سفارش تبلیغات

صفحه 5 از 23 نخستنخست ... 3456715 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 21 به 25 از 113

موضوع: خاطرات باشگاه

  1. #21
    عضو پیشرفته *f* آواتار ها
    تاریخ عضویت
    آبان ۱۳۸۸
    نوشته ها
    1,022
    حالت من
    Bitafavot
    تشکر
    1,953
    4,546 بار در 997 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mohammad.Reza نمایش پست ها
    لیلی باشگاه نمیری مگه؟
    نه هنوز ولی ميخوام برم ديگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط setare نمایش پست ها
    شايد توي تايم ايروبيك و آمادگي جسماني و رقص بوگند باشه!!
    اما توي تايم بدنسازي اِبداااا ...
    اول اينكه بچه هاي بدنساز اصولاً آدماي تميسين،بعدشم از ما كمي بيشتر از خداتومن پول ميگيرن واسه همين هر كسي نمياد تو اين رشته،ثالثاً تعداد كمه،كار به بو نميرسه!!
    آخه من از خيلی ها شنيدم باشگاه كه ميرن نميتونن از بوی گند تنفس كنن ..... ياده جورابای يكی از دوستام افتادم يادش بخير هميشه بو گندشون كلاسو برميداشت از رو هم نميرفت هرچی بهش ميگفتم پيف پيف

    دنیای این روزای من هم قد تنپوشم شده
    اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده
    دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
    تنها مدارا می کنیم دنیا عجب جایی شده


  2. 6 کاربر برای این پست سودمند از *f* عزیز تشکر کرده اند:


  3. #22
    عضو پیشرفته پرند آواتار ها
    تاریخ عضویت
    اردیبهشت ۱۳۸۹
    نوشته ها
    812
    تشکر
    4,350
    3,765 بار در 806 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    چند ماه پيش،با دو تا وزنه نسبتاً سنگين داشتم پلاور با هالتر انجام مي دادم،همچين كه هالتر رو بردم پشت سرم يه نفر بيخ گوشمْ چنان جيغي كشيد كه برق از سه فازم پريد،با خودم گفتم يحتمل كشتمش!! حالا اون جيغو زده و آخ و اوخ...
    نيروم خالي شده بود،هالتر رو با بدبختي نگه داشتم،از كتفم صداهاي ناهنجاري به گوش مي رسيد و از درد و نگراني تقريباً من مُردم!! با هر بدبختي‌اي كه بود هالترو برگردوندم، زير تخته رو كه نگاه كردم، ديدم يه خانوم گردقلنبه تشك دراز نشستش رو تقريباً انداخته سه وجبي تخته!! ميله هالتر رو كه بردم پشت سرم ترسيده بود خواسته بود بره كنار دستش زير تنش گير كرده بود!!(از اون روز تا چند روزي كتفم درد ميكرد ولي خوشبختانه جدي نبودو زود خوب شدم)
    البته اين خانوم عزيز گرامي يبار ديگه هم بعد از اينكه دو تا دستگاه رو واژگون كرد با عصبانيت هشدار داد كه آخرين بارت باشه اين وزنه هاي سنگينو روي هالتر ول ميكني ميري!!
    نتيجه گيري اخلاقي!!
    در هنگام انجام هر گونه حركت با وزنه يك خط قرمز در اطراف خود رسم كنيد و يك تابلو ورود ممنوع همواره به همراه داشته باشيد...
    حتي اگر زلزله شد،سيل آمد،صداي شيون و هل هله،حمله سرخ پوستي و هر چيز ديگري رخ داد به روي مبارك نياوريد...
    براي ورزش كردن در مكان هاي عمومي اعصابي از فولاد داشته باشيد وگرنه قطعاً خواهيد مرد!!

  4. 6 کاربر برای این پست سودمند از پرند عزیز تشکر کرده اند:


  5. #23
    عضو فعال mankind آواتار ها
    تاریخ عضویت
    شهریور ۱۳۸۸
    محل سکونت
    بندر انزلی
    نوشته ها
    156
    تشکر
    2,667
    833 بار در 154 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    خانوما خیلی جیغ جیغو اند
    جوانهای تهرونی دمتون گرم .خیلی شجاعین
    .................فتنه گر................

  6. 4 کاربر برای این پست سودمند از mankind عزیز تشکر کرده اند:


  7. #24
    مدیر انجمن کامپیوتر و اینترنت Mohammad.Reza آواتار ها
    تاریخ عضویت
    اردیبهشت ۱۳۸۸
    نوشته ها
    1,175
    حالت من
    Relax
    تشکر
    8,194
    5,741 بار در 1,157 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط setare نمایش پست ها
    چند ماه پيش،با دو تا وزنه نسبتاً سنگين داشتم پلاور با هالتر انجام مي دادم،همچين كه هالتر رو بردم پشت سرم يه نفر بيخ گوشمْ چنان جيغي كشيد كه برق از سه فازم پريد،با خودم گفتم يحتمل كشتمش!! حالا اون جيغو زده و آخ و اوخ...
    نيروم خالي شده بود،هالتر رو با بدبختي نگه داشتم،از كتفم صداهاي ناهنجاري به گوش مي رسيد و از درد و نگراني تقريباً من مُردم!! با هر بدبختي‌اي كه بود هالترو برگردوندم، زير تخته رو كه نگاه كردم، ديدم يه خانوم گردقلنبه تشك دراز نشستش رو تقريباً انداخته سه وجبي تخته!! ميله هالتر رو كه بردم پشت سرم ترسيده بود خواسته بود بره كنار دستش زير تنش گير كرده بود!!(از اون روز تا چند روزي كتفم درد ميكرد ولي خوشبختانه جدي نبودو زود خوب شدم)
    البته اين خانوم عزيز گرامي يبار ديگه هم بعد از اينكه دو تا دستگاه رو واژگون كرد با عصبانيت هشدار داد كه آخرين بارت باشه اين وزنه هاي سنگينو روي هالتر ول ميكني ميري!!
    نتيجه گيري اخلاقي!!
    در هنگام انجام هر گونه حركت با وزنه يك خط قرمز در اطراف خود رسم كنيد و يك تابلو ورود ممنوع همواره به همراه داشته باشيد...
    حتي اگر زلزله شد،سيل آمد،صداي شيون و هل هله،حمله سرخ پوستي و هر چيز ديگري رخ داد به روي مبارك نياوريد...
    براي ورزش كردن در مكان هاي عمومي اعصابي از فولاد داشته باشيد وگرنه قطعاً خواهيد مرد!!
    ستاره از مشکل ها برای منم پیش اومده،یکیش که یادمه :داشتم نشر طرفین میزدم که یهو دیدم دمبل دست راستم خورد صورت یکی، دیدم از بچه تازه واردا هستش میخواسته از زیر پام وزنه 2.5کیلویی رو برداره،با عصبانیت گفتم چیکار میکنی بچه صبر کن حرکتو تموم کنم بعد بردار هر گوری میخوای ببر که یکی از دوستام اومد گفت ممد بیخیالش منم بیخیالش شدم.
    یبارم داشتم سرشانه هالتر از پشت میزدم که دیدم یکی اومد کنارم واستاد (پشتش بهم بود)منم دیدم تا بیام بگم برو کنار دیر میشه وزنه سنگین بود هالتر رو سریع اوردم پایین خورد به سرش تا 10 دقیقه دیدم به سرش دست میزنه


    يك روز رسد غمي به اندازه كوه يكروز رسد نشاط به اندازه دشت افسانه زندگي اين چنين است: "در سايه كوه بايد از دشت گذشت"
    (¯`*•.¸,¤°´'`°¤,¸.•*´¯)
    ¸,¤°´'`°•.¸O¸.•°´'`°¤,¸
    BodyBuilder.IR
    *´'`°¤¸¸.•'´O`'•.¸¸¤°´'`*
    (_¸.•*´'`°¤¸'¸¤°´'`*•.¸_)
    v


  8. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mohammad.Reza عزیز تشکر کرده اند:


  9. #25
    عضو پیشرفته پرند آواتار ها
    تاریخ عضویت
    اردیبهشت ۱۳۸۹
    نوشته ها
    812
    تشکر
    4,350
    3,765 بار در 806 پست
      از ایشان تشکر شده است

    پیش فرض

    بابا موفق...
    من انقدر دل و جگر ندارم،معمولاً خودمو مصدوم ميكنم

  10. 4 کاربر برای این پست سودمند از پرند عزیز تشکر کرده اند:


صفحه 5 از 23 نخستنخست ... 3456715 ... آخرینآخرین

موضوعات مشابه

  1. خاطرات دوران سربازي
    توسط Senior Manager در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 32
    آخرين نوشته: ۱۳۹۰-۰۳-۲۱, ۱۲:۴۶ قبل از ظهر
  2. معرفی باشگاه
    توسط ghost_dog در انجمن بخش عمومی
    پاسخ: 21
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۶-۳۱, ۱۰:۵۹ بعد از ظهر
  3. خاطرات خوبی از ایران دارم
    توسط آقا تختی در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۵-۱۵, ۰۹:۰۳ قبل از ظهر
  4. معرفی باشگاه اوتانا
    توسط Mohsen در انجمن اخبار بدنسازی ایران
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: ۱۳۸۹-۰۳-۳۰, ۰۲:۰۵ بعد از ظهر

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •