در سال 82 کمیته پرورشاندام کشور که زیر نظر فدراسیون وزنهبرداری فعالیت میکرد، خوشسلیقگی به خرج داد و میزبانی مسابقات بهمنماه را به زنجان سپرد تا مسابقات پرورشاندام قهرمانی باشگاههای کشور در سرمای 10 درجه زیر صفرو در سالنی یخزده برگزار شود. در آن دوره، یک سبکوزن کوتاهقامت گرمابخش اولین دسته رقابتهای بزرگسالان بود. بعد از آن مسابقه بود که در همین هفتهنامه بشیر نوشتیم، بالاخره پرورشاندام ایران صاحب یک 55 کیلوی استاندارد شد. اما بعد از آن، احسان خواجوی در هیچ مسابقهای حضور نیافت تا سال 85 که این بار هم بخت آن را نیافت به تیم ملی راه یابد، چرا که در آن مقطع وزن 55 کیلو از مسابقات بینالمللی حذف شده بود. پس از آن و در حالی که پرورشاندام ایران به شدت در اوزان سبک فقیر نشان میداد، کسی سراغی از خواجوی نگرفت تا امسال که او بار دیگر به صحنه آمد و اولین بدنسازی شد که از ایران در وزن 55 کیلو در یک مسابقه بینالمللی شرکت میکند. خواجوی به واسطه ژنتیک منحصر به فردش یک بدنساز ایدهآل برای وزن 55 کیلو است که در هر دو مسابقه امسال بدشانس بود که حریفی چون فاموان مچ (فاتح بیش از 20 مدال بینالمللی) را پیش روی خود میدید. جالب است بدانید خواجوی در پاتایا، در 2 راند از این حریف اعجوبه ویتنامی هم پیش افتاد و با اختلافی ناچیز مدال طلا را به حریف واگذار کرد. خواجوی 31 ساله میتواند سالها یکی از مدالهای وزن 55 کیلو را برای تیم ملی پرورشاندام بیمه کند اما مشروط بر اینکه تنگناهای مالی به او اجازه دهد. در واقع بزرگترین حریف این روزهای احسان خواجوی، نه فام وان مچ بلکه مسائل و مشکلات مالی است که فرصت آمادهسازی و تمرین با خیال آسوده را از او گرفته است.
آنچه که احسان خواجوی با آن دست به گریبان است، به نوعی مشکل اکثریت قریب به اتفاق بدنسازانی است که یک سال مشقت میکشند، هزینه میکنند و هیچ نهاد و ارگان و سازمانی نیست که بخشی از هزینههای آنها را جبران کند.
حرفهای صریح و صمیمی خواجوی، دارنده دو مدال نقره مسابقات آسیایی پاتایا و جهانی wbpf را در ادامه میخوانید.
* چند سال است تمرین میکنی؟
ـ حدود 15 سال تمرین کردهام ولی از سال 79 تمریناتم جدی شد. یعنی تصمیم گرفتم به قصد شرکت در مسابقه، کار کنم.
* اولین بار در کدام مسابقه مطرح شدی؟
ـ سال 82 در مسابقات قهرمانی کشور در زنجان قهرمان شدم. سال 85 در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کردم و اول شدم و برای اولین بار به اردوی تیم ملی دعوت شدم. در اردویی که در رودهن تشکیل شد، حاضر شدم که آنجا گفتند وزن 55 کیلو حذف شده و برای 60 کیلو خوب نیستی. به همین خاطر از اردو خط خوردم. مرتبه بعدی زمستان سال پیش بود که در بندرعباس مسابقه دادم که قهرمان وزن 55 کیلوی کشور شدم. امسال هم که به اردو دعوت شدم و در دو مسابقه آسیایی پاتایا و جهانی دوبی، دو مدال نقره گرفتم.
* چرا بین هر مسابقهای که شرکت کردی، دو سه سال وقفه افتاده؟
ـ به خاطر مشکلات مالی. نمیتوانستم هر سال برای مسابقهدادن، هزینه کنم.
* مگر برای هر مسابقه چقدر خرج میکنی؟
ـ از مسابقه بهمن پارسال در بندرعباس تا مسابقه دوبی، یعنی در عرض 10 ماه، 15 میلیون تومان خرج کردم. هر چه داشتم، رفت...
* مگر نمیگویند، سبکوزنها خیلی هزینه ندارند؟
ـ کی گفته؟ فقط یک نمونهاش را میگویم؛ در 6 ماه، هر سه ساعت یک بار یک پیمانه پروتئین خوردم. حساب کنید ببینید، پول این همه «پروتئین وی» چقدر میشود؟ پرورشاندام رشته پرخرجی است، سبکوزن و سنگینوزن فرقی ندارند.
* در حالت طبیعی چند کیلو هستی؟
ـ 70 کیلو. از 6 ماه مانده به مسابقه، رژیمم را شروع میکنم و در این مدت 15 کیلو کم میکنم.
* مثل اینکه خیلی سخت به سر وزن میرسی؟
ـ بله. به زحمت به 55 کیلو میرسم.
* چرا به 60 کیلو نمیآیی که هم خیال خودت راحت شود و هم خیال مربیان تیم ملی؟
ـ در 60 کیلو هم میتوانم مقام بیاورم اما ژنتیکم مناسب وزن 55 کیلو است و در این وزن، مقامم تضمین است.
* در دوره نزدیک به مسابقه روزی چقدر تمرین میکنی؟
ـ از 6 ماه مانده به مسابقه، روزی دو جلسه 2 ساعته. یعنی روزی 4 ساعت! هفتهای 12 جلسه تمرین میکنم.
* با این حجم تمرین، دچار عارضه «تمرینزدگی» نمیشوی؟
ـ نه. عاشق تمرینم.
* کجا تمرین میکنی؟
ـ از سال 82 در محل سکونتم، شهر قدس، در یک باشگاه مربیگری میکنم.
* اصلاً چه شد که به پرورشاندام گرایش پیدا کردی؟
ـ سال 73 آقای حمزه هوشمند به باشگاه ستارگان شهر قدس میآمد. از همان موقع که او را دیدم عاشق پرورشاندام شدم. سال 74 اولین برنامهام را از آقای هوشمند گرفتم. همان موقع به من گفت اگر ادامه بدهی، در این رشته موفق میشوی.
* در این مدت با چه مربیانی کار کردی؟
ـ اولی را که گفتم حمزه هوشمند. بعد با آقای عباس کریمی و در این سالها با آقای محمود ساوالان که باید تشکر ویژهای از او داشته باشم.
* امسال برای اولین بار به تیم ملی رسیدی و دو مدال با ارزش گرفتی. شرایط این دو مسابقه چطور بود؟
ـ خیلی خوب بود. همه مربیان زحمت کشیدند و شرایط را آماده میکردند که هیچ مسأله و مشکلی نداشته باشیم. اینجا باید یک تشکر از محسن یزدانی داشته باشم که خیلی خوب شرایط یک بدنساز در حال آمادهشدن را میفهمد. خیلی قدرت درک بالایی دارد.
* از جو مسابقه هراس نداشتی؟
ـ بچهها به من روحیه میدادند و میگفتند تو اولی. آقای پورعلیفرد هم طوری مدیریت میکرد که بچهها استرس نداشته باشند.
* سال آینده هم احسان خواجوی را در مسابقات آسیایی و جهانی میبینیم؟
ـ اگر حمایت کنند، صددرصد میآیم ولی اگر هیچ کمک و حمایتی نباشد، قصد کردهام پرورشاندام را کنار بگذارم.
* به قول خودت 15 میلیون خرج کردی. در این مدت پاداشی گرفتهای؟
ـ هنوز هیچ. هیچ کس نیست که به اوضاع ما رسیدگی کند. باور کنید برای اینکه بروم دوبی، طلای همسرم را فروختم. دیگر نمیخواهم زندگیام را بابت مسابقهدادن خرج کنم.
* در این مدت که از 2 مسابقه مدال گرفتهای، رفتار اطرافیان تغییر کرده؟
ـ تغییر کرده، ولی چه فایده؟ با حلوا حلوا کردن، دهان شیرین نمیشود.
* و حرف آخر؟
ـ امیدوارم مسئولان ورزشی بیشتر به این رشته و ورزشکارانش توجه کنند.