PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گمراهی و سردرگمی در تمرینات



امین مشرقی
۱۳۸۹-۰۲-۲۲, ۱۲:۱۳ قبل از ظهر
حتما" همه شما در طول دوران تمرین و ورزش بویژه بدنسازی با عناصری مثل عجله . ناآگاهی . دهن بینی و مواردی از این قبیل برخورد کردید. احتمالا" این یکی از عواملی که باعث شده بدنسازی در ذهن عوام جلوه بدی داشته باشه. خیلی از بدنسازای نوپا وارد باشگاه میشن و به اشکال مختلف به خودشون آسیب می زنن و خانواده همه چیز رو از چشم بدنسازی و باشگاه و شاید مکملهایی که به اسم دوپینگ به این خانواده ها معرفی شده می بینن. متاسفانه در کشوری هستیم که اطلاع رسانی در این رشته زیر صفره! تا الان با وجود پیشرفت چشم گیر بدنسازی در ایران و ظهور بدنسازهای صاحب نام ایرانی باز هم کسی توجهی به این موضوع نداره.
اما همه کسایی که در این رشته حتی ورزش می کنن اینو می دونن که این ورزش حقی به گردنشون داره و باید این حق رو ادا کرد. دوستانی که در این سایت فعالیت می کنن دارن همین کار رو می کنن که واقعا" جای تشکر و قدردانی داره. این بنده حقیر هم این ورزش رو به صورت یه جامعه بزرگ می بینم که عضوی از اون هستم و با تجربه کمی که در این رشته دارم احساس می کنم اکثر دوستانی که تو این رشته فعالیت می کنن یه موضوع رو زیاد جدی نمی گیرن که شاید یکی از ریشه ای ترین مواردی که با پیشرفت تضاد داره.
موردی که میخوام ازش صحبت کنم گمراهی و سردرگمی تو این رشته هستش.
هدف در بدنسازی یا هر رشته دیگه ای ویا اصلا" در هر کار دیگه ای لازم و ضروریه. خیلی از ما نمی دونیم که از این رشته چی میخوایم؟ آیا بدن خوش فرم بدون سایز بالا؟ میخوایم وزن اضافه کنیم؟ میخوایم لاغر بشیم؟ یا . . .
وقتی هدفی نباشه پس نمیشه راهی هم برای رسیدن به هدف در نظر گرفت. این راه همون تمرینات و تلاش و وقت ماست که میخواد در این راه صرف بشه. هدفی نداریم پس مرتب از این مسیر به اون مسیر جابجا میشیم و هرگز به خواسته هامون نمی رسیم. شکل روتین حرکت به سمت هدف برای بدنسازهای مبتدی همون برنامه و راهنماییها و توصیه های مربی باشگاه به حساب میاد. اما خیلی از بدنسازها همین شکل روتین رو هم به خاطر عجله از دست میدن.
وقتی دست یه نفر دچار شکستگی میشه و توان حرکتی رو از دست میده از فیزیوتراپی استفاده میکنه. کار فیزیوتراپ اینه که دست شکسته رو در مسیر درست حرکت میده و زمانی که دست نیرو رو دوباره به دست آورد و حرکت کرد در مسیر درستی حرکت میکنه چون اینطوری راهنمایی و تمرین داده شده. اگه همین دست شروع به تلاش برای حرکت میکرد اما هربار در یک مسیر نامشخص بالا و پایین میرفت بعد از به دست آوردن نیرو آیا میتونست به شکل صحیح حرکت کنه؟ مسلما" خیر .
نقش مربی باوجدان و آگاه بدنسازی هم دقیقا" کاریه که فیزیوتراپ انجام میده. متاسفانه خیلی از ما وقتی از یه مربی مسائلی میشنویم که بر خلاف دانسته های ماست فکر میکنیم مربی دشمن ماست!
از طرف دیگه این بی هدفی مارو به سمت و سوی مشکلات جدید تری هم میکشه. اولیش اینه که دچار بی منطقی شدیدی میشیم . مثلا" تو باشگاه تمرین می کنیم دیگران رو میبینیم که حرکاتی سنگین رو اجرا میکنن و ما نمی تونیم و فقط کافیه یکبار اسم استروئید یا مکمل به گوشمون خورده باشه. از اون لحظه به بعد مرتب به این موضوع فکر میکنیم که دیگه تمرین فایده ای نداره من حتما" باید از مکمل استفاده کنم غافل از اینکه همین فشار روانی اولین عامل سرکوب بدن برای رشد و پیشرفته. با این وضعیت روحی به دنبال مکمل هستیم که میشنویم که مکملx قدرت رو بالا می بره تصمیم می گیریم که اون مکمل رو تهیه کنیم فقط به این منظور که به اصطلاح تو باشگاه کم نیاریم! نمی دونیم چه عوارضی در انتظار ماست و فقط می خوایم مکمل رو بخریم. توصیه های مربی هم بی فایدست! مکمل رو میخریم و استفاده می کنیم و زمانی که نتیجه نگرفتیم به یاد حرفهایی که مربی و دیگران زدن میوفتیم نتیجه ای جز حسرت وجود نداره.
مواردی به این شکل هستن مثل نا آگاهی که تو زمینه تغذیه وجود داره. این از ملزومات زندگی که بدونیم چی میخوریم و چقدر می خوریم! تو کشور ما اصلا" به این موضوع توجهی نمی شه. اما حالا که به بدنسازی روی اوردیم میتونیم از این فرصت استفاده کنیم و تمرکز بیشتری روی تغذیه داشته باشیم و حتی روند زندگی رو تو این زمینه تغییر بدیم. در واقع بدنسازی به ما این فرصت رو داده تا تغذیمون رو اصلاح کنیم.
تغذیه جزء تحولاتیه که تو این رشته اتفاق افتاده و بدنسازی نوین و امروزی بر خلاف گذشته این رشته تمرکز بیشتر رو روی تغذیه و استراحت قرار داده. این رو حتما" توی تبلیغاتیهم که برای این رشته میشه احساس کردید. کمتر راجع به متد تمرینی صحبت میشه بیشتر از این میشنوید که چطور استراحت بهتری داشته باشیم یا غذای بهتری بخوریم. اما اکثرا بدنسازهای ما فشار بسیار زیادی توی تمرین به خودشون وارد میکنن و استراحت و تغذیه خوبی ندارن. همین نا آگاهی باعث میشه تا از تمرین زده بشن و بدنسازی رو کنار بزارن.
مواردی رو که گفته شد کنار هم قرار بدید و می بینید که بالاترین انگیزه برای ترک حتی ورزش بوجود میاد در صورتی که رهایی از این وضعیت چندان سخت نیست و کمی به فکر احتیاج داره.
خیلی راحت با خودتون فکر کنید که چرا وارد این رشته شدید. حتما" یه دلیل اصلی وجود داره. بعضی خیلی لاغر بودن و برای اضافه کردن وزن بعضی برای لاغر شدن بعضی برای سلامتی و عده ای هم برای قهرمانی. این موضوع انگیزه شما رو برای تمرین مشخص میکنه. البته گاهی هم پیش میاد که شما دنبال هدفی هستید که الان با اون هدف فاصله دارید مثلا" بدن چاقی دارید ولی به فکر قهرمانی در این رشته هستید که تو این حالت باید چند مسیر که هر کدوم به هدفی منجر میشن رو با ترتیب خاصی طی کنید. در کل این انگیزه روی شکل تمرین شما تاثیر بسزایی داره. به عنوان مثال اگه به دنبال لاغری هستید و مربی به شما میگه باید از وزنه های سبک تر و تعدادهای بالاتر در ستهای تمرینی استفاده کنید مقید بودن شما به هدفتون باعث میشه فشار روانی کمتری احساس کنید. دیدن این صحنه که شمانمی تونید وزنه های سنگین رو جابجا کنید اثر بد خودشو از دست میده چون در این حالت میدونید که همین وزنه های سبکی که به توصیه مربی استفاده می کنید شما رو به هدف نزدیک میکنه. حتی از همون زمان میتونید به اطلاعاتتون برای افزایش حجم عضلانی اضافه کنید و این موضوع رو هدف آینده بعد از رسیدن به هدف اول قرار بدید.
از طرف دیگه موفقیت شما مثلا" در کاهش وزن باعث امیدواری و اعتماد به نفس بالای شما در مراحل بعدی خواهد بود.
اما این فقط یک بخش از وظیفه شما در زمینه پرورش عضلاتتون هست. قسمت دوم که به مراتب از اهمیت ویژه ای برخورداره قسمت تغذیه و استراحت شماست. بارها از دیگران شنیدم که میگن سخته رعایت کردن غذا یا پرخرج یا توی منزل همکاری نمی کنن و ...
اگه پولهای پرتی رو که این دوستان خرج میکنن در یک ماه جمع بزنید رقم قابل توجهی خواهد شد! اگه حتی این موضوع هم صحت نداشته باشه میشه از امکانات موجود حداکثر استفاده رو کرد که نیاز به جمع آوری اطلاعات داره. مثلا" ساعت خواب رو تنظیم کرد یا یک وعده به وعده های غذایی اضافه کرد و یا اطلاعات روزانه غذایی داشته باشیم مثلا" چند کالری دریافت می کنیم و چقدر مصرف می کنیم و از این قبیل.
برای جمع بندی موضوع یه مثال ساده می زنم. فرض کنیم روبروی یه دستگاه پخش فیلم نشستیم و می خوایم فیلمی رو ببینیم که قسمتهایی از اون رو خیلی دوست داریم و قسمتهایی رو خیلی نمی پسندیم.در حالی که دستگاه ما قابلیت جلو و عقب بردن فیلم رو نداره در این شرایط باید برای رسیدن به قسمتهای جذاب صبر و حوصله داشته باشیم. به همین شکل برای رسیدن به اهدافمون باید صبر به خرج داد.

در انتها این رو هم بگم که آنچه که خوندید شامل حال همه دوستان این سایت نمی شه اما شاید بعضی از دوستان یا افرادی تازه وارد این رشته شده باشن با این موضوعات درگیر باشن.