم ولی نشون میده که تو ، انسان عصر 2011، به خودت هم اعتماد نداری و هرچی بقیه میگن باور میکنی!

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۱, ۱۰:۰۱ قبل از ظهر
جهان را در سال 2020 چطور تصور می‌کنید؟

تنها 9 سال دیگر خودروها پرواز خواهند کرد، برای تعطیلات به ماه سفر خواهیم کرد، واقعیت افزوده بخشی روزمره از زندگی ما خواهد شد و رایانه‌هایی با توان پردازشی مغز انسان تولید خواهند شد! پیش‌بینی شما چیست؟

http://salijoon.ws/mail/900211/2020/11-4-29-546561.jpg
ساخت یک پایگاه روباتیک توسط روبات‌های ژاپنی در کره ماه
ژاپن به تازگی یک فاجعه بزرگ هسته‌ای ناشی از سونامی و زلزله 9 ریشتری را پشت سر گذاشته‌اند و باید نزدیک به 300میلیارد دلار برای بازسازی مناطق آسیب‌دیده هزینه کند. با این حال دولت این کشور قصد دارد برنامه ساخت پایگاهی در کره ماه که توسط روبات‌ها ساخته خواهد شد را ادامه دهد و تا سال 2020 میلادی آنرا به پایان برساند.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/2.jpg
قطارهای سریع‌السیر چین، پکن را به لندن متصل می‌کنند
چین قصد دارد برای ارتباط دادن شرق و غرب جهان، هزینه‌های ساخت راه‌آهنی را تقبل کند که از 17 کشور جهان خواهد گذشت. این کشور در عوض بخشی از منابع طبیعی این کشورها و استخراج معادن آنها را درخواست خواهد کرد.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/3.jpg
خودروهایی که به شکل خودکار در خیابان‌ها حرکت می‌کنند
در حال حاضر گوگل، دارپا و بعضی خودروسازان مانند آئودی دارند برای تولید چنین اتومبیل‌هایی تلاش می‌کنند. ما در نهایت به سیستمی تعاملی برای تمامی اتومبیل‌ها نیاز خواهیم داشت تا مانند انسان‌‌ها بتوانند توسط زیرساختی مجازی به زبانی مشترک برسند و به تبادل اطلاعات با یکدیگر بپردازند.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/4.jpg
قیمت سوختهای زیستی و فسیلی برابر خواهد شد
این پیشگویی متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده است که مانند دیگر نیروهای نظامی این کشور تلاش می‌کند تا سال 2020 نیمی از انرژی مورد نیاز خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر تأمین کند.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/5.jpg
امکان پرواز برای خودروها فراهم خواهد شد
این چیزی نیست که چه از لحاظ تکنیکی و چه از نظر امنیتی مورد قبول محققان باشد. کنترل ترافیک هوایی به زیرساخت‌های بی‌سیم مطمئن نیاز دارد و زمانی که تا 9 سال آینده زیرساخت‌های زمینی این ارتباط در دسترس نخواهند بود، تأمین زیرساخت‌های هوایی غیرممکن است.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/6.jpg
کنترل ابزارها با استفاده از ریزتراشه‌ای که در مغز کار گذاشته شده، ممکن خواهد شد
این پیش‌بینی اینتل کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد. سیستم پیچیده ارتباطی مغز انسان هنوز هم یکی از بزرگترین اسرار علم زیست‌شناسی است و زمانی که انسان اطلاع چندانی از شیوه این ارتباط ندارد، استفاده از شبیه‌ساز الکترونیکی برای ایجاد تعامل میان انسان و دستگاه‌ها غیرممکن است



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/7.jpg
صفحه نمایش‌های آینده همگی فوق‌باریک و از *** OLED خواهند بود
کافی است به گشت‌و‌گذاری کوتاه در دنیای مجازی بپردازید تا ببینید این پیش‌بینی چقدر به حقیقت نزدیک است. در حال حاضر نمونه‌هایی از صفحات نمایش OLED (دیود آلی ساطع‌کننده نور) از آزمایشگاه‌ها خارج شده‌اند و به زودی در ابزارهای الکترونیک گوناگون به کار گرفته خواهند شد.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/8.jpg
سفرهای تجاری به فضا و استخراج معادن خردهسیارهها
از نظر لیب هولد و همکارانش امکان سفرهای کوتاه و داخل مدار زمین تا سال 2020 وجود خواهد داشت اما بعید به نظر می‌رسد انسان تعطیلاتش را در کره ماه سپری کند یا برای استخراج معادن از خرده‌سیاره‌ها آماده باشد.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/9.jpg
برابری قدرت پردازش رایانه‌های 1000 دلاری با مغز انسان
محققان مؤسسه آینده این پیش‌بینی مدیرعامل سیسکو را که 2 سال پیش انجام‌شده، اجرایی می‌دانند. لیب هولد می‌گوید: «از هوش انسانی حرف نمی‌زنیم بلکه توان ذهنی را مد نظر داریم و این به تعداد محاسبات و چرخه‌ها برمی‌گردد».



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/10.png.jpg
امکان ترجمه زبان‌های گوناگون جهان به یکدیگر توسط تلفن‌های همراه فراهم خواهد شد
ساختار زبانی بسیارپیچیده است. به همین دلیل استفاده از سرویس‌های مبتنی بر ابر محاسباتی مانند مترجم گوگل، بهترین شیوه ممکن است



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/11-4-29-635511.jpg
ابزارهای واقعیت افزوده به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل خواهند شد
در سال‌های اخیر از واقعیت افزوده زیاد شنیده‌ایم اما واقعیت اینست که ابزارهای کنونی چندان کارا نیستند و حتی عینک‌های مورد استفاده می‌توانند باعث سرگیجه و در بعضی موارد تهوع در فرد شوند.



http://salijoon.ws/mail/900211/2020/12.jpg
انسان موفق به ساخت مغز مصنوعی خواهد شد
در حال حاضر محققان پروژه Blue Brain در لوزان سوئیس موفق به ساخت بخش بسیارکوچکی از مغز با 10هزار نورون شده‌اند که دارد به کمک ابرکامپیوتر قدرتمند شرکت آی.بی.ام که در تصویر می‌بینید، کار می‌کند.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۱, ۱۰:۰۴ قبل از ظهر
افزایش طول عمر با خوردن شیر الاغ


قبایلی در پرو معتقدند برای داشتن عمر طولانی باید شیر خر خورد. آنها این موضوع را تبدیل به یک صنعت کرده و سالهاست شیر خر تولید کرده و در بازار به مشتریان عرضه می کنند.
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657273.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657471.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657521.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657681.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657687.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657101.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657132.jpg
http://salijoon.ws/mail/900211/omr/20110428094657745.jpg

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۱, ۱۰:۱۰ قبل از ظهر
آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟ (طنز)



از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.



آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :


در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟


روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟


در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند


در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.


در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!


در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.


هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند


هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد


هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.


کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
http://www.footiran.com/images/smilies/angry25.gif

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۱۱, ۰۹:۴۶ بعد از ظهر
سنجش کارایی

پسر كوچكي وارد داروخانه شدكارتني را به سمت تلفن هل داد. روي كارتن رفت تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره اي هفت رقمي.
مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش داد.پسرك پرسيد:خانم مي توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن ها را به من بسپاريد؟
زن پاسخ داد: كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد.
پسرك گفت: خانم من اين كار را نصف قيمتي كه او مي گيرد انجام خواهم داد. زن در جوابش گفت: از كار اين فرد كاملا راضي ام.
پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد: من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم براي تان جارو مي كنم در اين صورت شما در يكشنبه زيبا ترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت
مجددا زن پاسخ منفي داد.
پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت گوشي را گذاشت.
مسئول داروخانه كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر از رفتارت خوشم مي آيد، به خاطر اين كه روحيه ي خاص و خوبي داري،دوست دارم كاري به تو پيشنهاد بدهم.
پسر جوان جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملكردم را مي سنجيدم،‌من همان كسي هستم كه براي اين خانم كار مي كند

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۲, ۰۴:۰۳ بعد از ظهر
روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟

غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....

همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!

غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه (http://www.jok20.blogsky.com/) به دست زنش رسید ..

این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟





+

+

+





+

+

شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده

+

+

+

حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن (http://www.jok20.blogsky.com/) ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه....

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر (http://www.jok20.blogsky.com/) از آلمان...

+

+

+

+

+

ها ها ها ها خوش تون اومد

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۱۲:۰۵ قبل از ظهر
چناچنه به طور رومزره به زبان فارسي صبحت مي کيند، خاوهيد تواسنت اين نوتشه را بخاونيد.


در داشنگاه کبمريج انگلتسان تقحيقي روي روش خوادنه شدن کملات در مغز اجنام شده است


که مخشص مي کند که مغز انسان تهناحروف اتبدا و اتنها ي کلمات را پدرازش کرده و کمله را مي خاوند.

به هيمن دليل است که با وجود به هم ريتخگي اين نوتشه شما تواسنتيد آنرا بخاونيدحالا ايجناراكلبك كيند

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۱۲:۱۹ قبل از ظهر
دکتر شیخ
این متن رو تو اینترنت دیدم ارزش خوندن داره :متفکر: :
آنچه در زیر برایتان نوشتهام یکی از خاطرات زیبای دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.

دکتر شیخ از مردم پولی نمیگرفت و هر کس هرچه میخواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر 5 ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

دختر دکتر شیخ تعریف میکرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابهها را میشورید؟

و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.

او گفت:

دخترم، مردمی که مراجعه میکنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

زندگینامه دکتر شیخ

دكتر مرتضي شيخ در سال 1286 ه.ش در تهران به دنيا آمد . دوران كودكي و همچنين تحصيلات خود را تا سطح مدرسه عالي طب در همان شهر ادامه داد و با درجه دكتراي طب فارغ التحصيل شد .

پدر ايشان به شغل زرگري مشغول بود و پس از آنكه به دلايلي دچار مشكل مالي گشت ، دكتر شيخ - ياور و پشتيبان پدر - ضمن تحصيل به ايشان هم ياري مي رساند.

از همين زمان بود كه با مشكلات طبقه محروم آشنا شد و گويي با خود عهد بست تا تمامي توان خود را صرف اين قشر نمايد .


دكتر علاوه بر اين ، چون برادري دلسوز متعهدانه از سه خواهر و برادرش نيز نگهداري نمود تا هر يك با تحصيلات مناسب به مشاغل شريفي چون آموزگاري و خدمت در پرورشگاهها و خدمات انساني ديگر اشتغال يافتند . همچنين برادر مرحوم دكتر به خدمت ارتش در آمد و خود نيز از آنجا كه معتقد بود عاطفي ترين حرفه جهت ياري مردم پزشكي است همين شغل را بر گزيد .

نقل است از ايشان بيمار قبل از احتياج به درمان ، نياز به پرورش روان دارد و در همين راستا با بيماران خود چنان صميمي مي گشت كه بقول مراجعين دستش سبك مي گرديد و پس از خروج از مطب دكتر ، احساس مي کردند كه بسياري از آلامشان كاسته شده است .


وي پس از اخذ درجه دكترا به خدمت سربازي احضار شد. سپس به ماكو و مراغه رفته و آنگاه در عزيمت به سيستان و بلوچستان و خدمت در آن منطقه موفق به تأسيس بيمارستان دولتي گرديد تا مردم مستضعف آن ديار بتوانند از خدمات رايگان بهره ببرند .

دكتر پس از ازدواج از طريق ادراه تابعه ( بهداري ارتش ) به مشهد منتقل و در قالب همان دايره در كارخانه قند مشغول به خدمت شد.

محدوديت ميزان خدمات رساني، دكتر را بر آن داشت تا در نقاط محروم مشهد چندين مطب افتتاح كند . اين مطبها ابتدا در ميدان شهرداري امروز و سپس در نقاط محروم ديگري چون سرشور، فلكه برق و محله نوغان تاسيس شدند.

وي در پاسخ اين سئوال دكتر حسين خديو جم كه مي پرسد : چرا فقط در نقاط محروم مطب زده ايد ؟ مي گويد: چون مردم امكان آمدن به مطب مرا ندارند و اياب و ذهاب ايجاد هزينه مي كند لذا من به ميان آنها رفته ام .

دكتر مرتضي شيخ 69 سال با عزت تمام در ميان مردم زيست و با مردم خنديد و با آنها بيشتر از آنها گريست . در رنجها التيامي به دردها بود و دست پر عطوفتش هميشه ياري بخش افتادگان بود .



حدود 10 سال پيش كه به مشهد آمدم نام پزشكي را شنيدم كه تقريبا همه آنها كه او را مي شناختند واز او به نيكي ياد می كردند.

گمان كردم كه شايد پزشكي است كه كارش خوب بوده و اخيرا" از دنيا رفته است .

كم كم با بيمارستان دكتر شيخ آشنا شدم كه به ياد آن بزگوار نامگذاري شده بود.

مساله آنوقت برايمجالب تر شد كه فهميدم ايشان حدود 35 سال پيش از دنيا رفته و اكثر جوانان امروز اصلا" ايشان را نديده اند.

و زماني هم كه سرگذشت ايشان را از افراد مختلف شنيدم علاقه و ارادت خاصي به ايشان پيدا كردم . علاقه اي كه فرسنگ ها فاصله را در نورديد و باعث شد بدون هيچ چشم داشتي براي كسي كه او را نديده ام فيلم بسازم و ويژه نامه چاپ كنم.چرا که : مرد نكونام نميرد هر گز!

دكتر شيخ يك پزشك مردمي بود البته معصوم نبود و بي شك همانند همه ما خطاهايي هم داشته است اما آنچه را که من مي ستايم خوبيها و صفات منحصر به فرد اوست.

پزشكي كه طبابت را فراتر از تجارت مي ديد.

و نمی دانم که اگر در این بود و زیرمیزی گرفتن پزشکان را می دید چه می گفت؟ او شخصيت خود را انچنان بالا و والا مي ديد كه ابايي نداشت به جاي ماشين آخرين مدل با موتور! در كوچه پس كوچه هاي شهر به عيادت بيماران بي بضاعت برود!

در چند جاي شهر مطب مي زند اما نه براي كسب درآمد بيشتر و شهرت فزون تر! بلكه براي راحتي بيماران كم‌بضاعت و دسترسي راحت تر به او.

با داروخانه قرار داد مي بندد اما نه براي گرفتن پورسانت و درصد! بلكه براي پرداخت هزينه داروي بيماران بي‌بضاعت و كم درآمد. از كسبه قيمت كالاها را مي پرسد اما نه براي خريد بهترين آنها بلكه براي انتخاب مناسب ترين و ارزان ترين آنها براي بيماران فقير.

در مقابل همكارانش كه به او براي گران كردن ويزيت ها فشار مي‌آورند مي ايستد و نهيب مي‌زند كه پس سوگندتان چه مي شود و انصافتان كجا رفته است!

براي خود قبر خانوادگي آماده نمي كند و همانگونه كه با مردم و براي مردم زيسته سفارش مي كند كه بعد از مرگ در كنار مردم و در قبرستان عمومي شهر دفن شود!

در روزهاي پايان عمر، خود را به دانش آموزي كه نمره هاي پايين گرفته تشبيه مي كند و از حضور در محضر الهي اظهار شرمندگي مي كند و كارهاي خير خود را ناچيز مي شمرد!

و شايد همين قلب مهربان و روح متواضع او بود كه باعث مي شود كه تشييع جنازه او به يك خاطره ماندگار تبديل شود و بدون هيچ هماهنگي قبلي و فقط با عنايت امام مهربانيها او را به حرم برده و در جوار ثامن الحجج دفن نمايند تا ثابت شود كه كار خوب بي ثمر نمي ماند و خداوند خوبيها خوبان را فراموش نمي كند.

يادش گرامی

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۱۲:۲۷ قبل از ظهر
تعظیم تمام‌قد روسای سونی برای عذرخواهی از ۷۷ میلیون کاربر شبکه پلی‌استیشن!
به گزارش فارنت و به نقل از روزنامه دیلی‌میل انگلیس سه تن از مدیران ارشد شرکت سونی برای عذرخواهی از ۷۷ میلیون کاربر شبکه آنلاین پلی‌استیشن به دلیل هک شدن این شبکه و سرقت تمامی اطلاعات کاربران در کنفرانسی خبری و در برابر دوربین‌های خبری به مشتریان خود تعظیم کردند.

این اقدام همزمان با آن صورت گرفت که این شرکت از ادامه کار این سرویس در این هفته و ارائه برخی پاداش‌ها به کاربران برای جبران مشکلات (و البته دلسرد نشدن آنان) خبر داد.

کازو هیرای مدیر واحد پلی‌استیشن شرکت سونی که همزمان با دو مدیر ارشد دیگر شرکت سونی به رسم همیشگی ژاپنی‌ها و برای عذرخواهی برای چند ثانیه به صورت تمام قد در برابر دوربین‌های خبری تعظیم کرده بود در این خصوص گفت: ما عمیقا عذرخواهی خود را به دلیل این مشکلاتی که به وجود آوردیم اعلام می‌کنیم.
http://farnet.ir/wp-content/Sony_Tradition_Apologise_PSN_Hack.jpg
نزدیک به سه میلیون کاربر بریتانیایی در میان ۷۷ میلیون کاربر شبکه آنلاین پلی‌استیشن وجود دارند که اطلاعات آنها در بی‌سابقه‌ترین هک اینترنتی دزدیده شده است.

اگرچه شرکت سونی همچنان بر محفوظ بودن اطلاعات کارت‌های اعتباری کاربران و دزدیده نشده آنان تاکید دارد اما اخیرا در یک فروم ویژه هکرها بسته کامل این اطلاعات به صورت کامل به حراج گذاشته شده است.

اگر چه طبیعتا کسی قادر به تایید این ادعای هکرها نیست اما خود آنها مدعی هستند که این بسته اطلاعاتی شامل نام کاربری، آدرس پستی، شماره کارت، رمز عبور و حتی شماره سه رقمی امنیتی مندرج بر پشت کارت اعتباری کاربران است و برخی گزارش‌ها تعداد این کارت‌های اعتباری را بالغ بر ۲٫۲ میلیون کارت اعتباری دانسته‌اند.

در همین حال برخی سایت های اینترنتی با انتقاد از رفتار شرکت سونی، عذرخواهی این شرکت پس از دو هفته از هک شدن شبکه آنلاین پلی استیشن را دیرهنگام دانسته و حتی آن را تمسخر کرده‌اند.

اگر چه شاید دیرهنگام بودن این عذرخواهی و بزرگی این قصور شرکت سونی را نتوان نادیده گرفت اما عذرخواهی مدیران این شرکت در برابر مشتریان امریست که باید سرلوحه مدیران دیگر شرکت‌ها علی‌الخصوص مدیران هموطنمان در مواقع لزوم قرار بگیرد.

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۱۲:۳۰ قبل از ظهر
اگر این ساعت کاسیو را دارید از نظر ایالات متحده احتمالا تروریست هستید!
به گزارش فارنت و به نقل از گاردین اگر شما هم مانند بسیاری از افراد دیگر از سال‌ها پیش به این ساعت کاسیو مدل F-91W علاقه خاصی دارید و هنوز هم نمی‌توانید از آن دل بکنید و ساعت دیگری برای خود بخرید باید به اطلاع شما برسانم که این ساعت اکنون به عنوان یکی از علائم افراد تروریست در ایالات متحده شناخته می‌شود!
http://farnet.ir/wp-content/CasioF-91w.jpg
بله! بر اساس اسناد جدیدی که در وب‌سایت افشاگر ویکی‌لیکس منتشر شده است دولت آمریکا بر اساس لیستی که از زندانیان گوانتانامو بدست آورده بر این باور است که تروریست‌ها از این ساعت ارزان و همیشه در دسترس برای ساخت بمب‌های ساعتی استفاده می‌کنند.

بر اساس این سند ساعت کاسیو مدل F-91W و رنگ نقره‌ای همین مدل از سوی نیروهای القاعده برای آموزش حرکات تروریستی استفاده شده و به داوطلبان این گروه تروریستی در اردوگاه افغانستان با این ساعت به صورت کامل برای تولید بمب‌های ساعتی آموزش داده می‌شود.
http://farnet.ir/wp-content/CasioF-91W_Wikileaks.jpg
شرکت کاسیو این مدل ساعت را به وزن ۲۰ گرم و عمر باطری ۷ سال از سال ۱۹۹۱ به بازار عرضه کرده است و مطمئنا بسیاری از ما ایرانی‌ها از آن خاطره داریم.

در اینجا نمی‌توان در خصوص درستی باور دولت آمریکا در مورد این ساعت و مقابله با آن حرفی زد اما این ساعت چه در ایران و یا در سراسر جهان به صورت باورنکردنی به فروش رسیده و در دست مردم دیده می‌شود و مانند بسیاری از برندهای دیگر نمی‌توان استفاده از آن را لزوما به معنای نشانه تروریست بودن فرد توصیف کرد.

m1982
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۷:۴۳ قبل از ظهر
یک داستان ترسناک !!!
http://www.memecat.com/images/memes/scary_mary_poppins_trailer.jpg?26

این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم می‌خورد که واقعیه.
دوستم تعریف می‌کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد می شه!
این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمی شد.
وسط جنگل، داره شب می شه، نم بارون هم گرفت. اومدم بیرون یه کمی با موتور ور رفتم دیدم... می‌بینم، نه از موتور ماشین سر در می آرم! راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم. دیگه بارون حسابی تند شده بود.
با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی‌صدا بغل دستم وایساد. من هم بی‌معطلی پریدم توش. این قدر خیس شده بودم که به فکر این که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم. وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر، دیدم هیچ کس پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!!
خیلی ترسیدم. داشتم به خودم می‌اومدم که ماشین یهو همون طور بی‌صدا راه افتاد. هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم یه پیچ جلومونه! تمام تنم یخ کرده بود. نمی‌تونستم حتی جیغ بکشم. ماشین هم همین طور داشت می‌رفت طرف دره. تو لحظه‌های آخر خودم رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلوی چشمم.
تو لحظه‌های آخر، یه دست از بیرون پنجره، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده. نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم. ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می‌رفت، یه دست می‌اومد و فرمون رو می‌پیچوند.
از دور یه نوری دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم. در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون. این قدر تند می‌دویدم که نفس کم آورده بودم. دویدم به سمت آبادی که نور ازش می‌اومد. رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم روی زمین، بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم. وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند، یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس
اومدن تو. یکیشون داد زد: محمد نگاه کن! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین رو هل می‎دادیم سوار ماشین ما شده بود!

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۱:۳۰ بعد از ظهر
پیام مدیر کل یونسکو به مناسبت روز جهانی کتاب
مدیرکل یونسکو خانم ایرینا بوکووا پیامی به مناسبت روز جهانی کتاب و حق مؤلف (23 آوریل 2011) به شرح زیر ارسال کرده است:



کتاب هم ماده است و هم ایده. مادی در ظاهر و معنوی در محتوا، کتاب‌ بیانگر ذهن نویسنده، و در تصورات خوانندگان است که معنا و مفهوم می‌یابد. خواندن، خصوصی گفتگوکردن است. اما حرف کتاب فقط به اشتراک گذاشتن و سهیم کردن دیگران است ... به اشتراک گذاشتن تجارب، دانش و درک.

و این میراث کتاب ثروتی است که ما آن را در روز جهانی کتاب و حق مؤلف گرامی می داریم. کتاب‌ قدرتمندترین ابزار گفتگو میان افراد در اجتماع های مختلف بشری و در میان نسل‌ها و جوامع است. به این ترتیب، حفظ و نگهداری از این ابزار ویژه برای گفتگو الزامی است. با وجود قدیمی‌بودن، فن‌آوری‌ کتاب‌ها همچنان پیشرو، کاربردی و گاه نیز بدون جایگزین است. آنچه گفته شد به این معنا نیست که تغییر و تحولی در کار نیست یا اینکه ما باید در مقابل تغییر مقاومت کنیم.

وظیفه یونسکو بررسی همه جوانب و همه آثار احتمالی تغییرات و در نهایت استفاده بهینه از آنها ضمن حفظ همه ارزش‌ها و بیان‌های متفاوتی است که بین افراد مشترک بوده و مورد احترام است. نقش یونسکو زمینه‌سازی برای گفتگو و عمل به عنوان واسطه‌ای برای انتقال دانش با هدف بررسی و پژوهش در مورد افکار و ایده‌های جدید و قدیم است.

بازار جهانی کتاب به شدت تحت تأثیر افزایش کتاب‌های الکترونیکی و محتوای قابل دریافت از فضای اینترنت (داون لود) است. این پدیده تغییر و تحولاتی در صنعت کتاب ایجاد کرده است. این پدیده آثاری برای ناشران داشته است. این پدیده نویسندگان و خوانندگان (کتاب‌ها) را تحت تأثیر قرار داده است. این تحول اثری عمیق و البته طولانی مدت خواهد داشت.

تغییر، زمینه‌ساز گفتگو و بحث‌های داغ شده است ... بحث‌هایی در ارتباط با نقاط قوت و ضعف کالاهای متنوعِ متفاوت، در مورد ماهیت حق مؤلف در جهان امروز، در مورد نقش کتابخانه‌ها در ارتباط با دانشِ بر خط و همین طور در مورد مفهوم «مؤلف» در دنیای وب‌نوشت‌ها (وبلاگ) و پایگاه‌های متعدد اینترنتی مثل ویکی‌ها (wiki).

بررسی این موضوع های پیچیده عاملِ گفتگو از الزامات است. یونسکو در این مورد نقشی رهبری‌کننده را عهده‌دار شده است. دومین مجمع جهانی یونسکو در حوزه فرهنگ و صنایع فرهنگی در ماه ژوئن در شهر مونزا (Monza) در ایتالیا برگزار خواهد شد. موضوع این نشست ارتباطی بسیار نزدیک با مسائل روز ما دارد: «کتابِ فردا؛ آینده نوشتار».

کتاب‌ها ابزاری برای عینیت بخشیدن به ظرفیت‌های انسانی برای ترکیب کردن دنیای واقعیت با جهان تخیل و ابراز آن است. آنها بهترین ابزار بیان (و آموزش) بردباری و حامل بهترین نشانه‌های امیدند. کتاب‌ها ستون‌های جوامع باز و آزادند.

بر عهده ما است که از کتاب پاسداری کنیم. باید بکوشیم تا همه، به‌ویژه 800 میلیون بزرگسالی که در سراسر جهان هنوز امکان خواندن ندارند از میراث منتقل شده در کتاب‌ها بهره گیرند. باید تمام جوانب و جنبه‌های تغییر و تحول کتاب را در جهان امروز بررسی کنیم. این است تقاضای من از شما در این روز جهانی کتاب و حق مؤلف

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۱:۳۸ بعد از ظهر
یک داستان ترسناک !!!
http://www.memecat.com/images/memes/scary_mary_poppins_trailer.jpg?26


2تا اومدن تو. یکیشون داد زد: محمد نگاه کن! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین رو هل می‎دادیم سوار ماشین ما شده بود!


وای منو باش چه فکری کردم .
خدائیش خنده دار بود . :پوزخند::سوت:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۳:۲۸ بعد از ظهر
سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را، که ترکش موجب بي مدرکي است و به کلاس اندرش مزيد بي پولي، هر ترمي که آغاز مي شود موجب پرداخت زر است و چون به پايان مي رسد سيب ضرر، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه ايي واجب، از جيب و جان که برآيد کز عهده ي خرجش به درآيد... :سوت:

KASHKOOL
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۳:۴۸ بعد از ظهر
چند وقتي بود در بخش مراقبت هاي ويژه يک بيمارستان معروف، بيماران يک تخت بخصوص در حدود ساعت 11 صبح روزهاي يکشنبه جان مي سپردند و اين موضوع ربطي به نوع بيماري و شدت وضعف مرض آنان نداشت.

اين مسئله باعث شگفتي پزشکان آن بخش شده بود به طوري که بعضي آن را با مسائل ماوراي طبيعي و بعضي ديگر با خرافات و ارواح و اجنه و موارد ديگر در ارتباط مي دانستند.

کسي قادر به حل اين مسئله نبود که چرا بيمار آن تخت درست در ساعت 11 صبح روزهاي يکشنبه مي ميرد.

به همين دليل گروهي از پزشکان متخصص بين المللي براي بررسي موضوع تشکيل جلسه دادند و پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصميم بر اين شد که در اولين يکشنبه ماه، چند دقيقه قبل از ساعت 11 در محل مذکور براي مشاهده اين پديده عجيب و غريب حاضر شوند.

در محل و ساعت موعود، بعضي صليب کوچکي در دست گرفته و در حال دعا بودند، بعضي دوربين فيلمبرداري با خود آورده و ...
دو دقيقه به ساعت 11 مانده بود که « پوکي جانسون » نظافتچي پاره وقت روزهاي يکشنبه وارد اتاق شد. دوشاخه برق دستگاه حفظ حيات ( Life support system) را از پريز برق درآورد و دوشاخه جاروبرقي خود را به پريز زد و مشغول کار شد ...!:خنده:

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۳:۵۳ بعد از ظهر
بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن

بزرگترین تفریح؟ شوهر سرکار گذاشتن

بزرگترین جهاد؟ شوهر کشتن

بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن

بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن

بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۳:۵۵ بعد از ظهر
آگهی استخدام
نکته های با مزه وحکمت آموز
یارو تو روزنامه یک آگهی استخدام میبینه که "به یک مهندس کامپیوتر مجرب و باسابقه نیازمندیم". خلاصه فرداش کت شلوار میپوشه و تیپ میزنه و میره واسه مصاحبه. اونجا مدیر پرسنلی ازش میپرسه: شما مدرکتون از کدوم دانشگاهه؟ یارو میگه: من مدرک ندارم که! مدیره تعجب میکنه، میگه: پس حتماٌ سابقة کارتون زیاده... قبلاٌ تو کدوم شرکت کار میکردین؟ یارو میگه: والله من شرکت مرکت نمی شناسم! پدر مرحومم یک سوپرمارکت داشت، منم همونجا کار میکنم! مدیره شاکی میشه، میگه: مردک! تو اصلاٌ بلدی کامپیوتر رو روشن کنی؟! طرف میگه: والله نه! مرده قاط میزنه، میپرسه: پس اومدی اینجا چه غلطی بکنی؟! یارو میگه: ایلده من فقط اومدم بگم که دور من یکی رو باید خط بکشید!

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۳, ۰۷:۳۸ بعد از ظهر
در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که ۳۰ سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود.

در روز موعود، مهمان سیاستمدار تاخیر داشت ؛ بنابرین کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای حاضران صحبت کند.کشیش رفت پشت میکروفن و گفت: ۳۰ سال قبل وارد این شهر شدم.انگار همین دیروز بود.

راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت.به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌ و هر گناه دیگری که تصور کنید، اعتراف کرد.آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است، ولی‌ با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر (http://jok20.blogsky.com/) مردمی نیک دارد.در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.در ابتدا از این که تاخیر داشت، عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانی که پدر پابلو وارد شهر شد، من اولین کسی‌ بود که برای اعتراف مراجعه کردم.
نتیجه اخلاقی‌: وقت شناس باشیم

scott
۱۳۹۰-۰۲-۱۴, ۱۲:۲۲ قبل از ظهر
بچه غربی و بچه شرقی


یکی از مواردی که توجه من را خیلی جلب می‌کند تفاوت روشهای تربیتی والدین غربی و شرقی است. نتیجه مشاهداتم هم در یک جمله خلاصه می‌شود. "والدین شرقی خود نیاز به یک تربیت اساسی دارند." پ


1- بعنوان مثال بچه غربی سرفه می‌کند. مادر یک دستمال درمی‌آورد و به بچه می‌دهد


بچه شرقی شدید سرفه می‌کند. مادر به او می‌گوید "نکن". بعد هم بچه را دعوا می‌کند. بچه حالا علاوه بر سرفه، زِر هم می‌زند..




2- بچه غربی غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. پدر به او می‌گوید که راه خروج را بلد نیست و از بچه می‌خواهد خروجی را نشانش بدهد. بچه یورتمه کنان بطرف در می‌رود و خوشحال است. احساس می‌کند کار مهمی انجام می‌دهد.

بچه شرقی غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. او را بزور و کشان کشان بیرون می‌برند. بچه زِر می‌زند.بچه شرقی غر می‌زند و نمی‌خواهد از مغازه بیرون برود. قربان صدقه‌اش می‌روند و وعده شکلات و بستنی می‌دهند. بچه رشوه را قبول می‌کند. همچنان غر می‌زند و از مغازه خارج می‌شود. مشغول چانه‌زدن بر سر تعداد بستنی است.




3- بچه غربی در مدرسه دعوا کرده‌است. داستان را برای مادر تعریف می‌کند. مادر گوش می‌دهد، اما عکس‌العملی نشان نمی‌دهد.

بچه شرقی در مدرسه دعوا کرده‌است. داستان را برای مادر تعریف می‌کند. مادر درحالیکه سعی دارد باقیمانده غذا را از لای دندانش بیرون بکشد، گوش می‌دهد. به بچه می‌گوید: "اون فقیره. واسه همین بی‌تربیته. تو باهاش بازی نکن!" ( من غرق در منطق و فراست این جورمادرها شده‌ام!!)




..... 4- بچه غربی بستنی می‌خورد. مادر به او دستمال می‌دهد تا دهانش را پاک کند.

بچه شرقی بستنی می‌خورد. مادر دور دهانش را پاک می‌کندپ




.... 5- بچه شرقی زر می‌زند. مادر دعوایش می‌کند. پدر به مادر می‌توپد که بچه را دعوا نکن. بچه لگدی حواله پدر می‌کند. مادر می‌خندد. پدر بچه را دعوا می‌کند . بچه شرقی زر می‌زند. باز هم به او وعده و رشوه می‌دهند(بچه غربی کلاً زیاد زر نمی‌زند)




6- بچه غربی زمین خورده‌است. بلند می‌شود و به بازی ادامه می‌دهد.

بچه شرقی زمین خورده‌است. مادر توی سرش می‌زند و "یا امام رضا" می‌گوید. بچه را بلند می‌کند و مثل کیسه سیب‌زمینی می‌تکاند. بچه می‌ترسد و جیغ می‌کشد. مادر گونه می‌خراشد. هر دو مفصل هوار می‌کشند. بعد بچه می‌رود بازی کند. مادر آینه در‌می‌آورد تا آرایشش را کنترل کند.




7- در مطب دکتر حوصله بچه غربی سر رفته‌است. مادر از کیفش کاغذ و مداد‌رنگی بیرون می‌آورد. بچه مشغول می‌شود.

در مطب دکتر حوصله بچه شرقی سر رفته‌ است.. مادر کاغذ و مداد رنگی ندارد. یک صورتحساب از کیفش درمی‌آورد. یک خودکار ته کیفش پیدا می‌کند. اول کلی "ها" می‌کند و نوک زبانش می‌زند تا بنویسد. بچه دو خط می‌کشد. رنگ ندارد و جذبش نمی‌کند. از جایش بکند می‌شود تا دور اتاق چرخی بزند. مادر مثل گرامافونی که سوزنش گیر کرده‌باشد لاینقطع می‌گوید "نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، ول کن، به پدرت میگم ...". اعصاب همه خرد شده‌است. دلت می‌خواهد بلند شوی و دودستی بکوبی توی سر مادر شرقی !!!

و این ماجرا ها تمام نشدنی استوووشاید بهتر باشه بازهم بگیم : والدین شرقی خود نیاز به یک تربیت اساسی دارند

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۴, ۱۲:۱۲ بعد از ظهر
زن به شوهر میگه : ببینم حقوق این ماهت کجاست ؟

زن: بذار جیباتو بگردم!

زن (در حالی که جیب پشت شلوار شوهرش رو چک می کنه) : پس کجا قایمش کردی ذلیل مرده؟!

مرد (با گریه) : به خدا تو جیبام نیست!

زن: ای وای اونجا رو کیفم گذاشتیش!

مرد: امون نمیدی بهت بگم که
زن: مرسی عزیزم بیخود نیست من اینقدر دوست (http://jok20.blogsky.com/) دارم!

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۴, ۱۲:۱۳ بعد از ظهر
برو به جهنم
در زمان آغا محمد خان قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با صدر اعظم نسبت داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد.
صدر اعظم دانست حق با شاکى است گفت: اشکالى ندارد، مى توانى به اصفهان بروى.
مرد گفت: اصفهان در اختیار پسر برادر شماست.
گفت : پس به شیراز برو.
او گفت : شیراز (http://www.jok20.blogsky.com/) هم در اختیار خواهر زاده شماست.
گفت : پس به تبریز برو.
گفت : آنجا هم در دست نوه شماست.
صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد: چه مى دانم برو به جهنم.
مرد با خونسردى گفت: متاسفانه آنجا هم مرحوم پدر شما حضور دارد!

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۴, ۱۲:۱۵ بعد از ظهر
مغازه طوطی فروشی

مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: «طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است.»
مشتری: «چرا این طوطی اینقدر گران است؟»
صاحب فروشگاه: «این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی را دارد.»
مشتری: «قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌»
صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰ دلار است. برای اینکه این طوطی توانایی نوشتن مقاله ای که در هر مسابقه ای پیروز شود را دارد.»
و سرانجام مشتری از طوطی (http://www.jok20.blogsky.com/) سوم پرسید و صاحب فروشگاه گفت: «‌ ۴۰۰۰ دلار.»
مشتری: «این طوطی چه کاری می تواند انجام دهد؟»
صاحب فروشگاه جواب داد: «صادقانه بگویم من چیز خاصی از این طوطی ندیدم ولی دو طوطی دیگر او را مدیر صدا می زنند.»

Kerman
۱۳۹۰-۰۲-۱۵, ۱۰:۵۰ قبل از ظهر
فکر می‌کنید روانشناسی فقط برای دانش ‌آموزان، دانشگاهیان و درمانگران است؟ اشتباه می‌کنید. از آنجا که روانشناسی موضوعی هم کاربردی و هم تئوریک است، از آن می‌توان به طرق مختلف استفاده کرد. با اینکه تحقیقات انجام گرفته در این زمینه برای خوانندگان عمومی سنگین است اما نتایج این آزمایشات و تحقیقات می‌تواند کاربرد مهمی در زندگی روزمره ما داشته باشد. از اینرو در زیر به ۱۰ مورد از مهمترین کاربردهای روانشناسی در زندگی اشاره می‌کنیم.

1. انگیزه پیدا کنید

هدفتان چه ترک کردن سیگار باشد، چه کم کردن وزن یا یاد گرفتن یک زبان جدید، روانشناسی درس‌های زیادی برای ایجاد انگیزه دارد. برای بالا بردن سطح انگیزه‌ تان برای انجام یک کار، از نکات زیر که از تحقیقات انجام گرفته در روانشناسی آموزشی و شناختی به دست آمده است استفاده کنید.

- برای بالا نگه داشتن سطح علاقه‌ تان، با عناصر جدیدی آشنا شوید.
- برای جلوگیری از خستگی و یکنواختی، تکرار و تناوب کار را تغییر دهید.
- چیزهای جدیدی یاد بگیرید که بر اساس دانش کنونی تان باشد.
- اهداف مشخص برای خود تعیین کنید که مستقیماً با آن کار در ارتباط باشند.
- برای کاری که خوب انجام می ‌دهید به خودتان پاداش دهید.

2. مهارت‌های رهبریتان را ارتقاء دهید

مهم نیست که مدیر یک دفتر باشید یا مدیر یک کلوپ مخصوص جوانان، داشتن مهارت‌های خوب مدیریتی و رهبری در نقطه ‌ای از زندگیتان به درد خواهد خورد. همه آدم‌ها رهبر به دنیا نمی‌آیند اما چند نکته ساده که از تحقیقات روانشناسی مربوط به این موضوع به دست آمده است، می‌تواند به شما برای ارتقاء مهارت‌های رهبریتان کمک کند. یکی از مشهورترین تحقیقات انجام گرفته بر روی این موضوع به سه سبک مدیریتی مشخص می‌پردازد. نکات زیر برگرفته از یافته ‌های این تحقیق است:

- افراد گروه را به ‌خوبی راهنمایی کنید اما اجازه دهید همه نظراتشان را ابراز کنند.
- در مورد راهکارهای احتمالی برای مشکلات با اعضای گروه صحبت کنید.
- بر تقویت ایده‌ ها تمرکز داشته باشید و به نظرات خلاق گروه پاداش دهید.

3. ارتباط عمومیتان را قوی‌تر کنید

ارتباط عمومی فراتر از نحوه حرف زدن و نوشتن شماست. تحقیقات نشان می‌دهد که نشانه‌ های غیرکلامی سهم زیادی در ارتباطات میان فردی دارد. برای اینکه به طور موثری پیامتان را به فرد مقابل برسانید، باید یاد بگیرید چطور به صورتی غیرکلامی خود را ابراز کنید و در افراد پیرامونتان نیز به دنبال اشارات غیرکلامی باشید. در زیر به چند استراتژی مهم اشاره می‌کنیم:

- ارتباط چشمی قوی داشته باشید.
- نشانه‌های غیرکلامی را در دیگران تشخیص دهید.
- یاد بگیرید از تن صدایتان برای تقویت پیامتان استفاده کنید.

4. یاد بگیرید دیگران را بهتر درک کنید

درست مثل ارتباط غیرکلامی، توانایی شما در درک احساساتتان و احساسات اطرافیانتان نقش مهمی در روابط و زندگی شغلیتان بازی می‌کند. واژه هوش احساسی به توانایی شما برای درک احساسات خودتان و دیگران اطلاق می‌شود. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که برخی از روانشناسان اعتقاد دارند هوش احساسی شما بسیار مهم‌تر از هوش فکریتان است. اما چطور می‌توانید هوش احساسیتان را تقویت کنید؟ راهکارهای زیر می‌تواند کمکتان کند:

- واکنش ‌های احساسی خود را به دقت ارزیابی کنید.
- تجربیات و احساساتتان را در دفترچه ‌ای یادداشت کنید.
- سعی کنید موقعیت‌های مختف را از دیدگاه دیگران ببینید.

5. تصمیمات درست‌تری بگیرید

تحقیقات انجام شده در روانشناسی شناختی اطلاعات زیادی درمورد تصمیم‌گیری ارائه می‌کند. با اعمال این راهکارها در زندگیتان، می‌توانید یاد بگیرید تصمیمات هوشمندانه‌ تری اتخاذ کنید. دفعه بعدی که خواستید یک تصمیم بزرگ بگیرید، سعی کنید از تکنیک‌های زیر استفاده کنید.

- سعی کنید به موقعیت از دیدگاه‌ های مختلف نگاه کنید: دیدگاه منطقی، احساسی، شهودی، خلاقانه و دیدگاه مثبت‌گرا و منفی‌گرا.
- هزینه‌ها و فواید احتمالی یک تصمیم را در نظر بگیرید.
- از روش‌های تجزیه و تحلیل شبکه ‌ای استفاده کنید که برای میزان ارضاء هر نیاز با هر تصمیم یک نمره می‌دهد.

6. حافظه ‌تان را تقویت کنید

تابحال به این فکر کرده‌اید که چرا می‌توانید یک اتفاق خاص که در دوران بچگیتان اتفاق افتاده را به خوبی به یاد بیاورید اما اسم مشتری که چند روز پیش به شما مراجعه کرد را به یاد نمی‌ آورید؟ تحقیقات زیادی درمورد نحوه فرم‌ گرفتن خاطرات جدید و همچنین نحوه فراموش کردن ما انجام گرفته است. چطور می‌توانید قدرت حافظه ‌تان را تقویت کنید؟

- روی اطلاعات تمرکز کنید.
- آنچه یاد گرفته‌ اید را تکرار کنید.
- از انحراف حواس جلوگیری کنید.

7. تصمیمات مالی هوشمندانه ‌تری اتخاذ کنید

تحقیقات انجام گرفته در این زمینه که به اقتصاد رفتاری معروف است به نتایج خوبی دست یافته است که می‌توانید برای اتخاذ تصمیمات مالی مدیریتی از آنها استفاده کنید. یک تحقیق نشان داده است که کارمندان و کارگران می‌توانند با استفاده از برخی از راهکارهای زیر پس ‌انداز خود را سه‌ برابر کنند:

- وقت تلف نکنید! از همین امروز پس ‌انداز کردن را شروع کنید.
- برای اختصاص دادن برخی از عایدات آینده خود به پس ‌انداز زمان بازنشستگی از قبل اقدام کنید.
- مراقب تعصبات شخصی که موجب انتخاب‌های مالی ضعیف می‌شود باشید.

8. نمره بهتری بگیرید

دفعه بعدی که وسوسه شدید که از امتحانات کلاسی، امتحان میان‌ ترم و پایان‌ ترم شکایت کنید، این تحقیق را به یاد بیاورید که نشان داد امتحانات کلاسی به شما کمک می‌کند چیزهایی که یاد گرفته‌اید را بهتر به خاطر بسپارید، حتی اگر در امتحان از آن سوال نیامده باشد.

یک تحقیق دیگر نشان داده است که امتحان دادن خیلی بهتر از درس خواندن به تقویت حافظه شما کمک می‌کند. در این تحقیق مشخص شد دانش ‌آموزانی که مرتب امتحان می‌دادند، ۶۱ درصد از درس آموخته شده را به یاد داشتند اما فقط ۴۰ درصد از آنهایی که فقط درس می‌خواندند مواد درسی را به یاد داشتند. اما چطور می‌توانید این یافته‌ها را در زندگی تعمیم دهید؟ وقتی می‌خواهید اطلاعات جدید یاد بگیرید، هرازگاهی از خودتان امتحان بگیرید تا آنچه یاد گرفته ‌اید را در حافظه‌ تان بسپارید.

9. بازده کاریتان را بیشتر کنید

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که هزاران کتاب، سایت و مجله به ما می‌گوید چطور از روزمان استفاده بیشتری ببریم اما چقدر از این توصیه‌ ها در تحقیقات واقعی به اثبات رسیده‌ اند؟ بعنوان مثال، به دفعاتی فکر کنید که شنیده‌ اید انجام همزمان چند کار می‌تواند سرعت، دقت و بازده کارتان را کم می‌کند. برای بالا بردن بازده کاریتان چه درسی از روانشناسی می‌توانید بگیرید؟ اینها برخی از راهکارها در این رابطه هستند:

- وقتی روی کارهای پیچیده و خطرناک کار می‌کنید از انجام همزمان کارهای دیگر خودداری کنید.
- روی کاری که در دست دارید تمرکز کنید.
- از منحرف شدن حواستان جلوگیری کنید.

10. سالم‌ تر باشید

روانشناسی می‌تواند ابزار مفیدی برای تقویت سلامت عمومی شما هم باشد. از راه ‌های تقویت ورزش و تغذیه سالم‌تر گرفته تا درمان افسردگی، زمینه روانشناسی سلامت استراتژی ‌های بسیار مفیدی ارائه می‌دهد که به شما کمک می‌کند سالم‌تر و شادتر زندگی کنید. برخی نمونه‌هایی که می‌توانید مستقیماً وارد زندگیتان کنید عبارتند از:

- تحقیقات نشان داده است که هم نور خورشید و هم نور مصنوعی می‌تواند علائم اختلالات فصلی را کاهش دهد.
- تحقیقات نشان داده است که ورزش درمانی بسیار موثر برای افسردگی و همچنین اختلالت ذهنی است.
- تحقیقات نشان داده است که کمک به دیگران برای درک خطرات رفتارهای ناسالم به انتخاب ‌های سالمتری می ‌انجامد.

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۵, ۰۸:۴۷ بعد از ظهر
دوستان عزیز این مطلب فقط جنبه شوخی و طنز دارد و قصد توهین به آقاپسرها و آقایون رو نداره ( جدی نگیرید!)

با عذرخواهی از انگشت شماری از مردان متفاوت

مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.

++++++++

چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟

بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند.

++++++++

تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است.

++++++++

مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ، ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند. ( جان رابرت فاولز )

++++++++

زنان از مردان عاقلترند، چونکه کمتر میدانند و بیشتر میفهمند.

++++++++

مردها همه مانند هم هستند فقط چهره هایشان با هم فرق دارد تا بتوان آنها را از تشخیص داد .

++++++++

هیچ فکر کردی چرا خدا مرد را پیش از زن آفرید؟ خب معلومه پیش از آفریدن هر شاهکاری (http://jok20.blogsky.com/) یک چرکنویس هم لازمه .

++++++++

اگر زنان در مورد شخصیت مردان کمی نکته سنج باشند، هیچگاه تن به ازدواج نخواهند داد .

++++++++

بنی اسراییل 40 سال در بیابان سرگردان بودند . مردها حتی در آن زمان هم ، مسیر را نمی پرسیدند

++++++++

عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است.

++++++++

مرد نثر آفرینش است و زن شعر آن.

++++++++

بسیاری از مردان باهوش زن کودنی دارند ولی به ندرت زن باهوشی پیدا میشود که شوهر کودنی داشته باشد .

++++++++

هر زنی برای شناخت مردان کافیست یکی از آنها را خوب بشناسد ولی یک مرد حتی اگر با تمام زنها آشنا باشد یکی از آنها را هم خوب نمی شناسد.

++++++++

همه ی مردها بد نیستند. بدتر و بدترین هم دارند

++++++++

افکار مردان اوج میگیرد و بالا میرود، همسطح زنانی که با آنها معاشرت میکنند.

++++++++

بهترین مردان بزرگ، همواره بدترین شوهرانند.

++++++++

مردی بزرگ است که معایبش قابل شمارش باشد.

++++++++

اگر میخواهی فقط حرف کاری زده شود ، از مرد بخواه و اگر میخواهی آن کار انجام شود از زن بخواه.

++++++++

اگر در دنیا یک زن بد باشد، همه ی مردها تصور می کنند زن آنهاست.

++++++++

مردها (http://jok20.blogsky.com/)، بچه هایی ریشو هستند.

++++++++

تنها یکی از 1000 مرد رهبر مردان دیگر می شود .999نفر دیگر دنباله رو زنهایشان هستند.

++++++++

مردها خود را در رانندگی بسیار برتر از زنان می دانند در حالیکه آقایان 87% تصادفات رانندگی را مرتکب می شوند و شرکتهای بیمه از این که به زنها خسارت نمی پردازند سود بسیاری می برند.

++++++++

او (مرد) مانند خروسی بود که تصور میکرد خورشید به این دلیل طلوع میکند که قوقو لی قوقوی او را بشنود.

++++++++

من خواهان سه چیز در یک مرد هستم:ملاحت – شجاعت – وبلاهت.

++++++++

عاقلترین مردان دچار اشتباه شده اند و زنان (http://jok20.blogsky.com/) آنها را فریفته اند ولی همچنان ادعا میکنند که زن عاقل نیست.

++++++++

مردها مثل نوزاد هستند..... توی اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته میشید

++++++++

مردها مثل ماشین چمن زنی هستند..... به سختی روشن میشن و راه میفتن , موقع کار کردن حسابی سروصدا راه می اندازند و نیمی از اوقات هم اصلا کار نمی کنند .

++++++++

زن خودش را خوشگل میکند چون خوب فهمیده که چشم مرد تکامل یافته تر از عقل اوست.

++++++++

هر زنی از سر هر مردی زیاد است.

برای اینکه آقایون از دستمون ناراحت نشن مطلب رانندگی کردن خانم ها رو که قبلا نوشته بودم رو بخونند:

faezeh
۱۳۹۰-۰۲-۱۵, ۱۰:۳۰ بعد از ظهر
قانون وحش می گوید تنها زمانی که گرسنه هستید بکشید ... !

عکاس میشل دنیس - Huot، که این تصاویر شگفت انگیز را در سیاحت اکتشافی در افریقا در کنیا گرفته است ، گفت که او بود از آنچه که دیدم حیرت کردم.
"این سه برادر (یوزپلنگ) که با هم زندگی میکنند ، ' او گفت : 'در صبح یکروز ما آنها را دیدیم، به نظر می رسیدکه گرسنه نباشند ، با هم بازی میکردند . 'در یک نقطه ، آنها گروهی از اهوان را دیدند که فرار میکردند. اما یک اهو که جوانبود به اندازه کافی سریع نبود و به راحتی گرفتار ان برادران شد".
این صحنه های فوق العاده را در زیر ببینید ... !

http://www.up.iranblog.com/images/l9ktz29beqthmkpx0rp5.jpg

http://www.up.iranblog.com/images/g17qgydkk64d2onrizg9.jpg

http://www.up.iranblog.com/images/o1a81tnkurrp2h2uudo.jpg

http://www.up.iranblog.com/images/ogksn9sm29h88h0a694.jpg

و بعد بدون اینکه به او اسیبی برسانند از انجا دور شدند... !

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۱۷, ۰۳:۳۵ بعد از ظهر
روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده اش وارد یک مرکز تجاری می شوند. پسر متوّجه دو دیوار براق نقره‌ای رنگ می شود که به شکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره به هم چسبیدند، از پدر می پرسد: این چیست ؟

پدر که تا به حال در عمرش آسانسور ندیده می گوید:

پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیده ام، و نمی دانم .

در همین موقع آن ها زنی بسیار چاق را می بینند که با صندلی چرخدارش به آن دیوار نقره‌ای نزدیک شد و با انگشتش چیزی را روی دیوار فشار داد، و دیوار براق از هم جدا شد ، و آن زن (http://jok20.blogsky.com/) خود را به زحمت وارد اتاقکی کرد. دیوار بسته شد. پدر و پسر ، هر دو چشمشان به شماره هایی بر بالای آسانسور افتاد که از یک شروع و بتدریج تا سی‌ رفت. هر دو خیلی‌ متعجب تماشا می کردند که ناگهان ، دیدند شماره‌ها به طور معکوس و به سرعت کم شدند تا رسید به یک، در این وقت دیوار نقره‌ای باز شد، و آن ها حیرت زده دیدند، دختر ۲۴ ساله ای از آن اتاقک خارج شد.

پدر در حالی که نمی توانست چشم از آن دختر بردارد، به آهستگی، به پسرش گفت : پسرم ، زود برو مادرت را بیار اینجا !!

scott
۱۳۹۰-۰۲-۲۵, ۱۲:۰۲ قبل از ظهر
به مناسبت روز بزرگداشت حکيم ابوالقاسم فردوسي
فردوسي، حماسه سرايي جاودان
25ارديبهشت ماه روز بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسي، بزرگترين حماسه سراي ايران و يكي از حماسه سرايان بزرگ جهان است. . شهرت جهاني فردوسي، به خاطر كتاب شاهنامه است كه وي سرودن آن را از دوران جواني آغاز كرد، تا پايان عمر، بارها آن را بررسي و ويرايش كرد و بر غناي آن افزود.شاهنامه، گنجينه ميراث
هزار ساله ملت و كشور ايران و دايره المعارف فرهنگ و تاريخ ايرانيان است. آن گونه كه فردوسي مي گويد، سرودن شاهنامه،
سي سال طول كشيده است. اين اثر جاويدان فردوسي كه در شمار بهترين آثار حماسي عالم است، در حدود شصت هزار بيت دارد و تاكنون به زبان هاي مختلف دنيا ترجمه شده است. فردوسي در حفظ امانت هنگام نقل مطالب، به كار بردن نهايت مهارت در وصف مناظر طبيعي و ميدان هاي جنگ و قهرمانان منظومه خود و نيز ذكر حكم و مواعظ دلپذير، كمال توانايي را نشان داده است. فردوسي در بيان افكار و نقل معاني و رعايت سادگي زبان، صراحت و روشني سخن، انسجام، استحكام و متانت كلام در درجه اي از قدرت است كه كلامش همواره در ميان استادان، نمونه اعلاي فصاحت و بلاغت شمرده شده و به منزله سخن سهل و ممتنع تلقي گرديده است.

در شرح حال اين استاد بزرگ ادب فارسي آمده است که مولد او قريه باژ از قرا ناحيه طابران طوس بود، يعني همانجا كه امروز آرامگاه اوست، و او در آن دِه در حدود سال 319 هجري، در خانواده اي از طبقه دهقانان چشم به جهان هستي گشود.فردوسي به خاطر تعلق به اين طبقه از جامعه، از تاريخ ايران وسرگذشت نياكان خويش آگاهي داشت، به ايران عشق
مي ورزيد، به ذكر افتخارات ملي علاقه داشت. وي از خانداني صاحب مكنت و ضياع و عقار بود و به قول نظامي عروضي صاحب چهار مقاله، در ديه باژ «شوكتي تمام داشت و به دخل آن ضياع از امثال خود بي نياز بود» . ولي اين بي نيازي پايدار نماند ؛ زيرا او همه سودهاي مادي خود را به كناري نهاد و وقتي تاريخ ميهن خود و افتخارات گذشته آن را در خطر نيستي و فراموشي يافت زندگي خود را به احياي تاريخ گذشته مصروف داشت و از بلاغت و فصاحت معجزه آساي خود در اين راه ياري گرفت .

بي شک تجليات انديشه فردوسي بزرگ را مي توان در شاهنامه وي ديد. به اعتقاد بسياري از اديبان شاهنامه، حافظ راستين سنت‌هاي ملي و شناسنامه قوم ايراني است. شايد بي وجود اين اثر بزرگ، بسياري از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادي ايرانيان در توفان حوادث تاريخي نابود مي شد و اثري از آنها برجاي نمي ماند. شاهنامه نه فقط بزرگ‌ترين و پرمايه ترين مجموعه شعر است كه از عهد ساماني و غزنوي به يادگار مانده است بلكه مهم‌ترين سند عظمت زبان فارسي و بارزترين مظهر شكوه و رونق فرهنگ و تمدن ايران قديم و خزانه لغت و گنجينه ادبـيات فارسي است. فردوسي طبعي لطيف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالي بود. او در وطن دوستي سري پر شور داشت. به داستان‌هاي كهن و به تاريخ و سنن قديم عشق مي ورزيد.

اهميت شاهنامه فقط در جنبه ادبي و شاعرانه آن خلاصه نمي‌شود و پيش از آن كه مجموعه اي از داستان‌هاي منظوم باشد، تبارنامه اي است كه بيت بيت و حرف به حرف آن ريشه در اعماق آرزوها و
خواسته هاي جمعي ملتي كهن دارد. ملتي كه در همه ادوار تاريخي، نيكي و روشنايي را ستوده و با بدي و ظلمت ستيز داشته است. فردوسي بر منابع بازمانده كهن، چنان كاخ رفيعي از سخن بنيان مي نهد كه به قول خودش باد و باران نمي تواند گزندي بدان برساند و گذشت ساليان بر آن تاثيري ندارد.در برخورد با قصه هاي شاهنامه و ديگر داستان‌هاي اساطيري فقط به ظاهر داستان‌ها نمي توان بسنده كرد. زبان قصه هاي اساطيري، زباني آكنده از رمز و سمبل است و بي توجهي به معاني رمزي اساطير، شكوه و غناي آنها را تا حد قصه هاي معمولي تنزل مي دهد.

شاهنامه در حقيقت روايت نبرد خوبي و بدي است و پهلوانان، جنگجويان اين نبرد دائمي در هستي اند.جنگ كاوه و ضحاك ظالم، كين خواهي منوچهر از سلم و تور، مرگ سياوش به دسيسه سودابه و... همه حكايت از اين نبرد و ستيز دارند.تفكر فردوسي و انديشه حاكم بر شاهنامه هميشه مدافع خوبي‌ها در برابر ظلم و تباهي است. ايران كه سرزمين آزادگان محسوب مي‌شود همواره مورد آزار و اذيت همسايگانش قرار مي‌گيرد.زيبايي و شكوه ايران، آن را در معرض مصيبت هاي گوناگون قرار مي دهد و از همين رو پهلوانانش با تمام توان به دفاع از موجوديت اين كشور و ارزش هاي عميق انساني مردمانش بر مي خيزند و جان بر سر اين كار مي نهند.برخي از پهلوانان شاهنامه نمونه هاي متعالي انساني هستند كه عمر خويش را به تمامي در خدمت همنوعان خويش گذرانده اند. پهلواناني همچون فريدون، سياوش، كيخسرو، رستم، گودرز و طوس از اين دسته اند.شخصيت‌هاي ديگري نيز همچون ضحاك و سلم و تور وجودشان آكنده از شرارت و بدخويي و فساد است. آنها ماموران اهريمنند و قصد نابودي و فساد در امور جهان را دارند. قهرمانان شاهنامه با مرگ، ستيزي هماره دارند و اين ستيز نه رويگرداني از مرگ است و نه پناه بردن به كنج عافيت، بلكه پهلوان در مواجهه و درگيري با خطرات بزرگ به جنگ مرگ مي‌رود و در حقيقت، زندگي را از آغوش مرگ مي‌دزدد. اغلب داستان‌هاي شاهنامه بي اعتباري دنيا را به ياد خواننده مي آورد و او را به بيداري و درس گرفتن از روزگار مي‌خواند ولي در همين حال آنجا كه هنگام سخن عاشقانه مي‌رسد فردوسي به سادگي و با شكوه و زيبايي موضوع را مي‌پروراند.

علاوه بر جنبه هاي محتواي سرودهاي فردوسي سبک نظم وي نيز قابل تامل است و مي توان تصويرسازي ، موسيقي، اغراق‌هاي استادانه، تشبيهات حسي و نمايش لحظات طبيعت و زندگي را از ديگر مشخصات مهم شعر فردوسي دانست که وي را بر تارک ادبيات پارسي نشان ده است .

فردوسی بزرگ می فرماید :

از آن پس نمیرم که من زنده ام / که تخم سخن من پراکنده ام
هر آنکس که دارد هش و رای و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین

love4ever
۱۳۹۰-۰۲-۲۵, ۰۹:۳۲ قبل از ظهر
نامه عاشقانه و خنده دار غضنفر




سلام بر تو


میدونم که صدامو شناختی‌ پس خودمو معرفی‌ نمیکنم


شایدم نشناختی، منم غضنفر


...


آااه ‌ای عشق من، چند روز که دلم برات گرفته و قلبم مثل یه ساعت دیواری هر دقیقه شصت لیتر آب را تقسیم بر مجذور مربع می‌کنه، حالا بگو بقال محل ما چند سالشه؟


امروز یاد آن روزی افتادم که تو من را دیدی و یک دل‌ نه صد دل‌ من را عاشق خودت کردی. یادت می‌‌آید؟


ای بابا عجب گیجی هستی‌، یادت نمی‌آید؟




خیلی‌ خنگی ، خودم میگم. اون روز که من زیر درخت گیلاس سر کوچه، لبو کوفت می‌کردم. ناگهان پدرت تو را با جفتک از خانه بیرون انداخت و من مثل اسب به تو خندیدم، خیلی‌ از دست من ناراحت شدی. ولی‌ با عشق و علاقه به طرف من آمدی. خیلی‌ محکم لگدی به شکم من زدی و رفتی‌. آن لگد را که زدی برق از چشمانم پرید و حسابی‌ عاشقت شدم.


از آن به بعد هر روز من زیر درخت گیلاس می‌‌ایستادم تا تورا ببینم، ولی‌ هیچوقت ندیدم. اول فکر کردم که شاید خانه تان را عوض کردید ولی‌ بعدا فهمیدم درخت گیلاس را اشتباه آمده بودم.


یک قاب عکس خالی‌ روی میزم گذاشتم و داخل آن نوشتم "عشقم" هروقت آن را میبینم به تو فکر می‌کنم و تصویر (http://jok20.blogsky.com/) تو را به ذهن می‌‌آورم. اینم بگم که من بدجوری گیرتیم هااااااااا ! مثلا همین دیروز داداشم داشت به قاب نگاه میکرد، دو تا زدم تو سرشو بهش گفتم مگه تو خودت ناموس نداری به دختر مردم نگاه میکنی‌؟


راستی‌ این شماره‌ای که به من دادی خیلی‌ به دردم خورد. هر روز زنگ میزنم و یک ساعت باهات درد‌ دل‌ می‌کنم و تو هم هی‌ میگی‌ "مشترک مورد نظر در شبکه موجود نمی‌باشد" من که میدونم منظورت از این حرفا چیه!! منظورت اینه که تو هم به من عشق میورزی، مگه نه!؟


یه چیزی بهت میگم ولی‌ ناراحت نشی‌، گوساله! این چه وضع ابراز عشقه؟


ناراحت شدی؟ خاک بر سر بی جنبت!! آدم انقد بی جنبه؟


ولی‌ میدونم یکی‌ از این روزا سرتو میندازی پایین و عین بچهٔ آدم میای تو خونهٔ من.

یه روزی میام خواستگاریت، می‌خوام خیلی‌ گرم و صمیمی‌ باباتو ببوسم و چندتا شوخی‌ (http://jok20.blogsky.com/) دستی‌ هم باهاش می‌کنم که حسابی‌ اول زندگی‌ باهم رفیق بشیم، راستی‌ کلهٔ بابات مثل نور افکن میمونه. بعد عروسی‌ بهش بگو خیلی‌ طرف خونهٔ ما پیداش نشه. من آدم کچل میبینم مزاجم بهم میریزه!



چند وقت پیش یه دسته گل برات از باغچه کندم که سر کوچتون دادمش به یه دختر دیگه، فکر بد نکن! دختر داشت نگاهم میکرد منم تو رودرواسی گیر کردم گل‌ رو دادم بهش، اونم لبخند ملیحی از ته روده اش به من زد. درسته دختره از تو خیلی‌ خوشگل تر بود ولی‌ چیکار کنم که بیخ ریش خودمی.


راستی‌ من عاشق قورمه سبزی ام (البته بعد از تو) اگه برام خواستی‌ درست کنی‌ حواست باشه، بی‌ نمک بشه، بسوزه ، بد طعم بشه همچی لگدی بهت میزنم که نفهمی از کی خوردی!!!


خلاصه اینکه بی‌ قراری نکن، یه خط شعر هم برات گفتم. خوشت اومد اومد، نیومد به درک!


بی‌ تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم فکر نکن یاد تو بودم، داشتم اونجا ول می‌گشتم


غضنفر تو

scott
۱۳۹۰-۰۲-۲۷, ۱۲:۱۰ قبل از ظهر
استيون هاوکينگ: بهشت وجود ندارد، بهشت يک افسانه است
["]استيون هاوکينگ، فيزيکدان و فضا شناس سرشناس بريتانيايی در يک مصاحبه

اختصاصی با روزنامه گاردين ديدگاههای خود را در مورد مرگ، دلايل وجود انسان و تصادفی بودن

موجوديت هستی و بشر را تشريح کرده است. استيون هاوکينگ، می گويد اعتقاد به وجود بهشت و يا

نوعی از حيات پس از مرگ در حقيقت « افسانه ای » است برای مردمانی که از مرگ می هراسند. ا

و با صراحت می گويد که پس از آخرين فعاليت مغز انسان ديگر حياتی برای وی وجود ندارد. اعلام اين

نظر نشانی از مخالفت صريح وی با توجيحات دينی در اين زمينه است. استيون هاوکينگ، از سن ۲۱

سالگی به بيماری شديد فلج اعصاب مبتلا شد. وی برای دوره ای تحت تاثير اين بيماری به شدت بد

بين بود ولی در نهايت به اين نتيجه رسيد که با وجود همه ترديدها و بی اطمينانی از ادامه زندگی بايد

از تمام لحظات زندگی لذت ببرد. وی می گويد:« در ۴۹ سال گذشته من همواره با احتمال وقوع يک

مرگ زودرس زندگی کرده ام. من از مرگ نمی ترسم ولی عجله ای هم برای مردن ندارم. از نظر من

مغز مثل کامپيوتری است که با از کار افتادن قطعات آن از حرکت باز خواهد ايستاد. چيزی به عنوان

بهشت و يا حيات پس از مرگ وجود ندارد. اين يک داستان افسانه ای برای کسانی است که از

تاريکی مرگ می هراسند.» روزنامه گاردين می افزايد که اظهار نظرهای استيون هاوکينگ، از آنچه که

در کتاب خود در سال گذشته نوشته بود فراتر می رود. وی در کتاب آخر خود به نام « طرح عظيم »

اعلام کرد که برای توضيح عالم هستی نيازی به وجود يک آفريدگار مطلق نيست. اين کتاب واکنش

گروهی از پيشوايان دينی را برانگيخت که هاوکينگ، را به « کفر گويی» متهم کردند. برخی از

دانشوران نيز ديدگاههای وی را تفسيری شخصی از علوم تجربی دانسته و اعلام کردند که هاوکينگ

به عنوان يک دانشمند نمی تواند وجود يا عدم وجود خدا را ثابت کند. کتاب استيون هاوکينگ، به نام «

تاريخ فشرده ای از زمان» که در سال ۱۹۸۸ انتشار يافت حدوده ۱۰ ميليون نسخه فروش رفت و وی را

به يک چهره علمی مشهور بدل ساخت. در آن کتاب وی می گويد:« اگر دانشمندان بتوانند محاسبات

و فرضيه های لازم برای توضيح هر پديده و ماده موجود در هستی را کشف و تنظيم کنند در آن صورت

بشر خواهد توانست فکر خدا را بخواند.» در مصاحبه با روزنامه گاردين و در پاسخ به سئوال « رسالت

انسان چيست و آدمی چگونه بايد زندگی کند؟» استيون هاوکينگ می گويد:« ما بايد به دنبال آن

باشيم که از اعمال خود بزرگترين ارزشها را بيافرينيم.» به عنوان مثال او به موارد مهمی از

دستاوردهای علمی مثل دوگانگی «دی ان ای» (DNA) و يا معادلات پايه ای علم فيزيک اشاره کرده و

چنين پيشرفت هايی را رسالت و ارزش زندگی بشری می داند. وی تاکيد می کند که ارزش علوم و

دانستن در اين است که جهان هستی فقط به اين وسيله شناخته می شود. از نظر وی شکل گيری

کائنات، منظومه ها و سياره ها روندی نامنظم و بی مقدمه است و بنابراين موجوديت انسان روی کره

زمين يک امر تصادفی است.[/COLOR]

samim
۱۳۹۰-۰۲-۲۷, ۱۰:۴۰ قبل از ظهر
چون میدونم وقت ندارید مطلب زیاد بلند بخونید ، یه مطلب کوتاه میزارم :

۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف
میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.

۲) دنبال پول دویدن بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه
بهش برسی بقیه از تو.

۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو میشکنی یا اون دل تورو یا
دنیا دل هردوتونو.

۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی
دیر.

۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به
عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.

۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص
میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.

۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون
باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.

۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو
خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.

۹) انقلاب کردن بی فایده است چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا
پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.

۱۰) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص
میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.(البته در هر دوحال
فحشو میخوری :)

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۲-۳۰, ۱۱:۵۴ قبل از ظهر
رئيس و مديران شركت «نيروي برق توكيو» از روستاييان آسيب ديده از تشعشعات راديو اكتيو نيروگاه اتمي فوكوشيما عذرخواهي كردند.

به گزارش عصر ایران، «ماساتاكا شيميزو» (نفر وسط) رئيس شركت نيروي برق توكيو و مديران ارشد اين شركت كه مالك و مدير نيروگاه برق «داي ايچي» فوكوشيما هستند در برابر مردم آسيب ديده روستاي «نامي» كه از خانه و كاشانه‌شان آواره شده و براي اسكان موقت به اردوگاهي در «نيهونماتسو» منتقل شده‌اند، حاضر شدند و در برابرشان به زانو افتاده و بابت قصورهايي كه در اداره نيروگاه داشتند‌، عذرخواهي کردند.

اين در حالي است كه مشكلات پدید آمده در نيروگاه بر اثر زلزله‌اي 9 ريشتري و سونامي سهمگين پس از آن كه در تاريخ بي نظير بود، رخ داد.
http://img.bodybuilder.ir/images/55785745770261177340.jpg


روستاي اين آوارگان در مجاورت نيروگاه توليد برق هسته‌اي «داي ايچي» فوكوشيماست كه مالكيت آن متعلق به شركت نيروي برق توكيو است. روستاي «نامی» هم اكنون به دليل خطر تشعشعات راديواكتيو تخليه شده و ساكنان آن براي اسكان به اردوگاهي در نيهونماتسو منتقل شده اند. پس از زلزله و سونامي 11 مارس ژاپن ده‌ها هزار نفر از ساكنان مناطق نزديك به نيروگاه فوكوشيما خانه و كاشانه خود را رها كرده و براي اسكان موقت به ديگر مناطق ژاپن منتقل شده اند.

فرهنگ عذرخواهي در صورت شکست، سنتي ديرين در ميان مديران ژاپني است





(قابل توجه مدیران ایرانی)

3tare
۱۳۹۰-۰۲-۳۰, ۰۶:۲۶ بعد از ظهر
اگر گفتید فرق واحد پول ایران و انگلیس چیه؟
در انگلیس شما یك كیف اسکناس می برید و با اوون ماشین می خرید....اما در ایران شما یك ماشین اسكناس می برید و با آن یك كیف می خرید.

اگر گفتید فرق گردش در تهران و پاریس چیه؟
در پاریس هر وقت خواستید گردش كنید از ماشین پیاده می شید و در تهران هر وقت خواستید گردش كنید سوار ماشین می شید.

اگر گفتید فرق یك تخم مرغ در تهران و در مسكو چیه؟
در مسكو اگر تخم مرغ را زیر مرغ بگذارند بعد از 21 روز احتمالا یك جوجه از تخم بیرون می آید....اما در تهران ممكن است از تخم مرغ هر موجودی بیرون بیاید...مثلا یك شتر.

اگر گفتید فرق محل كار ایرانی ها و امریكایی ها چیه؟
مردم امریكا در خانه استراحت می كنند...در اداره كار می كنند و در خیابان تفریح...اما مردم ایران در خانه تفریح می كنند...در اداره استراحت و در خیابان كار.

اگر گفتید فرق یك نویسنده ایرانی با یك نویسنده آلمانی چیه؟
یك نویسنده آلمانی وقتی نوشته هایش چاپ شد معروف می شود و یك نویسنده ایرانی وقتی جلوی چاپ نوشته هایش گرفته شد معروف می شود..

اگر گفتید فرق یك تاجر ایرانی با یك تاجر عرب چیه؟
تاجر عرب از وقتی شناخته شد موفق و خوشبخت می شه.... اما تاجر ایرانی از وقتی شناخته شد ناموفق و بد بخت می شه.

اگر گفتید فرق پلیس راهنمایی و رانندگی ایران با جاهای دیگه دنیا چیه؟
در همه جای دنیا وقتی ترافیك ایجاد بشود سرو كله پلیس راهنمایی و رانندگی پیدا می شود...اما در ایران وقتی سرو كله پلیس پیدا می شود ترافیك ایجاد می شود.

اگر گفتید فرق یك آدم موفق در ایران با سایر نقاط جهان چیه؟
در همه جای دنیا وقتی كسی موفق شود همه به او نزدیك می شوند و با او شریك می شوند و به او كمك میكنند ...اما در ایران وقتی كسی موفق شود همه از او فاصله می گیرند و رابطه شان را با او قطع می كنند و جلوی كارش را می گیرند.

اگر گفتید فرق یك زندانی در ایران با یك زندانی در اروپا و امریكا چیه؟
در اروپا و امریكا وقتی كسی زندانی می شود اعتبارش را از دست می دهد...اما در ایران وقتی كسی زندانی می شود اعتبار به دست می آورد.

اگر گفتید فرق سیستم اداری ایران با سیستم اداری كانادا چیه؟
سیستم اداری كانادا چون كار مردم را راه می اندازد و به آنها كمك می كند از مردم پول می گیرد....اما سیستم اداری ایران چون جلوی كار مردم را می گیرد از آنها پول می گیرد.

اگر گفتید تفاوت دشمن در ایران و جاهای دیگر دنیا چیه؟
در همه جای دنیا وقتی آدم دشمن داشته باشد جلوی كارش گرفته می شود....در ایران وقتی آدم ها دشمن داشته باشند تازه انگیزه كار پیدا می كنند.

atefe
۱۳۹۰-۰۲-۳۱, ۰۶:۵۵ بعد از ظهر
از این چند تا جمله که به میلم اومده بود واقعا نتونستم بگذرم :


آخرش نفهمیدیم این بچه های مردم کیا هستن که یه عمره باباها اونارو به رخمون میکشنو سرکوفتمون میزنن؟! هرچی هم تلاش میکنیم بهشون نمیرسیم



پشت چراغ قرمز یه گدایی اومده کنار ماشین.. ا
میگم برو اونور پول ندارم.. ا
میگه نمیگفتی هم از قیافت معلوم بود


تو قرعه کشی بانک ده هزار تومن برنده شدم، همه اهل محل توقع شیرینی دارن



وقتی مضرات سیگار رو توی یه مجله خوندم انقدر ترسیدم که قسم خوردم دیگه مجله نخونم

3tare
۱۳۹۰-۰۳-۰۱, ۰۹:۴۹ قبل از ظهر
معنای جملات كلیدی پزشكان

این بیماری شما باید فوری درمان بشه:
یعنی من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه این بیماری خیلی ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتیبش رو بدم!

خوب بگید ببینم مشکلتون از کی شروع شد:
یعنی من از بیماریتون چیزی نفهمیدم و ایده‌ای ندارم و امیدوارم شما خودتون سرنخی به من بدین!

یک وقت دیگه از منشی برای آخرهای این هفته بگیر:
یعنی من امروز با دوستام دوره دارم، باید برم زودتر بزن به چاک!

هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد براتون دارم:
یعنی خبر خوب اینه که من قراره یه ماشین جدید بخرم و خبر بد اینکه شما باید پول اونو بدین!

من به این آزمایشگاه اطمینان دارم بهتره آزمایش هاتون را اونجا انجام بدین:
یعنی من 40 درصد از پول آزمایش بیمارانی که به اونجا معرفی می کنم را می‌گیرم!

دارویی که براتون نوشتم داروی خیلی جدیدیه:
یعنی من دارم یه مقاله علمی می نویسم و می خواهم از شما مثل موش آزمایشگاهی استفاده کنم!

اگه تا یک هفته دیگه خوب نشدید یه زنگ به من بزنید:
یعنی من نمی دونم بیماریتون چیه شاید خود به خود تا یک هفته دیگه خوب بشه!

بهتره چندتا آزمایش تکمیلی هم انجام بدین:
یعنی من نفهمیدم بیماریتون چیه. شاید بچه‌های آزمایشگاه بهتون کمک کنن!

ابن بیماری الان خیلی شایعه:
یعنی این چندمین مریضیه که این هفته داشتم باید حتما امشب برم سراغ کتاب های پزشکی و درمورد این بیماری مطالعه کنم!

اگه این عوارض از بین نرفت هفته دیگه زنگ بزنید وقت بگیرین:
یعنی تا حالا مریضی به این سمجی نداشتم خدا را شکر که هفته دیگه مسافرتم و مطب نمیام!

فکر نمی کنم رفتن پیش فیزیوتراپیست فایده‌ای داشته باشه:
یعنی من از فیزیوتراپیست ها نفرت دارم نرخ‌های ما رو شکستن!

ممکنه یک کمی دردتون بیاد:
یعنی هفته پیش دو تا مریض از شدت درد زبونشون رو گاز گرفتن!

فکر نمی‌کنید این همه استرس روی اعصابتون اثر گذاشته باشه:
یعنی من فکر می کنم شما دیوونه هستین و امیدوارم یک روانشناس پیدا کنم که هزینه‌های درمانتون رو باهاش قسمت کنم

love4ever
۱۳۹۰-۰۳-۰۲, ۰۸:۴۴ قبل از ظهر
آیا میدانید خوردن زعفران خنده را زیاد می کند



آیا میدانید بهترین خاویار دنیا خاویار ایران است(طنز:ایا میدانید اکثر ایرانی ها خاویار نخورده اند) .



آیا میدانید دومین تولیدکنندهٔ انجیر جهان ایران است.



آیا میدانید شتر در سه دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد



آیا میدانید مغز انیشتین ۱۳۷۵ گرم وزن داشته است .



آیا میدانید هرکس در روز حدود۲۳هزار بار نفس می کشد.



آیا میدانید پرواز با کایت یک ورزش (http://jok20.blogsky.com/) حرفه ای در تایلند است.



آیا میدانید تنها حیوانی که نمی تواند شنا کند، شتر است .




آیا میدانید در این دنیا تعداد جوجه ها از آدم ها بیشتر است.



آیا میدانید ایران چهاردهمین تولیدکننده برق در جهان است .



آیا میدانید در واشنگتن بیشتر از تعداد مردم، تلفن وجود دارد.



آیا میدانید «جولیوس سزار» شناگر قابل و معروفی بوده است.



آیا میدانید انسان ها در هر روز حدود ۵هزار کلمه به کار می برند.



آیا میدانید شما در طول زندگی خود حدود ۷۵هزار لیتر آب می نوشید!



آیا میدانید ایران در کشورهای مختلف پروژه های اکتشاف نفت اجرا می کند.



آیا میدانید ناخن های دست، ۴ مرتبه سریع تر از ناخن های پا رشد می کنند .



آیا میدانید به طور میانگین هرکس می تواند تنها یک دقیقه نفس خود را نگه دارد.



آیا میدانید دلفین ها هم مانند گرگ ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می گذارند.



آیا میدانید دوّمین کتابی که در اروپا به چاپ رسید، کتاب «قانون» ابوعلی سینا بود.



آیا میدانید ایران برای اولین بار در جهان از ضایعات نخل خرما چوب مصنوعی می سازد.



آیا میدانید ۸۰ درصد صحبت انسان ها در روز، گفت وگویی است که در ذهن خودشان انجام می دهند.



آیا میدانید وقتی شخصی در «سریلانکا» سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان می دهد، یعنی «باشه

3tare
۱۳۹۰-۰۳-۰۲, ۰۴:۵۸ بعد از ظهر
رفتم شلوار جین بخرم، اولی رو پرو کردم یه کم تنگ بود. فروشنده گفت: یه دوبار بپوشی جا باز می‌کنه! دومی رو پوشیدم یه کم گشاد بود. فروشنده گفت: چیزی نیست یه دو بار آب بخوره تنگ میشه

رفتم شلوار بخرم میگم کجاییه؟ میگه ایتالیاییه؛ میگم چرا پرچم ایران داره پس؟ میگه دِ!
این پرچم ایتالیاست میگم پس این الله وسطش چیه؟ میگه برای ایران زدن دیگه

تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد؛ دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی! پیرزنه گفت قربون قد و بالات مادر مواظب باش

مجسمه دهخدا تو خیابون فردوسیه، مجسمه فردوسی تو خیابون دهخدا..

میری آدامس اوربیت بخری، بقاله به جای بقیه پول، بهت آدامس شیک میده

یه تی شرت خریدم کلی مارک نایک روشه بعد رو یقه‌ش نوشته تولیدی برادران عباس‌پور

رفیقم زنگ زده میگه ویسکی سراغ نداری؟ میگم برای چی میخوای؟
میگه بابام امشب از کربلا میاد کلی مهمون داریم

پسورد اینترنت وایرلسم رو عوض کردم، همسایمون زنگ زده میگه پسوردتو عوض کردی؟ میگم نه
میگه آخه قبلا شماره موبایلت بود، الان هرچی میزنم کانکت نمیشم

love4ever
۱۳۹۰-۰۳-۰۳, ۱۰:۴۵ قبل از ظهر
نصیحت لقمان حکیم به فرزندش ورژن خنده دار



پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن

+++++++++++

پسرم! آنتی ویروس “بیت دیفندر” اوریجینال نصب کن. پول “رجیستر” به میزان ده سال را کنار گذاشته ام. با احتساب تورم جهانی و تحریم و نوسان بازار. مادرت جای آن را می داند

+++++++++++

پسرم! پیش از استخدام در اداره های دولتی ، “پاور پوینت” را فرابگیر.

+++++++++++

پسرم! پیامک (http://www.jok20.blogsky.com/) های عیدنوروزت را همین الان بفرست

+++++++++++

پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است.

+++++++++++

پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد ، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟

+++++++++++

پسرم! قطار اندیمشک – تهران زمستانش گرم و جانسوز است و تابستانش سرد و استخوان سوز. لباس مناسب با خودت ببر

+++++++++++

پسرم! اساتید را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس اگر نه ،خود دانی

+++++++++++

پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری

+++++++++++

فرزندم! هیچ کس تنها نیست.

+++++++++++

پسرم! راه تو را می خواند. اما تو باور مکن.

+++++++++++

هان ای پسر (http://www.jok20.blogsky.com/)! اگر کسی گفت اسفندیار ار می شناسی خودت را به نفهمی بزن

+++++++++++

پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در … ولش کن پسرم

+++++++++++

پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه (http://www.jok20.blogsky.com/) بیاموز ، ادب را از مادرت

+++++++++++

پسرم! می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری. یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان

+++++++++++

هان ای پسر! خسته شدی؟ … از ساعت چند داری وصیت می خونی؟ … کی خسته است؟ … خودت نقطه چین ها رو پرکن

+++++++++++

پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.

+++++++++++

پسرم! شهر ما خانه ما! … نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار

+++++++++++

پسرم! در فیس بوک عضو شو و این وصیت نامه را برای دوستانی که برمی گزینی یا تو را برمی گزینند “شیر” کن

پسرم! لایک!

+++++++++++

پسرم! سخت ترین کار عالم محکوم کردن یک احمق است. خون خودت را کثیف نکن- ضمنا چرچیل هیچگونه نسبتی با طایفه ما ندارد. بچه هایش ادعای ارث نکنند.

+++++++++++

پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن

+++++++++++

پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن

+++++++++++

* این لقمان از نواده های همان لقمان (http://www.jok20.blogsky.com/) حکیم معروف است که چند نسل پیش به بلاد پارس هجرت کرد.

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۳-۰۶, ۱۲:۵۱ بعد از ظهر
درکنار یکی از سواحل دریای سیاه، باران می بارد و شهر کوچک همانند صحرا خالی بنظر می رسد. درست هنگامی است که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند. ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود. او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود، اسکناس ۱۰۰ یوروئی را روی پیشخوان هتل میگذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.
- صاحب هتل اسکناس ۱۰۰ یوروئی را برمی دارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد.
- قصاب اسکناس ۱۰۰ یوروئی را برمیدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک می رود و بدهی خود را به او می پردازد.
- مزرعه دار، اسکناس ۱۰۰ یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام و سوخت میدهد.
- تامین کننده سوخت و خوراک دام برای پرداخت بدهی خود اسکناس ۱۰۰ یوروئی را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود می برد.
- داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون او در گذشته، دوستش را یکشب به هتل آورد و اتاق را به اعتبار کرایه کرد تا بعدا پولش را بپردازد.
حالا هتل دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است. در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمیگردد و اسکناس ۱۰۰ یوروئی خود را برمیدارد و می گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می کند.

در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است. ولی بهر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته اند و با یک انتظار خوشبینانه ای به آینده نگاه می کنند.
خوب است بدانید، که دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجودیتش، به این نحو معامله می کند!

love4ever
۱۳۹۰-۰۳-۰۷, ۰۷:۳۲ بعد از ظهر
اگر کریستوفر کلمب متاهل بود...


اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود٬ ممکن بود هیچ گاه قاره امریکا را کشف نکند٬چون به جای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای٬ باید وقتش را به جواب دادن به همسرش٬ در مورد سوالات زیر می گذراند:
- کجا داری می ری؟
- با کی داری می ری؟
- واسه چی می ری؟
- چه طوری می ری؟
- کشف؟
- برای کشف چی می ری؟
- چرا فقط تو می ری؟
.
.
- تا تو برگردی من چی کار کنم؟!
- می تونم منم باهات بیام؟
- راستشو بگو توی کشتی زن (http://www.jok20.blogsky.com/) هم دارین؟
- بده لیستو ببینم!
- حالا کِی برمی گردی؟
- واسم چی میاری؟
.
.
- تو عمداً این برنامه رو بدون من ریختی٬ این طور نیست؟
- جواب منو بده!
- منظورت از این نقشه چیه؟
- نکنه می خوای با کسی در بری؟
- چه طور ازت خبر داشته باشم؟
- چه می دونم تا اونجا چه غلطی می کنی؟
- راستی گفتی توی کشتی زن هم دارین؟!
.
.
- من اصلا نمی فهمم این کشف درباره چیه؟
- مگه غیر از تو آدم پیدا نمی شه؟
- تو همیشه این جوری رفتار می کنی!
- خودتو واسه خود شیرینی می اندازی جلو!
- من هنوز نمی فهمم٬ مگه چیز دیگه ایی هم برای کشف کردن مونده؟
- چرا قلب شکسته (http://jok20.blogsky.com/category/cat-37/) ی منو کشف نمی کنی؟
.
.
- اصلا من می خوام باهات بیام!
- فقط باید یه ماه صبر کنی تا مامانم اینا از مسافرت بیان!
- واسه چی؟ خوب دوست دارم اونا هم باهامون بیان!
- آخه مامانم اینا تا حالا جایی رو کشف نکردن!
- خفه خون بگیر! تو به عنوان داماد وظیفته!
.
.
- راستی گفتی تو کشتی زن هم دارین؟

3tare
۱۳۹۰-۰۳-۱۰, ۰۱:۳۷ بعد از ظهر
متن از : دکتر علی شریعتی
.
.
.

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟


غافلگیر شدیم


چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و


به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم


دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم


سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد
.
و
و
و
و
چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو
.
.
.

3tare
۱۳۹۰-۰۳-۱۴, ۰۵:۴۴ بعد از ظهر
پیرزن زرنگ

یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند . و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود ، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت . قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد .
پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد . مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند . تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید راستی این پول زیاد داستانش چیست آیا به تازگی به شما ارث رسیده است . زن در پاسخ گفت خیر ، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که همانا شرط بندی است ، پس انداز کرده ام . پیرزن ادامه داد و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است ، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که شما شکم دارید !
مرد مدیر عامل که اندامی لاغر و نحیف داشت با شنیدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید مثلاً سر چه مقدار پول . زن پاسخ داد : بیست هزار دلار و اگر موافق هستید ، من فردا ساعت ده صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است . مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت ده صبح برنامه ای برایش نگذارد .
روز بعد درست سر ساعت ده صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت .
پیرزن بسیار محترمانه از مرد مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن به در آورد .
مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود ، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد .
وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد . مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید ، با تعجب از پیر زن علت را جویا شد .
پیرزن پاسخ داد : من با این مرد سر یکصد هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن بیرون کند

Senior Manager
۱۳۹۰-۰۳-۱۴, ۰۶:۳۵ بعد از ظهر
زنی با لباس کتان راه راه همراه با مردی با کت و شلوار نخ نما شده خانه دوز در شهر بوستن از قطار پایین آمدند و بدون هیچ قرار قبلی راهی دفتر رییس دانشگاه هاروارد شدند. منشی فورا متوجه شد این زوج روستایی هیچ کاری در هاروارد ندارند و احتمالا شایسته حضور در کمبریج هم نیستند.
مرد به آرامی گفت: “مایل هستیم رییس را ببینیم .”
منشی با بی حوصلگی گفت: “ایشان تمام روز گرفتارند.”
خانم جواب داد: “ما منتظر خواهیم شد.”
اما این طور نشد. منشی به تنگ آمد و سرانجام تصمیم گرفت مزاحم رییس شود، هرچند که این کار نامطبوعی بود که همواره از آن اکراه داشت.
وی به رییس گفت: “شاید اگر چند دقیقه ای آنان راببینید، بروند!”
رییس با اوقات تلخی، آهی کشید و سرتکان داد. معلوم بود شخصی با اهمیت او، وقت بودن با آنها را نداشت به علاوه از اینکه لباسی کتان و راه راه و کت و شلواری خانه دوز دفترش را به هم بریزد، خوشش نمی آمد. رییس با قیافه ای عبوس و با وقار سلانه سلانه به سوی آن دو رفت.
خانم به او گفت: “ما پسری داشتیم که یک سال در هاروارد درس خواند. وی اینجا راضی بود اما حدود یک سال پیش در حادثه ای فوت شد شوهرم و من دوست داریم بنایی به یادبود او در دانشگاه بنا کنیم.”
رییس تحت تاثیر قرار نگرفته بود اما یکه خورده بود. با ناراحت گفت: “خانم محترم ما نمی توانیم برای هرکسی که به هاروارد می آید و می میرد، بنایی برپا کنیم اگر این کار را بکنیم، اینجا مثل قبرستان می شود.”
خانم به سرعت توضیح داد: “آه ، نه نمی خواهیم مجسمه بسازیم فکر کردیم بهتر باشد ساختمانی به هاروارد بدهیم!”
رییس لباس کتان راه راه و کت و شلوار خانه دوز آن دو را برانداز کرد و گفت: “یک ساختمان! می دانید هزینه ی یک ساختمان چقدر است؟ ارزش ساختمان های موجود در هاروارد هفت و نیم میلیون دلار است!”
خانم یک لحظه سکوت کرد، رییس خشنود بود. شاید حالا می توانست از شرشان خلاص شود.
زن رو به شوهرش کرد و آرام گفت: “آیا هزینه راه اندازی دانشگاه همین قدر است؟ پس چرا خودمان دانشگاه راه نیندازیم؟”
شوهرش سر تکان داد. قیافه رییس دستخوش سر درگمی و حیرت بود. آقا و خانم “لیلاند استنفورد” بلند شدند و راهی پالوآلتو در ایالت کالیفرنیا شدند.
دانشگاه استنفورد، یادبود پسری است که هاروارد به او اهمیت نداد.

هم اکنون این دانشگاه جزو بهترین دانشکده های جهان است و خیلی ها آرزو دارند در آن تحصیل کنند. سطح علمی این دانشگاه به حدی بالاست که مدریت بزرگترین آزمایش بشر یعنی شتاب دهنده ذرات در دست این دانشگاه است. شاید جالب باشد بدانید لری پیچ و بسیاری از نوابغ دنیا در این دانشگاه درس خوانده اند.

love4ever
۱۳۹۰-۰۳-۱۵, ۰۱:۵۹ بعد از ظهر
جملاتی که دوست ندارید در اتاق عمل بشنوید!!!

خیلی خب بچه ها ، این برای همه مون می تونه یه تجربه جدید باشه!
- می دونستی این مریض خودشو یک میلیون دلار بیمه عمر کرده؟ الان زنش تلفن زد و گفت.
- چی ؟ منظورت چیه که اینو واسه عمل نیاورده بودن؟!
- کاش عینکم رو توی خونه جا نذاشته بودم.
- این مریض بیچاره اگه اشتباه نکنم زن و بچه داره! نه؟
- پرستار! نگاه کن ببین این آقا برای اهدای عضو ثبت نام کرده بود یا نه؟
- خدای من! منظورت چیه که ازش برای قبول مسئولیت مرگ امضا نگرفتین!
- نگران نباشین ، فکر میکنم این تیغ به اندازه کافی تیز باشه!
- چیه؟ چرا اینجوری نگاه میکنین؟! تاحالا ندیدین یه دانشجو اینجا جراحی کنه؟
- الو! سلام عزیزم! چی؟ منظورت چیه که طلاق (http://www.jok20.blogsky.com/) میخوای؟
- من که نمیدونم این چه عضویه! ولی به هر حال زود بذارش وسط بسته یخ!
- عجله کنین من نمیخوام این قسمت سریال رو از دست بدم.
- پس بچه کو؟! مگه مریض رو برای سزارین نیاورده بودن؟! اینجا اتاق شماره چنده؟
- هی پرستار! یه ست جراحی دیگه روی اون یکی میز بازکن. اون مریض هنوز داره تکون میخوره.

m1982
۱۳۹۰-۰۳-۲۳, ۱۲:۰۰ بعد از ظهر
9 درس مهم زندگی

درس اول:
يه روز مسوول فروش ، منشي دفتر ، و مدير شرکت براي ناهار به سمت سلف قدم مي زدند… يهو يه چراغ جادو روي زمين پيدا مي کنن و روي اون رو مالش ميدن و جن چراغ ظاهر ميشه… جن ميگه: من براي هر کدوم از شما يک آرزو برآورده مي کنم… منشي مي پره جلو و ميگه: «اول من ، اول من!… من مي خوام که توي باهاماس باشم ، سوار يه قايق بادباني شيک باشم و هيچ نگراني و غمي از دنيا نداشته باشم»… پوووف! منشي ناپديد ميشه… بعد مسوول فروش مي پره جلو و ميگه: «حالا من ، حالا من!… من مي خوام توي هاوايي کنار ساحل لم بدم ، يه ماساژور شخصي و يه منبع بي انتهاي آبجو داشته باشم و تمام عمرم حال کنم»… پوووف! مسوول فروش هم ناپديد ميشه… بعد جن به مدير ميگه: حالا نوبت توئه… مدير ميگه: «من مي خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توي شرکت باشن»!
نتيجهء اخلاقي : اينکه هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه!


درس دوم:
يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد مي کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش… راهبه سوار ميشه و راه ميفتن… چند دقيقهء بعد راهبه پاهاش رو روي هم ميندازه و کشيش زير چشمي يه نگاهي به پاي راهبه ميندازه… راهبه ميگه: پدر روحاني ، روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار… کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه… چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پاي راهبه تماس ميده… راهبه باز ميگه: پدر روحاني! روايت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بيار!… کشيش زير لب يه فحش ميده و بيخيال ميشه و راهبه رو به مقصدش مي رسونه… بعد از اينکه کشيش به کليسا بر مي گرده سريع ميدوه و از توي کتاب روايت مقدس ۱۲۹ رو پيدا مي کنه و مي بينه که نوشته: «به پيش برو و عمل خود را پيگيري کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادماني که مي خواهي مي رسي»! نتيجهء اخلاقي : اينکه اگه توي شغلت از اطلاعات شغلي خودت کاملا آگاه نباشي، فرصتهاي بزرگي رو از دست ميدي!


درس سوم:
بلافاصله بعد از اينکه زن پيتر از زير دوش حمام بيرون اومد پيتر وارد حمام شد… همون موقع زنگ در خونه به صدا در اومد… زن پيتر يه حوله دور خودش پيچيد و رفت تا در رو باز کنه… همسايه شون -رابرت- پشت در ايستاده بود… تا رابرت زن پيتر رو ديد گفت: همين الان ۱۰۰۰ دلار بهت ميدم اگه اون حوله رو بندازي زمين!… بعد از چند لحظه تفکر ، زن پيتر حوله رو ميندازه و رابرت چند ثانيه تماشا مي کنه و ۱۰۰۰ دلار به زن پيتر ميده و ميره… زن دوباره حوله رو دور خودش پيچيد و به حمام برگشت… پيتر پرسيد: کي بود زنگ زد؟ زن جواب داد: رابرت همسايه مون بود… پيتر گفت: خوبه… چيزي در مورد ۱۰۰۰ دلاري که به من بدهکار بود گفت؟! نتيجهء اخلاقي: اگه شما اطلاعات حساس مشترک با کسي داريد که به اعتبار و آبرو مربوط ميشه ، هميشه بايد در وضعيتي باشيد که بتونيد از اتفاقات قابل اجتناب جلوگيري کنيد!


درس چهارم:
من خيلي خوشحال بودم… من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بوديم… والدينم خيلي کمکم کردند… دوستانم خيلي تشويقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده اي بود… فقط يه چيز من رو يه کم نگران مي کرد و اون هم خواهر نامزدم بود… اون دختر باحال ، زيبا و جذابي بود که گاهي اوقات بي پروا با من شوخي هاي ناجوري مي کرد و باعث مي شد که من احساس راحتي نداشته باشم… يه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون براي انتخاب مدعوين عروسي… سوار ماشينم شدم و وقتي رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همين الان ۵۰۰ دلار به من بدي بعدش حاضرم با تو …………….! من شوکه شده بودم و نمي تونستم حرف بزنم… اون گفت: من ميرم توي اتاق خواب و اگه تو مايل به اين کار هستي بيا پيشم… وقتي که داشت از پله ها بالا مي رفت من بهش خيره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقيقه ايستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم… يهو با چهرهء نامزدم و چشمهاي اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بيرون اومدي… ما خيلي خوشحاليم که چنين دامادي داريم… ما هيچکس بهتر از تو نمي تونستيم براي دخترمون پيدا کنيم… به خانوادهء ما خوش اومدي! نتيجهء اخلاقي: هميشه کيف پولتون رو توي داشبورد ماشينتون بذارید


درس پنجم:
يه شب خانم خونه اصلا" به خونه بر نميگرده و تا صبح پيداش نميشه! صبح بر ميگرده خونه و به شوهرش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مونث) بمونه. شوهر بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي زنش زنگ ميزنه ولي هيچكدومشون حرف خانم خونه رو تاييد نميكنن!
يه شب آقاي خونه تا صبح برنميگرده خونه. صبح وقتي مياد به زنش ميگه كه ديشب مجبور شده خونهء يكي از دوستهاي صميميش (مذكر) بمونه. خانم خونه بر ميداره به ۲۰ تا از صميمي ترين دوستهاي شوهرش زنگ ميزنه. ۱۵ تاشون تاييد ميكنن كه آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده!! ۵ تاي ديگه حتي ميگن كه آقا هنوزم خونهء اونا پيش اوناست!! نتيجهء اخلاقي: يادتون باشه كه مردها دوستهاي بهتري هستند!


درس ششم:
چهار تا دوست كه ۳۰ سال بود همديگه رو نديده بودند توي يه مهموني همديگه رو مي بينن و شروع مي كنن در مورد زندگي هاشون براي همديگه تعريف كنن. بعد از يه مدت يكي از اونا بلند ميشه ميره دستشويي. سه تاي ديگه صحبت رو مي كشونن به تعريف از فرزندانشون…
اولي: پسر من باعث افتخار و خوشحالي منه. اون توي يه كار عالي وارد شد و خيلي سريع پيشرفت كرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توي يه شركت بزرگ استخدام شد و پله هاي ترقي رو سريع بالا رفت و حالا شده معاون رئيس شركت. پسرم انقدر پولدار شده كه حتي براي تولد بهترين دوستش يه مرسدس بنز بهش هديه داد.
دومي: جالبه. پسر من هم مايهء افتخار و سرفرازي منه. توي يه شركت هواپيمايي مشغول به كار شد و بعد دورهء خلباني گذروند و سهامدار شركت شد و الان اكثر سهام اون شركت رو تصاحب كرده. پسرم اونقدر پولدار شد كه براي تولد صميمي ترين دوستش يه هواپيماي خصوصي بهش هديه داد.
سومي: خيلي خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده. اون توي بهترين دانشگاههاي جهان درس خوند و يه مهندس فوق العاده شد. الان يه شركت ساختماني بزرگ براي خودش تاسيس كرده و ميليونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه كه براي تولد بهترين دوستش يه ويلاي ۳۰۰۰ متري بهش هديه داد.
هر سه تا دوست داشتند به همديگه تبريك مي گفتند كه دوست چهارم برگشت سر ميز و پرسيد اين تبريكات به خاطر چيه؟ سه تاي ديگه گفتند: ما در مورد پسرهامون كه باعث غرور و سربلندي ما شدن صحبت كرديم. راستي تو در مورد فرزندت چي داري تعريف كني؟
چهارمي گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توي يه كلوپ مخصوص كار ميكنه. سه تاي ديگه گفتند: اوه! مايهء خجالته! چه افتضاحي! دوست چهارم گفت: نه. من ازش ناراضي نيستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگي بدي هم نداره. اتفاقا" همين دو هفته پيش به مناسبت تولدش از سه تا از صميمي ترين دوست پسراش يه مرسدس بنز و يه هواپيماي خصوصي و يه ويلاي ۳۰۰۰ متري هديه گرفت! نتيجهء اخلاقي: هيچوقت به چيزي كه كاملا" در موردش مطمئن نيستي افتخار نكن!


درس هفتم:
توي اتاق رختكن كلوپ گلف ، وقتي همهء آقايون جمع بودند يهو يه موبايل روي يه نيمكت شروع ميكنه به زنگ زدن. مردي كه نزديك موبايل نشسته بود دكمهء اسپيكر موبايل رو فشار ميده و شروع مي كنه به صحبت. بقيهء آقايون هم مشغول گوش كردن به اين مكالمه ميشن…
مرد: الو؟
صداي زن اونطرف خط: الو سلام عزيزم. تو هنوز توي كلوپ هستي؟
مرد: آره.
زن: من توي فروشگاه بزرگ هستم. اينجا يه كت چرمي خوشگل ديدم كه فقط ۱۰۰۰ دلاره. اشكالي نداره اگه بخرمش؟
مرد: نه. اگه اونقدر دوستش داري اشكالي نداره.
زن: من يه سري هم به نمايشگاه مرسدس بنز زدم و مدلهاي جديد ۲۰11 رو ديدم. يكيشون خيلي قشنگ بود. قيمتش ۲۶۰۰۰۰ دلار بود.
مرد: باشه. ولي با اين قيمت سعي كن ماشين رو با تمام امكانات جانبي بخري.
زن: عاليه. اوه… يه چيز ديگه… اون خونه اي رو كه قبلا" ميخواستيم بخريم دوباره توي بنگاه گذاشتن براي فروش. ميگن ۹۵۰۰۰۰ دلاره.
مرد: خب… برو تا فروخته نشده پولشو بده. ولي سعي كن ۹۰۰۰۰۰ دلار بيشتر ندي.
زن: خيلي خوبه. بعدا" مي بينمت عزيزم. خداحافظ.
مرد: خداحافظ.
بعدش مرد يه نگاهي به آقايوني كه با حسرت نگاهش ميكردن ميندازه و ميگه: كسي نميدونه كه اين موبايل مال كيه؟! نتيجهء اخلاقي: هيچوقت موبايلتونو جايي جا نذارين!


درس هشتم:
يه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سي و پنجمين سالگرد ازدواجشون رفته بودند بيرون كه يه جشن كوچيك دو نفره بگيرن. وقتي توي پارك زير يه درخت نشسته بودند يهو يه فرشتهء كوچيك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: به خاطر اينكه شما هميشه يه زوج فوق العاده بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين من براي هر كدوم از شما يه دونه آرزو برآورده ميكنم.
زن از خوشحالي پريد بالا و گفت: اوه! چه عالي! من ميخوام همراه شوهرم به يه سفر دور دنيا بريم. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! دو تا بليط درجه اول براي بهترين تور مسافرتي دور دنيا توي دستهاي زن ظاهر شد!
حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه. مرد چند لحظه فكر كرد و گفت: خب… اين خيلي رمانتيكه. ولي چنين بخت و شانسي فقط يه بار توي زندگي آدم پيش مياد. بنابراين خيلي متاسفم عزيزم… آرزوي من اينه كه يه همسري داشته باشم كه ۳۰ سال از من كوچيكتر باشه!
زن و فرشته جا خوردند و خيلي دلخور شدند. ولي آرزو آرزوئه. و بايد برآورده بشه. فرشته چوب جادوييش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد! نتيجهء اخلاقي: مردها ممكنه زرنگ بد*** باشند ، ولي فرشته ها زن هستند!


درس نهم:
يه مرد ۸۰ ساله ميره پيش دكترش براي چك آپ. دكتر ازش در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با غرور جواب ميده:
هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا باردار شده و كم كم داره موقع زايمانش ميرسه. نظرت چيه دكتر؟
دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خب… بذار يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي شناسم كه شكارچي ماهريه. اون هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از دست نميده. يه روز كه مي خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو به جاي تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل. همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد به طرفش. شكارچي چتر رو مي گيره به طرف پلنگ و نشونه مي گيره و ….. بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!
پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره! حتما" يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!
دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: دقيقا" منظور منم همين بود! نتيجهء اخلاقي: هيچوقت در مورد چيزي كه مطمئن نيستي نتيجهء كار خودته ادعا نداشته نباش

atefe
۱۳۹۰-۰۳-۲۳, ۱۲:۱۸ بعد از ظهر
خدایی بعضی ای متن ها خیلی قشنگ بود . یه مدت کم پیدا شده بودید اقا مرتضی . واقعا ممنون . :گل رز:

love4ever
۱۳۹۰-۰۳-۲۴, ۰۹:۲۰ قبل از ظهر
اعضای قبیله سرخ پوست از رییس جدید می پرسن: «آیا زمستان سختی در پیش است؟»رییس جوان قبیله که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشت، جواب میده «برای احتیاط برید هیزم تهیه کنید» بعد میره به سازمان هواشناسی کشور زنگ میزنه: «آقا امسال زمستون سردی در پیشه؟»پاسخ: «اینطور به نظر میاد»، پس رییس به مردان قبیله دستور میده که بیشتر هیزم جمع کنند و برای اینکه مطمئن بشه یه بار دیگه به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «شما نظر قبلی تون رو تایید می کنید؟»پاسخ: «صد در صد»، رییس به همه افراد قبیله دستور میده که تمام توانشون رو برای جمع آوری هیزم بیشتر صرف کنند. بعد دوباره به سازمان هواشناسی زنگ میزنه: «آقا شما مطمئنید که امسال زمستان سردی در پیشه؟»پاسخ: بگذار اینطوری بگم؛ سردترین زمستان در تاریخ معاصر!رییس: «از کجا می دونید؟»پاسخ: «چون سرخ پوست ها دیوانه وار دارن هیزم جمع می کنن!

milad_70
۱۳۹۰-۰۳-۲۴, ۰۹:۵۰ قبل از ظهر
دو تا رفیق بودن خیلی همدیگه رو دوست داشتن به طوری که همیشه با هم بودن و هر روز میرفتن با هم شراب میخوردن.یه روز یکیشون تصادف میکنه میمیره.چند مدت بعد اون یکی میره میخونه به ساقی میگه دو تا پیک بریز" ساقی میگه چرا دو تا؟ میگه یکی واسه خودم یکی برای رفیقم.یک سال بعد دوباره میره میخونه به ساقی میگه یه پیک بریز واسم.ساقی میگه به همین زودی رفیقتو فراموش کردی؟ میگه نه خودم توبه کردم اینو میخورم به یاد رفیقم....!

m1982
۱۳۹۰-۰۳-۲۵, ۰۹:۲۳ قبل از ظهر
وقتی اینترنت قطع میشه این کارها رو انجام بدید! ( طنز )


1. بشینید و مگس بپرونید ! http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/4.gif

2. از ۱ تا ۱ میلیون بشمارید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/35.gif

3. مجموعه تصاویری رو که در سیستمتون دارید اسم هاش رو عوض کنید و مرتب کنید

4. خوب اون رو دوباره به هم بچسبونید ! http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/24.gif

5. چند تا فیلم تماشا کنید

6. کارهای شخصیتون رو انجام بدین

7. نوشیدنی آرام بخش بخورید

8. یاد بگیرید چطوری میشه رقصید http://persian-star.net/template/icon_303.gif
9. تمرین موسیقی انجام بدین

10. یه زنگی به دوستای قدیمی بزنید

11. اتاقتون رو تمیز کنید !

12. حالا دیگه وقتشه که یه دوش بگیرید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/78.gif

13. یه جای دنج پیدا کنید و کتاب بخونید

14. برید بیرون و با دوستاتون کارهای خوب بکنین

15. دیکشنری باز کنید و ۱۰۰ تا لغت جدید یاد بگیرید

16. سعی کنید اسم یک فولدر رو روی کامپیوتر به con تغییر بدید

17. به سعی تون ادامه بدید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/71.gif

18. رجیستری ویندوز رو باز کنید و سعی کنید تمام کلیدهایی که با حرف a شروع میشند رو حذف کنید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/31.gif

19. دفتر تلفن تون رو مرتب کنید

20. یک کمی هم چیزی بخورید

21. با گیم های روی موبایل خودتون رو سرگرم کنید اگر قارچ خور باشه چه بهتر ! http://persian-star.net/template/kh.gif

22. یک چیزی رو تیکه تیکه کنید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/58.gif

23. هارد کامپیوتر رو دیفرگ کنید

24. یک زنگی به ISPتون بزنید

25. تو آینه نگاه کنید و سعی کنید باحال به نظر بیاید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/26.gif

26. میتونید یه سر برید باشگاه

27. تمام ساعت هایی که در اطرافتون هست رو با هم تنظیم کنید

28. توی مرورگرتون یک صفحه خالی باز کنید و مدام F5 بزنید http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/4.gif

29. یه فنجون چای، قهوه، نسکافه بخورید

30. یک نوت پد باز کنید و سعی کنید ۳۰ کار جدیدی که میشه وقتی اینترنت قطع میشه انجام داد رو توش بنویسید

این ۳۰ مورد رو که انجام دادید بعدش حتما یک چکی بکنید ببینید کلید پاور مودم ADSLتون وصل هست یا نه شاید اصلا مشکل قطعی اینترنت خودتون باشید ! http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/21.gif چون اونور آبی ها رو نمیدونم ولی تو ایران کلا هیچوقت اینترنت قطع نمیشه اگر هم شد نباید اینقدر سخت گرفت شاید به احترام دانشمندانی هست که اینترنت رو اختراع و ابداع کردند ... http://l.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/3.gif