PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آيين باستاني 4شنبه سوري



آقا تختی
۱۳۸۷-۱۲-۲۷, ۰۵:۵۸ بعد از ظهر
http://mahallat-boys.persiangig.ir/noroz/images/3.jpg





http://mahallat-boys.persiangig.ir/noroz/images/cap1.jpg



حرف و حديث هايچارشنبه سوري .... نظريه هاي مختلف ....



از جمله جشن هاي آريايي ، جشن هاي آتش است . امروزه تنها جشن سوري، معروف به چهارشنبه سوري و نيز جشن سده برايمان به يادگار مانده است و در مورد جشن هاي فراموش شده ي آتش, به آذرگان در نهم آذر ماه و شهريورگان يا آذر جشن مي توان اشاره داشت . آتش نزد ايرانيان مظهر روشني ، پاكي ، طراوت ، سازندگي ، زندگي ، سلامت و تندرستي و در نهايت بارزترين تجلي خداوند در روي زمين است.



مجموعه ي آيين هاي نوروزي ازجشن سوري ( چهارشنبه سوري ) آغاز مي شود و با آيين سيزده بدر نوروز به سر انجام خود مي رسد .برخي را باور اين است كه با در نظر آوردن واژه ي چهارشنبه كه بر آمده از فرهنگ عرب و سامي است ، پس چهارشنبه سوري ارمغاني از سوي عربهاست ، چرا كه همانطور كه مي دانيم ، در ايران قديم هر روزي نامي ويژه داشته است ( هرمزدروز ، وهمن روز ، اردوهشت روز ، شهروَر روز ، خرداد روز ، سروش روز ، مهر روز ، زامياد روز و ... ) و نشاني از بخش بندي امروزين چهار هفته ايي و نام هاي آنان به چشم نمي خورد .



اما مي بينيم كه در ميانه سده چهارم هجري ، از اين جشن و چگونگي بر پايي و هنگام آن و نيز ديرينگي اش سخن به ميان است . برابر اين آگاهي كه در كتاب تاريخ بخاراي ابوبكر محمد بن جعفر نرشخي آمده ، در زمان منصور پسر نوح از شاهان ساماني ، در ميانه سده چهارم هجري ، اين جشن با شكوهي تمام برقرار بوده و به نام جشن سوري ناميده مي شده است .



چون در روز شماري تازيان ، چهارشنبه و شب آن نحس و نا مبارك به شمار مي رفته شب چهارشنبه ي آخر سال را با جشن سوري به شادماني پرداخته و بدين گونه مي كوشيدند تا نحسي و نا خجستگي چنين شب و روزي را بر كنار كنند . همچنين جاحظ در كتاب خود با نام المحاسن و الاضداد (ص 277 ) به نامباركي چهارشنبه نزد عربها اشاره مي كند . منوچهري در اين روز مردمان را به شادماني مي خواند تا از نا خوبي و بد يمني آن رها شوند .



اما بر پايه ي پژوهش هاي انجام شده ، زمان باستاني جشن سوري را مي توان در اين سه گاه باز جست : شب بيست و ششم از ماه اسفند ، يعني در نخستين شب از پنجه ي كوچك ، يا در اولين شب پنجه ي بزرگ يا پنجه ي وه كه پنج روز كبيسه است و نخستين شب و روز جشن همسپهمديم ( آخرين گاهنبار سالانه ) و ديدگاه سوم ، آخرين شب سال است كه ارجمندترين روز جشن همسپهمديم و جشن آفرينش انسان است.



افزون بر اين و بنا به سنتي كه براي برخي رويدادهاي بزرگ و جشن هاي باستاني ، برابر نهادي اسلامي نيز بدست داده شده است ، آتش افروزي و شادماني شب چهارشنبه ي آخر سال را برخي به قيام مختار ثقفي كه به خونخواهي حسين ( ع ) و فرزندانش قيام كرده بود ، نسبت مي دهند : مختار سردار معروف عرب وقتي از زندان خلاصي يافت و به خونخواهي شهيدان كربلا قيام كرد ، براي اين كه موافق و مخالف را از هم تميز دهد و بر كفار بتازد ، دستور داد كه شيعيان بر بام خانه ي خود آتش روشن كنند و اين شب مصادف با چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد .




واژه سوري فارسي به معني سرخ مي باشد و چنان كه پيداست ، به آتش اشاره دارد . البته سور در مفهوم ميهماني هم در فارسي به كار رفته است. بر پا داشتن آتش در اين روز نيز نوعي گرم كردن جهان و زودودن سرما و پژمردگي و بدي از تن بوده است . در قديم جشن هاي آتش كاملا" حالت جادويي داشته و بسيار بدوي بوده است . چگونگي اين جشن ، همساني و مانندگي هاي فراواني به جشن سده دارد .



استاد پورداود ، پس از بزرگداشت اين جشن باستاني ، به موضوع ويژه اي اشاره دارد و بر اين باور است كه رسم پريدن از روي آتش و خواندن ترانه هايي همچون سرخي تو از من ، زردي من از تو و از افزونه هاي پسا اسلامي است و از ديدگاهي ، بي احترامي به جايگاه ارجمند آتش به شمار مي رود .



برخي رسوم جشن سوري به شمار ذيل است : بوته افروزي ، آب پاشي و آب بازي ، فالگوش نشيني ، قاشق زني ، كوزه شكني ، فال كوزه ، آش چهارشنبه سوري ، آجيل مشگل گشا ، شال اندازي ، شير سنگي ( توپ مرواريد ) و ...



همچنين در مناطقي همچون شيراز ، كردستان و آذربايجان ، آداب و رسوم ويژه و كهن تري وجود دارد . به طور مثال ، سفره حضرت خضر ( ع ) و يا آب پاشي در سعديه كه ويژه شيراز است و يا سفره هاي خوراكي رنگيني كه در كردستان و آذربايجان آماده ميشود و نيز مراسم آتش افروزي و شادماني همگاني مردم . برخي را عقيده بر اين است كه جشن سوري ( چهارشنبه سوري ) با مراسم مربوط به بزرگداشت فروهر درگذشتگان نيز پيوند و بستگي دارد . البته استاد مهرداد بهار با اين ايده ي فرجامين مخالفت مي ورزد .



سرانجام سخن آنكه ، اميد است اين روشني بخشي ها و آتش افروزيها ، اخگري شود بر بيشه ي اندشه هاي پر طراوت مردمان خردمند ايراني تا به پشتوانه فرهنگ پر بار و ارجمند خويش و به يادمان شادباش ها و خشنودي هاي كهني كه همگي داراي بستري ديني ، اخلاقي و فرهنگي بوده ، خردمندانه و در روشنان پندار و گفتار وكردار نيك ، پاي كوبانه و خرسند در راه راستي گام زنند .



:ohmy:خوش بگذره دوستان:thumbup: