پيمان صادقي پري
۱۳۸۷-۰۹-۱۲, ۰۱:۲۵ قبل از ظهر
تا به حال آيا اين جمله را به زبان آورده ايد كه من عاشق پرورش اندام هستم ؟؟؟؟
100% بارها شده كه اين جمله را شنيده ايد يا شايد هم بار ها اين جمله را به زبان آورده باشيد .
آيا تا به حال به اين فكر كرده ايد كه آيا واقعا عاشق اين رشته هستيد يا فقط زباني ميتوانيد اين حرف را بزنيد ؟
فرق حرف با عمل بسيار است .
تعداد زيادي از افراد را ميبينيم كه مي گويند من عاشق اين رشته هستم اما تاب و توان تمرينات پا را ندارند و از انجام تمرينات پا فرار ميكنند .
به راستي كه اگر كسي عاشق اين رشته باشد براي اين رشته چه كار هايي كه انجام نمي دهد .
عشق يعني چه ؟
فيلم تايتانيك يا فيلم هاي امسال آن را زياد ديده ايم .
عشق يعني ديوانگي محض
پس كسي كه مي گويد من عاشق اين رشته هستم بايد ديوانه اين رشته باشد .
آيا كسي كه عاشق اين رشته است مي تواند موفق باشد يا كسي كه عاشق اين رشته نيست؟
به طور حتم كسي كه عاشق است .
چرا كه از همه چيز خود براي رسيدن به معشوق خود كه در اينجا قهرماني معشوق است مي گذرد .
من خودم را عاشق اين رشته مي دانم چون از همه چيزم گذشتم .
از درسم . از پولم . از تفريحم و از خيلي چيزهاي ديگر .
فرق بيت الله عباس پور با من در چيست ؟؟؟؟؟؟
چرا او قهرمان جهان است و من نيستم ؟؟؟؟؟
خيلي ها به اين سوال اينگونه پاسخ ميدهند كه او پول داشته و من ندارم .
اما فرق ما در چيز ديگري است .
در ميزان عشق ما به اين رشته .
بله درست حدس زديد . من عشقم به اين رشته بسيار كمتر از بيت الله عباسپور است براي همين او قهرمان جهان است و من هيچ نيستم .
چرا ؟ چه عشقي ؟ چه دليلي براي اين حرف است ؟
بيت الله عباس پور براي رسيدن به قهرماني خانه خود كه سرپناهش بود را فروخت . البته خانه پدريش را . آيا من وجود اين كار را دارم ؟
نه
100% ندارم .
بيت الله اولين بار در سال 2003 قهرمان جهان شد و ما همه بايد به او افتخار كنيم .
ايا ما هم وجود او را داريم ؟
اگر وجودش را داشتيم .....................
اما حيف كه هيچ وقت عاشق نيستيم
شايد بگوييد اين كار ديوانگي است .
بله . درسته . اين كه انسان خانه اش را براي مسابقه اي كه نتيجه اش مشخص نيست بفروشد ديوانگي است . اما عشق=ديوانگي
پس هرگز اسم خود را عاشق اين رشته نگذاريم .
حال خوب است بدانيد كه ميزان عشق حرفه اي هايي مثل جي كاتلر و ..... به اين رشته چه قدر است .
5 سال پيش كه هنوز روني كلمن قهرمان مستر المپيا بود . محققان به منظور اين كه بدانند حرفه اي ها چه قدر عاشق ورزششان هستند دست به تحقيقي زدند .
تحقيق اينگونه بود كه به حرفه اي ها ميگفتند دارويي داريم كه اگر استفاده كنيد 100% و بدون شك قهرمان مستر المپيا ميشويد ولي 5 سال بعد ميميريد .
جالب است بدانيد كه تمام حرفه اي ها به اتفاق گفته بودند كه اين دارو را مي خواهيم و حاضريم هر مبلغي باشد بپردازيم .
اميدوارم فرق بين تفكر حرفه اي و ما را كاملا درك كرده باشيد .
حال خودتان به اين سوال پاسخ دهيد .
آيا هنوز هم مي گوييد عاشق اين رشته هستيد ؟
براي رسيدن به قهرماني در اين رشته از چه چيزهايي ميگذريد ؟
خواهشمندم به اين دو سوال همگي پاسخ دهيد .
100% بارها شده كه اين جمله را شنيده ايد يا شايد هم بار ها اين جمله را به زبان آورده باشيد .
آيا تا به حال به اين فكر كرده ايد كه آيا واقعا عاشق اين رشته هستيد يا فقط زباني ميتوانيد اين حرف را بزنيد ؟
فرق حرف با عمل بسيار است .
تعداد زيادي از افراد را ميبينيم كه مي گويند من عاشق اين رشته هستم اما تاب و توان تمرينات پا را ندارند و از انجام تمرينات پا فرار ميكنند .
به راستي كه اگر كسي عاشق اين رشته باشد براي اين رشته چه كار هايي كه انجام نمي دهد .
عشق يعني چه ؟
فيلم تايتانيك يا فيلم هاي امسال آن را زياد ديده ايم .
عشق يعني ديوانگي محض
پس كسي كه مي گويد من عاشق اين رشته هستم بايد ديوانه اين رشته باشد .
آيا كسي كه عاشق اين رشته است مي تواند موفق باشد يا كسي كه عاشق اين رشته نيست؟
به طور حتم كسي كه عاشق است .
چرا كه از همه چيز خود براي رسيدن به معشوق خود كه در اينجا قهرماني معشوق است مي گذرد .
من خودم را عاشق اين رشته مي دانم چون از همه چيزم گذشتم .
از درسم . از پولم . از تفريحم و از خيلي چيزهاي ديگر .
فرق بيت الله عباس پور با من در چيست ؟؟؟؟؟؟
چرا او قهرمان جهان است و من نيستم ؟؟؟؟؟
خيلي ها به اين سوال اينگونه پاسخ ميدهند كه او پول داشته و من ندارم .
اما فرق ما در چيز ديگري است .
در ميزان عشق ما به اين رشته .
بله درست حدس زديد . من عشقم به اين رشته بسيار كمتر از بيت الله عباسپور است براي همين او قهرمان جهان است و من هيچ نيستم .
چرا ؟ چه عشقي ؟ چه دليلي براي اين حرف است ؟
بيت الله عباس پور براي رسيدن به قهرماني خانه خود كه سرپناهش بود را فروخت . البته خانه پدريش را . آيا من وجود اين كار را دارم ؟
نه
100% ندارم .
بيت الله اولين بار در سال 2003 قهرمان جهان شد و ما همه بايد به او افتخار كنيم .
ايا ما هم وجود او را داريم ؟
اگر وجودش را داشتيم .....................
اما حيف كه هيچ وقت عاشق نيستيم
شايد بگوييد اين كار ديوانگي است .
بله . درسته . اين كه انسان خانه اش را براي مسابقه اي كه نتيجه اش مشخص نيست بفروشد ديوانگي است . اما عشق=ديوانگي
پس هرگز اسم خود را عاشق اين رشته نگذاريم .
حال خوب است بدانيد كه ميزان عشق حرفه اي هايي مثل جي كاتلر و ..... به اين رشته چه قدر است .
5 سال پيش كه هنوز روني كلمن قهرمان مستر المپيا بود . محققان به منظور اين كه بدانند حرفه اي ها چه قدر عاشق ورزششان هستند دست به تحقيقي زدند .
تحقيق اينگونه بود كه به حرفه اي ها ميگفتند دارويي داريم كه اگر استفاده كنيد 100% و بدون شك قهرمان مستر المپيا ميشويد ولي 5 سال بعد ميميريد .
جالب است بدانيد كه تمام حرفه اي ها به اتفاق گفته بودند كه اين دارو را مي خواهيم و حاضريم هر مبلغي باشد بپردازيم .
اميدوارم فرق بين تفكر حرفه اي و ما را كاملا درك كرده باشيد .
حال خودتان به اين سوال پاسخ دهيد .
آيا هنوز هم مي گوييد عاشق اين رشته هستيد ؟
براي رسيدن به قهرماني در اين رشته از چه چيزهايي ميگذريد ؟
خواهشمندم به اين دو سوال همگي پاسخ دهيد .