PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مصاحبه ی رادیوئی با فرانکو کلمبو



arashbandegan
۱۳۸۸-۰۸-۰۲, ۱۱:۰۱ قبل از ظهر
مصاحبه ی رادیوئی باب چکری لو با فرانکو کلمبو
ایشون را در فیلم پامپینگ ایرن، کونان آرنولد و حتا در فیلم ترمیناتور دیده اید ولی برای طرفداران بدنسازی وی به صادقی به عنوان مستر ایتالیا، مستر اروپا، مستر اونیورس، مستر اینترناسیونال، مستر ورلد و البته دو بر مستر المپیا شناخته شده و امشب ما افتخار داریم كه خوشامد بگیم به مرد افسانه دکتر فرانکو کلمبو به رادیو بدنسازی. جناب فرانک به شوی امشب ما خوش آمدید.
سلام، از تعریفتان بسیار متشکرم، الان دیگه نمیدونم چی میمونه كه من بخوام بگم (خنده)...
بلاخره خوشحال هستیم كه بلاخره توانستید به شوی ما تشریف بیارین.
منم خوشالم كه با شما در این لحظه اینجا هستم.
فرانکو اگه ایرادی نداره من شما رو فرانکو صدا کنم مشکلی نیست؟
البته كه مشکلی نداره. بله.
در دنیای دکترها البته كه شما دکتر هستید و براش زحمت کشیدن ولی برای من و دنیای بدنسازی همیشه فرانکو خواهید بود. ما قبل از اینکه شما تشریف بیارین داشتیم میگفتیم كه دو دست بدنساز هست یه نوع كه قوی به نظر میرسن و دسته دیگه كه واقعا قوی هستند و شما در دستیه دومی ها هستی. در حقیقت، اگه اشتباه میکنم من رو تصحیح کنید ولی شما رکورد دنیا رو تو وزن خودتون با میزان ۵۲۰ پوند پرس سینه و ۷۵۰ پوند دد لیفت در دست داشتید اینطور نیست؟
۵۲۵ پوند پرس سینه چرا ۵ پوند ازش کم میکنی (خنده).... و بله درست میگی ولی بودن پاور لیفتر هایی كه شروع کردن به حتا سنگینتر بلند کردن. تو بدنسازی این کار كه بخوای هم پاور کار کنی هم بدنسازی و تو هر دو مسابقه بدی، کار راحتی نیست. ولی من ی برنامه تمرینی برا خودم داشتم كه اجازه میداد تو پرس سینه قویتر بشم و هم بتونم بعدش رویه سینه بدنسازی کنم. ولی راهی وجود نداره كه بتونی تو هر دو هم زمان مسابقه بدی، چون هر کدوم رو كه دنبال کنی تو اون یکی خوب عمل نخواهی کرد.
فرانکو ، قبل از اینکه شما رو اینجا داشته باشیم من ی چیزائی رو برا خودم یادداشت کرده بودم كه بپرسم مثلا تا همین ۹ سال قبل تو سن ۵۶ سالگی شما تو چند تا فیلم نقشهای خطرناک بدل رو بازی میکردی مثلا تو فیلم اخرین روزهای آرنولد، آیا این واقیت داره؟
بله. چیزایی رو كه بلدی انجام بدی به این معنی نیست كه تو سن ۵۰ یا ۶۰ سالگی دیگه نتونی انجامشون بدی. امروزه من فکر میکنم كه بتونم تمام کارهای رو كه میتونستم رو انجام بدم البته من الان نمیتونم ۵۲۵ پوند پرس سینه بزنم ولی هنوز قوی هستم.
فرانکو، ما چندین بار تا حالا دستان امدن آرنولد را شنیدیم كه چطور جو ویدر اون ساپورت کرد و از اتریش به آمریکا امد، ممکنه حالا تو برا ما تعریف کنی كه چطور شد كه از ساردینیا اون جزیره کوچیک در ایتالیا به کالیفرنیا اومدی؟
چندین دلیل داشت. آرنولد و من هم دیگه رو تو اشتوت گارت آلمان در یک مسابقه برا اولین بار دیدیم، من اون شب مسابقه قهرمانی پاور لیفتینگ رو برنده شدم و آرنولد هم مسابقه جونیور مستر اروپا رو برنده شد. و ما هر دو جایزه من رو در یک شب و در روی یک سن گرفتیم و من بهش گفتم کجائی هستی گفت من اتریشی هستم نه آلمانی. و منم گفتم من هیچوقت قبلا تورو اینجا ندیده بودم و گفتم كه من هم از ایتالیا اومدم و در طی چند ماه بعد آرنولد از اتریش امد مونیخ برای تمرین با من در باشگاهی كه صاحبش آلبرت بوزک بود. و ما دوستای خیلی خوبی شدیم و با هم تمرین میکردیم چون او هم قوی بود. آرنولد در مسابقه ی قهرمانی پاور لیفتینگ اروپا شرکت کرد و توانست ۳ بار برنده شه و خیلی ها این رو نمیدونن اما او هم یکی از قوترین بدنسازان بود. ما دوستهای خیلی خوبی شدیم و وقتی او امد آمریکا، همیه تلاشش این بود كه من رو متقاعد کنه كه بیام آمریکا و چیزی كه واقعا من متقاعد کرد تعریفی بود كه آرنولد برا من کرد و گفت كه اینجا مکه بدنسازی حساب میشه یعنی سانتا مونیکا در کالیفرنیا و گفت اگه اینجا نیای نمیتونی قهرمان واقعی بشی.
فرانکو، تو چی فکر کردی، آیا فکر کردی كه آرنولد دیوونه شده، آیا واقعا دلت میخواست بیای آمریکا یا این کار چیزی بود كه کمی بهش شک داشتی؟
واقیت اینه كه از خیلی وقت قبل ها حتا وقتیکه من ۱۴ یا ۱۵ سال بودم، من بوکسور بودم تو ایتالیا و من اون وقتها تو ساردینیا تلویزیون نداشتیم و من تو بار بودم كه تلویزیون داشت و مردم اونجا جم میشدن و تلویزیون میدیدند و من اونجا اولین بار در ۱۵ سالگی مروین گریفیت رو دیدم كه در باغ مدیسون داشت بوکس بازی میکرد و مسابقه میداد و منم به خودم گفتم آها این اون کاریه كه منم میخوام انجام بدم، من میخوام برم تو مدیسون قهرمان بشم. و راستش بخواین رویای من واقیت شد من به محل مسابقات تو مدیسون رفتم نه برای بوکس ولی من اونجا دو تا از مسابقاتم را دادم و برنده شدم و اون برا من واقیت شدن رویا بود.
البته كه شما هم قهرمان بوکس، هم پاور لیفتر و هم بدنسازی هستی. شما مستر اونیورس رو در ۱۹۷۰ و مستر ورلد را ۱۹۷۱ برنده شدی اما در ۱۹۷۲ اولین مسابقه مستر المپیا رو دادی و خوب مقام نیاوردی بگو احساست چی بود وقتی پنجم اعلام شدی؟
راستش من حتا نمیدونم چه مقامی آوردم ولی من تو کلاس (رده) خودم برنده شدم اون وقتها دو کلاس وجود داشت ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵. و من هر سال برندی کلاس خودم بودم، من اهمیت نمیدادم كه بلند قده چندم میشد ولی من برندی کلاس خودم بودم و آرنولد هم برندی اورال میشد و در حقیقت من چندین سال برندی کلاس خودم شدم بطوریکه در ۱۹۷۶ تصمیم گرفتن دو کلاس قدی رو یکی کنن و من برنده اورال شدم.
فرانکو در مورد این کلاس قد كه میگی یکی از هم ردی تو یعنی فرانک زین رو تو ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ شکست دادی و تو ۱۹۷۶ هم همینطور كه برندی کلی شدی. بعد بختانه چندی بعد تو آسیب دیدگی زانو داشتی كه تو مسابقه قویترین مردان دنیا اتفاق افتاد كه سبب شد نتونی تو مسابقات شرکت کنی و زین برنده المپیا ۱۹۷۷، ۱۹۷۸ و ۱۹۷۹ شد، آیا فکر میکنی اگه اون اتفاق برات نمیافتد تو برندی اون ۳ المپیا میشدی؟
فرانک زین هرگز نمیتوانست برندی المپیا بشه اگه من آسیب نمیدیدم. من هیچوقت این اجازه رو بهش نمیدادم (خنده) چون ... بذار ی داستانی رو بهت بگم، قبل از اینکه من بیام آمریکا، ی مسابقهی برگذار شد كه سال ۱۹۶۸ در فلوریدا بود و فرانک زین آرنولد رو شکست داد. كه مسابقه مستر اونیورس بود. ور در ۱۹۶۹ كه من اومدم آمریکا و شروع به مسابقه دادن کردم، به شوخی میدونی كه ما دوست هستیم و من به فرانک گفتم تو ممکنه آرنولد رو بتونی شکست بدی ولی نمیتونی من شکست بدی. آرنولد رفت برا مستر المپیا و دیگه هیچوقت به فرانک زین نباخت البته وقتی كه باخت آرنولد هنوز یک تازه کار بود ولی وقتی رنک زین میتونست آرنولد رو شکست بده میومد مسابقه و دیگه طوری شده بود كه ذهنا به خودش میگفت" خیلی خوب، فرانکو اینجاس پس من حتما دوم خواهم شد". این چیزی بود كه خودش همیشه میگفت. و منم همیشه بهش اینطوری القا کرده بودم كه اون همیشه دوم خاهد بود طوریکه من با فرانک زین شاید بگم ۱۰ یا ۲۰ بار مسابقه دادیم و من همیشه او رو شکست دادم.
وقتیکه اعلام کردیم كه تو تو شوی من هستی سؤالات زیادی از طرف طرفداران شد ولی یکی از سؤالات كه جالبه مربوط میشه به رده وزنی كه تو سبک وزنها تو و تو سنگین وزنها آرنولد برنده بود آیا فکر میکنی كه امروز این دو وزنی کردن به نفع ورزش باشه؟ یعنی اگه دوباره قرار بشه دو تا ردی وزنی مختلف بزارن؟
نه، بهتره همون یک ردی وزنی باشه و من بهت میگم چرا؟ حتا به نظر من تو مسابقات مستر اونیورس هم ردی وزنی زیادی وجود داره اما خوب مشکلی نیست، میدونی چی میگم. پنج کلاس وزنی مختلف هست یا حتا ۳ تا ولی به هر حال تومستر المپیا به انداز کافی شرکت کننده وجود نداره و اگه قرار باشه ۲ یا ۳ وزن مختلف وجود داشته باشه مجبور میشن چند کلاس رو با هم قاطی کنن، و مردم به یاد نمیرن مثلا میگن صب کن ببینم من برنده مستر المپیا هستم و اون یکی هم همین حرف رو میزنه و آخرش معلوم نمیشه کی چی برنده شده، پس بهتره یه ردی وزنی باشه و یه مقام نهائی باشه و دلیل دیگه كه چرا من فکر میکنم بهتره یک رده وزنی باشه اینه كه در مستر اونیورس و المپیا همیشه اینطور بود كه هیچ کسی اگه قدش مثلا ۱۸۰ نبود امکان نداشت برنده بشه و وقتی من برنده اورال در مستر اونیورس شدم، قبول کردن كه اگه کسی کوتاه قد هم باشه میتونه قهرمان بشه و المپیا هم به همین وضع بود، از همون دقیقه ای كه من اورال المپیا رو بردم بییا ببین چی شد همیه کسانی كه قدشون مدیوم یا متوسط بود هم برنده شدند مثل زین، کریس دیکرسون، سمیر بنوت كه هیچکدامشان متعلق به سنگین وزن ها نیستن. به نا بار این عالی میشه اگه یه مقام نهائی باشه و یه ردی وزنی و نمیدونی كه آیا بلند قد برنده خاهد شد یا کوتاه قد به هر حال بهترین برنده خاهد شد علیرغم اینکه بلند یا کوتاه قد باشه.
فرانکو، آیا فکر میکنی كه دوستت یعنی آرنولد كه تو ۱۹۸۰ مستر المپیا رو برد ولی وضیعت بدنیش خوب نبود و اگه تو هم شرکت میکردی فکر میکنی میتونستی برنده بشی؟
نه، قضییه از این قرار بود كه آرنولد و من با هم تمرین میکردیم بعد آرنولد شروع کرد به شدت بیشتری تمرین کردن برا مستر المپیا ۱۹۸۰ و من بهش گفتم " تو قصدت مسابقه دادن هست نه ؟" و او بهم گفت "نمیدونم" و دلیلش هم این بود كه حتا او هم خودش نمیدونست اما دلش میخواست حتا با اینکه داشت فیلم کونان رو بازی میکرد ولی هنوز معلوم نبود، بعد از اینکه قرار شد فیلم برداری به تعویق بیفته آرنولد تصمیم گرفت كه اول المپیا رو برنده بشه. و اما در مورد من، من هم تمرین کردم و بدنم خیلی خیلی خوب پیش رفت اما من هنوز زانوی آسیب دیده ام را به اندازی کافی خوب نکرده بودم و نمیتونستم مسابقه بدم و مسابقه ندادم چون اماده نبودم.
حالا سال اینجاس كه تا ۱۹۸۱ تو ۵ سال از مسابقه دور بودی و بعد ظاهر شدی و مستر المپیا ۱۹۸۱ رو برده شدی اون مسابقه از نظر خیلی ها مورد بحث بوده، اما قبل از اینکه به اون بپردازیم بهم بگو چرا تصمیم گرفتی بعد از ۵ سال دوباره برگردی؟
پس بذارین توضیح بدم، اول از همه من میخواستم به همه نشون بدم كه من واقعا مستر المپیا هستم و نه اینکه یک بار شانسی برنده شده باشم و برگشتن من دو چیز را ثابت میکرد اول اینکه به عنوان یک داکتر ستون فقرات من میتونم زانوی خودم را بهبود بدم و مسابقه بدم ، این مساله یک مسابقه بین خودم و دکترهای دیگه حساب میشد كه در اون زمان میگفتن باید پام رو قطع کنند، دومان در مورد زد نقیضی كه در مورد آرنولد در سال ۱۹۸۰ و من در ۱۹۸۱ وجود داره باید بگم كه بدنسازان هیچ دوست نداشتند كه آرنولد دوباره برگرده و مسابقه بده چون اگه بار میگشت بقییه دیگه نمیتوانستن برنده بشن و اگه من هم بار میگشتم باز همین حرف ها بود. من میخوام همه بدونن و من برای شما کتابم رو خواهم فرستاد كه ببینید كه تا ۱۹۸۱ تمامی بدنسازان كه برنده شدند با نیم امتیاز برنده مقام اول شدند حتا فرانک زین و آرنولد ولی شما به برگه امتیاز بندی من تو اون سال نگه کنید میبینید كه من با ۶ امتیاز اختلاف اول شدم كه یعنی حتا فاصله من با بقییه نزدیک هم نبوده و مردم هنوز هم شکایت میکنند.
فرانکو، فکر کنم چیزی كه مردم شکایت میکنن ازش اینه كه با ۶ امتیاز اختلاف چطور ممکنه چون جیم مانیان و خیلی از داورهای دیگه کسانی دیگه رو اول انتخاب کرده بودند، مثلا تم پلاتز و روی کلندر هم بهشون امتیاز مقام اولی داد شده بود ولی تو فکر میکنی كه چی داشتی كه باعث شد به همه غلبه کنی و اول بشی؟
اول از همه باید بگم كه برا مستر المپیا شدن باید ۵ تا چیز رو داشته باشی. و من هر ۵ تا رو داشتم ولی اونا فقط یکی رو داشتن. اولان همشون خودشون رنگ کرده بودن ولی من گفتم من نمیخوام رنگ کنم رفتم هاوایی برا ۳ یا ۴ روز و تن یا برنزه کردم و حسابی تیره شدم، این سبب شد كه خطهای بدنم بهتر نمایان بشه. دومان من میدونستم كه میتونم بار همشون تو فیگور گیری غلبه کنم. من خودم رو فیگور ایست بهتری میدونم چون حتا اد کرنی كه همه میگن فیگور ایست خوبی بود كه حتا جان بلیک میگفت كه بهترین پوزر هست ولی واقعا نیست و من بهتون میگم چرا، اد کرنی تو تعویض فیگور مهارت خوبی داره ولی فیگور رش رو به اندازه کافی نگه نمیداره كه عضله نشان بده و دلیلش اینه كه عضله کافی نداره اگه تو فیلم پامپینگ ایرن ببین متوجه میشین. فقط چون استاد تعویض فیگور هست همه رو گول میزنه حتا داور ها رو . ولی من از یک فیگور به بعدی میرم ولی نگه میدارم و میگم ببینید من عضله دارم. این دومین مورد و اما سومین مورد اینکه من از همیه اونا بیشتر عضلانی هستم حتا در تمامی قسمتهای بدن، مثلا تام پلاتز پاهای خوبی داشت كه منم داشتم و شاید تنها در اون مورد میتونست من رو شکست بده ولی به نسبت هر بدنسازی دیگه من عضلاتم بیشتر بود. در مورد مقام اول من باید به شما یک چیزی كه تا به حال ناگفته بوده رو بگم كه البته شاید یک نفر از این مورد ناراحت بشه ولی این واقیت هست و حقیقت حقیقته و من اینو بعدا متوجه شدم ، داور ی كه برا تام پلاتز مقام اول در نظر داشت تا حدود یک هفت مونده به مسابقه با تام پلاتز تو آپارتمانش تو کالیفرنیا زندگی میکرد خوب معلومه كه باید بهش بخواد مقام اول بده اونا دوس بودن، ان یکی داوره کی بود كه گفتی میخواست به دانی پادیلا اول بده، همون جیم مانیان، دانی پادیلا تو باشگاه جیم مانیان تمرین میکرد، چرا نباید بهش اول بده ؟ میدونی اینا چیزایه كه همه چیز رو عوض میکنه. اما من ۴ داور بهم اول دادن پس برم مهم نیست هیچکدومشون.
فرانکو، آیا ناراحت میشی كه اون المپیا هنوز موضوع بحث هست؟
نه، من اهمیتی نمیدم و الان بهت میگم چرا، آنچه كه واقیت هست تو تواریخ نوشته میشه. میدونی، بعضیها نیم امتیاز بیشتر برنده میشن یا حتا ۱ امتیاز و اون مکنه موضوع بحث بشه ولی من تا بحال بیشترین اختلاف رو تو امتیاز دهی برا مستر المپیا داشتیم و هر کی هر چه میگه بگه برا من مهم نیست و اصلا ناراحتم نمیکنه. ولی من بهت میگم كه کدوم مسابقه من خیلی ناراحت کرد. جالبه كه کسانی زیادی نیستان كه این رو میدونن، در ۱۹۷۱ من در مستر اونیورس آماتور در پاریس مسابقه میدادم و برنده اورال شدم ولی یکی از داورها امد و به داور اصلی گفت كه فرانکو کتاب تمرینات بدنسازی میفروشه او یه حرفه ای هست و ما باید قبولش نکنیم. اونا مدل رو از منی كه اول بودم گرفتن و دادن به نفر دوم كه روی سکو بهلو من ایستاده بود. بله اون من ناراحت کرد.
حقیقتا كه همینطور، فرانکو میدونی كه خیلیها میدونن كه تو و آرنولد علاوه بار دوس بودن با هم بزینس هم داشتین بهم بگو چی شد كه به فکر آجر چینی افتادین و کمپانی آجر چینی زدین؟
به هر حال ما باید یه کاری میکردیم، وقتی اومدیم آمریکا ما شروع کردیم مقاله نوشتن برا مجله و عکس انداختن و هفتگی از جو ویدر پول میگرفتیم البته چیزی نبود مثلن ۸۰ دلار و این کافی نبود حتا برا غذا. به آرنولد گفتم بییا یه کاری کنیم من آجر میچینم و تو سیمان درست کن و به من آجر بده و کار کنیم و پول در بیاریم. من رفتم شهر و یه پروانه کار گرفتم و تو روزنامه تبلیغات زدم " آجر چینی به سبک اروپائی"، و ما کار گرفتیم کارمون انقدر زیاد شد كه وقت نداشتیم بریم کار ها رو تموم کنیم چون باید هی تلفن جواب میدادیم.
فرانکو ، تو آجر چینی بلد بودی ولی مطمئنم كه آرنولد بلد نبود، ولی بگو آیا آرنولد کار گر خوبی بود یا باید جورش رو تو میکشیدی؟
نه، من بهتون یه داستان خنده دار راجع به این قضییه تعریف میکنم. آرنولد آدمی هست كه اگه کاری رو شروع کنه تموم میکنه و این چیزی كه تعریف میکنم بهتون یه مثالی از این میده كه آرنولد چطوری کار میکنه، یه بار ۲ هفته مونده به مسابقه ساعت ۲ بعد از ظهر من یه مقدار زیادی سیمان درست کردم برای کار كه تو پاسیو یه خونه باید پخش میکردیم و من ادی جولیانی رو استخدام کردم كه بهمون کمک کنه. و من و آرنولد و ادی شروع کردیم سیمان رو پخش کردن ولی باید سریعتر انجام میدادیم چون سیمان سفت نشه چون اگه سفت بشه دیگه تمومه نمیشه کاریش کرد. و آرنولد گفت بییا اینم از تمرین امروزمون باید همینجا اینکار رو انجام بدیم و شاید به باشگاه نرسیم. و جالب این كه ادی جولیانی كه حتا مسابقه هم نمیداد گفت من باید برم باشگاه، آرنولد گفت تو نمیتونی الان باشگاه بری سیمان سفت میشه نمیشه، و رنولد داشت سرش داد میزد و من یادم نیست كه اون رفت یا موند ولی آرنولد سرش داد میکشید و میگفت وقتی کار میکنی باید کارت رو انجام بدی، ما میتونیم نصفه شب بریم باشگاه و تمرین کنیم، نگرانش نباش. آرنولد اینطوری بود.
فرانکو، چقدر از داستانهای قدیمی كه آرنولد یا تو تعریف میکنین واقیت داره ؟ مثلا تو فیلم پامپینگ ایرن میگفت روغن ماشین روی یه یارو ریخته بود و بهش گفت سر سن داد بزنی امتیاز بیشتر مییاری و این از این حرفها ؟
نه نه، شاید با گذشت زمان کمی داستان عوض شه اما همش درسته.
برا من این جالبه چون او هم گاهی داستانهای واقعا جالبی رو تعریف میکنه و من میدونم كه شما دو تا واقعا جوک بودین و خیلیها رو سر کار میذاشتین اون دوران .
البته باید دقت کنی كه وقتی تو سن سال ۲۰ اینا هستی جوک میگی و شوخی میکنی ولی هر کاری كه ما کردیم غیر قانونی نبود و آسیبی بکسی نرساندیم.
فرانکو، میدونیم كه تو خودت از داستان تعریف کنها تو بدنسازی هستی كه داستانهای جالبی داری. بهم از خاطرات اون روزا بگو كه دار برابر آرنولد مسابقه میدادی؟
خوب میدونی اون روزا دار پشت صحنه اتفاقات زیادی میافتد، مثلا منم کارهای دیوونه بازی داشتم، مثلا یه بار تو مسابقهی شاید ۱۹۷۲، وقتی من میخواستم خودم رو باید مسابقه گرم کنم همیشه نیاز به پرس سینه سنگین، و بارفیکس و دمبل سنگین برا حرکات دیگه داشتم و همه عصبی بودند. تامی میچل لو برگزار کننده مسابقه من رو میشناخت بهش گفتم کلید این اتاق رو داری؟ گفت آره. من کلید رو گرفتم و در رو قفل کردم و هیچکس نمیتوانست بییاد تو گرم کنه. و همه عصبانی شدن انقدر كه میخواستن در رو بشکنن ولی خوب نهایت میدونی چییه اگه حتا روی ضمین شنا هم بری بازم میتونی خودت رو گرم کنی. (خنده)...
فرانکو نظرت راجع به بدنهای امروز چییه فکر میکنی باید یه دوباره سنجی انجم بشه و اینکه الان بدنسازان خیلی گنده تر شدن، تو دوس داری چی ببینی تو بدنسازی این روزا؟
تغیراتی كه من دوست داشتم میشد این بود كه قبل از مسابقه سمینار بزارن و نصیحت کنن و یک بدن ایده آل رو نشون بدن و بگن ببین اگه این شکلی بشی شانس برنده شدنت بیشتره. الان بدنسازان از مصرف زیادی هورمون رشد و خیلی چیزا شکمشون باد کرده من اهمیت نمیدم چقدر گنده هستی ولی شکم بیرون زده و هر کی مییاد دفتر من به من میگه چرا بدنساز ها شکمشون گندس؟ و من به مجله نگه کردم و دیدم راست میگه. بدنسازها قبلا شکمشون گنده نبود مثلا فرانک زین شکمش ۲۸ اینچ بود، سرگی الیوا هم ۲۸ یا ۲۹ بود، من خودم ۲۷ یا ۲۸ بود کمرم. ولی امروزه شکمها بیرون زده و کلفت هستن. این چیزایی كه من میخوام عوض بشه.
بله، این بود اسطوره بدنسازی و قهرمان ۲ بر مستر المپیا دکتر فرانکو کلمبو.
برگرفته از مصاحبه صوتی بدنسازی با فرانکو کلمبو، ترجمه و تهییه: آرش ب. از سایت بدنساز.