دوپینگ با انسولین ؛ توصیه برخی از مربیان و ...
انسولين هورموني پپتيدي با وزن مولکولي 5808 است که حاوي 51 اسيد آمينه ميباشد.
اين اسيدهاي آمينه در دو زنجيرهي A و B که با پلهاي دي سولفيدي به هم متصل شدهاند، سازمان يافتهاند، انسولين از سلولهاي بتاي پانکراس با سرعت پايهي کم و در اثر بسياري از محرکها مانند قندها (گلوکز و مانوز)، اسيدهاي آمينه (لوسين و آرژينين) و يا تحريک عصب واگ آزاد ميشود.
پس از ورود انسولين به گردش خون، توسط گيرندههاي اختصاصي که روي غشاي اکثر بافتها وجود دارد جذب ميشود.
با اين وجود ايجاد پاسخهاي زيستي نسبت به کمپلکسهاي گيرنده، انسولين تنها در معدودي از بافتهاي هدف مانند کبد، عضلات و بافت چربي شناسايي شده است.
انسولين در بافتهاي هدف داراي اثرات متعددي است.
اين هورمونبا تأثير برکبد موجب مهار گليکوژنوليز، مهار تبديل اسيدهاي چرب و اسيدهاي آمينه به کتواسيدها و مهار تبديل اسيدهاي آمينه به گلوکز ميشود. افزايش ذخيرهي گلوکز کبدي به صورت گليکوژن از طريق تحريک گلوکوکيناز و گليکوژن سنتتاز و مهار فسفوريلاز، افزايش سنتزتريگليسريد و VLDL و تشکيل ليپوپروتئين از ديگر اثرات اين هورمون در کبد است.
انسولين داراي اثرات آنابوليک روي عضلات و کبد ميباشد.
افزايش سنتز پروتئين در عضله از طريق افزايش نقل و انتقال اسيدهاي آمينه و سنتز پروتئين ريبوزومي، از اثرات اين هورمون است.
افزايش سنتز گليکوژن از طريق ازدياد نقل و انتقال گلوکز و تحريک گليکوژن سنتتاز و مهار فسفوريلاز دربافت عضلاني از ديگر اثرات انسولين محسوب ميگردد.
در بافت چربي، اين هورمون موجب افزايش ذخيرهي تريگليسريد، انتقال گلوکز به داخل سلولها و فراهم آوردن گليسرول فسفات جهت استريفيه کردن اسيدهاي چرب و مهار ليپاز داخل سلول ميشود.
عمر نيمهي انسولين موجود در گردش خون 3 تا 5 دقيقه است.
اين هورمون در کبد و کليه تجزيه ميشود.
کبد در حدود 60 درصد و کليه به ميزان 35 تا 40 درصد از انسولين ترشح شده از غدهي پانکراس را از خون خارج ميسازند.
در بيماران ديابتي که انسولين تزريقي را به صورت زير جلدي دريافت ميکنند اين نسبت معکوس ميباشد به طوري که 60 درصد انسولين به وسيلهي کليهها و 30 تا 40 درصد آن به وسيلهي کبد از خون خارج ميشود.
کمتر از يک درصد انسولين مصرفي به صورت تغيير نيافته از طريق کليهها دفع ميشود و مابقي آن به صورت انواع متابوليتها در ادرار دفع ميشود.
با توجه به عمرنيمهي کوتاه انسولين در خون، جهت مصارف درماني از فرآوردههاي دارويي و آنالوگهاي اين هورمون استفاده ميشود.
اين فرآوردهها از پارهاي جهات مانند روش توليد، توالي اسيدهاي آمينه، غلظت، قابليت انحلال، زمان شروع اثر و طول اثر زيستي با هم متفاوتند.
از نظر مدت اثر اين فرآوردهها را به 4 دسته تقسيم مينمايند:
1- فرآوردههاي بسيار کوتاه اثر، که داراي شروع اثر سريع و طول اثر کم ميباشند (مانند انسولين آسپارتات وانسولين Lispro).
2- انسولين کوتاه اثر که زمان شروع اثر آن سريع است (مانند انسولين کريستال يا رگولار).
3- انسولين متوسط الاثر مانند انسولين NPH و انسولين Lente.
4- انسولينهاي طولاني اثر مانند انسولينUltralente و انسولين glargine.
با توجه به اثرات اين هورمون به ويژه اثرات آنابوليک آن روي عضلات، سوء مصرف فرآوردههاي متوسط و طولاني اثر انسولين در ورزشکاران به منظور افزايش توده و قدرت عضلات به ويژه در رشتههاي زيبايي اندام، پاورليفتينگ و وزنه برداري از سالها قبل رواج داشته است.
با توجه به عدم وجود دلايل علمي کافي در مورد کارآيي و تأثير انسولين در بدن سازي، مصرف آن فاقد جايگاه علمي در اين مورد ميباشد.
از طرفي باتوجه به وجود عوارض جانبي انسولين، کميتهي بينالمللي المپيک (IOC) در سال 1998 انسولين را مانند ساير هورمونهاي پپتيدي نظير هورمون رشد، فاکتورهاي رشد شبه انسولين، اريتروپوئيتين، کورتيکوتروپينها، hCG و مقلدها و آنالوگهاي آنها در ردهي E داروهاي ممنوعه در رقابتهاي ورزشي اعلام نمود.
قابل ذکر است مصرف هر يک از فرآوردههاي انسولين توسط ورزشکاران در جريان مسابقات ورزشي، بدون وجود دلايل طبي مانند بيماري ديابت شيرين نوع 1 و2 و تأييد پزشک معتمد کميته و يا تيم، به منزلهي دوپينگ محسوب ميشود.
از اين رو، امروزه جهت مقابله با دوپينگ ناشي از مصرف انسولين، از روشهاي تشخيصي و فنآوريهاي پيشرفته مانند کروماتوگرافي مايع، طيف سنجي جرمي (LC ,MS ,MS) استفاده ميشود.
در اين رابطه از نمونهي ادراري جهت آناليز کيفي و کمي جهت تشخيص دوپينگ در اثر مصرف فرآوردههاي متوسط و طولاني اثر انسولين استفاده ميگردد.
دوپينگ با انسولين توسط ورزشکاران، جدا از ملاحظات اخلاقي و قانوني آن، داراي خطراتي براي ورزشکار ميباشد.
بروز عوارض جانبي ناشي از مصرف انسولين ممکن است سلامت ورزشکار را تهديد نمايد.
هيپوگليسمي به عنوان يکي از شايعترين عوارض مصرف انسولين محسوب ميشود.
اين عارضه به ويژه درصورت تأخير در دريافت غذا و فعاليتهاي زياد جسماني نظير آنچه در ورزشکاران و در جريان تمرينها و مسابقات ورزشي ديده ميشود، ممکن است به وجود آيد.
هيپوگليسمي با علائم و نشانههايي مانند سردرد، تعريق، لرزش، تاکيکاردي، گيجي، تهوع، گرسنگي، دردهاي شکمي، پرخاشگري و اختلالات رفتاري و در نهايت تشنج و کما همراه است.
بروز واکنشهاي حساسيتي ناشي از مصرف انسولين به صورت موضعي (با علائم درد، قرمزي، تورم، سوزش و کهير در محل تزريق) و يا با شيوع کمتر به صورت عمومي (در موارد شديد به صورت آنافيلاکسي) از ديگر عوارض جانبي انسولين است.
ليپوديستروفي در محل تزريق که به صورت آتروفي و يا هيپرتروفي بافت چربي زير جلدي به علت تزريقات مکرر در يک محل بروز ميکند از ساير عوارض دارو است.
با توجه به تمامي موارد ذکر شده،از مصرف نابجاي انسولين جدا باید خودداری گردد و در صورت تمايل به تقويت عضلات علاوه بر انجام تمرينهاي مرتب و صحيح ورزشي با پزشک متخصص تغذيه و رژيم درماني مشورت گردد.