Mohsen
۱۳۸۸-۰۹-۱۹, ۱۱:۳۲ قبل از ظهر
سرانجام پس از كش وقوسهاي فراوان معاونتهاي همگاني و قهرماني سازمان تربيتبدني با هم ادغام شدند، اين تصميمي بود كه توسط مسوولان ورزش در ساختمان سئول در سكوت خبري كامل گرفته شد. سعيدلو رييس سازمان تربيتبدني روز دهم آبان از ادغام معاونتهاي همگاني و قهرماني سازمان تربيت بدني خبر داد. او با اين استدلال كه به ورزش همگاني هيچ گاه توجه خاصي صورت نگرفته است، ادغام را كار صحيحي ميداند و بر اين باور است كه براي حمايت از توسعه ورزش همگاني بايد اين كار صورت ميگرفته است. سعيدلو معتقد است كه هميشه توجه ويژه شامل حال بخش حرفهاي و قهرماني ورزش بوده است.
معاون و رييس مرکز توسعه ورزش قهرماني سازمان تربيتبدني ميگويد: بيشترفدراسيونهاي تحت نظارت معاونت ورزشهاي همگاني سازمان تربيت بدني رويکرد قهرماني داشته و دليل جدا شدن آنها از معاونت ورزش قهرماني وشکل گيري معاونت ورزش همگاني مشخص نيست، در اصل دستگاه اجرايي ورزش همگاني سازمان تربيت بدني همان فدراسيون ورزش همگاني بود.
سجادي اظهار ميكند: سازمان تربيت بدني به هيچ وجه در نظر ندارد به اجرا و وظايف فدراسيون ها بپردازد، بلکه هدف اصلي سازمان تربيت بدني سياست گذاری و ارائه مشورت، نظارت و جهت دهي به فدراسيونها است.
معاون سازمان تربيت بدني براي روشن تر شدن موضوع به مثالي اشاره ميكند وادامه ميدهد: ورزشهاي مانند اسکيت، اسکواش و...، سهم عمده فعاليتهايشان در همگاني كردن، افزايش دسترسي و ايجاد امکانات ورزشي ارزان براي قشر نونهال تا بزرگسال جامعه است اما در ديگر رشتههاي ورزشي به مانند وزنه برداري، ووشو و...، سهم ورزش قهرماني بيشتر از ورزش همگاني است، در اين رشته ها لازم است که ما سيستم نخبه پروري داشته باشيم. سجادي درپايان اظهار ميكند: با ادغام دو معاونت ورزشهاي قهرماني و ورزشهاي همگاني هيچ تغييري در رويه و سيستم اداره کردن امور فدراسيونها رخ نخواهد داد، بلکه چتر حمايتي و تفکري يکپارچه و هماهنگ و سياست واحد و فراگير در تصميم گيريها و هدايت فدراسيونها ايجاد خواهد شد.
اما محمدرضا كردي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران حركت سازمان تربيتبدني را برخلاف ساعتها تفكر بر طرح جامع ورزش ميداند و ميگويد: آقاي سعيدلو در آغاز كارش مدعي شده بود كه طرح جامع را اصلاح و يا زمينهي بهرهگيري از آن را فراهم خواهد كرد. معمولا تصميمات به اين بزرگي و حساس با تفكر و برنامهريزي اخذ ميشود ولي اينجا مشخص نيست كه ادغام معاونت همگاني و قهرماني برچه مبنايي صورت گرفته است. از نظر من اين اقدام فردي و به دور از نظرات كارشناسان واقعي است. علتش را هم نميدانم. بعيد ميدانم ولي اميدوارم سازمان دلايل روشني براي اين كار داشته باشد. سابقه و تجربهي كار در بخشهاي مختلف ورزش به من ميگويد كه اخذ چنين تصميمي تنها تضعيف ورزش همگاني است، كوچك كردن ورزش همگاني و توجه بيشتر به بعد قهرماني است. در طرح جامع ورزش آمده است كه ساختار سازمان بايد كوچك شود و در واقع به عنوان يك نهاد نظارتي عمل كند. سازمان اتاق فكر است. ادغام همگاني و قهرماني حركت خوبي نيست. از نظر من با وجود كميتهي ملي المپيك سازمان تربيت بدني بايد بيشتر به همگاني كردن ورزش در ميان مردم گرايش پيدا كند و ورزش قهرماني را به كميتهي المپيك بسپارد. در همهي دنيا فدراسيونها ضمن حفظ استقلالشان بيشتر به بعد قهرماني گرايش دارند. سازمان تربيتبدني بايد به عنوان يك ارگان سياستگذار و ناظر بر ورزش مخصوصا ورزش دانشگاهي، نيروهاي مسلح، آموزش و پرورش و... كار هماهنگي را براي فراگير شدن ورزش ميان مردم انجام دهد.
كردي اعتقاد دارد كه ورزش بايد در متن زندگي مردم قرار گيرد. با واگذاري بخش همگاني به فدراسيونهاي مختلف امكان ندارد كه آنها بتوانند كاري براي مردم انجام دهند. فدراسيونها هشت شان گروي نه شان است. آنها در ورزش قهرماني هم ماندهاند چه برسد به همگاني. كدام فدراسيون ما در قياس با دنيا در بعد قهرماني خوب كار ميكند؟ فدراسيونهاي انگشت شماري داريم كه در كارشان موفق بودهاند. فدراسيونها علم ستيزي ميكنند و مديران سنتي رياست آنها را برعهده دارند. ما در بعد قهرماني تا از ابعاد علمي استفاده نكنيم، حال و روزمان همين است. طبق اساسنامه وظيفهي فدراسيونها برنامهريزي براي بعد قهرماني ورزش است. آنها در همين برنامهها هم ماندهاند. چطور ممكن است فدراسيوني كه حتي يك سالن ندارد، به توسعهي ورزش همگاني كمك كند؟ با چه مكانيزمي ميتوانند همگاني را ارتقا دهند؟ اگر همين الان به رييس فدراسيوني بودجهبراي توسعهورزش همگاني دهند، از كجا بايد آغاز كند؟ فدراسيونها براي استعداديابي ميتوانند در مسابقاتي كه شهرداري برگزار ميكند، نماينده داشته باشند و استعدادها را كشف كنند. پس ديگر نيازي به اين نيست كه با توسعهي رشتهي ورزشي تخصصي خودشان به دنبال كشف استعدادها باشند.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران با تاكيد بر اينكه اگر به فعاليت معاونان سازمان تربيتبدني در بعد همگاني نظارتي صورت نميگرفته است، پس معاون در تشكيلات همگاني چه كار ميكرده است؟ تصريح كرد: در حال حاضر فدراسيونهايي كه ماهيت همگاني داشتند در فضاي ورزش قهرماني قرار گرفتهاند. چرا كه ورزش قهرماني مسافرت، پول و بريزوبپاش دارد. در حال حاضر فدراسيون ورزش همگاني هم كه موظف به همگاني كردن ورزش در ميان اقشار مختلف مردم است، به دنبال تيم داري و شركت در مسابقات مختلف است. با اين تفاسير سازمان تربيت بدني چطور ميخواهد فدراسيونهايي كه ماهيت قهرماني دارند را همگاني كند. روساي فدراسيونها اصلا فرصت اين توسعهي ورزش همگاني را ندارند. آنها حتي براي تحقيقات علمي هم هزينه نميكنند. من همين جا قول ميدهم كه هر نوع اعتباري كه براي همگاني كردن ورزش در اختيار فدراسيونها قرار بگيرد، در بعد قهرماني هزينه خواهد شد. روساي فدراسيونها ترجيح ميدهند از اين پول براي برپايي ديدارهاي تداركاتي و آمادهسازي تيمهاي ملي استفاده كنند. بعد از آن هم يك سند درست ميكنند تا به كارشان رسميت دهند. در واقع آنها سر مردم را كلاه ميگذارند. اين مسير غلط است. ايجاد پايگاههاي همگاني در طرح جامع ديده شده است، بايد اعتبارات و ساخت اماكن ورزشي در اختيار شهرداري قرار گيرد و شهرداري هم موظف به احداث اماكن ورزشي در شهرهاي كوچك و بزرگ باشد. با نظارت سازمان تربيت بدني نيز طرفداران باشگاهها از امكانات اماكن احداث شده استفاده كنند.
معاون و رييس مرکز توسعه ورزش قهرماني سازمان تربيتبدني ميگويد: بيشترفدراسيونهاي تحت نظارت معاونت ورزشهاي همگاني سازمان تربيت بدني رويکرد قهرماني داشته و دليل جدا شدن آنها از معاونت ورزش قهرماني وشکل گيري معاونت ورزش همگاني مشخص نيست، در اصل دستگاه اجرايي ورزش همگاني سازمان تربيت بدني همان فدراسيون ورزش همگاني بود.
سجادي اظهار ميكند: سازمان تربيت بدني به هيچ وجه در نظر ندارد به اجرا و وظايف فدراسيون ها بپردازد، بلکه هدف اصلي سازمان تربيت بدني سياست گذاری و ارائه مشورت، نظارت و جهت دهي به فدراسيونها است.
معاون سازمان تربيت بدني براي روشن تر شدن موضوع به مثالي اشاره ميكند وادامه ميدهد: ورزشهاي مانند اسکيت، اسکواش و...، سهم عمده فعاليتهايشان در همگاني كردن، افزايش دسترسي و ايجاد امکانات ورزشي ارزان براي قشر نونهال تا بزرگسال جامعه است اما در ديگر رشتههاي ورزشي به مانند وزنه برداري، ووشو و...، سهم ورزش قهرماني بيشتر از ورزش همگاني است، در اين رشته ها لازم است که ما سيستم نخبه پروري داشته باشيم. سجادي درپايان اظهار ميكند: با ادغام دو معاونت ورزشهاي قهرماني و ورزشهاي همگاني هيچ تغييري در رويه و سيستم اداره کردن امور فدراسيونها رخ نخواهد داد، بلکه چتر حمايتي و تفکري يکپارچه و هماهنگ و سياست واحد و فراگير در تصميم گيريها و هدايت فدراسيونها ايجاد خواهد شد.
اما محمدرضا كردي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران حركت سازمان تربيتبدني را برخلاف ساعتها تفكر بر طرح جامع ورزش ميداند و ميگويد: آقاي سعيدلو در آغاز كارش مدعي شده بود كه طرح جامع را اصلاح و يا زمينهي بهرهگيري از آن را فراهم خواهد كرد. معمولا تصميمات به اين بزرگي و حساس با تفكر و برنامهريزي اخذ ميشود ولي اينجا مشخص نيست كه ادغام معاونت همگاني و قهرماني برچه مبنايي صورت گرفته است. از نظر من اين اقدام فردي و به دور از نظرات كارشناسان واقعي است. علتش را هم نميدانم. بعيد ميدانم ولي اميدوارم سازمان دلايل روشني براي اين كار داشته باشد. سابقه و تجربهي كار در بخشهاي مختلف ورزش به من ميگويد كه اخذ چنين تصميمي تنها تضعيف ورزش همگاني است، كوچك كردن ورزش همگاني و توجه بيشتر به بعد قهرماني است. در طرح جامع ورزش آمده است كه ساختار سازمان بايد كوچك شود و در واقع به عنوان يك نهاد نظارتي عمل كند. سازمان اتاق فكر است. ادغام همگاني و قهرماني حركت خوبي نيست. از نظر من با وجود كميتهي ملي المپيك سازمان تربيت بدني بايد بيشتر به همگاني كردن ورزش در ميان مردم گرايش پيدا كند و ورزش قهرماني را به كميتهي المپيك بسپارد. در همهي دنيا فدراسيونها ضمن حفظ استقلالشان بيشتر به بعد قهرماني گرايش دارند. سازمان تربيتبدني بايد به عنوان يك ارگان سياستگذار و ناظر بر ورزش مخصوصا ورزش دانشگاهي، نيروهاي مسلح، آموزش و پرورش و... كار هماهنگي را براي فراگير شدن ورزش ميان مردم انجام دهد.
كردي اعتقاد دارد كه ورزش بايد در متن زندگي مردم قرار گيرد. با واگذاري بخش همگاني به فدراسيونهاي مختلف امكان ندارد كه آنها بتوانند كاري براي مردم انجام دهند. فدراسيونها هشت شان گروي نه شان است. آنها در ورزش قهرماني هم ماندهاند چه برسد به همگاني. كدام فدراسيون ما در قياس با دنيا در بعد قهرماني خوب كار ميكند؟ فدراسيونهاي انگشت شماري داريم كه در كارشان موفق بودهاند. فدراسيونها علم ستيزي ميكنند و مديران سنتي رياست آنها را برعهده دارند. ما در بعد قهرماني تا از ابعاد علمي استفاده نكنيم، حال و روزمان همين است. طبق اساسنامه وظيفهي فدراسيونها برنامهريزي براي بعد قهرماني ورزش است. آنها در همين برنامهها هم ماندهاند. چطور ممكن است فدراسيوني كه حتي يك سالن ندارد، به توسعهي ورزش همگاني كمك كند؟ با چه مكانيزمي ميتوانند همگاني را ارتقا دهند؟ اگر همين الان به رييس فدراسيوني بودجهبراي توسعهورزش همگاني دهند، از كجا بايد آغاز كند؟ فدراسيونها براي استعداديابي ميتوانند در مسابقاتي كه شهرداري برگزار ميكند، نماينده داشته باشند و استعدادها را كشف كنند. پس ديگر نيازي به اين نيست كه با توسعهي رشتهي ورزشي تخصصي خودشان به دنبال كشف استعدادها باشند.
عضو هيات علمي دانشگاه تهران با تاكيد بر اينكه اگر به فعاليت معاونان سازمان تربيتبدني در بعد همگاني نظارتي صورت نميگرفته است، پس معاون در تشكيلات همگاني چه كار ميكرده است؟ تصريح كرد: در حال حاضر فدراسيونهايي كه ماهيت همگاني داشتند در فضاي ورزش قهرماني قرار گرفتهاند. چرا كه ورزش قهرماني مسافرت، پول و بريزوبپاش دارد. در حال حاضر فدراسيون ورزش همگاني هم كه موظف به همگاني كردن ورزش در ميان اقشار مختلف مردم است، به دنبال تيم داري و شركت در مسابقات مختلف است. با اين تفاسير سازمان تربيت بدني چطور ميخواهد فدراسيونهايي كه ماهيت قهرماني دارند را همگاني كند. روساي فدراسيونها اصلا فرصت اين توسعهي ورزش همگاني را ندارند. آنها حتي براي تحقيقات علمي هم هزينه نميكنند. من همين جا قول ميدهم كه هر نوع اعتباري كه براي همگاني كردن ورزش در اختيار فدراسيونها قرار بگيرد، در بعد قهرماني هزينه خواهد شد. روساي فدراسيونها ترجيح ميدهند از اين پول براي برپايي ديدارهاي تداركاتي و آمادهسازي تيمهاي ملي استفاده كنند. بعد از آن هم يك سند درست ميكنند تا به كارشان رسميت دهند. در واقع آنها سر مردم را كلاه ميگذارند. اين مسير غلط است. ايجاد پايگاههاي همگاني در طرح جامع ديده شده است، بايد اعتبارات و ساخت اماكن ورزشي در اختيار شهرداري قرار گيرد و شهرداري هم موظف به احداث اماكن ورزشي در شهرهاي كوچك و بزرگ باشد. با نظارت سازمان تربيت بدني نيز طرفداران باشگاهها از امكانات اماكن احداث شده استفاده كنند.