PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زبان ها و گویش های ایرانی



exploit
۱۳۸۸-۰۴-۲۸, ۰۳:۱۷ قبل از ظهر
دکتر پرویز ناتل خانلری

در آثار تاریخ دانان و جغرافیا نویسان اسلامی ، گذشته از فارسی دری که زبان رسمی و اداری کشور ایران بوده است و پهلوی جنوبی (پارسیک) که تا سه - چهار سده پس از اسلام زبان دینی ایرانیانی شمرده می­شد که به آیین زرتشتی (زردشتی) باقی مانده بودند ؛ از چندین گویش دیگر که در نقاط گوناگون این سرزمین پهناور متداول بوده، ذکری آمده و گاهی نمونه­ های کوتاه ، یا به نسبت بلندتر، از برخی از آن­ها ثبت شده است. در این کتاب ها که از اواخر سده ی سوم تا دهم هجری تألیف یافته به بیش از چهل گویش ایرانی اشاره شده است که فهرست آن­ها را در زیر می آوریم:

۱- ارانی : گویش ناحیه اران و بردع در قفقاز بوده است و اصطخری و مقدسی از آن یاد کرده­اند. مقدسی درباره آن می­نویسد: « در اران سخن می­گویند و فارسی ایشان قابل فهم است و در حروف به خراسانی نزدیک است.»

۲- مراغی : حمدالله مستوفی می­نویسد: « تومان مراغه چهار شهر است : مراغه و بسوی (؟) و خوارقان و لیلان ... مردمش سفید چهره و ترک وش می­باشند ... و زبانشان پهلوی مغیر است». در نسخه دیگر « پهلوی معرب » ثبت شده و احتمال دارد در این عبارت کلمه­ی معرب تصحیف مغرب باشد ، یعنی گویش پهلوی مغربی . زیرا که در غالب آثار نویسندگان پس از اسلام همه­ی گویش­های محلی را که با زبان فارسی دری متفاوت بوده به لفظ عام پهلوی یا فهلوی می­خواندند.

۳- همدانی و زنجانی : مقدسی درباره­ی گویش این ناحیه تنها دو کلمه زیر را ثبت کرده است: « واتم » و « واتوا ».
شمس قیس رازی یکی دو بیتی را در بحث از وزن فهلویات آورده و آن را از زبان « مردم زنگان و همدان » می­شمارد.
حمدالله مستوفی درباره مردم زنجان می­نویسد : زبانشان پهلوی راست است.

۴- کردی : یاقوت حموی قصیده­ای ملمع از یک شاعر کُرد به نام « نوشروان بغدادی » معروف به « شیطان العراق » در کتاب خود آورده است.(گویش های متعدد کردی مکمل گروه"ایرانی-آریایی" هستند که به خانواده بزرگ زبان های هندو ایرانی تعلق دارد.به طور کلی کردی به سه گروه گویشی تقسیم می شود:1-گروه غربی شامل گویش های موسوم به کُرمانجی/کِرمانجی،2-گروه شرقی3-گروه مرکزی و هم چنین گروه جنوبی که از تعداد زیادی گویش های ناهمگون تشکیل شده است که از این بین می توان به گویش کرمانشاهی،گویش سنجابی،کلهری،لکی،لری(متعلق به پشتکوه) اشاره کرد.- مرداویز)

۵- خوزی : گویش مردم خوزستان که در روایات حمزه اصفهانی و ابن الندیم نیز از جمله زبان­های متداول در ایران ساسانی شمرده شده است. اصطخری درباره­ی گویش این ناحیه می­نویسد : « عامه­ی ایشان به فارسی و عربی سخن می­گویند ، جز آن که زبان دیگری دارند که نه عبرانی و نه سریانی و نه فارسی است. » و ظاهرن مرادش گویش ایرانی آن سرزمین است.
مقدسی نیز درباره­ی گویش مردم خوزستان نکاتی را ذکر می­کند که گویا مربوط به فارسی متداول در خوزستان است، نه گویش خاص محلی.

٦- دیلمی : اصطخری درباره­ی این ناحیه می­نویسد: « زبانشان یکتاست و غیر از فارسی و عربی است »
مقدسی نیز می­گوید : « زبان ناحیه­ی دیلم متفاوت و دشوار است.»
(اکنون گویش های مازندرانی دربین رشته کوه های البرز و کرانه های جنوب شرقی دریای کاسپی مورد استفاده قرار می گیرند:ساری،بابل،آمل،تنکابن،شاهی،چالوس،هم چنان در چند روستای رشته کوه های البرز مانند ولاترو در شمال تهران و شهمیرزاد در سمنان.گویش مازندرانی یکی از معدود گویش هایی است که از سنت ادبی کهن برخوردار است.-مرداویز)