سفارش تبلیغات

نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: بدنسازان گیج شده اند (مقاله ای از مایک منتزر)

  1. #1
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    شهریور ۱۳۸۸
    محل سکونت
    کانادا
    نوشته ها
    534
    تشکر
    2,276
    3,570 بار در 537 پست
      از ایشان تشکر شده است

    Thumbs up بدنسازان گیج شده اند (مقاله ای از مایک منتزر)

    در توضیح ارتباط بین هنر و ذهن انسان، آین رند (فیلسوف) در مقاله ای نوشته: "گرچه در دیگر موارد علمی، بشر دیگر از دنباله روی ازپیشگویی های غیرواقعی و افسانه ای پیشگوها دست برداشته، اما در زمینه ی زیبایی این دنباله روی هنوز به شدت پیگیری شده و امروزه در جوامع ما بسیار آشکار میباشد."

    تا جاییکه من اطلاع دارم، خانوم رند هیچ علاقه ای به بدنسازی نداشت ولی اگر هم داشت حتما این پدیده را در اینجا هم مییافت. بدنسازانی كه من هر روز باهاشون در ارتباط هستم به شدت گیج شده اند. تنها منبع اطلاعاتی برای اکثریت این افراد مجله های بدنسازی هست كه اینا این مجله ها را با اشتیاق تمام میخوانند مثل اینکه کلماتی كه در این مجله ها نوشته شده مانند مکتوبات مقدس کتاب مسیح بوده و حتا در موردش شک یا سوال هم نمیکنند و چشم بسته فقط پیروی میکنند.
    اکثر بدنسازان نمیفهمند كه این مجله ها، مجله های علمی نیستند بلکه جنبه تبلیغاتی دارند و تنها و اولین دلیل وجودشان جهت فروش مکملهای تغذیه ای و وسایل آلات تمرینی هست. گرچه گاها حتا مجله های علمی هم امروزه مشکوک میباشند. گر چه این مجله ها حاوی مقداری از مقالات واقعی و با دلیل هستند، اما اینها برای اینست كه مطالب غلط و بی ارزش را هم با اینها با ارزش جلوه بدهند.
    صحبت اینکه بدنسازی یک علم هست توسط بسیاری از مجله ها و فیزیولوژیستهای ورزشی گفته شده است. اما جهت اینکه بدنسازی یک علم کاربردی، قانونی و معتبر باشد باید یک پایه منطقی و تئوری داشته باشد یعنی چیزی كه هیچ یک از افراد پیشین بجز آرتور جونز و من ارایه نداده اند. در حقیقت آنچه امروزه بهش علم بدنسازی گفته میشه و انتقال داده میشه چیزی بیش از یک چیز "علم نما" یا همون "سودوعلم" نیست. آنچه كه به عنوان علم بدنسازی توسط بدنسازان سنتی یا ارتدوکس ارایه میشه چیزی بجز یک اش رشته ای از عقاید ضدو نقیض و شانسی نیست.
    حتا بعضی از همین به اصطلاح "متخصصین" آگاه "ارتدوکس" (تندرو) ادعا میکنند كه هیچ روش عمومی یا انیورسال (کلی) و هیچ هدف یا موضوع مشخصی درایجاد یک تمرین مؤثر وجود ندارد. این افراد حرفشان این هست كه از آنجاییکه هر بدنساز متفاوت هست، پس هر شخصی نیاز به یک برنامه تمرینی متفاوتی داره. این مساله گویای این مطلب هست كه پیدا کردن بهترین روش جهت عضله ساختن یک موضوع "نظری" میباشد یعنی چیزی كه توسط حرکات شانسی و نیاز کورکورانه بدنسازان تامین میشود.
    علیرغم باور این اشخاص در مورد فقدان یک روش کلی كه به همه بخورد، خیلی از همین افراد توصیه میکنند كه باید برای هر قسمت از بدن ۱۲ تا ۲۰ ست به مدت ۲ ساعت در هر جلسه تمرین کرد. جهت بهترین نتیجه این افراد پیشنهاد ۲ یا حتا ۳ جلسه تمرین در روز هم میکنند و توصیه میشود كه روز هفتم را جهت اجرای مراسم مذهبی مرخصی بروید! (این علم این اشخاص است)
    این طرز فکر از پیشینه اصل اخلاقی-اقتصادی زمینه میگیره كه هر چه پول بیشتر، موفقیت بیشتر وهمیشه بیشتر بهتر از کمتر خواهد بود. (این اصل در مورد تمرینات با وزنه صادق نیست). گرفتن یک اصل از علمی مثل اقتصاد و سعی در اجرای آن در زمینه دیگری مثل بدنسازی صحیح نیست. سالها قبل شخصی كه آقای آمریکا بود به نام استیو میکالیک میگفت باید ۷۵ تا ۱۰۰ ست برای هر قسمت بدن اجرا کرد! این شخص آنچه را كه میگفت اجرا کرد و نهایت خودش را در گور یافت!
    خوب حالا بلاخره کدوم درسته؟ ۱۲ تا ۲۰ ست یا ۷۵ تا ۱۰۰ ست؟ در حقیقت میشه این سؤالات را در مورد این روش پرسید:
    ۱. چرا باید ضدو نقیض باشه؟ اگر هر بدنساز بنا به نیاز بدنیش باید برنامه متفاوتی داشته باشد پس چرا باید یک محدوده یعنی ۱۲ تا ۲۰ ست را برای همه تجویز کرد؟
    ۲. چرا چند حرفی؟ کی حقیقت رو میگه؟ اونی كه ۱۲ تا ۲ا ست را تبلیغ میکنه یا اونی كه ۷۵ تا ۱۰۰ ست رو تجویز میکنه؟ یا اینکه اینها هر دو بدون اینکه بدونن دارن اشتباه میکنند؟
    ۳. چرا دقت در اینجا وجود نداره؟ آیا بدنسازان نتیجه مشابهی از اجرای ۱۲ ست یا ۱۴ ست یا ۲۰ ست یا ۱۰۰ ست میگیرند؟ از آنجائیکه علم یک دیسیپلین دقیقی هست، پس علم بدنسازی بعید بتونه بگه كه بدنساز باید دقیقا چیکار کنه.
    ۴. چرا باید فرار کرد؟ آیا تمامی ست ها را باید یک شخص همیشه با یک درجه از شدت انجام بدهد؟

    در حالیکه این سؤالات تنها بخشی از چیزهای هست كه میشه پرسید، اما اینها این رو میرسونه كه چقدر پیامد بدی میتونه پیروی کردن از روشهای غیر منطقی داشته باشه.
    یک تئوری علمی ، اصولی هستند كه بعنوان راهنما توصیف صحیحی از حقیقت را بدهند. مشتی فرضیات ناصحیح، نتیجه گیریهای غلط، و ضد نقیض ها نمیتونه اساس یک تئوری صحیح باشه پس نمیتونه موجب موفقیت بشه.
    این نوع ارتدوکسی مثالش همین اصل اظافه کردن بر وزنه جهت افزایش قدرت و حجم هست، اینها هیچوقت نتوانستند به درستی و دقت بگن كه چه محرک دقیقی جهت رشد عضله وجود داره. پس نتیجه گرفتن كه از عقاید "تمرین با شدت" high intensity ، را برداشته کمی تغیر داده و به غلط بکار میبرند. فرضیه دیگر همان تمرین بیش از حد یا تمرین زدگی هست، كه بدون اینکه دقیق این لغت را معنی کنند و فقط اینکه معنی منفی دارد، ازش به صورت بسیار مختصر استفاده میکنند چون این مساله نقش مهمی در طرز فکرشان ندارد.

    حالا یک بدنساز كه گیج شده باید از کجا پاسخ را دریافت کنه؟ ریک وین چندین سال قبل وقتی برای مجله فلکس مقاله مینوشت به این سوال اینطوری پاسخ داد كه : هر کسی باید دانشمند بدن خودش باشه، و بهترین تمریناتی را كه براش کار میکنه رو استفاده کنه. اما حالا چه اتفاقی میفته اگه بدنسازی دانشمند خیلی خوبی نباشه؟ ...!!
    بقییه گفتن كه بهتره به غریزه رجوع کرد. یکی از آشنایان من به این قضییه اینطوری پاسخ داد كه اگه قرار باشه بدنسازان بخوان از اصل غریزی پیروی کنند كه بخواهند در تمریناتشان راهنمایی بگیرند، احتمالا خیلیهاشون عوض بلند کردن هالتر، به روش ادرار یا مدفوع میکنند. انسان موجودی غریزی نیست كه بخواد علمش اتوماتیک باشه یا در سیستم عصبیش جا داده شده باشه، بلکه انسان یک موجود فرضیه پذیر هست كه میتونه علم را کسب کنه و توسط توانایی فراگیرش بکار بگیره.

    بهترین پاسخ فلسفی به این موضوع توسط یک نویسنده شناخته شده داده شده كه میگه: "دنیایی از حقیقت ماورای آنچه دانشمندان میدانند وجود دارد، و فقط افراد خاصی بهش دسترسی دارند." از آنجاییکه حقیقت خودش بالاترین واقیت هست، آدم نمیدونه كه دیگه به چه چیزی این فرد داشته اشاره میکرده، و این در مورد بدنسازی چه معنی میتونه داشته باشه؟ چه کسی بهش دسترسی داره و از چه طریقی؟ تمام این قضییه به حقیقتی اشاره میکنه كه بدنسازان به یک عصر سیاه برخورد کرده اند ، واینکه چرا خیلی از بدنسازان بد بین شده و دست برمیدارند.
    پیروان روش ارتدوکسی بدنسازی كه هیچ تئوری موجهی ندارند، جهت دفاع از موضعشان مجبور هستند كه مثالهایی بسیار ناجور بزنند. مثلا بسیار زیاد دیده یا شنیده شده كه میگند اگر ۱۲ تا ۲۰ ست بهترین روش تمرینی نیست، پس چطوره كه آرنولد یا لی هینی موفق شده اند؟ پاسخ این هست كه گرچه فیزیک بدنی اینها نتیجه تمرین میباشد، فیزیک بسیاری بیشتر از افرادی هم كه با این روش ناموفق بوده اند هم از نظر تعداد بیشمار هست.

    در ضمن اشتباه هست كه به موفقیت تعداد معدودی كه برنده شده اند اشاره کرد و سپس نتیجه گرفت كه این بهترین و موثرترین روش میباشد. اگر قرار باشه كه به گذشته تمرینی این افراد برگردیم، و تمام ساعتها، ماه ها و سالهایی را كه این افراد به جهت اجرای تمرینات با حجم بالا هدر دادند را در نظر بگیریم، اونوقت باید اصلا شک کرد كه آیا میتوان این را موفقیت نامید یا نه؟

    باید اشاره کرد كه عامل ژنتیک مهمترین عامل در بدنسازی میباشد. آرنولد، و لی و من خودم یا دوریان یتس و تمامی کسی كه به اون درجه از زلان شدن رسیده اند، داری ژنیتک لازم هستند.یعنی طول عضلات دراز تر، چگالی فیبر عضلانی بیشتر و قابلیت ریکاوری بهتری دارند.
    پس مقایسه بهتر این دو روش از طریق مقایسه دو فرد كه حرفه ای هستند بهتر خواهد بود. در مای ۱۹۷۳، کسی ویتور یک آزمایشی را در دانشگاه کلرادو برای یک ماه انجام داد تا بفهمد كه چقدر میتواند از روش تمرین با شدت عضله بیاورد. او فقط ۳ بار در هفت تمرین کرد، و به مدت ۳۰ دقیقه. کل طول دوره یکماه بود در نتیجه وی ۱۲ بار تمرین کرد. یعنی کلان ۶ ساعت در یکماه. شروع وزنش ۱۶۶ پوند بود كه به ۲۱۲ پوند در آخر ماه رسید. دکتر الیوت پلس كه اجرا کننده تحقیق بود گفت كه کسی ۱۷ پوند چربی در طول یکماه از دست داد. پس در حقیقت افزایش وزن کسی ۴۶ پوند نبود بلکه ۶۳ پوند بود! اونم تنها با ۶ ساعت تمرین در یکماه.
    حالا بیایید این را با آرنولد مقایسه کنیم. وقتی آرنولد میخواست برای الیمپیا ۱۹۷۵ خودشو اماده کنه تبلیغات زیادی کرد كه از جولای اون سال دو بار در روز و برای ۲ ساعت هر بار و بمدت ۶ روز در هفته و تا روز مسابقه یعنی تا نوامبر تمرین کرده. میزان تمریناتش كه ۲۸۸ ساعت بوده، آرنولد توانسته تقریبا ۲۵ پوند عضله بییار كه وزن شروع وی ۲۰۰ پوند بوده، و حالا ۲۲۵ پوند بود. البته باید اشاره کرد كه در طی آن ۴ ماه آرنولد نتونست به بهترین وزنش یعنی ۲۳۷ پوند برسه. یعنی وزنی كه در ۱۹۷۴ باهاش مسابقه داد و پاسخش این بود كه ۴ ماه براش کافی نبوده.

    باید به کسانی كه به روش کوتاه و مختصر من شک میکنند بگم كه برای میلیونها سال مردم فکر میکردند كه زمین صاف هست ولی آیا این طرز فکر واقعا زمین را صاف کرد؟
    اشتباه اسکار خواننده های مجلات این هست كه فکر میکنن كه تمریناتی كه قهرمانان در این مجله ها اشاره میکنند همیشه به این طریق بوده. كه باید گفت اکثرا حجم بدنشون رو با تمرینات خلاصه شده و کوتاه یعنی ۲ یا ۳ بار در هفته و با استفاده از حرکات پایه ای ساخته اند، منتها وقتیکه حرفه ای شده اند مثل من كه برای مدتی این اشتباه را کردم، انها هم شروع به افزایش تعداد ست ها و جلسات تمرینی در هفته میکنند. و به همین دلیل هست كه بیشترشون در جا میزنند یا پس رفت میکنند. البته این افزایش ست ها و تعداد جلسات به همره افزایش میزان مصرف استروئید ها هست. كه موجب کاهش اثر منفی یا ریکاوری سریعتر میشود، وگرنه كه اینها از ماراتون ی كه ایجاد کرده اند به شدت رنج میبرند.
    مسنسم ۲۰ سال قبل در وضیعت مشابهی بودم یعنی تمامی مجله ها را میخواندم و تمامی روتینها و تمرینات و تغذیه بدنسازان تاپ را حفظ میکردم. و تا ۳۰ ست برای هر قسمت بدن و ۶ روز هفته روزی ۳ ساعت تمرین میکردم. بعد از ماه ها تمرین به این شکل دیگر من انگیزه را از دست دادم چون پیشرفتی حاصل نمیشد. من فکر کردم اگه ۳ ساعت در روز موجب افزایش حجم نمیشه پس ۴ ساعت تمرین کنم شاید بهتر باشه. و واقعا مشکل بود كه ساعتها وقت رو تو باشگاه بگذرونی و ۱۲ ساعت هم کار بیرون انجام بدی. اگر قهرمان شدن به معنی از دست دادن تمام زندگی اجتماعی و گذراندن یک چهارم ساعت کاری در باشگاه باشه، واقعا ارزششو نداره.

    در همین زمان من شانس آوردم كه کسی ویتر را در مسابقه آقای آمریکا در ۱۹۷۱ ملاقات کردم. کسی اون موقع نه تنها جوانترین بود فقط ۱۹ سال داشت بلکه برنده اول شد. اون حتا جهت مسابقه با آرنولد مقایسه میشد بطوریکه آرنولد امده بود كه ببینه این کی هست كه انقدر ازش صحبت میشه. آنچه كه کسی را بیشتر مورد توجه قرار میداد، نحوه تمرین کردنش بود. اونموقع ها كه آرنولد، کلمبو، دیو دراپر و بقییه تا ۵ ساعت در روز تمرین میکردند، کیسی کمتر از ۳ ساعت در هفته تمرین میکرد.
    کیسی تحت تاثیر پتانسیل فیزیکی من قرار گرفت و پیشنهاد داد كه به مربیش كه آرتور جونز یا همون مخترع دستگاه های ناتیلوس بود زنگ بزنم. من همون بعد از ظهر به آرتور زنگ زدم ولی چون نبود پیام گذشتم . او زنگ من را در ساعت ۲ بعد از نصف شب برگرداند، و من بعدها فهمیدم كه این یک خصلت افرادی كه تاجر هستند هست. قبل از اینکه من بگم كه شاید بهتر باشه یک وقت دیگر صحبت کنیم، جونز شروع کرد ازتمرینات صحبت کردن و چیزهایی كه میگفت برخلاف آنچه كه در مجله ها بود بنظر میرسید.

    قبل از اینکه صحبتم با جونز به اتمام برسه، متوجه شدم كه من اون بدنساز با اطلاعتی كه فکر میکردم نیستم. در حقیقت من چیز زیادی از تمرین سرم نبود. حفظ کردن تمرینات از روی مجله های چاپ شده، هیچوقت آدم را متخصص نمیکنه. برای اولین باردر زندگیم من داشتم به کسی گوش میدادم كه ارزش دانش، منطق، دلیل، و علم را بسیار جدی میگرفت و میدانست. بعد از این مکالمه بود كه ۲۰ سال قبل من به تمرینات با شدت بالا رو آوردم. و در مدتی یک سال و نیم، بدنم آنچنان تغیر کرد كه توانستم به راحتی عنوان مستر آمریکا را برنده بشم.

    بسیاری از بدنسازان خودشون را ارزون میفروشند. یعنی به سادگی عدم پیشرفتشون رو به نداشتن ژنتیک نسبت میدهند تا به ناصحیح بودن تمرینات یا تغذیه شان. این اشتباه را نکنید. این اشتباه را نکنید كه به همیه روشهای تمرینی اعتبار بدهید و بعد وقت با ارزشتون را هر روز به هدر بدهید به امید اینکه روزی چیزی پیدا کنید كه براتون واقعا مفید باشه.
    دلیلی وجود نداره كه شما با سر درگمی و نامطمئن بدنسازی رو پیگیری کنید. پیشرفت، نباید فرایندی نامنظم، غیرقابل پیشبینی، و غیر وجودی باشه. با پیروی از یک روش منطقی در بدنسازی، كه بر اساس اصول علمی ورزشی و تغذیه میباشد، شما قدم در مسیری بسیار رضایت بخشانه تر به سمت پیشرفت خواهید گذاشت.

    از مایک منتزر، تهییه و ترجمه: آرش ب. از سایت بدنساز.

  2. 2 کاربر برای این پست سودمند از arashbandegan عزیز تشکر کرده اند:


موضوعات مشابه

  1. عکسهای ویرایش شده بدنسازان
    توسط Mohsen در انجمن عکسهای بدنسازان خارجی
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۸-۳۰, ۱۱:۱۶ بعد از ظهر
  2. مقایسه بدنسازان حرفه ای
    توسط Mohsen در انجمن عکسهای بدنسازان خارجی
    پاسخ: 50
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۷-۰۴, ۱۰:۱۴ بعد از ظهر
  3. نکته های کلیدی تمرینی و سخنان مایک منتزر
    توسط arashbandegan در انجمن مباحث مختلف در مورد برنامه های تمرینی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۹-۰۲, ۱۱:۳۷ بعد از ظهر
  4. مصاحبه ایی با مایک منتزر
    توسط arashbandegan در انجمن بیوگرافی بدنسازان و معرفی قهرمانان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۹-۰۲, ۱۱:۰۹ قبل از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •