به نظر من هم یک دفعه بعد از اینکه همه جا ساکت شد و یکدفعه از میون سنگ ها یه دست میاد بیرون و افغانی خودش رو بیرون میکشه و به کارش ادامه میده .نوشته اصلی توسط ze'os
به نظر من هم یک دفعه بعد از اینکه همه جا ساکت شد و یکدفعه از میون سنگ ها یه دست میاد بیرون و افغانی خودش رو بیرون میکشه و به کارش ادامه میده .
به بادی شاپ هم سری بزنید ایــــنجا
تمرین پشت و جلو بازو دارم.... ولی خرما دم دستم نیست برا بعد تمرین!
نه بابا یارو بیمه نداشت مارو هم پیچوند منم رفتم همون شهر چند جا ماشین رو نشون دادم تا 120 قیمت زدن منم اوردم شهرمون دادم یک اشنا برام با 75 دراورد تمیز بعد از حدود 9 ماه یارو زنگ زد کارتش رو میخواست گفتم نمیدم التماس کرد گفتم 90 تومان بردار بیار بلاخره یارو رو نقدش کردیمممنون ایمان جان
با طرف چی کار کردی ؟ بیمه نرفتید ؟
اگر دست و بالت پولی هست بهش بگو ماشین رو تعمیر کن بعد هزینه رو نقدی از طرفت بگیر چون اگر دوباره تصادف کنه به التماس میاد پیشت بخاطر بیمه نامه
انسان ها دو دسته اند یک دسته پله ساز و یک دسته پله سوار
دسته اول با تلاش و مشقت موقعیت ها را بشکل پله میسازند تا بالاتر رفته و پیشرفت کنند.
دسته دوم منتظرندتا دسته اول پله ها را ساخته تا از پله انهابالا روند.بعضیها هم ،خود دسته اولیها رو پله میکنند.(ایمان،فلسفه پیدایش پله)
نطر درمورد افغانیه:از توی خاکها میزنه بیرون خودش رو تکون میده میگه چون مرا دفنه کردی باید 5 خمینی دیگر بدی(به زبون افغانی میگه) و دوباره سنگ جمع میکنه
حس امروز :یکی از دوستان رفته بود گرجستان اومده بود نامرد با اب و تاب داستانهاش رو تعریف میکرد اعصاب منو ریخته بود به هم از اینکه اونجا اینقدر امنیت و اسایش و رفا دارند ما نداریم.واز فرهنگ و اجتماعشون گفت ادم حسرت اونطور اجتماعی رو میخوره طرف رو با نامزدش میگیرند تا باباش بیاد کلانتری ولشون نمیکنند عجب روزگار سختیه
راستی میگفت بنزین اونجا لیتری 1000 تومان چون با ماشین شخصی رفته بود
گوشت گوسفند درجه یک کیلویی 4000 تومان
حالا اینجا اگر بنزین بشه 400 گوشت میشه 25000
خدا رحم کنه به مسلموناش
ویرایش توسط eiman : ۱۳۸۹-۰۷-۲۹ در ساعت ۰۶:۵۵ بعد از ظهر
انسان ها دو دسته اند یک دسته پله ساز و یک دسته پله سوار
دسته اول با تلاش و مشقت موقعیت ها را بشکل پله میسازند تا بالاتر رفته و پیشرفت کنند.
دسته دوم منتظرندتا دسته اول پله ها را ساخته تا از پله انهابالا روند.بعضیها هم ،خود دسته اولیها رو پله میکنند.(ایمان،فلسفه پیدایش پله)
وای امروز اصلا" روز خوبی نبود عصر رفتیم بیرون یه کم قدم بزنیم یه دفعه مثل مور وملخ ریختن تو سطح شهر.همه فرار می کردن منم از ترسم برگشتم خونه
زیادی به خودت گیر نده آخه چرا همه باید غصه ی یه یار گمشدشونو بخورند چرا پس آخرش اونی نمیشه که ما می خوایم همش به فکر اونیم اونم به فکر ماست اما آخر کار میشه جدایی یه چندروزی تو خودتی بعدم تنهایی اما اصلا قضیه چیه ؟میخوای بدونی ؟اینه که عاشق نیستی؟هستم.خوب اگه بودی که فراموش نمیکردی بخدا خسته شدم آخه چرا دنیامون اینجوری شده یه نفر عشقو معنی کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آخه مگه عشق چیه که ادم اینجوری زندگیشوول میکنه؟بگید تورو خدا
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
