PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : از شما انتظار نمي رفت، آقاي دكتر!



پيمان صادقي پري
۱۳۸۷-۰۷-۱۲, ۰۴:۱۲ بعد از ظهر
از شما انتظار نمي*رفت، آقاي دكتر!

«پيش از اين تاكيد جدي كرده بودم كه هيچ فدراسيوني نبايد از مكمل*هاي غذايي استفاده كند... ايوانف از مواد مكملي استفاده كرده كه آلوده بوده است... از چند وقت قبل احساس نگراني داشتم و به فدراسيون*هاي ورزشي مي*گفتم كه از مكمل استفاده نكنند... بايد كار بلندمدتي صورت گيرد تا از نظر علمي قدرت تجزيه و تحليل مكمل*ها را به دست بياوريم و اين مستلزم سرمايه*گذاري مالي و معنوي است... ما مي*دانيم حتي بهترين مكمل*هايي كه در بازار وجود دارد، احتمال 10 درصد آلودگي دارند...»

آنچه كه خوانديد، بخش*هايي از حرف*هاي رئيس كميته ملي المپيك درخصوص ماجراي دوپينگ در تيم ملي وزنه*برداري بود. اظهارات دكتر رضا قراخانلو درباره مكمل*هاي غذايي از چند منظر قابل تأمل است كه در ادامه به آن مي*پردازيم.

اول: آقاي دكتر بهتر از ما مي*دانند، ورزشكاران رشته*هاي قدرتي و استقامتي مانند دو و ميداني، دوچرخه*سواري، شنا، تنيس، وزنه*برداري و پرورش*اندام چاره*اي جز استفاده از مكمل*هاي غذايي ندارند چرا كه تغذيه طبيعي پاسخگوي نيازهاي آنان نيست. امروزه استفاده از مكمل*هاي غذايي در اكثريت قريب به اتفاق رشته*هاي ورزشي، امري پذيرفته شده و عادي است. حتي در رشته*هاي ورزشي كه به ظاهر ورزشكارانش نيازي به مصرف مكمل*هاي غذايي ندارند، ورزشكاران حرفه*اي براي بهبود عملكرد خود از مكمل*هايي كه نه ممنوع است و نه زيانبار نهايت بهره*برداري را مي*كنند. آماري كه پس از المپيك 1996 آتلانتا (يعني 10 سال پيش) منتشر شد. نشان مي*داد 75 درصد ورزشكاران حاضر در المپيك از مكمل*هاي غذايي استفاده كرده*اند. حال چطور مي*شود كه رئيس كميته ملي المپيك به فدراسيون*ها تاكيد مي*كند، مكمل*هاي غذايي را فراموش كنند؟!

دوم: «آلن لوزن فيشتر» مسئول كميته وزنه*برداري انجمن بين*المللي ورزشي*نويسان جهان است. همان كه اين روزها از حسين رضازاده به عنوان «زين*الدين زيدان وزنه*برداري» ياد كرده و نامش در ايران بر سر زبان*ها افتاده است. آلن لوزن در مقاله*اي كه در روزنامه فرانسوي اكيپ چاپ شده، نوشته: «ميزان تستوسترون موجود در نمونه*هاي آزمايش 9 وزنه*بردار ايراني 6 برابر بالاتر از حد طبيعي بود. اين ميزان به خاطر استفاده از مكمل*هاي غذايي نبود، بلكه از راه تزريق ايجاد شده بود». آقاي دكتر قراخانلو! حتي اگر نقل قول آلن لوزن را نپذيريد، بد نيست چند دقيقه*اي پاي صحبت وزنه*برداران قديمي بنشينيد تا از تزريق*هاي مشهور ايوانف، خاطرات شنيدني خود را بازگو كنند.

سوم: رياست محترم كميته ملي المپيك. كاملا با شما هم*عقيده هستيم كه متأسفانه در همه آنچه كه با علم تغذيه و به طور خاص مكمل*هاي غذايي، ارتباط دارد بسيار فقير هستيم. بسياري از ورزشكاران حرفه*اي كشورمان با نحوه استفاده صحيح از مكمل*هاي غذايي آشنا نيستند. مربيان ما نيز از اين قاعده مستثني نيستند و بايد در اين زمينه «كار بلند مدتي صورت گيرد» اما آيا كميته ملي المپيك كه شما رياست آن را عهده*دار هستيد مرجع مناسب و صاحب صلاحيتي براي انجام همين كار بلندمدت نيست؟!

چهارم: آقاي دكترقراخانلو! شما به فدراسيون*ها تاكيد مي*كنيد از مكمل*هاي غذايي استفاده نكنند. فدراسيون*ها هم حتماً به توصيه رئيس كميته ملي المپيك عمل مي*كنند اما بد نيست شما را به مصاحبه*اي كه 375 روز پيش با خبرگزاري دانشجويان ايران انجام داديد، ارجاع دهيم. مصاحبه*اي كه در آن وعده داده بوديد، مكمل*هاي غذايي مجاز را براي ورزشكاران تهيه مي*كنيد. «استفاده از مكمل*ها، قبل از مسابقات و حتي درطول دوره*هاي مسابقات مي*تواند از نظر روحي و جسمي مؤثر باشد». آنچه در داخل گيومه آمد عين عبارتي است كه شما در دفاع از مصرف* مكمل*هاي غذايي بيان كرده بوديد. اگر منظور جنابعالي از مكمل*هاي آلوده، مكمل*هاي موجود در بازار ايران است، چرا كميته ملي المپيك در اين 375 روز هيچ اقدامي براي تهيه مكمل*هاي غذايي سالم انجام نداده است؟!

پنجم: آقاي دكتر قراخانلو. شما در همين مصاحبه به تلاش*هاي دكتر خليليان، رئيس وقت فدراسيون پزشكي ورزشي اشاره كرده*ايد كه «به دنبال تهيه مكمل*هاي غذايي مجاز براي ورزشكاران است». حتماً مستحضر هستيد كه فدراسيون پزشكي ورزشي در يك سال گذشته در چند نوبت، دوره*هاي آموزشي استفاده از مكمل*هاي غذايي برگزار كرد. اگر مكمل غذايي تا اين حد خطرناك است و موجب به وجود آمدن فاجعه*اي در تيم ملي وزنه*برداري مي*شود، چرا فدراسيوني كه رابطه تنگاتنگي با كميته ملي المپيك دارد، دوره آموزشي مكمل*هاي غذايي برگزار مي*كند؟!

ششم: آنچه كه در وزنه*برداري اتفاق افتاد، نه به واسطه مصرف مكمل*هاي غذايي، بلكه معلول ناهنجاري*هايي است كه شايد بهتر باشد آن را «نيمه تاريك ورزش ايران» بناميم. آنچه كه در وزنه*برداري اتفاق افتاد، نتيجه تفكر غلطي است كه بر ورزش كشورمان حاكم شده و اولين و آخرين معيار ارزيابي موفقيت و ناكامي فدراسيون*ها، در مدال*آوري آنان خلاصه مي*شود. وقتي همه*چيز فقط و فقط با «مدال» سنجيده مي*شود، نبايد فدراسيون*ها را مؤاخذه كرد كه چرا چشم خود را به روي بعضي حقايق تلخ مي*بندند؟ آقاي دكتر قراخانلو از جنابعالي با آن پشتوانه علمي و تجربه سال*ها مديريت در عرصه ورزش انتظار نمي*رفت در ماجراي بحث*انگيز تيم ملي وزنه*برداري چنين موضعي را انتخاب كنيد. اگر برخي افرادي كه با ورزش چندان ميانه*اي نداشته و از بد حادثه به اين حيطه وارد شده*اند، گوينده جملات نقل شده ابتدايي بودند، شايد نيازي به اين همه شرح و بسط نبود اما از شما كه ورزش را مي*شناسيد، انتظار نمي*رفت.

حال شما خودتان قضاوت كنيد آيا علم به مدرك تحصيلي است ؟