سفارش تبلیغات

نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: بیوگرافی (Mahmoud Savalan) محمود ساوالان

ترکیبی نمایش

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مدیر کل سایت Mohsen آواتار ها
    تاریخ عضویت
    مهر ۱۳۸۷
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    35
    نوشته ها
    2,990
    حالت من
    Relax
    تشکر
    14,548
    12,946 بار در 2,730 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض بیوگرافی (Mahmoud Savalan) محمود ساوالان

    مصاحبه با ساوالان
    ظهر يکي از همين روزهاي نه چندان سرد زمستاني است.با بر و بچه هاي تحريريه بر سر مصاحبه بعي نشريه,گفت و گو مي کنيم.هر کس نام يکي از بزرگان بدنسازي را بر زبان مي اورد.اما در اين مقطع زماني ,چه کسي بهتر از محمود ساولان که توانسته تيمش را در مسابقات پرورش اندام باشگاههاي تهران به مقام نخست برساند.برخورد گرم و صميمي و تواضع محمود ساوالان ,ادم را ياد جمله معروف مي اندازد که مي گويد:بدنسازي ورزش پهلواني است.و ما چه خوب اين ويژگي را در او يافتيم.با او از هر دري سخن گفتيم,از روزي که به عنان يک علاقمند فوتبال ,پا به عرصه ورزش گذاشت و فوتبال نيز جواب او را با اسيب ديدگي شديد زانو داد...
    با او از گذشته دور گفتيم ,از نا ملايماتي که که در عرصه متحمل شده,از علت حضورش در تيم اذربايجان,از مسابقات قهرماني جهان در هندوستان ,روسيه,مسکو و... انچه در ادامه مي خوانيد حاصل اين گپ و گوي صميمي است با او .
    مطابق روال همه گفت و گوها,ابتدا از خودتان بگويد:
    محمود ساوالان هستم متولد 1350 در تهران.متاهل و صاحب دو فرزند.
    خوانندکان ما مي خاهند بدانند که چطور شد بدنسازي را شروع کرديد.
    از بچگي علاقه زيادي به فوتبال داستم.که اين علاقه تا امروز نيز با من است.اما گويا اين عشق دو طرفه نبود!به علت اسيب ديدگي زانو که در جريان تمرينات فوتبال برايم به وجود امد,مجبور شدم که ان را کار بگذارم.البته همين فوتبال من را به بدنسازي رساند.وقتي براي درمان اسيب ديگي زانويم با دکتر مشورت کردم,دستگاه جلو پا ماشين را,به عنوان تقويت کننده اي براي زانويم تشخيص دادند و به همين دليل به باشگاه بدنسازي رفتم.
    از همان جا نيز به اين رشته علاقمند شدم و تا امروز عاشقانه به دنبال ان هستم.
    پس عکسهاي بدنسازان مطرح ان زمان که بر روي در و ديوار باشگاه ها به چشم ميخورد شما را عاشق اين ورزش نکرد؟
    نه به هيچ وجه.من با علاقه وافري که به فوتبال داشتم به ورزش روي اوردم و هرگز فکر نمي کردم روزي به اينجا برسم.
    اولين مربي شما چه کسي بود؟
    من از محضر اساتيد زيادي بهره برده ام ولي سر امد همه انها اقاي يزدان راد بودند که مسير زندگي مرا تغيير دادند.در خارج از کشور نيز از تعاليم اقايان الکساندر فدروف و رعوف
    باناتاليوف استفاده کردم.همچنين طي 2 جلسه از راهنما ي هاي ميلوس سارکف و مسکو بهره گرفته ام.
    تا به حال چه مقامها يي را کسب کرده ايد؟
    بزرگترين افتخار من در زندگي ورزشي ام,خادمي شاگردانم,احترام به پيشکسوتان و زندگي با عزت بوده است.اما از افتخاراتي که در عرصه ورزش کسب نموده ام مي توانم به اين موارد اشاره کنم:کسب عنوان چهارمي جهان در مسابقات 2003 هندوستان و هشتمي جهان در 2004 مسکو,کسب عنوان ششم در مسابقات قهرماني اروپا در روسيه و هفتم در مسابقات قهرماني اروپا در باکو در سال 2007,کسب 3 عنوان قهرمان قهرمانان در مسابقات مستري اورال باکو,3 بار عضويت در تيم ملي ايران در سالهاي 77 تا 79 و کسب عنوان قهرماني تيم ملي ,شرکت در مسابقات براتيسلاواي اسلواکي,کسب مدرک مربي گري درجه يک جهاني از فدراسيون روسيه و نيز کسب همين مدرک ار اروپا.
    مطابق روال همه گفت و گوها,ابتدا از خودتان بگويد:
    محمود ساوالان هستم متولد 1350 در تهران.متاهل و صاحب دو فرزند.
    خوانندکان ما مي خاهند بدانند که چطور شد بدنسازي را شروع کرديد.
    از بچگي علاقه زيادي به فوتبال داستم.که اين علاقه تا امروز نيز با من است.اما گويا اين عشق دو طرفه نبود!به علت اسيب ديدگي زانو که در جريان تمرينات فوتبال برايم به وجود امد,مجبور شدم که ان را کار بگذارم.البته همين فوتبال من را به بدنسازي رساند.وقتي براي درمان اسيب ديگي زانويم با دکتر مشورت کردم,دستگاه جلو پا ماشين را,به عنوان تقويت کننده اي براي زانويم تشخيص دادند و به همين دليل به باشگاه بدنسازي رفتم.
    از همان جا نيز به اين رشته علاقمند شدم و تا امروز عاشقانه به دنبال ان هستم.
    پس عکسهاي بدنسازان مطرح ان زمان که بر روي در و ديوار باشگاه ها به چشم ميخورد شما را عاشق اين ورزش نکرد؟
    نه به هيچ وجه.من با علاقه وافري که به فوتبال داشتم به ورزش روي اوردم و هرگز فکر نمي کردم روزي به اينجا برسم.
    اولين مربي شما چه کسي بود؟
    من از محضر اساتيد زيادي بهره برده ام ولي سر امد همه انها اقاي يزدان راد بودند که مسير زندگي مرا تغيير دادند.در خارج از کشور نيز از تعاليم اقايان الکساندر فدروف و رعوف
    باناتاليوف استفاده کردم.همچنين طي 2 جلسه از راهنما ي هاي ميلوس سارکف و مسکو بهره گرفته ام.
    تا به حال چه مقامها يي را کسب کرده ايد؟
    بزرگترين افتخار من در زندگي ورزشي ام,خادمي شاگردانم,احترام به پيشکسوتان و زندگي با عزت بوده است.اما از افتخاراتي که در عرصه ورزش کسب نموده ام مي توانم به اين موارد اشاره کنم:کسب عنوان چهارمي جهان در مسابقات 2003 هندوستان و هشتمي جهان در 2004 مسکو,کسب عنوان ششم در مسابقات قهرماني اروپا در روسيه و هفتم در مسابقات قهرماني اروپا در باکو در سال 2007,کسب 3 عنوان قهرمان قهرمانان در مسابقات مستري اورال باکو,3 بار عضويت در تيم ملي ايران در سالهاي 77 تا 79 و کسب عنوان قهرماني تيم ملي ,شرکت در مسابقات براتيسلاواي اسلواکي,کسب مدرک مربي گري درجه يک جهاني از فدراسيون روسيه و نيز کسب همين مدرک ار اروپا.
    کمي از مسووليتهاي که تاکنون داشته ايد بفرماييد
    در ادوار گذشته بيش از يازده سال مربي و سر مربي استان تهران بودم.پس از تشکيل رشته بادي کلاسيک,عضويت در کميته فني بادي کلاسيک نيز از ديگر مسعوليتهايم بوده است.و هم اکنون نيز در حال خدمت به اين عزيزان هستم.از جمله ديگر مسعوليت هايم مي توانم به سر مربي گري تيم اول استان تهران نيز اشاره کنم.
    متاسفانه در گذشته به دليل عدم وجود فدراسيون مجزايي براي بدنسازي و پرورش اندام,همه بدنسازان نسل شما با مشکلاتي روبرو بوده اند.يقينا شما نيز از اين قاعده مستثني نبوده ايد.کمي از ان دوران براي خوانندگان ما بگوييد.
    در سال 84 و قبل از تشکيل فدراسيون من نيز مانند علي تبريزي و ساير بدنسازان ان موقع دچار سر در گمي بوديم.خود من 3 بار در تيم ملي انتخاب شدم ولي به مسابقات اعزام نشدم.در سال 84 نيز به عنوان مربي تيم ملي به اولين اردوي تيم ملي براي مسابقات اسيايي کره جنوبي و مسابقات جهاني چين دعوت شدم و 6 ماه در اردو تلاش
    کردم اما متا سفانه يک شب مانده به اعزام و در حالي که ويزاي چين در پاسپورتم بود,به
    علت شيطنت بعضي ها,از اعزام من به همراه تيم جلوگيري کردند و شخص ديگري را به چين اعزام کردند.مطمعنا بعد از ان جريان سر خورده و ناراحت شدم ولي دست از تلاش بر
    نداشتم.با انکه در همان زمان از فرانسه دعوت نامه داشتمولي تصميم گرفتم در خدمت جوانان هم وطنم باشم.
    چطور شد که سر اذربايجان شوروي در اوريد؟
    قبل از پاسخ به اين سوال مي خواهم بگويم که ايران وصن من است و من هيچ گاه به خاطر هدفم در ورزش,حاضر به تعغيير تابعيتم نشدم.اما در پاسخ به سوال شما,بر اثر يک
    انفاق و يک سفر ناخواسته عازم اذربايجان شدم و تصميم گرفتم شانس خود را از جاي ديگر محک بزنم.بعد از صحبت هاي اوليه با مسوولان بدنسازي اين کشور,توافق شد که از طريق کشور اذربايجان در مسابقات مختلف شرکت کنم.
    اجازه دهيد کمي حال و هواي بحث را عوض کنيم.همانطور که مي دانيد ورزش بدنسازي اين روزها با استقبال از سوي جوانان روبرو شده است.به عنوان يک مربي,چه تو صيه اي به اين مبتديان داريد؟
    قبل از هر چيز مبتدیان بايد به مربي خود ایمان داشته باشند.البته بايد مربيي را بر گزينند که از لحاظ علمي و نيز تجربه,جايگاه قابل توجهي در اين عرصه داشته باشد.توصيه ديگر من به مبتديان اين است که هميشه زير نظر مربي کار کنند,متاسفانه اين موضوع در کشور ما به خوبی جا نيفتاده است,بزخي با کسب يک عنوان قهرماني فکر می کنند که ديگر نيازي به مربي ندارند.در حالي که اين فرهنگ در کشورهايي که صاحب بدنسازي به مراتب پيشرفته تري هستند,کاملا بر عکس است.روني کلمن که همه بدنسازان وي را به خوبي مي شناسند همواره با مربي خود در تماس و تعامل بود.اما مهمترين توصيه اي که به بدنسازان تازه کار دارم اين است که در نظر داشته باشند کسي که زياد ببازد,در اينده استاد بزرگي خواهد شد.



    ايا جوانان ما بايد در بدنسازي الگو داشته باشند؟و يک بدنساز مي تواند بدون الگو,چشم به موفقيت داشته باشد؟
    وجود یک الگو در بدنسازی امری ضروری است.شخصیت هر بدنساز چه از نظر تاکتيک تمريني و چه از بعد فکري به شخصيت مربي اش بر مي گردد.حس مبارزه,رفتار خوب,پشتکاروصبر همه و همه از يک الگو به ورزشکار مي رسد.الگو کسي است که حداقل 70 درصد از شرايط يک مربي خوب را داسته باشد.بنابراين الزاما نبايد خارجي باشد.و در پاسخ به قسمت دوم سوال شما بايد بگويم که به هيچ وجه امکان ندارد.
    بسياري از بدنسازان معتقدند که در تمام طول سال بايد با شدت بالا و شيوه تمريني hit
    تمرين کنند.ممکن است براي خوانندگان ما بفرماييد که خود شما در ابتداي شروع به بدنيازي از چه شيوه اي استفاده مي کرديد؟
    من با تمام شيوه ها کار می کردم.در زماني که ما شروع به بدنسازي کرديم,منابع به اندازه حالا زياد نبود.البته من خودم جز طر فداران شيوه hit هستم.اگر بتوانند ريکاوري مناسب داشته باشند.اين شيوه بسيار کارا و موثر است.
    به نظر شما مهمترين عامل براي کسب سايز عضلاني چيست؟اين سوال را از لين روي مي پرسيم که بسياري از جوانان ما پس از اينکه متوجه مي شوند ژنتيک مناسبي ندارند,سرخورده شده و به تمرين ادامه نمي دهند.
    البته ژنتيک يکي از فاکتورهاي تعيين کننده است ولي اگر بدنسازي ژنتيک مناسب نداشته باشد باز هم مي تواند با صبوري و تمرين,چشم به موفقيت داشته باشد.ولي از ديگر فاکتورهاي مهم مي توان به تغذيه,تمرين,استفاده از مکملهاي مناسب و فاکتور مهم استراحت,اشاره کرد.
    يک بدنساز سالم از ديدگاه شما چه تعريفي دارد؟
    پرورش اندام با توجه به نياز هميشگي اش به ممارست و تمرين,انسان را به ياد رياضت و زحمت مي اندازد.در جنگي نا برابر ميان انسان و سنگ و اهن سخت,کسي پيروز است که با استعانت از خدا با صبر و حوصله,هدف خود را برگزيند.من هميشه گفته ام که سختي هاي بدنسازي انسان را به ياد خدا مي اندازد.وقتي به ياد خدا مي افتيد,پي به زيبايي هاي هستي مي بريد و سعي مي کنيد که سالم زندگي کنيد تا به هدفتان برسيد.
    وضعيت فعلي بدتسازي کشور را چگونه مي بينيد؟
    ما امکانات بسيار خوبي در اختيار داريم که بسياري از کشورهاي ديگر ندارند.از نظر کميت بدنسازان نيز در وضعيت بسيار خوبي قرار داريم.مي توانم بگويم با وجود مربيان مجرب و نيز مجلات,از نظر علمي نيز از جهان عقب نيستيم.به صراحت مي توان گفت که بسياري از بدنسازان اروپايي حتي نام خيلي از مکملهايي که در ايران مصرف مي شود را هم نشنيده اند.بنابراين ما در جايگاه بسيار خوبي قرار داريم.
    وچه چشم اندازي را براي اينده بدنسازي ايران مي بينيد؟
    بدنسازي ما از لحاظ قهرماني و فني چشم انداز بسيار خوبي دارد.هم اکنون نايب قهرمان جهانيم,پس قهرماني دور از دسترس نيست.اگر اغراق نکرده باشم ما ميتوانيم همزمان 4 تيم را راهي مسابقات کنيم.از لحاظ ساختاري و تشکيلاتي نيز با توجه به تاسيس فدراسيون وضعيت خوبي داريم.ما پتانسيل قهرماني در جهان را داريم و بايد تنها به افتخار و سر بلندي کشورمان فکر کنيم.در اين صورت هيچ هدفي دور از دسترس نخواهد بود.
    رمز موفقيت تيم محمود ساوالان در مسابقات پرورش اندام باشگاههاي تهران چه بود؟
    وقتي من مسووليتي را قبول مي کنم,با تمام وجود و تا لحظه اخر مسووليتم,همراه تيم و شاگردانم هستم.به طوري که شبانه روز حتي وزن هاي 40 نفر از شاگردانم را صبح و شب از طريق پيام کوتاه دريافت مي کردم و هفته اي يک بار نيز از شاگردانم چک اپ کامل به عمل مي امد.اين کار طاقت فرسا را انجام داديم ولي انچه نهايتا موجب موفقيت تيم شد,همدلي بود.من و اعضاي تيم همگي عاشق هم بوديم و لطف خداوند که هميشه شامل حالمان بوده را هيچگاه فراموش نمي کنيم.
    در اخر اگر سخني ناگفته ماند بفرماييد.
    من از طريق نشريه دانش ورزش اعلام مي دارم که با تمام وجود اماده خدمت به تيم ملي کشورم هستم و دوست ندارم از کشور ديگري مسابقه بدهم.من تمام تلاش خود را کرده ام که گزينه هايي را که به عنوان يک مربي,لازم است را کسب کنم.اميدوارم بتوانم در اين عرصه نيز خدمتگزار کشورم باشم.در اخر از نشريه وزين دانش ورزش نيز تشکر م کنم.

    برای دیدن عکس های محمود ساوالان به اینجا بروید.
    انجمن سایت بدنساز یکی از بزرگترین و قدیمی ترین منابع ورزش بدنسازی و پرورش اندام ایران

  2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mohsen عزیز تشکر کرده اند:


  3. #2
    مدیر کل سایت Mohsen آواتار ها
    تاریخ عضویت
    مهر ۱۳۸۷
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    35
    نوشته ها
    2,990
    حالت من
    Relax
    تشکر
    14,548
    12,946 بار در 2,730 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض بیوگرافی محمود ساوالان زندگينامه ( Biography )

    زندگينامه ( Biography )
    *** بزرگترين افتخار ورزش ، زندگي و شيرين ترين لحظات
    بزرگترين افتخار ورزشي و زندگي من خادمي شاگردانم ، نام نيک ، احترام به پيشکسوتان و اينکه کسي را از خودم نرنجانم است و بقيه آنها خاطرات و مسافرتهاي بيشمار و تنها بودن در مسابقات شبهاي مسکو ، شرکت در مسابقات جهاني هند که در شهر بمبئي نفر چهارم جهان شدم ، قهرمان قهرمانان جمهوري آذربايجان در باکو 3 بار پي در پي ، و قهرمان هشتم جهان در مسکو و ششم اروپا در 2003 و هفتم اروپا در 2007 ، فيناليست مسابقات اروپايي 2006 در براتيسلاواي اسلواکي و مربي گري تيم ملي ايران در سال 2005 براي مسابقات آسيائي و جهاني چين و سرمربي گري تيم جمهوري آذز بايجان در شهر زيباي بارسلوناي اسپانيا در 2008 .

    *** تلخ ترين لحظات زندگي و ورزش
    فوت آقاي محسن ملکي قهرمان بي نظير وزن 90 کيلوئي ايران که هيچگاه و هيچ شبي از جلوي چشمانم دور نمي شود . تصادف آقاي شهرام ميرزائي که 6 بار نفر اول وزن 60 کيلوئي کشور شده بود و به کما رفتن او به مدت 21 روز که با دعاي خير مردم و نظر خداوند به زندگي بازگشت . ولي در زندگي شهادت برادرم علي و فوت ناگهاني برادر ديگرم خسرو و تحمل غربت از سال 2002 تا 2008 در کشورهاي مختلف و نديدن خانواده و دوستان و قهرمانان کشور عزيز خودم تلخ ترين لحظات زندگي و ورزش من بود .

    *** مرگ و زندگي
    فاصله اين دو بسيار کم است فقط به عنوان نصيحت ميگويم زندگي آنقدر طولاني نيست که همه چيز را انسان خود تجربه کند و بايد از تجربه ديگران استفاده کرد . مرگ را مثل باز و بسته شدن چشم ميدانم اگر يک روز به پايان عمربماند خود را د ترازوي اعمال قرار ميدهم ببينم واقأ چه خدمتي به مردم کرده ام ولي زندگي را نيز دوست دارم .

    *** بزرگترين و بهترين رقيبان و بزرگترين اشتباهات
    در سال 2003 در مسابقات جهاني 75 کيلوئي همه عالي بودند حتي نفر اول رنه زمرمن از سوئيس قهرمان قهرمانان تمامي اوزان شد . نفر دوم آرتور کاستاندا بود که بارها قهرمان جهان شد و از دوستان خوبم است و در مادريد زندگي ميکند . نفر سوم اهل چک بود . نفر چهارم بيت ا... عباسپور بود و نفر ششم آندره موزلاني که بعدها در 2005 - 2006 قهرمان 75 کيلو و 80 کيلوي دنيا شد . حالا مقام هفتمي من در آن مسابقات را خود ميتوانيد ارزيابي کنيد . ولي بهترين رقبايم در خارج شهات مبروک ، رنه زمرمن ، آندرياس بکر از آلمان ، آرتور کاستاندا از سپانيا ، گارورديف و رستم آقايوف از آذربايجان و در ايران بيت ا... عباسپور ، محمد پاشائي و رضا درويش بودند . و ساده دل بودن بزرگترين اشتباهات بود .

    *** رنگ دلخواه
    من طرفدار رنگ قرمز هستم ولي در کل سفيد و قرمز رنگهاي مورد علاقه من هستند . رنگ سبز را هم بخاطر زندگي سبز دوست دارم .

    *** عطر ، ادکلن ، مارک و لباس
    زياد توي اين خط اين چيزا نيستم و در مورد لباس هم معتقدم که لباس خوب به مارک و قيمت نيست از هرچي خوشم بياد ميپوشم .

    *** علاقه به وطن و حس وطن دوستي
    من عاشق ايران هستم ببينيد کساني در ايران خود را ناسيوناليست نشان مي دهند که هيچ کاري براي ايران انجام نداده اند . زندگي خانوادگي ما و خودم تمام و کمال آثار وطن پرستي و جنگ مي باشد . 3 برادرم مجروح جنگي مي باشند ، تمام برادرنم سالها در جبهه براي وطن جنگيده اند و برادر ديگرم شهيد شده ، خودم سرپرستي خانواده او را بعهده گرفته ام و هميشه فکر ميکنم در جنگ روح و قلبم جاي مانده حتي رويم نمي شود به بازديد از مناطق جنگي بروم ولي آثار جنگ در در خانواده شخصي خودم به وضوح ديده مي شود ولي چه کنم که کساني که فقط نقش يک هنر پيشه را بازي ميکنند و اداي انسانهاي خوب را در مي آورند ما را از وطن دور کرده اند و براي بازگشت و براي اينکه دوباره براي کشورم خدمت کنم هيچ کاري بجز حسادت نمي کنند ؟!

    *** ميل به پيروزي
    ما در خانواده ي نسبتاً شلوغي زندگي ميکرديم من کوچکترين عضو اين خانواده بودم ولي هرگز تسليم نمي شدم راستش من هيچ موقع دوست نداشتم در هيچ موردي بازنده باشم در مقطع داستان نويسي يکبار مقام اول در سطح کشور را در چهارده سالگي بدست آوردم در تنيس روي ميز هميشه در مدرسه مطرح بودم در کشتي در تمام مجالس خودماني هميشه پيروز بودم و عاشق سيري ناپذير فوتبال که در سال 1365 در سطح ليگ دسته اول نوجوانان در تيم استقلال بازي ميکردم در حاليکه يک پرسپوليسي دو آتيشه نيز بودم . در سال 1366 با شهادت برادرم علي در عمليات کربلاي 5 در شلمچه مدتي فوتبال را کنار گذاشتم .

    *** چگونگي علاقه به بدنسازي
    من از آن دسته از بدنسازان نيستم که بگويم که با ديدن فلان بدن يا فلان عکس عاشق اين ورزش شدم بلکه يک تصادف در شانزده سالگي با موتورسيکلت باعث شد يازده ماه بستري شوم براي اينکه به فوتبال علاقه مند بودم دوباره راه افتادم تا برم بازي کنم ولي در زانوها و رانم سه پلاتين کار گذاشته شده بود ولي من تسليم نشدم با مشاوره يک فيزيوتراپ به باشگاه بدنسازي نادري زير نظر استاد حيدري در سال 1367 رفتم و تمرينات جلو پا با ماشين را يک روز در ميان انجام ميدادم . کم کم در کنار کار با پا علاقه مند شدم قسمتهاي ديگر بدن خود را نيز تقويت کنم که اين کار حالا 20 سال است ادامه دارد .
    چند سال اول ديوانه وار بدون برنامه غذايي و استاد خوب ادامه دادم بعد به باشگاه نادري2 در جواديه رفتم چند مدتي نيز در خدمت خسرو محمدي بودم تا اينکه با يک دوست آشنا شدم ، او پيشنهاد داد به عنوان کمک مربي در کنار آن کار کنم . همانطور که ورزش ميکردم کار مربيگري را نيز ادامه دادم . درسال 1371 مدرک مربيگري رسمي که آن زمان دکتر غفوري فرد گذاشته بود را گرفتم و در سال 1373 نيز زير نظر فدراسيون وزنه برداري و پرورش اندام مدرک مربيگري گرفتم تا اينکه کم کم پايم به مسابقات پرورش اندام رسيد . اولين بار در سال 1374 مقام پنجم کشور را در حضور علي يزداني و رضا درويش بدست آوردم . در سال 1375 در باشگاههاي جنوب غرب و جام آزاد علي والي ستاره مسابقات شدم . در سال 1377 با کمک علي يزداني راد به عضويت تيم ملي براي مسابقات ويتنام در وزن 70 کيلو درآمدم دوباره با راهنمايي علي يزداني و در سال 1379 بار ديگر به عضويت تيم ملي در وزن 75 کيلو درآمدم که بار اول و دوم هر دو به علت اعزام نشدن تيم به ويتنام و هنگ کنگ بازماندم . اعزام ناکام قهرمانان بي سرپرست و بي حمايت و سر در گمي در مسابقات باعث شد در يک روز غم انگيز پاييزي تصميم به ترک ايران بگيرم . با توجه به اينکه از لحاظ مالي قوي نبودم به کشور همسايه آذربايجان و شهر باکو رفتم و در خلوت چشمان اشک آلود خانواده ام بدرقه حالم شد . هيچ کس از حال من با خبر نبود ولي سعي کردم عمر قهرماني خود را به بطالت نگذرانم .
    وارد باکو که شدم در يک هتل در مرکز اين شهر بودم شانس بدم آنجا احزاب مختلف براي روي کار آمدن رئيس جمهور منتخب خود در حال جنگ بودند درست روبروي هتل . شما تصور کنيد تانکها و توپها بطرف هتلي که من داخل آن بودم شليک ميکردند . چه شانسي از چاله به چاه افتاده بودم ولي رفتيم زير تخت خوابيدم . تا صبح اوضاع آرام شد و به خيابان رفتم آنقدر گشتم تا يک باشگاه بدنسازي پيدا کردم تا تمرين کنم . حين تمرين مربي باشگاه از بدن من خوشش آمد و به من پيشنهاد داد با رئيس باشگاه صحبت کنم گفتم او کيست گفت اينجا باشگاه رئوف بالينيوف رئيس پرورش اندام وزنه برداري و پاور ليفتينگ آذربايجان در باکوست پيش خودم گفتم اين آخرين شانسه نزد او رفتم و مشکلات 10 سال ورزش خود و نداشتن توان مالي و آرزوي شرکت در مسابقات جهاني را براي او بازگو کردم و او قول داد پيش رئيس کميته ملي المپيک آن کشور ببرد و مرا با او آشنا کند تا مقدمات يک قرارداد همکاري با او را داشته باشم . بعد از چهار روز پيش رئيس کميته ملي المپيک آنجا الهام علي اف رئيس جمهور کنوني آن کشور رفتم . اوگفت چقدر مي خواهي گفتم براي پول به کشورم پشت نکرده ام پول نمي خواهم امکان مسابقه در کشور ما وجود ندارد لطفاً کمک کنيد تا بتوانم به مسابقات جهاني بروم وقتي حرفهاي مرا شنيد گفت کمکهاي لازم را به شما خواهيم کرد . شما تنها ورزشکار هستيد که از ايران مي آييد و صحبت مالي نمي کنيد .


    *** تيم ها و کلاسهاي مربيگري
    بيش از صد قهرمان اول کشور ، تهران ، آسيا و جهان از طريق دفتر مشاوره من موفقيت بدست آورده اند . کلاسهاي مربيگري پرورش اندام ، وزنه برداري ، فيتنس ،بادي کلاسيک و رشته هاي ديگر را پشت سر گذاشته ام در ضمن 11 بار به عنوان مربي و سرمربي در استان تهران انتخاب شدم و هميشه قهرمان ايران شديم . خودم با تيمهاي شهيد ساوالان - ساوالان - پرستو ترخيص - ***ان - ستاره مهاجر - ساوالان گرجي - ساوالان درويش سالها تيم هاي پر قدرتي را در سطح ايران داشته ام . من داراي مدرک مربيگري درجه 1 جهاني IFBB از فدراسين روسيه ، درجه 1 آسيايي AFBB و درجه 1 اروپا EFBB و پاس کوچ Pass coach درجه 1 بين المللي براي سهولت در ويزا و رفت و آمد بين کشورها هستم . همچننين دوره هاي مکمل شناسي - روانشناسي - فيزيوتراپي - آسيبهاي ورزشي - پوشاک ورزشي - غدير شناسي را در آکادمي ملي المپيک گذرانده و مدارک آن را دريافت نموده ام . در مسابقات سال 2005 چين افتخار مربيگري تيم ملي ايران به مدت شش ماه را دارم در ضمن مربي تيم ملي ايران و آذربايجان در اسپانيا بودم .

    *** پستهاي رسمي در پرورش اندام
    من دوست دارم هميشه مربي بمانم از داوري و رئيس بودن دل خوشي ندارن ولي چهار سال است عضو کميته فني تهران در پرورش اندام ، عضو کميته بادي کلاسيک کشور ، سرمربي تيم تهران ، مشاور رسمي کشور آذربايجان در زمينه پرورش اندام و پاسخ گوي سوالهاي نشريات البرز ، رزم و بشير هستم ولي در کل در مديريت کلان و روابط ها و انتخابها آنقدر نامردي و پايمال کردن حقوق شايسته ها را ديدده ام که ديگر در بخش مديريت و مسئوليت رسمي سمتي را قبول نميکنم ولي مربيگري در خون من است و جدائي از آن براي من سخت است .

    *** موفقيت و شهرت
    در کل خوب است و از محبتهاي مردم خوشحال مي شوي ولي دردسرهاي زيادي دارد مثلاً شما وارد يک عروسي مي شويد همه از شما برنامه مي خواهند ، به آرايشگاه بروي تمام کساني که براي اصلاح آمده اند از شما در مورد ورزش سوال ميکنند تمام زنگها ، قرارها و مجالس من را ورزش پر کرده اگر بر اثر خستگي زياد کسي سلام بدهد و من متوجه نشوم او تعبير بدي ميکند همه انتظار دارند سريع جواب بدهيم و با اولين زنگ به تلفن آنها پاسخ دهيد در صورتيکه ما نيز بعضي اوقات دلتنگ مي شويم و در خودمان فرو ميرويم .

    *** علايق و خادمي افراد بي بضائت
    من در ورزشها به فوتبال علاقه دارم . اهل مسافرتم عاشق تنهايي و مسافرتهاي داخلي و خارجي هستم دريا و صداي آب و باران حس خاصي به من ميدهد طعم عشق زميني را هيچوقت نچشيده ام ولي عاشق سفر به سوي قادر توانا هستم ديگر خسته از خوب نشان دادن خودم ميدانيد وقتي مي بينم شاگردم استعداد دارد ولي پول ندارد دنيا روي سرم خراب مي شود ديگر توان رفتن به محل کار برايم نمي ماند بيشتر کساني که من آنها را به قهرماني رسانده ام از قشر ضعيف و ساکن شهرستان هستند و اين بزرگترين افتخار ورزشي من مي باشد که خادم افراد محروم باشم . من با شاگردانم بسيار صميمي و راحت هستم و هميشه از اين کار ضربه خورده ام ولي اين ذات من است نمي توانم عوض کنم . من هيچگاه با غرور کنار نيامده ام و مي توانم بگويم دروغ پايان موفقيت است .


    برای دیدن عکس های محمود ساوالان به اینجا بروید.
    انجمن سایت بدنساز یکی از بزرگترین و قدیمی ترین منابع ورزش بدنسازی و پرورش اندام ایران

  4. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mohsen عزیز تشکر کرده اند:


موضوعات مشابه

  1. محمود ساوالان: جناحی عمل می‌کنند
    توسط Mohsen در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۷-۰۳, ۰۱:۱۳ قبل از ظهر
  2. محمود ساوالان: چرا يك جوان رئيس نباشد؟
    توسط Senior Manager در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۵-۰۶, ۱۱:۰۲ بعد از ظهر
  3. گفت‌وگو با محمود ساوالان مربی موفق تهران
    توسط Mohsen در انجمن بیوگرافی بدنسازان و معرفی قهرمانان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۱۰-۲۵, ۰۵:۳۶ قبل از ظهر
  4. زندگی نامه (Mahmoud Namjou) محمود نامجو
    توسط Mohsen در انجمن بیوگرافی بدنسازان و معرفی قهرمانان
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۷-۰۳, ۰۱:۳۹ بعد از ظهر
  5. عکس های محمود ساوالان
    توسط Mohsen در انجمن عکسهای بدنسازان ایرانی
    پاسخ: 20
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۶-۰۴, ۰۹:۲۹ بعد از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •