3tare
۱۳۹۰-۰۲-۲۸, ۱۱:۴۵ بعد از ظهر
گرين؛ آماده قهرماني در مسابقه حرفهاي نيويورك كه همه اخبار آن تحت تاثير حضور كاي گرين قرار گرفته، تاكنون 12 بدنساز حرفهاي از كشورهاي مختلف جهان اعلام آمادگي كردهاند.
در ميان نفرات شركتكننده، همه كارشناسان قهرماني كاي گرين را مسجل ميدانند. در كارنامه اين بدنساز عجيب و غريب، قهرماني آرنولد كلاسيك و سومي مستر المپيا ديده ميشود و البته هنوز هم حذف ناباورانه خود از فينال المپياي 2010 را فراموش نكرده است. گرين براي اينكه امسال هم در المپيا حاضر باشد، بايد در يكي از مسابقات سال 2011 بين نفرات اول تا سوم باشد و به همين خاطر در مسابقه نيويورك شركت ميكند تا سهميه لازم را به دست بياورد.
در اين دوره، نزديكترين رقيب گرين، احتمالاً راني راكل خواهد بود كه امسال در مسابقات متعددي شركت كرده و نتايج خوبي هم گرفته است. ديگر بدنساز فعال سال، يعني رولي وينكلار هم در اين مسابقه حاضر خواهد بود و در مجموع كارشناسان، شانس گرين، راكل و وينكلار را براي تصاحب عناوين اول تا سومي، بيش از بقيه ميدانند.
از ديگر مدعيان اين دوره بايد به بن وايت اشاره كنيم كه سال پيش در مسابقه حرفهاي اروپا به مقام قهرماني رسيد و يكي از بدنسازان خوشاستيل و آيندهدار محسوب ميشود. البته وايت مثل خيليهاي ديگر، با مشكل كمبود سايز روبرو است و حجم او در مقايسه با حرفهايهاي طراز اول، كم به نظر ميرسد.
خالد المحسناوي ديگر شركت كننده اين دوره است كه پس از دو سال غيبت روي صحنه ميآيد. خالد البته هيچوقت بدنساز طراز اولي نبوده و تا به حال نتوانسته در يك مسابقه حرفهاي به فينال راه يابد. اما حضور پاول يابلونيسكي در 48 سالگي يكي از نكات قابل توجه اين مسابقه است.
يابلونيسكي كه ميان طرفداران اين رشته به «ببر چك» مشهور بود، از دو سال پيش در هيچ مسابقهاي شركت نكرده و حالا قصد دارد بار ديگر بخت خود را آزمايش كند. او 23 سال پيش قهرمان آماتورهاي جهان شد و از سال 1989 به جمع حرفهايها پيوست. در كارنامه حرفهاي اين بدنساز اهل جمهوري چك، سه قهرماني ديده ميشود. او توانسته بود در دوران اوجش، بدنسازاني نظير ملوين آنتوني، دارم چارلز، جاني جكسون و دنيس جيمز را شكست دهد و چند باري هم در مسابقه مستر المپيا حاضر شود اما در سالهاي اخير، مسابقههاي او توأم با ناكامي بود.
در رده بدنسازان 202 پوندي هم تاكنون حضور 8 بدنساز قطعي شده است كه در ميان آنها شانس فلكس لوئيس بيشتر از بقيه بهنظر ميرسد. لوئيس انگليسي ماه گذشته نمايشي موفقيتآميز داشت و به عقيده كارشناسان، نسبت به سالهاي گذشته پيشرفت محسوسي داشته است. نزديكترين رقيب او روي كاغذ، خوزه ريموند است كه سابقه شكست دادن ديويد هنري را در كارنامه دارد. از ميان بدنسازان 202 پوندي، بايد به كلارنس ديويس هم اشاره كنيم كه در دو سالي كه حرفهاي شده، نتايج چندان خوبي نگرفته اما بعضيها معتقدند اين بدنساز بلژيكي ميتواند در سالهاي آينده، حرفهاي بيشتري براي گفتن داشته باشد.
قهرماني از نسل گذشته
رولاند ژيرلوك براي طرفداران قديمي پرورش اندام، نامي آشناست. اين بدنساز خوشاستيل اهل لهستان در سال 1993 در مسابقه قهرماني آماتورهاي جهان به مقام قهرماني رسيد. در آن مسابقه، گونتر شليركمپ و ژان پير فوكس هم در اوزان ديگر حضور داشتند. ژيرلوك پس از اين موفقيت، به جمع حرفهايها آمد و يك سال بعد، حضور در مسابقات مسترالمپيا را تجربه كرد اما نتوانست به جمع 15 نفر برتر راه يابد.
او سال بعد در مسابقه شب قهرمانان و در حالي كه ناصر صونباطي، روني كولمن و كريس كورمير در اوج قرار داشتند، توانست بالاتر از بدنسازان نامداري نظير ميلوش سارسف و ريچ گاسپاري به مقام پنجم دست يابد. در سال 1996 ژيرلوك براي دومين بار توانست به المپيا راه يابد ولي اين بار هم مورد توجه داوران قرار نگرفت و در يكي از مسابقات خلوت المپيا، بين 14 نفر در مقام سيزدهم قرار گرفت.
او در سالهاي 1998 تا 2001 در چهار مسابقه مختلف هم حاضر شد و موفقيت قابل ذكري نداشت. شايد او بدشانس بود كه دوران ورزشي او مصادف بود با حضور انبوه قهرماناني كه هر كدام دست نيافتني بودند. در اين تصوير ژيرلوك را ميبينيد كه با وجود نزديك شدن به 50 سالگي، همچنان استيل ورزشكاري خود را حفظ كرده است.
پديدهاي كه ناپديد شد!
ريچارد جونز شروعي فوقالعاده در دنياي بدنسازي داشت. او به واسطه قهرماني در ميان آماتورهاي آمريكا به جمع حرفهايها آمد و توانست در اولين مسابقه خود در سال 2004 نفر سوم مسابقه «شب قهرمانان» شود. او با همين مقامي كه كسب كرد، جواز حضور در المپياي 2004 را به دست آورد اما درحالي كه وزنش به زحمت به 95 كيلو ميرسيد، به مقام نااميدكننده هجدهم رسيد.
جونز پس از آن مدتي ورزش حرفهاي را كنار گذاشت تا به تحصيلش بپردازد. او در بازگشت در سال 2009، دسته 202 پونديها را آزمايش كرد اما در مسابقهاي كه تنها 12 شركتكننده داشت، به مقام نهم رسيد.
ريچارد جونز يكي از متناسبترين بدنسازان محسوب ميشد اما داوران مسابقات حرفهاي، فقط به اين فاكتور توجه نميكنند و بدين ترتيب، بدنسازاني نظير او هيچوقت رنگ قهرماني را نخواهند ديد.
در ميان نفرات شركتكننده، همه كارشناسان قهرماني كاي گرين را مسجل ميدانند. در كارنامه اين بدنساز عجيب و غريب، قهرماني آرنولد كلاسيك و سومي مستر المپيا ديده ميشود و البته هنوز هم حذف ناباورانه خود از فينال المپياي 2010 را فراموش نكرده است. گرين براي اينكه امسال هم در المپيا حاضر باشد، بايد در يكي از مسابقات سال 2011 بين نفرات اول تا سوم باشد و به همين خاطر در مسابقه نيويورك شركت ميكند تا سهميه لازم را به دست بياورد.
در اين دوره، نزديكترين رقيب گرين، احتمالاً راني راكل خواهد بود كه امسال در مسابقات متعددي شركت كرده و نتايج خوبي هم گرفته است. ديگر بدنساز فعال سال، يعني رولي وينكلار هم در اين مسابقه حاضر خواهد بود و در مجموع كارشناسان، شانس گرين، راكل و وينكلار را براي تصاحب عناوين اول تا سومي، بيش از بقيه ميدانند.
از ديگر مدعيان اين دوره بايد به بن وايت اشاره كنيم كه سال پيش در مسابقه حرفهاي اروپا به مقام قهرماني رسيد و يكي از بدنسازان خوشاستيل و آيندهدار محسوب ميشود. البته وايت مثل خيليهاي ديگر، با مشكل كمبود سايز روبرو است و حجم او در مقايسه با حرفهايهاي طراز اول، كم به نظر ميرسد.
خالد المحسناوي ديگر شركت كننده اين دوره است كه پس از دو سال غيبت روي صحنه ميآيد. خالد البته هيچوقت بدنساز طراز اولي نبوده و تا به حال نتوانسته در يك مسابقه حرفهاي به فينال راه يابد. اما حضور پاول يابلونيسكي در 48 سالگي يكي از نكات قابل توجه اين مسابقه است.
يابلونيسكي كه ميان طرفداران اين رشته به «ببر چك» مشهور بود، از دو سال پيش در هيچ مسابقهاي شركت نكرده و حالا قصد دارد بار ديگر بخت خود را آزمايش كند. او 23 سال پيش قهرمان آماتورهاي جهان شد و از سال 1989 به جمع حرفهايها پيوست. در كارنامه حرفهاي اين بدنساز اهل جمهوري چك، سه قهرماني ديده ميشود. او توانسته بود در دوران اوجش، بدنسازاني نظير ملوين آنتوني، دارم چارلز، جاني جكسون و دنيس جيمز را شكست دهد و چند باري هم در مسابقه مستر المپيا حاضر شود اما در سالهاي اخير، مسابقههاي او توأم با ناكامي بود.
در رده بدنسازان 202 پوندي هم تاكنون حضور 8 بدنساز قطعي شده است كه در ميان آنها شانس فلكس لوئيس بيشتر از بقيه بهنظر ميرسد. لوئيس انگليسي ماه گذشته نمايشي موفقيتآميز داشت و به عقيده كارشناسان، نسبت به سالهاي گذشته پيشرفت محسوسي داشته است. نزديكترين رقيب او روي كاغذ، خوزه ريموند است كه سابقه شكست دادن ديويد هنري را در كارنامه دارد. از ميان بدنسازان 202 پوندي، بايد به كلارنس ديويس هم اشاره كنيم كه در دو سالي كه حرفهاي شده، نتايج چندان خوبي نگرفته اما بعضيها معتقدند اين بدنساز بلژيكي ميتواند در سالهاي آينده، حرفهاي بيشتري براي گفتن داشته باشد.
قهرماني از نسل گذشته
رولاند ژيرلوك براي طرفداران قديمي پرورش اندام، نامي آشناست. اين بدنساز خوشاستيل اهل لهستان در سال 1993 در مسابقه قهرماني آماتورهاي جهان به مقام قهرماني رسيد. در آن مسابقه، گونتر شليركمپ و ژان پير فوكس هم در اوزان ديگر حضور داشتند. ژيرلوك پس از اين موفقيت، به جمع حرفهايها آمد و يك سال بعد، حضور در مسابقات مسترالمپيا را تجربه كرد اما نتوانست به جمع 15 نفر برتر راه يابد.
او سال بعد در مسابقه شب قهرمانان و در حالي كه ناصر صونباطي، روني كولمن و كريس كورمير در اوج قرار داشتند، توانست بالاتر از بدنسازان نامداري نظير ميلوش سارسف و ريچ گاسپاري به مقام پنجم دست يابد. در سال 1996 ژيرلوك براي دومين بار توانست به المپيا راه يابد ولي اين بار هم مورد توجه داوران قرار نگرفت و در يكي از مسابقات خلوت المپيا، بين 14 نفر در مقام سيزدهم قرار گرفت.
او در سالهاي 1998 تا 2001 در چهار مسابقه مختلف هم حاضر شد و موفقيت قابل ذكري نداشت. شايد او بدشانس بود كه دوران ورزشي او مصادف بود با حضور انبوه قهرماناني كه هر كدام دست نيافتني بودند. در اين تصوير ژيرلوك را ميبينيد كه با وجود نزديك شدن به 50 سالگي، همچنان استيل ورزشكاري خود را حفظ كرده است.
پديدهاي كه ناپديد شد!
ريچارد جونز شروعي فوقالعاده در دنياي بدنسازي داشت. او به واسطه قهرماني در ميان آماتورهاي آمريكا به جمع حرفهايها آمد و توانست در اولين مسابقه خود در سال 2004 نفر سوم مسابقه «شب قهرمانان» شود. او با همين مقامي كه كسب كرد، جواز حضور در المپياي 2004 را به دست آورد اما درحالي كه وزنش به زحمت به 95 كيلو ميرسيد، به مقام نااميدكننده هجدهم رسيد.
جونز پس از آن مدتي ورزش حرفهاي را كنار گذاشت تا به تحصيلش بپردازد. او در بازگشت در سال 2009، دسته 202 پونديها را آزمايش كرد اما در مسابقهاي كه تنها 12 شركتكننده داشت، به مقام نهم رسيد.
ريچارد جونز يكي از متناسبترين بدنسازان محسوب ميشد اما داوران مسابقات حرفهاي، فقط به اين فاكتور توجه نميكنند و بدين ترتيب، بدنسازاني نظير او هيچوقت رنگ قهرماني را نخواهند ديد.