سفارش تبلیغات

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 1 به 5 از 7

موضوع: مصاحبه ناصر سونباتی از پشت پرده بدنسازی حرفه ای

  1. #1
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    شهریور ۱۳۸۸
    محل سکونت
    کانادا
    نوشته ها
    534
    تشکر
    2,276
    3,570 بار در 537 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض مصاحبه ناصر سونباتی از پشت پرده بدنسازی حرفه ای

    دربدنسازی دهه ۱۹۹۰ ناصر خودش رو به عنوانه یکی از بزرگترین، متنااسبترین بدنساز حرفه ای که هیچگاه عنوانه مستر المپیا رو نگرفت، مطرح کرد. با اینکه به وی به صورت یک اروپایی که فقط سایز دارد نگاه میشد، اما سالهای بعد وی مقامهای ۶ نفر برتر و سوم و حتا دوم را در المپیا آورد. وی در سال ۱۹۹۷ که دوم شد (البته طبق امتیاز دهی داوران) بسیار جنجالی بود. با اینکه دوریان یاتس آسیب دیده بود و از همه نظر از ناصر کم داشت والی باز برنده مستر المپیا شد. مسایلی این چنینی بود که موجب شد تا ناصر تصمیم جدی خود را برای صحبت راجع به مسایل پشت پرده و واقیعی بگیرد. و اینکار وی موجب شد که او را به شدت مورد سرزنش قرار داده و نپذیرند. در دوره سالهای ۹۰ ناصر بدنسازی که بود که کولمن یا کاتلر میشه مقایسه کرد چون سایز بزرگ و بدنی متقارن و متناسب داشت.با وزنی ۲۸۵ پوندی، ناصر در بهترین شرایط با کمری باریک، شکمی تیکه، و شانه های بزرگ مانند مارکوس رول میتوانست برای هر کسی یک تهدید واقیعی باشد. بله، او بسیار بسیار خوب بود، چقدر؟ در طول ۱۶ سال کار حرفه ای ناصر در ۳۳ مسابقه حرفه ای از ۶۶ مسابقه، کمتر از سوم نشد، ۶ بار اول شد که یک موردش آرنولد کلاسیک بود. حتا امروز بعد از ۲۶ سال بدنسازی با وزنی بیش از ۳۰۰ پوند بدنش کات هست.
    نه تنها ناصر شاید جزو اولین کسانی بود که حجم را مد کرد بلکه دارای تمامی خصویات لازم جهت برنده شدن مستر المپیا هم بود. وی بسیار تحصیل کرده بوده و دارای علایق زیادی هست که بسیار بندرت در سطح قهرمانی ورزشی مثله بدنسازی دیده شده است. با داشتن مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی، تاریخ و جامعه شناسی و اینکه وی میتواند به ۷ زبان مختلف با مهارت صحبت کند، او را تبدیل به یکی از پرمغزترین افراد در صحنه بدنسازی میکند.
    وی کسی هست که اعتقاد به تبلیغ مثبت در مورد بدنسازی داشته و میگوید که اخبار نباید به مسایل مواد دوپینگی یا دارو و یا ....... منفی تکیه کند بلکه باید تمرکز بروی نکات مثبت ورزش باشد. با این وجود وی از اینکه بخواهد نظرش را بی پرده بازگو کند، واهمه ای ندارد. در دنیای امروز که همه سعی در این دارند که با سیاست صحبت کنند، بد نیست که کسی هم مثل ناصر وجود داشته باشد که آنچه را که وجود دارد و آنطوریکه هست بیان کند حتا اگه این مساله به ضرر وی چه از طرف مقامات این ورزش و چه در مورد طرفداران باشد. وی حقیقت را هر چند هم که برای خیلیها تلخ باشد را میگوید.
    این سری مصاحبه ها که ۴ قسمت هست وی تمام چیژاییی را که میداند رو میکند چه در مورد زندگی بدنسازان حرفه ای چه پارتی بازی یا داوری یا دارو و بسیار چیزهای دیگر.

    سوال: شما چطور بدنسازی را شروع کردی؟ چی موجب شد که به شروع کردن این ورزش کشانده بشی؟
    من هرگز نخواستم که یک بدنساز حرفه ای بشم و هیچوقت نمیخواستم که مثل یک بدنساز دیده بشم وقتی شروع کردم. من ۱۷ سال داشتم و فوتبال بازی میکردم. ون موقه من به یک باشگاهی که نزدیک زمین فوتبال داشتیم میرفتم و میخواستم پرس پا و کلان پا کار کنم برا فوتبال. در اونجا من یک پاورلیفتر مجاری رو دیدم که به من حرکات بالا تنه رو یاد داد و بهم گفت که باید بدانم بالانس داشته باشه. میگفت نباید قسمتی از بدن ازبقیه جلو بزنه. و من شروع کردم پرس سینه زدن و بازو کار کردن. و اینکار ۲ سال ادامه پیدا کرد که دیگه بعدش من رفتم یک باشگاه واقیعی ثبت نام کردم و ادامه دادم. اما اینکار یعنی ساختن بدنم ۲ سال طول کشید تا من از فوتبال دست برادرم و بدنساز بشم. در این ۲ سال من روشهای مختلفی رو امتحان کردم و از خیلیها روش درست را یاد گرفتم که کمک کرد بیشتر علاقهمند بشم. در ابتدا من از اون هیکلهای گنده با رگهای برجسته بدم میومد و اینکه رژیم متفاوت داشتند.
    پس همه چیز تصادفی شروع شد. اینطور نبود که من هیکلم کوچیک باشه یا کمبود داشته باشم و بخام با وزنه زدن خودمو به مردم نشون بدم. حتا امروز من ترجیح میدم یک مسابقه فوتبال عالی رو ببینم تا یک مسابقه بدنسازی.

    سوال: اهداف اولیه بدنسازی تو چی بودند؟
    اینکه تو پرس سینه قویتر بشم. و چون من هنر رو دوست دارم، به تقارن و تناسب اهمیت میدادم. اما نه اینکه بدنی زیادی بزرگ و رگهای زیاد داشته باشم. من تو بدنسازی یا ورزش الگو نداشتم. من مثلا انتوریکه آرنولد دوس داشت شبیه رج پارک باشه، نبودم. و همینطور هم دلم نمیخواست مثل آرنولد باشم چون با آنالیز کردن بدنش متوجه بودم که او پاهاش ضف داشت، شانهاش افتاده بودن و کمرش پهن بود. من هنوز هم میتونم خیلی راحت مردم را آنالیز کنم. من با سرعت میتونم بهت بگم کجاش مشکل داره و نقات ضعفش و قوتش چیه. هدف من تنها قویتر شدن نبود بلکه بزرگتر شدن هم بود. فکر مسابقه دادن وقتی بهم خطور کرد که مردم تو باشگاه ازم میپرسیدند که آیا مسابقه میدم یا نه؟ و این جرقه کار بود و من میخواستم بدونم در کنار بقیه چطوری دیده میشم. اولین مسابقه من جونیور در سطح ایالتی بود نه شهری. من ۶ شدم. اونجا بهم گفته شد که من بهترین عظلات شکم را دارم. و ششم شدن بهم اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری داد که ادامه بدم. موفقیت همیشه بهترین انگیزه هست.
    و شاید ته ذهنم بیشتر انگیزه پیدا کردم چون پدرم نگران نمره های من تو مدرسه و دانشگاه بود و این ورزش رو دوست نداشت. پدرم در این مورد هیچوقت حمایتم نکرد والی مادرم چرا. امروز من از پدرم ممنونم که من رو حمایت نکرد. او بدنسازی را بسادگی افرادی کودن و خود پرست میدید. و به نظرش بدنسازی هدر دادن انرژی، پول و زمان بود. من بعدها متوجه شدم که معمولا کسانی که حمایت زیادی از طرف پدر در بدنسازی میشن معمولا به هیچ جا نمیرسند.

    سوال: به نظر میرسه که تو از فیزیک آرنولد انتقاد میکنی. آیا هیچوقت طرفدار او بودی مثله خیلیهای دیگه؟
    راستشو بخواهین، و من اینجا هدفم غرور یا خورد کردن کسی نیست، والی وقتی من شروع کردم خوب به عکسای خیلیها نگاه میکردم و همینطور به عکسای او. من آدم خیلی آنالیز گری هستم چه در مورد سیاست دنیا یا بدنسازی یا قسمتهای مختلف بدن. بدنسازان باید متوجه باشند که ممکنه اونها قسماتهاعی از بدنشون خوب باشه والی باید تمامی قسمتها خوب باشه تا در کنار هم یک فیزیک بالانسی رو ارایه بشه داد.
    آرنولد، هرگز کسی نبود که من بخام شبیهش باشم. البته که وی واقعن کارهای زیادی را با موفقیت انجام داد والی من هم دانشگاه رفتم و میشه گفت تنها یک بدنساز نیستم، و هستند کسانی دیگر که از نظر ذهنی بسیار پیشرفته هستند و کارهای زیادی در هنر مثلا انجام داده اند. پس من وقتی وزنه زدن رو شروع کردم هدفم تنها بدنسازی نبود.
    یادمه شان ری یبار گفت که وقتی برای اولین بار به دمبل دستش خورد میدونست که سرنوشتش همینه و میدونست که روزی یک حرفه ای خواهد شد. وقتی من برای اولین بار به دمبل دست زدم، اصلان ازش خوشم نیومد، پس افراد متفاوتند وقتیکه شروع میکنند و همینطور متفاوت تموم میکنند.

    سوال: کی متوجه شدی که میتونی یکی از بهترین بدنسازان تاپ بشی؟
    من اولین مسابقه آماتور رو ۱۹۸۵ انجام دادم که ۶ شدم، وزنم ۱۹۲ پوند بود. در ۱۹۹۰ اولین شو حرفه ای در فنلاند هلسینکی ۸ شدم،اونوقتا با آدمهای بزرگی مثل پادیلا، بن عزیز، ستریدوم، نمرود کینگ، ران لاو، سمیر بنوت، ... باید مسابقه میدادی. به نظرم باید این مسابقه رو ۲ قسمت میکردند، یعنی یک قسمت برای کسانی مثل اون حرفه ای ها و یک قسمت برای کسانی مثله من. من واقعن شوکه شده بودم.
    برای اولین بار در ۱۹۹۳ در آلمان و فرانسه که ۳ شدم که اول و دوم وینس تیلور و فلکس ولر بودند که من تونستم جواز ورود به مستر المپیا رو بگیرم. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ من دائم در شک بودم. یعنی ۴ سال طول کشید تا بتونم خودمو به ۱۰ نفر برتر برسونم.
    شما هیچوقت نباید به حرف های دوستان، زنتون، دوست دخترتون یا ... گوش کنید که بهتون بگن چقدر خوب دیده میشد باید برد مسابقه بدید تا بفهمید. امکان نداره که نتیجه ۱۰ تا ۱۵ مسابقه آماتوری بهتون اشتباه بگه. پس اوری میتونین بفهمین چقدر خوب شدین. من اونوقتا سپانسری نداشتم که بهم بگه ممکن هست چقدر خوب بشم یا چقدر پیشرفت کنم.
    در ۱۹۹۴ در شب قهرمانان ۲ شدم و در مستر المپیا آتلانتا ۶ شدم، والی هنوز هیچ کنتراتی نداشتم یا هیچ پیشنهادی. اد کانر بهم پیشنهاد داد که برام جو ویدر رو ببینم و ازش بخام که منو به عنوان مترجم شرکت استخدام کنه. اما اد هم استعداد منو ندید با اینکه من ششم المپیا در ۱۹۹۴ شده بودم!
    اما در سال ۱۹۹۱ من از طرف جو ویدر دعوت شدم که برم و در مسابقه شب قهرمانان شرکت کنم، او خرج بلیت هواپیما و ۲ هفته ماندن را در امریکا بهم داد. جو عکسهای من را در مسابقات ۱۹۹۰ اروپا دیده بود و شاید تنها کسی بود که پتانسیل حرفه ای شدن را در من میدید. اما در ۱۹۹۱ من هنوز نتونستم حتا تو ۱۵ نفر برتر باشم هنوز رژیم من مشکل داشت.
    برای اکثر افراد وقتی حرفه میشن دیگه همه چیز براشون تمومه. تفاوت زیادی بین یک تاپ آماتور با یک تاپ حرفه ای وجود داره مثل روز و شب میمونه.
    بلاخره در سال ۱۹۹۴ من با جو ویدر قراداد بستم وی میشه گفت بیشترین کمک را در زندگی بدنسازی من بهم کرد. و از اونجا بود که من به خودم گفتم من میتونم.

    سوال: شما به عنوان یکی از بزرگترین بدنسازان از نظر حجم هستی بطوریکه میتونی با وزنی ۳۰۰ پوند یا بیشتر هنوز عظلات شکم رو نشون بدی. آیا شما همیشه به این بزرگی بودی یا زمان زیادی و تلاش زیادی کردی تا به این سایز برسی؟
    وقتی من شروع کردم ۱۷ سال داشتم وزنم ۸۵ کیلو بود ۱۸۷ پوند. اما الان وزن دوران استراحتم حدود ۳۰۰ پوند هست پس من مشخصن وزن اضافه کردم! در ابتدای کار من قسمت پایین بدنم مثلا ساق، جلو پا، و پشت پا بیشتر از بالا تنه رشد داشت. یعنی از نظر ژنتیک این قسمتم خوب بودند.
    در بالای تنه شانه و سینه هم حتا بدون تمرین خوب بودند یعنی ژنتیک.
    اولین بار وقتی رفتم باشگاه ۷۰ کیلو پرس سینه میزدم با اینکه میلرزیدم والی انجام میدادم. و تا به امروز من متقارنترین عظلات شکم را دارم. و برای کسی که ۶ فوت قد ۱۸۳ سانت قد داره تناسبم خوبه. خنده در اینجاس که افراد کوتاه و کوچیک ادعا میکنند که متقارن تر هستند و هر چه شما بزرگتر باشی میگن تقارنت کمتره. فکر میکنم این یک نوع " رفتار جبرانی" کوتاه یا کوچکتر ها هست چرا چون سایز ندارند. البته که استسناهاعی وجود داره والی یک آدم کوتاه یا کوچیک هیچوقت نمیتونه تاپ بشه.
    من اینقدر شانس داشتم که بعضی قسمتهای بدنم از اول داشتم والی این به این معنی نیست که سخت تمرین نکرده باشم باید سالیان سخت تمرین میکردم که به جایی که هستم برسم. و خنده در اینجاس که هیچ کس یعنی هیچ کس این استعداد رو در من نمیدید.
    جالبه که من هیچ کنتراتی نداشتم با اینکه ۶ المپیا شده بودم. من ۱۹۹۳ المپیا را شرکت نکردم تا خودم را برا ۱۹۹۴ آماده کنم. من من کسی رو مثله اد کانر نداشتم که بتونه از گلد جیم برا من تبلیغات کنه. و کسانی مثل پتر ماک گوه که ویراستار اصلی مجله فلکس هست مسیر رو برای کسانی مثله دوریان یتس که هم زبون و هم کشورش بود صاف میکرد.البته ماکگوه انسان خوبه و خیلی ها از جمله خود من بهش بیش از یک تشکر خشک و خالی مدیون هستیم.


    دوستان این مصاحبه طولانیه و قسمتهای بسیار جالب و جنجالی داره که مونده من خسته شدم هنوز اولیش نصف هم نشده تازه ۵ قسمت داره والی ارزش داره، به مرور براتون میزارم.

  2. 3 کاربر برای این پست سودمند از arashbandegan عزیز تشکر کرده اند:


  3. #2
    مدیر کل سایت Mohsen آواتار ها
    تاریخ عضویت
    مهر ۱۳۸۷
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    35
    نوشته ها
    2,990
    حالت من
    Relax
    تشکر
    14,548
    12,946 بار در 2,730 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    آره اینجوری بهتره تیکه تیکه بگذار هم شما زیاد خسته نمیشی هم خوندنش راحت تره
    بازم ممنونم...تاپیک مهم شد
    انجمن سایت بدنساز یکی از بزرگترین و قدیمی ترین منابع ورزش بدنسازی و پرورش اندام ایران

  4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mohsen عزیز تشکر کرده اند:


  5. #3
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    شهریور ۱۳۸۸
    محل سکونت
    کانادا
    نوشته ها
    534
    تشکر
    2,276
    3,570 بار در 537 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    سوال: در اواسط دهه ۹۰ یک شبه شما یکی از بدنسازانی شدی که مدعی مستر المپیا بود. چطور شما توانستی چنین پیشرفت زیادی را انجام بدی در حالیکه ناشناخته بودی والی توانستی در مدت کوتاه رقیب دوریان یتس بشی؟

    قبل از هر چیز من از می ۱۹۸۵ تا نوامبر ۱۹۹۲ یعنی هفت سال و نیم در دانشگاه آگسبورگ در آلمان دانشجو بودم. و در حالیکه دانشجو بودم باید در طول تطیلات و همچنین در طول هفته کار هم میکردم تا بتونم هزینه هام رو تامین کنم. همچنین من در سطح حرفه ای مسابقه میدادم. من سال ۱۹۹۰ حرفه ای شدم و اولین مسابقه حرفه ای من در هلسینکی فنلاند بود که من ۸ ام شدم. پس درس خوندن، تمرین، کار کردن، مسابقه دادن و رژیم گرفتن و انجام همه اینها همزمان نیاز به مداومت و انرژی و اراده زیادی داشت و مطمئن باشد که راحت نبود.
    پدر من که یک مهندس هست وسالیان زیاد برا شرکت مرسدس بنز کار کرده از وقتی که بچه بودم بهم میگفت که باید تا ستوه بالای درسی پیش برم تا به اندازه کافی تحصیل کرده باشم و اینکه بعدها در زندگی زیاد بهم رییس بازی در نیارند. و اینکه هر چقدر من سطح تحصیل یا نمرات تحصیلیم کمتر باشه بیشتر تو سری خور میشم. بعدها من واقعن ارزش تحصیل را فهمیدم.
    پس برای من تحصیل همیشه مهمتر از ظاهر عظلانی یا ورزش بود. و من امروزه به پدرم مدیونم چرا که او کسی بود که این موضوع را همیشه بهم یاد آور بود و لزوم تحصیل را به من انتقال داد.
    بهبود بدنی من یک شبه اتفاق نیفتاد و زمان زیادی برد گرچه شاید به نظر خیلیها سریع اتفاق افتاد. با گذشت زمان میفهمی که باید با شدت بیشتر و مداوم ورزش کنی. و همینطور با تجربه کردن میشه فهمید که کدوم رژیم مناسب هست.
    من تو آلمان کسی رو نداشتم که بهم بگه چطور تمرین کنم یا رژیم بگیرم به نحوی که عضله کمتری از دست بدم اون موقعها آدمهایی که تغذیه سرشون بشه و تمرین دهنده شخصی تو باشگاه ها نبود. گرچه اگر هم بود من پولشو نداشتم. و همونطوریکه ما همگی میدانیم، بدنسازها اگر چیزی هم بدانند هیچ وقت نمیخواهند اون علم یا رمز رو بهتون بگن والی همیشه میخوان بدون که تو چیکار میکنی!!
    و حتا تا امروزه روز کسانی میان پیش من چون میدونن که من دوستاانهه رفتار میکنم و مهربون هستم و علم یا انرژی من رو ازم میگیرند. من سپانسری مثل مایک فرانسوا یا جی کاتلر که حتا قبل از اینکه حرفه ای بشه سپانسر داشت، نداشتم. جی کاتلر تا ۲ سال با ویدر قرار داد داشت حتا قبل از اینکه در هیچ مسابقه حرفه ای شرکت کرده باشه!! خیلی ساخته که شما یک بدنساز غیر آمریکایی باشی و بخای اینجا یعنی تو سرزمین بدنسازان خودتو مطرح کنی. هزینه هواپیما، هتل، نبود اطلاعات و تبلیغات مخصوصن اگه انگلیسی ندونی و اینجا زندگی نکنی، همه اینا مثله این میمونه که از یک کره دیگه اینجا اومده باشی. من بعد از اینکه در المپیا ۱۹۹۴ نفر ششم شدم تونستم از جو ویدر قرارداد بگیرم که اینکار بهم اجازه داد وقت بیشتری برا ساختن بدنم صرف کنم.
    در ضمن باید بگم جو تنها کسی بود که به من پیشنهاد کاری و قرارداد داد. بدون کمک اون من هیچوقت نمیتونستم به جاییکه الان رسیدم برسم. او از من یک سوپر ستار بدنساز ساخت. او با پول دادن به عکاس های مثل کریس لند و تبلیغات من، موجب شد که من تو دنیا مشهور شم. و به همین خاطر من از ۱۹۹۴ تو کالیفرنیا زندگی میکنم.

    سوال: باینکه تو مستر المپیا ۱۹۹۷ رو باختی خیلیها فرق میکردن که باید تو اول میشدی نظارت راجع به این نتایج چیه و فکر میکنی چرا داورها تو را دوم کردن؟

    بله دقیقن، این یک حقیقت هست که من باید ۱۹۹۷ رو برنده میشدم، وقتی من اول نشدم فهمیدم که این مسابقات منصفانه نیست. البته من از قبل هم اینو میدونستم که باز دوباره در ۱۹۹۷ بیشتر برام آشکار شد. در شب قهرمانان سال ۱۹۹۴ من در نیویورک دوم شدم. فکر میکنم من باید اون مسابقه رو هم برنده میشدم. والی اونا اجازه دادن که مایک فرانسوا که یک قهرمان آمریکایی بود برنده بشه.
    من ناشناخته بودم، یا بهتر بگم یک آدم "بی اهمیتی" از اروپا بودم. عنوان تو امریکا موند و ناصر برگشت به اروپا. در ضمن یک اروپایی دیگه یعنی دوریان یتس مستر المپیا را برنده شده بود. حالا اگه برگردیم به مستر المپیای ۱۹۹۷، در شب جمه که پیش داوری انجام میشه، فلکس ویلر امد پیشم، و پشت صحنه بهم گفت که آیا میدونم که اونا بهم مقامی رو که لایقش هستم را بهم نخواهند داد؟ من زیاد حرفی نزدم چون امیدوار بودم که فلکس اشتباه میکنه. اما همونطوریکه همه میدویم یتس دوباره برنده المپیا شد.
    او با اینکه شکم متورم و بزرگی (مثل اینکه ۶ ماهه حامله بود!!) داشت برنده شد، شکمی مثل یک طبل، جلو بازوی چپ پاره شده، پشت بازوی چپ پاره شده، جلوی پای چپ پاره شده، جلوی پا چهار سر راست پاره شده و گلوت راست پاره شده چیزی بود که دوریان یتس بود. او با امتیاز کامل برنده شد که واقعن غیر قابل باور بود.این میشه گفت ساختگی ترین مسابقه بدنسازی بود که داورها موجبش شدن.
    البته باید بگم که بعضی از داورها به دوریان حتا سومی و چهارمی داده بودند چون ۱۳ تا داور وجود داره که قضاوت میکنند. والی امتیاز دهی ۷ داور حساب شده بود یعنی داورانی که به دوریان کم داده بودند امتییاازشون بحساب نیامده بود چون آنچه که ازشون انتظار میرفت را نداده بودند!!!
    چندین دلیل وجود داره که چرا من برنده نشدم.بعضی از داوران نمیخاستاند که دوستشان دوریان با شکست و آسیب دیدهگی کنار بره. اونها نمیخواستند به یک شخص دیگه که غیر آمریکایی هست باز مدال اول بدند چون این موجب میشود که امریکا در این رشته ورزشی در مقایسه با غیر آمریکائیها کمرنگتر دیده بشه. دلیل دیگه این بود که من روک صحبت میکنم و دنباله روی دستورات اونها نیستم. یعنی من مثل خیلیها دستمال بدست دنبال اینو و اون نیستم و بهشون تلفن نمیزنم که درخواست کنم بهم مقام بهتری بدن. البته من مشکلی ندارم که بخام به کسی تلفن بزنم والی نه اینکه تنها به قصد مقام گرفتن باشه. و من برای خیلیها بسیار تحصیل کرده و زرنگ به نظر میام و اونا فکر کردن که اگه من برنده بشم براشون مشکل ساز میشم. و آخرین دلیل اینکه وقتی مردم بدان منو میدیدند باورشون نمیشد که بشه همچین بدنی ساخت چون قبل از اینکه بخای این اینجا برسی احتمالا مردی. پس من از نظر فیزیکی خیلی بزرگ و دیوانه کننده بودم حتا از نظر بدنسازان حرفه ای. و همینطور من منتقد دیگر بدنسازان و داورها بودم و هیچوقت انکار نکردم.

    سوال: شما میگی که بدنت بسیار بزورگ و دیوانه کننده بود به نظر میرسه که از زمان خودت جلوتر بودی. شما بدنت رو چطور توصیف میکنی و چی موجب شد که در المپیای ۱۹۹۷ بهترین بدنساز روی صحنه باشی؟

    بهترین و بالا بودن بدن نسبت به بقیه رو میتونی در المپیای ۱۹۹۷ ببینی. فیلم گویای همه چیز هست. والی هنوز من میخام چیزایه رو بگم.من در مقایسه با دوریان یتس ژنتیک و بدن بهتری داشتم من هیچ عضله پاره شده نداشتم. بدن من بسیار متقارن تر و متناسب تر هست. من کمر باریک وی شکل داشتم شکم بهتری داشتم، پوست نازکتری داشتم، جلو بازو پشت بازو شانه سینه و پشت پا بهتری داشتم. ظاهر من سفت تر و بهتر ظاهر شدم. پشت بازوی پاره شدی نداشتم که بخام با جراحی درستش کنم که بتونم به مسابقه برسم مثل دوریان. بعد من این چرت و پرتها رو هم شنیدم که میگفتن دوریان پشتش بهتر از ناصر بود. تنها چیزی که من باهاش موافقم بهتر بودن عظلات پایینی پشت دوریان هست وگرنه از نظر ضخامت و پهنا من ازش چیزی کم ندارم. دقت کنید که مستر المپیا تنها مسابقه عظلات زیرین پشت بدن نیست و مقام اول رو به کسی نمیدن که فقط عظلات پشت بهتری داره، اگه اینطور بود پس چرا ما بقیه قسمتهای بدن رو هم تمرین بدیم؟! نظر من در مورد اون المپیا این بود که جلوی چشم هزاران نفر از من مدال و مقام رو دزدیدند که آسیبش به هیچ کس بجز خود من نرسید. اگه من ون المپیا را میبردم با انگیزه و تلاشی که در خودم سراغ دارم تا یکی ۲ سال دیگه هم حتمن برنده میشدم. از من به اندازه ۵ میلیون دلار دزدی شد یعنی اگه شما بخای تمام در آمد های ناشی از سپانسر گرفتن و بقیه مسایل رو در نظر بگیری که من همه رو از دست دادم. به من آنچنان ضربه ای وارد شد که ترمیمش بسیار مشکل هست. برای ۶ مستر المپیا ای که یتس برنده شد میتونم بگم فقط ۶ تاشو باید برنده میشد نه بیشتر. والی با داشتن یک اسم انگلو ساکسون و حامی مثل پیترماک گوه که راس کارهای ویدر هست سرمایه گذاری خوبی برا دوریان حساب میشد. اگه یتس روش فشار زیادی بعد از ۹۷ نبود سعی میکرد حتمن در المپیای ۱۹۹۸ در نیویورک هم شرکت کند. موتمانان او دنبال یک مدال ساختگی دیگه با بدنی درب و داغون بود البته اگه میتونست.
    در مورد قضاوت هم باید بگم که من کاملا میدونم که کسانی مثل وینس تیلور، شان ری، کوین لورونی، کریس کورمیر، لی پریست و دیو پلومبو واقعن از این سیاست داوری خسته شده اند. اگه سرت کلاه بزارن و باز در طی سالیان بخای هی چرتو پرت بشنوی واقعن سخته که تحمل بیاری و اگه بخای بجنگی مسله اینکه که با یک دیوار طرفی یعنی تاثیری نمیکنه. وقتیکه تصمیمات از پیش گرفته شده دیگه نمیشه سخت تمرین کرد چون معنی نمیده. من ۲۶ سال بدنسازی کردم و ۲۲ سال مسابقه دادم. من هوائییی نشدم و میدونم چی دارم میگم. من کاملا منطقی هستم. زیاد مخ نیاز نیست که بفهمی چی داره میگذره. در ضمن تو المپیا ۱۹۹۷، ۳ تا از نتیجه هاییکه مربوط به ۶ نفر اولبود عوض شد. گفتند که اشتباه شده. بعد ۳ نفر رو اطلاع دادند که ناتایجشون بد ترشد.و بعدها باید فیلم اصلی رو هم که ۶ نفر برتر رو نشون میداد عوض میکردند. من دوم آرنولد کلاسیک در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ شدم. و بلاخره در سال ۱۹۹۹ برنده شدم. کوین لورونی شورت فیگور گیریشو بر عکس پوشیده بود که خوب البته اتفاق میوفته اما او جایزه عضلانی ترین بدن رو گرفت با اینکه من ۲۸۷ پوند بودم و او از من ۵۰ پوند سبکتر بود. بعدش لورونی فکر کرد که احتمالا مسابقه رو هم برنده شده اما من برنده شدم.
    ادامه دارد.......

  6. 3 کاربر برای این پست سودمند از arashbandegan عزیز تشکر کرده اند:


  7. #4
    مدیر ارشد
    تاریخ عضویت
    شهریور ۱۳۸۸
    محل سکونت
    کانادا
    نوشته ها
    534
    تشکر
    2,276
    3,570 بار در 537 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    سوال: با ۱۳ رکورد مسابقه آماتوری و ۶۶ حرفه ای و ۶ بار برنده مسابقات حرفه ای شدن از نظر آماری شما یکی از بهترین بدنسازان حرفه ای هستید. بزرگترین لحظه در کل بدن سازی حرفه ایت تا به حال چی بوده و چرا؟
    ۳ مسابقه حرفه ای من شامل هلسینکی و فرانسه و هلند بوده اند که همگی در سال ۱۹۹۰ رخ دادند. پس من کلان در ۶۶ مسابقه شرکت کرده ام. و در ۳۲ مسابقه از ۳۳ مسابقه حرفه ای جزو ۳ نفر برتر بودم. همونطوریکه که شما گفتید من نفر اول در ۶ مسابقه حرفه ای بوده ام. ۳ تاش در اروپا و ۳ تا در خاک امریکا. در ضمن اینجا میخام یادآور شم که من رو از مقام ۳ وم مستر المپیا سال ۱۹۹۶ رد صلاحیت کردند. اونم به خاطر مصرف دیورتیک. در نتیجه من مقام سومی رو که بدست آورده بودم از دست دادم و تقریبا ۳۵۰۰۰ دلار امریکا جایزه را هم از دست دادم. من هنوز هم از این بابت و از قضاوت ناراحتم. چرا که مقام ۳ من مورد قبول واقع نشد در حالیکه من باید اول یا دوم میشدم. و بهتون میگم چرا؟ سال ۲۰۰۱ جی کاتلر در مستر المپیا در لاس وگاس دوم شد. دو روز قبلش، خودش بهم میگفت که حتا اگه جزو ۱۰ نفر برتر بشه کلاهش رو میندازه هوا. اما دوم شد چون چندین مواد دیورتیک مصرف کرده بود. که موجب شد اختلافش با رانی کولمن کمتر بشه. وقتی گندش در امد، کاتلر گفت اگه مقام دومش رو ازش بگیران میره همه رو متهم میکنه و شکایات میکنه کاتلر همه رو تهدید کرد. اما چون من آدم آروم و خوبی بودم و دهانی به گنده گی کاتلر ندارم که حرف بزنم حقم رو خوردن. در اینجا "یکی" رفتار کردن مقامات رو میشه دید که اصلان وجود نداره. این سازمان دوباره سره من کلاه گذاشت و من باید انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده ادامه بدم. آیا این درسته؟

    سوال: سال ۲۰۰۴، بعد از ۲ سال وقفه دوباره برگشتی که مسابقه بدی اما این دفه مقامت جالب نبود. اهداف خودت رو در ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ بگو؟ آیا تونستی آنچه را که میخواستی انجام بدی؟ و اینکه آیا باز هم مسابقه حرفه ای برای ناصر در پیش خواهد بود؟

    بعد از اینکه این همه سرم کلاه رفت و حقم خورده شد، بطوریکه حتا کسانی که از من جلو زدند خودشون میومدند و ازم معزرت میخواستند، دیگه من انگیزه ام از مسابقه دادن صفر شده. برای مثال در یکی از مسابقات من از کوین لورونی در راند اول و دوم پیشی گرفتم اونم دو رقمی. اما در پوزینگ اون بهم رسید پس جفتمون یکی تموم کردیم. والی سر آخر من بازنده شدم و اون جلو زد چرا بخاطر امتیاز دهی کامپوتری. این واقعن مسخرس. موضوع راجع به شخص لورونی یا این و اون نیست. موضوع سر داور ها هست. یک داور بد میتونه رو بقیه هم تاثیر بزاره. بعضی داورها موقع داوری مست هستند، بعضیها معتاد به مواد، بعضیها اهمیت نمیدن و بعضیها هم آمریکایی نیستن و هر چی که بهشون بگن رو انجام میدن چون نمیخوان موجب درگیری با داور دیگه بشن و شانس دوباره قضاوت کردن رو از دست بدن و همینطور بلیت و ویزای امریکا رو. من نمیگم همه داورها بد هستن اما تعدادی از اونها نباید قضاوت کنند و حتا مدرک داوری یا رانندگی هم حتا ندارند. تجربه من در ۱۷ سال مسابقه در سطح حرفه ای اینا رو نشون داده. شما میتونید ریس جمهور امریکا رو استیضاح کنید اما داور بدنسازی حرفه ای رو نمیتونید. هیچوقت هم شنیده نمیشه که اونا اشتباه خودشون را قبول کرده باشند. علاوه بر این من برای ۱۸ سال رژیم قبل مسابقه داشتم. و زندگی به این صورت برای این مدت طولانی واقعن اثرش رو میزاره رو زندگی، فامیل، دوستان، و موقعیتهای تحصیلی یا .... و در بعضی موارد چی بدست میاری؟ هیچی شاید سرت کلاه هم بزارن و حقتو بخورن. بعضیها واقعن حقشون خورده شده و الان مشکلات سلامتی دارند که تا آخر عمر درگیرش هستند. فکر میکنم ما به اندازه کافی قربانی تو این ورزش داشته ایم.

    سوال: پس در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ چی شد که اونقدر مقامت بد شد؟

    در ۳ یا ۴ مسابقه آخر که من شرکت کردم، در آمادگی کامل نبودم. در ۲۰۰۳ باید میرفتم بیمارستان چون شانه راستم عفونت گرفته بود. در اون زمان ۲ هفته مونده به مسابقه شب قهرمانان بود. ۱۰ روز بستری شدم، و ۶۰ پوند وزن از دست دادم. تقریبا کم مونده بود بمیرم.
    به هر حال سعی کردم ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ رو برسونم که شدم ۱۴ و ۱۵. اصلان مقام خوبی نبود اما من انگیزه ام مثل گذشته نبود. احساس میکردم هر چه هم که خوب باشم بازم اونا بهم مقام خوبی نمیدن. حتا امروز هم فکر میکنم من بین تمام حرفه ای ها بیشترین انتقاد رو از داوری داشتم. موتمانان من اگه کودن تر بودم و دستمال کش، همان موقعیت بهتری داشتم. مثلا اگه اسمم به جای ناصر، جک جکسون بود یا جان جانسون بود مقام بهتری میاوردم. من دیگه رزیمام مثل همیشه نبود و انگیزه نداشتم. و باید بگم از ۶۶ مسابقه حرفه ای که من شرکت کردم حتا یک داور از کشورها ای مثل مصر یا یوگسلاو نبود. بله من در آلمان متولد شدم اما داورهای آلمانی منو آلمانی نمیدیدند چون پاسپورتم از یوگسلاوی بود. حالا تصور کنید اگه داورها مثلا آمریکایی نبودند چه بر سر شان رای، کاتلر، کولمن، یا لورونی میومد. منظورم این نیست که من نیاز به یک پارتی تو قضاوت داشته باشم والی چرا داشتن ۷۰ تا ۸۰ داورهای آمریکایی نرمال بحساب میاد؟اینکار انقدر غیر منصفانه هست که واقعن بوی گندش در امده. حتا من میدونم بعضی از داورهای آلمانی هم بعدها اجازه داوری نداشتند چون متفاوت از اون چیزی که ازشون انتظار میرفت داوری کرده بودند. و حالا من در بعضی از المپیا ها تنها فردی بودم که بین ۱۰ نفر برتر غیر آمریکایی بودم. در مقایسه با هر کس دیگه به من بیشترین تبیض نژادی انجام شد. واقعن چقدر انگیزه دهنده هست نه؟! در کل هیچ تغییری در مورد داوری صورت نمیگیره. و من بهتون قول میدم که اگه داورها بعد از شب پیش داوری اگه با هم صحبت نکنند، مطمئن باشید که نتایج فرق خواهد کرد.

    سوال: بدنسازی امروز با دهه ۹۰ چه فرقی کرده؟ چه تفاوتهای آشکاری رو شما میبینید؟
    شخصان تفاوت چشمگیری نمیبینم. هنوز هم خیلی داورهای پیر هستند که دارند داوری میکنند. اینها هنوز هم روش خودشون را دارند و تمام تصمیمات قبل از مسابقه گرفته شده هست. پول جایزه در المپیا و آرنولد کلاسیک زیادتر شده اما مسابقات کوچکتر هنوز همون پول هست و حتا میشه گفت با توجه به تورم بدتر شده. با توجه به مسابقات دیگه و در نظر گرفتن اینکه یک بدنساز باید تا نزدیک شرایط مرگ نزدیک بشه تا بتونه به آمادگی برای مسابقه در المپیا یا آرنولد کلاسیک باشه، به نظر من جایزه این مسابقات حتا کم هم هست. بدنسازانی که کنترات دارند زیاد نیستند. در مورد بدنسازی خانومها من تغییری زیادی در پول جایزه نمیبینم. حتا اگه به نظر بعضیها بدنسازی خانومها زشت هم جلوه کنه باز هم اینها خیلی زحمات میکشند تا به اینجا برسند. فیتنس خانومها از بین خواهد رفت به خاطر اینکه سن شرکت کننده ها داره بالا میره و فیتنس کار باید مچ، تاندونها و مفصل خودشو بگذاره و ازشون بگذره با اینهمه پریدن و جهش برای تو فرم در آمدن بدن و تازه اینها هنوز باز هم بهشون کم پرداخت میشه. فیگور بزرگتر و بزرگتر میشه. چون با یک سال تمرین میشه به شرایط مسابقه رسید. خیلی از دخترها که نمیتونن بدنسازی یا فیتنس کار کنند این براشون راحت تره چون زحمات زیادی نمیخاد و برای خیلیها قابل انجام هست. در ضمن فیگور برای کمپانیهایی که لباس تهیه میکنند بسیار پر در آمد هست و همینطور لوازم آرایشی و تبلیغات. پس دخترانی که فیگور کار میکنند زیادتر خواهد بود و تشویق میشوند. و این تشویق همان نباید پول باشه همون عکس تو مجله یا اینترنت برای اینا تشویقه. من فکر میکنم بزودی بیش از شاید ۸۰۰ نفر شرکت کننده تو فیگور خانومها شرکت کنند.

    سوال: اگه از نظر شما فیگور آینده خانومها هست پس سر خانومهای بدنساز چه بلایی خواهد آمد؟
    من با خیلی از داورهای ان پی سی صحبت کردم که میگن براشون اصلان مهم نیست که یک دختر مثلا بازوش بزرگه،یا ساقش یا اینکه متناسب هستن یا نه. اینا فقط به سینه ها و باسن اهمیت میدهند. و اگه این دو تا خوب باشه اونوقت همه چی خوبه. اینا اصلان اهمیت نمیدهند که آیا طرف تو فرم هست یا عضلانی هست یا چه جوریه. خیلی از مسابقه دهندهگان عضلانی تر از حتا خود داورهای مرد هستند. والی اینا به هیکل فیگور اهمیت میدهند چون جذابتر هست. حتا مثلا در مورد خود من یا شما وقتی دختری رو ببینی که بدنش عضلانی هست اما صورتش خوب نیست یا حتا نیاز داره صورتش رو اصلاح کنه، ترجیح میدی که کسی باشه که کمتر عضلانی باشه اما بیشتر حالت زنانه و صورت جذاب و کلان عضلات کمتری داشته باشه. و داورها هم همینو میخوان. همینطور بستگی داره که چند تا بلیت بتونند بفروشند. مشخس هست که اکثر مردها فیگور رو دوست دارند ببیند و فروش بلیطش بالاست.

    سوال: آیا بدنسازان خانوم از رسیدن به حالت حرفه ای شدن دور تر میشن؟
    موتمانان، البته باید به این خانومها ارزش داد که این بدن رو میسازند. اینها موتمن بیشتر از فیگور ها و سختر از اونها تمرین میکنند. اما سر آخر فکر نمیکنم که چه از نظر مالی یا حتا حرفی ازشون تقدیر بشه. مهم نیست که چقدر پشتشون سفت و عضلانی هست یا چقدر پهنه یا پاهای عضلانی دارند، بیشتر تماشاگرها و همینطور داوران بنا به قسمتهای "نرم" و زنانه بدنشون بهشون امتیاز میدهند.
    من نمیخام بگم فیگور رو دست کم میگیرم اما خیلیهاشون "استریپ تیزر" هستند نه همشون والی خیلیهاشون. اینها باید از صحنه استریپ برن رو صحنه مسابقه و یا صحنه دیگه. تنها فرقشون اینه که دخترهای فیگور باید ی خورده کاردیو و وزنه بزنند پس تغییر آنچنان زیادی نمیخاد. اکثرشون رقاص های خوبی هستند خنده در اینجاس که فقط کافیه یکی دو سال تمرین کنند و اونوقت میتونند در سطح ملی مسابقه بدهند. و اگه ژنتیک خوبی داشته باشند میتونند در سطح بین المللی مطرح باشند. اما یک بدنساز زن باید لاقل ۱۰ سال تمرین کنه تا به این سطح باشه و تازه بدن رو خیلی با دارو اسب میدهند تا به اینجا برسند. اما در فیتنس اگه سنت بین ۲۰ تا ۳۰ باشه و ژنتیکت خوب باشه خوبه والی اگه ۱۰ سال مسنتر باشی؟!
    آیا واقعن میتونی در ۳۵ سالگی بپر بپر کنی و تمرینات جهشی انجام بدی؟ معلومه که نه. پس موتمانان مستقیم میری سر فیگور چون استرس کمتری رو مچ پاها تاندونها داره و خطرش کمتره. به همین خاطر زود یا دیر همه چی میره به سمت فیگور و تماشاگرها هم بیشتر خواند بود همینطور پروموترها.
    با ۵۰ دلار هر دختری میتونه کارت ان پی سی رو باره شرکت در سطح آماتور بخره. و خیلی از دخترها هستند که میخوان شرکت کنند پس هم برای پروموترها پر منفعت هست و هم در سطح آماتور یا حرفه ای.

    سوال: از بدنسازان امروزه، کی بیشتر تو رو تحت تاثیر قرار میده و چرا؟
    راستشو بخواهین و اینکه من مغرور نیستم یا چیزه دیگه ای اما فکر میکنم هیچ کدوم از امروزیها به پای اونایی که زمان من مسابقه میدادند نمیرسن. من دیگه کسانی مثل لورونی، یتس، ویلر، شان رای، کورمیر، کولمن، بن ازیز،پریست. فو، دیلت، و ناصر نمیبینم. اون موقعها ما واقعن ژنتیک عالی زیاد داشتیم. امروزه من کسانی مثل فیل هیت یا ویکتور مارتینز میبینم والی افرادی این چنینی زیاد نیستن.

    ادامه دارد...........

  8. 3 کاربر برای این پست سودمند از arashbandegan عزیز تشکر کرده اند:


  9. #5
    مدیر کل سایت Mohsen آواتار ها
    تاریخ عضویت
    مهر ۱۳۸۷
    محل سکونت
    مشهد
    سن
    35
    نوشته ها
    2,990
    حالت من
    Relax
    تشکر
    14,548
    12,946 بار در 2,730 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    آرش جان ادامه نمیدی دیگه
    انجمن سایت بدنساز یکی از بزرگترین و قدیمی ترین منابع ورزش بدنسازی و پرورش اندام ایران

  10. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mohsen عزیز تشکر کرده اند:


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. 7 پله ترقی به سوی بدنسازی و تناسب اندام حرفه ای
    توسط محمد حسینی در انجمن مباحث مختلف در مورد فیتنس و بادی کلاسیک
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۱۱-۲۸, ۰۵:۰۱ بعد از ظهر
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۹-۰۹, ۰۲:۱۹ قبل از ظهر
  3. پاسخ: 13
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۸-۰۹, ۰۲:۴۲ بعد از ظهر
  4. بریده شدن گوشه ای از پرده خانه کعبه
    توسط آقا تختی در انجمن خبرهای جالب و خواندنی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۳-۰۲, ۱۲:۰۳ بعد از ظهر
  5. کاریکاتورهای جالب از حرفه ای ها
    توسط 2fit در انجمن عکسهای بدنسازان خارجی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۲-۰۳, ۰۹:۵۲ قبل از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •