Mohsen
۱۳۸۸-۰۹-۰۷, ۰۲:۲۸ قبل از ظهر
هشت سال پیش بود که فریدون حقی برای نخستین بار به عضویت تیم ملی درآمد. او به همراه بدنسازانی مثل عباس مهدوی در سال 2001 به میانمار اعزام شدند تا در مسابقات جهانی حضور یابند اما در آنجا متوجه شدند تیم ملی ایران به خاطر دوپینگ سه بدنساز در مسابقات آسیایی، 2 سال محروم است! این نخستین تجربه ناکام سنگین وزنی بود که در مسابقات داخلی به مقام قهرمانی رسیده بود. دوره دوم عضویت حقی به مسابقات جهانی مصر باز میگردد که در آن هم به توفیقی دست نیافت و سومین ناکامی او در بازیهای آسیایی دوحه رقم خورد که همچون سایر بدنسازان ایرانی از رسیدن به مدال باز ماند. فریدون در مسابقات جهانی 2008 هم آنچنان که باید دیده نشد و به رغم اینکه در این سالها یک نقره و یک برنز آسیایی اندوخته بود، از کارنامه ورزشیاش راضی به نظر نمیرسید تا بالاخره در دوبی وضعیت به گونه دیگری رقم خورد و او علاوه بر قهرمانی دسته سنگین وزن در مسابقه «قهرمان قهرمانان» نیز بر سکوی نخست ایستاد. حرفهای فریدون حقی را درباره این رقابتها در ادامه میخوانید. * در دسته سنگین وزن چند نفر شرکت کرده بودند؟
ـ نمیدانم! توجه نکردم.
* یعنی واقعاً نمیدانی با چند نفر مسابقه دادی؟
ـ واقعاً توجه نکردم. این برگ برنده من بود که برای اولین بار به هیچ حریفی توجه نکردم. نه در روز وزنکشی و نه در جریان مسابقه. دنبال این نبودم که نقاط ضعف و قوت دیگران را شناسایی کنم، فقط به خودم فکر میکردم و اینکه روی صحنه چطور باشم.
* از سال 2001 تا به حال تقریباً بیوقفه مسابقه دادهای. آیا این استمرار به فریدون حقی کمک کرده؟
ـ واقعاً کمک کرده است. هفته پیش مطلبی در این باره نوشتید و چند نمونه هم ذکر کردید البته تفاوت من با سایرین این بود که آنها مرتب پیروز میشدند و روحیه و انگیزه بیشتری میگرفتند اما من بارها شکست خوردم ولی از باختن خسته نشدم.
* چرا نتیجه دلخواهت را کسب نمیکردی؟
ـ هم بدشانس بودم و هم بیدقت. این بار هم که میخواستم برای مسابقات سال 2009 آماده شوم، تقریباً هیچ کس از اطرافیانم با این کار موافق نبود. در واقع کسی امید نداشت که بتوانم موفق شوم.
* قبول داری که در مسابقات آسیایی مثل الان نبودی؟ من فکر میکنم تغییر محسوسی نسبت به سالهای پیش نداشتی.
ـ نه. موافق نیستم. ده بیست درصد بهتر از سالهای قبل بودم.
* در فاصله مسابقات آسیایی و جهانی چه اتفاقی افتاد که اینقدر پیشرفت کردی؟
ـ همه چیز را تغییر دادم. از جزئیترین مسائل مثل تمرین نکردن با دستکش تا مسائل اساسی مثل تغییر در نوع تمرین و برنامه غذایی سالها بود که وقت تمرین دستکش میپوشیدم اما این بار دستکشها را دور انداختم.
* بیشتر توضیح میدهی؟
ـ برای اولین بار مکملها را از برنامه غذاییام خارج کردم. سعی کردم پروتئین مورد نیازم را فقط از طریق غذاها به دست بیاورم.
* واقعاً هیچ مکملی نمیخوردی؟
ـ فقط bcaa و مقداری هم آمینو اسید. دو هفته هم چربیسوز خوردم که دیدم به من نمیسازد و گذاشتمش کنار. پودر پروتئینی و بقیه مکملها را به طور کلی کنار گذاشتم. این باعث شد 2 وعده بیشتر غذا بخورم و احساس میکردم هر چه که میخورم، جذب میشود. تازگیها به این نتیجه رسیدم که این مکملهای جدید بیش از اینکه کارآیی داشته باشند، جنبه تجاری و تبلیغاتی دارند.
* چه کسی توصیه کرد که مکملها را از برنامه غذاییات حذف کنی؟
ـ هیچ کس. خودم به این نتیجه رسیدم. وقتی با دیگران این قضیه را مطرح میکردم، همه مخالفت میکردند.
* پروتئین مورد نیازت را از چه منابعی تأمین میکردی؟
ـ قبلاً 3 وعده مرغ و یک وعده گوشت قرمز میخوردم اما این بار بیشتر از ماهی و گوشت قرمز استفاده کردم و مرغ در حاشیه قرار گرفت. مسألهای که به آن رسیدم این بود که احساس میکردم کیفیت و *** عضلهای که با غذای طبیعی به دست آمده، بهتر از زمانی است که همه تکیهام به مکملها بود. وقتی غذا به منبع اصلی تبدیل میشود، عضله پایداری بیشتری دارد.
* در مورد تمرین چطور؟ کدام روش را میپسندی؛ وزنه سنگین و تکرارهای کم یا وزنه سبک و تکرارهای زیاد؟
ـ به وزنه سبک اعتقادی ندارم. سبک تمرینم وزنه سنگین و تکرار تا حد ناتوانی است.
* در مورد تمرینات با کسی مشورت میکردی؟
ـ من هیچ وقت مربی ثابت نداشتهام ولی در روزهای آخر با مربیان تیم ملی مشورت میکردم. در مسائل روزهای آخر رژیم غذایی هم با حمزه هوشمند مشورت کردم.
* تمرین هوازی را تا کی ادامه دادی؟
ـ دو هفته قبل از مسابقه، تمرین هوازی را کنار گذاشتم. البته در تمرین با وزنه، استراحت بین ستها را کم کردم و سیستم تمرینیام را تغییر دادم تا ضربانم به حد تمرین هوازی نزدیک شود.
* در مرحله بارگیری از چه روشی استفاده کردی؟
ـ به خاطر قند زیادی که برنج دارد، از برنج استفاده نکردم. این قانون را که میگویند در طول بارگیری هر 2 ساعت باید یک وعده کربوهیدرات بخوری را قبول ندارم. به نظرم، بدن این قدر توان ندارد که در آن شرایط این مقدار کربوهیدرات را جذب کند. 4 وعده در روز بارگیری کردم و تأکیدم روی سیبزمینی و پروتئین بود. پتاسیم را هم از آناناس میگرفتم.
* قبول داری نتیجهای که در مسابقه آسیایی گرفتی، مطلوب نبود؟
ـ بله. قبول دارم. همان موقع هم برنز آسیا برایم مسأله مهمی نبود که خوشحالم کند.
* با این اوصاف فکر میکردی در دوبی نتیجه خوبی بگیری؟
ـ خودم مطمئن بودم اما دیگران نه!تقریباً همه ناامید شده بودند. باید تشکر کنم از ناصر گرجی که اعتماد کرد و محسن یزدانی. در این 3 ماه سبک زندگیام را به طور کلی تغییر دادم و نتیجهاش را در دوبی گرفتم.
* اگر به دوحه اعزام میشدی، چندم میشدی؟
ـ اول یا دوم.
* برای سال آینده برنامهای داری؟
ـ در اختیار فدراسیون هستم. اگر صلاح بدانند میآیم وگرنه ترجیح میدهم از تیم ملی خداحافظی کنم تا جا برای جوانترها باز شود. در این سالها از زندگی عقب افتادهام.
* حرف آخر؟
ـ همه ما یک خانواده هستیم و در یک آب و خاک زندگی میکنیم. به نظر من درست نیست که به خاطر خصومت شخصی، موفقیت تیم ملی را زیر سؤال ببریم. هدف چیز دیگری است. اما متأسفانه بعضیها به منافع ملی فکر نمیکنند. تیم ملی به مسابقهای رفته که کمیته ملی المپیک آن را تأیید کرده و سازمان تربیت بدنی مجوز اعزامش را صادر کرده. حالا که تیم قهرمان شده، خوب نیست که این قهرمانی را زیر سؤال ببریم.
ـ نمیدانم! توجه نکردم.
* یعنی واقعاً نمیدانی با چند نفر مسابقه دادی؟
ـ واقعاً توجه نکردم. این برگ برنده من بود که برای اولین بار به هیچ حریفی توجه نکردم. نه در روز وزنکشی و نه در جریان مسابقه. دنبال این نبودم که نقاط ضعف و قوت دیگران را شناسایی کنم، فقط به خودم فکر میکردم و اینکه روی صحنه چطور باشم.
* از سال 2001 تا به حال تقریباً بیوقفه مسابقه دادهای. آیا این استمرار به فریدون حقی کمک کرده؟
ـ واقعاً کمک کرده است. هفته پیش مطلبی در این باره نوشتید و چند نمونه هم ذکر کردید البته تفاوت من با سایرین این بود که آنها مرتب پیروز میشدند و روحیه و انگیزه بیشتری میگرفتند اما من بارها شکست خوردم ولی از باختن خسته نشدم.
* چرا نتیجه دلخواهت را کسب نمیکردی؟
ـ هم بدشانس بودم و هم بیدقت. این بار هم که میخواستم برای مسابقات سال 2009 آماده شوم، تقریباً هیچ کس از اطرافیانم با این کار موافق نبود. در واقع کسی امید نداشت که بتوانم موفق شوم.
* قبول داری که در مسابقات آسیایی مثل الان نبودی؟ من فکر میکنم تغییر محسوسی نسبت به سالهای پیش نداشتی.
ـ نه. موافق نیستم. ده بیست درصد بهتر از سالهای قبل بودم.
* در فاصله مسابقات آسیایی و جهانی چه اتفاقی افتاد که اینقدر پیشرفت کردی؟
ـ همه چیز را تغییر دادم. از جزئیترین مسائل مثل تمرین نکردن با دستکش تا مسائل اساسی مثل تغییر در نوع تمرین و برنامه غذایی سالها بود که وقت تمرین دستکش میپوشیدم اما این بار دستکشها را دور انداختم.
* بیشتر توضیح میدهی؟
ـ برای اولین بار مکملها را از برنامه غذاییام خارج کردم. سعی کردم پروتئین مورد نیازم را فقط از طریق غذاها به دست بیاورم.
* واقعاً هیچ مکملی نمیخوردی؟
ـ فقط bcaa و مقداری هم آمینو اسید. دو هفته هم چربیسوز خوردم که دیدم به من نمیسازد و گذاشتمش کنار. پودر پروتئینی و بقیه مکملها را به طور کلی کنار گذاشتم. این باعث شد 2 وعده بیشتر غذا بخورم و احساس میکردم هر چه که میخورم، جذب میشود. تازگیها به این نتیجه رسیدم که این مکملهای جدید بیش از اینکه کارآیی داشته باشند، جنبه تجاری و تبلیغاتی دارند.
* چه کسی توصیه کرد که مکملها را از برنامه غذاییات حذف کنی؟
ـ هیچ کس. خودم به این نتیجه رسیدم. وقتی با دیگران این قضیه را مطرح میکردم، همه مخالفت میکردند.
* پروتئین مورد نیازت را از چه منابعی تأمین میکردی؟
ـ قبلاً 3 وعده مرغ و یک وعده گوشت قرمز میخوردم اما این بار بیشتر از ماهی و گوشت قرمز استفاده کردم و مرغ در حاشیه قرار گرفت. مسألهای که به آن رسیدم این بود که احساس میکردم کیفیت و *** عضلهای که با غذای طبیعی به دست آمده، بهتر از زمانی است که همه تکیهام به مکملها بود. وقتی غذا به منبع اصلی تبدیل میشود، عضله پایداری بیشتری دارد.
* در مورد تمرین چطور؟ کدام روش را میپسندی؛ وزنه سنگین و تکرارهای کم یا وزنه سبک و تکرارهای زیاد؟
ـ به وزنه سبک اعتقادی ندارم. سبک تمرینم وزنه سنگین و تکرار تا حد ناتوانی است.
* در مورد تمرینات با کسی مشورت میکردی؟
ـ من هیچ وقت مربی ثابت نداشتهام ولی در روزهای آخر با مربیان تیم ملی مشورت میکردم. در مسائل روزهای آخر رژیم غذایی هم با حمزه هوشمند مشورت کردم.
* تمرین هوازی را تا کی ادامه دادی؟
ـ دو هفته قبل از مسابقه، تمرین هوازی را کنار گذاشتم. البته در تمرین با وزنه، استراحت بین ستها را کم کردم و سیستم تمرینیام را تغییر دادم تا ضربانم به حد تمرین هوازی نزدیک شود.
* در مرحله بارگیری از چه روشی استفاده کردی؟
ـ به خاطر قند زیادی که برنج دارد، از برنج استفاده نکردم. این قانون را که میگویند در طول بارگیری هر 2 ساعت باید یک وعده کربوهیدرات بخوری را قبول ندارم. به نظرم، بدن این قدر توان ندارد که در آن شرایط این مقدار کربوهیدرات را جذب کند. 4 وعده در روز بارگیری کردم و تأکیدم روی سیبزمینی و پروتئین بود. پتاسیم را هم از آناناس میگرفتم.
* قبول داری نتیجهای که در مسابقه آسیایی گرفتی، مطلوب نبود؟
ـ بله. قبول دارم. همان موقع هم برنز آسیا برایم مسأله مهمی نبود که خوشحالم کند.
* با این اوصاف فکر میکردی در دوبی نتیجه خوبی بگیری؟
ـ خودم مطمئن بودم اما دیگران نه!تقریباً همه ناامید شده بودند. باید تشکر کنم از ناصر گرجی که اعتماد کرد و محسن یزدانی. در این 3 ماه سبک زندگیام را به طور کلی تغییر دادم و نتیجهاش را در دوبی گرفتم.
* اگر به دوحه اعزام میشدی، چندم میشدی؟
ـ اول یا دوم.
* برای سال آینده برنامهای داری؟
ـ در اختیار فدراسیون هستم. اگر صلاح بدانند میآیم وگرنه ترجیح میدهم از تیم ملی خداحافظی کنم تا جا برای جوانترها باز شود. در این سالها از زندگی عقب افتادهام.
* حرف آخر؟
ـ همه ما یک خانواده هستیم و در یک آب و خاک زندگی میکنیم. به نظر من درست نیست که به خاطر خصومت شخصی، موفقیت تیم ملی را زیر سؤال ببریم. هدف چیز دیگری است. اما متأسفانه بعضیها به منافع ملی فکر نمیکنند. تیم ملی به مسابقهای رفته که کمیته ملی المپیک آن را تأیید کرده و سازمان تربیت بدنی مجوز اعزامش را صادر کرده. حالا که تیم قهرمان شده، خوب نیست که این قهرمانی را زیر سؤال ببریم.