احسان کنگرلو ملیپوش پرورشاندام ایران و دارنده مدال برنز آسیا یادداشتی به بشیر ارسال کرده که در آن با مروری بر خاطراتش از مسابقات آسیایی 1999، مسائلی را درخصوص دیدگاه پل چوا نسبت به بدنسازان ایرانی بازگو کرده است. کنگرلو معتقد است تکیهکردن به پل چوا در این شرایط، تصمیم معقولی نیست. متن یادداشت این بدنساز با سابقه در ادامه میآید:با توجه به اتفاقاتی که در تشکیلات پرورشاندام آسیا و جهان دارد شکل میگیرد موضعگیری فدراسیون در جریانات اخیر میتواند سرنوشتساز باشد. یک تصمیم اشتباه یا تصمیم صحیح و منطقی میتواند در آینده این ورزش پرطرفدار و سرعتبخشیدن در سقوط یا ارتقاء فدراسیون تأثیری بسزا داشته باشد. به جهت حساسیت قضیه، نقش مسئولین و گردانندگان تشکیلات فدراسیون صد چندان است. یک طرف قضیه آقای چوآ دبیر اسبق فدراسیون پرورشاندام آسیا قرار دارد که ماهیت بسیار روشنی دارد و در حال حاضر مهرة سوخته این تشکیلات میباشد و طرفداری از او میتواند در آینده خطراتی را به دنبال داشته باشد؛ از جمله محرومیت از مسابقات جهانی و بیرنگشدن فدراسیون ایران از منظر آقای سانتونخا و...
به نظر من، طرفداری از پل چوآ میتواند ضربة مهلکی برای ما باشد و در آینده نه چندان دور بر مشکلات فدراسیون افزوده خواهد شد. مردی که در چند سال اخیر از ابتدای عضویت ایران در فدراسیون پرورشاندام آسیا، منهای دو سال اخیر از هیچ نامهربانی دریغ نکرده و در جهت تضعیف تیم ایران گامهای زیادی برداشته است.
در دو دورة مسابقات آسیایی که من خود شاهد آن بودم و حضور داشتم پل چوا به طور آشکار و با وقاحت تمام جلوی تیم ایران ایستاده. در سال 1999 من همراه آقایان علی تبریزی و عباس مهدوی به عنوان شرکتکننده و آقای فلاحتینژاد به عنوان سرپرست با مشکلات عدیدهای که پیش رو داشتیم راهی مسابقات آسیایی چینتایپه شدیم. علیرغم مشکلات موجود در آن دوره به مسابقات رسیدیم. روز بعد از وزنکشی ساکها را بستیم و راهی سالن مسابقات شدیم. در آسانسور هتل با تیم داوری به اضافه آقای چوآ برخورد کردیم.
پل چوا سؤال کرد کجا؟ جواب دادیم به سالن برای مسابقات میرویم او به ما گفت تیم ایران از مسابقات محروم شده! دلیلش را خواستیم، گفت: به علت اینکه سرپرست تیم در کنگره شب قبل شرکت نکرده. انگار آب سردی بود بر پیکرمان ریختند. مترجم تیم که مقیم تایپه بود و آنجا پیدایش کرده بودیم را آوردیم و از او خواهش کردیم با پلچوا صحبت کند و ایشان را قانع کند که قصور از طرف ورزشکاران تیم نیست و این اشتباه سهوی بوده.
در سالن مسابقات قبل از شروع وزن اول جلسهای را در مورد تیم ایران با درخواست مترجم ما گذاشتند و بعد از چند دقیقه نتیجه این شد که ایران حق شرکت در مسابقات را ندارد. ما که همهچیز را تمامشده میدیدیم، میخواستیم مانع از این کار شویم و شروع به تضرع و زاری و التماس کردیم که جناب پل چوآ در تصمیمش تجدیدنظر کند. چنان گریهای سر دادیم که من فکر میکنم برای از دست دادن نزدیکترین عزیزانمان هم نمیکردیم. دلیلش هم به خطار مشقاتی بود که برای رسیدن به آنجا متحمل شده بودیم. از التماس و زاری ما سرپرست تیمهای شرکتکننده دلشان به رحم آمد و از روی ترحم که از مرگ برایمان تلختر بود از آقای رئیس درخواست کردند که در تصمیمش تجدیدنظر کند. بالاخره پل چوا تسلیم شد و اعلام کرد تیم ایران شرکت کند، اما باید مبلغ سه هزار دلار به ایشان پرداخت شود که مورد موافقت ما نیز قرار گرفت. پولهایمان را روی هم ریخته و مقداریش را مترجم ما متقبل شد به هر حال سه هزار دلار جور شد و باج پرداخت شد. ما توانستیم با سه نفر سه مدال باارزش صید کنیم. سئوال اینجاست: اگر آقای چوآ طبق قانون ایران را محروم کرده بود تحت هیچ شرایطی نباید میپذیرفت. اگر خارج از حیطه قانون بود چرا ایران؟؟ البته باید متذکر شوم چنان رفتار زنندهای با ما داشت. اگر به خاطر نام ایران و پرچم و سربلندی کشورمان نبود برخورد شدیدی با او میکردیم که لیاقتش را داشت.
دورة بعدی در بازیهای آسیایی دوحه قطر بود که بر همه عیان است که ایشان سه ماه قبل مسابقات تهدیدهایی را راجع به ایران شروع کرد و تا پایان مسابقات هرگز اجازه نداد تیم ایران که لیاقتهای کافی برای کسب مدال را داشت، حتی یک برنز به دست آورد. تیمی که افراد نامی پرورشاندام بودند و همگی صاحب عنوانهای آسیایی و جهانی و لایقترین تیم آن زمان که امید بسیار از سازمان ورزش گرفته تا طرفداران به آن دلبسته بودند. اما متأسفانه با برنامهریزی که کاملاً مشخص بود حساب شده و از قبل تدوین شده است، همة ما را از دم تیغ خیانت گذراند. قطعاً در دورههای دیگر نیز ایشان از هیچ ضربهای مضایقه نکرده. تا اینکه دو سال پیش که خود را غرق شده میدید شروع به جمعکردن طرفدار در قارة آسیا کرد و ایران نیز شامل این ترفند شد. پل چوآ تا زمانی که قدرت مطلق بود، هرگز ایران را به حساب نیاورد. به نظرمن طناب پل چوآ پوسیده است و نه تنها هیچ چیزی عاید ما نخواهد شد بلکه به قهقرا خواهیم رفت و زحماتی که تاکنون مسئولین و جامعه پرورشاندام کشیده بر باد خواهد رفت.
اگر قرار بود پل چوآ در مسند قدرت بماند هرگز دستور عزل او از طرف فدراسیون جهانی صادر نمیشد. به نظر میآید، ایشان در آینده جایگاهی در پستهای مدیریتی نخواهد داشت. در حال حاضر او در حال دست و پا زدن است و هر که دست او را بگیرد با او غرق خواهد شد. پل چوآ فردی است کاسب و فاقد هر گونه ارزشهای ورزشی. او برای پرکردن کیسه خود از هیچ عملی روگردان نبوده از فروش حکمهای قهرمانی و مربیگری بینالمللی و حکمهای داوری گرفته تا تبانی با ورزشکاران دوپینگی و خاطی. لطمههایی که ایشان بر تیم ایران تاکنون وارد کرده بر همگان روشن است و موقعیت مناسبی است که جواب ایشان داده شود و با تحریم او و حمایت فدراسیون جهانی بیلیاقتی او را به اثبات برسانیم. پل چوآ قطعاً رفتنی است.