مستر المپیا 2009 مصاحبه با فیل هیث
ایا فیل هیث اماده تاج المپیا است؟
سوال: قبلا اشاره کرده بودی که توانائی این را داری دکستر را شکست بدی. ایا 2009 سالی است که این پیش بینی درست از اب در میاد؟
دقیقا. من فکر میکنم که هر سال نزدیکتر و نزدیکتر به شکست دادن دکسترمیشم. رویاروئیهائی که تا به حال با او داشتم نشانداده که من این قابلیت را دارم. فکر نمیکنم کسی تعجب میکرد اگر من سال گذشته در ارنولد کلاسیک او را شکست میدادم. فکر میکنم با شرکت نکردن در ارنولد کلاسیک امسال توانسته ام بدنم را بهبود بدم و با حجم وشرایط عضلانی بهتری پا به المپیا بذارم.
سوال: خیلی ها جی کاتلر را زیاد بحساب نمی ارند تو چی فکر میکنی؟
نه من هیچ وقت او را دست کم نمیگیرم. باید در نظر داشت که سال گذشته او بعنوان یه مستر الیمپیا پا به میدان گذاشت. در نتیجه از نظر من، اینکه او را بحساب نیارم یک جور حماقته. فکر میکنم جی قادر است دوباره برنده این مسابقه بشه. فقط یک مستر المپیا میتونه این سوال رو جواب بده چون توانائیهای خودش را بهتر از هر کسی میدونه. جی فقط باید دقت کنه تا اون کاری رو که نیازه رو انجام بده. من واقعا فکر میکنم که حتی با وجود حضور دکستر بعنوان مستر المپیا اگه جی کاتلر کندیشنینگش (کات وخشک کردن) طوری باشه که قبلا ازش دیده شده، میتونه دوباره برنده باشه. مشکل فقط اینجاست که حالا که دکستر مستر المپیا است اوضاع کمی فرق کرده. جی ورزشکاری حجیم و اخرین کسی است که ازنسل رده بدنسازان حجیم هست، و حالا دکستر را داریم که بدنی بدون شکم متورم (کمر باریک) و بسیار کوچکتر، اما عالی است. الان اکثرافراد جی را دست کم میگیرند چون گرایش افراد فعلا اینطوری است. اگر من هم جزو 5 نفر برتر المپیای سال گذشته نبودم شاید خطری حساب نمیشدم.
سوال: خیلی ها اعتقاد دارند که تومیبایست تو المپیای سال قبل بالاترازجی قرار میگرفتی نظر خودت چیه؟
فکر میکنم اگه ورزیده گی عضلاتم کمی بیشتربود باید این اتفاق می افتاد. فکر کنم اولین المپیای من مخصوص بخود بود. با اینکه میتونستم در 2 المپیای قبلی شرکت کنم ، سال قبل برای اولین بار شرکت کردم و سوم شدم. طرفدارانم میگن یا باید برنده میشدم یا دوم، خوبه که ادم این حرفها رو میشنوه ولی نهایت این داورها هستن که باید نظر بدن و تصمیم بگیرند. هنوز احساس میکنم داورها خوب قضاوت کردن من اونقدرها هم بهتر از تصمیمی که برام گرفته شد، نبودم. شاید تو بعضی از عکسها من بهتر نشون دادم ولی در بعضی دیگر جی بهتر بود. راستشو بخواین من خیلی هیجان زده شدم که از دنیز ولف جلو زدم چون تو مجله ها خیلی ازش صحبت میشد. از جهت پیش بینی که کرده بودم خیلی نگران شکست دادن او بودم و بالاخره موفق شدم. همیشه بعد از مسابقه ادم فکر میکنه که میتونست مقام بالاتری بیاره اما این مسئله با نگاه کردن به عکسهاست که تنها قسمتی از انچه که واقعا اتفاق افتاده است. امسال بهتر خواهد بود چون اگر من بدنی بهتر ارائه بدم داورها این را خواهند دید ومن پاداشم را بابتش خواهم گرفت و اگر کسی بیشتر امتیاز به من بده مسلما بهترنتیجه خواهم گرفت.
سوال: ایا استراتژی غذایی ومکمل هات در خارج از فصل مسابقات نسبت به سال گذشته تغییری کرده؟ اگر کرده به چه نحو؟
برنامه خارج از فصل مسابقات من اینبار فرق میکرد چون بعد از المپیای سال قبل متوجه شدم که نباید در خارج از فصل مسابقات خیلی از شکل ایده الم فاصله بگیرم. بعد از المپیا من 5 فیگور نمایشی رزرو داشتم وسعی کردم خودمو نسبتا تو فرم نگه دارم. این به من یاد داد که چطور میتونم این فرم بدنی ایده الم رو برای مدتی طولانی فقط با انجام کمی کاردیو حفظ کنم. من همین کار را سعی کردم که خارج از فصل هم ادامه بدم وفکر میکنم این مسئله باعث جلو افتادن کارم در المپیای امسال باشه. استراتژی مکمل هام همون مثل سال قبل است. غذا فرق کرده چون هر چی سایز بیشتر میشه باید بیشتر خورد تا تونست حجم را حفظ کرد. اینبار من ماهی کمتر ولی مرغ و گوشت قرمز بیشتر مصرف کردم و کربوهیدرات هم بیشتر از سال گذشته بوده است. در کل فکر می کنم شدید تر تمرین کردم. من فلسفه کلی تمریناتم را در مورد تعداد انجام یک حرکت عوض کردم و توانستم فیبرهای عضلانی جدیدتری که از زمان شروع این ورزش یعنی از 2002 روشون کار نکرده بودم را وادار به رشد کنم. کلا بخاطر کل تغییراتی که دادم تونستم فیزیک بسیار بهتری را ایجاد کنم. پس انشالاه این بدن را اماده کرده و فاتح مسابقه خواهم شد.
سوال: چه کسی را بعنوان نزدیکترین رقیب میبینی؟ کاتلر، ولف، کای یا دکستر و چرا؟
فکر کنم نزدیکترین رقیبان من جی و دکستر هستند. اول فکر میکردم شاید کای یا ولف باشند ولی من هر دوی انها را شکست دادم، یکی را در ارنولد کلاسیک و دیگری را در الیمپیا بنابراین دیگر اینها را رقیب خود نمیدانم. با تغییراتی که کای در خودش داده دیگر زیبایی در فیزیکش نمیبینم و بیشتر او را در رده حجمی ها قرار میدم. اما در مورد دنیز ولف باید بگم که بله او ادم بلند قدی است وفرم خوبی را علیرغم قدش دارد.فکر میکنم با شکستی که از من داشت دیگه او رقیب من حساب نمیشه، من رقیب او حساب میشم، نمیخواهم مغرور جلوه کنم ولی همه تقریبا همین نظر را دارن. اخرین کسی که میرفت شاید اقای المپیا حساب بشه گانتر شیلرکمپ بود که مقام 5 ام الیمپیا در 2002 شد. از 5 به 4 رسیدن خودش بهبود حساب میشه ولی این برای مسترالمپیا شدن برای اوکافی نبود. رقیب مستقیم من در حال حاضر دکستر است، یعنی اقای المپیا، فیزیکی که فعلا بر اساس اون همه رو میسنجن و من فکر میکنم داورها فعلا اینطور بدن ها رو مد نظر داشته باشن. البته بستگی به این هم داره که ما رقیبان روز مسابقه بدنمان چطور از اب در بیاد. اگر جی بتونه اون طوری که قبلا ظاهر شده بود به مسابقه بیاد ممکنه داورها هم نظرشون رو دوباره تغییر بدن ولی فکر کنم داورها بزارنش برا 3 یا 4 می چون اصلا دیگه مثل گذشته ها تو فرم نیست. اما دکستر یک استاندارد جدیدی را با خود اورده اوثابت قدم ترین بدنساز هست و خیلی قابل شکست نیست. فقط 2 نفر تو این مسابقات هستن که من شکستشون دادم یعنی جی و ویکتور. دکستر هم این دو را شکست داده و خودشو از اونها برتر نشان داده. رقیب مستقیم من دکستر است و من باید سعی در کار کردن روی نقاط ضعف خودم کنم ونقاط ضعف او را نشان دهم. من داستان را اینطور میبینم که تنها با تکیه بر نقاط قوت نمیتوانم کارم را انجام دهم.
سوال: اکثر بدنسازان انقدر شیفته شرکت در مستر المپیا هستند که با بدست اوردن اولین موقعیت در ان شرکت میکنند، تو با اینکه جواز شرکت در مستر المپیای 2006 و 2007 داشتی اینکار را نکردی و تا 2008 صبر کردی، این استراتژی الان مد داره میشه مثل کای و اوان سنتوپانی که این روش را پیش گرفتند، توضیح؟
من خیلی حرفها سر این موضوع شنیدم بعضی ها میگفتن مسبب تمرین دهنده اش بوده و بعضی ها میگفتن جی مقصره. هر کسی که به مسابقات قبلی من نگاهی بیندازه میبینه که من در شوی محلی کلرادو اول شدم. بعد تو ایالتی کلاس خودم را برنده شدم اما اوورال دوم شدم بعدش سال بعد امدم و اورال را برنده شدم. مسابقات دیگری بود که من میتوانستم شرکت کنم و راحت تر به مسابقات در سطح کشوری راه پیدا کنم ولی من فکر کردم که اگه من تو ایالتم بهترین نباشم چطور میتوانم بهترین توکشور باشم. بنا براین من بعد از ایالتی در جونیور نشنال شرکت کردم و اگر این مسابقات را چندین بار برنده نمیشدم هیچوقت احساس راحتی برای شرکت در مسابقات کشوری پیدا نمیکردم.
سوال: معمولا از شما انتقاد شده که بدن باریک و ترقوه های پهن ندارید نظرت چیه؟
وقتی من برای اولین بار پا به مسابقات حرفهای گذاشتم این مسئله اشکار بود اما به هر حال هر کسی نقطه ضعفی دارد و من اولین کسی هستم که اشاره به این مسئله میکنم. من هیچ وقت ادعا نمیکنم که پهن ترین بدنساز هستم اما از اکثر انها درناحیه پشت بیشترین عضله را دارم. سال گذشته اینطوری شد که من را بین ولف و فری من برای مقایسه جلو کشیدنند چرا؟ چون می خواستند ببینند که من بین بلند قدان این رشته چطور دیده میشوم. تنها کسانی که من را باریک میبینند کسانی هستند که به چت رومها و فورومها رفته و عکسهای من را میبینند. مایه شرمندگیه چون چطور ممکنه این مسئله باعث باختن من بشه. اونها صحبت ازاستخوان ترقوه ی باریک میکنند. خوب باید گفت استخوان ترقوه یا کوتاه هست یا بلند اما چیزی بعنوان ترقوه ی باریک نداریم. شاید بکار بردن عبارت "ساختاربدنی باریک" صحیح تر باشه ولی من انتظار ندارم که همه در این مورد مطلع باشند.
من گنده ترین کسی نیستم که تو خیابون میتونی ببینی. البته وقتی منو با تی شرت تو خیابون میبینی میگی این از اون فیل هیثی که دیدم پهن تره.
سوال: تو در زمان نسبتا کم پیشرفت خیره کننده ای را داشتی و هنوز در سال 2002 تو کالج فوتبال بازی میکردی. در سال 2003 شروع به مسابقه های رقابتی پرورش اندام کردی وجواز حرفه ای گری ت رو در اولین در مسابقات کشوری 2005 تلاشت بدست اوردی. در 2006 برنده دو مسابقه اول حرفه ای ها شدی ودر 2007 در ارنولد کلاسیک 5 ام شدی در 2008 درمسابقات ایرون من را اول و در المپیای همان سال 3 ام شدی. این نوع پیشرفت غیر عادی بنظر میاد. این سرعت در پیشرفت را به چه چیزی نسبت میدی؟
صبر! بنظرم خیلی ها راجع به صبر تو بدنسازی صحبت می کنند اما خیلی افراد کمی وجود دارند که واقعا اجرا میکنند. مردم میگند به وقت نیاز است و این و اون اما خیلی سریع میخواهند مسابقه بدهند و این بخاطر ذات رقابتی شونه که نمی دونن چطور مهارش کنند. اینها باید روی یک تصویر بزرگتری تمرکز کنند مثلا من همیشه میخواستم در سطح بالاتری مسابقه بدم. اگه من اون مسابقات اماتوری را انطوری که از عهده شون برامدم، برنده نمیشدم الان یه فلسفه کاملا متفاوتی در مورد رقابت پیدا میکردم. همه فکرم این بود که اگه من او دو مسابقه حرفه ای را برنده شدم، چرا باید سریع المپیا را هم سعی کنم و خودم را خجالت زده کنم. من هنوز کم داشتم که بتونم جزو 10 نفر برتر المپیا بشم. خیلی ها میگفتند من میتوانم 10 نفر برتر المپیا بشم اما خودم این احساس رو نداشتم و چون مصاحبه ای نبود طرفدارانم هم متوجه این قضیه نبودند. اونها فلسفه یا تئوری من را نمی دانستند ومیگفتند من مغرورم. میگفتند من نمیخواهم ببازم چون بهم بر میخوره. من فقط 7 تا مسابقه شرکت کرده بودم و از من انتظار المپیا میرفت. شما یک نفر را به من نشون بده که در یک همچین زمان کمی المپیا رفته باشه. هیچ کس نه حتی فلکس ویلر یا شان ری. بعضی ها 10 سال تمرین کردند تا حرفه ای بشوند. من در 2.5 سال اینکارو کردم و1 سال بعد از ان فکر کردم که هنوز وقت دارم که خودم را بهتر پرورش بدم. پس گفتم چرا اینکار را نکنم و بعدش میتوانم ارنولد کلاسیک شرکت کنم. مهمترین چیز اینه که بعد از 1 سال شرکت نکردن خودترا خوب بسازی. خیلی افتضاح میشد اگه من 1 سال را مسابقه نمیدادم و پیشرفت هم نمیکردم. بعد از قراردادم با شرکتهای مت ریکس وویدر فکر میکردم که دیگه باید حتما در المپیا شرکت کنم اما انها این فشار را به من نیاوردند. اگه ویدر از من میخواست که شرکت کنم حتما اینکار را می کردم، اونها به من باور داشتن. اگه من وارد الیمپیا میشدم اون عکسهایی را که در فلکس دیدید را نمیدیدید. همه از دیدن اون عکسها دیوانه شده بودن. من به طرفدارانم انچه را که از من انتظار دارند را براورد میکنم یعنی بدن بهتر بدون شکم باد کرده. کای گرین براش زود بود المپیا، و من ظاهرا شروع کننده اینکار بودم که باید صبر کرد.
سوال: بزرگترین مشکل تو در مسترالمپیا شدن چیست؟
بزرگترین مشکل بنظر من قول و وعده دادن و عمل نکردن است. این برای من مشکل شده چون فشار زیادی از نویسندگان و طرفداران رو من است.چون همه منو مثل بدنهای دهه 90 میبینند و دوست دارن منو روی صحنه ببینند واین فشار بسیار زیاد برای من مشکل است. فکر میکنم من تنها کسی هستم که نمیتوانم هر بار به یک نحو ظاهر شم. دکستر میتونه همیشه یک جور ظاهر شه ولی من نمیتونم. مشکل بعدی من دکستر است. سال قبل من بهش خیلی نزدیک شدم و میتونم بگم ترسوندمش.
سوال: اگر امسال واقعا برنده بشی و دکستر را شکست بدی دوست داری چند مقام دیگر بدست بیاری وتا چه مدت مسابقه بدی؟
اه، من به جی کاتلر گفتم بازنشست میشم. او گفت: جدی میگی؟ به تمرین دهنده ام هم همین را گفتم اون هم گفت چرا؟ گفتم چون سال بعدش میتونم از بازنشستگی در بیام ودوباره برنده شم (میخنده). واقعیتشو بخوای من یک واقع گرا هستم. احتمالا من تنها کسی هستم که میتونه چندین المپیا را برنده شه و رکورد را بشکنه. ولی اینطوری که این ورزش داره رشد میکنه من نمیدونم ایا یک فیل هیث دیگه هم تو کمین نشسته الان یا نه؟ نمیدونم شاید کس دیگه ای الان نشسته و فکر میکنه که ممکنه بهتر از همه ی ما باشه. من باید اول روی برنده شدن اولین مستر المپیام فکر کنم ولی نمیتونم دروغ بگم که خودمو در کنار بزرگان این رشته ندیدم. من فعلا باید تمرکز کنم که این اولی رو برنده شم و گذشته را فراموش کنم.
منبع: وب سایت بادی بیلدینگ. تهیه وترجمه: ارش ب. از سایت بدن ساز.
پاسخ با نقل قول
