سفارش تبلیغات

صفحه 23 از 23 نخستنخست ... 13212223
نمایش نتایج: از 111 به 113 از 113

موضوع: خاطرات باشگاه

  1. #111
    عضو پیشرفته پرند آواتار ها
    تاریخ عضویت
    اردیبهشت ۱۳۸۹
    نوشته ها
    812
    تشکر
    4,350
    3,765 بار در 806 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    اگه ميله مناسب براي اون گيره باشه،بعله نميوفته ولي تكليف ميله اي كه واسه گيره كوتاهه و اون بخش استوانه اي كه وزنه پشتش ميوفته اگه روي بقول شما شاخك باشه و يكي مثل من بي دقتم انتظار هر چيزي بجز كوتاه بودن اون هالترو داشته باشه،ميوفته ديگه! بدم ميوفته،ميگي نه؟ تست كن،يه هالتر كوتاه رو طوري انتخاب كن كه گردياي كنارش بيوفته صاف روي شاخك! حالا از پشت پايه،وزنتو بنداز روي هالتر ، اگه نيوفتاد بگو پينوكيو آدم شد و تو آدم نشدي!!!

  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از پرند عزیز تشکر کرده اند:


  3. #112
    مدیر ارشد Senior Manager آواتار ها
    تاریخ عضویت
    بهمن ۱۳۸۷
    محل سکونت
    ايران
    سن
    41
    نوشته ها
    2,788
    حالت من
    Khoshhal
    تشکر
    15,130
    15,498 بار در 2,835 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    ای بابا چه کاریه . سری که درد نمیکنه رو دستمال نمیبندن
    ولی خداییش اتفاقات توی باشگاه بدنسازی خیلی وحشتناک هستن
    امیدوارم برای کسی اتفاق نیفته

  4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Senior Manager عزیز تشکر کرده اند:


  5. #113
    عضو معمولی milad_70 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۹۰
    محل سکونت
    خوزستان(جهنمی در تابستان)
    نوشته ها
    33
    حالت من
    Sarbezir
    تشکر
    21
    107 بار در 31 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    آقا چند روز پیش از خونه که میخواستم برو باشگاه هی احساس میکردم یه چیزی کمه و جا گذاشتم چیزی رو.هر چی فکر کردم دیدم نه همه چیزا رو بردم..خلاصه رفتیم باشگاه اون رو هم پا داشتم حالا نگاه میکنم میبینم کفش ها رو نیوردم خلاصه بعد از کلی فحش و بد گویی به زمینو زمان گفتم خوب چه اشکال داره بدون کفش تمرین میکنم..! بعد از اینکه گرم کردم داشتم دنبال وزنه می گشتم که یهوووو پام خورد به صفحه دو ونیم کیلویی ناخن پام از وسط دو نصف شدو خیلی خون اومد.دوباره یه چند تا بدو بیراه به کسی که صفحه رو انداخته بود اونجا گفتم و رفتم تا خونش بند اومد ولی باند پیچیش نکردم.مربیم گفت بیا چسب بزنش موکتو خونی نکنه گفتم بابا مگه چاقو خوردم یه خورده زخم شد حالا هم خوب شده.!رفتم سراغ وزنه ها ست آخر اسکات بود 170 کیلو وزنه گذاشتم و 6 تکرار داشتم.مربیم اومد کمکی باهام بیاد خلاصه 6 تکرار رو خودم رفتم طوری فشار بهم اومد که چشام داشت از حلقه میزد بیرون.وقتی هالتر رو گذاشتم روی خرک دیدم از پام 300 سی سی خون اومده و متوجه نشده بودم!!! مربیم با یه هالتر 20 کیلویی افتاد دنبالم

  6. 5 کاربر برای این پست سودمند از milad_70 عزیز تشکر کرده اند:


صفحه 23 از 23 نخستنخست ... 13212223

موضوعات مشابه

  1. خاطرات دوران سربازي
    توسط Senior Manager در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 32
    آخرين نوشته: ۱۳۹۰-۰۳-۲۱, ۱۲:۴۶ قبل از ظهر
  2. معرفی باشگاه
    توسط ghost_dog در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 21
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۶-۳۱, ۱۰:۵۹ بعد از ظهر
  3. خاطرات خوبی از ایران دارم
    توسط آقا تختی در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۵-۱۵, ۰۹:۰۳ قبل از ظهر
  4. معرفی باشگاه اوتانا
    توسط Mohsen در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۳-۳۰, ۰۲:۰۵ بعد از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •