مصاحبه با (Sohrab Sarabi) سهراب سرابی
گفتگویمان با مردی است که خیلی ها او را آقای معترض معرفی می کنند. هر چند خودش می گوید : من سهراب شاهنامه ی پرورش اندام ایرانم. و سهراب سرابی با کوله باری از تجربه و افتخار حرفهای جالبی برای گفتن دارد: من یک قهرمان اسطوره ای هستم که بالاخره توسط یکی از نزدیکترین دوستانش دق مرگ می شود. به ظاهرش خیلی می رسد . اهل مد بازی است. به قول بچه ها توپ تکانش نمیدهد. اما خودش می گوید من یک میلیاردر گدا هستم . پول زیادی داشتم که خرجش کردم و حالا خبری نیست... آقا سهراب هر کدام از فیلمهای راکی و بن هور را ۱۰-۱۲ بار دیده است و در پختن غذا متخصص طبخ کباب و آبگوشت است: نه تخصص ویژه ی من آش شله قلم کار است... به گفته ی خودش ۵٪ جدی است و ۹۵٪ دموکرات است . اعتراف می کند در فدراسیون رئیس کمیته فنی است اما در خانه پستی ندارد و این همسرش ایت که ریاست کمیته فنی را بر عهده دارد-----------------------------------
سلام خدمت آقای سرابی.. اول از هر چیز بک بیوگرافیه کوتاه از خودتان؟
سرابی: سهراب سرابی متولد ۱۳/۱/۱۳۲۵ در محله ی دیدگاه لشکر مشهد دارای ۲ فرزند به نام سونا و سامان. فوق لیسانس روانشناسی از دانشگاه تربیت مدرس.
۱- سهراب یعنی چه؟
سرابی: در لغت یعنی * کف روی آب که بعد از سقوط آبشار به وجود میاد * اما برای من یعنی * قهرمان اسطوره ای که به دست پدرسش کشته شد * یه جورایی باید بگم منم سهراب شاهنامه ی پرورش اندامم...یه قهرمان اسطوره ای مظلوم که بالاخره به دست نزدیکترین دوستانش دق مرگ میشه...
۲- خیلی جالبه! این اسم رو چه قدر دوست دارید؟
سرابی: خیلی زیاد. به این اسم افتخار می کنم.ای اسم برام تداعی کننده ی یه جوون آرتیست و ماجراجو است.
۳- چرا میگن سهراب سرابی یعنی مرد همیشه معترض؟
سرابی: چون نمیتونه مقابل ناملایمات ساکت بشینه. یعنی اونقدر از خود بیخود می شده که یه هو میبینه وسط معرکه گیر کرده...
۴- دغدغه ی اصلی شما در زندگی چه میتونه باشد؟
سرابی: اینکه می بینم همیشه و همه جا استثناء جای قاعده را گرفته و می گیرد.
۵- در زندگی بیشتر از همه به چه کسی اعتقاد دارید؟
سرابی: جوونیها به رفیق بی کلکم مادر و حالا به همسرم.
۶- به مرگ چقدر فکر می کنید؟
سرابی: هیچ وقت چون مرگ رو زندگیه دوباره میدونم.
۷- در زندگی بیشتر از چه کسی حساب می برید؟
سرابی: راستش فقط از خدا می ترسم . البته به زنم احترام میذارم.
۸- رئیس کمیته فنی خانه تان کیست؟
سرابی: خب معلومه! خانومم !
۹- بزرگترین نقطه ضعف شما چیه؟
سرابی: رو راستی . شاید به خاطر همین ویژگیست که به من میگن آقای معترض!
۱۰- بزرگترین اشتباه زندگی شما چه بود؟
سرابی: تنها اشتباهم در انتخاب بعضی دوست نماها بود...
۱۱- تکیه کلامتان چیست؟
سرابی: ابوالفضلی.
۱۲- آخرین باری که گریه کردید ؟
سرابی: ۱۶ آذر . روزی که در دوحه سامان و بقیه بچه های تیم ملی پرورش اندام رو سلاخی کردند.
۱۳- وقتی ناراحتید معمولا چه موسیقی گوش می کنید؟
سرابی: نوای اذان خیلی به من آرامش میده.
۱۴- در سال ۸۵ که گذشت بدترین تصمیمی که گرفتید چه بود؟
سرابی: یا تصمیم غلطی نداشتم یا اونقدر داشتم که حالا یادم نمیاد...!
۱۵- اگر موافق باشید بریم سر سوالات تلگرافی: سرابی:بفرمائید:
پول= سرابی: آسایش میاره.خوشبختی میاره.
دوحه= سرابی: جای سلاخی بچه های پرورش اندام.
ناصرپورعلی فرد= : انسان خوبیه.
سیگار= : اهلش نیستم.
تظاهر= : متنفرم.
نوروزی= : شادی.
هالتر=: ناموس پرورش اندام.
نوه=: آرزویش را دارم.هنوز ندیدمش.
سامان سرابی= :ماحصل زندگیم تمام آرزوهایم.
یزدان راد= : عشقه منه..
بیت اله عباسپور= : یکی از قهرمانان با اخلاق.
۱۶- و سوال آخر...معمولا چقدر خرج معلوماتتان می کنید؟
سرابی: من زندگیم رو فدای معلوماتم کردم . من یه آدم فرهنگی ورزشی ام.کسی که سالیان سال معلمی کرده و الان هم از دنیای مربیگری لذت می برد. با این حساب باید به فکر معلوماتم باشم و براش بریز و بپاش کنم
برای دیدن عکس های سهراب سرابی به اینجا بروید.
پاسخ با نقل قول
