PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مصاحبه با کای گرین بعد از المپیای 2009



arashbandegan
۱۳۸۸-۰۷-۲۲, ۰۸:۳۵ قبل از ظهر
من بهتون دروغ نخواهم گفت . الان تقریبا ساعت ۴ صبح ما رسیدیم هتل و جا به جا شدیم ، و در مسابقه ای كه دادم چهارم شدم. راستش رو بخواین در قلب هر ورزشکاری كه تمرین میکنه و قلب و روح و عشقش را در این راه میذاره، واقعا فکر میکنه كه سزاوار بهترینه. حقیقتا سر آخر وقتی همه چی تموم میشه اگه ازش بپرسی كه " آیا تو همیه این کارها رو انجام دادی كه به این مقام برسی ؟" یعنی مقام چهارم ، جوابی كه به بلندترین وجه میشه از وجودش شنید یا لا ا قل از دل من شنید "نه" هستش. و من چرت نمیگم ، ما بطور خستگی ناپذیری کار کردیم و هدفمون ایجاد بدنی بود كه واقعا عالی باشه یعنی یک محصولی كه در نوع خودش یک چیز به یاد ماندنی باشه برای سالیانه سال. من با مادر واقعیم الان بگم چندین سال كه صحبت نکردم و ندیدمش و نمیدونم زنده هست یا مرده ولی من مشکلی باهاش ندارم چون تمام زندگیم اینطوری بوده من اینو گفتم كه فقط بگم كه گرچه شاید نتونی خانوادت رو انتخاب کنی اما خیلی وقتها خانوادی نا تنی تو كه دنیا اجازه میده وارد زندگیت بشن و این ممکنه به خاطر موقعیت یا زمان خاص خودش باعث حس تعلق به خیلی چیزا بشه كه شاید من اینو نداشتم اما من دوست و راهنما داشتم. و حالا در آخر این تجربه، شاید من مقام اول رو نگرفتم ولی حالا من یک ارتباط و دوستی بسیار قوی رو دارم كه با کلمات قبل توضیح نیست یعنی مربی ام و همسرش.
مصاحبه با اسکار اردن تمرین دهنده ای کای گرین : واو، هر روز ما سخت تمرین کردیم دیگه بیشتر از این نمیتونستم بهش فشار بیارم از صبح تا شب کارمون شده بود کاردیو ، تمرین، برنزه کردن ، تمرین فیگور، آشپزی ، خرید، رانندگی ، چرت زدن، وای خدای من ، من بچهام رو ندیدم کوچیکه ماهه دیگه ۲ سالش تموم میشه و وقتی من اینجا بودم دخترم تولد ۸ سالگیش رو گرفت و من باهاش نبودم. الان باید بدن کای رو هیدراته کنم یعنی آب مصرف کنه و همینطور غذا. البته نه غذای سنگین چون برای بدنش هضم غذای سنگین سخته. غذای نشاسته دار به همراهه با نمک و روغن مثل پیتزا و این چیزایی كه بدنسازهای دیگه بعد از مسابقه مصرف میکنن در حالیکه بدنشون د هیدراته هست میتونه مریضشون کنه. من ناراحت این نیستم كه چرا ۸ هفته قبل از نیویورک اومدم اینجا و حتا یک روزش رو هم تاسف نمیخورم فکر میکنم هر چیزی به یک دلیلی اتفاق میفته بعد از نزدیک شدن به هم دیگه من بهتر و بیشتر بدن کای رو شناختم . میشه از ی جنبه به مقام چهارم به چشم ناراضی کنندی نگاه کرد ولی من خیلی راضییم امسال سال خوبی بوده. او آرنولد کلاسیک رو برنده شد، استرالیا رو برنده شد و چهارم المپیا رو به نا بر این این چیزییه كه باید جشن گرفت و حس خوبی داشت و سعی کرد كه ناراحت و غمگین نبود. هیچ چیزای تو زندگی بدون مایه گذاشتن و کار سخت به دست نمیاد. مثلا تو زندگی همیشه حرف و حدیث و جرو بحث هست ولی اگه هدف ادامه دادن باشه به هر حال میشه حلش کرد.
بر گرفته از مصاحبه تصویری و صوتی با کای بعد از مستر المپیا ۲۰۰۹ ، از سایته ماسکولار دولوپمنت. تهییه و ترجمه آرش ب. از سایت بدن ساز.

mahmoud
۱۳۸۸-۰۷-۲۲, ۰۹:۱۶ قبل از ظهر
ارش جان واقعا دمت گرمم :گل رز:

پيمان صادقي پري
۱۳۸۸-۰۷-۲۲, ۱۰:۳۸ بعد از ظهر
آرش جان واقعا دستت درد نكنه .
خيلي آقايي و خيلي زحمت ميكشي . جا داره بگم خسته نباشي دوست من .
دست گلت را ميبوسيم كه اينگونه به جامعه پرورش اندام لطف ميكني و كمك ميكني .

اما واقعا اخلاق اين حرفه اي ها برام قابل ستايشه .
چه قدر قوي هستش كه نميگه بايد حتما اول ميشدم و ..................... .
خدا كنه ما هم حداقل از لحاظ اخلاق يه زماني به اونها برسيم .

مجید
۱۳۸۸-۰۷-۲۴, ۰۶:۱۵ بعد از ظهر
حالا خوبه ، سال اولش که تو المپیا به صورت جدی شرکت می کنه ، این هم طمطراق راه انداخته ... یکی بهش بگه ، پسر سال اول که می ری روی سن ، توقع داری ساندو رو بدهند بهت !!!