سفارش تبلیغات

صفحه 3 از 32 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 11 به 15 از 160

موضوع: جملات زیبا و کوتاه

  1. #11
    عضو پیشرفته exploit آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۸۸
    محل سکونت
    تهران-سيد خندان
    سن
    34
    نوشته ها
    703
    تشکر
    607
    2,521 بار در 708 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    شريف قزويني :

    زحمت چه مي‌كشي پي درمان ما طبيب ما به نمي‌شويم و، تو بدنام مي‌شوي

    رابعه‌ي بنت كعب :

    زشت بايد ديد و، انگاريد خوب زهر بايد خورد و، پنداريد قند

    ميرالهي اسدآبادي :

    زمانه بسكه مرا خاكسار مردم كرد به آب ديده‌ي من، مي‌توان تيمم كرد

    اقبال لاهوري :

    زندگي در صدف خويش گهر ساختن است در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است

    صاحبكار [سُهي] :

    زنده دلم، سوختنم آرزوست شمعم و، افروختنم آرزوست

    بيدل :

    زين گذر كه به كجا دل بندم؟ هر چه را مي‌نگرم مي‌گذرد

    بيدل :

    زين گلستان به حيرت شبنم رسيده‌ايم بايد دري به خانه خورشيد باز كرد

    بيدل :

    زينهار از صحبت بد طينتان پرهيز كن زشتي يك روز، هزار آيينه را رسوا كند

    بيدل :

    زينهار ايمن مباش از اشك دردآلود من گر همه يك شبنم است اين طفل، توفان زاده است

    صائب تبريزي :

    ساده‌لوحان، زود مي‌گيرند رنگ همنشين صحبت طوطي، سخنور مي‌كند آئينه را

    بيدل :

    ساز عمر رفته جز افسوس، آهنگي نداشت زان همه خوبي كه من ديدم همين افسانه ماند

    بيدل :

    سخت ناياب است مطلب، ورنه كوشش كم نبود احتياج از نا‌اميدي رنگ استغنا گرفت

    بيدل :

    سر بر نياوري چو گهر از سجود جيب گر محرمت كنند كه دل آستان كيست

    بيدل :

    سر بلندي خواهي از وضع ادب غافل مباش نشئه بر مي‌خيزد از جوشي كه در صهبا نشست

    بيدل :

    سر به صد كسوت فرو برديم و عرياني به جاست وضع رسوايي كه ما داريم، گويا سوزن است

    بيدل :

    سعد و نحس دهر، بيدل كي دهد تشويش ما؟ همچو طفلان كار ما با شنبه و آدينه نيست

    بيدل :

    سنگِ راه خود شمارد كعبه و بتخانه را هر كه چون بيدل طواف گوشه دلها كند

    بيدل :

    سوختم از برق نيرنگ برهمن زاده‌اي كز رميدن وا كند آغوش و گويد رام رام

    بيدل :

    سيلاب سر شكم همه گر يك مژه بالد تا خانه خورشيد، خطر داشته باشد

    شيخ بهائي :

    سينه گر خالي ز معشوقي بُوَد سينه نبْوَد، كهنه صندوقي بُوَد

    بهادر يگانه :

    سينه‌ي من گور عشق و آرزوها بود و من زنده بودم روزگاري، در مزار خويشتن

    تسلي شيرازي :

    شايد كه گفتگوي تو باشد، در آن ميان هر قصه‌اي كه هست به عالم، شنيدني‌ست

    بيدل :

    شب از رويت سخنهاي بهار اندوده مي‌گفتم ز گيسو هر كه مي‌پرسيد، مشك سوده مي‌گفتم

    فرخي يزدي :

    شب چو در بستم و، مست از مي نابش كردم ماه اگر حلقه بدر كوفت، جوابش كردم

    بيدل :

    شب چو شمعم وعده ديدار در آتش نشاند تا سحر آيينه از خاكسترم گل كرد و ريخت

    سعدي :

    شب فراق نداند كه تا سحر چند است مگر كسي كه به زندان عشق دربند است

    بيدل :

    شب وصل است، كنون دامن او محكم دار پاس ناموس ادب وقت دگر خواهي داشت

    بيدل :

    شبنم در اين بهار، دليل نشاط نيست صبحي است كز وداع چمن گريه مي‌كند

    باقر عليشاه :

    شد زنده‌ي ابد، به جهان كشته‌ي غمت جا نداده‌ي تو را، به مسيحا چه احتياج؟

    هلالي جغتائي :

    شد عمر تمام و، ناتماميم هنوز صدبار بسوختيم و، خاميم هنوز

    حكيم قاآني شيرازي :

    شرمنده از آنيم، كه در روز مكافات اندر خور عفو تو، نكرديم گناهي

    بيدل :

    شعله‌اي خواست به مهماني خاشاك اجازت گفت: در من نتوان يافت مرا گر تو بيايي

    حالتي تركمان :

    شكسته بال‌تر از من، در آشيان تو نيست دلم خوش‌ست كه نامم كبوتر حرم است

    بيدل :

    شكوه مردم ز گردون بيدل از كم وسعتي است ناله در پرواز آيد چون قفس تنگي كند

    بيدل :

    شمع ماتمخانه يأسم، ز احوالم مپرس بي تو در آغوش مژگان سوخت ديدنهاي من

    بيدل :

    شه سرير يقين شد كسي كه چون حلاج فراشت از علم‌دار، رايت منصور
    دست هایی که کمک میکنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند(کوروش بزرگ)
    آدمی ساخته افکار خویش است , فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشد.


  2. یک کاربر برای این پست سودمند از exploit عزیز تشکر کرده اند:


  3. #12
    عضو پیشرفته exploit آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۸۸
    محل سکونت
    تهران-سيد خندان
    سن
    34
    نوشته ها
    703
    تشکر
    607
    2,521 بار در 708 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    شوكت بخارائي :

    شيرِ انوار تجلي را، چو مي‌كردند صاف دُردِ آن مهتاب و، شهد آن بناگوش تو شد

    دهقان ساماني :

    صبر توقع مكن ز دل، كه نخواهند باج ز بيچاره‌اي، كه آه ندارد

    بيدل :

    صبر كن اي شيشه بر سنگ جفاي محتسب گردن اين دشمن عشرت، خدا خواهد شكست

    بيدل :

    صحبت بيخردان آفت روحاني بود آه اگر نوح نمي‌ديد ز توفان مددي

    بيدل :

    صحرا به رم ناز چه محمل نظر افكند كانديشه پريخانه شد از رقص غبارش

    واعظ قزويني :

    صد حيف كه ما پير جهانديده نبوديم روزي كه رسيديم، به ايام جواني

    بيدل :

    صداي التفاتي از سر اين خوان نمي‌جوشد لب گوري مگر وا گردد و گويد بيا اين جا

    شيخ علاء الدوله سمناني :

    صدخانه اگر به طاعت آباد كني به ز آن نبود، كه خاطري شاد كني

    محمد حسين شهرياري :

    صفائي بود ديشب با خيالت خلوت ما را ولي من باز پنهاني، ترا هم آرزو كردم

    بيدل :

    صفاي دل نتوان يافت از محبت دنيا كه در شمردن زر دست زر شمار سياه است

    محمد‌قلي سليم :

    صورت نبست در دل من كينه‌ي كسي آيينه هرچه ديد، فراموش مي‌كند

    بيدل :

    صورت وهمي به هستي متهم داريم ما چون حباب آينه بر طاق عدم داريم ما

    نشاط اصفهاني :

    طاعت ار دست نيايد، گنهي بايد كرد در دل دوست، بهر حيله رهي بايد كرد

    بيدل :

    طالب وصليم، ما را با تسلي كار نيست ناله‌گر از پا نشيند، اشك مي‌افتد به راه

    بيدل :

    طراوت آرزو داري ز قيد جسم بيرون آ كه سر سبزي نبيند دانه تا زيرزمين باشد

    شوريده شيرازي :

    طعنه‌ي خلق و جفاي فلك و جور رقيب جمله هيچند، اگر يار موافق باشد

    بيدل :

    طلسم جسم، گردد مانع پرواز روحاني چو بوي گل كه ديوار چمن گيرد عنانش را

    بيدل :

    طواف خاك مجنون و مزار كوهكن تا كي؟ اگر سودا سري دارد بگو تا گرد ما گردد

    بيدل :

    عافيت خواهي وداع آرزوي جاه كن شمع اين بزم از كلاه خود به كام اژدهاست

    بيدل :

    عافيت مي‌طلبي، بگذر از انديشه جاه شمع را آفت سر افسر زرين آمد

    بيدل :

    عالم از جنون من كرد كسب همواري سيل گريه سر دادم كوه، دشت و دامان شد

    صائب تبريزي :

    عالم بي‌خبري، طرفه بهشتي بوده‌ست حيف و صد حيف، كه ما دير خبردار شديم

    بيدل :

    عالم تمام خون شد و از چشم ما چكيد خوبان هنوز منكر دلهاي خسته‌اند

    بيدل :

    عجز طاقت كرد ما را محرم امداد غيب اختيار آنجا كه درماند توكل مي‌شود

    بيدل :

    عدم سايه ز خورشيد معين گرديد گر تو شوخي نكني هستي ما مبهم نيست

    بيدل :

    عشق مختار است با تدبير عقلش كار نيست اين كنم يا آن كنم شايسته مختار نيست

    بيدل :

    غباريم زحمت كش بادها به وحشت اسيرند آزادها

    بيدل :

    غفلت ايام پيري از سر ما وا نشد سخت دشوار است بيدل تركِ خواب صبحدم

    بيدل :

    غير آغوش فنا سر منزل آرام نيست كشتي ما را همان گرداب، لنگر مي‌شود

    بيدل :

    غير از دل آشفته به عالم نتوان يافت اين بزم، مگر حلقه آن زلف سياه است

    بيدل :

    فرياد كه برديم ز نا‌محرمي خلق اندوه زبان داشتن و لال نمودن

    بيدل :

    فلك كشتي به توفان شكستن داده است امشب ز جوش گريه‌ام ريگ ته آبند كوكبها

    بيدل :

    فناي ما چمن آراي بي نقابي اوست به قدر چاك كتان ماهتاب مي‌خندد

    بيدل :

    قطع سر رشته پرواز طلب نتوان كرد بال اگر سلسله كوتاه كند، ناله رساست

    بيدل :

    قيامت مي‌‌كند حسرت، مپرس از طبع ناشادم كه من صد دشت مجنون دارم و صد كوه فرهادم

    بيدل :

    كجا يابد سر ما ناكسان بار سجود او مگر بر جبهه بنويسيم نام آستانش را

    بيدل :

    كسي به فهم كمالم دگر چه پردازد؟ ز فرق تا به قدم عيبم، اين هنر دارم

    بيدل :

    كسي كه دست به دامان التفات تو زد مقيم انجمن سايه هما گرديد

    بيدل :

    كسي يا رب مبادا پايمال رشك همچشمي حنا، چندان كه بوسد پاي او، خون مي‌كند ما را

    بيدل :

    كشتي نه فلك اين جا به نمي طوفاني است تا تواني طرف اشك يتيمان نشوي

    بيدل :

    كيست در اين انجمن محرم عشق غيور ما همه بي غيرتيم آينه در كربلاست

    بيدل :

    گدايي كز سر كوي تو خاكي بر جبين مالد به تاج كيقباد و افسر قيصر كند بازي

    بيدل :

    گر آرزو شكني، مي‌شود عمارت دل شكست موج بود باعث بناي حباب

    بيدل :

    گر مزاج كرم آن است كه من مي‌د‌انم عالمي را به خطاي من تنها بخشند

    بيدل :

    گوش مروتي كو؟ كز ما نظر نپوشد دست غريق، يعني فرياد بيصداييم

    بيدل :

    گويند بهشت است همان راحت جاويد جايي كه به داغي نتپد دل، چه مقام است

    بيدل :

    ما را نمي‌توان يافت بيرون از اين دو عبرت يا ناقص الكماليم، يا كامل القصوريم

    بيدل :

    ما و سحر از يك جگر چاك دميديم آهي نكشيديم كه نگرفت جهان را

    بيدل :

    مپسند كه امروز من گمشده فرصت در كشمكش وعده فرداي تو افتم

    بيدل :

    مرا سنجيدگي ايمن ز تشويش هوس دارد ز دام بال و پر فارغ چو شاهين ترازويم

    بيدل :

    مرده را بهر چه مي‌پوشند چشم؟ آگاه باش خاك، خلوتگاه اسرار است و ما نامحرميم

    بيدل :

    مرديم و همچنان خم و پيچ هوس به جاست از سوختن نرفت برون، تاب ريسمان

    بيدل :

    مرگ مي‌خندد به فهم غافل من تا ابد بي تو گر يك لحظه خود را زنده باور مي‌كنم

    بيدل :

    مستغني از گل است مزار شهيد عشق اي غنچه لب! تو بر سر خاكم بيا بخند

    بيدل :

    مطلبي گر بود از هستي، همين آزار بود ورنه در كنج عدم آسودگي بسيار بود

    بيدل :

    مكتوب عشق هرگز بي نامه بر نباشد ما و ز خويش رفتن، قاصد اگر نcentralclubs
    دست هایی که کمک میکنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند(کوروش بزرگ)
    آدمی ساخته افکار خویش است , فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشد.


  4. یک کاربر برای این پست سودمند از exploit عزیز تشکر کرده اند:


  5. #13
    عضو پیشرفته exploit آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۸۸
    محل سکونت
    تهران-سيد خندان
    سن
    34
    نوشته ها
    703
    تشکر
    607
    2,521 بار در 708 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    تاگور :

    هر کودک با اين پيام به دنيا مي آيد که خدا هنوز از انسان نا اميد نشده.

    صادق هدايت :

    در زندگي زخم هايي است که مثل خوره روح را آهسته در انزوا مي خورد و مي تراشد.

    جبران خليل جبران :

    کسي که به حقيقت گوش مي سپارد. کمتر از کسي نيست که حقيقت را به زبان جاري مي سازد.

    جبران خليل جبران:

    فراموش کردن شکلي از آزادي است.

    سعدي:

    نه در هر سخن بحث کردن رواست
    خطا بر بزرگان گرفتن خطاست

    سعدي :

    سخن گرچه دلبند و شيرين بود
    سزاوار تصديق و تحسين بود
    چو يکبار گفتي مگو باز پس
    که حلوا چو يکبار خورند بس

    سعدي :

    شايد پس کار خوشتم بنشستن
    ليکن نتوان زبان مردم بستن

    جبران خليل جبران :

    شک دردي است آنقدر تنها و بي کس که نمي داند ايمان برادر دو قلوي اوست.

    جبران خليل جبران :

    عشق از ژرفاي خويش آگاه نمي شود جز در لحظه جدايي.
    دست هایی که کمک میکنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند(کوروش بزرگ)
    آدمی ساخته افکار خویش است , فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشد.


  6. یک کاربر برای این پست سودمند از exploit عزیز تشکر کرده اند:


  7. #14
    عضو پیشرفته exploit آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۸۸
    محل سکونت
    تهران-سيد خندان
    سن
    34
    نوشته ها
    703
    تشکر
    607
    2,521 بار در 708 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    داگلاس مگ آرتور:

    پروردگارا ،

    مرا قوی ساز تا ضعف هایم را ببینم،

    و شجاع کن تا با ترس هایم روبرو شوم.

    ----------------------------------------------

    بوکرتی.واشینگتن:

    جهان و جهانیان ،

    به دانسته های ما اهمیت چندانی نمیدهند.

    این توانایی های ماست که حائز اهمیت هستند.

    -----------------------------------------------

    دیل کارنگی:

    میتوانید از شکست هایتان پیروزی بیافرینید.

    شکست و دلسردی،

    دو جز لاینفک از راه پیروزی هستند.

    -----------------------------------------------

    مادر تریزا:

    من تنها قلمی هستم در دست پروردگار مهربان

    که نامه محبت آمیزی به جهانیان می نویسد.

    ----------------------------------------------

    مارگارت تاچر:

    دیپلماسی این نیست که عامدانه دروغ بگویی،

    دیپلماسی آن است که گاهی اوقات ،

    پاسخ هایت طفره جویانه باشند.

    ----------------------------------------------

    وینستون چرچیل:

    سیاست به همان میزان جنگ

    مهیج و خطرناک است.

    در جنگ فقط یک بار کشته میشوی ،

    در سیاست بارها.

    ----------------------------------------------

    هلن کلر:

    چنانچه به خورشید نگاه کنی ،

    سایه ای نخواهی یافت.

    ----------------------------------------------

    لخ والسا:

    شور و هیجان ذاشته باش ،

    اما هرگز عقل و منطق را کنار مگذار.
    دست هایی که کمک میکنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند(کوروش بزرگ)
    آدمی ساخته افکار خویش است , فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشد.


  8. یک کاربر برای این پست سودمند از exploit عزیز تشکر کرده اند:


  9. #15
    عضو پیشرفته exploit آواتار ها
    تاریخ عضویت
    خرداد ۱۳۸۸
    محل سکونت
    تهران-سيد خندان
    سن
    34
    نوشته ها
    703
    تشکر
    607
    2,521 بار در 708 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    آلبرت اينشتين : اگر حقايق مخالف نظريه تو هست ، حقايق را عوض کن.
    آلبرت انيشتين:
    منطق تو را از الف به ب مي برددر حالي كه تخيل تو را به همه جا مي برد.
    -----------------------------
    امام علي (ع):
    هيچ پشتوانه اي از مشورت محكم تر نيست.
    --------------------------
    م.توليوس سيسرو :
    با پول همه چيز مي توان خريد به جز شرافت و سعادت.
    --------------------------
    سقراط :
    انتقام دليل پستي روح و سبكي عقل است.
    ------------------------
    دست هایی که کمک میکنند بسیار مقدس تر از لبهایی هستند که دعا میکنند(کوروش بزرگ)
    آدمی ساخته افکار خویش است , فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشد.


  10. یک کاربر برای این پست سودمند از exploit عزیز تشکر کرده اند:


صفحه 3 از 32 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. پشتی زیبا بسازید!
    توسط sara65 در انجمن مباحث مختلف در مورد پرورش اندام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۶-۰۵, ۱۲:۴۰ بعد از ظهر
  2. داستانهای کوتاه
    توسط ARSHAM HEDAYAT در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۴-۳۰, ۰۱:۵۹ قبل از ظهر
  3. پیام کوتاه های مربوط به عید نوروز
    توسط محمد حسینی در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۱۲-۲۴, ۱۱:۳۶ قبل از ظهر
  4. مصاحبه ای کوتاه با علی تبریزی بعد از قهرمانیش
    توسط bodybuilder در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: ۱۳۸۸-۰۸-۱۸, ۰۶:۱۷ بعد از ظهر
  5. چند حاشیه کوتاه از مسابقات بندرعباس
    توسط bodybuilder در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۷-۱۲-۰۳, ۱۱:۱۸ بعد از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •